به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

نسرین سرابی

  • نسرین سرابی، احمد موسوی*، حمید کریمی، احسان نظرپور
    مقدمه و هدف

    دیابت به عنوان یک مشکل سلامتی، منجر به مرگ و میر و عوارض جدی می شود. جهت پیشگیری از این امر، بیماران نیازمند اتخاذ رفتارهای خودمراقبتی ویژه ای هستند. همچنین دانش بیمار در مورد بیماری و شیوه های خودمراقبتی برای دستیابی به هدف درمانی مورد نظر، در این راستا حائز اهمیت است. لذا مطالعه حاضر به منظور تعیین وضعیت آگاهی و عملکرد خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی، 299 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک دیابت شهرستان دزفول در سال 1401 به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. اطلاعات با کمک پرسشنامه مربوط به دانش و عملکرد خودمراقبتی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 با سطح اطمینان 95 درصد تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که 88/6 درصد زیر 60 سال، 67/2 درصد مرد، 57/9 درصد ساکن شهر، 54/2 درصد مجرد، 56/2 درصد بی سواد و 34/1 درصد 1 تا 5 سال مبتلا به دیابت بودند. مشخص شد که %93 و 99/3% نمرات بالایی در ابعاد آگاهی و عملکرد خودمراقبتی کسب نکردند. آگاهی از بیماری دیابت و عملکرد مربوط به مراقبت از پا  به ترتیب بالاترین و پایین ترین امتیاز را در زمینه خودمراقبتی کسب کردند.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که بیماران از دانش و عملکرد خودمراقبتی بالایی برخوردار نیستند، بنابراین اصلاح و ارتقای برنامه های خودمراقبتی این بیماران ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: خودمراقبتی, آگاهی, دیابت ملیتوس
    Nasrin Sarabi, Ahmad Moosavi*, Hamid Karimi, Ehasan Nazar Pour
    Introduction

    Diabetes is a significant health problem that can lead to death and serious complications. To prevent these outcomes, patients need to adopt specific self-care behaviors. Patients' knowledge about the disease and self-care methods is crucial for achieving desired treatment outcomes. Therefore, this study aimed to determine the state of awareness and self-care performance in patients with type II diabetes.

    Materials and Methods

    This cross-sectional study included 299 patients with type 2 diabetes referred to the diabetes clinic of Dezful City in 2022, selected through convenience sampling. Data were collected using a questionnaire related to self-care knowledge and practice and analyzed using SPSS 16 software with a 95% confidence level.

    Results

    The results showed that 88.6% of participants were under 60 years old, 67.2% were male, 57.9% lived in urban areas, 54.2% were single, 56.2% were illiterate, and 34.1% had been diagnosed with diabetes for 1 to 5 years. It was found that 93% and 99.3% of participants did not achieve high self-care knowledge and performance scores, respectively. The highest average score was for knowledge about diabetes (3.87 ± 1.35), while the lowest average score was for foot care practice (12.70 ± 3.6).

    Conclusion

    This study showed that patients with type 2 diabetes have low self-care knowledge and performance. Therefore, it is necessary to modify and improve the self-care programs for these patients.

    Keywords: Self-Care, Knowledge, Diabetes Mellitus
  • نسرین سرابی، احمد موسوی*، حمید کریمی، احسان مرادی
    مقدمه

    آگاهی، نگرش مثبت و عملکرد مناسب از مهم ترین عوامل در کنترل عوارض قلبی عروقی در بیماری های مزمن مانند دیابت به شمار می روند. لذا این مطالعه با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 385 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 که از بهمن ماه 1402 تا فروردین 1403 به کلینیک دیابت بیمارستان گنجویان دزفول مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه  کوهی و همکاران (2021) مربوط به آگاهی، نگرش و عملکرد پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی که آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه 6/0< مشخص شده بود و CVR   و CVI آن در این مطالعه به ترتیب 90/0 و 85/0 بود استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و P-value کمتر از 05/0  تجزیه و تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل فراوانی، میانگین و انحراف معیار و همچنین آمار استنباطی نظیر همبستگی پیرسون، آزمون t  مستقل و ANOVA  استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد که 1/57 درصد شرکت کنندگان در دامنه سنی 40 تا 60 سال و 5/67 درصد افراد زنان بودند. بیماران از آگاهی (42/5 ± 06/20)  و نگرش (99/4 ±80/46) بالایی نسبت به پیشگیری از بیماری های قلبی  عروقی برخوردار بودند اما سطح عملکرد آنها در این زمینه تقریبا در حد متوسط بود (03/5 ± 65/8). همچنین بین آگاهی و نگرش رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد (6/0 , r = 001/0 P=).

    نتیجه گیری

    علیرغم آگاهی و نگرش بالای بیماران در زمینه پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی، عملکرد آنها در این زمینه مناسب نیست. در این راستا، بررسی موانع و تسهیل کننده های عملکرد مناسب در زمینه پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی در این بیماران از وظایف مدیران بیمارستان است.

    کلید واژگان: دیابت ملیتوس, آگاهی, نگرش, بیماری های قلبی عروقی
    Nasrin Sarabi, Ahmad Moosavi*, Hamid Karimi, Ehasan Moradi
    Introduction

    Knowledge, positive attitude, and proper practice are the most important factors in controlling cardiovascular complications in chronic diseases such as diabetes. So, this study investigated the knowledge, attitude, and practice of cardiovascular disease prevention in patients with type 2 diabetes.

    Methods

    In this descriptive-cross-sectional study, 385 patients with type 2 diabetes who visited the Diabetes Clinic of Ganjavian Dezful Hospital from January 2023 to April 2024 were selected by convenience sampling method. To collect data, the demographic information questionnaire and the questionnaire by Koohi et al. (2021) related to the knowledge, attitude and practice of prevention of cardiovascular diseases were used. The Cronbach's alpha of the questionnaire was >0/6 for all dimensions of the questionnaire, and its CVR and CVI in this study were 0/90 and 0/85. Data were analyzed using SPSS version 16 software and p-value of less than 0.05. Descriptive statistics including frequency, mean, and standard deviation as well as inferential statistics such as Pearson correlation, independent t test, and ANOVA were used to analyze the data.

    Results

    This study showed that 57.1 percent of the participants were in the age range of 40 to 60 67/5 percent of whom were women. Patients had a high level of knowledge and attitude toward preventing cardiovascular disease (20/06 ± 5/42) and (46/80 ± 4/99), respectively); however, their performance level was not high (8.65 ± 5.03). A significant positive relationship was also observed between knowledge and attitude (r = 0/6, P= 0/001).

    Conclusion

    Despite patients’ high level knowledge and attitude toward the prevention of cardiovascular diseases, their performance in this field is not appropriate, and this issue requires planning by hospital managers

    Keywords: Diabetes Mellitus, Knowledge, Attitude, Cardiovascular Disease
  • اکرم سادات نبوی، سپیده قره شیخلو، نسرین سرابی، سعید فروغی، سید احمد موسوی*
    مقدمه

    یکی از اهداف مدیران در نظام سلامت، بهبود عملکرد کارکنان و کیفیت خدماتی که به مراجعین ارایه می شود و بعضی از عوامل می تواند این خدمات را بهبود ببخشد، در این میان میزان استرس و کیفیت زندگی کاری پرستاران از عوامل مهم تاثیرگذار بر کیفیت خدمات، مطرح می باشند.

    روش کار

    در این مطالعه 350 نفر از پرسنل پرستاری بیمارستان گنجویان دزفول انتخاب شدند. ابزار اصلی از دو پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری پرستاران تشکیل شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و با کمک آمار توصیفی شامل: فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آمار تحلیلی شامل: آزمون های t مستقل و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    در مجموع 350 پرستار در مطالعه حاضر، میانگین سنی آنها 15.56±41.62 سال (دامنه=63-20 سال) به دست آمد. میانگین استرس شغلی در مطالعه حاضر 8.98±131.34 به دست آمد. از 350 پرستاری که پرسشنامه را پر کردند، 57 نفر سطح استرس کم و 22 نفر استرس شدید را تجربه می کردند. استرس متوسط در 271 نفر یا 77.42% از پرستاران مشاهده شد. میانگین بعد فیزیکی کیفیت زندگی در پرستاران 9،04±49.17 و میانگین بعد روانی کیفیت زندگی 69.68±40.7 به دست آمد. همچنین همبستگی معنی دار آماری بین دو بعد فیزیکی کیفیت زندگی در پرستاران (32.0 r=) و روانی کیفیت زندگی (55.0 r=) با استرس شغلی در پرستاران دیده شد(01.0 p=).

    بحث و نتیجه گیری

    استرس شغلی از عوامل تاثیرگذار در کیفیت زندگی کاری و سلامتی پرستاران می باشد که نیازمند بررسی بیشتر در خصوص تعیین دیگر عوامل تاثیرگذار و زمینه سازی در ایجاد تغییر در کیفیت زندگی کاری پرستاران می باشد.

    کلید واژگان: استرس شغلی, کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی, کیفیت زندگی کاری, پرستاران
    Akram Sadat Nabavi, Sepideh Gareh Sheyklo, Nasrin Sarabi, Saeid Forughi, Ahmad Moosavi*
    Introduction

    One of the goals of managers in the health system is to improve staff performance and the quality of services provided to clients. Many factors can improve these services, including the amount of stress and quality of work-life of nurses are important factors affecting the quality of services are important.

    Methods

    In this study, 350 nursing staff of Ganjavian Hospital in Dezful were selected. The main data collection tool consists of two parts: nurses 'job stress questionnaire and nurses' quality of life questionnaire and the data using SPSS 24 software with the help of descriptive statistics including: frequency, mean and standard deviation and analytical statistics Including: Independent t-test and analysis of variance were analyzed.

    Findings

    A total of 350 nurses in the present study had a mean age of 41.62 ± 15.56 years (range = 20-63 years). The mean of job stress in the present study was 131.34 ± 8.98. Of the 350 nurses who completed the questionnaire, 57 experienced low-stress levels, and 22 experienced severe stress. Moderate stress was observed in 271 patients or 77.42% of nurses. The mean physical dimension of quality of life (PCS) in nurses was 49.17 ± 9.04. the mean psychological dimension of quality of life (MCS) was 40.69 ±7.68. Also, a statistically significant correlation was observed between PCS (r = 0.32) and MCS (r = 0.55) with job stress in nurses (p = 0.01). Discussion and

    Conclusion

    Job stress is one of the factors affecting the quality of work-life and health of nurses, which requires further study to determine other influential factors and pave the way for changes in the quality of work-life of nurses.

    Keywords: Job stress, Health-related quality of life, Quality of work life, Nurses
  • فاطمه ملک نژاد، نسرین سرابی، سمیه شورریده یزدی، حبیب الله اسماعیلی
    مقدمه
    بازسازی بافت سخت دندانی بعد از درمان ریشه وظیفه ای مهم و مشکل برای یک دندانپزشک است. طبق نظر کلی، دندان های درمان ریشه شده کیفیت کمتری داشته، شکننده تر و مستعد شکست و ترک می باشند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه روش های مختلف ترمیم پرمولر های فک بالا اندو شده با حفرات مزیواکلولوز و دیستالی(MOD)، از نظر استحکام شکست بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی تعداد 90 دندان پرمولر ماگزیلاری سالم بدون پوسیدگی جمع آوری شدند و بعد از درمان ریشه، برای تمام آنها حفره MOD با عرض 3/2 فاصله نوک کاسپ ها تهیه و به شش گروه تقسیم شدند. در گروه I هر دو کاسپ کوتاه و حفره جهت انله کامپازیت لابراتواری آماده سازی گردید. در گروه II: آماده سازی مانند گروه قبلی انجام شد، ولی از انله پرسنلی جهت ترمیم استفاده شد. در گروه III: فقط کاسپ پالاتال mm 2 کوتاه شد، یک پین نیمه افقی در کاسپ باکال قرار گرفت و با آمالگام ترمیم شد. گروه IV: همانند گروه III آماده سازی و از کامپازیت خلفی جهت ترمیم استفاده شد. گروه V حفرات MOD با آمالگام و در گروه VI همان حفرات با کامپازیت خلفی ترمیم شد. دندان ها در تمام گروه ها در معرض ترموسایکلینگ و بارهای مکانیکال قرار گرفتند و سپس نمونه ها در دستگاه با سرعت mm/min5/0 تحت نیروی استاتیک واقع شدند تا شکست ایجاد شود. نوع شکست با استفاده از استرئو میکروسکوپ مشخص و برطبق سه طبقه بندی، شکست کوهزیو در دندان، شکست کوهزیو در ترمیم و شکست Mixed تقسیم شد. اعداد مربوط به نیروی لازم برای شکست گردآوری شدند. از تست ANOVA برای مقایسه میانگین ها و از تست Tukey برای به دست آوردن اختلاف میان گروه ها استفاده شد.
    یافته ها
    تست ANOVA اختلاف معنی دار بین گروه ها را نشان داد (001/0P<). تست Tukey نشان داد مقادیر استحکام شکست در گروه های اول، دوم و چهارم به نحو معنی داری بالاتر از سایر گروه هاست. گروه اول نیز بیشترین شکست زیر CEJ را نشان داد.
    نتیجه گیری
    دندان های پرمولر فک بالا درمان ریشه شده با حفرات وسیع MOD می توانند باانله پرسلن و کامپازیت غیرمستقیم و پین نیمه افقی همراه با کامپازیت، ترمیم های موفقی باشند.
    کلید واژگان: پین افقی, مقاومت به شکست, دندان های اندو شده, آمالگام, کامپوزیت رزین
    Fatemeh Maleknejad, Nasrin Sarabi, Somayeh Shoorydeh Yazdi, Habibollah Esmaeili
    Introduction
    Reconstruction of hard dental tissue after endodontic treatment is a difficult and important duty of the dentist. According to the general opinion, endodontically treated teeth are inferior in quality, more brittle, predisposed to fractures and crackings. The aim of the present study was to compare the fracture resistance of endodontically treated maxillary premolars including MOD cavities with different restoration methods
    Materials and Methods
    Ninety intact extracted human maxillary premolars were assigned to six different restoration methods. After endodontic treatment, MOD cavities with 2/3 inter cuspal distance was prepared and restoration was carried out by one of the following
    Methods
    Group I: Buccal and palatal cusps were reduced 2mm and were restored with indirect composite onlay. Group II: The cavity preparation was same as group I, and then were restored with porcelain onlay. Group III: Reduction of palatal cusp was done as much as 2mm. One semihorizontal threaded pin was placed in buccal cusp and then was restored with amalgam. Group IV: The cavities were prepared same as group III and were restored with posterior resin composite.Group V: The MOD cavities were restored with amalgam. Group VI: The cavities were restored with posterior composite. The teeth in all groups were subjected to thermocycling and mechanical loading. Then all specimens were loaded to failure with static force in a universal testing machine at 0.5 mm/min. The mode of fracture was determined using a stereomicroscope and classified according to 3 categories, cohesive failure of tooth, and cohesive failure of restoration and mixed. Data were analyzed with ANOVA and Tukey test (=0.05).
    Results
    ANOVA showed significant differences among groups (P<0.001) Tukey test found that the highest fracture resistance were in groups I, II IV. The most unfavorable fracture site was occurred in group 1.
    Conclusion
    Endodontically treated maxillary premolars with wide MOD cavities could be successfully restored by indirect composite and porcelain onlay and semihorizontal threaded pin plus composite.
  • نسرین سرابی، فریبا نصیری زیبا، طاهره صفرآبادی فراهانی، آغا فاطمه حسینی
    زمینه و هدف
    با بررسی میزان رضایت مراجعین و مطالعه درمورد انگیزه های نارضایتی آنان می توان گام های مؤثری در راه پیشگیری از عدم رضایت و ارتقاء کیفیت کار برداشت. با توجه به نیازهای خاص بیماران دارای استومی، پژوهش حاضر با هدف تعیین درجه رضایت مندی بیماران دارای استومی از مراقبت های پرستاری دریافت شده انجام شد.
    روش بررسی
    در این پژوهش مقطعی، 300 بیمار دارای استومی با روش نمونه گیری در دسترس از بیمارستان های آموزشی شهر تهران انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعدیل شده کیفیت مراقبت از دیدگاه بیمار طی سه ماه جمع آوری و با استفاده نسخه 16 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    گویه های مربوط به احترام پرستار همراه با ارائه مراقبت، ارتباط مناسب در زمان ارائه اطلاعات و اطلاعات ارائه شده درباره استحمام با استومی به ترتیب دارای بالاترین و اطلاعات ارائه شده درمورد انجمن استومی، انواع وسایل و نحوه تهیه وسایل استومی و نیز کافی بودن وقت جهت صحبت کردن با بیمار به ترتیب پایین ترین میانگین بودند.
    نتیجه گیری کلی: گرچه رضایت مندی کلی بیماران از مراقبت های پرستاری مربوط به استومی زیاد بود ولی در برخی ابعاد مراقبت نیاز به بررسی بیشتر جهت ارتقاء رضایت مندی و کیفیت مراقبت وجود دارد.
    کلید واژگان: استومی - رضایت مندی, مراقبت پرستاری
    Nasrin Sarabi_Fariba Nasiri- Ziba_Tahereh Safarabadi - Farahani_Agha Fatemeh Hosseini
    Background And Aims
    Effective steps towards prevention of dissatisfaction and promotion of care could be operationalized by assessing consumers’ satisfaction and studying the reasons of their dissatisfaction. Regarding the special needs of ostomy patients this study has been done with the aim of determining the ostomy patient’s satisfaction with nursing care.
    Materials and Methods
    In this cross- sectional study, 300 ostomy patients were recruited by convenience sampling from Educational Hospitals of Iran, Tehran & Shahied Beheshti University. Data was collected by Modified Quality from Patient perspective and was analyzed using SPSS –PC (ver.16)
    Results
    The mean for Items related to respect by nurse during care, good relationship during information giving, and information regarding bathing with ostomy were respectively high. The mean for items of information related to ostomy association, types of appliances and how to provide them and provision of time to talk to patients were respectively low.
    Conclusion
    although total satisfaction with ostomy nursing care was high, but some aspects of nursing care should be revised to promote satisfaction with care.
  • نسرین سرابی، فریبا نصیری زیبا، طاهره صفر آبادی
    زمینه و هدف
    بیماران دارای استومی از پرستاران انتظاراتی دارند و قادرند از این انتظارات برای ارزیابی مراقبت به عمل آمده از آنها استفاده نمایند. پژوهش حاضر با هدف تعیین انتظارات بیماران دارای استومی از مراقبت های پرستاری انجام شد.
    روش ها
    در این پژوهش مقطعی 300 بیمار دارای استومی گوارشی با روش نمونه گیری در دسترس از بیمارستان های آموزشی شهر تهران انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعدیل شده کیفیت مراقبت از دیدگاه بیمار طی سه ماه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS V.13 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    گزینه های مربوط به ارائه کمک های لازم درباره چگونگی لمس استومی، وقت کافی برای صحبت کردن و ارائه مراقبت توام با احترام بالاترین و ارائه اطلاعات درباره مراقبت از پوست اطراف استومی، مسافرت با استومی و تغییر در میزان کار پس از جراحی پایین ترین میانگین امتیاز را داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که سطح انتظار ازمراقبت پرستاری زیاد بود؛ بنابراین، آموزش کارکنان پرستاری در مراقبت از بیماران دارای استومی پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: استومی, انتظار, مراقبت پرستاری
  • محمد جواد مقدس، مجید اکبری، نسرین سرابی
    بیان مساله: پست های پیش ساخته ی گلاس فایبر به علت خواص فیزیکی و مکانیکی مناسب همراه با زیبایی و مقاومت به واکنش شیمیایی مورد قبول همگان قرار گرفته است. آماده سازی های سطحی می تواند یکی از عوامل موثر بر میزان گیر پست ها در کانال ریشه باشد. تولید پست های گلاس فایبر برای نخستین بار در ایران انجام گرفته است.
    هدف
    هدف از این پژوهش، بررسی اثر آماده سازی سطحی بر میزان گیر یک گونه پست ایرانی در کانال ریشه برای به دست آوردن بالاترین میزان گیر بود.
    مواد و
    روش
    در این بررسی مداخله ای موازی، سی و دو دندان سالم ثنایای میانی فک بالا انتخاب شدند. تاج دندان ها از جای تلاقی سمان-مینا (CEJ) پروگزیمالی قطع شد و ریشه ها تحت درمان ریشه قرار گرفتند. نمونه ها به چهار گروه 8 تایی بخش گردید و فضای جاگذاری پست در درون کانال به طول 10 میلی متر فراهم شد. برای پست های ایرانی هتکو یکی از چهار آماده سازی سطحی زیر انجام گردید: گروه 1: سطح پست با الکل پاک شد. گروه 2: هواسایی شده و سپس با الکل پاک گردید. گروه 3: با الکل پاک و با سایلن پوشیده شد. گروه 4: هواسایی شده، با الکل پاک و پس از آن با سایلین پوشیده گردید.
    سپس، هر گروه با کمک سمان رزینی پاناویا پس از آماده سازی سطح عاج کانال ریشه با اد پرایمر (ED-Primer) در کانال دندان ها سمان شدند. پس از آن، نمونه ها به مدت 30 روز در آب 37 درجه گذاشته شدند و سپس تحت 7500 چرخه ی حرارتی میان 5 و 55 درجه قرار گرفتند. گیر پست ها به وسیله ی دستگاه آزمون کشش با سرعت کشش 2 میلی متر بر دقیقه اندازه گیری شد. اطلاعات به دست آمده به کمک آزمون واریانس یک سویه و آزمون دانکن در سطح اطمینان 5 درصد بررسی گردید.
    یافته ها
    میانگین نیروهای لازم برای بیرون کشیدن پست از درون کانال در گروه های گوناگون به قرار زیر بود: گروه 1 (الکل) 91/39±63/157، گروه 2 (هواسایی) 80/47±53/171، گروه 3 (سایلن) 49/42±87/167 و گروه 4 (هواسایی با سایلن) 32/40±53/166 نیوتن. آزمایش ها نشان داد، که تفاوت آماری معناداری میان گروه های گوناگون وجود ندارد (05/0< p).
    نتیجه گیری
    آماده سازی سطحی انجام شده تاثیری در افزایش گیر پست گلاس فایبر هتکو در درون کانال نداشت و تنها پاک کردن با الکل برای رفع آلودگی ها کافی به نظر می رسد.
    کلید واژگان: پست گلاس فایبر, آماده سازی سطحی, چرخه ی حرارتی, گیر
    Moghaddas Mj., Akbari M., Sarabi N
    Prefabricated posts have recently become more popular due to their satisfactory results while saving time and reducing costs. Glass-fiber prefabricated posts were paid more attention because of reducing the risk of root fracture as well as minimal allergic hypersensitivity and corrosion with satisfactory cosmetic results. Surface treatment is one of the various factors that might affect retention of a post. The purpose of this study was to evaluate the effect of surface treatment on the retention of an Iranian E-glass fiber post. Thirty two intact central maxillary incisors were selected. The coronal aspect of each tooth was removed and the remaining root received endodontic therapy. The specimens were then divided into 4 groups (n=8). Post spaces were prepared to a depth of 10mm. The posts (HtCo، Iran) received one of the surface treatments including cleaning with alcohol (Alc)، air borne-particle abrasion and cleaning with alcohol (Air-Alc)، cleaning with alcohol and conditioning with silane treatment (Alc-Sil) or airborne- particle abrasion، cleaning with alcohol and conditioning with silane treatment (Air-Sil). All the posts were luted with Panavia F after conditioning the canal dentin primer (ED-primer) according to the manufacturer's instructions. After cementation، the specimens were stored at 37°C for 30 days and subjected to simulated aging conditions، consisting of 7500 thermal cycles (5°C/55°C). Retention of the posts was measured with a universal testing machine with a crosshead speed of 2mm/min. The data were analyzed using one-way ANOVA and Duncan tests (α=0. 05). The mean retentive values (N) of the test groups were as follows: Alc=157. 63±39. 91، Air-Alc=171. 53±47. 80، Alc-Sil= 167. 87±42. 49، Air-Sil= 166. 53±40. 32. There was no significant difference between the mean values of the four groups. Treating the surface of HtCo Iranian post produced no significant improvement in the retention of the posts.
  • مرجانه قوام نصیری، هیلا حاجی زاده، نسرین سرابی، مهیاره علیزاده
    زمینه و هدف
    تکنیک ساندویچ با گلاس آینومر برای غلبه بر ریزنشت در کف جینجیوال ترمیمهای کامپوزیت معرفی شده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه روش ساندویچ باز و بسته و بررسی اثر تزریق گلاس آینومر بر ریزنشت ترمیمهای ساندویچ می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مداخله ای موازی، شصت دندان سالم پرمولر خارج شده انتخاب و به چهار گروه 15 تایی تقسیم گردید. در هر دندان یک حفره Cl II با کف جینجیوال در زیر CEJ تراش داده شد. حفرات با گلاس آینومر نوری Fuji II LC و باندینگ Single Bond و کامپوزیت نوری Z250 به شرح زیر ترمیم شدند: گروه1- ساندویچ باز با تزریق گلاس آینومر با سرنگ، گروه 2- ساندویچ باز با قرار دادن گلاس آینومر با سوند، گروه 3- ساندویچ بسته با تزریق گلاس آینومر با سرنگ، گروه 4- ساندویچ بسته با قرار دادن گلاس آینومر با سوند. چرخه حرارتی و نفوذ رنگ با فوشین انجام شد. دندانها برش داده شدند و نفوذ رنگ (درجه 0 - 3) در زیر استرئومیکروسکوپ بررسی گردید. آنالیز آماری داده ها با آزمون ناپارامتری Dunn انجام شد. (05/0= α)
    یافته ها
    کمترین میزان ریزنشت در هر دو تکنیک ساندویچ باز یا بسته با استفاده از سرنگ به دست آمد. به طوری که در مقایسه بین کاربرد سوند یا سرنگ برای قرار دادن ماده در حفره تفاوت معنی داری وجود داشت و استفاده از سرنگ به سوند در هر دو تکنیک باز یا بسته ارجح بود(05/0< P). تکنیک ساندویچ باز با بسته از نظر آماری تفاوت نداشت هرچند که نفوذ رنگ در روش بسته کمتر بود.
    نتیجه گیری
    طبق نتایج این مطالعه، استفاده از سرنگ برای قرار دادن گلاس آینومر در حفره در ترمیمهای ساندویچ توصیه می شود و امکان دسترسی آسانتر و تطابق بهتر ماده با حفره را فراهم می کند.
    کلید واژگان: ریزنشت, گلاس آینومر, ترمیم Cl II, تکنیک ساندویچ
    Marjaneh Ghavamnasiri *, Hila Hajizadeh, Nasrin Sarabi, Mahyareh Alizadeh
    Background and Aim
    Sandwich technique with glass ionomer (GI) has been recommended to overcome gingival microleakage. The study objectives were to compare open and closed sandwich techniques and evaluate GI injection in sandwich restorations.
    Materials and Methods
    Sixty extracted sound premolar teeth were divided into 4 groups (n=15). A Class II cavity with gingival margin below CEJ was prepared on each tooth. Teeth were restored using glass ionomer (Fuji II LC), adhesive (Single Bond) and resin composite (Z250) as follows: Group 1, Open sandwich, GI injection; Group 2, Open sandwich, placing GI by a probe; Group 3, Closed sandwich, GI injection; Group 4, Closed sandwich technique, placing GI by a probe. Dye penetration was performed by using fushin after thermocycling. Teeth were sectioned then dye penetration was evaluated (0-3 scores) under a stereomicroscope. Statistical analysis was conducted using Kruskal Wallis and Mann-Whitney U tests.
    Results
    The least microleakage was observed in closed sandwich technique with GI injection and the most microleakage was observed in open sandwich using GI by a probe. When comparing the handling techniques, it was shown that using a syringe was significantly better than using a probe (P<0.05). There was no statistical difference between open and closed sandwich techniques although the mean dye penetration happened less in closed technique.
    Conclusion
    According to the results of this study, injection of GI into cavity is recommended because of better access and superior adaptation of GI with cavity walls.
  • نسرین سرابی، محمد جواد مقدس، تینا قبولیان
    مقدمه
    با توجه به افزایش تولید آمالگام در داخل کشور و مقرون به صرفه بودن آن لازم است که از نظر کلینیکی مقایسه ای بین آمالگامهای ایرانی و خارجی صورت گیرد. هدف از این مطالعه یک ساله، ارزیابی معیارهای کلینیکی عود پوسیدگی، تطابق لبه ای، فرم آناتومیک، نمای سطحی و درخشندگی سطحی ترمیم های آمالگام کلاس II بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی- بالینی سیزده نفر شرکت کننده در محدوده سنی 20 تا 35 سال انتخاب گردیدند. سپس برروی دو دندان پرمولر از هر مراجعه کننده حفرات کلاس II ایده آل تهیه شد و توسط دو نوع آمالگام های های کاپراسفریکال Sina و Colten ترمیم شد. سپس طبق سیستم USPHS معیارهای کلینیکی عود پوسیدگی و تطابق لبه ای و فرم آناتومیک و نمای سطحی و درخشندگی سطح در سه دوره زمانی بلافاصله بعد از ترمیم، شش ماه و 12 ماه بعد از ترمیم ارزیابی شد. بعد از بدست آمدن مقادیر فراوانی یافته ها در هر دوره زمانی برای مقایسه دو نوع آمالگام از تست Chi-square استفاده شد (05/0a=).
    یافته ها
    α-Rating تمام معیارها برای هر دو آمالگام بعد از 6 ماه کاهشی را نسبت به حالت اولیه نشان داد و به همین صورت در رابطه با بررسی یک ساله نیز α-Rating کاهش بیشتری را نسبت به مقیاس های 6 ماهه نشان داد. اختلاف قابل ملاحظه آماری از نظر هیچکدام از معیارها در سه دوره زمانی برای دو آمالگام سینا و کولتن مشاهده نشد. بیشترین کاهش a-Rating بعد از یکسال در درخشندگی سطحی و برای آمالگام سینا بود ولی اختلاف معنی دار با کولتن نداشت.
    نتیجه گیری
    بعد از یکسال پوسیدگی به میزان کمی در ناحیه کف جینجیوال حفرات کلاس II ترمیم شده با آمالگام های های کاپراسفریکال مشاهده شد، که از بقیه معیارهای کلینیکی دیگر قابل ملاحظه تر بود.
    کلید واژگان: ارزیابی کلینیکی, آمالگام, های کاپر اسفریکال, حفرات کلاس II
  • نسرین سرابی
    مقدمه و هدف
    عمل جراحی استومی، گاه در جهت بقای بیمار و گاه به منظور بهبود کیفیت زندگی او صورت می گیرد. در هر دو حالت بیمار با فشار روحی عظیمی مواجه می گردد. این مطالعه به منظور تعیین کیفیت زندگی بیماران دارای استومی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش توصیفی - مقطعی، 300 بیمار دارای استومی به روش نمونه گیری آسان از بیمارستانهای آموزشی شهر سنندج انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران دارای استومی (SQLI) پاتریک، آلکسیا و برنارد در 7 بعد نگرانی جنسی، تغذیه، سلامت روانی، جسمی و اجتماعی، تصویر بدنی و درد بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از جدول توزیع فراوانی، محاسبه شاخص های آماری میانگین و انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون وآنالیز واریانس یک طرفه انجام شد.
    یافته ها
    نمره میانگین کیفیت زندگی بیماران دراین مطالعه در حد نسبتا مطلوب) 43/15) بود. کمترین میانگین نمره کیفیت زندگی به ابعاد سلامت جسمی و نگرانی جنسی (67/8 و67/5) و بیشترین نمره میانگین کیفیت زندگی به ابعاد تصویر بدنی و درد (25 و20) اختصاص داشت. ارتباط معنی داری بین کیفیت زندگی با سن (005/0 >p)، تحصیلات (01/0>p)، نوع درمان پس از جراحی (04/0>(p و نوع استومی (01/0>p) وجود داشت.
    نتیجه گیری
    در این پژوهش بین کیفیت زندگی بیماران با سن، تحصیلات، نوع درمان پس از استومی و نوع استومی ارتباط وجود داشت، پرستاران برای ارزیابی کیفیت زندگی باید مشخصات فردی را به صورت منحصر به فرد در نظر بگیرند و نیز با شناسایی گروه های پر خطر از نظر کیفیت زندگی در ابعاد سلامت جسمی و نگرانی جنسی از انزوای این گروه از بیماران در جامعه جلوگیری کنند.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, استومی
    Sarabi N.
    Background and Aim
    Ostomy surgery is done, sometimes for patient survival and sometimes to improve his quality of life. In both cases, patients are faced with great stress. This study was done to assess quality of life in Ostomy patients.
    Material And Methods
    In this cross sectional- descriptive study, 300 patients with ostomy were selected by conveince sampling from Sanandaj teaching hospitals. Data were investigated by using of Standard questionnaire ostomy Patients quality of life index)SQLI) Patrick, Alexia and Bernard in seven dimension: sexual concern, nutrition, mental, physical and social health, body image and pain. Data analysis was performed and frequency distribution tables, calculating mean and standard deviation, pearson correlation and unilateral variance a analysis.
    Results
    In this study the mean score patients’ quality of life was relatively good (15.43). The lowest mean score of quality of life was dedicated in dimensions of sexual concern and physical health (5.67, 8.67) and the highest mean score of quality of life in dimensions of pain and body image (20, 25).There was a Significant correlation between quality of life and age, (p> 0.005), education (p> 0.01), after surgery treatment type (p> 0.04) and ostomy type (p> 0.01).
    Conclusion
    In this study there was a significant relationship between quality of life and some variables such as age, education, after surgery treatment type and ostomy type. According to this results nurses in evaluating quality of life should consider profile as the unique and by identify groups with high risk in physical health and sexual concerns dimensions of quality of life, prevent isolation from in this group of patients in the community.
    Keywords: Quality of life, Ostomy
  • نسرین سرابی، حوریه موسوی*، محمد علوی، احمد مزینانی
    سابقه و هدف

    برای اغلب بیماران، زیبایی نهایی ترمیم مهم است. به همین دلیل به منظور بهبود کیفیت ترمیم ها از لحاظ زیبایی و عملکرد، ترمیم های ترکیبی آمالگام - کامپوزیت معرفی شدند. هدف از این مطالعه مقایسه انواع روش های تقویت دیواره های باکال تضعیف شده در دندان های پرمولر بود.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق آزمایشگاهی از 70 دندان پرمولر سالم و مشابه فک بالای انسان استفاده گردید. نمونه ها به هفت گروه 10تایی تقسیم شدند. در 6 گروه از سه ماده تقویت کننده کامپازیت(A)، کامپوگلاس F (B)، سمان گلاس آینومر (C) به دو روش الف: تقویت در دیواره های باکال و دیستال، ب: تقویت در دیواره های باکال و دیستال و کف پالپال، استفاده شد. در گروه هفتم (D) از ادهزیو Scotchbond M. P. P به عنوان گروه کنترل استفاده شد. سپس نمونه ها به روش معمول با آمالگام ترمیم گردیدند. سرانجام نمونه ها در معرض500 چرخه حرارتی (oC55-oC 5) قرار گرفتند. توسط دستگاه اینسترون با سرعت یک میلی متر در دقیقه و زاویه 45 درجه به نمونه ها نیرو وارد شد. آنالیز آماری ANOVA، آزمون دانکن و chi- square جهت ارزیابی آماری استحکام در برابر شکست، محل و نوع شکست ها به کار رفت.

    یافته ها

    گروه هایی که در آنها تقویت در دیواره های باکال، دیستال و کف پالپال با ماده کامپوزیت انجام شده بود، بیشترین استحکام را دارا بودند. بالاترین میزان نوع شکست ادهزیو در گروه های تقویت شده با کامپوزیت و کنترل بدست آمد. بیشترین نوع شکست کوهزیو و مخلوط به ترتیب در گروه های کامپوگلاس و گلاس آینومر مشاهده گردید.

    نتیجه گیری

    این تحقیق نشان داد که رزین کامپوزیت مناسب ترین ماده جهت تقویت دیواره های ضعیف شده می باشد که زیبایی مطلوبی را نیز به وجود می آورد.

    کلید واژگان: آمالگام, کامپوزیت, ترمیم های ترکیبی
    Dr. Nasrin Sarabi, Corresponding Author: Dr. Hooriyeh Mousavi, Dr. Mohammad Alavi, Dr. Ahmad Mazinani
    Background And Aim

    In order to improve the aesthetics and functional quality of restorations, the combined amalgam-composite restorations have been introduced. The aim of this study was to compare different reinforcement methods, in weakened buccal walls of premolar teeth.

    Materials and Methods

    In this in vitro study, 70 similar and intact premolar teeth were used. The specimens were divided into seven groups of ten. In six groups, the three reinforcing materials composite (A), Compoglass F (B) and glass ionomer (C) with two

    Methods

    I: buccal and distal wall reinforcement. II: buccal, distal and pulpal floor reinforcement was used. In the seventh group (D), the Scotchbond M.P.P adhesive as a control group was applied. Then specimens were restored conventionally with amalgam and submitted to 500 thermal cycles (5°C-55°C). The specimens were loaded through Instron testing machine at a crosshead speed of 1 mm/min with angle of 45 degree. Statistical analyzes of ANOVA, Duncan and chi- square tests were used to analyse fracture strength, location and type of fracture.

    Results

    The highest strength was detected in group with composite reinforcement on buccal and distal walls and pulpal floor. The highest failure mode was adhesion type and observed in composite reinforcement and control group. The highest cohesive and mixed failure mode was respectively observed in Compoglass and glass ionomer groups.

    Conclusion

    This study showed that composite resin was the best material for reinforcement of weakened walls with favourable aesthetic property.

  • حوریه موسوی، نسرین سرابی، فاطمه ملک نژاد، طیبه شایان خواه، رضا شهریاری
    زمینه و هدف
    نوع و روش قراردهی ادهزیو ممکن است در عملکرد بعدی ونیرهای سیمان شده مؤثر باشد. در این مطالعه تاثیر روش کاربرد ادهزیو] انجام (پرکیور PC) یا عدم انجام (نان پرکیور NPC) سخت کردن اولیه ادهزیو[بر ریزنشت و تطابق لبه ای ترمیمهای ونیر کامپوزیتی غیرمستقیم بررسی شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه آزمایشگاهی، سیستم چسبنده توتال اچ Excite/Variolink II(EXV) و سلف اچ Panavia F2.0(PF2) به کار رفت. چهل و هشت سنترال انسیزور انسانی برای ونیر کامپوزیتی برش خوردند. دندانها به دو گروه بیست و چهارتایی تقسیم شدند. برای هر سیمان رزینی در نیمی از گروه های آزمایشی ادهزیو با لامپ هالوژن قبل از قرارگیری سیمان رزینی پرکیور (PC) و نان پرکیور (NPC) شد. بنابراین چهار گروه آزمایشی (PC+EXV،NPC+EXV،PC+PF2،NPC+PF2) به وجود آمد. ونیرهای ساخته شده با کامپوزیت تتریک سرام با عوامل رزینی چسبنده دوگانه سخت شونده سیمان شدند. پس از نگهداری در حرارت 37 درجه به مدت یک روز، دندانها برای بررسی ریزنشت آماده شدند. دو نمونه از هر گروه به طور تصادفی برای مشاهده ریزساختار و بررسی تطابق لبه ای در بزرگنمایی 1050x انتخاب گردیدند. داده ها با آزمون Ordinal regression با Link function از نوع Probit آنالیز شدند.(05/0 = α)
    یافته ها
    بیشترین و کمترین مقادیر ریزنشت به ترتیب در مارجین عاجی گروه های NPC+EXV و PC+EXV مشاهده شد. مارجین عاجی بر خلاف مینایی تفاوت معناداری در میزان ریزنشت گروه های پرکیور و نان پرکیور داشت. (05/0< P) تاثیر پرکیور ادهزیو از نوع سیمان رزینی با اهمیتتر بود. لایه ادهزیو مشخصی در ادهزیوهای نان پرکیور قابل رؤیت نبود.
    نتیجه گیری
    تاثیر پرکیورینگ ادهزیو وابسته به ماده نبود. ادهزیوهای پرکیور بهترین مقاومت را در برابر نفوذ رنگ داشتند، اگرچه ضخامت عامل چسباننده مختصری افزایش یافته بود.
    کلید واژگان: ونیر کامپوزیتی, سیستم چسبنده, سیمان رزینی, روش نوردهی, ریزنشت, تطابق لبه ای
    Horiye Moosavi *, Nasrin Sarabi, Fatemeh Maleknejad, Tayebeh Shayankhah, Reza Shahryaree
    Background and Aim
    The adhesives type and placement application technique may be important in long term stability and function of composite veneers. This study was conducted to evaluate the influence of dentin adhesive application techniques (pre-curing vs. non-curing) on micro leakage and marginal adaptation of indirect composite veneer restorations.
    Materials And Methods
    A total etch bonding system, Excite/Variolink II (EXV), and a self-etching primer system, Panavia F 2.0 (PF2) were used in this in-vitro investigation. Forty-eight human central incisors were prepared for composite veneer restoration. These teeth were then divided into two groups (n=24). Pre-cure adhesive (PC) with light cure technique as well as no pre-cure (NPC) prior to resin cement insertion in half of specimens in each group. By using these methods, we worked with four experimental subgroups (PC+EXV, NPC+EXV, PC+PF2, NPC+PF2). Composite veneers (Tetric Ceram resin) were cemented using a dual-cured resin luting agents. All specimens were then stored in distilled water at 37oC for 24 hours before checking for marginal leakage. By random sampling, two specimens were selected from each group for SEM observations and evaluation of marginal adaptation at 1050 time magnifications. Data was analyzed by ordinal regression and link function of probit type at α ≤0.05.
    Results
    The highest and lowest micro leakage values were observed in dentinal margins of NPC+EXV and PC+EXV subgroups respectively. A significant difference was observed between dentinal and enamel margins on micro leakage values of PC and NPC groups (P<0.05), meaning that, pre-cure adhesive was more effective than resin cements alone. No adhesive layer was observed in non pre-cured adhesive specimens.
    Conclusion
    The effect of pre-curing adhesive was not material specific. The pre-cured adhesives showed the best resistance to dye penetration, although the film thickness of luting agent was slightly increased.
  • نسرین سرابی، مرجانه قوام نصیری، ثمین علوی
    مقدمه
    حساسیت پس از ترمیم با آمالگام به دلایل متفاوتی ایجاد می شود که یکی از آن موارد سیل ناکافی توبولها می باشد که مربوط به لاینر مورد استفاده در زیر آمالگام می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه نشت لبه ای ترمیم های کلاس IIآمالگام با استفاده از یک ماده ضدحساسیت با بیس رزینی و یک سیستم ادهزیو سلف اچ با کوپال وارنیش بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، پنجاه و شش عدد دندان پرمولر انسانی انتخاب شد و به چهار گروه تقسیم گردید. حفرات کلاس IIبه شکل باکس مستقل (Box only)در سطوح مزیال و دیستال تهیه گشت. در دو گروه آزمایشی از ماده ضدحساسیت عاجی (A) Viva Sensو ادهزیو رزین Clear Fil S3 Bond(B)بعنوان لاینر استفاده شد و در گروه سوم از (C) Copaliteاستفاده شد و گروه آخر بدون لاینر بود (D). آمالگام های کاپراسفریکال (Oralloy)توسط کاندنسور دستی در حفرات متراکم گردید و نمونه ها پس از ترموسایکلینگ و استفاده از رنگ و برش دادن جهت بررسی ریزنشت آماده شدند. از یک استرئومیکروسکوپ برای طبقه بندی و مشاهده ریزنشت استفاده شد. از آزمون آماری ناپارامتری کروسکال والیس و من ویتنی برای مقایسه گروه ها استفاده شد (05/0=(a.
    یافته ها
    تست Kruskal Wallisیک اختلاف قابل ملاحظه ای در چهار گروه نشان داد (05/0(P<. Clear Fil S3 Bond ریزنشت کمتری از گروه کنترل نشان داد و ریزنشت در وارنیش کوپال و Clear Fil S3 Bondیکسان بود. ریزنشت کمتری با Viva Sensنسبت به دیگر گروه ها مشاهده شد (05/0(P<.
    نتیجه گیری
    در حفرات کلاس IIترمیم شده با آمالگام های کاپر اسفریکال استفاده از Viva Sensریزنشت را نسبت به Clear Fil S3 Bondو وارنیش Copalبیشتر کاهش می دهد.
    کلید واژگان: آمالگام, ماده ضدحساسیت با بیس رزینی, سیستم ادهزیو سلف اچ
  • نسرین سرابی، فاطمه ولایتی مقدم
    مقدمه
    یکی از درمانهای شایع برای اصلاح بدرنگی و شکل نامناسب دندانهای قدامی، ونیر می باشد. دو نوع طرح تراش اساسی برای ونیرهای کامل وجود دارد: تراش پنجره ای و تراش پوشاننده لبه اینسایزال. هدف از این مطالعه مقایسه اثر دو طرح جدید تراش بر استحکام شکست و گیر لامینیت، با طرح تراش کانونشنال بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی تعداد 54 دندان سانترال و لترال ماگزیلاری و مندیبولار کشیده شدۀ انسان انتخاب شدند.
    نمونه ها به سه گروه اصلی 18 تایی که هر کدام دارای دو زیر گروه 9 تایی بودند، تقسیم شدند: در گروه اول تراش سطح لبیال دندان بدون باکس به روش Incisal lapانجام شد. در گروه دوم تراش سطح لبیال با باکس لبیالی در مزیال و دیستال صورت گرفت. و در گروه سوم تراش سطح لبیال با باکس پروگزیمالی در مزیال و دیستال انجام گردید. در زیرگروه اول هر گروه لامینیت کامپازیتی غیرمستقیم ساخته شد و در زیرگروه دوم لامینیت سرامیکی. بعد از سمان کردن لامینیتها توسط سمان رزینی دوآل کیور Rely X ARC، استحکام شکست آنها توسط دستگاه Zwickو نوع شکست توسط استرئومیکروسکوپ تعیین گردید. سپس جهت آنالیز داده ها از آزمونهای واریانس یک طرفه و دوطرفه، توکی و T-studentاستفاده شد.
    یافته ها
    بین استحکام شکست لامینیتهای ساخته شده از دو مادۀ مختلف در سه نوع طرح تراش، اختلاف آماری معنی دار وجود داشت (016/0P=). در لامینیت های کامپازیت بین استحکام شکست گروه اول و دوم تفاوت معنی داری وجود داشت و بیشترین استحکام شکست مربوط به گروه اول بود (019/0P=). در لامینیت های سرامیکی، بین استحکام شکست سه نوع طرح تراش مختلف، تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت ولی از نظر میانگین بیشترین استحکام شکست مربوط به گروه دوم می باشد (055/0P=). بین نوع شکست و نوع تراش در دو ماده مختلف لامینیت، ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به داده های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که هنگام انجام تراش سطح لبیال دندان به روش Incisal lapبدون باکس، استحکام شکست لامینیتهای کامپازیت بیشتر از لامینیتهای سرامیکی بوده و در صورت انجام تراش سطح لبیال دندان با باکس لبیالی، استحکام شکست لامینیتهای سرامیکی بیشتر از لامینیتهای کامپازیت FRCمی باشد.
    کلید واژگان: استحکام شکست, لامینیت, باکس لبیالی, باکس پروگزیمالی
  • نسرین سرابی، حمیده عامری*، محمد جواد مقدس

    بیان مساله: پلی مریزاسیون کامپازیت های نوری از سطح آغاز می شود و میزان آن از سطح به عمق کاهش می یابد. این اختلاف در سختی، به عواملی چند، مانند تابش و فاصله ی منبع نور از سطح رزین مربوط است.

    هدف

    هدف از این بررسی، مقایسه ی چهار روش گوناگون قرار دادن کامپازیت در حفره و دو روش گوناگون نوردهی بر اندازه ی ریزسختی کامپوزیت در ترمیم کلاس یک دندان های پشتی بود.
    مواد و

    روش

    در این بررسی موازی مداخله گرانه از 40 دندان پره مولر استفاده شد. حفره های کلاس یک به ابعاد 4×4×4 میلی متر در دندان ها فراهم گردید و پس از اچینگ و استفاده از دنتین ادهزیو Excite نمونه ها به چهار گروه 10تایی بخش شدند: گروه 1) روش پر کردن حفره به روش توده ای یکجا، گروه 2) روش لایه لایه ی افقی با نوردهی اکلوزال، گروه 3) روش لایه لایه ی افقی همراه با نوردهی از سه جهت و گروه 4) روش لایه لایه ی مورب با نوردهی از سه جهت. برای ترمیم حفره ها از کامپازیت نوری Z100 استفاده شد. نمونه ها از بخش میانه برش باکولینگوالی داده شد و جهت آزمون ویکرز آماده شد. سختی سنجی در فاصله های 0، 5/1، 5/2 و 5/3 میلی متر انجام شد. یافته ها به وسیله ی آزمون ANOVA و دانکن (Duncan) مقایسه شدند (05/0==).

    یافته ها

    میانگین سختی در گروه های 1 و 2، نسبت به گروه های 3 و 4 اختلافی چشمگیر نشان داد (05/0p<). در همه ی گروه ها بیشترین میزان سختی در لایه ی دوم (زیر سطحی) مشاهده شد (05/0p<) بجز گروه 2، که سختی در همه ی ضخامت ها یکسان بود (05/0p<).

    نتیجه گیری

    برپایه ی نتایج این بررسی برای رسیدن به حداکثر سختی کامپازیت رزین ها در حفره های کلاس یک، قرار دادن کامپازیت ها به روش لایه لایه ی مورب یا افقی، ولی با سه جهت نوردهی باکالی، لینگوالی و اکلوزالی، مناسب ترین راه است.

    Sarabi N., Ameri H., Moghadas Mj

    Statement of problem: The polymerization of light cured composite resins is initiated fromsurface layer and the rate of polymerization reduces from surface to depth. The difference in hardness is in correlation with different factors such as the intensity of unit and the distance between composite and light tip.

    Purpose

    The aim of this study was to compare the effect of four different methods of filling and two light direction on microhardness of class I composite resin restorations.

    Materials And Method

    In this parallel interventional study, 40 intact human premolarteeth were selected. Class I cavities were prepared (4×4×4 mm). After etching and applying Excite as a dentin adhesive, the specimens were divided into four groups (n=10) based on the filling

    Methods

    Group 1)one bulk, group 2)horizontal incremental and occlusal light curing, group 3)horizontal incremental and three directional light curing, Group 4)oblique and three directional light curing. Z100 was used for restoration of cavities. Microhardness of specimens was measured by kicker's microhardness tester in 0, 1.5, 2.5 and 3.5 mm distance from surface. Data were analyzed using ANOVA and Duncan tests (=0.05).

    Results

    The mean value of microhardness in groups 1 and 2 showed significant differencefrom that of groups 3 and 4 (p<0.05). Within each group, the subsurface layer showed the highest value of hardness (P<0.05) except for group 2 that all surfaces showed a similar hardness value (p>0.05).

    Conclusion

    Based on the results of this study, incremental technique (oblique or horizontal) with three dimensional light curing is the most suitable procedure for obtaining a maximum hardness in Class I composite resin restoration.

  • محمد جواد مقدس، نسرین سرابی، حمیده عامری، امیر صالحی
    زمینه و هدف
    سایش از خصوصیات ذاتی کامپوزیت ها می باشد که ممکن است منجر به از دست رفتن ترمیم شود. پرداخت ترمیمهای کامپوزیتی یکی از علل افزایش سایش این ترمیمها به شمار می رود. با استفاده از ایندکس اکلوزلی علاوه بر بازسازی آناتومی سطح اکلوزال با صرف زمان کمتر، می توان از پرداخت سطح اکلوزال اجتناب کرد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ایندکس اکلوزالی بر مقدار سایش ترمیمهای کامپوزیتی بررسی شده و سایش دو کامپوزیت تتریک سرام و ایده آل ماکو با یکدیگر مقایسه می شوند.
    روش بررسی
    در این مطالعه آزمایشگاهی از چهل عدد دندان سالم پرمولراستفاده شد که به چهار گروه تقسیم شدند. برای دو گروه ایندکس اکلوزالی توسط آکریل شفاف تهیه گردید. پس از تهیه حفره Cl I روی تمام نمونه ها، دو گروه با ایندکس و دو گروه بدون ایندکس با کامپوزیت های ذکر شده ترمیم شد، سپس از نمونه ها قالب گیری گردید و کست گچی تهیه شد. پس از بارگذاری در دستگاه دهان مصنوعی و ایجاد سایش توسط دستگاه با مسواک، مجددا کست گچی تهیه شد. مقاطع تهیه شده از دو کست (قبل از سایش و بعد از سایش) توسط پروجکت پروفیلومتر با یکدیگر مقایسه شدند و میزان اختلاف دو سطح تحت بررسی آماری قرار گرفت. آنالیز داده ها توسط آنالیز واریانس دوعاملی و با سطح اطمینان 95% بررسی گردید.
    یافته ها
    بین میزان سایش هشت ماهه ترمیمهای انجام شده با استفاده از دو نوع رزین کامپوزیت ایده آل ماکو و تتریک سرام تفاوت معنی داری وجود نداشت (8/0=P). یافته های این مطالعه مشخص ساخت که استفاده از ایندکس اکلوزال در ترمیم با دو نوع رزین کامپوزیت استفاده شده، تاثیر معنی داری بر میزان سایش داشت. (03/0=P)
    نتیجه گیری
    استفاده از ایندکس اکلوزالی در ترمیمهای کامپوزیت خلفی باعث کاهش سایش این ترمیمها نمی شود.
    کلید واژگان: کامپوزیت - سایش, ایندکس اکلوزالی
    Mohammad Gavad Moghadas, Nasrin Sarabi, Hamideh Ameri *, Amir Salehi
    Background And Aim
    The polishing and finishing procedures may cause topographical changes and introduce subsurface micro-cracks in dental composite restorations. The effect of Occlusal Index on the amount of wear in the posterior composite restorations was evaluated. Likewise, a comparison was made between the wear rates of Tetric Ceram and Ideal Makoo composite resin products.
    Materials And Methods
    A total of 40 premolars were collected and randomly divided into four groups. Occlusal Indices were prepared with a transparent acrylic resin (Duralay). Class I cavities were prepared in all specimens. In two groups, teeth were restored with Occlusal Index. However, the restorations were completed without any Occlusal Index in the other two groups. Wear on the surfaces of these restorations were made by an oral cavity simulator and a tooth-brush machine. The vertical sections of the “pre-wear “and “post-wear “replicas were compared with a Projector Profilometer and the differences between the two sections were analyzed using two way ANOVA test at α=0.5.
    Results
    The results showed that the mean-wear in index groups was higher. The findings did not show any significant difference between the wear rates of the two materials used in this experimental evaluation.
    Conclusion
    The uses of occlusal index dose not decrease the wear of posterior composite restorations.
  • دنیا صدری، نسرین سرابی
    شکافهای دهانی شایعترین نقص های مادرزادی صورتی در انسانها می باشند. علل بروز شکافهای دهانی چند عاملی بوده و عوامل ژنتیک و محیطی در بروز ان موثرند. شیوع شکافهای دهانی در نژادها و کشورهای مختلف متفاوت گزارش شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع شکاف های دهانی در گروهی از نوزادان ایرانی و عوامل مرتبط با این ناهنجاری است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بصورت توصیفی بر روی اطلاعات موجود انجام شد. جامعه مورد بررسی پرونده 147500 نوزاد متولد شده طی سالهای 1374 تا 1382 در بیمارستان های مهدیه و شهید اکبرآبادی تهران بود. پرونده 193 نوزاد مبتلا به انواع شکافهای دهانی و مادران آنها بررسی شد. گروه کنترل شامل 240 نوزاد سالم و مادران آنها بود. متغیرهای مرتبط با نوزاد (جنس، وزن، نارس بودن و وجود انواع ناهنجاری های دیگر) و عوامل مرتبط با مادر (سن حاملگی، ازدواج فامیلی و داروهای مصرفی) بررسی شد و تحت نرم افزار SPSS(10) با آزمون کای – دو آنالیز گردید.
    یافته ها
    از مجموع 147500 نوزاد متولد شده در این مقطع زمانی 193 نوزاد مبتلا به انواع شکافهای دهانی یافت شدند. (3/1مورد در 1000 تولد) 17 نفر از نوزادان مزبور مرده متولد شده بودند. 11/46 درصد نوزادان مبتلا به شکاف کام+ شکاف لب و 01/29 درصد مبتلا به شکاف لب و 87/24 درصد مبتلا به شکاف کام بودند. نسبت جنسیتیM/F=1/27 بود. بروز انواع شکافهای دهانی به طور معنی داری در نوزادان کم وزن (کمتر از 2500 گرم) بیشتر دیده شد. (P<0.001 و OR= 3.2) ازدواج فامیلی والدین عامل پر اهمیت دیگری بود که در بروز شکافهای دهانی نقش داشت. P<0.001) و OR= 2.7). همچنین سن بالای 35 سال مادرو بیماری های زمینه ای او نیز در بروز شکافهای دهانی نوزاد نقش موثری داشت (P=0.04 و OR=2.6 و (OR=2.3 و در50 درصد ازنوزادان مبتلا به شکاف کام سایر ناهنجاری های اسکلتی و ارگانی نیز دیده شد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص شد وقوع شکافهای دهانی در جمعیت مورد مطالعه 3/1 در 1000 تولد است که مشابه با نتایج تحقیقات سایر پژوهشگران در ایران است. بر پایه نتایج این مطالعه وزن نوزاد کمتر از 2500 گرم، ازدواج فامیلی سن بالاو،بیماری های زمینه ای مادر و خانوار پر جمعیت به ترتیب مهمترین عوامل مرتبط با وقوع شکافهای دهانی بودند. بنابراین انجام برنامه های منظم مراقبت از زنان باردار و مشاوره ژنتیک در گروه های پر خطر توصیه می شود.
    کلید واژگان: شکاف لب و کام, عوامل خطرساز, شیوع
  • نسرین سرابی، فروزان رسولی
    مقدمه
    امروزه کاربرد کامپازیت ها در ترمیم های زیبایی همرنگ دندان به طور روزافزونی گسترش یافته و در بهبود خصوصیات فیزیکی این مواد پیشرفت های زیادی حاصل شده، اما متاسفانه بعضی مشکلات کامپازیت ها از جمله انقباض پلیمریزاسیون و بدنبال آن گپ در نواحی مختلف حفره باعث حساسیت دندان پس از درمان و در نتیجه عدم موفقیت ترمیم می گردد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر چهار روش مختلف ترمیم بر گپ پالپال ترمیم های کلاس I کامپازیتی است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مداخله گرانه موازی، تعداد 60 دندان پرمولر انسانی سالم، انتخاب شدند. در تمام نمونه ها، یک حفره کلاس I عمیق ایجاد شد. نمونه ها به 4 گروه 15 تایی تقسیم شدند. در گروه اول: دنتین باندینگ، در گروه دوم: دایکال و دنتین باندینگ، در گروه سوم: دنتین باندینگ و کامپازیت فلو و در گروه چهارم: گلاس آیونومر و دنتین باندینگ بعنوان لاینر استفاده شد. سپس حفرات با کامپازیت نوری Z100(3M) با تکنیک Incremental (لایه لایه) مورب ترمیم وپس از ترموسایکل، برش های باکولینگوالی از دندان ها تهیه شد و در نهایت برای مشخص شدن گپ پالپی،نمونه ها تحت میکروسکوپ الکترونی (100x) بررسی شدند. آنالیز آماری داده ها توسط آنالیز واریانس یک عاملی و تست دانکن انجام شد (0.05=a).
    یافته ها
    1- اختلاف معنی داری بین میانگین مقادیر گپ پالپال در 4 گروه وجود داشت (0.05>P).
    2- بیشترین میانگین میزان گپ مربوط به گروه 1 (گروه دنتین باندینگ) و کمترین میانگین میزان گپ مربوط به گروه 3 (گروه کامپازیت فلو) و پس از آن گروه 2 (گروه دایکال) بود.
    3- گروه های 1و4 با هم اختلاف معنی داری نداشتند. گروه های 2،3، 4 نیز با هم اختلاف معنی داری نداشتند. ولی بین گروه های 1 و3 و همچنین بین گروه های 1 و 2 اختلاف، معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    در حفرات کامپازیتی عمیق، استفاده از کامپازیت فلوزیر کامپازیت به عنوان لاینر توصیه می شود. همچنین، با توجه به نتایج قابل قبول دایکال در این مطالعه، کاربرد آن درحفرات کامپازیتی عمیق پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: کامپازیت, گپ پالپال, روش ترمیم
  • نسرین سرابی، حوریه موسوی
    مقدمه
    به دنبال تقاضای روز افزون افراد جهت داشتن ترمیم های فانکشنال، زیبا و نیز استفاده همزمان از مزایای ترمیم های آمالگام و کامپازیت، ترمیم های ترکیبی آمالگام - کامپازیت معرفی شدند. هدف از این مطالعه مقایسه اثر سه روش آماده سازی سطح آمالگام بر استحکام در برابرشکست بین آمالگام و کامپازیت بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی - آزمایشگاهی، بر روی30 دندان پره مولر مشابه و سالم فک بالای انسان، حفرات کلاس IIمزیو باکال بگونه ای تراشیده شد که ضخامت مینای باکالی باقیمانده در همه نمونه ها 1 میلی متر باشد. نمونه ها به طور تصادفی به سه گروه ده تایی تقسیم و همه حفرات با آمالگام پر شدند. 24 ساعت بعد مینای نازک دیواره مزیوباکال تراشیده و سطح نمایان آمالگام به سه روش آماده سازی مختلف با کامپازیتTetric Ceram پوشش یافت. در گروهA وB پس از اچ با اسید فسفریک به ترتیبScotchbond Multi-Purpose و One Coat Bondبکار رفت. در گروهC پس از سندبلاست و اسیداچینگ از رزین آنفیلد Margin Bond 3M برای اتصال کامپازیت به آمالگام استفاده شد. در نهایت برای اندازه گیری استحکام در برابر شکست، نمونه ها در ماشین اینسترون تحت نیرویی، با زاویه 45 درجه و سرعت کراس هدmm/min 1 قرار گرفتند. محل شکستگی از لحاظ موقعیت آن نسبت بهCEJ و نوع شکستگی (ادهزیو - کوهزیو - ترکیبی) بررسی شد. نتایج با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک عامله و دانکن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    مقادیر میانگین استحکام در برابر شکست سه نوع روش، تفاوت معنا داری داشت(P=0.02). گروه C دارای بالاترین و گروه B دارای کمترین مقدار استحکام در برابر شکست بودند. در هر سه گروه بیشترین نوع شکست از نوع ادهزیو و در بالای CEJ روی داد.
    نتیجه گیری
    بالاترین مقادیر میانگین استحکام در برابر شکست در نمونه هایی که آمالگام سند بلاست شده و سپس از رزین آنفیلد استفاده شد، بدست آمد که با گروه ادهزیو Scotchbond Multi-purpose تفاوت معنادار نداشت، اما با گروهOne Coat Bond تفاوت معناداری داشت.
    کلید واژگان: پوشش آمالگام, استحکام در برابر شکست, سیستم ادهزیو, شن سایی
سامانه نویسندگان
  • دکتر نسرین سرابی
    دکتر نسرین سرابی
    (1396) دکتری پرستاری، دانشگاه تربیت مدرس
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال