مقصود خیام
-
بار معلق رودخانه شامل مواد معدنی و آلی است که در جریان رود به ویژه جریان های آشفته، پخش شده و بدون تماس با بستر تا مسافت های زیادی جابجا می شود. مواد معدنی مشخصا شامل ذراتی در اندازه ی رس تا دانه های ماسه است. بار معلق برحسب غلظت، دبی (جریان جرم رسوب در هر واحد زمانی) که تحت عنوان«بار» از آن یاد می شود و نیز پراکنش اندازه ذرات (نسبت بار به ذراتی با اندازه ای مشخص) تعیین می گردد. ذرات رسی_سیلتی(غالبا به بار شسته معروف هستند) تا حد زیادی براثرفرایند های فرسایشی خارج از مجرای رود خانه شکل می گیرند، به آسانی به حالت معلق در آمده و پس از ترکیب با جریان آب تا مسافت های طولانی به صورت معلق جابه جا می شوند حوضه ی آبریز رودخانه ی دره رود به عنوان یکی از زیر حوضه های رود خانه ی ارس، بخشی از شبکه های زهکشی ارتفاعات شمال باختری ایران را در محدوده استان های آذربایجان شرقی و اردبیل با حجم بالای رسوب به سمت دریای خزر تخلیه می نماید. جریانهای سطحی این حوضه مواد حاصل از تخریب وفرسایش را به اشکال مختلف به سمت سطح اساس حمل می کند که بخشی از آنها شامل نهشته های نرم و بافت ریز به صورت رسوبات معلق می باشد. از طرف دیگر وجود سه سد مخزنی یامچی، سقزچی و سبلان در سطح حوضه لزوم مطالعه وشناخت توان رسوب زایی و فرسایش پذیری این حوضه را با رویکرد بالا بردن عمر مفید سدهای یاد شده، دو چندان می نماید. عدم وجود ایستگاه های هیدرو متری و نمونه برداری غلظت مواد رسوبی در همه زیر حوضه ها و لزوم براورد رسوب در حوضه های فاقد امار از مسائل پیش رو است. بر همین اساس برآورد میزان همبستگی رسوب و دبی درحوضه دره رود و زیر حوضه های آن و هم چنین برآورد میزان رسوبات بارمعلق برای حوضه های فاقد آمار براساس معادلات منطقه ای حاصله ازنتیجه تحقیق ودست یابی به معادله ی منطقه ای رسوب از اهداف اصلی پژوهش حاضر است برای این منظور داده ها واطلاعات مربوط به دبی ورسوب 31 ایستگاه هیدرومتری واقع درحوضه تجزیه وتحلیل گردیده است. مقدار رسوب بارمعلق برآورد شده برای حوضه 7/8 میلیون تن درسال بوده ومیزان دبی ویژه رسوب 624 تن درسال درکیلومتر مربع است. خروجی مدل معادلات منطقه ای برآورد رسوب برای حوضه دره رود و زیر حوضه های رودخانه های قره سو و اهر چای براساس سطح حوضه، طول آبراهه، شیب متوسط حوضه ودبی ویژه رسوب ارائه شده است. بر اساس روابط حاصله همبستگی مقدار رسوب با شیب حوضه معکوس می باشد.همچنین با توجه به محاسبه های صورت گرفته در خصوص بار معلق عبوری در ایستگاه های هیدرومتری در یک دوره ی سی ساله (که با دبی رود خانه همبستگی معنی داری را نشان می دهد) ومحاسبه ی متوسط بار معلق در نقاط مذکور، همبستگی معنی داری بین مورفومتری زیر حوضه های رود خانه دره رود و میزان رسوبات وجود دارد یافته ی اصلی دیگر نیز معادله ی نهائی برآورد رسوب معلق براساس پارامترهای مورفومتری حوضه برای حوضه هایبا مساحت کمتر از 500کیلومتر مربع وبیشتر از 500کیلومتر مربع ارائه شده است.
کلید واژگان: ایستگاه هیدرومتری, حوضه ی دره رود, بارمعلق, دبی ویژه رسوب, مورفومتری حوضه, همبستگی نمائیIntroductionThe suspended load of a comprises mineral and organic matter is dispersed through the flow by turbulence. typically، the mineral load is dominant & Consists of grains ranging is siz from clay up sand grade. The suspeded load is quantified in terms of its concentration، discharge،sediment mass flux Per unit time- also referred to as the “load” -،& Particle-size distribution (pro-portions of the load in given size fractions). Theclay -silt fractions (ofen termed”wash load”) are largely sourced from erosion Processes outside the river channel،being moreeasily suspended، they are well mixed through the flow& travel long distances in suspention. Darehrud basin، as one of subbasin of arax، discharges a high bulk of sedimentsto Caspian sea iran’s northwest mountains that located in Ardabil & eastern Azarbaija provinces. this basin carry materials resulting from denudation in various forms toward base – level which apart of these sediments includes soft & fine texture deposites in form of suspended sediment. On the other hand the existence of three reservoir dams (Yamchi، Saghezchi and sabalan) in this basin makes it necessary to study and recognize the potential of sediment creation and erosion of this with approach of increasing the useful life of mentioned dams. In this research data and information related to discharge and sediment of 31 hydrometry stations that are located in baisn have been analysed. this way that at first darehrud river’ s basin morphometry goes to the place of stations has been calculated and then the correlation equations of sediment and discharge are owned by using existing data and finally the amount of annual sediment for each river has been calculated and has been completed by using FAO method foraperiod of thirty years. The limitation existence consists; lacking hydrometery and sampling from sediment mineral density in throughout basin and necceray sediment estimation in basin lacking statistic. Accordingly،estimate of correlation sediment and and discharge in Dareh Rud basin and subbasin and also estimate of sediments suspended load for the basins lacking statistic according regional eqations base on the result of research and the development of the eqation is one the main objectives of the present study. The amount of estimated sediment of suspended burden for the basin was 8. 7 million ton per year. and amount of discharge specificl of sediment was 624 ton per year in each square kilometer. At least the regional equations of sediment estimate for Darehruod river basin and sub-basins of Qarahsuo and Ahar chay has been presented on the basis of basin area; channel length، and special of sediment. Also according to calculations performed on the suspended load passing at hydrometery stations over a 30-year period (which shows significant correlating with river discharge) and the calculation the average suspended load in the mentioned points، their is asignificant correlation between morphometery subbasins Dareh Rud and river and sediment rate. Finally، the final equation of suspended sediments estimate has been presented on the basis of basin’s morphometry charactristic for basins with less and more than 500 square km area.Keywords: Hydrometric station – Darehrud basin – suspended load – discharge specific sediment_basin's morphometry_mode correlation -
افزایش روزافزون جمعیت شهر نشین و در پی آن گسترش و توسعه فیزیکی شهرها،توجه به چگونگی کنترل توسعه شهرها و لزوم برنامه ریزی برا توسعه آتی شهرها را در راستای اصول توسعه پایدار تبیین میکند. در این تحقیق تعیین مکانها و جهات مناسب توسعه آتی شهر نیر از شهرهای استان اردبیل بر اساس اصول آمایش سرزمین مورد بررسی قرار گرفته است.تعیین اراضی مناسب توسعه شهری از طریق متغیرهای طبیعی مشتمل بر زمین شناسی،درصدشیب،جهات شیبریالتوپوگرافی،فاصله از گسل ها،کاربری اراضی و شکل زمین و با استفاده از روش فرایند سلسله مراتبی(AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)انجام گرفت.بطوری که با استخراج واحدهای محیطی و سنجش آنها بر اساس معیارهای زیست محیطی،توان و استعدادهای بالقوه منطقه براورد گردید و محدوده های مناسب برای توسعه آتی شهر نیز مشخص شد.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد مناسبترین مکان های توسعه شهر در قسمت جنوب محدوده مطالعاتی قرار دارد.همچنین نتایج این مطالعه مشخص نمود که تلفیق فرایند تحلیل سلسله مراتبی و قابلیت سامانه اطلاعات جغرافیایی و استفاده از روش تعیین محدوده مطالعاتی ارنست برگس روش مطوئنی در تعیین مکان های مناسب توسعه شهری می تواند مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد.کلید واژگان: مکان یابی, متغیرهای زیست محیطی, روش ارنست برگس, توسعه پایدار, AHP, GISIncreasing urban population and followed by the physical development of cities, explain how to control the development of towns and cities need to plan for future development based on sustainable development principles. Nir city in Ardabil province was located in 39 km west of Ardabil capital. In this study, locations and directions for future development based on land use planning has been evaluated. Determining of suitable land for development of normal variables using hierarchical process (AHP) in GIS (GIS) was used. These variables include the slope, topography, lithology, distance to faults, underground water depth, land use and the landform. Finally, with extraction of units and environmental assessment based on ecological criteria,potential capability was estimated for development in the study area. The results of this study showed that the most suitable development sites in the study area are located to the south. The results of this study showed that the combination of analytic hierarchy process and the ability of GIS to develop a reliable method to determine a suitable location can be used by researchers.Keywords: site selection, Environmental criteria, Nir City, sustainable development, AHP, GIS
-
در حد فاصل خط تغییر شیب ارتفاعات تالش و دریای خزر و در محدوده ارتفاعی 60-8/28- متری منطبق با مصب رودخانه کرگانرود، نوار باریک ساحلی وجود دارد که تشکیل و تکامل آن در ارتباط مستقیم با جنبش های شدید گسله آستارا و پایین رفتن فرونشست خزر جنوبی از یک طرف و تراکم آبرفت های رودخانه کرگانرود از طرف دیگر، در طول واپسین مراحل کواترنر پسین یعنی هولوسن است. دلتای کرگانرود بزرگ ترین و وسیع ترین دلتای موجود در محدوده بین آستارا- اسالم است. وسعت این دلتا و پیشروی آن در دریای خزر بیانگر وسعت زیاد حوضه تامین کننده نهشته های آن و همچنین حجم زیاد مواد فرسایش یافته و حمل شده به وسیله رودخانه کرگانرود در طول کواتر نر پسین است. تکامل این دلتا به عنوان یکی از زیر سیستم های ژئومورفیک ساحلی دریای خزر در ارتباط با عوامل زمین ساختی و تغییرات آب و هوایی بوده است. بدین ترتیب که در دوره های بین یخچالی که با پسروی دریای خزر همراه بوده، دلتا از نوع فرایند غالب جریان رود بوده و به سرعت گسترش یافته، اما در طول مراحل یخچالی که با افزایش قابل توجه سطح آب دنبال گردیده تغییر روند داده و به صورت دلتای با عملکرد غالب امواج تغییر مورفولوژی داده است. این پژوهش بر پایه مشاهدات مستقیم میدانی و مطالعه عکس های هوایی 1:55000، نقشه های توپوگرافی1:50000 و زمین شناسی1:250000 و 1:100000، تصاویر ماهواره ای 1:100000 استوار بوده و برای تهیه نقشه های موجود در متن پژوهش نیز از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است.
کلید واژگان: تغییراات آب و هوایی, کواترنر پسین, دلتای گرگانرود, تحولات مورفولوژیک, فرایندهای هیدرومورفودینامیکBetween Thalesh mountain knick and Caspian sea and also, elevation limit – 28/8 – 60 meters in accordance with Kargunrud river estuary there is narrow coastal strip, whose formation and evolution is in direct connection with movement of Astara fault and attenuation of south Caspian depression on the one hand and the accumulation of alluviums of Kargunrud river on the other during the late Quaternary namely Holocene. Kargunrud Delta is the largest and most comprehensive existing delta in the scope between the city of Astara and Asalem.The Extent of this delta and its progress in Caspian sea represents the vastness of the basin providing many of the deposits as well as its high volume of material eroded and transported by the Kargunrud river during the late quaternary. Evolution of this delta as one of subsystems Coastal geomorphic of the Caspian sea has been in relation with tectonic and climatic change. Thus in the interglacial period which had coincided with the regression of Caspian sea the delta of the river Flow was the dominant type of process and has quickly spread, but during glacial periods which has been followed by changing trends and significant increases in sea levels change geomorphologically as delta with dominant performance of the waves.
-
در منتها الیه ضلع خاوری فلات آذربایجان و در بطن توده های کوهستانی تالش، سبلان و بزغوش چاله زمین ساختی هموار و مرتفعی با عنوان «دشت اردبیل» جای گزیده، که از ویژگی های مورفولوژیک منحصر به فردی برخوردار است. فرو افتادگی این چاله و سد شدگی آن به وسیله گدازه های آتشفشانی سبلان و تخلیه روان آب های جاری در سطح دامنه های کوهستانی به سمت آن باعث گردیده که در طول کواترنر به عنوان یکی از چندین دریاچه بارانی فلات آذربایجان تبدیل گردد. با توجه به اختلاف ارتفاع مکانی زیاد دشت با کوهستان های پیرامونی و تاثیر پذیری منطقه از تحولات محیطی بویژه تغییرات آب و هوایی کواترنر و فعالیت های آتشفشانی سبلان، پدیده ها و اشکال متعددی، از قبیل نهشته های دریاچه ای، جریان های گلی آتشفشانی یا لاهار و مخروط افکنه ها در فصل مشترک دشت و کوهستان های مجاور پدید آمده که به طور متوالی و دوره ای بر روی همدیگر قرار گرفته اند. بعد از تثبیت این وضعیت اشکال جدیدی در داخل اشکال قدیمیتر به وجود آمده، که عمده ترین آنها دره های رودخانه ای و پادگانه های آبرفتی است. شناسایی این اشکال و تعیین سهم آن ها در امر برنامه ریزی و آمایش سرزمین هدف اصلی مطالعه حاضر است. اساس این پژوهش بر پایه مطالعات و مشاهدات میدانی بوده، در آن از نقشه های توپوگرافی 50000: 1، 250000: 1 و زمین شناسی 100000: 1 و 250000: 1، عکس های هوایی 55000: 1 سال 1334 و همچنین تصویر ماهواره ای 250000: 1 و برای تهیه نقشه های موجود در متن پژوهش نیز از نرم افزار GIS استفاده شده است.
کلید واژگان: تکامل ژئومورفولوژیک, چاله زمین ساختی, دریاچه بارانی, اردبیل, جریان های گلی آتشفشانی, آمایش سرزمینIn 16. 3. 1384 a relatively large landslide occurred in connective highway in Ardabil province between Nir and Sarab (Saien defile). Due to the landslide، nearly 1km above the mentioned road was ruined and then many human and financial damages occured. The different factors have played an important role in this landslide such as: geological factors (lithology and structural)، soil thickness and texture، vegetation coverage percentage، land use، the rate of the ups and downs and slopes and then groundwater. We tried to study this area to find the instability rate in various parts which is possible to prevent in future. For this purpose، and based on Anbalagan method، at first the whole area was divided into 32 parts; then، effective factors in landslide per parts were evaluated separately، and its numerical value was provided and finally all the values were added up to get the total value. Based on the obtained values، the map of landslide risk was designed for the whole area. The study of this map indicates that the whole area has been divided into five parts for landslide risk. Upper risk was 10. 5 km square or 23 percent of the whole area located around Balkhly river. The area with higher risk was 24. 6 percent; the area with middle risk formed 2. 1 percent، area with low risk was 18 percent and the area with the lowest was 14. 75 percent. -
استان اردبیل در شمال غربی کشور ایران با دارا بودن جنگل های سر سبز و خزان شونده منحصر به فرد همچون جنگل های فندقلو در ارتفاعات باختری باغرو داغ، و چشمه های بهشتی و آبگرم های معدنی ر دامنه سر سبز سبلان، مشکین شهر، سرعین و دومین قله مرتفع ایران، سبلان سر افراز با ارتفاع 4835 متر و واقع شدن در بزرگراه استان گیلان، زنجان و آذربایجان شرقی به عنوان یکی از جاذبه های طبیعی در ایران شناخته شده، این استان همه ساله پذیرای میلیون ها نفر توریست و گردشگر داخلی و خارجی بوده و یکی از قطب های گردشگری کشور محسوب می شود. در این تحقیق که بر پایه مشاهدات و مطالعات میدانی استوار است به منظور بررسی عوامل تاثیر گذار بر روی ایمنی حمل و نقل، و ارتباط آنها با عوامل توپوگرافی و پدیده های اقلیمی، اعمال روش هایی در طراحی راه ها، مشخص ساختن نقاط حادثه خیز و آسیب پذیر در محیط GIS در محور قدیم و جدید اردبیل – سراب و بررسی هر کدام از عوامل محیطی و تهیه نقشه های مختلف محیطی شده است تا بر اساس یافته های به دست آمده بتوان راه کار مناسبی جهت کنترل و کاهش تصادفات و مدیریت راه ها در شرایط مختلف اقلیمی ارائه نمود. با بررسی پارامتر های اقلیمی موثر بر روی ایمنی حمل و نقل از طریق اخذ آمار اطلاعات روزانه، ماهانه، سالانه ایستگاه های هواشناسی در محور اردبیل – سراب برای یک دوره ده ساله (1378-1387) و همچنین اخذ آمار تصادفات از پلیس راه نیروی انتظامی استان های آذربایجان شرقی و اردبیل برای یک دوره 4 ساله (1388-1385) با استفاده از نرم افزار Excel و نمودارها تنظیم و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج ذیل به دست آمد: - پدیده یخبندان و لغزندگی که نتیجه بارش برف و باران است در محور اردبیل – سراب از عوامل مهم تاثیر گذار روی تصادفات می باشد. - پدیده یخبندان و عامل انسانی با تصادفات جاده ای محور مورد مطالعه رابطه معنی دار دارد. - بیشترین تصادفات در محور مذکور مربوط به آبان ماه فصل پاییز در نیمه دوم سال و مرداد ماه فصل تابستان در نیمه اول سال است. چنانچه مشارکت مردمی با رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و رعایت توصیه های ایمنی و آموزش در نحوه رانندگی در شرایط یخبندان و مه و بارش و همچنین رفع ایرادات محور مذکور با نصب علام هشدار دهنده و حضور به موقع عوامل راه داری و اورژانس، پلیس راه صورت پذیرد می توان به کاهش خسارت های جانی و مالی در تصادفات جاده ای محور اردبیل – سراب در حد چشمگیری امیدوار بود.کلید واژگان: اقلیم, توپو گرافی, حمل و نقل, تصادفات جاده ای, محور اردبیل - سرابArdebil is in northwest of Iran. Ardebil set in Gilan, ZanJan and Azarbayejan Highway and have unique nature and because of this; Ardebil is one of touristy and recreative pivot of Iran. This research based upon field study and experience. For investigating of affecting factors on transportation safety, the researcher consider to; methods doing in road designing, phenomenon area recognizing, investigation of environmental factors and preparation of different maps. By investigation of climatic parameters via daily information statistic derivation of aeroology station (in ten years period) and accident statistic derivation of rural police (four years period) and by Excel software, several diagrams and tables designed for studying and analyzing. We can reach branded reducing in financial and fatal damaging of road accident with: people incorporative with legality and considering to safety and driving behaviors in bad atmospheric situation: also with roads fault remedy with warning signs setting and emergency forces appearing.Keywords: climate, topography, transportation, road accidents, Sarab, Ardebil road
-
یکی از راه های مهم برای مقابله با خطر سیلاب، خشکسالی و کم آبی، پخش سیلاب در آبخوان است. این تحقیق، به منظور ارزیابی طرح پخش سیلاب در محدوده پایین دست ایستگاه آبخوان تسوج واقع در شمال دریاچه ارومیه و حوضه های آبخیز مشرف به شهر تسوج و روستاهای انگشتجان و امستجان انجام شد. این ایستگاه در سال 1376 تاسیس گردیده است. بارش متوسط سالانه حوضه 362.3 میلی متر و تبخیر و تعرق متوسط سالانه 5/989 میلی متر است. مساحت حوزه آبخیز در بالا دست ایستگاه هیدرومتری 5590 هکتار و مساحت عرصه پیشنهادی پخش سیلاب 3000 هکتار می باشد. اهداف مورد نظر در این تحقیق بررسی اثرات پخش سیلاب بر افزایش میزان کمیت پوشش گیاهی و تغذیه سفره های آب زیرزمینی در ایستگاه پخش سیلاب تسوج می باشد. برای اندازه گیری تغییرات سطح اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی پایین دست ایستگاه از دو تصویر ماهوارهای لندست TM (1992)، ETM2002 و 2006 و نرم افزار های مربوطه استفاده شده است. تفسیر تصاویر به روش هیبرید یا تفسیر چشمی بر روی صفحه مانیتور انجام شد. نتایج حاصل از بررسی های تصاویر ماهواره ای نشان داد که میزان پوشش گیاهی در طول سال های بهره برداری از 18 % در قبل از بهره برداری از پروژه آبخوانداری به 43/34 % در سال 1384 افزایش یافته است. میزان درصد خاک بدون پوشش نیز در طول نه سال روند کاهشی را نشان داد. بررسی تغییرات سطح سفره آبهای زیرزمینی اراضی پایین دست با استفاده از نقشه های پیزومتری چاه های منطقه نشان می دهد که علیرغم خشکسالی های اخیر، افت قابل ملاحظه ای مشاهده نشده و از سوی دیگر افزایش نسبی نیز در آبدهی چاه های منطقه ایجاد شده است. افزایش پتانسیل آبی منطقه و به تبع آن افزایش نسبی در سطح اراضی کشاورزی از آثار مستقیم احداث ایستگاه آبخوان بوده و لازم است که برای بررسی های اقتصادی به آثار غیر مستقیم احداث ایستگاه نیز پرداخته شود. بررسی هیدروگراف واحد دشت تسوج نشان دهنده 10 متر افت آب زیرزمینی در طول سال های 73 تا 80 می باشد. ولی بعد از سال 1380 یعنی بعد از آب گیری پروژه پخش سیلاب، سطح آب زیرزمینی افت نکرده و در حال تعادل بوده است.
کلید واژگان: آبخوان تسوج, تصاویر ماهواره ای و GIS, تغذیه سفره های آب زیر زمینی, پوشش گیاهی, چاه های پیزومتریTerritory, Volume:5 Issue: 19, 2008, PP 1 -10One of the methods for water supplying and control of drying and flood is theapplication of water flooding. The work reported here was conducted at theexperimental station located in Tassuj plain, 110 km north-west of Tabriz in thenorthern of Oroumiye lake, situated between 45°18 to 45° 33E and 38° 15 to 38° 24 N,with an average annual precipitation of 362.3 mm, and average annual evaporation of989.5 mm. The study basin has an area of 5590 km2 with 3000 km2 on which floodspreading is possible. The aims of this research are investigation of efficacy of FloodSpreading Project (FSP) on vegetation cover and recharge of groudwater in Tassujstation. Remote sensing and GIS systems are effective and efficient techniques inwatershed management and investigation flood distribution in plains. After preparingmentioned parameters in GIS environment (using Arc GIS software), digital maps andtwo satellite images TM (1992) and ETM (2002, 2006) of the study area from floodspreading of Tassuj was used. Images were interpretated by Hybrid or optic method oncomputer monitor. The results were indicated that vegetation cover increased afterFlood Spreading Project equal 18% to 34% in 1378 to 1384 year. Bare soil decreasesin 9 years at last too. Deposit of drying, groundwater level does not decrease but alsodischarge of wells was increased. Study of unit hydrograph of Tassuj plain wasdeterminated that groundwater level decreases equal 10 meters in 1373 to 1380 butafter flood spreading in the1380 year it increased.
Keywords: Groudwater, Flood Spreading Project (FSP), Recharge, Remote Sensingand GIS, Tasouj, vegetation cover -
اصطلاح برفساب برای توصیف آن دسته از فرآیندهای ژئومورفولوژی به کار می رود که در اثر حضور دائمی یا طولانی مدت برف در مکانی بوجود می آیند و برای توجیه منشاء و نحوه تشکیل بعضی از لندفرم ها به این فرآیند توسل می جویند. دامنه شرقی سبلان با توجه به جهت گیری جغرافیایی آن، ارتفاع زیاد، جهت باد غالب، نوسان درجه حرارت روزانه و سالانه؛ برف به عنوان یک عامل ژئومورفیک عمل نموده و در ایجاد و توسعه بسیاری از اشکال و پدیده های ژئومورفولوژی نقش اولیه و اساسی ایفا می کند. با توجه به اهمیت چنین تغییراتی در منطقه یاد شده و همچنین برای پاسخ گویی به سؤالات بی شماری در زمینه علل و نحوه تشکیل بعضی از اشکال و وقوع برخی از پدیده ها در سطوح دامنه ها، در مقاله حاضرسعی شده است که، فرآیندهای نیواسیون، اشکال مرتبط با نیواسیون و به طور کلی نقش فرآیندهای نیوال در تغییر چهره دامنه شرقی سبلان مورد بررسی قرار گیرد. کلید واژه ها: برفساب، رگولیت، چاله های هوازده، تکه های برفی، ترموسیرک.
کلید واژگان: برفساب, رگولیت, چاله های هوازده, تکه های برفی, ترموسیرک -
حوضه سعید آباد چای یکی از حوضه های دامنه شمالی توده کوهستانی سهند در منطقه شمال غرب کشور است. مساحت این حوضه حدود 215 کیلومتر مربع بوده و از زیر حوضه های آجی چای می باشد که به دریاچه ارومیه می ریزد. در این مطالعه برای تحلیل مقادیر بارش، خطوط همبارش متوسط، همچنین خطوط همبارش با دوره برگشت های 25 و 100 سال تهیه شده است.
با عنایت به این که تعیین عوامل موثر بر رواناب نظیر تبخیر – تعرق، چالاب، برگاب، نفوذ و وضعیت رطوبتی خاک مشکل می باشد؛ با انتخاب دوره های بلندمدت، که تقریبا تاثیر عوامل گوناگون در این دوره ثابت است، مقادیر جریان تخمین زده می شود.
برای بررسی ارتباط بارش و رواناب سالانه و فصلی حوضه سعیدآباد چای از دوره آماری مشترک بارش و دبی سال های آبی (50-49) الی (76-75) به غیر از سال آبی (75-74) (به جهت در دست نبودن آمار) استفاده شده است. جهت حصول مدل های حاکم بر بارش و رواناب سالانه و فصلی حوضه آبریز سعیدآباد چای از انواع مدل های بارش – رواناب از جمله مدل های فرآیند ساده، معادله سری های ساده زمانی، مدل چند جمله ای، مدل خطی ساده SLM، مدل ضریب جریان با تغییرات فصلی استفاده گردیده است، که در اکثر موارد چند جمله ای های درجه سوم و دوم برازش بهتری نسبت به سایر معادلات نشان می دهند.
کلید واژگان: رواناب, بارش, مدل فرآیند ساده, حوضه, توزیع احتمالاتی, دوره ی برگشتSaeed–Abad – Chay basin is one of the basins which is situated in the northern hillside of the Sahand Mountains ranges in north-west of Iran. The area of this basin is about 215 square kilometers and is a sub-basin of Aji–chay which leads towards the orumiyyeh Lake.In this study, medium isorain lines and also isorain lines with return periods of 25 and 100 years, have been prepared for the purpose of analyzing the amount of rainfall.Regarding the difficulty of determining the effective elements on run off such as evaporation, transpiration, cesspool storage, interception, infiltration and the moisture of the soil, long –term period was selected to estimate the amount of run off since the effect of various elements is approximately constant in this period.To study the relationship between seasonal and annual rainfall and run off of Saeed–Abad Chay basin, the statistical period of common rainfall and run off in (1970-1971) to (1996-1997) has been used except for (1995-1996) because of unavailability of statistics. To obtain models prevailing on seasonal and annual rainfall and run off of Saeed–Abad Chay basin, different kinds of models have been used such as: simple process model, simple temporal series model, multisentential model, simple linear model (SLM), and run off coefficient model with seasonal changes. In most cases, second and third degree multi-sentential have revealed a better fitting comparing with the other equations. -
توده کوهستانی الوند همدان با جهت شمال غربی - جنوب شرقی در غرب ایران واقع شده است. جبهه شمالی این توده تحت تاثیر مرفولوژی، تکتونیک و عوامل مختلف به شدت ناپایدار شده است. با استفاده از تعیین نرخ فرسایش و یا به وسیله عوامل مؤثر در ساختارهای ژئومرفیک می توان میزان ناپایداری دامنه های آن را ارزیابی کرد. جهت انجام چنین تحلیلی از داده های ژئومرفولوژی استفاده شده است. به منظور ارزیابی مرفولوژی پرتگاه ها و تحول پسروی جبهه شمالی توده کوهستانی الوند، منطقه مورد نظر به دوازده زیر حوضه تقسیم و شاخص مرفومتریک از قبیل میل یافتگی، عقب نشینی موازی، جانشینی، گردشدگی، شکل سینوسی جبهه کوهستان، تسطیح شدگی، گرادیان رودخانه، شاخص نسبت پهنای دره به عمق، شاخص مخروط افکنه ها و شاخص تقارن توپوگرافی و... محاسبه و در کنار یکدیگر به عنوان شواهد و مدارکی مهم جهت شناسایی مناطق مرفودینامیکی فعال به کار گرفته شده است. ارقام حاصله از محاسبه شاخص ها بیانگر شدت فعالیت مرفودینامیک و فرسایش در زیر حوضه های مختلف منطقه و ناپایداری دامنه شمالی الوند است. وجود شیب های فراوان از نوع (W.L.S) نه تنها موجب تحول دامنه ها شده، بلکه منجر به تشدید فرآیندهای جانشینی، میل یافتگی، عقب نشینی موازی و گردشدگی گردیده که با تغییر مرفولوژی دامنه با فرایند جانشینی شروع و با گذشت زمان به گردشدگی خاتمه می یابد. از شواهد دیگر مرفودینامیک فعال منطقه که نشانه ای از تحول و پسروی جبهه شمالی الوند محسوب می شود وجود تپه های مسدود کننده، سطوح مثلثی شکل و شکل سینوسی جبهه شمالی کوهستان الوند است. وضعیت سینوسی جبهه شمالی الوند گاهی به شکل خطی و گاهی نیز به شکل منحنی - خطی (بر روی نقشه) است که بیانگر تحول و پسروی منطقه بوده که فاصله بندی حوضه های زهکشی مجاور، زمان و پنای محدوده کوهستان الوند تاثیر پذیرفته است. به نظر می رسد که ویژگی های ژئومرفولوژی جبهه شمالی الوند تحت تاثیر حاکمیت سیستم فرسایشی پریگلاسیر موجب تحول و پسروی آن شده است.
کلید واژگان: الوند, مرفولوژی, پرتگاه, میل یافتگی, عقب نشینی موازی, جانشینی, گردشدگی, سطوح مثلثی شکل, تسطیح شدگی -
توده کوهستانی میشوداغ در شمالغرب ایران و در ضلع شمالی دریاچه ارومیه واقع است. این کوهستان در ضلع شمالی خود، به دشت مرند که در جهت شرقی - غربی کشیده شده است، منتهی می شود. گسل مورب لغز شمال میشو و شاخه های فرعی آن، مهمترین نقش را در مرفولوژی دامنه شمالی میشوداغ و جبهه کوهستانی مشرف به دشت مرند ایفا نموده اند. حرکات عمودی گسلهای منطقه علاوه بر آثار خود آنها در داخل کوهستان، در پراکندگی، تکامل و مرفولوژی سطح مخروط افکنه ها تاثیر عمده ای داشته اند. بوجود آمدن مخروط افکنه های چند بخشی در منطقه، نتیجه عملکرد گسلهای منطقه بوده است. اثر فعالیتهای تکتونیکی، حتی رسوبات کواترنر آغازین را نیز خمیده کرده و موجب بوجود آمدن مخروط افکنه های تو در تو (تلسکوپی) در منطقه شده است. قسمت فعال مخروط افکنه ها در میشو شرقی در راس و در میشو غربی در حاشیه یا پایین دست آنها قرار گرفته که نشانگر عملکرد متفاوت تکتونیک در دو بخش دامنه شمالی میشو می باشند. شکل منحنی های میزان سطح مخروط افکنه ها در میشو شرقی و برخی مخروط افکنه های میشو غربی هیچگونه اثری از عمل فعالیتهای تکتونیکی را نشان نمی دهد و منحنی های میزان آنها بخشی از یک دایره را تشکیل داده که راس مخروط افکنه ها بر مرکز دایره منطبق است. در بقیه مخروط افکنه های میشوغربی، منحنی های میزان بخشی از یک بیضی را تشکیل می دهند که نوعی کشیدگی در سطح مخروط افکنه در اثر فعالیتهای تکتونیکی را نشان میدهد. بدین ترتیب اثرات عملکرد تکتونیک در میشو شرقی در جبهه کوهستانی و در بخش غربی در سطح مخروط افکنه ها بیشتر مشهود است و لذا می توان مرفولوژی مخروط افکنه ها را به عنوان شاخصی برای ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی بکار برد.
کلید واژگان: تکتونیک, مورفولوژی, مخروطه افکنه, میشو داغ
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.