به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

معصومه طاهریان قادی

  • فهیمه طاهرکوهی*، محمد شریفی، معصومه طاهریان قادی

    اسماء بنت عمیس از راویان رسول اکرم| و امیرالمومنین× است. نام او در کتب رجالی معروف شیعه؛ همچون رجال نجاشی و رجال طوسی و نیز کتب رجالی اهل سنت؛ همچون مسند حنبل، سنن نسائی، موطا و همچنین سایر منابع روایی معتبر انعکاس یافته است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به واکاوی شرح حال اسماء بنت عمیس می پردازد. هم چنین تعداد و موضوعات روایاتی که وی با عنوان راوی اصلی در منابع فریقین بوده، مورد بررسی قرار گرفته است و این نتیجه به دست آمد که اسماء نزد رجالیان فریقین مدح شده است و روایاتش نیز مورد توجه فریقین بوده است. از وی 23 روایت در حوزه های اعتقادی، فقهی، اخلاقی و فضائل حضرت زهرا÷ در منابع شیعی و 33 روایت در حوزه های اعتقادی و فقهی در منابع اهل سنت بر جای مانده است. همچنین او دارای 4 روایت مشترک در منابع فریقین است. بیشترین گستره موضوعات روایات نقل شده از وی، درباره حدیث منزلت، ازدواج حضرت فاطمه (س)، رد الشمس و شهادت جعفر طیار است. از نظر اعتبار نیز روایات مشترک اسماء بالاترین درجه اعتبار را در بین روایات وی داراست؛ اما با توجه به قرائن تاریخی در نقل حضور اسماء در شب زفاف حضرت زهرا (س)، احتمال تصحیف نام اسماء از سلمی وجود دارد

    کلید واژگان: اسماء بنت عمیس, وثاقت اسماء, روایات اسماء, زنان راوی
  • معصومه طاهریان قادی، سید محسن موسوی*

    اعتبارسنجی روایات در اعصار مختلف با تفاوت هایی همراه بوده است. متاخران شیعه از زمان علامه حلی، اولین مرحله از بررسی روایات را سنجش سندی قرار داده اند، همین امر موجب ضعف تعداد قابل توجهی از روایات شده است؛ ازاین رو محدثان متقدم، به تساهل در بررسی های سندی روایات متهم گردیده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، میزان و نحوه به کارگیری بررسی های سندی را در نزد شیخ صدوق مورد مطالعه قرار داده است. در نزد صدوق، بعد از بررسی های کتاب شناسی، سنجش سندی بر سنجش متنی اولویت داشته است. وی در بررسی های سندی، به اتصالات سند، مذهب، وثاقت و عدم انفراد راوی توجه کرده است. وی کذب و وضع را سبب بی اعتباری روایت دانسته، اما سایر ضعف های سندی را تنها در صورت تعارض موجب طرد روایت برشمرده است. در صورت حکم بر صحت سند حتی در حالت تعارض نیز حکم بر طرد روایت نداده و آن را با تغییر دلالی پذیرفته است.

    کلید واژگان: شیخ صدوق, اعتبارسنجی, سند روایات, رجال
    Ma′Sūmi Ṫahirīyān Ghādī, Siyyid Muḥsin Mūsawī *
    Introduction

    Validation of traditions in different ages has been associated with differences. The late Shiites since the time of ′Allāmi Ḥillī have considered the first stage of examining hadiths to be Isnad evaluation, this has caused the weakness of a significant number of hadiths. Therefore, the early traditionists have been accused of tasāhul in Isnad investigations of hadiths (1). One of the prolific predecessors who has many hadith works in the 4th century is Sheikh Ṣadūq, who is also accused of not paying attention to the traditions sanad in the hadiths. Therefore, examining the position of the sanad in the validation of Sheikh Ṣadūq becomes important.

    Materials and Methods

    The present study has studied the extent and manner of using sanad reviews in the presence of Sheikh Ṣadūq with a descriptive-analytical method. For this purpose, the Rijāl opinions and the validation of Sheikh Sadūq were extracted from the books of Rijāl al-Najāshī (2), al-Fihrist Sheikh Ṭūsī (3), al-Rijāl Ibn Al-Ghaḍā′irī (4), Kitāb Man lā Yahḍuruhu al-Faqīh (5), Iˈtiqādāt al-Imamīyyah (6), aL-Khisāl (7), aL-Amālī (8), ˈUyūn Akhbār al-Rizā (9), ‘Ilal al-Sharī’ah (10), Kamāl al-Dīn wa Tamām al-Ni′mah (11), Fazāil al-Ashhur al-Thalāthah (12), aL-Tawhīd (13), Maˈānī al-Akhbār (14). and by analyzing them, the method of validating a sanad with Sheikh Sadūq was obtained.

    Results and Discussion

    Giving importance to the sanad has been one of the imperatives of Hadith for Sheikh Ṣadūq This is evident in his adherence to not mixing the traditions sanad in similar traditions, choosing the most correct Isnad, and mentioning the sanad in full in most of his traditions. The existence of the title of a Rijāl and hadith critic for Ṣadūq is another confirmation of the influence of the Isnad topics in the validation of the tradition in the eyes of this hadith scholar. Its feedback is evident in the distinction of narrators, the unification of different things and the distinction of commonalities, the validation and weakening of traditions, the expression of sect, and the anonymity of the narrator in the Ṣadūq sanads. The way of the involvement of Rijālī information in the validation of Ṣadūq can be traced in two areas: Isnad factors of the validity of hadiths to Ṣadūq and Isnad factors that undermine the validity of hadiths. Ṣadūq sees the weakness of a sanad in Irsāl and Inqiṭā’ of sanad, the impossibility of meeting the narrator and the person narrated from him, And the individuality of tradition from an unreliable person, the individuality of tradition from a reliable person in case of conflict, considers the narrator's lying (absolutely) and other weakness of Rijāl or the corruption of religion under the condition of conflict.  On the opposite side, the plurality of transmitters, the connection of the Isnad, mentions correct sanads as one of the Isnad factors of the validity of hadiths. In the performance of Ṣadūq, after bibliographic reviews, sanad assessment has priority over textual assessment. So that in case of textual conflict between two traditions with a valid sanad, he has not ruled that any of the conflicting parties is not correct and he has tried to accept the parties of the conflict by interpreting and carrying a narrative on the question of negation, specialization, etc.

    Conclusion

    In cases where it is clear to Ṣadūq that the tradition is falsified, he completely rejects the tradition and avoids quoting it؛ However, if it is not certain that the tradition is falsified, the weakness of the sanad alone is not the reason for rejection. In some cases, the weakness of the sanad causes the tradition to be rejected if an unreliable person is alone in narrating it, and in the second case, the tradition with a weak sanad is in conflict with the traditions with a valid sanad but without preference. Preferences such as permission and mention of the cause have been compensating for the weakness of the narrative sanad in the position of conflict. This has caused some weak narrators, narrators of the Sunni or corrupt sect to be present in the authentic sanads, but at the same time, in cases of conflict, it has been specified to reject the traditions of Sunni narrators and have a corrupt sect.

    Keywords: Sheikh Ṣadūq, Validation, Sanad of Hadiths, Rijāl, sources
  • سید محسن موسوی، معصومه طاهریان قادی*، مهدی تقی زاده طبری
    تا قرن هفتم اثری مستقل در علم درایه شیعی تالیف نشد؛ اما کاربرد اصطلاحات حدیث شناختی و درایه ای در بین متقدمان شیعه پشتوانه محکمی برای کاربرد این علم در بین شیعه خواهد بود. کاربرد اصطلاحات حدیثی در آثار حدیثی شیعه تاکنون به خوبی توسط پژوهشگران واکاوی نشده است. این نوشتار با شیوه توصیفی‎تحلیلی درصدد نشان دادن به کارگیری دسته ای از اصطلاحات حدیثی در قرن چهارم هجری است. دستاورد پژوهش نشان از کاربرد پاره ای از اصطلاحات حدیثی در سال ها پیش از تدوین رسمی آن در آثار محدثان شیعی دارد که تعریف امروزین اکثر این اصطلاحات با کاربرد های متقدمان از این واژه ها مطابقت دارد و در برخی موارد کاربرد های مختلف متقدمان از اصطلاحی، خود را در تعدد معانی این اصطلاحات در کتب متاخران نشان داده است؛ اما بااین حال شاهد اختلافاتی در اصطلاحات حدیثی متقدمان و متاخران هستیم که ناشی از تفاوت رویکرد آن ها به بحث های حدیثی و اعتبارسنجی و توسعه علم درایه است.
    کلید واژگان: درایه, مصطلحات حدیث, شیخ صدوق
    Sayyid Mohsen Musavi, Masumeh Taheriyan Ghadi *, Mahdi Taghizadeh Tabari
    Until the 7th century, there has been no independent written work on Dirāyat al-Hadith (comprehension of the hadith) in Shiʿa. Still, the use of the technical terms related to the science of hadith and Dirāyah by earlier Shiite scholars is a major source for identifying the usage of this science in Shiʿa; an issue that has not been fully examined by researchers yet. So, by adopting a descriptive-analytical method, this study aims to show the application of a group of narrative expressions in the fourth century. The results suggest that some of the hadith terms have been used in the Shiite traditionists' works years before their official compilation and today's definitions of most of them are in conformity with their usages by earlier scholars. Also, in some cases, different uses of a term by earlier scholars have appeared in the form of its multiple meanings in the later scholars' works. However, regarding the hadith terms, there are differences between the earlier and later scholars that are due to their different views towards traditional discussions, as well as the validation and development of Dirāyat al-Hadith.
    Keywords: Dirāyah, Hadith terms, Shaykh Ṣadūq
  • معصومه طاهریان قادی*، سید محسن موسوی
    یکی از اتهاماتی وارده بر شیخ صدوق، اثرپذیری بی ضابطه او از مشایخ شیعی عنوان شده است. از سویی دیگر برخی در ذیل روایات منتقله، بهره گیری وی از مشایخ عامه را نیز دلیل ورود روایات ناصحیح عامه به منابع حدیثی شیعه دانسته اند. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی به چگونگی بهره گیری شیخ صدوق از نظرات مشایخش بپردازد تا چارچوب های وی در میزان و حوزه های اثرپذیری از مشایخش را تبیین کند. اثرپذیری شیخ صدوق از مشایخ شیعی در موضوعات رجالی، اعتقادی، تفسیری، لغوی، فقه الحدیثی، نقد الحدیثی و تاریخی بوده است. اما صدوق در این اثرپذیری ضابطه مند بوده و دیدی نقادانه به این نظرات داشته است. هم چنین او در اخذ روایات از مشایخ عامه از پذیرش هر روایتی اجتناب نموده و با اهدافی هم چون اثبات حقانیت شیعه، اقرار آن ها در فضایل اهل بیت (ع)، وحدت بین شیعه و سنی به نقل روایات آن ها پرداخته است اما دید نقادانه خود را نیز در این بین انعکاس داده است. شناخت کافی صدوق بر فقه عامه سبب شده است تا فتاوای صدوق از اثرپذیری از مشایخ عامه مصون بماند. در مباحث غیرفقهی نیز نقل روایات عامه یا در تایید روایات و عقاید شیعه بوده یا در موضوعات کم اهمیت بوده است. مشایخ عامه صدوق در انتقال روایاتی هم چون سهوالنبی، تحریف قرآن و سبعه احرف نیز نقشی نداشته اند.
    کلید واژگان: مشایخ حدیثی, روایات عامه, روایات منتقله, تاثیرات مشایخ عامه, شیخ صدوق
    Masumeh Taherian Ghadi *, Seyyed Mohsen Musavi
    Sheikh Sadūq is accused of his in-disciplined influence from Shiite masters, so that some mention his use of Sunni masters as the reason for entering incorrect narrations into Shiite hadith sources. Based on a descriptive-analytical method, this research intends to show how Sheikh Sadūq uses his masters’ views, explaining his criterion in the extent and areas of influencing from his masters. Finding show that Sheikh Sadūq was influenced by Shiite masters in rijāl, belief, interpretation, lexicography, comprehending hadith, hadith criticism, and history. However, he used to be disciplined in his influence and was critical to their views. He also refrained of accepting any narration from Sunni masters, quoting them in order to prove the legitimacy of Shiite thought, the confession of the virtues of Ahl al-Bayt (AS), and the unity between Shi'as and Sunnis, while reflecting his critical views. Sadūq’s enough knowledge of Sunni jurisprudence caused him not to issue fatwas affected by Sunni masters. In non-jurisprudential issues, his reference to Sunni narrations was either in confirmation of Shiite narrations and beliefs or only in less important issues. Moreover, his Sunni masters did not play a role in transmitting narrations such as Sahw al-Nabī (prophet’s errors), distorting the Qur’an, and the seven letters.
    Keywords: Hadith Masters, Sunni Narrations, Quoted Narrations, Influences of Sunni Masters, Sheikh Sadūq‎ ‎
  • معصومه طاهریان قادی*، سید محسن موسوی

    در دوران متقدم روش های مختلفی برای دریافت حدیث وجود داشته است که از آن ها به شیوه های تحمل حدیث یاد می شود. در سنت اخذ حدیث، طریق تحمل در اعتبار حدیث موثر بوده است. اگرچه اجازه، مکاتبه و وجاده به عنوان طرق تحمل حدیث، از اعتبار پایین تری نسبت به سماع و قرایت برخوردار بوده، اما این طرق در آثار حدیثی شیخ صدوق به کار گرفته شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی کاربرد و اعتبار این سه طریق نزد صدوق را مورد مطالعه قرار داده تا پایبندی وی در ذکر طرق و تاثیرگذاری آن بر اعتبار روایات را نمایان سازد. نتایج حاصل شده از این پژوهش نشان می دهد که اجازه در دو نوع مطلق و مقرون با سایر طرق تحمل حدیث، از درجه اعتبار متفاوتی برخوردار بوده است و تنها اعتبار اجازه مطلق محل بحث است. صدوق به دلایل عدم دسترسی به شیخ یا عدم زمان کافی برای سماع حدیث، متوسل به روش های اجازه مطلق و مکاتبه شده است. وی در اکثر موارد با لفظ اخبرنا و قیود دیگر بر طریق تحمل غیرمعمول خود، تصریح کرده است. وی قایل به عدم اعتبار وجاده بوده و تنها در نسخه اصلی توقیعات با خط معصوم (ع) وجاده را معتبر دانسته است.

    کلید واژگان: شیخ صدوق, طرق تحمل حدیث, اجازه, مکاتبه, وجاده
    taherian ghadi madumeh *, s. mohsen musavi

    There have been various methods of receiving ḥadīth in the earlier period, which are called methods of tolerating (learning with difficulty, Arabic: تحمل الحدیث) ḥadīth. The method of tolerating (learning with difficulty) through the validity of the ḥadīth has been effective in the tradition of obtaining ḥadīth. Although permission, correspondence and finding (Arabic: وجاده) as ways of tolerating ḥadīth have a lower validity than listening and reciting, but these methods have been used in the ḥadīth works of Shaykh al-Ṣadūq. This research has studied the application and validity of these three methods using descriptive-analytical method before Saduq to show his adherence in mentioning the methods and its effect on the validity of narrations. The results of this study show that permission in two absolute and conjugated (connected) types with other methods of tolerating the ḥadīth has a different degree of validity and only the validity of absolute permission is the subject of discussion. Al-Ṣadūq has resorted to the methods of absolute permission and correspondence due to lack of access to al-Shaykh or lack of time to listen to the ḥadīth. He has stipulated (clarified) through his unusual tolerating method with the word [we were informed, Arabic: اخبرنا, Romanized: ukhbirnā] and other statements in most cases. He believed in the invalidity (the lack of credibility) of finding (Arabic: وجاده) and has considered the finding valid only in the original version of the scripts (Arabic: التوقیع, Romanized: al-tawqī‘āt) with the Infallible's (al-Maʿṣūm) handwriting.

    Keywords: Shaykh al-Ṣadūq, Methods of ḥadīth tolerating, Permission, Correspondence, Finding (Arabic: وجاده)
  • معصومه طاهریان قادی، سید محسن موسوی

    در بررسی‏های سندی، عناوین متعدد یک راوی و اشتراک یک اسم بر مصادیق مختلف، از موانع شناسایی هویت راویان است. هدف از این پژوهش شناخت عنوان سلیمان بن جعفر است. این اسم با القاب مختلف در اسناد روایات ذکر شده است. از آن‏جا که تنها عنوان سلیمان بن جعفر الجعفری در کتب رجالی متقدم موجود بوده و مورد توثیق قرار گرفته است، اتحاد سایر عناوین با این عنوان، موجب توثیق آن‏ها می‏گردد. طبق بررسی‏های انجام شده در این جستار، القاب الجعفی، الجوهری، الحمیری با سلیمان بن جعفر الجعفری مشترک است. الجعفری مطلق نیز زمانی که راوی از امام رضا7 باشد، با این راوی متحد است. سلیمان بن جعفر المروزی نیز مصحف از سلیمان بن حفص المروزی است. بنابراین سلیمان بن جعفر مطلق مشترک بین البصری و الجعفری خواهد بود. اما به نظر می‏رسد وقتی سلیمان بن جعفر بدون قرینه ذکر شود، منصرف بر الجعفری است.

    کلید واژگان: سلیمان بن جعفر, تمییز مشترکات, توحید مختلفات, دانش رجال
    Masomeh Taheryan Ghadi, Seyyed Mohsen Mousavi

    While investigating the isnads, 1) various titles of the same narrator and 2) the homonymous state of a name for different cases are among the obstacles against realizing the identity of the narrators. This study aims at knowing the title Sulaymān ibn Ja‘far. This name has been mentioned with different epithets in the isnad of traditions. Since only Sulaymān ibn Ja‘far al-Ja‘farī was mentioned and authenticated in the early rijal books, the unity (and homonymy) of other epithets with it will cause the authentication of them. According to investigations done in this essay, the epithets of al-Ju‘fī, al-Jawharī, al-Ḥimyarī are shared with Sulaymān ibn Ja‘far al-Ja‘fari. The absolute al-Ja‘farī (with no affix-like additions namely, neither preceded nor followed by something), when narrating from Imam Riḍā (the 8th Shi’a Imam) is this very same narrator. Sulaymān ibn Ja‘far al-Marwazī is a muṣaḥḥaf (misspelling, misreading, etc.) of Sulaymān ibn Ḥafṣ al-Marwazī. Therefore, the absolute version of Sulaymān ibn Ja‘far would be a narrator homonymous with al-Baṣrī and al-Ja‘farī. It seems, however, that Sulaymān ibn Ja‘far - when mentioned without an indication (qarīna) - naturally means al-Ja‘farī.

    Keywords: Sulaymān ibn Ja‘far, distinguishing the homonymous names (tamyīz al-mustarakāt), uniting different names of the same narrator (tawḥīd al-mukhtalafāt), Rijal science
  • سید علی اکبر ربیع نتاج، معصومه طاهریان قادی*
    نقلی از جلسه ازدواج امام جواد(ع) با ام الفضل (دختر مامون) و مناظره امام(ع) با یحیی بن اکثم در آن جلسه موجود است. هدف ما بررسی نسخه های موجود این روایت در کتب روایی، تفسیری و تاریخی است تا با مقابله آنها، مصدر یا مصادر اصلی این روایت کشف شود و میزان صحت این واقعه و جزییات مطرح شده در آن تحلیل و بررسی شود. با اثبات این واقعه تاریخی و بازیابی جزییات آن در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و سنی، علم امام به عنوان یکی از دلایل شیعه برای پذیرش امامت ایمه(ع) تایید می شود. بررسی ها نشان می دهد که این روایت، سه منبع اصلی دارد : 1) تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی؛ 2) نقل ابن شعبه حرانی از کتاب علی بن ابراهیم قمی در موضوع تزویج امام جواد(ع) با ام الفضل که البته، به دست ما نرسیده است؛ 3) نقل شیخ مفید در کتاب الارشاد. این روایت در دیگر کتب روایی و حدیثی، به صورت نقل مستقیم یا نقل به مضمون درج شده است که نشان از اتفاق نظر علمای شیعه در باره جزییات این واقعه دارد. تصریح متون تاریخی بر وقوع این ازدواج و ذکر اجمالی این روایت در آثار اهل سنت نیز شاهدی دیگر بر صحت اصل واقعه است.
    کلید واژگان: ازدواج امام جواد(ع), مناظره, مقابله متون, امامت در کودکی
    Seyyed Ali Akbar Rabi Nataj, Masomeh Taherian Ghadi *
    There is an account of the wedding of Imam Jawad and Umm al-Faḍl which, meanwhile, there happenned a debate between the Imam and Yaḥya b. Aktham. This paper aims to investigate the extant versions of the hadith in the Hadith, Tafsir, and historical sources and through the comparison find the main source of the Hadith and the authenticity of the Hadith could be evaluated. Three main sources of this account are 1) the Ali b. Ibrāhīm’s Tafsir, 2) Tuḥaf al-’Uqūl’s narration of Ali b. Ibrāhīm’s monograph on the wedding, which is not extant today, and 3) Shaykh Mufīd’s al-Irshād. The account is narrated in other Hadith books in two types of direct narration or quotation that implies the consensus of Shiite scholars on the event. The affirmation of the historical books in the wedding and the brief report of the event in Sunnite sources are the proof of the authenticity of the account.
    Keywords: Imam Jawad’s wedding, debate, Text comparison, The Imamate in Childhood
  • محمدحسن رستمی، معصومه طاهریان قادی*

    دعا یکی از اسباب معنوی در عالم است، اما گاهی در اجابت آن موانعی ایجاد می شود و عده ای از اجابت دعایشان محروم می گردند. مقاله حاضر با روشی توصیفی-تطبیقی روایات مربوط به عدم اجابت دعا را بررسی کرده است. این روایات گروهی از افراد را نام می برد که دعایشان مورد اجابت قرار نمی گیرد؛ که عبارتند از: عریف (والی حکومت)، عشار (گیرنده مالیات)، داروغه، صاحب طبل و طنبور، شاعر، کسی که زنش را نفرین می کند در حالی که می تواند او را طلاق دهد، فردی که همسایه اش را نفرین می کند در حالی که می تواند خانه اش را تغییر دهد، فردی که پولش را بدون گرفتن شاهد قرض داده و پولش را خورده اند، کسی که بدون تلاش از خدا روزی می خواهد، کسی که در قطع رحم و علیه والدینش دعا کند. علت های عدم اجابت دعا نیز در روایات دیگری آمده است، که با انطباق آن علت ها با روایات مورد بحث، علت استثناء شدن این افراد مشخص می گردد؛ که شامل ظلم، تنبلی و تخلف این افراد از عوامل الهی است. این ها تنها نمونه ای از مصادیق فراوانی هستند که دعایشان مستجاب نمی شود و علاوه بر این ها می توان مصادیق دیگری نیز برای این گروه ذکر کرد.

    کلید واژگان: دعا, استجابت, روایات, قرآن, محرومیت از اجابت
    MohammadHasan Rostami, Masumeh Taherian Ghadi *

    Prayer is one of the spiritual causes in the world. But sometimes in answering it, obstacles are created and some are deprived of answering their prayer. The present article has examined the narrations related to non-answering prayers with a descriptive-comparative method. These narrations name a group of people whose prayers are not answered which are: Arif (governor), Ashar (tax collector), Darogheh owner of drums and tambourine, poet, one who curses his wife while he can divorce her, a person who curses his neighbor while he can change his house, a person who Loaned his money without taking a witness and his money was not returned, one who seeks sustenance from God without effort, one who prays in the severance of kinship and against his parents. The reasons for not answering Prayer are also mentioned in other narrations, which by matching those reasons with the narrations in question, the reason for the exclusion of these people is determined: Which includes the cruelty, laziness, and transgression of these people from the divine factors. And these are just a few examples of prayers that are not answered, and besides, other examples can be mentioned for this group.

    Keywords: Prayer, answer, narrations, Qur’an, Deprivation of Prayer
  • معصومه طاهریان قادی*، سید محسن موسوی، سید علی اکبر ربیع نتاج، مهدی تقی زاده طبری
    یکی از موانع شناسایی هویت راویان در بررسی های سندی، عناوین متعدد راوی در قالب کنیه، لقب و اسم و نیز اشتراک یک اسم بر مصادیق مختلف است. در همین رابطه شیخ صدوق مدعی است «معاذ بن مسلم» و «معاذ بن کثیر» هویت یکسانی دارند. در کتب رجالی، تاریخی و حدیثی برای معاذ بن مسلم، اسامی «الهرا، الفرا، بیاع الهروی و نحوی» و برای معاذ بن کثیر نام های «کسایی، بیاع الاکسیه، صاحب الاکسیه و بیاع الکرابیس» ذکر شده است. از آنجا که برای معاذ بن کثیر برخلاف معاذ بن مسلم، توثیقی در کتب رجالی متقدم وجود ندارد، اثبات اتحاد این دو راوی، موجب توثیق معاذ بن کثیر نیز می گردد. طبق شواهد ارایه شده، عنوان مشترک معاذ بن مسلم در منابع تاریخی و روایی سبب شده است تا برخی متاخران، ویژگی طویل العمر بودن شخصیت تاریخی را به شخصیت روایی سرایت دهند. این پژوهش نشان می دهد با توجه به اتحاد طبقه، شغل، محل سکونت، مقام و شان معاذ بن مسلم و معاذ بن کثیر نزد امام صادق (ع)، صحت ادعای شیخ صدوق تایید می شود و در نتیجه، توثیق معاذ بن کثیر نیز به دست می آید.
    کلید واژگان: مختلفات و مشترکات, رجال, معاذ بن مسلم, معاذ بن کثیر, تمییز, توحید
  • معصومه طاهریان قادی*، سید محسن موسوی، مهدی تقی زاده طبری
    از ویژگی بارز احادیث شیعه انتقال مکتوب آن‏ها ‏است. از این رو یکی از روش‏های اعتبارسنجی نزد قدما، بررسی منابع حدیثی بوده است. شناخت روش‏های موجود در این نوع از اعتبارسنجی، نیازمند بررسی عملکرد قدما است. در این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به ارایه روش‏هایی در تشخیص منابع مکتوب شیخ صدوق و نوع تعامل وی با این آثار پرداخته شده است. اعتبارسنجی شیخ صدوق در حوزه مکتوبات حدیثی قابل تقسیم به سه دسته‏اند: قبول اجمالی مصدر حدیثی، طرد تمام کتاب و قبول بخشی از آثار. در این تقسیم‏بندی‏ها عواملی مانند شناسایی صحت و سقم انتساب کتاب به نویسنده، مشایخ صاحب کتاب، نوع محتوای کتاب، روش تحمل و انتقال کتاب، میزان اعتبار نسخه کتاب و شخصیت راوی کتاب دخیل بوده است. به نظر می‏رسد عوامل موثر بر این دسته‏بندی‏ها بر سایر قدما نیز صدق ‏کند.
    کلید واژگان: کتاب‏شناسی, نسخه‏شناسی, اعتبارسنجی, مصادر شیخ صدوق
    Ma’Soumeh Taheriyan Qadi *, Seyyed Mohsen Mousavi, Mahdi Taqi-Zadeh Tabari
    One of the obvious characteristics of Shi’a hadiths is that they have been transmitted in writing; therefore, for the early scholars one of the validity assessment methods has been the investigation of the hadith sources. Recognition of the existing methods in this kind of validity assessment requires analysis the early scholars’ function. Having applied a descriptive-analytical method this article presents methods of distinguishing the written sources of Shaykh al-Ṣadūq and the kind of his treatment with these works. Shaykh al-Ṣadūq’s way of validity assessment in the field of written hadiths can be divided in three categories: acceptance of the hadith-oriented source on the whole; rejection of the book wholly; and partial acceptance of the work. In these classifications such factors as a) identifying the correctness and incorrectness of the attribution of the book to the compiler, b) teachers and mentors (mashāyikh) of the compiler of the book, c) kind of the book content, d) method of receiving the book and transmitting it, e) validity rank of the copy of the book and f) the personality of the narrator (rāwī) of the book have been instrumental. It seems that the factors influencing in these classifications are true for other early scholars.
    Keywords: Bibliography, codicology, validity assessment, sources of Shaykh al-Ṣadūq
  • معصومه طاهریان قادی*، سید محسن موسوی، سید علی اکبر ربیع نتاج، مهدی تقی زاده طبری

    اعتبار به عنوان یکی از ملاک های مهم گزینش و نقل روایات نزد شیخ صدوق مطرح است، اما این که این ملاک در کلیه روایات و آثار وی، مدنظر بوده، میان عالمان حدیث محل اختلاف است. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی به سامان رسیده، به بررسی میزان اعتبار انواع روایات در آثار شیخ صدوق از نگاه وی پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که وی جدای از کتاب من لایحضره الفقیه که به اعتبار روایات آن تصریح کرده در سایر آثار ملاک های دیگری چون مناسبت با محتوای کتاب و سبک آن نوشتار را لحاظ کرده و درجه اعتبار روایت احیانا در اولویت بعدی وی بوده است. هم چنین از آن جا که موضوع اعتبار در روایات طبی، اعتقادی، تفسیری و اخلاقی بسان روایات فقهی حایز اهمیت نبوده ملاک اصلی انتخاب وی واقع نگردیده است. با این حال، گفتنی است شیخ صدوق در اکثر موارد، روایاتی را برگزیده که «عدم اعتبار» آن ها برای وی محرز نگشته و گاه که به نقل روایت غیر معتبر پرداخته به عدم اعتبار و احیانا دلیل نقل آن تصریح کرده است.

    کلید واژگان: شیخ صدوق, کتاب من لایحضره الفقیه, اعتبار روایات, محتوای روایات
    Masumeh Taherian Ghadi *, Seyed Mohsen Musavi, AliAkbar Rabinataj, Mehdi Taghizadeh Tabari

    Credit is one of the important criteria for selecting and quoting narrations from Sheikh Sadough. However, there is a difference of opinion among the scholars of hadith that criterion has been considered in all their narrations and writings. The present article is descriptive-analytical, that examines the validity of various narrations in Sheikh Sadough’s works from his viewpoint. The findings show that he – except the book "Man la Yahzoror Faghih" which accepts the validity of its narrations - in other works, other criteria such as: occasion with the content of the book and style, consider that article and the credibility of the narrative has probably been his next priority. Also, since the subject of validity in medical, doctrinal, interpretive and moral narrations has not been as important as jurisprudential narrations, the main criterion for his selection has not been established. However, it should be noted that in most cases, Sheikh Sadough has chosen narrations for which "invalidity" has not been established. And whenever he narrates an invalid narration, he refers to the invalidity and possibly the reason for its narration.

    Keywords: Sheikh Sadouq, Man la Yahzoror Faghih Book, Validity of Narrations, Content of Narrations
  • معصومه طاهریان قادی*، سید محسن موسوی، سید علی اکبر ربیع نتاج، مهدی تقی زاده طبری

    حدیث یکی از مهم ترین منابع علوم دینی است که چالش هایی چون نگاه حداقلی در اعتماد به آن وجود دارد. حضور راویان ضعیف، چون محمد بن علی الصیرفی (ابوسمینه)، یکی از دلایل این نوع نگاه است. مقاله حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی دلایل وجود روایات ابوسمینه در آثار محمد بن علی بابویه (شیخ صدوق) را بررسی کرده است. ابن بابویه با دلایل و قراینی، از روایات ابوسمینه در آثارش بهره برده است. اهم آن دلایل عبارتند از: نسبی بودن مفهوم ضعف نزد صدوق، نقد محتوایی روایت، توجه به موضوع روایت، عدم باور به همه منقولات، تقدم کتاب شناسی بر سندشناسی، و تفکیک در نقش راوی. بررسی مورد اخیر نیازمند بازسازی متون کهن حدیثی با استفاده از فهرست ها و نگاه مجموعه ای به اسناد و محتوای روایات است. در این پژوهش منبع مورد استفاده صدوق در اخذ روایات ابوسمینه، بررسی گردید، این نتیجه حاصل شد که اکثر روایات ابوسمینه برگرفته از تالیفات وی نبوده است، به عبارتی او در برخی از روایات موجود، نقش ناقل کتاب حدیثی را داشته و تعدادی از روایات او بعد از تنقیح بزرگان حدیثی به کتاب های بعدی وارد شدند و صدوق از این منابع، روایات را اخذ کرده است و اندکی از آن ها نیز شفاهی به صدوق منتقل شدند.

    کلید واژگان: صدوق, ابوسمینه, روایات ضعیف, راوی, منابع مکتوب, کتاب های حدیثی
سامانه نویسندگان
  • دکتر معصومه طاهریان قادی
    دکتر معصومه طاهریان قادی
    دانش آموخته دکتری رشته علوم قرآن و حدیث، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال