به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب همایون شیخ الاسلامی

  • مهناز عباسی، شکرالله حسنی، همایون شیخ الاسلامی، صفرعلی علیزاده، زهرا رشوند، زهره یزدی، رضا نجفی پور*
    زمینه

    پوکی استخوان، شایع ترین اختلال متابولیسم مواد معدنی استخوان است. پلی مورفیسم های مختلف در ژن گیرنده ویتامین D به عنوان یک عامل مهم ژنتیکی می تواند یکی از کنترل کننده های اصلی توده استخوانی باشد.

    هدف

    مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین پلی مورفسیم های Taq1 و Apa1 ژن گیرنده ویتامین D با پوکی استخوان در خانم های یائسه انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مورد- شاهدی، 80 بیمار از خانم های یائسه مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی مرکز آموزشی- درمانی بوعلی سینای قزوین در سال 1389 به عنوان گروه مورد و80 نفر از سایر بیماران مراجعه کننده به این مرکز به عنوان گروه شاهد انتخاب و پس از تکمیل برگه رضایت نامه در مطالعه وارد شدند. تراکم استخوان های مچ دست، گردن استخوان ران و مهره های کمر با استفاده از روش DEXA تعیین شد. (سپس با استفاده از روش RFLP PCR ژنوتیپ های مختلف Taq1 (AA/Aa/aa) و Apa1 (TT/Tt/tt) معین و داده ها با آزمون های آماری مجذور کای و آنوا تحلیل شدند.

    یافته ها

    ارتباط آماری معنی داری بین پلی مورفیسم های مختلف Apa1 و Taq1 با استئوپروز وجود نداشت. بیماران با ژنوتیپ Taq1(tt) نسبت به بیماران با ژنوتیپ Taq1(Tt) از تراکم استخوان کم تری در استخوان های مچ دست و گردن استخوان ران برخوردار بودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، ارتباط بین پلی مورفیسم های ژنوتیپ های ویتامین D و استئوپروز هنوز ناشناخته است و احتمال دارد عوامل دیگری بر روی تراکم استخوان تاثیرگذار باشند.

    کلید واژگان: پلی مورفیسم, ژنوتیپ ویتامین D, استئوپروز, تراکم سنجی استخوان}
    M. Abassi, Sh. Hassani, H. Sheikholeslami, Sa. Alizadeh, Z. Rashvand, Z. Yazdi, R. Najafipour
    Background

    Osteoporosis is the commonest systemic disease leading to increased bone fragility and fracture. Vitamin D receptor Polymorphism is thought to have the most genetic influence on BMD.

    Objective

    The aim of this study was to investigate the association between vitamin D receptor Apa1 and Taq1 genes polymorphism and osteoporosis in postmenopausal women.

    Methods

    This was a case/control study in which 80 patients with osteoporosis (case group)، referred to rheumatology ward at Boalisina Hospital during 2010 were investigated. The control group included an equal number of patients who visited other wards of the hospital for a variety of reasons. We obtained the bone mass densitometry (grams per centimeter square) results of case and control groups at the lumbar spine، wrist and hip by dual-energy X-ray absorptiometry. The distribution of Apa1 and Taq1 polymorphism in the VDR gene was determined by PCR-RFLP. Data were statistically analyzed by SPSS software using chi-square and ANOVA tests.

    Findings

    There was no relationship between the Apa1، Taq1 VDR polymorphism and BMD results. We found that patients with Taq1 genotype (tt) had lower bone mass in the femur and wrist compared with Tt.

    Conclusion

    Based on our findings، a relationship between the VDR polymorphism and osteoporosis remains unclear requiring further in-depth studies. Our results showed that other secondary factors may influence the bone mass density.

    Keywords: Polymorphism, Vitamin D Genotype, Osteoporosis, Bone Marrow Density}
  • امیر ضیایی، زهره یزدی، عاطفه عابدینی، همایون شیخ الاسلامی، امیر جوادی
    مقدمه
    سندرم تخمدان پلی کیستیک (Polycystic ovary syndrome یا PCOS) شایع ترین اختلال اندوکرین در میان زنان سنین باروری است و 7 درصد این زنان را گرفتار می کند. PCOS اختلالی است که با عدم تخمک گذاری، هایپرآندروژنیسم و مقاومت به انسولین مشخص می شود و خطر ابتلا به دیابت نوع دو و سندرم متابولیک را افزایش می دهد. ابتلا به سندرم متابولیک سبب افزایش احتمال مرگ و میر ناشی از بیماری های قلبی می گردد. هدف این مطالعه مقایسه ی اثر دو دسته داروی حساس کننده به انسولین، متفورمین و پیوگلی تازون، از نظر کاهش مقاومت به انسولین و تغییرات بیوشیمیایی بود.
    روش ها
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در بیمارستان بوعلی سینای شهر قزوین انجام شد و 3 ماه به طول انجامید. زنان به صورت تصادفی به دو گروه 28 نفره تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با قرص متفورمین (500 میلی گرم، 3 بار در روز) و گروه دوم تحت درمان با قرص (پیوگلی تازون، 30 میلی گرم در روز) به مدت 12 هفته قرار گرفتند. سطح سرمی انسولین، قند خون ناشتا (Fasting blood sugar یا FBS) و پروفایل لیپید شامل تری گلیسرید (TG)، کلسترول (Chol)، لیپوپروتئین با دانسیته ی کم (Low density lipoprotein یا LDL) و لیپوپروتئین با دانسیته ی زیاد (High density lipoprotein یا HDL) قبل از درمان و در پایان ماه سوم اندازه گیری شد. اندکس HOMA (Homeostatic model assessment) و شاخص توده ی بدنی (Body mass index یا BMI) نیز قبل و بعد از درمان محاسبه گردید.
    یافته ها
    قبل از درمان هر دو گروه از نظر سن، وزن و BMI همسان سازی شدند. قبل از درمان اختلاف معنی داری در FBS، HDL، LDL، TG، Chol و سطح سرمی انسولین بین دو گروه مشاهده نشد. بعد از درمان میانگین سطح سرمی FBS، TG، Chol، LDL و انسولین در هر دو گروه به طور معنی داری کاهش و HDL در هر دو گروه به طور معنی داری افزایش داشت (01/0 > P). BMI در گروه متفورمین قبل از درمان 1/26 و بعد از درمان 5/25 (05/0 > P) و در گروه دوم قبل از درمان 9/25 و بعد از درمان 2/25 به دست آمد (05/0 ≤ P).
    نتیجه گیری
    کاربرد حساس کننده های انسولین (متفورمین و پیوگلی تازون) در هر دو گروه کاهش معنی داری در مقاومت به انسولین ایجاد کرد. اندکس HOMA در هر دو گروه به طور معنی دار کاهش یافت. در گروه متفورمین، BMI پس از درمان به طور معنی داری کاهش یافت؛ در حالی که، در گروه پیوگلی تازون کاهش BMI از نظر آماری معنی دار نبود و تغییرات FBS، TG، Chol، HDL و LDL نیز پس از درمان در هر دو گروه معنی دار بود.
    کلید واژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک, متفورمین, پیوگلی تازون, مقاومت به انسولین, کلسترول}
    Amir Ziaie, Zohreh Yazdi, Atefeh Abedini, Homayoun Sheykholeslami, Amir Javadi
    Background
    Polycystic ovary syndrome (PCOS) is among the most common endocrine disorders in women of reproductive age and affects 7% of this population. PCOS is identified as a reproductive disorder characterized by an ovulation, hyperandrogenism and insulin resistance. PCOS increases the risk for type 2 diabetes mellitus and metabolic syndrome, a constellation of cardiovascular risk factors associated with insulin resistance. The aim of our study was to investigate and compare insulin resistance reduction and chemical changes during the application of insulin sensitizers from two different groups (metformin and pioglitazone).
    Methods
    This randomized clinical trial lasted for 3 months and was conducted in Avicenna Hospital, Qazvin, Iran. Overall, 56 women with PCOS were randomly divided into two groups. Group 1 received 500 mg metformin three times daily and group 2 was treated with pioglitazone 30 mg per day. Serum levels of insulin, fasting blood sugar (FBS), and lipid metabolism parameters including triglyceride (TG), cholesterol (Chol), low-density lipoprotein (LDL), and high-density lipoprotein (HDL) were measured before the treatment and in the 3rd month. Homeostasis model assessment of insulin resistance (HOMA-IR) was used. Body mass index (BMI) was also calculated at baseline and at the end of therapy.
    Findings
    Before the treatment, the two groups matched for age, weight, and BMI (P > 0.05). Before the treatment, there were no statistically significant differences in FBS, HDL, LDL, TG, Chol and serum levels of insulin between the two groups. Three months after treatment, mean serum levels of FBS, TG, Chol, LDL and insulin decreased significantly in both groups. Moreover, the treatment significantly increased HDL levels in both groups (P < 0.01). In metformin group, mean values of BMI before and after treatment were 26.1 and 25.5 (P < 0.05). The corresponding values in pioglitazone group were 25.9 and 25.2 (P > 0.05).
    Conclusion
    Our findings showed that in women with PCOS, treatment with metformin and pioglitazone for 3 months resulted in similar beneficial effects on laboratory parameters of insulin sensitization. However, there is no evidence that pioglitazone improves BMI when compared to metformin. Further research is needed to investigate whether treatment with insulin sensitizers in women with PCOS can also reduce cardiovascular risk factors.
  • مجید اینانلو شویکلو*، عباس رحیمی نژاد، همایون شیخ الاسلامی، حجت الله فراهانی، آرش میراولیایی
    Majid Inanlooshavikloo*, Abbas Rahiminazhad, Homaun Sheikholeslami, Hojjatolah Farahani, Arash Miroliaie
    Background
    Irritable bowel syndrome (IBS) is a common disease; it seems that psychological factors play a role in development and maintenance of IBS. The main purpose of the current study is to compare patients with IBS and healthy individuals regarding anxiety, sensitivity, and neuroticism.
    Materials And Methods
    Participants included 76 IBS patients (41 female and 35 male) who referred to the Qazvin Bou Ali Sina especial Center and 76 individuals not diagnosed with IBS. All participants filled out the Anxiety Sensitively Scale and Neuroticism subscale of the Eysenk Personality Questionnaire-Revised (short scale).
    Results
    Results showed no significant difference between the two groups in terms of psychological factors. Sampling method and the complex nature of IBS among other factors has been discussed to account for such results.
    Conclusion
    It can be concluded that anxiety, sensitivity, and neuroticism cannot predict the development of IBS.
    Keywords: Irritable Bowel Syndrome, Anxiety Sensitivity, Neuroticism}
  • امیر ضیایی، نوید محمدی، همایون شیخ الاسلامی، زهره یزدی، بهرنگ معتمد
    مقدمه و هدف
    کنترل متابولیک در بیماران دیابتی نوع یک در دوران بلوغ به علت افزایش مقاومت به انسولین دچار اختلال می شود لذا آن گونه که بعضی مطالعات نشان داده اند، یک روش درمانی مانند افزودن متفورمین به انسولین ممکن است در بهبود کنترل قند خون و وضعیت متابولیک این بیماران مفید باشد. بهمین منظور این مطالعه با هدف تعیین اثر افزودن متفورمین به انسولین در کنترل قند خون بیماران جوان مبتلا به دیابت نوع یک انجام شد.
    روش کار
    این کارآزمایی بالینی کنترل شده سه سوکور بر روی 32 بیمار به مدت 3 ماه انجام شد. بیماران در دو گروه 16 نفری متفورمین و پلاسبو قرار گرفتند. متفورمین و دارونما براساس وزن به رژیم درمانی آنان افزوده شده و در طول 3 ماه بیماران ماهی یک بار ویزیت و هفته ای یکبار پایش تلفنی شدند. در نهایت وزن، شاخص توده بدنی (BMI) و دوزاژ انسولین، قند خون ناشتا (FBS)، HbA1C، تری گلسیرید TG))، کلسترول و LDL در هر گروه مقایسه شدند. داده ها با آزمون های آماری تی، مجذور کای و دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    میانگین FBS بعد از مطالعه در گروه متفورمین (9/14±56/113 میلی گرم بر دسی لیتر) به طور معنی داری پایین تر از گروه دارونما (mg/dl21/17±94/132) بود (02/0=P). همچنین TG بعد از مطالعه در گروه متفورمین (45/13±94/87) به طور معنی داری پایین تر از گروه دارونما (88/14±5/99) بود (028/0=P). میانگین سایر متغیرها شامل BMI، دوزاژ انسولین،HbA1C، کلسترول و LDL در دو گروه از نظر آماری تفاوت معنی داری با هم نداشتند.
    نتیجه نهایی: افزودن متفورمین به انسولین در درمان بیماران دیابتی نوع یک در سنین بلوغ می تواند موجب کاهش و کنترل بهتر FBS و TG شود اما تاثیر قابل ملاحظه ای در BMI و کاهش دوزاژ انسولین و کلسترول و LDL و HbA1C ندارد.
    کلید واژگان: دیابت نوع یک, قند خون, متفورمین, مقاومت به انسولین}
    A. Ziaee, N. Mohammadi, H. Sheikholeslami, Z. Yazdi, B. Motamed
    Introduction &
    Objective
    Metabolic control in adolescents with type 1 DM who are in pubertal period will be impaired, thus finding a therapeutic strategy such as adding metformin to insulin to reduce insulin resistance will be useful in blood glucose control and metabolic state improvement.
    Materials and Methods
    This was a randomized double blind placebo controlled 3-month trial metformin therapy in 32 adolescents with type 1 DM. These patients were divided in two groups of metformin and placebo and treated with metformin and placebo for 3-months. Their HbA1C, FBS, Insulin dosage, TG, Cholesterol, and LDL were measured at the initiation and end of the treatment.
    Results
    After the study there was a significant improvement of FBS and TG in metformin group versus placebo group (P=0.02 and P=0.028 in order). But, there was not significant difference in other variables such as BMI, insulin dosage, HbA1C, Cholesterol and LDL between the two groups.
    Conclusion
    Metformin treatment in teenagers with type1 DM who are in pubertal period will improve the control of FBS and lowers TG but has not any significant effect on HbA1C, BMI, insulin dosage, Cholesterol and LDL.
    Keywords: Blood Glucose, Diabetes Mellitus, Type 1, Insulin Resistance, Metformine}
  • همایون شیخ الاسلامی، کاملیا کنی، امیر ضیایی
    مقدمه
    بررسی موارد اقدام به خودکشی و عوامل مستعدکننده آن مهم است، زیرا 30% تا 60% از افرادی که موفق به خودکشی می شوند، سابقه اقدام به خودکشی داشته اند و 10% تا 40% افرادی که اقدام به خودکشی می کنند در نهایت خود را می کشند.
    هدف
    عوامل مستعدکننده اقدام به خودکشی و ارتباط بین علایم عمومی روانپزشکی و اقدام مجدد به خودکشی گرفته.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 575 بیمار اقدام کننده به خودکشی، در سال های 83 و 84 که به بیمارستان بوعلی سینا قزوین مراجعه کرده بودند، بررسی شدند. شرکت کنندگان، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه ای در رابطه با مسایل اجتماعی، خانوادگی و سایر خصوصیات عمومی و فردی در بیمارستان تکمیل کردند.
    نتایج
    میانگین سن بیماران 2/8±2/23 سال(نسبت زن به مرد 1: 4/2 و محدوده سنی 13 تا 74 سال) بود. در هر دو جنس بیشترین میزان اقدام به خودکشی در گروه سنی 15 تا 24 سال بود. شایع ترین روش اقدام به خودکشی در هر دو جنس و در مناطق شهری و روستایی مسمومیت دارویی بوده، مسمومیت با حشره کش های کشاورزی یک روش مهم اقدام به خودکشی در مناطق روستایی بود. از شایع ترین عوامل مستعدکننده برای اقدام به خودکشی، اختلاف بین زوجین، اختلاف با والدین، شکست در روابط عاشقانه و بیماری های روانی بود. براساس پرسشنامه سلامت عمومی، بیماران با سابقه قبلی اقدام به خودکشی امتیاز کمتری در کلیه زیر مجموعه های پرسشنامه سلامت عمومی داشتند.
    نتیجه گیری
    خودکشی و عوامل مستعدکننده آن در کشورهای مختلف به دلیل وجود تفاوت های اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی متفاوت است و پیشگیری از رفتار خودکشی و کنترل عوامل مستعدکننده آن نیاز به برنامه ای جامع و چند بخشی در سطح جامعه دارد و تنها محدود به مداخله در بخش های پزشکی یا روانپزشکی نیست.
    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, ایران, خودکشی}
  • همایون شیخ الاسلامی، امیر ضیایی، مریم شریعتمداری
    زمینه و هدف
    کتواسیدوز دیابتی (DKA) از عوارض حاد بیماران دیابتی است که درمان بموقع و صحیح، مرگ و میر ناشی از آن را کاهش می دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی علائم بالینی، یافته های آزمایشگاهی و عوامل مستعدکننده بیماران مبتلا به کتواسیدوز دیابتی در بیمارستان بوعلی قزوین انجام شد.
    روش تحقیق: در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده های پزشکی بیماران مبتلا به DKA بین سال های 1378-1383 در بیمارستان بوعلی قزوین مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع 60 اپیزود از نظر خصوصیات بالینی، یافته های آزمایشگاهی و مرگ و میر بیمارستانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران 74/11±63/26 سال بود. 60% بیماران زن و 40% مرد بودند. میانگین روزهای بستری 9/3±2/7 روز بود. کتواسیدوز دیابتی، به عنوان اولین نشانه دیابت در 3/18% موارد وجود داشت. ضعف و بی حالی شایعترین شکایت (50%) بیماران بود. 75% بیماران در زمان بستری هوشیار بودند؛ تب در 50% اپیزودها دیده شد. میانگین pH شریانی 1/0 ± 1/7 بود. هایپوناترمی در 25%، عفونت سیستم ادراری (UTI) در 54% و هایپوگلیسمی در 23% بیماران مشاهده شد. DKA مجدد در حین درمان در 3/3% اپیزودها رخ داد. میزان مرگ و میر 5% بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه که نمایانگر عدم آشنایی سیستم درمانی با برخورد و اداره DKA -که یکی از فوریتهای مهم طب داخلی می باشد- آموزش در این زمینه می تواند میزان شیوع و مرگ و میر را کاهش دهد.
    کلید واژگان: دیابت نوع 1, کتواسیدوز دیابتی, هیپوگلیسمی}
    Dr H. Sheikholeslami, Dr A. Ziaee, Dr M. Shariatmadari
    Background And Aim
    ِDiabetic ketoacidosis is one of the major complications of diabetes whose due treatment can reduce its mortality. The aim of this study was to evaluate the clinical manifestation, laboratory data and precipitating factors in admitted patients to Booali hospital in Ghazvin.
    Materials And Methods
    In this descriptive retrospective study, all medical files of DKA patients between 1999 and 2004 in Ghazvin Booali hospital were surveyed. Totally, 60 episodes were evaluated with respect to clinical features, lab. findings and hospital mortality. Finally, the obtained data was statistically analyzed by means of SPSS software.
    Results
    Mean±SD age of patients was 26. 63±11. 74. Females and males were 60% and 40%, respectively. Mean±SD hospitalization time was 7. 2±3. 9 days. DKA as the first symptom of diabetes occurred in 18. 3% of clients. Feebleness and weakness were the most common complaint in 50% of patients, 75% were alert to their problem when hospitalized. Fever was detected in 50 %. The mean PH was 7. 1±0. 1. Hyponatremia occurred in 25%, urinary tract infection (UTI) in 54%, and hypoglycemia in 23% of the patients. During management, recurrent DKA was found in 3. 3% and mortality rate was 5%.
    Conclusion
    Regarding the results of the study, which confirms lack of knowledge of the clinical staff as to how to confront and manage DKA-as a medical emergency due education in this field can reduce prevalence and mortality of DKA.
  • سیما هاشمی پور، محمدرضا ساروخانی، سعید آصف زاده، بهرام مهرتاش، همایون شیخ الاسلامی، عادله قدوسی
    مقدمه
    استفاده از فراورده های تزریقی ویتامین D در کشور ما امری بسیار رایج است. در اغلب موارد، تجویز این دارو صرفا براساس علایم بالینی یا اختلال متغیرهای بیوشیمیایی بدون اندازه گیری 25(OH)D انجام می گیرد، تاکنون مطالعه های معدودی در مورد میزان تاثیر و عوارض این فراورده ها انجام شده است. مطالعه ی فعلی به بررسی میزان و مدت تاثیر دوزاژ مختلف ویتامین D بر 25(OH)D سرم می پردازد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 54 داوطلب سالم انتخاب شدند. داوطلبان با توجه به 25(OH)D پایه به صورت تصادفی در 4 گروه قرار گرفتند. گروه های I تا III به ترتیب 000/300، 000/600 و 000/900 واحد ویتامین D تزریقی و گروه IV پلاسبو دریافت کردند. افراد مورد مطالعه نسبت به میزان داروی تجویز شده ناآگاه بودند.
    یافته ها
    میانگین نمایه ی توده ی بدن، سن و فراوانی جنس در 4 گروه مذکور تفاوت معنی دار نداشت. میانگین 25(OH)D پایه در گروه های II تا IV به ترتیب 30/21±24/27، 09/17±21/25، 09/17±21/25، 8/16±70/24 و 48/14±10/25 نانوگرم در میلی لیتر بود. میزان 25(OH)D سرم قبل از تزریق، 2 هفته، 2 ماه و 4 ماه پس از تزریق اندازه گیری شد.
    یافته ها
    در کل 61% افراد مورد مطالعه دچار کمبود ویتامین D بودند. 25(OH)D سرم 2 ماه و 4 ماه پس از تزریق در گروه های I تا III تفاوت معنی دار با قبل از تزریق داشت. در پایان مطالعه میزان 25(OH)D در گروه های I تا IV به ترتیب 32/28±20/48، 52/33±46/65، 68/37±90/72 و 14/11±38/14 نانوگرم بر میلی لیتر بود. فراوانی نسبی هیپرویتامینوز D در گروه های I تا III به ترتیب 9%، 38% و 40% بود. در گروه پلاسبو، هیچ یک از افراد دچار هیپرویتامینوز D نشد.
    نتیجه گیری
    استفاده از آمپول های ویتامین D به خصوص در دوزاژ بالای 000/300 واحد با خطر بالای هیپرویتامینوز D همراه است.
    کلید واژگان: ویتامین D3 تزریقی, 25(OH)D سرم}
    S. Hashemipur, M. Sarokhani, S. Asefzadeh, B. Mehrtash, H. Sheikholeslami, A. Ghoddosi
    Introduction
    Pareneteral vitamin D3 administration, a common practice in Iran, is usually used based mainly on clinical symptoms or serum mineral disturbances. Since studies about the effects and side effects of parenteral vit D3 preparations are limited, this study was designed to evaluate the effect of different intramuscular vitamin D3 dosage on serum 25(OH)D levels.
    Material And Methods
    In this study, 54 health voluneers were selected, and randomly assigned to 4 groups, based on their serum vitamin D3. Mean body mass index, age and sex frequency were not significantly different between groups. Mean serum 25(OH)D levels before injections were 27.24±21.30, 25.21±17.09, 24.70±16.8 and 25.10±14.48 ng/mL in groups I to IV respectively. Vitamin D3 was injected in dosages of 300/000, 600/000, 900/000 units and placebo in groups I-IV respectively. 25(OH)D levels were determined before, and at 2 weeks, 2 months and 4 months after injection.
    Results
    Serum 25(OH)D levels before injection were significatly higher compared to levels assessed 2 and 4 months after injection. At the end of study, in groups I to III, mean serum 25(OH)D levels in group I to IV were 48.20±28.32 ng/mL, 65.46±33.52 ng/mL, 72.90±37.68 ng/mL, and 14.38±11.14 ng/mL respectively. Frequency of vitamin D hypervitaminosis in groups I, II and III was 9%, 38% and 40% respectively.
    Conclusion
    Usage of parenteral vit D3, especially dosages higher than 300/000 IU, is associated with a high risk of vitamin D hypervitaminosis.
    Keywords: Intramascular, Vitamin D3, 25(OH)D}
  • امیر ضیایی، همایون شیخ الاسلامی، مجید سررشته داری، مریم جوادی، حسین خوینی ها
    زمینه
    افزایش اسیداوریک در مدل های حیوانی با آسیب کلیوی به صورت هیپرتروفی گلومرولی، آلبومینوری و اسکروز همراه بوده است.
    هدف
    مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین افزایش اسیداوریک و نسبت دفع ادرار آلبومین به کراتینین در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی در سال های 1385 و 1386 بر روی 290 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در مرکز آموزشی - درمانی بوعلی سینای قزوین انجام شد. قندخون ناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، اسیداوریک سرم نسبت آلبومین به کراتینین و کلیرانس کراتینین برای هر بیمار اندازه گیری شد. داده ها با آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    از 290 بیمار، 130 نفر (%8/44) مرد بودند. متوسط سن بیماران 6/8±2/58 سال بود. میزان اسیداوریک در بیماران با نرموآلبومینوری 7/0±1/5، با میکروآلبومینوری 1/1± 3/6 و با ماکروآلبومینوری 3/1±1/8 میلی گرم بر دسی لیتر بود. چارک های اول، دوم، سوم و آخر غلظت اسیداوریک در بیماران به ترتیب 7/0±8/4، 6/0±8/4، 5/0±2/6 و 9/0± 2/8 میلی گرم بر دسی لیتر بودند. در مردان میزان اسیداوریک سرم با نسبت لگاریتمی آلبومین به کراتینین همبستگی مثبت داشت (05/0, p<159/0=δ) و در زنان اسیداوریک با تری گلسیرید همبستگی معنی دار داشت (01/0, p<291/0R=).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها، به نظر می رسد غلظت اسیداوریک در بیماران دیابتی نوع دو نشان گر میزان دفع ادراری آلبومین است.
    کلید واژگان: اسیداوریک, آلبومینوری, دیابت نوع دو}
  • همایون شیخ الاسلامی، امیر ضیایی، سروه بیان درویش قادری، سیامک واحدی
    زمینه
    دیابت نوع یک، به طور شایع با بیماری های خودایمن تیرویید همراه است. استعداد ژنتیکی تولید اتوآنتی بادی در این بیماری ها بسیار متغیر است.
    هدف
    مطالعه به منظور تعیین رابطه دیابت نوع یک با کم کاری تیروییدی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مورد- شاهدی که در سال 1384 در بیمارستان بوعلی سینای قزوین انجام شد، 65 بیمار مبتلا به دیابت نوع یک و 65 فرد غیردیابتی از نظر سطوح آنتی بادی ضد پراکسیداز (anti-TPO) و TSH بررسی شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در بین 65 بیمار مبتلا به دیابت نوع یک، 18 نفر (%7/27) سطوح افزایش یافته anti-TPO و 18 نفر (%7/27) سطوح غیرطبیعی TSH داشتند. در این گروه، 11 نفر (%16) کم کاری تیروییدی بارز و 7 نفر (%8/10) کم کاری تیروییدی تحت بالینی داشتند. میانگین سطوح anti-TPO در بیماران با کم کاری تیروییدی بارز، بالاتر از بیماران با کم کاری تیروییدی تحت بالینی بود. (69/223±18/238 در مقابل 46/22±38/36 واحد در میلی لیتر)(05/0p<). در بین 11 بیمار با کم کاری تیروییدی بارز، 9 نفر (%8/81) سطوح غیرطبیعی anti-TPO داشتند، در حالی که anti-TPO مثبت در %57 بیماران مبتلا به کم کاری تیروییدی تحت بالینی دیده شد(05/0p<).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها، برای کشف اولیه بیماری خودایمن تیرویید در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک، اندازه گیری anti-TPO و TSH به خصوص در زمان شروع یا تشخیص دیابت نوع یک پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: دیابت نوع یک, کم کاری تیرویید, آنتی بادی ضد پراکسیداز}
  • علی اکبر حاج آقا محمدی، همایون شیخ الاسلامی، رؤیا اسماعیلی
    زمینه
    هلیکوباکتر پیلوری شایع ترین عفونت مزمن باکتریایی انسان است که می تواند زخم گوارشی یا تومور معده ایجاد نماید.
    هدف
    مطالعه به منظور تعیین شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در ضایعه های مختلف آندوسکوپی بیماران مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان بوعلی سینای قزوین انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی از تیر تا بهمن ماه 1381 بر روی 125 بیمار مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان بوعلی سینای قزوین انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، آندوسکوپی و آزمون اوره آز سریع بود. پس از انجام آندوسکوپی و توصیف ضایعه، یک بیوپسی نیز از آنتروم معده تهیه و آزمون اوره آز سریع انجام می‎شد. نحوه انتخاب بیماران بر اساس مراجعه بیمار به بخش آندوسکوپی بیمارستان بود.
    یافته ها
    شیوع هلیکوباکتر پیلوری در زخم اثنی عشر %70، آندوسکوپی طبیعی %8/58، زخم معده %7/43، ازوفاژیت %7/40 و اریتم آنتر %2/62 بود. شایع ترین علامت بالینی در ازوفاژیت ترش کردن و در سایر موارد، درد اپیگاستر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به درمان های روزافزون برعلیه هلیکوباکتر پیلوری، شیوع آن در ضایعه های مختلف گوارشی کاهش یافته است.
    کلید واژگان: هلیکوباکتر پیلوری, زخم اثنی عشر, زخم معده, زخم پپتیک, آندوسکوپی, گاستریت}
  • همایون شیخ الاسلامی، کمال بوستانی، سیما هاشمی پور، فاطمه حاج منوچهری، امیر ضیایی
    مقدمه
    تمامی روش های رایج تجویز انسولین غیر فیزیولوژیک بوده و انسولین بعلت داشتن ساختمان پپتیدی به راحتی قابل جذب از دستگاه گوارش نمی باشد. در مطالعه حاضر یکی از شیوه های نوین دارورسانی خوراکی برای انتقال انسولین در انسان مورد مطالعه قرار گرفته است. در این روش با استفاده از دو نوع پلیمر جدید پرسوراخ به نام های SPHC و SPHتوانایی این سامانه در انتقال انسولین از طریق دستگاه گوارش بررسی شده است. در این سامانه نوین از ویژگی های مکانیکی و شیمیایی برای انتقال داروهای پپتیدی نظیر انسولین استفاده شده است.
    روش ها
    کپسول های تهیه شده از انسولین سوار بر پلیمر های SPHC و SPHبه صورت خوراکی به 15 داوطلب سالم غیر دیابتی به منظور بررسی اثربخشی دارو داده شد و سطوح پلاسمایی انسولین، پپتید C و گلوکز در فواصل معین تا 4 ساعت اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر میزان سطح زیر منحنی (AUC) انسولین اگزوژن در طی 4 ساعت در گروه دریافت کننده پلیمر – انسولین ازگروهی که انسولین رگولار دریافت کرده بودند بالاتر بود که نشانگر تاثیر پلیمرSPHC در افزایش جذب انسولین می باشد. Tmax انسولین در گروه پلیمری طولانی تر از گروه زیر جلدی بود.
    سطح زیر منحنی میزان افت قند خون در گروه زیر جلدی بیش از گروه پلیمری بود.
    سطوح پپتید C در گروه پلیمر - انسولین نسبت به گروه دیگر کاهش بیشتری را نشان داد.
    نتیجه گیری
    پلیمر های SPHC و SPH با سازوکار جدیدی سبب افزایش جذب انسولین خوراکی و سرکوب سطوح پپتید C گردیدند.
    کلید واژگان: سلیاک, دیابت نوع 1, IgA, tTG, AGA, IgA}
    Homayon Sheikholeslami, Kamal Boostani *, Sima Hashemipoor, Fatemeh Hadjmanoochehri, Amir Ziaii
    Background
    Several studies and research have shown a higher prevalence of celiac disease (CD) and elevation of serum antibody (AGA-IgA & IgA-tTG & EMA-IgA) in patient with diabetes mellitus type I (T1DM) in versus general and non-diabetic population. Thus screening of CD is recommended in T1DM). This study was conducted to compare frequency of celiac disease in patients with T1DM and healthy persons.
    Methods
    As a case-control study,60 patient with T1DM that reffered to endocrine clinic of Qazvin’s Boo-Ali hospital, in nearly one year period were enrolled as case group. 60 non-diabetic healthy subjects with age and sex matched, were selected as control group. Blood levels of Total IgA, AGA-IgA and IgA-tTG were measured in all of them, subjects who had elevated of both AGA-IgA and IgA-tTG underwent an upper GI endoscopy and biopsy was done from distal part of duodenum.
    Results
    Any one in case group hadnt IgA deficiency. 14 subjects in control and 12 subjects in case group had positive AGA-IgA that there was no significant difference between them. 2 subject of case group had positive IgA-tTG. Duodenal biopsy in 1 of 14 cases who had elevated AGA-IgA)1 of 2 cases who had elevated IgA-tTG), revealed total villous atrophy indicating CD (Type IIIC with revised Marsh criteria 2001) and in other cases pathologic findings were normal or with nonspecific changes.
    Conclusion
    Frequency of CD in T1DM in our study is 1.67%. There is not any significant difference between case and control groups in prevalence of Celiac disease. But we conclused that screening with AGA-IgA is not a reliable screening test for CD, because there is not significant difference between T1DM and general population.
    Keywords: Celiac disease, Diabetes mellitus type I, IgA anti, Glidine, IgA anti, tissue transglutaminase}
  • همایون شیخ الاسلامی
    زمینه
    هلیکوباکتر پیلوری شایع ترین عفونت انسانی در دنیاست و ممکن است با عوارض سرطان معده و لنفوم MALD معده همراه شود.
    هدف
    مطالعه به منظور مقایسه میزان شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در مناطق شهری و روستایی قزوین در مهر ماه 1381 انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 120 نفر از جمعیت عمومی در هر منطقه روستایی و شهری به صودت تصادفی انتخاب شدند. پس از جمع آوری اطلاعات پرسش نامه، مقدار 3 میلی لیتر خون از هر فرد با رضایت شخصی تهیه و به وسیله روش سرولوژیکی الیزا برای یافتنIgG بر علیه هلیکوباکتر پیلوری (با حساسیت %98 و ویژگی %96) بررسی شد.
    یافته ها
    شیوع سرولوژیکی عفونت هلیکوباکتر پیلوری در منطقه روستایی%83.3 و در منطقه شهری %75.8 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. به جز افزایش سن سایر عوامل مانند تعداد اعضای خانواده، جنس، سطح تحصیلات، تماس با حیوان های اهلی و مصرف سیگار با افزایش میزان عفونت هلیکوباکتر پیلوری ارتباط نداشنتد.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها، سن تنها عامل پیشگویی کننده میزان عفونت هلیکوباکتر پیلوری است.
    کلید واژگان: هلیکوباکترپیلوری, عفونت, اولسرپپتیک, سرطان معده, الیزا}
  • عباس آزاده جو، حمیدرضا جوادی، امیر جوادی، همایون شیخ الاسلامی
    آندوسکوپی مجاری فوقانی دارای عوارضی همچون هیپوکسمیا و تغییرات همودینامیک است.
    کلید واژگان: آندوسکوپی, ضربان قلب, ریتم قلب, میزان اشباع اکسیژن خون شریانی, فشار خون}
  • سیدشاهرخ تقوی، داود کاتبی، همایون شیخ الاسلامی، امیر جوادی
    زمینه
    استفاده از نسبت قلبی-سینه ای در عکس قفسه صدری برای تخمین عملکرد انقباضی بطن چپ، با توجه به دسترسی آسان و هزینه پایین پرتونگاری قفسه سینه نسبت به اکوکاردیوگرافی، هنوز رایج است.
    هدف
    مطالعه به منظور تعیین کارآیی نسبت قلبی-سینه ای جهت تخمین کسر جهشی بطن چپ در بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلب انجام شد.
    مواد و روش ها
    این بررسی تحلیلی از مهر 1378 به مدت یکسال بر روی 96 بیمار مبتلا به نارسایی قلب بستری در بیماران بوعلی قزوین انجام شد. نسبت قلبی-سینه ای از عکس قفسه صدری و کسر جهشی از اکوکاردیوگرافی بیماران استخراج شد. به منظور مقایسه حساسیت و ویژگی عکس سینه و با توجه به هدف مطالعه، علل سه گانه ایسکمیک، هیپرتانسیو و دیلاته، وارد مطالعه شدند و موارد دریچه ای، قلب ریوی، حمله حاد قلبی و آریتمی های پایدار از مطالعه حذف شدند.
    یافته ها
    ضریب همبستگی پیرسون بین نسبت قلبی-سینه ای و کسر جهشی در کل بیماران برابر 32/0-، برای علل ایسکمیک 12/0-، هیپرتانسیو 44/0- و دیلاته 49/0- بود. حساسیت و ویژگی نسبت قلبی-سینه ای در مقادیر 5/0، 55/0، 6/0 برای تشخیص کسر جهشی کمتر از %40 محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    جهت تشخیص صحیح، شروع درمان و تعیین پیش آگهی در بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلب، اندازه گیری کسر جهشی توسط اکوکاردیوگرافی توصیه می شود.
    کلید واژگان: کسر جهشی بطن, نارسایی احتقانی قلب, نسبت قلبی, سینه ای}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال