به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ندا محمداسمعیلی

  • سمیه نقدی زرین، ندا محمداسمعیلی*
    هدف

    امروزه استفاده از تلفن های هوشمند به طور روز افزونی در میان افراد جامعه و در محیط های کاری در حال افزایش است. استفاده از تلفن های هوشمند، به خصوص در محیط کار با اینکه مزایای عمده ای دارد با معایبی نیز همراه است. بررسی ادبیات مرتبط با تاثیرهای استفاده از تلفن های هوشمند در محیط کار، به ویژه در ایران، حاکی از آن است که در خصوص این مسئله خلا مطالعاتی وجود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا خلا موجود را پوشش دهد و به تشریح تاثیرهای استفاده از تلفن های هوشمند در محیط کار و ارائه راه کارهایی به منظور کاهش استفاده بیش ازحد از آن بپردازد.

    روش

    پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که فلسفه اثبات گرایی با رویکرد قیاسی را در پیش گرفته است. علاوه بر این، از آنجایی که در این پژوهش وضعیت متغیرها و روابط میان آن ها بررسی و توصیف می شود و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه آنلاین است، پژوهش حاضر توصیفی، از نوع پیمایشی، به روش کمی یگانه است. جامعه آماری پژوهش، 1700 نفر از کارکنان شرکت همراه اول است که 313 نفر به پرسش نامه آنلاین پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش، از دو نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 و اسمارت پی ال اس نسخه 3 استفاده شده است.

    یافته ها

    با توجه به اهمیت زیاد و کلی تکنولوژی و همچنین اهمیت خاص گوشی هوشمند که به جریان زندگی افراد پیوند خورده است، فواید استفاده از آن بر هیج کس پوشیده نیست. بر همین اساس، کارکنان نیز برای برقراری ارتباط و درک بهتر امور کاری، به شدت به گوشی های هوشمند خود وابسته شده اند و از طرفی، بسیار سخت است که از نظر روان شناختی بتوانند خود را از کار و تلفن خود جدا کنند. همین مسئله می تواند بر احساس در دسترس بودن دائم و فشار کاری بیفزاید و از طرفی، تعادل کار و زندگی ایشان را تحت الشعاع قرار دهد و در نهایت، به ایجاد اضطراب و استرس جدی در ایشان منجر شود. استرس نیز به دلیل هیجان های منفی متعاقب آن، می تواند بر نگرش های کاری، مانند پیوند شغلی و فرسودگی شغلی کارکنان تاثیر منفی بگذارد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار، بر استرس و فرسودگی شغلی تاثیر مثبت دارد. همچنین استرس نیز بر پیوند شغلی و فرسودگی شغلی تاثیرگذار است.

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم در رابطه میان استفاده از گوشی هوشمند و پیوند شغلی با میانجیگری استرس، منفی است و شدت اثر غیرمستقیم در رابطه میان استفاده از گوشی هوشمند و فرسودگی شغلی با میانجیگری استرس، مثبت است. این مسئله حاکی از آن است که استفاده از گوشی هوشمند با در نظر گرفتن متغیر میانجی استرس، می تواند به کاهش پیوند شغلی در کارکنان منجر شود و در مقابل، استفاده از گوشی هوشمند با در نظر گرفتن متغیر میانجی استرس به افزایش فرسودگی شغلی بینجامد. همچنین در انت ها نیز با توجه به بررسی تاثیر استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار بر فرسودگی شغلی و پیوند شغلی، می توان به این مسئله اشاره کرد که استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار، بر فرسودگی شغلی تاثیر مثبت دارد و استفاده از گوشی هوشمند در محیط کار بر پیوند شغلی تاثیر نمی گذارد.

    کلید واژگان: پیوند شغلی, فرسودگی شغلی, استرس, گوشی هوشمند
    Somayeh Naghdi Zarrin, Neda Mohammad Esmaeili *
    Objective

    In today's rapidly evolving digital era, the prevalence of smartphone usage among individuals in various contexts, including both social and professional environments, is witnessing a remarkable increase. This trend is particularly noteworthy in workplace settings, where smartphones have become universal tools offering numerous significant advantages. These benefits range from improved communication and accessibility to vital information to enhanced productivity and collaborative opportunities. However, alongside these advantages, the use of smartphones in professional contexts is also associated with a range of potential drawbacks. These disadvantages can manifest in forms such as distractions, disruptions in work-life balance, and potential breaches of workplace confidentiality. A thorough review of literature focusing on the effects of smartphone use in work environments, particularly in Iran, has identified a notable research gap. Accordingly, this study aims to address this gap by comprehensively describing the effects of smartphone use in the workplace. Additionally, it seeks to propose viable solutions aimed at reducing the excessive use of smartphones in professional settings.

    Methods

    This applied research adopts a positivist philosophy and a comparative approach. It is a descriptive, survey-type study using a unique quantitative method. The research examines the status of variables and their interrelationships, utilizing an online questionnaire for data collection. The study's statistical population included 1700 employees from the First Companion Company, with 313 responding to the online questionnaire. Data analysis was performed using SPSS 27 and Smart PLS 3 software.

    Results

    The overarching importance of technology in modern life, particularly the role of smartphones, is undeniably significant. The advantages of smartphone use are multifaceted, prominently including their role in facilitating communication and enhancing understanding of work-related tasks. Employees find smartphones indispensable for their daily work interactions and responsibilities. However, the challenge of maintaining a psychological separation from work and phone use is significant. This challenge often leads to a pervasive feeling of constant connection and escalating work pressure, which can adversely affect employees' work-life balance. The resultant anxiety and stress can be substantial, adversely affecting various aspects of work life. This includes detrimental effects on work attitudes, such as job attachment and the onset of job burnout. The findings of this study clearly indicate a positive correlation between the use of smartphones in the workplace and the increase in stress and job burnout. Additionally, the study explores how stress consequent to smartphone use impacts job relationships and contributes to job burnout.

    Conclusion

    The research findings indicate that the indirect effect of smartphone usage on job attachment, mediated by stress, is negatively significant. Conversely, the impact of smartphone usage on job burnout, with stress as a mediating factor, is observed to be positive. These results suggest that the use of smartphones, considering stress as a mediating variable, can lead to a reduction in job attachment among employees. Conversely, it can also contribute to an increase in job burnout. Lastly, the study concludes that smartphone use in the workplace positively influences job burnout, while its effect on job attachment is not significant.

    Keywords: Job engagement, Job Burnout, Stress, Smartphone
  • حمیدرضا نعمت الهی، ندا محمداسمعیلی، آرین قلی پور، سعید پاکدل

    اخیرا توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تاثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی می شود. این مقاله با بهره گیری از روش آمیخته ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون، به دنبال ارایه دسته بندی جامعی از عوامل اثربخش در سیستم آموزش الکترونیکی بوده و سپس با استفاده از روش تاپسیس به دنبال رتبه بندی آن عوامل بوده است. از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر زمان پژوهش مقطعی است. مشارکت کنندگان در پژوهش کارکنان، اساتید و دانشجویان مقاطع مختلف در رشته های گوناگون دانشگاه تهران بوده اند که به صورت هدفمند و از نوع حداکثر تنوع انتخاب شده و بعد از اشباع نظری به تعداد 15 نفر رسیدند. گردآوری داده ها نیز از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. با تحلیل یافته های به دست آمده 43 مضمون سازمان دهنده از کدها استخراج شد که با فرایند رفت وبرگشت محققین به 6 مضمون اصلی یا فراگیر دست یافتند. در نتیجه رتبه بندی نیز عوامل: استانداردسازی آموزش الکترونیکی، تعامل محتوا، مستندسازی و نظارت بر آموزش و عوامل پداگوژی و طراحی آموزشی داری بیشترین تاثیر و عوامل: افزایش سودمندی درک شده، ارتقا فردی و مهارتی و یادگیری شبکه ای دارای کمترین تاثیر هستند.

    کلید واژگان: آموزش الکترونیکی, یادگیری, بهبود آموزش الکترونیکی, اثربخشی آموزش الکترونیکی, روش آمیخته
    Hamidreza Nematollahi, Arian Gholipour, saeed Pakdel

    Electronic education and learning is one of the subjects which has recently received great attention in the educational system. Hence it is important to investigate the factors that have a significant impact on the success of the electronic education process and lead to the improvement or reduction of the quality of this educational system. In this regard, the present study ought to provide a comprehensive classification of effective factors in the e-learning system by using the mixed method. First, this study by using the mixed method (theme analysis) method, tried to provide a comprehensive classification of effective factors in the e-learning system, and then by using TOPSIS method the factors were ranked. With regard to the goal, this was an applied research and in terms of time it is a cross-sectional. The participants in the research were employees, professors and students in different fields of Tehran University. 15 individuals were selected after theoretical saturation and the data was collected through semi-structured interviews. By analyzing the obtained data, 43 organizing themes were extracted from the codes, and with further consideration the researchers reached 6 main and comprehensive themes. As the result of ranking revealed, the factors including standardization of e-learning, content interaction, documentation and monitoring of education, and the factors of pedagogy and educational design have the greatest impact, and the factors including increase in perceived usefulness, personal and skill improvement, and network learning have the least impact.

    Keywords: e-learning, learning, e-learning improvement, e-learning effectiveness, mixed method
  • محمد جندقی*، آرین قلی پور، عباس نرگسیان، ندا محمداسمعیلی
    هدف

    مدیریت منابع انسانی پایدار، پارادایم جدیدی در تحقیقات حوزه مدیریت منابع انسانی است که در سال های اخیر جزء مهم ترین روندهای مطالعاتی بین المللی بوده است. بررسی های انجام شده، حاکی از عدم پایداری منابع انسانی در سه سازمان بورسی مورد مطالعه در بستر بازار سرمایه ایران است. این پژوهش، عوامل پیش برنده یا اصطلاحا تسهیل کننده های پیاده سازی این پارادایم را در راستای کاربردی سازی آن در سازمان های بورسی، مورد شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار داده است.

    طراحی/ روش شناسی/ رویکرد:

     این پژوهش، رویکردی کیفی داشته و با روش تحلیل مضمون (تحلیل تم) انجام شده است. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و در مجموع شانزده نفر از خبرگان منابع انسانی و مدیریت مالی در سه سازمان در آن مشارکت داشته اند. برای ارزیابی کیفیت پژوهش (روایی و پایایی) از روش لینکلن و گوبا بهره گرفته شده است.

    یافته های پژوهش: 

    از میان 125 دسته مفهومی، در پایان 5 مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی استخراج شده و تجزیه و تحلیل مضامین نیز با توجه به شرایط و زمینه سازمان های مورد مطالعه ارایه شده اند.

    محدودیت ها:

     محدودیت اصلی پژوهش، عدم رتبه بندی دقیق و جزیی مضامین اصلی و فرعی بر حسب اولویت و میزان تاکید مشارکت کنندگان پژوهش است. محدودیت دیگر، عدم طراحی مدل پیاده سازی منابع انسانی پایدار در این سازمان ها است.

    پیامدهای عملی: 

    این پژوهش باتوجه به تجزیه و تحلیل وضعیت مدیریت منابع انسانی، سبک مدیریت عالی و تحلیل محیطی در سازمان های مورد مطالعه، می تواند به کاربرد مدیریت منابع انسانی پایدار و بهبود فرایندهای منابع انسانی در آن ها کمک کند.

    ابتکار یا ارزش مقاله:

     پوشش خلا نظری و کاربردی موجود در پژوهش های پیشین به واسطه تبیین مولفه های پایداری منابع انسانی در سازمان های بورسی و هم چنین تبیین مولفه های زمینه ای محیطی و نهادی مدیریت منابع انسانی پایدار با رویکردی جامعه شناسانه.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی پایدار, پیاده سازی, توسعه پایدار, مسئولیت اجتماعی, منابع انسانی سبز
    Mohammad Jandaghi *, Arian Gholipor, Abbas Nargesian, Neda Mohammadesmaeili
    Purpose

    Sustainable Human Resources Management (SHRM) is a new paradigm in human resource management research that has become one of the most important international study trends in recent years. The investigations carried out indicate the lack of stability of human resources in the three stock exchange organizations studied in the framework of the Iranian Capital Market. This research has identified and analyzed the leading factors or the facilitators of the implementation of this paradigm in line with its application in these organizations.

    Design/ methodology/ approach: 

    This research has a qualitative approach and was done by “Theme Analysis” research method. Data were collected through semi-structured interviews and a total of sixteen experts HR and financial management from three organizations participated. To evaluate the quality of the research (validity and reliability), Lincoln and Guba's method was used.

    Research Findings

    From the text of the interviews, 125 key points were extracted. Then 5 main themes and 21 sub-themes were extracted. At the end, the analysis of themes was presented according to the conditions and context of the studied organizations.

    Limitations & Consequences:  

    The main limitation of the research is the lack of detailed ranking of the themes and sub-themes according to the priority and emphasis of the participants. Another limitation is the lack of designing a sustainable human resources implementation model in these organizations.

    Practical Consequences: 

     This study can help the application of sustainable HRM and improve HR processes by analyzing the status of HRM and context analysis in the studied organizations.

    Innovation or value of the Article: 

     Covering the theoretical and practical gap in previous researches by explaining the components of HR sustainability in stock exchange organizations and also explaining the environmental and institutional background components with a sociological approach.Paper Type: Research Paper

    Keywords: Sustainable HRM, Implementation, Sustainable development, social responsibility, Green HRM
  • محسن کمندی، ندا محمداسمعیلی*، آرین قلی پور
    هدف
    هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین خصوصیات ارتباطاتی ادراک شده از صفحه سازمان در رسانه های اجتماعی و قصد پیگیری شغل کارجویان و بررسی نقش میانجی شخصیت برند کارفرما در این رابطه است.
    روش
    برای دستیابی به این هدف، از طرح تحقیق هم‏بستگی به روش کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان سال آخر و تازه دانش آموختگان مقاطع تحصیلی کارشناسی و تحصیلات تکمیلی بودند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای جمع آوری داده ها استفاده شد و 384 نفر به پرسش‏نامه آنلاین پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 24 و لیزرل نسخه 2/10 استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین خصوصیات ارتباطاتی ادراک شده از صفحه سازمان در رسانه های اجتماعی (ادراک از حضور اجتماعی و ادراک از حاوی اطلاعات بودن) و قصد پیگیری شغل کارجویان از طریق نقش میانجی شخصیت برند کارفرما (شامل ادراک از صمیمیت سازمانی و ادراک از شایستگی سازمانی) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش یا افزایش ادراک از حضور اجتماعی و ادراک از حاوی اطلاعات بودن صفحه اجتماعی سازمان، به کاهش یا افزایش صمیمیت سازمانی و شایستگی سازمانی ادراک شده توسط کارجویان منجر می شود. کارجویان محتوای صفحه اجتماعی یک سازمان با اطلاعات نامرتبط یا کمتر مرتبط را به عنوان شاخص بی نظمی و بی رغبتی کارکردهای جذب برداشت می کنند که ممکن است در درک شایستگی کلی سازمانی تاثیر بگذارد. از سوی دیگر کاربردی بودن اطلاعات در صفحه اجتماعی سازمان بر ادراک متقاضیان بالقوه از کیفیت شرکت تاثیرگذار است.
    کلید واژگان: رسانه های اجتماعی, شخصیت برند کارفرما, قصد پیگیری شغل, کارمندیابی
    Mohsen Kamandi, Neda Mohammad Esmaeili *, Aryan Gholipour
    Objective
    This study primarily seeks to investigate the relationship between the perceived communication characteristics of the organization's social media page and the job pursuit intentions of job seekers. It also tries to find the mediating role of organizational personality in the association with perceived communication characteristics of the organization's social media page and job seekers' job pursuit intentions. Based on signaling theory, we propose that job seekers rely on perceived communication characteristics of a social media page (social presence and informativeness) as signals of the organization's personality (warmth and competence), which in turn relate to job pursuit intention.
    Methods
    To achieve this purpose, we used the correlational research design of the quantitative method. We carried out an online survey and the research model was tested by distributing a questionnaire among 384 final-year undergraduate and postgraduate students or recent graduates from universities. A simple random sampling method was used to select students. After answering the demographic questions, the respondents visited the company's Instagram page through a link and completed the questionnaire after viewing the page. SPSS 24 and LISREL 10.2 software were used for data analysis.
     
    Results
    The findings showed that there is a relationship between the perceived communication characteristics of the organization's social media page (perceived social presence and perceived informativeness) and job seekers' job pursuit intentions through the mediating role of organizational personality (perceived organizational warmth and perceived organizational competence). Based on the achieved results, any decrease or increase in the perceived social presence and perceived informativeness on the organization's social media page would decrease or increase the perceived organizational warmth and perceived organizational competence of job seekers. Job seekers view an organization's social media page with unrelated or less relevant information as an indicator of disorder, which may be influential in their overall perception of organizational competence. On the other hand, the applicability of the information on the social organization page affects the perception of potential applicants about the quality of the company.
    Conclusion
    This research provides interesting implications for organizations trying to recruit talent. The findings suggest that organizations can signal their employer brand personality through their own social media page, which in turn positively relates to job pursuit intentions. Based on these findings, organizations need to find out which social media platforms their target groups use to look for information about potential employers and to create and maintain a page on those platforms. Organizations that want to increase potential applicants' perceptions of the organization as a warm employer, should create a page high in social presence. To strengthen the signals a social media page conveys, organizations should act deliberately on what and how they communicate on their page and how this can be interpreted by potential applicants. To this end, the collaboration between an organization's communication or public relations and the recruitment department seems crucial.
    Keywords: Job pursuit intentions, Employer brand personality, Recruitment, Social media
  • ندا امیدی، ندا محمداسمعیلی*، ارین قلی پور
    هدف

    هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر مقایسه اجتماعی بر بازخورپذیری کارکنان با میانجیگری ادراک عدالت در بخش دولتی (شرکت نفت پارس) است.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع کمی و کاربردی است. جامعه آماری آن، کارکنان پالایشگاه شرکت نفت پارس در سطوح کارشناس به بالا با تعداد 220 نفر بود که از بین آنها، 132 نفر با روش نمونه گیری احتمالی ساده و بر اساس فرمول کوکران در سطح اطمینان 95درصد برای نمونه انتخاب شد. داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شدند و تحلیل آنها با استفاده از آزمون هم بستگی پیرسون، تحلیل معادلات ساختاری و روش بارون و کنی، در دو نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس3 انجام شد.

    یافته ها

    طبق نتایج به دست آمده، مقایسه اجتماعی و امتیاز ارزیابی عملکرد بر بازخورپذیری کارکنان تاثیر معناداری دارند. اثر میانجیگری ادراک عدالت در رابطه مقایسه اجتماعی بر بازخوردپذیری معنادار و قوی بود؛ اما در رابطه بین امتیاز ارزیابی عملکرد بر بازخوردپذیری، این اثر معنادار و جزیی گزارش شد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد مقایسه اجتماعی در افرادی که امتیاز ارزیابی، سطح تحصیلی و شغلی بالاتری دارند، بیشتر است و این افراد به امتیاز خود حساس ترند، از این رو، تعامل بیشتر و ارایه بازخورهای عینی مبتنی بر شواهد، برای پذیرش بازخور، به ویژه در این گروه اهمیت بیشتری دارد. در واقع، ارتباط نمره های ارزیابی عملکرد با ادراک عدالت و بازخورپذیری، نوآوری این پژوهش محسوب می شود. از سوی دیگر، در نتایج عینی به دست آمده از ارزیابی عملکرد، تاکید بر اهداف توسعه ای مدیریت عملکرد نیز بسیار تاثیرگذار است. افزون بر این، ویژگی های شخصیتی کارکنان بر فرایند مقایسه اجتماعی و ادراک عدالت و در نتیجه پذیرش بازخور موثر است، از این رو، شناسایی دقیق ویژگی های افراد و ارایه بازخور متناسب با پروفایل شخصیتی و نیازهای افراد، در پذیرش بازخور بسیار حایز اهمیت است.

    کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, مقایسه اجتماعی, ادراک عدالت, بازخورپذیری کارکنان
    Neda Omidi, Neda Mohammad Esmaeili *, Ariyan Gholipoor
    Objective

    The main purpose of this research is to investigate the effects of social comparison on feedback acceptance by mediating justice perception in the public sector (Pars Oil Company).

    Methods

    This research is quantitative and is categorized in terms of purpose as applied research. The statistical population of the research is the staff of expert levels and above of Pars Oil Company refinery with 220 people and the number of sample members based on Cochran's formula calculations (95% confidence level) is 132 people. In this research, a simple probabilistic sampling method has been used. Data were collected from two methods of library and field (questionnaire) and its analysis was performed using Pearson correlation test, structural equation analysis and Baron and Kenny method through SPSS and SmartPLS3 software.

    Results

    According to the results, social comparison and performance appraisal scores have a significant effect on employee feedback. The mediating effect of the perception of justice in the relationship between social comparison and feedback is significant and complete, and this effect is significant and partial in the relationship between performance appraisal score and feedback.

    Conclusion

    Social comparisons and performance appraisal scores affect employee feedback. In this regard, providing feedback to individuals, especially female colleagues, should be done in more detail and accuracy, and also all the steps of evaluation should be clearly stated. Also, according to the effect of evaluation score on feedback and that acceptance of feedback in people with lower evaluation scores is usually more difficult, it is recommended that in feedback sessions to these people, try to provide objective information on performance, performance improvement and development methods. Emphasis on performance management development goals is also very effective. Employee personality traits should be accurately identified and feedback should be provided in accordance with the personality profile and needs of individuals.

    Keywords: Performance Evaluation, social comparison, fairness perception, feedback acceptance
  • فاطمه رحیمی، آرین قلی پور*، ندا محمداسمعیلی، سید بابک علوی

    امروزه تغییرات سازمانی به موضوعی حیاتی تبدیل شده است. این تغییرات همراه با دستاوردهای مثبت، تبعاتی منفی نیز مانند بالا رفتن احتمال رویداد خطا توسط کارکنان را در پی دارند و هرچه پیچیده تر باشند، احتمال ابهام و رخداد خطا بالاتر می رود. رخداد خطا احساسات منفی ایجاد می کند و این احساسات منفی احتمال رخداد مجدد خطا را بالا می برد و در نهایت یک چرخه معیوب ایجاد می شود. تاب آوری کارکنان و داشتن قابلیت یادگیری از خطاهای خود، موجب قطع این چرخه می شود. هدف این مقاله بررسی نقش رهبری اصیل در تاب آوری و یادگیری کارکنان از خطا است. این پژوهش در یک شرکت سازنده قطعات خودرو با جامعه آماری 200 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه 155 نفر انجام شده است. روش پژوهش اکتشافی است و گرد آوری داده ها به روش پیمایشی و مقطعی و با استفاده از داده های کمی حاصل از پاسخ افراد به پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شده و توسط نرم افزار SPSS تحلیل شده اند. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که میان سه متغیر پژوهش همبستگی معنادار وجوددارد: رهبری اصیل بر هردو متغیر تاب آوری و یادگیری از خطا تاثیر مثبت دارد و متغیر تاب آوری در رابطه میان رهبری اصیل با یادگیری از خطا نقش میانجی دارد.

    کلید واژگان: رهبری اصیل, یادگیری از خطا, تاب آوری, تغییر سازمانی پیچیده, مطالعه کمی
    Fatemeh Rahimi, Arian Gholipor *, Neda Mohammadesmaeili, Seyyed Babak Alavi

    Nowadays, organizational change has become a vital issue at workplace. The changes that are usually initiated to have positive results on employees behavior, may result in negative consequences. The more complex these changes, the greater the likelihood of ambiguity and error to occur. The occurrence of an error may creates negative emotions, which in turn lead to more errors, and eventually, a vicious cycle is created. Employees resilience and their ability to learn from errors will breaks up this cycle. The purpose of this study is to examine the role authentic leadership plays in employee resilience and their learning from error. This research has been carried out in an auto parts manufacturing company with a statistical population of 200 people and a sample size of 155 people. The research is exploratory from purpose dimension, applied from audience and cross sectional from duration.  We used quantitative data obtained from standard questionnaires and analyzed it by SPSS software. The results of the study, reveal that all hypotheses were confirmed and all research variables have a significant correlation with each other, that is the authentic leadership has a positive effect on both resilience and error learning variables, and the resilience has a positive mediation role between authentic leadership and learning from error.

    Keywords: Authentic leadership, learning from error, resilience, complex organizational change, quantitative study
  • ندا محمداسمعیلی *
    امروزه اکثر سازمان ها به اهمیت مشتری مداری در حفظ جایگاهشان در بازار پی برده اند. بنابراین یکی از اصلی ترین موضوعات مورد توجه مدیران، توسعه رفتارهای مشتری مدارانه می باشد. از سوی دیگر اصلی ترین عامل در شکل دهی رفتارها در هر سازمانی فرهنگ سازمانی است. بنابراین توسعه فرهنگ مشتری مداری پیش زمینه بروز رفتارهای مشتری مدارانه و نهادینه ساختن این رفتارها در سازمان می باشد. از اینرو تحقیق حاضر درصدد شناسایی مکانیزم های توسعه فرهنگ مشتری مداری در سه شرکت متفاوت در گروه مپنا است. این تحقیق با رویکرد آمیخته صورت گرفته است. در بخش کمی به منظور شناسایی وضعیت موجود ابعاد مختلف فرهنگ مشتری مداری 420 پرسشنامه بین کارکنان توزیع شد و در بخش کیفی با استفاده از ابزار مصاحبه، در خصوص مکانیزم های موثر برای توسعه فرهنگ مشتری مداری، مصاحبه های نیمه ساختار یافته ای با 176 نفر از کارکنان در سه شرکت صورت گرفت. ارزش مشتری مداری یکی از ارزش های بیان شده گروه مپنا است که دارای سه بعد(گوش دادن، ارتباطات و شراکت است). نتایج مرحله کمی نشان داد در هر سه شرکت، بعد گوش دادن کمترین و بعد شراکت بیشترین امتیاز را کسب کرده است. در بخش کیفی، پس از تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها حدود 173 کد استخراج شد که بر اساس تشابه و تجانس مفهومی کدها در قالب مفاهیم و در یک مرحله کلی تر در قالب 10 تم فرعی و نهایتا در 4 تم اصلی دسته بندی شدند در نهایت چهار مکانیزم (منابع انسانی، آموزشی، ارتباطی و ترویجی) شناسایی شد.
    کلید واژگان: فرهنگ, مشتری مداری, فرهنگ مشتری مداری
    Neda Mohammadesmaeili *
    Nowadays, most of the organizations have realized the importance of a customer-oriented approach for maintaining their position on the market; therefore, one of the main concerns of managers is the development of customer-oriented behaviors. On the other hand, the main factor in shaping behavior in any organization is organizational culture. Recognizing culture is important because it includes a set of factors that, if not understood, can eliminate any attempt to direct the behaviors toward desired goals. Thus, the development of customer-oriented culture is the first step in developing customer-oriented behaviors and institutionalizing these behaviors in an organization. The present study seeks to identify the mechanisms for developing a customer-oriented culture.
    Materials And Methods
    The approach of this research is the mixed approach. By the means of questionnaire in the quantitative section, various dimensions of the customer-oriented culture were identified. Also, in the qualitative section, semi-structured interviews were conducted with 176 employees by means of interviewing tools in order to understand the effective mechanisms for developing customer-oriented culture.
    Conclusion
    Finally, four types of mechanisms were identified: human resources, education, communication and promotion.
    Keywords: culture, customer focused, customer focused culture
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال