به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

وحید زرین نیا

  • هانیه ظفر، وحید زرین نیا *

    بیماری کپک خاکستری با عامل قارچی Botrytis cinerea (tel: Botryotinia fuckeliana)، در قسمت انتهایی دم میوه (دمگاه) گیاهان سبزی و صیفی رشد می کند. عامل بیماری به صورت (اسکلروت) در خاک، میسلیوم در بقایای آلوده گیاهی و همچنین به صورت اسپور های غیر جنسی در هوا بقاء خود را حفظ می کند. این قارچ پلی فاژ در محصولات سبزی و صیفی گلخانه ای مانند گوجه فرنگی، فلفل، خیار و بادمجان تحت شرایط هوای خنک و مرطوب بیماری ایجاد می کند. در این پژوهش، نمونه برداری طی سال های 94-1393 از گلخانه های منطقه ورامین انجام و شناسایی قارچ Botrytis cinerea در محیط کشت اختصاصی BSM صورت گرفت. به منظور بررسی مورفولوژی قارچ، ساختار پرگنه، شکل کنیدی، تیپ ریسه ها و اسپور و اسکلروت مطالعه شد. تنوع پراکندگی این قارچ در سطح کلنی ها در محیط کشت و اثرات مقاومت به سه سم بنومیل، کاربندازیم و فن هگزامید با ایجاد گروه های مختلف قارچ B. cinerea بررسی گردید. همبستگی داده های به دست آمده در نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آنالیز داده ها نشان داد که این قارچ دارای تنوع مورفولوژی و مقاومتی قابل ملاحظه ای در شهرستان ورامین است که در تولید ارقام سبزی و صیفی مقاوم نسبت به بیماری پوسیدگی خاکستری و همچنین ارزیابی میزان تنوع موجود در مورفولوژی قارچ و خصوصیات بیماری زایی این قارچ در نواحی ورامین و مناطق مشابه با جغرافیای منطقه ورامین استفاده خواهد شد.

    کلید واژگان: کپک خاکستری, مورفولوژی, مقاومت سموم
    Haniyeh Zafar, V. Zarinnia*

    The gray mold disease of Botrytis cinerea (tel: Botryotinia fuckeliana), in the end part of the tail of the soft and watery fruit, turns green and shriveled. The disease agent maintains its survival in the form of sclerotia in the soil, mycelium in contaminated plant residues, and also in the form of asexual spores in the air. This polyphagous fungus causes disease in vegetable and summer greenhouse products such as tomatoes, peppers, cucumbers and eggplants under cool and humid conditions. In this research, sampling was done during 2013-2014 from the greenhouses of Varamin region and identification of Botrytis cinerea fungus was done in BSM special culture medium. In order to study the morphology of the fungus, the structure of the progeny, the shape of the conidia, the type of filaments, and the spores and sclerotia were studied. The distribution pattern of this fungus on the surface of the colonies in the culture medium and the effects of resistance to the three fungicides benomyl, carbendazim and fenhexamid were investigated by creating different groups of B. cinerea. The correlation of the obtained data was evaluated in SPSS software. The results of the data analysis showed that this pathogen has a considerable morphological diversity and resistance in Varamin city, which is useful in the production of vegetable and summer cultivars resistant to gray rot disease, as well as evaluating the diversity in fungus morphology and disease-causing characteristics of this pathogen in Varamin areas, and similar areas to the geography of Varamin region will be used.

    Keywords: Gray Mold, Morphology, Resistance To Chemicals
  • سحر حسن پور، وحید عبدوسی، وحید زرین نیا

    ماندگاری و حفظ کیفیت پس از برداشت گیاهان زینتی از اهمیت فراوانی برخوردار است. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر روش ها و غلظت های مختلف اسیدسالیسیلیک در کیفیت و عمر پس از برداشت گل شاخه بریده آلسترومریا (Alstroemeria spp.)، به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح آماری کاملا تصادفی با 12 تیمار، 3 تکرار و هر تکرار حاوی 5 شاخه گل، اجرا شد. 45 شاخه گل آلسترومریا پس از برداشت در محلول های نگهدارنده بلند مدت حاوی اسیدسالیسیلیک (50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر) به همراه ساکارز 3 درصد قرارگرفت. 45 شاخه در محلول های نگهدارنده کوتاه مدت (24 ساعت) اسیدسالیسیلیک (50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر)، قرارگرفت و سپس به ظروف حاوی آب مقطر به همراه ساکارز 3 درصد منتقل گردید. 45 شاخه نیز در ظروف حاوی آب مقطر به همراه ساکارز 3 درصد قرارگرفت و با اسیدسالیسیلیک (50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر)، محلول پاشی گردید. آب مقطر به عنوان شاهد (بلند مدت)، با تعویض پس از 24 به عنوان شاهد (کوتاه مدت) و به صورت محلول پاشی به عنوان شاهد (محلول پاشی)، استفاده شد. صفات مورفوفیزیولوژیک، بیوشیمیایی و عمر پس از برداشت گل های شاخه بریده آلسترومریا در روزهای شروع آزمایش، 5، 10 و 15 ارزیابی گردید. نتایج حاصل نشان داد که تیمار کوتاه مدت اسیدسالیسیلیک 100 میلی گرم در لیتر بیشترین تاثیر را در بهبود وزن تر نسبی گل، آنتوسیانین گلبرگ،  فعالیت آنزیم های پلی فنل اکسیداز و پراکسیداز داشت. تیمار بلند مدت اسیدسالیسیلیک 100 میلی گرم در لیتر سبب افزایش شاخص ثبات غشاء سلول، مواد جامد محلول و کلروفیل کل برگ نسبت به سایر تیمارها شد. همچنین بیشترین عمر پس از برداشت گل های شاخه بریده آلسترومریا، در تیمار بلند مدت اسید سالیسیلیک 100 میلی گرم در لیتر با 2/17 روز و کمترین در شاهد (بلند مدت) برابر 3/9 روز به دست آمد.

    کلید واژگان: آلسترومریا, اسید سالیسیلیک, پراکسیداز, پلی فنل اکسیداز, عمر پس از برداشت
    Sahar Hasanpour, Vahid Abdossi, Vahid Zarrinnia

    Longevity and maintaining quality after harvesting ornamental plants is very important. The present study was conducted in order to investigate the effect of different methods and concentrations of salicylic acid on quality and vase life of alstroemeria (Alstroemeria spp.) cut flowers, in the form of a factorial experiment based on a completely randomized statistical design with 12 treatments, 3 replications and each replication containing 5 branches was performed. After harvesting, 45 alstroemeria flower branches were placed in long-term storage solutions containing salicylic acid (50, 100 and 150 mg/liter) along with 3% sucrose. 45 branches were placed in short-term storage solutions (24 hours) of salicylic acid (50, 100 and 150 mg/liter) and then transferred to containers containing distilled water with 3% sucrose. 45 branches were placed in containers containing distilled water with 3% sucrose and sprayed with salicylic acid (50, 100 and 150 mg/liter). Distilled water was used as a control (long-term), replaced after 24 as a control (short-term) and sprayed as a control (solution spraying). The morphophysiological, biochemical and life characteristics of alstroemeria cut flowers were evaluated on the 5, 10 and 15 days of the experiment. The results showed that the short-term treatment of salicylic acid 100 mg/liter had the greatest effect in improving the relative fresh weight of flowers, petal anthocyanins and the activity of polyphenol oxidase and peroxidase enzymes. The long-term treatment of salicylic acid 100 mg/liter increased the stability index of cell membrane, soluble solids and total chlorophyll leaf compared to other treatments. Also, the longest vase life Alstroemeria cut flowers was obtained in the long-term treatment of salicylic acid 100 mg/liter with 17.2 days and the lowest in the control (long-term) equal to 9.3 days.

    Keywords: Alstroemeria, Peroxidase, Polyphenol Oxidase, Salicylic Acid, Vase Lif
  • وحید عبدوسی*، بیتا صادقی، وحید زرین نیا، نادر حسن زاده

    شوری آب و خاک یکی از مشکلات جدی و رو به توسعه در سطح جهان است، که سطح وسیعی از اراضی کشور نیز با این مشکل مواجه هستند. کاربرد میکروارگانیسم های قارچی و باکتریایی که از مهم ترین میکروارگانیسم های خاک محسوب می شوند، در کاهش تنش های محیطی مانند شوری، به یک راهکار جهانی تبدیل شده است. بنابراین به منظور غربالگری قارچ ها و باکتری های ارتقاء دهنده مقاومت نخل خرما به تنش شوری، آزمایشی در شهرستان شادگان استان خوزستان انجام شد. به منظور غربالگری سویه های قارچی مقاوم به شوری، 36 سویه از قارچ های جداسازی شده از منطقه ریزوسفر نخل خرما در غلظت های صفر، 2500، 5000،7500 ،10000 ،12500 ، 15000میلی گرم در لیتر نمک طعام کشت شد. میانگین رشد قطر و درصد بازدارندگی نشان داد که کمترین درصد بازدارندگی ناشی از شوری نمک طعام در قارچ های Fusarium solani ، Aspergillus niger، Pencillium chrysoyenum، Aspergillus tubingensis مشاهده شد. کاربرد قارچ های مقاوم به شوری در شرایط تنش شوری به صورت الیسیتور زنده و غیرزنده توصیه می گردد. اما با توجه به نقشی که قارچ Fusarium solani در بیماری پوسیدگی ریشه خرما دارد کاربرد این قارچ نیاز به مطالعات گسترده تری دارد. غربالگری زیستی باکتری ها با روش ارزیابی تولید ACC-Deaminase نشان داد که باکتری های Bacillus pumilus و Bacillus safensis قابلیت تولید آنزیم بیشتری را دارند. این آنزیم در شرایط تنش پیش ماده تولید اتیلن را می شکند و از تولید اتیلن که در شرایط تنش تولید می شود، جلوگیری می کند.

    کلید واژگان: نخل خرما, باکتری, درصد بازدارندگی, قارچ
    Vahid Abdossi*, Bita Sadeghi, Vahid Zarrinnia, Nader Hasan Zadeh

    Soil and water salinity is one of the serious and developing problems in the world, and large areas of the countrys land are also facing this problem. The use of fungal and bacterial microorganisms, which are considered the most important soil microorganisms, has become a global solution to reduce environmental stresses such as salinity. Therefore, in order to investigate the effect of fungi and bacteria improve the resistance of date palms to salt stress, an experiment was conducted in Shadgan city in Khuzestan province. In order to screen salt-resistant fungal strains, 36 strains fungi isolated from the date palm rhizosphere zone were cultured in concentrations of  zero, 2500, 5000, 7500, 10000, 12500, 15000 mg/liter of sodium salt. The average diameter growth and inhibition percentage showed that the lowest inhibition percentage due to salt salinity was observed in Fusarium solani, Aspergillus niger, Pencillium chrysoyenum, Aspergillus tubingensis. The use of salinity-resistant fungis in the form of elicitors is recommended under salinity stress conditions. However, considering the role of Fusarium solani fungus in Date root rot disease, the application of this fungus needs more extensive studies. Biological screening of bacteria the ACC-Deaminase production evaluation method showed that Bacillus Pumilus and Bacillus safensis bacteria have the ability to produce more enzymes. This enzyme breaks the precursor of ethylene production under stress conditions and prevents the production of ethylene Wich is produced under stress  conditions.

    Keywords: Date Palm, bacteria, inhibition percentage, fungus
  • بیتا صادقی، وحید عبدوسی*، وحید زرین نیا، نادر حسن زاده

    شوری آب و خاک یکی از مشکلات جدی و رو به توسعه در سطح جهان است، که سطح وسیعی از اراضی کشور نیز با این مشکل مواجه هستند. کاربرد میکروارگانیسم های قارچی در کاهش تنش های محیطی مانند شوری، به یک راهکار جهانی تبدیل شده است. به منظور بررسی ارزیابی تاثیر الیسیتورهای قارچی بر میزان غلظت های رنگیزه های فتوسنتزی و پرولین در شرایط تنش شوری گیاهچه های خرما رقم استعمران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 سطح شوری و 3 سطح الیسیتور زیستی در آزمایشگاه علوم باغبانی انجام شد. تاثیر الیسیتورها در 3 سطح کنسرسیوم قارچی (زیست فعال، BFC)، الیسیتور قارچی با غلظت میلی گرم در لیتر 1000(EL1)، الیسیتور قارچی با غلظت میلی گرم در لیتر2000 (EL2) عامل دوم شوری در سه سطح (صفر، 150 و 300 میلی-مولار) مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج نشان داد که در شوری 300 میلی مولار، الیسیتور قارچ EL1 توانست پرولین را نسبت به سایر سطوح شوری افزایش دهد. الیسیتور قارچ EL2 در سطح شوری 300 میلی مولار کلروفیل a و کل بیشتری را نشان داد و در سطح شوری 150 میلی مولار کنسرسیوم قارچ زنده، کلروفیل a بیشتری را موجب شد. استفاده از الیسیتور در کاهش اثرات تنش شوری در خرما می تواند موثر باشد، اما سطح تنش می تواند تعیین کننده میزان اثر هر الیسیتور باشد.

    کلید واژگان: تنش, کلروفیل, شوری, قارچ, پرولین
    Bita Sadeghi, Vahid Abdossi *, Vahid Zarrinnia, Nader Hasanzade

    Water and soil salinity are one of the serious and developing problems in the world, and a large area of the country's land is also facing this problem. The use of fungal microorganisms in reducing environmental stress such as salinity has become a global solution. In order to evaluate the effect of fungal elicitors on the concentrations of photosynthetic pigments and the amount of proline under salinity stress conditions of Otamaran date palm seedlings, a factorial experiment was conducted in the form of a completely randomized design with 3 levels of salinity and 3 levels of biological elicitors in the horticultural science laboratory. became. The effect of elicitors at 3 levels of fungal consortium (bioactive) (BFC), fungal elicitor with 1000 PPM concentration (EL1), fungal elicitor with 2000 PPM concentration (EL2), the second factor of salinity at three levels (zero, 150 and 300 mM) was evaluated. The results showed that at 300 mM salinity, EL1 mushroom elicitor was able to increase proline compared to other salinity levels. EL2 mushroom elicitor showed more chlorophyll a and total at 300 mM salinity level, and at 150 mM salinity level, the live fungus consortium caused more chlorophyll a. The use of elicitor can be effective in reducing the effects of salinity stress in dates, but the level of stress can determine the effect of each elicitor.

    Keywords: Chlorophyll, Fungus, Proline, Salinity, Stress
  • بهروز علی جو، وحید عبدوسی*، وحید زرین نیا، سپیده کلاته جاری، محمد چمنی

    استفاده از ترکیبات طبیعی و سازگار با طبیعت و انسان در جهت تولید محصولات عاری از مواد شیمیایی و مضر و دارای ارزش غذایی بالاتر که همراه با کاهش ضایعات غذایی است، ضروری بنظر می رسد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر تیمارهای اسید جاسمونیک (40، 20، 10، 5 میکروگرم در لیتر)، اپی براسینولید (10، 7، 4، 1 میکرومول در لیتر)، اسانس دارچین (750،1000، 500، 250 پی پی ام) و کیتوزان) 10، 5/7، 5، 5/2 گرم در لیتر(بر پرتقال تامسون ناول بود. ارزیابی خصوصیات فیزیکوشیمیایی، حسی و میزان ماندگاری میوه های تیمار شده طی روزهای 0، 15، 30، 45 و 60 پس از برداشت، انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که در مجموع موثرترین تیمار جهت حفظ خصوصیات کیفی میوه نظیر (اسیدیته عصاره میوه: 24/3، مواد جامد محلول: 39/16درجه بریکس، ویتامین ث: 94/48 میلی گرم بر 100 گرم وزن تر، کارتنویید: 61/10 میلی گرم بر 100 گرم وزن تر، درصد کاهش وزن: 72/6 درصد)، با تیمار اسید جاسمونیک در غلظت 40 میکرولیتر بر لیتر بود. تیمار کیتوزان با غلظت 10 گرم بر لیتر با مدت طولانی 6/57 روز بیشترین ماندگاری میوه را به خود اختصاص داد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد 40 میکرولیتر بر لیتر اسید جاسمونیک به منظور حفظ خواص ارزشمند تغذیه ای و 10 گرم بر لیتر کیتوزان جهت افزایش عمر انبارداری موثر باشند.

    کلید واژگان: آب میوه, ارزش غذایی, پرتقال, متیل جاسمونات
    Behrooz Alijoo, Vahid Abdossi, Vahid Zarrin Nia, Sepideh Kalateh Jari, Mohammad Chamani

    The use of natural and compatible compounds with nature and humans in order to produce products free of chemicals and harmful substances with higher nutritional and medicinal value, which is accompanied by a reduction in food waste, seems necessary. The aim of this study was to investigate the effect of different treatments jasmonic acid (20, 10, 5 µg/l), epibrasinolide (10, 7, 4, 1 µm/l), cinnamon essential oil (750,1000, 500, 250 ppm), and chitosan (10, 7.5, 5, 2.5 g/ l) on physicochemical sensory properties and shelf life of Thomson Navel oranges. Evaluation of physicochemical and sensory properties and shelf life of treated fruits during 0, 15, 30, 45 and 60 days after harvest was performed. The results of this study showed that in general, the most effective treatment to maintain fruit quality characteristics such as (total acidity: 3.24, soluble solids: 16.39ºBrix, vitamin C: 48.94 mg/100 g FW, carotenoids: 61.10 mg/100 g FW) was obtained with Jasmonic acid treatment at a concentration of 40 μl / l. Chitosan at concentration of 10 g/ l with of 57.6 days had the highest fruit shelf life. According to the obtained results, 40 μl / l of jasmonic acid seems to be effective in order to maintain valuable nutritional properties and 10 g / l of chitosan to increase storage life.

    Keywords: Juice, Thomson Navel Orange, Nutritional Value, Methyl Jasmonate
  • وحید زرین نیا*، حامد شیخی

    گیاه گلرنگ با نام علمی L. tinctorius Carthamus از خانواده کمپوزیته و با فعالیت آنتی اکسیدانی می باشد. فعالیت ضد قارچی نانوذرات نقره سنتز شده توسط عصاره گل های گلرنگ علیه بیماری پوسیدگی ریشه لوبیا ناشی از قارچ Fusarium solani در شرایط آزمایشگاهی، گلخانه ای و مزرعه ای بررسی شد. سنتز نانوذرات نقره با روش آنالیز طیف سنجی) UV.Vis (تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR)، پراش اشعه ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) ارزیابی شد. فاکتور شدت بیماری در هر بوته لوبیا چیتی (Phaseolus vulgaris L.) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تشکیل نانوذرات نقره با تغییر رنگ محلول نیترات نقره به قهوه ای تیره بعد از اضافه کردن عصاره به محلول نیترات نقره تایید شد. وجود ماکزیمم جذب توسط آنالیز UV-Visدر محدوده 415 نانومتر دلیلی بر سنتز نانوذرات می باشد. میکروسکوپ الکترونی عبوری شکل نانوذرات را کروی نشان داد. آنالیز XRD اندازه متوسط نانوذرات را 20نانومتر نشان داد. در شرایط آزمایشگاهی، با استفاده از تکنیک اختلاط با محیط کشت حداقل غلظت مهارکنندگی رشد (MIC) روی نرخ رشد میسلیومی قارچ غلظت 200 پی پی ام شد. اثرات بازدارندگی نانوذرات در شرایط گلخانه ای غلظت 800 پی پی ام و در شرایط مزرعه ای غلظت 1000 پی پی ام با روش آغشته سازی بذرهای لوبیا با نانو ذرات مطلوب ارزیابی شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل بین غلظت نانو ذرات مختلف و تاثیر قارچ عامل بیماری بر روی شاخص های اندازه گیری شده معنی دار است.

    کلید واژگان: گیاه گلرنگ, فعالیت ضد قارچی, نانو ذرات نقره, سنتز زیستی, اثر بازدارندگی
    Vahid Zarrinnia *, Hamed Sheykhi

    The Safflower Carthamus with the scientific name tinctorius Carthamus L. belongs to the composite family and has antioxidant activity.Antifungal activity of silver nanoparticles synthesized by Safflower Carthamus extract was investigated against bean root rot disease caused by Fusarium solani in laboratory, greenhouse and field conditions.The synthesis of silver nanoparticles was evaluated by spectroscopic analysis (UV.Vis), Fourier transform infrared (FTIR), X-ray diffraction (XRD) and transmission electron microscopy (TEM).Factor disease severity were investigated in each pinto bean (Phaseolus vulgaris L.) plant.The results of the formation of silver nanoparticles were confirmed by changing the color of the silver nitrate solution to dark brown after adding the extract to the silver nitrate solution. The existence of the absorption maximum by UV-Vis analysis in the range of 415 nm is a proof of the synthesis of nanoparticles.Transmission electron microscopy showed the shape of nanoparticles to be spherical. XRD analysis showed the average size of nanoparticles to be 20 nanometers.In laboratory conditions, using the technique of mixing with the culture medium, the minimum growth inhibitory concentration (MIC) on the mycelial growth rate of the fungus was 200 ppm. PPM was evaluated by impregnating bean seeds with nanoparticles. The results of analysis of variance showed that the interaction effect between the concentration of different nanoparticles and the effect of the disease-causing fungus on the measured indicators is significant.

    Keywords: Green Synthesis, AgNPs, Carthamus tinctorius, antifungal activity
  • علی یزدان پناه گوهری، مرضیه قنبری جهرمی*، وحید زرین نیا
    میکوریزا یکی از رایج ترین میکروارگانیزم های همزیست با گیاهان محسوب می شود. به منظور ارزیابی سازگاری توده‏های مختلف بذری گیاه کاسنی و تلقیح با قارچ میکوریزا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی شامل دو توده بذری (اردبیل و فارس) و تیمار همزیستی با گونه های قارچ میکوریزا (Glomus mosseae، Glomus intraradices و عدم کاربرد) در سه تکرار در گلخانه در سال 1398 اجرا شد. میزان ترکیبات فیتوشیمیایی (فنول، فلاونویید و فعالیت آنتی‏اکسیدانی، کلروفیل a، b و کل)، وزن تر و خشک ریشه و طول آن، جذب عناصر معدنی در گیاه کاسنی اندازه‏گیری شد. نتایج نشان داد که توده بذری و کاربرد قارچ‏های میکوریزا تاثیر معنی داری بر صفات رویشی، مقدار تولید کلروفیل، فنول و فلاونویید کل و فعالیت آنتی‏آکسیدانی گیاه داشت. بالاترین مقدار تولید فنل کل (77/3 میلی‏گرم بر گرم وزن تر)، فلاونویید کل (21/1 میلی‏گرم بر گرم وزن تر)، فعالیت آنتی‏آکسیدانی (23/5 میلی‏گرم بر گرم وزن تر) و پارامترهای رشد رویشی در تیمار توده اردبیل و تحت کاربرد قارچ G. intraradices و کم ترین مقدار آن‏ها در توده فارس در شرایط عدم کاربرد قارچ مشاهده شد. نوع توده بذری باعت تغییر در میزان رشد و ترکیبات فیتوشیمیایی گیاه می شود. با کاربرد قارچ های میکوریزا پارامترهای رشدی بهبود یافتند. تاثیر کاربرد قارچ G. intraradices، کارآمدتر از همزیستی ناشی از قارچ G. mosseae تشخیص داده شد. براساس نتایج پژوهش حاضر و با توجه به سازگاری میکوریزا با محیط زیست، استفاده از قارچ‏های مذکور به منظور افزایش عملکرد انواع گیاهان و به ویژه گیاهان دارویی قابل توصیه است.
    کلید واژگان: فعالیت آنتی&rlm, اکسیدانی, فنول کل, کاسنی, کود زیستی, فسفر
    Ali Yazdan Panah Gohari, Marzieh Ghanbari Jahromi *, Vahid Zarrin Nia
    Mycorrhiza is a common group of microorganisms that can establish symbiotic relations with plants. To evaluate symbiosis and compatibility between a collection of chicory seeds and mycorrhizal fungi, through inoculation, a factorial experiment is set up in a randomized complete block design. Two batches of chicory seed (Ardabil and Fars) are inoculated by two species of mycorrhizal fungi (Glomus mosseae and Glomus intraradices) with the control group of the seeds not being inoculated at all. Three replicates have been arranged in a greenhouse. The research aims at examining how the two species of mycorrhizal fungi affect several plant traits and the amounts of phytochemical compounds (i.e. phenol, flavonoids, antioxidant activity, chlorophyll a and b, total chlorophyll), fresh and dry weights of roots and root length. It also deals with chicory roots’ ability to absorb several elements. Results show that seed batch and mycorrhizal fungi have significant impacts on vegetative traits, chlorophyll content, phenol, total flavonoids, and antioxidant activity in plants. The highest amounts of total phenol production (3.77 mg/g fresh weight), total flavonoids (1.21 mg/g fresh weight), antioxidant activity (5.23 mg/g fresh weight), root growth and chlorophyll content are observed in the Ardabil batch when treated with G. intraradices. The lowest amounts of these values are recorded in the Fars batch where no mycorrhizal inoculation has been applied. The two batches of seeds grow into plants with different growth rates and phytochemical compositions. The growth parameters of plants improve in the case of mycorrhizal inoculation. The effects of G. intraradices are more efficient than those of G. mosseae in symbiosis with chicory plants. Based on the results of the present study and considering the compatibility of mycorrhiza with the environment, the use of these fungi can substantially increase the yield of various plants, especially medicinal plants.
    Keywords: Antioxidant activity, Biofertilizers, Chycorium intibus, Phosphorus, total phenol
  • ستاره محمدسلیم، سهراب ایمانی*، محمد عبدی گودرزی، نادر حسن زاده، وحید زرین نیا

    در اکثر کشورهای آسیایی حشرات خوراکی به عنوان یک منبع جایگزین پروتئین حیوانی مصرف می گردند. از آنجا که شواهد محدودی در مورد ایمنی آنها به ویژه از جنبه های میکروبیولوژیکی وجود دارد، تلاش شد تا با ارزیابی سوسک زرد آرد (Tenebrio molitor L.) در شرایط آزمایشگاهی، این مورد ارزیابی گردد. کلنی اولیه سوسک میل ورم از بازار محلی ساری- ایران خریداری گردیده شد. نمونه های میکروبی از هر دو سطح بدن و روده ها تهیه شد. نمونه ها بصورت جداگانه در محیط کشت نوترینت آگار  (NA) کشت داده و در دمای 27 درجه سانتیگراد بمدت 24-72 ساعت انکوبه شدند. کلنی ها متمایز انتخاب و خالص سازی شدند. براساس ویژگی های فنوتیپی، پاسخ حساس (HR)  روی برگهای شمعدانی و همچنین آنالیز توالی ژن 16s rRNA، جدایه ها به دو گروه طبقه بندی شدند. جدایه های بیماری زا به عنوان Bacillus cereus ، Staphylococcus sp. ، Pseudomonas aeruginosa ، Enterobacter asburiae ، Bacillus firmus و Serratia marcescens  شناسایی شدند. در حالی که، باکتریهای Enterobacter cloacae و Bacillus thuringiensis بعنوان باکتری های غیر بیماریزا تعیین شدند. بدون شک وجود میکروب های بیماری زا در میکرو فلور لارو میل ورم با مصرف مستقیم و غیرمستقیم حشرات ممکن است تهدیدی برای سلامت انسان و حیوان ایجاد کنند.این یافته ها بیانگر اجرای برخی از روش های فراوری بمنظور کاهش یا ریشه کن کردن خطرات آلودگی میکروبی در رژیم های غذایی با استفاده از حشرات طبیعی را نشان میدهد.

    کلید واژگان: حشرات خوراکی, تغذیه, Tenebrio molitor, تنوع باکتریایی, 16S rRNA ژن
    S. Mohammad Salim, Sohrab Imani *, M. Abdi Godarzi, N. Hasan Zadeh, V. Zarin Niya

    The edible insects are consumed as an alternative animal protein source by most Asian countries. Since there is a limited evidence for their safety particularly from microbiological aspects, an attempt was made to assess the microbial population of Tenebrio molitor L. samples in laboratory conditions. Primary stocks were purchased from a local market, in Sari- a city in north of Iran. Microbial samples were prepared from both body surfaces and guts of insect. Samples were individually and cultured on nutrient agar (NA), incubated at taken 270C for 24-72h. Distinguished colonies were isolated and purified. Based on phenotypic characteristics, hypersensitive response (HR) on geranium leaves, as well as 16S rRNA gene sequencing analysis, the isolates were categorized into two groups. The pathogenic isolates were identified as Bacillus cereus, Staphylococcus sp, Pseudomonas aeruginosa, Enterobacter asburiae, Bacillus firmus and Serratia marcescens. Whereas, the nonpathogenic bacteria were assigned as Enterobacter cloacae and Bacillus thuringiensis. Undoubtedly, the presence of pathogenic microbes in the microflora of mealworm larvae by direct and indirect consumption of insect may pose a threat to human and animal health. These findings suggest an implementation of certain processing methods in order to decrease or eradicate risks of microbial contamination of diets using natural insects.

    Keywords: Edible insect, food, Tenebrio molitor, Bacterial diversity, 16S rRNA gene
  • نگین فرومند، سپیده کلاته جاری، وحید زرین نیا*
    شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.291.94.2.1575.1575 رز یکی از مهمترین گل های شاخه بریده دنیاست که نگهداری بعد از برداشت آن چالشی مهم محسوب می شود. در این تحقیق اثر رقت های 200، 400 و 600 قسمت در میلیون کیتوزان و اسانس های زیره (Cuminum cyminum L.) و دارچین (Cinnamomum verum L.) بر کیفیت پس از برداشت و مهار قارچ Botrytis cinerea، عامل بیماری پوسیدگی خاکستریگل شاخه بریده رز رقم دلسویتا در شرایط آزمایشگاهی ارزیابی شد. برای این منظور گل ها به مدت 1 ساعت در رقت های مختلف تیمار و بعد تا پایان عمر گلجایی در آب مقطر قرار گرفتند. صفاتی مانند عمر گلجایی، شاخص ثبات غشاء گلبرگ، محتوای کلروفیل برگ، محتوای آبی برگ، گلبرگ و ساقه و محتوای کربوهیدرات محلول گلبرگ تا 9 روز پس از برداشت و با دوره های زمانی 9 روزه، بررسی و ثبت شدند. کاربرد اسانس های گیاهی و کیتوزان در زمان های مختلف پس از برداشت، منجر به بهبود بیشتر صفات مورد بررسی گردید. اثر اسانس های دارچین و زیره و همچنین کیتوزان با رقت 200 قسمت در میلیون، در بهبود بیشتر صفات مربوط به ماندگاری بهتر از سایر غلظت ها بود. رقت های 400 و 600  قسمت در میلیون کیتوزان، اسانس های دارچین و زیره نیز به طور کامل مانع از رشد قارچ B. cinerea شد. در نهایت، نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که کاربرد کیتوزان و اسانس های گیاهیزیره و دارچین منجر به بهبود ویژگی های کیفی پس از برداشت و مهار قارچ B. cinerea و در نتیجه افزایش عمر گلجایی گل رز رقم دلسویتا شد. بنابراین، کاربرد این ترکیب های زیستی در قالب یک فرمولاسیون پایدار به منظور افزایش مدت زمان ماندگاری و ارتقاء سطح کمی و کیفی گل شاخه بریده رز توصیه می شود.
    کلید واژگان: اسانس گیاهی, گل رز, پوسیدگی خاکستری, ماندگاری, کیتوزان, Botrytis cinerea
    N. Foroumand, S. Kalate Jari, V. Zarrinnia *
    Rose is one of the most important cut flowers in the world, which its post-harvest preservation is considered as an important challenge. In this research, the effect of 200, 400 and 600 ppm concentrations of chitosan, cumin (Cuminum cyminum L.) and cinnamon (Cinnamomum verum L.) essential oils on post-harvest quality and inhibition of fungi Botrytis cinerea, the cause of gray mold disease, was evaluated in rose cv. Dolce Vita cut flower under laboratory conditions. For this purpose, the flowers were put in solutions with different concentrations for one hour and then were transferred into distilled water until the end of vase life.  Characteristics such as vase life, petal membrane stability index, leaf chlorophyll content, leaf, petal and stem water content, and petal soluble carbohydrate content were analyzed and recorded for 9 days after treatment with 3 days intervals. Application of herbal essential oils and chitosan at different post-harvest times resulted in improvement of most of the studied traits. Concentration of 200 ppm of chitosan and essential oils of cinnamon and cumin treatments was better than other concentrations in improving the majority of survival traits.  Treatments at 400 and 600 ppm concentrations prevented the growth of B. cinerea completely, too.  The results of this study indicated that the use of chitosan and plant essential oils of cumin and cinnamon improved post-harvest qualitative characteristics and inhibited B. cinerea fungi and thus increased the vase life of rose cv. Dolce Vita. Therefore, the use of these bio-compounds in the form of a stable formulation is recommended to increase the shelf-life and improve the quality and quantity of rose cut flower.
    Keywords: Essential oils, rose, gray mold, durability, chitosan, Botrytis cinerea
  • سیما کاظمیان، وحید زرین نیا*، محمود خسروشاهلی، نادر حسن زاده
    شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.54.93.1.1575.1610 قارچ Botrytis cinerea از مهمترین بیمارگرهای گوجه فرنگی و عامل بیماری کپک خاکستری است. امروزه استفاده از نانوذرات برای مهار بیماری های گیاهی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در این پژوهش، تاثیر نانو ذره اکسید مس بیوسنتز شده توسط گیاه اکالیپتوس بر مهار رشد قارچ B. cinerea، طی سه آزمایش بررسی شد. در آزمایش اول اثر غلظت های 100، 200، 400 و 600 قسمت در میلیون و در آزمایش دوم اثر غلظت های 400، 600، 800 و 1200 قسمت در میلیون نانوذرات اکسید مس بر شدت بیماری کپک خاکستری در شرایط گلخانه ای بررسی شد. در آزمایش سوم اثر غلظت های 400، 600 و 800 قسمت در میلیون نانوذرات اکسید مس بر شدت بیماری کپک خاکستری روی برگ های بریده مورد تحقیق قرار گرفت. نتایج هر سه آزمایش بیانگر آن بود که نخست نانوذرات اکسید مس قادر به کنترل رشد قارچ B. cinerea و بیماری کپک خاکستری در شرایط درون شیشه و درون زیوه هستند. درثانی در هر سه آزمایش بین میزان غلظت نانو ذرات اکسید مس و میزان بازدارندگی از رشد قارچ و کنترل بیماری یک رابطه معکوس و معنی دار در سطح احتمال 1% (P≤1%) وجود دارد. به گونه ای که در شرایط درون شیشه غلظت های 400 و 600 قسمت در میلیون و در شرایط درون زیوه شامل آزمایش های گلخانه ای غلظت های 800 و 1200 قسمت در میلیون و در آزمون برگ های بریده به ترتیب غلظت های 600 و 800 قسمت در میلیون نانو ذرات موثرترین غلظت ها در کنترل قارچ و بیماری حاصل از آن بودند. بر این اساس با افزایش غلظت نانو ذرات اکسید مس میزان رشد کلنی قارچ کمتر و میزان شدت بیماری نیز کاهش یافت. در نهایت نتایج نشانگر آن بود که نانوذرات اکسید مس بر مهار قارچ B. cinerea و میزان گسترش بیماری کپک خاکستری حاصل از این قارچ موثر است و کاربرد آن توصیه می گردد.
    کلید واژگان: نانو ذره سبز اکسید مس, Botrytis cinerea, گوجه فرنگی, کپک خاکستری
    S. Kazemian, V. Zarrinnia *, M. Khosroshahli, N. Hasanzadeh
    Tomato gray mold disease, caused by Botrytis cinerea, is one of the most important tomato diseases. In recent years, the application of nanoparticles for the control of plant diseases has been given special attention. In this research, the effect of copper oxide nanoparticles biosynthesized by plant extract of eucalyptus was investigated. Three experiments were conducted in order to control the severity of gray mold disease under different growth conditions. In the first experiment, the effects of nanoparticles at concentrations of 100, 200, 400 and 600 ppm were investigated. In the second experiment, two more concentrated extracts i.e. 800 and 1200 were investigated. In the third experiment, the effect of three concentrations of 400, 600 and 800 ppm of copper oxide nanoparticles on the severity of mildew disease on detached leaves was investigated. The results of all three experiments indicated that 1) Copper oxide nanoparticles can control the growth of B. cinerea and gray mildew disease in both in vitro and in vitro conditions. 2) The relationship between the concentration of copper oxide nanoparticles and the inhibitory effect on fungal growth and disease control was invertible and significant at 1% probability level (P≤1%). In fact, the most effective concentrations were obtained at 400 and 600 ppm, 800 and 1200 ppm, and 600 and 800 ppm under in vitro, in vivo,and detached leaf assay, respectively. Accordingly, with increasing concentrations of copper oxide nanoparticles, the rate of growth of the fungus colony decreased and the severity of the disease decreased. Based on these results, the application of green synthesized copper oxide nanoparticles was recommended in controlling of gray mold disease caused by Botrytis cinerea.
    Keywords: Green copper oxide nanoparticles, Botrytis cinerea, tomato, gray mold
  • محبوب لطفی، وحید زرین نیا *، مجتبی دلشاد، امیر موسوی، فرشته نعمت اللهی

    بیماری پژمردگی آوندی گوجه فرنگی ناشی از قارچ lycopersici Fusarium oxysporum f. sp.، یکی از مهمترین بیماری های این محصول به شمار می آید. با توجه به خطرهای زیست محیطی که ناشی از مصرف بی رویه سموم شیمیایی است، استفاده از روش های غیرشیمیایی و طبیعی جهت کنترل عوامل بیماری زا، ضروری به نظر می رسد. لذا این پژوهش برای بررسی اثرهای ضد قارچی نانوذرهای نقره سبز ساخت، در شرایط درون شیشه ای (in vitro) و برون شیشه ای (in vivo) روی قارچ Fusarium.oxysporum f.sp. lycoperisici به صورت فاکتوریل، در قالب طرح کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. تیمارها در شرایط درون شیشه ای (in vitro) شامل شاهد (آب مقطر)، سوسپانسیون نانوذره های نقره و عصاره پوست نارنج در غلظت‎های 25، 75، 100 و 120 میلی‎گرم در لیتر در نظر گرفت شد و تاثیر آن ها بر میزان بازدارندگی از رشد سویه های F1 و F16 این قارچ ارزیابی شد. سپس، تاثیر موثرترین تیمار (سوسپانسیون نانوذره های نقره بهینه شده در شرایط تاریکی و نور) در چهار سطح 50، 100، 200 و 300 میلی‎گرم در لیتر و تیمار سوسپانسیون قارچ در دو مرحله پیش تیمار و پس تیمار بر ویژگی های ریخت شناسی گیاه گوجه فرنگی و شدت و شیوع بیماری پژمردگی آوندی فوزاریومی بررسی شد. نتیجه های آزمایشگاهی نشان داد نانوذره های نقره در شرایط تاریکی در غلظت 120 میلی‎گرم در لیتر بهترین تاثیر را در بازدارندگی رشد سویه ها داشتند. در پژوهش های گلخانه ای، تیمار نانوذر ه های نقره توانست شدت و شیوع بیماری را کاهش دهد، اما در بین غلظت های مختلف نانوذره های نقره در شرایط تاریکی، غلظت 300 میلی گرم در لیتر به واسطه اثرهای سمی خود، بیشترین تاثیر را در کاهش عملکرد گوجه فرنگی به همراه داشت.

    کلید واژگان: شدت وشیوع بیماری, گوجه فرنگی, نانوذره های سبز نقره, اثرات ضد میکروبی, فوزاریوم
    Mahbob Lotfi, Vahid Zarinnia *, Mojtba Delshad, Amir Mousavi, Fereshte Nematollahi

    Wilting disease caused by Fusarium oxysporum f.sp lycopersici is one of the most important tomato diseases. Regarding to the destructive effects of overuse of chemical pesticides in the environment, applying of nonchemical compounds for plant disease control is unavoidable. Therefore the goal of this research was producing of green silver nanoparticles and understanding of their fungicide effects on F1 and F16 strains of F.o.f.sp.lycopersici. For this reason, fungicide effects of Ag NPs that were made under dark and lighting conditions, investigated by factorial method under CRD examination with three replications for each treatments. All experiments were done under in vitro and in vivo conditions. Treatments were distilled water as negative control, 25, 75, 100 and 120 mg L-1 concentrations of Ag NPs suspension and aqueous sour orange extract. More effectively treatments regarding to their capability for highest inhibitory effects on fungal growth under in vitro condition were selected and used for in vivo experiments. These treatments were 50, 100, 200 and 300 mg L-1 concentrations of Ag NPs (were made under dark and lightening conditions) that were applying as pre and post treatments on diseased tomato plants by F.o.f.sp.lycopersici. Morphological properties, disease incidence (DI) and disease severity (DS) were evaluated in this section. Finally the results of this research show that, 120 mg L-1 concentration of Ag NPs (were made under dark condition) had the highest inhibitory effects on F1 and F16 strains of F.o.f.sp.lycopersici under in vitro condition. Also under in vivo condition, 300 mg L-1 concentration of Ag-NPs (were made under dark condition) was more effectively than other concentrations and it could be reducing DI and DS. But yield of tomato with 300 mg L-1 concentration of Ag-NPs was reduced regarding to Ag NPs toxicity effects.

    Keywords: Disease severity, Disease incidence, Tomato, Silver nanoparticles, anti microbial effect Fusarium wilt
  • نرگس حسینی فر، وحید عبدوسی*، وحید زرین نیا
    به منظور بررسی تاثیر اسید سالیسیلیک، سیلیکات پتاسیم و الیسیتور قارچی در گیاه همیشه بهار در شرایط تنش شوری آزمایشی بصورت فاکتوریل و در قالب طرح تصادفی با سه سطح شوری (600-300-0 پی پی ام) و سه سطح تیماری، اسید سالیسیلیک، سیلیکات پتاسیم و الیسیتور قارچی (900-600-300 پی پی ام) در 3 تکرار انجام شد. صفاتی چون حجم ریشه، قطر ریشه، تعداد و ارتفاع برگ، هیدروژن پر اکسید و آنزیم کاتالاز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، بیشترین میزان هیدرون پر اکسید در تیمار سیلیکات پتاسیم با غلظت 300 پی پی ام به میزان 68/77 نانومول بر گرم وزن تر مشاهده گردید. بیشترین مقدار آنزیم کاتالاز در شوری 600 پی پی ام به میزان 00584/0 میلی گرم پروتئین در دقیقه حاصل شد. میانگین تعداد برگ در تیمار سیلیکات پتاسیم از سایر تیمارها بیشتر بوده است. کمترین قطر ریشه در بستر با شوری 600 پی پی ام در غلظت 300 پی پی ام الیسیتور قارچی پنیسیلیوم با مقدار 61/0 میلی متر دیده شد. در غلظت 900 پی پی ام در بستر بدون شوری بیشترین قطر ریشه با مقدار 08/1 میلی متر مشاهده شد.
    کلید واژگان: اسید سالیسیلیک, الیسیتور, سیلیکات پتاسیم, شوری, همیشه بهار
    Narges Hosseinifar, Vahid Abdossi *, Vahid Zarinnia
    In order to investigate the effect of salicylic acid, potassium silicate and fungal Elicitor in calendula under salinity stress conditions, a factorial arrangement in a randomized design with three levels of salinity (0-300600ppm) and 3 levels of salicylic acid, potassium silicate and fungal Elicitor (300-600-900 ppm) in 3 replicates. The highest amount ofH2O2was observed in potassium silicate treatment with a concentration of 300 ppm and a value of 68.87 nmol / g fresh weight. The highest amount of catalase enzyme in Salinity SA was obtained 600 ppm with a value of 0.0584 mg / d of protein per minute. The average number of leaves in potassium silicate treatment was higher than other treatments. The lowest root diameter in a substrate with 600 ppm salinity was observed at a concentration of 300 ppm in penicillium fungicidal oligoetherium with a value of 0.61 mM. In the concentration of 900 ppm in non-saline bed, the highest root diameter was observed with a value of 1. 08 mm
    Keywords: Calendula officinalis, Elicitor, Potassium Silicate, Salicylic Acid, Salinity
  • زهرا خلجی، وحید زرین نیا *، رضا عزیزی نژاد
    در این تحقیق ساختار جمعیت قارچ (tel: Botrytinia fakelianae)Botrytis cinerea از طریق بررسی گروه های سازگاری رویشی (VCG) با استفاده از جهش یافته های sul که قادر به استفاده از یون سولفات نیستند مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور 26 جدایه قارچ B.cinerea از میزبان های صیفی و سبزی از گلخانه های منطقه ورامین جمع آوری شد. نمونه ها پس از شناسایی، به منظور خالص سازی تک اسپور شده و روی محیط کشت اختصاصی BSM کشت شدند. به منظور بررسی گروه های سازگاری رویشی (VCG) جدایه ها، روی محیط کشت پایه Vogel''s حاوی سدیم سلنات (یک تا سه گرم در لیتر) رشد داده شدند. سلنات یک ترکیب سمی و آنالوگ سولفات بوده و قارچ ها قادر به استفاده از آن نیستند. جهش یافتگان مقاوم به سلنات در این محیط به صورت سکتورهایی با رشد سریع که از حاشیه کلنی خارج شده بودند مشاهده شدند. جهش یافتگان سپس به منظور تایید به محیط کشت پایه (MM:Minimmal Media) منتقل و خصوصیات رشدی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. جهش یافتگان اکسوتروفی که دارای رشد تنک روی محیط کشت پایه و دارای رشد وحشی روی محیط کشت پایه همراه با ال- متیونین بودند به عنوان جهش یافتگان sul تعیین شدند. پس از اطمینان از بروز جهش بر اساس الگوی رشد اکسوتروف روی محیط کشت پایه، جهش یافتگان sul به منظور تعیین فنوتیپ به محیط حاوی پتاسیم کرومات منتقل شدند. جدایه هایی که قادر به رشد روی این محیط بودند مقاوم به پتاسیم کرومات و در غیر این صورت حساس به پتاسیم کرومات تعیین فنوتیپ شدند. در نهایت به منظور تعیین گروه های سازگاری رویشی جهش یافتگان حساس به پتاسیم کرومات از یک جدایه در مقابل جهش یافتگان مقاوم به پتاسیم کرومات از جدایه دیگر قرار داده شد. محل تماس دو جدایه از نظر رشد پروتروفیک (نشان دهنده سازگاری) و یا وجود شکاف (نشان دهنده ناسازگاری) بعد از یک ماه مورد بررسی قرار گرفت. جدایه هایی که در محل تماس رشد پروتروفیک از خود نشان دادند، سازگار و در یک گروه سازگاری رویشی قرار داده شدند. در نهایت از مجموع 26 جدایه مورد بررسی تعداد 15 گروه سازگار رویشی تعیین شد، گروه های سازگاری رویشی با نوع میزبان و مناطق جمع آوری شده همبستگی نداشتند.
    کلید واژگان: بیماری زایی, جهش یافته, گروه های سازگاری رویشی, Botrytise cinerea
    Khalaji Z., Zarrinnia V.*, Azizinejad R
    In this research population structure of Botrytis cinerea (tel: Botryotinia fuckeliana) determined by vegetative compatibility groups (VCGs) using sulfate non utilizing mutants (sul). For this purpose 26 isolates of B. cinerea were collected from different hosts in Varamin county greenhouses. All isolates identified and purified by single spore method and cultured on BSM medium. In order to determine the vegetative compatibility groups, all isolates were cultured on Vogel's basal medium amended with sodium seleanate (1-3 gr/lit). Selenate is a toxic substance for fungi and it is an analogue for sulfate in fungal metabolic pathway. Selenate-resistant mutants were isolated from all strains as spontaneous, fast- growing sectors arising from restricted colonies on medium amended with sodium selenate. Sectors were sulphate non-utilizing (sul) mutants if grew as thin expansive colonies with little or no aerial mycelium on MM (minimal media), but similarly to the wild-type on L-methionine- amended MM medium. MM amended with potassium chromate also used for partial phenotyping of sul mutants. Mutants that grew on MM amended with potassium chromate were chromate-resistant. Also mutants with inability for growing on this medium were indicated as chromat sensitive. In order to evaluation of vegetative compatibility groups (VCGs), chromate resistance and chromate sensitive mutants were paired in all possible combinations. All plates were monitored for formation of dense aerial mycelia (prototrophic growth pattern) at the contact zone of each two isolates up to 30 days. Isolates were assigned in the same vegetative compatibility group if represented prototrophic growth pattern along their contact zone. Among 26 isolates of B. cinerea, 15 VCGs were determined. No correlations were observed between VCGs with hosts and geographic origins of isolates.
  • صبا سوهانگر، وحید زرین نیا، سعید محمدزاده نمین

    امروزه استفاده از ترکیبات طبیعی گیاهان برای کنترل بیماری ها، به دلیل مزایایی که بر ترکیبات شیمیایی دارند، مورد توجه و تحقیق قرار گرفته است. استفاده از اسانس های گیاهی به دلیل داشتن خواص دارویی، ضد قارچی، ضد باکتریایی و آنتی اکسیدانی متابولیت های ثانویه در کنترل عوامل بیماری زا رو به پیشرفت است. در این پژوهش تاثیر کارایی سه اسانس گیاهی شامل اسانس زیره سبز (Cuminum cyminum)، دارچین (Cinnamomum zeylanicum) و نعناع (Mentha sp.) و محلول کیتوزان در پیشگیری و در مان بیماری سوختگی غلاف برنج ناشی از قارچRhizoctionia solani در آزمایشات درون شیشه و درون زیوه مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با 500 تیمار و 3 تکرار انجام گرفت. تیمار های مورد بررسی در این پژوهش شامل سه فاکتور اسانس هر کدام در پنج سطح غلظت (100، 200، 400، 600، 800، 1000 میلی گرم در لیتر) و فاکتور کیتوزان در دو سطح غلظت 800 و 1000 میلی گرم در لیتر و همچنین دو شاهد شامل شاهد مثبت (محیط کشت PDA همراه با سم تیلت) و شاهد منفی (محیط کشت سیب زمینی-دکستروز- آگار فاقد اسانس)، هر تیمار دارای سه تکرار و هر تکرار نیز خود شامل سه ظرف پتری (برای تمام تیمار ها و کنترل های مثبت و منفی) بود. به منظور بررسی نحوه تاثیر تیمار های مختلف روی رشد قارچ R. solani پس از اختلاط اسانس ها با محیط کشت، قطر پرگنه رشد یافته بصورت روزانه تا زمان پر شدن کامل ظرف پتری شاهد مورد بررسی قرار گرفت. درصد بازدارندگی غلظت‌ های مختلف اسانس‌ ها با بهره‌ گیری از فرمول ابوت تعیین شد. همچنین حداقل غلظت بازدارندگی کامل اسانس‌ ها (MIC)و حداقل غلظت قارچ کشی اسانس ها (MFC) نیز محاسبه شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد که در آن هر اسانس به عنوان یک فاکتور و غلظت های مختلف اسانس ها، سطوح مختلف هر فاکتور در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد اسانس های دارچین و زیره بازدارندگی 100 درصدی از رشد قارچ R. solaniرادر غلظت های ppm 200 داشتند. همچنین اسانس نعناع و کیتوزان بازدارندگی 100 درصدی در غلظت های 600 و 1000 را از خودشان نشان دادند. علاوه بر این سه عصاره دارچین، زیره و نعناع با درصد بازدارندگی به ترتیب 67/81، 50/82 و 33/83 نتایج یکسانی را نشان دادند، کیتوزان نیز با 50 درصد بازدارندگی کم ترین میزان بازدارندگی از رشد قارچ بیماری زا را بر روی گیاه نشان داد.

    کلید واژگان: سوختگی غلاف برنج, Rhizoctionia solani, اسانس, زیره سبز, دارچین, نعناع, کیتوزان, کنترل بیولوژیک
    Saba Souhangar, Vahid Zarrinnia, Saeed Mohammadzade Namin

    The use of natural compounds for disease control and prevention has been considered because of the benefits. Using herbal essences has been developed due to having medicinal properties, antifungal, antibacterial and antioxidant secondary metabolites in the control of pathogens. In this study, the performance of three plant essential oils Cumin (Cuminum cyminum), cinnamon (Cinnamomum zeylanicum) and peppermint (Mentha sp.) and soluble chitosan in the prevention and treatment of rice sheath blight caused by the fungus Rhizoctionia solani in vitro and in Ziveh, were studied. This experiment was done in a completely randomized design with 500 treatments and 3 replications. Treatments consisted of three factors essential oils, each in five different concentrations (100, 200, 400, 600, 800, 1000 ppm) and the Factor chitosan in two concentrations 800 and 1000 milligram per liter and also two control included a positive control (culture medium along with tilt PDA) and negative control (dextrose agar medium potatoes without oil). Each treatment consists of three replicates each also includes three petri dish (for all treatments and positive and negative controls), respectively. Inhibition of different concentrations was determined using the Abbott formula. The full minimum inhibitory concentration of essential oils (MIC) and minimum fungicidal concentration of essential oils (MFC) was also calculated. The factorial experiment was considered in a completely randomized design with three replications in which every essence as a factor and different concentrations of essential oils, different levels of each factor. The results showed that essential oils of cinnamon and cumin inhibited 100% of the growth of R. solani were in effect concentrations ppm 200. The essential oil and chitosan 100% inhibition at concentrations of 600 and 1000 were one of their own. In addition to these three extracts of cinnamon, cumin and mint with a percentage of inhibition, respectively, 67/81, 50/82 and 33/83 showed similar results, with 50% inhibition chitosan least inhibition of pathogenic fungi on plant show.

    Keywords: Rice sheath blight, Rhizoctionia solani, Essence, cumin, Cinnamon, mint, Chitosan, Biological control
  • وحید زرین نیا، محمد جوان نیکخواه، حمیدرضا زمانی زاده، رحیم مهرابی، وحید خسروی
    سی و هفت جدایه Magnaporthe grisea جمع آوری شده از میزبان های مختلف از تیرهPoaceae شامل پنجه کلاغی (Digitaria singuinalis)، چسبک (Setaria italica) و سوروف (Echinochloa sp.) به منظور تعیین بیماری زا یی آنها روی برنج آزمایش شدند. برای این منظور از دو رقم حساس محلی به نام های طارم و بینام استفاده گردید. خصوصیات بیماری زایی جدایه های مذکور روی گیاهچه های این دو رقم در مرحله 4 و 5 برگی بررسی شد. برای این منظور غلظت زاد مایه به میزان 104×5 اسپور در میلی لیتر به وسیله لام هماسیتومتر تعیین و اسپورپاشی در دمای 25 درجه سانتی گراد و رطوبت 95 درصد در حجمی معادل 50 میلی لیتر از سوسپانسیون مورد نظر که با Tween 20 به نسبت یک درصد مخلوط شده بود، انجام گرفت. همچنین برای اسپورپاشی به ازای هر جدایه 60 گیاهچه از هر کدام از ارقام ذکر شده استفاده گردید. اولین ارزیابی علایم 10 روز پس از تلقیح انجام شد و دو ارزیابی دیگر نیز با فواصل 5 روز جهت جلوگیری از خطا در یادداشت برداری از علایم انجام گرفت. ارقام مورد بررسی یا در مقابل جدایه های قارچ M. grisea مقاوم بودند و یا لکه هایی با تعداد و شدت خسارت کمتر نسبت به شاهد مثبت که یک جدایه بیماری زا روی برنج بود، ایجاد نمودند. پس از تعیین جدایه هایی که علایم تیپ حساس تا نیمه حساس را در میزبان مورد بررسی بروز دادند، تعداد 5 جدایه از بین آنها به وسیله هشت رقم افتراقی استاندارد بین المللی و 5 لاین near- isogenic تعیین نژاد شدند. بر اساس واکنش هشت رقم افتراقی استاندارد بین المللی و5 لاین near- isogenic در مقابل جدایه های مذکور، به ترتیب 4 نژاد به نام هایIB-58، IA-27، IA-127، IA-17 از دو گروه نژادی IA و IB و چهار نژاد تحت عنوان A، B، C، D شناسایی گردید.
    کلید واژگان: Magnaporthe grisea, ارقام حساس, نژاد بیماری زا, _ Poaceae, ارقام افتراقی
    Thrity seven isolates of Magnaporthe grisea collected from several host plants from family of Poaceae namely Digitaria singuinalis, Setaria italica, and Echinochloa sp.were tested for their pathogenecity against two susceptible rice cultivars. Conidial suspensions were prepared by the surfaces of 14-day-old cultures being washed with sterile water and adjusting the final concentrations to approximately 5×104 conidia per ml with the aid of hematocytometer. Inoculums were applied to the leaves of 3 week-old plants and symptoms scrutinized 10 to 12 days following inoculation. Moreover, to confirm the outcomes of the test, the survey of the infection of the leaves was recapitulated after a 5 days interval. Pots each containing sixty seedlings of either Binam or Tarom rice cultivars were sprayed with 50 ml suspension of 5×104 conidia per ml from either pure cultures of the M. grisea or water, with a hand-held mist sprayer (until runoff) onto rice plants that were at a four-to-five-leaf stage. Inoculated plants were incubated in a humidity chamber and maintained at 100% relative humidity (RH) for 48 h and then reincubated in a greenhouse (20 to 24°C). Also negative and positive control plants were sprayed with distilled water and with rice infecting isolate respectively in the same manner. After 10 to 12 days past, leaf spot symptoms appeared on some inoculated plants. Then five virulent and semi virulent isolates as based upon their interaction with rice were analyzed for pathogenic races. In total 13 cultivars and lines (eight varieties differentiated through international standard cultivars and five through Near Isogenic Lines (NILS)) were examined. The last five isolates were classified in four pathogenic races IB-58, IA-27, IA-127, IA-17 that belonged to two race groups IA and IB as based on their virulence on eight international differential varieties, and in A, B, C, D as based on their virulence on five Near Isogenic Lines (NILS).
  • سید محمدرضا موسوی، وحید زرین نیا
    این تحقیق به منظور شناسایی گونه های فوزاریوم مولد پژمردگی، مرگ گیاهچه و پوسیدگی ریشه عدس در استان فارس و مقایسه قدرت بیماریزایی آن ها انجام شد. برای این منظورطی سال های 87-1386 تعداد 115 نمونه از گیاهان دارای علایم زردی و پژمردگی در مزارععدس استان فارس جمع آوری و در مجموع 62 جدایه فوزاریوم از این گیاهان جداسازی شد که پس از شناسایی در 5 گونه Fusarium oxysporum، F. solani، F. equiseti، F. avenaceum و F. sambucinum به ترتیب با فراوانی 7/46، 35، 3/8، 5 و 3/3 درصد قرار گرفتند. این اولین گزارش از وجود F. avenaceum در مزارع عدس ایران است. پس از انجام آزمون بیماری زایی و مشخص شدن جدایه های بیماری زا، شدت بیماری روی قسمت های هوایی و ریشه گیاهان تلقیح شده با این جدایه ها براساس نمره دهی 5 درجه ای پیشنهاد شده برای فوزاریوم های مولد پژمردگی و پوسیدگی ریشه عدس ارزیابی شد. نتایج نشان داد که F. oxysporum مهم ترین گونه بیماری زا در مزارع عدس استان فارس است.
    کلید واژگان: عدس, پژمردگی, پوسیدگی ریشه, فوزاریوم, بیماری زایی
    S. M. R. Moosavi, V. Zarrinnia
    This study was conducted to identification of Fusarium spp. as casual agents of lentil wilt, damping off and root rot diseases and comparison of their pathogenicity in Fars province during growing seasons of 007-008. Lentil fields with yellowing and wilting symptoms were visited and samples were collected from which totally 6 isolates of Fusarium spp. were obtained. Isolates then were identified and accomodated in five species of Fusarium oxysporum, F. solani, F. equiseti, F. avenaceum and F. sambucinum with 6.7,, 8., and. percent frequencies, respectively. This was the first report of F. avenaceum in lentil fields of Iran. Pathogenicity test was conducted and disease severity were rated according to the scale proposed for Fusarium diseases of lentil. The results indicated that F. oxysporum was the most important pathogenic species in the lentil farms of Fars province.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال