به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

کبری نصرالهی

  • نجمه عسکریان فرد، کبری نصرالهی*، حمیدرضا شتابی، خسرو نقیبی
    مقدمه

     این مطالعه، با هدف مقایسه ی تاثیر دو سطح مختلف دی اکسید کربن انتهای بازدمی بر اختلالات شناختی بیماران سالمند تحت عمل جراحی انجام شد.

    روش ها

     در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 240 بیمار بالاتر از 65 سال به صورت اتفاقی در دو گروه توزیع شدند. در گروه اول، میزان دی اکسید کربن انتهای بازدمی در محدوده ی 40-35 میلی مترجیوه و در گروه دوم در محدوده ی 45-40 میلی متر جیوه حفظ شد. نمره ی شناختی بیماران قبل از عمل، 24 ساعت، یک هفته و شش هفته بعد از عمل بین دو گروه مقایسه شد.

    یافته ها

     در 24 ساعت اول بعد از عمل، بروز اختلالات شناختی در دو گروه اول و دوم به ترتیب 5/12 و 7/11 درصد بود؛ در حالی که هفته ی اول بعد از عمل، این میزان به ترتیب به 7/6 و 7/11 درصد رسید و در هفته ی ششم بعد از عمل، میزان بروز اختلالات شناختی بر اساس آزمون کوتاه وضعیت ذهنی در نامبردگان در دو گروه اول و دوم به ترتیب به 0/5 و 2/9 درصد کاهش یافت. در تمام موارد، اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    دی اکسید کربن انتهای بازدمی در محدوده ی 45-35 میلی متر جیوه تاثیری بر اختلالات شناختی بیماران سالخورده ی تحت عمل جراحی کاتاراکت با بیهوشی عمومی نداشت. از این رو، انجام مطالعات بیشتر در خصوص تاثیر سطوح و محدوده ی وسیع تری از دی اکسید کربن انتهای بازدمی بر این اختلالات شناختی ضرورت دارد.

    کلید واژگان: اختلال شناختی, کاتاراکت, سالخوردگی
    Najmeh Askarianfard, Kobra Nasrollahi*, Hamidreza Shetabi, Khosrou Naghibi
    Background

    This study aimed to compare the effect of two different levels of end-tidal carbon dioxide on cognitive impairment in elderly patients undergoing surgery.

    Methods

    In this clinical trial study, 240 patients over 65 years of age were randomly distributed into two groups. In the first group, the end-tidal carbon dioxide (ETCO2</sub>) pressure was maintained in the range of 35-40 mmHg, and in the second group in the range of 40 to 45 mmHg. Patients' cognitive scores before surgery, and 24 hours, one week, and six weeks later were compared between the two groups.

    Findings

    In the first 24 hours, the incidence of cognitive impairment was 12.5 and 11.7 percent in first and second groups, respectively; while at the first week after surgery, this rate was 6.7 and 11.7 percent, and at the sixth week, 5.0 and 9.2 percent, respectively, based on the short test of mental status. In all cases, the difference between the two groups was not statistically significant.

    Conclusion

     in the range of 35 to 45 mmHg has no effect on the cognitive impairment of elderly patients under cataract surgery with general anesthesia. Therefore, further studies on the effects of different extents of ETCO2</sub> on cognitive impairments are necessary.

    Keywords: Cognitive disorder, Cataract, Elderly
  • خسرو نقیبی، حمیدرضا شتابی، کبری نصرالهی، نداسادات منصوری*
     
    مقدمه
    مطالعه ی حاضر با هدف تعیین تاثیر میدازولام و دکسمدتومیدین وریدی قبل از عمل بر پیش گیری از اختلالات شناختی بعد از اعمال جراحی کاتاراکت در سالمندان تحت بیهوشی عمومی و مقایسه ی آن با گروه شاهد انجام گرفت.
    روش ها
    در یک کارآزمایی بالینی، 150 بیمار تحت عمل جراحی Phacoemulsification به سه گروه 50 نفره تقسیم شدند و بیماران در هر گروه به ترتیب
    1/0 میلی گرم/کیلوگرم میدازولام، 1 میکروگرم/کیلوگرم دکسمدتومیدین و در گروه شاهد، با حجم مشابه نرمال سالین در زمان قبل از عمل دریافت نمودند. نمره ی اختلالات شناختی آن ها با استفاده از معیار Mini mental status examination (MMSE) در زمان های قبل و بعد از عمل، در سه گروه تعیین و مقایسه شد.
    یافته ها
    فراوانی اختلال شناختی بیماران در قبل از عمل در سه گروه دریافت کننده ی میدازولام، دکسمدتومیدین و دارونما (شاهد) به ترتیب 6 ، 10 و 4 درصد بود (47/0 = P). در 24 ساعت بعد از عمل، در سه گروه پیش گفته به ترتیب 14، 12 و 10 درصد دچار اختلال شناختی بودند (83/0 = P). یک هفته بعد از عمل نیز در سه گروه میدازولام، دکسمدتومیدین و شاهد، به ترتیب 8، 12 و 6 درصد دچار اختلال شناختی بودند (56/0 = P).
    نتیجه گیری
    استفاده از میدازولام و دکسمدتومیدین در کاهش بروز اختلال شناختی اختلاف معنی داری نداشت و احتمال می رود بتوان از هر دو دارو در صورتی که ممنوعیت مصرف نداشته باشد، استفاده نمود.
    کلید واژگان: اختلال شناختی, میدازولام, دکسمدتومیدین
    Khosrou Naghibi, Hamidreza Shetabi, Kobra Nasrollahi, Nedasadat Mansouri*
     
    Background
    This study aimed to evaluate the effect of intravenous midazolam and dexmedetomidine on prevention of cognitive dysfunction after cataract surgery in the elderly patients under general anesthesia compared with the control group.
    Methods
    In this clinical trial study, 150 patients underwent phacoemulsification surgery were selected and randomly divided into three equal groups. The three groups received 0.1 mg/kg midazolam, 1 mg/kg dexmedetomidine, and similar volume of normal saline, respectively before the surgery. The cognitive dysfunction scores were measured and compared using Mini-Mental Status Examination (MMSE) criteria before and after the surgery.
    Findings
    The preoperative frequency of cognitive dysfunction was 6, 10, and 4 percent in midazolam, dexmedetomidine, and control groups, respectively (P = 0.47). 24 hours after the surgery, 14, 12, and 10 percent of the patients had cognitive dysfunction (P = 0.83); while one week after surgery, 8, 12, and 6 percent of patients had cognitive dysfunction in the three groups of midazolam, dexmedetomidine and control, respectively with no statistical difference between the three groups (P = 0.56).
    Conclusion
    The effect of midazolam and dexmedetomidine was similar on prevention of the incidence of cognitive dysfunction, and it is possible to use the both drugs, if there is no contraception to use them.
    Keywords: Cognitive dysfunction, Midazolam, Dexmedetomidine
  • حسن رزمجو، کبری نصرالهی، عرفان محمداسماعیل *
    مقدمه

    امروزه جراحی رفرکتیو پیشرفت و مقبولیت روزافزونی در چشم پزشکی دارد. این مطالعه نتایج بینایی حاصل از دو لنز داخل چشمی آرتیزان و آرتیفلکس را در تصحیح میوپی بررسی کرد.

    روش ها

    در این بررسی، 58 چشم از 29 بیمار دچار میوپی بالا پس از معاینه، تحت جراحی رفرکتیو با استفاده از لنز آرتیزان یا آرتیفلکس قرار گرفتند. آرتیفلکس در 24 و آرتیزان در 34 چشم مورد استفاده قرار گرفت. بیماران برای 6 ماه پی گیری شدند و دید بدون اصلاح، دید اصلاح شده و رفرکشن در دو گروه ثبت گردید و در نهایت یافته ها با آزمون های آماری مناسب آنالیز شدند.

    یافته ها

    هر چند نتایج بینایی با استفاده از لنز آرتیفلکس بهتر بود، اما این برتری تنها در دو ماه اول پی گیری معنی دار بود و پس از 6 ماه نتایج بینایی در دو گروه مشابه بودند. با این که مقدار آستیگمات در چشم هایی که از لنز آرتیزان استفاده کردند در 3 ماه اول پی گیری بیشتر بود، رفرکشن پس از این دوره به نسبت ثابت بود و تفاوت دو گروه به طور پیش رونده رو به کاهش بود. عارضه ای طی عمل و دوره ی پس از آن مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج درازمدت لنزهای آرتیزان و آرتیفلکس مشابه بودند هرچند زمان لازم برای ثبات دید و رفرکشن هنگام استفاده از لنز آرتیفلکس کوتاه تر بود.

    کلید واژگان: جراحی رفرکتیو, میوپی, آرتیزان, آرتیفلکس
    Hassan Razmju, Kobra Nasrollahi, Erfan Mohammad Esmaeil
    Background

    Refractive surgery is the most rapidly evolving issue in ophthalmology. In this study, we compared the effect of two phakic intraocular lenses, Artisan and Artiflex, in refractive surgery.

    Methods

    In a prospective clinical trial studyd 58 eyes of 29 patients with high myopia were treated by phakic intraocular lenses. Artiflex lens was used in 24 eyes and Artisan lens in 34 eyes. Patients were followed up for 6 months. Uncorrected visual acuity (UCVA), best corrected visual acuity (BCVA) and refraction were assessed in both groups.

    Findings

    Artiflex lens had better visual outcomes; but the difference with Artisan lens was only significant in first two months of follow-up. After 6 months, both groups had similar visual outcomes. Although astigmatism was greater in Artisan group in first three months, refraction in both groups was stable after 6 months and the results were not significantly different between the groups. Adverse reaction was not noticed.

    Conclusion

    Artisan and Artiflex had similar long-term outcomes but refraction and vision establishment occur in a shorter period in Artiflex lenses.

  • حمید فشارکی، احمد عزیززاده، محمد قریشی، فرزان کیان ارثی، محمدرضا اخلاقی، حسین عطارزاده، کبری نصرالهی، محمد فصیحی، سجاد بدیعی
    Hamid Fesharaki, Ahmad Aziz.Zadeh, Mohammad Ghoraishi, Farzan Kianersi, Mohammad Reza Akhlaghi, Hossein Attarzadeh, Kobra Nasrollahi, Mohammad Fasihi, Sajjad Badiei
    Purpose
    Controversy has recently risen about the presence of compensatory ocular countertorsion (COCT) after head tilt. This study was performed to define the functional range of this phenomenon.
    Methods
    Cycloplegic autorefraction was performed on 80 eyes with regular astigmatism 2D. Objective autorefraction was performed in normal position, right and left head tilt positions of 5º, 10º, 15º, 20º, and 25º. Any change in astigmatic axis after head tilt was considered as COCT defect. The authors designed a tiltometer which was fixed over the patient's head without disturbing proper refractometry in various head positions. Enrolled eyes had no other ocular disease except refractive error.
    Results
    Seventy eyes completed the study process. Mean age of the patients was 26.5±10 (15-48) years. Mean amplitude of COCT was 1.87°±1.81 (0°-5°) at 5° and 6.91°±4.96 (0º-20°) at 25° head tilt angles. COCT values with left head tilt were significantly lower than COCT values with right head tilt (P<0.026). Incyclotorsional compensation in each eye was not necessarily equal to the excyclotorsional compensation of the fellow eye, but this torsional discrepancy was not overal significant (P>0.237).
    Conclusion
    COCT was found to be an unreliable phenomenon. Any minimal head tilt can induce erroneous measurement of astigmatic axis during refractometry.
  • حسن رزمجو، محسن رزمجو، مهدی توکلی*، محمدرضا اخلاقی، اکرم ریسمانچیان، علیرضا دهقانی، کبری نصرالهی
    هدف

    مقایسه میزان فشار داخل چشم (IOP) اندازه گیری شده توسط تونومتر غیرتماسی پالس ایر 3000 و تونومتر اپلاناسیون گلدمن.
    روش پژوهش: در این مطالعه مقطعی، پس از انجام معاینه کامل چشم پزشکی، فشار چشم بیماران 3 نوبت با فاصله 5 دقیقه توسط دستگاه پالس ایر 3000 و پس از آن با همان توالی توسط تونومتر گلدمن اندازه گیری شد. میانگین مقادیر مختلف فشار چشم محاسبه و تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    تعداد 458 چشم از 250 بیمار تحت بررسی قرار گرفتند. متوسط IOP اندازه گیری شده توسط دستگاه گلدمن mmHg 04/9±45/19 و این میزان با دستگاه پالس ایر mmHg 42/8±11/20 بود (075/0P=). ضریب همبستگی بین این دو مقدار برابر 96/0 (004/0P=) و متوسط اختلاف دو روش (تفاضل مقادیر پالس ایر از گلدمن) برابر با 52/1±65/0 (محدوده اطمینان 95 درصد بین 59/3 تا 29/2-) بود. در بیماران با فشار چشم بین 10 تا 25 میلی متر جیوه، متوسط اختلاف فشار بین دو روش 23/1±49/0 (32/0P=) و در فشارهای بالای 25 این مقدار برابر با 91/1±75/1- میلی متر جیوه بود (06/0P=).

    نتیجه گیری

    دستگاه پالس ایر از دقت کافی در مقایسه با تونومتر گلدمن، به ویژه در محدوده فشار بین 10 تا 25 میلی متر جیوه برخوردار است.

    Hassan Razmjoo, Mehdi Razmjoo, Mehdi Tavakoli, Mohamadreza Akhlaghi, Akram Rismanchian, Alireza Dehghani, Kobra Nasrollahi
    Purpose

    To compare intraocular pressure (IOP) measurement with Pulsair non-contact tonometer and Goldmann applanation tonometer (GAT).

    Methods

    In this cross-sectional study, during a complete ophthalmologic examination, each patient underwent Pulsair tonometry three times at 5 minutes intervals and then Goldmann tonometry at the same intervals. Mean IOP values were measured and analyzed.

    Results

    We evaluated 458 eyes of 250 patients (138 males and 112 female subjects). Mean IOP was 19.45±9.04 mmHg with GAT and 20.11±8.42 mmHg with Pulsair (P=0.075). Correlation coefficient between the two methods was 0.96 (P= 0.004) and the mean difference (Pulsair-GAT) was 0.65±1.52 (confidence interval 95%, +3.5 to -2.29). With IOPs between 10-25mmHg, mean difference between the two methods was 0.49±1.23 (P= 0.32) mmHg, however it was -1.75±1.91 (P= 0.06) at IOPs over than 25 mm Hg.

    Conclusion

    Pulsair tonometry has acceptable accuracy in comparison with GAT, especially in IOP ranging from 10 to 25 mmHg

  • کبری نصرالهی، اکرم ریسمانچیان، مرجان مسجدی، سید محمد قریشی، مهدی توکلی
    هدف
    تعیین اثر کراتکتومی فوتورفرکتیو (PRK) با میتومایسین-(MMC) C بر نزدیک بینی و آستیگماتیسم پس از پیوند نفوذی قرنیه (PKP).
    روش پژوهش: در این مطالعه 38 چشم از 32 بیمار با سابقه PKP جهت درمان قوز قرنیه یا کدورت قرنیه، به منظور اصلاح نزدیک بینی و آستیگماتیسم، تحت عمل PRK با MMC قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین معادل کروی و آستیگماتیسم قبل از عمل، به ترتیب 7/4±2/5- و 3±4/2- دیوپتر بود که 3 ماه پس از عمل، به ترتیب به 1/3±1/3- و 8/2±2/1- دیوپتر رسیدند. قرنیه در 3/55 درصد موارد شفاف، در 1/21 درصد موارد دچار مات شدگی جزیی (trace haze)، در 8/15 درصد موارد دچار مات شدگی متوسط و در 9/7 درصد موارد دچار مات شدگی شدید بود.
    نتیجه گیری
    PRKبا MMC، یک روش مطمئن و موثر جهت درمان نزدیک بینی و آستیگماتیسم پس از PKP می باشد و عارضه مهم آن مات شدگی قرنیه است.
    Kobra Nasrolahi, Akram Rismanchian, Marjan Masjedi, Marjan Ghoreishi, Mehdi Tavakoli
    Purpose
    To report the results of photorefractive keratectomy (PRK) with mitomycin-C (MMC) to correct myopia and astigmatism in patients who had previously undergone penetrating keratoplasty (PKP).
    Methods
    Thirty-eight eyes of 32 patients underwent PRK with MMC to correct astigmatism and myopia following PKP.
    Result
    Mean spherical equivalent (SE) was -5.2±4.7 D (diopter) and mean astigmatism was -2.4±3 D pre-operatively which reached -3.1±3.1 D and -1.2±2.8 D 3 months after the operation respectively. The cornea was clear in 55.3%, had trace haze in 21.1%, moderate haze in 15.8% and severe haze in 7.9% of cases.
    Conclusion
    PRK with MMC after PKP is a relatively safe and effective procedure. It reduces both the spherical error and the cylindrical component of the ametropia. Corneal haze is the major complication.
  • کبری نصرالهی، حسین عطارزاده، محمدرضا اخلاقی، اکرم ریسمانچیان، حیدرعلی معینی، سیدعلی اکبر مرتضوی، محمد ساری محمدلی
    هدف
    تعیین شیوع انواع نقص های میدان بینایی ناشی از گلوکوم زاویه باز در هنگام تشخیص بیماری.
    روش پژوهش: این مطالعه مقطعی در بیماران مراجعه کننده به کلینیک گلوکوم بیمارستان فارابی اصفهان انجام شد. بیمارانی که گلوکوم زاویه باز در آن ها براساس فشار داخل چشمی (IOP)، میدان بینایی و معاینه ته چشم و گونیوسکوپی مورد تایید قرار گرفت؛ وارد مطالعه شدند. در بیمارانی که دارای حداقل 3 میدان دید قابل اعتماد بودند؛ آخرین میدان بینایی جهت تفسیر انتخاب شد. معیار قابل اعتماد بودن میدان بینایی، خطای مثبت و منفی کم تر از 33 درصد و کاهش فیکسیشن (fixation loss) کم تر از 20 درصد بود. بیمارانی که دارای سایر اختلالات چشمی هم زمان با گلوکوم بودند؛ از مطالعه حذف شدند. شدت آسیب گلوکوماتوز، براساس انحراف میانگین (MD) تعریف شد و بیماران براساس MD به 3 گروه خفیف (تا 0/6- دسی بل)، متوسط (بین 6- تا 12- دسی بل) و پیش رفته (بزرگ تر از 12- دسی بل) تقسیم شدند.
    یافته ها
    مطالعه بر روی 308 چشم از 189 بیمار انجام شد. متوسط سن بیماران 0/12±2/53 سال (دامنه 79-13سال) بود. میانگین MD برابر 0/9±3/12- دسی بل (4/0- تا 4/34- دسی بل) بود. این میانگین در زنان 0/9±8/10- و در مردان 2/9±4/13- بود (02/0P=). براساس MD، 104 چشم (8/33 درصد) در مرحله خفیف، 74 چشم (0/24 درصد) در مرحله متوسط و 130 چشم (2/42 درصد) در مرحله پیش رفته تشخیص داده شدند. از نظر نقص میدان بینایی، 23 چشم (5/7 درصد) دپرشن کلی، 102 چشم (1/33 درصد) نقص میدان فوقانی، 75 چشم (3/24 درصد) نقص میدان تحتانی و 91 چشم (5/29 درصد) اختلال مرکب میدان بینایی داشتند. هفت چشم (3/2 درصد) اسکوتوم پاراسنترال و 3 چشم (0/1 درصد) جزیره مرکزی (central island) داشتند. در 7 چشم (3/2 درصد) نقص میدان بینایی مشاهده نگردید. از میان اختلالات موضعی، اسکوتوم کمانی (6/35 درصد) شایع ترین نوع اختلال میدان بینایی بود.
    نتیجه گیری
    تعداد قابل توجهی از بیماران گلوکومی در مرحله پیش رفته تشخیص داده می شوند که لزوم تدوین غربالگری مناسب را بازگو می کند. شایع ترین اختلال موضعی میدان بینایی در بیماران ما، اسکوتوم کمانی بود.
    Kobra Nasrollahi, Hossein Attarzadeh, Mohammad Reza Akhlaghi, Akram Rismanchi, Heidar Ali Moeini, Seyed Ali Akbar Mortazavi, Mohammad Sari Mohammadli
    Purpose
    To determine the prevalence of various types of visual field defects in patients with open angle glaucoma at the time of diagnosis.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on patients who were referred to our glaucoma clinic. Open angle glaucoma was confirmed by intraocular pressure measurement, perimetry, fundoscopic examination and gonioscopy. The last perimetry of patients who had at least three reliable visual fields was selected for interpretation. Acceptable reliability indices were false negative and false positive error of less than 33% and fixation loss less than 20%. Patients with other ocular abnormalities were excluded. Based on mean deviation (MD), visual field defects were classified as mild (MD up to -6 db), moderate (MD between -6 to -12 db) and advanced (MD beyond -12 db).
    Results
    We evaluated 308 eyes of 189 patients with mean age of 53.2±12.0 (range 13-79) years. The average MD was -12.3±9.0 (range -0.4 to -34.4 decibel). This average value was -10.7±9.2 in women and -13.2±9.4 in men (P=0.02). Based on MD, 104 eyes (33.8%) had mild, 74 eyes (24.0%) had moderate and 130 eyes (42.2%) had advanced disease. Visual field defects included generalized depression in 23 eyes (7.5%), superior field defects in 102 eyes (33.1%), inferior field defects in 75 eyes (24.3%) and combined defects in 91 eyes (29.5%). There was paracentral scotoma in 7 (2.3%) and central island in 3 (1.0%) eyes however, 7 eyes (2.3%) had no visual field defect. Arcuate scotoma (35.6%) was the most common form of localized visual field defects.
    Conclusion
    Glaucoma was diagnosed in advanced stages of the disease in a large number of patients. This fact notifies the necessity of screening methods.
  • کبری نصرالهی، محمد قریشی، محمد ساری محمدلی
    در این مطالعه، میزان انرژی وارد شده به چشم به عنوان یک متغیر نشان دهنده ی سالم و بهتر بودن یا نبودن یک سیستم جراحی کاتاراکت در حین عمل فیکوامولسیفیکاسیون به روش فتولیز با لیزر Nd:YAG (Dodick). مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش ها
    در این مطالعه ی مقطعی، 76 چشم از بیماران مراجعه کننده برای عمل جراحی به طور غیرتصادفی و آسان، مورد بررسی قرار گرفت و سفتی هسته عدسی آنها بر اساس سیستم تقسیم بندی علمی کاتاراکت lens opacity classification system III (LOCSIII) از صفر تا 4+ تعیین شد. هسته های با سفتی 4+ از مطالعه حذف و در نهایت 67 بیمار وارد مطالعه شدند. تمامی بیماران با دستگاه فیکو ARC مجهز به Dodick laser photolysis و ازطریق برش قرنیه ای (Clear cornea) و از طریق انسزیون 8/2 میلی متر تحت عمل جراحی کاتاراکت قرار گرفتند. میزان انرژی وارد شده به چشم محاسبه و ثبت گردید.
    یافته ها
    از 67 بیمار عمل شده، 39 نفر مرد (2/58%) و 28 نفر زن (8/41%) بوده اند و متوسط سن آنان 8/12±31/58 سال (84-14سال) بوده است. بین میانگین سن آقایان (8/12±5/56) و خانمها (9/11±7/60) تفاوت معنی دار آماری وجود نداشته است (18/0=P).
    میانگین میزان انرژی وارد شده به چشم ها (65/2±55/4) حداقل 56/0 ژول و حداکثر 96/9 ژول بوده است؛ این میزان در مردان 61/2±6/4 ژول و در زنان 69/2±4/4 ژول بوده است. این میانگین برای هسته های با دانسیته 1+، 2+ و 3+ به ترتیب 60/2±32/3، 59/2±7/3 و 23/2±7/5 ژول بوده است. مشخص شد میزان انرژی وارد شده به چشم با سختی هسته عدسی ارتباط مستقیم دارد (57/0=r و 00001/0=P).
    نتیجه گیری
    با وجود این که در این روش، انرژی کم تری به چشم وارد می شود و به نظر می رسد میزان سوختگی زخم و آسیب سلول های آندوتلیوم کم تر است ولی به علت مشکلاتی مانند این که قبل از عمل نمی توان میزان دقیق سفتی عدسی را مشخص کرد و این مساله موجب طولانی شدن مدت عمل و در مواردی تغییر روش جراحی می گردد، این روش مقبولیت استفاده به عنوان روش معمول عمل جراحی آب مروارید را پیدا نکرده است و امید است با رفع مشکلات تکنیکی آن در آینده بتوان از این روش بیشتر استفاده کرد.
    کلید واژگان: فیکوامولسیفیکاسیون, فتولیز, لیزر, کاتاراکت, Dodick, برش کوچک
    Kobra Nasrollahi, Mohammad Ghoreishi, Mohammad Sari Mohammadi
    Background
    Age- related cataract is the main cause of blindness and visual impairment worldwide. Surgery is the only treatment currently available for lens opacity. It is the most frequently performed procedure in ophthalmology. There are many different advantage and disadvantages. Today, ultrasound phaco-emulsification is the most performed method for surgery. One of alternative energy forms is laser photolysis. The aim of this study was to evaluate the mean energy delivery to eye using Dodick laser photolysis for phaco-emulsification.
    Methods
    76 eyes from 76 patients at Aban Eye Clinic in Esfahan were introduced to study. Cataract density was rated preoperatively using lens opacity classification system III (LOCS III) on 0 to +4 density scale. Lenses with +4 nuclear density scales were excluded. Finally 67 eyes were operated with ARC Dodick laser photolysis system throw 2.8 mm clear corneal incision. Delivered energy was recorded.
    Findings
    Of 67 patients, 39 (58.2%) were male and 28 (41.8%) were female, and had a mean age of 58.3+12.8 (14-84 years). There was no statistically significant difference between age of male patients (56.5+12.8) and female patients (60.7+11.9) (p=0.18). Mean delivered energy to eyes was 4.5+2.6 joules for nucleuses with density of +1, +2 and +3 mean delivered energy was calculated as 3.32+2.60, 3.7+2.59 and 5.7+2.23 joules respectively. Finally it was reverted that there was a direct relationship between delivered energy and nuclear density (p=0.00001, r=0.57).
    Conclusion
    In spite of the lower amount of energy used, as the preoperative hardness of lens nucleus or lengthening of operation cannot be predicted before surgery, this technique is not well- accepted; hopefully with resolving of technical problems in the future, it can be used more properly.
  • مقایسه اثرات ریس عضله مورب تحتانی با مایکتومی در درمان پرکاری عضله مورب تحتانی
    حسین عطارزاده، علی اکبر مرتضوی، کبری نصرالهی، علیرضا زندی، هوشنگ احمدیان
    مقدمه
    این مطالعه برای مقایسه اثرات ریسس عضله مورب تحتانی با مایکتومی عضله مورب تحتانی در درمان پرکاری عضله مورب تحتانی صورت گرفت.
    روش ها
    این کارآزمایی بالینی یک سو کور بر روی 76 بیماری (133 چشم) که تحت عمل ریسس عضله مورب تحتانی (58 چشم) و مایکتومی (75 چشم) قرار گرفته بودند انجام شد. اثرات دو روش بر انحراف بیش از اندازه در اداکسیون، الگوی V، و عوارض آنها پس از 6 ماه از گذشت عمل مورد تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    میانگین کاهش در انحراف بیش از اندازه در اداکسیون در دو روش ریسس و مایکتومی به ترتیب برابر 26.3±6.60 پریزم دیوپتر (پی کمتر از 0.001) و 24.8±5.9 پریزم دیوپتر بود. دو روش به میزان برابر در بهبود الگوی V موثر بودند. همچنین دو روش در تصحیح درجات ملایم تا مختصر انحراف بیش از اندازه (2 تا 3 مثبت) بسیار موثر واقع شدند، اما اثر آنها بر درجات شدید انحراف، کمتر از اثرشان بر انواع ملایم تا مختصر بود. تصحیح کمتر از اندازه در 8% موارد مایکتومی و %1.2 موارد ریسس دیده شد (پی برابر 0.049).
    نتیجه گیری
    هر دو روش مورد مطالعه در بهبود پرکاری های ملایم تا مختصر عضله مورب تحتانی و بهبود الگوی V بسیار کارآمد واقع شدند. میزان عوارض در روش ریسس کمتر از روش مایکتومی بود.
    کلید واژگان: پرکاری عضله مورب تحتانی, ریسس عضله مورب تحتانی, مایکتومی عضله مورب تحتانی
  • کبری نصرالهی، سید محمد قریشی
    زمینه و هدف
    با افزایش جراحی های لیزری در اصلاح عیوب انکساری و اهمیت اندازه گیری ضخامت قرنیه قبل از انجام اعمال جراحی اصلاح عیوب انکساری چشم، تعیین دقیق ضخامت قرنیه در انجام این روش ها دارای اهمیت می باشد. اندازه گیری ضخامت قرنیه (Pachymetry) به دو روش Optical با استفاده از دستگاه ارب اسکن (Orbscan) و اولتراسوند (Ultrasound) انجام می شود. لذا این مطالعه برای مقایسه نتایج تعیین ضخامت قرنیه با استفاده از دو روش فوق انجام شد.
    روش بررسی
    در یک مطالعه توصیفی - تحلیلی 324 چشم از 324 بیمار مراجعه کننده به کلینیک چشم پزشکی آبان اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. ضخامت قرنیه با استفاده از دستگاه ارب اسکن و دستگاه اولتراسوند در هر چشم اندازه گیری شد و با استفاده از تست های آماری t-test، t زوجی، آنالیز واریانس و آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین و انحرف معیار ضخامت قرنیه بیماران با استفاده از دستگاه اولتراسوند 26.23±504.28 میکرون و دستگاه ارب اسکن 35.94±484.4 میکرون بدست آمد که اختلاف دو گروه از نظر آماری معنی دار می باشد (0.001>p).
    نتیجه گیری
    اندازه گیری ضخامت قرنیه با استفاده از دستگاه های ارب اسکن و اولتراسوند نتایج متفاوتی دارد و باید دقت کرد که در اعمال جراحی که بر اساس جدول مربوط به پاکیمتری اولتراسوند تنظیم شده است نباید بر اساس اعداد پاکیمتری ارب اسکن اقدام به انجام جراحی نمود.
    کلید واژگان: اولتراسوند, ارب اسکن, پاکیمتری, ضخامت قرنیه
    Kobra Nasrolahi, Smohamad Ghoryshi
    Background And Aim
    With increased popularity of laser surgeries as a treatment for refractory errors and importance of pre-operative pachymetry for decreasing the complications of refractive surgery, correct measurement of corneal thickness is an important refractive procedure. There are two methods of corneal thickness measurement (phachymetry), optical method with orbscan system and ultrasonic method. This study was performed to compare the efficacy of these two methods in phachymetry.
    Methods
    Corneal thicknesses of 324 eyes were measured with both orbscan and ultrasound phachymetry. Statistical analysis was performed using t-, ANOVA and correlation tests.
    Results
    Corneal thickness was 504.28±26.23µ using ultrasound pachymetry and 484.4±35.94µ using orbscan system. The difference between the two methods was statistically significant (p<0.001).
    Conclusion
    Corneal thickness measurement with orbscan and ultrasound systems might reveal different results and refractive surgeons should pay attention to this point.
    Keywords: Phachymetry, Ultrasound, Orbscan, Corneal thickness
  • مقایسه متیل سلولز و هوا در عمل آب مروارید و کاشت لنز
    حسین عطارزاده، کبری نصرالهی، سید محمد قریشی
    عمل جراحی آب مروارید شایعترین عمل جراحی چشمی میباشد و نیز ضرورت قرار دادن لنز در داخل چشم که البته بیشتر منظور ما در این تحقیق(posterior chamber intra ocular lens) PCIOL بوده است. در اکثریت قریب به اتفاق این اعمال جراحی بر همه چشم پزشکان روشن است.
    با توجه به گرانی مواد ویسکوالاستیک که جهت قراردادن لنز داخل چشمی مورد استفاده قرار میگیرد: و نیز با عنایت به این امر که استفاده از این مواد ممکن است عوارضی چون ادم قرنیه و بالا رفتن فشار چشم را در پی داشته باشد، بر آن شدیم که تحقیق کمی و دقیقی را در مورد استفاده از هوا که قیمتی ندارد و در همه جا یافت میشود، در مقایسه با مواد متیل سلولز از نظر میزان ایجاد قرنیه و فشار چشم بعد از عمل انجام دهیم.
    نمونه های مورد مطالعه به روش آسان(Convenience) از بین مراجعین به درمانگاه چشم مرکز پزشکی فارابی که جهت عمل کاتاراکت خارج کپسولی باضافه قرار دادن لنز در داخل چشم کاندید شده بودند، انتخاب شدند. سپس در یک مطالعه(Clinical trial) به روشRandomization در دو گروه، هوا و متیل سلولز قرار داده شدند (بیماران هر دو گروه از جهت عمومی وافتالمولوژیک یکسان بوده اند). 52 نفر از بیماران، لنز آنها با هوا و 50 نفر با متیل سلولز قرار داده شد. متغیرهای مورد مطالعه شامل: 1) اندازه گیری(Intra ocular pressure) IOP بوده که با دستگاه دقیق آپلاناسیون تونومتر اندازه گیری شده است. مقایسه فشار چشم نیز در دو گروه قبل از عمل تفاوت معنی داری نداشته است. مقایسه میانگین فشار چشم در دو گروه هوا و متیل سلولز در یک روز، یک هفته و سه هفته بعد از عمل، تفاوت معنی داری را نشان نداد، ولی مقایسه فشار چشم در دو گروه، هشت هفته بعد از عمل در گروه هوا 12.38 و در گروه متیل سلولز 13.36 میلیمتر جیوه بوده است که تفاوت معنی داری را نشان داد (P<0.05).
    2) مقایسه میانگین ضخامت قرنیه که با دستگاه پاکی متر اولتراسونیک اندازه گیری شد که در روز قبل از عمل، یک روز، یک هفته، سه هفته بعد از عمل در گروه هوا و متیل سلولز انجام شد که تفاوت معنی داری را نشان نداد، ولی مقایسه میانگین ضخامت قرنیه هشت هفته بعد از عمل در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد. ادم قرنیه (ضخامت قرنیه) در گروهی که از هوا برای جاگذاری لنز آنها استفاده شده کمتر بود (در گروه هوا 517 میکرون و در گروه متیل سلولز 534 میکرون، (P<0.05).
    3) تخمین ادم قرنیه بصورت کلینیکی بوده که توسط فرد مشاهده گر در دو گروه، روز قبل از عمل و یک روز، یک هفته، سه هفته و هشت هفته پس از عمل انجام شده و در جداول وارد گردید است.
    با توجه به نتایج که تفاوت معنی داری را از نظر میزان ادم قرنیه وIOP ناشی از جاگذاری لنز داخل چشمی در دو گروه نشان نداد و حتی بعد از 8 هفته در گروه هوا کمتر از گروه متیل سلولز بود، می توان جاگذاری لنز را در بیماران با اطمینان کامل به کمک هوا انجام داد.
  • سید محمد قریشی، کبری نصر الهی، حسین عطار زاده
    سابقه و هدف
    با توجه به روند رو به افزایش عمل لیزیک و مشاهده ایجاد پیگمانتاسیون در بعضی بیماران و گزارش بروز عارضه به دنبال عمل RK، تحقیق حاضر به منظور تعیین میزان بروز پیگمانتاسیون قرنیه بعد از عمل لیزیک بر روی مراجعان به مرکز پزشکی فارابی اصفهان طی سال های 1377-78 انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مطالعه داده های موجود انجام شد. پرونده همه بیمارانی که تحت عمل لیزیک قرار گرفتند بررسی شد. سن، جنس، فاصله عمل تا آخرین بررسی، مساله بروز پیگمانتاسیون و شدت آن و نیز میزان نزدیک بینی بیماران تعیین گردید.
    یافته ها
    طی مدت بررسی، تعداد 200 چشم تحت عمل لیزیک قرار گرفتند که هیچ کدام قبل از عمل پیگمانتاسیون قرنیه نداشتند. در 25 چشم 12.5) درصد(پیگمانتاسیون قرنیه بعد از لیزیک ایجاد گردید که 8.5 درصد در وضعیت شدید و متوسط بود. این عارضه در 32 درصد موارد در شش ماهه اول و در 68 درصد موارد بیش از 6 ماه بعد از عمل بروز کرد. میزان نزدیک بینی 7.7 ±3.3 دیوپتر بود و مشاهده گردید که اگر میزان نزدیک بینی بیماران بیش از 10 دیوپتر باشد خطر بروز پیگمانتاسیون را بیش از 3.1 برابر افزایش می دهد.
    نتیجه گیری و پیشنهادها: بروز عارضه پیگمانتاسیون قرنیه بعد از لیزیک، به ویژه در موارد نزدیک بینی بالاتر از 10 مطرح می باشد و تحقیق برای یافتن روشی جهت کاهش این مشکل توصیه می گردد.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال