به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مریم مقدسین

  • آرزو آهنگر، صدیقه احمدی*، اسماعیل اسدپور، مریم مقدسین
    زمینه

    شفقت به خود به میزان احساس دلسوزی نسبت به خود در مواجهه با نقص ها اشاره دارد و با کاهش اضطراب و افزایش رضایت از زندگی مرتبط است. مطالعات نشان داده اند که درمان های مختلف روانشناختی می توانند بر میزان شفقت به خود، بخشایشگری و تعارض زناشویی زنان متاهل موثر باشند. اما خلاء پژوهشی در حوزه ی درمان تک جلسه راه حل محور و همچنین مسائل روانشناختی زنان متاهل وجود دارد.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تک جلسه ای راه حل محور روی میزان شفقت به خود، بخشایشگری و تعارض زناشویی زنان متاهل انجام شد.

    روش

    روش پژوهش کاربردی و به روش طرح آزمایشی تک آزمودنی و از نوع خط پایه چندگانه (ABA) انجام شد. جامعه پژوهش را تمام زنان متاهل دارای تعارض زناشویی شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه گیری پژوهش از طریق فراخوان و به صورت داوطلبانه انجام شد. پس از بررسی ملاک های ورود به پژوهش، در نهایت پنج نفر انتخاب و وارد مراحل خط پایه، مداخله و پیگیری شدند. شرکت کنندگان در این مراحل پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) و پرسشنامه بخشش رنجش خاطر زناشویی (پالیری و همکاران، 2009) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، 1387) را تکمیل کردند.

    یافته ها

    یافته های این پژوهش نشان داد که درمان تک جلسه راه حل محور بر افزایش میانگین شاخص درصد بهبودی شفقت به خود و بخشایشگری، همچنین کاهش میانگین شاخص درصد بهبودی تعارض زناشویی زنان متاهل در سطح معناداری 05/0 موثر بوده است.

    نتیجه گیری

    تغییرات میانگین درصد بهبودی برای مداخله درمان تک جلسه راه حل محور بیانگر آن بود که این درمان می تواند منجر به تغییر ات فوری در میزان شفقت به خود، بخشایشگری و تعارض زناشویی زنان متاهل شود. از نظر کاربردی، این یافته ها می توانند به مشاوران و روانشناسان کمک کنند تا از روش های کارآمدتر و موثرتری برای مداخله در مشکلات زناشویی استفاده کنند.

    کلید واژگان: درمان تک جلسه ای راه حل محور, شفقت به خود, بخشایشگری, تعارض زناشویی
    Arezou Ahangar, Sedigheh Ahmadi*, Esmaeil Asadpour, Maryam Moghadasin
    Background

    Self-compassion refers to the degree of compassion one feels towards oneself in response to shortcomings or failures, and it is linked with reduced anxiety and increased life satisfaction. Numerous studies have shown the effectiveness of various psychological therapies in influencing levels of self-compassion, forgiveness, and marital conflict among married women. However, there is a research gap in the area of solution-focused single-session therapy and psychological issues affecting married women, who constitute a significant segment of society.

    Aims

    This study aimed to investigate the effectiveness of solution-focused single-session therapy on levels of self-compassion, forgiveness, and marital conflict among married women.

    Methods

    This was an applied research using a single-subject experimental design, specifically the Multiple Baseline Across Subjects (ABA) design. The research population comprised all married women experiencing marital conflicts in Tehran in the year 2023. Participants were recruited voluntarily through announcements. After applying screening criteria, five individuals were selected and underwent baseline, intervention, and follow-up phases. Participants completed the Self-Compassion Scale (Neff, 2003), the Interpersonal Forgiveness Scale (Paleari et al., 2009), and the Marital Conflict Questionnaire (Senaie et al., 2008).

    Results

    The results of this study indicated that solution-focused single-session therapy led to a significant increase in the average percentage of improvement in self-compassion and forgiveness, as well as a decrease in the average percentage of improvement in marital conflict among married women at a significance level of 0.05.

    Conclusion

    The changes in the average percentage of improvement observed with solution-focused single-session therapy suggest that this intervention can lead to immediate improvements in self-compassion, forgiveness, and marital conflict among married women. These findings underscore the potential importance of this type of therapy in enhancing marital relationships and improving the psychological well-being of married women.

    Keywords: Single-Session Solution-Focused Therapy, Self-Compassion, Forgiveness, Marital Conflict
  • مریم امامی*، مریم مقدسین، مریم ایلکا
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ممیزی ویژگی های شخصیتی در تشخیص سبک های تجربه و بیان خشم می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری افراد ایرانی بین 18-62 سال فعال در فضای مجازی در سال 1399-1400  تشکیل دادند. 241 آزمودنی به روش در دسترس انتخاب شدند و به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نئو (Costa & McCrae) و بیان حالت هیجانی و صفت شخصیتی خشم (Spielberger) به صورت آنلاین استفاده شد. نتایج تحلیل ممیزی نشان داد به ترتیب 4 ویژگی روان رنجوری، وظیفه شناسی، برون گرایی و سازگاری به طور معنی داری قادر به تمییز افراد به لحاظ شیوه تجربه و بیان خشم می باشند اما در ارتباط با تجربه گرایی ارتباط معنی دار نبود. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که تفاوت های افراد به لحاظ ویژگی های شخصیتی در نحوه ای که فرد خشم را تجربه و ابراز می کند تاثیر می گذارد.
    کلید واژگان: بیان خشم, پنج عامل بزرگ شخصیت, تجربه خشم, تحلیل تمییز
    Maryam Emami *, Maryam Moghadasin, Maryam Ilka
    Introduction
    Anger is one of the most basic emotions in human beings. Psychologists regard anger as a normal and typically healthy emotion with evolutionary functions that is occasionally experienced by human beings. The way anger is experienced or expressed is important because uncontrolled anger will negatively impact not only people's social or personal well-being but also their relationships with others. Several factors can influence the way anger is expressed or experienced. Anger experience and its expression are distinct concepts. Anger experience refers to the emotional state that one feels. On the other hand, anger expression refers to the behavioral dimension, which is one’s way of dealing with the feeling of anger The aim of this study is discriminant analysis of personality characteristics (the Big Five personality traits) in determining the styles of the experience and expression of anger (State anger, Trait anger, Anger expression-out (AX-O), Anger expression-in (AX-I), Anger control-out (AC-O), and anger control-in (AC-I)).
     
    Method
    Population in the study included people over 18 years old. 241 participants (women = 149, men = 92) were selected using the convenience sampling method. To collect data, the Short Form NEO personality inventory & State-Trait Anger Expression Inventory 2 (STAXI-2) questionnaires were used. Date were analyzed using discriminant analysis and Variance Analysis.
    Results
    Results revealed that, among the Big 5 Personality Traits, four traits—neuroticism (λ=.666), conscientiousness (λ=.715), extroversion (λ=.758), and agreeableness (.795), respectively were able to discriminate individuals significantly on the basis of their anger experience and expression styles. However, Openness to Experience (λ=.928) was not significantly related to the dependent variable.
     
    Discussion
    Based on the results, one can conclude that individual differences in personality characteristics influence the way people experience and express anger. Personality traits are among the factors influencing the way anger is expressed and experienced. As the development of personality traits begins early in childhood and such traits are supposed to remain constant all through the individual's life, it's important for parents and educators to take into account the role personality traits (the Five Big personality factors) can play in the wide negative ramifications brought about by the unhealthy manifestations of anger. Parents and educators are thus recommended to make use of the theoretical knowledge and empirical findings to help develop adaptive personality traits in children and reduce the negative impacts caused by inappropriate ways of experiencing and expressing anger. These findings can help clinical psychologists develop intervention programs based on the Five Big Personality Factors to help prevent the harms created by the unhealthy ways of the manifestation of anger.
    Keywords: Anger Experience, Anger Expression, Big Five Personality Traits, Discriminant Analysis
  • مستانه مرادحاصلی، محمدنقی فراهانی*، مریم مقدسین

    هدف این پژوهش شناسایی عوامل روانی، اجتماعی و فرهنگی بهزیستی روانشناختی زنان 25 تا 35 ساله ایرانی بود. رویکرد این پژوهش کیفی به روش نظریه زمینه ای بود. به این منظور 13 نفر از متختصصان حوزه زنان در سال 1398 تا 1401 به طور هدفمند از شهر تهران انتخاب و تا رسیدن داده ها به حد اشباع مورد مصاحبه قرار گرفتند. جمع آوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و بر اساس رویکرد استراوس و کوربین  (2014) انجام شد. از 998 کد باز شامل 22 عامل به دست آمد که  فرهنگ پنداری ضعیف، عدم پذیرش تغییر انتظارات زنان، عدم توان مدیریت محدودیت ها، معنا نداشتن زندگی، به تعویق افتادن نقش ها، کمال گرایی منفی، ارجحیت نیازهای بیرونی و نادیده گرفتن تفاوت ها و استعدادهای فردی می تواند بهزیستی روانشناختی زنان 25 تا 35 ساله ایرانی را به چالش بکشد. فرهنگ، خانواده و آموزش و پرورش عوامل تعدیل کننده و رضایت از جنسیت، توانایی مدیریت هیجانی، مسئولیت پذیری و قدرت سازگاری عوامل میانجی بودند که می توانند روی آن اثر گذار باشند. به روز رسانی علم روانشناسی، حمایت اجتماعی، بازسازی ارزش ها، احیای روابط اجتماعی واقعی نسبت به روابط مجازی، به روز رسانی برنامه های آموزش و پرورش، بالا بردن سواد سلامت روان و فرهنگ سازی فضای مجازی عوامل ارتقا دهنده آن بودند. یافته های این پژوهش تعریف بهزیستی روان شناختی زنان ایرانی و مبانی نظری آن را  برجسته کرده است و توجه به یافته های آن گسترش مفهوم بهزیستی روان شناختی در سایر فرهنگ ها را درپی خواهد داشت.

    کلید واژگان: بهزیستی روانشناختی, پژوهش کیفی, فرهنگ ایرانی, زنان
    Mastane Moradhaseli, MohammadNaghi Farahani*, Maryam Moghadasin

    This research aimed to identify psychological, social, and cultural factors of the psychological well-being of Iranian women aged 25 to 35. The approach of this qualitative research was grounded theory. For this purpose, 13 women specialists were purposefully selected from the city of Tehran in 2019-2022 and interviewed until the data was saturated. Data collection and analysis were done in three stages open, central, and selective coding based on the approach of Strauss and Corbin (2014). From 998 open codes, 22 factors were obtained, which include poor cultural perception, failure to accept changes in women's expectations, inability to manage limitations, lack of meaning in life, postponement of roles, negative perfectionism, prioritization of external needs, and ignoring individual differences and talents can lead to well-being. to challenge Iranian women aged 25 to 35 psychologically. Culture, family, and education were the moderating factors and gender satisfaction, emotional management ability, responsibility, and adaptability were mediating factors that can influence it. Updating the science of psychology, social support, rebuilding values, reviving real social relationships over virtual relationships, updating education programs, raising mental health literacy, and culturalizing virtual space were the factors that promoted it. The findings of this research have highlighted the definition of psychological well-being of Iranian women and its theoretical foundations, and paying attention to its findings will lead to the expansion of the concept of psychological well-being in other cultures.

    Keywords: Psychological well-being, Qualitative research, Iranian Culture, Women
  • ساناز نبی پور، علیرضا مرادی*، ربابه نوری، هادی پرهون، مریم مقدسین

    اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته که امید به زندگی پایینی دارند تجربه رایجی است. مطالعه حاضر ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس پریشانی مرگ و مردن در بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته را مورد بررسی قرار داده است. شرکت کنندگان در این مطالعه شامل 200 بیمار مبتلا به سرطان پیشرفته (102 نفر زن و 98 نفر مرد) مراجعه کننده به بیمارستان ها و کلینیک های سطح شهر تهران بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان در این پژوهش 71/9±73/37 سال بود. شرکت کنندگان نسخه فارسی DADDS و مقیاس سلامت بیمار (PHQ-9) و مقیاس کوتاه اضطراب فراگیر (GAD-7) را تکمیل کردند. ویژگی های روان سنجی نسخه پارسی DADDS با استفاده از همسانی درونی، پایایی باز آزمایی، روایی همگرا بر اساس همبستگی با نمرات (PHQ-9 و GAD-7) و روایی سازه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) جهت ارزیابی برازش ساختار تک عاملی و دوعاملی از نسخه انگلیسی DADDS مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که نسخه فارسی DADDS دارای پایایی مطلوب (همسانی درونی بین 67/0 تا 91/0 و پایایی باز آزمایی بین 73/0 تا 89/0) و روایی همگرای مناسب از طریق همبستگی با PHQ-9 و GAD-7 در دامنه بین (47/0 تا 51/0) قرار داشت. همچنین با توجه به اعتبار سازه، SEM نشان داد که مدل دوعاملی بهترین مدل برازش برای DADDS در زبان پارسی است.یافته های پژوهش ما نشان داد که نسخه پارسی DADDS یک مقیاس دوعاملی معتبر است که پریشانی مربوط به کوتاهی زمان ادراک شده و روند مرگ در افراد مبتلا به سرطان پیشرفته در ایران را ارزیابی می کند.

    کلید واژگان: سرطان پیشرفته, تحلیل عاملی تاییدی, ویژگی های روان سنجی, نسخه فارسی مقیاس پریشانی مرگ و مردن
    Sanaz Nabipour, Moradi Moradi*, Robabeh Nouri, Hadi Parhoon, Maryam Moghadasin

    Death anxiety is commonly experienced by individuals with advanced cancer who have a limited life expectancy. The Death and Dying Distress Scale (DADDS) is a validated measure that was created to capture this experience; but no Persian version is available to date. We conducted a cross-sectional study to explore the psychometric properties of a Pearsion version DADDS (DADDS) in patients with advanced cancer.200 patients with advanced cancer were recruited from the Imam Khomeini, Shohada Tajrish and Baqiyatallah hospitals. Measures administered included: DADDS-C, Patient Health Questionnaire (PHQ-9), and General Anxiety Disorder-7(GAD-7). McDonald's Omega, Cronbach's alpha, Confirmatory Factor Analysis were used to test DADDS reliability and validity.The Persian version of DADDS has good reliability (internal consistency between 0.67 and 0.91 and test-retest reliability between 0.73 and 0.89) and appropriate convergent validity through correlation with PHQ-9 and GAD-7 in the range was between (0.47 to 0.51). Also, according to construct validity, SEM showed that the two-factor model is the best fitting model for DADDS in Persian language.The DADDS is a valid measure of death anxiety in Iranian patients with advanced cancer. It may provide useful information in the assessment and treatment of distress in patients near the end of life.

    Keywords: advanced cancer, confirmatory factor analysis, Death, Dying Distress Scale, psychometric validation
  • الهه عبودی، مریم مقدسین*، جعفر حسنی

    هدف این پژوهش انطباق سازی و بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه ی فارسی پرسشنامه ی امنیت در زیرسیستم بین والدینی (SIS) در نوجوانان بود. بدین منظور، نسخه ی انگلیسی پرسشنامه ی امنیت در زیر سیستم بین والدینی (SIS) به صورت مضاعف ترجمه و بر 587 دانش آموز (269پسر و 318دختر) پایه های اول و دوم متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1397-1398 اجرا شد. بعد از اجرا، ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) برای اعتباریابی خرده مقیاس ها و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی برای بررسی ساختار عاملی و رواسازی پرسشنامه محاسبه شد.. داده ها توسط برنامه ی SPSS 16 و LISREL-8.7 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بررسی ساختار عاملی این پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی 9 عامل استخراج شد که 8/57 درصد واریانس را تبیین می کرد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز حاکی از برازش مطلوب و قابل قبول مدل 9 عاملی بود. دامنه ضرایب آلفای کرونباخ در کل مقیاس بین 29/0 تا 80/0 قرار داشت. نتایج حاکی از آن است که نسخه ی فارسی پرسشنامه ی امنیت در زیرسیستم بین والدینی در جامعه ی ایران از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و ابزاری مناسب جهت فرایندهای غربالگری، تشخیص و درمان مشکلات مختلف هیجانی در موقعیت های بالینی و پژوهشی می باشد

    کلید واژگان: امنیت هیجانی, سیستم بین والدینی, اعتبار و روایی
    Alale Oboudi, Maryam Moghadasin *, Jafar Hasani

    The purpose of this study was to prepare a Persian version of the Security in the Inter-Parental Subsystem scales (SIS), and to examine its psychometric properties in the Iranian adolescent community. The English version of the SIS questionnaire was translated and back-translated prior to its administration to 587 students (269 boys and 318 girls) from the first and second grades of high school in Shiraz at 2019-2020. After administration, the internal consistency coefficient (Cronbach's alpha) was calculated to validate the subscales and also exploratory and confirmatory factor analysis was assessed to examine the factor structure and validation of the questionnaire. In examining the factor structure of this questionnaire, 9 factors were extracted using the exploratory factor analysis method, which explained 57.8% of the variance The results of confirmatory factor analysis also indicated aد acceptable fit of the 9-factor model. The range of alpha coefficients in the girls group was between 0.34 to 0.82, in the boys group between 0.20 to 0.80 and in the whole scale was between 0.29 to 0.80. According to the results of the study, the Persian version of the Security in the interparental subsystem scales has good reliability and validity in Iranian population and is a appropriate tool for clinical and research opportunities.

    Keywords: emotional security, Interparental system, reliability, validity
  • مینا ریاسی*، رضا نیلی پور، پیمان حسنی ابهریان، سعید محمودیان، مریم مقدسین
    مقدمه

     ادراک زمان از عناصر اساسی زندگی انسان است. زمان می تواند امکانی را برای درک جهان اطراف ما ارایه دهد، و حس خود بر اساس این ادراک شکل می گیرد. متاسفانه، شواهد فعلی نشان می دهد که کودکان کم شنوا پس از جراحی کاشت حلزون، به دلیل محرومیت زودهنگام شنوایی، مشکلات عمده ای را در درک زمان تجربه کرده اند.

    روش کار

    این پژوهش به روش مروری روایتی انجام شد. برای دستیابی به هدف اصلی، ابتدا برخی از علمی ترین پایگاه های اطلاعاتی و مجلات ناشران از جمله Elsevier، PubMed، Google Scholar و Science direct را جستجو کردیم. سپس از بین 215 مقاله مرتبط، 52 مقاله انتخاب شد و نقش استعاره های شناختی و ادراک زمان در مداخله زبانی کودکان کاشت حلزون را با استفاده از کلیدواژه های اصلی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    بررسی ساختار استعاره های مفهومی و اهمیت زمان در درک زبان در کودکان کاشت حلزون حاکی از آن است که استفاده از پروتکل های مداخله ای مبتنی بر یادگیری استعاره های مفهومی و ارتقای درک زمان در این استعاره ها، یکی از موضوعات مهمی است که باید انجام شود و در تحقیقات آینده مورد توجه قرار گیرد.

    نتیجه گیری

    با توجه به رویکردهای نوین آموزشی و درمانی در مداخلات زبانی برای کودکان کاشت حلزون، لازم است در تدوین برنامه های توانبخشی، برخی از موضوعات اساسی از جمله ارتباط استعاره های مفهومی و درک زمان مورد توجه قرار گیرد و مهارت های زبانی با بهبود درک زمان تقویت شود.

    کلید واژگان: استعاره شناختی, درک زمان, زبان, کاشت حلزون
    Mina Riyassi *, Reza Nilipour, Peyman Hassani-Abharian, Saeid Mahmoudian, Maryam Moghadasin
    Introduction

    Time perception is a fundamental element of human life. Time can offer a possibility to perceive the world around us, and a sense of self is shaped upon this perception. Unfortunately, current evidence indicates that hearing-impaired children have experienced major difficulties in time perception after cochlear implant surgery because of their early auditory deprivation.

    Materials and Methods

    This research was conducted through a narrative review method. To achieve the principal goal, we first searched some of the most scientific databases and publishers including Elsevier, PubMed, Google Scholar, and Science direct. Then, out of 215 most relative articles, 52 articles were selected and examined the role of cognitive metaphors and time perception in language intervention of cochlear implanted children using some main keywords in this field. 

    Results

    Examining the structure of conceptual metaphors and the importance of time in language perception among children with cochlear implants indicated that applying intervention protocols based on learning conceptual metaphors and advancing the perception of time in terms of these metaphors is one of the important issues that should be considered in future research. 

    Conclusion

    Concerning new educational and therapeutic approaches in language interventions for cochlear implanted children, it is necessary to consider some major issues such as the relationship between conceptual metaphors and understanding of time and strengthen language skills by improving time perception when developing rehabilitative programs.

    Keywords: Cochlear Implants, Cognitive metaphor, Language, Time perception
  • مرتضی پورصادق، مریم مقدسین*، جعفر حسنی
    هدف

    یکی از مشکلاتی که امروزه در جمعیت بزرگسالان جوان مورد توجه قرار گرفته، مشکلات درون سو و برون سو می باشد. تاکنون پژوهش های زیادی در مورد رابطه ی این دو متغیر با سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری و کارکرد های اجرایی انجام شده است، اما پژوهشی در رابطه با نقش میانجی کارکرد های اجرایی در رابطه با مشکلات درون سو و برون سو و سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری در بزرگسالان جوان انجام نگرفته است. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو، با توجه به نقش میانجی کارکرد های اجرایی گرم و سرد می باشد.

    روش

    روش پژوهش حاضر توصیفی از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان 18 تا 25 ساله در دانشگاه های تهران در سال 98 بود. هم چنین، نمونه شامل160 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد 19 تا 25 ساله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با استفاده از آزمون های شناختی مکعب های کرسی، فلنکر، کارت های ویسکانسین، آزمون قمار، آیوا، استروپ هیجانی و پرسشنامه کاهش ارزش تاخیر، پرسشنامه ی سیستم ارزیابی کودکان و نوجوانان برای افراد 18 تا 25 سال و پرسشنامه ی حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش، مورد آزمون قرار گرفتند.

    یافته ‌ها

    نتایج نشان داد که رابطه ی مستقیم بین متغیر نهفته سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با متغیر های نهفته ی کارکرد های اجرایی سرد و گرم(b = -0/71, p value < 0/05) ، مشکلات درون سو (b = 0/33, p value < 0/05) و مشکلات برون سو (b = -0/21, p value < 0/05) معنادار می باشد. هم چنین، رابطه ی غیر مستقیم میان متغیر نهفته ی سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با متغیر های مشکلات درون سو(b = 0/84, p value < 0/05) و مشکلات برون سو(b = 0/46, p value < 0/05) نیز ضریب مسیر مثبت و معناداری را نشان می دهد.

    بحث

    معنادار بودن رابطه مستقیم سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو نشان می دهد که کژ تنظیمی این دو سیستم، می تواند سبب بروز طیفی از علایم روانپزشکی در افراد شود. هم چنین، معناداری نقش میانجی کارکردهای اجرایی سرد و گرم در رابطه بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری و مشکلات درون سو و برون سو، بیانگر آن است که کارکردهای اجرایی می توانند در عملکرد سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری دارای نقش تنظیم کننده باشند و از طریق اعمال کنترل بر این سیستم ها، در رابطه آن ها با مشکلات روانشناختی نقش تنظیمی ایفا نمایند.

    نتیجه‌گیری

    با توجه به امکان اجرای مداخلات شناختی برای بهبود کارکرد های اجرایی و هم چنین، کاربرد تشخیصی نیمرخ های فعالیت سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری و مشکلات کارکرد های اجرایی، نتایج این پژوهش از اهمیت تشخیصی و بالینی برخوردار می باشد.

    کلید واژگان: سیستم فعال ساز رفتاری, سیستمبازداری رفتاری, کارکردهای اجرایی گرم, کارکردهایاجرایی سرد, مشکلات درونی سازی, مشکلات برونیسازی
    Morteza Poursadegh, maryam moghadasin*, Jafar Hasani

    Abstract

    Aim

    In recent years, prevalence of the internalizing and externalizing problems in young adult population, has become a growing concern. There are many studies in which the relationship between internalizing and externalizing problems with behavioral activation and inhibition systems and hot and cool executive functions have been investigated separately, but no research is available about the mediating role of executive functions in relationship between internalizing/externalizing problems and behavioral activation/inhibition systems in young adult population. The aim of the present study is to examine the relationship between internalizing/externalizing problems and behavioral activation/inhibition systems with regard to the mediating role of hot and cool executive functions.

    Method

    The method of the present study is structural equation modeling (SEM). Statistical population of this research was all of the students in universities of Tehran city, from which 160 subjects (18 to 25 years) were chosen using convenience sampling method. Assessment was conducted by 5 cognitive tests including Corsi blocks test, Flanker test, WCST, Iowa gambling task and Emotional stroop, and 3 questionnaires including Sensitivity to Punishment and Sensitivity to Reward Questionnaire (SPSSRQ), Behavior Assessment System for Children College self-report form (BASC-3 COL), and Kirby delay discounting questionnaire.

    Results

    The results indicated a direct and statistically significant path from behavioral activation/inhibition systems to hot and cool executive functions (b = 0/71, p value < 0/05) internalizing problems (b = 0/033, p value < 0/05) and externalizing problems (b = -0/21, p value < 0/05). In addition, results showed an indirect and statistically significant path from behavioral activation/inhibition systems to internalizing problems (b = 0/84, p value < 0/05) and externalizing problems (b = 0/46, p value < 0/05).

    Discussion

    Statistically significant relationship between behavioral activation/inhibition systems with internalizing and externalizing problems, suggests that dysregulation of these two systems can lead to an array of psychiatric symptoms. Moreover, the significance of the mediating role of hot and cool executive functions in relationship between behavioral activation/inhibition systems and internalizing/externalizing problems, indicates that executive functions might have a regulatory influence on the behavioral activation/inhibition systems and through this regulatory influence, executive functions may buffer the adverse effects of behavioral activation/inhibition dysregulation on psychological problems.

    Conclusion

    According to the possibility of enhancing executive functioning abilities through cognitive interventions, and diagnostic applications of the different behavioral activation/inhibition and executive functioning activity profiles, results of this study have both diagnostic and clinical importance.

    Keywords: behavioral activation system, behavioral inhibition system, hot executive functions, cool executive functions, internalizing problems, externalizing problems
  • زهرا آجورلو، مریم مقدسین*، جعفر حسنی
    مقدمه

    اختلال کمبود توجه-بیش فعالی جزء گروه اختلالات عصبی-رشدی است که در آن رشد سیستم عصبی مرکزی مختل می شود.

    هدف

    بررسی رابطه ی ساختاری افسردگی و اضطراب با علایم اختلال نقص توجه-بیش فعالی بزرگسالان، با توجه به نقش میانجی گری تنظیم هیجان و نقص در توجه شناختی هدف پژوهش حاضر بود.

    روش

    پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 144 (124 نفر زن و 20 نفر مرد) دانشجوی دانشگاه خوارزمی بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (2006)، پرسشنامه افسردگی بک (1996)، پرسشنامه اضطراب بک (1988)، پرسشنامه کانرز بزرگسالان (1999) و تست دیداری شنیداری توجه (1994) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری توسط نرم افزار SPSS نسخه 23 و LISREL بررسی شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که علایم افسردگی و اضطراب، رابطه مستقیم و غیرمستقیم معنادار با علایم اختلال نقص توجه-بیش فعالی دارند (0/05>p). همچنین، تنظیم هیجان ناسازگارانه و نقص شناختی توجه نیز نقش میانجی در رابطه بین متغیرهای افسردگی و اضطراب با علایم اختلال نقص توجه-بیش فعالی دارند (0/05>p).

    نتیجه گیری

    بر طبق نتایج پژوهش، افسردگی و اضطراب با توجه به نقش میانجی گری تنظیم هیجان و انواع توجه با اختلال نقص توجه-بیش فعالی در بزرگسالان رابطه دارند؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت، اختلال در انواع توجه شناختی و استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان، وقتی با علایم افسردگی و اضطراب همراه شود، می تواند اختلال نقص توجه-بیش فعالی را تبیین کند.

    کلید واژگان: بزرگسالان, اختلال نقص توجه-بیش فعالی, افسردگی, اضطراب, خود تنظیمی هیجان
    Zahra Ajourloo, Maryam Moghadasin*, Jafari Hasani
    Introduction

    Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD) is a neurodevelopmental disorder in which the growth of the central nervous system is impaired.

    Aim

    The purpose of the present study was investigating the structural relation between depression and anxiety with symptoms of adult ADHD, according to the meditative role of emotion regulation and cognitive attention deficit.

    Method

    This study was a descriptive correlational. The statistical population included all students at Universities of Tehran, Iran in 2019. One hundred and forty-four students of Kharazami University were participated as a sample group via convenience sampling. Instruments include CERQ (2006), BDI (1996), BAI (1988), CAARS (1999), and IVA (1994). Data were evaluated and analyzed with the use of Pearson’s correlation and Structural Equation Model (SEM) by SPSS-23 and LISREL.

    Results

    Results showed that depression and anxiety symptom have significant direct and indirect relations with an adult ADHD symptom (p<0.05). Also, maladaptive emotion regulation and cognitive attention deficit mediate the relationship between depression and anxiety with adult ADHD symptoms (p<0.05).

    Conclusion

    Upon findings, depression and anxiety have relations with adult ADHD via mediating roles of emotion regulation and types of attention. Therefore, it could be concluded that deficits in types of cognitive attention and implementation of maladaptive emotion regulation strategies, accompanied by depressive and anxiety symptoms, can explain ADHD in adults.

    Keywords: Adult, Attention Deficit Hyperactivity Disorders, Depression, Anxiety, Emotion self –regulation
  • مریم مقدسین*، پروین دیباج‌نیا
    مقدمه

    اختلال کمبود توجه و بیش فعالی اغلب تا دوران بزرگسالی ادامه می یابد. ابزارهای تشخیص این اختلال در کودکی، روایی و اعتبار مناسبی دارد، اما تشخیص آن در بزرگسالان کماکان با مشکلاتی همراه است. بنابراین اقداماتی در جهت ایجاد ملاک های اختصاصی برای تشخیص اختلال کمبود توجه و بیش فعالی بزرگسالان نیاز است. در حال حاضر نسخه های متنوع مقیاس های درجه بندی اختلال کمبود توجه -بیش فعالی بزرگسالان کانرز،  استاندارد بین المللی برای ارزیابی این اختلال دارد.

    روش

    این مطالعه به اعتباریابی، رواسازی و بررسی ویژگی های روان سنجی فرم فارسی نسخه خودگزارش دهی مقیاس درجه بندی اختلال کمبود توجهی - بیش فعالی بزرگسالان کانرز  می پردازد. روش مطالعه تحلیلی - توصیفی از نوع مطالعات همبستگی – روان سنجی است. به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه در جمعیت بهنجار نمونه ای شامل 1021 آزمودنی نسخه خودگزارش دهی مقیاس درجه بندی اختلال کمبود توجه - بیش فعالی بزرگسالان کانرز و متغیرهای دموگرافیک را تکمیل کردند. برای تعیین همسانی درونی و ثبات آزمون از ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی بین دو اجرا با فاصله ی 4 هفته ی آزمون استفاده شد. برای بررسی ساختار عاملی مدل فارسی و تایید ساختار عاملی فرم اصلی آمریکایی، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی انجام شد. همچنین، به منظور بررسی روایی ملاک یا روایی تفکیکی پرسشنامه، نمونه ای شامل 77 بزرگسال مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی و 79 آزمودنی سالم به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. تشخیص اختلال کمبود توجه و بیش فعالی از طریق مصاحبه ی بالینی ساختاریافته بر اساس «دی. اس. ام.» انجام گرفت.

    نتایج

    تحلیل عاملی اکتشافی از طریق روش محورهای اصلی، با توجه به چرخش متمایل ابلیمین، انجام شد. آزمون کیزر – میر - اکلین، برای بررسی کیفیت نمونه گیری برابر با 0.912 و مقدار کرویت بارتلت با درجه آزادی 435 برابر با 2011.36 (0.0001>p)، به دست آمد، که هر دو مقدار نشان دهنده ی مناسب بودن انجام تحلیل عاملی اکتشافی است. لازم به ذکر است که مدل سه عاملی، 68 درصد از واریانس متغیرها را تبیین کرد. همچنین، نتایج بدست آمده حاکی از همسانی درونی یا ضریب آلفای کرونباخ بسیار بالا برای خرده مقیاس های پرسشنامه است. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای سه عامل به ترتیب برابر با 0.802، 0.758 و 0.869 به دست آمد. نسخه ی فارسی مقیاس درجه بندی اختلال کمبود توجه - بیش فعالی بزرگسالان کانرز: نسخه غربال گری خودگزارشی آن پرسشنامه روایی برای تشخیص گذاری بین بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی و سالم است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی بر اساس 30 سیوال مقیاس، با مدل اصلی آمریکایی برازش بالایی را نشان داد. به عبارت دیگر، شاخص های برازش تحلیل عاملی تاییدی برازش بالایی را نشان دادند. نتایج بازآزمایی در دو اجرای پرسشنامه حاکی از ثبات این تست در جمعیت ایرانی است.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مقیاس درجه بندی اختلال کمبود توجه - بیش فعالی بزرگسالان کانرز: نسخه غربال گری خودگزارشی دارای اعتبار و روایی بالا و همچنین، ویژگی های روان سنجی مناسبی است و نشان می دهد استفاده از این پرسشنامه در جمعیت ایرانی مناسب است.

    کلید واژگان: اختلال کمبود توجه, پرتحرکی – کنترل تکانه, بزرگسالان, روایی سازه, روایی ملاک, اعتبار, همسانی درونی, بازآزمایی
    Maryam Moghadasin*, Parvin Dibajnia
    Background and Objectives

    Attention-deficit/hyperactivity disorder (ADHD) often persists into adulthood. Instruments for diagnosing ADHD in childhood are well validated and reliable, but diagnosis of ADHD in adults remains problematic. Attempts have been made to develop criteria specific for adult ADHD, resulting in the development of self-report and observer-rated questionnaires. To date, the Conner’s Adult ADHD Rating Scales (CAARS) are the international standard for questionnaire assessment of ADHD.

    Methods

    The current study evaluates a Persian version of the CAARS self-report (CAARS-S-SV). Method of study is analytic-descriptive, from type of studies correlation-psychometric. In order to study the psychometric properties of the questionnaire in normal population, 1021 subject were recruited to fill out the CAARS-S-SV. To determine internal consistency and test consistency, Cronbach's alpha and the correlation between test-retest and test were used. An exploratory and confirmatory factor analysis was performed to examine the Farsi factor structure and confirm the structure of the original American version. Also, in order to determinate the Criterion validity or diagnostic validity, the sample consisted of 74 adult with ADHD and 75 controls. A case-control study was carried out (adult ADHD vs. non-ADHD). The diagnosis of ADHD was evaluated with the Structured Clinical Interview for DSM-IV (SCID-I). 

    Results

    Factor analysis was done with a Principle axis factoring analysis followed by an Oblimin rotation. The Kaiser-Meyer-Olkin measure of sampling adequacy tests was .912 (remarkable) and the Bartlett’s test of sphericity was 3 (435) = 2011.36, P < .0001, indicating the appropriateness of the factor analysis. This three-factor model accounted for 68% of the explained variance. The Cronbach's alpha coefficient of the three factors was 0.802, 0.758 and 0.869 respectively. The Persion version of the CAARS–S: SV is a valid and reliable scale to discriminate between ADHD adults and controls. A confirmative analysis that was based on the 30 items of the original American model showed a high model-fit. Also, the results confirm the internal consistency and stability of the test.

    Discussion and Conclusions

    The confirmative factor analysis results in such a high model-fit that use of the American version is justified with respect to international multicenter studies, for which this instrument will be highly valuable.

    Keywords: Attention-deficit, hyperactivity disorder, Adult ADHD, Construct validity, Convergent Validity, Reliability, Internal consistency, Test-retest
  • فاطمه رئیسی*، مریم مقدسین

    زمان، مفهومی انتزاعی است که با استعاره های مفهومی یا شناختی قابل درک است. تاکنون در زبان فارسی، پرسشنامه ای استعاری مبتنی بر تحلیل شناختی- پیکره ای ساخته نشده است که بتوان از طریق آن درک استعاری حوزه های مبدا زمان را با نگاشت های گوناگون بررسی کرد. ازاین رو، هدف این مطالعه طراحی، ساخت و بررسی ویژ گی های روان سنجی پرسشنامه الگوی ادراک زمان به صورت استعاری، مبتنی بر تحلیل شناختی- پیکره ای است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی و مطالعات روان سنجی است. برای تحلیل شناختی- پیکره ای، ابتدا به صورت هدفمند، 28 متن معاصر انتخاب گردید؛ سپس 405 عبارت استعاری زمان در 18 نگاشت یا ارتباط استعاری استخراج شد که پرکاربردترین حوزه های مبدا ادراک زمان عبارت بودند از شیء، ماده، مسیر و مکان. بر این اساس، پرسشنامه ای با 41 سوال، به شیوه مقیاس پاسخ دهی لیکرت ساخته شد. هشت متخصص زبان شناسی شناختی و دو متخصص روان سنجی  سوالات پرسشنامه را بررسی کردند. پس از حذف سوالات نامناسب، سایر سوالات اصلاح یا جایگزین سوالات حذف شده شدند و در پایان، شاخص روایی محتوای سی سوال باقی مانده محاسبه شد. سرانجام، پرسشنامه توسط 150 فارسی زبان (با مدرک تحصیلی کارشناسی به بالا) که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند، تکمیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد پرسشنامه مذکور با روش ضریب آلفای کرونباخ از اعتبار مطلوبی برای کل پرسشنامه و عامل ها برخوردار است. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه الگوی ادراک زمان به صورت استعاری، از سه عامل ماده، مکان و شیء تشکیل شده که جمعا 12/37 درصد از واریانس کل عامل ها را تبیین می کند. در نتیجه، پرسشنامه الگوی ادراک زمان به صورت استعاری برای فارسی زبانان از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.

    کلید واژگان: ویژگی های روان سنجی, پرسشنامه ادراک زمان به صورت استعاری, تحلیل شناختی- پیکره ای, فارسی زبان
    Fatteme Raiisi*, Maryam Moghadasin

    Time is an abstract concept that can be understood by conceptual or cognitive metaphors. A questionnaire based on dataset and qualitative analysis has not been designed in Persian yet to investigate the metaphorical perception of different source domains with various mappings. Therefore, the purpose of this study was to design, make and evaluate the psychometric characteristics of a time perception pattern as a metaphorical questionnaire based on cognitive dataset analysis among Persian speakers. The method of this study was descriptive and psychometric, and it was a survey type of research. For cognitive dataset analysis, a set of 28 contemporary Persian texts were first selected as a targeted sample and then 405 metaphorical expressions of time were extracted in 18 metaphorical mappings. It indicated source domains as object, matter, path and place, which are the most used time source domains. Based on cognitive dataset analysis, 41 questions with a Likert scale were made for the time perception pattern. The questions of this questionnaire were evaluated by 8 cognitive linguists and 2 psychometrics. Then, inappropriate questions were deleted and other questions were corrected or replaced, and at the end of the content, the validity index of the 30 remaining questions were calculated. This questionnaire was completed by 150 Persian speakers (with a bachelor’s degree and above) selected by at-reach sampling. The results showed that there was a reliability coefficient by using Cronbach’s alpha for the whole questionnaire and its components. Moreover, the results of factor analysis indicated that there were three factors of matter, place and object, which explained 37.12 % of the total variance. As a result, the time perception pattern as a metaphorical questionnaire is a valid and reliable instrument in the case of Persian speakers.

    Keywords: Psychometric characteristics, Time metaphorical pattern, Cognitive- Corpus Analysis, Farsi speaking speakers
  • هانیه مستور*، محمدرضا نیلی، مریم مقدسین

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برگزاری آزمایشگاه مجازی، آزمایشگاه واقعی و آموزش به روش سنتی (سخنرانی) بر انگیزش تحصیلی دانش ‏آموزان در درس فیزیک و آزمایشگاه بود. نمونه پژوهش از میان دانش ‏آموزان دختر رشته ریاضی و فیزیک سال سوم مقطع دبیرستان انتخاب و محتوای درسی الکتریسیته در نظر گرفته شده است. نمونه موردنظر از طریق نمونه‏ گیری تصادفی انتخاب و شامل 45 نفر بودند که در قالب سه گروه موردبررسی قرار گرفتند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه SMQ بوده است. نتایج به دست آمده از تحلیل نشان داد که بین سه گروه در مولفه ‏های انگیزش تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین اغلب مولفه ‏های انگیزش در گروه آزمایشگاه مجازی بیشتر از دو گروه آزمایشگاه واقعی و آموزش به روش سنتی است.

    کلید واژگان: انگیزش, آزمایشگاه مجازی, آزمایشگاه واقعی, شبیه ‏سازی کامپیوتری
    Haniye Mastour *, MohammadReza Nili, Maryam Moghadasin

    The present research aim is to investigate the effect of holding the virtual laboratory, real laboratory, and education by the conventional method (lecture) on students' motivation in physics and laboratory lessons. The research sample has been selected among girl students of mathematics and physics branch in the third year of high school curriculum choice and syllabus of the electricity has been considered. The considered sample was selected through the random sampling and consisted of 45 persons that were investigated in the form of three groups. The present research design is of quasi-experimental type. The instrument of data collection has been SMQ4 questionnaire. The obtained results of analysis showed that there is a significant difference among three groups in components of motivation and average of most components of motivation is more in the group of virtual laboratory than two groups of the real laboratory and education by the traditional method. Keywords: motivation, virtual laboratory, real laboratory, the computerized simulation

    Keywords: motivation, virtual laboratory, real laboratory, Computerized Simulation
  • مریم مقدسین*

    سنجش مهارت زبان انگلیسی در ارزیابی های خطیر به تعداد زیادی پرسش برای آزمون هایی به شیوه مداد-کاغذی (P&P) نیاز دارد؛ زیرا هر سال افراد بسیاری در این نوع آزمون های سرنوشت ساز شرکت می کنند. هدف از اجرای این پژوهش، طراحی و کاربرد سنجش انطباقی کامپیوتری (CAT) به عنوان گزینه ای برای سنجش مهارت زبان انگلیسی در سازمان سنجش آموزش کشور بود. CAT برخلاف آزمون های سنتی P&P که توالی گزینش پرسش ها در آن ثابت و یکنواخت است، از یک شیوه گزینش سوال بهینه و انطباقی استفاده می کند. CAT، برآورد توانایی موقت را به طور بهینه مورد هدف قرار می دهد و به یک ملاک همگرایی مناسب برای برآورد توانایی می رسد و در نتیجه، به یک فرایند سنجش کوتاه تر، قابل اطمینان تر و کارآمدتر می رسد. مورد مطالعه مهارت زبان انگلیسی در مطالعه حاضر، آزمون تولیمو است. این پژوهش در دو مرحله اجرا شده است: در مرحله اول، نمونه ای از اجراهای مداد-کاغذی آزمون تولیمو (دوره 114 تا 123)، انتخاب و سپس، سوال ها و توانایی آزمودنی ها مدرج سازی شد. در مرحله دوم، CATهای بهینه شبیه سازی شده به عنوان مبنایی برای ارزیابی صحت و کارایی CAT عملیاتی طراحی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که برآورد پارامتر توانایی به روش بیشینه درست نمایی و ملاک توقف طول ثابت، بیشترین دقت در برآورد پارامتر توانایی آزمودنی ها را ایجاد می کنند. همچنین، آزمون CAT تولیمو که بر اساس خزانه سوال بهینه شبیه سازی شدند، نسبت به CAT عملیاتی که بر اساس خزانه سوال موجود طراحی شده است، به سوال های کمتری نیاز دارد، درحالی که به نتایج دقیق تری نسبت به CAT عملیاتی در برآورد پارامتر توانایی منجر می شود. بنابراین، باوجود مناسب بودن سوال های موجود در خزانه سوال مدرج سازی شده آزمون تولیمو، طراحی سوال هایی برای هدف اجرای آزمون به شیوه CAT، هم به صرفه تر است و هم دقیق تر پارامتر توانایی را برآورد می کند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که آزمون تولیمو هم به شیوه CAT شبیه سازی شده و CAT عملیاتی طراحی شده به شکلی کارآتر و دقیق تر نسبت به تولیمو مداد-کاغذی عمل می کند. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که آزمون CAT تولیمو دارای پتانسیل بالایی در کارایی و دقت اندازه گیری توانایی زبان انگلیسی است.

    کلید واژگان: سنجش انطباقی کامپیوتری (CAT), آزمون تولیمو, برآورد پارامتر توانایی, خزانه سوال, تعادل محتوایی و مواجهه سوال
    Maryam Moghadasin *

    Measuring of English Language proficiency in large-scale assessments normally requires a large number of test items and relies on paper-and-pencil (P&P) formats; because many people participate annually in this high stake type of tests. The purpose of this research is to design and apply a Computerized Adaptive Testing (CAT) as an alternative to assessing the English language proficiency in the National Organization of Educational Testing. Unlike the traditional P & P tests in which the sequence of selection of items in it is constant and uniform, CAT uses an optimal and adaptive item selection method. CAT caters to optimally estimating temporary ability parameter and achieves a suitable convergence criterion for estimating ability, which results in a shorter, more reliable, and more efficient measurement process. In current study, the case study for examination of English language skill was the TOLIMO test. This research has been carried out in two phases. In the first stage, a sample of pencil-paper TOLIMO (period 114 to 123) was selected and then the items and subjects' ability were calibrated. In the second phase, simulated optimal CATs were designed as a basis for evaluating the efficiency of operational CAT. The results show that the ability parameter estimation method, the maximum likelihood and the fixed length of test as test termination criterion, give the most accuracy in the ability parameter estimation. Also, the simulated CAT TOLIMO test based on the optimum item pool needs less items than the designed CAT based on the available item pool, while it leads to obtain more accurate results in comparison to the operational CAT for ability parameter estimation. Therefore, despite the suitability of the items in the graded item pool of TOLIMO, the design of items to implement the examination with CAT method is so much better and more accurately, the ability parameter is estimated. The study also demonstrates that TOLIMO test in the form of simulated CAT and operational CAT can be more efficient and precise in the evaluation criteria than TOLIMO test in the form of P&P. The findings suggest that CAT has a great potential in efficiently and precisely measuring TOLIMO ability of English language.

    Keywords: Computerized adaptive testing (CAT (, TOLIMO, Parameter ability estimation, Item pool, Content balance, item exposure
  • فاطمه صنمبری، علیرضا مرادی*، مریم مقدسین، ویدا سادات میرابوالفتحی، مهدی پارویی
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر بررسی حافظه شرح حال و سبک های پردازش هویت در نوجوانان مهاجر افغان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود.

    روش کار

    این پژوهش از نوع پس رویدادی (علی مقایسه ای) بود، که در آن آزمودنی ها که با روش نمونه گیری در دسترس در 3 گروه مهاجر افغان (16 آزمودنی در گروه اختلال استرس پس از سانحه، 18 آزمودنی در گروه کنترل و 14 آزمودنی در گروه افراد مواجه شده با رویداد استرس زا بدون نشانه های اختلال استرس پس از سانحه) انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای اختلال استرس پس از سانحه، مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد، مقیاس اضطراب Beck، مقیاس افسردگیCDS-A ، آزمون حافظه شرح حال و پرسشنامه هویت Berzonsky مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و چند متغیره، تحلیل کوواریانس یک طرفه و ضریب همبستگی استفاده شد.

    یافته ها

    بین عملکرد بیش کلی گرایی حافظه شرح حال نوجوانان مهاجر افغان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه  و گروه مواجه شده با رویداد استرس زا بدون نشانه های اختلال استرس پس از سانحه و کنترل تفاوت معنادار وجود داشت. همچنین بین گروه های مورد نظر در سطح اضطراب و افسردگی تفاوت معناداری وجود داشت. اما میان حافظه شرح حال و هویت رابطه معناداری بدست نیامد.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه نشان داد که عملکرد نوجوانان مهاجر افغان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در بازیابی اختصاصی حافظه شرح حال ضعیف تر از نوجوانان دو گروه دیگر است. همچنین بین گروه ها از نظر سبک هویت تفاوت معناداری نداشت، از طرفی میان آسیب بازیابی اطلاعات از حافظه شرح حال با سبک هویتی نوجوانان مهاجر افغان مبتلا به PTSD ارتباطی وجود ندارد. بنابراین بر مبنای مطالعات و مشاهدات صورت گرفته در پژوهش به نظر  می رسد که در این گروه از نوجوانان مهاجر افغان مبتلا به PTSD متغیر حافظه شرح حال نقش واسطه ای در تبیین سبک های هویتی ندارد.

    کلید واژگان: اختلال استرس بعد از سانحه, حافظه شرح حال, سبک های پردازش هویت, نوجوانان مهاجر افغان
    Fatemeh Sanambari, Alireza Moradi*, Maryam Moghaddasin, Vida Sadat Mirabolfathi, Mehdi Parouee
    Introduction

    This study aims to investigate autobiographical memory and identity styles in Afghan immigrant adolescent with post–traumatic stress disorder.

    Methods

    There are three groups in this causal-comparative study (18 control subjects, 14 Non-PTSD, and 16 PTSD subjects). Subjects were recruited by using Semi-Structural Interview for PTSD, The Impact of Event Scale–Revised, Beck Anxiety Inventory, Children Depression Scale, Autobiographical Memory Test, and Berzonsky’s Identity Style Inventory. To analyze data, one-way covariance and one-way variance analysis were used.

    Results

    There was a significant difference between autobiographical memory among immigrant adolescents with PTSD, Non-PTSD and control group. Beside, these groups had a significant difference in depression and anxiety levels. But there was no significant relation between identity and autobiographical memory.

    Conclusion

    The results of this study revealed that performance of Afghan immigrant adolescents with PTSD in special retrieval of autobiographical memory items is weaker than control and Non-PTSD groups. However, the variance analyze have shown that there was no significant difference in terms of identity style among these three groups. Problems in retrieving autobiographical memory information were not related to identifying style in this group of Afghan immigrant adolescents.

    Keywords: Post-traumatic stress disorder (PTSD), Autobiographical memory, Identity processing styles, Afghan immigrant adolescents
  • فاطمه رئیسی*، آزیتا افراشی، شهین نعمت زاده، مریم مقدسین
    استعاره نوعی نگاشت منظم بین دو حوزه مفهومی است. در استعاره حوزه ای تجربی که حوزه مبدا خوانده می شود، بر حوزه دیگری که حوزه مقصداست، نگاشت می شود. مفاهیم انتزاعی مانند زمان، به وسیله استعاره مفهومی در ذهن بشر درک و مفهوم سازی می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی استعاره های مفهومی حوزه زمان در زبان فارسی است. روش این مطالعه، تحلیل پیکره ای و شامل متون نوشتاری زبان فارسی معاصر از پایگاه داده های زبان فارسی است. نمونه این پیکره، شامل (36) متن از نویسندگان معاصر همچون آل احمد (1333 و 1343)، ابراهیمی (1345 و 1382)، بهرنگی (1342)، پارسی پور (1369)، پیرزاد (1379)، جعفری (1386)، جمالزاده (1343)، چوبک (1328)، حجازی (1308)، دانشور (1348)، دولت آبادی (1367)، ریاحی (1385)، گلستان (1353)، فلاح (1394)، مستور (1397)، نفیسی (1330) و هدایت (1332 و 1315) است. پس از تحلیل پیکره، (605) عبارت استعاری زمان در (11) نگاشت استخراج شد. نتایج نشان داد که پرکاربردترین حوزه های مبدا برای درک و بیان استعاری زمان براساس این پیکره، شیء، ماده، مسیر، مکان و ظرف هستند؛ بنابراین، از بررسی میزان بسامد بالای حوزه های مبدا شیء و ماده می توان نتیجه گرفت که این نوع مفهوم سازی از زمان، نشان گر ویژگی های درون فرهنگی است که بر نگرش نویسندگان معاصر زبان فارسی اثر گذاشته است.
    .
    کلید واژگان: زبان شناسی شناختی, استعاره های زمان, زبان فارسی, رویکرد پیکره ای
    Fattemeh Raiisi *, Azita Afrashi, Shahin Nematzadeh, Maryam Moghadasin
    Metaphor is a systematic mapping between two conceptual domains. In metaphor; an experimental domain called as source domain is mapped into another domain as target domain. This research is about conceptual metaphors of time in a sample of corpus in Persian database.  This corpus included contemporary Persian written texts similar to Everyday language of Persian speakers. The sample was administered, then conceptual metaphors of time and its synonyms were extracted. The sample of this corpus was 15 texts from contemporary writers including: (Hedaiat, 1315), (Golestan; 1327& 1353), (Ebrahimi, 1382 & 1345), (Jamalzadeh, 1340), (Daneshvar, 1348), (Golshiri, 1348), (Ale Ahmad, 13337), (Hedaiat, 1332), (Saiedi, 1353), (Dolat Abadi, 1379 & 1367), (Pezeshzad, 1349) & (Parsi Pour, 1369). After corpus analysis, 405 metaphoric statements with 18 mappings were extracted. Results showed primary domains,” object”, “matter”,“direction” and “place” are most frequently used as corpus primary domains for time metaphorical statements. In other words, primary domains as moving object, direction, place, fixed place and moving human are primary domains for time all of which refer to a particular aspect of the concept of place.
    Keywords: cognitive linguistics, time metaphors, Persian language, Corpus analysis
  • طیبه یگانه، محمدنقی فراهانی*، ولی الله فرزاد، مریم مقدسین
    زمینه و هدف

    اگرچه درک زنان از عوامل موثر در اختلال واژینیسموس از جمله مفاهیم ذهنی است که می تواند تحت تاثیر فرهنگ و ارزش های اجتماعی قرار گیرد، ولی تاکنون مطالعه ای در این رابطه در قالب مطالعه کیفی در فرهنگ ایرانی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل روان شناختی مرتبط با اختلال واژینیسموس در زنان متاهل مراجعه کننده به کلینیک طلوع رشت در سال 1397 انجام شد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی با رویکرد تفسیری و به روش تحلیل محتوای قراردادی است. بر اساس روش نمونه گیری هدف مند، داده های مطالعه حاضر با تعداد 11 نفر از زنان مبتلا به اختلال جنسی واژینیسموس مراجعه کننده به کلینیک طلوع رشت از اسفند ماه 1396 تا دی ماه 1397 جمع آوری گردید. جهت جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی بررسی شد.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل داده ها، طبقات "فرهنگی-تربیتی"، "دانش جنسی" و "شناخت و هیجان جنسی" را تبیین کردند.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش حاضر واژینیسموس را می توان به عنوان یک عارضه اجتماعی- فرهنگی و روانی معرفی نمود که با درونی کردن هنجارها و ارزش های جامعه ای با فقدان آموزش جنسی به موقع، القاء شناخت ها و هیجان های منفی جنسی، سبک های تربیتی سخت گیرانه نسبت به دختران و ایجاد دوگانگی و تناقض در ساختار ذهنی دختر بین آنچه تاکنون آموخته و عملکردی که امروز از او به عنوان یک زن انتظار می رود تبیین می شود.

    کلید واژگان: اختلال جنسی, واژینیسموس, تحقیق کیفی, تحلیل محتوا
    T. Yeganeh, M.N. Farahani*, V. Farzad, M. Moghadasin
    Background and Objectives

    Even though women’s perception of factors affecting vaginismus is taken into account as a mental concept that can be induced by sociocultural values, it has not been assessed so far in the form of a qualitative study in Iranian culture. Therefore, the present study was conducted to identify psychological factors associated with vaginismus in married women referring to Tolou Clinic in Rasht, 2018.

    Materials and Methods

    A qualitative content analysis method was employed in this study. Using a purposive sampling method, the data were saturated with a total number of 11 women affected with vaginismus referring to Tolou Clinic in the city of Rasht from March 2018 to January 2019. Moreover, in-depth semi-structure interview was used to collect the data. Data were analyzed using qualitative content analysis

    Results

    During the process of content analysis, the participants elucidated three main categories of “cultural-educational factors”, “sexual knowledge”, and “sexual cognition and arousal”.

    Conclusion

    Based on the findings of this study, vaginismus was introduced as a sociocultural and psychological disorder that is determined by internalization of norms and values in a society with lack of well-timed sexual instruction, induction of negative sexual arousal and cognition, district educational styles for girls and creating duality and contradiction in girls’ mental structure between what they have learned and what they are expected to do as a woman.

    Keywords: Sexual Dysfunction, Vaginismus, Qualitative Study, Content Analysis
  • شیوا مشیرپناهی*، علیرضا مرادی، مریم مقدسین، بایزید قادری
    زمینه و هدف

    مواجهه با بیماری های تهدید کننده زندگی مانند سرطان می تواند همزمان با پیامدهای منفی، نتایج مثبتی نیز به همراه داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی منحنی خطی و نوع ارتباط میان ابعاد رشد پس از آسیب و علائم استرس پس از آسیب در بیماران مبتلا به سرطان می باشد.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. نمونه شامل 200 بیمار از میان مبتلایان به سرطان خون، سینه و کولون بودند که در سال 97 در شهر سنندج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها، پرسشنامه های رشد پس از آسیب و چک لیست PTSD غیرنظامیان را تکمیل کردند. داده های پژوهش توسط شاخص های آمار توصیفی، تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و غیرخطی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند.

    یافته ها

     نتایج پژوهش حاکی از ارتباط غیرخطی معنادار میان برخی از ابعاد رشد پس از آسیب و علائم استرس پس از آسیب بود. بین ابعاد ارتباط با دیگران و نیرومندی شخصی و علائم استرس پس از آسیب کل، رابطه غیر خطی معنادار در سطح 05/0 بود. علائم استرس پس از آسیب در مدل غیرخطی برای ابعاد علائق جدید، تغییرات معنوی و قدردان زندگی شدن، پیش بین معناداری نبود. همچنین از میان مولفه های علائم استرس پس از آسیب، تغییرات منفی در شناخت و خلق و برانگیختگی، با برخی ابعاد رشد پس از آسیب رابطه غیرخطی معنادار داشتند.

    نتیجه گیری

    این نتایج نشان می دهد که سطوح متوسطی از تجربه علائم استرس پس از آسیب، می تواند در بعضی ابعاد،  پیش بینی کننده ارتقای رشد در افراد باشد.

    کلید واژگان: علائم استرس پس از سانحه, رشد پس از سانحه, سرطان
    Shiva Moshirpanahi*, Alireza Moradi, Maryam Moghadasin, Bayazid Ghaderi
    Background & purpose

    experience of life-threatening illnesses such as cancer leads to the comprehension of its positive outcomes along with its negative consequences. The purpose of this study was to examine the curve linear and linear relationship between post-traumatic growth dimensions and post-traumatic stress symptoms in cancer patients.

    Materials & Methods

    The present study was a descriptive-correlational study conducted on 200 patients with breast, leukemia and colon cancer. The samples were selected by the convenience sampling method. Participants completed posttraumatic growth inventory and PTSD checklist for civilians. Data analysis was performed in SPSS, version 17 using descriptive statistics, Pearson’s correlation, coefficient test, linear and nonlinear regression.

    Results

    According to the results there is a significant non-linear relationship between some dimensions of post-traumatic growth and post-traumatic stress symptoms. A cubic relationship was significant between Relationship with others, Personal strength, and post-traumatic stress symptoms. But nonlinear relationship was not significant for new possibilities, spiritual changes, and appreciation of life and posttraumatic stress symptoms as a predictor. Also, the components of post-traumatic stress symptoms, negative changes in cognition and mood and arousal as a predictor, had significant nonlinear relationship with dimensions of posttraumatic growth.

    Conclusion

    These findings suggest that moderate levels of post-traumatic stress symptoms can be a predictor of growth in some dimensions.

    Keywords: Post-traumatic stress symptoms, Post-traumatic growth, Cancer
  • زهرا مهرپور*، علیرضا مرادی، حسین دباغ، مریم مقدسین، مهدی پورمحمد
    مقدمه 

     هدف این مطالعه بررسی اثربخشی مداخلات کلامی با استفاده از داستان‎های استعاره‎ای با و بدون پس زمینه موسیقی و دستوالعمل‎های ساده تحت اللفظی بر توجه و کنترل پاسخ برای کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه /بیش فعالی است.

    روش کار 

    روش پژوهش حاضر، آزمایشی و از نوع طرح‎های شبه آزمایشی [1]با  طرح پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل می‎باشد. شرکت کنندگان از بین مراجعین 10 تا 12 ساله مراکز مشاوره آموزش و پرورش  شهر شیراز  که توسط یک روانپزشک، دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی تشخیص داده شده بودند، انتخاب شدند. نمونه گیری اولیه بر اساس روش نمونه گیری در دسترس (به تشخیص روانپزشک و روانشناس)  صورت گرفت شده و به صورت تصادفی در 4 گروه 8 نفری آزمایش و کنترل جایگزین گردید.

    نتایج

    این پژوهش نشان داد که نمرات توجه و کنترل پاسخ این کودکان بعد از مداخلات کلامی با استفاده از داستان‎های استعاره‎ای و دستورالعمل‎های ساده تحت الفظی و گروه کنترل بطور معناداری افزایش داشت. اما تفاوت  افزایش نمرات بین چهار گروه با روش‎های مداخله مختلف معنا دار نبود.

    نتیجه گیری 

      این مطالعه نشان داد که مداخلات گروهی کلامی و غیر کلامی در بهبود توجه و کنترل پاسخ کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی موثر است. اما تفاوت تاثیر گروه‎های مختلف مداخله  قابل ملاحظه نیست. با توجه به افزایش نمرات توجه و کنترل پاسخ  کودکان در گروه کنترل، می‎توان عضو گروه بودن را در افزایش نمرات موثر دانست. 

    کلید واژگان: اختلال نقص توجه, بیش فعالی, استعاره, توجه, کنترل پاسخ, کودک, مداخله کلامی
    Zahra Mehrpur *, Alireza Moradi, Hossein Dabbagh, Maryam Moghaddasin, Mehdi Pour Mohammad
    Introduction

    The objective of this study was  assess the efficiency of metaphorical stories and literal instructions on attention and response control in 10-12 years old children with Attention Deficit/ Hyperactivity Disorder.

    Materials & Methods

    This research is a quasi-experimental design with pre-test, post-test - follow-up with control group. Participants were selected from 10 to 12 year-old clients of Shiraz education counseling centers who had been diagnosed by a psychiatrist with attention deficit / hyperactivity disorder. Initial sampling was done according to the available sampling method (diagnosed by a psychiatrist and a psychologist) and was randomly divided into 4 groups of 8 subjects. Three groups of children received verbal intervention in three different ways, including metaphorical stories with musical backgrounds, metaphorical stories without musical backgrounds and simple verbal instructions during 6 sessions for a month and a half. After performing the interventions, data were analyzed by SPSS 23 software using one way ANOVA and two-way repeated measures analysis of variance.

    Results

    Attention and response control scores significantly increased in all experimental and control groups; however there were no significant differences among 4 groups with various intervention methods.

    Conclusion

    This study shows that all verbal and nonverbal interventions in groups help children to increase their attention and response control, although there is no significant differences between experimental and control groups. According to increase attention and response control scores in all groups, it seems that being a member of a small group can help ADHD children to improve their attention and response control.

    Keywords: Attention Deficit, Hyperactivity Disorder, Metaphor, Attention, Response Control, Child, Verbal Intervention
  • مریم مقدسین*، فتانه ارجمند، شهرام محمدخانی
    هدف از این پژوهش، بررسی ویژگی های روان سنجی و استانداردسازی پرسشنامه PSWQ-C در نمونه ای از کودکان و نوجوانان 8 تا 18 سال بود. نمونه آماری این مطالعه را 1100 نفر (581 دختر و 519 پسر) تشکیل دادند. نمونه پژوهش حاضر شامل 500 کودک 8 تا 12 ساله (286 دختر و 214 پسر) در مقطع دبستان، 300 نوجوان 13 تا 15 ساله)150 دختر و 150 پسر)، در مقطع دوره اول متوسطه و 300 نوجوان 16 تا 18 ساله (145 دختر و 155 پسر) در دوره دوم متوسطه است. ابتدا پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا کودک و نوجوان (PSWQ-C) به زبان فارسی ترجمه گردید، سپس به زبان انگلیسی برگردانده شد. پس از رفع مشکلات زبان شناسی سوالات، برای اطمینان از صحت ترجمه آن به صورت آزمایشی روی 100 نفر از دانش آموزان (50 دختر و 50 پسر) اجرا گردید. پس از تصحیح و تایید ترجمه، این پرسشنامه بر روی 1100 دانش آموز (581 دختر و 519 پسر) در شهر تهران اجرا شد. نتایج این مطالعه بهترین برازش را برای مدل تک عاملی در بین کودکان 8 تا 12 ساله و نوجوانان 13 تا 18 ساله نشان داد. این نتایج حاکی از روایی سازه مناسب این پرسشنامه در جمعیت ایرانی است. آلفای کرونباخ برای مدل تک عاملی کودکان برابر با 85/0 و برای نوجوانان نیز برابر با 86/0 به دست آمد.
    کلید واژگان: نگرانی, کودک و نوجوان, ویژگی های روان سنجی, هنجاریابی
    Maryam Moghadasin *, Fathaneh Arjmand, Shahram Mohammadkhani Mohammadkhani
    The purpose of this study was to evaluate the psychometric properties and standardization of PSWQ-C questionnaire in a sample of children and adolescents aged 8-18 years. The statistical sample of this study included 1100 (581 girls and 519 boys). A sample of this study is includes 500 children aged 8 to 12 (286 girls and 214 boys) at the elementary School level, 300 adolescents aged 13 to 15 (150 girls and 150 boys) in middle school and 300 adolescents aged 16 to 18 (145 girls and 150 boys) in high/secondary school. First the Pen State Worry Questionnaire (PSWQ-C) was translated to Persian, then it was back translated into English. After eliminating the linguistic problems, it was performed on 100 students (50 girls and 50 boys) to ensure the accuracy of its translation. After confirming translation, the final questionnaire was administered to 1100 students (581 girls and 519 boys) in Tehran. The results of study confirmed the one-factor model among children and adolescents.  Our findings provide evidence of the construct validity of the Pen State Worries Questionnaire in Iranian children and adolescents. Also, the reliability of the questionnaire was in a good range. Cronbach's alpha for one-factor model of children equaled 0.85 and for one-factor model of adolescents was 0.86.
    Keywords: Worry, Children, Adolescent, Psychometric Properties, Standardization
  • فاطمه رئیسی*، آزیتا افراشی، مریم مقدسین، آمنه حاجی کرم، شهین نعمت زاده
    زمینه و هدف

    استعاره نوعی ارتباط منظم بین دو حوزه مفهومی است. در استعاره یک حوزه تجربی  یا حسی که حوزه مبدا خوانده می شود. بر حوزه دیگری که حوزه مقصد است، ارتباط داده می شود. هدف این مطالعه، بررسی درک الگوی استعاری زمان در بین دانشجویان رشته های پزشکی و پیراپزشکی بر اساس جنسیت، سن و وضعیت تحصیلی است.

    روش بررسی

    روش این مطالعه توصیفی از نوع زمینه یابی بود. نمونه این مطالعه شامل 120 دانشجوی رشته های پزشکی و پیراپزشکی دانشگاه تهران بودند که حداقل تحصیلات در مقطع کارشناسی داشتند و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار این مطالعه، پرسشنامه الگوی استعاری زمان بود که بر اساس تحلیل پیکره ای استعاره های زمان و میزان بسامد حوزه های مبدا زمان توسط رئیسی 1397 ساخته شد و دارای سه عامل شیء، مکان و ماده بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون مقایسه میانگین های مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنادار استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تفاوت بین زن و مرد دانشجو در میزان درک الگوی استعاری زمان و زیر مقیاس های آن از نظر آماری معنادار نیست. اما با افزایش مقطع تحصیلی از کارشناسی به تحصیلات تکمیلی و دوره های تخصص، درک الگوی استعاری زمان بهتر می شود. از طرفی، با افزایش سن میزان درک الگوی استعاری زمان در زیرمقیاس شیء بهتر می گردد، اما در زیر مقیاس های ماده و مکان میزان درک از الگوی استعاری زمان تقریبا در تمام سطوح سنی مشابه است.

    نتیجه گیری

    درک انتزاعی زمان وابسته به جنسیت نمی باشد، اما با افزایش سن و وضعیت تحصیلات می تواند، بهبود پیدا کند.

    کلید واژگان: الگوی استعاری زمان, سن, جنسیت, وضعیت تحصیلی, دانشجویان رشته های پزشکی و پیراپزشکی
    Fatteme Raiisi*, Azita Afrashi, Maryam Moghadasin, Ameneh Hajikaram, Shahin Nematzadeh
    Background and Aim

    Metaphor is a systematic relationship between two conceptual domains. In metaphor; an experimental or sensual domain called source domain, is related to another domain as target domain. The purpose of this study was to review understanding of metaphorical time pattern in the medical and paramedical students based on gender, age and academic status.

    Materials and Methods

    This descriptive study included 120 medical and paramedical students of Tehran medical university with minimum undergraduate university degree. Time metaphorical pattern questionnaire which had been designed by Raiisi (2019) on the basis of time metaphor corpus analysis included 3 subscales of object, place and matter. Pearson correlation test, T test, analysis of one-way variance and post hoc test (least significant difference) were used for data analysis.

    Results

    The results showed that there was no difference between gender and understanding of metaphorical time pattern. Higher educational levels (from undergraduate to postgraduate and specialty courses) led to better understanding of metaphorical time pattern in Persian speaker students. Students of higher age showed improved understanding of metaphorical time pattern in relation to the object subclass.

    Conclusion

    Perception of the time is not dependent on gender but can be improved with increasing age and higher academic levels.

    Keywords: Time metaphorical pattern, Age, Gender, Academic status, Medical, paramedical students
  • مسعود گرامی پور*، مریم مقدسین، ریحانه رضازاده

    مهارت ریاضی شامل حوزه های محتوایی و فرایندهای شناختی مختلف است که بیانگر پیچیدگی توانایی ریاضی و ویژگی های پنهان آن است. تاکنون مطالعه این پیچیدگی ها با روش های سنتی تحلیل داده ها یا به صورت ذهنی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با استفاده از مدل چندبعدی طبقه پنهان پاسخ سوال (LCMIRT) به مطالعه ابعاد شناختی و متغیر های پنهان درس ریاضی آزمون سراسری ورود به دانشگاه پرداخت. در این راستا، داده های درس ریاضی آزمون سراسری سال های 87، 90 و 94 مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آزمون ریاضی، به عنوان یکی از دروس سرنوشت ساز در آزمون سراسری ورود به دانشگاه، شامل مجموعه ای از ویژگی های شناختی چندبعدی است. نتایج روش تحلیل موازی وحدت یافته نشان داد که آزمون ها با مدل تک بعدی برازش ندارند و اضافه کردن ابعاد بیشتر، برازش مدل را به صورت معنی داری بهبود می بخشد. بعلاوه، حوزه های شناختی درک، حل مسئله و استدلال سه سازه اساسی در تبیین توانایی ریاضی شناسایی شدند که در خوشه بندی و تحلیل سوالهای آزمون، اطلاعات دقیق تری از کیفیت سوال ها به دست می دهند. این ویژگی LCMIRT ، در مقایسه با سایر رویکردها، تعداد زیر خوشه های شناختی را افزایش می دهد. در نهایت توصیه می شود که در ساخت و تحلیل آزمون های روانی و تربیتی، مدل های LCMIRT مد نظر قرار گیرند تا آشکارسازی توانایی های شناختی پنهان آزمون ها از اعتبار بیشتری برخوردار باشد.

    کلید واژگان: ابعاد شناختی, مدل چندبعدی طبقه پنهان پاسخ سوال, خوشه بندی سوالهای آزمون, ریاضیات, آزمون های سرنوشت ساز
    Masoud Geramipour *, Maryam Moghadasin, Reyhaneh Rezazadeh

    Math skills include different content and cognitive processes domains which indicate the complexity of math skill and its latent traits. Until now, Study of these complexities has been done through traditional data analysis or subjective methods. Therefore, present research studied cognitive dimensions and latent variables of the math test of national university entrance examination through the application of Latent Class Multidimensional Item Response Theory (LCMIRT). In doing so, the math test data of national examinations in 2008, 2011 and 2015 were studied. Results showed that the math test, as a high stakes test in the national university entrance examination, encompasses a set of multidimensional cognitive traits. Results of the unified parallel analysis method showed that the tests do not fit with the unidimensional model and adding additional dimensions can significantly improve model fit. Moreover, cognitive domains of comprehension, problem solving and reasoning were recognized as three essential constructs which account for math skills and give more detailed information about items quality in clustering and analysis of the test items. This property of LCMIRT, in comparison with other approaches, increases the number of cognitive sub-clusters. At last, it is recommended that LCMIRT models are considered in constructing and analyzing educational and psychological tests, in order to more validly detect latent cognitive skills of the tests.

    Keywords: Cognitive Dimensions, Latent Class Multidimensional Item Response Theory (LCMIRT), Test Items Clustering, Mathematics, High Stakes Tests
  • حسین سامانی، علیرضا مرادی*، مریم مقدسین

    موضوع این پژوهش، مقایسه آستانه مطلق خوانایی ده فونت پرکاربرد فارسی در تکلیف سریع خوانی فارسی به شیوه RSVP و در سه سرعت صد، سیصد و پانصد کلمه در دقیقه است. RSVP یا ارایه سریع و متوالی محرک دیداری، یک روش طراحی تکلیف های شناختی است که به عنوان یک فن سریع خوانی نیز کاربرد دارد. هدف این پژوهش، تعیین فونت بهینه فارسی از دیدگاه دانش ارگونومی دیداری و بررسی اثر متغیر های دموگرافیک(سن، جنسیت و تحصیلات) و بعضی توانایی های شناختی (حافظهکاری و سرعت پردازش) بر خطای خواندن در تکلیف تشخیص کلمه است. در این پژوهش برای نخستین بار مفهوم آستانه مطلق خوانایی به عنوان یک شاخص عینی در مقایسه فونت ها مطرح شد. تحلیل نتیجه های به دست آمده از بیست آزمودنی با سن های 11 تا 79 سال و مدارک تحصیلی از باسواد زیردیپلم تا دکترا، برتری فونت Iran Sans 5.5 و سپس b Titr را نسبت به سایر فونت ها نشان داد. همچنین مشخص شد سن در میان متغیرهای دموگرافیک و حافظه کوتاه مدت در متغیرهای شناختی با مجموع خطای خواندن آزمودنی ها دارای همبستگی هستند.

    کلید واژگان: ارگونومی دیداری, آستانه مطلق خوانایی, بازنمایی سریع و متوالی دیداری, سریع خوانی, فونت فارسی, حافظه کوتاه مدت, خواندن
    Hussein Samani, Ali-Reza Moradi*, Maryam Moghadasin

    The topic of this study is to compare the absolute threshold of readability among ten commonly used Persian fonts in a rapid serial visual presentation (RSVP) reading techniques task at three reading speed (100, 300 and 500 words per minute). RSVP is a cognitive task design method that is also used in fast reading technologies. This research had two goals: First, determine the optimal Persian font from a visual ergonomic perspective and others investigate the effect of demographic variables (age, gender and education degree) and some cognitive abilities (memory and processing speed) on total numbers of reading errors. In this study, for the first time, the concept of absolute threshold of readability was introduced as an objective indicator in comparing fonts. Twenty subjects participated in this study with ages ranging from 11-79 years and degrees from undergraduate to PhD. The results shown that Iran Sans 5.5 is the optimal font from visual ergonomic perspective. It was also found that age (demographic) and short-term memory (cognitive ability) are correlated with total numbers of reading errors.

    Keywords: Visual Ergonomics, Absolute Threshold of Readability, Speed Reading, RSVP, Short Term Memory, Persian Font, Reading
  • سمیرا هادی، هادی مرادی*، مریم مقدسین، سید عبدالهادی دانشی، امین جهانبخشی
    مقدمه اختلال اضطراب، اختلالی جدی است که دیگر فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی افراد را نیز با آسیب مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف انطباق و بررسی روایی تجربه دوره کوتاه مدت آموزش کارکردهای اجرایی (STEP) در مبتلایان به اختلال اضطراب انجام گرفت. روش کار در این پژوهش از روش پژوهش موردمنفرد با طرح A-B استفاده شد. چهار فرد 23-19 سال بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پژوهش قبل از اجرای مداخله به پرسشنامه اضطراب حالت- صفت (اسپیلبرگر، 1970)، آزمون کارکردهای اجرایی ویسکانسین (ری نولدس و هارتون، 2008) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گروس و جان، 2003) به عنوان ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. پس از اندازه گیری خط پایه، مداخله آموزشی کارکردهای اجرایی استپ (کانتور و همکاران، 2014) در قالب 12 جلسه با محتوای حل مسئله، تنظیم هیجان و توجه به چرخه ایجاد هیجان، اجرا و پس از آن مرحله پس آزمون اجرا شد. یافته های این پژوهش بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج طی تحلیل دیداری نمودار داده ها، آموزش کارکردهای اجراییدر مورد هر چهار آزمودنی اثربخش بود. بدین صورت که این درمان توانسته منجر به کاهش اضطراب حالت-صفت و بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به اختلال اضطراب شود. نتیجه گیری   نتایج حاصل از پژوهش حاکی از احتمال سودمندی آموزش کارکردهای اجراییبر اضطراب حالت-صفت، تنظیم هیجانی و کارکردهای اجرایی افراد مبتلا به اختلال اضطراب بود که مبتنی بر این یافته، می توان از این مداخله در جهت کاهش اضطراب حالت-صفت و بهبود تنظیم هیجانی و کارکردهای اجرایی افراد مبتلا به اختلال اضطراب بهره برد.
    کلید واژگان: آموزش کارکردهای اجرایی, اضطراب, تنظیم هیجانی
    Samira Hadi, Hadi Moradi *, Maryam Moghaddasin, Seyyed Abdol Hadi Daneshi, Amin Jahanbakhshi
    Introduction
    Anxiety disorder is a serious disorder which damages other psychological, communicative, social and emotional processes of the people too. Through investigating short-term training of executive function (step) in the people with anxiety disorder, Therefore the present study was conducted to adapt and investigate the validity of experiencing short-term training of executive functions (step) in the people suffering from anxiety disorder. Materials &
    Methods
    A single-subject with A-B design was used in the present study. Four 19-13 year-old people were selected according to purposive sampling method. The participants of the study responded to the questionnaire of state-trait anxiety, Wisconsin’s executive functions test and emotional regulation questionnaire as the research instruments before administering intervention. After measuring the base line, the intervention of step’s training executive functions (Cantor, et.al., 2014) was administered in 12 sessions with the content of problem-solving, emotion regulation and attending to the cycle of emotion creation and then the posttest was administered. The findings of the present study were analyzed based on visual analysis and the indexes of descriptive statistics.
    Results
    During visual analysis of data graph, training executive functions was effective on four subjects in a way that this treatment was able to lead to the decrease of state-trait anxiety and the improvement of executive functions and emotional regulation of the people with anxiety disorder.
    Conclusion
    The results of the study implied the profitability of training executive functions on the state-trait anxiety, emotional regulation and executive functions of the people with anxiety disorder that according to these findings, this intervention can be employed to decrease state-trait anxiety and improve emotional regulation and executive functions of the people with anxiety disorder.
    Keywords: Training executive functions, Anxiety, Emotional regulation
  • سارا حسن کلهری، شهرام محمدخانی *، جعفر حسنی، مهدی اکبری، مریم مقدسین
    اهداف
    در طول چند سال گذشته، کیفیت زندگی حرفه ای بین پرستاران از اهمیت خاصی برخوردار شده است. هدف پژوهش حاضر تهیه نسخه فارسی پرسش نامه کیفیت زندگی حرفه ای و بررسی خصوصیات روان سنجی آن در پرستاران بود.
    مواد و روش ها
    در قالب یک مطالعه روش شناسی، نسخه فارسی پرسش نامه کیفیت زندگی حرفه ای پس از آماده سازی به روش ترجمه مضاعف، بر روی 215 نفر از پرستاران شهر تهران اجرا شد. همسانی درونی نسخه فارسی پرسش نامه کیفیت زندگی حرفه ای از طریق آلفای کرونباخ و دونیمه کردن بررسی شد. علاوه بر این، همبستگی بین خرده مقیاس های پرسش نامه کیفیت زندگی حرفه ای و ساختار عاملی پرسش نامه از طریق تحلیل عاملی تاییدی موردبررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از برنامه هایSPSS 25 و 80/8 LISREL استفاده گردید.
    یافته ها
    دامنه ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاس ها 77/0 تا 83/0 و دو نیمه کردن 70/0 تا 81/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از ریشه خطای استاندار باقیمانده مجذورات تقریب (09/0)، ریشه استاندار باقیمانده مجذور میانگین (09/0) شاخص های برازندگی تطابق (91/0)، برازندگی هنجار شده (86/0) و برازندگی هنجار نشده (90/0) نشان داد که مدل تاییدی از برازش نسبتا قابل قبولی برخوردار است.
    نتیجه گیری
    درمجموع می توان گفت نسخه فارسی پرسش نامه کیفیت زندگی حرفه ای خصوصیات روان سنجی مطلوبی دارد و ابزار معتبر جهت استفاده در موقعیت های پژوهشی و بالینی است.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی حرفه ای, روایی, پایایی, روان سنجی, پرستاران
    S. Hassan Kalhori, Sh. Mohammadkhani *, J. Hasani, M. Akbari, M. Moghadasin
    Aims
    Over the past years, professional quality of life scale has gained popularity among nurses. The aim of this study was to provide a Persian version of the professional quality of life scale (ProQOL) and its psychometric properties among nurses.
    Materials & Methods
    In a study of methodological type, following the use of the back-translation method, the Persian Version of Professional Quality of Life Scale was administrated on 215 nurses from Tehran city. The internal consistency of the scale was assessed through Cronbach’s alpha and split-half methods. In addition, the correlation between the sub-scales and the factor structure of the questionnaire was assessed using confirmatory factor analysis. The SPSS-25 and LISREL 8.80 Software also were utilized to analyze the data.
    Findings
    The domain of the sub-scales for Cronbach’s alpha coefficients and split-half methods ranged from 0.77 to 0.86, and from 0.70 to 0.81, respectively. The results of confirmatory factor analysis using RMSEA (0.09), SRMR (0.09), CFI (0.91), NFI (0.86), and NNFI (0.90) also indicated that the confirmatory factor analysis relatively has an acceptable fitness.
    Conclusion
    In sum, it can be noted that ProQOL has good psychometric properties and is a reliable and valid instrument in research and therapeutic situations.
    Keywords: ProQOL, Validity, Reliability, Psychometric
  • معصومه موحدی*، شهرام محمد خانی، جعفر حسنی، مریم مقدسین
    مقدمه
    سرطان یکی از بیماری های مخرب و معمولا پیش رونده است که فشار زیادی را بر بیمار، خانواده او و جامعه تحمیل می کند. از این رو، شناخت عواملی که در بهزیستی روان شناختی این بیماران موثر هستند در کمک به کاهش تنشی که این بیماران تجربه می کنند بسیار مهم و تاثیرگذار است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه راهبردهای مقابله ای با بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه بودند که به بیمارستان شهید رحیمی شهر خرم آباد (بخش سرطان) مراجعه کرده بودند. 300 نفر از بیماران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای لازاروس و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. داده ها با روش تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بین راهبردهای مقابله ای با بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان سینه رابطه وجود دارد. اما بین راهبرد مقابله هیجان مدار و بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان رابطه معنی دار وجود نداشت.
    بحث و نتیجه گیری
    از یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که بین راهبردهای مقابله ای و بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد. نوع راهبرد مقابله ای مورد استفاده در شرایط استرس زا، بهزیستی روان شناختی بیماری سرطان سینه را تحت تاثیر قرار می دهد. با توجه به این نتایج طراحی برنامه های درمانی و آموزشی در زمینه شناسایی و به کارگیری راهبردهای مقابله ای سازگارانه می تواند در افزایش بهزیستی روان شناختی این بیماران مفید باشد.
    کلید واژگان: سرطان سینه, راهبردهای مقابله ای, بهزیستی روان شناختی
    Masume Movahedi *, SHaram Mohammad KHani, Jafar Hasani, Maryam Moghadasin
    Background
    Cancer is a destructive and usually progressive disease while put too much stress on the patient's family and the society. Therfore, recognizing the factors which are effective in well-being of these patients is very influentioal and important to help to diminish the stress they are experience. This study was administered aimed to determine the relationship between coping strategies with the psychological well-being in women suffered from breast cancer
    Materials and Methods
    This research was a descriptive-correlation study. The statistical population consiseted of all women with breast cancer who referred to Shahid Rahimi Hospital of Khoramabad (Cancer Department). Using convenient sampling method 300 patients were selected. To measure the variables, the psychological well-being questionnaire of Ryff and the coping strategies questionnaire of Lazarus were used. Data were analyzed in two descriptive and inferential levels by regression and correlation analysis and using SPSS software version 24.
    Results
    Results indicated that there were significant relationships between the coping strategies and the psychological well-being among the women with breast cancer. But there was no relationship between Emotional coping strategy and psychological well-being.
    Conclusion
    It is infered from the study results that there is the relationship between coping strategy and psychological well-being. The type of coping strategy used in stressful situations affects the psychological well-being of breast cancer. Considering these results designing the therapeutic and educational programs in area of identifying and applying adaptive coping styles could be helpful in increasing the psychological well-being of these patients.
    Keywords: breast cancer, coping strategies, Psychological well-being
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال