به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مژده کیانی

  • مژده کیانی*
    هدف اصلی این پژوهش بررسی مطلوبیت کیفیت آموزش الکترونیکی دانشگاه پیام نور از دید دانشجویان است. پژوهش حاضر، پیمایشی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه ی یوزلرن و چک لیست سایت انجمن ملی یادگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویانی است که سال تحصیلی 1402 در دانشگاه پیام نور از طریق آموزش الکترونیک شاغل به تحصیل در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد LMS استان اصفهان بودند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. حجم نمونه تعداد 384 دانشجو بود. از مدل بنسون و همکاران و سالمون برای ارزیابی شاخص ها و مولفه های کیفیت آموزش الکترونیک دانشگاه پیام نور استفاده شده است. مقادیر میانگین رتبه ها نشان داد که شاخص های " استاد "، فناوری اطلاعات" و " پشتیبانی و حمایت دانشگاه " با بالاترین میانگین و بیشترین اهمیت و شاخص "عوامل زمینه ای" کمترین اهمیت را به خود اختصاص داده است. بر اساس آزمون نسبت، "استاد"، "دسترسی به امکانات" و "تعامل الکترونیک" از میان عوامل مورد بررسی، از از مطلوبیت بالایی برخوردارند. "پشتیبانی و حمایت دانشگاه" با مطلوبیت کم ارزیابی شده است. بین ارزیابی مطلوبیت کیفیت شاخص های آموزش الکترونیکی، بر اساس جنس، تفاوت معنادار وجود دارد.تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد از بین متغیرهای وارد شده به معادله، متغیرهای نمره آزمون الکترونیک، رفتار دوستانه استاد با دانشجویان، و سهولت دسترسی به سیستم آموزشی و چگونگی ارزیابی آزمون و آموزش حضوری، توانسته اند 73درصد از واریانس تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین نمایند.
    کلید واژگان: آموزش الکترونیک, ارزیابی مطلوبیت, کیفیت شاخص های آموزش الکترونیک, LMS
    Mojdeh Kiani *
    The conditions of the corona virus forced online education with LMS (learning management system). The main purpose of this research is to investigate the desirability of the quality of electronic education of Payam Noor University from the students' point of view of ISFAHAN LMS. The current research is a survey. The research tool was the USELEARN questionnaire and the checklist of the National Learning Association website. The statistical population includes all students who were studying at the Bachelor's degree and Master's degree (LMS) in the 2023 at Payam Noor University through electronic education. The simple random sampling method was used. The sample size was 384 students.Benson et al.'s and Salmon's models have been used to evaluate the quality indicators and components of Payam Noor University's electronic education. The average values of the ratings showed that the indices of "Professor", Information Technology" and "University Support" had the highest average and the most importance, and the index of "Contextual Factors" had the least importance. Based on the ratio test, the factors "teacher ", "electronic interaction” and “Access to facilities” are desirable factors.”University support and support" has been evaluated as a low desirability. There is a significant difference between the evaluations of the desirability of the quality of e-learning indicators and gender.Multivariate regression analysis showed that among the independent variables entered into the equation, the variables of the “Electronic lesson score”, “The teacher's interest and friendly behavior toward all students”, “Inviting students to use electronic education”, “Evaluation of face-to-face training” and” Ease of use of electronic education system” have the greatest impact on evaluating the desirability of electronic education that could explain 73% of the variance of the changes related to the dependent variable. The variables have been able to explain 73% of the variance of changes related to the dependent variable.
    Keywords: E-Learning, evaluation of desirability, quality of e-learning indicators, LMS
  • مژده کیانی*

    در ایران، عشق به امام حسین با ابعاد عاطفی و احساسی خاصی گره خورده است. مهم ترین هدف این مقاله، مطالعه تفسیر درک معنایی زایران زن کربلا از امام حسین (ع) و واقعه عاشورا است. مشارکت کنندگان این پژوهش، زنان زایر استان اصفهان که در خرداد تا شهریور 1401 به کربلا اعزام شده اند، است. این پژوهش در فرودگاه شهید بهشتی اصفهان و هتل های کربلا و نجف به مطالعه تفسیر زایران امام حسین (ع) با روش کیفی پدیدار شناسانه در سال 1401 با شرکت 25 نفر از زایران زن با تکنیک بحث گروهی متمرکز و مصاحبه های اکتشافی و عمیق انجام شده است. روش نمونه گیری هدفمند بود. در فرایند تحلیل داده ها با روش تحلیل تماتیک از 8 زیر مضمون عشق، برانگیختگی همدلی، درک سنتی، درک هژمونی، درک فرهنگی، عدم درک عقلانی، عدم درک اقتدار و عدم بازاندیشی و اندیشه ورزی سه تم و مضمون اصلی گفتمان عاطفی، ناتوانی در درک عاملیت و هنجارهای فرهنگی درک امام حسین (ع) شکل گرفت. نتایج تحلیل کیفی مصاحبه ها نشان داد که درک معنایی زنان زایر از امام حسین (ع) و قیام عاشورا، گفتمان سنتی و عاطفی است. با تحلیل داده ها، فرضیه «ماندگاری زنان در بازتولید گفتمان سنتی - عاطفی امام حسین (ع) و واقعه عاشورا" شکل گرفت.

    کلید واژگان: امام حسین (ع), عاشورا, کربلا, گفتمان عاطفی, درک معنایی زنان زائر
    Mojdeh Kiani *

    In Iran, love for Imam Hossein is tied to certain emotional dimensions. The most important goal of the article is to study the interpretation of the interpretation of the meaning understanding of the female pilgrims of Karbala about Imam Husayn (a.s.) and the uprising of Ashura. This research was conducted in Shahid Beheshti Airport of Isfahan, Karbala and Najaf to study the interpretation of the pilgrims of Imam Hussein (AS) with the phenomenological qualitative method in 1401 with the participation of 25 female pilgrims with the technique of focused group discussion and exploratory and in-depth interviews. The sampling method was purposive. In the process of data analysis, using the thematic analysis method, 8 sub-themes, three themes and the main theme of the emotional discourse, inability to understand the agency and cultural norms of understanding Imam Hussein (AS) was formed. Women's understanding of the meaning of Imam Hussain (AS) is traditional and emotional. By analyzing the data, the hypothesis of "women's traditional permanence in the emotional discourse of Imam Hussein (a.s.) and the Ashura uprising" was formed and became dominant as a discourse.

    Keywords: Imam Hussain (AS), Ashura, Karbala, the young pilgrims
  • مژده کیانی، میثم ژاله
    زمینه و هدف

    نزاع و درگیری پدیده اجتماعی است که یکی از مسایل اجتماعی - امنیتی همه جوامع محسوب می شود. با توجه به زمینه های طایفه ای و قومی نزاع فردی و دسته جمعی در شهرستان خمینی شهر استان اصفهان، هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی - خانوادگی نزاع فردی و دسته جمعی در شهرستان خمینی شهر است.

    روش

    روش پژوهش، پیمایشی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد درگیر در نزاع فردی و دسته جمعی کلیه پرونده های نزاع 6 کلانتری شهرستان خمینی شهر در سال 1399-1400بوده است که براساس جدول مورگان 343 نفر از نزاع کنندگان پرونده های نزاع کلانتری ها به عنوان نمونه انتخاب شدند و با روش نمونه گیری، تصادفی، پرسشنامه پژوهش میان آنان توزیع شد.

    یافته ها

    بر اساس نتایج پژوهش، بین عوامل اجتماعی قومی و طایفه ای و نوع نزاع (فردی- گروهی) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، بین عوامل اجتماعی ناموسی و نوع نزاع (فردی- گروهی) رابطه معناداری وجود دارد. بین عوامل اجتماعی ایجاد مزاحمت و نوع نزاع (فردی- گروهی) رابطه معناداری وجود دارد.بر اساس نتایج پژوهش، بین عوامل خانوادگی خشونت خانگی و نوع نزاع (فردی- گروهی) رابطه معناداری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج پژوهش، بین عوامل اجتماعی و نوع نزاع رابطه معنادار وجود دارد. بین عوامل خانوادگی و نوع نزاع، رابطه معنادار وجود داشت. همچنین، بین عوامل اجتماعی و خانوادگی بر اساس نوع نزاع فردی و خانوادگی، تفاوت معنی دار آماری وجود دارد. نزاع فردی اجتماعی و خانوادگی، بیشتر از نزاع دسته جمعی بوده است.

    کلید واژگان: نزاع فردی, نزاع دسته جمعی, عوامل اجتماعی, عوامل خانوادگی
    Mojdeh kiani, mysam jale

    The purpose of this research was to investigate family factors affecting individual and collective conflict in Khomeinishahr city. The research method is a survey. The research tool was a questionnaire. The statistical population of the research included all the cases of police stations in Khomeini Shahr city in 2013-2014, and based on Morgan's table, 343 people who were fighting in these police stations were selected as a sample. The sampling method was random. The results of the research showed that 22.7% of the respondents started fighting because of vindictive speech and 2.6% of them started fighting because of biased speech. The findings showed that 0.19% of the respondents quarreled due to tribal differences and 2.3% of them quarreled with each other due to property problems. There was a significant relationship between the state of residence and the type of conflict in Khomeini Shahr city. There was a significant relationship between ethnicity and the type of conflict. There was a significant relationship between social factors and the type of conflict. There was a significant relationship between family factors and the type of conflict.

    Keywords: Individual conflict, group conflict, social factors, family factors
  • مژده کیانی*، محمد فاضلی
    زمینه و هدف

    نزاع، مسئله اجتماعی جوامع بشری است. نزاع دسته جمعی مسئله ای تاریخی است که فقط شکل بروز آن تغییر کرده است. ازآنجایی که نزاع جمعی با امنیت اجتماعی ارتباط نزدیک دارد، هدف از انجام پژوهش کنونی، تحلیل جامعه شناختی نزاع های دسته جمعی در شهرستان اهواز است که در سال 1397 و براساس پرونده های قضایی سال های 1394-1392 انجام شده است.

    روش شناسی

    این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس روش، تحلیل محتوای کمی و سیاهه محقق ساخته می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه معکوس از اطلاعات 391 پرونده از پرونده های نزاع دسته جمعی سال های 1394-1392 موجود در شعبه اجرای احکام دادسرای انقلاب اسلامی شهرستان اهواز بود که به مراجع قضایی مراجعه کرده و دارای پرونده قضایی بودند. چهارچوب نظری پژوهش با استفاده از نظریه های جامعه شناختی فشار، کنترل اجتماعی و نظریه یادگیری تدوین شده است.

    یافته ها

    براساس تحلیل پرونده ها در این پژوهش، حدود 35 درصد از نزاع دسته جمعی در بین سنین 21 تا 25 سال رخ داده است. کمترین میزان نزاع دسته جمعی در تحصیلات کارشناسی ارشد و بیشترین میزان نزاع در تحصیلات دیپلم می باشد. میزان نزاع دسته جمعی در مردان بالاتر از زنان است. میزان نزاع دسته جمعی در مجردها و متاهل ها در یک سطح است. میانگین میزان نزاع دسته جمعی برحسب قومیت، متفاوت است.

    نتیجه گیری

    عدم ارتباط آماری معنادار با پیشینه محکومیت در میزان بروز نوع نزاع دسته جمعی و شرکت بیشتر افراد فاقد پیشینه محکومیت در نزاع دسته جمعی، نقطه عطف جدیدی در نتایج نزاع دسته جمعی است و این نتیجه حاکی از روند روبه افزایش بروز نزاع دسته جمعی است. براساس نتایج پژوهش، 7/86 درصد از افراد، مراجعه به محاکم قضایی یا مراجع انتظامی را در نزاع جمعی پیشین نداشتند. براساس یافته های این پژوهش، میزان نزاع های دسته جمعی با عوامل اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی رابطه دارد. بین وجود سلاح با بروز نزاع های دسته جمعی، رابطه معنادار مستقیم و مثبت وجود دارد.

    کلید واژگان: نزاع دسته جمعی, پرونده قضایی, عوامل امنیتی و فرهنگی, عوامل اقتصادی- اجتماعی
    Mojdeh Kiani *, Mohammad Fazeli
    Introduction

     Conflict is the social issue of human societies. The collective conflict is a historical issue that only the form of its transformation has changed.
    In some provinces of Iran, such as Khuzestan, especially the provincial capital (Ahvaz), the context and the basis for the formation of mass struggle is greater. The purpose of this research was to investigate the sociological analysis of collective disputes in Ahvaz city.

    Method

    using quantitative content analysis and a researcher-made checklist that was conducted in 2019. The data collection tool was a reverse information questionnaire of 391 cases from the mass-fighting cases of 2014-2016 present in the branch of execution of the orders of the Islamic Revolutionary Public Prosecutor's Office in Ahvaz referring to the judicial authorities and containing a judicial file.The theoretical framework is based on sociological theories of pressure, social control, and learning theory.

    Findings

    Based on the analysis of cases in this study, about 35% of the mass struggle between the ages of 21 and 25 years. The rate of collective conflict in men is higher than that of women. The degree of collective conflict in singles and married is at a level. The average of the total conflict in terms of ethnicity is different. The amount of conflict in the villages of Ahwaz is higher than the city of Ahvaz. The degree of mass strike in people who do not have a previous conviction is higher than those who have a previous conviction.

    Conclusion

    According to the results of the study, 86.7% of individuals did not refer to the courts or law enforcement authorities in the previous collective conflict. According to the findings of this study, the rate of mass conflicts is related to economic, social, security and cultural factors. There is a significant direct and positive relationship between the presence of weapons and the occurrence of mass conflicts.

    Keywords: economic, social, security, cultural factors, Collective Conflict, Socio– economic factors
  • مژده کیانی*

    ایجاد تحولات عمیق در عصر حاضر تمام زوایای زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت شعاع قرار داده است. رشد جمعیت و نیاز به افزایش شهره منجر به ایجاد شهرهای جدید در حاشیه شهرهای بزرگ شده است. این شهرها دارای مقتصیات خاصی در فضا و ساختار هستند. این مسئله تاثیر مستقیمی بر مسایل مربوط به حیات اجتماعی افارد ده است و هویت محله را در افراد تحت تاثیر قرار داده است. شهر جدید بهارستان در اصفهان یکی از این شهرهای جدی است. در این میان، بررسی پایگاه اقتصادی-اجتماعی و احساس هویت محله در شهر جدید بهارستان می تواند راهگشای مطالعات دقیق تر در ساخت شهرهای جدید باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش ترکیبی، یعنی ترکیبی از رو ش  کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری شامل جمعیت بیشتر از 15 ساله ساکن در فازهای1 ، 2و 3 شهر جدید بهارستان(اصفهان)، 61647  نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، دو روش خوشه ای و تصادفی ساده بوده است. نمونه گیری خوشه ای چند مرحله بوده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که هویت محله زنان و مردان در سنین مختلف و میان مجرد و متاهل یکسان است و تفاوت معنی دار وجود ندارد.  از سوی دیگر بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی و هویت محله در شهر جدید بهارستان رابطه وجود دارد.

    اهداف پژوهش:

    1.مطالعه ارتباط میان احساس هویت محله با فضای و ساختار معماری شهرهای جدید.2.بررسی ارتباط پایگاه اقتصادی - اجتماعی و احساس هویت محله  در شهر  جدید بهارستان.

    سوالات پژوهش:

    1.بین احساس هویت محله در زنان و مردان و معماری شهرهای جدید چه ارتباطی وجود دارد؟2.بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی و احساس هویت محله  در شهر جدید بهارستان چه ارتباطی وجود دارد؟

    کلید واژگان: پایگاه اقتصادی- اجتماعی, معماری شهرهای جدید, هویت محله, شهر بهارستان
    Mojdeh Kiani *

    The creation of profound changes in the present age has overshadowed all aspects of individual and social life. Population growth and the need to increase fame have led to the creation of new cities on the outskirts of large cities. These cities have special requirements in space and structure. This issue has a direct impact on subjects related to social life and has affected the identity of neighborhoods in individuals. The new city of Baharestan in Isfahan is one of such solemn cities. In the meantime, the study of socio-economic status and sense of neighborhood identity in the new city of Baharestan can pave the way for more detailed studies in the construction of new cities. A combined method, i.e. a combination of library and field methods, has been applied to collect information; in this sense, data is gathered via a questionnaire. The statistical population includes a population with more than 15 years of living in phases 1, 2 and 3 of Baharestan city (Isfahan) which includes a number of 61647 people. The sample size was determined using Cochran's formula of 385 people. The sampling method is carried out via simple cluster and random.  Also, sampling is carried out by the means of multi-stage cluster. Findings indicate that there is no significant difference in terms of gender, age and marital status of the neighborhood; on the other hand, a significant relationship between the socio-economic status and the identity of the neighborhood in the new city of Baharestan is observable.

    Research aims

    1. Studying the relationship between the sense of neighborhood identity and the space and architectural structure of new cities.2. Investigating the relationship between socio-economic status and sense of neighborhood identity in the new city of Baharestan.

    Research questions:

    1. What is the relationship between the sense of neighborhood identity in men and women and the architecture of new cities?2. What is the relationship between socio-economic status and sense of neighborhood identity in the new city of Baharestan?

    Keywords: socio-economic base, Neighborhood Identity, Baharestan city
  • مژده کیانی*، سمیه شکرالهی

    سرمایه اجتماعی در جوامع روستایی یکی از عوامل کلیدی توسعه محسوب می شود. حد مطلوبی از این سرمایه بستر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توسعه است. اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی روستایی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی مولفه های سرمایه اجتماعی روستایی در روستای یانچشمه استان چهار محال و بختیاری است. این پژوهش، پیمایشی است. پرسشنامه مورد استفاده عبارت از دو پرسشنامه ی توسعه ی روستایی و پرسشنامه ی سرمایه ی اجتماعی هالپرن است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد 20 سال به بالای ساکن روستای یانچشمه در سال 1397 است که 2224 نفر است. بر اساس جدول تعیین نمونه کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 327 نفر انتخاب شد که این تعداد به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه میان آنان توزیع گردید. بر اساس نتایج پژوهش، بین سرمایه های اجتماعی در بعد مشارکت و انسجام در سنین مختلف تفاوت معنادار وجود دارد. مشارکت در پاسخگویان 40 ساله به بالا و انسجام در افراد 35-40 ساله، بیش تر است. بر اساس نتایج پژوهش، مشارکت زنان بیشتر از مردان است. یافته ها نشان داد سرمایه اجتماعی در بعد مشارکت و انسجام بر حسب قومیت، تفاوت معنادار دارد. مشارکت در پاسخگویان ترک و انسجام در پاسخگویان فارس بیش تر است. همچنین بین سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد بر حسب تحصیلات تفاوت معنادار وجود دارد. اعتماد اجتماعی در پاسخگویانی که بالای دیپلم هستند بیش تر است.میزان ابعاد سرمایه اجتماعی روستایی بر حسب پایگاه اقتصادی - اجتماعی متفاوت نیست.

    کلید واژگان: سرمایه های اجتماعی روستایی, پایگاه اقتصادی - اجتماعی, انسجام اجتماعی, اعتماد اجتماعی, مشارکت اجتماعی
    Mojdeh Kyani*, Somayeh Shokr Allahi

    The purpose of the present research is to study the components of rural social capital in the Yancheshmeh village of Chaharmahal and Bakhtiari province. This research is a survey. The questionnaires included two rural development questionnaires and the Halpern’s social capital questionnaire. The target population of the present study includes all over 20 year old people who live in Yancheshmeh villages who were 2224 people. Based on the sample size set by Krejces & Morgan, 327 people were selected. These were selected by simple random sampling and a questionnaire distributed among them.The results showed that there is a significant difference between social capital in terms of participation and cohesion in different ages. Participation in people aged 40 and over is more consistent in people aged 35-40. According to research results, women's participation is more than men. The results showed that there is a significant difference in social capital in terms of participation and cohesion in ethnicity. Participation of Turkish people and solidarity among Fars are higher. The difference in the dimensions of social capital in different education shows that there is a significant difference between social capitals in terms trust based on in education of the subjects. Social trust is higher in people who have higher education. The dimensions of rural social capital do not differ in terms of socioeconomic status

    Keywords: Rural Social Capital, Socio–economic status, Women'sParticipation, Social Solidarity, Social Trust
  • مژده کیانی*

    هویت جنسیتی یکی از چالش های جامعه جهانی امروز است. ارتباطات زنان و مردان در شبکه های اجتماعی و انتقال نگرش ها و رفتارهای زنانه و مردانه، بستر بازتولید هویت جنسیتی را فراهم کرده است. زبان نوشتاری، گفتاری و تصویری برای ارتباط با دیگران در فضای مجازی، زمینه هویت جنسیتی سیال را فراهم نموده است. این مقاله با هدف تحلیل واقعیت و بازنمایی هویت جنسیتی کاربران فضای مجازی با استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان بر اساس مدل فیسک به تحلیل سطوح هویت جنسیتی کابران پرداخته است. روش نمونه گیری هدفمند بود. نمونه تحلیل، پست و کامنت های کاربران زن و مرد شبکه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام از آبان تا اسفند ماه سال 1396 بود. پست و کامنت های 300 کاربر زن و مرد با روش های رایج در تحلیل گفتمان بررسی شده است. تحلیل پست و کامنت های کاربران نشان داد که کاربران زن، کامنت های بیشتری به ثبت رسانده اند. بر اساس یافته های این مطالعه، مردان پست های بیشتری ثبت می کنند. نتایج به تقویت این مفهوم که «زنان در شبکه های اجتماعی آنلاین، بیشتر حمایت و تایید می کنند» منجر شد. نتایج این مطالعه نشان داد که زنان به اشتراک موضوع های شخصی تر تمایل دارند و مردان بیشتر متمایل به مسایل کمتر شخصی هستند. گفتمان مسلط در این مطالعه «ماندگاری زنان در گفتمان سنتی حمایتی - تاییدی نسبت به مردان» است.

    کلید واژگان: هویت جنسیتی, تحلیل گفتمان, شبکه های اجتماعی, گفتمان عاطفی, بازتولید نقش های سنتی زنان
    Mojdeh Kiani *

    The communication of women and men in social networks and the transfer of women's and men's attitudes and practices have provided a platform for gender identity change. Gender identity is one of the challenges of today's global community. With the increasing use of cyberspace، gender identity has become fluid and variable. Written، spoken، and written language for communication with others in cyberspace has provided a platform for fluid gender identity. This paper aims at analyzing the levels of gender identity of users in order to analyze the gender identity of cyber users using the qualitative method of discourse analysis based on the Fisk model. This paper analyzes the gender identity of cyberspace users using qualitative method of discourse analysis. An analysis sample is the comments made by male and female users of the Intagram and Telegram virtual networks from November to March 2017-2018. Comments from 300 male and female users have been reviewed with common approaches to discourse analysis. The present study is a qualitative analysis of male and female users of Instagram and Telegram virtual networks in 2018. 300 profiles have been reviewed with common approaches to discourse analysis. Analysis of user comments suggests that female users have made more comments. Women supported men more. Women have emotional support over men's messages. Women tend to share more personalized issues and men are more likely to face less personal issues.

    Keywords: Gender Identity, Discourse Analysis, Social Networks, Emotional Discourse, Traditional Women's Shelter
  • مژده کیانی*، علی محمد امینی

    هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی کاربران شبکه های مجازی شهر اصفهان با استفاده از روش پیمایش می باشد. سرمایه اجتماعی در این پژوهش در سه بعد (اعتماد، ارتباط، مشارکت) و با تلفیق دیدگاه های بوردیو،کلمن و فوکویامامورد بررسی قرار گرفته است. نمونه گیری با استفاده از روش های خوشه ای و تصادفی انجام شد. حجم نمونه 400نفر (200 نفر زن و 200 نفر مرد) ازکاربران شبکه های اجتماعی مجازی شهر اصفهان با میانگین سنی 19تا 40 سال می باشد و برای اجرا وجمع آوری اطلاعات ازابزارپرسش نامه استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که کاربران حداکثر در شبانه روز یک تا دو ساعت، هفتگی 6 - 8 ساعت و ماهیانه بیشتر از 8 ساعت از وقتشان را صرف استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی می کنند. نتیجه پژوهش نشان داد که ویژگی های جمعیتی، پایگاه اقتصادی - اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر سه بعد سرمایه اجتماعی موثر هستند. ویژگی های جمعیتی سن،وضعیت تاهل و قومیت بر سه شاخص سرمایه اجتماعی بیشترین تاثیر را دارند. همچنین میزان استفاده از شبکه های مجازی کاربران بر سرمایه اجتماعی تاثیر معنی دار دارد. بر اساس نتایج تحلیل مسیر، بیشترین تاثیر بر شاخص اعتماد از سوی متغیر سن بوده است. همچنین بیشترین تاثیر بر شاخص ارتباط از سوی متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی بوده است.

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, شبکه های اجتماعی مجازی, پایگاه اقتصادی - اجتماعی
    Mojdeh Kiani*, Ali Amini

    The main purpose of this study was to investigate the factors affecting social capital of users of Isfahan virtual networks using the survey method. In this study, social capital is in three dimensions (trust, relationship, public participation). It was examined by combining the views of Bourdieu, Coleman, and Fukuyama. Sampling was done using cluster and random methods. Sample size is 400 people (200 men and 200 women) Isfahan Virtual Social Network users aged between 19 and 40 years were recruited. Questionnaire was used to collect data. The findings of this study showed that users spend up to one hour or two hours a day, 6 to 8 hours a week, and more than 8 hours a month using virtual social networks. The results showed that demographic characteristics, socioeconomic status, and the extent to which virtual social networks are used affects three dimensions of social capital. Demographic characteristics of age, marital status, and ethnicity are more influential on the three indicators of social capital. It also has a significant impact on the use of virtual networks by users on social capital. According to the results of the path analysis, the most influence was on the trust index by the age variable. It also had the greatest impact on the index of relevance from the socio-economic status.

    Keywords: Social Capital, Social Network, Hours of virtual network, Trust, Relationships
  • مژده کیانی، زینب ترکان
    از آن جایی که حضور دختران دانشجو درسال های اخیر در دانشگاه های کشور، بسیار پررنگ ترشده است و تعداد دانشجویان زن روند افزایشی داشته است. بررسی هویت جمعی دانشجویان دختر برای حضور در جامعه و احساس امنیت اجتماعی آنان ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هویت جمعی و احساس امنیت اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی شهر بابل درسال95 -1394 انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ اجرا، پیمایشی، به لحاظ معیار، کاربردی و به لحاظ معیار زمانی مقطعی بوده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر تعیین گردید. اعتبار پرسشنامه از نوع اعتبار محتوایی بوده است. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای متغیرها بیانگر بالا بودن همبستگی درونی گویه ها و به عبارت دیگر مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش بود. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش مبتنی بر دیدگاه نظری بوزان، ویور، مولار و گیدنز می باشد.
    یافته های پژوهش نشان داد که ،5/78 درصد از دانشجویان دختر دارای هویت جمعی بالا بوده اند. بر اساس نتایج این پژوهش، بین هویت جمعی و احساس امنیت اجتماعی دانشجویان دختر رابطه معنی دار آماری وجود ندارد. بر اساس نتایج رگرسیون خطی بین متغیرهای سن و مقطع تحصیلی با احساس امنیت اجتماعی رابطه معنی داری دارد. با توجه به نتایج آنالیز واریانس چندگانه، همچنین بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و امنیت اجتماعی رابطه معنی دار است.
    کلید واژگان: دختران دانشجو, هویت جمعی, احساس امنیت اجتماعی
    Mojdeh Kiani, Zaenab Torkan
    Since the presence of female students in universities in the country in recent years, very bold coated and the number of female students has increased, the collective identity of students to participate in community and social security is critical. This study aimed to investigate the relationship between collective identity and social security of female students in State University of Babol was conducted in 1394-95. Methods to run the survey, in terms of the criteria applicable to the measure of time, has been cross-sectional. Data was collected using a questionnaire. The sample size was determined using a Cochran formula of 400 people. The validity of the content has been validated. Cronbach's alpha coefficient for the variable statements indicate high internal consistency and reliability of the questionnaire was favorable in other words. The theoretical framework used in this study is based on theories Buzan, Weaver, Molar, and Giddens.
    The results showed that the 78/5 high percentage of female students has been a collective identity. The results of this study, the relationship between collective identity and social security of female students is not statistically significant. Based on the results of the linear regression between age and level of education has a significant relationship with a sense of social security. According to the results of multiple analysis of variance, also is a significant relationship between socio-economic status and social security.
    Keywords: Female Students, collective identity, a sense of social security
  • مژده کیانی *، سیامک نجفی
    هویت اجتماعی از عوامل متعددی متاثر است که اعتماد اجتماعی یکی از آن عوامل است. با توجه به تغییر و گسترش جایگاه و عرصه های حضور زنان در جامعه و دانشگاه ها، هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و هویت اجتماعی (سنتی، مدرن و پست مدرن) 5577 نفر از دانشجویان زن مقاطع کارشناسی تا دکتری دانشگاه تبریز در سال 1394 بوده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش اجرا گردیده است. چارچوب نظری پژوهش با بهره گیری از نظریات گیدنز، زتومکا، افه، جنکینز، تدوین شده است. روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از یک نمونه 360 نفری از دانشجویان زن مقطع مختلف دانشگاه تبریز جمع آوری گردیده و برای برآورد اعتبار از دو روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه استفاده شده است. با توجه به نتایج، در ابعاد هویت، بالاترین میانگین در بعد هویت سنتی با میانگین4/2 و هویت مدرن با میانگین 03/2 می باشد. اعتماد اجتماعی زنان تحصیلکرده در شاخص اعتماد تعمیم یافته، بالا است و معادل 5/80، و در شاخص اعتماد نهادی، پایین است. براساس یافته ها، اعتماد اجتماعی با هویت مدرن و پست مدرن زنان تحصیلکرده رابطه دارد. همچنین پایگاه اقتصادی - اجتماعی با هویت های مدرن و پست مدرن رابطه معنی دار دارد. میزان کفایت مدل با آزمون دوربین واتسون انجام شده که نشان دهنده یک مدل مناسب است. با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندگانه، متغیرهای سن، رشته تحصیلی، مقطع تحصیلی،اعتماد فردی و اعتماد نهادی می توان 36% از واریانس هویت اجتماعی را تبیین نمود.
    کلید واژگان: هویت اجتماعی زنان, اعتماد اجتماعی, هویت مدرن, هویت پست مدرن, اعتماد فردی و نهادی
    M Kiani *, S Najafi
    Several factors affect social identity and social trust is one of them. Regarding the fact that Women's status and their participation in society has changed and developed in different areas such as in the society and universities, the aim of this study was to investigate the relationship between social trust and social identity of Bachelor to Ph. D. women students in public universities in Tabriz in 2016. Their total number was 5577. The survey method was implemented to conduct the study. Theoretical framework was formed using the theories of Giddens، Ztvmka، Efe ، Jnkynzv Tajf،. The method was simple stratified sampling. Data were collected using the questionnaires from a sample of 360 students from undergraduate to doctoral educated women in the state universities of Tabriz. To validate data, content and structure validation was done. Results showed that among identity components, thae highest mean was related to traditional identity, 2. 4, and modern identitu, 2. 03. The social identity of educated women is high regarding generalized trust indicators, 80. 5, but low in natural trust indicators. Based on the results, there is a relationship between social trust and womens’ modern and post-modern identity. Also, there is a significant relationship between the economic-social status of women and their modern and post-modern social identity. The Durbin-Watson test showed the adequacy of the model as a good one. Using Multi-Linear regression and variables like age, major, education, individual trust and natural trust, it becomes possible to specify 36% of social identity variance.
    Keywords: Social Identity, Social Trust, Educated’s Women
  • مژده کیانی، زهره رهنمافلاورجانی
    افزایش تحصیلات، ورود به حوزه اشتغال، بالا رفتن آگاهی و مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی، از عواملی است که احساس و باور آنان به نابرابر بودن شرایط را در جامعه فراهم می آورد؛ احساسی که می تواند فرصت ها و عرصه های اجتماعی را به عنوان کالای فرهنگی- اقتصادی- اجتماعی که سرمایه اجتماعی نام دارد، تحت تاثیر قرار دهد. این پژوهش با هدف چگونگی تاثیر احساس نابرابری جنسیتی بر وضعیت سرمایه اجتماعی زنان تحصیلکرده شهر اصفهان انجام شده است. مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش، بر مبنای نظریات چافتز، بلوم برگ و پیر بوردیو تدوین شده است. روش این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته، دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه آماری پژوهش، زنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، شش منطقه از مناطق چهارده گانه شهر اصفهان است. حجم نمونه 385 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. با استفاده از نرم افزار spss برای آزمون فرضیات و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داده است که بین احساس نابرابری اجتماعی، نابرابری خانوادگی و احساس نابرابری اقتصادی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنادار آماری وجود دارد.
    کلید واژگان: احساس نابرابری جنسیتی, احساس نابرابری اجتماعی, سرمایه اجتماعی, حمایت اجتماعی, زنان تحصیلکرده
  • مژده کیانی
    مقدمه

    خشونت علیه زنان، پدیده جهانی است که در حوزه های خصوصی و عمومی زندگی تجربه می شود. هدف مقاله، مطالعه تفسیر زنان اصفهان از اشکال خشونت خانگی می باشد.

    روش

    این مطالعه با استفاده از رهیافت کیفی با رویکرد تفسیری و روش پدیدار شناسانه در سال 1391 با شرکت 10 نفر از زنان متاهل شاغل با برگزاری جلسات بحث گروهی متمرکز و مصاحبه های اکتشافی و عمیق در طول یک دوره ی 12 ماهه انجام شده است. داده ها گردآوری و ثبت شد. سپس کد گذاری انجام گرفت. داده ها در قالب مقوله های عمده، مقوله بندی شدند. این مقولات عمده، به استخراج یک مقوله ی هسته منتهی شد که مقوله محوری و اساسی تحقیق را شامل می شود.

    یافته ها

    سن زنان مشارکت کننده در این مطالعه بین 30 تا 53 سال متفاوت بوده است. تحصیلات آنان از سواد خواندن و نوشتن تا فوق لیسانس متغیر بوده است. یافته ها حاکی از آن است که اولین مشاجره ها و رفتارهای خشونت آمیز از زمان عقد شروع می شود. اشکال مختلفی از اعمال خشونت در خانواده توسط شرکت کنندگان گزارش شد. اعمال خشونت از جر و بحث، دعوا تا خشونت فیزیکی کتک زدن متفاوت بوده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به فرایند تحلیل داده ها، فرضیه ویژگی عمومی و فراگیر بودن خشونت در خانواده بین همه پایگاه های اقتصادی – اجتماعی شکل گرفت.

    کلید واژگان: زنان متاهل شاغل, خشونت خانگی, روش پدیدار شناسانه
    Mojdeh Kiani
    Introduction

    Violence against women is a universal phenomenon which is experienced in public and privet areas. The aim of the study was to review the women from Isfahan, Iran who experienced types of domestic violence.

    Method

    This study was done through the qualitative method and interpreting and the phenomenological approaches by participation of 10 employed married females with conducting focus group discussion sessions and discovering and deep interviews in a 12 months period in 2013. Data were collected and registered and then they were encoded. These general categories resulted to the extraction of a core category in which included the fundamental category of the study.

    Results

    Age of the participants in this study varied between 30 to 53 years. Their educational level has ranged from literacy to the university graduated. The findings indicated that the initial disputes and violence behaviors of the couples, starts since marriage spouse ceremony. Various forms of family violence were reported by the participants. Violence varied from arguing, fighting, physical violence, beating up and etc.

    Conclusion

    Given to the procedure of data analyzing, the assumption of general attributes and transmission of the violence in family was formed among all socio-economical bases.

    Keywords: Employed married females, Domestic violence, Phenomenological approach
  • مژده کیانی، فریبا موگویی
    زمینه و هدف
    تغییر الگوی سنی استفاده از لوازم آرایش در ایران، مساله ی مهمی محسوب می شود. هدف این مقاله شناخت عوامل موثر بر میزان استفاده از لوازم آرایش توسط دختران زیر 20 سال است.
    روش اجرا: این پژوهش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه ی جمع آوری اطلاعات در یزدان شهر نجف آباد (اصفهان) در سال 91-90 انجام شد. از مجموعه ی 1800 دانش آموز دختر مقاطع دبیرستان، راهنمایی و پیش دانشگاهی، 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.
    یافته ها
    اکثر پاسخگویان، الگوی آرایش خود را نزدیکان و خویشاوندان نزدیک خود بیان کردند. 7/31% از دختران، کانال ماهواره را الگو قرار داده اند و 7/7% از سایت های اینترنتی استفاده می کنند. رابطه ی بین متغیرهای سن، مصرف رسانه ای، وضیت تاهل، اعتماد اجتماعی و میزان گرایش دختران به استفاده از لوازم آرایش معنادار بود.
    نتیجه گیری
    عوامل موثر بر استفاده از مواد آرایشی در بین دختران جوان شامل 5 عامل ویژگی جمعیتی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، مصرف رسانه ای، روابط و خانواده و اعتماد تعریف شده است که تقریبا 55% از تغییرپذیری متغیرها را توضیح می دهد.
    کلید واژگان: لوازم آرایش, دختران, پایگاه اقتصادی, اجتماعی, رسانه
    Mojdeh Kiani, Fariba Mugouei
    Background And Aim
    The change of the age pattern for using cosmetics in Iran is an important issue. The objective of this study was to evaluate factors affecting the cosmetics usage by the girls under 20 years old.
    Methods
    This survey was done in Yazdanshahr NajafAbad (Isfahan) using of measurement method and questionnaire instrument in the year 2011-2012. Three hundred indivisuals were randomly selected from 1800 female students in high school، secondary school and per-university levels.
    Results
    Most of the respondents named their close friends and relatives as their model of make up. 31. 7% of the girls have set satellite channels as their model and 7. 7% used internet sites. 44. 3% of the girls agreed with the effect of relation with opposite gender on the amount of cosmetics usage. There is a meaningful relation between age، multimedia consumption، marriage status، social reliability and the tendency to the cosmetics usage.
    Conclusion
    The factors influencing the cosmetics usage include population characteristics، socio-economic base، multimedia consumption، relations، family and reliability which explain almost 55% of the changeability of the variances.
    Keywords: cosmetic products, female, socio, economic status, media
  • مژده کیانی
    زمینه و هدف
    اعتماد سنگ بنای تعاملات اجتماعی و تسهیل کننده روابط اجتماعی است. اعتماد عام به اصحاب تخصص یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی جدید محسوب می شود که پایه اصلی حیات اجتماعی است. بر اساس دیدگاه شبکه، روابط و پیوندها به عنوان سرمایه اجتماعی محسوب می شوند و فرد از طریق آن ها به منابع و حمایت های موجود در شبکه دسترسی می یابد. به دلیل آن که اعتماد به پلیس، تسهیل کننده کنش ها و انتظام بخش حیات اجتماعی است، با این توصیف مطالعه و شناخت وضعیت موجود اعتماد به پلیس با توجه به شبکه اجتماعی زنان و مردان در شهر اصفهان از اهداف اساسی این مقاله به شمار می رود. سوال اصلی مقاله این است که وضعیت موجود اعتماد به پلیس با توجه به شبکه های اجتماعی در شهر اصفهان چگونه است؟
    روش تحقیق: در این مقاله بر اساس روش نظری کلمن، پکستن، گیدنز، فوکویاما، ولمن، و وبر به مطالعه شبکه اجتماعی زنان و مردان و اعتماد به پلیس پرداخته شده است. این تحقیق با روش پیمایشی در سال 1390 در شهر اصفهان انجام شده است. زنان و مردان 18ساله و بیشتر ساکن شهر اصفهان جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. بر اساس فرمول، حجم نمونه تعداد 300 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است.
    یافته ها
    موقعیت طبقاتی افراد مورد مطالعه در میزان اعتماد آنان به پلیس، تعیین کننده بوده است. بیشترین تعداد پاسخ گویان متعلق به پایگاه اقتصادی – اجتماعی پایین، بالاترین اعتماد اجتماعی به پلیس را به خود اختصاص داده اند. بین ویژگی های شبکه اجتماعی و اعتماد به پلیس تفاوت معنادار وجود دارد. زنان عموما بیش از مردان دارنده شبکه های همگون هستند و بیشتر بر خویشاوندان به عنوان اعضای شبکه، تکیه می کنند.
    نتیجه گیری
    نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از بین تمام متغیرهایی که وارد معادله شده اند، متغیرهای شبکه عاطفی، تحصیلات و درآمد، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر اعتماد به پلیس ایفا می کنند و از همین رو معادله باقی مانده اند.
    کلید واژگان: اعتماد به پلیس, سرمایه اجتماعی, شبکه اجتماعی, شبکه عاطفی, شبکه حمایتی
    Mozhdeh Kiani
    Context and
    Objective
    the trust is the basis of social interactions and facilitator of social relations. The public to the specialists is considered as one of the new elements of social capital that is the main base of social life. According to the network viewpoint, the relations and connections are deemed as social capital and through which the person may access the resources and supports available in the network. Because the trust to the police facilitates the actions and regulates the social life, in this thesis according to the theoretical method of Colman, Packsten, Gidnez, Wolman, Moro & Weber, the women and men social network and trusting the police is studied. Studying and identifying the current status of trust to the police, considering the women and men social network in Esfahan is one of the substantial objectives of this article. The main question of this study is that how is the current status of trusting the police considering the social networks in Esfahan?
    Methodology
    This research has been applied via survey method in Esfahan, in 2011. The women and men of 18 years and over residing in Esfahan constitute the sampling group of this research. According to the formula, the sample size has been estimated equal to 300 persons. The data was compiled by means of questionnaire.
    Findings
    The class position of studied persons was important in their trust to the police. The most answerers of low socioeconomic class could obtain the highest social trust to the police. A significant difference exists between characteristics of social network and trust to the police. Generally, the women have homogenous networks more than the men and rely more on the relatives as the network members.
    Conclusion
    The results of multiple regression analysis indicate that among all variables applied in the equation, the variables of emotional network, education and income have showed respectively the most effect on trusting the police and remained in the equation.
    Keywords: Trusting the police, social capital, social network, emotional network, supportive network
  • مژده کیانی، علی ربانی خوراسگانی، بهجت یزدخواستی
    مطالعه چگونگی توزیع قدرت در خانواده با استفاده از ره یافت کیفی نظریه مبنایی و بررسی آن از طریق اجرای کارگاه های گروه متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با مردان متاهل، از مهم ترین اهداف این پژوهش به شمار می آید. در راستای رسیدن به این هدف، در سال 1388- 1387، کارگاه های گروه متمرکز با مشارکت مردان متاهل در چند گروه برگزار شد. ضرورت استفاده از روش تحقیق کیفی در این تحقیق، شناخت عوامل زمینه ای می باشد. تحلیل داده های تحقیق و مدل نظری حاصل بیانگر این است که شرایط علی، هنجارهای فرهنگی و انحصار منابع مالی، منجر به ایجاد پدیده نابرابری قدرت شده است. پدیده اصلی نابرابری قدرت، تحت شرایط مداخله گر آگاهی، نگرش، خواست زنان، نوع ارتباطات عادت، نوع شغل و دیگران، منجر به توسعه دو استراتژی اصلی: الف) شیوه اعمال قدرت و ب) چگونگی تقسیم کار خانگی شد. شیوه اعمال قدرت و چگونگی تقسیم کار خانگی، استراتژی هایی بوده است که شرکت کنندگان، قدرت در خانواده را کنترل می کردند و پیامدهای این استراتژی ها، عرصه های متفاوت قدرت زنان و مردان، مشارکت زنان و تبعیت برای زنان بوده است. در این مقاله مدل پارادایمی توزیع قدرت در خانواده ارائه می شود.
    کلید واژگان: انحصار منابع مالی, قدرت خانواده, هنجارهای فرهنگی, تقسیم کار خانگی, نظریه مبنایی GTM))
    M. Kiani, A. Rabbani Khorasgani, B. Yazdkhasti
    The most important objective of this study is recognizing power distri-bution in the family by using quali-tative research of Grounded Theory and analyzing it by conducting focus group workshops and semi-structured interviews with married men. In order to achieve this objective، focus group workshops were held with the partici-pation of some groups of married men. Necessity of using a qualitative resea-rch in this article is the recognition of context factors. Research data analysis and the theor-etical model used show that causal conditions، including (1) cultural nor-ms and (2) exclusion of financial res-ources led to the phenomenon of pow-er inequality. The main phenomenon of power inequality under the interve-ning conditions of awareness، attitude، marriage age، types of communic-ation، habits and types of a man''s relations with his sister and mother led to the development of two main strategies: (1) power enforcement mechanism and (2) hous-ehold chore division. The participants were shown to use these factors to control and enforce their power. The consequences of the-se strategies were different domains of men and women''s power، women''s participation in the decision-making process and women''s obedience. In this article we present a paradigm model of power distribution in the family.
  • فرهاد دبیری، مژده کیانی
    ارزیابی اثرات زیست محیطی یک دیدگاه تلفیقی عملیاتی شده و اجرایی در جهت توسعه پایدار می باشد، دیدگاهی که نظامی به هم پیوسته را دایر بر این که همه چیز در محیط زیست و با محیط زیست به پایداری می رسد مدنظر قرار می دهد. در این نظام هر نوع فعالیت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و غیر آن با یکدیگر مرتبط بوده و به هم پیوند می خورند و این مفهوم به بارزترین نحو و صریح ترین شکل در اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بیان گردیده است. از آن جایی که ارزیابی اثرات زیست محیطی یکی از مناسب ترین معیارهای توسعه پایدار و مدیریت محیط زیست در کشورمان به شمار می رود، لذا می بایست در قالب الزامات قانونی قرار گرفته و به مورد اجرا گذاشته شود. در حال حاضر در کشور ایران قوانین، مقررات و مصوباتی در زمینه ارزیابی اثرات زیست محیطی وجود دارد که برخی از این مقررات مستقیما و صراحتا ناظر بر الزام مجریان طرح ها و پروژه های عمرانی و توسعه ای به انجام ارزیابی اثرات زیست محیطی می باشد و برخی مقررات دیگر هر چند صریحا به موضوع ارزیابی اثرات زیست محیطی اشاره ندارد ولیکن به شکل دیگر و با مفهومی مشابه و یا به علت این که جنبه پیشگیرانه دارد، می توان آن ها را معادل مقررات ارزیابی اثرات زیست محیطی محسوب و تلقی نمود. در مورد قوانین و مقرراتی که مستقیما ناظر بر ارزیابی اثرات زیست محیطی می باشند می توان ماده 105 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، ماده 71 قانون برنامه چهارم توسعه و ماده 10 آیین نامه جلوگیری از آلودگی صوتی و مصوبات شماره 138، 156، 166، 196، 237، 249 و 250 شورای عالی حفاظت محیط زیست را نام برد. در مورد سایر قوانین و مقررات مرتبط می توان به مواد 60، 85، 121 قانون برنامه سوم توسعه و مواد 12 و 13 قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا و ماده 11 آیین نامه جلوگیری از آلودگی آب اشاره نمود. در این مقاله با توجه به معیار تفاوت در نظام های حقوقی حاکم بر کشورها، کشورهای آلمان و فرانسه از میان کشورهای تابع نظام حقوقی ژرمنی – رومی و کشورهای کانادا و ایالات متحده آمریکا از میان کشورهای تابع نظام حقوقی آنگلوساکسون انتخاب شده و قوانین ارزیابی اثرات زیست محیطی در این کشورها مورد بررسی قرار گرفته است.
    با بررسی های صورت گرفته در خصوص قوانین ارزیابی اثرات زیست محیطی کشورهای توسعه یافته و مقایسه تطبیقی آن با قوانین موجود در کشور ایران، به طور کلی استنباط می شود که مقررات ارزیابی پیامدهای زیست محیطی کشور ایران از یک سطح کلی برخوردار می باشد و تنها در قالب چارچوبی نه چندان جامع به مقوله ارزیابی اشاره دارد، در حالی که کشورهای اتحادیه اروپا از جمله آلمان و همچنین کشورهای فرانسه و کانادا هر چند دارای نظام های اداری و سیاسی متفاوتی می باشند ولیکن ماهیتا از یک قانون زیست محیطی جامعی برخوردارند و مطالعات ارزیابی پیامدهای زیست محیطی را برای سرزمین خود یک ضرورت می دانند.
    کلید واژگان: قوانین و مقررات, ارزیابی اثرات زیست محیطی, قواعد پیشگیرانه
  • بررسی تطبیقی کار کودکان در کشورهای پیشرفته و جهان رو به توسعه
    صمد کلانتری، مژده کیانی
  • پایگاه اقتصادی - اجتماعی ارامنه استان اصفهان
    مژده کیانی
    در طی تاریخ، همواره جوامع، به اقلیت و اکثریت تقسیم شده اند، به دلیل آن که اقلیتها بخشی از جامعه هستند، پس لازم است تا شناخت کافی از وضعیت این بخش، در اختیار برنامه ریزان خرد و کلان جامعه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش، شناخت پایگاه اقتصادی - اجتماعی و فاصله اجتماعی ارامنه استان اصفهان با مسلمانان بوده است. سابقه اقامت ارامنه در اصفهان بسیار طولانی است، به دلیل ریشه های اعتقادی و مذهبی، همواره رابطه متقابل آرام، بین ارامنه و مسلمانان وجود داشته است...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مژده کیانی
    دکتر مژده کیانی
    دانشیار جامعه شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال