به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مژگان کاویانی

  • مهشاد موسوی، نازنین موسوی، مجید عبداللهیان، مژگان کاویانی*
    مقدمه

    سل، عامل اصلی مرگ در اثر بیماری های عفونی در سراسر جهان است. دیابت، به عنوان عامل خطر مهمی برای سل مطرح شده است. تا به امروز مطالعات کمی ارتباط بین دیابت و سل را بررسی نموده اند. در این مطالعه، فراوانی سل نهفته در بیماران دیابتی مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش بررسی

    در این مطالعه، تعداد 195 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو جهت تشخیص عفونت سل نهفته با تست پوستی توبرکولین مورد مطالعه به روش بررسی مقطعی (Cross Sectional Study) قرار گرفتند. افرادی که علامتی از سل فعال داشتند از مطالعه خارج شدند و افرادی که تست توبرکولین مثبت داشتند، به وسیله گرافی قفسه سینه از نظر سل فعال بررسی شدند. برای موارد نیازمند مقایسه با استفاده از نرم افزار SPSS version 16 در مورد آنالیز متغیرهای کمی از t-test و برای متغیرهای کیفی از Chi - square استفاده گردید و سطح معنی داری برای تمام نتایج برابر با 0/05 در نظر گرفته شد.

    نتایج

    از مجموع 195 بیمار دیابتی، تعداد 115 بیمار جهت بررسی نتیجه تست توبرکولین مراجعه نمودند. تعداد 43 نفر از 115 نفر (37/39%) قطر اندوراسیون بیشتر یا مساوی 5 میلی متر داشتند، 29 نفر (25/21%) قطر اندوراسیون بیشتر یا مساوی 8 میلی متر داشتند و 3 نفر (2/61%) قطر اندوراسیون بیشتر یا مساوی 10 میلی متر داشتند که تست توبرکولین مثبت محسوب می شود (0/05<p).

    نتیجه گیری

    نتایج کاذب تست توبرکولین می تواند شیوع واقعی سل نهفته را پنهان کند. حساسیت تست توبرکولین در بیماران مبتلا به نقص ایمنی کاهش می یابد و منجر به محدودیت در ارزیابی شیوع سل نهفته می شود. اگرچه در این مطالعه اطلاعات کافی جهت به دست آوردن ارتباط معنی دار بین دیابت و سل نهفته در دسترس نبود، ولی مطالعات بیشتر جهت بررسی این ارتباط کمک کننده خواهند بود.

    کلید واژگان: سل, سل نهفته, دیابت شیرین نوع دو, تست پوستی توبرکولین
    Mahshad Mousavi, Nazanin Mousavi, Majid Abdollahian, Mozhgan Kaviani*
    Introduction

    Tuberculosis is the leading cause of death from infectious diseases worldwide. Diabetes has been suggested as an important risk factor for tuberculosis. To date, few studies have examined the association between diabetes and tuberculosis. In this study, the prevalence of latent tuberculosis in diabetic patients was investigated.

    Methods

    In this study, 195 patients with type 2 diabetes were studied in a cross-sectional study to diagnose latent tuberculosis infection with a tuberculin skin test. Individuals with symptoms of active tuberculosis were excluded from the study, and individuals with a positive tuberculin test were evaluated for active tuberculosis by chest x-ray. For analyzing the data, SPSS software version 16 was run, a t-test was used to analyze quantitative variables, and for qualitative variables, Chi-square was applied.  The significance level of 0.05 was considered for all the results.

    Results

    Out of 195 diabetic patients, 115 patients were referred for tuberculin test results. 43 out of 115 patients (37.39%) had an induration diameter greater than or equal to 5 mm, 29 patients (25.21%) had an induration diameter greater than or equal to 8 mm, and 3 patients (2.61%) had an induration diameter greater than or equal to 10 mm (Positive tuberculin test) (p>0.05).

    Conclusion

    False tuberculin skin test results can hide the true prevalence of latent tuberculosis infection. The sensitivity of the tuberculin test decreases in immunocompromised patients and leads to limitations in assessing the prevalence of latent tuberculosis infection. Although not enough information was available in this study to establish a significant association between diabetes and latent tuberculosis infection, further studies will help to investigate this association.

    Keywords: Tuberculosis, Latent Tuberculosis, Type 2 Diabetes Mellitus, Tuberculin Skin Test
  • مژگان کاویانی، مجید عبدالهیان*، خاطره عنبری، الهام شیخی
    مقدمه
    کتواسیدوز دیابتی عارضه حاد دیابت می باشد و ازفوریتهای پزشکی است که معمولا در بیماران دیابتی نوع I دیده می شود و ممکن است تظاهری از بیماری دیابت تیپ I تشخیص داده نشده مخصوصا در کودکان باشد و همراه با کمبود انسولین، کاهش حجم و تغییر وضعیت روانی می باشد.هدف از انجام این مطالعه بررسی شدت و عوامل مستعد کننده بیماری کتو اسیدوز دیابتی در بیماران بستری در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد.
    مواد و روش ها
    در این روش که مطالعه اپیدمیولوژیک توصیفی می باشد کلیه بیماران دیابتی که بعلت کتواسیدوز دیابتی در بیمارستان شهدای عشایر از خرداد 88 تا خرداد 92 بستری شده بودند و پرونده های آنها که در بایگانی بیمارستان موجود بود توسط همکار طرح، طبق معیارهای از پیش تعیین شده، اطلاعات آنها استخراج و وارد پرسشنامه شد.
    یافته ها
    در بایگانی بیمارستان 38 پرونده از افراد که مبتلا به کتو اسیدوز دیابتی بودند موجود بود. از نظر توزیع جنسی در صد زنان مبتلا به این بیماری بیشتر از مردان بود. از نظر سنی بیشترین فراوانی در گروهای سنی 10-9 سال و 29-20 سال بود. از نظر توزیع فراوانی عوامل مستعد کننده بیشترین عامل منفرد مستعد کننده بیماران عدم مصرف انسولین و قطع صرف انسولین بود. از نظر شدت، بیماری اغلب شدید بود که در زنان بیشتر دیده شده است.
    بحث و نتیجه گیری
    عدم آگاهی بیماران و خانواده های آنان در شناخت علائم حاد بیماری و همچنین عدم پذیرش درمان که منجر به قطع مصرف انسولین می گردد علت احتمالی شدید بودن بیماری در افراد مطالعه ما می باشد.
    کلید واژگان: عوامل مستعد کننده, کتواسیدوز, شدت
    Mozhgan Kavyani, Majid Abdollahian *, Khatereh Anbari, Elham Sheikhi
    Background
    Diabetic ketoacidosis is an acute complication of diabetes, and a medical emergency that is usually seen in type I diabetic patients. No manifestation of type I diabetes is sometimes diagnosed, particularly in children, and the disorder is accompanied by insulin deficiency, reduced size, and altered mental status.
    Materials And Methods
    This descriptive epidemiological study included all the diabetic patients with diabetic ketoacidosis who had been hospitalized in Shohada hospital from June 2009 to June 2013. The records of the patients were studied and the necessary data were extracted considering the specified criteria. The data were then recorded in a questionnaire.
    Results
    Thirty-eight cases with diabetic ketoacidosis were found in the hospital records. Most of the infected cases were female, and the complications was more prevalent in the age groups of 9-10 and 20-29 years. Discontinuation of insulin was the single most frequent predisposing factor. Most of the cases were severe, mostly in the females.
    Conclusion
    The patients and their familie's unawareness of the acute symptoms of the disease, and refusal of treatment, which led to the discontinuation of insulin use, were the probable causes of the severity of the disease in our study population.
    Keywords: Predisposing factors, Ketoacidosis, Intensity
  • سهیلا اکبری، مژگان کاویانی، آزاده محمدی پور*، مهین عادلی
    مقدمه
    علاوه بر باردار سلامت مادر و . هدف از این مطالعه مقایسه شاخص توده بدنی قبل از بارداری با میزان اضافه وزن دوره بارداری در بروز دیابت بارداری و ماکروزومی بر اساس تعریف جدید دیابت بارداری است.
    مواد و روش ها
    نوع مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی بود که بر روی زنان باردار 18 تا 35 ساله بدون ابتلا به بیماری زمینه ای انجام شد. نمونه گیری به صورت متوالی در دسترس انجام شد. در اولین ماه از بارداری وزن و قد زنان و فشارخون آن ها و همچنین قند خون ناشتای آن ها اندازه گیری شد. دومین ارزیابی در هفته های 2824 بارداری به صورت اندازه گیری مجدد وزن و انجام تست غربالگری دیابت بارداری (GCT) انجام گرفت. سومین ارزیابی در پایان بارداری به صورت اندازه گیری وزن مادر و وزن نوزاد انجام شد. داده ها وارد نرم افزار SPSS شده و با استفاده از آزمون t مستقل و Mann-Whitney تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه 600 زن باردار ارزیابی شدند. میانگین شاخص توده بدنی قبل از بارداری در زنان مبتلا به دیابت بارداری و مادران دارای نوزادان ماکروزوم، به طور معنی داری بیش از زنانی بود که عوارض فوق را نداشتند (0/0001=P). میانگین میزان اضافه وزن کسب شده در دوره بارداری در زنان مبتلا به دیابت بارداری و نوزادان ماکروزوم به طور معنی داری بیش از زنانی بود که به عوارض فوق دچار نشدند (بترتیب 0/0001=P و 0/039=P). شاخص توده بدنی قبل بارداری در مقایسه با اضافه وزن کسب شده در دوره بارداری همبستگی بیشتری با دیابت بارداری داشت (0/278 در مقابل 0/077).
    بحث و نتیجه گیری
    شاخص توده بدنی قبل بارداری در مقایسه با میزان اضافه وزن دوره بارداری همبستگی بیشتری با دیابت بارداری و ماکروزومی دارد.
    کلید واژگان: اضافه وزن بارداری, شاخص توده بدنی, دیابت بارداری, ماکروزومی
    Soheila Akbari, Mojgan Kaviani, Azadeh Mohammadipour *, Mahen Adeli
    Background
    In addition to adequate nutrition and balance of nutrients in the pregnant mother's diet, maternal weight gain during pregnancy has a major impact on maternal health and fetal well-being. The purpose of this study was to compare pre-gestational BMI and gestational weight gain on GDM according to the new definition of GDM.
    Materials And Methods
    This descriptive cross-sectional study was carried out on 18 to 35 years old pregnant women with no underlying disease using convenience sampling method In the first months of pregnancy, women's height, weight and blood pressure as well as FBS were measured.The second assessment was done in the 24th-28th weeks of gestation using repeated measurements of weight, blood pressure, and gestational diabetes screening test (GCT). The third evaluation was conducted at the end of pregnancy to measure mother and infant weight.The data was analyzed by SPSS, version 16, t-test and Mann-Whitney test.
    Results
    In this study, 600pregnant women were evaluated.Mean BMI befor pregnancy in the women with GDM was significantly higher than in the women without the above-mentioned problems(P=0.0001). The mean weight gained during pregnancy in the women with these symptoms was significantly higher than that in the women without the above –mentioned problems(P=0.039)(P=0.0001). Compared to pre-pregnancy BMI, weight gain during pregnancy had a higher with GDM(0.278 vs 0.077).
    Conclusion
    Pre-pregnancy BMI in comparison with weight gain during pregnancy, had a higher correlation with GDM and macrosomia
    Keywords: Chronic GVHD, Leukemia, Peripheral blood stem cells transplantation, Survival
  • ابراهیم فلاحی، امیرحسین خلخالی راد، سجاد روستا، مژگان کاویانی
    زمینه و هدف
    هر چند ارتباط غذاها و مواد مغذی با سندرم متابولیک تا حدودی شناخته شده است، مطالعه الگوهای غذایی و ارتباط آن با سندرم متابولیک فواید بیشتری نسبت به بررسی ارتباط منحصرا یک یا چند ریز مغذی دارد؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط الگوهای غذایی سالم با سندرم متابولیک در شهر خرم آباد انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 973 نفر(237 مرد و 736 زن) از ساکنین شهر خرم آباد به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای و بصورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. دریافت های غذایی افراد ارزیابی، وزن و قد اندازه گیری و نمایه توده بدن محاسبه شد. نمونه خون سیاهرگی جهت اندازه گیری سطح متغیرهای متابولیکی جمع آوری و فشار خون اندازه گیری شد. سندرم متابولیک طبق معیارهای AHA (انجمن قلب آمریکا) تعریف شد.
    یافته ها
    در این مطالعه نشان داده شد افرادی که در بالاترین پنجک الگوی غذایی سالم قرار داشتند، در مقایسه با افراد پایین ترین پنجک، شانس کمتری برای ابتلا به سندرم متابولیک(نسبت شانس 43/0 و فاصله اطمینان 95%: 26/0 تا 71/0) داشتند.
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که الگوی غذایی سالم(ماکیان، لبنیات کم چرب، لبنیات پرچرب، سبزیجات کلمی، سبزیجات زرد، سبزیجات برگ سبز، سایر سبزیجات، حبوبات، غلات کامل، ماهی، زیتون، میوه) با خطر پایین سندرم متابولیک همراه است.
    کلید واژگان: الگوهایی غذایی, الگوی غذایی سالم, سندرم متابولیک, افراد بزرگسال, مقاومت به انسولین
    Dr Ebrahim Falahi, Amir Hossein Khalkhali Rad, Sajjad Roosta, Dr Mozhgan Kaviani
    Introduction
    Although the relationship between foods and nutrients with metabolic syndrome is known to some extent، the study of dietary patterns and their relationship with metabolic syndrome have more benefits than the relationship is exclusively one or more micronutrients. This study aimed to determine the relation between western dietary patterns with metabolic syndrome in Khorramabad city.
    Materials and Methods
    In this study، 973 patients (237 males and 736 females) Khorramabad''s residence with multistage cluster and randomized systematic sampling selected. Food intake assessment، weight and height were measured and BMI was calculated. Venous blood samples were collected for measurement of metabolic variables and blood pressure were measured. Metabolic syndrome was defined based on AHA (American Heart Association) criteria.
    Findings
    This study showed that participants in the highest quintile of western dietary pattern in compare to the participants in the lowest quintile of western dietary pattern had more risk of metabolic syndrome (OR=2. 21، CI 95%: 1. 42-3. 44). Discussion &
    Conclusion
    Findings of this study showed that healthy dietary pattern (poultry، low and high fat dairy، cruciferous vegetables، green and yellow vegetables، other vegetables، legumes، whole grains، fish، olives، fruits) decreases the risk of metabolic syndrome.
    Keywords: food patterns, healthy dietary pattern, metabolic syndrome, adults, insulin resistance
  • علی خسروبیگی، مژگان کاویانی، حسن احمدوند، مهسا نسیمی دوست
    مقدمه
    دیابت بارداری، به درجه ای از عدم تحمل گلوکز گفته می شود که اولین بار طی دوران بارداری تشخیص داده و یا ایجاد می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی سطوح سرمی لپتین و آدیپونکتین و نیز ارتباط بین میزان نسبت آدیپونکتین به لپتین و مقاومت به انسولین در دیابت بارداری انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال 1391 بر روی 30 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری و 30 زن باردار سالم در بیمارستان عسلیان خرم آباد انجام شد. میزان سطوح سرمی انسولین، لپتین و آدیپونکتین با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها پس از گرد آوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 5/11) و آزمون های من ویتنی مستقل و آنالیز همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین سطوح سرمی لپتین بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (20/0=p) اما میانگین سطوح سرمی آدیپونکتین در زنان مبتلا به دیابت بارداری به طور معنی داری پایین تر از زنان باردار سالم بود (01/0=p). میانگین سطوح سرمی انسولین بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (42/0=p)، اما مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت بارداری به طور معنی داری بالاتر از زنان باردار سالم بود (04/0=p). نسبت آدیپونکتین به لپتین در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری به طور معنی داری پایین تر از زنان باردار سالم بود (01/0=p).
    نتیجه گیری
    نسبت آدیپونکتین به لپتین می تواند به عنوان یک زیست شناسگر جهت بررسی و یا تشخیص زودرس مقاومت به انسولین در دیابت بارداری معرفی شود.
    کلید واژگان: آدیپونکتین, دیابت بارداری, لپتین
    Ali Khosrowbeygi, Mojhgan Kaviani, Hassan Ahmadvand, Mahsa Nassimidoost
    Introduction
    Gestational diabetes is defined as a glucose intolerance of varying severity، with onset or first recognition during pregnancy. The aims of the present study were assessing the serum levels of leptin and adiponectin and the relationship between adiponectin/leptin ratio and insulin resistance (HOMA-IR) in gestational diabetes.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 30 pregnant women with gestational diabetes and 30 healthy pregnant women referred to Asalian hospital of Khramabad، Iran in 2012. Serum levels of Insulin، leptin and adiponectin were assessed using enzyme-linked immunosorbent assay method (ELISA). Data were analyzed using SPSS software version 11. 5، Mann-Whitney and Spearman correlation tests. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    Serum level of leptin was not significantly different between groups (p=0. 20) but adiponectin level was significantly decreased in gestational diabetes group (p=0. 01). Serum level of insulin was not significantly different between groups (p=0. 42)، but HOMA-IR was significantly increased in gestational diabetes groups (p=0. 04). The adiponectin/leptin ratio was decreased significantly in pregnant women with gestational diabetes compared to healthy pregnant women (p=0. 01).
    Conclusion
    The adiponectin/leptin ratio might be used as a potential biomarker for diagnosis or early recognition of insulin resistance in gestational diabetes.
    Keywords: Adiponectin, Diabetes, Gestational, Leptin
  • مژگان کاویانی، مجید عبداللهیان، وحید الماسی، خاطره عنبری، عطاءالله جفرسته
    مقدمه
    دیابت نوعی بیماری مزمن و شایع در سرتاسر جهان است. این بیماری دارای عوارض مزمن جسمی زیادی است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی عوارض جسمی در بیماران دیابتی نوع دو بود که به علت عدم کنترل قند خون با داروهای خوراکی در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد بستری شده بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به شیوع بالای عوارض قلبی عروقی در بیماران و عدم وجود برنامه مشخصی برای ارزیابی این عوارض، توصیه می گردد که با تدوین برنامه های ارزیابی دوره ای وضعیت قلبی عروقی، از بروز این عوارض پیشگیری گردد.
    یافته ها
    تعداد بیمارانی مورد بررسی 299 نفر بود و از این تعداد 177 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 7/14±6/58 سال بود. شایعترین عارضه، بیماری های قلبی (5/41٪) و پس از آن، رتینوپاتی (4/37%) بود. بین وجود رتینوپاتی و نفروپاتی و مدت زمان سپری شدن از شروع بیماری ارتباط معنی داری وجود داشت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی مقطعی گذشته نگر بر روی تمام بیماران دیابتی نوع دو که به علت عدم کنترل قند خون با داروهای خوراکی، برای درمان با انسولین در سال های 1388 و 1389 بستری شده انجام گردید. اطلاعات بیماران با استفاده از پرسشنامه از پرونده های بیماران جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار آماری و آزمون آماری مجذور کای و دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند. مقدار احتمال کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    کلید واژگان: عوارض دیابت, انسولین, دیابت نوع دو
    Mozhgan Kaviani, Majid Abdollahian, Vahid Almasi, Khatereh Anbari, Ataolah Jafrasteh
    Background
    Diabetes is a chronic and worldwide common disease. This disease has many physical chronic complications. The aim of this study was to evaluate chronic complications of type 2 diabetes in the patients hospitalized in Shohada Ashayer hospital because of lack of control of plasma glucose with oral drugs.
    Materials And Methods
    This retrospective cross sectional study was carried out on the patients hospitalized because of lack of control of plasma glucose by oral drugs in 2009-2010. The required data were gathered using a questionnaire. The collected data were analyzed by SPSS software and chi-square and Fisher''s exact test. P value <0. 05 was statistically regarded significant.
    Results
    Studied subjects were 299 patients، of them 177 were female. The mean age of the patients was 58. 6±14. 7 years. Cardiovascular diseases (41. 5%) and retinopathy (37. 4%) were the most frequent complications. There was a significant relation between retinopathy and nephropathy، and the duration of the disease.
    Conclusion
    Considering the high prevalence of cardiovascular complications in the patients and the lack of a routine method for evaluation of these complications in the diabetic patients، designing a plan for periodic evaluation of these patients is suggested.
    Keywords: Diabetes complications, Diabetes mellitus, Diabetes mellitus type
  • خاطره عنبری، کورش قنادی*، مژگان کاویانی، رضوان منتظری
    مقدمه

    خودمراقبتی فرایندی مهم در کنترل بیماری دیابت محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی وضعیت خودمراقبتی و عوامل موثر بر آن در بیماران مبتلا به دیابت ساکن شهر خرم آباد بود.

    بحث و نتیجه گیری

    به منظور ارتقاء سطح سلامت بیماران دیابتی و کنترل مناسب بیماری برنامه های آموزشی با هدف توانمندسازی بیماران در زمینه مراقبت از خود باید مورد توجه واقع شود.

    یافته ها

    میانگین نمرات خودمراقبتی در بیماران 6/12±7/32 و وضعیت خودمراقبتی در حد متوسط بود. کمترین میانگین نمرات رفتارهای خودمراقبتی مربوط به انجام آزمایش قند خون (8/3±4/3)، انجام فعالیت فیزیکی (2/4±7/4) و مراقبت عمومی از پاها (9/4±9/4) بود. میانگین نمرات خودمراقبتی براساس میزان تحصیلات، محل سکونت، نوع درمان دریافتی و شبکه زندگی بیماران به صورت معناداری متفاوت بود (05/0(P<.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی 80 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه های دیابت بیمارستان ها، پایگاه های شهری و یک مطب فوق تخصصی غدد در سطح شهر خرم آباد به روش نمونه گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس توبرت گلاسکو بود که وضعیت خودمراقبتی بیماران را در زمینه های مختلف طی هفت روز گذشته مورد ارزیابی قرار می داد. داده ها با استفاده از آزمون های تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل گردید.

    کلید واژگان: خود مراقبتی, دیابت, خرم آباد
    Khatere Anbari, Korosh Ghanadi, Mozhgan Kaviani, Rezvan Montazeri
    Background

    Self-care is considered as an important process in to control diabetes. The aim of this study was to investigate the self care and its influencing factors in diabetic patients in Khorramabad city.

    Materials And Methods

    In this cross-sectional study 80 patients with type 2 diabetes، a dmitted to hospitals diabetes clinic and urban health care centers and an endocrinologist''s office in Khorramabad، were selected using convenience sampling method. Data ghathering tool in this study was self-care scale Tubert – Glasgow which assessed the self care of their patients in different domains during the past seven days. Data were analysed by independent t- tests and one way ANOVA.

    Results

    Self-care average scores in patients were (32. 7±12. 76) and the utility level was moderate. Low self-care behaviors were seen in daily check of blood glucose (3. 4±3. 8)، physical activity (4. 7±4. 2) and general care of the feet (4. 9±4. 9). The self care average scores based on litrecy، resident place، type of treatment and the patients'' life net was significantly different.

    Conclusion

    In order for health promotion and optimal control of disease in diabetic patients، training programs to empower patients in their self care should be considered.

    Keywords: Self care, Diabetes, Khorramabad
  • مجید عبدالهیان، مژگان کاویانی، شهاب سلکی
    مقدمه
    سرطان های گوارشی یکی از علل مهم مرگ و میر بیماران در جهان هستند و در کشور ما نیز یکی از علل مهم موربیدتی و مورتالیتی بیماران بوده و از شیوع نسبتا زیادی برخوردارند. شمال کشور ما در کمربند آسیایی سرطان مری قرار داشته و در مناطق دیگر کشور سرطان معده از شایع ترین سرطان های گوارشی می باشد. با توجه به شیوع نسبتا بالای سرطان های گوارشی در لرستان و مشاهده موارد زیادی سرطان مری این تحقیق با هدف بررسی فراوانی سرطان های مختلف گوارشی دریکی از مراکز آموزشی درمانی خرم آباد انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت توصیفی - مقطعی انجام شد و کلیه بیمارانی که از خرم آباد و اطراف در این مرکز تحت آندوسکوپی و کولونوسکوپی قرار گرفته و تحت بیوپسی قرار گرفته بودند بر اساس پاتولوژی نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و توزیع سرطان ها بر اساس سن و جنس و محل درگیری و نوع پاتولوژی تعیین گردید.
    یافته ها
    از 3088 بیمار آندوسکوپی 408 نفر (13.2%) به سرطان های مختلف گوارشی مری و معده و کولون مبتلا بودند. شایع ترین محل سرطان در بین بیماران را سرطان مری با تعداد 216 نفر (52.93%) تشکیل می داد و سپس به ترتیب سرطان معده و کولون قرار داشتند کلیه سرطان ها در مردان شایع تر از زنان بود. شایع ترین فرم پاتولوژی در سرطان مری اسکواموس سل کارسینوما (SCC) و در معده و کولون آدنوکارسینوما بود.
    نتیجه گیری
    سرطان مری در بیماران لرستانی مطالعه شده از شایع ترین سرطان های گوارشی می باشد و پس از آن سرطان معده و کولون قرار دارند.
    کلید واژگان: سرطان مری, سرطان معده, سرطان کولون, موربیدیتی, مورتالیتی, آندوسکوپی
    Majid Abdollahian, Mozhgan Kaviani, Shahab Solki
    Background
    Gastrointestinal Cancers are one of the most important causes of mortality of patients in the world as well as in our country. The North of Iran is in Asian belt of esophagus cancer in addition, in other areas of our country gastric cancer is the most common GI Cancer. Because GI Cancers are common in Lorestan, we decided to study them in patients undergo endoscopy and colonoscopy in Shahid Rahimi hospital.
    Materials And Methods
    This descriptive, cross-sectional research was carried out on patients from the city of Khorram Abad and its suburbs who underwent endoscopy and colonoscopy at Rahimi hospital since Sep 1996 to Sep 1999. Biopsy samples were taken from all patients and analyzed pathologically. The distributions of cancers were determined according to age, sex, type and site of cancer.
    Findings
    Totally, 408 patients out of 3088 patients had GI cancer. The most common site of GI cancer was esophagus (52.93%). Gastric cancer had a lower frequency (37.3%) and colorectal cancer had the lowest frequency (9.57%). The frequency of all GI cancers in men was higher than women. Squamous cell carcinoma (SCC) was the most common esophageal cancer and adenocarcinoma was the most common type of cancer of stomach and colon.
    Conclusion
    Cancers of esophagus, stomach and colon are the most frequent type of GI cancers in studied patients, respectively. Esophagus cancer had the highest frequency and colon cancer had the lowest frequency.
    Keywords: Endoscopy, Colonoscopy, Cancer
  • سید محمد محمدی، مژگان کاویانی، اشرف امین الرعایا، حسن رضوانیان، علی کچویی، مسعود امینی
    مقدمه
    هیپرهموسیستیینمی با اختلال در عملکرد سلول های اندوتلیال عروق ممکن است باعث افزایش فشار خون شود. هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون در بیماران دیابتی نوع 2 تازه تشخیص داده شده بود.
    روش ها
    در یک مطالعه مقطعی، 46 بیمار دیابتی نوع 2 تازه تشخیص داده شده به روش آسان انتخاب شدند. پس از معاینه بالینی، فشار خون تمامی افراد در دو روز متوالی و در دو نوبت به فاصله نیم ساعت اندازه گیری و میانگین فشار خون ها ثبت شد. نمونه خون جهت آزمایش گلوکز ناشتای پلاسما، HbA1c، هموسیستیین (Hcy)، کراتینین، کلسترول تام، HDL-Cو تری گلیسرید گرفته شد. سپس رابطه بین میانگین غلظت Hcy و فشار خون سیستولی و دیاستولی افراد با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تعیین گردید. بیماران براساس سطح هموسیستیین پلاسما به 3 گروه Hcy<10 μmol/l، 10≤Hcy<15 μmol/l و Hcy≥15 μmol/l تقسیم شدند. سپس میانگین فشار خون سیستولی و دیاستولی بین این گروه ها با استفاده از ANOVA یک طرفه و آزمون Tuckey– HSD مقایسه شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار غلظت هموسیستیین 12.2(6.8) μmol/l و میانگین و انحراف معیار فشار خون سیستولی و دیاستولی به ترتیب (1/18)8/128 و (9) 3/82 میلی متر جیوه بود. بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون سیستولی P<0.01) و (r=0.39 و دیاستولی P<0.01) و (r=0.44 رابطه معنی دار وجود داشت. میانگین فشار خون سیستولی و دیاستولی بیماران با Hcy≥15 μmol/l به ترتیب (17.7)15.2و (28.5)91.8 میلیمتر جیوه بود که بالاتر از بیماران در دو گروه دیگر بود (P<0.001). بین سطح هموسیستیین پلاسما با FPG، HbA1c، و لیپیدهای سرم رابطه ای وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    در بیماران دیابتی نوع 2 تازه تشخیص داده شده، بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون سیستولی و دیاستولی رابطه معنی دار وجود دارد. بیماران با هیپرهموسیستینمی فشار خون بالاتری دارند.
    کلید واژگان: دیابت نوع 2, فشار خون, پرفشاری خون, هموسیستیین
    Seyed Mohammad Mohammadi *, Mojgan Kavyani, Ashraf Aminorroaya, Hasan Rezvanian, Ali Kachuei, Masoud Amini
    Background
    Hyperhomocysteinemia may increase blood pressure by inducing endothelial cells dysfunction. The aim of this study was determining the relationship between plasma Homocysteine (Hcy) levels and blood pressure in new cases of type 2 diabetes mellitus.
    Methods
    As a cross sectional study, 46 new cases of type 2 diabetes mellitus referred to Isfahan Endocrine and Metabolism Research Center were selected by convenient sampling. Basal characteristics of patients were recorded. Systolic and diastolic blood pressure was measured two times with 30 minutes interval on two consequent days. After ten hours of overnight fasting, blood samples were taken to measure fasting plasma glucose, HbA1c, triglyceride, Total cholesterol, HDL-C and creatinine. All data were expressed as mean (SD). Relationship between plasma Homocysteine levels and both systolic and diastolic blood pressure was assessed by Pearson's correlation coefficient. Patients were divided into three groups according to their plasma Homocysteine levels, (Hcy<10mol/L, 10Hcy<15 mol/L and Hcy15mol/L).. Then mean of systolic and diastolic blood pressure between groups were compared by one – way ANOVA and Tuckey-HSD tests.
    Results
    Mean (SD) of plasma Homocysteine levels was 12.2 (6.8) mol/L and of systolic and diastolic blood pressure was 128.8 (18.1) and 82.3(9) mm/Hg, respectively. There was a significant correlation between plasma Homocysteine levels, and both systolic (r=0.39, P<0.01) and diastolic (r=0.46, P<0.01) blood pressures. Mean (SD) of systolic and diastolic blood pressure in patients with plasma Homocysteine level of 15mol/L was 152.5 (17.7) and 91.8 (7.3) mm/Hg, respectively, so blood pressure in those group with hyperhomocysteinemia was higher than other two groups (P<0.001). There was no correlation between Homocysteine levels and FPG, HbA1c and lipid profile.
    Conclusion
    There is a significant correlation between plasma Homocysteine levels and both systolic and diastolic blood pressure in newly diagnosed type 2 diabetics. Patients with hyperhomocyteinemia have higher blood pressure.
    Keywords: Type 2 diabetes mellitus_Blood pressure_Hypertension_Homocysteine
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال