به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مریم پرهیزگاری

  • هاجر جوکار، مریم پرهیزگاری، سید جعفر حمیدی

    هجو یکی از فروع ادبیات غنایی است؛ که در آن شاعر با علل و انگیزه های مختلف به بدگویی هر آنکس که با او رقابت یا دشمنی دارد، می‌پردازد. هجو برآمده از کینه، دشمنی و روان رنجور و آشفته ی شاعر است؛ و چون احساسات و عواطف در همه ی افراد بشر وجود دارد، همه ی نوع بشر بالفطره توانایی هجوگویی و هجوسرایی را دارند. علل و عوامل مختلفی همچون عوامل روانی، مادی، اقتصادی و اجتماعی می‌تواند در تکوین و پیدایش آن نقش داشته باشد. در این مقاله سعی شده است، به بررسی انگیزه های هجوسرایی دو شاعر بزرگ، خاقانی و انوری پرداخته شود. انوری ابیوردی و خاقانی هر دو از شاعران بزرگ قرن ششم هستند که در اشعار آنها هجویات زیادی وجود دارد. سوال اساسی که در این پژوهش بدان پرداخته شده است این است که، علل و انگیزه‌های هجوگویی در اشعار این دو شاعر چه بوده است؟ یافته های این جستار بیانگر آن است که هجوگویی در شعر هر دو تقریبا شخصی و فردی است؛ هرچند که انوری گاهی هجویات اجتماعی هم در اشعار خود دارد. حس برتری‌جویی از انگیزه‌های مشترک در شعر هر دو شاعر است. بدبینی و حسادت به دیگران و جایگاه آنها انگیزه دیگر خاقانی برای هجوگویی بوده است. از دیگر عوامل پیدایش هجو در شعر انوری نیز حریص بودن شاعر بوده است.

    کلید واژگان: تکوین, هجو, خاقانی, انوری, روانی, اقتصادی
  • حیدر حاجیان، مریم پرهیزگاری*، سید محمود سید صادقی
    زمینه و هدف

    یکی از ادوار سبک‌شناسی شعر فارسی، دوره‌ای موسوم به دوره بازگشت است. شاعران مکتب بازگشت، دارای سبک شخصی نیستند و تنها سبک شاعران کهن را تقلید کردند؛ اما گاه با همان شیوه تقلید، آثار بدیعی آفریدند. درنتیجه تامل در چگونگی اقتفاهای آنان از شاعران پیشین میتواند نتایجی را برای ادب‌دوستان به ارمغان آورد. این مقاله یکی از شاعران دوره بازگشت به نام محمدخان دشتی را معرفی میکند و به بررسی ویژگیهای سبکی در اشعار وی میپردازد.

    روش مطالعه

    در این پژوهش، اشعار محمدخان دشتی با روش گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای اسنادی از جهت ویژگیهای زبانی، ادبی و فکری با روش تحلیل محتوای کیفی و کمی بررسی میشود.

    یافته‌ ها

     محمدخان دشتی از شعرای دوره دوم مکتب بازگشت محسوب میشود. مبنای کار وی بر تقلید صرف استوار است و اندک ابداع و نوآوری در آن دیده نمیشود. هم از نظر لفظ و شیوه بیان و هم از نظر محتوا و مضمون و توصیف، تنها سعی دارد به سرمشقهای خود نزدیک شود که البته در این راه تا حدودی موفق بوده ‌است.

    نتیجه‌ گیری

    از حیث ساختار و قالب شعری، دو قالب قصیده و غزل، محل انعکاس مضامین غنایی این شاعر است. در دیوان وی از اوزان سنگین و مهجور خبری نیست و اوزان بکاررفته، همگی از اوزان کثیرالاستعمال است. وی در جناسهای خود از واژه‌های ساده استفاده کرده است و با استفاده از مصادیق تکرار بر موسیقی کلام خویش افزوده است. اکثر لغات در اشعار وی ساده و قابل فهم و دور از ابهام و پیچیدگی است. در سطح نحوی، کاربرد ویژگیهای دستوری فارسی کهن، موجب کهنگی زبان وی شده است. از نظر بلاغی و ادبی، آرایه‌های جناس و تشبیه بسامد بیشتری نسبت به دیگر آرایه‌ها دارد. استفاده از صنایعی مانند تناقض، تمثیل و اسلوب معادله، تاثیرپذیری او از سبک هندی (سبک ماقبل) را اثبات میکند. در سطح فکری، محمدخان سعی در بیان افکار دوران سعدی و حافظ دارد و مضامین عاشقانه، مدح و مرثیه از مهمترین درونمایه‌های اشعار اوست. اما با وجود تصدی منصب سیاسی، مسایل اجتماعی و سیاسی زمان شاعر، انعکاسی در اشعار وی ندارد.

    کلید واژگان: محمدخان دشتی, سبک شناسی, دوره بازگشت, سطح زبانی, سطح ادبی, سطح فکری
    Haidar Hajian, Maryam Parhizgari *, Seyyed Mahmoud Seyyed Sadeghi
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    One of the stylistic periods of Persian poetry is the period called the period of return. Returning poets do not have a personal style and only imitated the style of ancient poets; But sometimes, with the same method of imitation, they created original works. As a result, reflection on how they came to be from previous poets can yield results for literary lovers. This article introduces one of the poets of the return period named Mohammad Khan Dashti and examines the stylistic features in his poems.

    METHODOLOGY

    In this research, the poems of Mohammad Khan Dashti are studied by the library-documentary method for linguistic, literary and intellectual characteristics by the method of qualitative and quantitative content analysis.

    FINDINGS

    Mohammad Khan Dashti is one of the poets of the second period of the school of return. His work is based on mere imitation and there is little innovation in it. Both in terms of word and style of expression and in terms of content, content and description, it only tries to approach its own examples, which, of course, has been somewhat successful in this way.

    CONCLUSION

    In terms of structure and form of poetry, the two forms of ode and lyric are the place of reflection of the lyrical themes of this poet. There is no mention of heavy and abandoned weights in his divan, and the weights used are all widely used weights. He has used simple words in his puns and has added to his music by using examples of repetition. Most of the words in his poems are simple and understandable and far from ambiguity and complexity. At the syntactic level, the use of grammatical features of ancient Persian has caused the antiquity of his language. Rhetorically and literary, pun and array arrays are more frequent than other arrays. The use of industries such as contradiction, allegory and equation proves his influence on the Indian style (pre-style). At the intellectual level, Mohammad Khan tries to express the thoughts of Saadi and Hafez eras and romantic themes, praise and lamentation are among the most important themes of his poems. But despite holding political office, social and political issues of the poet"s time are not reflected in his poems.

    Keywords: Mohammad Khan Dashti, Stylistics, Return Period, Linguistic level, Literary level, Intellectual level
  • زینب وطن خواه، سید محمود سیدصادقی*، مریم پرهیزگاری

    اندیشه و دغدغه های اجتماعی «ابتهاج» در پیوند با ذوق زیباگرایانه ی ادبی و دلبستگی وی به غزل کلاسیک به ویژه  غزل های حافظ، و نیز عرصه ی پرالتهاب سیاسی دهه ی سی شمسی، رنگ و بوی کلام و شعر وی را جلوه ای بخشیده که او را از سایر شاعران هم عصر خویش همچون «فریدون توللی»، «رهی معیری»، متمایز می سازد. ابتهاج که شاعری غزل سراست و توانایی خود را در شعر نو نیز نشان داده از حیث استخدام واژگان و تعابیر، و ساخت نحوی اشعارش و نمادها و تمثیلات و مضامین فکری، متاثر از شیوه حافظ است. روش تحقیق تمثیلی حاضر، کیفی و توصیفی است. در این تحقیق، غزل های دفتر شعر «سیاه مشق» مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد: از ویژگی های بارز اشعارش، تصویرسازی نمادین و تمثیل گرایانه و تا حدی بازآفرینی نمادهای حافظانه برای بیان موضوعات اجتماعی نظیر نبودن آزادی و وجود استبداد،      دردمندی ها و جو اختناقی است که بر جامعه ی روزگار خویش حاکم بوده است. این شیوه و فضای سیاسی  دهه ی سی شمسی، او را به جریان سمبولیسم اجتماعی سوق داده و شگردهای زبانی و هنری حافظ ، الهام بخش سایه بوده است. این نوع بازآفرینی و پیروی از حافظ، وجه تشخص و امتیاز غزلیات سایه قلمداد شده است. با این هدف ابتهاج توانسته تصاویر و تمثیل های مرسوم عرفانی و تغزلی را در پاسخ به ضرورت و سوالات تحقیق تبدیل به نمادهایی کند که پیام رسان موضوعات اجتماعی باشد

    کلید واژگان: هوشنگ ابتهاج, حافظ, سمبل, تمثیل, اجتماعیات
    Zenab Vatankhahi, Sayyd Mahmood Sayyed Sadeqi *, Maryam Parhizgar

    Ebtehaj's social thought and concerns in connection with his literary aesthetic taste and his attachment to classical lyric poetry, especially Hafez's lyric poems, as well as the inflammatory political arena of the 1930s, gave him the color and smell of his words and poetry. He distinguishes himself as "Fereydoun Tavaloli" and "Rahi  Moayeri". Ebtehaj, who is a lyric poet, has also shown his ability in modern poetry, but the poet's aesthetic taste has enabled him to compose lyric poems that follow Hafez in various dimensions, Allegories,  including employing vocabulary and interpretations, intellectual themes and syntactic construction. The present research method is qualitative and descriptive. In this study, shadow lyric poems from the "Black Exercise" poetry book have been studied. Research findings show that one of the hallmarks of his poetry is symbolic expression and depiction, which is to some extent the re-creation of memorable symbols to express social issues such as lack of freedom and the existence of tyranny, pain and oppression that dominate the society of his time. This political style and atmosphere of the 1930s led him to social symbolism, and Hafez's linguistic and artistic methods and techniques in expressing socialism inspired the shadow. This type of recreating and following Hafez has been considered as a way to identify and score shadows. Ebtehaj has also been able to transform traditional mystical and romantic lyrical images and Conventional mystical allegories, symbols into symbols that convey the message of social issues and improve the quality and artistic level of his sonnets.

    Keywords: Houshang Ebtehaj, Hafez, symbol, Allegories, Socialities
  • نرجس کوچکی، سیداحمد حسینی کازرونی*، مریم پرهیزگاری
    چالش های دین در دنیای معاصر، جامعه شناسان دینی را بر آن داشت تا الگوها و راهکارهای عملیاتی کردن گسترده و متنوع آن را تبیین نمایند از این رو،برای دین ابعاد متعددی قائل شده، آن را به عنوان پدیده ای چند بعدی معرفی کردند. نظریه گلاک و استارک از جمله مهم ترین نظریه های مطرح در حوزه مذکور است در این نظریه برای دین پنج بعد ذکر شده: 1- اعتقادی 2- مناسکی 3- تجربی 4- فکری 5- پیامدی
    بعد تجربی دین شیوه ای برای احساس حضور خداوند در درون می باشد گلاک و استارک برای تجربه دینی چهار شاخص برشمردند: 1- شناخت 2- توجه 3- ایمان 4- ترس
    مولوی در مثنوی از سه نوع شناخت حسی، عقلی و شهودی سخن می گوید. نقش توجه و دعا را در شکل گیری و تکامل شخصیت فردی و اجتماعی آحاد جامعه بسیار تعیین کننده می داند. ایمان در مثنوی به عنوان باور قلبی و عملی، عزت، امنیت و اصلاح نابه سامانی های اخلاقی– اجتماعی را به ارمغان می آورد؛ اما درباره ترس، مولوی دیدگاه های متفاوتی دارد؛ در مراحل و موقعیت هایی آن را می پذیرد و در جایگاه هایی، ترس را حجاب بین خلق و خالق دانسته، امید را جایگزین آن می گرداند، لیکن در گام های بعدی، از امید هم فراتر رفته، در مسیر خواست و پسند حق به پیش می رود.
    این پژوهش توصیفی – تحلیلی از نوع کیفی و کتابخانه ای است. بنابراین پس از جمع آوری داده های لازم، به تجزیه و تحلیل آن ها پرداخته می شود.
    کلید واژگان: مثنوی معنوی, دین, گلاگ, استارک, ایمان
    Narjes Kouchaki, Seyed Ahmad Hosseini Kazeruni*, Maryam Parhizgari
    The challenges in the way of religion, especially the critical views towards its functions, have made religious sociologists to explain the patterns and strategies of its extensive and diverse implementation. Thus, religion is thought to have various dimensions and is viewed as a multi-dimensional phenomenon. Glock’s and Stark’s theory is among the most prominent theories in this regard. This theory identifies five dimensions to religiosity: 1) ideological, 2) ritualistic, 3) experiential, 4) intellectual, and 5) consequential. In religious experience, emphasis is placed on feelings, which is an infinite source for religion. In fact, the experiential dimension of religion is a way of feeling the presence of God within us. Glock and Stark identify four indicators for religious experience: 1) cognition, 2) concern, 3) faith, and 4) fear. Rumi’s Masnavi is among the works that emphasize religious experience in the understanding of religion, describing and explaining many religious experiences and their functions. Rumi discusses three types of cognition in Masnavi, namely sensory, rational, and intuitive. He states that concern and prayers have a determining role in the formation and evolution of individual and social personalities for the members of the society. He also believes that faith fosters heartfelt and practical belief, esteem, security, and ethical-social reformation. However, as for fear, he maintains variable views; he accepts it at certain stages and situations and considers it a veil between the creation (us) and the creator (God) at other points, replacing it with hope instead. Yet, in the following stages, he moves beyond hope and towards desiring and admiring God.
    This descriptive-analytical study uses a qualitative and a library research method. Thus, the data are analyzed after being collected. The criteria and basis for data analysis are
    qualitative and descriptive. The author reviews and analyzes the collected data using theoretical foundations, logical deductions, and empirical evidence.
    Keywords: Masnavi, religion, Glock, Stark, faith
  • کاظم دهقانیان فرد، سید احمد حسینی کازرونی*، سید جعفر حمیدی، مریم پرهیزگاری
    شاعران و نویسندگان ایرانی، در طول تاریخ ادب فارسی، همواره از انواع تمثیل برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی خود استفاده کرده اند. تمثیل، یکی از ابزارهایی است که علاوه بر التذاذ ادبی که در خواننده ایجاد می کند،حس عاطفی هم در او برمی انگیزاند و مفاهیم شعری را چنان بر دل و جان او می نشاند که گویی نقش بر سنگ است. حافظ و مولوی برای بیان مفاهیم اخلاقی و عرقانی از انواع تمثیل استفاده کرده اند؛ مولوی بیشتر از تمثیل های داستانی؛ اسلوب معادله و ارسال مثل؛ و حافظ از تمثیل های ارسال مثل و اسلوب معادله برای بیان تفاوت زیبایی درون با بیرون استفاده کرده اند.حافظ زیبایی درون را به «آن» و «لطیفه ی غیبی» تعبیر می کند و مولوی با آوردن حکایت تمثیلی، زیبایی درون را که از پاکی دل و معرفت سرچشمه می گیرد بر زیبایی ظاهری که صفا و پاکی دل در آن هیچ دخالتی ندارد، ترجیح می دهد.
    کلید واژگان: تمثیل, زیبایی درون و برون, حافظ و مولوی, آن, معرفت
    Kazem Dehghanian Fard, Seyed Ahmad Hosseini Kazerooni*, Seyyed Jafar Hamidi, Maryam Parhizgar
    Iranian Poets and writers have always been using different kinds of allegories to express the symbolicand moral concepts during ages of Persian classic literature. Allegory is one of the tools that not only creates literal enjoyment and provokes emotional feelings in the reader but also expresses emotions and poetical concepts as if they are carved on a piece of stone. Hafez and Molavi have used different kinds of allegories to induce symbolic and moral concepts. Molavi has used more allegorical tales and equation techniques but Hafez has used exemplums and equation techniques to express the inner and outer beauty .Hafez has described the inner beauty as “ Aan” and Latifeh but Molavi by using allegories has preferred the inner beauty which originates from purity of the heart and knowledge to the superficial beauty which is irrelevant to the purity of the heart.
    Keywords: Allegories, Inner, outer beauty, Hafez, Molavi, Aan, Maarefat
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال