به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب نیلوفر سادات عبدالهی

  • نیلوفرسادات عبدالهی*
    جذابیت های داستانی را می توان از عوامل محبوبیت شاهنامه فردوسی در میان خاص و عام به شمار آورد. محبوبیت این اثر موجب علاقه هرچه بیشتر به رواج و انگیزه ای برای پیوند دادن آن با هنرها شد. نمونه های فاخر و شاخص پیوند هنر با شاهنامه را می توان در نگاره های نسخه های درباری سراغ گرفت. نگارگران این نسخه ها تنها بر محتوای داستان و روایت فردوسی تکیه نکرده و از مواردی همچون ابیات الحاقی، روایات عامیانه، سنت نگارگری و منابع جانبی تاثیر پذیرفته اند. نمونه ای از این گونه تاثیرپذیری در نگاره های نسخه بایسنقری به چشم می خورد. در این مقاله در جستجوی عامل جانبی بودیم که در این نسخه مصور بیشترین اثر را بر نگاره ها داشته است. فرضیه این بود که این عامل نکته ای وابسته به متن یا تلقی مردم از شاهنامه باشد. به بررسی چهار نگاره مهم این نسخه پرداخته و با تکیه بر عناصر متنی و نشانه های تصویری مرتبط با مکتب هرات، عوامل تاثیرگذار بر ترسیم را معین کرده و دریافتیم که: از بین این موارد، ابیات الحاقی بیشترین تاثیر را بر نگاره های این دستنویس دارد. این ابیات با دارا بودن ارکانی همچون توضیح مفصل تر اوصاف داستانی، امکان ترسیم جذابتر را فراهم می آورند. از سوی دیگر، دسترسی به ابیات الحاقی به دلیل ثبت در دستنویس ها، آسانتر از روایات عامه است. هرچند ترسیم نگاره های شاهنامه بر پایه ابیات الحاقی، بر جذابیت آنها می افزاید، به دلیل عدم یکپارچگی با روایت اصلی سبب ایجاد تناقض هایی در تصاویر و عدم همخوانی با متن شاهنامه می شود.
    کلید واژگان: شاهنامه فردوسی, نگاره ها, نسخه بایسنقری, ابیات الحاقی, مکتب نگارگری هرات, نشانه های تصویری}
    Niloofar Sadat Abdollahi *
    Story attractiveness is one of the popular elements of Ferdowsi 's Shahnameh. The popularity of this work has led to more interest in the publishing and motivation for bonding it with the arts. The fine specimens and the relation between art and Shahnameh can be found in illustrations of court copies. the painters of these manuscripts don't rely only on the content of story and Ferdowsi's narration, and they have been influenced by some instances such as adjoint verses, folklore, tradition of painting and side sources . A sample of this kind of influence was found in the illustrations of the Baysonghor`s version. in this article we are looking for the side factors that have illustrated the illustrated works in this manuscript. The hypothesis was that this factor is a point dependent on the text or people 's perception of Shahnameh. in order to analyze the four important paintings of this manuscript and relying on textual elements and visual signs related to Herat school, we determined the factors influencing the drawing and found that: among these cases, the attached verses have the influence on the illustrations of this manuscript. These verses, having a number of elements, such as a more detailed explanation of the narrative description, provide the possibility of more attractive. However, drawing the illustrations of shahnameh based on the attached verses, adds to their attractiveness, because of lack of integration with the original narration, it creates contradictions with the context of Shahnameh.
    Keywords: ferdowsi 's shahnameh, images, Baysonghor`s version, Attached Verses, Painting School of Herat, visual cues}
  • نیلوفر سادات عبدالهی

    شاهنامه فردوسی در میان ایرانیان به عنوان اثری با محتوای پهلوانی مشهور شده است. این نکته موجب شده تا مفاهیم دیگر همچون مسایل آموزشی و اخلاقی کمتر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. هرچند این مطالب در کنار رخدادهای پهلوانی کمرنگ‌تر جلوه می‌یابند ولی نقش مهمی در ایجاد پیوندهای مفهومی در ابیات دارند. زمانی که چهره‌ای خردمند در داستان حضور دارد، می‌توان شاهد آموزش در دل داستان بود.                                                                    
    از بخش‌هایی که مفاهیم آموزشی و اخلاقی بیشتر در آن جلوه‌گر شده است، مجالس بزرگمهر است. مجلس‌گویی یکی از شیوه‌های پند و اندرز است که عموما در دربار شاهان مورد استفاده بوده و در راس آن فردی دانا با نصایح خود حاضران را بهره‌مند می‌ساخته و این پندها برای بهره‌مندی دیگران ثبت می‌شده است. علاوه بر این در بخش پهلوانی شاهد حضور زال هستیم که به عنوان چهره‌ای فرهیخته دیگران را از نصایح خود بهره‌مند می‌کند.                                   
    در این مقاله به مقایسه مفاهیم و شیوه‌های آموزش در آموزه‌های این دو چهره خردمند در شاهنامه پرداخته‌ایم.   

    کلید واژگان: شاهنامه فردوسی, آموزش, اخلاق, بزرگمهر حکیم, زال}
    Nilofar Sadatabdolahi

    Ferdowsi's Shahnameh has become famous among Iranians as a work with a heroic content. This has led to less attention being paid to other concepts such as educational and ethical issues. Although these concepts appear less alongside heroic events, they play an important role in creating conceptual connections in the verses. When there are wise figures in the story, one can witness the flow of education.
    One of the sections in which educational and moral concepts have become more prominent is Bozorgmehr assemblies. Assembly is one of the methods of admonition that is commonly used in the court of kings and at the head of it was a wise person who benefited the audience with his advice and these advices were recorded for the benefit of others. In addition, in the wrestling section, we see the presence of Zal, who, as a cultured figure, uses his advice.
    In this article, we have compared the concepts and methods of education in the teachings of these two wise persons in Shahnameh.

    Keywords: Ferdowsi Shahnameh, Education, Ethics, Bozorgmehr Hakim, Zal}
  • نیلوفر سادات عبدالهی *

    برای اینکه داستان های کهن ادبی برای مخاطب امروزی جذاب و قابل درک باشند، باید به زبانی ساده و روان نقل گردند. فرآیند نقل این روایات به زبان امروز باید با رعایت اصولی صورت می گیرد که دو محور اصلی دارند: نخست، حفظ ساختار داستان و سبک صاحب اثر، سپس همخوانی با زبان و درک مخاطبان. در همین باره بازنویسی و بازگردان داستان های شاهنامه به نثر، علاوه بر در نظر داشتن سطح مخاطب، به شناختی از سبک و بیان فردوسی نیاز دارد. از سویی به خلاصه و ساده سازی داستان ها باید توجه داشت. هر یک از بازنوشت های شاهنامه، درجاتی از تلخیص و حذف مطالب داستانی یا جلوه های هنری دارند. ولی حذف برخی بخش ها به ساخت اصلی داستان آسیب می زند و هنر فردوسی در سرایش داستان ها را نیز برای مخاطب آشکار نمی کند. برای حفظ این نکات و انتقال هرچه کامل تر داستان به مخاطبان می توان از روش های مختلفی بهره برد. نظر به پیوند سرنویس های شاهنامه با ساختار داستان، پیشنهاد ما در این مقاله بهره گرفتن از نسخه های شاهنامه با محوریت سرنویس های آنهاست. به عنوان مصداقی قابل توجه، به نسخه فلورانس که قدیم ترین نسخه در دسترس از شاهنامه است پرداخته ایم و ضمن نقد برخی مشکلات در بازنویسی این اثر، راهکارهایی برای بازنویسی دقیق تر ارایه داده ایم.

    کلید واژگان: بازنویسی, شاهنامه, سرنویس, نسخه فلورانس, ساختار داستان}

    Ancient literary stories must be told in a simple and fluent language in order to be compelling and comprehensible to today's audience. The process of narrating these tales in contemporary language should be in accordance with the principles that have two main axes: First, maintaining the structure of the story and the style of the author, and second, its conforming to the audience’s language and understanding. In this regard, rewriting and returning the stories of Shahnameh to prose, in addition to paying attention to the level of the audience, also requires knowledge about Ferdowsi's style and expression. On the other hand, attention should be paid to summarizing and simplifying stories. Each of the Shahnameh's rewrites has some degrees of summarizing and omitting story or artistic effects. But the omission of some sections damages the original structure of the story, does not reveal Ferdowsi's art in composing stories for the audience. There are several ways to convey these points and the story to the audience as completely as possible. Considering the linkage of the Shahnameh headers with the structure of the story, our suggestion in this article is to use this manuscripts of the Shahnameh based on their headings. As a notable example, we have used the Florence version, which is the oldest available version of the Shahnameh and while reviewing some of the problems in rewriting this work, we have provided solutions for more accurate rewriting.

    Keywords: rewriting, Shahnameh, header, Florence version, story structure}
  • نیلوفرسادات عبدالهی*

    داستان های متون ادبیات فارسی در صورت اصلی برای بسیاری از مخاطبان امروزی با جزئیات قابل درک نیستند. ازاین روی باید به زبانی ساده تر بازنویسی شوند. بازنویسی با در نظر داشتن سطح مخاطب، او را به خواندن داستان جلب می کند. در بازنوشت داستان های کهن در حد امکان باید جزئیات سبک و زیبایی اثر اصلی حفظ شود. در همین راستا برای بازنویسی و بازگردان داستان های شاهنامه به نثر، علاوه بر توجه به سطح مخاطب، شناخت سبک و شیوه بیان فردوسی ضروری است. لازم است در بازنویسی متون کهن بخش ها و ساختار اصلی داستان ها حفظ شود. نظر به پیوند سرنویس های شاهنامه با ساختار داستان، پیشنهاد ما در این مقاله بهره گرفتن از نسخه هایاین اثر با محوریت سرنویس های آن هاست. در این مقاله به عنوان مصداقی قابل توجه، به نسخه فلورانس پرداخته و ضمن نقد برخی مشکلات در بازنویسی شاهنامه، راهکارهایی برای بازنویسی دقیق تر ارائه شده است.

    کلید واژگان: بازنویسی, شاهنامه, سرنویس, نسخه فلورانس, ساختار داستان}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال