نیما ایلا
-
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر گلوتن ذرت و گندم به صورت جداگانه و توام بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجه های گوشتی صورت گرفت. آزمایش با استفاده از 400 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار در 5 تکرار 20 قطعه ای بصورت مخلوط از هر دو جنس در یک دوره 42 روزه انجام شد. تیمارها شامل:1- شاهد، 2- گلوتن ذرت (5 %)، 3- گلوتن گندم (4 %)، 4- مخلوط گلوتن ذرت (5/2 %) + گلوتن گندم (2 %) بودند. صفات مورد بررسی شامل: خوراک مصرفی، افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی و شاخص تولید بودند. همچنین در پایان دوره از هر واحد آزمایشی یک قطعه جوجه ، کشتار و صفات مربوط به لاشه در آن اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از آزمون مقایسه دانکن نشان داد که تیمار گلوتن گندم بصورت معنی داری عملکرد بهتری از لحاظ خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی و شاخص تولید نسبت به تیمارهای دیگر داشت. ولی در مورد صفت افزایش وزن اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت. همچنین تیمار گلوتن گندم دارای صفات لاشه بهتری از نظر درصدهای لاشه، سینه، ران، و اجزای دستگاه گوارش نسبت به سایر تیمارها بود.کلید واژگان: گلوتن ذرت, گلوتن گندم, صفات عملکردی, صفات لاشه, جوجه گوشتیThis study was performed to evaluate of effect corn and wheat gluten individually and combination on performance and carcass traits broiler chickens. The experiment was performed using 400 broilers Ross 308 with the same initial weight in a completely randomized design with 4 treatments and 5 replications of 20 pieces for mixed sex and in a period of 42 days. The treatments included: 1- Control. 2- Corn gluten (5 %). 3- wheat gluten (4 %). 4- Mixed corn gluten (2/5 %) + wheat gluten (2 %).The measured experimental characteristics were; feed intake, weight gain, feed conversion and production index. At the end of experimental period one bird was selected randomly from each replicate and slaughtered and carcass characteristics were measured. Results from compare means by duncan test showed that wheat gluten treatment significantly better performance in terms of feed intake, feed conversion ratio and production index is compared to other treatments. But in the case of weight gain, there is no significant difference between treatments. Wheat gluten treatment had a better carcass characteristics in terms of percentages of carcass, breast, thighs, wings and parts of the digestive system is compare to other treatments.Keywords: corn gluten, wheat gluten, performance, carcass traits, Ross 308 broiler chickens
-
این پژوهش به منظور بررسی اثر مخلوط پودر آویشن و سیر بر کمیت و کیفیت تولید و برخی فراسنجه های خونی بر روی 128 قطعه مرغ تخمگذار نژاد های لاین سویه W36 در سن 46 هفتگی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار شامل 1- جیره شاهد بدون آویشن و سیر، 2- جیره با 5/0 درصد آویشن و 1 درصد سیر، 3- جیره با 1 درصد آویشن و 1 درصد سیر، 4- جیره با 5/1 درصد آویشن و 1 درصد سیر، در جیره بر پایه ذرت، در چهار تکرار و در هر واحد آزمایشی 8 قطعه در دو قفس طی 12هفته انجام گرفت. بررسی نتایج داده های صفات عملکردی و صفات کیفی نشان داد بین تیمار های آزمایشی اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0≤P). از لحاظ عددی بالاترین میانگین تولید تخم مرغ روزانه (56/53 گرم) و مقدار دان مصرفی روزانه (63/92 گرم) و میانگین وزن تخم مرغ (67/62 گرم) مربوط به گروه آزمایشی 3 می باشد، در حالیکه پایین ترین ضریب تبدیل غذایی (72/1) و بالاترین میانگین درصد تولید (86/85) مربوط به گروه آزمایشی 1 می باشد. در خصوص صفات خونی، تیمار حاوی یک درصد آویشن برای صفت آلبومین برتری بسیار معنی داری را نسبت به سایر تیمارها و شاهد نشان داد (01/0>P). بطور کلی می توان نتیجه گرفت صفات کیفی و عملکردی تخم مرغ تحت تاثیر سطوح مختلف مخلوط پودر سیر و آویشن قرار نگرفتند ولی فراسنجه های خونی (پروتیین تام و آلبومین) بر خلاف اسید اوریک بهبود معنی داری را نشان دادند.
کلید واژگان: آویشن, سیر, عملکرد, فراسنجه های خونی, مرغ تخمگذارThe effect of mixture of Thyme and Garlic powder on laying hen performance and some blood parametersThis study was conducted to evaluate the effect of Thyme and Garlic powder on the quantity and quality of production, and some blood parameters on 128 hens of Hyline breed, Strains of W36 at 46 weeks of age. The experimental design was Completely Randomized Design with four treatments and four replications in 12 weeks and each experimental unit contains 8 laying hens in two cages. Treatments include (1) Blank diet without thyme and garlic, (2) Diet contain of thyme 0.5% with garlic 1%, (3) Diet contain of thyme 1% with garlic 1%, (4) Diet contain of thyme 1.5% with garlic 1%, in diets based on corn and soybean meal. Studying the results of qualitative and performance traits data showed there were not significant differences between treatments (P≥0.05). Numerically the highest daily egg product mean (53.56 g) and the amount of daily feed intake (92.63 g) and egg weight mean (62.67 g) is related to the treatment No.3, while the lowest feed conversion ratio (1.72) and the highest production percentage (85.86) is related to the treatment No.1. The blood characteristics with 1 percentage of mixed thyme and garlic powder was high significant Compared to other treatments and Blank(P>0.01).In general it can be concluded that qualitative and performance traits of egg were not affected by different levels of thyme and garlic powder but unlike Uric acid blood parameters(Total protein and Albumin) showed significant improvements.
Keywords: Thyme, Garlic, performance, Quality, blood parameters, Hen -
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر تغذیه همزمان تریپتوفان و اسید اسکوربیک بر برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی، رفتاری ، زیستی و تولیدی در زنبور عسل ایرانی Apis mellifera L . انجام شد. تیمارهای انتخابی شامل تریپتوفان (12mg/gr)، اسید آسکوربیک (2mg/gr)، مخلوط هر دو و تیمار شاهد در قالب شربت 1:1 (1 کیلو گرم شکر در 1 لیتر آب) که هفته ای یکبار در اختیار زنبورها قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد تغذیه زنبورها با رژیم غذایی حاوی تریپتوفان و اسید آسکوربیک بر میزان مالون دی آلدهید(MDA)، ملاتونین MEL) و سرتونین (SER) تاثیر معنی داری داشته است (P<0.01). بیشترین مقدار MDA ، MEL و SER بترتیب در تیمارهای تریپتوفان pg/ml) 72.0 ± 59.31)، مخلوط تریپتوفان و اسید آسکوربیک (178±5.02 pg/ml) و اسید آسکوربیک (28.31±0.5 pg/ml)مشاهده شد. همچنین کمترین مقادیر MDA ، MEL وSER به ترتیب در تیمارهای اسید آسکوربیک 36 pg/ml).0±59.17)،) (74±3.06 pg/ml و تریپتوفان (15.2±0.31 pg/ml) اندازه گیری شد. تفاوت وزنی زنبورهای تیمار شده بطور معنی داری متفاوت بود (P<0.001). سنگین ترین و سبک ترین زنبورها بترتیب در تیمار مخلوط تریپتوفان و اسید آسکوربیکmg) 26.3 ± 26.111(و شاهدmg) 75.1± 34.90 مشاهده شد. نتایج حاصل از واکنش زنبورها نسبت به گوی چرمی (بعنوان واکنش دفاعی) نشان از عدم تاثیر معنی دار تیمارهای غذایی بر رفتار دفاعی زنبورهای کارگر داشت. رژیم های غذایی بر آرامش زنبورهای درون کلنی (P<0.05) و روی رفتار تهاجمی زنبورها تاثیر معنی داری داشته است (P<0.05) . تیمارهای غذایی بر جمعیت های تخم، لارو ، شفیره و تولید عسل تاثیر قابل توجهی را در مقایسه با شاهد داشته است P<0.001 .
کلید واژگان: مالون دی آلدهید, سرتونین, ملاتونین, تغذیهThis study was considered the effect of bees feeding with mixture of tryptophan and ascorbic acid on some of physiological , behavioral, and productive parameters in Iranian honey bee. The treatments included tryptophan(12 mg/gr) , ascorbic acid (2 mg/gr) combined in 1:1 syrup ( sugar 1 kg per 1 liter of water), and for control treatment only used syrup. Bees were fed once a week.The results showed that feeding bees with syrup contain tryptophan and ascorbic acid had significant effect on malondialdehyde(MDA), melatonin(MEL) and serotonin(SER) levels (P<0.01). The maximum levels of MDA, MEL and SER was observed in worker bees which they fed respectively with tryptophan (31.59± 0.72 pg/ml), combined tryptophan and ascorbic acid (178 ± 5.02 pg/ml) and ascorbic acid treatment (28.31± 5.02 pg/ml). The minimum levels was recorded respectively in ascorbic acid (17.59± 0.35 pg/ml), (74±3.06 pg/ml) and tryptophan(15.2±0.31 pg/ml) treatments. The weight of treated bees was affected statistically (P<0.001). The maximum weight was related to feeding bees with combine tryptophan and ascorbic acid syrup (111.26 ± 3.26 mg) and the minimum was in control group (90.34 ± 1.75 mg). The reaction of bees to the leather ball showed that dietary treatments had no effect on defensive behavior of worker bees. The defined diets had a significant effect on the peace of bees within the colony (P<0.05) and also on the offensive behavior of the bees (P<0.05). All treatments had significant effects on fecundity, larvae and pupae density and honey production in comparison with control (P<0.001).
Keywords: Malondialdehyde, melatonin, serotonin, Nutrition -
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر اسید آسکوربیک و هیدرو کسی آنالوگ متیونین بر عملکرد و بافت شناسی کبد جوجه های گوشتی تحت شرایط تنش گرمایی انجام شد. جهت انجام ازمایش از 400 قطعه جوجه نر یکروزه سویه تجاری راس 308 در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار (هر تکرار حاوی 20 قطعه جوجه) استفاده شد. تیمار های آزمایشی عبارت بودند از: 1) جیره پایه بر اساس ذرت-سویا (شاهد)، 2) جیره پایه به همراه 2/0 درصد ویتامین C، 3) جیره پایه به همراه 46/0، 36/0 و 32/0 درصد متیونین هیدروکسی آنالوگ به ترتیب در دوره اغازین، رشد و پایانی و 4) جیره پایه به همراه مخلوط 2/0 درصد ویتامین C و 46/0، 36/0 و 32/0 درصد متیونین هیدروکسی آنالوگ به ترتیب در دوره اغازین، رشد و پایانی. در دوره رشد خوراک مصرفی در تیمار حاوی متیونین هیدروکسی آنالوگ افزایش معنی داری با شاهد داشت (05/0 > p). در دوره پایانی ضریب تبدیل خوراک در تیمارهایی که از مخلوط ویتامین C و متیونین هیدروکسی آنالوگ استفاده کرده بودند بهبود معنی داری با شاهد داشتند (05/0 >p). قطر هپاتوسیت و قطر هسته هپاتوسیت در جوجه هایی که از ویتامین C و مخلوط ویتامین C و متیونین هیدروکسی آنالوگ استفاده کرده بودند کاهش معنی داری با شاهد داشتند (05/0>P). نتایج این آزمایش نشان داد که بکار بردن مخلوط ویتامین C و متیونین هیدروکسی آنالوگ نسبت به استفاده جداگانه از آن ها در جیره غذایی می تواند بر کاهش آثار منفی تنش حرارتی موثر باشد.کلید واژگان: عملکرد, ویتامین C, تنش گرمایی, متیونین هیدروکسی آنالوگ, جوجه گوشتیThe present study was aimed at investigating the effect of ascorbic acid and methionine hydroxy analogue (MHA) on performance and liver histology of broilers under heat stress conditions. To perform the experiment, 400 one-day-old male chickens of commercial Ross 308 strain were used in a completely randomized design with four treatments and five iterations (each iteration contained 20 chickens). The experimental treatments included: 1) base diet based on maize-soybean (the control), 2) base diet with 0.2% vitamin C, 3) base diet with 0.46, 0.36, and 0.32% MHA, in the starter, grower, and finisher periods, respectively, and 4) base diet with a mixture of 0.2% vitamin C and 0.46, 0.36, and 0.32% of MHA in the starter, grower, and finisher periods, respectively. During the growth period, feed consumption in the treatment containing MHA had a significant increase compared to the control group (P <0.05). In the final period, feed conversion ratio in treatments using a mixture of vitamin C and MHA had a significant improvement compared to the control group (P <0.05). Hepatocyte diameter and hepatocyte nucleus diameter were significantly reduced in chickens receiving vitamin C and a mixture of vitamin C and MHA compared to the control group (P <0.05). The results of this experiment revealed that the use of a mixture of vitamin C and MHA compared to their separate use in the diet could be effective in reducing the negative effects of heat stress.Keywords: liver, Ascorbic acid, heat stress, Methionine Hydroxy Analogue, broiler chicken
-
تحقیق حاضر به منظور اثر عوامل تنش زا بر میش ها در طول آبستنی و خصوصیات فیزیکی بره های تازه متولد شده مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام آزمایش 144 عدد میش نژاد زندی که جنین دوقلو داشتند، به 6 تیمار و 6 تکرار (هر تکرار حاوی 4 میش) که در اواسط آبستنی بودند تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار 1. شاهد، 2. تزریق کورتیزول در 10 بار، 3. جداسازی در 2 موقع (2 بار جداسازی)، 4. جداسازی در 10 موقع (10 بار جداسازی)، 5. پشم چینی شبیه سازی شده در 10 موقع و 6. پشم چینی در اواسط آبستنی، بودند. نتایج نشان داد که میش های تیمار پشم چینی در طی شیردهی نسبت به میش های گروه 2 بار جداسازی، 10 بار جداسازی و پشم چینی شبیه سازی شده افزایش وزن معنی داری داشتند (P<0/05). میش های پشم چینی شده شرایط بدنی بزرگ تری در مقایسه با میش های گروه پشم چینی شبیه سازی شده و کورتیزول داشتند (P<0/05). بره های متولدشده در گروه شاهد و پشم چینی شده طول بدن بلندتری در مقایسه با بره های باقی گروه ها داشتند (P<0/05). مقدار کورتیزول در میش هایی که کورتیزول دریافت کرده بودند و هم چنین پشم چینی شده بودند، افزایش معنی داری با شاهد داشتند (P<0/05). بره های به دنیا آمده از میش های که پشم چینی شده بودند وزن زنده بالاتری داشتند (P<0/05). به طور کل نتایج نشان داد که اگرچه تنش ها در طول ابستنی موجب افزایش غلظت گلوکوکورتیکوییدها می گردد اما مقدار غلظت آن ها با پشم چینی در دوران آبستنی به گونه ای بود که سبب کاهش خصوصیات وزنی میش ها و بره ها نگردید.کلید واژگان: میش زندی, بره, کورتیزول, وزن زنده, خصوصیات فیزیکیThe present study was conducted to investigate the effect of stressors on ewes during pregnancy and the physical characteristics of newborn lambs. To perform the experiment, 144 Zandi ewes with twin embryos were divided into 6 treatments and 6 replications (each replication containing 4 ewes) that were mid-pregnant. Experimental treatments include 1. Control, 2. Injection of cortisol in 10 times, 3. Isolation in 2 times (2 times isolation), 4. Isolation in 10 times (10 times isolation), 5. Simulated wool cut in 10 times and 6. Wool cut in mid-pregnancy. The results showed that the ewes treated with cut wool during lactation had a significant increase in weight compared to the ewes of the group 2 times isolated, 10 times isolated and the simulated cut wool (P <0.05). Sheared wool ewes had greater body condition compared to ewes in the simulated wool cut and cortisol group (P <0.05). Lambs born in the control and wool cut groups had longer body length compared to the lambs in the other groups (P <0.05). The amount of cortisol in ewes that received cortisol and also, wool was cut, there was a significant increase with the control (P <0.05). Lambs born from ewes that had their wool cut had a higher live weight (P <0.05). In general, the results showed that although stresses during pregnancy increase the concentration of glucocorticoids, but their concentration by wool cutting during pregnancy was such that it did not reduce the weight characteristics of ewes and lambsKeywords: Zandi Ewes, Lambs, cortisol, Live weight, Physical characteristics
-
این پژوهش به منظور تعیین سطح بهینه انرژی قابل متابولیسم جیره های غذایی بر عملکرد جوجه های گوشتی تجاری انجام شد. براین اساس در قالب طرح کاملا تصادفی، آزمایشی به مدت 42 روز روی420 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 یک روزه که آن هم به طور تصادفی به 20 قفس شامل 5 تیمار و 4 تکرار اختصاص داده شدند و هر تکرار دارای یک فقس زمینی21 قطعه جوجه ای بود. تیمارهای آزمایشی شامل جیره های غذایی با 5 سطح انرژی قابل متابولیسم 2900، 2950، 3000، 3050 و 3100 کیلوکالری در کیلوگرم بودند. درطول آزمایش صفات عملکرد به صورت دوره ای اندازه گیری شدند، براساس مقایسه میانگین دانکن افزایش وزن، در میانگین افزایش وزن تیمارها در دوره آغازین، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. اما برتری معنی داری در افزایش وزن سطح 3100 (کیلوکالری در کیلوگرم) نسبت به سایر تیمارها در دوره های رشد و پایانی مشاهده شد. هرچند اختلاف معنی داری بین میانگین مصرف دان بین تیمار ها در هیج یک از دوره ها دیده نشد اما آنالیز واریانس ضریب تبدیل غذایی نشان داد که در کلیه مقاطع سنی، تیمار 3100 نسبت به سایر تیمار ها به طور معنی داری کمترین میزان را داشته است (p <0.05). همچنین نتایج مربوط به صفات لاشه نشان داد که در جوجه هایی که با جیره حاوی سطح انرژی 3100 کیلوکالری تغذیه شدند بازده سینه نسبت به سایر تیمار ها بیشتر بود .
کلید واژگان: انرژی قابل متابولیسم, جوجه گوشتی, عملکردIn order to determine the most economic energy level of broiler diets, an experiment was conducted for 42 days using ROSS 308 broiler chicks. In a completely randomized design arrangement, 400 one-day old broiler chicks were randomly distributed to 5 treatments and 4 replications. Each replication (one pen) contained 21 birds. Treatments were diets with 5 different metabolizable energy including 2900, 2950, 3000, 3050 and 3100 Kcal/Kg. The performance traits were measured periodically and at the end of the experiment. Duncan’s mean comparison test showed that there was no significant difference between treatments in terms of weight gain during the starter period, but chicks fed by diets with 3100 Kcal/Kg showed significantly more weight gain than the other treatments in the growing (11- 24 d) and finishing periods (p < 0.05). Despite the feed consumption which were no significant difference between treatments in all of periods in the experiment, the feed conversion ratio of birds fed diets with 3100 Kcal/Kg was significantly less compared with the other treatments (p < 0.05). Results of carcass traits showed birds fed diets with 3100 Kcal/Kg had more breast efficiency than the other treatments.
Keywords: metabolizable energy, Broiler, performance -
این پژوهش در دو آزمایش ارزیابی صفات کیفی و برخی فراسنجه های خونی روی 128 قطعه مرغ تخمگذار در سن 46 هفتگی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی متعادل با چهار تیمار و در چهار تکرار و در هر واحد آزمایشی 8 قطعه طی 12هفته انجام گرفت شامل 1- جیره شاهد بدون آویشن و سیر، 2- جیره با 5/0 درصد آویشن و 1 درصد سیر، 3- جیره با 1 درصد آویشن و 1 درصد سیر، 4- جیره با 5/1 درصد آویشن و 1 درصد سیر ، در جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا و در هر واحد آزمایشی تعداد 8 قطعه مرغ وجود داشت. پارامترهای مورد ارزیابی شامل صفات کیفی (وزن تخم مرغ ، ارتفاع سفیده غلیظ، درصد پوسته و ارتفاع زرده) و صفات خونی شامل مالون دی آلدیید، سوپر اکسید دیسموتاز، لیپو پروتیین سبک ، لیپو پروتیین خیلی سبک و و لبپو پروتیین سنگین بودند. بررسی نتایج برای صفات کیفی نشان داد که بین تیمارها از نظر ارتفاع سفیده و زرده اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0>p) و این برتری تیمارهای آزمایشی نسبت به شاهد از هفته دهم آزمایش بیشتر شده است. در خصوص صفات خونی تیمار حاوی یک درصد آویشن برای صفات آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز، HDL برتری بسیار معنی دارینسبت به سایر تیمارها و شاهد نشان داد (01/0>p)، میزان مالون دی آلدیید (شاخص اکسیداسون خون) در تیمارهای آزمایشی بطور معنی داری کاهش یافته و کمترین مقدار را در تیمار حاوی 1 درصد آویشن نشان داد (01/0>p).
کلید واژگان: آویشن, سیر, صفات کیفی, پارامتر های خونی, مرغ تخمگذارThis study was conducted to evaluate the quantity of egg, and some blood parameters on 128 laying hens at 46 weeks of age in a completely randomized design with four treatments and four replications in 12 weeks and each experimental unit contains 8 laying hens. Treatments include (1) Control diet without thyme and garlic, (2) Diet contain of thyme 0.5 percent with garlic 1 percent, (3) Diet contain of thyme 1% with garlic 1%, (4) Diet contain of thyme 1.5 percent with garlic 1 percent, in diets based on corn and soybean meal. Evaluated parameters include qualitative traits (egg weight, dense albumen height, shell percentage, and yolk height) and some blood parameters. Results of qualitative treatments showed that there experimental treatments showed significantly better albumen and yolk height than control group (P>0.05).Regarding the blood parameters of the treatments including 1 percent thyme for SOD, HDL there were significantly differences between treatments (P>0.01). There was a significant decrease in MDA between experimental treatments and it showed the lowest amount in the treatments including 1 percent of thyme (P>0.01). Results for egg quality showed there were significantly more albumen and yolk's height of experimental groups versus control group (P > 0.05) Treatment containing the highest rate of thyme (1.5 percent) per 1 percent garlic had the lowest HDL and had significant superiority compared to other treatments (P>0.05)
Keywords: Thyme, Garlic, Quality, blood parameters, Hen -
آزمایش حاضر به منظور ارزیابی اثر تغذیه میش ها با دو سطح تغذیه ای متفاوت در طول اواسط و اواخر آبستنی بر عملکرد و رفتار میش ها و بره ها در طول 24 ساعت پس از تولد انجام شد. جهت انجام ازمایش 112 راس میش نژاد زندی تک قلوزا که آبستن بودند در 4 تیمار و 4 تکرار (هر تکرار حای 7 راس) به طور تصادفی در 2 سطح تغذیه ای در اواسط و اواخر آبستنی تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- تغذیه با علوفه 4 سانتی متر در اواسط آبستنی و تغذیه با علوفه 4 سانتی متر در اواخر آبستی (4-4)، 2- تغذیه با علوفه 4 سانتی متر در اواسط آبستنی و تغذیه با علوفه 2 سانتی متر در اواخر آبستی (2-4)، 3- تغذیه با علوفه 2 سانتی متر در اواسط آبستنی و تغذیه با علوفه 4 سانتی متر در اواخر آبستی (4-2)، 4- تغذیه با علوفه 2 سانتی متر در اواسط آبستنی و تغذیه با علوفه 2 سانتی متر در اواخر آبستنی (2-2)، بودند. برطبق نتایج وزن میش ها و وزن تولد بره های آن ها که در اواسط و اواخر آبستنی از علوفه 4 سانتی متری استفاده کرده بودند، افزایش معنی داری نسبت به سایر گروه ها داشتند (0/05>p). بره های متولد شده از میش های گروه 4-4 کم تر به سمت مادر خود برای ایجاد ارتباط حرکت کردند (0/05>p). به طورکلی نتایج آزمایش حاضر نشان داد تغذیه میش های آبسنن در اواخر ابستنی با علوفه چهار سانتی متر می تواند عملکرد بهتری بر میش ها و بره های متولد شده داشته باشد.کلید واژگان: عملکرد, تغذیه, میش زندی, رفتار مادری, برهThe present experiment was performed to evaluate the effect of feeding ewes with two different feeding levels during mid- and late pregnancy on the performance and behavior of ewes and lambs during 24 hours after birth.In order to test 112 ewes of Zandi singleton breed that were pregnant, they were randomly divided into 4 feeding levels in mid and late pregnancy in 4 treatments and 4 replications (7 repetitions per head).Experimental treatments include: 1- Feeding with 4 cm forage in mid-pregnancy and feeding with 4 cm forage in late pregnancy (4-4), 2- Feeding with 4 cm forage in mid-pregnancy and feeding with 2 cm forage in Late pregnancy (4-2), 3- Forage feeding 2 cm in mid-pregnancy and forage feeding 4 cm in late pregnancy (2-4), 4- Forage feeding 2 cm in mid-pregnancy and forage feeding Were 2 cm in late pregnancy (2-2).According to the results, the weight of ewes and the birth weight of their lambs that used 4 cm forage in mid and late pregnancy had a significant increase compared to other groups (p < 0.05).Lambs born from 4-4 group ewes moved less towards their mother to communicate (p < 0.05).In general, the results of the present experiment showed that feeding ewes in late gestation with four cm of forage could have better performance on ewes and lambs born.Keywords: performance, nutrition, Zandi Ewes, MBS, lamb
-
An experiment to investigate the effect of vitamin C and E on broiler performance under heat stress in age from 1 day to 41 days of life was gay. Chicks transferred in 4floors cages randomly and were kept in heat stress condition (temperature 32 ° C) for starter, growth and final periods. For this purpose, three types of dietary recommendations based on the needs of the directories in the Ross 308 strain was prepared in 2013. The basal diets with added vitamin C and E, 4 dietary treatments include:1. The basal diet, 2. Basal diet + 0.25 Vitamin E, 3. Basal diet + 0.2% Vitamin C and 4. Basal diet + 0.25% Vitamin E + 0.2% of vitamin C Was obtained. The experiment consisted of 4 treatments and 4 replicates per treatment that generally of 16 cages and each cage of 5 chicks and a total of 80 male chicks were used. Testing was conducted in a completely randomized design. During the day the birds were exposed for 7 hours under heat stress. Traits measured in this experiment included the average feed intake, average weight gain, average feed conversion rate for each period and the period.At 41 days of each experimental unit 2 broilers slaughtered and carcass and its components (including thighs, chest, skull, wings, abdominal fat, heart, gizzard and liver) were examined and also at the age of 32 days per kilogram of body weight in 1 ml SRBC injection and after a week was titrated. The results showed that the differences in feed intake between treatments during the starter, grower, finisher was not statistically significant, but the entire period was significant. In the initial period the mean weight gain was significantly different among treatments, but at other stages of the period was not significant. In regard to the FCR was significant difference between treatments in the initial period, But not significant in the other stages of the period, Effect of different treatments on the mean percentage of carcass and its components such as chest showed no significant difference. In addition, in SRBC titration experiments were observed no significant differences among treatments, But in the experiments of antioxidant enzymes were significant differences between treatments. Based on the results obtained from the use of vitamin E and C in the diet of broilers under heat stress are appropriate and recommended at the level of 0.25 (vitamin E) and 0.2 (vitamin C) percent.Keywords: vitamin C, vitamin E, heat stress, broiler performance
-
هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثرات اسانس آویشن بر عملکرد، خصوصیات لاشه، متابولیت های سرم و پاسخ ایمنی در جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی می باشد. تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه سویه راس- 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به 4 تیمار با پنج تکرار، هر تکرار مشتمل بر 20 پرنده تخصیص یافتند. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از جیره شاهد (بدون افزودنی) و جیره های حاوی 1/0، 15/0 و 2/0 درصد اسانس آویشن. نتایج نشان دادند که مکمل کردن جیره با اسانس آویشن تاثیرمعنی داری بر متوسط وزن بدن، افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل غذایی و خصوصیات لاشه نداشت (05/0P>). افزودن اسانس آویشن به جیره جوجه های گوشتی روی متابولیت های سرم (گلوکز، تری گلیسرید، آلبومین و پروتئین و VLDL) اثر معنی داری نداشت (05/0P>) ، ولی سطح کلسترول و LDL را به طور معنی داری کاهش و سطح HDL را بطور معنی داری افزایش داده بود (05/0P<). مکمل کردن جیره با اسانس آویشن پاسخ آنتی بادی را در برابر بیماری نیوکاسل وگلبول های قرمز گوسفند (SRBC) در سرم جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی به طور معنی داری افزایش داده بود (05/0P<) ، اگرچه روی سطح ایمینوگلوبین G تاثیر معنی داری نداشت (05/0P>). این نتایج پیشنهاد می کنند که مکمل نمودن جیره با اسانس آویشن باعث روند رو به افزایش نرخ رشد، تقویت سیستم ایمنی، کاهش سطح کلسترول و LDL در سرم گردیده و می تواند به عنوان محرک رشد و تقویت کننده پاسخ ایمنی در جیره جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی در نظر گرفته شود.کلید واژگان: آویشن, عملکرد, پاسخ ایمنی, جوجه گوشتیThis study was conducted in order to evaluate the effect of Thyme (Thymus vulgaris L.) essential oils on performance, carcass characteristics, serum metabolites and immune response in broiler chickens under heat stress. A total of 400 male broilers (Ross-308) were divided into 4 treatments with 5 replications of 20 birds per each. Experimental treatments were as follow: Control diet without additive and diets containing 0.1, 0.15 and 0.2 % of thyme essential oil. The results showed that supplementation of diet with thyme essential oils had not significant effect on average body weight daily weight gain, daily feed intake, feed conversion ratio, carcass characteristics (P>0.05). Addition of thyme eesential oil to broilers diet not influenced (p>0.05) serum metabolites (gluose, albumin, protein, triglyceride and VLDL), However significantly decreased (P<0.05) serum cholesterol and LDL concentration and significantly increased (P<0.05) HDL concentration. Supplementation of diet with thyme essential oils significantly increased (P<0.05) antibody response versus ND disease and sheep red blood cell (SRBC) in broiler chicks under heat stress. These results suggested that supplementation of diet with thyme essential oil tended to increase growth rate, immune system reinforcement, decreased serum LDL and cholesterol, and these could be consider as a growth promoter immune response amplifier in broilers diet under heat stress.Keywords: Thyme, Performance, immune response, Broiler chicken
-
آزمایشی به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف متیونین جیره بر عملکرد و فراسنجه های خونی و صفات تولید مثلی بلدرچین ژاپنی تخمگذار به مدت 9 هفته (16-8 هفتگی) انجام شد. در این آزمایش از 140 پرنده ماده هم سن (56 روزه) در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 7 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. جیره های آزمایشی به ترتیب حاوی سطوح 35/0، 40/0، 45/0، 50/0 و 55/0 درصد جیره متیونین بودند. نتایج آزمایش نشان داد که در دوره اول تولید (12-8 هفتگی)، دوره دوم تولید (16-13 هفتگی) و کل دوره (16-8 هفتگی) سطوح مختلف متیونین جیره اثر معنی داری بر درصد تولید و توده تخم تولیدی بلدرچین (گرم/پرنده/روز) داشتند (05/0>P) بطوری که بالاترین درصد تولید و وزن توده تخم در دوره های مختلف تولید به ترتیب مربوط به پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 45/ 0 و50/0 درصد متیونین بود. مقایسه تیمارهای آزمایشی نشان داد که با افزایش سطح متیونین جیره میزان آلبومین سرم و اسید اوریک خون بلدرچین های ژاپنی بترتیب کاهش و افزایش یافت. نتایج این آزمایش نشان داد بهترین عملکرد تولیدی و تولیدمثلی(وزن تخم ، تولید تخم) بلدرچین ژاپنی تخمگذار در دوره اول تولید (12-8 هفتگی)، دوره دوم تولید (16-13 هفتگی) و کل دوره (16-8 هفتگی)، بترتیب با تغذیه جیره های حاوی 45/0، 50/0 و 55/0 درصد متیونین جیره حاصل می شود بنابراین مقادیر مذکور را می توان به عنوان مقادیر احتیاجات متیونین بلدرچین در دوره تخمگذاری درنظر گرفت.کلید واژگان: بلدرچین ژاپنی تخمگذار, عملکرد, فراسنجه های خونی, صفات تولید مثلیAn experiment was carried out to evaluate the effect of different levels of dietary methionine on performance, blood parameters and reproductive traits of laying Japanese quail for 9 weeks(8-16 week of age). A total of 140 female Japanese quails were distributed in completely randomized experimental design with five treatments (56 days of age) with 4 replicates(7 birds in each replicate). Treatments including: 0.35, 0.40, 0.45, 0.50 and 0.55 % of methionine concentration in the diet. The results of study demonstrated that in first period (8-12 week), second period(13-16 week) and the whole period(8-16 week), methionine levels had a significant effect(P>0/05 (on egg production and egg mass(gr/bird/day) which the highest egg production and egg mass were related to birds fed on diets containing 0.45%, 0.50 % methionine, respectively. The comparison of treatments demonstrated that with increasing the methionine concentration, albumin and uric acid level were decreasing. The results of this study shows that the highest production performance and reproduction indicators in the first period (8-12 week), second period (13-16 week) are related to 0.45%, 0.50 and 0.55 % of methionine in diets and therefore these levels can be considered as requirements of layer Japanese quail in laying phase.Keywords: Japanese quail, Performance, blood parameter, reproduction traits
-
این پژوهش جهت ارزیابی اثرات رنگدانه های استخراج شده از فلفل قرمز در مقایسه با رنگدانه مصنوعی بر عملکرد و کیفیت تخم مرغ مرغان تخم گذار انجام شد. تعداد 64 قطعه مرغ تخم گذار تجاری سویه های- لاین 36-Wدر سن 75 هفتگی به صورت تصادفی به چهار گروه (جیره) آزمایشی شامل: 1- (جیره شاهد بدون افزودن رنگدانه طبیعی یا مصنوعی)، 2- (جیره شاهد+ افزودن 25 قسمت در میلیون رنگدانه مصنوعی کانتازانتین قرمز)،3- (جیره شاهد+ افزودن 15 قسمت در میلیون رنگدانه استخراج شده از فلفل دلمه ای قرمز)و 4- (جیره شاهد+ افزودن 30 قسمت در میلیون رنگدانه استخراج شده از فلفل دلمه ای قرمز) در 16 قفس مجزا تقسیم شدند. رنگدانه فلفل قرمز ابتدا به وسیله حلال هگزان استخراج و سپس با هیدروکسید پتاسیمصابونی شد. در طول هشت هفته دوره آزمایشی عملکرد، کیفیت تخم مرغ و شاخص رنگ زرده در مرغان اندازه گیری و در قالب طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تولید و کیفیت تخم مرغ تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی نسبت به گروه شاهد نداشت ولی شاخص رنگ زرده در مرغانی که رنگدانه طبیعی یا مصنوعی مصرف کرده بودند به صورت معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (01/0P<). پایداری لیپیدهای زرده تخم مرغ در برابر اکسیداسیون در مرغان تغذیه شده با رنگدانه فلفل قرمز بعد از سه هفته نگهداری تخم مرغ در دمای 18 درجه سانتی گراد به صورت معنی داری بهبود یافت (05/0P<). بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از30 قسمت در میلیون رنگدانه استخراج شده از فلفل دلمه ای قرمز می تواند جایگزین رنگدانه های مصنوعی در جیره مرغان تخم گذار شود.کلید واژگان: استخراج رنگدانه, اکسی کارتنوئیدها, پایداری اکسیداتیو, شاخص رنگ زرده, فلفل دلمه ای قرمز, کانتازانتینThe aim of this study was to compare the effects of pigments extracted from Red bell Pepper with the synthetic pigments (Canthaxanthin) on performance and egg quality of laying hens. A total of 64 Hy-Line W-36 laying hens at 75 weeks of age, were randomly divided into four equal groups each with 4 replications. A completely randomized design with 4 treatment and 4 replications in each treatment was conducted to study the effects of 4 treatments including: 1- control diet (without addition of any pigments), 2- control diet 25 mg/kg synthetic red Canthaxanthin pigments, 3- control diet 15 mg/kg extracted pigments from red bell pepper, and 4- control diet 30 mg/kg extracted pigments from red pepper. Extraction of pigments from red pepper was carried out using Hexane solvent and subsequently saponified by KOH. The results showed that egg production and egg quality were not affected by any of the treatments but the index of yolk color was significantly higher in laying hens fed either natural or synthetic pigments compared to control (PKeywords: Canthaxanthin, Oxidative stability, Oxy Carotenoids, pigment extraction, Red bell pepper, Yolk color index
-
به منظور بررسی نسبت های ایده آل آرژنین به لایزین قابل هضم با و بدون مکمل گوانیدینواستیک اسید بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجه های بوقلمون، تعداد 480 قطعه جوجه یک روزه بوقلمون نر (BUT6) به صورت فاکتوریل 2×4، به 8 تیمار، 6 تکرار و 10 قطعه در هر تکرار اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل 4 نسبت مختلف آرژنین به لایزین قابل هضم (85، 95، 105 و 115 درصد) و 2 سطح کرامینو به عنوان منبع گوانیدینواستیک اسید (GAA، صفر و 06/0 درصد) در دو دوره سنی آغازین (21-0 روزگی) و رشد (49-22روزگی) مورد استفاده قرار گرفتند. در پایان دوره از هر واحد آزمایشی دو پرنده به طور تصادفی انتخاب و کشتار شده و خصوصیات لاشه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، تیمار با نسبت 85 درصد آرژنین به لایزین نسبت به تیمارهای 105 و115 درصد بدون مکمل GAA افزایش وزن کمتری داشتند و افزودن GAA آن را جبران کرد. استفاده از مکمل GAA، طی دوره ی رشد و کل دوره، به طور معنی داری باعث کاهش میزان خوراک مصرفی شد. گروه های با نسبت 85 درصد آرژنین به لایزین در مقایسه با نسبت های دیگر به طور معنی داری ضریب تبدیل خوراک بیشتری در دوره آغازین داشتند. در همه دوره ها سطح 06/0 درصد GAA به طور معنی داری ضریب تبدیل خوراک را کاهش داد. افزودن مکمل GAA درصد وزن لاشه، سینه و بال را به طور معنی داری افزایش داد. نتایج این آزمایش نشان داد، مکمل GAA می تواند اثرات کمبود سطوح پایین آرژنین در جیره بوقلمون های نر جوان را جبران و عملکرد را بهبود بخشد.کلید واژگان: بازده لاشه, بوقلمون, عملکرد, گوانیدینو استیک اسید, نسبت آرژنین به لایزینA total of 480 one-day-old male turkey (B.U.T.6) were assigned to eight treatments with six replicates and 10 birds in each replicate in a 4x2 factorial arrangement. Treatment groups were four ideal ratios of digestible Arg to Lys (85, 95, 105, and 115%) and two levels of CreAmino (0 and 0.06%) as a guanidino acetic acid (GAA) source. Body weight gains (BWG), feed conversion ratio (FCR) and feed intake (FI) were measured during two periods of starter (0-21d) and grower (22-49d). At the end of experiment (49 d) two birds per replicate were selected and slanghtered and their carcass traits were measured. The main effect of Arg:Lys on BWG was significant during starter period (PKeywords: Arg:Lys ratio, Carcass yield, Guanidino acetic acid, Performance, Turkey
-
این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر سطوح مختلف سلنیوم آلی و معدنی بر نرخ رشد و بازماندگی، عوامل خونی و آسیب شناسی کبد بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان با جیره های آزمایشی حاوی سلنیوم، انجام گرفت. در این آزمایش 9 جیره شامل سلنیوم آلی و معدنی با مقدار 0 (شاهد)، 15/0 (تیمار 1)، 3/0 (تیمار 2)، 45/0 (تیمار 3) و 6/0 (تیمار 4) گرم بر کیلوگرم جیره غذایی ساخته شد و ماهیان به مدت 60 روز تغذیه شدند. میانگین وزن اکتسابی در تیمار 3 آلی (6/18±214 گرم) نسبت به شاهد (25±6/154 گرم) افزایش معنی داری نشان داد (05/0P<). میانگین نرخ رشد روزانه در تیمارهای 2، 3 و 4 آلی و تیمار 2 معدنی (005/0±05/0) نسبت به شاهد (009/0±03/0) دارای اختلاف معنی دار بودند (05/0P<). مقدار IgM در تیمار 1 آلی بالاترین مقدار (6/11±05/55 میلی گرم بر دسی لیتر) نسبت به شاهد (6/6±9/46 میلی گرم بر دسی لیتر) بود (05/0P<). فعالیت لیزوزیمی در تیمار 3 آلی (5/24±7/1066 واحد در گرم) نسبت به شاهد (11±5/838 واحد در گرم) افزایش معنی داری یافت (05/0P<). بالاترین مقدار C3 در تیمار 4 آلی (4/28±8/34 میلی گرم بر دسی لیتر) و بیشترین مقدار C4 در تیمار 4 آلی (3/7±1/31 میلی گرم بر دسی لیتر) بود (05/0P<). نتایج نشان دادند که افزودن سلنیوم آلی تا 45/0 میلی گرم در کیلوگرم غذا، نسبت مناسبی از عوامل رشد، پاسخ های ایمنی و ویژگی های پاتولوژیک کبد ماهیان قزل آلا را بهمراه خواهد داشت.کلید واژگان: سلنیوم, رشد, خون شناسی, آسیب شناسی, قزل آلا رنگین کمانThe present study was carried out to evaluate the effects of various amounts of organic and mineral selenium supplementation on growth performance (including condition factor (CF), specific growth rate (SGR), and weight gain (WG)), heamatological indices and liver histopathology. Nine dietary treatments were prepared and supplemented with selenium at 0 (control group (T0)), 0.15 (T1), 0.3 (T2), 0.45 (T3) and 0.6 g/kg of fish diet (T4). Fish were fed with formulated diet during 60 days of experiment. The average weight gain of the T3 group that was fed with organic selenium (214±18.6 g) was significantly higher (PKeywords: Selenium, Growth, Hematology, Pathology, Rainbow trout
-
آزمایشی با استفاده از 750 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (سویه راس 308) در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار با 30 قطعه در هر تکرار برای بررسی اثرات کربوهیدرات غیر نشاسته ای گندم و سبوس گندم بر فراسنجه های فیزیولوژیکی، شمارش جمعیت میکروبی و اسیدهای چرب فرار روده باریک اجرا گردید. تیمار های آزمایشی شامل 1- جیره شاهد، 2- جیره حاوی گندم، 3- جیره حاوی سبوس گندم، 4- جیره حاوی گندم مکمل شده با آنزیم و 5- جیره حاوی سبوس گندم مکمل شده با آنزیم بودند. تاثیر کربوهیدرات غیر نشاسته ای (گندم و سبوس گندم) در تغییر جمعیت باکتریایی روده باریک جوجه های گوشتی، معنی دار بود. کمترین جمعیت باکتری های گرم منفی، کلی فرم و کلستریدیوم و بیشترین جمعیت لاکتوباسیل و بیفیدوباکتری در گروه شاهد و تیمارهای مکمل شده با آنزیم مشاهده شدند. کمترین و بیشترین مقدار اسیدیته (pH) به ترتیب مربوط به جیره های حاوی گندم و سبوس گندم با آنزیم بود. بیشترین مقدار گران روی (ویسکوزیته) در جیره حاوی سبوس گندم و کمترین آن در گروه شاهد مشاهده شد. تاثیر جیره های حاوی کربوهیدرات غیر نشاسته ای بر فعالیت آنزیمی لوزالمعده و غلظت آنزیمی سرم خون جوجه ها افزایش معنی داری داشت. استفاده از گندم باعث کاهش ارتفاع پرز و افزایش عمق کریپت گردید، اما مکمل نمودن با آنزیم باعث افزایش طول پرز و کاهش عمق کریپت گردید. بیشترین ارتفاع پرز ایلئوم به تیمار گندم+آنزیم تعلق داشت. در کل استفاده از گندم و سبوس گندم در جیره های غذایی جوجه های گوشتی تاثیر نامطلوبی در صفات فیزیولوژی جوجه های گوشتی داشت، ولی استفاده از آنزیم باعث بهبود اثرات نامطلوب گردید.
کلید واژگان: گندم, سبوس گندم, کربوهیدرات غیر نشاسته ای, جمعیت باکتریایی, اسیدهای چرب فرار, جوجه گوشتیA total number of 750 one day old Ross-308 broiler chickens were allocated randomly to 5 treatments with 5 replicates using a CRD statistical design. An experiment was conducted to evaluate the effects of diets content of NSP wheat and wheat bran sources with and without exogenous enzymes on gut microbial population and physiological characteristics of broilers. Treatments were control, wheat, wheat bran, wheat+ enzyme, and wheat bran+ enzyme. Effects of different treatments and supplemented enzymes groups on the intestinal microbial population were significant. The least population of gram negative, coliforms and clostridiums and the highest population of lactic acid and bifidobacteria were existed in control and enzyme supplemented groups.Maximum digesta pH was belonged to wheat and wheat bran groups. The highest and least digesta viscosity was observed in wheat bran and control treatments respectively. Control had the least and highest pancreatic amylase and lipase enzyme activity respectively. Using of wheat diets decreased the villus length but increased the cript depth. However, supplementation of those diets with exogenous enzymes restored the situation.The highest and least villus length at deudenum, jejenum and ilium were belonged to wheat+ enzyme wheat bran groups respectively. In conclusion, using of wheat and wheat bran in broiler had negative effects on productive and physiological characteristics but supplementation of its with exogenous enzymes restored the situation.Keywords: wheat, bran wheat, non, starch polysaccharide, gut microbial, VF, brolier -
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر جایگزینی آرد ماهی با پودر اصلاح شده سویا (HP310) در عملکرد رشد و ایمنی قزل آلای رنگین کمان ((Oncorhynchus mykiss بود. بنابراین، پنج تیمار آزمایشی حاوی سطوح جایگزینی 0، 25، 50، 75 و 100 درصدی HP310 با آرد ماهی جیره طراحی شدند. جیره حاوی 100 درصد آرد ماهی (0 درصد) به منزله تیمار شاهد در نظر گرفته شد. لاروهای قزل آلای رنگین کمان (میانگین وزن اولیه 03/0±17/1 گرم) طی دوره ای 60 روزه با جیره های آزمایشی، که هر یک واجد چهار تکرار بودند، تغذیه شدند. نتایج نشان داد که افزایش میزان پروتئین گیاهی تا سطح 50 درصد جیره بدون تاثیر منفی در میزان دریافت غذا سبب افزایش وزن بیشتر، افزایش نرخ رشد ویژه و کاهش ضریب تبدیل غذایی و در نتیجه عملکرد بهتر رشد در بچه ماهیان نسبت به تیمار شاهد شد (P<0.05)؛ در حالی که درصدهای جایگزینی بالاتر از 50 درصدی آرد ماهی جیره با منابع پروتئینی گیاهی، کاهش معنی دار دریافت غذا و عملکرد ضعیف تر فاکتورهای رشد بچه ماهی ها را به دنبال داشت(P<0.05). بررسی پارامترهای خونی بیان گر کاهش میزان هموگلوبین، هماتوکریت و تعداد گلبول های قرمز خون با افزایش سطح جایگزینی HP310 در جیره های غذایی بود، البته این تفاوت میان تیمار شاهد و سایر تیمارها تا سطح 75 درصدی جیره قابل توجه گزارش نشد (P>0.05) و فقط تیمار حاوی 100 درصد HP310 کاهش معنی داری را نسبت به تیمار شاهد نشان داد (P<0.05). بررسی گلبول های سفید خون بیان گر افزایش معنی دار تعداد آن ها هم زمان با افزایش درصد جایگزینی آرد ماهی جیره نسبت به تیمار شاهد بود (P<0.05). نتایج آزمایش کنونی نشان داد که می توان پودر اصلاح شده سویا (HP310) را تا سطح 50 درصد بدون تاثیرات منفی در عملکرد رشد و فاکتورهای خونی جایگزین آرد ماهی در جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان کرد.
کلید واژگان: قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss), پودر اصلاح شده سویا (HP310), آرد ماهی, فاکتورهای رشد, پارامترهای خونیJournal of Fisheries, Volume:68 Issue: 2, 2015, PP 209 -223The aim of present study was to evaluate the effect of replacing fish meal with modified soybean powder (HP310) on growth performance and immunity of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). So Fishmeal was replaced with HP310 at levels of 0، 25، 50، 75 and 100% in five experimental diets. A diet with 100% fishmeal (0% HP310) was used as control. Diets were fed to four replicate groups of 15 fish with an initial weight of 1. 17±0. 03 g for a period of 60 days. The results showed that diets with 25 and 50% of HP310 increased Feed Intake and thus increased Weight Gain، Specific Growth Rate and reduced Food Conversion Ratio (p<0. 05). But fish growth parameters decreased when 75 and 100% of substitution were used (p<0. 05). Furthermore، the results of blood parameters analysis، indicated that the amounts of Hemoglobin، Hematocrit and Red Blood Cells decreased by increasing the level of HP310 in experimental diets. But the difference between the control and the other treatments were not significant up to 75 percent replacement levels of diet. And only 10% HP310 treated showed a significant decrease compared to the control (P<0. 05). Study of white blood cells showed a significant increase with increasing levels of fish meal replacement diets compared to the control (P<0. 05). The present results indicated that soybean meal (HP310) can be replaced up to 50% of fish meal in rainbow trout’s diet without negative effects on growth performance and blood parameters.Keywords: Rainbow trout (oncorhynchus mykiss), Modified soybean powder (HP310), Fish meal, Growth factors, Blood parameters -
به منظور بررسی تاثیر پودرهای فلفل سیاه، سیر و زردچوبه بر عملکرد و تیترآنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل جوجه های گوشتی، آزمایشی با استفاده از 448 قطعه جوجه نر گوشتی یک روزه سویه تجاری کاب 500 بر پایه طرح کاملا تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل (2×2×2) با 8 تیمار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار 1 (شاهد)، تیمار 2 (پودر فلفل سیاه)، تیمار 3 (پودر زردچوبه)، تیمار 4 (پودر سیر)، تیمار5 (پودر فلفل سیاه و پودر زردچوبه)، تیمار 6 (پودر فلفل سیاه و پودر سیر)، تیمار7 (پودر زردچوبه و پودر سیر) و تیمار 8 (پودر فلفل سیاه و پودر زردچوبه و پودر سیر) بود. هر تیمار آزمایشی دارای 4 تکرار و تعداد 14 قطعه جوجه بود. در این آزمایش از هر واحد آزمایشی ازتعداد دو قطعه جوجه در 28 روزگی خونگیری به عمل آمد و یک هفته بعد در 35 روزگی نیز ازهمان دو قطعه مجددا خونگیری انجام و جهت سنجش تیترآنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل به آزمایشگاه ارسال گردید. مقایسه میانگین تیتر آنتی بادی نیوکاسل قبل و بعد از واکسیناسیون نشان داد که با مصرف افزود نی ها به صورت جداگانه اختلاف معنی دار بین تیمارها مشاهده می شود. ولی با مصرف کردن افزودنی ها به صورت توام اختلاف معنی داری بین تیمار ها مشاهده نشد. در پایان آزمایش از هر واحد آزمایشی دو قطعه جوجه گوشتی کشتار و طحال آنها وزن کشی گردید که نتایج نشان می دهد با مصرف افزود نی ها به صورت انفرادی اختلاف معنی داری در وزن نسبی طحال در بین تیمارها مشاهده نشد. ولی مصرف کردن هر سه افزودنی به صورت توام، اختلاف معنی دار درتیمار 8 درمقایسه با گروه شاهد مشاهده شد. نتایج بررسی صفت مصرف خوراک نیز در کل دوره نشان دهنده اختلاف معنی دار ی بین تیمار 5 و تیمار 7 می باشد. همچنین در بررسی صفات افزایش وزن و ضریب تبدیل در کل دوره تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد. بنابراین مصرف نمودن افزودنی ها به صورت توام می توانند روی صفت مصرف خوراک و همچنین وزن نسبی طحال اثر مثبتی نشان دهند. ولی درخصوص تیتر نیوکاسل فقط در مرحله قبل از واکسیناسیون موجب بهبود تیتر نیو کاسل می گردند. همچنین مصرف پودر فلفل سیاه و پودر زردچوبه به صورت مجزا بعد از واکسیناسیون و قبل از واکسیناسیون تاثیر مثبتی روی تیتر نیو کاسل نشان دادند و پودر سیر تاثیری در این مورد نداشت.
کلید واژگان: پودرزردچوبه, پودرسیر, پودرفلفل سیاه, عملکرد, جوجه گوشتیThis experiment was conducted in order to investigate the effect of black pepper, garlic and turmeric powders on performance and antibody titer against Newcastle virus of broiler chickens using 448 Cobb 500 one day broiler chickens including male and female with 8 treatments in a factorial arrangement (2×2×2). Experimental treatments consisted of T1 (as control), T2 (black pepper powder), T3 (turmeric powder), T4 (garlic powder), T5 (black pepper and turmeric powders), T6 (black pepper and garlic powders), T7 (turmeric and garlic powders), T8 (black pepper, garlic and turmeric powders). Each treatment had 4 replicates and 14 chickens per replicat. In this experiment, two blood samples were collected from each replicate at 28 day-old birds. One week later the same pieces of chickens were bled when they were 35 days old and the sample was sent to the laboratory in order to measure antibody titer against Newcastle virus. As the mean of Newcastle antibody titer before and after vaccination was compared, a significant difference between treatments was appeared when they feed additives separately. However no significant difference was revealed between treatments when the additives were added simultaneously. At the end of trial, two broiler̛s were slaughtered and spleen of chickens from each treatment were weighed. So, the results showed that there was a meaningful difference among treatments in spleen's relative weight when feeding additives individually. But in the case of feeding with all three additives simultaneously, there was a significant difference between treatment 8 and control group. Evaluation of the results for feeding intake during whole period indicated a meaningful difference between treatment 5 and treatment 7. No significant difference was observed between treatments for weight gain and conversion ratio during whole period of the experiment. So, the use of additives simultaneously can positively affect on both the relative weight of spleen and feed intake, but for Newcastle titer, the additives can improve Newcastle titer only before vaccination. Also consuming black pepper powder and turmeric powder separately after and before vaccination, influenced positively on Newcastle titer, but garlic powder had no effect in this case.Keywords: Turmeric powder, Garlic powder, Black pepper powder, Performance, Broiler -
-
-
-
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.