به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب معصومه باقری حسن کیاده

  • عباس آذرانداز*، معصومه باقری حسن کیاده
    در برخی از سرودهای مانوی، ایزدانی چون پدر بزرگی، مهریزد و نریسه یزد، با سبکی حماسی و استفاده از برخی آرایه های ادبی،غالبا صفت های هنری، ستوده شده اند. از میان آنها، سرودهای ستایشی فرستاده سوم (نریسف یزد) که به زبان پارتی سروده شده، فرستاده سوم شبیه به میترا توصیف شده و برخی صفت هایی که به او نسبت داده شده صفت های مهری است که در مهریشت و منابع پهلوی دیده می شود. از بین سرودهای ستایشی نریسف یزد که در مجموعه دست نوشته های مانوی کتابخانه  موزه برلین نگهداری می شود دو سرود با شناسه M 67  و M 77، بیش از بقیه دارای اشاراتی است که از باورهای رایج در جامعه پارتی و جامعه زرتشتی ساسانی آن دوره تاثیر گرفته است. این گفتار، نخست به نقش میترا و نریوسنگ، در شکل گیری شخصیت نریسف یزد می پردازد، سپس دو سرود پارتی از نظر تاثیراتی که اوستا، مهریشت و منابع پهلوی بر آنها گذاشته مورد نقد و بررسی قرار می گیرند.
    کلید واژگان: مانی, فرستاده سوم, مهر, سرودهای نریسف یزدی, ادبیات مزدیسنی}
    Abbas Azarandaz *, Masoumeh Bagheri Hassankiyadeh
    In some Manichaean hymns, the Father of Greatness, Mihr Yazd and Narisaf Yazd are praised with an epic style and a literary approach that relies more on epithets. Among them, the hymns to Third Messenger (Narisaf Yazd) in the Parthian texts, described as Miϑra, and some of the epithets attributed to him are Miϑra’s that we can see them in Mihr Yašt and Pahlavi sources. Among the hymns to Narisaf Yazd, in the manuscripts in Turfan collection that are kept in the Museum of Berlin, there are two hymns with the M 67 and M 77 signatures that they have references to the Sassanid Zoroastrian community and the Parthian community more than the others. This research primarily focuses on the role of Miϑra and Nariyosang in shaping the character of Narisaf Yazd, and then the literary influences of Avesta, Mihr Yašt and Pahlavi sources on these two Parthian hymns are studied.
    Keywords: Mani, Third Messenger, Mihr, Narisaf Yazd Hymns, Zoroastrian Literature}
  • عباس آذرانداز*، معصومه باقری حسن کیاده
    «زبان آوری» یا «سخنوری» شخصیت های اسطوره ای و حماسی پیشینه ای دیرینه در ادبیات ایران دارد. فردوسی بسیاری از شخصیت های شاهنامه را با صفاتی چون «گوینده»، «سخنور»، «چرب زبان»، »چرب گوی» و «گشاده زبان» معرفی کرده است و آنها را با این صفات ستوده است. برخی اصطلاحات ادبی چون «سخن شیرین» و «زبان شیوا» دقیقا در اوستا کاربرد داشته و به زبان فارسی رسیده و برخی نیز چون ویاخنه، صفت مهر در مهریشت به معنای سخنوری و زبان آوری، تنها به شکل مهجور گیاخن در شعر رودکی و برخی لغت نامه های فارسی چون لغت فرس اسدی به کار رفته و استمرار نیافته، اما مفهوم آن عنوان یک صفت پهلوانی در متون حماسی و در میان پهلوانان خودی و بیگانه ادامه پیدا کرده است. در این مقاله کوشش می شود گستره معنایی «زبان آوری» که ویژگی مشترک ایزد مهر، زرتشت پیامبر، پهلوانانی چون گرشاسب، سام، رستم و گیو، و حتی پهلوانان تورانی است در متون ایرانی از گاهان تا شاهنامه بررسی شود.
    کلید واژگان: زبان آوری, شاهنامه, اوستا, ایزد مهر, پهلوان}
    Abbas Azarandaz *, Masoumeh Bagheri Hassankiadeh
    The "eloquence" of mythical and epic characters has a long history in Iranian literature. Ferdowsi has introduced many characters of Shahnameh as "speaker", "eloquent", "smooth-tongued", and "sweet-mouthed" and praised them with these epithets. Some literary terms such as "Sokhan Shirin" and "Zaban Shiva" have been used in Avesta, Pahlavi texts, and have been continued in Persian, and some, such as viiāxana "eloquent", the epithet of Mitra in Mehr Yash, has not been continued but were used as an obsolete form of Gyāxan in Rudaki's poetry, and some Persian lexicons, such as Asadī’s Loḡat-e fors, in spite of this, it has continued as a heroic epithet in epic texts among native and foreign heroes. This article examines the semantic range of "Eloquence" that is a common quality of Mithra, the prophet Zarathustra, heroes such as Garshasb, Sam, Rostam and Giv, and even Turanian heroes in Iranian texts from Gahan to Shahnameh.
    Keywords: Eloquence, Shahnameh, Avesta, Mitra, hero}
  • عباس آذرانداز، معصومه باقری حسن کیاده *

    ارداویراف نامه از شناخته شده ترین کتاب های پهلوی است که به زبان‌های مختلف ترجمه شده است، یکی از این ترجمه هایی که در روایات داراب هرمزدیار نقل شده، متنی است منظوم به فارسی نو که انوشیروان مرزبان کرمانی آن را در اوایل قرن یازدهم هجری سروده است. متن‌های دیگری نیز از این متن به نظم و نثر فارسی موجود است، از جمله ارداویراف‌نامه زرتشت بهرام پژدو که به اعتقاد انوشیروان کامل نبوده و بخش‌هایی را او ناگفته گذاشته است؛ بنابراین به بهانه کامل کردن متن، انوشیروان خود به نظم آن با همان وزن شعار زرتشت بهرام اقدام کرده است. در ارداویراف‌نامه انوشیروان مطالبی آمده است که در هیچ کدام از ارداویراف‌نامه‌های دیگر وجود ندارد. او به موضوعاتی چون اساطیر و شخصیت‌های اساطیری بیشتر از نمونه‌های پهلوی و فارسی توجه نشان داده است. ارداویراف‌نامه انوشیروان مرزبان به عنوان یکی از نمونه‌های شعر فارسی زرتشتی اهمیت بسیاری دارد که در این پژوهش ویژگی‌های محتوایی، ادبی و زبانی آن مورد بررسی قرار گرفته است.

    کلید واژگان: پهلوی, پازند, فارسی زرتشتی, ارداویراف نامه, انوشیروان مرزبان کرمانی}
    Abbas Azarandaz, Masoumeh Bagheri Hassankiadeh *

    Ardā Vīrāf Nāmag or Ardā Vīrāz Nāmag is one of the most well-known Pahlavi works that has been translated into different languages, one of these translations, included in Darab Hormazyar's Persian Rivayats, is a Zoroastrian Persian version composed by Anoshirvan Marzban Kermani in seventeenth century A. D. There are other Persian versions of it in verse and prose, including Ardā Vīrāf Nāme versified by Zartusht Bahram Pjjdu, which according to Anoshirvan was not complete and parts of which he has left unsaid; Therefore, in order to complete the text, Anushirvan himself versified it with the same rhythm of Zartusht’s. There are subjects in Anoshirvans’ Ardā Vīrāf Nāme that are not found in any other versions. He has paid more attention to topics such as myths and mythical characters than the Pahlavi and Persian versions. Anoshirvans’ Ardā Vīrāf Nāme is very important as one of the examples of Zoroastrian Persian poetry, whose content, literary and linguistic features have been studied in this research.

    Keywords: Pāzand, Pahlavi, Zoroastrian Persian Ardā Vīrāf Nāme, Anoshirvan Marzban Kermani}
  • معصومه باقری حسن کیاده *
    شواهد زیادی در شاهنامه و متون دوره میانه وجود دارد که نشان می دهد گیو، پهلوان بزرگ شاهنامه سرشتی ایزدینه دارد و ریشه های او به عصر کهن هندوایرانی باز می گردد. ویو، ایزد باد، از خدایان ارتشتار هندوایرانی است که در فرهنگ ایرانی دو پاره شد و پاره نیک آن وای وه نام گرفت. در برخی از داستان های شاهنامه که گیو در آنها نقش اصلی دارد مانند آوردن کیخسرو از توران به ایران، تسخیر دژ بهمن و نبرد کاس رود نشان می دهد که این شباهت ها فراتر از یک رابطه تصادفی است و ریشه در سرشت یگانه ویو و گیو دارد. در این داستان ها، پاره دیگر ویو، وای بد به صورت بادهای سرد و مرگزا، اهریمن و افراسیاب در برابر گیو قرار می گیرد. همچنین، قوانین حاکم بر تحولات واجی نشان می دهد که واژه ویو در گذر زمان می تواند به واژه گیو دگرگون شود که خود تاییدی بر فرض این پژوهش است.
    کلید واژگان: گیو, شاهنامه, ویو, رام یشت, حماسه, اسطوره}
  • معصومه باقری حسن کیاده، مهناز حشمتی
    باور به نیروی جادویی نهفته در اجزاء هستی امری است که تنها به بشر بدوی در دوران کهن متعلق نبوده است و انسان ها در طول تاریخ تا به امروز همواره به جانمندانگاری1 و طلسم2 معتقد بوده اند. از زمان های بسیار دور، انسان می پنداشته است بعضی از اجسام، حیوانات و اجرام سماوی قدرتی نهفته دارند؛ زیرا با دانش ناقص اش امکان شناخت قوانین علمی حاکم بر جهان را نداشته است. لذا به ناچار برای توجیه یا یافتن علت و درمانی برای ناگواری های زندگی، یا مانع شدن از آن ها، باور به دخل و تصرف قدرت های ناشناخته جادویی بر زندگی روزمرهرا در ذهن خویشتن بارور ساخت و خود را به تطبیق امور ریز و درشت زندگی با چنان باورهایی ملزم کرد. در ایران باستان و درپی آن در ادیان ایران پیش از اسلام، مانند سایر ادیان بسیاری از باورهای خرافی زیر سایه دین، رنگ مشروعیت به خود گرفته بودند و باور بهتاثیرات ستاره ها و سیارات بر روزها و سال ها و انواع فال و طالع بینی امری متداول بوده و گاه به عنوان پاره ای از مناسک دینی ترویج می شده است.
    در این پژوهش با بررسی متون ایرانی دوره میانه، انواع پیشگویی بررسی خواهد شد، ازجمله پیشگویی به وسیله الهامات، تاثیرات ستارگان و سیارات بر روزها و سال ها و باید و نبایدهای روزها، و متون فال و طالع بینی برگرفته از کتاب خطی فالنامه زرتشتی شامل: فال اعداد 1-5، فالنامه جاماسب حکیم و فال انامل. بدین ترتیب، تاثیر شگرف باور به جادو در هر لحظه از زندگی مردم ایران پیش از اسلام مشخص می گردد.
    کلید واژگان: جادوگری, پیشگویی, فال, دین ایرانی, طالع بینی اعداد}
    Masoumeh Bagheri Hassan Kiadeh, Mahnaz Heshmati
    It was not just the uneducated human in ancient times who believed in an invisible magic powers in the world، and people have always believed in “ANIMISM” and “FITSH”. From many long time ago، people used to think that some objects، animals، and sky and stars have these invisible magic powers. Because of his little amount of knowledge، he had no chance of understanding the scientific rules that run the world. So he began to believe in the influence of these invisible magic powers over his daily life in order to make reason for bad events of his life or even to prevent them. He had to adjust every little things of his life to these believes. In Iranian religion before Islam، like other ancient religions، many superstitions looked legal and rightful، and also believing in the influence of sky and stars on days and years; in astrology، and in prediction was very usual. In this research، different kinds of prediction according to the middle Persian texts will be studied: prediction based on inspiration، influence of sky and stars on days and years، the things that should be done and not should be done on specific days، soothsaying texts based on numbers in a Zoroastrian Omen Manuscript، including: the number omen with numbers1-5، the omen of JAMASP E HAKIM، and omen of ANAAMOL.
    Keywords: Magic, Prediction, Omen, Iranian religion, Number omen}
  • سحر رستگاری نژاد*، معصومه باقری حسن کیاده
    تاریخ سرزمین پارس که جایگاه والایی نزد هخامنشیان داشته، پس از هخامنشیان و تا زمان شاهنشاهی ساسانی، در هاله ای از ابهام پوشیده شده است. امروزه، تنها با پیدا کردن سکه های کسانی که در این دوران بر این سرزمین فرمانروایی می کردند، آگاهی های ناچیزی از تاریخ آن و میزان قدرت و استقلالش در آن دوره زمانی به دست آمده است. در زمان پادشاهی سلوکیان و اشکانیان، اداره ایالت پارس بر عهده فرمانروایانی بود که در دوره سلوکیان، خود را فرترکا و در دوره اشکانیان، با افزایش میزان قدرتشان، خود را شاه می نامیدند. این فرمانروایان محلی که خود را جانشین هخامنشیان می دانستند، دارای حکومتی نیمه مستقل بودند و در این دوره تاریخی کوشیده اند تا باورها و آداب و رسوم کهن ایرانی را در برابر هلنیسم سلوکی حفظ و آن را به ساسانیان منتقل کنند.
    کلید واژگان: پارس, فرترکا, اشکانیان, سلوکیان, فرهنگ ایرانی, هلنیسم, استخر}
    Sahar Rastegari Nezhad*, Masoumeh Bagheri Hasankiadeh
    Pars region had a critical importance to the Achaemenid Empire. There are few historical evidences about this geographical area،after the fall of Achaemenid kingdom and before the rise of the Sassanid empire. The only solid evidences about that era to rely on are the coins issued by its local rulers. These discovered coins gave us a little knowledge about the power and independence of the rulers. In the era of the Seleucid empire، the province of Pars was governed by rulers who called themselves «Frataraka”. After gaining more power during the reign of Parthians، these local rulers used» Shah«(king) as their title. They considered themselves as the rightful heirs of Achaemenid Empire and had a semi-independent government. They tried to preserve their ancient Iranian culture and customs against Hellenism and then transferred them to the Sassanids.
    Keywords: Pars, Frataraka, Parthians, Seleucids, Iranian culture, Hellenism, Estakhr}
  • معصومه باقری حسن کیاده، مسعود رضایی
    «شاه- شکارچی» یکی از خصایص ایدئولوژیکی سلطنت هخامنشی است. شاه -شکارچی -راهبر، نخستین فرد در مبارزه و جنگ به حساب می آمد و شکار و شکارگاه نیز عرصه ممتازی برای اثبات دلاوری شاه بزرگ بود و پارسیانی که مدعی شاهی بودند،از جمله کورش جوان (برادر اردشیر دوم)،در میان تمامی صفاتی که ادعاهایشان را توجیه می کرد،شایستگی شان در نبرد (مشق جنگ، کمانکشی، نیزه اندازی)،و نیز عشق به شکار قرار داشت و ستایش ها را پیوسته به سوی خود جلب می کردند و بدین وسیله،قصد داشتند به داعیه سلطنت خود از حیث دارا بودن خصایص ایدئولوژیکی سلطنت هخامنشی مشروعیت بخشند.
    در این مقاله، کوشش بر آن است تا به جایگاه شکار از لحاظ ایدئولوژیک در نزد هخامنشیان پرداخته شود و جنبه های آن از نظر تعلیم و تربیت و خصایص شاهی بررسی گردد.
    کلید واژگان: هخامنشیان, شکار, ایدئولوژی, جنگ, ورزش, آموزش وپرورش, شاه, شکارچی, مشروعیت سلطنتی}
    Masoomeh Bagheri Hasan Kiadeh, Masood Rezayi
    “Hunter King" is one of the ideological features of the Achaemenid dynasty. King, as a hunter and guide is considered as the first person in combat. Consequently, hunting and war were a proper place in which the great king’ valor could be proved. Persians who laid claim to the crown such as the young Cyrus (brother Artaxerxes II) had competence in battle, and the love of hunting among all their characteristics that would justify it so they were always praised. Therefore, they intended to legitimize their claim on the throne as having the ideological features of the Achaemenid dynasty. In this research, it was tried to consider the position of hunting for Achaemenids in terms of ideology and analyze its educational aspects and royal features.
    Keywords: Achaemenids, Hunting, Ideology, War, Exercise, Education, Hunter king, Royal Legitimacy}
  • معصومه باقری حسن کیاده
    ستیز میان دو اندیشه «وجود مرگ» و «عشق به زندگی جاوید» که انسان در دوره زندگی خویش همواره با آن رو به رو بود، سرانجام با پیروزی اندیشه دومین، یعنی باور انسان به «جاودانگی» و «زایشی نو در جهانی دیگر» پایان پذیرفت.
    بازتاب رسیدن به اندیشه جاودانگی در شکل های متفاوت اسطوره «جهان مردگان» دردوره های مختلف زمانی به خوبی نمایان است. در این مقاله تلاش شده است تا با توجه به متون اوستایی قدیم و جدید و نوشته های دوره میانه ایرانی، روند دگرگونی اندیشه وجود جهان مردگان و تقسیم آن به طبقات متفاوت بهشت، برزخ و دوزخ در اندیشه ایرانیان باستان مورد بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: مرگ, جهان مردگان, بهشت, دوزخ, برزخ, ایران باستان, اوستا, گاهان, متون پهلوی}
    Dr. Masoumeh Bagheri
    The conflict between two views namely the ‘existence of death’ and ‘love for eternal life’ has always preoccupied man’s mind. It has eventually ended with the victory of the second belief that is ‘immortality’and ‘a new birth in another world’.The reflection of attaining eternity in different forms of the myth of ‘the world of the dead’is clearly apparent in different time periods.In this article, the author endeavors to study the trend of evolution in the thought of ‘the world of the dead’and its classification into various stages of paradise, purgatory (inter-world) and hell as conceived by people of ancient Iran based on old and new Avestan texts and Middle Persian scripts.
  • معصومه باقری حسن کیاده، مهدیه حیدری
    متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدگ» از جمله متن های پهلوی بازمانده ی دوره ی ساسانی می باشد که به بیان عناصر فرهنگی گونه گونی پرداخته است، از آن میان، گفتگو پیرامون آلات موسیقی می باشد که تاکنون بسیاری از این ابزار موسیقی یا خوانده نشده و یا با شک و تردید خوانده شده بودند و این اشکال باعث شده که تعدادی از ابزار موسیقی بی پیشینه به نظر برسند و یا ریشه و اصل آن ها را اشتباها از کشوری دیگر بدانند. در این مقاله با ارائه ی دلایل مستند اسامی این ابزارهای موسیقی ذکر خواهد شد.
    کلید واژگان: موسیقی, ابزار, ساسانی, واژه, سرای, نوازی}
    Dr. Masoumeh Bagheri Hassan Kiadeh, Mahdiyeh Heydary, M.A
    Among Pahlavi texts remained from Sassanid Era, the text ‘Khosrow Ghobadan and Redag’ discusses different cultural elements. Worth mentioning is the section on musical instruments. Many of the terms for these instruments have not either been deciphered or if read, there have been many doubts about them. Thus, many musical instruments have been thought to have no prior history or mistakenly thought to originate from other lands.The authors try to list the nomenclature of these musical instruments along with well-founded proofs.
  • معصومه باقری حسن کیاده
    با نگاهی به فرهنگ دهخدا از فراوانی وجود اسم «باد» در ترکیب نام روستاهای ایران شگفت زده می شویم. این اسامی حکایت از اهمیت واژه ی «باد» در اندیشه ی ایرانی دارد. بدیهی است که اعتقاد به تقدس و احترام به عناصر عالم و مظاهر طبیعت در نزد تمام اقوام بدوی رایج بوده است. آب، باد، خاک و آتش هر کدام جایگاه خاص خویش را داشته و پرستش مخصوص به خود را دارا بوده اند.
    فرشته ی ایرانی باد با نام وای vāy هم ایزدی بوده بزرگ، قاهر و قادر، ایزدی ازلی و زندگی بخش و نیز پایان دهنده و مرگ آور و نیز خدایی جنگجو. وای ایزدی بوده دو چهره: نیکوکار و در عین حال، شوم. چرا که هم ایزد زندگی و هم خدای مرگ بوده است.
    تمدن و فرهنگ یک ملت در سیر تکاملی خویش برای خروج از مرحله ی افسانه ها و اسطوره های رنگارنگ دو راه را در پیش می گیرد: یا به تدریج اجزای ناخالص را حذف می کند تا به موضوعاتی واقعی تر برسد، یا اینکه اسطوره ها و افسانه های خویش را به زبان شعر درمی آورد تا برای خواننده معقول تر گردد. این هر دو فرآیند را در شاهنامه، می توان دید که پیوسته حرکتی از سوی اساطیر به حماسه در آن وجود دارد، اساطیر گذشته ی ما در حماسه های شاهنامه تداوم یافته اند.
    پس با بررسی داستان اکوان دیو در شاهنامه، می توان آشکارا چهره ی اسطوره ای دیو وای بد را به تصویر کشید.
    کلید واژگان: اسطوره, رستم, اکوان دیو, باد, وای بد}
    Masoumeh Bagheri Hassan Kiadeh
    Having a look at Dehkhoda's lexicon, we are astonished at the existence of the word "Baad" (wind) in the structure of names of Iran's villages. These names demonstrate the importance of the word "wind" in Iranian thought. It is obvious that believing in holiness and respecting the world's elements and nature's epitome have been common in all primitive tribes. Water, wind, earth and fire have their own importance and special worship. Iranian angel of wind, named Vay, has also been a God great, mighty, eternal and life-giving on one hand and deadly and warrior on the other hand. Vay is a two-dimensional God: benefactor and at the same time ominous since it is the god of both life and death.Civilization and culture of a nation follows two ways in its developmental course to get out of the stage of various legends and myths: it either removes gradually the impure elements to reach the more abstract concepts or versifies its legends and myths to be more rational for the reader. Both processes can be observed in Shahnameh which goes continuously from myth toward epic. Our past myths have been perpetuated in epics of Shahnameh.Therefore, studying the story of Akvan Div in Shahnameh, the mythical figure of bad Vay div (demon) can be obviously depicted.
  • معصومه باقری حسن کیاده
    گرشاسب شخصیتی اسطوره ای است که به دلیل گناهی ناشناخته، در روایات ایرانی محکوم به از دست دادن جاودانگی خویش می شود و جسمش در دشت پیشین کابل زیر خروارها برف پنهان و دور از دیده ها پوشیده می ماند، تا در روز رستاخیز دوباره برخیزد و ضحاک را که از زندان خویش در کوه دماوند گریخته است، بکشد و جهان را از شر وی خلاص کند. ولی روانش بسیار نادم و پشیمان در برزخ به سر می برد و راه به بهشت نبرده است. روایات به جا مانده از او، درباره ی چگونگی گناه وی هیچ اطلاعی به ما نمی دهند. در این مقاله سعی شده است تا گوشه های تاریک این اسطوره بازسازی شود.
    کلید واژگان: گناه, گرشاسب, مادر سالاری, ایزد شهید شونده, شهادت, رستاخیز}
    Masoumeh Bagheri Hassan Kiadeh
    A mythical character, Garshasb is according to Persian narrations, bound to loose his eternal life due to an unknown sin. His body is covered under tons of snow in the plain of Kabul far from the eyes of the people until the day of resurrection when he rises and kills Zahak who has fled from his jail in mount Damavand and by this he frees the world from Zahak’s vices.Yet his soul remains in the state of inter-world in regret and penitence and cannot enter the paradise. The remaining narratives do not reveal much about his sin. In this article endeavor is done to cast light on the dark corners of the myth.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال