به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب ناهید بلادی مقدم

  • سارا فرج نیا، حمید رجبی، ناهید بلادی مقدم، مهران غفاری، رعنا فیاض میلانی*
    زمینه و هدف

    فعالیت ورزشی یکی از مداخلات امیدوار کننده با تاثیرات مثبت بر کیفیت خواب و عملکرد شناختی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) است. با توسعه برنامه های متنوع ورزشی از جمله برنامه های ترکیبی جسمانی-شناختی، به نظر می رسد این نوع مداخله های ترکیبی تمرینی بتواند اثر بخشی بهتری در بیماران تحلیل دهنده عصبی، مانند بیماری ام اس، داشته باشد. در همین راستا هدف از این پژوهش بررسی کیفیت خواب و هوشیاری روانی حرکتی بیماران ام اس با انجام یک دوره تمرین ترکیبی هوازی-شناختی (برایتونیک) و تمرین متداول هوازی (ایروتونیک) بود.

    مواد و روش ها

    30 بیمار (22 زن و 8 مرد) از نوع عود و بهبود و میزان ناتوانی (EDSS) کمتر از 4، و میانگین سن 36/9± 66/36 سال، میانگین قد 30/6± 5/164 سانتی متر، میانگین وزن 80/9± 43/65 و میانگین شاخص توده بدنی 02/3± 02/24 کیلوگرم بر متر مربع، به صورت تصادفی به 3 گروه 10 نفره تمرین برایتونیک، تمرین ایروتونیک و کنترل بدون تمرین، تقسیم شدند. دو گروه برایتونیک و ایروتونیک، به مدت 10 هفته، (20 جلسه)، و هر هفته دوجلسه، تمرینات ورزشی مربوطه را در منزل و به صورت آنلاین انجام دادند که این فرایند شامل 10 دقیقه گرم کردن، 15 تا 35 دقیقه فعالیت ورزشی و پنج دقیقه سرد کردن، بود. در پیش آزمون و همچنین پس از 10 هفته تمرین آنلاین در منزل (پس آزمون)، آزمون هوشیاری روانی حرکتی (PVT) و کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI)، در بیماران داوطلب مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای بررسی داده-ها از آمار توصیفی (میانگین ± انحراف معیار) استفاده شد. برای بررسی تفاوت بین سه گروه و نیز تفاوت های درون گروهی قبل و بعد از دوره تمرینات، از آزمون تحلیل واریانس تکراری با عامل بین گروهی استفاده شد و سطح معنی داری 05/0≥ Pدر نظر گرفته شد.

    نتایج

    علیرغم مشاهده بهبود نسبی در بیشتر متغیرهای آزمون PVT در گروه برایتونیک نسبت به گروه ایروتونیک و کنترل، ولی این تغییرات معنی دار نبود. همچنین در آزمون PSQI نیز با اینکه بهبود یک نمره ای در کیفیت خواب بیماران گروه برایتونیک و ایروتونیک مشاهده شد ولی تغییرات آن معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد اگرچه تکرار کلمات انگیزشی همراه با حرکات هوازی در یک دوره کوتاه تمرینی، تاثیر معنی داری بر میزان کیفیت خواب و سطوح هوشیاری روانی حرکتی بیماران ام اس ندارد، ولی به دلیل روند رو به بهبود در گروه تمرین برایتونیک، احتمالا برای معنی دار شدن تغییر در این متغیرها نیاز به مدت یا شدت بیشتر فعالیت و یا بررسی دیگر مداخلات میباشد.واژه های کلیدی: ام اس، ایروتونیک، برایتونیک، تکلیف دوگانه، رشد عصبی، بار شناختی

    کلید واژگان: ام اس, برایتونیک, تکلیف دوگانه, رشد عصبی, بار شناختی}
    Sara Farajnia, Hamid Rajabi, Nahid Blodi-Moghadam, Mehran Ghaffari, Rana Fayazmilani *
    Background and Purpose

    Physical activity is one of the promising interventions with positive effects on the quality of sleep and cognitive function in multiple sclerosis (MS) patients. With the development of various physical programs, including physical-cognitive combined training,, it seems that these dual interventions may better affect neurodegenerative diseases, such as MS. In the same direction this study aimed to investigate the quality of sleep and psychomotor Vigilance of patients with MS by performing combined aerobic-cognitive training (Brythonic) and conventional aerobic training (Aerotonic).

    Method

    30 patients (22 women and 8 men) with Relapsing-Remitting and Expanded Disability Status Scale (EDSS) less than four, an average age of 36.66±9.36 years, average height of 164.5±6.30 cm, average weight of 65.43 ± 9.80 kg and average body mass index 24.02 ± 3.02 kg/m2 were randomly divided into 3 groups of 10 people: Brythonic training, Aerotonic training, and control without training. Two groups, Brythonic and Aerotonic, during 10 weeks (20 sessions), two sessions per week, performed relevant online training at home, including 10 minutes of warm-up, 15 to 35 minutes of physical activities, and five minutes of cool-down. In the pre-test and also after 10 weeks of online practice at home (post-test), psychomotor vigilance test (PVT), and Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI), volunteer patients were measured. All the procedure was conducted under the supervision of neurologist with precision. Descriptive statistics (mean ± standard deviation) were used to analyze the data. To investigate the difference between the three groups and the intra-group differences before and after the training period, the repeated analysis of variance test with between-group factor was used and the significance level was considered P≥0.05.

    Findings

    Despite observing a relative improvement in most variables of the PVT test in the Brythonic group compared to the Aerotonic and control groups, these changes were not significant. Also, in the PSQI test, even though a 1-point improvement was observed in the sleep quality of patients in the Brythonic and Aerotonic groups, the changes were not significant.

    Conclusion

    This study showed that although the repetition of motivational words with aerobic movements in a short training period does not have a significant effect on the quality of sleep and the levels of psychomotor vigilance of patients with MS, due to the improving trend in the Brythonic training group, it is probably suggesting that significant changes in these variables may require more duration or intensity of exercise or cognitive interventions..

    Keywords: MS, Brythonic, Dual-Task, Neurodevelopment, Cognitive Load}
  • خبرهایی از چهار گوشه دنیای پژوهش در زمینه ام اس
    دکتر ناهید بلادی مقدم
  • پژوهش های جدید در حوزه ام اس
    ناهید بلادی مقدم
  • تازه چه خبر؟ / پژوهش های آن سوی مرزه ا در مورد ام اس
    ناهید بلادی مقدم
  • این مدعیان دروغ گو
    ناهید بلادی مقدم
  • ام اس: پایه های تشخیص
    ناهید بلادی مقدم
  • حس مبهم ناخوشایند
    ناهید بلادی مقدم
  • ژاندارک اقلیدی، مینو کلانتری، حسین سلطانپور *، ملاحت اکبر فهیمی، علیرضا اکبر زاده باغبان، ناهید بلادی مقدم، دلارام بغوری
    مقدمه و اهداف ارزیابی توانایی های راه رفتن و خطر افتادن در افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس غالبا در توانبخشی انجام می گیرد. شاخص راه رفتن پویا از جمله ابزارهایی است که راه رفتن را حین انجام تکالیف مختلف ارزیابی می کند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی روایی نسخه ی فارسی شاخص راه رفتن پویا در بیماران ام اس است.
    مواد و روش ها مطالعه حاضر به شیوه ی متدولوژی انجام و 62 بیمار مبتلا به ام اس به روش غیر تصادفی انتخاب شدند. روایی معیار با استفاده از همبستگی نمرات شاخص راه رفتن پویا با مقیاس تعادلی برگ و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. روایی محتوایی توسط 10 متخصص توانبخشی دارای تجربه در زمینه ی کار بالینی و پژوهشی به صورت کمی بررسی شد.
    یافته ها نتایج تحقیق حاضر نشان داد که نسخه فارسی شاخص راه رفتن پویا در بیماران ام اس از روایی معیار قابل قبولی با مقیاس تعادلی برگ (859/0r=) برخوردار است. نسبت روایی محتوایی برای هر گزینه بین 80/0 تا 00/1 و شاخص روایی محتوایی در محدوه قابل قبول 91/0 قرار گرفت. بر اساس تحلیل عاملی، تست از یک عامل تشکیل شده است و ارزش ویژه ی این عامل برابر با 4/4 بود که 55% واریانس را پیش بینی می کند.
    نتیجه گیری نسخه فارسی شاخص راه رفتن پویا ابزاری روا برای ارزیابی تعادل پویا حین راه رفتن در بیماران ام اس است.
    کلید واژگان: روایی, مالتیپل اسکلروزیس, شاخص راه رفتن پویا}
    Jandark Eghlidi, Mino Kalantari, Hossein Soltanpour *, Malahat Akbar Fahimi, Alireza Akbar Zade Baghban, Nahid Beladi Moghadam, Delaram Baghori
    Background And Aim
    Assessment of walking ability and fall risk in people with multiple sclerosis is often performed in rehabilitation. DGI is one of the tools that evaluate walking during various tasks. The aim of the present study was to evaluate the validity of the Persian version of DGI in people with multiple sclerosis.
    Materials And Methods
    The current study was performed using methodology method, and 62 patients were selected based on non-probable sampling. To check criterion validity, the correlation between the Berg Balance Scale scores and dynamic gait index scores were calculated and construct validity was evaluated using factor analysis. Also, content validity was assessed by 10 rehabilitation specialists with experience in the field of research and clinical work and in quantitative way.
    Results
    The results showed that the Persian version of dynamic gait index in people with MS has an acceptable criterion validity with the Berg Balance Scale (r=0/859). Content validity ratios for each item were between 0/80 and 1/00 and content validity index were 0/91, which were in the acceptable range. According to factor analysis, the test is composed of one factor with the eigenvalue of 4.4, which predicted 55% of the variance.
    Conclusion
    The Persian version of dynamic gait index is a valid measure to assess the dynamic balance while walking in patients with multiple sclerosis.
    Keywords: Validity, Multiple Sclerosis, Dynamic Gait Index}
  • علت بیماری ام اس چیست؟
    ناهید بلادی مقدم
  • چی بخوریم، چی نخوریم؟ / گشت و گذاری در تازه های پژوهش در زمینه م اس
    ناهید بلادی مقدم
  • در مورد سکته های مغزی بیشتر بدانید
    ناهید بلادی مقدم
  • با عود ام اس چه کنیم؟
    ناهید بلادی مقدم
  • راهکارهایی برای تندرستی بیماران با ام اس
    ناهید بلادی مقدم
  • شاید وقتی دیگر: ام اس با شروعی در سنین بالا
    ناهید بلادی مقدم
  • مرتضی انتظاری، مصطفی اسداللهی، محمدحسن سیفی، رضا هداوند، ناهید بلادی مقدم*
    هدف
    بررسی میزان ضخامت رشته های عصبی شبکیه (Retinal Nerve Fiber Layer (RNFL در بیماران مبتلا به بیماری (Multiple Sclerosis (MS به وسیله (Optical Coherence Tomography (OCT و مقایسه آن با افراد طبیعی و تعیین ارتباط آن با مدت زمان ابتلا به بیماری.
    روش پژوهش: پنجاه و نه بیمار از مبتلایان به بیماری MS مراجعه کننده به درمانگاه های تخصصی مغز و اعصاب بیمارستان امام حسین (ع) که در مرحله تثبیت شده بیماری بودند، انتخاب شدند. از این تعداد 35 نفر سابقه حداقل یک نوبت نوریت اپتیک (Optic Neuritis (ON را داشتند و 24 نفر باقی مانده فاقد سابقه ای از ON بودند. سی نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه های بیمارستان امام حسین (ع) که شرح حالی از بیماری چشمی و یا مغزی را نداشتند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. جهت اندازه گیری ضخامت RNFL، OCT از نوع Stratus Spectral Domain استفاده شد.
    یافته ها
    RNFL در بیماران با سابقه ON به طور قابل ملاحظه ای نازک تر از بیماران بدون سابقه ON بود. (میانگین به ترتیبμm 86.6±11.81 و μm 95.04±11.29، P<0.001). ضخامت RNFL در بیماران مبتلا به MS شامل افراد با و بدون سابقه ON به طور معناداری کم تر از افراد طبیعی بود. (میانگین μm 105.83±8.32 برای گروه شاهد، P<0.001) در بیمارانی که سابقه ابتلای ON را تنها در یک چشم خود داشتند ضخامت RNFL در چشم درگیر کم تر از چشم غیردرگیر بود. (میانگین به ترتیب μm 81.52±12.31 و μm93.83±10.46، P<0.001). ضخامت RNFL در افراد با سابقه بیماری بیش تر از یک سال به طور معناداری کم تر از بیماران با سابقه بیماری کم تر از یک سال بود P>0.05). RNFL) در چهار موضع و نیز میانگین ضخامت موضع در چشم مبتلایان به MS پیش رونده کم تر از افراد مبتلا به RRMS بود ولی این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود. (میانگین به ترتیب 86.2±13.38 و 89.79±12.46، P<0.09).
    نتیجه گیری
    بررسی ضخامت لایه رشته های عصبی شبکیه در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز، معیاری کمی (Quantitative) از میزان از دست رفتن آکسون در سیستم اعصاب مرکزی و پیشرفت بیماری و ناتوانی حاصل از آن به دست می دهد.
    Entezari M., Asadollahi M., Seifi Mh, Hadavand R., Beladi Moghadam N.*
    Purpose
    To compare peripapillary retinal nerve fiber layer (RNFL) thickness among multiple sclerosis (MS) patients with or without a history of optic neuritis (ON) and a healthy control group.
    Methods
    In this retrospective case-control study, 59 MS patients were recruited from a neurology clinic of Imam Hossein hospital. Of which, 36 patients had at least one episode of ON and 23 others had no history of ON. Control group included 30 healthy individuals. Peripapillary RNFL thickness was measured in all cases using Stratus spectral domain optical coherence tomography (OCT).
    Results
    Average RNFL thickness was significantly lower in MS patients with a history of ON compared to MS patients without ON (86.6±11.81 vs. 95.04±11.29 microns, respectively; P<0.001). Both patient groups had lower mean RNFL thickness as compared to the control group (105.83±8.32 microns; P<0.001). The greatest difference was observed in the inferior quadrant followed by the superior quadrant. Patients with unilateral ON demonstrated thinner RNFL (81.52±12.31 microns) in the affected eyes compared to the contralateral unaffected eyes (93.83±10.46 microns, P<0.001). Furthermore, patients with progressive MS had thinner RNFL compared to those with a relapsing remitting course, although the difference was not statistically significant (86.2±13.38 vs. 89.79±12.46 microns, respectively; P>0.05). Patients with the disease lasting between 1 and 5 years had thinner RNFL than those with a duration less than one year (88.87±12.5 vs. 99.07±8.19 microns, respectively; P<0.05). RNFL thickness did not differ in patients with only one ON attack from those with multiple attacks (88.48±12.59 vs. 84.31±10.87 microns, respectively; P>0.05).
    Conclusion
    Measuring RNFL can quantitatively provide an index of axonal damage in MS patients and estimate disease progression and subsequent disabilities.
    Keywords: Multiple Sclerosis, Optical Coherence Tomography, Optic Neuritis, Retinal Nerve Fiber Layer}
  • زنان مبتلا بهتر است شیر بدهند یا نه؟
    ناهید بلادی مقدم
  • ام اس و داروهای خوراکی
    ناهید بلادی مقدم
  • اطلس جغرافیایی ام اس
    ناهید بلادی مقدم
  • امید حسامی*، فرهاد عصارزادگان، ناهید بلادی مقدم، بهنام منصوری، مهرداد ولی زاده، فرشاد صفدری
    چکیده
    سابقه و هدف
    مطالعات انجام شده در مورد نقش پروفایل لیپید سرم در ایجاد سکته خونریزی دهنده مغزی (ICH) نتایج متفاوت و متناقضی به دست آورده اند. هدف ما از انجام مطالعه حاضر، مقایسه سطح سرمی کلسترول (TC)، LDL-CH، HDL-CH و تری-گلیسرید (TG) بین بیماران دچار ICH و افراد همسان سالم بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد شاهدی گذشته نگر، سطح TC، LDL-CH، HDL-CH و TG در 116 بیمار دچار ICH و 116 فرد همسان از نظر سن و جنس که از بیماران دچار کمر درد انتخاب شده بودند، مقایسه گردید.
    یافته ها
    سطح TC در دو گروه ICH و شاهد اختلاف آماری معنی داری نداشت (mmol/L 49 ± 189 در برابر mmol/L 49 ± 178؛ 256/0=p). سطح LDL-CH (mmol/L 32 ± 113 در برابر mmol/L 39 ± 96؛001 /0=p) و HDL-CH (mmol/L 10 ± 43 در برابر mmol/L 41 ± 38؛ 0001/0=p) در گروه ICH به طور معنی داری از گروه شاهد بیشتر و سطح TG به طور معناداری کمتر بود (mmol/L 69 ± 123 در برابر mmol/L 70 ± 144؛ 003/0=p).
    نتیجه گیری
    هیپرکلسترولمی، و نه هیپوکلسترولمی، و افزایش سطح TG با افزایش احتمال ICH همراه است. با توجه به تناقضات فراوان در نتایج مطالعات متلف، انجام مطالعات بیشتر برای شناخت نقش و مکانیسم تاثیر کلسترول و TG در افزایش احتمال بروز ICH بسیار ضروری است.
    کلید واژگان: سکته خونریزی دهنده مغزی, دیس لیپیدمی, هیپوکلسترولمی, عامل خطر, تری گلیسرید, کلسترول}
    Omid Hesami, Farhad, Asarzadegan, Nahid, Beladi Moghaddam, Mansour Mansouri, Mehrdad Valizadeh, Farshad Safdari
    Abstract
    Background
    The role of serum lipid profile in development of intracerebral hemorrhage (ICH). The main purpose of current study was to compare the serum level of total cholesterol (TC), low-density cholesterol (LDL-CH), high-density cholesterol (HDL-CH) and triglysrides (TG) between patients with ICH and matched healthy subjects.
    Materials And Methods
    There were 116 patients with ICH and 116 patients with low back pain as control group contributed in this retrospective control case study. The serum level of TC, LDL-CH, HDL-CH and TG were compared between two groups utilizing independent samples t-testand Mann Whitney U test.
    Results
    The serum level of TC was the same between two groups (189±49 mmol/L v.s 178±49 mmol/L; p=0.256). The serum level of LDL-CH (113±32 mmol/L v.s 96±39 mmol/L; p=0.001) and HDL-CH (43±10 mmol/L v.s 38±41 mmol/L; p=0.0001) was significantly higher and TG (123±69 mmol/L v.s 144±70 mmol/L; p=0.003) was significantly lower in the ICH group compared with control group.
    Conclusion
    Hypercholesterolemia, but not hypocholesterolemia, and increased serum level of TG are associated with increased risk of ICH. Based on the large controversies exist regarding the findings of previous studies, more studies are required to determine the role and mechanism of action of cholesterol and TG in increasing the risk of ICH.
    Keywords: Intracerebral hemorrhage, Dyslipidemia, Cholesterol, Hypocholestrolemia, Triglysrides, Risk factor}
  • چگونه خبررسانی کنیم و چگونه خبر را ارزیابی کنیم؟/ چه اسفندها دود کردیم
    ناهید بلادی مقدم، زهرا چوپانکاره
  • هاله افشار، فرزاد حدائق، ناهید بلادی مقدم، رضا محبی، فرهاد شیخ الاسلام، فریدون عزیزی
    هدف
    مقایسه توانایی تعاریف مختلف سندرم متابولیک (Mets) در برابر هریک از اجزای تشکیل دهنده آنها در پیش بینی میزان بروز سکته مغزی و این که آیا سندرم متابولیک، مستقل از اجزایش، خطری دارد.
    روش ها
    این مطالعه در بین 2548 فرد ایرانی، بالای 50 سال و بدون سابقه حوادث قلبی عروقی در ابتدای مطالعه، انجام شد. جهت تعریف سندرم متابولیک از معیارهای WHO،IDF و JIS استفاده شد. از آنالیز Cox proportional hazards regression جهت تخمین نسبت خطر (HR) و فاصله اطمینان (cl) 95% میزان بروز سکته مغزی برای هر یک از تعاریف و اجزایشان استفاده شد.
    یافته ها
    در طی 3/9 سال پیگیری، 72 مورد سکته مغزی رخ داد. نسبت خطر مولتی واریانت (فاصله اطمینان 95%) بروز سکته مغزی 71/2 (68/4-57/1)، 04/2 (27/3-27/1) و 87/1(00/3-17/1) به ترتیب برای JIS، IDF، WHO به دست آمد. در تعاریف JIS و IDF، فشار خون بالا، سطح بالای گلوکز پلاسما و چاقی مرکزی پیش بینی کننده های مهمی بودند. (نسبت خطر مولتی واریانت به ترتیب 98/3 (88/7-01/2)، 01/2 (22/3-25/1) و 73/1 (79/2-08/1) بود). تفاوتی بین تعاریف مختلف سندرم متابولیک در پیش بینی بروز سکته مغزی وجود نداشت. با استفاده از تست paired homogeneity مشخص شد که تعریف کامل سندرم در مقایسه با فشار خون بالا، سطح بالای گلوکز پلاسما و چاقی مرکزی قادر به پیش بینی بهتری نمی باشد. در تمام تعاریف، بعد از تعدیل هریک از اجزای سندرم متابولیک، ارتباط آن با سکته مغزی از بین رفت؛ در این مدل فقط فشار خون بالا به عنوان یک عامل پیش بینی کننده باقی ماند.
    نتیجه گیری
    تمام تعاریف سندرم متابولیک با سکته مغزی ارتباط داشتند. بعد از تعدیل هر یک از اجزای سندرم، این ارتباط از بین رفت و فقط فشار خون بالا به عنوان یک عامل پیش بینی کننده باقی ماند.
    کلید واژگان: سکته مغزی, سندرم متابولیک, فشار خون بالا, دیس گلیسمی, دیس لیپیدمی}
  • گاهی مسیر زیباتر است
    ناهید بلادی مقدم
  • اهمیت ویتامین دی برای مبتلایان به ام اس
    ناهید بلادی مقدم
  • حکایت همچنان باقیست
    ناهید بلادی مقدم
  • ناهید بلادی مقدم، عیسی بخشنده مقدم، سمیه باقی زاده، هیوا امجدی
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع و اهمیت درمان بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز همراه با عود و خاموشی (RRMS) و آمار متفاوت از نتایج درمان با اینترفرون بتا1a (IFN-β1a) عضلانی و مشخص نبودن فاکتورهای دموگرافیک و بالینی مرتبط با نتایج درمان و عدم گزارش از تجربه آن در کشور ما و به منظور تعیین تاثیر IFN-β1a عضلانی بر مولتیپل اسکلروز همراه با عود و خاموشی و فاکتورهای مرتبط با درمان، این تحقیق روی مراجعین بیمارستان امام حسین(ع) در سال های 1385-1384 انجام گرفت.
    روش بررسی
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد روی 63 بیمار انجام گرفت. تشخیص بیماری بر اساس Revised McDonald Criteria 2005 بوده و وضعیت پایه بیماران از نظر تظاهرات اولیه بیماری، تعداد حملات، فاصله شروع بیماری تا شروع درمان و نمره وضعیت ناتوانی گسترده (EDSS) بررسی گردید. IFN-β1a عضلانی ساخت شرکت Biogen با دوز 30 میکروگرم در هفته به مدت 18 ماه تجویز شد. بیماران حداقل 18 ماه پیگیری شدند و دوباره شاخص های EDSS و تعداد حملات بررسی شدند. در صورتی که بیمار طی 18 ماه حداکثر یک حمله داشته و یا EDSS بیماران ثابت مانده یا کاهش پیدا می کرد به عنوان درمان تلقی شده و تاثیر درمان با آزمون مک نمار و نقش عوامل مرتبط با درمان با آزمون های کای دو، t ومن ویتنیU مورد قضاوت قرار گرفت.
    یافته ها
    از 63 بیمار مورد بررسی در سنین 50-18 سال، 30 نفر (6/47 درصد) بهبود پیدا کردند. سن بیماران نقشی در نتیجه درمان نداشت. بیماری در زنان، مدت کمتر ابتلا تا شروع درمان، تعداد حملات کمتر و EDSS پایین تر قبل از درمان بر درمان تاثیرگذار بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد این دارو به ویژه در برخی بیماران با علایم نوریت اپتیک و اختلالات حسی، مدت کمتر شروع بیماری تا شروع درمان، حملات کمتر قبل از درمان و EDSS کمتر قبل از شروع درمان مؤثر است.
    کلید واژگان: اینترفرون بتا1a, مولتیپل اسکلروز همراه با عود و خاموشی, نمره وضعیت ناتوانی گسترده}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال