به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مژگان دستوری

  • در مذمت تلویزیون هزارتپه / صلح در جامعه شکننده، تب دار و دردمند ایران نه یک آرمان لوکس، بلکه یک راه نجات است
    مژگان دستوری
  • الهام عباسی، انسی حمیدی، معصومه دژمان*، مژگان دستوری
    هدف
    هدف این پژوهش، بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی زندانیان در 7 استان کشور، با نوع و میزان جرم آنها بود.
    روش
    این مطالعه به روش توصیفی در کلیه 2200 زندانی تازه وارد در دی و بهمن سال 1387 در 7 زندان بزرگ کشور (زاهدان، ارومیه، کرمانشاه، کرج، بندرعباس، یزد و گرگان) انجام شد. تحلیل ویژگی های فردی (سن، سطح سواد، بیکاری، فقر و محل زندگی) زندانیان در چارچوب نظریات ساختارگرایی و کارکردگرایی با کمک نرم افزار آماری SPSS 19 صورت گرفت.
    یافته ها
    افزایش سن و سطح تحصیلات زندانیان با ارتکاب به جرایم، به ویژه سرقت که بیشترین فراوانی را در میان جرایم به خود اختصاص داده، رابطه معکوس داشت وفقط در مورد کلاهبرداری رابطه مستقیم مشاهده شد. میزان جرم و ارتکاب مجدد آن با سطح تحصیلات و درآمد رابطه ای معکوس و با شهرنشینی و متارکه رابطه ای مستقیم داشت. ضرب و جرح و تصادفات رانندگی با شهرنشینی رابطه معکوس و کلاهبرداری و قاچاق مواد مخدر و همچنین سابقه تکرار آنها با شهرنشینی رابطه مستقیم داشت.
    نتیجه گیری
    عوامل جمعیت شناختی همچون سن و سطح تحصیلات و درآمد پایین در ارتکاب به جرایم به ویژه سرقت نقش قابل توجهی دارند. همچنین عامل محل سکونت نیز با ارتکاب انواع جرم نیز مرتبط است، به طوری که جرائم اعتیاد، قاچاق مواد مخدر و کلاهبرداری و تکرار آن بیشتر در میان شهرنشینان و ضرب و جرح و تصادفات رانندگی و تکرار آن در روستانشینان وقوع بیشتری دارند.
    کلید واژگان: جرم, جمعیت شناسی, زندان, انحرافات اجتماعی, شهرنشینی
    Elham Abasi, Ensi Hamidi, Masoumeh Dejman *, Mozhgan Dastoury
    Aim: The aim of this study was to evaluate the relationship of prisoners’ demographic features in 7 provinces of Iran with their crime type and level.
    Materials And Methods
    This descriptive study was performed in all 2200 newcomer prisoners of 7 great prisons of Iran (Zahedan¡ Urmia¡ Kermanshah¡ Karaj¡ Bandar Abbas¡ Yazd and Gorgan) during January and February 2009. The analysis of personal properties (age¡ level of education¡ unemployment¡ poverty and place of residence) of prisoners was done in the framework of structuralism and functionalism using SPSS 19 software.
    Results
    Increasing the age and level of education of prisoners was inversely related to crimes¡ especially theft¡ which was the most frequent among the crimes¡ and only a direct relation to fraud was observed. The amount of crime and its re-engagement with the level of education and income was inversely related and was directly related to urbanization and intercourse. Traffic accidents and accidents with urbanization had a direct relationship with the reverse and fraudulent and drug trafficking¡ as well as the history of their repetition with urbanization.
    Conclusion
    Demographic factors such as age¡ education¡ and low income play a significant role in committing crimes¡ especially robbery. Also¡ the location agent is also linked to crime types¡ so that drug addiction¡ drug trafficking and fraud and repeat offenders are more likely to occur in the city¡ and driving accidents and accidents and repeat offenses in villagers.
    Keywords: Crime, Demography, Prison, Social Deviations, Urbanization
  • نرگس نیکخواه قمصری، مژگان دستوری
    مجالس عزاداری به عنوان کانونی برای تجسم بعد مناسکی دین در پیوند با زمینه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه دینداران در ادوار تاریخی اشکال گوناگونی به خود گرفته است. این نوشتار بر آن است تا مبتنی بر نظریه های کارکردگرایانه و روش اسنادی و میدانی- مشاهده مستقیم و مصاحبه نیمه ساخت یافته - برحسب نوع هیئت ها، بازنمود تحولات فرهنگی اجتماعی را تا اواخر دهه هشتاد در مراسم مذهبی زنانه شهر تهران به تصویر کشد. مبتنی بر یافته های این پژوهش علاوه بر شکل سنتی و مرسوم مراسم روضه های زنانه که از دوره قاجاریه با شکلی ساده و فارغ از تجملات، ساختار سخنران/ روضه خوان و محتوای روضه با وجه غالب عاطفی، وعظ و توصیه، ادعیه بدون ترجمه و مخاطبانی به طور عمده کم سواد یا بی سواد، هم محلی و مسن رایج بود، از دهه هفتاد به بعد دو گونه هیئت های «عامه پسند» و «معرفت گرا» در میان زنان برخوردار از سرمایه فرهنگی جامعه شهری مدرن رواج یافت. هیئت های عامه پسند در شکل تجملی، پرزرق وبرق و شورانگیز، در ساختار مداح/نوازنده و در محتوا عامیانه و همه فهم و مخاطبانی به طور عمده جوان تر، پایگاه طبقاتی متنوع، سطح تحصیلاتی متوسط و فاقد شغل و هیئت های معرفت گرا در شکل تجملی و پرزرق و برق با میزانی رسمیت بیشتر، ساختار سخنران/ مداح و سخنران/ مداح/ نوازنده، محتوای عقلی، استدلالی و شناختی و مخاطبانی جوان، با تحصیلات عالیه، مشاغل حرفه ای از طبقات اجتماعی بالا، تقاضاهای فرهنگی جدید و متنوع زنان را در پیوند با زمینه فرهنگی جامعه بازنمایی می کنند.
    کلید واژگان: تحولات فرهنگی, مناسک عزاداری زنانه, هیئت های سنتی, هیئت های عامه پسند, هیئت های معرفت گرا
    Narges Nikkhah Qamsari, Mojgan Dastoury
    Throughout the history the religious gatherings have taken various forms as a center for achieving and manifesting the ritual aspect of religion in connection with cultural, social, and economical background of the believer society. This paper is aimed to indicate the manifestation of Iran socio-cultural changes that had occurred until the late 1980s in the women's ritual rites in Tehran, according to the type of gatherings. This is done based on functionalist theories and by using the documentary method, field study, direct observation, and semi-structured interview. The findings show that in addition to the traditional and conventional forms of women's threnodies that have been commonly held since Qajar era in a very simple way and in eulogist/speaker structure by giving a very emotional speech full of advice, preaches, and un-translated prayer for the old local illiterate or low-literate audience, two other forms of " popular" and "cognition-oriented" gatherings have got prevailing among the modern urban cultured women since 1970s.The popular gatherings are held in a very luxurious and glamorized way and in eulogist/musician structure. As for the content, it is very informal and understandable for all, which is addressed to usually younger, unemployed audience with various social status and average education. In contrast, cognition-oriented" gatherings are held in a splendid luxurious style with more formalities, with eulogist/speaker and eulogist/ speaker/ musician structures. The content is more rational, argumentative, and cognitive. The audience is young and highly educated from high social class and professions. The findings manifest the women's new and various cultural demands in connection with the cultural context of society.
    Keywords: Cultural changes, Women rituals, Traditional religious gatherings, popular gatherings, cognition, oriented gatherings
  • مژگان دستوری
    هیئت های مذهبی، به عنوان مهم ترین کانون نمایش مناسکسوگ واری تشیع، با زندگی اجتماعی، فرهنگی، و اخلاقی مؤمنان کاملا آمیخته اند و هم واره،با به ترین شکل، حالت های روحی و شیوه ی زندگی پیروان تشیع را با جهان بینی و اخلاق هم آهنگ با آن پیوند می دهند. رخ داد انقلاب اسلامی آغاز ورود گسترده ی زنان به گستره ی اجتماع، وهم زمان با آن، هم کاری جدی تر و پویاتر آنان در مراسم و آداب سوگ واری بود. جنگ و پیدایشدگرگونی های سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی پس از آن و نیز دگرگونی های ناشی از گسترش نوگرایی سبب پدید آمدندگرگونی در باورها و نگرش های دینیمردم، به ویژه زنان،ونیز دگرگونی فهم آنان از سازه های اصلیمناسک دینی و سوگ واری شد و این مراسم را با دگرگونی محتوایی و صوری بسیارروبه رو کرد؛ به گونه یی که در سال های پایانی دهه ی 70، اشکالیتازه ازهیئت هایدینی و مداحی گسترش یافت، که ساختار و عناصر سازنده ی آن با انواع سنتیدیگرگون بود.
    در این پژوهش، به بررسیدگرگونی ها،دلایل، و چه گونگی آن ها می پردازیم.
    کلید واژگان: هیئت های زنانه, جنبش های دینی, مداحی, مناسک دینی
    Mozhgān DastŪrĪ
    Religious groups as the most prominent centre to exhibit rituals of bewailing are intertwined with social, cultural, and moral life of the believers.It always joins spiritual conditions and the lifestyle of Shia followers to its concordant worldview and ethics.By the Islamic Revolution of Iran, women’s participation in social activities has increased and it led to their more serious cooperation in religious ceremony and bewailing political, social, and economical changes. After revolution, the war and also growth of modernism transformed the beliefs and religious attitude of people, especially women. It also made a change in women’s understanding of religious and bewailing rituals structures that in its own caused to a transformation in such rituals as far as it concerned to the content and performance. By the late AP1370s(AD 1991–2000), new religious groups and reciting ways of eulogies emerged whose identical elements and structures differed from traditional one. In this research, we study these changes, qualities, and the related reasons of such changes.
  • گونه شناسی هیئت های مذهبی زنانه در تهران
    ابراهیم فیاض، عباس وریج کاظمی، مژگان دستوری
    یکی از ویژگی هیئت های مذهبی به عنوان مهم ترین کانون برای انجام مناسک عزاداری، آمیختگی آن با حیات اجتماعی فرهنگی و اخلاقی مؤمنان است. از این رو ابزار مهمی در جهت بازنمایی حیات مذهبی فرهنگی و حتی اقتصادی آنان نیز به شمار می آید. وقوع انقلاب اسلامی آغاز تحول نگرشی و سبک زندگی در میان توده مردم بوده که فهم آنان از عناصر اصلی مناسک دینی و عزاداری متحول وخود این مناسک را با تغییرات محتوایی و صوری بسیاری مواجه نموده است. به گونه ای که از اواخر دهه 1370 اشکال جدید هیئت های دینی و مداحی گسترش یافتند که ساختار و عناصر هویتی آنها با انواع سنتی تفاوت بسیار دارد.
    کلید واژگان: هیئت های زنانه, مناسک دینی, هیئت های عامه پسند
  • زهرا پیشگاهی فرد، مژگان دستوری، سودابه ابراهیمی
    چکیده: احزاب به عنوان یک نهاد مدنی در جامعه وظیفه ی سهیم کردن افراد در قدرت سیاسی کشور را بر عهده دارند، بنابراین می توانند در سلامت سیستم توزیع قدرت و جلوگیری از انحصار قدرت در دست گروه یا قشر خاص و در نهایت اصلاح ساختار حکومتی و اداره ی کشور بسیار مهم باشند. در این پژوهش میزان مشارکت سیاسی زنان در سطوح مختلف ارکان حزبی کشور را مطالعه می کنیم که با استفاده از نظریه های بکرک و بارتز در خصوص شیوه ی اعمال قدرت سیاسی فاعلان قدرت بر مفعولان قدرت انجام شده است. طبق این تئوری، اعمال قدرت در بعضی از سازمان های سیاسی به صورت تصمیم گیری پنهان و از طریق آرایش صحنه توسط فاعلان قدرت (مردان) بر مفعولان قدرت (زنان) است. طبق این دیدگاه، فاعلان قدرت، منافع (خواست ها) مفعولان قدرت را در نظر نمی گیرند، بنابراین خواسته های مفعولان قدرت اصولا در نظام سیاسی مطرح نمی شود و هنگامی که خواسته های زنان اهمیتی ندارد پس مشارکت زنان در سطوح عالی حزب نمود پیدا نمی کند. روش تحقیق، توصیفی است و اطلاعات از مطالعه ی منابع اسنادی گردآوری شده-اند. به این ترتیب که از هر جناح 5 نمونه انتخاب می شوند که هم از احزاب سیاسی باسابقه و هم از احزاب جدید باشند. با توجه به یافته های تحقیق مشخص می شود که میزان مشارکت سیاسی زنان در بخش های مختلف حزبی، به خصوص سطوح عالی احزاب (شورای مرکزی کمیته های کلیدی)، به شدت پایین است و بیشتر در نقش های ستادی و خدماتی فعالیت می کنند.
    کلید واژگان: احزاب سیاسی, مشارکت سیاسی زنان, جناح چپ, جناح راست, قدرت سیاسی
    Parties, as civil institutions distribute political power among individuals in society, and play an important role in preventing the monopoly of power by a particular group. They are also significant in modifying the governmental construction and administration of society. As a framework, this study has utilized theories of Bacharch and Bartez regarding the mode of exercising political power and authority by subjects of power on the objects of power. According to these theories, some political organizations exercise power latently through arrangement of stage by subjects of power (men) rather than the objects of power (women). Thereby subjects of power ignore the benefit of objects of power and their demands are excluded from political system. Since women's demands have no importance, they are excluded from privileged levels of a party.The research method used in this study is descriptive – documental and information is gathered through study of documentary Resources. According to this study, women's participation in high ranking positions of parties is slight and they mainly act as staff members.
  • بررسی تاثیر جنسیت در گفتمان
    سوسن باستانی، مژگان دستوری
    یکی از بحث هایی که در حوزه معرفت و فهم متون دینی مطرح است تاثیر عوامل پنهان بر مرحله فهم و اندیشه است. این عوامل را می توان به سطح معیشت افراد، خلقیات و روحیات، سن مترجم یا مفسر، میزان استعداد مترجم یا مفسر و یا سطح آگاهی از فرهنگ بومی و قومی و همچنین جنسیت توسعه داد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی ترجمه برخی از آیات قرآن توسط دو مترجم معاصر (طاهره صفارزاده و محمدمهدی فولادوند) پرداخته است. هدف تحقیق بررسی تاثیر جنسیت در گفتمان دو ترجمه معاصر است. مسئله این است که نظام مرد سالاری چه نظام معنایی را ایجاد کرده است و این نظام در گذر زمان چه تحولاتی را از سر گذرانده است. در این پژوهش نظام مردسالاری به مثابه یک گفتمان با کارکرد ایدئولوژیک آن مطرح می شود که از یک سو خرده گفتمان-هایی را در دل دارد و از سوی دیگر مانع از آن می شود که واقعیات فرهنگی و اجتماعی و حتی زیستی پیرامون آن به صورت بی طرفانه بازنمایی شود. تحلیل تاثیر جنسیت در گفتمان دو ترجمه از قرآن کریم، تقابل بین دو نظام معنایی را نشان می دهد. گفتمانی که به بازتولید گفتمان مردسالاری می پردازد در مقابل گفتمانی که سعی می کند نظم گفتمانی مردسالاری را به چالش بکشد و معانی جدیدی را بسازد تا دال های گفتمان برابری را تقویت نماید و تقدم هویت انسانی بر هویت جنسی را نمایان سازد. در واقع هر یک از دو مترجم با استفاده از سازوکارهای گوناگون، سعی در برجسته سازی دال های گفتمان مطلوب خود و ساختارشکنی و حاشیه-رانی دال های گفتمان مقابل دارند.
    کلید واژگان: ترجمه قرآن, تحلیل گفتمان, قدرت, گفتمان برابری, برجسته سازی, حاشیه رانی
    The Effect of Gender on Discourse
    Susan Bastani, Mojgan Dastoury
    One of the discussions about knowledge and interpretation of religious texts is the effect of hidden factors on understanding and thought. These factors include an individual's subsistence level such as ethos and mentality – translator’s or interpreter’s age, gender, intelligence, as well as his/her native and ethnic culture.This study aims to investigate the effect of gender on discourses of two contemporary translations of certain Quranic verses. The translations of two contemporary translators, ‘Tahereh Saffarzadeh’ and ‘Mohammad Mahdi Foladvand’, are therefore analyzed. Using discourse analysis, the research seeks to answer the question of what kind of meaning is created by a patriarchal system and what kind of changes has this system undergone over the period of time. For the purposes of this study, a patriarchal system is considered as a discourse with an ideological function that, on the one hand, consists of various sub-discourses, and on the other hand, acts as a barrier which prevents cultural, social, and even biological facts from being neutrally reflected.The analysis of the effect of gender on the two aforementioned discourses shows major contrast between two semantic systems: one reproduces the patriarchal discourse, whereas the other tries to challenge the order of patriarchal discourse and to build new meanings to reinforce the signifiers of a discourse of equality and thus reveal the prominence of human identity over gender identity. In fact, by using various techniques, each translator tries to distinguish their favorite discourse signifiers and to deconstruct and marginalize the signifiers of the other discourse.
    Keywords: Translations of Quran, Discourse Analysis, Patriarchal Discourse
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال