میترا نیازی
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و هفتم شماره 6 (پیاپی 222، شهریور 1398)، صص 352 -358زمینه و هدف
ترمیم سریع نواحی اهداکننده پوست در پیوند پوست نیمه ضخامت در بیماران سوختگی اهمیت حیاتی برای بیمار دارد. هدف مطالعه ی حاضر بررسی اثر پانسمان های نانوسیلور در افزایش سرعت ترمیم و کاهش عوارض در زخم های غیرعفونی محل اهداکننده پیوند پوست بوده است.
روش بررسیاین مطالعه کارآزمایی بالینی روی 10 بیمار سوختگی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مطهری تهران از مهر تا اسفند 1396 انجام شد. محل دهنده پیوند پوست در هر بیمار به طور تصادفی به سه قسمت تقسیم و با آجی کوت (Agicoat)، مپی تل (Mepitel) و گاز وازلین پوشانده شد. سپس زخم ها از نظر سرعت ترمیم، درد هنگام پانسمان و اسکار به جا مانده در این سه گروه ارزیابی و مقایسه شدند.
یافته هامیانگین مدت زمان ترمیم در دو گروه آجی کت و مپی تل مشابه و به طور معناداری نسبت به گروه وازلین کوتاه تر بوده است (P=0/005). مقایسه ی درد بین گروه ها نشان داد که در روز چهارم میانگین درد در گروه آجی کت و مپی تل نسبت به گروه وازلین به طور معناداری کمتر بوده است (P=0/004). همچنین میانگین درد گروه مپی تل نیز نسبت به گروه وازلین با اختلاف معناداری کمتر بوده (P=0/002) اما تفاوت از نظر مدت زمان ترمیم و درد بین دو گروه آجی کت و مپی تل معنادار نبوده است. مقایسه ی میانگین درد در روز هشتم و میانگین Visual analogue scale (VAS) شش ماه پس از پیوند بین گروه ها اختلاف معناداری نشان نداد.
نتیجه گیریزخم پوش آجی کوت در کاهش درد و افزایش سرعت ترمیم موثر بوده ولی این اثر مشابه پانسمان بدون نقره مپی تل بوده است.
کلید واژگان: سوختگی, پیوند پوست, محل دهنده پیوندBackgroundRapid repair of skin donor sites in partial-thickness skin grafts in burn is critical to the patient. Severe pain during dressing change and scarring also reduce the quality of life and treatment. Recently, nano-silver particles are available which have a high surface to volume ratio and remain effective even at a very low concentration and minimize the chance for tissue toxicity due to silver. Our aim in this study was to evaluate the effect of nano-silver dressings on increasing the rate of repair and reduction of complications in non-infectious wounds of skin graft donor sites.
MethodsThis was comparison study that involved patients admitted to a single-center burn unit who required a skin graft donor site. 10 burn patients with thermal injury and 10-30% of total body surface area (TBSA) who referred to Shahid Motahari Hospital, Tehran, in 2016 were studied. Each patient was compared to herself. After anesthesia, the site of the skin graft was randomly divided into three sections in each patient and was covered with Agicoat®, Mepitel and vaseline gauze. On the 4th and 8th of the day, the pain was recorded during the dressing change on the basis of the visual analogue scale (VAS). After 6 months, the patients were evaluated for the remainder of the scars based on VSS (Vancouver scar scale).
ResultsThe mean time to repair in both groups were similar and significantly shorter than that of vaseline (P=0.005). The pain comparison between groups showed that on the fourth day, the mean pain in the Agicoat group and Mepitel was significantly less than the Vaseline group (P=0.004). Also, the mean pain of the epileptic group was significantly lower than that of the Vaseline group (0.002). However, there was no significant difference between the duration of regeneration and pain between the two groups of Agicoat and Mepitel, but there was no significant difference between the mean pain on the 8th day and the mean VAS 6 months after the graft.
ConclusionAgicoat dressing has been effective in reducing pain and increasing the repair speed, but this effect was similar to that of the silver-free Mepitel dressing. Expensive silver nano-crystal dressings limit their use. The silver nanocrystal did not have much effect on improving the remaining scar. However, more studies are needed in this regard.
Keywords: burns, skin transplantation, transplant donor site -
زمینه و هدفشکاف کام (Cleft Palate) شایعترین ناهنجاری مادرزادی کرانیوفاشیال بوده و تقریبا یک مورد در هر 2000 تولد زنده اتفاق می افتد. در اغلب این بیماران از بافت های موضعی و منطقه ای داخل دهان برای ترمیم آن استفاده می شود. با این همه در موارد شکاف وسیع یا فیستول های بزرگ و یا عود کرده، این روش ها کافی نبوده و نیاز به انتقال فلپ های آزاد است.مواد و روش هادر این مطالعه گذشته نگر در بیمارستان حضرت فاطمه(س) پرونده هفده بیمار با شکاف یا فیستول کام که با فلپ آزاد درمان شده بودند، بررسی شد. اطلاعات شامل سن، جنس، علت عمل جراحی، نوع فلپ منتقل شده، شریان و ورید گیرنده آناستوموز، وسعت فلپ منتقل شده، نوع انتقال از نظر پری لامینیت یا با گرافت، نتیجه اولیه، عوارض دراز مدت، تاثیر روی ورود مواد غذایی به بینی و مشکلات تکلم جمع آوری شدند. داده ها با نرم افزار SPSS ویرایش 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و با استفاده از آمار توصیفی آنالیز شدند.یافته هامیانگین سنی بیماران 540/13± 705/15 (54-3 سال) بود. 10 نفر (60%) از بیماران مرد و 7 نفر (40%) زن بودند.
8 بیمار (47%) به علت شکاف کام وسیع [Wide Cleft Palate (WCP)]، 7 نفر (41%) از بیماران به علت فیستول کام عود کرده [Palatal Fistula (PF)] و یک نفر (6%) از بیماران به علت نقص وسیع کام ناشی از رزکسیون تومور و یک نفر (6%) به علت نقص وسیع کام به دنبال عفونت قارچی موکورمایکوسیس با بیماری زمینه ای دیابت کاندید انتقال فلپ آزاد شدند. همه فلپ ها زنده ماندند و نکروز کامل یا پارشیل فلپ دیده نشد. ورود غذا به بینی Nasal Regurgitation در همه بیماران به جز سه نفر درمان شد و کیفیت تکلم [Velopharyngeal Insufficiency (VFI)] بهبودی نشان داد.نتیجه گیریفلپ رادیال ساعد یکی از بهترین انتخاب ها برای پوشش نقایص کام در بیماران با شکاف کام وسیع یا فیستول مقاوم به درمان می باشد. در مطالعه ما موفقیت فلپ صد در صد هر چند در حدود 18 درصد بیماران عارضه عدم ترمیم کامل مشاهده شد. مهمترین عیب این فلپ اثرات نازیبا شدن و اسکار ساعد است که باید در مقابل مزایای زیاد آن قرار داده شده و تصمیم گیری شود.کلید واژگان: فلپ آزاد, شکاف کام, فیستول کامIntroduction & ObjectiveCleft Palate is the most common congenital craniofacial disorder with prevalence about one in every 2000 births. In most of these patients, local and regional tissues in the mouth are used to repair it. However, in cases of wide cleft palate or large and recurrent fistula, these methods are not efficient and require the transfer of free flaps.Materials & MethodsIn this retrospective study, records of 17 patients with cleft palate or palatal fistula that treated with free flaps were studied. The information includes age, sex, cause of surgery, type of transferred flap, recipient artery and vein, size of skin paddle, pre-laminate or graft coverage of nasal side, early flap survival, long-term results, effects on nasal regurgitation and velopharyngeal insufficiency were collected. Data were analyzed by SPSS software version 19 and using descriptive statistics.ResultsThe mean age of patients was 13.540 ± 15.705 (3-54 years). 10 (60%) were male and 7 (40%) were female. 8 (47%) patients were operated due to wide cleft palate (WCP), 7 (41%) patients due to recurrent palatal fistula (PF), one (6%) patient due to extensive tumor resection and one (6%) patient due to extensive defect followed by Mucormycosis fungal infection in a diabetic patient. All the flaps survived, and complete or partial necrosis were not observed. Nasal Regurgitation was cured in all but three patients and Velopharyngeal insufficiency (VFI) was improved in all patients.ConclusionsRadial Forearm Free Flap is one of the best choices to cover the defect in patients with a wide cleft palate or a recurrent or large palatal fistula. In our study, the success rate was 100%, however, in about 18% of patients, there was complications that needed another operation. The most important disadvantage of this flap is the unaesthetic scar of forearm, which should be placed against its great benefits.Keywords: Free Flap, Radial Forearm Free Flap, Cleft Palate, Palatal Fistula -
زمینه و هدفسوختگی ها معمولا به عنوان شدیدترین نوع تروما در نظر گرفته می شوند. گیاهان دارویی در مقایسه به مواد مصنوعی با ارائه درمان اولیه ارزان، ایمن و طبیعی می تواند یک منبع مفید و موثر در درمان سوختگی باشد. هدف ما در این مطالعه بررسی اثر پماد سوختگی ادیب درم بر ترمیم زخم سوختگی درجه دو عمقی در موش صحرائی می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در سال 1394 انجام شد، در قسمت خلف 24 موش صحرائی نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی 300-250 گرم سوختگی درجه دو عمقی به ابعاد 4×2 سانتیمتر ایجاد گردید و سپس در محل سوختگی گروه یک از پماد سوختگی ادیب درم (شرکت دارویی ادیب اکسیر ایران) و در گروه دوم گاز وازلین (کنترل) پانسمان به صورت روزانه تا بهبود کامل استفاده شد و روند بهبودی زخم با عکس برداری به صورت هر 7 روز یک بار با ImageJ، ver. 1.45، (NIH، Maryland، USA) پایش شد. در روزهای 14 و 28 جهت بررسی میزان کلاژن و سلول های التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 19 و آزمون های تی مقایسه میانگین های دو گروه مستقل و آزمون آنالیز واریانس اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شدند.یافته هانتایج نشان داد میانگین وسعت زخم در روزهای 7 تا 21 در گروه پماد ادیب درم از 088/1 ± 783/7 به 062/1 ± 519/1 و در گروه کنترل از 386/1 ± 620/7 به 867/0 ± 210/1 کاهش پیدا کرده است، اما این کاهش وسعت زخم بین دو گروه اختلاف معناداری نداشت. میانگین امتیاز پاتولوژی در روز 28 در گروه پماد ادیب درم بیشتر بوده و این اختلاف معنادار بوده است (001/0P < ).نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه حاضر، هر چند استنباط می گردد که این پماد سوختگی تا حدودی تاثیر مثبت داشته، اما پیشنهاد می گردد در زمینه تاثیر این پماد ترکیبی مطالعات با حجم نمونه وسیع تر، با تغییر در روش انجام پانسمان و نیز در زخم های سوختگی سطحی انجام گردد.کلید واژگان: پماد سوختگی, ترمیم, سوختگی درجه دو عمقیIntroduction &ObjectiveBurns are usually considered as the most violent trauma. Wound healing is a complex process that is usually associated with various growth and biological factors. During the process of wound healing, the dressing used for restoration and repairing tissues of the dermis and epidermis of wound. Medicinal plants provide initial treatment compared to synthetic materials are inexpensive, safe and natural can be a source of useful and effective in the treatment of burns. The aim of this study was to evaluate the effects of Adib Derm on the healing of full- thickness second degree burn wound in Rat.Materials and MethodsIn this experimental study which was performed in the animal lab of the Hazrat Fatemeh Hospital in Tehran, 24 adult male rats with an approximate weight of 250- 300 grams, with deep burns of 2 cm 4×2 dimensions were prepared and divided into 2 groups of 12. We used Adib derm (Adib exir pharmaceutical company - Iranian scholar) in first group and Vaseline gas in the second group (control) to dressing every day until healing is complete and the wound healing process by shooting as every 7 days with Image J, ver. 1.45, (NIH, Maryland, USA) was monitored. On 14 and 28 to determine the amount of collagen and inflammatory cells were sent for pathological sample from burn wounds.ResultsThe results showed that during days 7 to 21 in each group reduced wound size (PConclusionsAccording to the results of the present study, the effect of this ointment on the recovery of burn wounds was not as much as we expected. Thus, it is suggested that further studies perform with a larger sample size and with the change in the method of dressing and superficial burns.Keywords: Burn Ointment, Healing, Full- Thickness Second Degree Burn Wound
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و پنجم شماره 11 (پیاپی 203، بهمن 1396)، صص 790 -796زمینه و هدفبرخی از گیاهان دارویی ارزان و در دسترس مانند گیاه ابوخلسا یا هواچوبه با نام علمی Arnebia euchroma می توانند در درمان زخم سوختگی و کاهش زمان بهبودی موثر باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر پماد ابوخلسا بر ترمیم زخم سوختگی درجه دو عمقی در رت بود.روش بررسیاین مطالعه تجربی در مهر 1394 در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) در تهران انجام شد. در قسمت پشت 24 رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g 250-300 سوختگی درجه دو عمقی به ابعاد cm 4×2 ایجاد گردید و سپس محل سوختگی در گروه اول با پماد ابوخلسا و در گروه دوم با وازلین پانسمان روزانه تا بهبود کامل انجام شد و روند بهبودی زخم با عکس برداری به صورت هر پنج روز یک بار پایش شد. در روز 20 نیز جهت بررسی میزان کلاژن و سلول های التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.یافته هانتایج نشان داد که در طول روزهای پنج تا 15 وسعت زخم در هر دو گروه کمتر شد (0/001P<) و این کاهش وسعت زخم در گروه وازلین نسبت به پماد ابوخلسا به طور معناداری بیشتر بود (0/040P=). یافته های حاصل از پاتولوژی نیز نشان دادند که هیچ گونه اختلاف معناداری از نظر میزان کلاژن و سلول های التهابی در دو گروه وجود نداشت.نتیجه گیریپماد دارویی گیاه ابوخلسا وسعت زخم را تا حدودی کاهش می دهد اما به نظر می رسد در زخم های سوختگی سطحی در مقایسه با مواد پانسمان دیگر تاثیر بیشتری داشته باشد.کلید واژگان: سوختگی, رت, ترمیم زخمBackgroundBurns is a major health problem due to severe side effects and limited financial resources. Some herbs are cheap and available, such as Arnebia euchroma can be effective treatment of burn wounds and reduce recovery time. The aim of this study was to evaluate the effect of Arnebia euchroma ointment on healing of deep second-degree burn wound in rats.MethodsThis experimental study was conducted in animal laboratory of Hazrat Fatemeh Hospital in 2015, Tehran. In this study 24 male Sprague-Dawley rats weighing approximately 300 to 350 g were selected. After general anesthesia, back of each rat was shaved with clipping device. Then second-degree burn with the area of 2×4 cm was induced on them. Rats were randomly divided into 2 groups, 12 in each. The surface of the wound in the first group was covered with Arnebia euchroma ointment and in the second group with Vaseline. Dressing was done daily until complete recovery and the wound healing process was monitored by photographing every five days. On day 20, the samples were sent for pathological evaluation of the amount of collagen and inflammatory cells.ResultsResults showed that, during days from 5 to 15 the extent of the wounds reduced in both groups (P= 0.000). The reduction of wound size was significantly higher in Vaseline group compared to Arnebia euchroma ointment group (P= 0.040). The results of the pathological examination showed no significant difference in the amount of collagen and inflammatory cells in the two groups.ConclusionIt seems Arnebia euchroma ointment to some extent reduced the extent of the wound especially in superficial burns compared to other dressings. However, it is better to conduct more similar studies with a larger sample size and different method and change in timing of dressing.Keywords: burns, rats, wound healing
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و پنجم شماره 9 (پیاپی 201، آذر 1396)، صص 645 -652زمینه و هدفامروزه از ترکیباتی با منشا طبیعی در درمان زخم ها به ویژه زخم سوختگی، به علت هزینه های بالای درمان و بازتوانی آن ها، استفاده می شود. پژوهش کنونی با هدف بررسی تاثیر روغن حیوانی بر ترمیم زخم سوختگی در مدل حیوانی رت انجام گردید.روش بررسیدر این پژوهش تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) در اردیبهشت و خرداد 1394 انجام شد، در قسمت خلف 36 رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g 250-300، سوختگی درجه دو عمقی به ابعاد cm 4×2 ایجاد گردید و سپس رت ها به طور تصادفی به سه گروه 12 تایی تقسیم و به ترتیب با کرم سیلور سولفادیازین، روغن حیوانی و وازلین پانسمان شدند. روند بهبودی زخم با نرم افزارImage J، ver. 1.4.5 (NIH، Maryland، USA) پایش شد. در روز 17 و 30 نیز نمونه ها جهت بررسی پاتولوژی فرستاده شد.یافته هانتایج نشان داد در روزهای 5، 15 و 25 وسعت زخم در گروه های روغن حیوانی و وازلین در مقایسه با سیلور سولفادیازین به طور معناداری کاهش یافته بود (0/001P=)، اما این تفاوت میان گروه روغن حیوانی و وازلین معنادار نبود. در بازه زمانی 17 روز، نتایج از نظر آرایش کلاژنی (0/001P<) و در روز 30، نتایج اپیتلیزاسیون (0/04P=)، سلول های التهابی حاد (0/001P=) و فیبروپلازی (0/001P<) در گروه روغن حیوانی و وازلین به طور معنادار بهتر بود.نتیجه گیریاین پژوهش نشان داد روغن حیوانی نمی تواند ترمیم زخم سوختگی را تسریع و ایندکس های هیستوپاتولوژی را افزایش دهد.کلید واژگان: سوختگی ها, روغن حیوانی, سیلور سولفادیازینBackgroundHigh costs of treatment and rehabilitation lead to increased tendency of researchers in complementary therapies and using the compounds which have natural origin and are cheaper. Sheep ghee, known as yellow oil, is one of the compounds used in many parts of Iran for wound healing. Considering that few studies have been performed on the effect and rate of these materials on burn wound healing, the present work is aimed to investigate the effect of ghee on burn wound healing in rats.MethodsIn this experimental study which was performed in the animal lab of the Hazrat Fatemeh Hospital in Tehran, 36 adult male Sprague-Dawley rats with the relative weight of 250-300 g were selected and second-degree burn with the area of 2×4 cm was induced in them. Then, they were randomly divided into 3 groups, 12 in each. To dress the burn point in 1 to 3 groups, silver sulfadiazine cream, ghee, and Vaseline were used, respectively. The evaluation process was monitored by photography with 5 days intervals using an accurate ruler and ImageJ software, version 1.45 (National Institutes of Health, Bethesda, Maryland, USA). On the 17th and 30th days, Tissue biopsies was performed for the epithelialization rate, degree and arrangement of collagen, and chronic and acute inflammatory cells, the sample of burn wound was sent for pathological investigation.ResultsResults showed that, wound area was significantly reduced in ghee, and Vaseline groups compared with silver sulfadiazine cream on days 5th, 15th, and 25th (P= 0.001). however, the difference between ghee and Vaseline group was not significant. In the 17-day time period, results of collagen arrangement (P= 0.000) and epithelialization results (P= 0.04), acute inflammatory cells (P= 0.001), and fibroplasias (P= 0.000) in 30th day were significantly better in ghee, and Vaseline groups.ConclusionThis study showed that, in contrast to the public belief in some regions in Iran, ghee could not accelerate healing of burn wound and promote histopathological indices. Therefore, they are not recommended.Keywords: burns, ghee, silver sulfadiazine
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و پنجم شماره 5 (پیاپی 197، امرداد 1396)، صص 387 -392زمینه و هدفکاهش سطح آلبومین سرم (هایپوآلبومینمی) یک یافته شایع در بیماران سوخته است اما رابطه آن با میزان مرگ و میر بیماران سوخته به طور دقیق مشخص نشده است. هدف مطالعه حاضر اندازه گیری سطح آلبومین سرم در بیماران سوخته و تعیین رابطه آن با سطح سوختگی و طول مدت بستری در بیمارستان بود.روش بررسیاین مطالعه مقطعی بر روی بیماران بالای 16 سال که در شش ماهه دوم سال 1393 و در 24 ساعت اول سوختگی به بیمارستان شهید مطهری تهران مراجعه کردند انجام شد. برای همه ی بیمارانی که وارد مطالعه شدند، CBC، آلبومین، کراتینین توتال، پروتئین، BUN و کلسیم در روزهای بستری، یک هفته پس از بستری و در بیمارانی که بد حال می شدند، به صورت روزانه و در سایر بیماران یک روز پیش از ترخیص مورد بررسی قرار گرفت.یافته هاپژوهش حاضر نشان داد که میانگین مقدار آلبومین در گروه ترخیص شده در روز پذیرش، یک هفته پس از پذیرش و به هنگام ترخیص به طور معناداری بالاتر از گروه فوت شده بود (0/001P<). همچنین میان سطح سوختگی و میزان آلبومین ارتباط معناداری وجود داشت (0/001P<)، به طوری که هر چه سطح سوختگی بالاتر بود میزان آلبومین پایین تر بود ولی بین میزان آلبومین با سن و طول مدت بستری در بیمارستان رابطه معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیریپژوهش حاضر نشان داد که سطح آلبومین سرم می تواند به عنوان یک شاخص قابل اتکا برای تعیین وضعیت بیماران سوخته کاربرد داشته باشد، ولی پیدا کردن راهکاری برای رساندن سطح آلبومین به حد مناسب نیازمند پژوهش های بیشتر می باشد.کلید واژگان: آلبومین سرم, سطح سوختگی, طول مدت بستری, هایپوآلبومینمیBackgroundAlbumin is one of the most important proteins in the body by several important functions, it is essential in the maintenance of normal plasma colloid oncotic pressure and is the primary serum binding protein responsible for the transport of various substances in the circulation including fatty acids, hormones, and drugs. Decrease in the amount of serum Albumin (Hypoalbuminemia) is a common finding in the burn patients, but its relationship with mortality is not accurately clear. Our purpose of this study was to measure the amount of Albumin serum in burn patients and find out its relationship between the burned area and length of hospital stay.MethodsThis cross-sectional study was conducted on patients aged over 16 years who referred to the Motahari Hospital of September 2014 to February 2015 in the first 24 hours of their referral. The amount of Albumin was measured in two groups of discharged patients and patients who died while hospitalized, one week after hospital stay and in the time of discharge and death; and its relationship in terms of each other was determined by statistical analysis. We also assessed the relationship between burn and duration of hospital stay with the amount of Albumin on the day of patients admission.ResultsThis study showed that the average amount of albumin in the group of discharged patients in the time of admission, one week after and during admission was significantly higher than the group of expired patients (PConclusionMeasuring the level of Albumin is one of the yardsticks that can be used for prognosis of recovery or death of burn patients, and its assessment at regular intervals in burn patients is essential.Keywords: burns, cross-sectional studies, hypoalbuminemia, length of stay, serum albumin
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و چهارم شماره 7 (پیاپی 187، مهر 1395)، صص 467 -474زمینه و هدفاستفاده از گرافت غضروفی خردشده در سال های اخیر در جراحی رینوپلاستی مورد توجه جراحان پلاستیک قرار گرفته است، با این حال امکان جذب غضروف ها در درازمدت به طور معمول وجود دارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سلول های بنیادی برگفته از چربی بر بقای گرافت های غضروفی خرد شده بود.روش بررسیدر پژوهش کنونی که یک مطالعه مداخله ای بود و در سال 1393 در آزمایشگاه حیوانات بیمارستان حضرت فاطمه (س) انجام شد، 10 خرگوش سفید نیوزلندی، با میانگین وزن 2000 تا g 2500 انتخاب شده و سلول های بنیادی از بافت چربی سطح داخلی کشاله ران هر یک از خرگوش ها تهیه شد. گرافت های غضروفی خرد شده آغشته و غیر آغشته به سلول های بنیادی اتولوگ به ترتیب در پاکت های زیرجلدی طرفین خط وسط پشتی هر یک از خرگوش ها قرار داده شد و وزن آن ها پیش از ایمپلنتیشن و پس از اکسپلنتیشن اندازه گیری و ثبت شد. بررسی های مربوط به کندروسیت های زنده، 10 هفته پس از ایمپلنتیشن انجام شد.یافته هامیانگین تفاضل وزن غضروف های خرد شده بین دو گروه (سمت مداخله و سمت کنترل) با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که این میانگین در سمت مداخله به طور معناداری بیشتر از سمت کنترل بود (021/0P=). میانگین تعداد کندروسیت های زنده در سمت مداخله به طور معناداری بالاتر از سمت کنترل بود (001/0P<).نتیجه گیریاین یافته ها از نقش سلول های بنیادی برگرفته از چربی بر افزایش بقای گرافت های غضروفی خرد شده حمایت می کند، اگرچه مکانیسم واقعی آن تعریف نشده است.کلید واژگان: غضروف, سلول بنیادی, بقای گرافتBackgroundIn recent years the use of diced cartilage grafts in reconstructive surgery particulary rhinoplasty have been considered by most plastic surgeons. However, long-term resorption usually occurs. Stem cells are a powerful tool for reconstructive surgery to rebuild and maintain tissue with reduced complications. Since the adipose tissue-derived stem cells (ADSCs) can rebuild a wide variety of tissues such as skin, fat, bone and cartilage are used, this is a very good chance for cosmetic surgery. The aim of this study was to examine the effects of adipose-derived stem cells on the viability of diced cartilage grafts.MethodsThis interventional study was performed on May 2014 in animal laboratory of Hazrat Fatima Hospital on 10 New Zealand white male rabbits, weighing 2000-2500 grams, approximately 12 to 16 weeks of age. Stem cells was harvested from inguinal adipose tissue of each rabbits. After completely removing the skin and perichondrium, cartilage became divided into two equal pieces using a scalpel. Then place the ear amputation was restored by nylon 4 zero. After weighing cartilages, on either side of the center line on the back of each rabbits, left and right, subcutaneous pocket created equal weight and each piece of cartilage was placed in an envelope. Stem cells were injected in one side and the other side was control. The cartilage weights were recorded both before implantation and after explantation. Evaluation of living chondrocytes was conducted 12 weeks after implantation.ResultsThe mean difference of cartilage weights was varied between two groups (intervention and control sides), So that the average was significantly higher in stem cell side than that in the control side (P= 0.021). The average number of live chondrocytes was significantly higher in the intervention side than the control side (PConclusionDespite the unclear mechanism, these results suggest that adipose-derived stem cells can maintain the viability of diced cartilage. Because adipose-derived stem cells are autologous and easy to harvest, they can be use to improve the long-term outcomes of diced cartilage grafting.Keywords: cartilage, stem cells, tissue survival
-
زمینه و هدفسوختگی شدید یک مسئله مهم در سلامت عمومی کشورهای در حال توسعه و یکی از علل اصلی مرگ و میر در کشور ایران است. مطالعه حاضر به منظور ارائه یک مرور کلی بر روی اپیدمیولوژی سوختگی در این منطقه انجام شد.مواد و روش هامقالات مختلف منتشر شده در زمینه میزان بروز و شیوع سوختگی در ایران از بانک های اطلاعاتیPubmed، Google Scholar، Medline، Scopous و SID جستجو شدند. یافته ها در نرم افزار جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته هاهفتاد و هشت مطالعه در این زمینه و از شهرهای مختلف ایران مورد بررسی قرار گرفتند. گزارشات نشان دادند که تقریبا 50% از بیماران کمتر از 16 سال و 60٪ بیماران مرد بودند. شعله های آتش، آب جوش، سوختگی و تماس با اشیاء داغ شایعترین علت ها بود. سوختگی از میزان مرگ و میر بالایی برخوردار است (1 تا 67%). حدود یک سوم از قربانیان را کودکان 0 تا 5 سال تشکیل داده اند و سوختگی های عمدی بیشتر در میان زنان رخ داده که با میزان مرگ و میر بالایی نیز همراه بوده است.نتیجه گیریآسیب های ناشی از سوختگی به عنوان یک موضوع مهم بهداشت عمومی باقی می ماند و انجام تحقیقات بیشتری برای بررسی مشکل و ارزیابی اثربخشی مداخلات به ویژه در زمینه پیشگیری و درمان زودهنگام بیماران سوخته مورد نیاز است. شیوع سوختگی، مرگ و میر و ناتوانی حاصل از آن در کشور ما بالا و مطالعات دقیق اپیدمیولوژی با طراحی یکسان برای سراسر کشور لازم است تا بتوان آمار درستی ارائه کرد.کلید واژگان: اپیدمیولوژی, بروز, شیوع, سوختگیIntroduction &ObjectiveSevere burn is an important issue affecting public health in developing countries and one of the leading causes of death in Iran. In order to provide an overview on burn epidemiology in this country, we conducted a systematic review.Materials and MethodsVarious published articles on risk factors and prevalence of burn in Iran have been searched through different databases such as SID, Pubmed, Google Scholar, Medline and Scopous. Results were collected and statistically analyzed by software.ResultsWe investigated 76 studies from different parts of the country. Reports showed us almost 50% of patients were less than 16 years and 60% of them were men. Flames, boiling water, burn and contact with hot objects were among the most common causes. Death is exceedingly frequent in burn (1 to 67%). About one- third of patients were children up to 5 years. Intentional burns occurred mostly among women with high mortality rate.ConclusionsBurn injuries still remain as an important public issue. Therefore, conducting more research to investigate the problem and evaluate the effectiveness of factors especially in prevention and early treatment methods is required. The prevalence of burn, mortality and the disability caused by it are high in our country. Therefore more detailed epidemiological studies with similar methods are needed in all over the country in order to reach to highly accurate statistics.Keywords: Epidemiology, Risk Factors, Prevalence, Burn
-
زمینه و هدفاپیدرمولایزیس بولوسا(EB) یک بیماری ژنتیکی همراه با شکنندگی پوست و بی ثباتی در محل اتصال درم به اپیدرم است. تغییر شکل شدید دست به علت ایجاد زخم و چسبندگی بین انگشتان و کف دست این بیماران منجر به از دست دادن عملکرد و کاهش کیفیت زندگی آنها می شود. پوشش زخم بعد از باز کردن چسبندگی از مشکلات بزرگ جراحی ترمیمی است. هدف ما در این مطالعه استفاده از آمنیون دارای فیبروبلاست آلوگرافت پس از جراحی آزاد کردن چسبندگی دست بیماران مبتلا به EB بوده است.مواد و روش هامطالعه حاضر نوعی مطالعه مداخله ای بوده که بر روی 6 بیمار مبتلا به اپیدرمولایزیس بولوسا با دفورمیتی و چسبندگی دست انجام شد. با استفاده از نمونه پوست از پشت گوش یکی از والدین بیمار، فیبروبلاست جدا و کشت داده شد و به پرده آمنیون منتقل گردید. بعد از آزاد کردن کامل چسبندگی های دست، تمام مناطق بدون پوست با آمنیون دارای فیبروبلاست آلوگرافت پوشانده شد. سپس سرعت و کیفیت ترمیم زخم، مدت زمان بهبودی و همچنین دامنه حرکتی مفاصل انگشتان و تحمل فشار پوست مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هانتایج حاصل از مطالعه نشان داد که ترمیم زخم به خوبی انجام شده و مدت ترمیم زخم بین 15 تا 29 روز متفاوت و میانگین مدت ترمیم 1/23 روز با انحراف معیار 77/3 بوده است. پوست ترمیم شده به خوبی فشار ناشی از فعالیت های توانبخشی دست و اسپلینت را تحمل نموده است.نتیجه گیریفیبروبلاست آلوگرافت به همراه اسکافولد مانند آمنیون می تواند نیاز به پیوند پوست در بیماران اپیدرمولایزیس بولوسا را کاهش دهد. نرمال بودن فیبروبلاست آلوگرافت و ترشح کلاژن نوع هفت که در این بیماران وجود ندارد می تواند عامل ترمیم بهتر زخم ها باشد و از فیبروبلاست های اتوگرافت نتایج بهتری داشته باشد. مطالعات تکمیلی کمک کننده است.کلید واژگان: اپیدرمولایزیس بولوسا, آلوگرافت, آزاد کردن چسبندگی, فیبروبلاستIntroduction &ObjectiveEpidermplysis bullosa (EB) is a genetic disease with skin fragility and instability at the junction of dermis to epidermis. Severe deformity of hands because of scars and adhesions leads to lose the proper function of hand which affects the quality of patients life. Covering the wound after opening adhesion is the major problem in the way of reconstructive surgeons. Our purpose in this study is to use allogeneic fibroblasts amnion after surgery as a cover in patients to prevent further adhesion.Materials and MethodsThis study was an experimental study that was done on six Epidermplysis bullosa Patients with hand deformity and Adhesion. We took a skin sample from back of one of parents ear. Then fibroblast was separated, cultured and transferred to the amniotic membrane. After separating the full adhesion, all parts without skin were covered with the allogeneic fibroblast amnion. Furthermore, speed, quality, recovery time of wound were examined as well as range of motion in finger joints and the pressure on skin.ResultsThe results of the study showed that wound healing well done and for wound healing varies between 15 to 29 days and the average length of treatment was 1.23 days with a standard deviation 77.3. Skin repair and rehabilitation activities as well as the pressure of splint has endured.ConclusionsAllogeneic fibroblast with a scaffold like amnion can reduce the need for skin graft in patients with Epidermolysis Bullosa. Normal allogeneic fibroblast and disability of releasing collagen seven in these patients can be effective factors in wound healing and be better than autogenic fibroblasts.Keywords: Epidermolysis Bullosa, Fibroblast, Opening Adhesion, Allograft
-
زمینهمتسع کردن بافت یکی از روش های شایع در جراحی پلاستیک و ترمیمی خصوصا در بیماران سوختگی است. این مطالعه به منظور بررسی میزان عوارض این روش در بیماران ترمیمی در بیمارستان حضرت فاطمه (س) در سال های 91-1389 انجام شده است.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی و گذشته نگر، در سال های 91-1389 در بیمارستان حضرت فاطمه (س) انجام شد.در این مطالعه 150 مورد از پرونده های بیماران ترمیمی در خصوص میزان فراوانی و نوع عوارض متسع کننده بافتی بررسی شدند.یافته هاحدود هفت درصد از بیماران دچار عارضه شده بودند. شایع ترین عارضه اکسپوز (خارج شدن) متسع کننده بافتی در 8/81 درصد از موارد بود، عوارض بعدی شامل انقباض کپسول و عفونت بودند. از فاکتورهای بررسی شده شامل سن، جنس، علت عمل جراحی، محل ضایعه و مدت بیهوشی فقط سن پایین تر ارتباط معناداری با افزایش میزان عوارض داشت (033/0=P).نتیجه گیریمیزان بروز عارضه در بیمارانی که نیاز به استفاده از متسع کننده بافتی دارند زیاد نبوده و کمتر از ده درصد است. در کودکان باید دقت بیشتری در انتخاب بیمار مناسب و نیز رعایت دقیق اصول جراحی کرد تا از ایجاد عارضه جلوگیری نماییم.کلید واژگان: متسع کننده بافتی, عارضه, جراحی ترمیمی, جراحی پلاستیک, سوختگیBackgroundTissue expansion is a common reconstructive surgery especially in burned patients. This study has been designed to evaluate the rate of complications of this method in Hazrat Fatima Hospital between 1389-1391.Materials and MethodsIn this cross sectional and retrospective study, 150 patient's records have been studied between 1389-1391 years, frequency rate and types of complications related to tissue expander have been surveyed in these patients.ResultsComplications have been observed in about 7% of the patients included in this study. Exposure of tissue expander was the most common complication (81.8%). Other complications which are resulted from this issue are capsular contracture and infection. Age was the only factor which had significant relation with increasing complication among the other surveyed factors including age, sex, indication of operation, wound location and duration of anaesthesia.(p=0.033)ConclusionThe incidence of complication in patients that required tissue expander was not high and it was less than 10%. It should be noted that patient selection should be carefully in paediatric group and also strict observance of surgical principles is necessary to avoid complication.Keywords: tissue expander, complication, reconstructive surgery, plastic surgery, burn
-
زمینه و هدفهیدروژل ها از جمله پانسمان هایی با ویژگی های مناسب و مورد استفاده در پوشش زخم ها به ویژه زخم های سوختگی می باشند. آلوئه ورا و کیتوسان، ترکیبات طبیعی و فراوانی در طبیعت می باشند که می توان از آنها در تهیه هیدروژل ها استفاده کرد. هدف از این مطالعه بررسی اثر هیدروژل ترکیبی کیتوسان و آلوئه ورا در بهبود سوختگی نیمه ضخامت در رت و مقایسه آن با اثرات موضعی هیدروژل کیتوسان و آلوئه ورا به تنهایی بوده است.مواد و روش هادر این مطالعه حیوانی 28 رت نر از نژاد اسپراگ داولی به طور تصادفی در 4 گروه 7 تایی تقسیم شده اند. بعد از ایجاد سوختگی نیمه ضخامت به ابعاد 2 در 5 سانتیمتر در پشت همه رت ها، در یک گروه از پانسمان ترکیبی هیدروژل-آلوئه ورا، گروه دوم هیدروژل کیتوسان و گروه سوم آلوئه ورا به تنهایی استفاده شد و گروه کنترل بدون پانسمان بود. در روزهای 7 و 14 از همه رت ها عکسبرداری دیجیتال و نیز به شکل راندوم در هر گروه کشت و بیوپسی تهیه شد. اندازه زخم ها با نرم افراز Image J. بررسی شده و ارزیابی نمونه ها از لحاظ هیستوپاتولوژی انجام گردید. سپس نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.یافته هایافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که متوسط سطح زخم در گروه پانسمان شونده با هیدروژل ترکیبی کیتوسان - آلوئه ورا در پایان روز چهاردهم، 07/1 ± 62/1 سانتیمتر مربع و در گروه پانسمان شونده با هیدروژل کیتوسان 57/0 ± 91/6 و در گروه سوم 58/1 ± 63/7 و در گروه کنترل 01/1 ± 98/7 سانتیمتر مربع بود. طبق نتایج حاصله، در میزان ترمیم زخم در گروه پانسمان شونده با هیدروژل کیتوسان - آلوئه ورا نسبت به سه گروه دیگر اختلاف معناداری مشاهده شد (P<0.001). اما در بین گروه ها، از نظر ویژگی های کیفی تفاوت قابل ملاحظهای مشاهده نشد.نتیجه گیریپانسمان هیدروژل کیتوسان - آلوئه ورا با توجه به سرعت ترمیم مناسب، به عنوان یک پانسمان مناسب توصیه میشود.کلید واژگان: هیدروژل آلوئه ورا, کیتوسان, ترمیم زخمIntroduction &ObjectiveHydrogel dressings, including those with features, are suitable for use in wound coatings, especially burn wounds. Aloe vera and chitosan, are natural abundant compositions in nature, which can be used in the preparation of hydrogels. The aim of this study was to evaluate the effect of hydrogel, composed of chitosan and aloe vera, in healing burns of half thickness of the chitosan hydrogel in rats and its comparison with the local effects of aloe vera alone and chitosan alone.Materials and MethodsIn this animal study 28 male rats were randomly divided into 4 groups. After producing half-thickness burns of the size 8 × 5 cm on the back of all the rats, the first group of used the combination of aloe vera and chitosan the second group used aloe vera alone and third group used chitosan alone and the control group was without dressing. On days 7th and 14th all rats had digital photography, as well as random a number of rats in each group were cultured and biopsied. The wounds were examined and evaluated by the Image J. software partitioning samples were taken for histopathology.ResultsThe findings of this study showed that the average level of hydrogel wound dressing in combination with chitosan and aloe vera at the end of the fourteenth day was 1.62 ± 1.07 cmP 2 P and chitosan hydrogel dressing was 6.91 ± 0.57 cmP 2 P, and in the third group was 7.63 ± 1.58 cmP 2 P, and it was 7.98 ± 1.01 cmP 2 P in the control group. According to our results, there is a significant difference about the rate of wound healing in group of hybrid hydrogel of chitosan and aloe vera compared to the other groups (PConclusionsHybrid hydrogel of Chitosan and aloe vera to quickly restore the proper, recommended as a suitable dressing.Keywords: Hydrogel, Aloe Vera, Chitosan, Wound Healing
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و سوم شماره 10 (پیاپی 178، دی 1394)، صص 693 -699زمینه و هدفآسیب اعصاب محیطی یکی از مشکلات چالش برانگیز در جراحی ترمیمی مدرن است. پیشرفت های اخیر در درک راه های فیزیولوژیک و مولکولی اثبات کرده است که فاکتورهای رشدی نقش مهمی در تکامل و رژنراسیون عصب محیطی ایفا می کند. هدف این مطالعه بررسی اثر پلاسمای غلیظ شده با پلاکت بر بازسازی و ترمیم عصب سیاتیک در مدل حیوانی (رت) بود.روش بررسیدر این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در مهر ماه سال 1392 انجام شد، 24 رت نر سالم از نژاد Sprague-Dawley با وزن تقریبی gr 250-200 به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند و پس از بریدن عصب سیاتیک در گروه اول مقدار ml 0/05 از محلول پلاسمای غلیظ شده با پلاکت به زیر اپی نوریوم در پروگزیمال محل ترمیم و به قسمت دیستال در زیر اپی نوریوم و در گروه دوم به همان میزان نرمال سالین تزریق شد. پس از شش هفته آنالیز رد پا و ارزیابی های نوروفیزیولوژیک و هیستوپاتولوژی انجام شد.یافته هاتست عملکرد عصب سیاتیک در گروه محلول پلاسمای غلیظ شده با پلاکت به طور قابل توجهی بهتر بود (001 /0P=). همچنین تست زمان تاخیر هدایت عصبی در این گروه به طور معناداری کمتر بود (000 /0P=). غلاف میلین در گروه محلول پلاسمای غلیظ شده با پلاکت به طور قابل توجهی ضخیم تر بود اما اختلاف تعداد آکسون بین دو گروه از نظر آماری معنادار نبود (298 /0P=).نتیجه گیریبه نظر می رسد که PRP می تواند نقش مهمی در بازسازی اعصاب محیطی و بهبود عملکرد پس از پارگی عصب و ترمیم داشته باشد.
کلید واژگان: پلاسمای تغلیظ شده از پلاکت, تست عملکرد سیاتیک, ترمیم عصب, صدمه عصبBackgroundPeripheral nerve injury is one of the most challenging of modern surgical problem. Recent advances in understanding the physiological and molecular pathways demonstrated the important role of growth factors in peripheral nerve regeneration. Platelet-rich plasma (PRP) is a biological product that has many growth factors. The aim of this study was to investigate the effect of PRP in the regeneration of sciatic nerve crush in the rat model.MethodsIn this experimental study that established in the animal lab of the Hazrat Fatemeh Hospital in Tehran from September to October 2013, Twenty-four healthy male Sprague-Dawley rats (200-250 g) were randomly divided into two groups. In all rats the sciatic nerve was cut and then carefully repaired by the tension free method under a light microscope. In group 1, after the repair, 0.05 µL of PRP was injected below the epineurium to the proximal and distal parts of the repaired area. In group 2 the same amount of normal saline was injected to the proximal and distal of the repaired area. After six weeks footprint analysis, neurophysiologic and histopathology evaluations were performed.ResultsSignificant differences existed between the two groups footprint analysis (P= 0.001). Also the nerve conduction latency test was significantly shorter in PRP group. (1.0233 ms in PRP group and 1.7375 ms in control) (P< 0.001). The average amplitude in the first group and the second group was 7.6250 mv (control) 6.3667 mv that does not show a statistically significant difference (P= 0.093). Significant differences between the two groups in the number of axons of the proximal portion of the study was not seen (P= 0.29). The parameters included number of axons of the proximal and the distal part of axons, the diameter of the distal and proximal axons in the two groups were compared. In the two groups there was statistically significant difference between the above parameters. (P= 0.298).ConclusionIt seems that PRP may have an important role in peripheral nerve regeneration and functional recovery after nerve laceration and repair. Further clinical evaluation recommended.Keywords: platelet, rich plasma, sciatic function test, nerve regeneration, nerve injuries -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و سوم شماره 9 (پیاپی 177، آذر 1394)، صص 646 -652زمینه و هدفگشنیز با نام علمی Coriandrum Sativum از قدیمی ترین گیاهان دارویی شناخته شده است، که در مطالعات مختلف به اثرات ضد التهابی و ضد میکروبی و ضد قارچی روغن آن اشاره شده است، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر روغن گشنیز در ترمیم زخم سوختگی درجه دو سطحی می باشد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی که در آزمایشگاه حیوانات مرکز آموزشی درمانی حضرت فاطمه (س) تهران در مهر و آبان 1392 انجام شد، در قسمت خلف 48 رت نر بالغ نژاد Sprague-Dawley به وزن تقریبی g 300-250 سوختگی درجه دو سطحی به ابعاد cm 4×2 ایجاد گردید و سپس در محل سوختگی گروه یک تا چهار به ترتیب از کرم سیلور سولفادیازین، پماد آلفا، کرم گشنیز و گاز وازلین (کنترل) برای پانسمان به صورت روزانه تا بهبود کامل استفاده شد و روند بهبودی زخم با عکس برداری به صورت هر سه روز یک بار با ImageJ، ver. 1.45، (NIH، Maryland، USA) پایش شد. در روز 10 و 17 جهت بررسی میزان کلاژن و سلول های التهابی نمونه از زخم سوختگی برای پاتولوژی فرستاده شد.یافته هامیانگین سطح زخم ها در چهار گروه در اولین مرتبه عکس برداری (روز سه) اختلاف آماری معناداری نداشت (135/0P=) و برای بررسی روند بهبودی از تفاضل میانگین سطوح زخم ها در گروه های چهارگانه در روزهای بعد نسبت به روز سه استفاده شد. سرعت بهبود زخم ها در گروه های گشنیز و آلفا از روز 14 به بعد بهتر از دو گروه دیگر بود و اختلاف آماری معنادار وجود داشت (001/0P<).نتیجه گیریبه نظر می رسد در بهبود زخم حاصل از سوختگی، اثر پماد گشنیز بهتر از گروه کنترل و سیلور سولفادیازین و مشابه پماد آلفا می باشد.
کلید واژگان: روغن گشنیز, سوختگی درجه دو, پماد آلفا, سیلور سولفادیازینBackgroundCoriander with the binominal name of Corianda Sativum, is one of the oldest medicinal plants ever known to man. Anti-inflammatory, anti-microbial, and anti-fungal effects of its oil has been mentioned in numerous studies. This study examines the impact of coriander cream on wound healing of the second-degree singe burn.MethodsIn this experimental study which was performed in the animal lab of the Hazrat Fatemeh Hospital in Tehran, 48 adult male rats with an approximate weight of 250-300 grams, with deep burns of 2 cm 4×2 dimensions were prepared and divided into 4 groups of 12. We used silver sulfadiazine cream, alpha ointment, coriander cream and vaseline gauze (control group) dressings in burn wound of the groups 1 to 4 respectively. At the end of the study (30 days), rats were euthanized with a high dose of thiopental and the wounds were evaluated on days 10 and 17 with a punch biopsy. Samples were fixed with 10% formalin on histopathology slide using haematoxylin and eosin (H&E) staining (to assess and determine the presence of inflammatory cells). The amount of fibrin and collagen at the site were evaluated using a software program ImageJ, version 1.45 (National Institutes of Health, Bethesda, Maryland, USA).ResultsThe mean of wound surface area in the first photography was no significant (P= 0. 135). The rate of wound healing in alpha ointment and coriander cream had better outcomes than either of the other two groups (P= 0.000). The healing of the wound in silver sulfadiazine group was significantly less than other groups. Pathology results showed a statistically significant difference between the four groups (coriander, alpha, SSD and control), based on the Kruskal-Wallis test. These relate to (1) polymorphonuclear in the first (P= 0.032) and the second series (P= 0.003), (2) Angiogenesis in the second series (P= 0.004). (3) Fibrosis in the first series (P= 0.024) and the second series (P= 0.000).ConclusionThe results of this study showed that wound healing improvement in coriander cream group was better than the control group and silver sulfadiazine group; and similar to alpha ointment group.Keywords: alpha ointment, coriander cream, second degree burns, silver sulfadiazine -
زمینه و هدفتغییرات هماتولوژیکی بسیاری در بیماران سوختگی شدید رخ می دهد. یکی از این تغییرات، ترومبوسیتوپنی است که در طی درمان سوختگی وسیع به دلایل مختلف از جمله عفونت امکان دارد به وقوع پیوندد. شمارش روزانه پلاکت در تشخیص زود هنگام عفونت و عوارض ثانویه بعد از سوختگی برای شروع درمان موثر بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه ما رابطه اسکارکتومی بر افزایش تعداد پلاکت بیماران پس از عمل جراحی و همچنین کاهش میزان مرگ و میر بیماران را مورد بررسی قرار دادیم.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی 52 بیمار با میزان 40 تا 50 درصد سوختگی که به مرکز درمانی شهدای یافت آباد مراجعه کرده بودند، انجام شد. داده های آزمایشگاهی که به طور روزانه اندازه گیری می شد، به ویژه تعداد پلاکت بیماران در روز اسکارکتومی ثبت گردید. از تست آماری تی زوجی و یا معادل غیرپارامتریک آن برای مقایسه تعداد پلاکت در هر گروه قبل و بعد از جراحی و از تست آماری تی مستقل و یا معادل غیرپارامتریک آن برای مقایسه اختلاف بین پلاکت قبل و بعد از عمل جراحی بین گروه ها استفاده شد و تمامی نتایج به وسیله نرم افزار آماری SPSS 16.0 تحلیل شدند.یافته هامیانگین سنی بیماران 70/16 ± 69/29 بود. 74 % موارد (38 نفر) بهبودی پیدا کرده و ترخیص شده اند و 26% (14 نفر) از کل جمعیت مورد مطالعه فوت کرده اند. با توجه به نرمال بودن توزیع، از آزمون تی مستقل برای مقایسه اختلاف ها استفاده شد که اختلاف معنادار نبود (P=0.091).نتیجه گیریاز مقایسه یافته ها می توان نتیجه گرفت که عمل جراحی اسکارکتومی در همه بیماران سوختگی، چه آنهایی که فوت می کنند و چه آنهایی که زنده می مانند باعث افزایش پلاکت می شود. اما این افزایش پلاکت در هر دو گروه معنی دار نبوده و نمی تواند به عنوان یک تعیین کننده پیش آگهی و مرگ و میر، مطرح باشد.
کلید واژگان: اسکارکتومی, ترومبوسیتوپنی, پلاکت, سوختگیIntroduction &ObjectiveMultiple hematological changes occur in patients with severe burns. One of these changes is thrombocytopenia that may occur during the treatment of extensive burns for various reasons, including infection. Daily monitoring of platelet count is important in the early detection of infection and secondary complications after extensive burns. In this study, we have evaluated the effects of escharectomy on the platelet counts and the reduction of the mortality rate of extensive burn patients.Materials and MethodsThis cross-sectional study was done on 52 patients with 40-50% burn who were referred to the Shohadaye Yaft Abad hospital. Laboratory data were measured daily, especially platelet count per day were recorded. The platelet count was measured before and after escharectomy in all patients. Paired t test used to compare parametric or equivalent platelet count in both groups before and after surgery and to compare parametric independent t-test or equal to the difference between the platelets before and after surgery were analyzed between groups and all results were analyzed by SPSS 16.0 statistical software.ResultsThe patients’ mean age was 29.69 ± 16.70 standard deviation. Of these 74% (38 patients) were treated and discharged, but 26% (14 people) of the population died. Given the normal distribution, independent t-test was used to compare the differences which were found to be of no significance (P = 0.091).ConclusionsFrom the results, it can be concluded that escharectomy surgery in burn patients, both cases of those who died and those who survived, increases the platelet count. But this increase was not significant in either group and can not serve as a determinant of prognosis and mortality.Keywords: Escharectomy, Thrombocytopenia, Platelet, Burn -
زمینه و هدفبازسازی پوست با بافت همنوع خود در جراحی پلاستیک و ترمیمی اهمیت ویژه ای دارد و فلپ پوستی با الگوی راندوم یکی از شایعترین اعمال جراحی در جراحی پلاستیک و ترمیمی می باشد. نکروز شدن پوست از عوارض غیرقابل اجتناب بعد از جراحی فلپ است که عوامل متعددی از قبیل ایسکمی، جریان خون ناکافی و تجمع وریدی در ایجاد نکروز نقش دارند. داروهای زیادی برای جلوگیری از این عارضه توصیه شده اند. هدف ما در این مطالعه بررسی تاثیر داروی آنژی پارس را بر افزایش خونرسانی فلپ در مدل حیوانی موش می باشد.مواد و روش هابیست موش صحرایی (رت) نر از نژاد Sprague-Dawley با وزن تقریبی 300-350 گرم انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در تمام موش ها پس از بیهوشی یک فلپ به ابعاد 2×7 در خلف ایجاد شد. کرم آنژی پارس به طور موضعی به میزان 0/5 سی سی روزانه در محل فلپ ایجاد شده استفاده شد. پس از ده روز تحت اندازه گیری و محاسبات قرار گرفت. از میانگین و انحراف معیار برای توصیف داده ها و از آزمون تی تست مستقل جهت مقایسه گروه ها استفاده شد.یافته هادر طی مطالعه یک مورد از گروه کنترل را از دست دادیم. هیچ موردی از عفونت یا هماتوم مشاهده نشد. در پایان محاسبات میزان نکروز فلپ در گروه آنژیوپارس 6/43 ±28/86درصد و میزان نکروز فلپ در گروه کنترل 10/52±25/03 درصد بود. تفاوت دو گروه با P-value کمتر از 05/0 معنی دار نبود.نتیجه گیریدر این مطالعه می توان گفت کرم آنژیوپارس در افزایش میزان خونرسانی فلپ راندوم در موش تاثیرگذار نبوده است.
کلید واژگان: فلپ پوستی راندوم, نکروز, آنژی پارسIntroduction &ObjectiveRegeneration of skin tissue is important in the plastic and reconstructive surgery and random skin flap pattern is one of the most common procedures in plastic and reconstructive surgery. Necrosis of the skin flap is an inevitable complication after the surgery. Several factors such as ischemia, insufficient blood flow and venous concentration are causes in necrosis creation. Pharmacological agents and modifications of procedures have been proposed to avoid this complication. In this study, the effects of Angipars cream on skin random flap survival were examined in rats.Materials and MethodsTwenty male Sprague – Dawley rats were selected and randomly assigned to two equal groups. Surgery was done under general anesthesia and a rectangular 2×7 cm flap was generated on the back of each rat and it was sutured once again. Angipars cream was used on flap pedicel in control group and Vaseline was used in the other group for ten days. The mean and standard deviation was used to assess the test data and independent t-test was used to compare the groups.ResultsDuring the study, one rat of the control group died. There were no cases of infection or hematoma. The necrosis rate of the angipars group was 28.86 ± 6.43 percent and in the control group was 25.3 ± 10.52 percent. There was no significant difference in necrosis rate between the two groups.ConclusionsAngipars cream has no effect on increasing perfusion of random flap. Furthermore, also increased angiogenesis was not observed in this study.Keywords: Random Skin Flap, Necrosis, Angipars -
زمینه و هدفیکی از عمل های شایع در جراحی پلاستیک، ماموپلاستی کاهنده (Reduction Mammaplasty) است. معمولا خانم هایی که برای این عمل جراحی مراجعه می کنند، شکایت های متفاوتی دارند و تکنیک های مختلفی برای این عمل جراحی معرفی شده است. هدف از جراحی، کوچک کردن پستان ها به اندازه دلخواه با زیبایی مناسب، نتایج ماندگار، کاهش اسکار جراحی و تکنیک کم عارضه می باشد. سالم ماندن حس پستان یکی از موضوعات مهم در این جراحی است. در مورد تغییر حس پستان بعد از عمل جراحی، نظر یکسانی وجود ندارد. با توجه به این اختلاف نظرها در مورد حس پستان و اهمیت این عضو، این مطالعه طراحی و اجرا شده است.مواد و روش هابه مدت 6 ماه در فاصله زمانی مهر ماه 86 لغایت اردیبهشت 87 بیمارانی که برای انجام عمل جراحی مامو پلاستی کاهنده به مرکز آموزشی و درمانی حضرت فاطمه(س) مراجعه کردند و به بررسی حس پستان قبل و بعد از عمل جراحی رضایت دادند، در این مطالعه گنجانده شدند. بیمارانی که قبلا روی پستان آنها عمل جراحی شده بودیا بیماری نورولوژیک داشتند، از مطالعه حذف گردیدند. مجموعا 41 بیمار وارد مطالعه و بررسی شدند. هر پستان به پنج منطقه شامل یک چهارم های فوقانی مدیال و لترال، یک چهارم های تحتانی مدیال و لترال و نیز ناحیه نیپل آرئول تقسیم بندی گردیدند و تست های مونوفیلامان (اسمیت و نفو،رولیان آمریکا)، تمایز دو نقطه استاتیک و تمایز دو نقطه دینامیک (اسمیت و نفو، رولیان آمریکا) در زمان های قبل از عمل و شش ماه بعد از عمل برای همه بیماران انجام شد.یافته هاروش جراحی با پدیکول مدیال باعث کاهش حس با اختلاف معنی دار در ناحیه نیپل آرئول و یک چهارم های فوقانی در تست تمایز دو نقطه دینامیک به نسبت قبل از عمل می گردد (05/0 > P). روش جراحی با پدیکول فوقانی باعث کاهش حس در نواحی یک چهارم های تحتانی و نیپل آرئول با تست تمایز دو نقطه دینامیک شده است و این تفاوت معنی دار بوده است (05/0 > P). با روش جراحی پدیکول تحتانی، حس نیپل آرئول و همچنین حس نیمه خارجی پستان کاهش و نیمه داخلی پستان افزایش می یابد و این تفاوت ها معنی دار بوده اند (05/0 > P).نتیجه گیریاز این سه تست بکار رفته، تست تمایز دو نقطه دینامیک بهترین روش برای بررسی حس پستان است. مطالعات بافت شناسی می توانند مؤید این نظریه باشد. هر سه روش جراحی ماموپلاستی کاهنده با پدیکول های فوقانی، مدیال و تحتانی باعث کاهش حس پستان در ناحیه نیپل آرئول می شوند و این موضوع باید قبل از عمل جراحی برای بیمار توضیح داده شود. سه روش جراحی فوق الذکر تفاوتی از نظر تاثیر در حس پستان در مناطق پنجگانه ندارند و بنابراین حفظ حس، فاکتوری در تصمیم گیری محسوب نمی شود. اسکار کمتر، فرم زیباتر و ماندگاری بیشتر فاکتورهای مهمتری در تصمیم گیری برای تکنیک جراحی می باشند.
کلید واژگان: ماموپلاستی کاهنده, پدیکول تحتانی, پدیکول فوقانی, پدیکول مدیال, حس پستانIntroduction &ObjectiveBreast reduction is performed frequently, and many different surgical methods have been described. The goal of the procedures is to obtain an aesthetic and long-standing result with a safe technique and limited scarring. Breast sensation after reduction mammaplasty is a major concern for surgeons and patients. A prospective study was designed to measure the recovery of breast sensitivity after this operation.Materials and MethodsThe sensitivity of 82 breasts in 41 patients was assessed in a prospective study in Hazrat Fatemeh Hospital. Five points were selected on each breast for this study including the nipple-areola complex (NAC) and each quadrants of the breast. The measurements were performed preoperatively and 6 months after each operation. Tests involved Semmes-Weinstein monofilaments, which deals with static and moving two point discrimination, were before the operation and six months after it.ResultsOne patient was eliminated of our study according to post operative side effects. The Medial pedicle was used for 14 patients. A superior pedicle was used for 15 patients. An inferior pedicle was used for 11 patients. The moving two-point discrimination showed the greatest change postoperatively. Sensation of the nipple-areola complex (NAC) was decreased 6 months after the operation in all techniques and the differences were significant (P<0.05). Sensation of the upper quadrants were decreased in medial pedicle technique and sensation of the lower quadrants in superior pedicle technique in comparison with preoperative results (P<0.05). Sensation of the medial quadrants were increased and lateral quadrants were decreased in inferior pedicle techniques (P<0.05). There were no significant differences between the three techniques in preservation of NAC sensation.ConclusionsMoving two-point discrimination is the best test for evaluation of the breast sensation. When comparing superior, medial and inferior pedicle in patients undergoing reduction mammaplasty, there were no significant differences in postoperative sensory outcome and sensation is not an important factor in technique selection. However, the decrease of NAC sensation must be discussed with patient before under taking reduction mammaplasty.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.