به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

هایده ممی یانلو

  • گلبرگ رحمانی، زهرا عبدالرضا قره باغ*، ابوالفضل ره گوی، هایده ممی یانلو
    مقدمه

    بیماری تنفسی کووید-19 اولین بار در ووهان چین شناسایی شد و به صورت پاندمی گسترش یافت. آسیب پذیری روانی دانشجویان پرستاری در برابر استرس ناشی از چالش های حرفه ای به ویژه در زمان پاندمی ویروس کرونا یکی از معضلاتی بود که باید به آن پرداخته می شد. هدف از این مطالعه بررسی افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران در زمان پاندمی ویروس کرونا در سال 1400 است.

    روش کار

    این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که در نیمه اول سال 1400 در دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران در میان 108 دانشجوی پرستاری انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو بخش پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی و همچنین مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس DASS-21 می باشد که به صورت پرسشنامه آنلاین در اختیار دانشجویان قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نسخه 16 نرم افزارSPSS آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئر استفاده و سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    براساس DASS-21 میانگین شدت استرس شرکت کنندگان 5/0 ± 40/8، میانگین شدت افسردگی شرکت کنندگان 51/0 ± 41/6 و میانگین شدت اضطراب شرکت کنندگان نیز 41/0 ± 48/5 بدست آمد. هیچ رابطه معنی داری میان متغیرهای زمینه ای سن، جنسیت، تاهل و اشتغال بیمارستانی با سطح افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان شرکت کننده در پژوهش وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج بدست آمده خرده مقیاس استرس بیش ترین شدت و خرده مقیاس اضطراب کم ترین شدت را در میان افراد شرکت کننده داشته است. به نظر میرسد واکسیناسیون سراسری در برابر بیماری کووید-19 و توجه به آموزش دانشجویان پرستاری جهت رویارویی با موارد بحرانی مشابه و افزایش تجهیزات حفاظت فردی در زمان پاندمی می تواند در پیشگیری از ابتلای دانشجویان پرستاری به افسردگی، استرس و اضطراب موثر باشد.

    کلید واژگان: کووید-19, دانشجوی پرستاری, اضطراب, استرس, افسردگی
    Golbarg Rahmani, Zahra Abdolreza Gharehbagh*, Abolfazl Rahgoi, Hayedeh Mamiyanloo
    Introduction

    The respiratory disease Covid-19 was first detected in Wuhan, China and spread as a pandemic. The mental vulnerability of nursing students to the stress caused by professional challenges, especially during the corona virus pandemic, was one of the problems that had to be addressed. The purpose of this study is to investigate depression, anxiety and stress in nursing students of Tehran Islamic Azad University of Medical Sciences during the corona virus pandemic in 2021.

    Method

    This research is a cross-sectional descriptive study that was conducted in the secend half of 2021 in the nursing faculty of Tehran Islamic Azad University of Medical Sciences among 108 nursing students. The data collection tool includes two parts of the demographic characteristic's questionnaire as well as the DASS-21 depression, anxiety and stress scale, which was provided to the students as an online questionnaire. For data analysis, SPSS software version 16 was used for descriptive statistics and chi-square test, and a significance level of less than 0.05 was considered.

    Results

    Based on DASS-21, the average stress intensity of the participants was 8.40 ± 0.5, the average depression intensity of the participants was 6.41 ± 0.51, and the average anxiety intensity of the participants was 5.48 ± 0.41. There was no significant relationship between the background variables of age, gender, marriage and hospital employment with the level of depression, anxiety and stress of the students participating in the research.

    Conclusion

    According to the obtained results, the stress subscale had the highest intensity and the anxiety subscale had the lowest intensity among the participants. It seems that nationwide vaccination against covid-19 disease and paying attention to training nursing students to face similar critical cases and increasing personal protective equipment during the pandemic can be effective in preventing nursing students from depression, stress and anxiety.

    Keywords: Covid-19, Nursing Student, Anxiety, Stress, Depression
  • هایده ممی یانلو *، آذر طل، نرجس خاتون خطیبی، صنم احمدی کومله، بهرام محبی
    مقدمه
    با عنایت به این که یکی از مهم ترین عوامل موثر در بستری شدن مجدد این بیماران، ابتلا به عوارض بیماری به دلیل کمبود آگاهی است، مطالعه حاضر با هدف سنجش تاثیر تکنیک آموزش در گروه های کوچک بر آگاهی و سواد بهداشتی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد.
    روش
    مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده حاضر برروی 150 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی بستری در بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 93-92 انجام گرفت. پس از اخذ رضایت نامه آگاهانه کتبی افراد مورد مطالعه با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند، قبل از مطالعه پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه محقق ساخته سنجش میزان آگاهی و فرم خلاصه شده سواد بهداشتی تکمیل شد، در گروه مداخله برنامه آموزشی به صورت 6 جلسه 90-60 دقیقه ای ماهانه بحث در گروه های کوچک به انجام شد و کتابچه راهنمای خودمراقبتی به بیماران داده شد اما اقدامات روتین درمانی در گروه کنترل انجام شد. بعد از 6 ماه پرسشنامه ها توسط دو گروه تکمیل گردید و داده ها با آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مانند تی زوج و مستقل و آنالیز کوواریانس با کمک نرم افزار SPSS v.11.5 مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    متغیرهای دموگرافیک در دو گروه قبل از مداخله تفاوت معناداری نداشت. میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی و سواد بهداشتی قبل و پس از مداخله در گروه کنترل به ترتیب 87/0±78/1 و 83/0±77/1 و در گروه مداخله به ترتیب 68/0±48/2 و 72/0±53/2 به دست آمد، نتایج تفاوت معناداری را در نمرات میزان آگاهی و سواد بهداشتی بیماران در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل نشان داد (01/0=p).
    نتیجه گیری
    استفاده از آموزش با تکنیک گروه های کوچک در برنامه های مراقبتی و آموزشی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی توسط مراکز درمانی و توانبخشی پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: سواد بهداشتی, نارسایی قلبی, آگاهی
    H. Mamianloo *, A. Tol, Nkh Khatibi, S. Ahmadi Komoleleh, B. Mohebbi
    Introduction
    Complications due to lack of awareness are one of the most important factors in re-hospitalization of these patients. This study conducted to determine effect of small group intervention program on knowledge and health literacy among patients with heart failure.
    Method
    This randomized clinical trial carried out on 150 patients with heart failure hospitalized at hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences. After obtaining informed consent، subjects randomly assigned to intervention and control groups. Before the study، demographic، health literacy، and knowledge questionnaires were completed by the participants. The control group received routine care; while، in the intervention group training were conducted in small groups، in addition to the manual about disease and self-care that created by the research team. Finally after 6 months questionnaires were completed by two groups and the data were analyzed by SPSS software using descriptive and inferential statistics.
    Results
    Mean and standard deviation of knowledge and health literacy in the control group were 1. 78±0. 87 and 1. 77±0. 83 and in the intervention group they were 2. 48±0. 68 and 2. 53±0. 72، respectively. Covariance analysis also showed significant differences in the level of knowledge and health literacy scores of patients in the intervention group compared to the control group (P=0. 01).
    Conclusion
    Improving knowledge and health literacy using small group education method is recommended in the care plane of patients in the hospitals and rehabilitation centers.
    Keywords: Health literacy, heart failure, knowledge
  • نرجس خاتون خطیبی*، صنم احمدی کومله، هایده ممی یانلو، نوشین عباسی ابیانه
    زمینه و هدف
    مطالعات لزوم فراهم نمودن راهکارهای حمایتی در خصوص بیماران افسرده یا مضطرب پس از جراحی عروق کرونر را پیشنهاد می کنند؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی درک شده و اضطراب و افسردگی قبل و بعد از جراحی در بیماران تحت عمل پیوند عروق کرونر در سال 1392انجام گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت مقطعی- تحلیلی به شیوه نمونه گیری در دسترس بر روی 105 بیمار تحت جراحی پیوند عروق کرونر بستری در بیمارستان شهید دکتر لواسانی در سال 1392 انجام شد. پس از تکمیل پرسشنامه های ادراک حمایت اجتماعی، اضطراب و افسردگی بک و تقسیم بیماران به سه گروه حمایت اجتماعی پایین، متوسط و بالا، یک هفته پس از جراحی، مجددا پرسشنامه های اضطراب و افسردگی تکمیل شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های توصیفی و تحلیلی کای دو، تی مستقل و آنالیز واریانس ارزیابی گردید.
    یافته ها
    اکثریت بیماران مرد (2/55%) و متاهل (83 %) بودند. میانگین حمایت اجتماعی درک شده بیماران 49/57، و میانگین افسردگی قبل و بعد از عمل به ترتیب 6 ± 62/13 و 88/7 ± 97/16 و میانگین اضطراب قبل و بعد از عمل به ترتیب 95/8 ± 8/21 و 49/7 ± 79/17 بدست آمد. بین نمره افسردگی و اضطراب بیماران در سه گروه با ادراک حمایتی پایین، متوسط و بالا تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت(000/0 =P). به عبارتی میانگین افسردگی و اضطراب قبل و بعد از عمل بیمارانی که دارای ادراک حمایتی پایین بودند بالاتر از دو گروه دیگر بود.
    نتیجه گیری کلی: بین میزان افسردگی و اضطراب با میزان حمایت اجتماعی درک شده در بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر ارتباط معنی داری وجود دارد، لذا انجام اقداماتی در راستای شناسایی منابع حمایتی مددجو و ارتقاء آن ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, حمایت اجتماعی درک شده, جراحی بای پس عروق کرونر
    Nkh Khatibi *, S. Ahmadikoumeleh, H. Mamianloo, N. Abbasiabyaneh
    Background and Aim
    Providing protection strategies against depression or anxiety after coronary artery bypass surgery has been recommend by different studies. Accordingly this study was conducted to investigate the relationship between perceived social support and depression and anxiety before and after surgery in patients undergoing coronary artery bypass graft in 2012.
    Material and Methods
    This cross-sectional study was performed through convenience sampling with 105 patients undergoing coronary artery bypass graft admitted to the Dr. Lavasani hospital in 2012. After completing the perceived social support, anxiety and depression questionnaires, patients were assigned to three groups (low, medium and high social support); then One week after surgery, patients were again asked to complete questionnaires for depression and anxiety. Data were analyzed by descriptive and inferential statistical (chi-square, t-test and ANOVA) using SPSS-PC (v. 16).
    Results
    The majority of patients were male (55.2%) and married (83%). The mean score of perceived social support was 57.49, the mean score of pre and post- operative depression was 13.62± 6, 16.97± 7.88 respectively and the mean score of pre and post-operative anxiety was 21.8 ± 8.95, 17.79 ± 7.49 respectively. There was a statistically significant difference between the three groups of patients (low, medium and high perceived social support) in terms of depression and anxiety (P< 0.000). In other words, the mean depression and anxiety in patients with low perceived social support was higher than the other two groups.
    Conclusion
    There was a statistically significant relationship between perceived social support and depression and anxiety in patient undergoing coronary artery bypass grafts. Accordingly it seems crucial to recognize and improve these patients’ social support resources.
    Keywords: Anxiety, Depression, Perceived social support, Coronary artery bypass graft
  • هایده ممی یانلو، فاطمه الحانی، فضل الله غفرانی پور
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی Quasi-experimental است که به منظور بررسی میزان تاثیر برنامه بازی بر اضطراب کودکان در سن مدرسه در سال 1378- 1379 در مرکز طبی کودکا شهر تهران انجام گرفته است. طی این پژوهش 60 کودک سن مدرسه در سال 1378- 1379 در مرکز طبی کودکان شهر تهران انجام گرفته است. طی این پژوهش 60 کودک سن مدرسه بستری در بخش های داخلی بیمارستان با توجه به مشخصات نمونه (سن، جنس و...) انتخاب شدند و به طور مساوی در گروه شاهد و آزمون مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه اضطراب حالتی اسپیل برگر، چک لیست شاخص های فیزیولوژیک اضطراب، ابزار سنجش ترس های بالینی اضطراب حالتی اسپیل برگر، چک لیست شاخص های فیزیولوژیک اضطراب، ابزار سنجش ترس های بالینی کودک به وسیله پژوهشگر بود پس از گردآوری اطلاعات حاصل از آزمون اولیه، در گروه آزمون به مدت 3 جلسه در هر جلسه نیم ساعت برنامه بازی اجرا شد و برای گروه شاهد به جز حضور پژوهشگر هیچ مداخله ای صورت نگرفت. پس از اتمام، مداخله پس آزمون اجرا و نتایج زیر حاصل شد: آزمون آماری مجذور کای (2X) ارتباط معنی داری بین دو گروه از نظر اطلاعات دموگرافیک نشان داد (05/0P>). آزمون آماری تی مستقل پیش از مداخله پس آزمون اجرا و نتایج زیر حاصل شد: آزمون آماری مجذور کای (X2) ارتباط معنی داری بین دو گروه از نظر اطلاعات دموگرافیک نشان نداد (05/0P<) یعنی بازی در گروه آزمون توانسته بود میزان اضطراب را نسبت به گروه شاهد کاهش دهد. آزمون آماری «تی مستقل» پیش از مداخله، اختلاف معنی داری در میانگین شاخص های فیزیولوژیک اضطراب بین دو گروه نشان نداد (05/0P<). بنابراین اجرای برنامه ریزی در کاهش شاخص های فیزیولوژیک اضطراب موثر بوده است. با توجه به نتایج فوق پیشنهاد می شود که از برنامه ریزی بازی به عنوان یک روش کاهش اضطراب کودکان استفاده شود.
    Mamiyanlo H., Alhani F., Ghofranipour F
    A quasi-experimental study was carried out in 1999-2000 to evaluate the effects of a play program on the nxiety of hospitalized school-age children. For this purpose 60 hospitalized school-age children at edical units of Tehran Medical Center of Children were selected using the non-accidental and accessible sampling method. Then, they were divided into the case and control groups which were matched egarding demographic factors (e.g. sex, age,. ..). The data was gathered using different questionnairs covering demographic data, anxiety state inventory for children, child medical fear scale, and physiologic indicators of anxiety.After the pretest a designed play program was carried out in the case group at 3 sessions each session eing 30 minutes. The results were as follows: Data analysis using the chi-square (X2) showed that the demographic factors were similar in the two groups (P> 0.05).The paired t-test indicated a significant reduction in the anxiety state after the play in the case group (P<0.001). The paired t-test showed no significant variation in the anxiety state of the control group at the begining and the end ofthe study.The t-test showed no significant differese between the anxiety state of the case and control groups before the play program (P > 0.05).The t-test showed a significant difference between the anxiety state of the case and control groups after he play program. There was no significant difference between the physiological indexes of anxiety between the case and control groups before the play (P>0.05). But after the play program, the t-test showed a significant difference between the two groups regarding these indexes (P<0.05).The paired t-test showed a significant difference between the physiological indexes of anxiety measured before and after the play program in the case group (P < 0.05).Therefore, the hypothesis of the research stating "anxiety of hospitalized school age children in case roup will decrease compared with the control group was proved. Therefore, it is recommended that play, as an effective technique, can be used to reduce the anxiety of hospitalized children.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال