کلثوم صدیقی
-
ادبیات آپوکالیپتیک را می توان قسمی ادبیات آرمان گرایانه به شمار آورد که در آن شاعر- نویسنده از وضع اکنونی جامعه خود و گردش امور ناخرسند و ناراضی است و با استمداد از قوه تخیل آفرینشگرانه اش در پی ایجاد جهانی آرمانی، جهانی غیر از جهان اکنونی است. در این نوع از ادبیات، هیمنه اضطراب و فروبستگی ها و نابهنجاری های سیاسی، اجتماعی و دینی و ناتوانی در غلبه برآن، نگاه شاعر- نویسنده را به آینده معطوف می دارد، بدین سان زمان حال منشا و خاستگاه آگاهی تاریخی او می شود و زمان حال را از منظر آینده مورد داوری و سنجش قرار می دهد. در جستار پیش رو تلاش بر آن است تا ضمن بررسی تصاویر آپوکالپتیکی و مولفه های آن در شعر خلیل حاوی به روش تحلیلی- تطبیقی به تطبیق آن تصاویر با تصاویر آپوکالپتیکی کتاب مقدس و نیز به بررسی میزان تاثیرپذیری خلیل حاوی از کتاب مقدس بپردازند. از نتایج برآمده از این پژوهش می توان به این دو نکته اشاره کرد: اولا خلیل حاوی در تصاویر آپوکالپتیک شعرش کاملا تحت تاثیر کتاب مقدس است. ثانیا خلیل حاوی بهشت موعود خود را در این جهان بنا می کند.
کلید واژگان: کتاب مقدس, آخر الزمان, ادبیات آپوکالپتیک, شعر معاصر عربیApocalyptic literature can be considered as a kind of idealistic literature in which the poet-writer is dissatisfied with the current state of his society and the flow of affairs and seeks to create an ideal world, a world other than the present world, using his creative imagination. In this type of literature, anxiety and political, social and religious anomalies and the inability to overcome it focuses the poet-writer view to the future, thus the present time is the source and origin of his historical consciousness and evaluate the present time from the perspective of the future. In the present article, it is tried, while examining the apocalyptic images and their components in Khalil Havi's poetry by analytical-comparative method, to match those images with the apocalyptic images of the Bible, and also to examine the effect of Khalil Havi from the Bible. From the results of this research, we can point to these two points: First, Khalil Havi in his apocalyptic images of his poetry is completely influenced by the Bible. Secondly, Khalil Havi makes his promised paradise in this world.
Keywords: Bible, Apocalypse, Apocalyptic literature, Arabic Contemporary Poetry -
لجا الشعراء المعاصرون لاسباب مختلفه سیاسیه واجتماعیه واخری نفسیه ذاتیه إلی استخدام الرمز وسیله فنیه للتعبیر عن تجاربهم المعاصره، ومنهم شاذل طاقه احد رواد الشعر العراقی الحدیث الذی استخدم رموزا منوعه فی شعره، منها الرموز التاریخیه والادبیه والإسلامیه والدینیه. ویحاول هذا المقال عبر المنهج الوصفی التحلیلی دراسه شخصیه ایوب(ع) فی شعره مع الترکیز علی قصیدتیه "انتصار ایوب" و"هموم ایوب". وقد غدا ایوب(ع) لتحمله المشاق وصبره علی البلایا وشکره لله تعالی مضرب الامثال فی ذلک، وشاع بهذه الدلاله فی الشعر الحدیث، ووظفه شاذل طاقه فی شعره سعیا لبعث روح الصبر علی المصائب والامل بالنجاح فی نفسه ومواطنیه. ورغم ان شاذل طاقه شاعر کبیر ذو موهبه شعریه ثریه لکن النقاد لم یهتموا به وبشعره، فبقی رائدا منسیا قررنا ان نعرفه ونعرف شعره عبر دراسه قصیدتیه المذکورتین ومعالجه رمز ایوب فیهما. وتشیر النتائج الحاصله عن هذا المقال ان الاوضاع السیاسیه والاجتماعیه المضطربه فی العراق والعالم العربی وکذلک ظروف الشاعر الجسمانیه اثرت تاثیرا بالغا علی نفسیته وجعلته یوظف شخصیه ایوب(ع) فی شعره ویستلهم ملامحها القرآنیه للتعبیر عن هواجسه واوجاعه الشخصیه والاجتماعیه فتظهر هذه الشخصیه بصور عده ورموز مختلفه فی اشعاره منها: ایوب رمز لتموز، ایوب رمز للفلسطینی المظلوم، ایوب رمز لفلسطین، محن ایوب وهمومه و... .کلید واژگان: الرمزیه, الرمز الدینی, شاذل طاقه, ایوب, الصبر, الاملDue to different political, social and intrinsic reasons, contemporary poets have made use of symbols as artistic tools to express their own experiences. Among them, Shathel Taqa , as one of the pioneers of modern Iraqi poetry, has applied different historical, literary, and Islamic and religious symbols in his poems. With a descriptive and analytical method, the present article studies the characteristics of Job (AS) in two ballades by Taqa entitled "Job triumph" and "Job concerns". Job (As) is famous for bearing hardships, showing patience in the face of adversity and being thankful to Almighty God and these characteristics of him have been used in contemporary poetry. The results show that Distressed social and political situation in Iraq and the Arabic world and the physical condition of the poet himself have had a dramatic effect on his spirit and have made him resort to Job’s character to express the concerns and worries of himself and other people. Job’s character is manifested in different ways in Taqa’s poems, including Job as a symbol for patience, Tammuz, the oppressed Palestinians, the Palestinian, Job concerns and etcKeywords: symbolism, religious symbol, Shathel Taqa, Job, Patience, hope
-
نشانه شناسی به معنای امروزی، عمدتا تحت تاثیر نظریات پیرس، به رشته ای مستقل تبدیل شده است و به مثابه ی وجهی بین رشته ای در تحلیل متون مورد استفاده قرار می گیرد. تحلیل نشانه شناسانه ی آثار ادبی و به ویژه ادبیات فلسطین می تواند زمینه ساز خوانشی تازه از این متون و هویت بخش گفتمان پایداری و مناسبات بیرونی و درونی آن باشد. در این جستار با استمداد از رهیافت های مختلف نشانه شناسی، لایه های فکری و نشانه هایی همچون: بینامتنیت، زمان، مکان، شخصیت، روایت، مولف، شگردهای کشف معانی اضافی به همراه رمزگانهای موجود بعنوان مطالعه مورد پژوهانه در سروده های هارون هاشم رشید و معین بسیسو، مورد ارزیابی قرار می گیرد تا آفاق تازهای را در راستای تصویر هویت بخش فلسطینی در برابر مخاطب سرودههای آنان پدیدار سازد. بر اساس این رویکرد، رمزگانهای مربوط به خالق اثر، زیباشناسی کلام، روابط بینامتنی، زمان و مکان و فرم این سروده ها نمایان می شود و در شعر آن دو، شماری از نقش ها و نشانه ها روایت می شوند که ارتباطی استوار با یکدیگر دارند و دنیای پرتلاطم یک زندگی را بازسازی می کنند و میان نشانه های دلپذیر و ناخوشایند در نوسان است. سروده های این سرایندگان در برخی نمونه ها افزون بر سازه ها و عناصر درون متنی بر عناصر فرامتن و سوانح زندگی مولف تکیه دارد که از پربسامدترین نشانه های متنی شعر آنها می توان به نشانه زمان، شخصیت و مکان اشاره کرد.کلید واژگان: نشانه شناسی پیرس, متن ادبی, شعر معاصر, هارون هاشم رشید, معین بسیسوToday semiotics mainly influenced by Peirce's thoughts has become an independent discipline which is used as an interdisciplinary aspect of text analysis. Semiotic analysis of the literary works, especially in the literature of Palestine, could lay the groundwork for a new reading of them and the identity in sustainability discourses and its external and internal relations. by using different semiotic approaches, the layers of thoughts and symptoms such as: Intertextuality, time, place, character, narration, author, methods of discovering additional meanings, along with encryption used in the works of Haroun Hashem Rashid and Muin Baseiso are evaluated to appear or reveal new horizons in the identity of Palestinian segment against the audience in their lyrics. Based on this approach, it also appears that encryption is related to the creator, aesthetics, text interrelationship, time, place and the form of these poems. Given the works of these two poets, a number of roles and symptoms are presented that rebuild a powerful relationship within a turbulent life, which is fluctuating between the pleasant and unpleasant symptoms. In some examples, the results show that there is a reliance on metatext(hypertext) elements and the events of the author's life in his poetry in addiotion to the text elements. However, of all the most frequent indices of their poetry, time, character, and the indications of locations can be noted.Keywords: Semiotics Peirce, poetry, Haroun Hashem Rashid, Muin Baseiso
-
در بافت متنی قرآن کریم، ریشه «خلد/ خلود» در توصیفی دقیق به عنوان برابرنهادهی «جاودانگی بشر در پیوستار زمان-فضای آنجهانی» به کار رفته است. پیرامون واژگان کانونی و مرکزی بافت متنی قرآن تا کنون، جستارهای بسیار ارزشمندی پدید آمده است اما نظر به عدم وجود پژوهشی مستقل پیرامون «خلود» ، در این جستار، نگارنده کوشیده است تا با واکاوی رابطه های معنایی این واژه با واژگانی مانند «تقوا» و «ایمان» ، «حیات» و «موت» ، «دوام» و «ابد» و «جنه» و «جحیم» خلود را به عنوان واژهای کانونی در بافت قرآن کریم، مورد بررسی معناشناختی قرار دهد و با بازخوانی شبکه معنایی «خلود» در بافت متنی قرآن، رابطه های معنایی این واژه و مدلولهای مکانی و زمانی آن را شناسایی نماید.
برآیند نهایی جستار پیشرو در درجه نخست، نشانگر وجود تصویر سه گونه از «خلود» در قرآن کریم است که عبارتنداز: خلود مشروط، خلود نامشروط و خلود جسمانی توراتی. بررسی شبکه معنایی خلود در قرآن کریم، حکایت از وجود رابطه معنایی همنشینی و جانشینی میان «خلود» با دو واژه «دوام» و «ابد» به عنوان مدلول زمانی خلود، رابطه معنایی همنشینی میان «خلود» با «ایمان» ، «تقوا» و نیز «حیات» داشت. از سوی دیگر میان واژگانی مانند «جنه» ، «فردوس» ، «جنات عدن» ، «جنات النعیم» و. . به عنوان مدلول مکانی بهشت با خلود ایجابی و نیز میان واژگانی از دسته «جهنم» ، «جحیم» ، «نار» ، «حطمه» ، «سعیر» و…به عنوان مدلول مکانی دوزخ با خلود سلبی رابطه همنشینی و ترادف برقرار است چنانکه هرکدام از این دو شبکه معنایی وابسته به بهشت یا دوزخ با گروه متقابل خود دارای رابطه معنایی تضاد نیز میباشند.کلید واژگان: قرآن کریم, خلود, ابد, دوام, ایمانin the context of the Holy Quran, the root of "khald / Kholood" in a detailed description is used as an equivalent of 'human immortality in the sequence of space and time of the other world.
A lot of valuable researches have been conducted about Quran essential lexical terms but the lack of a unique research about immortality is observed so the present study tries to review its semantic relationship with other Quran essential terms including "piety" and "belief", "life" and "death", "permanency" and "deterioration", "durability", and "eternity", "heaven" and "hell". This study also aims to reveal the various meanings of immortality and its time and space referents.
The final result of the present study indicates three different pictures of "immortality" in the Holy Quran including conditional immortality, unconditional immortality and Torah physical immortality.
A review of the meanings of immortality in the Holy Quran reveals that it has a semantic association and relationship with both durability and eternity terms as its time referents and also it has a semantic association with faith, piety and life.
On the other hand immortality is in association and sequence with paradise, Gardens of Eden, Gardens of Nuaim as space referents based on positive immortality and also it is in association and sequence with «Hell», «Geheim», »Fire», «Hotameh», «Saier» and . as space referents based on negative immortality. So that each one of these semantic groups in relation to the paradise or Hell is in contradiction to its opposite group.Keywords: the Holy Quran, immortality, eternity, permanency, faith -
فرآیند تربیت نیاز به استقامت مربی و متربی دارد و داستان یوسف (ع) الگوی نیکویی برای تربیت در سطح تمدن و ماقبل تمدن و نیز در نظام خویشاوندی و نظام های اجتماعی ارائه میکند. مقاله ی حاضر درصدد کشف چگونگی در هم شکستن عصبیت در خاندان پیامبرانه ی بدوی کنعان و اصلاح و سوق دادن نظام های اجتماعی متمدن مصر باستان در عهد هیکسوس ها به توحید با استقامت دو پیامبر اسرائیلی است.
شیوه ی بررسی در این مقاله، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر قرآن کریم، احادیث شریف و قوامیس اللغه است؛ در این جستار پس از بررسی لغت شناسانه ی واژگان کلیدی مقاله، در سه سطح اعتقادی، اخلاقی و رفتاری، رابطه ی آنها با زندگی بشر، چگونگی استقامت حضرات یعقوب و یوسف (علیهماالسلام)، توصیف و تبیین خواهد شد. برآیند این تحقیق آن است که پیامبری، تکلیف، تربیت و رشد، پیوندی استوار و ناگسستنی با استقامت دارند و استقامت معادل استواء و اعتدال در وفاء به پیمان الهی و پیمودن صراط مستقیم عبودیت است و بر همین بنیاد، در پادشاهی هیکسوس، فرایندی از کنعان آغاز شد که طی آن، یک خاندان بادیه نشین پیامبرانه و دولت عملیقی هیکسوس، هر دو سامی نژاد در مصر متمدن مشرک، تربیت توحیدی شدند و با اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در دوره ی قحطی 7 ساله زمینه ی تکوین بنی اسرائیل فراهم شد.کلید واژگان: یعقوب, یوسف, عصبه, صیرورت, مصرThe process of training requires perseverance on the part of both the trainer and the trainee, and the story of Joseph (a.s.) is a desirable model for training in the era of civilization and pre-civilization as well as in kinship systems and social systems. The present article seeks to explore how nervousness was eradicated from a primitive, prophetic family in Canaan, and the civilized social systems of the ancient Egypt in the era of the Hyksos were led towards Divine Unity owing to the perseverance of the two Israeli prophets.
The research method is descriptive-analytic which focuses on the holy Quran, holy hadiths and lexicons. Following a lexical analysis of the key words of the article, an attempt has been made to explain their relationship with mans life and the nature of Joseph (a.s.) and Jacobs (a.s.) perseverance from ideological, ethical and behavioral perspectives. The results of this research work reveal that prophecy, religious obligation, training and development are strongly related to perseverance, and perseverance is the basis of fulfilling the Divine covenant and moving through the straight path of devotion; hence, in the Hyksos Kingdom, a process instigated from Canaan through which a primitive, prophetic family and the Amalekite Kingdom of Hyksos, both from Semitic origin and settled in the civilized, pagan Egypt, were trained on the basis of Divine Unity and they paved the way for the emergence of the Children of Israel through economic, social and political reforms during the seven-year famine.Keywords: Joseph, Jacob, osbah (nervousness), sayrurat (metamorphosis), Egypt -
هذه الورقه تتوخی وعلی ضوء المدرسه الامیرکیه فی الادب المقارن، إنجاز مقارنه بین ملامح المدینه والمجتمع الإنسانی کاهم المضامین الشعریه المشترکه عند شاعر عراقی کبیر کالبیاتی ونظیره الإیرانی احمد شاملو عبر منهج وصفی - تحلیلی وتحاول تحلیل منهجیه توظیف المضمونین فی شعرهما وبیان جوانب اللقاء والخلاف فی طریقه استخدامهما لدی الشاعرین. وذلک بهدف إعطاء کل ذی حق حقه، ولوضع کل شاعر مکانه الخاص به فی ادبه، وفی ضوء استخدام النظره العلمیه والمقاییس الموضوعیه فی هذا التراث العلمی لیتمکن طلاب العلم والادب من الانتفاع به الاستفاده منه. فاهم النتائج العلمیه التی افادتها هذه الدراسه، تاتی فی جانبین اساسیین: 1. الفنی والبنیوی؛ حیث ینشدان فی الشعر الحر إلا ان البیاتی یعد رائدا لهذا النوع من الشعر فی الادب العربی بینما شاملو یعتبر رائد القصیده النثریه فی الادب الفارسی. 2. الموضوعی وهو یشمل: ا: إن ملامح المدینه والمجتمع الإنسانی متواجده وعلی شکل ملحوظ عند کلا الشاعرین غیر ان شاملو له نصیب اوفر فی توظیف المضمونین خاصه عند الحدیث عن المدینه الفاضله. ب: تمثل المدینه دلالات متعدده فی شعرهما لکنه لم تحقق آمالهما لبناء مدینه فاضله مطلوبه فی عالم الواقع. ج: فی معظم الاحیان تاتی صوره المجتمع الإنسانی إیجابیه لدی شاملو وسلبیه عند البیاتی.کلید واژگان: الادب المقارن, المدرسه الامیرکیه, احمد شاملو, عبد الوهاب البیاتی, المدینه والمجتمع الإنسانی
-
سیاوش و سودابه، جفت گیاهی اسطوره ایرانی مرگ و باززایی دوباره هستند که در سیر گریزناپذیر اساطیر کهن، سرنوشتی همچون جفت گیاهی اسطوره مرگ و باززایی بین النهرین برایشان رقم خورده است. بر بنیاد پژوهش های نگارندگان، در تصاویر پیوندخورده با این دو جفت گیاهی، ایزدبانوان آب، سبب مرگ ایزدان گیاهی و هبوط آنان به جهان فرودین مرگ می شوند. در این جستار، نگارندگان کوشیده اند تا با شیوه نقد اسطوره گرا به خوانش و تفسیر تطبیقی اساطیر یادشده و بررسی خاستگاه ظهور این جفت گیاهی در دو تمدن ایران و بین النهرین بپردازند. در راستای نیل بدین مقصود، به حضور گسترده این اساطیر، تحلیل مضامین هبوط به عالم فرودین و بن مایه قربانی و رستاخیز در نمونه هایی از شعر و ادب فارسی و عربی اشاره خواهد شد. دریافت فرجامین جستار حاضر، حکایت از آن دارد که از یک سو خاستگاه پدیداری اسطوره در دو تمدن، بر آب در جایگاه بزرگ - مادر سبزینه و گیاه و به عنوان بن مایه زندگانی طبیعت استوار است و از دیگر سوی، بن مایه اسطوره در دو تمدن، دارای خاستگاه آیینی متاثر از شرایط اقلیمی و جغرافیایی متغیر با ریزش های جوی اندک و غلبه خشکسالی است و از همین روست که نمودهای آیینی این اسطوره تا روزگار حاضر نیز همچنان در آیین های آب و تمنای باران قابل بازیابی است و اشعار عامیانه فولکلور و سروده های ناب زبان معیار، این اساطیر را جاودانه ساخته است.کلید واژگان: جفت گیاهی, تمدن ایران, تمدن بین النهرین, آب, روشنایی
-
تمنای جاودانگی از دیرباز، در رویکرد فرجام نگر اندیشه ی بشری، ناب ترین، دلنشین ترین و شاید، غم انگیزترین ترانه ای بوده است که در ادوار مختلف تاریخ، بن مایه و عصاره ی برجسته ترین غزلواره های آفرینش را در ذهن نوع بشر برساخته است و پرداختن بدین مفهوم نه تنها در دوران معاصر در ادبیات مشرق عربی و بویژه نزد سرایندگان مکتب تموز، امری دلکش و گریزناپذیر می نماید بلکه از گاه سرودن اسطوره ی گیلگمش و جستجوی گیاه جاودانگی نیز مطرح بوده است تا روایت آرمان بازگشت جاودانه ی انسان در ادیان خداباور و تا اندیشه ی عین الحیاه و چشمه ی آب زندگانی...
در این نوشتار، پدیدآور بر آن است تا بر بنیاد نقد اسطوره گرا به خوانش موردپژوهانه ی آن دسته از مرگ- نگاره های عبدالوهاب البیاتی دست یازد که در نای هستی، نوای جاودانگی و بازگشت را زمزمه می کنند و از ژرفای هستی مرگ آلودشان، حضور عشتار و بازگشت جان هستی را به جسم خزان زده ی خاک و ساکنان غریبش نوید می دهند؛ در این راستا نمود تمنای جاودانگی در سروده های بیاتی بر بنیاد برجسته ترین الگوهای ایزدبانوی گیاهی اسطوره ی کهن باززایی در میان رودان/ عراق کنونی در جستار حاضر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
برآیند فرجامین این جستار نشان می دهد که از میان سرایندگان مطرح کننده ی مفاهیم رستاخیزی در ادبیات معاصر عربی، بیاتی، برجسته ترین شاعری بوده است که این مفهوم را مطرح نموده است از آن رو که وی در چکامه های رستاخیزی خویش، تنها تداعی گر اساطیر کهن نیست بلکه آفرینشگر اساطیری دیگرگونه در عصر جدید است.
«مقاله ی حاضر مستخرج از طرح پژوهشی نگارنده به شماره 27826 مصوب دانشگاه فردوسی مشهد می باشد».کلید واژگان: جاودانگی, مرگ, ایزد, بانوی گیاهی, عشتار, عبدالوهاب البیاتیIn human thought ultimate-looking approach, eternity inclination has been the purest, the most pleasant and maybe the most sorrowful melody since the ancient times. This has created the essence and the abstract of the most prominent odes of creation in human mind. Dealing with this concept appears an enchanting and inescapable case not only in contemporary age in Arabic eastern literature and especially before Tamooz school poets but also from the time of Gilgamesh Epic and search for eternity herbals to the desire for human eternal return in God-believer creeds and life water stream thought or Ayn al-hayat.
Drawing from the mythological criticism, the present article tries to read as case studies those groups of Abd Al-Vahhab Al-bayyatis writings on death in which eternity songs and reexisting poems are uttered and from the very deep and sorrowful and deathline existence promises Ishtar presence and return of existence soul and life spirit to the earth outhomnal corpse and its alien residents. Given the above, the eternity inclination in Al-bayyatis poems will be reviewed in this research on the basis of the most prominent patterns of herbal goddess of old myth of rebirth and resurrection of Iraqs people (Mesopotamie in old times). The results of this study show that among the poets raising the resurrection and eternal return concepts in the contemporary Arabic literature, Bayyati is the most prominent poet who has focused on this concept. Hence, he is not the only the poet who conveys and recalls old legends in his resurrection ballads, but also a creator of another kind of mythology in the new age.
*This essay is derived from the author's research with nomber 27826 advocated by Ferdowsi University of Mashhad.Keywords: Eternity, Death, Herbal Goddess, Ishtar, Abd, Alvahhab Al bayyati -
مطالعات و بررسی ها نشان می دهد اندیشمندان و صاحب نظران زبان شناس معاصر عرب همچنان درباره فرایند واژه سازی دچار اختلاف نظر هستند. واژه سازی به معنای آفرینش برابرنهاده ای جدید از ریشه ای عربی و بر بنیاد اصول واژه سازی عربی برای مدلول و مفهومی جدید در زبان مبدا یا برای اصطلاح بیگانه و غیربومی زبان است. وجود و استمرار این اختلاف نظر، ضرورت انجام پژوهشی جامع درباره واژه سازی در زبان عربی را نمایان می سازد.
هدف این پژوهش، خوانش و تبیین الگوهای جامع واژه سازی در زبان عربی معاصر است که شیوه های کاربردی و مطلوب گویش وران و زبان پژوهان عرب را دربربگیرد و تقسیم بندی و زیرشاخه گذاری آنها را به درستی تبیین کند. برای تحقق هدف یادشده، جستار حاضر بر بنیاد تحلیل سبکی واژه سازی و نمونه محوری الگوهای موردنظر ساماندهی شده است؛ برآیند فرجامین این پژوهش، نشانگر آن است که کاربردی ترین الگوهای واژه سازی زبان عربی در دوران معاصر در درجه نخست، اشتقاق با هفت قالب اشتقاق صرفی، اشتقاق کبیر، اشتقاق اکبر، اشتقاق کبار، اشتقاق ابدالی، اشتقاق تقلیبی و اشتقاق نحتی و در درجه دوم، ترکیب با سه قالب ترکیب وصفی، ترکیب اضافی و گروه نحوی حرف اضافه دار است.کلید واژگان: واژه سازی, زبان عربی, اشتقاق, ترکیبThe necessity of an exhaustive research about word making in Arabic language is obvious since the studies and reviews show the perpetuation of Arabic contemporary language. Linguistic scholars and theorists have different opinions about word making process in the sense of applying a new equivalence, producing, creating, and forming new words based on Arabic origins. They also point tothe basis of Arabic word making principles for obtaining a new relationand sense in the original language, or translating foreign and nonnative technical terms fromtarget language. So, the aim of the author of this research is to review,study and determine the completepatterns of word making in contemporary Arabic language which include all the applied and favorable methods of Arabic linguistics and ideas of Arabic language theorists.Also, this research will determine language Equalization, division, and branching in a correct way. Along with the mentioned aims, the present study is organized on the basis of considered patterns of word making styles,analyzing and sampling.The final part of this research shows that the most common word making patterns of the contemporary Arabic language include derivation by seven derivative forms: inflectional derivation, great derivation, greater derivation, major derivation, substitutive derivation,repository derivation and syntactic derivation.The second most common style include tree structures: participle structure, propositional structure, and syntactic structure with a proposition letter group.Keywords: word making, Arabic language, derivation, structure -
«انسجام» ارتباط دستوری و واژگانی عناصر داخل یک متن است که به وسیله آن متن یکپارچه و معنی دار می شود؛ در این مقاله بر آنیم تا بر پایه دیدگاه مایکل هلیدی و رقیه حسن، عامل «ارجاع» را به عنوان یکی از عوامل «انسجام متنی» در «گزیده های نهج البلاغه و ترجمه های فارسی و انگلیسی آن» از طاهره صفار زاده بررسی نماییم؛ در این تحقیق با کاربست روش نمونه گیری سیستماتیک و تحلیل تطبیقی ترجمه ی فارسی و انگلیسی نهج البلاغه ابتدا براساس فرمول کوکران، از تعداد 1111 جمله موجود در کتاب، تعداد 285 جمله انتخاب شده و همراه با ترجمه این عبارات، عامل «ارجاع»، شناسایی، جداسازی و مقایسه گردیده است. برای بررسی این فرضیه از آزمون chi-square و جدول توافقی crosstabs استفاده شده است؛ در بررسی به عمل آمده، به این نتیجه رسیدیم که در متن اصلی نهج البلاغه و متون ترجمه شده ی آن، با وجود استفاده ی بیشتر از «ارجاع» و «ادوات ربط» نسبت به سایر عوامل «انسجام»، در کاربرد ارجاع، بین متن عربی و متون ترجمه شده فارسی و انگلیسی تفاوت معنی داری وجود دارد .کلید واژگان: تحلیل گفتمان, انسجام متنی, عوامل انسجام, ارجاع, ضمیر, نهج البلاغه, ترجمهCohesion is the grammatical and lexical linking within a text that holds a text together and gives it meaning. Analysis of cohesion in texts has been considered by many analysts. In this paper, we are going to analyze the "reference" as one of the "textual integrity" in" A trilingual selection from Nahj-al-Balagha in Arabic, Persian and English that is written by Mrs. T. Saffarzadeh, according to the principles of Michael Halliday and R. Hasan.
In this research with using systematic sampling and comparative analyzing between arabic' English & Persian texts of Nahj-al-Balaghe Firstly, according to Cochran's formula, among 1111 sentences in this book, 285 sentences were selected, .In these phrases, the "references" were identified, isolated and compared. To investigate this hypothesis, chi-square test and crosstabs were used.
In our results, we find that in the original text and the translated text of Nahj-al-Balaghe ," reference" and" relevant components" are used more than any other cohesive factors . However, compared to the use of reference between the Arabic, Persian and English, there are significant differences.Keywords: Discourse Analysis, Textual Coherence, Cohesive Devices, Reference, Pronoun, Nahj, al, Balaghe, Translation -
واژگان از دیرباز تاکنون دارای جایگاهی غیرقابل انکار در گفتار بوده اند و در دوره معاصر نیز واژه سازی و واژه گزینی از یک سو از فرآیندهای برتر برابریابی واژگانی جهت برون رفت از چالش کمبود واژگان به شمار می روند به ویژه در کشورهای عربی زبان و فارسی زبان و از دیگر سوی به عنوان برجسته ترین بستر برنامه ریزی زبان، موردتوجه زبان پژوهان قرار دارند. هدف از نگارش جستار پیش رو، بررسی و مطالعه متون علمی و خبری زبان عربی در دوره معاصر با به کارگیری روش توصیفی کاربردنگر می باشد و تلاش دارد تا در گستره واژه گزینی و اصطلاح یابی به خوانش متون کلاسیک زبان عربی با تاکید بر متون شعری دوره جاهلی و تطبیق معنای کاربردی واژگان آن ها با تمرکز بر متن های علمی و خبری معاصر بپردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از واژگان موجود در متون ادبی کلاسیک در دوره معاصر به عنوان برابرنهاده های واژگان صنعت و مدرنیسم بیشتر در متون غیرادبی به کار گرفته می شوند؛ همچنین برآیند نهایی این پژوهش، حکایت از آن دارد که نظر به اشتقاقی بودن زبان عربی، شیوه های برابریابی واژگانی این زبان در حال حاضر به ترتیب میزان کاربرد گویشوران عبارت اند از: واژه سازی، واژه گزینی با غلبه توسعه معنایی و مجاز اما شیوه ها ی ترجمه وام واژه و سرواژه سازی در میان گویشوران معاصر عرب به تقلید از زبان انگلیسی صرفا در راستای اختصار و در تعابیر و اصطلاحات دارای اطناب کاربرد دارد.کلید واژگان: واژه گزینی, زبان عربی, توسعه معنایی, ترجمه وام واژه, سرواژه سازیIntroductionSince the ancient times the roleof terminology in all languages has been undeniable .in contemporary era the word formation is considered one of the superi or Functional equivalence finding processes in order to overcome the challenges of the word shortage especially in Arabic and Persian speaking countries Furthermore as most prominent method of language input, the word formation is highly noticed by the linguists. The present review is a contribution to the studies related to the knowledge of word formation due to the lack of pertinent studies in this field. In fact, despite of many studies, the basic technical research on lexicology for the contemporary Arabic language faces a serious shortage therfore, the present article tries to review them echanisms of the word selection in Arabic language based on a descriptive method.
Theoretical Framework: Reviewing the related literature, the present study examines Arabic language . The research methodologyis based on semantic development which is divided into two categories: The first category includes newly coinedterms which previously had specific implications and in this section, first their current meanings are recorded in front of them. After wards then the former meanings are determined according to the ancient texts .The second category includes the formed words with previously specific implications the meanings of which are changed in the target languages. In this review the former and new meanings are listed. After wards their new connotations are determined according to the contemporary texts. Finally the way of acquisition of affixes and acronyms in Arabic languag are analyzed.
ResearchMethodologyAppling a descriptive approach, this study analyzes the the ortical framework accurately. In addition, considering the case studies in pre. Islamic literal texts as well as the cotemporary media and speech transcripts, two research questions are raised:1- What are the most applicable methods for equivalence finding in the contemporary Arabic language ?
2-How much do Arabic language speakers utilize loanwords and a cronymization?
The answer lies in relatively accepted hypotheses as follows: 1)in Arabic language, word formation is the second accepted method due to the efforts of Arabs to avoid loanwords .2) If necessary translation of the borrowed words and acronyms along with lexical and phonetic changes is carried out by Arabic language speakers.Results And DiscussionThe results of the present study suggest that contemporary Arabic speakers are more inclined towards the available new applied words in classic poetic texts, and that such words are more used. The most important reason is the relationship between new application of a word its former meaning and it reveals less semantic development of the word in relation to its previous meaning. Furthermore the audience do not face any problem in comprehending the meanings of such equivalents. There fore in in comparison with other categories, this category of word formation receives more attention and is more applicable. On the other hand, the present study shows that in comparison with other texts the applied new words in prose texts have more semantic development and their new meanings are more applied in specific academic texts.as arwsult in many cases the new meaning are ambiguous or even strange for the common people and are less accepted or applied.For this reason, loanwords, as obserued in many samples, are more frequently used than new formed words or experssions in prose text.ConclusionA review of the process of Arabic word formation in the contemporary era, Concerning shows that the process of word selection which is also termed translation by the contemporary Arab linguists, is ranked seconol and lower than word formation through derivation. It also considered as a guidline for the contemporary word formation. Reviewing the metoths of word selection in the contemporary Arabic language, several applicable patterns are identified which include , newly and highly formed words. semantic or structure-oriented translation of loanwords and acrony mization.Keywords: Word formation, Arabic language, Semantic development, Borrowed term translation, Acronym making -
کهن الگو، صورت ازلی، صورت مثالی و به بیان یونگ، «آرکی تایپ»، عبارت از طرح کلی آن دسته از رفتار های بشری است که در ناخودآگاهی جمعی ریشه دارند. از مهم ترین کهن الگو هایی که یونگ،آن ها را بررسی کرده است، می توان آنیما (مادینه روان مرد)، آنیموس (نرینه روان زن)، پرسونا (نقاب اجتماعی فرد)، سایه و خود را نام برد. هدف اصلی از نوشتار حاضر، بررسی نمود آنیما در ذهن وزبان شاعر و اندیشمند معاصر عرب، خلیل حاوی است؛ زیرا واکاوی سروده های این شاعر، به ویژه دو مجموعه نهر الرماد و بیادر الجوع او، حضور آنیما را در ذهن سراینده و نمود آشکار و ماندگار آن را درزبان سروده هایش آشکار می کند.
کلید واژگان: خلیل حاوی, آنیما, تولد دوباره, آتش, زمینOld pattern primordial form or exemplary form or in Jung’s tern ‘archetype’ refers to a human behavior which originates from the collective unconsciousness and from the most important archetypes. Jung refers to ‘anima’ (feminine part of a man’s soul): ‘animus’ (masculine part of a women’s soul); person (individual social veil); shadow, and ego. In this study the anima impression in the poetry of Khalil Hawi’s poetry, and especially two collections of ‘Nahr-al-remad’ and ‘the three shing floors of hunger’ interpret the ‘anima’ presence in the mind of their composer and reveal its apparent and durable presence in his poems.
Keywords: anima, Rebirth, Fire, earth, lazarus -
پژواک نوای عشق، هنوز در سروده های شاعر اندیشمند عرب، خلیل حاوی به گوش می رسد و افسانه های افسون پریان و حکایت سیب زندگی در میان شعرهای او همچنان رساترین آوایی است که روایت مرگ آرزوهای دیرینه ی بشر و بی گناهی نخستین او را به گاه زندگی در آرمانشهر پردیس یا همان فردوس باز می گوید و هبوط و فرود او را از افلاک به خاک و از لاهوت به ناسوت اعلام می دارد.
این نوشتار برآن است تا خاستگاه روان شناختی نمود دو مفهوم پری وعشق را در سروده های این شاعر درد آشنا مورد بررسی قرار ده زیرا حضور پیوسته ی این دو مفهوم در کنار مظاهر شر- مادر ازلی مانند:جادوگر، افعی، اژدها، مرگ، گور، غار و...در شعر حاوی با ترسیم فضایی رمزآلود و تراژیک، بازگوکننده ی خیال هایی ابهام آمیز هستند که در پس سایه ای غریب محو می گردد و ذهن خواننده یا شنونده را با این پرسش روبرو می سازد که براستی این خیال های غریب و این فرازهای روبه فرود از کدامین بخش ذهن شاعر سرچشمه گرفته و حضور ابعاد دوگانه ی مادر ازلی در سروده های او چگونه قابل توجیه است؟!
کلید واژگان: عشق, پری, روان ناخودآگاه, حاویThe echo of love melody is still heard in the songs of the Arabic intellectual poet khalil Hawi and the legends of fairie's charm and the story of the apple of life are the most audible songs of his poems narrating the fable of early human innocence and his fall from the heaven to the earth.The present article aims to review the psychological implications of “fairy” and “love in Hawi's songs, since the perpetual presence of these two motifs along with the evil archetypal symbols like magician, serpent, death, grave, cave,and… in his poetry, through drawing a cryptic and tragic atmosphere, depict ambiguous imaginations which fade away under a strange shadow and confront the human mind with this question that actually from which part of the poet’s mind these strange imaginations and high imagery- which are directed downward- are originated and how the presence of the mutual dimensions of archetypal symbols in his songs are justifiable. -
Dystopia, or ruined city, is a model of the formation of an unpleasent territory whose residents try to access a different kind of utopia and it is originates from the failure of the intellectuls and the founders of the utopia to give existence to this imaginary place which paved the way for the appearance of an opposite thought against their aspiration. By considering the scarcity of the conducted research on Khalil Havi’s poetry, and especially the alienatiation of this philosopher poet as the most prominent of planners of dystopia pattern in Arabic contemporary literature, this research attempts to answer two fundamental questions by reviewing Havi’s poetry from dystopia literature point of view, and surveying poetic thoughts in relation to the contemporary era:1-what are the main features of dystopia space and thought in poets’s language, cognition, and poetry? 2- what approaches are shown in Havi’s final images of dystopia in the contemporary era? This article, reviewing the concept of dystopia and its forming path, considers the elements and constituting componants of dystopia domain in Havi’s poems. These components include stagnant time, the intervention of time in place, the dominance of evil and corruption in the world, and the reflection of the poet’s whispering about the disappearance of the traditional chastity of man. The final result of the present study shows that the aim of Havi for dystopia review and design is to invite man to a humanistic vision and a paramaterialistic approach in the contemporary world.Keywords: Khalil Hawi, time, dystopia, contemporary poetry
-
این مقاله قصد دارد تا نمود اگزیستانسیالیسم را در اشعار خلیل حاوی مورد بررسی قرار دهد. سروده های خلیل حاوی به روشنی، بازگو کننده حال پریشان او و ترسیم گر ژرفای نومیدی در نگاهش نسبت به سرانجام انسان آواره در هستی است؛ سروده هایی که به زیباترین شکل ممکن، تصویرگر رنج جانکاه اگزیستیالیستی است که خویش را در حل معمای هستی ناتوان یافته و در این تیره خاکدانی که زمینش می نامند، جز آوای بلند مرگ، چیز دیگری نمی شنود و زمزمه های حوای ذهنش نیز برآن است تا او را به خوابی ابدی فرو برد. مهم ترین مولفه-هایی که در این جستار به عنوان مدار اصلی بازکاوی اندیشه های اگزیستانسیالیستی در شعر خلیل حاوی مورد توجه قرار گرفته اند، عبارت اند از: مرگ اندیشی و هراس از مرگ در ذهن خلیل حاوی، رابطه میان مرگ و گناه، رابطه میان پریشانی و نگرانی با احساس گناهکاری، توجه به زمان به عنوان محور اصلی بودن هستنده در جهان و سرانجام، نمود احساس بی قراری و نا امنی در جهان کنونی.
کلید واژگان: اگزیستانسیالیسم, مرگ, زمان, سکوت, خلیل حاویKhalil Havi who plays the symphony of Arab suffering and narrates the story of their permanent degeneration and exile, was born in 1919 in Shewir in Lebanon. In this article the authors analyze the appearance of existentialism in some of his poems which reflect beautifully the pain of an existentialist who is unable to solve the puzzle of existence in this muddy soil called earth where nothing is heard except the loud melody of death and his humming images try to lull him into an eternal sleep.This research considers the main axes of existential thoughts what does Havi refe as follows: thinking about death and death phobia in Khalil Havi’s mind, the relation between death and sin, the relation between distress and worry, some and sinful acts, considering time as the main axis of the existence in the world and finally the agitation and insecurity sense in the formative world.Keywords: existentialism, death, time, silence, Havi -
ممکن است این سؤال در ذهن خواننده مقاله مطرح شود که انگیزه جستجو و بررسی ویژگی های پارناسیسم در شعر یک شاعر جاهلی عرب که صدها سال پیش از ظهور این مکتب می زیسته است، چیست؟ آیا «امرؤالقیس» پیش تر از زمان خویش ره پیموده یا مسئله چیز دیگری است؟!
حقیقت آن است که پارناسیسم گرچه نامی جدید برای یک مکتب ادبی نوپا در قرن نوزدهم است، ولی بسیاری از ویژگی ها و اصول مطرح شده در آن در شعر شاعران عرب و به ویژه در شعر شاعران عصر جاهلی وجود داشته است و بسیاری از شاخصه های مکتب پارناسیسم جزء سرشت بی پروا و گستاخ همانندان امرؤالقیس بوده است؛ شاعری که به زعم نگارندگان این جستار، ادب خویش را کمتر در خدمت زندگی حقیقی و راستین مردمش قرار داد و در سروده هایش به دردها، شادی ها، سعادت و تیره روزی آنان، چندان وقعی ننهاد.
نویسندگان این جستار- ضمن نکوهش ابعاد غیر اخلاقی و وجوه پارناسی منفی مطرح در چکامه «الملک الضلیل» امریءالقیس، و برکنار از تایید تصاویر آرزوهای سرکش و شادی های گناه آلود او- برآنند تا حقیقت و ژرفای شعری را واکاوی نمایند که از آن، رایحه پیشگامی ادبیات مشرق زمین در طرح ایده های نخستین مکتب ادبی پارناسیسم به مشام می رسد. هرچند این پیشگامی در شعر سراینده ای به وقوع پیوسته که در حقیقت وجودی او و اشعارش همچنان شک و تردید برجا مانده است!
کلید واژگان: شعر, اخلاق, پارناسیسم, امرؤالقیس, وضوحThis question may be raised in the mind of reader of this article that what motivation causes treating the feature of parnassism, in the ode of pre-Islamic Arab poet living hundreds of years before the rise of this school. Did Imru' al-Qais’ belong to the time beyond his contemporary period or the problem is something else? In fact although parnassism is a new name for a special literary school in nineteenth century, but many of it’s features and principles are seen in Arabic poems and particularly in pre-Islamic poems and many of it’s features have been a part of the nature of such insolent poets like Imru' al-Qais’ a poet that like parnassians believes that neither the poem is demonstrative of sublime moral values nor the poet has to observes the social manners and consider the public satisfaction but the important thing in poem is it’s beauty, harmony and it’s being a poem.The authors of this article aim to look for the reality and depth of a poem that embodies an art for the sake of art view and speak about a poet that although some of the critics doubt in his being and his poems but as some of the critics believe he has been the pioneer of pre-Islamic poets. -
درباره خیال، تخییل و تخیل بسیار سخن گفته شده است، لغت شناسان، فیلسوفان و ناقدان عرب و غیر عرب قدیم و جدید، آن را به اشکال مختلف تعریف کرده و در جایگاه های گوناگون به کار برده اند. شاعران از آن الهام گرفته اند، چنانکه شاعر از الهه الهام بخش هنر که خود دختر حافظه است، الهام می گیرد و تخیل از تصاویری که در حافظه انباشته شده تغذیه می کند. در این زمینه معلم اول (ارسطو) و استادش (افلاطون) هر یک نظر خاص خود را دارند، اما دیدگاه مسلمانان درباره خیال چیست؟ به نظر می رسد، پژوهشی هرچند کوتاه در این زمینه بر روی ساختمان شعر و بررسی دیدگاه بلاغت دانان مسلمان در این زمینه راهگشا باشد. از این رو مقاله حاضر، ابتدا به بررسی تاثیرپذیری یا عدم تاثیرپذیری مسلمانان از آرای ارسطویی و اندیشه های یونانی پرداخته و در ادامه به شکل تخصصی تر به نقد و تحلیل دیدگاه حازم القرطاجنی، ناقد و بلاغت دان برجسته قرن هفتم، درباره خیال پردازی (تخییل) و خیال انگیزی (تخیل)، تفاوت های آنها، جایگاه خیال در شعر و چگونگی تاثیر آن پرداخته است.
کلید واژگان: حازم القرطاجنی, خیال, شعر, محاکات, بلاغتMuch has been said about mage, mimesis and imagination. Old and new Arab and non Arab philologists and philosophers defined it in different forms and used it in different places. Poets especially have been inspired by it, because they have been inspired by the goddess of art. Images stored in the memory feed the imagination, so Plato believed poetics is one kind of Divine Charisma and Aristotle used words like representation and mimesis that are innately and instinctively in the human body in order to explain poetry. But who tells the truth, Plato or Aristotle? What is the viewpoint the Muslims about image? Brief research about image mimesis and imagination, and the role of image in the structure of the poetry is useful. So this article examines if Muslims have been influenced by Aristotle’s views and Greek thoughts or not and analyzes and criticizes the viewpoint of Hazim Al-Qartajini about mimesis and imagination. -
از آنجا که قرآن کریم، همواره الهام بخش شاعران و نویسندگان و ناقدان شرق و غرب بوده و بویژه اندیشمندان مسلمان جیره خوار این خوان گسترده و پر نعمت بوده اند و نیز با توجه به اینکه تاثیر قرآن این کتاب آسمانی بر اندیشمندان مسلمان و آثارشان غیر قابل انکار است مقاله ی حاضر، پس از انجام مقایسه ای میان سید قطب مفسر بزرگ قرآن و مصلح معاصر مصری و احمد مطر شاعر مبارز عراقی، ابتدا برخی ایده های سید قطب را درباره ی داستان در قرآن بر اساس کتاب «التصویرالفنی فی القرآن» به طور مختصر مورد بررسی قرار داده و سپس اجرا و بکارگیری برخی از آنها را توسط احمد مطر در معرض شهود قرار داده است که در درجه اول شعر «بلاد ما بین النهرین» را که در حدود (50) مورد از قرآن الهام گرفته و در ادامه اشعاری چون «یوسف فی بئر البترول» و «الجمل» را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
کلید واژگان: قرآن, احمد مطر, داستان, تشابه, الهامIt is beyond all doubt that Holy Koran has always inspired eastern and western poets and writers and particularly Moslem thinkers who received a ration of God's blessing. Thus, the effect of Holy Koran on Moslem thinkers and their works is undeniable. The present article is trying to make a brief comparison between Sayyed Qotb "the great interpreter of Holy Koran and the contemporary Egyptian reformer" and Ahmad Matar "the Iraqi revolutionary poet. At first it is examining the Sayyed Qotb's ideas about stories in Holy Koran based on the book; Al-tafsir Al-fani fi-ll Koran" (the artistic image in Holy Koran) and then showing its application in Ahmad Matar's poems. Then, the study tries to examine the poem "Bellad Mabayn al-nahrain" (the land of Mesopotamia), and then some of the other poems of Ahamd Matar like: "Yusuf Fi biar albetrul" (Josef in the well of petrol) and "aljamal" (the camel).
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.