به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

معصومه غیوری

  • معصومه غیوری*، محمدعلی خزانه دارلو

    نفثهالمصدور، نوشته شهاب الدین محمد نسوی خرندزی زیدری به دلیل سبک نگارش و محتوا عمدتا در دو حوزه ادبیات و تاریخ کلاسیک مورد توجه بوده است. با توجه به رویکردهای جدید روایت شناسی و مطالعات بین رشته ای این کتاب می تواند از حوزه مطالعات کلاسیک صرف در عرصه های تاریخ و ادبیات، وارد قلمروهای جدید مطالعات روایت شناسی و نقد معاصر شود. بررسی ژانری و روایت شناسانه نفثهالمصدور، تعبیه انواع ادبی متعددی را در این اثر نمایان می کند. اگرچه به نظر می رسد هریک از این انواع، شامل خودشرح حال نگاری، نامه نگاری و مقامه نویسی، در بافت و بستری از ارجاعات فرامتنی و بینامتنی تاریخی، به گونه ای با یکدیگر ترکیب شده اند که نمی توان به راحتی نفثهالمصدور را در نوع ادبی خاصی محدود کرد؛ اما بررسی ژانری اثر نشان می دهد که چنین نیست. همچنین خوانش از شیوه روایی خاصی که نسوی در بازگویی وقایع برگزیده است متاثر از سنت روایی نثر فنی و زیبایی شناسی قرن ششم این کتاب را در حد یک اثر ادبی صرف محدود کرده و قصدمندی اولیه نویسنده، در پرتو خوانش های فرهیختگان دانشگاهی، نادیده و مخدوش شده است. مقاله حاضر به بحث هایی پیرامون ساختار روایی در نفثهالمصدور و نقد ژانری آن می پردازد تا نشان دهد که این اثر درواقع، از نوع نامه های خصوصی موسوم به اخوانیات است که ذکر برخی اشخاص و وقایع مهم عصر مغول به آن جایگاه و ارزشی تاریخی بخشیده است اما نمی توان و نباید آن را اثری چندژانری محسوب کرد.

    کلید واژگان: ژانر, خودشرح حال نویسی, روایت, اخوانیات, نسوی زیدری
    Masoumeh Ghayoori *, MohammadAli Khazanehdarlou

    For its style and content, Nafsat-al-Masdur, the work of Shahab al-Din Mohammad Nasavi Khorandezi Zeydari, has always been considered as a canonical text in classical history and literature. In line with the new approaches in narratology and interdisciplinary studies, this work moves beyond the traditional classical studies of history and literature and enters into new domains of narratology and contemporary criticism. Genre and narratological studies of Nafsat-al-Masdur present different genres embedded in the work. These genres, such as autobiography, epistolary, and nonfiction, are intertextually intermingled in a historical context and problematize simplistic literary categorizations of Nafsat-al-Masdur. Also, different academic readings, in line with the narration and aesthetics tradition of the sixth century (S. H.), have degraded Nasavi’s peculiar narration style in restating the events to an insignificant piece of literature and deformed his primary objectives. The present article studies the generic and narrative structure of Nafsat-al-Masdur in an attempt to categorize the work as Ekhvaniyat and claims that although it has earned historical recognition due to its treatment of important people and events in the Mongol era, it cannot and should not be regarded as a multi-genric work.

    Keywords: genre, Autobiography, narration, First Person Point of View, and Ekhvaniyat
  • معصومه غیوری*، سپیده اصلاحی

    ضرب المثل ها بخشی از نثر موجز و گزین گویه ها در ادبیات فارسی هستند که علاوه بر  بازتاب فرهنگ جامعه به دلیل ساختار و فرم روایی شان بسیار رایج و تاثیرگذارند. این تحقیق با خوانش انتقادی از مجموعه ضرب المثل های داستان نامه بهمنیاری و فرهنگ بزرگ ضرب المثلهای فارسی با رویکرد زبان شناسی شناختی و تحلیل گفتمان، کوشیده است نگرش طبیعی سازی باورهای نادرست در شکل گیری جایگاه زن در خانواده و جامعه را نشان دهد. تشدید نگرش دو قطبی مرد/ زن در جامعه مردسالار با بار ارزشی، به دوگانگی فرادست/ فرودست دامن می زند. آسیب چنین نگاهی با پذیرش بدیهی و طبیعی آن، زمانی بیشتر نمایان می شود که معیاری برای سنجش رفتار به هنجار و عقل سلیم عرفی شود و کسی درمورد نادرستی و غیرطبیعی بودن آن تردید نکند. از میان انواع کنش های گفتاری و فرم های بیانی، ضرب المثل ها به عنوان کنش گفتمانی پذیرفته شده، فرایند طبیعی سازی این نگرش استعلایی را بدیهی تر جلوه می دهند. باورهایی چون بی وفایی و عدم رازداری زنان، حقیر و ناقص عقل بودن آنان، مترصد فرصت بودن برای خودنمایی، ساخته شدن آنها تنها برای خدمت در مطبخ، فرزندآوری و مسیولیت بزرگ کردن آنان، لزوم زیبایی ظاهری به عنوان امری واجب برای زن و لزوم زود به خانه بخت فرستادندن دختران و موارد متعدد دیگر که در مقاله حاضر فرایند بازتولید و طبیعی سازی شان بررسی و بازبینی می گردد.

    کلید واژگان: ضرب المثل, تحلیل انتقادی گفتمان, طبیعی سازی, هژمونی, آیرونی
    Masoumeh Ghayoori *, Sepideh Eslahi

    Proverbs are a part of concise and selective prose in Persian literature, which, in addition to reflecting customs, habits, beliefs and dominant ideologies and society's culture as a whole, are very common and influential due to their narrative structure and form. This research has been done with a focus on, and critical reading of the collection of proverbs of Bahmanyari's proverbs and The Great dictionary of Persian Proverbs, and the analytical approach of the research is based on cognitive linguistics and discourse analysis. In this review, we tried to show how false beliefs about the position of women in the family and society have been formed and naturalized. This attitude aggravates the male/female binaries in patriarchal society and, in addition, it gives value to this opposition and binary. The value that provokes the superior/inferior binary. The damage of such a valuative view becomes apparent when it appears axiomatic and natural and its acceptance becomes not only axiomatic but also a standard for measuring behavior according to the norm and common sense and no one should have doubts about its incorrectness, unnaturalness and unnecessariness. Among the types of speech acts and rhetorical forms, proverbs as accepted speech acts make the naturalization process of this transcendental attitude more obvious. Beliefs such as women's unfaithfulness and lack of secrecy, their inferiority and lack of intellect, being watchful for opportunities to show off, being made only to serve in the kitchen, having children and being responsible for raising them, the need for external beauty as an obligatory thing for them and the need early marriage for girls and many other cases that the process of their reproduction and naturalization are studied and revised in this subject.

    Keywords: Proverb, Naturalization, Critical Discourse Analysis, hegemony, irony
  • نسرین کریم پور*، معصومه غیوری

    رویکردهای معرفت‌شناختی به ادبیات کودک و نوجوان به جهت طرح مباحث فلسفی و معرفتی در برخی از آثار ادبی این حوزه، از بایسته‌های نقد ادبیات کودک و نوجوان به‌شمار می‌روند. نظریه پدیدارشناسی به عنوان کیفیتی خاص از ظهور آگاهی و معنا، ارتباطی ماهوی با دنیای آگاهی‌های بی‌واسطه کودک دارد. از این‌رو می‌توان به کمک این نگرش، نگاهی دیگرگونه به آثار ادبی حوزه کودک و نوجوان انداخت. به همین منظور در پژوهش حاضر داستانی از حوزه ادبیات نوجوان، نوشته حمیدرضا نجفی با رویکرد پدیدارشناسی هوسرل و همچنین نظریه پدیدارشناسی خواندن آیزر مورد بررسی قرار گرفته‌است. هدف آن است تا در کنار شناسایی و تحلیل مولفه‌های پدیدارشناختی داستان، چگونگی دریافت‌های خواننده نوجوان داستان نیز مورد بررسی قرار گیرد. از این‌رو در این پژوهش بر دو مقوله راوی و خواننده تاکید شده‌است. نتیجه تحقیق نشان می‌دهد این داستان توامان نمایش عبور راوی و خواننده نوجوان از ایستایی اندیشه به تفکر پویا و دست‌یابی به شناخت مجدد و آگاهی متعالی و در نهایت خودشناسی است. هدف آن است تا در کنار شناسایی و تحلیل مولفه‌های پدیدارشناختی داستان، چگونگی دریافت‌های خواننده نوجوان داستان نیز مورد بررسی قرار گیرد. از این‌رو در این پژوهش بر دو مقوله راوی و خواننده تاکید شده‌است. نتیجه تحقیق نشان می‌دهد این داستان توامان نمایش عبور راوی و خواننده نوجوان از ایستایی اندیشه به تفکر پویا و دست‌یابی به شناخت مجدد و آگاهی متعالی و در نهایت خودشناسی است.

    کلید واژگان: پدیدارشناسی هوسرل و آیزر, داستان نوجوان, راوی, خواننده
  • یکی بود یکی نبود
    معصومه غیوری
  • معصومه غیوری*، محمدکاظم یوسف پور، علیرضا نیکویی

    در این مقاله سعی شده است با رویکردی مبتنی بر نظریه های هرمنوتیکی و روایت شناسی پل ریکور و با تاکید بر عامل کنش در ادبیات داستانی و تاریخ، شباهتها و تفاوتهای بخش تاریخیشاهنامه با ادبیات داستانی بررسی شود؛ زیرا به نظر می رسد اگرچه بخش تاریخی شاهنامه می توانست اختصاصا روایتی از نمودهای وقایع و کنشهای تاریخی باشد، صورت بندی فردوسی از کنشها، که در قالبی روایی و داستانی صورت گرفته است، این بخش را آمیزه ای از تاریخ، حماسه، اسطوره و افسانه ساخته است.

    کلید واژگان: شاهنامه و تاریخ, روایت و کنش در داستان واقعی, کنش تاریخی شاهنامه, تحلیل کنشهای شاهنامه
    masoume ghayouri*

    This article, upon adoption of an approach based on theories of Hermeneutics and Narratology of Paul Ricoeur, and upon emphasis on the factor of action in fiction and historical texts, intends to study the similarities and differences of the historical section of acclaimed Iranian Poet, Ferdowsi’s collection of poems, referred to as Shah-Nameh, with fiction. This is because although the historical part of Shah-Nameh could have been a unique account of historical events; the actions enlisted by Ferdowsi, which have been accounted within a narrative and fictional framework, has turned the historical section of Shah-Nameh into a blend of history, epics, legends, and myths.

    Keywords: Shah-Nameh, history, narration, action in real story, historical actions of Shah-Nameh, analysis of events, actions in Shah-Nameh
  • معصومه غیوری*، محمدکاظم یوسف پور
    شاهنامه فردوسی در ادبیات فارسی از جمله کتاب هایی است که تاکنون آبشخور آثار تحقیقی فراوان و همواره مطمح نظر بسیاری از محققان ادبی و غیر ادبی بوده است. ساختار ویژه چندرشته ای این اثر و تنوع و گستردگی روایات آن مجالی برای خوانش هایی متفاوت با کاربست روش های تاریخ باوری، تحلیل گفتمان و روایت شناسی، در عرصه تحقیقات معاصر فراهم آورده است. در این مقاله سعی شده است با جست وجو در سرچشمه های تاریخی، شیوه روایت سازی درباره شخصیت های رستم و گشتاسب و نحوه تاثیر و تاثر آنها در قالب حماسه واکاوی شود. کاربست الگوی چرخه ای در تدوین و سامان دهی روایات تاریخی عمدتا به شکل گیری روایاتی با مضمونی اسطوره ای و حماسی می انجامد که وقایع و شخصیت های تاریخی را در الگوهای زیرساختی از پیش تعیین شده ای، تحدید و استحاله می کند. به همان میزان که شیوه تاریخ نگاری متاثر از الگوی چرخه ای به ابهام سرچشمه های تاریخی وقایع و شخصیت ها، همسان پنداری و تکرار می انجامد، در این شیوه تاریخ نگاری، انتقال خطی وقایع با شگردهای روایت پردازی داستان وار، از آنجا که در سیطره صورت بندی دانایی درک چرخه-ای زمان پرورده شده است، چون تمامی گذشته را انتقال نمی دهد، روایاتی به ظاهر منسجم از وقایعی با سرمنشاهای تاریخی و زمانی متفاوت ارائه می کند. به همین دلیل و با توجه به منظر نوتاریخ باوری، هر روایت تاریخی، داستانی است از گذشته که با گذشته یکسان نیست. در مقاله حاضر پس از تطبیق الگوهای دوگانه از درک زمان، با جریان های معرفت شناسی تاریخ، با استفاده از رویکردهای گفتمانی و روایت شناسی، نحوه تاثیر الگوهای چرخه ای و خطی در روایات مربوط به رستم و گشتاسب و جای گشت آنها نشان داده می شود.
    کلید واژگان: زمان چرخه ای و خطی, گفتمان, روایت, رستم, گشتاسب
    Masoomeh Ghayoori *, Mohammad Kazem Yusofpur
    In Persian literature, Ferdowsi’s Shahnameh has been used as the resource of many researches and an interesting subject for many literary and non-literary scholars. The special multidisciplinary structure of this masterpiece and the diversity and the extent of its narratives provide an opportunity for different interpretations using methods like historicism, discourse analysis and narratology in contemporary research arena. Searching in historical origins, this article aims at studying the way of narrative building in narratives about Rostam and Goshtasb, and they interacted in epic. The use of cyclic pattern in codification and organization of historical narratives mainly leads to the formation of narratives with mythical and epical contents that limits and transubstantiate events and historical characters in the predetermined substructure patterns. As much as the historiography method under the influence of cyclic pattern of time leads to the ambiguity of historical origins of events and characters, identification, and repetition in this method of historiography, the linear transition of events with story-like narrating ploys, provides narratives about events with different historical and temporal origins that appear to be coherent since they are formed under the domination of cyclic perception of time, and they do not transfer the whole past. For this reason, and according to neo-historicism perspective, every historical narrative is a story about the past which is not equal to the past. After matching the dual patterns of time perception with epistemology schools of history, by using discourse and narratology approaches, this article displays how the cyclic and linear patterns influence the narratives related to Rostam and Goshtasb, and their permutations.
    Keywords: Cyclic time, linear time, Discourse, Narration, Rostam, Goshtasb
  • علیرضا نیکویی، بهزاد برکت، معصومه غیوری*
    ظهور چهره اسطوره ای بهرام، پس از بیست سال حکومت مسالمت آمیز یزدگرد، به عنوان اتخاذ موقعیتی راهبردی برای جبران شکاف گفتمانی در جامعه زردشتی قابل توجیه است. سنت روایی زردشتی، بهرام را در گره گاه گفتمانی قرار می دهد و عناصری چون شجاعت، جنگ های داخلی و خارجی و کنش های تاریخی او را با رمزگانی اسطوره ای و حماسی، حول آن می تند. هدف این مقاله، بررسی انتقادی «مرگ یزدگرد» و «تاج ربایی بهرام گور از میان دو شیر» براساس گزارش سه متن (تاریخ طبری، تاریخ ثعالبی و بخش تاریخی شاهنامه فردوسی) است تا زیرساخت های ایدئولوژیک و مناسبات قدرت در نظم گفتمانی روایت ها و راویان آشکار شود. از مقایسه روایت های مربوط به یزدگرد و بهرام می توان به سیطره روایت ایدئولوژیکراویان در بازسازی اسطوره های دینی و احیای آنها در پیکربندی ای تاریخی پی برد. این تحلیل براساس تلفیقی از رویکرد فرکلاف و لاکلو و موفه در تحلیل انتقادی گفتمان صورت گرفته است.
    کلید واژگان: تحلیل انتقادی گفتمان, تاریخ, گفتمان روایی, یزدگرد اول, بهرام گور
    Alireza Nikooi, Behzad Barekat, Masoomeh Ghayoori*
    Emergence of the mythical figure of Bahrām، twenty years after the peaceful kingship of Yazdgerd، is noticeable as a strategic action to fill the discursive gap in Zoroasterian society. The narrative tradition of Zoroasterianism places Bahrām in the discursive knot، and makes elements like courage، inland and outland wars to turn around him. This article intends to perform a critical analysis of “Death of Yazdgerd” and “Snatching the crown between two lions” based on three reports named Tārikh-e Tabari، Tārikh-e Sa’ālebi، and the historical part of Ferdowsi’s Shāhname. The theoretical basis of the research is a combination of Fairclough and Laclau and Mouffe’s reading of critical discourse analysis، and the goal of the study is to reveal the ideological infra-structures and power relations in the discursive order of the narrators and narratives. The comparison between the two narratives related to Yazdgerd and Bahrām implies the dominance of the ideological narrative on reformulation of religious myths and their role on historical configuration of the texts
    Keywords: critical discourse analysis, narrative, history, Yazdgerd I, Bahram V
  • محرم رضایتی کیشه خاله، معصومه غیوری
    شاهنامه، حماسه جاویدان و گران سنگ فردوسی، در اقیانوس ادب فارسی، دریایی است عمیق و بیکران و آکنده از مرواریدهای درخشان فرهنگ ایرانی که کندوکاو درباره آنها از ابعاد مختلف ادبی، تاریخی، اجتماعی، اسطوره ای، آیینی، زبان شناسی، و... می تواند سالها آبشخور پژوهشگران زبان و ادب فارسی باشد. مقاله حاضر به بخش کوچکی از مختصات زبانی شاهنامه؛ یعنی ماضی نقلی و انواع آن اختصاص دارد. ابتدا پیشینه تحقیق به اجمال بررسی شده، سپس الگوهای ساخت این فعل در زبانهای ایرانی باستان، ایرانی میانه و فارسی دری مورد اشاره قرار گرفته است. نهایه براساس شواهدی از شاهنامه و آراء پراکنده پژوهشگران و جمع بندی آنها به معرفی و توصیف نوعی خاص از ماضی نقلی پرداخته ایم که سابقه ساخت و کاربرد آن علاوه بر زبانهای سغدی، خوارزمی و پهلوی، در برخی از گویش های ایرانی امروز نیز دیده می شود.
    کلید واژگان: شاهنامه, ماضی نقلی, فارسی باستان, فارسی میانه, فارسی دری
    The Shahnameh, the precious and eternal epic poem of Ferdosi, in the ocean of Persian literature is a deep and immense sea. It is full of shining pearls of Iranian culture, that studying of them could be used by researchers of Persian language and literature for various dimensions of literary, historical, social, mythical, religious, and linguistics, etc. This subject allocates for little part of linguistic characteristics i.e. present perfect tense and its kinds. Initially the history of research was considered briefly then; the patterns of structure of this verb were studying in the language of ancient Persian, middle Persian and Dari Persian. We eventually, according to samples from the Shahnameh, scattered notions of researchers and their adding up, describe a certain kind of present perfect tense which, its history of structure and application in addition to Soghdi, Khwarizmi and Pahlavi languages, could be recognized at some today Iranian dialects
  • معصومه غیوری
    مثنوی سیرالعباد الی المعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلا می و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متاثر از معراج پیامبر اسلام (ص) و دیگر معراج نامه های پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی ناب ترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سراینده آن است. سیرالعباد سفری در خود و دنیای پر رمزوراز روح انسانی و آکنده از تصاویر سمبلیکی است که ریشه در مخزن عمومی و بزرگ اطلاعات و احساسات انسا نها از تاریخ ازلی آفرینش دارد. سیرالعباد داستان سفر روح، عروج و رستاخیز و تولدی در خلاقیت و تمامیت معنوی است. در این مقاله کوشیده ام با جمع آوردن دیدگاه بزرگان و نظریه پردازان عرصه روان شناسی و اسطوره، تحلیلی در عرصه های عرفان، اسطوره و روان شناسی از این اثر عرضه کنم و نکات مشابه عرصه های فوق و ردپای آنها رادر اثر سنایی باز نمایم. همان طور که در مقدمه مقاله گفته شده است مقصود از این همانندسازی به هیچ وجه تنزل و محدودیت افق معنایی اثر سنایی به یکی از عنوان های مذکور نیست. این مقاله سیرالعباد را در چهار بخش عمده زیر به ترتیب مورد تحلیل قرار می دهد:1. میل بازگشت به سرآغاز (بررسی از دیدگاه اسطوره و عرفان) 2. تفرد و تکامل شخصیت روانی (بررسی سیرالعباد در حیطه علم روان شناسی) 3. آیین گذر قهرمانی یا پاگشایی (تحلیل اثر در عرصه آیی نها و مناسک اسطوره ای) 4. رستاخیز و دور تسلسل (تحلیل بخش پایانی سفر سنایی در معنا دادن به زندگی مادی)
    کلید واژگان: ادبیات عرفانی سنایی, سیرالعباد الی الماد, سفر روحانی, اسطوره شناسی, روان شناسی
    Masoomeh Ghayouri
    The poetic work entitled as the couplet poetry of “Seir-ol-Ebad Elal-Ma’ad” is an interesting work in the field of Islamic mysticism and a story on spirit’s journey to a supernatural world. Although this poetic work is affected by Prophet Mohammad’s Ascent and the previous ascents, it manifests the most pure spiritual and mental maturity of the poet in an elegant and lofty manner. Seir-ol-Ebad Elal-Ma’ad is a journey within self, and the mysterious human spirit; enjoying a high number of symbolic images originated in the general and great treasury of mankind’s knowledge and passion since the creation of universe. Seir-ol-Ebad Elal-Ma’ad is the story of spirit’s journey, the ascent, resurrection and birth in the creation, all in a comprehensive spiritual atmosphere. This article presents an analysis of this work from mystical, mythical and psychological points of view in the following four sections:1.Desire to return to the beginning (analysis through mythology and mysticism)2.Individuality and the evolution of mental characteristic (analysis of Seir-ol-Ebad within the domain of psychology)3.The rite of heroic path or the opening ceremony (analysis of the work in the domain of rites and mythological ceremonies) 4.Resurrection and progression cycle (analysis of the last part of Sanayi’s journey in giving meaning to the materialistic life
سامانه نویسندگان
  • دکتر معصومه غیوری
    دکتر معصومه غیوری
    استادیار رشته زبان و ادبییات فارسی،گروه ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال