مسعود تدین نژاد
-
تراکم خاک یکی از عوامل موثر در کاهش کیفیت فیزیکی خاک است که می تواند تحت تاثیر نوع عملیات خاک ورزی، رابطه بین آب، خاک و گیاه و عملکرد محصول را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نوع سامانه خاک ورزی بر مشخصه های تراکمی یک خاک با بافت لوم رسی سیلتی انجام گردید. نمونه برداری پس از سه سال خاک ورزی پس از برداشت محصول جو صورت پذیرفت. نتایج در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با سه تیمار خاکورزی مرسوم، کم خاکورزی و بی خاکورزی در 6 تکرار تحلیل شد. مشخصه های تراکمی خاک شامل تنش پیش تراکمی، نمایه تراکم و نمایه تورم با آزمون تراکم تک محوری محصور تعیین شد. نتایج نشان داد که نوع سامانه خاک ورزی اثر معنی دار بر تنش پیش تراکمی خاک در سطح احتمال 5% دارد به طوری که کمترین مقدار تنش پیش تراکمی با مقدارkPa 95/19 مربوط به تیمارهای خاک ورزی مرسوم و بیشترین مقدار آن با مقدارkPa 62/31 مربوط به تیمار بی خاک ورزی می باشد. نمایه تراکم در تیمار خاک ورزی مرسوم نسبت به سایر تیمارها افزایش یافت. بررسی نتایج آزمون بارگذاری سیکلی نشان داد که تیمار بی خاک ورزی احتمالا به ترددهای متوالی ماشین، حساسیت کمتری داشته ولی این حساسیت در تیمارهای کم خاک ورزی و مرسوم بیشتر باشد. نتایج نشان می دهد که می توان تیمار بی خاک ورزی را به عنوان یک سامانه خاک ورزی با استعداد کمتر در ایجاد فشردگی خاک بیان نمود که البته اجرای مکرر آن نیاز به زیرشکنی در هر چند سال جهت از بین بردن لایه های متراکم عمیق خواهد داشت.کلید واژگان: خاک ورزی, تنش پیش تراکمی, نمایه تراکم, بارگذاری سیکلیApplied Soil Reseach, Volume:11 Issue: 3, 2023, PP 121 -135Soil compaction is one of the effective factors in reducing soil physical quality, which due to tillage operations can affect the relationship between water, soil and crop yield. The aim of this study was to investigate the effect of some tillage treatments on the compaction behavior of a silty clay loam soil. Core sampling was carried out during three years of tillage after barley harvest. The experiments were conducted as a randomized complete block design with three treatments i.e. conventional tillage, reduced tillage and no-tillage in 6 replications. Soil compaction characteristics including pre-compression stress, compression index and swelling index were determined based on confined compression test )CCT) at 100 hPa matric suction. The results showed that the tillage treatment had a significant effect on pre- compression stress, bulk density and soil moisture at the confidence level of% 5. The lowest amount of pre-compression stress with a value of 19.95kPa is related to conventional tillage treatments and the highest value with a value of 31.62 kPa is related to non-tillage treatment. The compression index was showed the highest value in conventional tillage compared to other treatments. The results of cyclic loading-unloading at a constant stress level (i.e. 50% of pre-compression stress) showed that the studied soil was less sensitive to repeated loading for no-tillage than reduced and conventional tillage treatments which can be attributed to weaker structure for the later. As the conclusion, the no-tillage treatment can be described as a treatment being less susceptible to compaction. However, consecutive implementation of this tillage treatment might require subsoiling operations every few years to disturbed the deep subsoil hard pans.Keywords: Tillage, Pre-compression stress, Compression index, Repeated loading
-
به منظور بررسی نقش فسفر در کاهش اثرات منفی شوری بر عملکرد گندم در مراحل مختلف رشد، مطالعه ای گلخانه ای در سیستم کشت بدون خاک با بستر کشت پرلیت به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملا تصادفی انجام شد. فاکتورها شامل سطوح مختلف کود فسفر در چهار سطح (15، 30، 45 و 60 میلی گرم در لیتر فسفر از منبع پتاسیم دی هیدروژن فسفات) و افزودن این مقادیر از کود فسفر در پنج مرحله مختلف از رشد گندم (گیاهچه ای، پنجه زنی، طویل شدن ساقه، گل د هی و پرشدن دانه)، در سه تکرار بود. برای تامین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه و در عین حال ایجاد محیط شور، از محلول غذایی تهیه شده از آبی با هدایت الکتریکی 8 دسی زیمنس بر متر استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش غلظت فسفر موجب افزایش وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی، تعداد سنبله در گلدان و عملکرد دانه شده است. بیشترین عملکرد دانه در اثر کاربرد 60 میلی گرم در لیتر فسفر در مرحله گل د هی بوده است. نتایج نشان داد که در صورتی که بتوان در مراحل مختلف رشد، مقادیر لازم از کود فسفره را در اختیار گیاه قرار داد، اثر منفی شوری بر عملکرد گندم کاهش پیدا خواهد کرد. با توجه به اینکه در شرایط معمول، کود فسفره به هنگام کشت به خاک اضافه می شود، با استناد به نتیجه این پژوهش توصیه می شود به منظور دست یابی به بالاترین عملکرد، مقدار 60 میلی گرم در لیتر فسفر در مرحله گل د هی و از طریق کود آبیاری در اختیار گندم قرار گیرد.کلید واژگان: وزن خشک, عملکرد گندم, کشت بدون خاک, کود آبیاری
-
مساحت زیاد خاک های شور در ایران و کاهش کیفیت این خاک ها ایجاب می کند که کارایی سامانه های کشاورزی حفاظتی در این گونه زمین ها نیز مورد بررسی قرار گیرند. این پژوهش با هدف بررسی تغییرات ویژگی های فیزیکی خاک در سه نوع مدیریت متفاوت خاک ورزی و بقایای گیاهی شامل: 1) خروج بقایا از مزرعه و خاک ورزی مرسوم، 2) حفظ بقایا و کم خاک ورزی، و 3) حفظ بقایا و بی خاک ورزی در تناوب جو و گلرنگ و در یک خاک شور و شوری آب آبیاری 5/35 دسی زیمنس بر متر به مدت چهار سال انجام شد. در پایان هر کشت نمونه های خاک از لایه های 10-0، 20-10 و 30-20 سانتی متر تهیه شده و ویژگی های فیزیکی خاک شامل چگالی ظاهری و تخلخل، و پایداری خاکدانه ها با شاخص های میانگین وزنی قطر (MWD) و میانگین هندسی قطر (GMD) تعیین شد. پس از هر دوره تناوب کشت، نفوذ آب به خاک اندازه گیری شده و با برازش مدل کوستیاکوف اصلاح شده پارامترهای مربوطه تعیین شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها در چهار سال آزمایش نشان داد که تفاوت اغلب ویژگی های خاک در پایان آزمایش در اثر اعمال تیمارهای خاک ورزی نسبت به شاهد معنی دار شد. به طوری که بیش ترین مقادیر MWD و GMD (به ترتیب 2/53 و 1/90 میلی متر)، تخلخل (51/2 درصد) و شدت نفوذ نهایی (31 سانتی متر بر ساعت) در تیمار بی خاک ورزی و کم ترین مقادیر MWD و GMD به ترتیب 2/02 و 1/29 میلی متر)، تخلخل (47/8 درصد) و شدت نفوذ نهایی (3/5 سانتی متر بر ساعت) در تیمار خاک ورزی مرسوم مشاهده شد. در کل نتایج این پژوهش نشان داد اجرای تیمارهای خاکورزی حفاظتی باعث افزایش ماده آلی و بهبود پایداری خاکدانه ها، افزایش تخلخل و نفوذ آب به خاک شد.
کلید واژگان: پایداری خاکدانه, تناوب زراعی, خاک ورزی حفاظتی, شوری خاک, کیفیت خاک, نفوذ آب به خاکThe large area of saline soils in Iran and decreasing in quality of these soils require that the effectiveness of conservation tillage systems in such lands be investigated. This project aims to determine changes in soil physical properties in three different types of tillage system and plant residue management, including: 1) conventional tillage system and removal of crop residues from soil surface, 2) reduced tillage system and preservation of crop residues, and 3) no tillage system and preservation of crop residues in rotation of barley and safflower in a saline soil with irrigation water salinity of 5.35 dS/m for four years. Some soil physical properties such as bulk density and porosity, and aggregate stability indices of mean weight diameter (MWD) and geometric mean diameter (GMD) were measured in soil samples prepared from the layers of 0-10, 10-20 and 20-30 cm. After each crop rotation period, water infiltration into the soil was measured and the modified Kostiakov model was fitted to obtain the optimized parameters. The results of variance analysis of the data in the four years of the experiment showed that the difference in most of the soil properties at the end of the experiment was significant due to the tillage treatments compared to the control. The highest MWD and GMD (2.53 and 1.90 mm, respectively), porosity (51.2%) and final infiltration rate (31 cm/h) were observed in the no-tillage system. while the lowest MWD and GMD (2.02 and 1.29 mm, respectively), porosity (47.8%) and final infiltration rate (3.5 cm/h) were recorded in the conventional tillage system. Overall, our findings showed that the increment in the soil organic matter due to the implementation of conservational tillage treatments improved the stability of soil aggregates and increased soil porosity and water infiltration into the soil.
Keywords: Aggregate stability, Crop rotation, Conservational tillage, Soil quality, Water infiltration into soil -
فسفر گرچه در بین عناصر پرنیاز کمترین مقدار را در گیاه دارد ولی به دلیل نقش مهمی که در فرایندهای حیاتی گیاه دارد تامین آن در طول دوره رشد گندم ضروری است. این پژوهش به منظور بررسی پاسخ گندم به کاربرد فسفر در مراحل مختلف رشد آن و در شرایط متفاوت شوری آب به صورت گلدانی و در بستر کشت بدون خاک انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه عامل کیفیت آب آبیاری (2 و 8 دسی زیمنس بر متر)، غلظت فسفر (30 و 45 میلی گرم بر لیتر) و پنج مرحله ای از رشد گندم که فسفر دریافت نمود (مرحله گیاهچه ای، پنجه زنی، طویل شدن ساقه ، گلدهی و پرشدن دانه) و سه تکرار انجام شد. گیاهان در پایان مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی برداشت شدند. وزن خشک ریشه، وزن خشک شاخساره، غلظت فسفر شاخساره، کلروفیل و آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز اندازه گیری شد. تنش شوری باعث کاهش 48 درصد غلظت فسفر شاخساره، 40 درصد وزن خشک ریشه و شاخساره و به ترتیب 100 و 50 درصد افزایش کاتالاز و پراکسیداز شد. افزایش غلظت فسفر از 30 به 45 میلی گرم در لیتر باعث 10 و 36 درصد به ترتیب افزایش وزن خشک ریشه و شاخساره شد. بیشترین مقدار کلروفیل، وزن خشک ریشه و شاخساره در اثر استفاده از فسفر در مرحله طویل شدن ساقه و کمترین مقادیر آن ها مربوط به کاربرد فسفر در مرحله گیاهچه ای مشاهده شد. بر اساس این پژوهش بنظر می رسد که کوددهی در طول دوره رشد گندم به ویژه در مرحله طویل شدن ساقه و گلدهی لازم است.کلید واژگان: شوری, فسفر, گندم, مراحل رشدAlthough phosphorus owns the lowest amount between essential elements in the plant, but due to its important role in the vital processes of the plant, its supply during the growing period of wheat is essential. This study was conducted to investigate the response of wheat to the use of phosphorus in different stages of its growth and in different conditions of water salinity in pots and in soilless culture system. This experiment were performed in the factorial experiment in a completely randomized design with three factors of irrigation water quality (2 and 8 dS / m), phosphorus concentration (30 and 45 mg/l) and the stage of growth of wheat that receives phosphorus (seedling stage, tillering stage, elongation stage of Stem, flowering and seed filling) and three replications. Plants were harvested at the end of the physiological maturation phase. Root and shoot dry weight, shoot phosphorus concentration, chlorophyll and catalase and peroxidase enzymes were measured. Increased salinity decreased 48% phosphorus concentration of shoots, 40% dry weight of roots and shoots and 100 and 50% increase of catalase and peroxidase, respectively. Increasing the concentration of phosphorus from 30 to 45 mg/l caused 10 and 36% increase in dry weight of roots and shoots, respectively. The highest amount of chlorophyll, root and shoot dry weight due to the use of phosphorus was observed in the stem elongation stage and the lowest values were related to the application of phosphorus in the seedling stage. Based on this research, it seems that fertilization is necessary during the wheat growth period, especially in the stage of elongation of the stem and flowering.Keywords: Salinity, Phosphorus, Wheat, Growth stages
-
یکی از مهمترین مشکلات مناطق خشک و نیمه خشک شوری آب و خاک است. صنوبر از گونه های بومی ایران است که در مناطق مختلف آب و هوایی گسترش دارند. در برنامه های دورگ گیری بین گونه ای، انتقال صفت مقاومت به تنش شوری پده و نیز انتقال صفت فرم کیفی خوب تنه و رشد زیاد صنوبر کبوده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور در این پژوهش، ارزیابی میزان مقاومت به تنش شوری و رشد چهار کلن صنوبر (Populus alba 58.57 ,Populus alba 44.9 ,Populus euphratica و هیبرید P. euphratica × P. alba 44.9) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و به مدت 3 سال در ایستگاه تحقیقات شوری رودشت اجرا گردید. بدین منظور از درختان پده، کبوده و هیبرید پده در کبوده قلمه گرفته و کاشته شد. ویژگی های فیزیولوژیک برگ شامل پرولین، قند، کلروفیل a و b، کارتنویید، پروتئین کل، مقدار پراکسیداز و درصد رطوبت نسبی اندازه گیری شد. نتایج ویژگی های فیزیولوژیکی برگ نشان داد که کلن های صنوبر ازنظر صفات پرولین، پراکسیداز، پروتئین کل و درصد رطوبت نسبی دارای اختلاف معنی داری بودند در حالیکه صفات کارتنویید، کلروفیل a و b، کلروفیل کل و نسبت کلروفیل a/b اختلاف معنی داری را از نظر آماری نشان ندادند. با این وجود بیشترین مقدار کلروفیل a، b و کلروفیل کل در برگ مربوط به کلن هیبرید و به ترتیب برابر 76/0، 36/0 و 12/1 میلی گرم در گرم ماده خشک بدست آمد. ویژگی های رویشی نهال ها شامل درصد زنده مانی، قطر، ارتفاع، سطح برگ، ضخامت برگ، سطح ویژه برگ و درصد ماده خشک برگ نیز اندازه گیری گردید. نتایج تجزیه واریانس ویژگی های رویشی کلن های صنوبر نشان داد که صفات درصد زنده مانی، قطر و ارتفاع دارای اختلاف معنی دار در سطح پنج درصد بودند. آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که گونه پده با 93 درصد و کلن هیبرید با 85 درصد بیشترین زنده مانی را در مقایسه با کلن های کبوده داشته اند. همچنین گونه پده با رشد قطری 8/3 سانتی متر و ارتفاع 160 سانتی متر بیشترین مقدار رشد رویشی را داشته است. در مجموع با توجه به ویژگی های رویشی و فیزیولوژیکی نهال ها، گونه پده و کلن هیبرید را می توان در شرایط تنش شوری توصیه کرد.
کلید واژگان: شرایط شور, کلن های صنوبر, کیفیت آب آبیاری, مقاومت به شوریOne of the most important problems in arid and semi-arid regions is the salinity of water and soil. poplars, which are native to Iran, are found in many climates. In crossbreeding programs, the transfer of salinity traits and resistance to salinity stress from P.euphratica, and on the other hand, the transfer of good quality trait form of the trunk and high growth of spruce, bruised are special importance. For this purpose this study was conducted to evaluate the rate of resistance to salinity stress and growth of four poplar colonies (Populus alba 58.57, Populus alba 44.9, Populus euphratica, P. euphratica x P. alba 44/9) in the form of complete randomized block design with three replications and was performed for 3 years in Rudasht salinity research station. For this purpose, P.euphratica, P.alba and Hybrid of P.euphratica trees were cut down and planted. The physiological characteristics of the leaf, including proline, sugar, chlorophyll a and b, carotenoid, total protein, peroxidase value and relative moisture content were measured according to standard methods. The results of the physiological characteristics of the leaf showed that poplar colonies had significant differences in terms of proline, total protein and relative humidity percentage but carotenoids, chlorophyll a and b, total chlorophyll and chlorophyll a / b ratio did not show a statistically significant difference. However, the highest amount of chlorophyll a, b and total chlorophyll was obtained in the leaf of hybrid clone. However, the highest amount of chlorophyll a, b and total chlorophyll in the leaf was related to hybrid clone and were equal to 0.76, 0.36 and 1.12 mgg-1 dry matter, respectively. Growth characteristics of seedlings including living percentage, diameter, height, leaf area, leaf thickness, leaf area and leaf dry matter percentage were also measured. The results of analysis of variance of vegetative characteristics of poplar colonies showed that the coefficients of percentage of survival, diameter and height are statistically significant at the level of 5%. The average comparison test showed that P.euphratica with 93% and Colon Hybrid with 85% had the highest survival rate compared to bruised colonies. In addition, P.euphratica species with a diameter growth of 3.8 cm and a height of 160 cm had the highest amount of vegetative growth. In general, according to the vegetative and physiological characteristics of seedlings, Pede species and hybrid clone can be recommended under salinity stress.
Keywords: Salinity condition, Hybrid clone, Irrigation water quality, Salinity resistance -
سابقه و هدفآب گریزی و آب دوستی ویژگی های مهم فیزیکی هستند که تاثیر زیادی بر ویژگی های هیدرولیکی خاک دارند. از سوی دیگر ویژگی های هیدرولیکی خاک زیر قطرهچکانها بر ابعاد هندسی پیاز رطوبتی و پیامد آن رشد و عملکرد گیاه موثر است. آبگریزی خاک در اثر کاربرد روکنشگرها کاهش مییابد. تحقیقات محدودی بیانگر کاهش آبگریزی خاک در اثر کاربرد پلیاکریلآمید (PAM) است. این پژوهش با هدف بررسی آبگریز شدن خاک تحت کاربرد درازمدت سامانه آبیاری قطرهای و تاثیر PAM بر افزایش آبدوستی خاک در باغ به انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در قالب کرتهای خردشده با دو فاکتور مدت زمان اجرای سامانه قطرهای در سه سطح شاهد (بدون کشت)، 8 سال و 15 سال به عنوان فاکتور اصلی و غلظت PAM در سه سطح غلظتهای صفر، 10 و 20 میلیگرم بر لیتر به عنوان فاکتور فرعی در سه تکرار انجام شد. ابتدا غلظتهای موردنظر PAM درون تانکهای تزریق تهیه و در زمان آبیاری باغ، واحدهای آزمایشی به جز تیمار صفر با این محلول آبیاری گردید. پس از یک هفته نمونه خاک از سه عمق 30-0، 60-30 و 90-60 سانتیمتری خاک زیر قطرهچکانها تهیه شد. تعیین شاخص آب گریزی (WRI) به روش جذب پذیری آب و اتانل و به کمک دستگاه میکرو نفوذسنج مکشی در آزمایشگاه انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد اثر مدت زمان اجرای آبیاری قطرهای و کاربرد PAM بر WRI و زاویه تماس آب-خاک () معنی دار شد. سرعت جذب آب به خاک با افزایش دوره استفاده از سامانه آبیاری قطرهای کاهش یافت اما کاربرد PAM این کاهش را جبران نمود. بیشترین مقدار WRI برابر 321/4 مربوط به 15 سال اجرای سامانه قطرهای و بدون کاربرد PAM در عمق 30-0 سانتیمتری بود. همچنین یافته ها نشان داد کمترین مقدار WRI برابر 833/0 مربوط به تیمار 20 میلیگرم در لیتر PAM بدون اجرای سامانه قطرهای در عمق 60-30 سانتیمتری است که ازنظر آماری با تیمار 20 میلیگرم در لیتر PAM در مدت 8 سال اجرای سامانه قطرهای در همین عمق تفاوت معنیداری ندارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد افزایش دوره زمانی سامانه آبیاری قطرهای به طور معنی داری باعث افزایش آبگریزی و زاویه تماس آب-خاک و کاهش جذب آب به ویژه در لایه 30-0 سانتیمتری شد. کاربرد PAM به طور معنی داری آب گریزی و زاویه تماس آب-خاک را کاهش و جذب آب را افزایش داد. تر و خشک شدن متوالی در پیاز رطوبتی و افزایش مواد آلی خاک زیر قطرهچکانها میتواند آبگریزی خاک را در باغ افزایش دهد که با کاربرد 20 میلیگرم در لیتر PAM در سامانه آبیاری قطرهای به میزان قابل توجهی آبگریزی را کاهش میدهد.کلید واژگان: پلی اکریل آمید, آب گریزی, جذب آب, جذب الکل, زاویه تماس آب - خاکBackground And ObjectivesHydrophobic and wettability are important physical characteristics that have a great impact on soil hydraulic properties. On the other hand, hydraulic characteristics of the soil under the dripper are effective on the geometry wetting and subsequent plant growth and yield. Water repellency was reduced by surfactants. Little research showed that polyacrylamide (PAM) is reduces the soil water repellency. This study was conducted to investigate the PAM effects on variability of soil water repellency and wettability in drip irrigation system in quince orchard garden.Materials And MethodsThe experimental design was complete random block design in a split-plot form with "irrigation period of drip irrigation system" as main plots and PAM concentrations as subplots, with three replications. Main plots treatments consisted of control (uncultivated), 8 and 15 years old, and subplots treatments consisted of 0 (control), 10 and 20 mg l−1 PAM. Different concentrations of PAM were prepared inside an injection tank. At the irrigation time, experimental plots (except control) were irrigated with the PAM solutions where the water volume was similar for all orchard trees. A week after applying the PAM, the soil samples were taken from 0−30, 30−60 and 60−90 cm depths under the emitters. Water repellency index (WRI) was determined by a tension micro-infiltrometer according to intrinsic sorptivity method in the laboratory.ResultsResults showed that the effect of irrigation period of drip irrigation system and PAM on water repellency index and water-soil contact angle () were highly significant (pConclusionThe results showed that the period of drip irrigation system significantly increases the water repellency and soil-water contact angle and decreases the water uptake, especially in 0-30 cm soil layer. The application of PAM significantly reduces soil water repellency and soil-water contact angle and increases water uptake. Wetting and drying and soil organic matter under the dripper can increase the soil hydrophobicity in the garden that application of 20 mg L-1 PAM in drip irrigation systems significantly reduces soil water repellency.Keywords: Polyacrylamide, water repellency, water sorptivities, ethanol sorptivities, soil-water contact angle -
در یک ارزیابی برای تعیین نقش عناصر غذایی ازت و پتاس در بروز و توسعه ی سیتوسپورای همراه علائم شانکر درختان سیب در منطقه سمیرم، تعداد 52 باغ سیب گلدن دلیشز آلوده و سالم به طور تصادفی انتخاب گردید. در هر باغ 5 درخت به تصادف انتخاب و نمونه برداری از برگ و خاک (30-0 و 60-30 سانتی متری) آن ها انجام شد. در آزمایشگاه پس از تهیه ی نمونه مرکب، عناصر غذایی ماکرو و میکروی آن ها به روش هضم مرطوب اندازه گیری شد. اعداد به دست آمده به روش انحراف از درصد بهینه در باغ های آلوده نسبت به غلظت مرجع در باغ های سالم محاسبه و تفسیر گردید. طی این تفسیر باغ های آلوده به شدت دچار کمبود کلسیم، پتاسیم و زیاد بود ازت بودند. تحقیقات تکمیلی در خصوص تعیین نقش عناصر پتاسیم و ازت روی سیتوسپورای همراه درختان سیب در شرایط هیدروپونیک روی نهال های دو ساله سیب رقم گلدن دلیشز و به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی و با دو فاکتور (16 تیمار) و چهار تکرار انجام شد. بعد از 6 هفته نهال ها با جدایه با بیماری زایی بالا مایه کوبی شدند در غالب تیمارها در اواخر بهار و طول تابستان بافت کالوس در اطراف محل مایه کوبی تکرارها تشکیل شد اما تهاجم به بافت های سالم در پاییز شروع شد و شانکرها منجر به مرگ غالب نهال ها شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که در تیمارهای N0K0، N0K115، N0K230، N0K345، N105K230. N105K345 فقط بافت کالوس اطراف زخم ها تشکیل شد و هیچ کدام از درختان خشک نشدند. در تیمارهای K0N105، K0N210، N105K115، N210K230، N210K345، N315K345، %25 درختان خشک شدند و در تیمارهای K0N345، N210K115، N315K230، %50 تکرارها، در حالی که در تیمار N315K115، %100 درختان از بین رفتند. نتایج بیانگر آن است که با افزایش مصرف میزان ازت و کاهش پتاسیم، درصد خشکیدگی در تیمارها متغیر و روند افزایشی دارد. این نتایج با نتایج به دست آمده از خاک و برگ درختان سالم و آلوده در شرایط طبیعی مشابه است.
کلید واژگان: سیب, شانکر سیتوسپورایی, عناصر غذایی, ازت, پتاسIn an assessment for determination the role of nitrogen and potassium on incidence and development of Cytospora spp. associated with apple trees، 52 Golden delicious gardens randomized selected and sampled from leaves and soils (0-30، 30-60 cm deep) in Junuary. Sample compound prepaired in laboratoary، macro and micro elements based on Wet Digestion Method analyzed. The results were subjected to analyzed and required discussious، based on Deviation from Optimum Percentage (DOP) method in infected gardens to recent index concentration in non infected ones. Potassium deficiency and high level of nitrogen were observed in infected gardens. Research on the role of these elements were performed on the fungus. This part of invastigation was done on seedlings of the two-years-old Golden Delicious apple cultivars، in factorial randomized block design with two factors (16 treatments) and four replications. After 6 weeks، seedlings were inoculated with high virulence isolate. In most treatments callus tissue was formed around the site of inoculation in late spring and along summer. But the invasion of health tissues began in the fall، and cankers caused seedlings were dead. The results showed that only tissue callus was formed around the replications: N0K0، N0K115، N0K230، N0K345، N105K230. N105K345، while none of the treatmens were dried. In treatments K0N105، K0N210، N105K115، N210K230، N210K345، N315K345، 25% of replications were dried. In treatments K0N345، N210K115، N315K230، % 50 repetitions، while in treatment N315K115، % 100 repetitions were dried. It''s characterized by increasing potassium and reduce of nitrogen in treatments، percentage of deaths variable and it''s increasing. This results were the same results obtained from health and infected apple trees leaves and soils.Keywords: Apple, Cytospora canker, Cytospora sp., Nitrogen, Pottassium -
مدیریت مواد غذایی به خصوص نیتروژن و پتاسیم بروز و توسعه انواع بیماری ها را کاهش می دهد. به منظور بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن و پتاسیم بر شدت آلودگی شانکر سیتوسپورایی درختان سیب، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در شرایط کشت بدون خاک روی نهال های دو ساله سیب رقم گلدن دلیشز اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح نیتروژن (صفر، 105، 210 و 315 میلی گرم بر کیلوگرم) و چهار سطح پتاسیم (صفر، 115، 230 و 345 میلی گرم بر کیلوگرم) بودند. بعد از شش هفته نهال ها توسط جدایه ای با بیماریزایی بالا از قارچ Cytospora cincta Fries مایه زنی شدند و شش ماه بعد میانگین مساحت زخم های ایجاد شده روی تنه نهال ها اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییر در سطوح مختلف نیتروژن و پتاسیم باعث تغییر در شدت بیماری شد. بیشترین و کمترین شدت آلودگی به ترتیب در تیمارهای بدون مصرف نیتروژن (N0) و پتاسیم (K0) و استفاده بهینه(N210K230) مشاهده شد. با افزایش مقدار پتاسیم شدت آلودگی کاهش یافت، در حالی که در سطوح کمتر از مقدار بهینه نیتروژن (N210)، بیماری با شدت های مختلف مشاهده شد، همان گونه که در غلظت زیادتر از حد مطلوب نیتروژن، نیز شدت آلودگی افزایش معنی داری را نشان داد. با مصرف مقادیر بهینه، شدت آلودگی به طور قابل توجهی کاهش نشان داد.
کلید واژگان: سیب رقم گلدن دلیشز, شانکر سیتوسپورائی, مساحت زخم, مصرف بهینه عناصرIncidence and severity of various diseases in plants can be reduced by mineral nutrient management. To evaluate the effects of different levels of N and K on severity of infection of cytospora canker of apple trees, a factorial experiment based on randomized complete block design was conducted in greenhouse in a hydroponic system on two years old seedlings of apple cultivar Golden delicious. The experimental treatments consisted of four levels of N (0, 105, 210 and 315 mgkg-1) and K (0, 115, 230 and 345 mgkg-1), respectively. After six weeks, seedlings were inoculated with a highy pathogenic and virulent isolate of Cytospora cincta Fries, and six months later, mean lesion size on trunk of seedlings were measured. The results showed that changes in the amounts of N and K caused change in severity of infection. The highest and lowest severity of infection was observed in treatments whithout N (N0), K (K0) and optimal (N210K230) use of them. Severity of infection decreased with increasing of K level, while, with amounts less than optimum level of N (N210), severity of infection was variable, so that with amounts higher than optimum level, disease severity increased significantly. However by application of optimum levels of N and K, disease severity showed a significant decrease.Keywords: Golden delicious apple cultivar, cytospora canker, lesion size, optimum use of elements -
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر دور و کیفیت آب آبیاری بر روی گندم به صورت کرت های یکبار خرد شده و در قالب بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی رودشت به مدت 3 سال اجرا گردید. عامل اصلی کیفیت آب آبیاری شامل 4، 8، 12 دسی زیمنس بر متر و عامل فرعی دور آبیاری بر مبنای درصد تخلیه مجاز رطوبتی (30، 50، 70 درصد) در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه تحلیل آماری نشان داد که اثر کیفیت آب آبیاری و دور آبیاری بر روی عملکرد کل، آب مصرفی، کارآیی مصرف آب آبیاری، وزن هزار دانه و درصد پروتئین در سطح یک درصد معنی دار شد. بیشترین عملکرد کل مربوط به تیمار آبیاری پس از 30 درصد تخلیه مجاز رطوبتی و کیفیت آب 4 دسی زیمنس بر متر برابر 14593 کیلوگرم در هکتار و کمترین مقدار عملکرد کل مربوط به تیمار آبیاری پس از 70 درصد تخلیه مجاز رطوبتی و کیفیت آب 12 دسی زیمنس بر متر برابر 7347 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بیشترین درصد پروتئین مربوط به همین تیمار بود. بیشترین کارآیی مصرف آب آبیاری مربوط به تیمار آبیاری پس از 70 درصد تخلیه مجاز رطوبتی و کیفیت آب 4 دسی زیمنس بر متر برابر 99/0 کیلو گرم بر متر مکعب بدست آمد.
کلید واژگان: آب مصرفی, کار آیی مصرف آب, کیفیت آب, در صد پروتئین, درصد تخلیه مجاز رطوبت -
به منظور شناسایی بهترین محلول غذایی و رقم سیب ز مینی برای تولید ریزغده (مینی تیوبر) در سیستم هواکشت (اروپونیک) و مقایسه آن با سیستم هیدروپونیک کلاسیک، آزمایشی به صورت فاکتوریل با سه فاکتور سیستم کشت (هواکشت و هیدروپونیک)، محلول غذایی (محلول چنگ و همکاران، APCoAB و محلول هیدروپونیک تجاری اصفهان) و ارقام مختلف سیب زمینی (مارفونا، سانتانا و مورن) انجام شد. نتایج نشان داد که وزن تر اندام هوایی و ریشه و ارتفاع گیاه سیب زمینی در سیستم هواکشت به طور معنی داری بیشتر از سیستم هیدروپونیک کلاسیک بود. بیشترین وزن تر اندام هوایی و ریشه در سیستم هواکشت، در رقم مورن تغذیه شده با محلول تجاری اصفهان مشاهده شد. ارتفاع گیاه در رقم مورن رشد کرده در محلول غذایی APCoAB و سیستم هواکشت بیشترین مقدار بود. کمترین وزن تر اندام هوایی و ریشه و ارتفاع گیاه در رقم مارفونا مشاهده شد. عملکرد و تعداد ریزغده در هر گیاه در سیستم هواکشت به ترتیب 08/58 و 2/277 درصد در مقایسه با سیستم هیدروپونیک افزایش یافت. به طوری که بیشترین محصول و تعداد ریزغده در سیستم هواکشت و محلول APCoAB و رقم مارفونا به دست آمد. بنابراین، از این آزمایش نتیجه گیری شد که در تولید ریزغده، سیستم هواکشت نسبت به سیستم هیدروپونیک کلاسیک برتری داشته و بهترین رقم برای کاشت در این سیستم، رقم مارفونا و بهترین محلول APCoAB و سپس محلول چنگ و همکاران می باشد.
کلید واژگان: کشت بدون خاک, اروپونیک, بذر سیب زمینیIn order to determine the best nutrient solution and potato cultivar for minituber production in aeroponics and comparison with classic hydroponics، a factorial experiment with three factors of culture system (aeroponics and hydroponics)، nutrient solution (Chang et al.، APCoAB and commercial nutrient solution of Isfahan)، and different potato cultivars (Marfona، Santana and Moren) was carried out. The results showed that fresh weight of shoot and roots، and potato plant height was significantly higher in aeroponics compared to classic hydroponics. The highest shoot and root fresh weight in aeroponics was observed in Moren cultivar، nourished with commercial nutrient solution of Isfahan. Plant height was the highest in Moren cultivar، APCoAB nutrient solution and aeroponic system. The lowest shoot and root fresh weight and plant height were observed in Marfona cultivar. Yield and number of minitubers per plant in aeroponics increased 58. 08 and 277. 2 percent compared to hydroponics، respectively. The highest yield and number of minitubers was obtained in aeroponics system، APCoAB nutrient solution and Marfona cultivar. Therefore، it was concluded that in minituber production، the aeroponics system is superior to classic hydroponics and the best potato cultivar for cultivation in this system is Marfona and the best nutrient solutions are APCoAB and Chang et al. solutions.Keywords: Soilless culture, Aeroponics, Potato seed -
این پژوهش به منظور ارزیابی تحمل به کمبود آهن 30 رقم گندم بهاره در مزرعه تحقیقاتی رودشت اصفهان به صورت آرایش کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی در آزمایش را دو سطح بدون مصرف کود و کوددهی 20 کیلوگرم سکوسترین آهن 138 (6%) در مرحله کاشت و شروع رشد فعال بهاره تشکیل داد. بررسی ارقام گندم از نظر عملکرد دانه در شرایط کوددهی و بدون کوددهی آهن نشان می دهد در اثر مصرف 20 کیلوگرم سکوسترین آهن، عملکرد دانه حدود 14 درصد افزایش یافت. با مصرف آهن عملکرد دانه در همه ارقام گندم مورد مطالعه به جز رقم روشن افزایش یافت. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص های میانگین بارآوری، میانگین هندسی بارآوری و تحمل به تنش مناسب ترین شاخص ها برای شناسایی و معرفی ارقام متحمل به کمبود آهن بودند. همبستگی هر سه شاخص با عملکرد دانه در هر دو شرایط کمبود و کوددهی آهن مثبت و در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. با شاخص تحمل به تنش، ارقام مورد مطالعه بر اساس پاسخ به کوددهی و پتانسیل عملکرد به گروه های مختلف دسته بندی شدند. بر اساس هر سه شاخص، رقم قدس، متحمل ترین و رقم فلات حساس ترین رقم به کمبود آهن بود.کلید واژگان: شاخص تنش, گندم, آهن, کمبود, تحملThis study was conducted in Rudasht Research Farm Isfahan, to evaluate tolerance to iron (Fe) deficiency of 30 spring wheat genotype, using split plots in a randomized complete block design with three replications. Main plot consisted of two Fe levels (0 and 20 kg Fe ha-1 applied as FeEDDHA at planting and beginning of vegetative growth). Grain yield increased by 14% following the application of 20 kg Fe ha-1 as FeEDDHA. Application of Fe significantly increased grain yield of all wheat genotypes except for Rushan. The result indicated that Mean Productivity (MP), Geometric Mean Productivity (GMP) and Stress Tolerance Index (STI) were the most suitable indices for identifying and selecting Fe-deficiency tolerant wheat genotypes. By using both treatments with and without added Fe, grain yield showed significant (P < 0.01) positive correlation with MP, GMP and STI. The STI could divide the studied wheat genotypes in different groups based on both their response to fertilization and grain yield potential. Therefore, the STI was the best index to identify Fe deficiency tolerant genotypes. Based on the three indices, Ghods and Falat genotypes were the most tolerant and sensitive genotypes to Fe deficiency, respectively.
-
برای ارزیابی چهار روش عصاره گیری فسفر قابل استفاده گیاه در خاک های گچی استان اصفهان، آزمایشی گلخانه ای بر روی گیاه گندم با تعداد 30 نمونه خاک که از نظر میزان فسفر قابل استفاده گیاه وسایرخصوصیات فیزیکی و شیمیایی در محدوده وسیعی قرار داشتند، صورت گرفت. روش های عصاره گیری فسفر شامل اولسن، سلطانپور، مهلیچ3 و عصاره اشباع با آب مقطر بود. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی به اجرا در آمد. نتایج نشان داد که ترتیب عصاره گیر های مورد مطالعه بر اساس توانایی آنها در استخراج فسفر خاک به صورت مهلیچ-3> اولسن> سلطانپور> آب مقطر می باشد. علاوه بر این آب مقطر، عصاره گیر مناسبی جهت استخراج فسفر قابل استفاده گیاه نیست. در این میان روش اولسن با بیشترین همبستگی با فاکتورهای گیاهی مختلف از قبیل عملکرد وزن خشک، میزان فسفر موجود در اندام هوایی و میزان جذب فسفر، مناسبترین روش تشخیص داده شد. از سوی دیگر با توجه به نتایج آزمایش روش مهلیچ3 روش مناسبی برای استخراج فسفر قابل استفاده گیاه در خاک های گچی بوده و با توجه به قابلیت عصاره گیری همزمان عناصر غذایی ماکرو و میکرو در خاک جایگزین مناسبی برای عصاره گیر اولسن در خاک های گچی می باشد.
کلید واژگان: اولسن, حد بحرانی, خاک گچی, سلطانپور, فسفر, عصاره گیر, گندم و مهلیچ, 3Soil test is necessary to identify optimal concentrations of phosphorus required for plant growth. A greenhouse experiment was conducted using 30 soils with widely different properties. Four extraction methods were used in this stduy including Olsen, Soltanpour, Mehlich-3, and saturation extract. The factorial experiment was arranged into a completely randomized design. Thus, rankings of the extractors studied based on their ability to extract phosphorus were as follows: Mehlich-3 >Olsen> Soltanpour> saturation extract. The results showed that saturation extract is not a suitable method for phosphorus extraction. Among the methods studied, Olsen was the most appropriate one because of having the highest correlation coefficient with plant factors such as dry matter yield and phosphorous uptake. On the other hand, Mehlich-3, as a simultaneous extractor of macro- amd micro-elemnts, is a good alternative for Olsen method in gypsiferous soils. -
یکی از مسائل مهم و اساسی در دنیای امروزپاکسازی خاکهای آلوده به آلاینده های آلی و معدنی می باشد. گیاه پالایی یکی از روش هایی است که در دهه های اخیر به آن توجه زیادی شده است. در این روش از گیاهان مقاوم که دارای زیتوده بالا، سیستم ریشه ای قوی و دارای ضریب انتقال عنصر گیاهی بالا داشته باشند استفاده می شود. شناخت گیاهان بومی با زیتوده بالا در پاکسازی خاکهای آلوده به عناصر سنگین بسیار مهم است. بدین منظور جهت مطالعه میزان پالایش خاکهای آلوده به عنصر روی به ترتیب سه جایگاه با درجات مختلف آلودگی عنصر روی (شدید، متوسط و شاهد) در معدن سرب و روی" باما" در منطقه ایرانکوه اصفهان انتخاب گردید. پس از بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکهای منطقه یازده گونه گیاهی از هفت خانواده انتخاب و در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی در بهار 1383 برداشت شد. خاک ریزوسفری گیاهان از نظر خصوصیات شیمیایی و فرم عصاره گیری شده با DTPA نیز مورد بررسی قرار گرفت. زیست انباشتگی، دامنه تحمل پذیری و فاکتور انتقال عنصر روی در گیاهان مورد بررسی در این تحقیق ارزیابی و بررسی شد. نتایج نشان داد گونه های گیاهی ابنوس استلاتا و آستاراگالوس گلوکانتوس با انباشتگی 3/293 و 1/ 195 میلی گرم بر کیلوگرم در اندام هوایی و فاکتور انتقال 72/5 و 46/6 به ترتیب گونه های گیاهی مناسب جهت توصیه درپالایش خاکهای آلوده به عنصر روی در این منطقه و مناطق مشابه می باشند.
کلید واژگان: پالایش خاک, گیاه پالایی, عصاره کشی گیاهی, روی, گیاهان مرتعی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.