کیومرث فیضی
-
هدف
عملیات والفجر4 در سال1362، را قرارگاه عملیاتی حمزه سیدالشهدا در منطقه مریوان اجرا کرد. این عملیات تغییر تاکتیک جنگ توسط نیروهای مسلح ج. ا. ایران از دشت به کوهستان بود. در این پژوهش ابتدا به علل و چرایی گشایش جبهه شمال غرب و اهمیت منطقه عملیات به لحاظ تاکتیکی، سپس به چگونگی روند عملیات و درنهایت به دستاوردها و عوامل موفقیت آن پرداخته می شود.
روش٫ رویکرد پژوهشپژوهش حاضر با روش تاریخی، با تکیه بر اسناد و مکاتبات دوران جنگ، در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که اهداف و انگیزه کارشناسان و فرماندهان نظامی ایران از طراحی و اجرای عملیات والفجر4 چه بود و اصولا این عملیات چه نتایج و دستاوردهایی به دنبال داشت؟
یافته ها و نتیجه گیریتحقیق نشان می دهد، عملیات والفجر4 باهدف کاهش فشار بر جبهه های جنوب، انهدام پایگاه ها و عقبه ضدانقلاب، برخورداری از یک خط پدافند مطمین و دسترسی سریع مریوان به بانه انجام شد. درنتیجه آن، بخش هایی از استان سلیمانیه و پادگان گرمک در دهانه شلیر به تصرف درآمد، علاوه بر این، شهر مریوان و مراکز حساس نظامی اطراف آن، از زیر آتش توپخانه دشمن خارج شد و زمینه وحدت کردهای معارض عراق و استفاده از آنان در عملیات های آتی را فراهم کرد.
کلید واژگان: جنگ ایران وعراق, دفاع مقدس, دره شلیر, مریوان, والفجر4PurposeOperation Wal-Fajr 4 in 1983 was carried out by the operational base of Hamza Seyyed al-Shohda in Marivan region. This operation changes the war tactics by the armed forces c. A. Iran was from the plains to the mountains. In this research, the causes and reasons for the opening of the North-West Front and the importance of the operation area from a tactical point of view, then the process of the operation and finally its achievements and success factors are discussed in this research.
Method and Research DesignThe present research, based on historical documents and correspondence during the war, seeks to answer this main question: what were the goals and motivations of Iran's military experts and commanders in designing and implementing Operation Wal-Fajr 4, and what were the results of this operation? And there were achievements?
Findings and conclusionsThe research show that Operation Valfajr 4 was carried out with the aim of reducing the pressure on the southern fronts, destroying the bases and obstacles of the counter-revolution, having a reliable defense line and quick access from Marivan to Baneh. As a result, parts of Sulaymaniyah province and the Garmak garrison in the Shalir crater were captured, in addition, the city of Marivan and the sensitive military centers around it were removed from the enemy's artillery fire, and the ground for the unity of Iraqi Kurds and their use in future operations Provided.
Keywords: Iran-Iraq War, Holy Defence, Shaleer Valley, Marivan, Wal-Fajr4 -
در دوران گذار از رژیم پهلوی و تثبیت نظام اسلامی، احزاب و گروه های سیاسی کرد با توجه به فضای ناشی از خلاء قدرت حکومت مرکزی و زمینه های موجود(عقب ماندگی منطقه)، شرایط را برای کسب خودمختاری مناسب دیدند و موجب بحران و به چالش کشیدن دولت موقت شدند. در برخورد با این وضعیت، میان مسیولان در مرکز دو گرایش وجود داشت.گرایشی که جهت حل مسئله کردستان از دریچه سیاسی می اندیشید و گرایش دیگر، خواهان برخورد "تند و رادیکال" با بحران بود. در این پژوهش ابتدا به زمینه ها و علل شکل گیری خیزش کردی، سپس چگونگی روند تحولات و مذاکرات و درنهایت به عوامل بن بست و عدم نتیجه مذاکرات، می پردازیم. پژوهش حاضر با روش تحلیل تاریخی و با تکیه بر اسناد و منابع مختلف در چهارچوب نظریه"بسیج سیاسی قومیت ها"در پی پاسخ به این پرسش اصلی است، که علل بحران کردستان و دلایل تداوم این مسئله پس از پیروزی انقلاب چه بود؟ دولت موقت در این راستا چه اقداماتی انجام داد؟نتایج تحقیق نشان می دهد، دولت موقت برای حل مسیله، سه هییت برای مذاکره به کردستان فرستاد، اما به دلیل اختلاف رویکرد در مرکز و اولویت گزینه شدت عمل از سوی برخی نیروهای انقلابی و اتخاذ رویکرد مسلحانه از سوی احزاب کرد، تلاش های دولت موقت ناکام ماند و درنهایت با روش نظامی با مسئله کردستان برخورد شد.
کلید واژگان: انقلاب اسلامی, بحران کردستان, بسیج قومی, خودمختاری, دولت موقتDuring the transition from the Pahlavi regime and the establishment of the Islamic system, Kurdish political parties and groups, given the atmosphere created by the power vacuum of the central government and the existing contexts, saw the conditions for gaining autonomy and caused a crisis and challenged the interim government. In dealing with this situation, there were two tendencies among the officials in the center. One tendency to think through the political lens to solve the Kurdistan problem, and the other tendency wanted to deal with the crisis.In this research, first we deal with the backgrounds and causes of the formation of the Kurdish uprising, then how the process of developments and negotiations, and finally the deadlock and non-outcome of the negotiations. The present study seeks to answer the main question, what were the causes of the Kurdistan crisis and the reasons for the continuation of this issue after the victory of the revolution, using the method of historical analysis and relying on various documents and sources in the framework of the theory of "political mobilization of ethnicities"? What steps did the interim government take in this regard?The Provisional Government sent three delegations to Kurdistan to negotiate, but due to differences in approach at the center and the priority given to the option of intensifying action by some revolutionary forces and the adoption of an armed approach by the Kurdish parties, the Provisional Government failed. The issue of Kurdistan was dealt with.
Keywords: Islamic Revolution, Kurdistan Crisis, Ethnic Mobilization, Autonomy, Provisional Government -
تواریخ محلی یکی از اشکال مهم تاریخ نگاری ایرانی اسلامی است که در کنار انواع تاریخ، کمک شایانی به شناخت تحولات گذشته می کند. ازجمله این گونه آثار، شرف نامه تالیف امیر شرفخان بدلیسی است که به عنوان نخستین اثر از نوع خود، به مسئله کردستان پرداخته است. شرفخان درحالی به مسئله کرد و کردستان می پردازد که بخش عمده این منطقه از دایره تسلط حکومت های ایرانی خارج شده و در اختیار عثمانیان قرار گرفته است. بنابراین تحلیل مسئله اصلی شرفخان در کردشناسی او به ویژه برای باب عالی حایز اهمیت است. در این مقاله برای تبیین بینش و روش تاریخ نگاری او در توجه به مسئله کرد و کردستان ابتدا مختصری درباره سیاست عثمانیان و صفویان به عنوان عنصر تعادل بخش منطقه، بعد به شاخصه های تاریخ نگری شرفخان پرداخته شده و درنهایت به روش ایشان در نگارش تاریخ، توجه می شود. این پژوهش با روش تحلیل تاریخی و شیوه توصیفی تحلیلی، ابعاد و مولفه های اندیشه تاریخ نگاری و تاریخ نگری شرفخان را بررسی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، منظومه فکری شرفخان دارای ویژگی هایی چون، نخبه گرایی، شریعت مدارانه، انتقادی و درعین حال رویکردی ستایش آمیز به کردها است. برجسته کردن نقش و جایگاه کردها و کردستان، به ویژه خاندان های حاکم کرد، در مناسبات ایران و عثمانی، تاکید بر موقعیت سرزمینی کردستان و بیان ویژگی های جامعه کردی از دیگر مولفه های مربوط به تاریخ نگاری شرفخان است.کلید واژگان: کردستان, کردها, شرف خان بدلیسی, تاریخ نگاری, شرف نامهLocal histories are one of the most basic forms of Iranian-Islamic historiography that, along with various types of history, help understand the past developments. Among such works is the honorary letter written by Amir Sharaf-Khan Badlisi, dealing with the issue of Kurdistan as the first work of his kind. While Sharaf-Khan deals with Kurds and Kurdistan's problem, most of the region has fallen out of the control of the Iranian governments and has been handed over to the Ottomans. Therefore, the analysis of Sharafkhan's main problem in his Kurdish studies is especially important for the great chapter. In this article, in order to explain his insight and method of historiography in considering the issue of the Kurds and Kurdistan, first a brief about the Ottoman and Safavid policies as a balancing element of the region, then the characteristics of Sharf-Khan's historiography, and finally his method in writing history. This research examines the dimensions and components of Sharaf-khan's historiographical and historiographical thought using historical analysis and the descriptive-analytical method. The results show that Sharafkhan's intellectual system has characteristics such as elitism, sharia-oriented, critical, and at the same time, a praiseworthy approach to the Kurds. Highlighting the Kurds and Kurdistan's role and position, particularly the ruling Kurdish families, in Iran-Ottoman relations, emphasizing the territorial position of Kurdistan, and expressing the characteristics of the Kurdish community are other components of Sharafkhan's historiography.Keywords: Kurdistan, Kurds, Sharaf-Khan Badlisi, Historiography, sharafnameh
-
کشورهای ایران و مصر را می توان پرچم داران اصلی مبارزه با استعمار در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام در نیمه اول قرن بیستم دانست. محمد مصدق و جمال عبدالناصر به عنوان پیشوایان استقلال خواهی با رهبری و هدایت جنبش های ضداستعماری وآزادی خواهی ملت های خود، شکل نوینی از مبارزه علیه استعمار را به ظهور رساندند که در نهایت به الگویی مناسب برای دیگر رهبران و جوامع استعمارزده تبدیل شد. مقایسه تطبیقی و بررسی نقش و جایگاه رهبران دو کشور، توجه به شیوه مبارزه و تاثیر و تاثرات آنها بریکدیگر رویکرد بنیادی تحقیق پیش رو است که با روش مقایسه تاریخی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بدان پرداخته می شود. پژوهش حاضر در پی آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که بارزترین وجوه تمایز و مانندگی دکتر محمد مصدق و جمال عبدالناصر در مواجهه با استعمار چه بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد علیرغم تفاوت در خاستگاه اجتماعی و طبقاتی رهبران دو جنبش یعنی دکتر مصدق با خاستگاه پارلمانی و جمال عبدالناصر با خاستگاه نظامی، هر دو دارای اهداف و شیوه مشترک در مبارزه با استعمار در قالب ناسیونالیسم بیگانه ستیز بوده اند؛ اما برای رسیدن به این هدف، رویکردهای متفاوتی را در برخورد با نظام سلطه در پیش گرفتند چنان که سیاست آنها در سطح منطقه ای و بین المللی به صورت اشکال مختلفی همچون موازنه منفی مصدق و بی طرفی مثبت و وحدت عربی عبدالناصر بازتاب یافته است.
کلید واژگان: استعمار انگلیس, جمال عبدالناصر, محمد مصدق, ملی شدن صنعت نفت, موازنه منفیIran and Egypt could consider as the main pioneers struggling against colonization in the Middle East and Islamic world in the first half of the twentieth century. Mohammad Mosaddegh and Jamal abd al_nasir, as pioneers of independence-seeking, by leading anti-colonization and liberal movements of their nation introduced a new form of struggle against colonization that eventually became an appropriate model for other leaders and colonized societies. Comparative comparison and considering the role and position of leaders of the two countries, paying attention to struggle method and their impact on each other, is the fundamental approach of the leading research, which is considered by historical comparison method using library resources. The present study seeks to answer the question of what was the most obvious difference and similarity between Dr Mohammad Mosaddegh and Jamal abd al_nasir encountering colonization? Research findings indicate that despite the difference in social and class origins of leaders of the two movements, i.e. Dr Mosaddegh with the parliamentary origin and Jamal abd al_nasir with the military origin, both had common goals and methods to struggle against colonization in the form of anti-alien nationalism, but to achieve this goal, they took different approaches dealing with the system of domination, as their policy at regional and international level has reflected in various forms such as Mossadeghchr('39')s negative balance and positive neutrality and Arabic unity of Nāṣir.
Keywords: British Colonization, Jamal abd al, nasir, Mohammad Mosaddegh, Oil Industry nationalization, negative balance
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.