به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ناصر حمیدی

  • کریم مراحمی، امیر محمد زاده *، ناصر حمیدی، مهدی خیراندیش

    مالیات به عنوان مهمترین منبع درآمدی دولتها نقش ویژه ای در تامین مالی دولتها ایفا می کند. با وجود اینکه برخی کشورها همچون ایران، به دلیل دسترسی به منابع جایگزین مثل نفت، آنچنان که شایسته است به درآمدهای مالیاتی توجه نمیکنند، ولی به نقش اساسی مالیات در ساختار بودجه خود اذعان دارند و بدنبال بررسی و چگونگی افزایش ظرفیتهای بالقوه مالیاتی خود هستند. علیرغم تلاشهای صورت گرفته طی سالهای اخیر در جهت توسعه نظام مالیاتی کشور، نظام مالیاتی کشور هنوز با چالش های بسیاری مواجه است.یکی از این چالشها وصول عادلانه مالیات می باشد که نقش مهمی در تمکین مالیاتی مودیان دارد.هدف این مقاله ارائه الگویی برای وصول عادلانه مالیات در کشور می باشد.از انجا که برای وصول عادلانه مالیات در کشور تاکنون مدلی ارائه نشده است در این مقاله با بررسی نوشتارهای مربوط به وصول عادلانه مالیات و ازبین 181منبع جستجو شده در این خصوص 31منبع معتبر انتخاب و با کاربرد رویکرد کیفی و روش فراترکیب،ویژگیهای وصول عادلانه مالیات ارائه می شود تا بنیانی برای طراحی چنین مدلی بدست آید.با تحلیل این منابع 7مفهوم و 64کد برای وصول عادلانه مالیات بدست آمده است.

    کلید واژگان: مالیات, عدالت مالیاتی, وصول عادلانه مالیات, روش فرا ترکیب
    Karim Marahemi, Amir Mohammadzadeh*, Nasar Hamidi, Mehdi Keirandish

    Tax , as the most important source of governments revenue, plays a special role in financing governments. Although some countries, such as Iran, do not pay as much attention to tax revenues as they deserve due to access to alternative benefits such as oil, but they emphasize and acknowledge the essential role of taxes in their budget structure and are looking for ways to increase their potential tax capacities. Despite the efforts made in recent years to develop the country's tax system, the country's tax system is still facing many challenges. One of these challenges is fair tax collection, which plays an important role in taxpayers' tax compliance. The purpose of this article is to provide a model for the fair collection of the country's taxes. Since no model has been presented for the fair collection of taxes in the country, in this article, by analyzing the writings related to the fair tax collection and among the 180 searched sources, 30 reliable sources were selected in this regard, and by using the qualitative approach and the meta-composite method of collection characteristics, tax fairness is presented to provide a basis for designing such a model. By analyzing these sources, 7 concepts and 46 codes for fair tax collection have been obtained.

    Keywords: Tax, Tax Fairness, Fair Tax Collection, Meta-Synthesis Method
  • حسن صیادزمردی، ناصر حمیدی*، علیرضا ایرج پور

    با توجه به اهمیت و نقش مالیات در چرخه ی اقتصاد کشور، در این پژوهش به دنبال طراحی مدل اکوسیستم مالیاتی هستیم. هدف این پژوهش ارائه الگویی از عوامل پیشایندی و پیامدی مدل اکوسیستم مالیات بر ارزش افزوده است که موجب چابکی زنجیره تامین می شود.این پژوهش کیفی بوده و از لحاظ هدف بنیادین است. همچنین بر حسب روش گردآوری داده ها از نوع تحقیقات میدانی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاه، کارکنان ادارات حسابرسی مالیاتی و مدیران ارشد اداره مالیات در کشور هستند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در این پژوهش از نمونه گیری نظری استفاده گردید و تعداد حجم نمونه با توجه به اشباع نظری 10 نفر بوده است. برای اعتبارسنجی مدل نیز از روش دلفی فازی استفاده گردید و در این بخش 16 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد و با توجه به نتایج بدست آمده شاخص های شناسایی شده در بخش کیفی مورد تایید قرار گرفت.مطابق با نتایج پژوهش دو دسته از تم ها اصلی کشف شدند.گروه اول، تم های اصلی که به عنوان عوامل پیشایندی یا تاثیرگذار بر ایجاد اکوسیستم مالیات بر ارزش افزوده شناسایی شده اند و گروه دوم نیز شامل تم های اصلی که به عنوان عوامل پیامدی یا تاثیرپذیر شناسایی شده اند. با توجه به نتایج مدل پیشایندی و پیامدی اکوسیستم مالیاتی، عواملی مانند کاهش هزینه های مالیاتی، فرهنگ مالیاتی خوداظهاری و کاهش فرار مالیاتی می تواند از پیامدهای مهم طرح ریزی اکوسیستم مالیاتی باشد.

    کلید واژگان: زنجیره تامین چابک, اکوسیستم مالیاتی, مالیات بر ارزش افزوده, تحلیل تم
    Hassan Sayad Zomorrodi, Naser Hamidi*, Alireza Irajpour

    Considering the importance and role of tax in the economic cycle of the country, in this research we are looking for the design of the tax ecosystem model. The purpose of this research is to provide a model of antecedent and consequential factors of the value added tax ecosystem model, which causes the agility of the supply chain. This research is qualitative and basic in terms of its purpose. Also, according to the method of data collection, it is considered a type of field research. The statistical population of the research is university professors, employees of tax audit offices and senior managers of tax administration in the country. The data collection tool in this study was a semi-structured interview. In this research, theoretical sampling was used and the sample size was 10 people according to theoretical saturation. For the validation of the model, the fuzzy Delphi method was used, and in this section, 16 people were considered as a sample, and according to the results, the indicators identified in the qualitative section were confirmed. According to the results of the research, there are two categories of themes. The main themes were discovered. The first group includes the main themes that have been identified as antecedent or influencing factors on the creation of the VAT ecosystem, and the second group includes the main themes that have been identified as consequential or influencing factors. According to the results of the antecedent and consequent model of the tax ecosystem, factors such as the reduction of tax costs, the tax culture of self-disclosure and the reduction of tax evasion can be important consequences of planning the tax ecosystem.

    Keywords: agile supply chain, tax ecosystem, value added tax, theme analysis
  • فهیمه بابائی نیولوئی، محمد عطایی*، مهدی الوانی، ناصر حمیدی

    هدف مطالعه حاضر ارایه مدل نقشه شناختی فازی سیستم انگیزش منابع انسانی دانشگاه های نسل چهارم است. این مطالعه بر اساس روش آمیخته کیفی(متاسنتز) و کمی(نقشه شناختی فازی) است. مفاهیم مستخرج از متاسنتز در نرم افزار Matlab تعریف و روابط بین مفاهیم و شدت آنها تحلیل شد. خروجی ماتریس نهایی در قالب داده های ماتریس بالامثلثی جهت طراحی FCM وارد نرم افزار آنلاین Mental Modeler شد و مدل گرافیکی طراحی و وزن های ورودی، خروجی، درجه مرکزیت و نوع هر مفهوم مشخص و داده های عددی برای ارتباط مستقیم و غیرمستقیم به تجزیه و تحلیل دقیق تری منجر گردید. از میان 16 مفهوم موجود در مدل، یک مفهوم انتقال دهنده و دو مفهوم دریافت کننده و بقیه مفاهیم دوطرفه هستند. نتایج حاصل از مدل نشان می دهد که حرفه ای سازی از طریق تخصص گرایی هوشمندانه در مسیر انگیزش منابع انسانی دانشگاه های نسل چهارم از اولویت بیشتری برخوردار است و مفاهیم تعالی گرایی مبتنی بر استعلای درون دانشگاهی و نیز مفهوم بین المللی گرایی از طریق توسعه پارک های علم و فناوری به ترتیب جزو مفاهیم اهم در جهت دستیابی به سیستم بهینه انگیزش و کاربرد موثر منابع انسانی در دانشگاه های نسل چهارم قرار گرفته اند.

    کلید واژگان: انگیزش منابع انسانی, دانشگاه نسل چهارم, تعالی گرایی, حرفه ای سازی, بین المللی گرایی
    Fahimeh Babaei, Mohammad Ataie *, Mehdi Alvani, Naser Hamidi
    Background

    The fourth generation university is based on educational, research, entrepreneurship and software technology, and the impact of this modern generation of universities is unlikely without motivated human resources.

    Purpose

    The purpose of this study was to explain the policy of the country's fourth generation universities towards motivating academic human resources.

    Methods

    This study was based on a mixed qualitative (metasynthesis) and quantitative (FCM) method. In the qualitative stage, 16 concepts have been defined using the theoretical, research and analytical foundations of experts and the analytical model and concepts in Matlab software. The output of the final matrix in the form of high-triangular matrix data for FCM design was entered into Mental Modeler online software and the graphic design model and weights of input, output, degree of centrality and any type of concepts were clarified.

    Findings

    According to the degree of centrality of each concept, professionalization through intelligent specialization as the first factor, excellence based on intra-university transcendence as the second meaningful concept and internationalization through the development of science and technology parks as the third important concept to achieve the optimum policy and use of human resources were introduced in the fourth generation universities of the country. Based on the output of FCM, four scenarios were designed, each of which represented the changes caused by the increase in other components.

    Conclusion

    Professionalization through intelligent specialization is an important priority in the way of motivating human resources of the fourth generation university.

    Keywords: University Human Resource Motivation, Fourth Generation University, fuzzy cognitive mapping
  • مرتضی حضرتی*، محمد رستمی، ناصر حمیدی، صمد جباری
    هدف

    مدیران فرهنگی، نقش بسزایی در تحقق رسالت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعنوان نهاد اصلی پاسخگوی مسایل فرهنگی در جامعه بر عهده دارند. بنابراین، هدف پژوهش، ارایه مدل شایستگی مدیران فرهنگی آینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با استفاده از روش آمیخته است.

    روش

    جامعه آماری بخش کیفی شامل فرهنگی مجموعه های وابسته به وزارت فرهنگ هستند که حداقل از 5 سال سابقه کاری در سمت های مرتبط باحوزه فرهنگ و از تحصیلات کارشناسی ارشد به بالای مدیریت برخوردارند. انتخاب این نمونه ها با روش نمونه گیری هدفمندانجام و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با طرح 7 سوال کلی تا تحقق اشباع نظری در مصاحبه 11 ادامه یافت. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به استخراج 98 مفهوم، 19 مقوله فرعی و در نهایت 7 مقوله اصلی از تلفیق مفاهیم شد. در مرحله کمی نیز، بر مبنای مولفه های استخراج شده پرسشنامه تنظیم و در اختیار 280 نفرازمدیران حوزه فرهنگ قرار گرفت. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس آزمون شدند تا اعتبار روابط موجود میان متغیرهای مدل تایید گردد.

    یافته ها

    برمبنای مدل نهایی، محرک های فردی بر شایستگی عمومی و تخصصی؛ بسترهای سازمانی، تغییرات فرهنگی، شایستگی عمومی و تخصصی بر استراتژی های شایسته محور و سرانجام استراتژی های شایسته محور بر توسعه فرهنگی تاثیرگذارند.

    نتیجه گیری

    با توجه به تغییرات شتابان فرهنگی در جامعه، بایسته است که انتخاب و انتصاب مدیران در سازمان های فرهنگی، با رعایت و استقرار قواعد آینده نگرانه صورت پذیرد.

    کلید واژگان: شایستگی, فرهنگ, مدیران فرهنگی آینده, رویکرد آمیخته
    Morteza Hazrati *, Mohammad Rostami, Naser Hamidi, Samad Jabari Asl
    Purpose

    Cultural managers play a significant role in fulfilling mission of Ministry of Culture and Islamic Guidance as the main institution responsible for cultural issues in society. Therefore, the purpose of study is to present the competency model of future cultural managers of Ministry of Culture and Islamic Guidance using mixed method.

    Method

    The population of qualitative section are cultural managers of collections affiliated to Ministry of culture with at least 5 years of experience in related positions. They have a degree in culture and master's degree or higher of management. The selection of samples was done using purposive sampling and semi-structured interviews with 7 general questions were continued until realization of saturation in interview 11. Data analysis in three stages of open, axial and selective coding led to the extraction of 98 concepts, 19 sub-categories and finally 7 main categories from the integration of concepts. In the quantitative stage, based on the extracted components, a questionnaire was prepared and given to 280 culture managers. The data were tested using structural equation modeling and Smart PLS software to confirm the validity of existing relationships among model variables.

    Findings

    Based on the final model, individual motivators on general and specialized competence; organizational contexts, cultural changes, general and specialized competence on competence-oriented strategies and competence-oriented strategies influence on cultural development.

    Conclusion

    Considering the rapid cultural changes in the society, necessary that the selection and appointment of managers in cultural organizations should be done by observing and establishing forward-looking rules.

    Keywords: Competency, culture, Future Cultural Managers, Mixed Approach
  • مهدی حسین نژاد، ناصر حمیدی *
    زمینه

    اهمیت مدل سازی رشد واحدهای فناور برای مراکز رشد، در کاهش هزینه های مراکز رشد فناوری و شناسایی مسیر بهینه سیاست گذاری توسعه فناوری در دانشگاه ها می باشد. شناخت عوامل تاثیرگذار در رشد واحدهای فناور، به مراکز رشد کمک می کند به عنوان محیط میزبان رشد فناوری به طور کارآمدتری از رشد شرکت های دانش بنیان و تکامل و پیشرفت کارآفرینان دارای نوآوری حمایت کنند. هدف این مطالعه مدل سازی رشد واحدهای فناور برای مراکز رشد فناوری سلامت ، متناسب با مناطق کم برخوردار است.

    روش کار

    مطالعه کنونی یک پژوهش کیفی- روایتی براساس مدل سازی ساختاری - تفسیری ISM است. در این مقاله داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 31 نفر از مدیران مراکز رشد، مدیران واحدهای مستقر در مراکز رشد و صاحب نظران حوزه کارآفرینی سلامت- که بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب- و در سه مرحله کدگذاری مقوله های اصلی و فرعی شناسایی و استخراج شدند. سپس با استفاده از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری ISM روابط مابین مولفه های تحقیق مشخص گردید.

    یافته ها

    براساس نتایج ISM «مدل سازی رشد واحدهای فناور برای مراکز رشد فناوری سلامت ، متناسب با مناطق کم برخوردار» 8 مقوله از 25 مولفه استخراج شده از 213 کد گزاره های کلامی، در سه سطح طبقه بندی گردیدند. در سطح اول رشد واحدهای فناور؛ در سطح دوم زیرساخت ها و رشد برنامه ریزی شده و در سطح سوم شاخص های زیرساخت بیرونی، زیرساخت درونی، برنامه پذیرش، برنامه رشد، برنامه خروج قرار گرفتند.

    نتیجه گیری

    این پژوهش توانسته است چارچوب و روابط متغیرهای موثر بر رشد واحدهای فناور در مراکز رشد فناوری سلامت ، دانشگاه های مناطق کم برخوردار (دانشگاه های تیپ 2 و 3) را شناسایی نماید و برای اولین بار رابطه زیرساخت درونی را به عنوان یک متغیر مستقل معرفی نماید که بیانگر تاثیر در پوشش ضعیف زیرساخت های منطقه ای می تواند باشد.

    کلید واژگان: کار آفرینی, مرکز رشد فناوری, واحدهای فناور, مدل رشد (انکوباسیون)
    Mehdi Hoseinnezhad, Naser Hamidi *, Javad Mehrabi
    Background

    This research aimed to optimize the technology policy and reduce the costs of technology growth centers at medical sciences universities. Identifying the effective factors in the expansion of technology units facilitates the development and advancement of innovative entrepreneurs through incubators.

    Methods

    The current qualitative research analyzes data collected through structured interviews with 31 individuals from growth centers, administrators of units located in growth centers, and health entrepreneurship experts. In three stages of categorization, the main and sub-categories have been identified. The relationships between the research components were determined using the interpretive structural modeling (ISM) technique.

    Results

    Based on the results of the ISM, "modeling of technology units for health technology incubators in poor areas" we identified 213 codes of verbal propositions, 25 components and 8 categories which was classified into three levels. The first level is the growth of technological units; the second level includes the infrastructure and planned growth; and the third level includes the indicators of external infrastructure, internal infrastructure, acceptance plan, growth plan, and exit plan.

    Conclusion

    This study determined the framework and relationships between variables that influence the growth of technology units in health technology development centers at universities in disadvantaged areas. This is the first study to incorporate the internal infrastructure as an independent variable, indicating the effect of compensating for regional infrastructure weaknesses.

    Keywords: Entrepreneurship, Techtechnology Incubatorn, Technology Units, Growth Model (incubation)
  • نیما رحمانی، علیرضا ایرج پور*، ناصر حمیدی، اکبر عالم تبریز، رضا احتشام راثی
    تولید به موقع سفارشات و تحویل آن به مشتری،مزیت رقابتی سیستم های تولیدی است و موجب رضایت مشتری می شود.تخصیص متوازن سفارشات به ایستگاه های کاری، عامل تاثیر گذار در تولید به موقع و حداقل نمودن هزینه ی از دست رفته است. ایجاد توازن بار سفارشات روی ایستگا های کاری ،کاهش زمان دوره ی تولید و کمینه کردن هزینه های مهارت نیروی انسانی و دسترسی به ماشین آلات مولفه های موثر در مسیله بالانس خطوط تولید می باشد. در این مقاله با پرداختن به مولفه های فوق مدل ریاضی چند هدفه برای مسیله بالانس آنلاین بار تولید ارایه شده است. حل مدل ریاضی با معرفی الگوریتم ترکیبی فراابتکاری ژنتیک چند هدفه و شیر مورچه انجام می شود ، این روش حل با داشتن حافظه جستجو جواب های با کیفیت را در زمان مناسب تولید می نماید. نتایج حاصل از رویکرد ارایه شده نسبت به روش های پیشین بالانس آنلاین بار نشان می دهد که زمان دوره تولید و توازن بار روی ایستگاه های کار بهبود یافته اند.
    کلید واژگان: بالانس آنلاین بار تولید, مدل ریاضی چند هدفه, الگوریتم ترکیبی ژنتیک و شیر مورچه
    Nima Rahmani, Alireza Irajpour *, Naser Hamidi, Akbar Alam Tabriz, Reza Ehtesham Rasi
    The timely production of orders and their delivery to the customer is a competitive advantage that makes production systems and becomes customer satisfaction. Balancing the load of orders on work stations, reducing the time of the production period and minimizing the cost of human skills and access to machines can be components in the cases of balance of production lines. In this article, by addressing the above components of the mathematical model, several objectives for checking the online load balance are presented. Solving the mathematical model is done by introducing the combined meta-heuristic algorithm of multi-objective genetics and ant milk, this solution method selects the fittest parents based on the fitness of the initial population by using the feature of selecting the initial population and having the search memory to find quality answers at the right time. produces. The results obtained compared to the previous online load balancing methods show that the production time and load balance on the workstations have been improved.
    Keywords: Online balance of production load, multi-objective mathematical model, combined genetic algorithm, ant lion
  • زهرا حسامی*، غلامرضا معمارزاده طهران، نبی محمدی، ناصر حمیدی
    در عصر حاضر سازمان ها از مهم ترین نهادهای اجتماعی محسوب می شوند و در قبال جامعه مسیول هستند و ارتقاء رهبری اخلاقی آن ها در گرو شناسایی عوامل موثر بر ارتقای مسیولیت پذیری اجتماعی کارکنان است. با این رویکرد هدف پژوهش ارایه مدل رهبری اخلاقی با تاکید بر مسیولیت اجتماعی در توسعه سازمانی پلیس می باشد تا بتواند گامی در راستای توسعه سازمانی این سیستم اجتماعی اثرگذار در جامعه بردارد. پژوهش حاضر از نظر روش، آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. حجم جامعه ی آماری مورد مطالعه، 5000 نفر از مدیران عالی و میانی بخش فتا، پلیس راهور و پلیس بین الملل نیروی انتظامی و حجم نمونه پژوهش نیز طبق جدول مورگان 357 نفر از مدیران عالی و مدیران میانی نیروی انتظامی هستند که پس از استخراج پرسشنامه توسط 7 تن از خبرگان در سه دوره با استفاده از روش دلفی توسط حجم نمونه پاسخ داده شده است. با استفاده از داده های کیفی حاصل از مطالعات اکتشافی، مولفه های رهبری اخلاقی و مولفه های توسعه سازمانی و مسیولیت اجتماعی شناسایی و از طریق زمینه یابی عوامل مورد ارزیابی و با تشکیل ماتریس داده های به دست آمده، مدل رهبری اخلاقی به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های بهترین- بدترین و کوپراس استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش، در میان ابعاد مسیولیت اجتماعی، بعد زیست محیطی بالاترین رتبه را در بین متغیرها داشت. در میان متغیرهای رهبری اخلاقی نیز بعد صفات مشخصه، بالاترین رتبه را داشت و ابعاد آگاهی اخلاقی، توانمندسازی زیردستان و مردم مداری- جامعه مداری به ترتیب رتبه های بعدی را دارا بودند. با استفاده از این مدل، سازمان می تواند با اندازه گیری و اولویت بندی متغیرها، جایگاه رهبری اخلاقی خود را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با تاکید بر ابعاد مسیولیت اجتماعی بر رهبری اخلاقی در سازمان تاکید دارد تا منجر به توسعه سازمانی گردد.
    کلید واژگان: رهبری اخلاقی, مسئولیت اجتماعی, توسعه سازمانی, نیروی انتظامی
    Zahra Hesami *, Gholamreza Memarzadeh Tehran, Nabi Mohammdi, Naser Hamidi
    In today's era, organizations are considered as one of the most important social institutions and they are responsible for the society, and the promotion of their moral leadership depends on the identification of effective factors on the promotion of social responsibility of employees. With this approach, the aim of the research is to present a model of ethical leadership with an emphasis on social responsibility in the organizational development of the police, so that it can take a step towards the organizational development of this effective social system in the society. The current research is mixed (quantitative and qualitative) in terms of method. The size of the statistical population under study is 5000 senior and middle managers of FATA, Traffic Police and International Police of the police force, and according to Morgan's table, the sample size of the research is 357 senior and middle managers of the police force, who after extracting the questionnaire by 7 experts have been answered by the sample size using the Delphi method in three periods. By using the qualitative data obtained from exploratory studies, the components of ethical leadership and the components of organizational development and social responsibility were identified and through the contextualization of the evaluated factors and by forming the matrix of the obtained data, the ethical leadership model was obtained. The best-worst and copras methods were used to analyze the data. According to the findings of the research, among the dimensions of social responsibility, the environmental dimension had the highest rank among the variables. Among the variables of moral leadership, characteristic traits had the highest rank, and the dimensions of moral awareness, empowerment of subordinates, and people-oriented-community oriented dimensions had the next ranks, respectively. By using this model, the organization can examine its ethical leadership position by measuring and prioritizing variables. The current research emphasizes the dimensions of social responsibility on ethical leadership in the organization to lead to organizational development.
    Keywords: Ethical leadership, social responsibility, organizational development, Police
  • حامد محمدی*، ناصر حمیدی

    پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سیوال است که مضامین مقابله با فساد در نظام اداری ایران کدام است و در این راستا، هفت سند مرتبط به موضوع فساد در ایران مورد شناسایی قرار گرفت و پژوهشگر با بررسی و مطالعه دقیق این اسناد، ابتدا مفاهیم مرتبط را احصاء و با ادغام مفاهیمی که دارای بار معنایی مشترکی بودند، نسبت به تبیین مضامین اصلی و سپس مضامین سازمان دهنده و فراگیر اهتمام نمود. پژوهش حاضر از حیث هدف، بنیادی، از حیث شیوه از نوع پژوهش کیفی که این شیوه می تواند جزء پژوهش های تفسیری قرار گیرد و از حیث راهبرد، از روش تحلیل مضمون استفاده گردید و شیوه گردآوری داده ها از طریق مطالعه و بررسی اسناد بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، تعداد 52 مفهوم، 18 مضمون اصلی، 13 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون فراگیر در خصوص مقابله با فساد تبیین گردید و سپس شبکه مضامین که بیانگر رابطه بین مفهوم بنیادینی که پژوهش بر اساس آن استوار بوده با مضامین فراگیر و سازمان دهنده می باشد، طراحی گردید.

    کلید واژگان: فساد, مقابله با فساد, قوانین مقابله با فساد, نظام اداری ایران, تحلیل مضمون
    Hamed Mohammadi *, Naser Hamidi

    The present study aims to answer this question, what are the themes of dealing with corruption in Iran's administrative system, and in this regard, seven documents related to the issue of corruption in Iran were identified, and the researcher, by carefully examining and studying these documents, first counted the related concepts and the integration of concepts that had a common semantic load, paid attention to the explanation of the main themes and then the organizing and inclusive themes. The current research is fundamental in terms of its purpose, in terms of the method of qualitative research, which can be included in interpretive research, and in terms of strategy, thematic analysis method was used, and the method of data collection was through the study and review of documents. Based on the findings of the research, the number of 52 concepts, 18 main themes, 13 organizing themes and 7 comprehensive themes regarding the fight against corruption were explained and then the network of themes that shows the relationship between the fundamental concept on which the research is based and the inclusive and organizing themes, was designed.

    Keywords: Corruption, dealing with corruption, Anti-corruption laws, Iran's administrative system, Thematic Analysis
  • گودرز بهرنگ، محمدرضا مردانی*، ناصر حمیدی، علیرضا ایرج پور
    عصر تکنولوژی و فناوری که با رشد و توسعه ی صنایع همراه بوده، الزاماتی چون عدالت اجتماعی در دل خود نهفته دارد تا رشد و توسعه ی و پیشرفت متوازن کشور اتفاق بیافتد؛ بخصوص در حوزه جامعه و تاثیرات صنایع از جنبه های مختلف قابل تامل و بررسی است. مسیولیت اجتماعی شرکت ها و صنایع از مقولاتی است که هم انتظارات جامعه را پاسخ می دهد و هم می تواند تاثیر شگرفی در رفع شکاف های مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی داشته باشد. هدف مسیولیت اجتماعی، توسعه ی اقتصادی پایدار از طریق بهبود زندگی ذی نفعان صنعت و کل جامعه هدف است.در تحقیق حاضر در منطقه ابهر، مولفه ها و شاخص های مسیولیت اجتماعی صنعت خودروسازی با رویکرد توسعه ی پایدار منطقه با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و مطالعه میدانی و تحلیل مدل مسیر در یک چارچوب جامع صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مسیر، بیانگر معناداری شاخص های مطرح شده در حوزه مسیولیت اجتماعی صنعت خودرو است. مهم ترین مولفه های بعد اجتماعی از نظر ذی نفعان عبارتند از: توسعه ی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی منطقه، اخلاق کسب و کار، کاهش فقر و نابرابری اجتماعی، ایجاد انگیزه های همانند تخفیف مالیاتی، تامین اعتبار برای صنعت، حفظ منافع برای نسل آینده، پرهیز از تبعیض قومیتی و جنسیتی، حمایت از منافع کل جامعه، اجرای قوانین و حمایت از مهارت ها و تجربه های افراد در جامعه و اشتغال زایی بومی. همچنین آلودگی محیط زیست، افزایش هزینه های تولید در اثر ایجاد گلوگاه ها و افزایش انبارداری (تخصیص انبار و فضاهای فیزیکی) و استهلاک وسایل انبارشده از مهم ترین موارد منفی از دیدگاه ذی نفعان بوده است.
    کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی, صنعت خودرو, شاخص مسئولیت اجتماعی, سرمایه اجتماعی, نفوذ
    Godarz Behrang, Mohammad Reza Mardani *, Naser Hamidi, Alireza Irajpour
  • فرزانه رضازاده، فرزین رضایی*، ناصر حمیدی، بهمن بنی مهد

    رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی مدیریت متاثر از باورها و ویژگی های شخصیتی آنهاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودکارآمدی، منبع کنترل و ویژگی های شخصیت تاریک بر مدیریت سود فرصت طلبانه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر حسابداران و مدیران مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در سال 1398 می باشد، که 352 نفر از آنها به عنوان نمونه نهایی و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها و آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart PLS3، استفاده شده است. نتایج تحلیل آماری نشان داد که ویژگی های تاریک شخصیت (خودشیفتگی، ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و سادیسم) بر مدیریت سود فرصت طلبانه تاثیر مثبت و معنادار دارند، در حالی که ویژگی های شناختی خودکارآمدی و منبع کنترل تاثیر معناداری بر مدیریت سود فرصت طلبانه ندارند. همچنین بر مبنای یافته های پژوهش، خودکارآمدی بر صفات شخصیتی ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و سادیسم و منبع کنترل نیز بر صفات شخصیتی خودشیفتگی ، جامعه ستیزی و سادیسم تاثیر منفی و معناداری دارند. نتایج این پژوهش تایید می کند که ویژگی های شناختی، از عوامل تاثیرگذار بر ویژگی های تاریک شخصیت و ویژگی های تاریک شخصیت، از عوامل رفتاری تاثیرگذار بر مدیریت سود فرصت طلبانه می باشد. از این رو، با درک و شناخت مولفه های روان شناختی تاثیرگذار بر رفتار فرصت طلبانه مدیران، می توان به پیشبرد اقدامات پیشگیرانه در این زمینه کمک نمود.

    کلید واژگان: خودکارآمدی, منبع کنترل, چهارگانه تاریک شخصیت, مدیریت سود فرصت طلبانه
    Farzaneh Rezazadeh, farzin Reazei, naser hamidi, Bahman Banimahd

    managers' ethical and immoral behaviors are influenced by their beliefs and personality traits . Present study aims at investigating the role of self efficacy, Locus of control, and the personality traits on opportunistic Earnings management. The statistical population of the present study includes the accountants and financial managers of companies listed on the Tehran Stock Exchange in 2009, of which 352 were selected as the final sample by random samplingobtain data were analyzed using Smart PLS3 software and Structural Equation Modeling . the results of statistical analysis showed that dark personality traits( Narcissism ,Machiavellianism, Psychopathy ,and Sadism) have a positive and significant effect on opportunistic Earnings management. While, cognitive characteristics of self-efficacy and Locus of control have no significant effect on opportunistic earnings management. Research findings also showed that self efficacy has significant negative effect on personality traits including Machiavellianism, Psychopathy and Sadism, and Locus of control has a significant negative effect on personality traits including Narcissism ,Psychopathy, and Sadism. The results of this study confirmrd that cognitive characteristics are among the factors influencing dark personality traits. dark personality traits in turn are among behavioral factors which influence opportunistic Earnings management. Therefore, by understanding and recognizing the psychological components that affect the performance of managers and especially the fraudulent behavior of managers, it is possible to help advance preventive measures in this area.

    Keywords: self-efficacy, Locus of control, Tetriad of dark personality, opportunistic Earnings management
  • مسعود ذوالقدر، ناصر حمیدی*، سید مهدی الوانی، غلامرضا معمارزاده طهران
    چالش اخیر سازمانها در محیطهای کاری جدید، تمرکز برروی بهره وری شیوه های کاری در سازمان است. ازآنجاییکه کارکنان بعنوان اصلی ترین منبع نامشهود سازمان تلقی میشوند، توجه به استفاده بهینه از شیوه های نوین منابع انسانی، میتواند ریسک پاسخ به محرکهای بیرونی را بکاهد، لذا بکارگیری روشی تحولگرا در شناسایی آرایه بهینه از ابعاد شیوه بکار رفته، تحت عنوان جعبه های سیاه می تواند ضمن رسیدن به تناسب درونی اجزای سیستم، بهره وری نیروی انسانی را در تحقق اهداف و ارتقاء عملکرد سازمان تضمین کند. در پژوهش حاضر سعی شده با روشی مبتنی بر مدلسازی غیر خطی، امکان بهینه یابی آرایه ای از مولفه ها بومی و ابعادشان تحت عنوان جعبه های سیاه بین شیوه کار تیمی و عملکرد سازمان، با توجه به دو عامل کفایت و پیچیدگی را فراهم کند.با سنجش نظربیش از 80 کارشناس منابع انسانی، از بین 16383 ترکیب، آرایه بهینه با موثر ترین نقش بترتیب از مولفه های وجدان کاری، روحیه تعاون وسازگاری اجتماعی وتوانمندسازی دررابطه بین شیوه کار تیمی وعملکرد سازمانهای مورد مطالعه، معرفی شد. با بررسی شاخص آماره ترکیبی خطای ایده آل، حذف ابعاد "روابط گروهی واجتماعی"و"کنترل تصمیمات سازمان" بترتیب از دو مولفه اخیر را می توان ، عامل بهینگی آرایه دانست.
    کلید واژگان: محیط های کاری جدید, شیوه های کاری مدرن, مدل های غیرخطی, عملکرد سازمانی, جعبه سیاه
    Masoud Zolghadr, Naser Hamidi *, Seyed Mahdi Alvani, Gholamreza Memarzadeh Tehran
    The recent challenge for organizations in new workplace is to focus on the productivity of work practices in the organization. Since employees are considered as the main intangible resource of the organization, paying attention to the optimal use of modern working practices can reduce the risk of responding to external stimuli. It can ensure the productivity of human resources in achieving the goals and improving the performance of the organization while achieving the internal fit of the system components. In the present study, with a method based on nonlinear modeling, it is possible to optimize an array of native components and their dimensions as black boxes between teamwork and organizational performance, according to two factors: adequacy and complexity.By evaluating the views of more than 80 human resources experts, out of 16,383 combinations, the optimal array with the most effective role of the components of work conscience, spirit of cooperation and social adjustment and empowerment in the relationship between teamwork and performance of the studied organizations was introduced. By examining the ideal error composite statistics index, the elimination of the dimensions of "group and social relations" and "control of organizational decisions" from the last two components, respectively, can be considered as the optimization factor of the array.
    Keywords: New workplaces, modern working practices, nonlinear models, Organizational Performance, black box
  • احمد غفارزاده، غلامرضا معمارزاده، ناصر حمیدی، نبی الله محمدی

    بنادر همواره نقش راهبردی در توسعه تجارت داخلی و بین المللی یک کشور ایفاء می نمایند، خواه این کشور در حال توسعه باشد یا توسعه یافته. بنادر به عنوان پایگاه تجارت دریایی در طول چند دهه اخیر تغییرات زیادی داشته اند اما متناسب با این تغییرات، سازمان بنادر و دریانوردی نیز به عنوان متولی اصلی سیاست گذاری در حوزه بندری و دریانوردی باید خود را به سرعت با شرایط تطبیق داده و این تطبیق و روند تغییرات و نسل های بنادر در کشور می بایست به سمت و سوی حکمرانی خوب در سازمان بنادر و دریانوردی منتج شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و براساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی- پیمایشی است. این مطالعه، به شناسایی عوامل موثر برحکمرانی خوب در سازمان بنادر و دریانوردی با بررسی جامع و همه جانبه ادبیات موجود مبادرت و سپس با به کارگیری روش دلفی فازی به پالایش مولفه ها با استناد به نظرات خبرگان پرداخته و در ادامه با تحلیل روابط بین مولفه های حکمرانی خوب با استفاده از تکنیک دیمتل فازی می پردازد. یافته ها نشان می دهند مولفه «مسیولیت پذیری» دارای بیشترین تاثیرگذاری، تاثیرپذیری و بیشترین تعامل و ارتباط با دیگر مولفه ها در بین سایر مولفه های حکمرانی خوب است.

    کلید واژگان: حکمرانی, حکمرانی خوب, دلفی فازی, دیمتل فازی, سازمان بنادر و دریانوردی
    Ahmad Ghafarzadeh, Gholamreza Memarzadeh, Nnaser Hamidi, Nabiollah Mohammadi

    Ports always play a strategic role in the development of a country's domestic and international trade, whether it is developing or developed. Ports as a base of maritime trade have changed a lot in recent decades, but in line with these changes, the Ports and Maritime Organization, as the main custodian of port and maritime policy, must adapt quickly, and this adaptation and the process of change in the next generations of ports of the country should lead to good governance in the management of port affairs. The present study is a descriptive-survey research in terms of applied purpose and based on its nature and method. This study identifies the effective factors on good governance in the Ports and Maritime Organization by comprehensively reviewing the existing literature and then using fuzzy Delphi method to refine the components based on the opinions of experts and then analyzing the relationships between the components of good governance using the Fuzzy Dematel technique. Findings show that the component of "Responsibility" has the most impact,influens and most of the interaction and communication with other components is among the other components of good governance.

    Keywords: Governance, Good Governance, Fuzzy Delphi, fuzzy Dematel, Ports & Maritime Organization
  • حمیدرضا کاظمی، ناصر حمیدی*، بابک حاجی کریمی
    امروزه، صنایع به ویژه صنعت بانکداری، با محیط بسیار پیچیده تری نسبت به قبل روبه رو می باشند و برای کسب مزیت رقابتی، ناگزیرند به تغییری متناسب با تغییرات محیط تن دهند. مدل بانکداری جامع، یکی از مهم ترین رویکردهای نوین بانکداری در بسیاری از بانک های تراز اول جهانی پیاده سازی شده. پژوهش با ارایه مدل بانکداری جامع به گسترش نقش بانکداری در صنعت بانکداری کشورمان پرداخته.جامعه آماری سیستم بانکی کشور می باشد که مطالعات کتابخانه ای انجام و در ادامه با روش تحقیق کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا اجزای مدل شناسایی گردید و در تحقیق کمی با استفاده از 26 خبره صنعت بانکداری کشور و به کارگیری تکنیک های BWM، گراف فازی، دیمتل فازی، سناریونویسی و... روابط اجزا تعیین و ساختار نهایی مدل ارایه گردید. بانکداری جامع در سه سطح عملیاتی پایین، متوسط و بالا مشخص گردید که با استفاده از روش گراف فازی جهت شروع مراحل دیمتیل فازی در اختیار خبرگان قرار گرفت. سپس از روش هیبریدی دیمتیل فازی و گراف فازی، روابط عوامل 11 گانه در بانکداری جامع نسبت به هم مشخص گردید و در مرحله بعدی ضرایب حاصل از گراف فازی در اختیار خبرگان قرار گرفت و مراحل ساختاردهی به عوامل توسط دیمتیل فازی انجام پذیرفت. عوامل توانایی کارکنان در تصمیم گیری پذیرش مسیولیت در اجرای تصمیم از سوی کارکنان دسترسی به ابزارهای مرتبط با تصمیم گیری و اجرا و کنترل مبتنی بر بازخورد نسبت به هم تاثیرپذیری بالایی داشتند، و عوامل پاداش آموزش مشارکت پذیری نسبت به هم و نسبت به دودسته قبل وابستگی بیشتری داشتند.
    کلید واژگان: بانکداری جامع, برنامه ریزی ریاضی تصادفی, گراف فازی, سناریونویسی, مدل سازی, دیمتل فازی
    Hamidreza Kazemi, Naser Hamidi *, Babak Haji Karimi
    Today, industries, especially the banking industry, are facing a much more complex environment than before, and in order to gain a competitive advantage, they have to adapt to changes in the environment. The comprehensive banking model is one of the most important new banking approaches implemented in many world-class banks. The research has expanded the role of banking in our country's banking industry by presenting a comprehensive banking model. The statistical population is the banking system of the country. The banking industry of the country and the application of BWM techniques, fuzzy graph, fuzzy demitel, scenario writing, etc., the relationships of the components were determined and the final structure of the model was presented. Comprehensive banking was identified in three operational levels: low, medium and high, which were provided to experts using fuzzy graph method to start fuzzy dimethyl stages. Then, using the hybrid method of fuzzy dimethyl and fuzzy graph, the relationships of 11 factors in comprehensive banking were determined and in the next step, the coefficients obtained from the fuzzy graph were provided to experts and the steps of structuring the factors were performed by fuzzy dimethyl. Factors of employees 'ability to make decisions Acceptance of responsibility in decision execution Employees' access to tools related to decision-making and implementation and control based on feedback were highly interrelated, and rewards of participation training were more interdependent than the previous two categories.
    Keywords: Comprehensive Banking, Stochastic Mathematical Programming, Fuzzy graph, scenario writing, Modeling, Fuzzy Dimtel
  • محمد رستمی، مرتضی حضرتی*، ناصر حمیدی، صمد جباری اصل
    نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان نهاد اصلی و پاسخگوی مسایل فرهنگی، بر اهمیت بکارگیری مدیران شایسته فرهنگی در این سازمان افزوده است. بنابراین، هدف این پژوهش، ارایه مدل شایستگی مدیران فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با استفاده از روش تحقیق کیفی و نظریه داده بنیاد سیستماتیک است. با توجه به اهداف کاربردی تحقیق، جامعه آماری شامل مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بطور مشخص مدیران کل و معاونین فرهنگی استان ها، روسای ادارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیران فرهنگی مجموعه های وابسته به آن هستند که حداقل از 5 سال سابقه کاری در سمت های مرتبط با حوزه فرهنگ و از تحصیلات کارشناسی ارشد به بالای مدیریت برخوردارند. انتخاب این نمونه ها با روش نمونه گیری هدفمند انجام پذیرفت و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با طرح 7 سوال کلی تا تحقق اشباع نظری در مصاحبه 11 ادامه یافت. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به استخراج 98 مفهوم، 19 مقوله فرعی و در نهایت 7 مقوله اصلی از تلفیق و طبقه بندی مفاهیم شد. بر مبنای مدل پیشنهادی، شایستگی عمومی و تخصصی به عنوان مقوله محوری، محرک های فردی به عنوان شرایط علی، بسترهای سازمانی به عنوان شرایط زمینه ای، تغییرات فرهنگی به عنوان شرایط مداخله گر، استراتژی های شایسته محور به عنوان راهبرد و سرانجام تحول و توسعه فرهنگی به عنوان پیامد اجرای راهبردها در نظر گرفته شده اند.
    کلید واژگان: شایستگی, مدیران فرهنگی, نظریه داده بنیاد
    Mohammad Rostami, Morteza Hazrati *, Naser Hamidi, Samad Jabari Asl
    The role of the Ministry of Culture and Islamic Guidance as the main institution responsible for cultural issues has increased the importance of employing competent cultural managers in this organization. Therefore, the purpose of this study is to present the competency model of cultural managers of the Ministry of Culture and Islamic Guidance using qualitative research method and systematic grounded theory. According to the applied objectives of the research, The statistical population includes the directors of the Ministry of Culture and Islamic Guidance, and in particular the general directors and cultural deputies of the provinces, the heads of the Department of Culture and Islamic Guidance and the cultural directors of its affiliated groups with at least 5 years of experience in related positions. They have a degree in culture and a master's degree or higher of management. The selection of these samples was done using purposive sampling method and semi-structured interviews with 7 general questions were continued until the realization of saturation in interview 11. Data analysis in three stages of open, axial and selective coding led to the extraction of 98 concepts, 19 sub-categories and finally 7 main categories from the integration and classification of concepts. Based on the proposed model, the general and specialized competence as a core category; individual motivators as causal conditions; The organizational contexts as a context conditions; cultural change as interferer conditions; competent-oriented strategies are considered as a strategy and finally Cultural transformation and development as a result of the implementation of strategies.
    Keywords: Competency, Cultural Managers, Grounded Theory
  • پژمان پیرمون، ناصر حمیدی*، هما درودی
    نظر به اهمیت خلاقیت کارکنان در بخش سلامت کشور، استفاده بهینه از استراتژی های خلاقیت ضروری به نظر می رسد. از این رو پژوهش حاضر درصدد شناسایی پیشران ها و موانع بروز خلاقیت و همچنین شناسایی میزان اهمیت و عملکرد هر یک از پیشران ها در بخش سلامت کشور و ترسیم ماتریس اهمیت - عملکرد آن ها می باشد. بنابراین پژوهش حاضر درگروه پژوهش های اکتشافی طبقه بندی شده و از نظر روش گردآوری داده ها، دلفی می باشد. با توجه به محدودیت های پژوهشگر برای انجام پژوهش از میان جامعه آماری نمونه آماری انتخاب می گردد. در مطالعه حاضر 15 نفر از خبرگان حوزه مدیریت منابع و توسعه انسانی و روانشناسی و نیز 83 نفر از مدیران منابع انسانی دانشگاه های علوم پزشکی سطح کشور حضور داشتند. پرسشنامه تحقیق برگرفته از مصاحبه با خبرگان منابع انسانی می باشد و در واقع تلخیص نظرات آنان در مورد مولفه های تاثیرگذار در خلاقیت می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که سبک رهبری، ساختار سازمانی، عوامل فردی، زمینه سازی برای بروز خلاقیت در فرد و حمایت مدیریت ارشد جزو مولفه های تاثیرگذار و بسیار مهم در ترویج و توسعه خلاقیت در بخش سلامت کشور محسوب می شوند.
    کلید واژگان: خلاقیت, ماتریس خلاقیت, تحلیل اهمیت-عملکرد
    Pzhman Pirmon, Naser Hamidi *, Homa Dorodi
    Considering the importance of employee creativity in the health sector of the country, optimal use of creativity strategies seems essential. Therefore, the present study seeks to identify the drivers and barriers to creativity, as well as identifying the importance and performance of each of the drivers in the country's health sector and drawing their importance-performance matrix. Therefore, the current research is categorized in the group of exploratory researches and in terms of data collection method, it is Delphi. based on the limitations of the researcher to conduct the research, the statistical sample is selected from the statistical population. In the present study, 15 experts in the fields of resource management and human development and psychology, as well as 83 human resource managers of medical sciences universities of the country, were present. The research questionnaire is derived from interviews with human resources experts and is actually a summary of their opinions about the influential components in creativity. The research findings show that leadership style, organizational structure, individual factors, laying the base for the emergence of creativity in the person and the support of senior management are among the influential and very important factors in the promotion and development of creativity in the country's health sector.
    Keywords: Creativity, Creativity Matrix, Importance-Performance Analysis
  • داود امامزاده، غلامرضا معمارزاده طهران *، ناصر حمیدی، جواد محرابی

    چکیدها یفای نقش منابع انسانی در چابکی سازمانهای اقتصادی ایران، نیازمند تبیین الگو و ترکیبی از فعالیته ایمد یر یت منابع انسانی است که ا ین پژوهش به دنبال چیستی ا ین ابعاد، مولفه ها و همچنین ترکیب آنهامیباشد. این پژوهش از منظر هدف توسعهای و از نظر روش توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماریپژوهش حاضر متشکل از خبرگان و متخصصین سازمان تامین اجتماعی)هلدینگ اقتصادی(میباشد که بااستفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. از مرور ادبیات و پیشینه تحقیق و نظر خبرگان 9 بعدچابکی، 5 بعد و 30 مولفه مدیریت منابع انسانی بهدست آمد. مولفه های شناسایی شده طی سه مرحله ازطریق تکنیک دلفی غربال شد. در ادامه با استفاده از روش بهترین - بدترین) BWM (ضریب اهمیت یاوزن مولفه ها بهدست آمد. از ترکیب ابعاد و مولفه ها، الگوی مدیریت منابع انسانی در سازمانهای اقتصادیچابک ایران حایز گردید.کلمات کلیدی: منابع انسانی، سازمان اقتصادی چابک، نظام اداری، سازمان تامین اجتماعی، روش بهتر ین -بدتر ین، هلدینگ نفت و پتروشیمی.1

    کلید واژگان: منابع انسانی, سازمان اقتصادی چابک, نظام اداری, سازمان تامین اجتماعی, روش بهتر ین - بدتر ین, هلدینگ نفت و پتروشیمی
    Gholamreza Memarzadehtehran*, Naser Hamidi, Javad Mehrabind

    Playing the role of human resources in the agility of Iranian economic organizations requires an explanation of the pattern and combination of human resource management activities that this study seeks to understand what these dimensions, components and also their composition. This research is from the perspective of developmental goal, and in terms of descriptive and survey method. The statistical population of the present study consists of experts and specialists of the Social Security Organizatio who were selected using random sampling method. 9 dimensions of agility, 5 dimensions and 30 components of human resource management were obtained from reviewing the literature and experts' opinions. The identified components were screened in three steps by Delphi technique. Then, using (BWM) method, the significance coefficient or weight of the components was obtained. From the combination of dimensions and components, the model of human resource management in agile economic organizations of Iran was obtained.

    Keywords: Human Resource, Agile Economic Organization, Administrative System, Social Security Organization, Best - Worst Method
  • ناصر حمیدی*، سید علی شرفی، فرید عسگری

    به دلیل شیوع و گسترش روزافزون ارتباطات مجازی و مزایای فراوان آن در بهبود تجربه مشتری و امکان بهره مندی مصرف کنندگان از تجربیات هم نوعان، توجه به شیوه های بازاریابی نوین که بر بستر پلتفرم های اجتماعی طراحی می شوند، بسیار ضروری است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که عوامل تاثیرگذار و شاخص های موثر بر توسعه محصول جدید مبتنی بر بازاریابی بذر در صنعت بانکداری کدام اند. برای رسیدن به هدف اصلی پژوهش که ارایه مدل توسعه محصول جدید مبتنی بر بازاریابی بذر به منظور ارتقا و افزایش اثربخشی محصولات جدید بانکی است، از روش آمیخته اکتشافی استفاده شده است و با کمک روش کیفی داده بنیاد عوامل و شاخصه ها مشخص، دسته بندی و مدل کیفی توسعه محصول جدید بانکی استخراج شد. سپس با کمک روش پیمایش و معادلات ساختاری، مدل آزمون شد. براساس مصاحبه های انجام شده و بررسی مطالعات پیشین، عوامل موثر بر مدل توسعه محصول جدید مبتنی بر بازاریابی بذر در 19 مولفه مدیریت زمان، مدیریت هزینه، مدیریت روابط، تصمیم گیری مناسب، رفاه و آسایش، تکنیک های بازاریابی، راهبردهای تجاری سازی، راهبردهای خلاقیت، راهبردهای نوآورانه، ارزش آفرینی، مزیت رقابتی، جهانی شدن، رشد و بلوغ محصول، کارآفرینی، فناوری اطلاعات، بازاریابی هدفمند، عوامل فردی، اقتصادی و محیطی به دست آمد. در این پژوهش، مقوله اصلی و محوری، توسعه محصول جدید بانکی است و ارزش آفرینی، مزیت رقابتی، جهانی شدن، رشد و بلوغ محصول و کارآفرینی پیامدهای مدل هستند. همچنین، مولفه های میکرولحظه، داستان های اجتماعی، ویدیوی زننده، هوش مصنوعی، شخصی سازی، موتورهای جست وجوگر SEO، شبکه های اجتماعی، جست وجوگرهای صوتی، تبلیغات بصری، بلاکچین، افراد تاثیرگذار و نفوذگر، تبلیغات، ربات های خودکار ویدیومارکتینگ بر توسعه محصول جدید بانکی تاثیرگذار شناخته شدند. این پژوهش، مدل توسعه محصول جدید را باتوجه به فضای نوین بازاریابی ارایه می دهد و با معرفی مدل مبتنی بر بازاریابی بذر، الگوی بومی نسبتا جامعی را برای ارتقا و افزایش اثربخشی محصولات بانکی فراهم می آورد.

    کلید واژگان: توسعه محصول جدید, بازاریابی بذر, صنعت بانکداری, فعالیت های بازاریابی, تکنیک داده بنیاد
    Nasser Hamidi *, Seyed Ali Sharafi, Farid Asgari

    In this study, we seek to answer the question of what are the influential factors and indicators on the development of a new product based on seed marketing in the banking industry. To achieve the main goal of the research, which is to present a new product development model based on seed marketing in order to promote and increase the effectiveness of new banking products, the exploratory mixed method has been used and with the help of qualitative data method, factors, and characteristics are identified, categorized and modeled. Qualitative development of a new banking product was extracted and then the model was tested using the survey method and structural equations. Based on the interviews and previous studies, the factors affecting the new product development model based on seed marketing in 18 components of time management, cost management, relationship management, appropriate decision making, welfare and comfort, marketing techniques, commercialization strategies, creativity strategies Innovative strategies, value creation, competitive advantage, globalization, product growth and maturity, entrepreneurship, information technology, targeted marketing, individual and environmental factors were obtained. Also, micro-moment components, social stories, live video, artificial intelligence, personalization, SEO search engines, social networks, voice search, visual advertising, blockchain, influential people, advertising, video marketing automation robots are known to influence the development of new banking products. Were. This research presents a new product development model according to the new marketing environment and by introducing a model based on seed marketing, provides a relatively comprehensive local model to promote and increase the effectiveness of banking products.

    Introduction

    Due to the increasing prevalence of virtual communication and its many benefits in improving the experience and the possibility of consumers benefiting from similar experiences, it is important to pay attention to new marketing methods designed based on social platforms. In this regard, the present study seeks to answer the following question: What are the influential factors and indicators for the development of a new product based on seed marketing in the banking industry?

    Methodology

    To achieve the main goal of the research, which is to present a new product development model based on seed marketing in order to promote and increase the effectiveness of new banking products, the exploratory mixed-methods approach has been used and using qualitative data analysis, factors and characteristics are identified, categorized, and modeled. The qualitative development of a new banking product was extracted and then the model was tested using the survey method and structural equations. Based on the interviews and previous studies, the factors affecting the new product development model based on seed marketing in 18 components were:  1) time management, 2) cost management, 3) relationship management, 4) appropriate decision making, 5) welfare and comfort, 6) marketing techniques, 7) commercialization strategies, 8) creativity strategies, 9) innovative strategies, 10) value creation, 11) competitive advantage, 12) globalization, 13) product growth and maturity, 14) entrepreneurship, 15) information technology, 16) targeted marketing, 17) individual factors, and 18) environmental factors. Also, micro-moment components, social stories, live video, artificial intelligence, personalization, SEO search engines, social networks, voice search, visual advertising, blockchain, influential people, advertising, and video marketing automation robots are known to influence the development of new banking products.

    Findings

    Based on the interviews and previous studies, the factors affecting the new product development model based on seed marketing in 18 components were:  1) time management, 2) cost management, 3) relationship management, 4) appropriate decision making, 5) welfare and comfort, 6) marketing techniques, 7) commercialization strategies, 8) creativity strategies, 9) innovative strategies, 10) value creation, 11) competitive advantage, 12) globalization, 13) product growth and maturity, 14) entrepreneurship, 15) information technology, 16) targeted marketing, 17) individual factors, and 18) environmental factors. Also, micro-moment components, social stories, live video, artificial intelligence, personalization, SEO search engines, social networks, voice search, visual advertising, blockchain, influential people, advertising, and video marketing automation robots are known to influence the development of new banking products.

    Conclusion

    This research presents a new product development model according to the new marketing environment. By introducing a model based on seed marketing, it provides a relatively comprehensive local model to promote and increase the effectiveness of banking products. The results of the present study present a relatively comprehensive model based on the requirements of the bank's characteristics. It could be said that it is more suitable than other models presented by experts as other models have been presented for the development of new products in various industrial sectors such as cosmetics, fast food products, and edibles. Compared to other models, the obtained model has advantages in terms of the obtained dimensions, components, and indicators.

    Keywords: New Product Development, Seed Marketing, Banking Industry, Marketing activities, Foundation Data Technique
  • مهدی حسین نژاد، ناصر حمیدی*، جواد محرابی
    زمینه و هدف

    این پژوهش به منظور بهینه سازی سیاستگذاری رشد فناوری و کاهش هزینه های مراکز رشد فناوری سلامت دانشگاه های علوم پزشکی انجام پذیرفت. شناسایی عوامل تاثیرگذار در رشد واحدهای فناور به مراکز رشد کمک می کند به عنوان محیط میزبان رشد فناوری به طور کارآمدتری از رشد شرکت های دانش بنیان و تکامل و پیشرفت کارآفرینان دارای نوآوری استفاده کنند.

    روش کار

    این مطالعه یک پژوهش کیفی بود که با استخراج داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 31 نفر از مدیران مراکز رشد و مدیران واحدهای مستقر در مراکز رشد و صاحب نظران حوزه کارآفرینی سلامت انجام یافت که مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری و مقوله بندی شده و مقوله های اصلی و فرعی شناسایی شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که برای رشد واحدهای فناور در مراکز رشد فناوری سلامت دو متغیر های اساسی برنامه مرکز رشد و زیرساخت ها بر روی بازده مراکز و رشد واحدها تاثیر دارند. این در حالی است که با توجه به ظرفیت های منطقه ای دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 3 کشور عوامل برنامه ای رشد، مقوله های بیشتری را معرفی نموده و به روی زیرساخت ها به نسبت تمرکز کمتری شده لذا برنامه رشد خوب سهم بزرگتری می تواند داشته باشد.

    نتیجه گیری

    این پژوهش نشان داد که از برنامه رشد و زیرساخت های مراکز رشد فناوری سلامت در دانشگاه های کم‫برخوردار چه مقوله هایی مورد انتظار است.

    کلید واژگان: کارآفرینی, مرکز رشد فناوری سلامت, واحدهای فناور, مدل رشد (انکوباسیون)
    Mehdi Hoseinnezhad, Naser Hamidi*, Javad Mehrabi
    Background & objectives

    This research has been carried out in order to optimize technology development policies and reduce the costs of health technology development centers in universities of medical sciences. Identifying the influential factors in the growth of technology units helps the growth centers to more efficiently use the growth of knowledge-based companies and the development and progress of innovative entrepreneurs as a host environment for technology growth.

    Methods

    The current study is a qualitative research that was conducted by extracting qualitative data through semi-structured interviews with 31 managers of growth centers and managers of units located in growth centers and experts in the field of health entrepreneurship. It has been coded and categorized in three stages and the main and subcategories have been identified.

    Results

    The results show that for the growth of technology units in health technology growth centers, two basic variables of the growth center program and infrastructure have an effect on the efficiency of the centers and the growth of the units. This is despite the fact that according to the regional capacities of Type 3 medical sciences universities in the country, growth program factors have introduced more categories and less focus has been placed on infrastructure, so the growth plan is good. It can have a bigger share.

    Conclusion

    This research shows what categories are expected from the growth plan and infrastructures of health technology growth centers in few universities.

    Keywords: Entrepreneurship, Health Technology Growth Center, Technology Units, Growth Model (Incubation)
  • داود امامزاده، غلامرضا معمارزاده*، ناصر حمیدی، جواد محرابی

    سازمان های اجتماعی با عمده وظایف خود نیازمند منابع انسانی هستند تا با بهره مندی از آن بتوانند به بالاترین سطح از بهره وری دست یابند پس ایفای نقش منابع انسانی در چابکی سازمان نیازمند تبیین الگو و ترکیبی از فعالیت های مدیریت منابع انسانی است که چیستی این ابعاد و مولفه ها و ترکیب آن ها در سازمان اجتماعی چابک هدف این پژوهش می باشد. این پژوهش از منظر هدف توسعه ای، از نظر روش توصیفی و پیمایشی است. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفت. از مرور ادبیات و پیشینه تحقیق و نظر خبرگان 9 بعد چابکی، 5 بعد و30 مولفه مدیریت منابع انسانی به دست آمد. مولفه های شناسایی شده بر اساس نظر خبرگان طی سه مرحله از طریق تکنیک دلفی غربال شد. در ادامه با استفاده از روش بهترین - بدترین (BWM) ضریب اهمیت یا وزن مولفه ها برای سازمان های اجتماعی چابک بدست آمد. از ترکیب ابعاد و مولفه ها، الگوی مدیریت منابع انسانی در سازمان های اجتماعی چابک ایران حایز گردید. بیشترین درجه اهمیت در بین ابعاد مدیریت منابع انسانی بعد "جذب" و در بین مولفه ها " انتخاب بر مبنای شایسته سالاری، شایسته گزینی و گزینش متمرکز" بوده است.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, سازمان اجتماعی چابک, نظام اداری, روش بهترین - بدترین
    Davood Emamzade, Gholamreza Memarzadeh *, Naser Hamidi, Javad Mehrabi

    The social organizations that have tasks need human resources to achieve the highest level of productivity. In order to playing role human resources in the organization's agility in the Iranian administrative system, it requires to explant a pattern. The purpose of this study is a combination of human resource management activities in the Iranian administrative system with the focus on agile social organization. This research of method is descriptive and survey, and in terms of purpose, it is a development. Data were collected by library and field methods. 9 dimensions of agility, 5 dimensions and 30 components of human resource management were obtained by reviewing the literature and research background and expert opinion. The identified components were screened in three stages using the Delphi technique. Then using the best-worst (BWM) method, the importance factor or weight of the components for agile social organizations was obtained. Finally, by combining dimensions and components, the model of human resource management in agile social organizations in Iran was obtained. The highest degree of importance among human resource management dimensions was "absorption", and also among the components was “Selecting based on meritocracy, meritocracy and centralized selection".

    Keywords: human resources management, Agile Social Organization, Administrative Systemt, The best - worst method
  • داود امامزاده*، ناصر حمیدی، غلامرضا معمارزاده طهران، جواد محرابی
    هدف

    منابع انسانی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر سازمانهای چابک آینده بوده است. هدف تحقیق ارایه مدل مدیریت منابع انسانی در سازمانهای آینده چابک و تعیین ضریب اهمیت ابعاد و مولفه ها می باشد. تبیین ابعاد منابع انسانی و ابعاد سازمان چابک و اولویت بندی این ابعاد و مولفه ها در سازمان های مورد مطالعه ، نوآوری و سهم ارزش افزایی این پژوهش می باشد

    روش

    تحقیق از منظر هدف توسعه ای، از نظر روش توصیفی و پیمایشی است. از مرور ادبیات و پیشینه تحقیق و همچنین نظر خبرگان که از طریق نمو نه گیری هدفمند انتخاب شده بودندابعاد چابکی و ابعاد و مولفه های مدیریت منابع انسانی طی سه مرحله با استفاده از روش دلفی غربال شده و با استفاده از روش بهترین - بدترین (BWM) ضریب اهمیت یا وزن آنها برای سازمان ها بدست آمد

    یافته ها

    ازنتایج حاصله 9 بعد چابکی و 5 بعد و30 مولفه مدیریت منابع انسانی بدست آمد. از ترکیب ابعاد و مولفه ها، مدل مدیریت منابع انسانی در سازمان های چابک آینده بدست آمد. بر اساس مدل ارایه شده بیشترین درجه اهمیت در بین ابعاد مدیریت منابع انسانی بعد جذب و در بین مولفه ها انتخاب بر مبنای شایسته سالاری، شایسته گزینی و گزینش متمرکز بوده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق بایسته است که در سازمانهای آینده چابک بر رعایت و استقرار قواعد جذب و گزینش نیرو به عنوان مهمترین مولفه همت گماشته، بر رعایت شایسته سالاری و شایسته گزینی در بکارگیری و انتصاب افراد تاکید گردد.

    کلید واژگان: سازمان آینده, ابعاد مدیریت منابع انسانی, مولفه های مدیریت منابع انسانی, ابعاد چابکی سازمانی, روش بهترین- بدترین
    Davood Emamzade *, Naser Hamidi, Gholamreza Memarzadehtehran, Javad Mehrabi
    Purpose

    Human resources has been one of the most important factors affecting the agile organizations of the future. The purpose of this research is to present a model of human resource management in agile future organizations and to determine the coefficient of importance of dimensions and components. Explaining the dimensions of human resources and the dimensions of agile organization and prioritization of these dimensions and components in the studied organizations is one of the innovation and value-added contribution of this research.

    Method

    This is a developmental and descriptive-survey study in terms of goal and methodology, respectively. From the literature review and research background as well as the opinion of experts selected through purposeful sampling, the dimensions of agility and the dimensions and components of human resource management were screened in three stages using the Delphi method and using the best-worst method. Founds : From the results, 9 dimensions of agility and 5 dimensions and 30 components of HRM were obtained. From the combination of dimensions and components, the model of HRM in the agile organizations of the future was obtained. According to the model, the most important dimensions of the HRM are recruitment and selection based on meritocracy, competence and centralized selection in terms of components.

    Results

    According to the results of the study, it is necessary in agile future organizations to observe the rules of recruitment and selection of staff as the most important component of the effort, to emphasize meritocracy in the employment of individuals.

    Keywords: future organization, dimensions of human resource management, components of human resource management, dimensions of organizational agility, best-worst method(BWM)
  • مجید ایروانی، سید مهدی الوانی*، ناصر حمیدی
    تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های رفتار سازمانی مثبت گرا بر پایه مدل معماری منابع انسانی مثبت گرا در دانشگاه علوم پزشکی استان قزوین انجام گرفت. در مدل معماری منابع انسانی مثبت گرا، سازمان با استفاده از سه بعد اصلی ارزش استراتژیک، ارزش یکتایی و ارزش مثبت گرایی، کارکنان را دسته بندی نموده و استراتژی متناسب با هرگروه را برمی گزیند. معماری منابع انسانی مثبت گرا فرآیند تعیین و ترکیب مناسبی از عناصر مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی مثبت گرا به منظور ایجاد و ارایه تصویری از منابع انسانی سازمان است، که در آن هماهنگی میان رفتار کارکنان، سیستم منابع انسانی، فعالیت های منابع انسانی، ماموریت ها و اهداف سازمان مشهود و محسوس باشد. روش این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، کمی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران ارشد و میانی ستاد دانشگاه علوم پزشکی قزوین است، که از دیدگاه 15 نفر از آن ها که با شیوه نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند؛ برای اولویت بندی شاخص های مثبت گرایی بهره گرفته شد. گردآوری داده ها از طریق بررسی مبانی نظری، پیشینه پژوهش و توزیع پرسش نامه خبرگان صورت گرفت. در این پژوهش جهت سنجش پایایی از شاخص آلفای کرونباخ و جهت سنجش روایی از شاخص ICC و با استفاده از نرم افزار SPSS-22  استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تیوری خاکستری استفاده شد. با انجام این پژوهش اولویت شاخص های مثبت گرایی در گروه های چهارگانه نیروی انسانی در مدل معماری منابع انسانی مثبت گرا تعیین شد. اولویت ها در کارکنان پیمان کار، شاخص خودکارآمدی؛ در دانش گران، شاخص خوش بینی؛ در شریکان، شاخص تاب آوری و در فن سالاران، شاخص امیدواری می باشد.
    کلید واژگان: معماری منابع انسانی, ارزش استراتژیک, ارزش یکتایی, مثبت گرایی, دانشگاه علوم پزشکی قزوین
    Majid Iravani, Seyed Mahdi Alvani *, Naser Hamidi
    Abstract
    The present research was carried out with the aim of identifying and prioritizing indicators of positive organizational behavior based on the positive human resources architectural model in Qazvin University of Medical Sciences. In the positivist human resources architecture model, the organization categorizes employees using the three main dimensions of strategic value, unique value, and positive behavior value, and selects the appropriate strategy for each group. Positive human resources architecture is the process of determining and combining the elements of human resources management and positive organizational behavior in order to create and present an image of the organization's human resources, in which the harmony between the behavior of employees, the human resources system, human resources activities, the missions and goals of the organization is evident and be noticeable.
    Introduction
    The structural nature of medical universities is different from other organizations due to their special tasks. Risk of environmental changes affecting this organization due to the breadth and diversity of duties and the special role it plays in the health of society and also the importance of duties, diversity of manpower in terms of knowledge, attitude and skills and expertise, the geographical extent of service and direct interaction with All sections of society, rapid change of technology, rapid change of social needs, etc. have both parameters of high Frequency and Severity. As a result of these changes, the human resources of this organization will be no exception to the impact of changes. With this view, paying attention to the characteristics and occupational and psychological differences of the staff can help the university in advancing the goals, providing services tailored to social needs, as well as flexibility in the face of environmental factors.
    Case study
    Qazvin University of Medical Sciences has taken important and extensive measures to protect and retain staff. But the competition in recruiting and employing human resources in human resource management and the different needs of employees has caused attention to psychological aspects in this sector to become more and more important. Since the University of Medical Sciences has an important role in maintaining health, the efficiency of health services and mental peace of citizens in need of medical services, Is necessary and essential the presence of human resources that have psychological characteristics appropriate to the type of job and have the necessary capabilities to do things.
    Materials and Methods
    Extensive studies in the field of human resources have been done in the University of Medical Sciences, but according to the scope of the researcher's studies, lack of attention to the priority of positive behavior dimensions and the importance and distinction of these dimensions in each occupational groups of human resources architecture model by adding positive behavior dimension to the HR architectural model, Developed the Positive-Behavior Based Human Resource Architecture Model, ​were identified as research gaps. In order to fill the existing gap and show more precisely the dimensional differentiation, the prioritization of the positive behavior dimensions in the occupational groups of the human resources architecture model was examined as a basic model to identify and priority the position of each dimension. With this approach, human resource strategy can be designed in any of the Occopation groups and by focusing on grroups with higher positive-behavior value that have been identified and introduced in the positive-behavior based human resource architecture model, the waste of organizational resources can be avoided (Iravani, Alvani & Hamidi, 2021).
    Conceptual framework
    The Positive-Behavior Based Human Resource Architecture Model is a combination of HR functions, topics and tools that are geared towards creating and delivering value to customers, employees and stakeholders as well as the community. By combining the three indicators of strategic value, unique value and positive-behavior value, positive-behavior based human resource architecture model provides an integrated configuration of the strategic characteristics of human resources, employment modes, employment relationships and psychological state. the Positive-Behavior Based Human Resource Architecture Model consists of three elements: the task or function of human resources, human resource chapters, and human resource tools. These elements are used in the definition of the Positive-Behavior Based Human Resource Architecture Model. Positive Organizational Behavior: Develop and study the strengths of a positive human resource and psychological capacity that can be measured and effectively used to improve performance in today's management work environment. In positivist organizational behavior based on the positivist psychological capital model, four indicators of hope, resilience, self-effecacy, and optimism have been used (Luthans, 20111, p44).
    Methodology
     Statistical population: The study population was senior managers and middle managers of Qazvin University of Medical Sciences that 15 people were selected by judgmental sampling method to answer the questionnaire and their opinions were received. The standard questionnaire of psychological capital (Lutans and Avi, 2014) was used to collect data and the priority of the positivity index was identified in the four groups of the positivist human resource architecture model. Due to the use of the standard psychological capital questionnaire, the validity and reliability of this questionnaire has been measured and confirmed by its authors (Lutans, Ave, 2014). The chi-square ratio of this test is 24.6 and the CFI and RMSEA statistics in this model are 0.97 and 0.08, respectively. According to the data type, gray theory was used to convert qualitative data into quantitative and quantitative model testing. Gray numbers are uncertain and usually qualitative. Due to the status of the output numbers, the scores are "indistinguishable" in gray. Due to the inseparability of the data, triangular fuzzy numbers were used to increase the measurement accuracy. Thus, each variable declared by the experts will be equal to a triangular fuzzy value with three numbers lower limit L, medium limit M and upper limit U. The shape of a triangular fuzzy number is displayed as M = (L, M, U). Experts' opinion was transformed into triangular fuzzy numbers using the fuzzy geometric mean method. Therefore, after applying the triangular fuzzy mean to the six sets of questions, the opinion of each expert became 4 fuzzy numbers. Next, the decentralization of the center of gravity method was performed. The numbers were bleached using this method and the research was continued quantitatively. Positiveness criterion ranking was performed using qualitative data that became quantitative data in each occupational group.
    Discussion and
    Results
    By entering the data obtained from the basic models of human resource architecture and the model of psychological capital into the model of positivist human resources architecture, the order of priority of the dimensions of positivism in the occupational groups is identified as follows:In knowledge-based employment, the priority of positivity indicators are: the first priority is self-efficacy, the second priority is optimism, the third priority is hope and the fourth priority is resilience.
    In  job-based employment, the priority of positivity indicators are: the first priority is hope, the second priority is self-efficacy, the third priority is resilience and the fourth priority is optimism.
    In contractual employment, the priority of positivity indicators are: the first priority is optimism, the second priority is hope, the third priority is self-efficacy and the fourth priority is resilience.
    Among the partnership arrangement, the priority indicators of positivity are: the first priority is resilience, the second priority is self-efficacy, the third priority is optimism and the fourth priority is hope.
    Conclusion
    According to the priorities obtained from the method of gray theory and fuzzy triangular, positive behavior priorities were identified and priorities in each of the job groups. The priority of the positive behavior index in Qazvin University of Medical Sciences is in the contractual employment related to the self-efficacy index, in the knowledge-based employment related to the optimism index, in the partnership arrangement related to the resilience index and in the job-based employment related to the hope index.
    Keywords: Human Resources Architecture, Strategic Value, Unique Value, Positive behavior, Qazvin University of Medical Sciences
  • رسول خداوردی، سید مهدی الوانی، تورج مجیبی، ناصر حمیدی

    اهمیت روزافزون ارزیابی عملکرد در سازمان های دولتی باعث شده تا خلاء اخلاق، توجه به مسیولیت اجتماعی و تعیین معیارهایی برای این عوامل در فرایند ارزیابی عملکرد مورد توجه قرار گیرد. مدل های رایج ارزیابی عملکرد در سازمان ها قادر به شناسایی و ارزیابی این معیارها نمی باشند، بنابراین، هدف این پژوهش طراحی مدل کارت امتیازی متوازن توسعه یافته در سطوح سه گانه مدیریتی در سازمان های دولتی ایران است تا با شناسایی و تعیین معیارهای اخلاقی و مسیولیت اجتماعی خلاء موجود را پر کند. روش تحقیق در این پژوهش، از منظر ماهیت، اکتشافی و از نظر روش اجرا، زمینه یابی است و روش گردآوری داده ها در این تحقیق، میدانی است که ابتدا با ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با خبرگان متغیرها یا عوامل شناسایی شده، اصلاح، بسط و توسعه یافتند و سپس برای یافتن الگوی ارتباط بین عوامل، پرسشنامه ی مقایسه زوجی محقق ساخته طراحی گردید که با استفاده از روش ارزیابی سلسله مراتبی فازی وزن شاخص ها تعیین گردید. تجزیه وتحلیل داده و اطلاعات نیز بوسیله نرم افزار اکسپرت چویس انجام شده است. یافته های ناشی از طراحی مدل، نشان می دهد که در سازمان های دولتی ایران، مدیران سطح عالی در حوزه اخلاقیات و مسیولیت اجتماعی به معیار «رضایت کارکنان»، مدیران سطح میانی به «حداقل کردن هزینه های اهمال کاری و صدمه زدن» و مدیران سطح پایه، به «خود ممیزی مدیران» باید بیشترین توجه را داشته باشند.

    کلید واژگان: مدل کارت امتیازی متوازن توسعه یافته, اخلاقیات و مسئولیت اجتماعی, سازمان های دولتی, نظام ارزیابی مدیران
    Rasoul Khodaverdi, Seyed Mehdi Alvani, Touraj Mojibi, Naser Hmidi

    The increasing importance of performance appraisal in government organizations has led to an ethical vacuum, attention to social responsibility, and setting criteria for these factors in the performance appraisal process. Common performance appraisal models in organizations are not able to identify and evaluate these criteria. Therefore, the purpose of this study is to design a balanced scorecard model developed at three levels of management in Iranian government organizations to identify and determine ethical criteria and social responsibility to fill the gap. The research method in this research is exploratory in terms of nature and in terms of implementation method, and the data collection method in this research is a field that was first modified, expanded, developed, and developed with semi-structured in-depth interview tools with experts of identified variables or factors. Then, to find the pattern of relationship between factors, a researcher-made pairwise comparison questionnaire was designed, which was determined using the fuzzy hierarchical evaluation method. Analysis of data and information was also performed by Expert Choice software. Findings from the design of the model show that in Iranian government organizations, top managers in the field of ethics and social responsibility by the criterion of "employee satisfaction", middle managers to "minimize the costs of procrastination and harm" and basic managers to " "Self-audit of managers" should be given the most attention.

    Keywords: Developed Balanced Scorecard Model, Ethics, Social Responsibility, Level of managers, Governmental Organizations, management appraisal system
  • ابراهیم صحرائی، ناصر پورصادق*، علی محتشمی، ناصر حمیدی
    هدف

    تحقیق در شناسایی و تعیین استراتژی های سازمانی آینده در کمیته امداد امام خمینی(ره)است .

    روش

    از حیث روش شناسی، پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی - کمی) است. در مرحله اول، به وسیله روش داده بنیاد، استراتژی های سازمانی در قالب کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی احصاء و پس از اعتباربخشی توسط نه نفر از خبرگان دانشگاهی مورد تایید واقع شدند. در مرحله دوم، به وسیله تکنیک دیمتل، روابط علی و معلولی، اثرپذیری، اثرگذاری و جهت و شدت اثرات میان عوامل شناسایی گردید.

    یافته ها

    ارزیابی تکنیک دیمتل نشان داد که استراتژی توسعه دولت الکترونیک از بیشترین تاثیرگذاری و ارتقای سلامت اداری، از بیشترین تاثیرپذیری برخوردار هستند. استراتژی ارتقای بهره وری نیز در بین 11 استراتژی پژوهش، بیشترین ارتباط یا تعامل را با دیگر استراتژی ها دارد. از بین 11 استراتژی، 4 استراتژی به عنوان متغیر علی و7 استراتژی نیز متغیر معلول هستند.

    نتیجه گیری

    یافته های تحقیق نشان می دهد که 4 استراتژی چابک سازی نظام اداری، توسعه دولت الکترونیک، ارتقای بهره وری و اقتصادی کردن خدمات سازمان به عنوان متغیرهای علی، اثربخش ترین استراتژی هستند که امداد امام (ره) در آینده می تواند از طریق آن ها به مدیریت اثربخش محرومین و نیازمندان بپردازد. محقق با تفکیک و دولتی سازی استراتژی های سازمانی به بومی سازی این استراتژی ها پرداخته و با تاثیرات و طرح نقشه، تاثیر مناسب بین استراتژی ها، سازگارترین استراتژی ها را برای اداره سازمان های عمومی در آینده تعیین نموده است.

    کلید واژگان: استراتژی های آینده, سازمان های پیچیده دولتی, کمیته امداد امام خمینی(ره), روش دیمتل
    Ebrahim Sahraee, Naser Poursadegh *, Ali Mohtashami, Naser Hamidi
    Purpose

    The purpose of this study is to identify and determine future organizational strategies in the Imam Khomeini Relief Committee.

    Method

    In terms of methodology, it is a combination (qualitative - quantitative) study. In the first stage, organizational strategies were extracted by grounded theory method through open coding, axial coding and selective coding and then were confirmed after accreditation by nine experts of university professors. In the second stage, using Dematel technique, the causal relationships, effect, influence, direction and intensity of the effects were identified.

    Findings

    The evaluation of Dematel technique has shown that the e-government development strategy is the most effective and the promotion of administrative health is the most effective. Productivity promotion strategy (organization and human resources) among the eleven research strategies has the most relationship or interaction with other strategies. Also, out of eleven strategies, four strategies are causal variables and seven strategies are disabled variables.

    Conclusion

    The research findings show that the four strategies of streamlining the administrative system, developing e-government, improving productivity and economizing the services of the organization as causal variables are the most effective strategies that help the Imam's Relief Committee in the future. Through them, it can effectively manage the deprived and the needy. Accordingly, the researcher has localized these strategies by segregating and nationalizing organizational strategies, and has determined the most compatible strategies for managing public organizations in the future by influencing and designing an appropriate impact map between the strategies.

    Keywords: Future Strategies, complex state agencies, Imam Khomeini Relief Committee, Dematel Method
  • ابریشم رشیدزاده دوان، محمد عطایی*، مهدی الوانی، ناصر حمیدی

    هدف پژوهش حاضر شناسایی تعاملات اثربخش مربیگری سازمانی در بستر های چهارگانه اجتماعی-فرهنگی، سازمانی، شغلی و فردی و با تاکید بر رویکردهای سه گانه پیشنگر، یادگیری و حل بحران است. نوع این پژوهش بنیادی و از بعد هدف اکتشافی است. روش پژوهش، توصیفی(غیر آزمایشی) می باشد. جامعه آماری پژوهش کارشناسان سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران است و نمونه در دسترس و مورد مطالعه پژوهشگر کارشناسان سازمان تربیت بدنی استان بوشهر با حجم نمونه 53 نفر است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از طیف پنج گانه لیکرت است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تعاملات اثربخش مربیگری کدامند و میزان اثربخشی آن ها در هر یک از بستر ها و رویکردهای پژوهش چقدر است. نهایتا الگوی مربیگری تعاملی ارایه شده است که برخلاف سایر الگوها، مربیگری اثربخش را تعاملی بین مربی و یادگیرنده می داند و آن را در بسترها و با رویکردهای متفاوت مطالعه می کند.

    کلید واژگان: مربیگری سازمانی, تعامل, یادگیری
    Abrisham Rashidzadeh Davan, Mohamad Ataei *, Seyed Mahdi Alvani, Naser Hamidi
  • محمداسماعیل حافظی، کمال سخدری*، ناصر حمیدی

    مراکز رشد ، سیستم هایی تسهیل کننده برای توسعه نوآوری و کارآفرینی به شمار می روند. این مراکز که به شدت مورد توجه قرار گرفته اند و به طور مستمر بر تعداد آنها افزوده می شود ، به عنوان محرکی قدرتمند برای توسعه اقتصادی و منطقه ای شناخته می شوند. با این حال مدلهای موجود مراکز رشد که در ادبیات نظری معرفی شده اند دارای عدم رویکرد همه جانبه بوده و هر یک وجوه مستقلی را به صورت پراکنده پوشش داده اند. لذا نیاز به یک مدل فرایندی کل نگر که ضمن تشریح چگونگی فرایند رشد ، فاکتورهای موفقیت را نیز مد نظر قرار دهد به عنوان شکاف نظری در ادبیات باقی مانده است. در این راستا تحقیق حاضر با در نظر گرفتن این خلاء پژوهشی ، با استفاده از روش سنتز پژوهی ، درصدد ارایه مدلی ترکیبی از مجموعه مدل ها و مولفه های ارایه شده در ادبیات است. به همین منظور با مطالعه نظام مند 40 پژوهش ، این تحقیق طبقه بندی جامع نگری از مدل مراکز رشد را احصاء می نماید که در آن 112 یافته کیفی در قالب 25 عنصر و 6 زمینه اصلی شناسایی شده و ضمن تشریح دقیق یافته ها در قالب مفاهیم کاربردی و قابل درک ، نسبت به معرفی مدل فرایندی موفقیت مراکز رشد اقدام گردیده است. در این مدل که در سه فاز پیش رشد ، رشد و پس از رشد ساختاردهی شده ، با رویکردی فرایندی، مکانیزمهای سازمانی برای افزایش اثربخشی عملکرد مراکز رشد در مراحل مختلف فرایند رشد مورد توجه قرار گرفته و محیط خارجی و بستر محلی به عنوان عوامل تاثیر گذار، لحاظ گردیده اند.

    کلید واژگان: موفقیت مراکز رشد, مدل فرایندی, توسعه نوآوری, فرا ترکیب
    MohammadEsmaeil Hafezi, Kamal Sakhdari *, Naser Hamidi

    Incubators are Facilitating systems for developing innovation and Entrepreneurship. These centers which have been highly regarded and continuously increased their number are prevailing motivator for economical and regional development. However, current models for incubators which are introduced in the technical literature are not coherent and each of them focused on an individual aspect of this issue. Therefore, a holistic process model is required to explain progress process of technology units and consider success parameters which are the significant gap in the technical literature in this field. Considering the above-mentioned gap, this research work is aimed to introduce a hybrid model of model collections and components which are presented in the literature by using research synthesis method. For this purpose, this study presents a comprehensive classification of incubators' model in which 112 findings in terms of 25 components and six primary fields are identified. For introducing process model of incubators' success, findings are exactly described in terms of practical and comprehensible concepts. This model which is structured in three phases including Pre-incubation, Main- incubation and After-incubation, investigates the organizational mechanisms with a process approach to improve the efficiency of incubators during the different incubation processes. External environment and local context are implemented as influencial factors.

    Keywords: Incubators Success, Process Model, Innovation development, Meta- Synthesis
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر ناصر حمیدی
    دکتر ناصر حمیدی
    استاد مدیریت صنعتی، دانشگاه آزاد اسلامی قزوین، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال