نسیم جعفری
-
هدف
هدف این پژوهش، واکاوی پیشران های فرهنگی و اجتماعی خودگردانی مدارس متوسطه اول شهر اهواز به منظور ارائه الگو بود.
مواد و روش هاروش پژوهش از نوع کیفی بود. در بخش کیفی، به تعیین پیشران های خودگردانی مدارس برای ارائه مدل با 18 نفر از خبرگان حوزه خودگردانی مدارس در شهر اهواز با استفاده از رویکرد مصاحبه نیمه ساختار یافته پرداخته شد و نتایج این بخش با روش کدگذاری روش کوربین و اشتراوس (2001) تحلیل و تفسیر گردید که در نهایت به ارائه مدل اولیه پژوهش منجر شد.
یافته هایافته های این پژوهش در بخش کیفی پیشران های خودگردانی مدارس را در پنج پیشران از جمله پیشران های اقتصادی (1-جلب مشارکت خانواده ها، نهادها و سازمان ها، 2-حمایت و بودجه دولت، 3-مدیریت هزینه و درآمد و 4-درآمدزایی مدارس)، پیشران های سیاست گذاری و تصمیم گیری (1-تمرکز زدایی2-تعیین حدود اختیارات و مسئولیت ها 3-بازنگری، اصلاح و تصویب قوانین)، پیشران های امکانات و تجهیزات (1-فضای آموزشی2-تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری)، پیشران های دانش و اطلاعات (1-آموزش مدیران و معلمان و ذی نفعان 2-دانش مدیریت آموزشی 3-دانش خبرگان) و پیشران های فرهنگی و اجتماعی (1-فرهنگ سازی و آگاهی خانواده ها از مسائل آموزشی 2-مسئولیت پذیری عوامل اجرایی 3-استفاده از نهادهای فرهنگی برای آگاهی) شناسایی نمود.
نتیجه گیریفرهنگ سازی و آگاهی خانواده ها از مسائل آموزشی یکی از عناصر اصلی مشارکت والدین در مسائل مدرسه است. مشارکت والدین و ارکان اصلی مدرسه در اداره امور مدرسه موجب نگرش مثبت آن ها نسبت به مدرسه و نقش کادر آموزشی در رشد و تربیت فرزندشان می شود.
کلید واژگان: خودگردانی مدارس, پیشران های فرهنگی و اجتماعی, پیشران, آینده پژوهیPurposeThe purpose of this research was to analyze thecultural and social drivers of self-governance in the firstsecondary schools of Ahvaz city in order to provide a model.
Materials and MethodsThe research method wasqualitative. In the qualitative part, determining the drivers ofschool self-governance to present the model with 18 experts inthe field of school self-governance in the city of Ahvaz usinga semi-structured interview approach, and the results of thispart were analyzed and interpreted with the coding method ofCorbin and Strauss (2001). which finally led to thepresentation of the initial research model.
FindingsThe findings of this research in the qualitative partof the drivers of school self-management in five drivers,including economic drivers (1- attracting the participation offamilies, institutions and organizations, 2- government supportand budget, 3- cost and income management and 4- incomegeneration schools), drivers of policy and decision-making (1-decentralization, 2-determining the limits of authority andresponsibilities, 3-revision, amendment and approval of laws),drivers of facilities and equipment (1-educational space, 2-hardware and software equipment), drivers of knowledge andinformation (1-Training of managers and teachers andbeneficiaries 2-Knowledge of educational management 3-Knowledge of experts) and cultural and social drivers (1-Culturization and awareness of families about educationalissues 2-Responsibility of executive agents 3-Using culturalinstitutions for awareness ) identified.
ConclusionCultivation and awareness of families abouteducational issues is one of the main elements of parents'participation in school issues. The participation of parents andthe main elements of the school in the management of schoolaffairs makes them have a positive attitude towards the schooland the role of the teaching staff in the growth and educationof their children.
Keywords: Self-Management of Schools, Social, Cultural Drivers, Drivers, Future Studies -
مقدمه
سازگاری زناشویی، نقش اساسی در زندگی زوجین دارد. سازگاری زناشویی، بر سلامتی جسمی و روانی زوجین موثر است و توانایی مقابله ی آن ها را با مشکلات و عوامل استرس زا افزایش می دهد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین مدل برخی از پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی بود.
روش هاپژوهش حاضر به روش توصیفی، از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام کارکنان متاهل دانشگاه اصفهان بود که از این تعداد، 172 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان، به پرسش نامه های امید بزرگسالان Snyder، شادی Oxford Argyle و همکاران، سازگاری زوجی Busby و همکاران، سنجش گرایش مذهبی خدایاری فرد و همکاران و مقیاس تاب آوری Davidson و Connor پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شد.
یافته هاالگوی پیشنهادی پژوهش از برازش بسیار خوبی برخوردار بود. نتایج حاکی از اثر مستقیم گرایش های مذهبی، تاب آوری، امید و شادی بر سازگاری زناشویی بود (01/0 > P). همچنین، نتایج نشان دهنده ی اثر غیر مستقیم گرایش های مذهبی، تاب آوری و امید از طریق سازگاری زناشویی بر شادی بود (05/0 > P).
نتیجه گیریسازگاری زناشویی یک عامل حفاظتی برای سلامت جسمی، رفاه و بهزیستی و نشانه ی پیشرفت و موفقیت زوجین است. با این حال، وجود این تاثیرات، بستگی به میزان سازگاری بین زوجین دارد. بنابراین، توجه به متغیرهایی همچون تاب آوری، گرایش های مذهبی و امید برای بهبود سازگاری زناشویی و ایجاد شادی و نشاط در زندگی توصیه می شود.
کلید واژگان: امید, شادی, سازگاریBackgroundMarital adjustment can play a fundamental role in the couples’ life. Marital adjustment affects couple's physical and mental health, and increases their ability to cope with the problems and stress-making factors. Therefore, the objective of the present study was to compile the model of some antecedents and outcomes of marital adjustment.
MethodsThe present descriptive study was of correlational studies with structural equations modeling. The statistical population of the study included all married employees at University of Isfahan, Isfahan, Iran, from whom 172 people were randomly selected and responded to Snyder adults hope questionnaire, Oxford Argyle et al. happiness questionnaire, Busby et al. marital adjustment, Khodayarifard et al. assessment of religious tendency, and the scale of Connor and Davidson’s resilience. Data analysis was performed by structural equation modeling using SPSS and AMOS software.
FindingsSuggested model of the study had a very good goodness of fit. The results showed the direct effect of religious tendencies, resilience, hope, and happiness on marital adjustment (P < 0.01 for all). Moreover, the results showed an indirect effect of religious tendencies, resilience, and hope on happiness through marital adjustment (P < 0.05 for all).
ConclusionMarital adjustment is a protective factor for physical health and well-being, and a sign of a couple's progress and success. However, the existence of these effects depends on the degree of adjustment between the couple. Therefore, it is recommended to pay attention to variables such as resilience, religious tendencies, and hope, to improve marital adjustment and to create happiness and vitality in life.
Keywords: Hope, Happiness, Adjustment -
مقدمهچالش های والد- نوجوان یکی از مهم ترین مشکلات خانواده های امروزی است. با توجه به خلا و شکاف پژوهشی موجود در زمینه بررسی کیفی مشکلات والد- نوجوان در کشور، پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تحلیل چالش های والد- نوجوان صورت گرفت.
روش : این پژوهش به روش کیفی و از نوع تحلیل محتوا بود. داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته فردی، با 17 والد و نوجوان مراجعه کننده به مراکز روانشناسی و مشاوره جمع آوری شد. تحلیل داده ها از طریق روش تحلیل محتوای قراردادی صورت گرفت؛ که پس از پیاده کردن مصاحبه های ضبط شده روی کاغذ و غوطه وری در تحلیل داده ها، کدهای اولیه استخراج شد. جهت تعیین طبقات اصلی، کدهای اولیه در چند مرحله بازبینی، بررسی و طبقه بندی شد.
یافته ها: در تحلیل داده ها 574 کد اولیه به دست آمد. این کدها که در 13 زیر مضمون و 5 مضمون شامل: شکاف نسلی، نارسایی در کیفیت رابطه، ناکارآمدی راهبردهای تربیتی، تضاد دیدگاه نو و سنتی و مشکلات درون فردی و میان فردی استخراج و به عنوان چالش های اصلی والد- نوجوان طبقه بندی شدند.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد؛ که والدین و نوجوانان با چالش های پیچیده ای در روابط فی مابین مواجه هستند. توجه به این چالش ها می تواند خانواده ها را در ایجاد روابط بهتر با نوجوانان یاری کند.IntroductionNowadays, challenges of parent-adolescent relationship is one of the main problems of families. According to the lack and gap of qualitative study of parent-adolescent problems in the existing research in the country, this study aimed to identify and analyze challenges of parent-adolescent relationship.MethodThis qualitative study was performed using content analysis. Data were collected using purposive sampling and individual semi-structured in-depth interviews with 17 parents and adolescents who referred to counselling and psychology centers. Data were analyzed using conventional content analysis. After transcribing recorded interviews and data analysis, initial codes were extracted. To determine the main classes, initial cods were revised, surveyed, and classified in several steps.ResultsAfter data analysis, 574 initial codes were obtained. These codes were categorized into 13 sub-themes and 5 themes including the generation gap, insufficiency in relationship quality, educational strategies dysfunction, modern and traditional perspectives conflict, and intrapersonal and interpersonal problems as the main challenges of parent-adolescent relationship.ConclusionAccording to the results, parents and adolescents face complex challenges in the relationship with each other. Attention to these challenges can help families to create better relationships with adolescents.Keywords: content analysis, Challenge of Parent-adolescent relationship, Qualitative study -
جنبش پیاده مداری، با نگاهی بر تجارب پیاده راه جهان و ایران / تاکید بر اهداف و راهکاره ا
-
موضوع مرمت در طی تاریخ تطور خود به موازات توسعه دانش و تجربه بشری و طی فراز و نشیب ها، به تدریج به حوزه های وسیع تری گسترش یافت. نظریه پردازی ها و شکل گیری تجارب گوناگون مرمت در جای جای جهان از قرن هیجده به بعد و به ویژه در نیمه ی اول قرن گذشته ی میلادی و در عرصه های معماری و شهرسازی، غنا و پشتوانه ی عظیمی را برای این دانش رقم زد. ایجاد نهادهای جهانی، تسهیل روابط بین الملل و شکل گیری توافقنامه های متعدد جهانی در این سده، زمینه ساز گسترش هرچه بیشتر دانش و تجربه ی مرمت، همگرایی، تحولات وسیع و چاره جویی مسائل مشترک در بین جوامع گردید. موضوع چگونگی شکل گیری ساختارهای جدید در محوطه های تاریخی از جمله مسائل مطرح در این اسناد جهانی بوده است. از حدود سه دهه پیش، گله از فراوانی واحدهای مخروبه در بافت های تاریخی و بلاتکلیفی مالکین در «چگونه ساختن» در ادبیات مرمت شهری کشور گزارش شده است. همین مساله در انفعال جامعه ی دانشگاهی، دستگاه های مسئول و مدیریت شهرهای تاریخی در سالهای اخیر به گسترش بسیار در مقیاس «پهنه های فرسوده ی» تاریخی منتهی گردیده است. بیم آن می رود که تاخیر بیشتر به نفی تداوم، هویت تاریخی و جایگزینی «شهرسازی تعویضی» در این عرصه ها بیانجامد. کندوکاو اسناد جهانی شکل گرفته طی قریب هفت دهه در قرن گذشته فرصت و پشتوانه مغتنمی است که این نقطه نظرات استخراج و به کار بسته شوند. «چگونگی و معیارهای طراحی و شکل گیری بناهای میان افزا در محوطه های تاریخی از منظر اسناد بین المللی» سوال تحقیق حاضر است. روش علمی تحقیق بصورت تحلیل محتوا است. تعاریف پایه در زمینه ی نوسازی و بافت های تاریخی در این مقاله به علت جلوگیری از اطاله ی کلام و با فرض دانش پایه ای مخاطب متحصص حذف گردیده است. طی این روش و به منظور تحقق اهداف پژوهش، داده های تحقیق مشتمل بر مواد و مفاد قطعنامه ها، دستورالعمل ها، منشورها و سایر اسناد راهبردی مربوط که در خصوص نوسازی در بافت های تاریخی نظرها و پیشنهادهایی در پی داشته اند، تحلیل گردیده اند. مطالعه ی این پژوهش کتابخانه ای و روش آن یافته اندوزی و با استناد به همین اسناد و توافقنامه های جهانی بوده است. براساس مطالعات اولیه، معاهدات مرتبط گزینش و تحلیل شده اند. در نهایت با تحلیل داده های گردآوری شده، طبقه بندی اسناد مذکور از منظر نفی، پذیرش و یا تشویق ساختارهای جدید در محوطه های تاریخی تدوین و با تحلیل هریک نتیجه گیری و نتایج لازم اتخاذ گردیده است. همچنین عرضه ی وجوه مشترک، توصیه ها و راهکارهای اساسی، و ذکر کاستی های آنان، به انضمام معرفی اسناد واجد راهکارهای اجرایی همساز و همسان با نیازهای جامعه ی ایران از نتایج دیگر این پژوهش است.کلید واژگان: اسناد بین المللی, بافت تاریخی, حفاظت شهری, بناهای میان افزا
-
آشنایی با نحوه حرکت و تغییر مختصات نقاط سطح زمین با زمان، برای انواع کاربردهای ژئودتیک امری بسیار مهم و ضروری است. هدف از این تحقیق مدل سازی وابسته به زمان جابه جایی و تغییر مختصات نقاط سطحی زمین در اثر حرکت صفحه های زمین ساختی در محدوده رشته کوه های البرز و تخمین جابجایی در نقاطی از یک شبکه ژئودزی کلاسیک در البرز است. این مدل سازی بر اساس بردارهای سرعت مشاهدات GPS جمور و همکاران بین سال های 2000 تا 2008، انجام شده است. مدل سازی بر اساس روابط تحلیلی اکادا صورت گرفته است. در این تحقیق با استفاده از بهینه سازی به روش الگوریتم ژنتیک مشخصات گسلی شامل عمق قفل شدگی و نابرجایی ها محاسبه کنیم برداری سرعت بین لرزه ای نقاط به گونه ای مدل سازی شده که با میدان سرعت ناشی از مشاهدات GPS منطقه بهترین انطباق را باهم داشته باشند. کمترین جذر خطای مربعی متوسط (RMSE) مدل سازی حرکات بین لرزه ای برای مدلی که بهترین انطباق را با مشاهدات GPS داشت برابر mm/yr 0/97 محاسبه گردید. پس از مدل سازی جابجایی ناشی از حرکات بین لرزه ای، جابجایی های ناشی از زمین لرزه های بزرگ تر از 5 با استفاده از روابط تحلیلی اکادا مستقیما محاسبه شد و با جمع کردن این دو جابجایی، جابجایی های کلی به دست آمد. با استفاده از این مدل سازی، جابجایی در نقاطی از یک شبکه ژئودزی کلاسیک که 25 سال از تاریخ برداشت آن ها می گذرد تخمین زده شد و تغییراتی حداکثری تقریبی 80 سانتیمتری در برخی نقاط محاسبه گردید که قابل چشم پوشی نیستند.
کلید واژگان: میدان سرعت GPS, روابط تحلیلی اکادا, جذر خطای مربعی متوسط (RMSE), شبکه ژئودزی کلاسیک, مختصات مسطحاتیTo know how coordinates of points on Earth surface are changing by time is very important for geodetic applications. At first step, the paper presents a time dependent model for point displacements caused by plate tectonics in ALBORZ Mountains, then displacements for points of ALBORZ classical geodetic network will be estimated. This estimation is performed for points without continuous GPS observations. Velocity vectors of an independent research based on GPS observations between 2000-2008 are used as constraints of this model. Modeling is based on analytical relations of OKADA. In this research, using a method of inverse genetic algorithm, dislocations and depth fault are computed. Minimum root mean square errors of the model for interseismic displacements is about 0.97 mm/yr. The total displacement of each station is obtained by summation of the vector of the modeled interseismic movement and displacement vector fields for earthquakes with magnitude which are computed directly by OKADA relations. Maximum amount of changes of the coordinate stations of the 25 year old classical geodetic network in ITRF frame approximately is 80 cms which cannot be neglected.Keywords: GPS velocity field, Analytical relation of OKADA, Root mean square error, Classical geodesy network, Surface displacement -
زمینه و هدفنانوذرات اکسید آهن به عنوان عنصر ایجاد کننده ی تضاد در رزونانس مغناطیسی هسته (MRI) و همچنین گرمادرمانی سلول های سرطانی استفاده های گسترده ای دارند. با این وجود، اثرات این نانوذرات روی سلامتی انسان هنوز به طور کامل بررسی نشده است. در این تحقیق اثرات نانوذرات اکسید آهن روی سطح سرمی آنزیم های کبدی، هورمون های تیروئیدی و هورمون محرک تیروئید (TSH) در موش های صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیدر این مطالعه تجربی 28 سر موش صحرایی از نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. گروه های مورد، روزانه به مدت پانزده روز، نانوذرات اکسید آهن را با غلظت های g/kgμ20، g/kgμ50 و g/kgμ150 که در یک میلی لیتر آب مقطر حل شده بود توسط لوله ی گاواژ دریافت کردند. گروه شاهد نیز روزانه یک میلی لیتر آب مقطر دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری ANOVA و تست Tukey تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاغلظت سرمی آنزیم های آلکالاین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینوتراسفراز (ALT) و هورمون تیروکسین (T4) در گروه دریافت کننده ی دوز g/kgμ150 نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری نشان داد (05/0P<). غلظت سرمی آنزیم آسپارتات آمینوتراسفراز (AST) در گروه های دریافت کننده ی دوزهای g/kgμ50 و g/kgμ150 نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری را نشان داد (05/0P<). غلظت سرمی هورمون TSH در گروه های دریافت کننده ی دوزهای g/kgμ50 و g/kgμ150 نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری را نشان داد (05/0P>).نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان می دهد که نانوذرات اکسید آهن در غلظت های بالا (g/kgμ150) اثرات سمی بر فعالیت کبد و تیروئید دارند.
کلید واژگان: آنزیم های کبدی, نانوذرات اکسید آهن, هورمون های تیرئیدی, هورمون محرک تیروئیدBackground And AimsIron oxide nanoparticles have been used as contrast agents in MRI and in thermal therapy for cancer cells. However، their adverse effects on human health have not been fully investigated. In this study the effect of iron oxide nanoparticles on lever enzymes (ALT، AST and ALP)، thyroid hormones (T3 and T4) and TSH in rats were investigated.MethodsIn this experimental study، 28 male Wistar rats were divided into 4 groups. Three intervention groups received iron oxide nanoparticle (in 20µ g/kg، 50µ g/kg and 150µ g/kg doses، dissolved in 1 ml of distilled water) and the control group received 1 ml of distilled water through gavage tube daily for fifteen consecutive days. Data were analyzed using ANOVA and Tukeys tests.ResultsThe serum levels of ALP، ALT and T4 in the group receiving the maximum dose (150µ g/kg) showed a higher increase compared with control group (P<0. 05) Serum AST level in groups receiving the medium (50µ g/kg) and maximum (150µ g/kg) doses showed more increase compared with control group (P<0. 05). Serum TSH level in the groups receiving 50µ g/kg and 150µg/kg doses underwent more decrease compared with control group (P<0. 05).ConclusionThe results of this study show that iron oxide nanoparticles have toxic effects on liver and thyroid gland in mice at high concentrations (150µ g/kg).Keywords: Iron oxide nanoparticles, Liver enzyme, Thyroid hormone, TSH -
زمینه و هدفپژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اعتیاد به اینترنت با افسردگی، اضطراب، فشار روانی و هراس اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخت.روش بررسیاین پژوهش از نوع مقطعی (توصیفی – تحلیلی) است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند. نمونه آماری 71 دانشجو (36 دختر و 35 پسر) بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ و مقیاس افسردگی، اضطراب، فشار روانی آنتونی و همکاران و پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و همکاران می باشد. داده های به دست آمده به روش همبستگی و رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و هر یک از متغیرهای بالینی افسردگی، اضطراب، فشار روانی و هراس اجتماعی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0 p<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن است که بین اعتیاد به اینترنت و مجموعه این متغیرهای بالینی رابطه مثبت (62/0=r) وجود دارد و این متغیرهای بالینی می توانند 39 درصد اعتیاد به اینترنت را پیش بینی کنند (001/0 p<).نتیجه گیرییافته های این پژوهش نشان داد که مجموعه متغیرهای بالینی افسردگی، اضطراب، فشار روانی و هراس اجتماعی می توانند پیش بینی کننده اعتیاد به اینترنت باشند.
کلید واژگان: اعتیاد به اینترنت, افسردگی, اضطراب, فشار روانی, هراس اجتماعیBackground And AimThe purpose of the current study was to investigate the relationship between internet addiction and depression، anxiety، stress and social phobia among students in Isfahan University.Material And MethodThis is a cross-sectional study (descriptive-analytic). The study population was students of Isfahan University، in Iran. 71 students (36 girls and 35 boys) were randomly entered into the study. We used Young''s internet addiction test (IAT)، depression anxiety stress scale (DASS) and social phobia inventory (SPIN). The data were analysed by correlation and regression analysis.ResultsThe results indicated a significant correlation between internet addiction and each clinical variable (depression، anxiety، stress and social phobia (p<0. 001). Also the results of regression analysis revealed a positive correlation between internet addiction and the set of these clinical variables (r=0. 62). These clinical variables can predict 39% of addiction to the internet (p<0. 001).ConclusionThe results of the current study implied that the set of these clinical variables (depression، anxiety، stress and social phobia) can predict internet addiction.Keywords: Internet addiction, Depression, Anxiety, Stress, Social phobia -
مقدمهگاهی به علت ظهور و یا پرتوگیری زیاد، کلیشه های رادیوگرافی تیره می شوند. اگر بتوان تیرگی این تصاویر را کاهش داد نیاز به انجام دوباره رادیوگرافی نخواهد بود. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه روش دیجیتال غیر مستقیم و محلول های روشن کننده در بهبود کیفیت تشخیصی تصاویر رادیوگرافی تیره بود.مواد و روش هادر این بررسی تجربی، 50 رادیوگرافی پری اپیکال به روش نیمساز از نواحی گوناگون دندانی فک بالا و پایین نمونه آزمایشگاهی (فانتوم) با کیفیت تشخیصی مطلوب فراهم شد. سپس، زمان تابش 5/1 برابر شد تا تصویر تیره ایجاد شود. نمونه های تیره به وسیله محلول روشن کننده و روش دیجیتال غیر مستقیم اصلاح شدند. برای نمونه ها توسط سه دستیار آموزش دیده رادیولوژی و به طور جداگانه با استفاده از پرسش نامه نمره هایی از 1 تا 4، بر پایه کیفیت ثبت شد. داده ها گردآوری و به کمک آزمون های Friedman و Wilcoxon بررسی آماری شدند (05/0 = α).یافته هامیان کیفیت تشخیصی تصویرهای تیره و گروه های دیگر اختلافی معنی دار وجود داشت (001/0 > p value). کیفیت تصویرهای تیره روشن شده با محلول روشن کننده و روش دیجیتال غیر مستقیم از گروه شاهد بهتر بود (001/0 > p value). کیفیت تشخیصی تصویرهای روشن شده با محلول بالاتر از تصویرهای روشن شده دیجیتالی بود (001/0 > p value).نتیجه گیریبا توجه به محدودیت های این مطالعه، کاربرد محلول های روشن کننده در بهبود کیفیت تشخیصی کلیشه های تیره بر از روش دیجیتال ارجح می باشد. بررسی های بیشتر توصیه می گردد.
کلید واژگان: رادیوگرافی دندانی, رادیوگرافی دیجیتال, بهبود تصاویرIntroductionOccasionally, due to overexposure or over-development, radiographs become dark. If this darkness can be decreased, there will be no need to repeat the radiographs. The aim of this study was to compare the effects of indirect digital technique and lightening solutions on improvement of diagnostic quality of darkened radiographs.Materials And MethodsIn this experimental study, 50 periapical radiographs were taken from different areas of the maxilla and mandible of a head phantom with standard diagnostic quality using the bisecting technique. Subsequently, the exposure time was increased 1.5 times to produce darkened radiographs. The darkened radiographs were corrected by the use of a lightening solution and an indirect digital technique. Three well-trained post-graduate oral radiology students separately assessed the radiographs and graded the radiographs from 1 to 4 using a questionnaire based on their quality. Data were analyzed using Friedman’s and Wilcoxson’s tests (α = 0.05).ResultsThere were statistically significant differences between diagnostic qualities of darkened radiograph and other groups (p value < 0.001). The qualities of radiographs lightened with lightening solution and indirect digital technique were better than those of the control group (p value < 0.001). The qualities of radiographs lightened with lightening solution were better than those lightened by indirect digital technique (p value < 0.001).ConclusionUnder the limitations of this study in the enhancement of diagnostic quality of dark radiographs, the lightening solution was better than indirect digital technique. Further evaluations are recommended.Keywords: Dental radiography, Digital radiography, Image enhancement -
زمینه و هدف
یکی از عوارض جانبی استفاده از دستگاه ثابت ارتودنسی در درمان ناهنجاری های دندانی یا Camouflage تحلیل ریشه است که در دندان های مختلف دیده می شود. اگر تحلیل در انتهای اپیکالی ریشه باشد قابل ترمیم نیست، لذا بنا به اهمیت این موضوع در درمان های ارتودنسی و پیشگیری از کاهش و تحلیل پیش رونده طول ریشه، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تحلیل ریشه در بیماران درمان شده با دستگاه Slot 018 Standard Edgewise انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه کلیشه های پانورامیک استاندارد قبل و بعد از درمان 63 بیمار نیازمند درمان ثابت ارتودنسی فکین بررسی شدند. 24 دندان از هر بیمار شامل دندان های مولر اول یک سمت تا مولر اول سمت مقابل هر دو فک مورد بررسی قرار گرفتند. درجه تحلیل ریشه به صورت 3 درجه (درجه 0: بدون تحلیل، درجه 1: تحلیل مختصر به همراه ریشه هایی با نوک گرد شده تا تحلیل حداکثر 4/1 طول ریشه، درجه 2: تحلیل متوسط تا شدید در حد بیشتر از 2/1 تا 4/1 طول ریشه) بیان شد. رابطه میزان تحلیل ریشه با جنس توسط تست Mann-Whitney و رابطه میزان تحلیل ریشه با طول درمان توسط ضریب همبستگی اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هااز 1542 دندان بررسی شده، 345 دندان دارای تحلیل درجه 1 بودند و موردی از تحلیل درجه 2 یافت نشد. بیشترین میزان تحلیل ریشه درجه 1 در دندان لترال فک پایین مشاهده شد. میزان تحلیل ریشه چه در جنس مونث و چه در جنس مذکر در فک پایین به طور معنی داری بیشتر از فک بالا بوده است، همچنین میزان تحلیل ریشه دردندان های جنس مذکر به طور معنی داری بیشتر از دندان های جنس مونث بوده است (05/0>P). رابطه معنی داری نیز با طول مدت درمان و همچنین دندان های سمت راست و چپ فکین یافت نشد (05/0P>).
نتیجه گیریباتوجه به یافته های حاصل از این مطالعه، هیچگونه ارتباطی بین طول مدت درمان و سمت فکی با میزان تحلیل ریشه وجود ندارد، اما تحلیل ریشه در فک پایین و در جنس مذکر بیشتر رخ می دهد.
کلید واژگان: درمان ارتودنتیک, رادیوگرافی پانورامیک, تحلیل ریشهBackground And AimsApical root resorption is an adverse side effect of fixed orthodontic treatment which cannot be repaired. The aim of this study was to use panoramic radiographs to compare the root resorption before and after the orthodontic treatment with standard edgewise. 018 appliance.
Materials And MethodsThe before and after treatment panoramic views of sixty-three patients needed fixed orthodontic treatment included 1520 teeth were categorized into 3 Grades (G0: without resorption, G1: mild resorption with blunt roots or ≤ 1/4 of root length, G2: moderate to severe resorption or > 1/4 to 1/2 of root length. Relationship between root resorption and sex and treatment duration was analyzed with Mann-whitney and Spearman's correlation coefficient, respectively.
ResultsThe findings showed that 345 teeth were categorized as Grade 1. Grade 2 of root resorption was not found in this study. The highest amount of root resorption was recorded for the mandibular lateral incisor. In both gender, the root resorption of the mandible was more than that of the maxilla. The males showed significantly higher rate of resorption than the females (P<0.05). Root resorption was not significantly related to the treatment duration and the side of the jaws (P>0.05).
ConclusionThe mandible and male patients showed higher amount of root resorption. In addition, root resorption was not related to the treatment duration and the side of the jaws.
Keywords: Root resorption, Orthodontic treatment, Panoramic radiography -
هدف این پژوهش بررسی نقش پیش بینی کنندگی هوش هیجانی در اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. این پژوهش از نوع همبستگی چندمتغیری است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه اصفهان و نمونه آماری 71 دانشجو (36 دختر و 35 پسر) بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت اند از: پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) و آزمون هوش هیجانی پترایدز فارنهایم (2001). داده های گردآوری شده به روش های آماری توصیفی و استنباطی رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و هوش هیجانی (54/0- = r) رابطه وجود دارد (001/0 P<) و هوش هیجانی 29 درصد اعتیاد به اینترنت را پیش بینی می کند (001/0 P<).کلید واژگان: اعتیاد به اینترنت, هوش هیجانی, پیش بینیThe aim of this research was to investigate the predictive role of emotional intelligence in internet addiction among Isfahan university students. This is a multiple correlation research. The statistical population included students of Isfahan university of Iran. The randomly selected training samples included 71 students (36 girls and 35 boys). Assessment instrument consisted of Internet Addiction Test Young (1998) and Trait Emotional Intelligence Questionnaire Petrides and Furnham (2001). The gathered data was analyzed by descriptive and inferential statistics and regression methods. The results showed that there were correlations (r=-0.54) between internet addiction and emotional intelligence (P<0.001) and emotional intelligence can predict 29% of internet addiction (P<0.001).
-
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.