به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

گلین مهدی نژاد گرجی

  • علی اسمعیلی، سیده علیا عمادیان*، گلین مهدی نژاد گرجی، فاطمه صغری سینا
    هدف

    پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیده ای شایع است و اعتیاد به بازی های الکترونیکی می تواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.

    روش

    این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان پسر مراجعه کننده به کلوپ های بازی های کامپیوتری شهر ساری در سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه (هفته ای یک جلسه) درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت را بر اساس مدل استارک و کندال (1996) دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل آزمون اعتیاد به پابجی دسوزا و همکاران (2019) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری)1992) بودند که شاخص های روانسنجی آنها مناسب و مطلوب بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد که میان گروه های آزمایش و کنترل از نظر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت باعث کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG شد (001/0P<).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش حاضر یعنی اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG، برای کاهش مشکلات هیجانی نوجوانان از جمله پرخاشگری می توان از روش درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت در کنار سایر روش های درمانی استفاده کرد.

    کلید واژگان: درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت, پرخاشگری, نوجوانان پسر, اعتیاد به بازی PUBG
    Ali Esmaeli, Seyyed Olia Emadian *, Galin Mahdinejad Gorji, Fatemeh Soghra Sina
    Objective

    Aggression in male adolescent is a common phenomenon and addiction to electronic games can increase their aggression. Therefore, the present study was conducted with the aim of determine the effectiveness of short-term cognitive behavioral therapy on aggression in male adolescent with PUBG game addiction.

    Method

    This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was semi-experimental with a pretest-posttest design with a control group. The research population was male adolescent referred to the computer game clubs of Sari city in 2021 year, who among them number of 30 people after checking the inclusion criteria were selected as a sample with the purposive sampling method and by simple random method with the help of lottery were assigned into two equal groups (each group 15 people). The experimental group received eight sessions of 90 minute for two months (one session per week) the short-term cognitive behavioral therapy based on Stark and Kendall's model (1996), and during this period the control group did not receive any training. The research tools were included the D'Souza et al's PUBG addiction test (2019) and the Buss and Perry's aggression questionnaire (1992), which their psychometric indicators were appropriate and desirable. Data were analyzed by univariate analysis of covariance method in SPSS version 26 software.

    Results

    The findings of the present research showed that there was a significant difference between the experimental and control groups in terms of aggression in male adolescent with PUBG game addiction. In the other words, short-term cognitive behavioral therapy reduced aggression in male adolescent with PUBG game addiction (P<0.001).

    Conclusion

    According to the results of the present research, i.e., the effectiveness of short-term cognitive behavioral therapy on reducing aggression in male adolescent with PUBG game addiction, to reduce emotional problems of adolescents such as aggression can be used short-term cognitive behavioral therapy along with other treatment methods.

    Keywords: Short-term cognitive behavioral therapy, aggression, male adolescent, PUBG game addiction
  • مریم رستمی*، ناهید ثامتی، گلین مهدی نژاد گرجی، سعیده ابرقو
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان بر اساس سرسختی روان شناختی، هوش هیجانی و مثلث شناختی مادران ‏دانش آموزان ‏دیرآموز بود.
    روش
    روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را 132 نفر از مادران دانش آموزان مدارس دیرآموز شهر تهران در سال ‏تحصیلی 1397-1396 تشکیل ‏دادند که تعداد 78 مادر با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی و از نوع در دسترس انتخاب و به ‏سیاهه سرسختی روان شناختی اهواز (1377)، مقیاس هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (2001)، سیاهه مثلث شناختی بکهام (1986) و پرسشنامه سلامت ‏عمومی گلدبرگ (1979) پاسخ دادند؛ برای تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد ‏سرسختی روانشناختی (0/01= β=-0/41,P) توانست سلامت روان مادران کودکان دیرآموز را پیش بینی کند؛ همچنین مولفه های هوش هیجانی (P=0/01)؛ مولفه های خوش بینی و کنترل عواطف (P=0/01) و از بین مولفه های مثلث شناختی، مولفه های بازخورد به خود و بازخورد به آینده (P=0/01) توانستند سلامت روان مادران را پیش بینی کند.
    نتیجه گیری
    سرسختی روانشناختی و هوش هیجانی بالا و داشتن نگرش مثبت نسبت به خود، دنیا و آینده در مادران دارای کودک دیرآموز ‏می تواند منجر به سلامت روانی آن ها شود.‏
    کلید واژگان: سرسختی روان شناختی, هوش هیجانی, مثلث شناختی, سلامت روانی, مادران ‏کودکان ‏دیرآموز.‏
    Maryam Rostami *, Nahid Sameti, Galin Mahdinejad Gorje, Saeedeh Abarghoo
    This study aimed at ‎Predicting Mental Health Based on Psychological Hardiness, Emotional Intelligence and Cognitive Triad in Mothers with Slow-Learning Children. The research method was descriptive and correlational. The statistical population consisted of mothers with Slow-Learning children who were selected through non-probability and convenience sampling method during 2017-2018, in Tehran. In this study Ahvaz hardiness inventory (1998), Petrides and Furnhams emotional intelligence scale (2001), Beckham’s cognitive triad inventory (1986) and Goldberg general health questionnaire (1979) were used. The data were analyzed by multiple regression Inter method. The findings revealed that psychological hardiness of mothers with slow-learning children has a significant effect on predicting their mental health of them (p < 0.05). The results also showed that from among the components of emotional intelligence, optimism and control of emotions predicted mental health significantly (p < 0.05). On the other hand, it was found that among cognitive Triad components, view to self and view to future predicted mental health significantly (p < 0.05). As a result, it can be argued that having a cognitive personality and high emotional intelligence as well as positive perspective to self and future in mothers with slow-learning children can lead to their mental health.
    Keywords: Psychological hardiness, Emotional intelligence, Cognitive Triad, mental health, Mothers with Slow-Learning Children
  • مریم رستمی، کبری نصرتی*، گلین مهدی نژاد گرجی، میترا کبیری
    سالمندی فرایند زیستی است که تمام موجودات زنده از جمله انسان آن را تجربه می کنند، از این رو توجه خاص و پیشگیری از اختلالاتی نظیر اضطراب در حوزه سالمندی بسیار مهم است. یکی از واقعیت های انکارناپذیر در سالمندی، نزدیک شدن به واقعیت مرگ و اضطراب حاصل از آن است که سازگاری افراد سالمند را تضعیف می کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرسختی روان شناختی و التزام عملی به نمازبا اضطراب مرگ در سالمندان انجام شد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل سالمندان مرد بالای 60 سال ساکن منطقه 1 شهر تهران بود. از منطقه یک شهر تهران در پارک های محلی، 250 مرد سالمند بالای 60 سال، به صورت در دسترس انتخاب شدند و مقیاس نگرش و التزام عملی به نماز انیسی و همکاران، سیاهه سرسختی روان شناختی اهواز کیامرثی و همکاران و مقیاس اضطراب مرگ تمپلر را تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق ضریب همبستگی پیرسونو رگرسیون چندگانه به روش همزمان در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دادند کهسرسختی روان شناختی و التزام عملی به نماز با اضطراب مرگ در سالمندان رابطه منفی دارد (01/0P<). همچنین مدل رگرسیون اضطراب مرگ نشان داد که سرسختی روان شناختی (05/0>P) و التزام عملی به نماز (01/0>P)، اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی (01/0>P)، توجه و عمل به مستحبات (01/0>P)، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز (01/0>P)، مراقبت و حضور قلب در نماز (01/0>P) قادر به پیش بینی اضطراب مرگ به صورت منفی بودند. طبق نتایج، پیشنهاد می شود مشاوران و روان شناسان حوزه سالمند با آگاهی رسانی و بکارگیری تدابیری در جهت افزایش سرسختی و انجام فرایض دینی، اضطراب مرگ در سالمندان را کاهش دهند.
    کلید واژگان: سرسختی روانشناختی, اضطراب مرگ, التزام عملی به نماز, سالمند
    Maryam Rostami, Kobra Nosrati *, Galin Mahdinejad Gorji, Mitra Kabiri
    Aging is a biological process that all living beings, including humans, experience it. Therefore, it is crucial to notice and prevent some disorders such as anxiety in the field of aging. One of the undeniable facts about aging is recognizing the reality of death and anxiety that weakens compatibility in elderly. The present study aimed to investigate the relationship between psychological hardiness and practical commitment to prayer with death anxiety in the elderly. It was a descriptive-correlation survey. The statistical population included all the elderly man over 60, living in the 1th district of Tehran. 250 elderly men over 60 were selected using convenience sampling in local parks of the 1th district of Tehran. Psychological hardiness questionnaire by Kiamarsi et al., Templer Death Anxiety Scale and scale of attitude and practical commitment to prayer Enisi et al. were completed. Data were analyzed in SPSS-22 using Pearson's correlation coefficients and multiple linear regression with Enter Method. The results suggested a negative and significant correlation between psychological hardiness and practical commitment of Prayer in the Elderly (P<0.01). Also, Death Anxiety Regression Model showed that psychological hardiness (P<0.05), practical commitment to prayer (P<0.01), the effectiveness of prayer in individual and social life (P<0.01), attentions and acts of precepts (P<0.01), serious commitment to prayer (P<0.01) and care and presence of the heart in prayers (P<0.01) could negatively predict death anxiety. According to the result, it was suggested that counselors and psychologists working with elderly may reduce the anxiety of death among them through raising awareness and applying measures to increase hardiness and practice religious beliefs.
    Keywords: Psychological Hardiness, death anxiety, practical commitment to prayer, elderly
  • محدثه صابری تیلکی، سیده علیا عمادیان*، ابراهیم محمدیان آکردی، گلین مهدی نژادگرجی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین بررسی تاثیر هنردرمانی ماندالا، بر کاهش اضطراب در زنان مبتلا به سوءمصرف مواد انجام شد.

    روش

    طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به سوءمصرف مواد در شهرستان ساری بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مبتلایان بودند که به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس از بین معتادان مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد زنان انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. برای ابزار پژوهش از مقیاس خودسنجی اضطراب زانک استفاده شد. هنردرمانی ماندالا به مدت 8 جلسه60 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه گواه تحت هیچ مداخله درمانی قرار نگرفت.

    یافته ها

    نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد میانگین نمرات اضطراب در گروه آزمایش به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش، از هنردرمانی ماندالا می توان به عنوان یک راهکار غیر دارویی موثر برای کاهش اضطراب، در زنان مبتلا به سوءمصرف مواد استفاده نمود.

    کلید واژگان: هنر درمانی, ماندالا, اضطراب, سوء مصرف مواد, زنان
    Mrs Mohaddaseh, Seyedeh Olia Emadian*, Ebrahim Mohammadianakerdi, Galin Mahdinezhad Gorji
    Objective

    The aim of this study was to determine the effect of Mandala art therapy on reducing anxiety in women with substance abuse.

    Method

    The research design was quasi-experimental with pre-test and post-test with control group. The study population consisted of women with substance abuse in Sari city. The sample consisted of 30 patients who were selected by non-random sampling method from addicts referring to the Women's Addiction Treatment Center and randomly divided into experimental (n = 15) and control (n = 15) groups. Zank’s Anxiety Scale was used for the research instrument. The Mandala art therapy was given to the experimental group for 8 sessions of 60 minutes and the control group did not receive any intervention.

    Results

    The results of covariance analysis showed that the mean scores of anxiety in the experimental group were significantly lower than the control group.

    Conclusion

    According to the results of this study, Mandala art therapy can be used as an effective non-pharmacological approach to reduce anxiety in women with substance abuse.

    Keywords: Art Therapy, Mandala, Anxiety, Substance Abuse, Women
  • سحر محرابی پری، گلین مهدی نژاد گرجی *، مسعود خاکپور، پریسا سنجری باجگیران، زهره آقابابایی، غلامحسین صابری
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های نظم دهی هیجانی بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان پرستاری دختر دارای نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس می باشد.
    روش کار
    این پژوهش از نوع مطالعه نیمه تجربی است و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. برای دستیابی به هدف مذکور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 3 گروه به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) بر روی تمامی آنان اجرا گردید. سپس از بین دانشجویان دارای نمره بالا در افسردگی، اضطراب و استرس، تعداد 24 نفر به طور تصادفی در دو گروه مداخله (12 نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. آموزش تنظیم هیجان برای گروه مداخله با کسب رضایت از آن ها به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای اعمال گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش نیز پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (SPWB) و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) بود.
    یافته ها
    نتایج تحلیل نشان داد که آموزش مهارت های نظم دهی هیجانی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری در افزایش بهزیستی روان شناختی دانشجویان پرستاری دارای نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس موثر بوده است (0.001p<).
    نتیجه گیری
    از آنجا که آموزش مهارت های نظم دهی هیجانی بر افزایش بهزیستی روان شناختی دانشجویان پرستاری دارای نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس موثر بوده است، می تواند در ارتقای سلامت روان دانشجویان مورد استفاده واقع گردد.
    کلید واژگان: نظم دهی هیجانی, بهزیستی روان شناختی, افسردگی, اضطراب, استرس
    Sahar Mehrabi Pari, Galin Mahdinejad Gorji *, Masoud Khakpour, Parisa Sanjari Bajgiran, Zohreh Aghababaee, Gholamhosein Saberi
    Introduction
    This study examined the effectiveness of emotion regulation skills training on psychological well-being of female nursing students with symptoms of depression, anxiety and stress.
    Methods
    This is a quasi-experimental study with pretest-posttest control group design. The sample were selected randomly and performed depression, anxiety and stress (DASS-21) on all of them. The students with high scores on depression, anxiety and stress, were randomly divided into two Experimental (12 students) and Control groups (12 students. Emotion regulation training was applied in 8 sessions of 60 minutes for the experimental group Emotion. Data collecting instrument was Psychological well-being questionnaire (SPWB) and depression, anxiety and stress (DASS-21).
    Results
    The results showed that emotion regulation skills training have been significantly effective on experimental group compared with the control group and increased psychological well-being of nursing students with symptoms of depression, anxiety and stress (p
    Conclusion
    Because of emotion regulation skills have been more effective to enhance the psychological well-being of nursing students with symptoms of depression, anxiety and stress, this intervention can be used to enhance student's mental health.
    Keywords: Emotion regulation, Psychological Well-being, Depression, Anxiety, Stress
  • گلین مهدی نژاد گرجی، رمضان حسنزاده*، محمدعلی محمدی فر
    پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی عملکرد تحصیلی درس زبان انگلیسی براساس مولفه های اضطراب کلاس درس زبان انگلیسی انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. به همین منظور، 285 دانش آموز دختر پایه سوم دوره دوم (با میانگین سنی 18 سال) به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی از میان کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهرستان بابل انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب کلاس زبان خارجی (FLCAS) بود. برای ارزیابی عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی، از نمرات نیم سال اول درس زبان انگلیسی دانش آموزان استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین مولفه های اضطراب زبان با عملکرد تحصیلی در درس زبان انگلیسی دانش آموزان همبستگی منفی و معنادار وجود دارد (05/0P<). براساس نتایج رگرسیون گام به گام از بین مولفه ای اضطراب بان، سه مولفه ترس از ارزیابی منفی، نگرش منفی نسبت به کلاس زبان، و نگرانی از برقراری ارتباط، قادر به پیشبینی عملکرد تحصیلی هستند و این سه مولفه مجموعا %60 از واریانس عملکرد تحصیلی در درس زبان را تبیین می کنند.
    کلید واژگان: اضطراب کلاس زبان انگلیسی, عملکرد تحصیلی, ترس از ارزیابی منفی, نگرش منفی نسبت به کلاس زبان, نگرانی از برقراری ارتباط
    Galin Mahdinejad Gorji, Ramazan Hassanzadeh* Mohammad Ali Mohammadifar
    The present study was aimed to investigate predicting academic performance in English language, based on the components of Foreign Language Classroom Anxiety Scale among Babol’s female senior high school stu-dents. The research was done using descriptive (correlational) method. 285 female students were selected through random cluster sampling as the research sample. The Foreign Language Classroom Anxiety Scale (FLCAS), and stu-dents’ first semester scores in English as the measure for academic achievement were used. The results of the study revealed there were negative significant relationships between the components of English Language Classroom Anxiety Scale and academic achievement in En-glish language. The results of regression analysis how that fear of negative evaluation; negative attitudes toward the English class, and Comm-unication apprehension can predict 60% of the academic achievement in English language.
    Keywords: English language classroom anxiety, academic performance, fear of negative eva-luation, negative attitudes toward the English class, communication apprehension
  • محمدعلی محمدی فر، گلین مهدی نژاد گرجی، حسین جناابادی، الهه زارعی مته کلایی
    هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله ی ترمیمی مبتنی بر روش داویس بر بهبود نارساخوانی بود. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پسران مدارس راهنمایی شهر سمنان بودند که در سال 1395-1394 مشغول تحصیل بودند. با استفاده از روش خوشه ایتصادفی تعداد 300 دانش آموز انتخاب و مورد غربال-گری قرار گرفتند. در نهایت 24 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی با توجه به ملاک های ورود انتخاب و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش 19 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس حکایت از اثربخشی مداخله ی ترمیمی مبتنی بر روش داویس بر بهبود نارساخوانی داشت. با توجه به نتایج این پژوهش می-توان گفت مداخله ی ترمیمی داویس می تواند در بهبود نارساخوانی موثر باشد.
    کلید واژگان: نارساخوانی, داویس, مداخله ی ترمیمی, ناتوانی های یادگیری
    M.A. Mohammadyfar, G. Mahdinejad Gorji, H. Jenaabadi, E. Zarei Matekolaee
    The aim of the present study was to examine the effectiveness of remedial treatment on the basis of Davis’s method on improving dyslexia. The research method was experimental including a pretest, a posttest and a control group. The research population included all guidance school male students in 2015-2016 academic years. Through clustering random sampling, 300 male students were selected. Finally, 24 students determined as dyslexic by entrance criterion were selected and randomly divided into an experimental and a control group. The experimental group participated 19 training sessions provided by Davis’s method. The result of covariance analysis showed that remedial treatment of Davis’s method was effective on improving dyslexia. Based on the results of the study, it can be claimed that remedial treatment of Davis’s method is effective for treatment of dyslexia.
    Keywords: Dyslexia, Davis, learning disorder, remedial treatment
  • سیده نفیسه باقری، محمد علی محمدی فر، گلین مهدی نژاد گرجی
    هدف پژوهش ، تعیین اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارساخوان ابتدایی بود.
    روش
    روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون وپس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان نکا بودند که به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای 30 دانش آموز دارای مشکلات خواندن ، پس ازاجرای آزمون های تشخیصی انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش ویک گروه گواه جایگزین شدند. پس ازاجرای پیش آزمون ، گروه آزمایش به مدت 6 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرارگرفت اما گروه گواه آموزشی ندیدند. پس ازآن آزمون پیشرفت تحصیلی درگروه های مذکوراجرا شد، وپس ازگذشت دوماه ازآموزش، سپس آزمون پیشرفت تحصیلی (آزمون پی گیری) اجرا شد.داده ها با روش آماری تحلیل اندازه های مکرر و تحلیل کواریانس انجام شد.یافته ها نشان داد که پس ازآموزش بین پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی و گروه گواه تفاوت معناداری مشاهده شده است .
    نتیجه گیری
    اولا راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی درجهت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارسا خوان ابتدایی موثر بود، وثانیا کاربرد این راهبردها موجب پایداری آموخته ها(پس از گذشت 2 ماه) در این گروه از دانش آموزان شد.
    کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, دانش آموزان نارساخوان, راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی
    Seyede Nafise Bagheri, Mohammad Ali Mohammadi Far, Gelin Mehdinejad Gorji
    Aims: One of the influence factors of Dyslexia’s students are self- regulation and Academic achievement.The aim of this study was to determine the effectiveness of academic self –regulation strategies in dyslexic students Academic achievement in third primary school.
    Methods
    An experimental method using pre – test and post –test with control group was employed. The statistical population consisted of third grade primary school students in Neka. 30 students with reading disorder (Dyslexia) were identified through relevant tests. Using multiple stage cluster sampling they were randomly divided into groups. (One experimental group and one control group). After performing pretests in both groups the experimental group received Self –regulation strategies instruction for 6 sessions of 45 minutes but the control group didnt receive any instruction. The Academic achievement post –test was administered in both groups and after two months of instruction Academic achievement post – test was administered. Data was analyzed using repeated measurement analysis.
    Findings: Data analysis indicated that after instruction the anxiety of experimental group comparing with control group decreased significantly.
    Conclusion
    In one hand instruction self-regulation strategies was effective on improvement of primary dyslexic student's Academic achievement and on the other hand, using these strategies caused learning permanency in this group(after 2 months).
    Keywords: Academic achievement, Dyslexia's students, Self, regulation strategies
  • رمضان حسن زاده*، گلین مهدی نژاد گرجی
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین جهت گیری های انگیزشی (درونی، بیرونی و بی انگیزشی) و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی است. پژوهش به شیوه ی توصیفی (همبستگی) انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر مقاطع متوسطه ی اول، دوم و سوم شهرستان بابل (با دامنه سنی 17- 15سال) در سال تحصیلی 1391- 1390 به تعداد 4363 نفر تشکیل می دهد، که از میان آنان 354 نفر از دانش آموزان به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس جهت گیری های انگیزشی زبان (LLOS-IEA) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (شامل ضریب همبستگی پیرسون و معادله رگرسیون چند متغیره، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین انگیزش درونی و مولفه های آن، با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. بین انگیزش بیرونی و مولفه های آن، با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی رابطه ی مثبت بسیار ضعیفی وجود دارد. بین جهت گیری بی انگیزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی رابطه ی منفی معنادار وجود دارد. انگیزش درونی بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی بر عهده دارد. در این تحقیق، چند استراتژی آموزشی و تربیتی نیز به معلمان زبان به منظور افزایش انگیزش در دانش آموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزش ها، پیشنهاد شده است.
    کلید واژگان: انگیزش, جهت گیری های انگیزشی, پرسشنامه ی مقیاس جهت گیری های انگیزشی زبان (LLOS, IEA)
    R. Hassanzadeh*, G. Mahdinejad Gorji
    The present study was aimed to investigate the relationship between motivational orientations (Intrinsic motivation,Extrinsic motivation & Amotivation) and students’ academic achievement in English language.The research is done in descriptive (correlation) method. The statistical universe consisted of all Babol’s female high schools, first,second and third grades,(with age range,15-17years) who were 4363 persons.354 female students were selected through Stratified random sampling as the research statistical sample. The questionnaires including Language Learning Orientations Scale-Intrinsic Motivation, Extrinsic Motivation, and Amotivation subscales (LLOS_IEA) was utilized to collect the data. To analyz the data descriptive and inferential statistical methods (the Pearson Correlation, Multiple Regression Analysis, one-way ANOVA test and Scheffe post hoc test) were used. The results of the study revealed that there is a positive significant relationship between intrinsic motivation, its components and student's academic achievement in the English language. There is a very weak positive relationship between extrinsic motivation, its components and student's academic achievement in English language. There is a negative significant relationship between amotivation and student's academic achievement in English language. Intrinsic motivation has the highest share to predict the student's academic achievement in English language. There is significant relationship between motivational orientations and educational grades. In this study, we suggested some educational and pedagogical strategies to English language teachers to increase students’ motivation and help them to internalize their motivation.
    Keywords: Motivation, Motivational orientations, the Questionnaire of Language Learning Orientations Scales (LLOS, IEA)
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال