به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

معصومه اقتداری

  • معصومه اقتداری*، محمود کمال زاده
    هدف
    بررسی فراوانی علل موارد پیوند مجدد قرنیه طی پنج سال در بیمارستان خلیلی شیراز.
    روش پژوهش
    در این مطالعه گذشته نگر مشاهده ای، موارد پیوند قرنیه انجام شده طی سال های 1392-1388 در بیمارستان خلیلی شیراز بررسی شدند. از تعداد1190 قرنیه پیوندی، اطلاعات 76 بیمار که تحت عمل جراحی پیوند مجدد قرار گرفته بودند استخراج شد و ویژگی های بیماران شامل سن، جنس، محل سکونت، بیماری اولیه، نوع پیوند (اولیه- مجدد)، علت پیوند مجدد و بیماری های چشمی و سیستمیک ثبت گردید. سپس اطلاعات مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد پیوندهای مجدد در طول 5 سال، 76 مورد (38/6 درصد) بود. شایع ترین پیوند انجام شده، تمام ضخامت و موفق ترین پیوند، از نوع قدام استرومایی بود. کوتاه ترین زمان شکست پیوند پس از پیوند اولیه در موارد عفونت قارچی و بعد از پیوند اندوتلیوم رخ داده بود. علل اصلی شکست پیوند در این مطالعه اختلال اندوتلیوم، عوامل عفونی، پس زدن ایمونولوژی و عود بیماری اولیه (14 مورد) بودند. جنس مرد، نوع بیماری اولیه و وجود سایر بیماری های سطح چشم، از دیگر عوامل موثر در شکست پیوند محسوب شدند.
    نتیجه گیری
    با توجه به احتمال زیاد عود عفونت در قرنیه های پیوندی، کنترل التهاب و درمان موارد فوق قبل از اقدام به پیوند ضروری است. همچنین بررسی قرنیه دهنده از لحاظ کیفیت و کشف زودهنگام عفونت لازم به نظر می رسد.
    کلید واژگان: پیوند قرنیه, شکست پیوند, قرنیه
    M. Eghtedari*, M. Kamalzadeh
    Purpose
    To evaluate study of corneal the frequency of re-graft during 5 years at Khalili hospital, Shiraz.
    Methods
    In this retrospective observational study, all corneal re-grafts during 5 years (2009-2014) were assessed at Khalili Hospital, Shiraz. Demographic data of 76 cases, out of total of 1 190 transplants, were retrieved, including age, area of residence, primary disease, type of graft, cause of re-graft, and associated eye systemic diseases; then, the data were analyzed.
    Results
    The number of re-grafts during 5 years was 76 cases (6.38%). The most common procedure was penetrating keratoplasty and the most successful ones were deep anterior lamellar keratoplasty. The shortest interval to the next procedure was observed in cases of fungal infections and, then, in failed endothelial keratoplasties. The main causes of graft failure were endothelial dysfunction, infection, immunologic rejection, and recurrence of primary disease (14 cases). Male gender, type of primary disease, and associated ocular surface abnormalities were among risk factors.
    Conclusion
    Considering high and fast rate of re occurrence of infection in grafts and the importance of controlling inflammation, treatment of surface abnormalities and infections as well as assessment of donor tissue before proceeding to surgery seem crucial.
    Keywords: Cornea, Corneal Transplantation, Penetrating Keratoplasty
  • معصومه اقتداری، امین خضری، محمد مهدی شریفی حسینی *، امید دیانی، رضا طهماسبیr
    به منظور بررسی تاثیر اندازه ذرات مخلوط علوفه سورگوم سیلو شده و سطح کنسانتره بر گوارش پذیری مواد مغذی، فراسنجه های شکمبه ای و رفتار مصرف خوراک از چهار راس بز نر رایینی با میانگین وزنی 0/3±1/30 کیلو گرم در قالب طرح چرخشی متوازن استفاده شد. از علوفه سورگوم درشت و ریز (30 و 15 میلی متر) ، در کیسه های نایلونی بدون هیچ ماده افزودنی، علوفه سیلوی تهیه و با نسبت 50 به 50 درصد ماده خشک به همراه یونجه در تهیه جیره های آزمایشی استفاده شد و جیره ها شامل 1) جیره ی حاوی 40 درصد علوفه سورگوم سیلو شده درشت و علوفه یونجه و 60 درصد کنسانتره 2) جیره ی حاوی 60 درصد علوفه سورگوم سیلو شده درشت و علوفه یونجه و 40 درصد کنسانتره 3) جیره ی حاوی 40 درصد علوفه سورگوم سیلو شده ریز و علوفه یونجه و 60 درصد کنسانتره 4) جیره ی حاوی 60 درصد علوفه سورگوم سیلو شده ریز و علوفه یونجه و 40 درصد کنسانتره بودند. مصرف ماده خشک و ماده آلی تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار گرفت (به ترتیب 20/1، 05/1، 37/1، 24/1 و 07/1، 02/1، 27/1 و 12/1 کیلوگرم در روز) و با کاهش اندازه ذرات علوفه سورگوم سیلو شده افزایش نشان داد (05/0>P). اما اندازه ذرات علوفه تاثیری بر گوارش پذیری مواد مغذی نداشت. با افزایش اندازه ذرات علوفه سیلو شده تولید پروتئین میکروبی، تعداد پروتوزوای سلولولایتیک و زمان مصرف خوراک، نشخوار و جویدن افزایش یافت (05/0>P). نتایج نشان داد که علوفه سورگوم سیلو شده، همراه با مقادیر زیاد یا کم کنسانتره، بدون هیچ مشکل تغذیه ای، قابل استفاده در تغذیه نشخوارکنندگان کوچک می باشد.
    کلید واژگان: الیاف فیزیکی موثر, آمونیاک شکمبه, پروتوزوای سلولولایتیک, گوارش پذیری
    Masomeh Eghtedary, Amin Khezri, Mohammad Mahdi Sharifi Hosseini *, Omid Dayani, Reza Tahmasbi
    In order to investigate the effect of particles size of sorghum silage mixed with alfalfa and concentrate levels on digestibility of nutrients, rumen parameters and dietary intake behavior, four male Raeini goat (BW, 30.1±3.0 kg) were used in chageover designs experiment to measure feed intake and nutrients digestibility, ruminal fermentation parameters and feed intake behaviors. To prepare silage, 800 kg of sorghum forage with different particles size (15 and 30 mm) were ensiled using special nylon bags .The experimental diets were: 1) diet contains 40% of the coarse sorghum silage and alfalfa hay and 60 % concentrate 2) diet contains 60% of the coarse sorghum silage and alfalfa hay and 40% concentrate 3) diet contains 40% of the fine sorghum silage and alfalfa hay and 60 % concentrate 4) diet contains 60% of the fine sorghum silage and alfalfa hay and 40% concentrate. The consumption of dry and organic matter was affected by experimental rations (1.20, 1.05, 1.37, 1.24 and 1.07, 1.02, 1.27 and 1.12 kg respectivily) and increased with decreasing sorghum silage particles size (P <0.05), but particles size of sorghum silage did not affect digestibility of nutrients. Population of cellulolytic protozoa species and the production of microbial protein were influenced by the particles size of sorghum silage and concentrate levels (P<0.05). Eating, ruminanting and total chewing activating were increased by increasing sorghum silage particles size. The results showed that sorghum silage with high or low concentrate lvels can be fed without any negative impact on small ruminants like Raeini goats.
    Keywords: Cellulolytic protozoan, Digestibility, Physical effective fiber, ruminal Ammonia
  • محمدرضا خلیلی، امین حسین امینی*، محمد عباس زاده، معصومه اقتداری، محمد عزیز زاده، موسی زارع، مسعود یاسمی
    Mohammad Reza Khalili, Amin Hossein Amini *, Mohammad Abbaszadeh Hasiri, Effat Baghaei Moghaddam, Masoomeh Eghtedari, Mohammad Azizzadeh, Mousa Zare, Masood Yasemi
    The objective of the present study was to investigate the clinical and histopathological effects of intravitreal injection of pentoxifylline (PTX) the management of an experimental model of uveitis. Fifty-two rabbits were divided randomly into six intravitreal treated groups as below: 1) Balanced salt solution (BSS), 2) Salmonella typhimurium lipopolysaccharide endotoxin (LPS) BSS, 3) LPS PTX 100 μg, 4) LPS PTX 500 μg, 5) BSS PTX 100 μg and 6) BSS PTX 500 μg. Inflammation was evaluated by clinical examinations using slit lamp on days 1, 3, 5 and 7 post injections and histopathological examinations were also performed at the end of the study. Clinical examinations demonstrated a statistically significant difference between group 1 and group 2 on day 5 and day 7. Moreover, the comparison of clinical severity scores of group 1 with groups 3, 4, 5 and 6, on third, fifth and seventh post-injection days showed statistically significant differences. The mean histopathological inflammation intensity score in groups 5 and 6 was significantly higher than group 1. The mean histopathological inflammation intensity score in groups 3, 4, 5 and 6 was significantly higher than group 2. Intravitreal injection of PTX in an experimental model of uveitis in rabbits not only does not reduce inflammation but also leads to inflammation when used alone or in combination with LPS.
    Keywords: Endotoxin-induced uveitis, Intravitreal injection, Pentoxifylline, Tumor necrosis factor-?
  • معصومه اقتداری، فاطمه جمالی پور، نگار آذرپیرا، علیرضا آستانه
    هدف
    یافتن ارتباط بین عفونت با HPV (human papilloma virus) و تومورهای اپی تلیوم سطحی چشم.
    روش پژوهش: بیست نمونه تومور داخل اپیتلیومی ملتحمه (CIN: conjunctival intra-epithelial neoplasia) درجه 1(CIN-I)، 20 نمونه CIN درجه 3 (CIN-III) و کارسینوم یاخته سنگ فرشی (SCC) و 20 نمونه ناخنک (به عنوان شاهد) به روش PCR (polymerase chain reaction) برای یافتن شواهدی از عفونت HPV ارزیابی شدند. PCR به روش General Primer برای یافتن هرگونه رد پایی از HPV به طور جداگانه برای همه نمونه ها انجام شد. ارزیابی ها روی قطعات برش داده شده از بافت های پارافینه موجود در آرشیو آزمایشگاهی انجام شدند.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران هنگام برداشتن نمونه ها در گروه CIN-I برابر 856 سال (86-30 سال)، در گروه CIN-III و SCC برابر 97/61 سال (82-43 سال) و در گروه ناخنک برابر 105/41 سال (67-24 سال) بود. همه نمونه ها از نظر وجود HPV منفی بودند.
    نتیجه گیری
    در مطالعه ما هیچ گونه رابطه ای بین HPV و تومورهای سطحی چشم یافت نشد.
    Eghtedari M‚, Jamalipoor F‚, Azarpira N‚, Astaneh Ar‚
    Purpose
    To explore any association between human papilloma virus (HPV) infection and ocular surface squamous neoplasia.
    Methods
    Forty pathological specimens including 20 cases of conjunctival intra-epithelial neoplasia grade I (CIN I) and 20 cases of CIN III and invasive squamous cell carcinoma (SCC) together with 20 pterygium samples (controls) were analyzed by polymerase chain reaction (PCR) to find any evidence of HPV infection. The examinations were performed on cut sections of paraffin embedded tissue blocks from our laboratory archive.
    Results
    Mean age of patients at the time of sampling was 568 (range, 30-86) years in the CIN I group; 61.79 (range, 43-82) years in the CIN III and SCC group and 41.510 (range, 24-67) years in the pterygium group. All specimens were negative for HPV.
    Conclusion
    No association was found between HPV infection and ocular surface neoplasia in our series.
  • محمد علی قلی پور، علی اصغر سرچاهی، عبدالحمید میمندی پاریزی، معصومه اقتداری
    هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر ترکیب استیل سیستئین و دگزامتازون در زمان های مختلف، بر زخم های تجربی قرنیه در سگ بود. زخم های تجربی به عمق حدودا یک سوم در مرکز قرنیه هر دو چشم پانزده قلاده سگ نژاد مخلوط، به روش جراحی ایجاد گردید. چشم ها به پنج گروه شش تایی تقسیم شدند. گروه 1 از روز اول بعد از جراحی با یک قطره استیل سیستئین 3% و یک قطره دگزامتازون 1/0% درمان شد. گروه 2 از روز اول بعد از جراحی تا روز پانزدهم با دو قطره استیل سیستئین 3% و از روز پانزدهم با یک قطره استیل سیستئین 3% و یک قطره دگزامتازون 1/0% درمان شد. گروه 3 از روز اول بعد از جراحی با دو قطره استیل سیستئین 3% درمان شد. گروه 4 از روز اول بعد از جراحی با دو قطره دگزامتازون 1/0% درمان شد. گروه 5 (گروه کنترل) از روز اول بعد از جراحی با دو قطره سرم فیزیولوژیک درمان شد. تمام چشم ها به مدت بیست و پنج روز و روزانه در فواصل دو ساعته از ساعت هشت صبح تا شش بعد از ظهر درمان شدند. استفاده از دگزامتازون بلافاصله پس از جراحی (گروه 4) سبب تاخیر در بهبود زخم نشده و کدورت قرنیه را به شکل معنی دار کاهش داد. همچنین اضافه نمودن دگزامتازون به استیل سیستئین از روز 15 (گروه 2) کدورت قرنیه را در دو ماه بعد از جراحی به شکل معنی داری کاهش داد اما همراه ساختن دگزامتازون با استیل سیستئین از روز اول بعد از جراحی (گروه 1) سبب تاخیر معنی دار در بهبود زخم شد. از این تحقیق نتیجه گیری می شود که استفاده از استیل سیستئین 3% و دگزامتازون 1/0% بلافاصله بعد از جراحی می تواند باعث تاخیر در التیام زخم شود. همچنین استفاده از این داروها به تنهایی نمی تواند باعث کاهش کدورت قرنیه گردد ولی استفاده از ترکیب آن ها با یکدیگر، ممکن است باعث کاهش کدورت قرنیه در طولانی مدت بعد از قطع داروها گردد، هر چند به نظر می رسد انجام مطالعات بیشتر با استفاده از گروه های بزرگتر برای مشخص کردن تاثیر این دو دارو بر روی زخم های تجربی قرنیه در سگ ضروری باشد.
    کلید واژگان: استیل سیستئین, کدورت قرنیه, دگزامتازون, سگ, التیام زخم
    Gholipour, M. A., Sarchahi, A. A., Meimandi Parizia., And Eghtedari, M
    The purpose of this study was to evaluate the effects of different time combinations of dexamethasone and acetylcysteine on experimentally induced corneal ulcers in dogs. Experimental corneal wounds were created surgically to the anterior one third of the cornea in the center of all eyes of 15 mixed breed dogs. The eyes were divided into five groups according to planned post-operative medications: group 1, one drop of N-acetylcysteine 3% and one drop of dexamethasone 0.1% immediately after surgery; group 2, two drops of N-acetylcysteine 3% from day 1, one drop of N-acetylcysteine 3% and one drop of dexamethasone 0.1% from day 15; group 3, two drops of N-acetylcysteine 3%; group 4, two drops of dexamethasone 0.1%; group 5 (control), two drops of normal saline. When applied immediately after corneal ulceration, dexamethasone 0.1% (group 4) decreased corneal haze significantly and did not delay corneal wound healing. Addition of dexamethasone 0.1% to N-acetylcysteine 3% from day 15 (group 2) significantly suppressed opacity at two months after the beginning of the study, but when dexamethasone 0.1% associated to N-acetylcysteine 3% immediately after corneal ulceration (group 1), significant delay in corneal wound healing was induced. It is concluded that combination of dexamethasone 0.1% and NAC 3% immediately after surgery may delay corneal wound healing, also use of these drugs individually, has no obvious clinical effect on corneal haze. On the other hand, use of these drugs in combination with each other may reduce the corneal haze in later months after discontinuation of drugs. However, further studies using larger groups of animals are needed to demonstrate the effectiveness of these pharmacological modulators following experimentally induced corneal wounds in dogs.
    Keywords: Acetylcysteine, Corneal haze, Dexamethasone, Dogs, Wound healing
  • محمدرضا طالب نژاد، معصومه اقتداری، مرجان سجادی، زاهد کریمی، مجتبی قائدی
    سابقه و هدف
    مطالعات زیادی در رابطه با روش به کارگیری آزمون های دید سه بعدی (steropsis) در تشخیص تنبلی چشم و غربالگری آن انجام گرفته است. ما در این مطالعه برآن هستیم تا میزان دید سه بعدی در کودکان دبستانی سالم و افراد دچار تنبلی چشم با استفاده از آزمون TNO (یکی از آزمون های steropsis) را تعیین نموده و ارزش آزمون TNO در تشخیص تنبلی چشم را بررسی کنیم.
    مواد روش ها
    مطالعه از نوع بررسی ارزش تشخیصی آزمون می باشد. حدت دید سه بعدی 300 دانش آموز دبستانی بدون تنبلی چشم به وسیله ی آزمون TNO در فاصله ی 40 سانتی متری تعیین گردید. همچنین حدت بینایی و حدت دید سه بعدی 100 بیمار دارای تنبلی چشم به علل عیوب انکساری، دوبینی (استرابیسم) با زاویه ی زیاد و دوبینی با زاویه ی کم (میکرواسترابیسم) مراجعه کننده به درمانگاه های پوستچی و مطهری شیراز به ترتیب به وسیله اسنلن چارت در فاصله ی شش متری و آزمون TNO در فاصله ی 40 سانتی متری تعیین گردید. در این مطالعه مرز ارجاع 120 ثانیه قوسی برای تشخیص تنبلی چشم انتخاب شد نتایج به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و حساسیت، ویژگی و ارزش تشخیصی آزمون تعیین شد.
    نتایج
    95 درصد دانش آموزان دبستانی شهر شیراز دارای دید سه بعدی 120 ثانیه قوسی یا بهتر بودند. در گروه دارای تنبلی چشم کاهش محسوسی در حدت دید سه بعدی نسبت به گروه دانش آموزان سالم مشاهده شد. شایع ترین علت تنبلی چشم در گروه مورد مطالعه عیوب انکساری بود (62 درصد). حساسیت آزمون TNO در تشخیص تنبلی چشم 9/85 درصد و ویژگی آن 2/97 درصد بود. آزمون TNO با مرز ارجاع 120 ثانیه قوسی دارای 5 درصد مثبت کاذب و 8 درصد منفی کاذب بود. منفی کاذب این آزمون در تشخیص تنبلی چشم متوسط یا شدید صفردرصد بوده است.
    نتیجه گیری
    ممکن است بتوان از آزمون TNO برای تشخیص و غربال گری آمبلیوپی در اطفال استفاده کرد، داشتن ویژگی هایی چون قابل اعتماد بودن و نداشتن نشانه های تک چشمی بر ارزش این آزمون می افزاید.
    کلید واژگان: قدرت دید, تنبلی چشم, چارت اسنلن
    Mohammad Reza Talebnejad *, Masoumeh Eghtedari, Marjan Sajjadi, Zahed Karimi, Mojtaba Ghaedi
    Background
    Many studies have been performed on validity of different methods for Amblyopia screening and this one was designed to assess the reliability of the TNO test for that purpose.
    Materials And Methods
    This is a diagnostic value study. Visual acuity and stereo acuity of 100 patients with Amblyopia caused by refractive errors, strabismus with wide angle, or micro strabismus were measured and compared with the stereo acuity of 300 normal students using TNO test. Statistical analysis carried out to determine sensitivity, specificity, and diagnostic value. Then, positive and negative predictive values were calculated by considering 120 seconds of arc stereopsis as the cut off point.
    Results
    Ninety five percent of students had good stereopsis (120 second of arc or better). Patients group showed limited stereopsis. The most common cause of amblyopia in patients group was refractive errors (62%). The most defective stereopsis was clearly associated with wide angle strabismus. In this study TNO test had missed (underestimated) 8% of cases with Amblyopia and had 5% over referral rate but had sufficient power to detect patients with moderate to severe Amblyopia. Its sensitivity and specificity were 85.9% and 97.2% respectively.
    Conclusion
    TNO test seems to be useful for screening purposes of Amblyopia. It is reliable and can be performed without having special skills. Lack of monocular clues, also, increases its value.
  • اسدالله کتباب، فرخ دبیری، معصومه اقتداری، عباس عطارزاده
    هدف
    ارزیابی تغییرات هیستوپاتولوژیک ایجادشده به وسیله میتومایسین-C (MMC) با غلظت 02/0 درصد در قرنیه خرگوش.
    روش پژوهش: مطالعه بر روی 48 قرنیه از 24 خرگوش (Albino، Dutch type) انجام شد. هر دو چشم خرگوش ها تحت کراتکتومی لایه ای به وسیله چاقوی هلالی (crescent) قرار گرفتند و سپس به طور تصادفی، در یک گروه (24 چشم) یک قطره MMC با غلظت 02/0 درصد (گروه MMC‍) و در یک گروه (24 چشم) محلول نمکی متعادل (گروه شاهد)، به مدت یک دقیقه روی استروما قرار داده شد. بعد از یک دقیقه، شستشو با محلول نمکی طبیعی انجام گردید و فلپ قرنیه به محل اولیه برگردانده شد. شصت روز بعد، نمونه های قرنیه در فرمالین 10 درصد تثبیت شدند و اسلایدهای رنگ آمیزی شده با هماتوکسیلین- ائوزین و پریدیک اسید شیف و در صورت لزوم قرمز کنگو، تحت بررسی با میکروسکوپ نوری قرار گرفتند.
    یافته ها
    یکی از قرنیه ها در گروه MMC، کاهش تعداد کراتوسیت ها را نشان داد. اسکار در محل فلپ، تولید کلویید، نورگ زایی در محل برش، ادم در محل فلپ و استروما و هایپرپلازی اپی تلیوم در محل برش و یا فلپ، با میزان مساوی در دو گروه رخ دادند. اسکار استروما در گروه MMC رخ نداد ولی در 2 مورد از چشم های شاهد رخ داد. در گروه شاهد، 3 مورد نازک شدگی اپیتلیوم و 2 مورد رنگ پذیری ائوزینوفیلیک در محل فلپ دید شد. اندوتلیوم در همه موارد نرمال بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که استفاده از میتومایسین- C در محل عمل در جراحی های کراتورفرکتیو، اثر سویی در ترمیم اپی تلیوم و محل فلپ و یا سلامت اندوتلیوم ندارد. مطالعات انسانی بیش تر توصیه می شود.
    Asadullah Katbab, Farokh Dabiri, Masoomeh Eghtedari, Abbas Attarzadeh
    Purpose
    To evaluate histopathological changes induced by 0.02% mitomycin-C (MMC) in rabbits corneas.
    Methods
    This study was performed on 48 corneas of 24 rabbits (Dutch type, Albino). Under general anesthesia, lamellar keratectomy was performed and either MMC 0.02 % (MMC group) or balanced salt solution (control group) was applied to the stromal bed for one minute. Sixty days later, light microscopic examination was performed on corneal buttons after authentication, corneal tissue fixation and staining with Hematoxylin-Eosin, periodic acid Schiff and Congo red as needed.
    Results
    One of the MMC cases showed decreased keratocyte count. Other findings such as interface scaring, keloid formation, stromal interface vascularization, stromal and flap edema, epithelial hyperplasia over the incision and flap occurred with the same frequency in MMC and control groups. Stromal scaring was less in the MMC group (zero vs two). There was faint eosinophilic staining in the interface in two and epithelial thinning over the flap in eyes of the control group. The endothelium was normal in all samples.
    Conclusions
    Application of MMC 0.02% to the stromal interface in rabbit corneas led to decreased stromal keratocyte count and fibrosis but apparently had no adverse effect on interface healing, epithelial cell regeneration and the endothelium.
  • معصومه اقتداری، علی خوش آمدی، محمد معتمدی فر، نهال هادی، رامین صلوتی، محمدرضا طالب نژاد
    تعیین علل آب مروارید در کودکان زیر 3 ساله ای که تحت لنز کتومی قرار گرفتند و ارزیابی رابطه عفونت ویروس سرخجه و بیماری گالاکتوزمی با آب مروارید مادرزادی. مطالعه به صورت آینده نگر بر روی 46 بیمار زیر 3 ساله ای انجام پذیرفت که به علت آب مروارید قابل توجه طی سال های 84-1382 در بیمارستان خلیلی شیراز لنزکتومی می شدند. از تعدادی از بیماران مبتلا به آب مروارید مادرزادی نمونه آسپیره عدسی جهت انجام آزمایش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم از نظر ویروس سرخجه، نمونه سرم بیمار جهت اندازه گیری آنتی بادی igm و igg ضد سرخجه و نمونه ادرار بیمار جهت...
    Eghtedari M., Khoshamadi A., Motamedifar M., Hadi N., Salouti R., Talebnejad Mr
    Purpose
    To evaluate the etiology of cataracts in children less than 3 years of age particularly the association of rubella virus infection and galactosuria with congenital cataracts at Khalili Hospital, Shiraz-Iran from 2003 to 2006.
    Methods
    This prospective study included 46 patients less than 3 years undergoing lensectomy for the management of significant cataracts. Lens aspirate specimens were obtained from some cases. Serum samples for detection of anti-rubella IgM and IgG antibodies and urine samples for detection of galactose were also obtained.
    Results
    Out of 46 patients, 78.3% had congenital cataracts and 21.7% had traumatic cataracts. Patients with congenital cataracts were male in 45% and female in 55% with mean age of 5.12±5.23 months at the time of diagnosis. In the congenital cataract group, 2.8% had history of failure to thrive and 16.7% had low birth weight; 80.6% had bilateral and 19.4% had unilateral cataracts; 77.8% had isolated cataracts, 16.7% were associated with other ocular disorders and 5.6% were associated with systemic diseases; 11.1% had family history of congenital cataracts and 10.5% had galactosuria. Rubella virus was isolated from one (5.3%) of 19 cultured lens aspirates. No cases had anti-rubella IgM antibody.
    Conclusion
    Congenital cataract is the most common type of cataracts in children under age 3 years in our area and most of them are idiopathic. The prevalence of rubella induced cataract in our country is less than developing countries but more than developed countries.
  • محمدحسین روزی، سید علیرضا اصلانی، معصومه اقتداری، سپیده روزی طلب
    هدف
    تعیین چشم و دست غالب در افراد مبتلا به عیوب انکساری و ارتباط آن ها با حدت بینایی و شدت عیب انکساری.
    روش پژوهش: در 620 فرد دچار عیب انکساری و کاندید لیزیک، چشم غالب به وسیله آزمون Hole- in- the- Hand تعیین شد و رفرکشن با سیکلوپلژیک انجام گردید. در مورد دست غالب نیز سوال شد. بیماران مبتلا به تنبلی چشم یا کسانی که قادر به انجام آزمون Hole- in- the- Hand نبودند یا فقط یک چشم داشتند؛ از مطالعه حذف شدند.
    یافته ها
    اطلاعات 585 بیمار کاندید جراحی لیزیک مورد بررسی قرار گرفت. سن بیماران بین 21-43 سال (متوسط 33.7 سال) بود. بیماران در 58 درصد موارد مرد بودند. در 90.9 درصد موارد، دست راست و در 77.9 درصد موارد، چشم راست غالب بود. در راست دست ها در 79.1 درصد موارد و در چپ دست ها در 66.1 درصد موارد، چشم راست غالب بود. چشم و دست غالب در 38.3 درصد موارد، ناهم سو و در 61.7 درصد موارد هم سو بودند. حدت بینایی در 68.2 درصد موارد در چشم غالب، بیش تر از چشم غیر غالب بود (P=0.03، t=0.89) هم چنین عیب انکساری در چشم غیر غالب به طور قابل توجهی شدیدتر از چشم غالب بود (p= 0.01، t=0.88)
    نتیجه گیری
    در هر دو گروه راست دست ها و چپ دست ها، غالب بودن چشم راست شایع تر است و هم سو بودن چشم و دست غالب نیز شایع تر از ناهم سو بودن آن ها می باشد. شاید علت غالب بودن یک چشم، حدت بینایی بهتر و عیب انکساری کم تر باشد. مطالعات بیش تر در این زمینه توصیه می شود.
    Roozitalab Mh, Aslani A., Eghtedari M., Roozitalab S
    Purpose
    To determine the correlation between hand dominancy and eye dominancy with visual acuity and refraction in subjects with refractive errors.
    Methods
    This cross-sectional study includes 620 patients undergoing LASIK. Their refractive error (dry and cycloplegic), hand dominancy, eye dominancy (by hole-in-the-hand method) and visual acuity were determined. Exclusion criteria were monocularity, patient's inability to perform hole-in-the-hand test, and amblyopia.
    Result
    Overall, 585 patients met the inclusion criteria for this study. Age range was 21-43 years (mean= 33.7 years), 58% were female and 42% were male. The right hand was dominant in 90.9% and the right eye was dominant in 77.9% of the subjects. Right eye dominancy was observed in 79.1% of right handed individuals and in 66.1% of left handed patients. Cross eye-hand dominancy was observed in 38.3% and uncrossed eye-hand dominancy in 61.7%. Visual acuity was better in dominant eyes in 68.2% (P=0.03, t=0.89). The non dominant eyes had higher refractive errors than dominant eyes (P=0.01, t=0.88).
    Conclusion
    In both groups of right handed and left handed individuals, the right eye was more often dominant and uncrossed dominancy was more prevalent than crossed dominancy. Better visual acuity or smaller refractive error may influence eye dominancy.
    Keywords: eye dominancy, hand dominancy, refractive errors
  • کانالیکولیت و داکریولیت ناشی از باقی ماندن گره لوله سیلیکون در کیسه اشکی
    ناصر اوجی، فریبا بیگ زاده، معصومه اقتداری، سید علیرضا اصلانی
    سابقه و هدف
    در هنگام خارج کردن لوله سیلیکون از مجرای اشکی ممکن است گره آن در بینی مشاهده نشود و جراح ناچار به خارج کردن آن از طریق قسمت فوقانی مجرای اشکی شود. این امر ممکن است همراه با عوارض متعدد مانند صدمه به قسمت فوقانی مجرای اشکی شود و یا پاره شدن لوله سیلیکون و باقیماندن گره آن در کیسه اشکی یا کانالیکول ها را به دنبال داشته باشد. در این گزارش به یک عارضه نادر ناشی از به غلط خارج کردن لوله سیلیکون از قسمت فوقانی مجرای اشکی اشاره شده است.
    گزارش مورد: در یک خانم 53 ساله خارج کردن لوله سیلیکون از قسمت فوقانی مجرای اشکی موجب باقیماندن گره لوله سیلیکون در کانالیکول تحتانی و ایجاد کانالیکولیت مزمن ناشی از اکیتنومایسس همراه با سنگ مجرای اشکی شده است.
    نتیجه گیری
    برداشتن لوله سیلیکون از طرف بالا ممکن است باعث صدمه به قسمت فوقانی مجرای اشکی شود. اگر در موقع خارج کردن لوله سیلیکون گره آن در بینی مشاهده نشود، با استفاده از روش اندوسکوپی می توان آن را پیدا کرد و لوله سیلیکون را بدون عارضه از طرف بینی خارج کرد.
    کلید واژگان: اکتینومایسس, کانالیکولیت, سنگ مجرای اشکی, لوله سیلیکون
  • موسی تقی پور، احسان شرافت کاظم زاده، معصومه اقتداری
    هدف
    معرفی یک مورد تومور نخاغی که از طریق افزایش فشار داخل جمجمه ای باعث آدم پاپی و علایم چشمی شده است.
    معرفی بیمار: بیمار خانم 24 ساله ای است که با شکایت از تاری دید، به چشم پزشک مراجعه نمود. در معاینه اولیه حدت بینایی چشم راست 20.25 و چشم چپ 20،20 بود. سایر معاینات چشمی غیر از فوندوسکوپی طبیعی بودند. فوندوسکوپی نشانگر ادم پاپی دو طرفه واز بین رفتن نبض سیاهرگی بود. میدان بینایی بیمار، بزرگ شدن نقطه کور را نشان می داد. سی تی اسکن به عمل آمده از مغز، نشانگر گشاد شدن بطن ها بود. بیمار با تشخیص هیدروسفالی، تحت عمل شانت گذاری بطنی – صفاقی قرار گرفت که علایم بینایی وی بر طرف شدند. ده هفته بعد بیمار باکمر درد و ضعف اندام های تحتانی مراجعه نمود و NRI لومبوساکرال، توموری را در ناحیه دم اسبی نشان داد. بیمار تحت عمل جراحی برداشت تومور قرار گرفت. بررسی آسیب شناختی نمونه برداشه شده اپاندیموما از نوع میکسوپاپیلانری را نشان داد.
    نتیجه گیری
    آدم پاپی و افزایش فشار داخل جمجمه ای بدون وجود ضایعه فضاگیر مغزی، ممکن است نشانگر وجود تومور نخاعی باشد
    Taghipour M., Sharafat Kazemzadeh E., Eghtedari M
    Purpose
    To report a case of spinal cord tumor with visual symptoms and papilledema due to increased intracranial pressure.Patient and
    Findings
    A 24-year-old woman was referred because of recent blurred vision in both eyes. Visual acuity was 20/25 and 20/20 in the right and left eyes, respectively. Fundoscopy revealed bilateral papilledema. Other ophthalmic examinations were normal. Visual fields showed blind spot enlargement and brain CT scan revealed dilated ventricles. Ventriculoperitoneal shunt was inserted for the patient with a diagnosis of hydrocephalus. Ten weeks later, she returned with low back pain and lower extremity weakness. Lumbosacral MRI revealed a tumor in the region of L1-L4. The patient underwent surgical removal of the tumor and histopathologic study showed mixopapillary ependymoma.
    Conclusion
    Increased intracranial pressure and papilledema without evidence of a space occupying intracranial lesion may be the presenting sign of spinal cord tumors.
    Keywords: spinal cord tumors, hydrocephalus, ICP, papilledema
  • ارتباط حدت دید سه بعدی با عیوب انکساری در کودکان دبستانی
    محسن فروردین، مجید فروردین، معصومه اقتداری
    هدف
    تعیین ارتباط بین عیوب انکساری و حدت دید سه بعدی در کودکان دبستانی شهر شیراز.
    روش پژوهش: مطالعه به صورت مورد - شاهدی مقطعی انجام شد. گروه مورد شامل 104 کودک دبستانی مبتلا به عیوب انکساری (90 نفر نزدیک بین، 4 نفر دوربین، 4 نفر آستیگمات و 6 نفر آنیزومتروپ) بدون تنبلی چشم و گروه شاهد شامل 202 کودک دبستانی با دید دور و نزدیک 20.20 در هر دو چشم و فاقد انحراف چشم بودند. توزیع سنی و جنسی دو گروه مشابه بود. حدت دید سه بعدی در هر دو گروه، توسط آزمون تیتموس در فاصله 40 سانتیمتری اندازه گیری شد. اندازه گیری حدت دید سه بعدی در گروه مورد، پس از اصلاح عیب انکساری با عینک، تکرار شد.
    یافته ها
    میانگین حدت دید سه بعدی در کودکان گروه شاهد 43 ثانیه قوسی و در کودکان دارای عیوب انکساری، قبل و بعد از اصلاح با عینک، به ترتیب 69 و 45 ثانیه قوسی بود. میانگین حدت دید سه بعدی در گروه مورد، قبل از اصلاح با عینک، به صورت معنی داری از گروه شاهد کمتر بود(P<0.0001). میانگین حدت دید سه بعدی در گروه مورد، پس از اصلاح با عینک، تفاوت معنی داری با گروه شاهد نداشت. اصلاح تمام انواع عیوب انکساری (به جز آنیزومتروپی) با عینک، باعث بهبود حدت دید سه بعدی به حدود طبیعی شد. در کودکان گروه مورد، تحلیل خطی رابطه بین حدت بینایی چشم ضعیفتر با حدت دید سه بعدی، نتیجه معنی داری نداشت r=-0.12)، (P=0.23.
    نتیجه گیری
    حدت دید سه بعدی در کودکان دارای عیوب انکساری، کاهش بارزی دارد. این اثر در کودکان آنیزومتروپ، شدیدتر است. ممکن است بتوان از آزمونهای اندازه گیری حدت دید سه بعدی به عنوان روشی برای غربالگری عیوب انکساری در کودکان استفاده کرد.
  • فریدن اقتدای، معصومه اقتداری
    مقدمه
    پولیپ های بینی شایع ترین تومورهای خوش خیم بینی هستند. پولیپ آنتروکوآنال (ACP) گونه ای کمیاب از آنهاست، که سبب آنها ناشناخته بوده و با حساسیت، سینوزیت و بیماری دستگاه تنفسی پایینی رابطه ندارد. شایع ترین علامت آن، گرفتگی یک سویه ی بینی است و در پرتونگاری، تیرگی آنتروم دیده می شود.
    روش کار
    در این پژوهش توصیفی گذشته نگر، پرونده ی 122 بیمار دچار پولیپ که در مدت سه سال (1374 تا 1376)، در بیمارستان خلیلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز عمل جراحی بر روی آنها انجام گرفته بود، بررسی شد. بیماران از لحاظ سن و جنس، شیوع پولیپ آنتروکوآنال در میان دیگر پولیپ ها، علایم بالینی، جای درگیری پولیپ و آسیب شناسی بررسی مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 122 بیمار با پولیپ بینی، 13 مورد پولیپ آنتروکوآنال یافت شد، که شیوعی برابر 10.65 درصد را نشان می داد. سن بیماران در پولیپ آنتروکوآنال، 15±11 سال و در پولیپ ساده، 34±15 سال بود. پولیپ آنتروکوآنال و نیز پولیپ ساده، بیشتر در مردان دیده شد و نسبت مرد به زن در پولیپ ساده و پولیپ آنتروکوآنال، به ترتیب، 1.5 به 1 و 5.5 به 1 بود. در 93 درصد موارد پولیپ آنتروکوآنال، یک سویه و در 69.5 درصد، در سمت راست بود، اما پولیپ ساده، در 78 درصد، دوسویه بود (P<0.05). شایع ترین علامت در بیماران پولیپ آنتروکوآنال گرفتگی بینی بود (84 درصد). میان پولیپ آنتروکوآنال و بیماری های زمینه ای، مانند آسم و حساسیت به آسپیرین، رابطه ی معنی دار یافت نشد. آسیب شناسی در نمونه های پولیپ آنتروکوآنال،بیشتر پولیپ التهابی گزارش شد.
    نتیجه
    پولیپ های آنتروکوآنال با شیوعی بالاتر در این منطقه دیده می شود و بیشتر یک سویه، در سمت راست و با علایم گرفتگی بینی و احساس توده در گلو دیده می شوند و هیچ بیماری زمینه ای با پولیپ آنتروکوآنال رابطه ی معنی دار آماری نداشت.
    کلید واژگان: پولیپ آنتروکوآنال, پولیپ غیر آلرژیک, شیوع بیمارستانی
  • بروز رتینوبلاستوما به شکل یووییت در نوجوانی 12 ساله
    معصومه اقتداری، محسن فروردین، مجید فروردین، پریکالا ویجنداکومار
    هدف
    معرفی یک مورد غیرمعمول رتینوبلاستوما که در سن 12 سالگی به شل یوییت تظاهر کرد.
    بیمار و
    یافته ها
    نواجوان 12 ساله ای به دلیل قرمزی چشم راست و کاهش دید، به چشم پزشک ارجاع شد. در معاینه دید چشم به 2.10کاهش یافته بود و علایم التهاب داخل چشمی شامل 2+ یاخته در اتاق قدامی و 3+ یاخته در زجاجیه مشاهده شد. فشار داخل چشمی بیمار طبیعی بود. بیمار با تشخیص یووییت، تحت درمان با استرویید موضعی، خوراکی و زیرتنونی قرار گرفت اما به دلیل افزایش کدورت زجاجیه پس از گذشت 2.5 ماه، ایجاد کدورت عدسی به شکل زیرکپسولی خلفی و فشار بالای چشم با وجود مصرف داروهای ضدگلوکوم، عمل ویترکتومی عمقی به همراه لنزکتومی انجام شد. در سیتولوژی زجاجیه، یاخته توموری مشاهده نشد. پس از عمل، التهاب زجاجیه به تدریج افزایش یافت، قرنیه دچار کراتوپاتی نورای شد و به رغم استفاده از داروهای ضدگلوکوم، فشار چشم همچنان بالا بود. حدت بینایی نیز به درک نور افت نمود. بیمار 6 ماه بعد، با یدد عدم درک نور، پروپتوز، زخم قرنیه و محدودیت شدید حرکت چشم به درمانگاه مراجعه کرد و به ناچار، چشم بیمار تخلیه شد. بررسی آسیب شناختی چشم تخلیه شده بیانگر وجود رتینوبلاستوما با درگیری عصب بینایی در محل قطع بود. بیمار یک دوره شیمی درمانی دریافت کرد و تا یک سال بعد دچار عود تومور یا متاستاز نشد.
    نتیجه گیری
    بروز رتینوبلاستوما به صورت ارتشاح منتشر نادر است و معمولا در سنین بالاتر دیده میشود. لازم است در موارد یوویت مقاوم به درمان در بچه ها، به ویژه در سن بالای 6 سال، این تومور را در نظر داشته باشیم. چنانچه تومور پس از عمل ویترکتومی کشف شود، بعد از تخلیه چشم، انجام شیمی درمانی با یا بدون پرتودرمانی، برای جلوگیری از متاستاز توصیه می گردد.
  • گزارش یک مورد سندرم براون اکتسابی در بیمار مبتلا به روماتیسم مفصلی جوانان
    مجید فروردین، دارا لنکرانیان، سارا کاشف، معصومه اقتداری
    پیشینه و
    هدف
    سندرم براون اکتسابی به ویژه نوع دو طرفه در روماتیسم مفصلی جوانان، عارضه نادری است. در این مقاله به معرفی یک مورد از آن همراه با موفقیت آمیز بودن تزریق استرویید در بیمارستان خلیلی شیراز پرداخته شده است.
    معرفی مورد: دختر 15 ساله مبتلا به روماتیسم مفصلی جوانان با شکایت دوبینی مراجعه نمود که پس از معاینه، با تشخیص سندرم براون اکتسابی در چشم چپ بیمار، استرویید موضعی (1.5 میلی گرم بتامتازون طولانی اثر به همراه لیدوکایین) در ناحیه ترو کله آدر چشم چپ تزریق شد. پس از چند روز همه علایم بیمار از بین رفت. بیمار چند هفته بعد دوباره با دوبینی جدید به درمانگاه مراجعه نمود که این بار با تشخیص سندرم براون اکتسابی چشم راست با همان روش تحت درمان قرار گرفت که باز پس از چند روز علایم بیمار برطرف شد.
    نتیجه گیری
    سندرم براون اکتسابی دو طرفه به دنبال روماتیسم مفصلی جوانان مطرح است و تزریق موضعی استرویید می تواند با موفقیت همراه باشد.
  • عباس عطارزاده، معصومه اقتداری، علی عطارزاده
    انحراف به خارج چشم (مجموعه فوریا و تروپیا)، می تواند باعث سرکوب بینایی و تنبلی چشم در سنین خردسالی گردد. در مطالعه مقطعی که بر روی 1500 کودک دبستانی نواحی چهارگانه شیراز انجام شد، بر اساس آزمون پوشش متناوب، کودکان دچار انحراف به خارج چشم برگزیده شدند. در کودکان مشکوک به تروپیا ارجاعی به درمانگاه چشم پزشکی، آزمون Cover-Uncover انجام و میزان انحراف نیز به وسیله آزمون Alternate Prism Cover اندازه گیری شد و قابلیت فیوژن مرکزی نیز بررسی گردید. شیوع انحراف چشم به خارج در بین کودکان دبستانی، 06/24% بود که 57/96% آنرا اگزوفوریا و 43/3% آنرا، اگزوتروپیا تشکیل می داد. از نظر تفاوت جنسی، اختلاف آماری معنی داری در آنها دیده نشد، اما انحراف چشم به خارج در گروه های سنی اول و دوم دبستان بالاتر بود (0001/0P<). از 361 دانش آموز ارجاعی، 204 کودک (112 پسر و 92 دختر) به درمانگاه مراجعه نمودند. 51/74 درصد از کودکان گروه های سنی مختلف دچار اگزوفوریای کمتر از 10 پریسم دیوپتر و 88/5 درصد اگزوفوریای بیش از 10 پریسم دیوپتر و 43/3 درصد دچار اگزوتروپیا بودند. معاینه اسلیت لامپ فوندوسکوپی در اکثر بیماران طبیعی بوده است (بترتیب 76/86% و 07/96%) آمبلیوپی در 47/1% بیماران دچار انحراف به خارج چشمی دیده شد. در مجموع اگزوفوریا در میان کودکان دبستانی شیوع بسیار زیادی داشته ولی با افزایش سن بطور معنی داری کاهش پیدا می کند، در مقابل موارد اگزوتروپیا با افزایش سن بیشتر تظاهر می کند.
    کلید واژگان: استرابیسم, انحراف به خارج چشم, حدت بینایی, آمبلیوپی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال