منیر دودی
-
سابقه و هدف
عفونتهای ادراری عوارض قابل توجه و هزینه های بالایی دارند و میتوانند منجر به مرگ و میر شوند. درمان مناسب بدلیل مقاومت دارویی بالا، با چالش مواجه شده است. هدف از پژوهش حاضر بیوسنتز نانوذرات اکسیدروی / پوست موز و بررسی اثر ضدباکتریایی آن بر باکتریهای اوروپاتوژنیک مقاوم به چند دارو در کودکان زیر دو سال می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه بیونانوذرات اکسیدروی/ پوست موز به روش شیمیایی مرطوب سنتز شد و مشخصات ساختاری، اپتیکی، مورفولوژیکی و اندازه ذرات با استفاده از پراش اشعه ایکس، طیف جذبی فرابنفش و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت. جهت شناسایی باکتریهای مقاوم به چند داروی مسبب عفونت ادراری در کودکان از آزمونهای بیوشیمیایی و روش Colony-PCR استفاده شد. خواص ضدباکتریایی نانوذرات سنتز شده با روش آگار دایلوشن مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هابا توجه به نتایج XRD، SEM و UV-Vis، اکسیدروی سنتز شده دارای ساختار شش وجهی با اندازه 100 نانومتر و دارای جذب در طول موج 258 نانومتر بود. سویه های باکتریایی اشریشیا کلی، پروتیوس میرابیلیس و کلبسیلا پنومونیه ی اوروپاتوژنیک مقاوم به چند دارو با استفاده از خصوصیات مرفولوژی، بیوشیمیایی و مولکولی شناسایی شدند. نتایج آزمونهای ضدباکتریایی نشان داد که بیونانوذرات اکسیدروی/ پوست موز در غلظت 6/0گرم بر لیتر بر همه باکتریها موثر بود.
نتیجه گیرییافته های این پژوهش نشان داد که بیو نانوذرات اکسیدروی/پوست موز دارای اثر ضد باکتری موثری بر علیه باکتریهای مسبب عفونت ادراری مقاوم به چند دارو در کودکان زیر دو سال بود.
کلید واژگان: عفونت دستگاه ادراری, مقاومت دارویی, بیوسنتز, اکسیدروی, Iau ScienceAim and BackgroundUrinary tract infections have significant complications and high costs and can lead to death. Appropriate treatment has been challenged due to high drug resistance. The aim of the present study was the biosynthesis of zinc oxide nanoparticles/banana peel on multi-drug resistant uropathogenic bacteria in children under two years of age.
Material and methodsIn this study, bionanoparticles of zinc oxide/banana peel were synthesized and the structural, optical, morphological, and particle size characteristics were investigated using X-ray diffraction, ultraviolet absorption spectrum, and scanning electron microscopy. Biochemical tests and Colony-PCR technique were used to identify bacteria. The antibacterial properties of the synthesized nanoparticles were evaluated by the Agar dilution method on isolated bacteria.
ResultsAccording to the XRD, SEM, and UV-Vis results, the synthesized zinc oxide had a hexagonal structure with a size of 100 nm and absorption at a wavelength of 258 nm. Bacterial strains of Escherichia coli, Proteus mirabilis and Klebsiella pneumoniae multidrug-resistant Uropathogenic bacteria were identified using morphological, biochemical, and molecular characteristics. The results of antibacterial tests showed that bionanoparticles of zinc oxide/banana peel at a concentration of 0.6 g/L were effective against all bacteria.
ConclusionThe findings of this research showed that zinc oxide/banana peel bio-nanoparticles had an effective antibacterial effect against multi-drug resistant UTI bacteria in children under two years of age.
Keywords: Urinary Tract Infections, Drug Resistance, Biosynthesis, Zinc Oxide, Iau Science -
مقدمه
عفونت های واژینال مادران در زمان بارداری، می تواند یک تهدید برای سلامت جنین و همچنین باعث افزایش شانس رخداد سقط جنین باشند. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی توزیع فراوانی استرپتوکوکوس آگالاکتیه در ترشحات واژن زنان با سابقه ی سقط جنین در مقایسه با گروه شاهد بود.
روش هادر این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی، مجموعا 220 نمونه از ترشحات واژن زنان دچار سقط جنین و شاهد جمع آوری گردید. شناسایی جدایه های باکتریایی با استفاده از کشت و روش های بیوشیمیایی انجام شد. سپس آزمون آنتی بیوگرام جدایه ها به کمک روش انتشار دیسک در آگار کربی بایر انجام گرفت.
یافته هادر مطالعه ی حاضر، 20 جدایه استرپتوکوکوس آگالاکتیه (3/64 درصد در گروه شاهد و 14/54 درصد در گروه مبتلا به سقط) از نمونه های ترشحات واژن جداسازی گردید. جدایه ها بالاترین حساسیت را به آنتی بیوتیک های سفتریآکسون (30 میکروگرم) و ونکومایسین (30 میکروگرم) و بالاترین مقاومت را به کلیندامایسین (2 میکروگرم) و تتراسایکلین (30 میکروگرم) داشتند. بر اساس نتایج مشخصات دموگرافیک بیماران، بیشترین فراوانی سقط جنین به گروه های خونی + Aو +B تعلق داشت. عفونت ادراری در 55 درصد، کمبود ویتامین D در 60 درصد، و استرس منجر به سقط در 75 درصد از زنان عفونی با استرپتوکوکوس آگالاکتیه بود.
نتیجه گیریاسترپتوکوکوس آگالاکتیه در واژن زنان با سابقه ی سقط جنین، 5/3 برابر شایع تر از زنان سالم، مشاهده گردید. عواملی از جمله استرس بالای بیماران، کمبود سطح ویتامین D و عفونت های مکرر ادراری در دوران بارداری می تواند منجر به افزایش احتمال خطر سقط جنین در زنان شود. بیشترین مقاومت ها در گروه های آنتی بیوتیکی بتالاکتام (پنی سیلین)، ماکرولیدها (اریترومایسین)، لینکوزآمیدها (کلیندامایسین)، و تتراسایکلین مشاهده شد.
کلید واژگان: استرپتوکوکوس آگالاکتیه, سقط جنین, عفونت واژن, مقاومت آنتی بیوتیکیBackgroundVaginal infections of mothers during pregnancy can be a threat to the health of the fetus and also increase the chance of abortion. This study aimed to investigate the frequency distribution of Streptococcus agalactiae in the vaginal secretions of women with a history of abortion compared to the control group.
MethodsIn this descriptive-analytical study, a total of 220 samples of vaginal secretions from women who had abortion and controls were collected. Bacterial isolates were identified using culture and biochemical methods. Then, the antibiogram test of the isolates was performed using the disk diffusion method in Kirby-Bauer agar.
FindingsIn the present study, 20 isolates of Streptococcus agalactiae (3.64% in the control group and 14.54% in the abortion group) were isolated from vaginal secretions samples. The isolates had the highest sensitivity to the antibiotics Ceftriaxone (30 μg) and Vancomycin (30 μg) and the highest resistance to Clindamycin (2 μg) and Tetracycline (30 μg). Based on the results of the demographic characteristics of the patients, the highest frequency of abortion belonged to blood groups A+ and B+. Urinary tract infection in 55%, vitamin D deficiency in 60%, and stress led to abortion in 75% of women infected with S. agalactiae.
ConclusionS. agalactiae was observed in the vagina of women with a history of abortion, 3.5 times more common than healthy women. Factors such as the high stress of patients, deficiency of vitamin D levels, and frequent urinary infections during pregnancy can lead to an increase in the risk of abortion in women. The highest resistances were observed in Beta-lactam (Penicillin), Macrolides (Erythromycin), Lincosamides (Clindamycin), and Tetracycline antibiotic groups.
Keywords: Streptococcus agalactiae, Abortion, vaginal infection, Antibiotics resistance -
Background & Aim
The unfettered usage of antibiotics has engendered a mounting resistance of bacteria to these agents, thereby necessitating the discovery and development of novel compounds and medications to a greater extent than previously. The focal point of this research was to explore the chemical constituents of acetone and methanol-extracted samples of Cupressus sempervirens and Juniperus excelsa, as well as their potential inhibitory actions against a prevalent food-borne pathogen.
Experimental:
This experimental investigation was conducted on standard strains of Staphylococcus aureus (PTCC 1430), Bacillus cereus (PTCC 1431), Listeria monocytogenes (PTCC 1298), Escherichia coli (PTCC 1399), and Shigella dysentery (PTCC 1188). Following the preparation of methanol and acetone extracts derived from Juniperus excelsa and Cupressus sempervirens using Clevenger apparatus, the antimicrobial efficacy was assessed by both qualitative agar well diffusion method and quantitative macrodilution method. The active constituents present in the methanol and acetone extracts of the plants were identified by gas chromatography-mass spectrometry (GC/MS) analytical method. Means were compared with Duncan's test at the 5% probability level.
ResultsThe findings of this investigation pertaining to the antimicrobial potency of the extracts, ascertained via the qualitative agar well diffusion method, indicated its efficacy against Gram-positive strains including S. aureus and B. cereus. The methanol extracts of the J. Excelsa were found to produce smaller inhibition zones on the tested bacteria compared to other plant extracts. The highest sensitivity to the acetone extract of C. sempervirens and J. excelsa observed in S. aureus and B. cereus. The extracts obtained from the two plant did not demonstrate any discernible impact on the Gram-negative bacteria that are commonly associated with foodborne pathogens. The findings obtained through gas chromatography-mass spectrometry (GC/MS) indicated the presence of efficacious components such as Benzene 1,2,4,5-tetramethyl, and Cyclopropane cyclopenta in J. excels extract. The acetone extract of J. excelsa showed more potent antimicrobial constituents than its methanolic counterpart. It is anticipated that in forthcoming times, the acetone extract derived from this botanical specimen may be employed to prevent bacterial-induced foodborne illnesses.
Recommended applications/industries:
Duo to the existence of a range of bioactive compounds in the acetone extracts obtained from C. sempervirens and J. excels, these extracts have the potential to be used against the development of foodborne infections and diseases caused by bacterial agents.
Keywords: Cupressus sempervirens, Juniprus excelsa, Foodborne diseases, Antimicrobial agents, plant extract -
بیماری های گیاهی چه به صورت همه گیری های نامنظم و چه آسیب های منظم اثرات مخربی بر گیاهان و عملکرد آنها می گذارند. باکتری هایی نظیر اروینیا، پکتوباکتریوم و کلبسیلا دارای محدوده میزبانی بسیار گسترده ای بوده و می توانند برای تعداد زیادی از گیاهان زینتی و زراعی نقش بیماریزایی داشته باشند یا حتی یک رابطه بیماریزای همزیستی با گیاه برقرار کنند. این دسته باکتریهای مولد انواع بیماری های گیاهی قادرند بر روی غده های بذری و جامعه میکروبی خاک اثر بگذارند. این مطالعه با هدف بررسی و تحلیل مولکولی پاتوژن های همزیست خاص مرتبط با گیاه شبدر ایرانی از منطقه شهرضا در بخش جنوبی اصفهان انجام شد. در این تحقیق، نمونه های گیاه شبدر ایرانیTrifolium resupinatum که دارای ساختار ریشه های گره دار بودند، ابتدا جداسازی و سپس جهت غربالگری از نقاط مختلف منطقه جنوب اصفهان (شهرضا) جمع آوری و به آزمایشگاه تحقیقاتی واحد فلاورجان منتقل شدند. از محیط کشت مخمر مانیتول آگار برای شناسایی اولیه ایزوله ها استفاده شد. پس از آن نمونه های باکتریایی با استفاده از تستهای مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و مولکولی (روش کلنی-PCR) مورد شناسایی قرار گرفتند. یافته های این مطالعه ویژگی های مولکولی سه گونه مجزا به نام های اروینیا کریزانتمی، پکتوباکتریوم کاروتووروم و کلبسیلا اکسی توکا را مشخص کرد. نتایج نشان داد که دو گونه اول یک رابطه بیماریزای همزیستی با گیاه شبدر ایرانی T. resupinatum نشان دادند، در حالی که گونه دوم تهدیدی برای سلامت انسان به عنوان یک پاتوژن بود.
کلید واژگان: باکتری های بیماریزا, همزیستی, گیاه شبدر, رفتار فنوتیپک, رفتار ژنوتیپیکPlant diseases have a significant impact on plants and their crop yields, causing extensive epidemics and recurrent damages that result in profound negative effects. Bacteria such as Erwinia, Pectobacterium, and Klebsiella have a very wide host range and can play a pathogenic role for a large number of ornamental and agricultural plants or even establish a symbiotic relationship with the plant. This group of bacteria that cause all kinds of plant diseases are able to affect seed tubers and the soil microbial community. The objective of this investigation was to identify and classify the distinct symbiotic pathogens associated with Trifolium resupinatum plants obtained from the Shahreza region located in the southern part of Isfahan, Iran. In this investigation, T. resupinatum specimens harboring nodular root structures were initially identified and subsequently retrieved from various locations in the southern region of Isfahan (Shahreza), before being transported to the laboratory. The Yeast Mannitol Agar (YMA) medium underwent a cultivation procedure, subsequent to which the bacterial samples were subjected to molecular identification utilizing morphological and biochemical tests. Additionally, the colony-PCR technique was employed to achieve definitive identification. This study examined the molecular features of three distinct species namely Erwinia chrysanthemi, Pectobacterium carotorum, and Klebsiella oxytoca. It was revealed that the former two species exhibited a symbiotic pathogenic relationship with the T. resupinatum plant, while the latter species posed a threat to human health as a pathogen.
Keywords: Pathogenic bacteria, Symbiotic, Trifolium resupinatum, Phenotypic, Genotypic traits -
مقدمه
پسماندهای الکترونیکی به بقایای دستگاه های الکترونیکی گفته می شود که بدون پردازش در خاک دفن می شوند و حاوی مواد سمی مانند فلزات سنگین هستند. سرب، یکی از فلزات سنگین موجود در بسیاری از کالاهای الکترونیکی است که در صورت عدم پردازش صحیح کالاها، در خاک جمع می شود و سمیت ایجاد می کند و ممکن است در غلظت های بسیار کم به موجودات زنده آسیب برساند؛ بنابراین هدف از این مطالعه بررسی جذب زیستی سرب توسط باسیلوس تروپیکوس جداشده از خاک های حاوی پسماندهای الکترونیکی در اصفهان بود.
مواد و روشها:
در این مطالعه مقطعی، نمونه گیری از خاک های آلوده چندین منطقه از تپه های گردنه زینل اصفهان انجام شد که محل دفن پسماندهای الکترونیکی است و پس از اندازه گیری دما، pH، TOC و میزان فلزات در نمونه خاک ها، جداسازی باکتری های مقاوم به سرب، انجام و میزان رشد باکتری ها در غلظت های 5 تا 35 میلی مولار سرب بررسی شد. سپس حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) تعیین شد. بررسی مورفولوژی، آنتی بیوگرام و شناسایی مولکولی باکتری مدنظر به روش کلنی - واکنش زنجیره ای پلیمراز، انجام و جذب زیستی باکتری با ICP-OES ارزیابی شد؛ درنهایت، به منظور ارزیابی ساخت نانوذرات سرب الگوی XRD، تصاویر SEM و EDS سنجش شدند. داده های خام حاصل با نرم افزار SPSS، آزمون آماری Independent t-test شد.
نتایجبراساس یافته های این پژوهش، pH خاک مورد ارزیابی 4/9، دمای آن 8/27 درجه سانتی گراد، TOC نمونه 8/1 درصد و میزان سرب خاک براساس آنالیز ICP-OES برابرppm 4/658 سنجش شد که به طور چشمگیری بالاتر از حد طبیعی بود. سویه باکتریایی جداسازی و شناسایی شده دارای 69/99 درصد قرابت ژنتیکی با باسیلوس تروپیکوس بود که توان بالایی در حذف زیستی سرب (35/56 درصد) داشت. نتایج الگوی XRD، SEM و EDS نشان دهنده تبدیل فلز سرب جذب شده به نانوذره بودند.
بحث و نتیجه گیری:
با توجه به اینکه باسیلوس تروپیکوس جداسازی شده در این پژوهش، مقاومت و جذب بالایی را نسبت به سرب از خود نشان داد، در آینده پس از حذف ژن های مقاومت در برابر آنتی بیوتیک ها، می توان از این سویه به عنوان گزینه مناسبی برای حذف زیستی این فلز از پسماندهای الکترونیکی و سایر پسماندهای صنعتی استفاده کرد.
کلید واژگان: باکتری مقاوم به سرب, بیوسنتز نانوذره, پسماندهای الکترونیکی, جذب زیستیIntroductionElectronic wastes are the remnants of electronic devices buried in the soil without processing and contain toxic substances such as heavy metals. Lead is one of the heavy metals in many electronic goods that, if not properly processed, can cause toxicity in the soil and may harm living things in very low concentrations. Therefore, the aim of the present study was to investigate the biosorption of lead metal by Bacillus tropicus isolated from soils containing electronic wastes in Isfahan.
Materials and MethodsIn this cross-sectional study, sampling of contaminated soils in several areas of the Zainal Pass hills of Isfahan, which is the landfill of electronic wastes, was performed. After measuring the temperature, pH, TOC, and the amount of metals in the soil sample, lead-resistant bacteria were isolated. The growth rate of bacteria was evaluated at concentrations of 5 to 35 mM of lead. Then, the minimum inhibitory concentration (MIC) and the minimum bactericidal concentration (MBC) were determined. The morphology, antibiogram, and molecular identification of the bacteria were performed by colony-polymerase chain reaction method and bioabsorption of bacteria was evaluated by ICP-OES. Finally, XRD, SEM images, and EDS were evaluated to investigate the fabrication of lead nanoparticles. The raw data were analyzed by SPSS software, using an independent t-test.
ResultsBased on the findings of this study, the pH of the evaluated soil was 9.4, its temperature was 27.8 ° C, the TOC of the sample was 1.8%, and the amount of soil lead was measured at 658.4 ppm based on ICP-OES analysis. It was significantly higher than normal. The lead-resistant bacterial strain isolated to lead had 99/69% genetic affinity with Bacillus tropicus, which had a high biological removal potential (56.35%) of lead metal. The XRD, SEM, and EDS results showed the conversion of adsorbed lead metal to nanoparticles.
Discussion and ConclusionConsidering that Bacillus tropicus showed high resistance and adsorption to lead metal, it can be a suitable option for the bio-removal of lead from electronic and other industrial wastes in the future after the removal of antibiotic resistance genes.
Keywords: Lead-resistant bacteria, Nanoparticle biosynthesis, Electronic waste, Biosorption -
جوامع میکروبی جایگاه مهمی در عملکرد و بهره وری اکوسیستم های کشاورزی دارند. جنس تاکسونومیک سودوموناس گروهی از گونه های باکتریایی را در بر می گیرد که می توانند شراکت های سودمند متقابلی را با گیاهان مختلف ایجاد کنند. هدف از این مطالعه تعیین و جداسازی سویه های سودوموناس بدست آمده از خاک ریزوسفر گیاه بادرنجویه M. officinalis بود. علاوه بر این، بررسی خصوصیات مورفولوژیکی M. officinalis که با سودوموناس استاندارد و ریزوسفری تیمار شده بود، انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 3 گروه مختلف بودند: تلقیح سودوموناس ریزوسفر با غلظت CFU/ml 109 و 106، تلقیح استاندارد سودوموناس با غلظت CFU/ml 109 و 106 و گروه کنترل که فاقد باکتری بود. برای جداسازی موثر باکتری ها از محیط کشت تخصصی مانند محیط King B استفاده شد. نتایج بیوشیمیایی و مولکولی نشان داد که سویه جدا شده سودوموناس آیروژینوزا بود. تیمار استاندارد سودوموناس با غلظت CFU/ml 109 بیشترین طول ریشه 24.1 سانتی متر را نشان داد، در حالی که تیمار فاقد حضور سودوموناس کمترین طول ریشه را با 12.9 نشان داد. تیمارهای با سودوموناس آیروژینوزا ریزوسفری بیشترین مقادیر را برای طول ساقه و همچنین وزن ریشه و ساقه نشان دادند. در این میان تیمار شاهد کمترین اندازه گیری را برای این ویژگی های ذکر شده به دست آورد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تاثیر سودوموناس آیروژینوزا ریزوسفری بر رشد و کیفیت گیاه بادرنجویه M. officinalis قابل توجه بوده و در نتیجه رشد کمی و کیفی گیاه افزایش یافته است و بیشترین مقدار طول و وزن ریشه از طریق تلقیح باکتری با سودوموناس آیروژینوزا به دست آمد.
Microbial communities occupy a significant position in the functioning and productivity of agricultural ecosystems. The taxonomic genus Pseudomonas encompasses a group of bacterial species that can establish mutually beneficial partnerships with different plants. The objective of this study was to ascertain and isolate Pseudomonas strains that were obtained from the rhizosphere soil of M. officinalis. Furthermore, an examination was conducted on the morphological characteristics of M. officinalis that had been treated with standard and rhizospheric Pseudomonas. The experimental treatments consisted of 3 different groups: a rhizosphere Pseudomonas inoculation with a concentration of 106 and 109 CFU /ml, standard Pseudomonas inoculation with a concentration of 106 and 109 CFU /ml, and a control group that did not contain any bacteria. To effectively separate bacteria, specialized culture medium, such as the King B medium, were employed. The biochemical and molecular result revealed that the isolated strain was Pseudomonas aeruginosa. The standard Pseudomonas treatment with a concentration of 109 CFU/ml exhibited the greatest root length of 24.1 cm, while the treatment lacking the presence of Pseudomonas displayed the lowest root length of 12.9. Treatments with rhizospheric P. aeruginosa showed the greatest values for stem length, as well as root and stem weight. Meanwhile, the control treatment resulted in the lowest measurements for these mentioned characteristics.
Keywords: Melissa Officinalis, Plant growth, Rhizobacteria, Pseudomonas aeruginosa -
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات نانوذرات دی اکسید تیتانیوم بر برخی از باکتریهای مقاوم به چند دارو و سپس برکبد موشهای نر نژاد ویستار انجام شد. در این مطالعه تجربی، نانوذرات بشکل کروی و بقطر nm 20، بروش هم رسوبی سنتز و اثر ضد باکتریایی آن بر چند سویه باکتری با روش های انتشار چاهک در آگار و ماکرودایلوشن ارزیابی شد. فعالیت آنزیمهای کبدیALT،ALP AST و بافت کبد در موش ها مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه مقایسه شد. نتایج نشان داد این نانوذرات در غلظت 640 (میلی گرم بر لیتر) قادر به مهار رشد سویه های بالینی و استاندارد سودوموناس آیروژینوزا، انتروکوکوس فاسیوم و استافیلوکوکوس آریوس بود . این غلظت از نانوذرات بر فعالیت آنزیمهای کبدی (AST، ALP) کاهش معنی داری همراه با برخی اختلالات در ساختار بافت کبد ایجاد کرد. یافته-های این پژوهش نشان داد که رشد برخی از باکتریهای بیماری زا تحت تاثیر این نانوذرات متوقف گردید. ولی پس از تزریق درون صفاقی به موش ها باعث کاهش فعالیت آنزیمهای کبدی و ناهنجاری های بافتی شد.
کلید واژگان: نانوذرات TiO2, ماکرودایلوشن, آنزیم های کبدی, چاهک پلیت, موش ویستارThe main objective of the current study was to investigate the effects of titanium dioxide nanoparticles on some Multi-Drug Resistant (MDR) bacteria and consequently, on the liver of male Wistar rats. In this experimental study, nanoparticles in the form of spheres of 20 nm in diameter were synthesized through co-precipitation method, and their antibacterial effect on several bacterial strains was evaluated based on agar well diffusion and macrodilution methods. In addition, the activities of liver enzymes, i.e., ALT, ALP, and AST, and liver tissues in the mice were examined. The obtained data were compared using one-way ANOVA. The results confirmed the ability of these nanoparticles with the concentration of 640 (mg/L) to inhibit the growth of clinical and standard strains of Pseudomonas aeruginosa, Enterococcus faecium, and Staphylococcus aureus. In the case of the activities of liver enzymes AST and ALP, the mentioned concentration of nanoparticles caused a significant decrease in the structure of liver tissue with some disorders. The findings of this study revelaed that these nanoparticles halted the growth of some pathogenic bacteria. However, after intraperitoneal injection into the mice body, the mentioned nanoparticles reduced the activity of liver enzymes and tissue abnormalities.
Keywords: Titanium dioxide nanoparticles, Macrodilution, liver enzymes, Well plate, Wistar rats -
مقدمه
پیدایش مقاومت Escherichia coli به آنتی بیوتیک های معمول در بیماران دارای زخم سوختگی، به یک چالش جدی و بحث برانگیز در بیمارستان های سوانح و سوختگی ایران تبدیل شده است. ظهور هرچه بیشتر مقاومت دارویی از سوی پاتوژن های عفونی، زمینه ساز مطالعه بیشتر ماهیت فاژهاست و مقوله فاژتراپی به طور چشمگیری می تواند با این بحران پیش رو مقابله کند؛ بنابراین، هدف از این تحقیق در فاز اول، جداسازی و شناسایی بیوشیمیایی و مولکولی Escherichia coli مقاوم به آنتی بیوتیک و ایجادکننده عفونت های زخم های سوختگی است و در فاز دوم، جداسازی فاژهای اختصاصی باکتری های این زخم ها و سپس ارزیابی ویژگی های مورفولوژیکی فاژ و بررسی محدوده میزبان بود.
مواد و روش هادر این بررسی، جمعا 50 ایزوله باکتریایی از بیمارستان های تخصصی سوانح و سوختگی شهرهای اصفهان، یزد، تهران و رشت جداسازی شدند که در میان آن ها، شناسایی دقیق و بررسی پروفایل مقاومت آنتی بیوتیکی توسط روش انتشار دیسک در آگار صورت گرفت. تکثیر ژن کدکننده 16S rRNA با استفاده از تکنیک PCRانجام گردید؛ سپس محصول PCR برای تعیین توالی به آزمایشگاه ژن آزما ارسال شد. به منظور جداسازی فاژهای احتمالی، برداشت نمونه از فاضلاب خام (ورودی تصفیه خانه شمال) اصفهان در ایران صورت گرفت. بررسی مورفولوژی فاژ توسط TEM، شمارش پلاک های فاژی و ارزیابی محدوده میزبان برای این باکتریوفاژ انجام و گزارش شد.
یافته هاتوالی 16S rRNA باکتری در NCBI با [MW844043] Accession Number قرار گرفت. فاژ اختصاصیPφBw-Ec01 به طور فراوانی قادر به عفونی کردن باکتری های Escherichia coliمقاوم بود. میکروسکوپ الکترونیTEM نشان داد که فاژ ایزوله شده ویروس بدون دم و dsRNA و متعلق به خانواده Cystoviridae با پروتوتایپ 6ɸ است. فاژ لیتیک PφBw-Ec01 میزان اثربخشی بالایی را در جلوگیری از رشد باکتری Escherichia coli سویه ADB_66-1 در این مطالعه داشت.
بحث و نتیجه گیرینتایج این گزارش مبین آن بود که Escherichia coli جداشده از زخم سوختگی بیماران بستری، مقاومت نسبتا بالایی به گروه عمده ای از آنتی بیوتیک های معمول داشته است. فاژ مطالعه شده در این تحقیق می تواند یک انتخاب خوب و گزینه مناسب برای کنترل و مهار این گونه پاتوژن های مقاوم در زخم سوختگی بیماران بستری باشد. امید است که با تحقیقات گسترده تر درباره هویت و مطالعه میزان اثربخشی سایر باکتریوفاژها، لیز باکتریایی حاصل از تاثیر فاژها را بررسی کرد تا بار میکروبی ناشی از پاتوژن های مقاوم و عفونت زا را کاهش داد و بتوان به عنوان یک عامل کمک درمانی موثر در برابر عفونت های زخم سوختگی از آن ها استفاده نمود.
کلید واژگان: اشریشیاکلای, باکتریوفاژ, سوختگی, فاژتراپی, مقاومت آنتی بیوتیکی, عفونت زخم, 16S rRNAIntroductionThe emergence of Escherichia coli resistance to common antibiotics in burn wound patients has become a controversial problem in Iran trauma and burn hospitals. The emergence of more and more drug resistance by infectious pathogens paves the way for further study of the nature of phages, and phage therapy can significantly address this crisis. In the first phase, this study aimed to isolate and identify the biochemical and molecular nature of antibiotic-resistant E. coli, which causes burn wound infections. The second phase of this study isolated the specific phages of the bacteria in these wounds and then evaluated the morphological characteristics of the phage and the host area.
Material & MethodsIn this study, 50 bacterial strains were isolated from specialized accident and burn hospitals in Isfahan, Yazd, Tehran, and Rasht. Accurate identification and study of antibiotic resistance profile was performed by disk diffusion method on agar. The 16S rRNA coding gene was amplified using the PCR technique. The PCR product was then sent to "Gene Azma" laboratory for sequencing. In order to isolate the possible phages, a sample was taken from the raw wastewater (entrance of the northern treatment plant) in Isfahan, Iran. Phage morphology was assessed and reported by transmission electron microscopy (TEM); moreover, phage plate count and host range were assessed for this bacteriophage.
FindingsBacterial 16S rRNA sequence was located in NCBI with MW844043 Accession Number. The specific phage PϕBw-Ec01 was significantly able to infect resistant E. coli bacteria. TEM demonstrated that the isolated phage was dsRNA and belonged to the family Cystoviridae with prototype ɸ6. PϕBw-Ec01 lytic phage was highly effective in inhibiting the growth of E. coli strain ADB_66-1 in this study.
Discussion & ConclusionThe results of this report showed that E. coli isolated from burn wounds of hospitalized patients had high resistance to common antibiotics. The studied phage in this study can be a good choice and a suitable option for controlling and inhibiting these resistant pathogens in the burn wounds of hospitalized patients. It is hoped that with more extensive research on the identity and study of the effectiveness of phages, the rate of bacterial lysis will be investigated. This issue will reduce the microbial load caused by resistant and infectious pathogens and can be used as an effective adjuvant against burn wound infections.
Keywords: Antibiotic resistance, Bacteriophage, Burn wound infection, Escherichia coli, Phage therapy, 16S rRNA -
با ظهور علوم جدیدی مانند فناوری نانو و هم سویی آن با علوم مهندسی، زیستشناسی و پزشکی، امید به درمان بیماریهای عفونی افزایش یافته است. از عفونتهایی که دامنه وسیعی از افراد جامعه را گرفتار خود کرده، عفونت زخمهای دیابتی است که یکی از عوامل آن، باکتری استافیلوکوکوس اوریوس است. در این پژوهش، با بهرهگیری از علم نانو و تلفیق آن با گیاه درمانگر گزنه که گیاه چندساله علفی و دارای ارزش غذایی و دارویی فراوانی است، نانوذرات اکسید روی/گزنه سنتز شد. سنتز نانوذرات اکسید روی/گزنه به روش شیمیایی مرطوب انجام شد. ارزیابی ساختاری و ریزساختاری نانوذرات اکسید روی/گزنه سنتزشده بهوسیله پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) و طیفسنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR) انجام شد. تاثیر ضدباکتریایی این نانوذرات بر استافیلوکوکوس اوریوس مقاوم به آنتیبیوتیک جدا شده از زخم دیابتی بررسی شد. عملکرد ضدباکتریایی نانوذرات اکسید روی/گزنه در برابر ایزولههای مقاوم به چند داروی (MDR) استافیلوکوکوس اوریوس، از طریق آزمون کیفی انتشار چاهک در آگار در غلظتهای 032/0 تا 256/0 گرم/میلی لیتر نانوذرات سنتزشده انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اندازه نانوذرات سنتز شده، 100 نانومتر و ریختشناسی آنها دوکیشکل بود و بیشترین خاصیت ضدباکتریایی این نانوذرات، در غلظت 256/0 گرم/میلیلیتر، روی جدایههای استافیلوکوکوس اوریوس مقاوم به آنتیبیوتیک، با قطر هاله 20 میلیمتر و کمترین هاله عدم رشد در غلظت 032/0 گرم/میلیلیتر مشاهده شد. با توجه به یافتههای این پژوهش، بهنظر میرسد نانوذرات اکسید روی/گزنه، فعالیت ضدباکتریایی بهتری علیه باکتریهای استافیلوکوکوس اوریوس مقاوم به آنتیبیوتیک جداشده از زخم دیابتی داشتند.
کلید واژگان: استافیلوکوکوس اورئوس, روش شیمیایی مرطوب, گزنه, مقاومت به چند دارو, نانوذراتThe emergence of new sciences such as nanotechnology and its convergence with engineering, biology and medicine, it is raising hopes for the treatment of infectious diseases. One of the infections that has affected a wide range of people in the community Infection of diabetic wounds, one of the causes of which is the bacterium Staphylococcus aureus. In this study, using nanoscience and combining it with the old herbal medicine plant nettle, which is a perennial herb. And ZnO has great nutritional and medicinal value. Zinc oxide (ZnO) nanoparticles were synthesized by nettle coating. Synthesis of ZnO nanoparticles was performed by wetting the nettle plant by chemical method. Structural evaluation of minister nanoparticles of ZnO synthesized by X-Ray Diffraction (XRD), Transmission Electron Microscopy (TEM), and Fourier Transform Infrared Spectroscopy (FTIR) was performed. The antibacterial effect of this nanoparticle on antibiotic-resistant Staphylococcus aureus isolated from diabetic wounds was investigated. The antibacterial performance of ZnO/Urtica diocia nanoparticles against Staphylococcus aureus Multi Drug Resistant (MDR) isolates was evaluated by qualitative agar well diffusion test at concentrations of 0.032 to 0.256 g/ml of synthesized nanoparticles. The results of this study showed that the size of the synthesized nanoparticles was 100 nm and spindle-shaped and the highest antibacterial properties of these nanoparticles at a concentration of 0.256 g/ml on antibiotic-resistant Staphylococcus aureus isolates with a halo diameter of 20 mm and the lowest an inhibition of growth was observed at a concentration of 0.032 g/ml. According to the findings of this study it seems that ZnO/Urtica dioica nanoparticles had good antibacterial activity against antibiotic-resistant Staphylococcus aureus isolated from diabetic wounds.
Keywords: Staphylococcus aureus, ZnO, Wet chemical method, Urtica, diocia Multiple Drug Resistant (MDR), Nanoparticles -
مقدمه
آلودگی محیط زیست با فلزات سنگین با پیشرفت صنعت رو به افزایش است. هدف این پژوهش، جداسازی و شناساییمولکولی باکتری های مقاوم به کروم از پساب های آلودهو بررسی زیست پالایی کروم توسط آنها بود.
مواد و روشها:
به منظور جداسازی باکتری های مقاوم به کروم، نمونه گیری از پساب کارگاه دباغی و کارخانه چرم سازی انجام شد. سپس دما، pH، BOD،COD و میزان فلزات سنگین در نمونه ها تعیین شدند. جداسازی باکتری های مقاوم به کروم به روش رقت در آگار انجام و میزان رشد باکتری ها در غلظت های 1 تا 128میلی مولار کروم بررسی شد. شناسایی مولکولی باکتری های مقاوم با روش کلنی - واکنش زنجیره ای پلی مراز انجام و جذب زیستی باکتری ها در شرایط آزمایشگاهی با جدایه هایی ارزیابی شد که بیشترین مقاومت را نسبت به کروم نشان دادند.
نتایجمیزان دما، pH، BOD،COD اندازه گیری شده در پساب کارخانه چرم سازی به ترتیب برابر 07/28 درجه سانتی گراد، 10/7، 100 و 330 میلی گرم بر لیتر و در پساب کارگاه دباغی به ترتیب برابر 03/26 درجه سانتی گراد، 84/6، 110 و 480 میلی گرم بر لیتر به دست آمد. براساس نتایج، سه سویه مقاوم به کروم جداسازی و شناسایی مولکولی شدند که شامل جنس های Bacillus subtilis H1Fو Baclillus sp. H1D از پساب کارخانه چرم سازی و Bacillus cereus H2Cاز پساب کارگاه دباغی بودند. بین آنها B. subtilis H1Fبالاترین میزان مقاومت به کروم با حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) برابر با mM 64 را نشان داد و بیشترین توان جذب کروم این سویه ppm 5/68 بود.
بحث و نتیجه گیری:
با توجه به اینکه باکتری B. subtilis H1Fبالاترین مقاومت و جذب کروم را در مقایسه با دو باکتری دیگر دارد، کاندید مناسبی برای حذف زیستی کروم از پساب های آلوده است.
کلید واژگان: حذف زیستی, باکتری های مقاوم به کروم, پساب های صنعتیIntroductionEnvironmental pollution with heavy metals is increasing with the development of the industry. The aim of the present study was to examine the isolation and molecular identification of chromium-resistant bacteria from contaminated wastewaters to investigate the bioremediation of chromium by them.
Materials and MethodsChromium-resistant bacteria were isolated from tannery and leather factory effluents. The temperature, pH, BOD, COD, and the amount of heavy metals in each sample were determined. Bacterial isolation was performed by the agar dilution method in the presence of different concentrations of chromium from 1 to 128 mmolL-1. Then, the MIC and MBC for the selected strains were determined. The molecular identification of the resistant strains was done by colony PCR. The biological removal of chromium was evaluated by the selected strains under in vitro conditions.
ResultsThe results of the study showed that the temperature, pH, BOD, and COD in the leather factory effluent were 28.7 ° C, 7.10, 100, and 330 mgL-1 and in the tannery effluent were 26.03 ° C, 6.84, 110, and 480 mgL-1, respectively. In this study, Bacillus subtilis H1F and Bacillus sp. H1D were isolated from leather wastewaters and Bacillus cereus H2C was the selected strain from tannery effluents. Among them, B. subtilis H1F showed the highest chromium resistance with an MIC value of 64 mM. Chromium removal of this strain was 68.5 ppm and it had the highest capacity among the three selected isolates.
Discussion and conclusionConsidering that B.subtilis H1F had the highest resistance and adsorption of chromium compared to other two bacteria, it is a suitable candidate for the biological removal of chromium from polluted effluents.
Keywords: Bioremediation, Chromium-resistant bacteria, Industrial wastewater -
سابقه و هدف
آلودگی محیط زیست با فلزات تهدیدی جدی برای سلامت انسان و محیط است. این پژوهش با هدف بررسی جذب زیستی آرسنیک از چندین فاضلاب صنعتی انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه تحلیلی نمونه گیری از تصفیه خانه شاهین شهر (1) و شرکت پلی اکریل (2) انجام شد. پس از اندازه گیری دما، pH، BOD،COD و آرسنیک از پساب ها شمارش باکتری های هتروتروف انجام شد و باکتری های مقاوم به آرسنیک در محیطPHGII جداسازی و حساسیت آنتی بیوتیکی آنها بررسی گردید. به منظور تعیین MIC وMBC از روش کشت سطحی و برای شناسایی باکتری ها از کلنی-PCR استفاده شد.
یافته هامقدار آرسنیک در پساب های (1) و (2) به ترتیب mg/L 0/730 و 1/895 و pH هر دو پساب خنثی بود. BOD و COD پساب (2) در محدوده مشابه پساب های صنعتی بود، اما پساب (1) برای BOD و COD به ترتیب در حدود 400 و 2700 واحد بالاتر بود. تعداد هتروتروف ها در پساب (1) بیشتر از (2)، اما تفاوت معنی داری مشاهده نشد. جدایه های مقاوم به آرسنیک در هر دو پساب مربوط به باسیلوس سفنسیس OPL، سودوموناس آیروجینوسا ا IAUF-11ZBK، استنوتروفوموناس مالتوفیلیاIR-Isfahan (G)و 5633 بودند. سودوموناس آیروجینوسا ZBK بیشترین حساسیت را نسبت به آنتی بیوتیک ها نشان داد و قادر به جذب زیستی آرسنیک تا حد ppm 1/4 در شرایط آزمایشگاهی بود.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که جدایه سودوموناس آیروجینوسا ZBK با وجود قابلیت قابل توجه جذب زیستی آرسنیک، اما مقاومت پایینی نسبت به آنتی بیوتیک ها داشت. از این رو استفاده از این سویه به منظور جذب زیستی آرسنیک از فاضلاب ها پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: فاضلاب, مقاومت به آرسنیک, جذب زیستی, کلنی - PCR, MICBackground & ObjectivesPollution of the environment with metals is a serious treatment to human health and the environments. The purpose of this study of arsenic biosorption was from several industrial effluents.
Materials & MethodsThis cross-sectional study was carried out by sampling in May 2018 from one of the natural habitats of birch trees Batula Pendula in Alborz Province, Iran. After isolation of yeasts using selected media and purification of yeast colonies with various pink to red colors, yeasts genomic nucleic acids were extracted and molecular screening for astaxanthin-producing detection of isolates was performed by multiple polymerase chain reaction (Multiplex-PCR).
ResultsThe concentrations of arsenic in effluents (1) and (2) were 0.730 and 1.895 mg/L, respectively and the pH of both effluents was neutral. The effluent BOD and COD effluent (2)was within the standard range, but the BOD and COD effluent (1) was somewhat higher. The number of heterotrophic bacteria in effluent (1) was higher than effluent (2), but there was no significant difference between these two effluents . Arsenic-resistant isolates in both effluents were Bacillus syphenis OPL, Pseudomonas aeruginosa IAUF-11ZBK, Stenotrophomonas maltophilia IR-Isfahan (G) and 5633. Pseudomonas aeruginosa ZBK showed the highest sensitivity to antibiotics, which was able to biosorption of arsenic from municipal wastewater up to 1.4 mg/L in vitro.
ConclusionPseudomonas aeruginosa ZBK had a good ability to biosorption of arsenic and low resistance to antibiotics. This strain is recommended for biosorption of arsenic from effluents.
Keywords: Arsenic resistant, Biosorption, MIC, wastewater, colony-PCR -
سابقه و هدفگونه های باکتریایی خاک که در ریزوسفر گیاهان زندگی می کنند قادرند رشد گیاهان را بهبود بخشند. در همزیستی گیاهان خانواده لگوم با باکتری های جنس ریزوبیوم علاوه بر این که بخش اصلی نیتروژن تثبیت شده به مصرف گیاه می رسد، خاک نیز از لحاظ نیتروژن تقویت می شود. در این پژوهش هدف غربالگری سه سویه ریزوبیوم بر میزان رنگیزه های فتوسنتزی گیاه لوبیا چشم بلبلی (Vigna unguiculata) تحت تنش نیکل بود.
مواد وروشدراین مطالعه دو نمونه استاندارد ریزوبیوم با کدهای PTCC 1654) ( و (PTCC 1684) و سویه جداسازی شده از گره و انجام دادن مراحل PCR روی آن و تعیین سویه به همراه نیکل به گیاه لوبیا چشم بلبلی تلقیح شد سپس از باکتری ها سه غلظت CFU/ml 108 و 107 ، 106 × 5/1 تهیه و نیکل در سه غلظت 200 ،400 و 600 میکرومولار تلقیح شد. نمونه ها بعد از گذشت 10 روز مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب یک طرح کاملا تصادفی در سه تکرار اجرا شد. در پایان دوره ، میزان رنگیزه های فتوسنتزی گیاه اندازه گیری شد و با استفاده از نرم افزار 19SPSS/ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هانتایج به دست آمده نشان داد که، مایه تلقیح سویه جداسازی شده از گره با غلظت CFU/ml107 × 5/1 با 200 میکرومولار نیکل باعث افزایش رنگیزه های فتوسنتزی (کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل) در گیاه شده بود.نتیجه گیرییافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که، افزایش میزان رنگیزه های فتوسنتزی می توانست ناشی از ریشه دوانی گیاه در نتیجه تولید اکسین و بالا رفتن میزان جذب آب و عناصر غذایی مورد نیاز گیاه باشد.
یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که، باکتری محرک رشد جداسازی شده از گره بر میزان رنگیزه های فتوسنتزی بیوشیمیایی گیاه لوبیا چشم بلبلی(Vigna unguiculata) تحت تنش نیکل موثر بود.کلید واژگان: ریزوبیوم, نیکل, لوبیا چشم بلبلی, PCRAim andBackgroundBacteria types that live in the plants rhizosphere can improve the plants growth via taking advantage. In coexistence of leguminous plants with rhizobium bacteria, in addition to the fact that the main part of nitrogen is stabilized, the soil is also strengthened in terms of nitrogen. The purpose of this study was Three-Rhizobia Screening On the amount of photosynthetic pigments of The Cowpea (Vigna Unguiculata) Plant Which Was Under Nickel Stress.Materials and methodsIn this study, two standard samples of Rhizobium (PTCC 1654) (and (PTCC 1684) and strain isolated from the node were performed and PCR steps were performed on it and the strain as well as nickel was inoculated with clove bean plant. To do so, the samples in three bacterial concentrations, namely 1.5 × 106 CFU/ml, 1.5 × 107 CFU/ml and 1.5 × 108 CFU/ml, and nickel in three concentrations of 200, 400 and 600 µM were inoculated. The samples were studied after ten days. The experiment was implemented in a factorial manner within the format of a completely randomized plot in three iterations. At the end of the period, the amount of the photosynthesis pigments was statistically analyzed by making use of SPSS software ver.19. Generally.ResultsThe results showed that the concentration of inoculant strains isolated from node 1.5 × 107 CFU/ml and 200 mM nickel increased photosynthetic pigments (chlorophyll a, chlorophyll b, chlorophyll) in the plant.
Discussion andconclusionFinally, it can be concluded that the use of growth promoting bacteria isolated from nodules on plant biochemistry of photosynthetic pigments cowpea (Vigna unguiculata) nickel was effective stress.Keywords: Rhizobium, Nickel, Photosynthesis Pigments, PCR -
-
مقدمهامروزه معضل بزرگ مقاومت آنتی بیوتیکی یکی از مشکلات بزرگ جامعه است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر نانوذرات نقره و دی اکسید تیتانیوم بر باسیل های گرم منفی مسبب عفونت های ادراری مقاوم به چند آنتی بیوتیک (MDR) بود.مواد و روش هااین مطالعه بر روی 140 نمونه از جدایه های باکتریایی اشریشیاکلی، کلبسیلا پنومونیه، انتروباکترآئروژنز، پروتئوس ولگاریس، سیتروباکتر فروندی، سودوموناس آئروژینوزا و آسینتوباکتر بومانی از هر کدام 20 نمونه که همگی مقاوم به چند آنتی بیوتیک و مسبب عفونت های ادراری بودند و نیز سویه های استاندارد آن ها انجام گرفت و بدین منظور از انواع تست های بیوشیمیایی جهت شناسایی این باکتری ها استفاده شد. برای سنجش حساسیت آن ها در برابر نانوذرات نقره و دی اکسید تیتانیوم به شکل کروی و به قطر 10 نانومتر از روش های آزمایشگاهی (انتشار چاهک و دیسک در آگار و ماکرودایلوشن) استفاده شد.
یافته های پژوهش: نتایج روش های انتشار چاهک و دیسک در آگار از نانوذرات نقره با غلظت ppm1000، نشان دهنده بیشترین و کمترین قطر هاله عدم رشد به ترتیب در سودوموناس آئروژینوزا و کلبسیلا پنومونیه بود. در روش ماکرودایلوشن نانوذرات نقره، کمترین میزان MIC و MBC در باکتری سودوموناس آئروژینوزا نیز به دست آمد. ولی نانوذره دی اکسید تیتانیوم بر باکتری ها هیچ تاثیری نداشت.بحث و نتیجه گیرینتایج حاصله نشان داد که در شرایط In vitro نانوذرات نقره بر باکتری های مورد آزمایش موثر بودند، ولی نانوذرات دی اکسید تیتانیوم با همان قطر و همان شکل هیچ تاثیری بر روی باکتری ها نداشت.کلید واژگان: نانوذرات نقره و تیتانیوم, عفونت ادراری, MIC, MBCIntroductionNowadays, antibiotic resistance is a major problem for the Iranian society. The aim of this research was to investigate the effects of silver and titanium dioxide nanoparticles on gram-negative bacteria causing urinary infections resistant to multiple antibiotics.
Materials & MethodsThis study was conducted on gram-negative bacilli from multitude of speciesstrains, including Acinetobacter baumannii, Escherichia coli, Klebsiella pneumonia, Enterobacter aerogenes, Proteus vulgaris, Pseudomonas aeruginosa, and Citrobacter freundii. A total of 140 samples (i.e., 20 samples from each) were selected through a variety of biochemical tests to isolate and identify the bacteria. The samples were all the primarily cause of urinary tract infections and resistant to multiple antibiotics. The sensitivity of silver and titanium dioxide nanoparticles with the size of 10 nm were assessed through in vitro methods, such as disk diffusion, agar-well diffusion, and broth microdilution.
FindingThe results of agar-well diffusion and agar disk diffusion methods on silver nanoparticles with the concentration of 1000 ppm indicated that the largest and lowest values for the diameter of growth were in Pseudomonas aeruginosa and Klebsiella pneumonia, respectively. Moreover, macro dilution analysis of silver nanoparticles revealed that the minimum inhibitory concentration and minimum bactericidal concentration were at their lowest levels in the Pseudomonas aeruginosa. However, titanium dioxide nanoparticles, similar in size and shape to silver nanoparticles, had no effect on bacteria.
Discussion &ConclusionsRegarding two metal types of nanoparticles, the obtained results of in vitro revealed that silver nanoparticles could significantly affect the investigated types of bacteria, whereas, titanium dioxide nanoparticles had no effect on them.Keywords: Silver, titanium nanoparticles, Gram negative bacteria, Urinary tract infection, MIC, MBC -
مقدمه و هدف
عفونت دستگاه ادراری یکی از شایع ترین عفونت های باکتریایی می باشد که به عنوان دومین عامل عفونت شناخته شده است. با توجه به این که حساسیت به انواع پوشکهای بهداشتی در کودکان و ایزی لایف در سالمندان و همچنین عدم رعایت بهداشت می تواند افراد را مستعد ابتلاء به انواع عفونت های ادراری نماید. از این جهت، پارچه های ضدباکتریایی مورد استفاده در تهیه پوشک های بهداشتی و همچنین منسوجات پزشکی می تواند عملکرد مفیدی جهت مقابله با انواع عفونت ها به ویژه عفونت های ادراری داشته باشد.
مواد و روش هاابتدا 550 ایزوله بالینی از چندین بیمارستان و آزمایشگاه شهرستان شهرضا جمع آوری گردید، که از این میان، 100 ایزوله باکتریایی مثبت و مقاوم به چند آنتی بیوتیک گزارش شد. سپس نانوذرات اکسید روی سنتز شده با استفاده از روش سل- ژل و تحت تابش التراسونیک بر روی بانداژ کتانی تثبیت شد. فعالیت ضدباکتریایی نانو الیاف بر پایه اکسید روی در مقابل باکتری های مسبب عفونت ادراری مقاوم به چند آنتی بیوتیک توسط روش انتشار دیسک در آگار، مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها و نتیجه گیریبا توجه به یافته ها، نانوالیاف اکسید روی خواص ضدباکتریایی بیشتری در برابر باکتری های گرم مثبت مسبب عفونت های ادراری در مقایسه با باکتری های گرم منفی نشان دادند. امید است که الیاف معرفی شده در این پژوهش در آینده پس از آزمایش هایی در شرایط (درون تنی) بتواند جهت تهیه لباس های بیماران و پرسنل، گان های جراحی، دستکش و ماسک جراحی و مهم تر از همه نخ های بخیه، بانداژ، پانسمان زخم و پوشک های بهداشتی مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: اثر ضد باکتریایی, مقاومت آنتی بیوتیکی, عفونت ادراری, محلول سل اکسید رویIntroductionUrinary tract infection as one of the most common bacterial infections is known as a second cause of infection. However, sensitivity to a various health hygiene pads in children and Easy Life in elderly as well as poor sanitation can make people susceptible to infections of the urinary tract. For this reason, antibacterial textiles used in the preparation of health and medical textiles can deal with infections especially urinary tract infections effectively.
Material and methodsFirst, the 550 clinical isolates were collected from several hospitals and laboratories in Shahreza city, among which, 100 bacterial isolates were positive and resistant to several antibiotics. Then the synthesized zinc oxide nanoparticles were established by using sol-gel method and under ultrasonic irradiation on linen bandages. Antibacterial activity of nano-fibers bacteria samples, based on zinc oxide by disk diffusion method in agar were assessed. Results and
ConclusionAccording to the results of nanofibers of zinc oxide have more antibacterial properties against gram-positive bacteria, causing urinary tract infections compared with negatives ones. It is hoped that the fibers introduced in this study in the future after the tests (in-situ) will be able to provide clothes for patients and personnel, gloves and surgical masks, and most importantly suture yarns, bandages, wound dressing and sanitary napkins should be used.
Keywords: antibacterial effect, Antibiotic resistance, Urinary Tract Infection, Zinc oxide solution -
مقدمهآترواسکلروز عامل خطر عمده برای پیشرفت بیماری های قلبی و عروقی است. هدف مطالعه حاضر تعیین اثرات چای کامبوجا بر استرس اکسیداتیو ناشی از رژیم غذایی پرکلسترول در خرگوش های نیوزلندی بود.مواد و روش هادر مطالعه تجربی حاضر 32 خرگوش نژاد نیوزلندی (با وزن تقریبی 2000-2500 گرم) بطور تصادفی در 4 گروه 8 تایی قرار گرفتند. گروه اول (کنترل) رژیم غذایی استاندارد و گروه دوم (هیپرکلسترولمی) رژیم غذایی پرکلسترول (1 درصد) را به مدت 40 روز دریافت کردند. گروه سوم چای کامبوجا با دوز 10 میلی لیتر بر کیلوگرم (گاواژ -روزانه) و گروه چهارم رژیم غذایی پر کلسترول را به همراه چای کامبوجا دریافت کردند. در نهایت سطوح کلسترول، مالون دی الدهید و ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم و نیتریک اکساید تعیین شد.یافته هاخرگوش هایی که رژیم غذایی پرکلسترول همراه با چای کامبوجا و گروهی که فقط چای کامبوجا دریافت کرده بودند نسبت به گروه رژیم غذایی پرکلسترول دارای سطح کلسترول خون معنی دار پایین تری بودند (0/03=P و 0/0001>P). سطح MDA سرم خون در خرگوش هایی که کامبوجا را به تنهایی و همراه با رژیم پرکلسترول دریافت کردند به طور معنی داری نسبت به گروه هایپرکلسترولی کاهش یافت (0/001=P و 0/02=P). گروهی که فقط کامبوجا دریافت کردند ظرفیت آنتی اکسیدانی خونشان نسبت به گروه هایپرکلسترولی افزایش معنی داری داشت (0/0001>P) و سطح NO (Nitric oxide) خونشان به طور معنی داری کاهش یافته است (0/001=P).نتیجه گیریمی توان اینگونه استدلال نمود که چای کامبوجا ممکن است با بهبود سیستم دفاع آنتی اکسیدانی و ممانعت از اکسیداسیون لیپیدها از پیشرفت آترواسکلروز ممانعت به عمل آورد.کلید واژگان: چای کامبوجا, خرگوش, هایپرکلسترولمیک, استرس اکسیداتیوBackgroundAtherosclerosis is a major risk factor for the development of cardiovascular diseases. The aim of this study was to determine the effects of kambucha tea on oxidative stress induced by high cholesterol diet in New Zealand rabbits.Materials and MethodsIn this experimental study, 32 New Zealand rabbits (weighing 2500-2000 g) were randomly divided into 4 groups of 8. The first group (control) received a standard diet and the second group (hypercholesterolemia) received a high cholesterol diet (1%) for 40 days. The third group received kambucha tea (gavage-day), and the fourth group received a high-cholesterol diet plus kambucha tea (10ml/kg). Eventually, serum levels of cholesterol, malondialdehyde, antioxidant capacity, and nitric oxide were determined.ResultsGroup receiving high cholesterol diet plus kambucha tea and group receiving only kambucha tea had significantly lower cholesterol level than the group receiving only high cholesterol diet (p < 0.0001, p = 0.03). Serum levels of MDA (malondialdehyde) in rabbits that received kambucha alone and kambucha plus high cholesterol diet were significantly lower compare with hypercholesterolemic groups (p = 0.001, p = 0.02). The group received the only kambucha, serum antioxidant capacity significantly increase compared to hypercholesterolemic group (p < 0.0001). Serum NO (nitric oxide) levels in rabbits that only received kambucha significantly decreased (p = 0.001).ConclusionIt can be argued that kambucha tea may be able to prevent the progression of atherosclerosis by improving the antioxidant defense system and preventing the oxidation of lipidsKeywords: Kambucha tea, hypercholesterolemic rabbit, oxidative stress
-
سابقه و هدفبه دلیل شیوع نسبتا بالای بیماری های ناشی از حضور فلز سرب در خاک های آلوده به نفت مراکز صنعتی، سپس انتقال این فلز به گیاهان و جانوران و در نهایت به انسان و خطرات بالایی برای سلامتی انسان و سایر موجودات زنده ، چنین به نظر می رسد که شناسایی و جداسازی میکروارگانیسم های با مقاومت بالای فلزی و در نهایت حذف زیستی میتواند گام مهمی در روند تکاملی سیستم های پاکسازی خاک های آلوده به سرب مراکز صنعتی محسوب گردد.مواد و روش هانمونه گیری از 3 ناحیه از خاک آلوده به نفت منطقه سی برنج مسجدسلیمان انجام شد. برای جداسازی باکتری های مقاوم به سرب از روش رقت در آگار و محیط کشت ΙΙ PHG حاوی غلظت های 5/0، 1، 2، 5/2، 3، 5/3، 4 میلی مول بر لیتر سرب استفاده شد. برای شناسایی باکتری های جذب کننده سرب ابتدا از تست های بیوشیمیایی و سپس روش مولکولی کلنی- PCR استفاده گردید.یافته هادر این مطالعه 5 ایزوله باکتریایی مقاوم به سرب جداسازی و شناسایی شد، که در بین آن ها باکتری Proteus mirablis strain AOUC-001 بالاترین میزان مقاومت به سرب (4MIC= ) را نشان داد.بحث و نتیجه گیریبا توجه به این که باکتری های مورد بررسی در این پژوهش قادر به جذب سرب در شرایط آزمایشگاهی بودند و رشد نسبتا مناسبی را در حضور این فلز از خود نشان دادند، بنابراین به نظر می رسد گزینه مناسبی برای حذف زیستی سرب از خاک های آلوده به نفت در آینده باشند. به شرطی که این خاک ها ی آلوده جهت جداسازی این باکتری ها با فیلتره کردن تیمار شوند .کلید واژگان: باکتری های مقاوم به فلز, سرب, خاک های نفتی, شناسایی مولکولی, حداقل غلظت بازدارنده (MIC)Aim andBackgroundDue to the high prevalence of diseases caused by the presence of lead in soil contaminated with petroleum industrial centers, then transfer the metal to plants and animals and eventually humans and high risks for human health and other living things. It seems that identify and isolate microorganisms with high strength steel and the biological removal can be an important step in the evolution of contaminated soil cleanup systems considered industrial centers.
Material andMethodsThe was sampling of three areas of oil contaminated soils C-branch Masjed Soleiman. To isolate resistant bacteria lead ΙΙ PHG agar dilution method and the culture medium containing concentrations of 0.5, 1, 2, 2.5, 3, 3.5 and 4 mMol per liter of lead were used. To identify of resistant bacteria lead , first was used of biochemical tests and then molecular methods PCR- colony.ResultsIn this study, 5 resistant bacteria lead from oil contaminated soils were isolated and identified that among of them Proteus mirabilis strain AOUC-001 bacteria and showed maximum resistance to lead (MIC=4mM).
Discussion andConclusionAccording to the bacteria examined in this study could lead bioabsorption in -vitro and growth rather appropriate in the presence of the metal showed, so it seems a good candida for bioremedation of lead from oil contaminated soils in the future. Provided that the contaminated soils to isolate the bacteria to be filtered out treatment.Keywords: Heavy metal resistant bacteria, Pb, Oil contaminated soils, Molecular identification, Minimum inhibitory concentration (MIC) -
: فلزات سنگین از آلاینده های پایدار و با دوام محیط زیست هستند که به یک مشکل جهانی تبدیل شده اند. با توجه به این که میکروارگانیسم ها مقاومت بالایی نسبت به فلزات دارند و موجب پاک سازی محیط زیست و تولید نانو ذرات می شوند، پژوهش حاضر به منظور تولید نانو ذره مس از باکتری های مقاوم به این فلز از پساب دو کارگاه مسگری در اصفهان برنامه ریزی شد.
از پساب دو کارگاه مسگری در شهر اصفهان به صورت مقطعی نمونه برداری شد. عوامل فیزیکوشیمیایی پساب ها، حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد باکتری ها (MIC) به مس و مقاومت آنها نسبت به چند آنتی بیوتیک بررسی گردید. در ادامه آزمون های شناسایی مورفولوژی، بیوشیمیایی و مولکولی بر روی نمونه ها انجام شد. سپس به منظورارزیابی ساخت نانوذرات مس، بیومس باکتری مقاوم به مس به محلول ذخیره سولفات مس افزوده شد و نتایج توسط دستگاه طیف سنج فرابنفش- مرئی (UV-VIS) ، تفرق اشعه ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی گذاره (TEM) مورد ارزیابی قرار گرفت.
از میان باکتری های مورد بررسی، باکتری باسیلوس تویوننسیس سویه NE2 با mM 3/5 MIC=و آرتروباکتر آژیلیس سویه NE1 با mM 4 MIC=از پساب مسگری شماره 2 و باکتری استنوتروفوموناس مالتوفیلیا سویه 5633 با mM 6 MIC=از پساب مسگری شماره 1 جداسازی شدند. از این میان تنها باکتری استنوتروفوموناس مالتوفیلیا سویه 5633 قادر به سنتز نانوذرات مس بود. پیک های ایجاد شده در محدوده 4 3 0 -2 5 0 نانومتر، تایید کننده ذرات مس (Cu) و اکسید مس (CuO) بودند.کلید واژگان: بیوسنتز, نانوذره مس, UV, VIS, XRD, _ TEMBackground and ObjectivesHeavy metals are environmentally sustainable and durable pollutants that have become a world problem. As microorganisms show high resistance to heavy metals and can purify the environment and produce nanoparticles, the present study was designed to produce copper nanoparticles from copper-resistant bacteria isolated from wastewater of two copper workshops in Isfahan.Materials and MethodsIn this cross-sectional study, wastewater samples were collected from two copper workshops in Isfahan. The physicochemical factors of the wastewater, the minimum inhibitory concentration of bacteria (MIC) to copper and their resistance to several antibiotics were investigated. Morphological, biochemical and molecular identification tests were carried out on samples. Then the biomass of copper-resistant bacteria was added to the copper sulfate pentahydrate stock (CuSO4.5H2O) and the results were evaluated by Ultraviolet-Visible
spectrophotometer (UV-VIS), X-ray diffraction (XRD) and Transient Electron Microscopy (TEM).ResultsAmong the studied bacteria, the Bacillus toyonensis strain NE2 with the MIC of 3.5 mM and Arthrobacteragilis NE1 with MIC of 4 mM from copper workshop 2 and Stenotrophomonas maltophilia strain 5633 with the MIC of 6 mM from copper workshop 1 were isolated. Among these isolates, only S. maltophilia strain 5633 was able to synthesize copper nanoparticles. Peaks created in the range of 250-430 nm confirmed the presence of Copper (Cu) and Copper Oxide (CuO) particles.ConclusionThe findings of this study showed that the isolated bacteria could be a good candidate to remove copper from wastewater and to biosynthesize copper nanoparticle.Keywords: Biosynthesis, Copper nanoparticles, UV, VIS, XRD, TEM -
سابقه و هدفتشخیص سویه های مقاوم به فلز سمی گامی موثر در فرآیند پاک سازی زیستی است. این مطالعه با هدف جداسازی باکتری های مقاوم به فلز مس و تعیین حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد آن ها (MIC) و سپس بررسی مقاومت به تعدادی از آنتی بیوتیک ها در شرایط آزمایشگاهی انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه ابتدا حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد (MIC) باکتری ها در برابر مس تعیین شد و سپس شناسایی نهایی با استفاده از تکنیک کلنی- PCR انجام شد و مقاومت باکتری های مقاوم به مس در برابر چندین آنتی بیوتیک رایج ارزیابی شد.یافته هادر بین باکتری های مقاوم جداسازی شده بیش ترین میزان MIC (mM 2) نسبت به مس از پساب مسگری تعیین شد. مقاوم ترین باکتری ها شامل جدایه های مختلف استنوتروفوموناس مالتوفیلیا بودند که نسبت به اکثر آنتی بیوتیک ها مقاوم بودند.
بحث: این مطالعه نشان داد که پساب مسگری دارای سویه های متنوعی می باشد که قدرت جذب فلز سمی را دارند و نسبت به آنتی بیوتیک ها مقاوم هستند.نتیجه گیریبا توجه به مقاوم بودن تعداد زیادی از باکتری ها نسبت به آنتی بیوتیک ها و فلز مس، متاسفانه نمی توان در آینده از این باکتری ها به منظور جذب زیستی فلز مس از محیط استفاده نمود مگر این که ژن مربوط به مقاومت آنتی بیوتیک در آن ها حذف شود.کلید واژگان: باکتری های مقاوم, مس, آنتی بیوتیک, کلنی- PCR, MICAim andBackgroundIdentification of strains resistant to the toxic metal is an effective step in the process of bioremidation. This study aimed to determine the minimum inhibitory concentration (MIC) of bacteria resistant to copper and some antibiotics bacteria isolated from copper smiths workshop in Isfahan.Materials And MethodsIn this study, the minimum inhibitory concentration (MIC) of bacteria was determined against copper and then the final identification colony- PCR was performed using the technique and evaluted copper -resistant bacteria and resistance against several .
:Among the resistant bacteria isolated highest MIC (2 mM) of the copper from waste copper were determined. Resistant bacteria including antibiotic-resistant strains of Stenotrophomonas maltophilia, which was than most.
: Due to the large number of bacteria resistant to antibiotics and resistant bacteria at the same time as the copper, unfortunately, these bacteria can in the future be used for the biosorption of copper from the environment unless they removed the gene for antibiotic resistance.Keywords: Resistant bacteria, Copper, Antibiotics, Colony PCR, MIC -
مقدمهمصرف بی رویه آنتی بیوتیک های رایج باعث افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی در بین پاتوژن های ادراری شده است. پژوهش مورد نظر با توجه به این معضل بزرگ جامعه یعنی درمان مقاومت بالای آنتی بیوتیکی با استفاده از نانو ذرات طلا و مس انتخاب شده است.روشمطالعه بر روی 140نمونه از سویه های باکتریایی مقاوم به چند آنتی بیوتیک شامل اشرشیا کلای، کلبسیلا پنومونیه، انتروباکتر آئروژنز، پروتئوس ولگاریس، سیترو باکتر فروندی، آسینتوباکتربومانی و سودوموناس آئروژینوزا (هرجنس 20 ایزوله) ، مسبب عفونت ادراری وسویه های استاندارد آن ها انجام گرفت . از انواع تست های بیوشیمیایی جهت شناسایی باکتری ها و روش های آزمایشگاهی (انتشارچاهک و دیسک در آگار و ماکرودایلوشن ) جهت سنجش حساسیت آنها نسبت به نانوذرات مس و طلا استفاده شد.نتایجنانو ذرات طلای مورد استفاده در این تحقیق فاقد اثر ضد باکتری بود.مطاابق با روش های چاهک و انتشار دیسک در آگار نانوذرات مس ،در رقت ppm 1000، بیشترین و کمترین میانگین قطر هاله عدم رشد را به ترتیب در آسینتو باکتر بومانیوانترو باکتر آئروژنز برابر 23 و 15 میلیمترنشان داد. MICبرای تمامی باکتری ها 250 میکرو گرم بر میلی لیتر و برای آسینتو باکتر بومانیو اشرشیا کلی 125 میکرو گرم بر میلی لیترمشاهده شد.بحث و نتیجه گیرینانوذرات طلای مورد استفاده در این مطالعه فاقد اثر ضد باکتری بود،ولی نانوذرات مس دارای اثر ضد باکتریایی نسبتا قوی علیه باکتری های مولد عفونت ادراری مقاوم به چند آنتی بیوتیک بود.کلید واژگان: عفونت ادراری, باسیل گرم منفی, مقاوم به چند آنتی بیوتیک, نانوذرات مس و طلاBackground and AimIrregular consumption of common antibiotics increases antibiotic resistance in the urine pathogens. The topic of this study was selected based on this great community problem and considering the fact that a large number of diseases are being treated using gold and copper nanoparticles yet not much is known of their effects on gram negative bacillus bacteria that cause urine infection.MethodsThe study included 140 cases of Multiple drug resistance (MDR) bacteria strains: E.coli, Klebsiellapneumoniae, Enterobacteraerogenes, Proteus vulgaris, Citrobacterfreundii, Acinetobacterbumanii and Pseudomonas aeruginosa (each genus of bacteria, 20 samples), all of which were MDR causing urinary tract infections. A variety of biochemical tests for identification of bacteria were used and laboratory methods (Agar well diffusion, Agar disk diffusion and Macrodilution method) were utilized to assess their sensitivity to copper and gold nanoparticles.ResultsGold nanoparticles did not show any effect on these bacteria. According to agar disk diffusion and the Macrodilution method, copper nanoparticles (in 1000ppm dilution) showed the highest and lowest mean inhibition zone diameter in Acinetobacterbumanii and Entrobacteraerogenes 23 and 15mm, respectively. The MIC for all of the bacteria stood at 250µg/ml while Acinetobacterbumanii was 125µg/ml.DiscussionGold nanoparticles were not effective on these bacteria. Copper nanoparticles had a relatively strong effect on all of the bacteria causing urine infection and MDR.Keywords: Urine infection, Negative bacillus bacteria, Multiple drug resistance, Copper, gold
-
مقدمهلیشمانیوز، مشکلات بهداشتی جهانی فراوانی به وجود آورده است. عوارض جانبی داروها، مقاومت دارویی و نبود واکسن موثر و مطمئن سبب توجه به ترکیبات جدید موثر گیاهی شده است.هدفگیاهان طبی سنتی مانند یونجه سیاه، می تواند یک منبع ارزشمند از عوامل دارویی جدید علیه لیشمانیوز باشد.روش بررسیعصاره الکلی به روش ماسراسیون آماده شد. پروماستیگوت های لیشمانیا ماژور ابتدا در محیط کشت اشنایدر و در نهایت در فاز ثابت در محیط کشت RPMI- 1640 کشت داده شدند. سپس با استفاده از روشMTT (Methyl Thiazole Tetrazolium)، مقدار IC50 (Inhibitory Concentrations 50%)برای عصاره و گلوکانتیم تعیین شد. تست MTT برای هر نمونه، 3 بار تکرار شد.نتایجIC50 برای عصاره الکلی برگ های یونجه سیاه علیه پروماستیگوت های لیشمانیا ماژور در شرایط آزمایشگاهی بعد از 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب 165، 98 و 45 میکروگرم بر میلی لیتر و برای داروی گلوکانتیم نیز برابر با 27، 12 و 8 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. بین IC50 عصاره و داروی گلوکانتیم بعد از 24، 48 و 72 ساعت اختلاف معناداری وجود داشت (05/0 P<). تغییرات مرفولوژی پس از مواجه با گلوکانتیم و عصاره الکلی شامل چروکیدگی سلولی، گرد شدن، متراکم شدن سیتوپلاسم و کوچک تر شدن سلول ها بود. وجود آلکالوئیدها و فلاوونوئیدها نیز در عصاره الکلی به اثبات رسید.نتیجه گیریبا توجه به این که عصاره الکلی گیاه مورد آزمون دارای اثرات ضد لیشمانیایی قابل توجهی در شرایط آزمایشگاهی بود ولی لزوم انجام آزمایش های بیشتر برای ارزیابی اثر آن روی این انگل در مدل حیوانی نیز احساس می شود.کلید واژگان: یونجه سیاه, گلوکانتیم, لیشمانیوز, لیشمانیا ماژور, MTTBackgroundLeishmaniasis, has created enormous global health problem. Side effects, drug resistance and the lack of effective vaccines and to make the new compounds effective due to plant.ObjectiveThe traditional medical plants such as black alfalfa can be a valuable source of new pharmaceutical agents against leishmaniasis.MethodsAlcoholic extracts were prepared by maceration method. L. major promastigotes (Leishmania major) in Schneider and then were cultured in RPMI- 1640. Then, using MTT (Methyl Thiazole Tetrazolium), the IC50 (Inhibitory Concentrations 50%) for extract and Glucantime was determined. MTT assay did for each sample, 3 times.ResultsIC50 for alcoholic extract of alfalfa black against L. major promastigotes in vitro after 24, 48 and 72 hours, respectively 165, 98 and 45 micrograms per ml and for Glucantime also equal to 27, 12 and 8 mg l respectively. IC50 between Extract and Glucantime after 24, 48 and 72 hours there was a significant difference (PConclusionAs regards, plant extract had anti- leishmanial effects in vitro, further works are required to appraise the exact effect on Leishmania agent in animal models.Keywords: Leishmania major, Medicago lupulina, Glucantim, Leishmaniases, MTT formazan
-
Background & AimVaginal disease has always been a great concern of women. Medicinal plants as natural resources with fewer side effects can effectively treat these infections given the diversity of these infections, resistance to antibiotics and side effects of existing drugs. The present study aimed to compare antimicrobial effects of methanol extract of Francoeuria Undulata on growth of several gram-positive and gram-negative bacteria causing vaginal infections.ExperimentalFrancoeuria Undulata as an indigenous Iranian plant was collected in two harvest times (T1 and T2). Methanol extract of aerial parts of the plant was prepared. The effects of various concentrations (62.5, 125, 250 and 500 mg/ml)of methanol extracts were studied onKlebsiella and Enterobacter as gram-negative pathogens. Minimum Inhibitory Concentration (MIC) of bacterial growth and Minimum Bactericidal Concentration (MBC) were determined using macro-dilution method. Data analysis was performed using ANOVA.ResultsThe results showed that methanol extracts of aerial parts of Francoeuria Undulata inhibit bacterial growth of Klebsiella pneumoniae and Enterobacter aerogenes. MICs varied from 125mg/ml to 250 mg/ml in the old and new harvest times. Therefore, the smallest diameter of inhibition zone belonged to Klebsiella pneumoniae at 62.5mg/ml concentration in the old harvest time and the largestdiameter of inhibitory zone belonged tothe second strains of Klebsiellapneumoniae at 500mg/ml concentration in the new harvest time.Recommended applications/industriesThe findings of the study indicated that methanol extracts of Francoeuria Undulata at two old and new harvest times had strong antibacterial and inhibitory effects on gram-negative bacteria causing vaginal infections.Keywords: Francoeuria Undulata, Antibacterial activity, methanol extract
-
سابقه و هدفدر سال های اخیر مقاومت سوش های قارچی فرصت طلب از جمله کاندیدا آلبیکنس به میزان زیادی افزایش یافته است. سمیت داروهای ضد میکروبی، ایجاد مقاومت در قارچ ها و تداخل های دارویی توجه به بررسی ترکیبات دارویی جدید را خاطر نشان می سازد. هدف از این تحقیق بررسی اثر ضد قارچی نانوذرات نقره و طلا روی ولوواژینیت کاندیدایی در شرایط آزمایشگاهی بود.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی به منظور تشخیص نمونه ها از روش های معمول قارچ شناسی شامل: شکل ظاهری بر محیط کورن میل آگار، و کروم آگار و ایجاد لوله زایا استفاده گردید. جهت بررسی اثرات ضد قارچی نانوذرات نقره و نانوذرات طلای کروی شکل خریداری شده از شرکت نوترینو تهران، قطر هاله ممانعت از رشد با استفاده از روش انتشار دیسک اندازه گیری شد. میزان MIC و MFC ایزوله ها با استفاده از روش میکرودایلوشن تعیین گردید.نتایجاز مجموع ایزوله های کاندیدا آلبیکنس شناسایی شده تعداد 58 نمونه توسط نانوذرات نقره و نانوذرات طلا با قطر 10 نانومتر مهار شدند. قطر هاله ممانعت از رشد بین 0-19 میلی متر به دست آمد. MICوMFC نانوذرات طلا به ترتیب 4/72±7/93 و 9/37±16/68 ppm و نانوذره نقره به ترتیب 11/40±21/31 و 25/77±32/15 ppm به دست آمد.نتیجه گیرینتایج حاصل از بررسی حاضر نشان دادند که نانوذرات نقره و طلای کروی با قطر 10 نانومتر تا حدودی دارای فعالیت ضد قارچی علیه کاندیدا آلبیکنس می باشند. احتمال دارد در آینده پس از بررسی این نانوذرات بتوان در درمان عوامل مولد ولوواژینیت کاندیدایی از آنها استفاده نمود.کلید واژگان: نانوذرات طلا, نانوذرات نقره, کاندیدیازیس واژن, کاندیدا آلبیکنسFeyz, Volume:20 Issue: 4, 2016, PP 331 -339BackgroundIn recent years the emergence of resistance to opportunistic fungi (e.g. Candida albicans) has dramatically increased worldwide. The toxicity of antibacterial drugs and the occurrence of resistance to fungi and the resultant drug interactions make it necessary to assess new drugs. The aim of this study was to compare the antifungal effects of gold and silver nanoparticles on patients with vulvovaginal candidiasis.Materials And MethodsIn order to identify the samples, the conventional mycological methods (morphology on corn meal/chrome agar and germ tube production) were utilized. To evaluate the antifungal effects of spherical silver and gold nanoparticles the diameter of inhibitory zone was measured using disk diffusion method. In addition, the minimum fungicidal concentration (MIC) and Minimum inhibitory concentration (MFC) of samples were determined by microdilution method.ResultsAmong the total identified isolates of Candida albicans (C. albicans), 58 samples were inhibited using spherical silver and gold nanoparticles with 10 nm diameter. The inhibitory zone diameter was between 0-19 mm. The MIC and MFC for silver and gold nanoparticles were 21.31±11.40; 32.15±25.77 ppm and 16.68±9.37; 7.93±4.72 ppm, respectively.ConclusionThe results of the present investigation showed that spherical gold and silver nanoparticles with 10 nm diameter have some antifungal effects against the Candida albicans. Probably in future the silver and gold nanoparticles have the potential of treating the vulvovaginal candidiasis.Keywords: Gold Nanoparticles, Silver nanoparticles, Vulvovaginal candidiasis, Candida albicans
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و نهم شماره 3 (پیاپی 146، امرداد و شهریور 1395)، صص 139 -147مقدمهجداسازی ژن های blaIMP و blaVIM در سودوموناس آئروژینوزاهای مولد ESBL و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، اطلاعات مفیدی درباره اپیدمیولوژی و فاکتورهای خطر دخیل در این عفونت ها را فراهم می آورد. در این مطالعه مقاومت آنتی بیوتیکی و فراوانی بتالاکتامازهای وسیع الطیف در سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از نمونه های بالینی در ایزوله های جداسازی شده از عفونت های بیمارستانی در بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی استان اصفهان انجام گرفت.روش کاردر مطالعه مقطعی-توصیفی حاضر51 سویه ی سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از نمونه های مختلف بالینی با استفاده از آزمونهای بیو شیمیایی در سال 1391 در مراکز درمانی استان اصفهان تعیین هویت شدند. الگوی مقاومت آنتی میکروبی به روش دیسک دیفیوژن (کربی -بائر ) تعیین شد. این ایزوله ها با استفاده از روش های استاندارد آزمایشگاهی جداسازی شدند و به منظور ارزیابی الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی ایزوله ها، از روش انتشار دیسک استفاده گردید و از نظر ژنوتیپی ژن های بتالاک تاماز blaIMP و blaVIM در سویه های فوق با روش PCRبررسی شد. داده ها با نرم افزار اکسل تجزیه و تحلیل شد.نتایجبیشترین مقاومت نمونه های بالینی سودوموناس آئروژینوزا نسبت به آنتی بیوتیک های سیپروفلوکساسین 08/96، کاربنی سیلین 16/92%، ایمی پنم 80%، آمپی سیلین 55/72 %و نیتروفورانتوئین 43/78 %ملاحظه شد. از طرف دیگر در بین عفونت های مورد بررسی بالاترین میزان از عفونت ها مربوط به نمونه زخم در سودوموناس آئروژینوزا33/33 % بود . در بررسی ژنوتیپی با انجام آزمون تعداد 32 سویه (63%) از 51 نمونه مقاوم به دارو شامل ژن بتالاکتامازblaIMP و هیچ کدام از سویه ها دارای ژن blaVIM نبودند.نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که اغلب نمونه ها مقاوم به دارو هستند و در میان سویه های تولید کننده ESBL فراوانی ژن های بتالاکتامازblaIMPبیشتر از ژن blaVIM یافت شد. لذا اندازه گیری سریع و بررسی دقیق مقاومت آنتی بیوتیکی امری ضروری می باشد زیرا فراوانی سویه های تولیدکننده ژن بتالاکتاماز در سویه های بیمارستانی رو به افزایش است.کلید واژگان: بتالاکتاماز, سودوموناس آئروژینوزا, عفونت های بیمارستانی, مقاومت آنتی بیوتیکی, PCRIntroductionThis study aimed to investigate the discovery of antibiotic resistance in isolates of Pseudomonas aeruginosa and antibiotic susceptibility patterns and also, identify the gene encoding beta-lactamase in the isolated strains, isolated from nosocomial infections in patients admitted to the hospitals of Isfahan province.MethodsIn this cross-sectional study, 51 isolates of Pseudomonas aeruginosa were collected from patients in various hospitals and clinical laboratories in North, South and Central Isfahan. Then, antibiotic susceptibility of isolates was determined, using standard methods and disk diffusion method. The carbapenemase genes of blaVIM and blaIMP were detected by PCR test.ResultsClinical isolates of Pseudomonas aeruginosa were most resistant to ciprofloxacin (96/08 %), carbenicillin (92/16%), imipenem (80 %), ampicillin (72/55%) and nitrofurantoin (78/43%), respectively. On the other hand, among the highest rates of infection by Pseudomonas aeruginosa were wounds, by the rate of %33/33 . Of 51 cases with drug resistance, 32 strains (63%) had beta-lactamase-producing blaIMP gene , while none of the gene were blaVIM.ConclusionThe results of this study showed that resistance to antibiotics among strains of Pseudomonas aeruginosa isolated from patients, were prevalent. Therefore, fast and precise evaluation of antibiotic resistance is necessary, because the strains producing beta-lactamase, among hospital strains are on the rise.Keywords: Antibiotic resistance, Carbapenmase genes, Pseudomonas aeruginosa, PCR
-
زمینه و اهدافلیشمانیوز بیماری زئونوز با شیوع بالا است. داروهای مختلفی برای درمان لیشمانیوز، به کار گرفته شده است اما عوارض جانبی آنها و مقاومت به دارو، باعث شده است که به دنبال ترکیبات جدید موثری باشیم. هدف این مطالعه ارزیابی گیاه « کنار » Zizyphusspina Christi به عنوان یک منبع دارویی بود.مواد و روش کارعصاره متانولی به روش پرکولاسیون وهمچنین عصاره آبی آماده شد. پروماستیگوت های لیشمانیا ماژور (MHOM/IR/75/ER) در دمای°C 2±25در فاز ثابت در محیط RPMI 1640 غنی شده با سرم جنین گوساله (FCS) 10% و آنتی بیوتیک پنی سیلین- استرپتومایسین کشت داده شدند. سپس با استفاده از روش رنگ سنجی MTT، فعالیت بیولوژیکی عصاره گیاهی در مقایسه با گلوکانتیم روی پروماستیگوت های لیشمانیا ماژور مورد بررسی قرار گرفت و مقدار 50IC (که 50 %غلظت مهار کننده است) محاسبه گردید. همه تست ها 3 بار تکرار شدند. عصاره های متانولی وآبی Zizyphusspina Christi و گلوکانتیم از رشد پروماستیگوت های لیشمانیا ماژور در شرایط آزمایشگاه بعد از 24، 48 و 72 ساعت انکوباسیون جلوگیری بعمل آوردند.یافته ها50 IC گلوکانتیم 96/21 میکروگرم بر میلی لیتر بود و50IC برای عصاره های متانولی و آبی گیاه « کنار » به ترتیب، 60 و 80 میکروگرم بر میلی لیتر بود. همه عصاره ها دارای اثرات قابل ملاحظه ای روی پروماستیگوت های لیشمانیا ماژور بودند.نتیجه گیریبا توجه به اینکه عصاره الکلی و آبی « کنار » دارای اثرات ضد لیشمانیایی در محیط آزمایشگاه می باشند، لزوم انجام آزمایشات بیشتر برای ارزیابی اثر این عصاره ها بر روی انگل لیشمانیا در مدل حیوانی احساس می شود.کلید واژگان: لیشمانیا ماژور, Zizyphusspina Christi, عصاره گیاهی, MTTBackground And AimLeishmaniasis is a zoonotic disease with high prevalence. Various medicines are used for treatment of Leishmaniasis but because of their side effects and drug resistance, the medical society seeks new effective compounds. The aim of this study was the evaluation of Zizyphus spina- Christi as source of new medicinal factor.Materials And MethodsThe methanolic extract was prepared by percolation method. Leishmania major promastigotes cultured at 25±2°C in stationary phase in RPMI-1640 medium complemented with 10% fetal calf serum (FCS) and antibiotic Penicillin-Streptomycin (10,000 U/mL). By using MTT assay, the biological activity of plant extracts was evaluated in comparison with Glucantime against L.major promastigotes and IC50 values (50% inhibitory concentrations) were also studied. All tests were repeated for three times.ResultsZizyphus spina- Christi extracts and glucantime inhibited the growth of promastigote forms of L.major in vitro after 24, 48 and 72 hours of incubation. IC50 of glucantime was 21.96μg/ml, and IC50 values for methanol and the aqueous extracts of Zizyphus spina- Christi were 60 μg/ml and 80 μg/ml, respectively. All plant extracts had profound effects on promastigotes of L.major.ConclusionsAs regards, methanol and aqueous extract of Zizyphus spina-Christi have anti-leishmanial effects in vitro, further works are required to appraise the exact effect of these extracts on Leishmania agents in animal models.Keywords: Leishmania major, Zizyphus spina, Christi, plant extract, MTT
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.