به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب هادی رهبری

  • ناصر پورصادق*، حمیدرضا یزدانی، هادی رهبری
    زمینه و هدف

    یکی از چالش های مهم سازمان های امروزی، ترک خدمت ارادی و داوطلبانه کارکنان است. ترک خدمت داوطلبانه، هزینه های مستقیم و غیرمستقیم فراوانی برای سازمان ها به همراه دارد. از این رو، سازمان ها همواره در پی یافتن و به کارگیری رویکردهایی برای حفظ و نگهداشت کارکنان خود هستند. یکی از رویکردهای نوین برای پیشگیری از ترک خدمت داوطلبانه کارکنان، درهم تنیدگی شغلی است و این پژوهش قصد دارد مدلی برای درهم تنیدگی شغلی کارکنان ارایه دهد.

    روش شناسی

     پژوهش حاضر آمیخته از نوع متوالی اکتشافی و راهبرد آن، نظریه پردازی داده ‎بنیاد است. مشارکت کنندگان در پژوهش، مدیران ارشد و معاونان منابع انسانی در صنعت بیمه کشور بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و رعایت قاعده اشباع نظری، با 13 نفر مصاحبه انجام شد. ابزار جمع آوری اصلی داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته برای اعتبارسنجی مدل مفهومی به دست آمده بود. برای سنجش پایایی مصاحبه ها، از روش پایایی بین دوکدگذار و برای سنجش روایی، از روایی هفت مرحله ای بهره گرفته شد.

    یافته ها

     مدل مفهومی در قالب الگوی پارادایمی، شامل عوامل علی، پدیده اصلی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، سازوکارها و پیامدها تعیین شد که هر یک از عوامل، این ابعاد را دربرمی گیرند. عوامل علی: شامل عوامل فردی، شغلی، سازمانی و عوامل برگرفته از جامعه. پدیده اصلی: دربرگیرنده پیوستگی، تناسب و فداکاری. شرایط مداخله گر: شامل نوع سازمان، فرهنگ فردگرا جمع گرا و جنسیت. شرایط زمینه ای: دربرگیرنده عوامل تسهیل کننده و عوامل محدودکننده. سازوکار ها: دربرگیرنده پیوندهای برون سازمانی، پیوندهای درون سازمانی، حفظ کرامت انسانی، اقدام های مدیریت منابع انسانی و برنامه های توانمندسازی و مشارکت. پیامدها: دربرگیرنده پیامدهای سطح فردی، سطح سازمان و سطح کلان (جامعه). شایان ذکر است که نتایج اعتبارسنجی مدل از طریق مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که از نظر خبرگان، مدل مفهومی از اعتبار کافی برخوردار است.

    نتیجه گیری

     استفاده از این مدل و رعایت ملاحظات حاکم بر آن در هر مرحله، به سازمان ها، به ویژه شرکت های بیمه کمک می کند تا از خروج داوطلبانه کارکنان خود پیشگیری کنند و آنها را در سازمان نگه دارند. این موضوع برای پژوهش های آتی در خصوص نگهداشت کارکنان در سازمان بستر جدیدی است و توجه به جامعه در این زمینه را بیش از پیش فراهم می کند.

    کلید واژگان: درهم تنیدگی شغلی, حفظ و نگهداشت, ترک خدمت داوطلبانه}
    Nase Poursadegh *, HamidReza Yazdani, Hadi Rahbari

    voluntary turnover of employees. Voluntary turnover makes numerous direct and indirect costs for the organizations. Thus, the organizations are always looking for approaches to retain their employees. Job embeddedness is one of the innovative approaches to prevent employees from voluntary turnover. Accordingly, the purpose of this study is to present an employees' job embeddedness model.

    Methodology

    The present study employed a mixed sequential exploratory design. The research strategy was data theory of the foundation and its participants include Iranian senior managers and deputy human resources in insurance industry. Through targeted sampling and observance of theoretical saturation, 13 individuals were interviewed. The main data collection tools in the qualitative section were semi-structured interviews, and in the quantitative section, a researcher-made questionnaire was used to validate the conceptual model. The inter-coder reliability method was employed to assess the reliability of the interviews, and the seven-step procedure was used to assess the validity.

    Findings

    The conceptual model was determined in the form of a paradigm model. Causal factors include individual, occupational, organizational, and community factors; Dimensions of the main phenomenon consist of cohesion, proportion, and sacrifice; Intervention conditions contain type of organization, individualist-collectivist culture, and gender; Underlying conditions include facilitators and limiting factors; Mechanisms consist of external links, internal links, maintaining human dignity, human resource management measures, empowerment, and participation programs; And finally, the consequences encompass the consequences of individual level, organizational level, and macro level (community). Besides, the results of model validation carried out through structural equation modeling revealed that, according to the experts' opinions, the conceptual model has sufficient validity.

    Conclusion

    Using this model as well as observing the considerations governing it at each stage, aid organizations, especially insurance companies, to prevent the voluntary departure of their staff and keep them in the organization. This provides a new platform for future research on employee retention in the organization and attention to the community context in this area.

    Keywords: job embeddedness, retention, Voluntary turnover}
  • هادی رهبری، ناصر پورصادق*، حمیدرضا یزدانی

    یکی از چالش های مهم سازمان های امروزی ترک خدمت ارادی و داوطلبانه کارکنان است. ترک خدمت داوطلبانه هزینه های مستقیم و غیرمستقیم فراوانی برای سازمان ها ایجاد می کند. ازین رو سازمان ها همواره بدنبال بکارگیری رویکردهایی برای حفظ و نگهداشت کارکنان خود هستند. درهم تنیدگی شغلی از رویکردهای نوین در جلوگیری از ترک خدمت داوطلبانه کارکنان است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر درهم تنیدگی شغلی می باشد. در راستای این هدف، این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه است که به طور کلی شامل 31 مقاله می شود. شیوه تحلیل داده ها براساس کدگذاری باز است. نتایج بیانگر این است که عوامل تاثیرگذار بر درهم تنیدگی شغلی را می توان بر اساس چهار مقوله کلی: عوامل فردی(متغیرهای جمعیت شناختی، سابقه خدمت، اضطراب جدایی،توانمندی حرفه ای و چشم انداز فردی)، عوامل شغلی(انتظارات شغلی، ماهیت شغلی)، عوامل سازمانی(کیفیت محل کار، فرصت های رشد و ترفیع، پیوندهای درون سازمانی، رضایت از شرایط، نظام پرداخت و جبران خدمات و وجهه و اعتبار سازمان)، عوامل برگرفته از جامعه(شرایط خانوادگی و دوستان، فعالیت های چندگانه، امکانات و تسهیلات رفاهی، شریاط بازار و جو فرهنگی، سیاسی، مذهبی) تحلیل کرد. در پایان براساس یافته های پژوهش پیشنهادهای لازم ارایه شده است.

    کلید واژگان: درهم تنیدگی شغلی, ترک خدمت, فراترکیب}
    Hadi Rahbari, Naser Poorsadegh *, Hamid Reza Yazdani

    One of the most important challenges for today's organizations is to abandon voluntary employee service. Voluntary retirement creates a lot of direct and indirect costs for organizations. Therefore, organizations are always looking for approaches to retain their employees. Job tension is one of the new approaches in preventing employee voluntary retirement. Therefore, the aim of this study is to identify the factors affecting job stress. In line with this goal, this research has been done using a qualitative meta-synthesis approach. Data collection tools and information in the present study are past documents in this field, which generally include 25 articles. The method of data analysis is based on open coding. The results indicate that the factors affecting job integration can be based on four general categories: individual factors (demographic variables, service history, separation anxiety, professional ability, and individual perspective), job factors (job expectations and job nature), organizational factors (workplace quality, growth and promotion opportunities, intra-organizational links, satisfaction with conditions, payment system, compensation of services, and reputation of the organization), factors derived from society (family and friends conditions, multiple activities, facilities and welfare facilities, market conditions and analyzed cultural, political, religious atmospheres. At the end, based on the research findings, the necessary suggestions are presented.

    Keywords: job embeddedness, turnover, meta-synthesis approach}
  • هادی رهبری، علی صفاری*، سید مصطفی محقق داماد، محمد آشوری، محمدعلی مهدوی ثابت

    یکی ازموانع تحقق جرم و مسیولیت کیفری، وجود شبهات حکمی و موضوعی نزد متهم ونیزشبهات قاضی دراحراز وقوع جرم است. این امر که در حقوق اسلامی تحت عنوان قاعده درا از آن یاد می شود به این معنا است که چنانچه مرتکب نسبت به حکم یا موضوع جرم دچار شبهه گردد و یا قاضی در احراز وقوع جرم و انتساب آن به متهم دچار شک و شبهه شود، مسیولیت کیفری ونیز صدور حکم مجازات منتفی خواهد بود. در این مقاله سعی شده تا جایگاه این نهاد ونیز ظرفیت ها و کارکردهای آن درنظام کیفری ایران و معادل آن درحقوق کیفری آمریکا به همراه نقاط اشتراک وتفاوت آن مورد بررسی قرارگیرد. از سوی دیگر به جهت روشن تر شدن جایگاه ومجاری شبهات متهم و قاضی، نسبت و تعامل این مفهوم با اصول کیفری مشابه نظیر برایت و تفسیر به نفع متهم که ازیکدیگر متمایز می باشند، با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای، مورد تحلیل و نقدقرار گرفته است. هدف ازتالیف این مقاله بازشناسی مفهوم شبهات وآثار آن با رویکرد تطبیقی است تا از رهگذر این شناخت، پاره ای ازنقص ها و خلاء های موجود درنظام کیفری ایران مرتفع گردد و مقررات جزایی دراین حوزه مورد اصلاح قرارگیرد.

    کلید واژگان: قاعده درا, شبهه حکمی, شبهه موضوعی, سقوط مجازات, مسئولیت کیفری}
  • سید مصطفی محقق داماد، هادی رهبری *

    یکی از قواعد بسیار مهم جزائی که عرصه مشترک حقوق اسلام و نظام کیفری ایران و آمریکا می باشد، قاعده درا است. مفاد این قاعده این است که در صورت وجود شک و تردید یا جهل به حکم و موضوع از طرف متهم یا تردید در انتساب فعل مجرمانه از سوی قاضی یا تردید در شرایط مسئولیت کیفری، مسئولیت کیفری و مجازات منتفی است.
    اهمیت این مقاله در این است که ظرفیتها و کارکردهای کمتر شناخته شده این قاعده را به مخاطب نشان داده و از رهگذر مطالعه تطبیقی به دستاوردهای جدیدی خواهد رسید که به منظور اصلاح قوانین و رویه قضایی مفید می باشد. روش تحقیق مقاله حاضر کتابخانه ای است و از متون حقوقی و قوانین مدون استفاده شده است. پرسش اساسی که در این میان وجود دارد این است که نهاد مشابه و معادل قاعده درا در نظام کیفری آمریکا چیست؟ و کارکردهای آن کدامست؟ مهمترین نتیجه مقاله حاضر، این است که نظام کیفری آمریکا در مجموعه نظام حقوقی کامن لا قرار می گیرد چارچوب و رویه ثابت و مشخصی درباره اشتباهات حکمی و موضوعی ندارد و از معیارهای متفاوت پیروی کرده است.
    کلید واژگان: جهل, شبهه, علم, قاعده درا, مجازات, مسئولیت کیفری}
    mostafa mohaghegh damad, hadi rahbari*
    One of the most important criminal laws, which is the common ground for ​​Islamic law and the Iranian and U.S. criminal system, is rule of avoidance of punishment (darā’). The spirit of this rule means that in case of doubt or mistake of law or mistake of fact or doubt in assigning a criminal act by the judge or doubt in criminal liability, criminal liability and punishment are excluded. The importance of this article is that the less-known capacities and functions of this rule will be shown to the addressee and through a comparative study new achievements are made that are useful in order to improve the rules and procedures of judiciary. The research procedure of this paper is carried out by library method and legal texts and codified laws have been used. The basic question that exists in this regard is that, “what is the equivalent to the rule of darā’ in the U.S. criminal justice system?” And what are its functions? The most important conclusion that can be drawn from the present paper is that the U.S. criminal justice system does not have a firm and clear set of rules about the mistakes of the law and has followed different criteria.
    Keywords: ignorance, doubt, knowledge, rule of dar?’, punishment, criminal responsibility}
  • محمدرضا اخگر، دادخدا غضنفری، هادی رهبری
    جنس Nepeta، متعلق به تیره نعناع (Lamiaceae)، در ایران 67 گونه دارد که اغلب آنها انحصاری ایران هستند. هدف از این مطالعه، مقایسه کمی و کیفی اسانس برگ، گل، ساقه و ریشه Nepeta bornmuelleri Hausskn. ex Bornm.، از گونه های انحصاری و معطر بود. این گیاه در اردیبهشت ماه 1390 از کوه هزار واقع در استان کرمان جمع آوری شد و از برگ، گل، ساقه و ریشه آن به طور جداگانه، به روش تقطیر با آب، اسانس گیری بعمل آمد. ترکیب های تشکیل دهنده روغن های اسانسی با استفاده از دستگاه های کروماتوگراف گازی (GC) و کروماتوگراف گازی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS) شناسایی شدند. در روغن های اسانسی برگ و گل، به ترتیب 38 و 19 ترکیب شناسایی شد که 6/98% و 5/94% اسانس را تشکیل می دادند. βa4،α7،βa7-نپتالاکتون (2/29% و 8/26%)، 1،8-سینئول (6/19% و 6/14%)، αa4،α7،αa7-نپتالاکتون (6/6% و 5/19%) و بتا-پینن (9/18% و 4/11%) به ترتیب ترکیب های عمده در اسانس برگ و گل بودند. همچنین، از بین 9 ترکیب شناسایی شده در اسانس ساقه که 8/95% اسانس را تشکیل می دادند، βa4،α7،βa7-نپتالاکتون (8/39%)، کاریوفیلن اکسید (1/24%) و 1،8-سینئول (8/12%)، اجزاء اصلی بودند. از طرف دیگر، 12 ترکیب در اسانس ریشه شناسایی شد که 3/99% آن را شامل می شدند. ترکیب های عمده، ایزومرهای βa4،α7،βa7-نپتالاکتون (2/73%) و αa4،α7،αa7-نپتالاکتون (4/13%) بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که نپتالاکتون جزء اصلی روغن های اسانسی حاصل از اندام های مختلف N. bornmuelleri می باشد.
    کلید واژگان: پونه سای هزاری (Nepeta bornmuelleri Hausskn, ex Bornm, ), تیره نعناع, روغن اسانسی, ایزومرهای نپتالاکتون, 1, 8, سینئول}
    M.R. Akhgar, D. Ghazanfari, H. Rahbari
    The genus Nepeta، belonging to the Lamiaceae family، has 67 species in Iran، most of which are endemic. In this study we provide a qualitative and quantitative comparison of essential oil of leaves، flowers، stems and roots. Nepeta bornmuelleri Hausskn. ex Bornm.، an endemic and aromatic species، was collected from Hezar mountain، Kerman province، Iran، in May 2011. The essential oils of leaves، flowers، stems and roots of the plant were separately extracted using hydrodistillation method and analyzed by GC and GC/MS. In the leaf and flower oils، 38 and 19 components were identified، representing 98. % and 94. 5% of the total oils، with 4aβ،7α،7aβ-nepetalactone (29. 2% and 26. 8%)، 1،8-cineole (19. 6% and 14. 6%)، 4aα،7α،7aα-nepetalactone (6. 6% and 19. 5%) and β-pinene (18. 9% and 11. 4%) as the main constituents، respectively. The stem oil was characterized by higher amount of 4aβ،7α،7aβ-nepetalactone (39. 8%)، caryophyllene oxide (24. 1%) and 1،8-cineole (12. 8%) among the 9 components comprising 95. 8% of the total oil. Furthermore، 12 compounds were identified in the root oil، representing 99. 3% of the total oil. 4aβ،7α،7aβ-Nepetalactone (73. 2%) and 4aα،7α،7aα-nepetalactone (13. 4%) isomers were found to be the major constituents. As a result، nepetalactone was the dominant component in the essential oils of N. bornmuelleri.
    Keywords: Nepeta bornmuelleri Hausskn. ex Bornm, Lamiaceae, essential oil, nepetalactone isomers, 1, 8, cineole}
  • علی محمد حاضری، هادی رهبری
    مساله مورد تبیین در این مقاله بررسی استقلال نسبی طبقه تجار از حکومت و فرآیند تغییرات طبقاتی آن ها در دوره قاجاریه می باشد. بر این اساس، سوال تحقیق تحت این عنوان «آیا تجار دوره قاجاریه طبقه نسبتا مستقل از حکومت محسوب می شوند؟» بیان شده است. در پاسخ به این سوال و در مقام حل مساله، فرضیه تحقیق با ساختار مفهومی زیر بیان گردیده است: تجار دوره قاجاریه را می توان یک طبقه نسبتا مستقل محسوب کرد به نحوی که تجار تا قبل از عصر امتیازات، یک طبقه اقتصادی، از عصر امتیازات تا انقلاب مشروطه به طبقه اجتماعی و از انقلاب مشروطه تا پایان مجلس اول به یک طبقه سیاسی تبدیل شده اند. در ادامه فرضیات از طریق داده های تجربی که به روش تاریخی گردآوری شده مورد داوری قرار گرفته اند. یافته های تجربی دلالت بر تایید دستگاه نظری این تحقیق دارد.
    کلید واژگان: طبقه, طبقه اقتصادی, طبقه اجتماعی, طبقه سیاسی, تجار, کنش متقابل میان سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال