دکتر ابراهیم درویشی
-
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال بیست و نهم شماره 3 (پیاپی 132، امرداد و شهریور 1403)، صص 113 -126سابقه و هدف
با توجه به وجود تعداد بالای دانشجویان، کارکنان و اساتید و همچنین بخش های متنوع آموزشی و تحقیقاتی در محیط های دانشگاهی فراهم کردن محیطی ایمن و عاری از خطر یکی از چالش های اصلی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی است. هدف این مطالعه ارزیابی جامع و دقیق خطرات در بخش های مختلف دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود.
مواد و روش هاپژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر بر روی ساختمان ها، آزمایشگاه ها، موتورخانه ها، کتابخانه ها و مسیرهای عبور و مرور در دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام گردید. ارزیابی ریسک حریق با نرم افزار FRAME (روش ارزیابی خطر آتش سوزی برای مهندسی) در سه حیطه دارایی، افراد و فعالیت ها انجام گردید. وضعیت ایمنی آزمایشگاه های آموزشی و تحقیقاتی با روش اختصاصی ACHiL (ارزیابی و طبقه بندی خطرات در آزمایشگاه ها) ارزیابی شد. نواقص ساختمان ها، تاسیسات موتورخانه و تابلو و تجهیزات برقی با روش FMEA (تحلیل حالت شکست و اثر) شناسایی و ارزشیابی گردید. سطح ایمنی مسیرهای تردد و حمل ونقل، پارکینگ، معابر و خیابان های مجموعه با روش ET&BA (تجزیه وتحلیل ردیابی انرژی و موانع) بررسی گردید.
یافته هاریسک حریق برای افراد و نیز دارایی و فعالیت ها در همه دانشکده ها نامطلوب (بالاتر از یک) ارزیابی گردید. در آزمایشگاه بیشترین خطرات مربوط به سیلندرهای تحت فشار با سطح ریسک 12، مواد خورنده 6 و محلول های سمی 6 بود. در ساختمان ها بالاترین عدد اولویت ریسک مرتبط با نقص در برنامه شرایط اضطراری، ارتفاع غیراستاندارد نرده راه پله ها و عرض کم پلکان ها بود همچنین در موتورخانه ها بیشتر نقص ها مرتبط با مخزن های سوخت (نشتی شیرهای تخلیه) و دیگ های آب گرم (حرارت و فشار بیش ازحد) با سطح ریسک بالاتر از 200 بود. وضعیت ایمنی برق به دلیل نقص در سیستم های حفاظتی (اتصال به زمین و کلید محافظ جان) نامناسب ارزیابی شد. انرژی شیمیایی و پتانسیل جزء مهم ترین انرژی های آسیب رسان به مسیرها و معابر بودند.
نتیجه گیریبه طور کلی وضعیت ایمنی پردیس نامطلوب بوده و شرایط در همه بخش ها و فعالیت ها هشداردهنده است. عمده ترین ریسک موجود ریسک حریق ارزیابی شد و خطرناک ترین بخش دانشگاه نیز موتورخانه ها هستند. از این رو باید برنامه ریزی موثر جهت کنترل و مدیریت ریسک های شناسایی در مجموعه پردیس به ترتیب اولویت صورت و اجرا گردد.
کلید واژگان: ارزیابی ریسک, مدیریت ایمنی, ایمنی حریق, ایمنی مواد شیمیاییScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:29 Issue: 3, 2024, PP 113 -126Background and AimConsidering the increased number of students, staff and faculties and various educational and research departments in university environments, provision of a safe environment is one of the main challenges in the universities and higher education centers. The aim of this study was to perform a comprehensive and detailed assessment of risks in different departments of Kurdistan University of Medical Sciences.
Material and MethodIn this descriptive-analytical study we assessed buildings, laboratories, engine room heating systems, libraries and commuting routes at Kurdistan University of Medical Sciences. Fire risk assessment was performed in three areas of properties, people and activities by FRAME (Fire Risk Assessment Method for Engineering) software. The safety of laboratories was assessed by ACHiL (Assessment and Classification of Hazards in Laboratories) specific method. Failures in buildings, engine room heating systems, electrical panels and equipment were identified and evaluated by the FMEA (Failure Mode and Effect Analysis) method. The safety level of traffic and transportation routes, parking lots and streets were assessed by ET&BA (Energy Trace & Barrier Analysis) method.
ResultsThe fire risk level for individuals, properties and activities in all colleges was unfavorable (R˃1). In the laboratory, the main risks were related to chemicals such as pressurized cylinders (R=12), corrosive substances (R=6) and toxic solutions (R=6). In the buildings, the highest risks were related to a fault in the emergency condition plan, non standard height of the stairs case and low width of the stairs. Also, in the engine room heating systems, most of the risks were related to fuel tanks (leaks of valves) and boilers (excessive temperature and pressure) with R2˃00. The electrical safety status was assessed unsuitable due to failures in the protection systems (grounding system and life-saving switch). Chemical and potential energies were among the most important energies damaging the paths and passages.
ConclusionThe safety level of the campus is unfavorable and the safety conditions in all departments and activities are alarming. The main risk is the risk of fire and the most dangerous part is the engine room. Therefore, effective planning to control and manage the risks in the campus complex should be done on the basis of risk priority.e safety situation can help universities and academic institutions develop an effective risk management program.
Keywords: Risk, Risk Assessment, Safety Management, Chemical Safety -
زمینه و هدف
با توجه به اینکه بخش اعظم زمان مردم در داخل ساختمان سپری می شود، کیفیت هوای داخل ساختمان خصوصا در محیط های درمانی از اهمیت ویژ ه ای برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان آلاینده های ذرات معلق در هوای داخل و خارج بیمارستان توحید شهر سنندج انجام گردید.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی و از نوع توصیفی است. با استفاده از دستگاه پارتیکل مس کانتر TES-5200 ساخت شرکت TES تایوان تعداد 120 نمونه از هوای داخل و خارج بیمارستان جمع آوری شدند. نمونه های ذرات معلق 9 بخش و از هر بخش 3 ایستگاه به منظور نمونه برداری از هوای داخل بیمارستان و 3 ایستگاه جهت نمونه برداری از هوای بیرون بیمارستان انتخاب شدند. نمونه برداری با دو بار تکرار انجام شد. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزارهای Excelو SPSSتجزیه و تحلیل گردید.
یافته هاطبق نتایج این مطالعه، بیشترین و کمترین غلظت ذرات (PM2.5, PM4, PM7, PM10) به ترتیب در بخش های اورژانس و اتاق عمل مشاهده گردید. بیشترین میزان آلودگی از نظر غلظت ذرات PM1 مربوط به بخش ICU بود. مطابق آنالیز های انجام گرفته، بین دما و غلطت ذرات و همچنین رطوبت و غلظت ذرات، برای همه ی بخش های مورد مطالعه ارتباط معنی داری مشاهده نشد. در این مطالعه از نظر میزان ذرات، آلوده ترین بخش اورژانس بوده و بهترین شرایط برای بخش اتاق عمل مشاهده شده است.
نتیجه گیریرابطه بین میزان ذرات در هوای آزاد و هوای داخل بیمارستان نشان دهنده نفوذ این ذرات از محیط بیرون به داخل ساختمان است. هوای بیرون می تواند کیفیت هوای داخل ساختمان را هم تحت تاثیر قرار دهد.
کلید واژگان: بیمارستان, ذرات معلق, کیفیت هوا, آلودگی هواBackground and AimPeople spent most of their time indoors. Therfore, quality of indoor air ,especially in the therapeutic settings is of particular importance. This study aimed to determine the level of pollutants in indoor and outdoor air of Tohid Hospital in Sanandaj.
Materials and MethodsIn this cross-sectional descriptive study 120 indoor and outdoor air samples were collected by TES-5200 copper counterpart machine made by TES company in Taiwan. Particulate matter samples were collected from 9 wards and also 3 stations in every ward in the hospital. Also air samples were obtained from 3 selected stations outside the hospital. Samples were taken from the selected sites twice. The results were analyzed by Excel and SPSS software.
ResultsAccording to the results of this study, the highest and lowest concentrations of particulate matter (PM2.5, PM4, PM7, PM10) belonged to the emergency room and the operating room, respectively. The highest level of PM1 concentration was detected in the ICU ward. There was no significant relationship between temperature and particle concentration and also between moisture and particle concentration in the wards of the hospital. In regard to particulate matter, the emergency department was the most contaminated ward and the operating room had the best condition.
ConclusionThe relationship between the concentrations of particles in the outdoor and indoor air indicated the penetration of these particles from outside into the hospital building. Also, outdoor air can affect indoor air quality.
Keywords: Hospital, Particulate matter, Air quality, Air pollution -
زمینه و هدف
مواجهه با ارتعاش یکی از عوامل مخاطره زای شغلی است که عوارض سلامتی مختلفی ایجاد می کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین مواجهه با ارتعاش انسانی و عملکرد فیزیکی رانندگان ماشین های معدنی انجام شد.
روش کارمطالعه حاضر بر روی 65 راننده شاغل در یک معدن سنگ آهن انجام شد. پرسشنامه استاندارد ارزیابی سطح ناتوانی بازو، شانه و دست DASH تکمیل شد. مواجهه با ارتعاش انسانی با استفاده از دستگاه ارتعاش سنج شرکت Svantek مدل 106 اندازه گیری شد. عملکرد فیزیکی رانندگان بر مبنای سنجش قدرت چنگش، آزمون چابکی پگبورد و آزمون حسی انگشتان مونوفیلامنت مورد ارزیابی قرارگرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 21 تجزیه و تحلیل شد.
یافته هامیانگین شتاب ارتعاش تمام بدن و دست-بازو رانندگان به ترتیب 23/0±00/1و 68/0±46/2 متر بر مجذور ثانیه بود. بین مواجهه با ارتعاش دست-بازو و قدرت چنگش و قدرت چابکی ارتباط معنی داری وجود داشت. طبق امتیاز DASH ، 9/56 % رانندگان دارای ناتوانی خفیف و 1/43 % دارای ناتوانی متوسط در اندام فوقانی بودند. نتایج مدل رگرسیون با ضریب تعیین 207/0 نشان داد ارتعاش تمام بدن در حضور سایر متغیرهای پیشگو، اثر معنی داری بر امتیاز ناتوانی دارد (05/0>p).
نتیجه گیریدر رانندگان ماشین های معدنی سطح مواجهه با ارتعاش تمام بدن بالاتر و سطح مواجهه با ارتعاش دست-بازو پایین تر از حد مجاز کشوری قرار داشت. نتایج تایید نمود که ارتعاش تمام بدن ناشی از ماشین های معدنی، بر سطح ناتوانی رانندگان اثرگذار است.
کلید واژگان: عملکرد فیزیکی, ارتعاش انسانی, ناتوانی, ماشین های معدنی, رانندگانBackgroundExposure to vibration is one of the occupational agents that causes a variety of health effects. The aim of this study was to determine the association between exposure to human vibration and the physical performance of mining drivers.
MethodsIn the present study, 65 drivers working in one of the Iron Ore mines, were asked to complete the standard questionnaire for assessing the level of disability of the arm, shoulder and hand (DASH). Exposure to human vibration was measured using Svantek 106 vibrometer. Drivers' physical performance was assessed based on grip strength, Pegboard dexterity, and monofilament finger sensory tests. Data were analyzed using SPSS 21 software.
ResultsThe average vibration acceleration whole body (WBV) and hand-arm (HAV) were 1.00±0.23 and 2.46±0.68 m/s2 respectively. There was a significant relationship between exposure to HAV and grip strength and hand dexterity (p <0.05). According to the DASH score, 56.9% of drivers had mild and 43.1% had moderate upper limb disability. The results of the multiple regression model with a coefficient of determination of 0.207 showed that the WBV in the presence of other predictor variables had a significant effect on DASH score (p<0.05).
ConclusionIn mining truck drivers, WBV exposure was higher and HAV exposure was lower than the national exposure limits. The results confirmed that WBV caused by mining trucks is the most important risk factor affecting the level of drivers' disability.
Keywords: Physical performance, Human vibration, Disability, Mining truck, Drivers -
مقدمه
پاندمی و بحران ناشی از کرونا با به چالش کشیدن تشکیلات و تمهیدات بهداشتی و درمانی، باعث تلفات انسانی ناگواری در سطح جهان و ایران گردید. هدف این مطالعه ارزیابی بار کار ذهنی و فرسودگی شغلی کارکنان درمانی در دوران پاندمی کووید-19 در ایران می باشد.
روش کارپژوهش توصیفی تحلیلی حاضر بر روی 510 نفر از کارکنان درمانی و تشخیصی در سه شهر تهران، اصفهان و سنندج انجام شد. ارزیابی فشار روانی کار و فرسودگی شغلی به ترتیب با استفاده از نرم افزار NASA-TLX و فرسودگی شغلی ماسلاچ انجام شده است. از آزمون های آماری t-test، ANOVA و رگرسیون خطی چندمتغیره برای تجزیه وتحلیل داده ها با کمک بسته نرم افزاری STATA14 استفاده شد.
یافته هامیانگین بار کار ذهنی در کارکنان دارای ارتباط با بیماران مبتلا به کرونا،1/8 ± 7/83 و در افراد بدون ارتباط، 6/9 ±9/79 برآورد شد که از نظر آماری معنی دار بود. میانگین فرسودگی شغلی در آن ها، به ترتیب 2/16 ±6/79 و 9/16 ±7/79 بود. نتایج حاصل از رگرسیون خطی نشان داد که متاهل بودن (57/6-=coefficient، 003/0=P-value)، اشتغال به صورت طرحی (71/12-=coefficient، 002/0=P-value) رابطه معکوس و کار در بیمارستان های اصفهان (21/12=coefficient، 001/0< P-value) رابطه مستقیمی با فرسودگی شغلی داشتند. جنسیت زن (61/3=coefficient، 001/0< P-value)، داشتن ارتباط با بیماران کرونایی (9/5=coefficient، 001/0< P-value) رابطه مستقیمی با میزان کار ذهنی داشتند.
نتیجه گیریهمه گیری کووید-19 توانسته است بر ابعاد مختلف فیزیکی و روانی کاری کارکنان درمانی به ویژه زنان و کارکنان متاهل تاثیر بگذارد. از این رو انجام مداخلات روان شناختی و اقدامات حمایتی در جهت حفظ سلامتی کارکنان در طی دوران همه گیری و بعد از آن ضروری است.
کلید واژگان: کووید-19, بار کاری ذهنی, فرسودگی شغلی, کارکنان درمانیIntroductionThe pandemic and the crisis caused by the COVID-19 have challenged health care organizations around the world, causing human casualties and health concerns around the world and in Iran. The purpose of this study was to evaluate the mental workload and job burnout of medical employees during the Covid-19 pandemic in Iran.
MethodThe present descriptive-analytic research has been conducted on 510 medical and diagnostic staff in the cities of Tehran, Isfahan, and Sanandaj. The mental workload and the job burnout of staff have been evaluated using NASA-TLX software and the job burnout Maslach, respectively. Statistical tests including t-test, ANOVA, and multivariate linear regression were used to analyze the data using a STATA-14 software package.
ResultsThe mean mental workload of employees associated with patients suffering COVID-19 and those who were not associated was estimated at 83.7±8.1 and 79.9±9.6 respectively. The mean of job burnout was estimated at 79.6±16.2 and 79.7±16.9, respectively, which were not statistically significant. The results of linear regression showed that being married (coefficient = -6.57, P-value = 0.003), employment as a Tarh (coefficient = -12.71, P-value = 0.002), inverse relationship and Work in Isfahan hospitals (coefficient = 21.21, P-value <0.001) was directly related to burnout. Women (coefficient = 3.61, P-value <0.001), having a relationship with COVID-19 patients (coefficient = 5.9, P-value <0.001) had a direct relationship with the amount of mental work.
ConclusionThe mental workload and job burnout in medical employees during the Covid-19 pandemic are high and warning and the mental workload in employees who are associated with patients suffering COVID-19 is higher than other employees.
Keywords: COVID-19, Mental workload, Job burnout, Medical staff -
زمینه و هدف
براساس قوانین و الزامات داخلی و بین المللی، ضروری است میزان مواجهه کارکنان با ریسک فاکتورهای ارگونومی مدیریت شود. فعالیتی که براساس آن فرد ملزم به استفاده از بدن برای حمل، بالا آوردن، پایین بردن، هل دادن، کشیدن و نگه داشتن بار باشد، وظیفه دستی نامیده می شود. هدف مطالعه حاضر، معرفی چگونگی اجرای برنامه ارگونومی مشارکتی و آشناسازی ارگونومیست ها با آن برای مشاغلی است که وظایف دستی دارند.
روش کارمطالعه حاضر در طول سال 1396 بر روی همه کارکنان شاغل در واحد شارژ راکتور یک شرکت رزین سازی که تعداد آنها 20 نفر بود انجام شد. برای انجام مطالعه از ارگونومی مشارکتی به روش پرفورم Participatory Ergonomics for Manual tasks (PErforM)M استفاده شد. با استفاده از گام های اجرایی این روش مشارکتی، پس از برگزاری جلسه های متعدد آموزشی، ریسک های ارگونومیک به کمک کارکنان و با استفاده از فرم من ترا (ManTRA)ی Manual Task Risk Assessment tool شناسایی و ارزیابی شد. سپس با استفاده از ابزار دات موکراسی (DotMocracy) مداخلات پیشنهادی کارکنان به دست آمد و برای اجرا استفاده شد. همچنین این مداخلات پیش از اجرا شبیه سازی شدند تا امکان پذیری اجرای آنها بررسی شود.
یافته هابا استفاده از ManTRA مشخص شد که هل دادن پالت های حاوی کیسه های 800 کیلوگرمی و شارژ ماشین آلات با کیسه های 25 کیلوگرمی، پرخطرترین وظایف دستی هستند. پس از اجرای مداخلات با استفاده از ارگونومی مشارکتی، شدت وظایف تکراری و اعمال نیرو در نواحی دست، شانه و پایین کمر کاهش یافتند.
نتیجه گیریپرفورم، ظرفیت بالایی برای تعدیل مواجهه کارکنان با ریسک فاکتورهای ارگونومی و کشف راه حل های کنترلی اثربخش ساده و کاربردی دارد، اما دستیابی به این هدف نیازمند ارتقای دانش ارگونومی تیم های کاری و تعهد مدیریت است.
کلید واژگان: ارگونومی مشارکتی, دات موکراسی, روش پرفورم, ریسک فاکتورهای ارگونومیBackground and ObjectivesExposure limit of employees with ergonomic risk factors should be managed based on domestic and international laws and regulations. Manual tasks are tasks due to which a person is required to use part of the body to lift, lower, push, pull, carry and hold the material. The purpose of this study was to introduce ergonomics with the implementation of the PErforM Participatory ergonomics program.
MethodsThe present study was carried out on all employees working in the Reactor Charging Unit of a resin company during the year 2017. The participatory ergonomics for manual tasks (PErforM) Method was used to manage ergonomic risks due to manual tasks. After holding several training sessions, ergonomic risks have been identified and evaluated using the ManTRA (Manual Tasks Risk Assessment) tool and also by staff. Then interventions suggested by the staff using the DotMocracy tool were eventually implemented. Also, the proposed interventions were simulated before implementation, in order to assess interventions’ implementation.
ResultsThe tasks of pushing pallets containing 800 kg bags and machines with 25 kg bags were identified as risky manual tasks using ManTRA. After the interventions using participatory ergonomics, the intensity of repetitive tasks and force in the areas of the hands, shoulders and lower back were reduced.
ConclusionGenerally, the PErforM has a high capacity to modify employee’s exposure to ergonomic risk factors, as well as to discover effective, simple, and effective control strategies. However, achieving this goal requires the promotion of ergonomic knowledge and management commitment.
Keywords: Participatory ergonomic, Dotmocracy, PErforM method, Ergonomic risk factors -
مقدمهروشنایی بسیاری از عملکردهای غیربصری از قبیل ریتم سیرکادین، هوشیاری، دمای مرکزی بدن، ترشح هورمون ها و خواب را تحت تاثیر قرار می دهد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات روشنایی در عملکرد روانی و شناختی در قالب یک مطالعه مروری ساختار یافته بود.مواد و روش هابه منظور دسترسی به مقالات جستجو از پایگاه های اطلاعاتی شامل ISI Web of Knowledge، Scopus، PubMed و Science Direct انجام شد. این جستجو با استفاده از کلید واژه های «Lighting» و «Illumination» با «Cognitive Performance»، «Mental Performance»، Memory«»، «Attention»، «Concentration» بر اساس عنوان، کلید واژه و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی مذکور از سال 2010 تا 2016 صورت گرفت.یافته هاروشنایی در سه حیطه روانشناختی (شامل آسایش دیداری، ادراک بصری، تشخیص رنگ، شناسایی نمادها، توجه، حافظه کاری، یادگیری، زمان واکنش و عملکرد مغزی)، حیطه بیولوژیکی (شامل هوشیاری، خلق و خوی، شادابی و نشاط، احساس ذهنی، انگیزش و رفاه و کیفیت خواب) و حیطه بار روانی (میزان بار کاری، تنش روانی، خستگی ذهنی) بر عملکرد شناختی انسان اثرگذار است. بهترین نور در تنظیم فرآیندهای روانی، بیولوژیکی (ریتم سیرکادین) و شناختی، نور روز روشن و درخشان در ساعات صبح با طول موج کوتاه (طول موج 480-420 نانومتر) و شدت بالا (1000 لوکس)است.نتیجه گیریطراحی روشنایی باید به گونه ای صورت بگیرد که علاوه بر آسایش و نیازهای بصری، بتواند نیازهای غیر بصری و شناختی از قبیل توجه، هوشیاری، خلق و خو، کیفیت مناسب خواب و کاهش خستگی ذهنی و در نهایت رفاه را نیز تامین نماید.کلید واژگان: روشنایی, عملکرد روانی, عملکرد شناختی, مطالعه مروریIntroductionLighting affects many non-visual functions such as Circadian Rhythm, alertness, core body temperature, hormone secretion and sleep. The aim of this study was to investigate the effects of lighting on human cognitive and mental performance in the form of a systematic review.Materials And Methodsin order to access to articles, search was conducted from databases including ISI Web of Knowledge, Scopus, PubMed and Science Direct. The search were done using the keywords "Lighting" and "Illumination" and "Cognitive Performance", "Mental Performance", Memory "", "Attention", "Concentration" by title, keyword and abstracts of articles published in databases mentioned from 2010 to 2016.ResultsLighting is affecting on human performance in three areas of Psycho-cognetive (including visual comfort, visual perception, color recognition, identification of symbols, attention, working memory, learning, reaction time and brain function), Biocognitive area (including alertness, mood, vitality, subjective feelings, motivation and well-being and quality of sleep) and the Mental workload (amount of workload, psychological stress, mental fatigue) is. The best of light is bright daylight in the morning with a short wavelength (wavelength 420-480 nm) and high intensity (1000lx) in the regulation of cognitive processes, biological (circadian rhythm) and mental.ConclusionLighting design should be such that in addition to comfort and visual needs, also, it should provide the non-visual and cognitive needs such as attention, alertness, mood, sleep quality and decrease mental fatigue and eventually well-bing.Keywords: Lighting, Mental Performance, Cognitive Performance, systematic review
-
زمینه و هدفکار در معادن، به ویژه معادن زیرزمینی به دلیل اینکه با انواع حوادث و بیماری ها همراه است یکی از محیط های شغلی خطرناک و از جمله مشاغل سخت و زیان آور محسوب می گردد. هدف مطالعه حاضر کاربرد آنالیز شغل و روش ویلیام فاین در شناسایی و کنترل خطرات در یک معدن اورانیوم بود.روش کارارزیابی ریسک به روش آنالیز ایمنی شغل در 22 شغل که میزان تکرار و شدت حوادث در آنها بالا بود، انجام شد. داده های مورد نیاز برای آنالیز به روش های مشاهده و مصاحبه جمع آوری گردید. در نهایت فراوانی خطرات موجود در مشاغل مشخص گردید. همچنین به منظور ارزیابی دقیق خطرات و اتخاذ تصمیم و اولویت بندی برای اقدامات اصلاحی خطرات، از روش ویلیام فاین استفاده شد.یافته هادر نتیجه آنالیز مشاغل 182 خطر شغلی شناسایی شد. خطر پرتوگیری و خطر ریزش سنگ به ترتیب با فراوانی نسبی 42% و 18% محتمل ترین خطرات ارزیابی شدند. بر طبق نتایج روش ویلیام فاین، کمبود اکسیژن، استنشاق گاز رادون، تماس با پرتوهای یونیزان و فعالیت خدماتی به ترتیب با نمرات خطر 3600، 3000، 3000، 3000 دارای بیشترین سطح خطر و فعالیت های نجاری و اپراتور کمپرسور به ترتیب با نمره 60 و180 دارای کمترین سطح خطر ارزیابی شدند.نتیجه گیریدر عملیات معدنی اورانیوم عمده ترین خطر، پرتوگیری است. لذا باید اقدامات کنترلی شامل استفاده از کوهبری تر جهت پیشگیری از انتشار گرد و غبار اکتیو، تهویه مناسب گاز رادون در سینه کارها و تونل ها، مانیتورینگ گازها بعد از آتشباری، آموزش پرسنل و ارزیابی ریسک به صورت برنامه معمول کاری در کلیه عملیات معدنی صورت گیرد.
کلید واژگان: ارزیابی ریسک, آنالیز ایمنی شغل, ویلیام فاین, معدن اورانیومJournal of Health, Volume:6 Issue: 3, 2015, PP 313 -324Background and ObjectivesWorking in the mines particularly in underground mines is one of the hard and harmful jobs due to occurring different accidents and diseases. The aim of this study was application of job analysis and William Fine to identify and control hazards in a uranium mine.MethodsThe risk assessment was conducted using job safety analysis (JSA) in 22 jobs with high accident frequency and severity rates. Data were collected for analysis using observation and interview methods and frequency of job risks was identified. William Fine method was used to evaluate health risks, make decision, and prioritize corrective measures for the hazards.Results182 risks were identified as a result of JSA. The most probable risks were identified as radiation exposure and rock falls with respective relative frequency of 42 and 18%. According to the results of William Fine, oxygen deficiency, radon gas inhalation, exposure to ionizing radiation, and serving activities had the highest level of risk with respective scores of 3600, 3000, 3000, and 3000. Carpentry operations and compressor operator had the lowest level of risk score of 60 and 180, respectively.ConclusionRadiation is the major risk in uranium mining operations. Therefore, the basic control measures including using the wet mountain cutting method (to prevent from radioactive dust dispersion), ventilation of radon gas in the tunnel, monitoring the gases after blasting process, personnel training, and the risk assessment routinely should be done for all the mining operations.Keywords: Risk Assessment, Job Safety Analysis, William Fine, Uranium Mining -
مقدمهدر صنعت فولاد گستره وسیعی از تجهیزات و ماشین آلات در فرآیند تولید مورد استفاده قرار می گیرند که از منابع صدای آزاردهنده محسوب می گردند. هدف این مطالعه ارزیابی صدای محیطی و میزان مواجهه فردی در واحدهای مختلف یک صنعت فولاد بود.روش کارپس از شناسایی منابع و ویژگی های صوتی تجهیزات در فرآیند تولید، اندازه گیری تراز صدای محیطی و میزان مواجهه فردی به ترتیب با استفاده از ترازسنج صدا مدلCell.450 بر طبق استاندارد 9612 ISO و دوزیمتر مدل TES-1345انجام گردید. توزیع تراز صدا در سطح کارگاه ها بصورت نقشه صوتی با استفاده از نرم افزار AutoCAD تهیه گردید. میزان افت شنوایی کارگران درطول سه سال متوالی 91-1389 از پرونده کارگران استخراج و نسبت به تراز صدای معادل مواجهه و دز صدای دریافتی مورد آنالیز قرار گرفت.یافته هانتایج نشان داد که در کل کارخانه حدود 2/ 11% از مجموع ایستگاه های اندازه گیری در محدوده خطر و 8/ 88% از آنها در محدوه احتیاط قرار داشت. متوسط تراز کلی فشار صوت در 4 واحد دارای صدای آزاردهنده کوره، انرژی، ریخته گری و موادرسانی به ترتیب در حدود 6/ 97، 95، 7/8 9 و 83 دسی بلA و تراز صوت در محوطه کوره بلند، سالن بلوور و سالن کولینگ تاور بیش از 90 دسی بل برآورد شد. میانگین دز صدای دریافتی کارگران در واحدهای کوره، چدن ریزی، بلوور و کولینگ تاور به ترتیب8/ 282%، 12/ 295%، 9/ 239% و 5/ 180% تعیین گردید. میانگین افت شنوایی ناشی از صدا در طول سه سال متوالی اخیر به ترتیب 4/ 12، 5/ 14 و 4/ 15 دسی بل A بود.نتیجه گیریاندازه گیری های محیطی و فردی صدا نشان داد که واحدهای کوره، انرژی و چدن ریزی دارای شرایط نامناسبی به لحاظ آلودگی صوتی می باشند بطوریکه میانگین افت شنوایی کارگران در هر سال 5/ 1 دسی بل افزایش داشته است.
کلید واژگان: آلودگی صوتی, صدا سنجی محیطی, دزیمتری, صنعت فولادBackgroundIn the steel industry, a wide range of machinery and equipment is used in the manufacturing process, are considered as sources of annoying noise. This study aimed to assess the environmental sound level and the noise exposure in the steel industry.MethodsAfter identifying the sources and characteristics of sound equipment in the production process Measurement of noise level and dosimetry was performed using sound level meter model of Cell.450 and dosimeter model TES-1345. Distribution of noise level in the investigated workshop in form of noise map was provided using AutoCAD software. The rate of hearing loss workers was extracted during three consecutive years. Hearing loss workers were analyzed to the equivalent sound level of exposure and the dose received.Findings18.5% of measurement stations were in the danger zone. The sound pressure level in the furnace, energy, costing and material workroom was 97.6, 95, 89.7 and 83 dB(A) respectively. Sound pressure level was more than 90dB (A) in the blast furnace, blower and cooling tower units. The average of noise dose in blast furnace, costing, blower, bag filter and cooling tower was 282.8%, 295.1%, 239.9%, 234% and 180.5% respectively. Average NIHL workers in three consecutive years were 12.4, 14.5 and 15.4 dBA, respectively.ConclusionNoise pollution in blast furnace, costing and blower units is high So that the mean hearing loss of workers has increased to 1.5dB per year. Therefore, appropriate control measures should be taken in these units.Keywords: Noise Pollution, Noise Level Measurement, Dosimetry, Steel Industry -
مقدمهاسترس شغلی می تواند باعث ایجاد تاثیرات منفی بر روی متغیرهای سازمانی مانند تعهد و وفاداری افراد به سازمان و متغیرهای فردی سازمانی مانند عملکرد شغلی افراد گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت استرس شغلی و تاثیر آن بر روی تعهد سازمانی و عملکرد شغلی در کارکنان سازمان زندان های استان ایلام بود.مواد و روش هااین مطالعه بر روی 177 نفر از کارکنان سازمان زندان های استان ایلام و در زندان مرکزی ایلام، مجتمع حرفه آموزی و کاردرمانی دالاب، زندان دره شهر و کانون اصلاح و تربیت انجام گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس استرس شغلی HSE، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون های آماری چند متغیره، مدل خطی عمومی، ضریب همبستگی پیرسون و ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.یافته هانتایج نشان داد که میانگین نمره استرس شغلی (± انحراف معیار) در زندان مرکزی ایلام، مجتمع حرفه آموزی و کاردرمانی دالاب، زندان دره شهر و کانون اصلاح و تربیت، به ترتیب 74/ 98 (81/ 14±)، 60/ 95 (08/ 15±)، 12/ 99 (12/ 19±) و 71/ 85 (71/ 15±) بود. همچنین مشخص شد که بین استرس شغلی و تعهد سازمانی ارتباط معناداری وجود نداشت، اما بین استرس شغلی و عملکرد شغلی افراد از نظر آماری رابطه معناداری وجود داشت (P=0.000).نتیجه گیریبراساس نتایج، مشخص شد سطح استرس شغلی برحسب محیط زندان و نوع شغل متفاوت است. همچنین مشخص شد استرس شغلی بر روی تعهد سازمانی کارکنان زندان اثری ندارد اما بر روی عملکرد شغلی آنها تاثیر گذار است و باعث کاهش عملکرد آنها می گردد. به کار گیری اقدامات لازم جهت مدیریت، کاهش یا حذف استرس شغلی در جهت حفظ سلامت فردی و شغلی کارکنان زندان و افزایش کیفیت و کمیت عملکرد شغلی آنها، امر ضروری می باشد.
کلید واژگان: استرس شغلی, تعهد سازمانی, عملکرد شغلی, کارکنان زندانBackgroundJob stress can affected negative effects on organizational commitment, loyalty to organization, and job performance. The aim of this study was to survey of job stress and its relationship with organizational commitment and job performance in prison staff of Ilam province.MethodsThe study was conduced on 177 employees of the Organization of prisons and security measures of Ilam (include central prison of Ilam, vocational training and occupational integration of Dalab, prison of Darehshahr and juvenile institution). Data was collected with HSE job stress scale, Allen and Meyer's Organizational Commitment Questionnaire, and Paterson job performance questionnaire. Data was analyzed by using SPSS version 20 and general linear model, ANOVA and Pearson correlation coefficient.FindingsThe results showed that the mean stress score (± SD) was in the central prison of Ilam, vocational training and occupational integration of Dalab, prison of Darehshahr and juvenile institution 74/98 (81/14 ±), 60 / 95 (08/15 ±), 12/99 (12/19 ±) and 71/85 (71/15 ±), respectively. It also was found that there was no significant relationship between job stress and organizational commitment, but there was a statistically significant relationship between job stress and job performance.ConclusionJob stress had no significant effect on organizational commitment prison, but had a significant effect on job performance. Implementing appropriate measures is essential to manage, reduce or eliminate occupational stress and its stressors for increase of personal health and the quality and quantity of their job performance.Keywords: Job Stress, Organizational Commitment, Job Performance, Prison Staff -
مقدمهاسترس شغلی یکی از پدیده های مهم در زندگی اجتماعی و تهدیدی جدی برای سلامتی نیروی کار می باشد که هر گاه بین نیازمندی های شغلی و توانایی های کارگر تعادلی وجود نداشته باشد ایجاد می گردد. هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر بر استرس شغلی در پرسنل آتش نشانی بود.روش کارمطالعه توصیفی- تحلیلی - مقطعی حاضر در 50 نفر از کارکنان شاغل در سازمان آتش نشانی استان کردستان انجام شد. برای بررسی عوامل مرتبط با استرس از پرسشنامه استرس شغلی موسسه بهداشت روانی آمریکا شامل 57 سوال استفاده گردید که شامل 3 بخش روابط بین فردی، شرایط فیزیکی و محیط کار فرد و علاقه مندی به کار بود که در یک طیف 5 گزینه ای لیکرت تنظیم شده است. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS16 آنالیز گردید.یافته ها43 نفر (86%) از کارکنان مورد بررسی متاهل و 7 نفر (14%) مجرد بودند. 16%کمتر از 30 سال، 52% بین 30 تا 40 سال و 32% بیشتر از 40 سال سن داشتند. 22% کمتر از 5 سال، 28% بین 5تا10 سال، 30% بین 10 تا 15 سال و 20% بیشتر از 15 سال سابقه کار داشتند. میانگین نمره کلی استرس در پرسنل مورد مطالعه 7/172 و در سطح بالا برآورد گردید. آنالیز آماری نشان داد که متغیرهای سابقه کار، نوع شغل و رضایت شغلی ارتباط معناداری با استرس شغلی دارند.نتیجه گیریبه نظر می رسد که کارکنان آتش نشانی در معرض خطر اختلال استرس شغلی قرار دارند. این امر، لزوم آموزش مهارتهای مقابله ای برای این افراد را خاطر نشان می سازد.
کلید واژگان: استرس شغلی, عوامل استرس زا, آتش نشانیBackgroundJob stress is one of the important social phenomenon’s in life and serious threat to the health workforce. Job Stress is caused when there is an imbalance between worker skills and job requirements. The purpose of this study was to Evaluation of effective factors on occupational stress in firefighting personnel.MethodsA cross-sectional and descriptive- analytical study was conducted in 50 man firefighters in sanandaj. After Basic data collection, national Institute of Mental Health job stress Questionnaire was used to assess job stress which consists of 3 sections interpersonal relationships, physical and environmental conditions and Job favorites. Collected data were analyzed by SPSS19.Findings86% of the studied personnel were married and 14% of them were single. Participants ‘ages category were 16% Less than 30 year, 52% between 30-40, 32% more than 40 year. Participants work experience category were 22% less than 5 years, 28% between 5-10, 30% between 10 15 and 20% had more than 15 years. Their mean job stress was 172.7 and was estimated high stress level and physical and environmental agent had the highest mean score of stress. Statistical analysis showed that job, work experience, and job satisfaction are significantly associated with job stress.ConclusionIt seems that firefighters were being at risk of job stress disorder and type of job and work experience is the main factors affecting it. Job stress can decrease job satisfaction.Keywords: Occupational Stress, Firefighter, Stressor Factor -
زمینه و هدفدر صنایع فولاد با فرآیند کار کوره بلند کارگران اغلب در معرض مواجهه با غلظت بالای ذرات گرد و غبار مواد اولیه از قبیل سنگ آهن، کک، منگنز و فیوم های فلزی از قبیل اکسید آهن، منگنز و سیلیس قرار دارند. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین مواجهه با انواع آلاینده های استنشاقی و شاخص های عملکرد ریوی کارگران شاغل در یک کارخانه فولاد بود.روش بررسیدر این مطالعه کوهورت تاریخی 260 نفر از کارگران شاغل در صنعت در دو گروه در معرض مواجهه با آلاینده های استنشاقی و بدون مواجهه بررسی شدند. برای ارزیابی نوع، میزان انتشار و نیز میزان مواجهه با آلاینده ها از نمونه برداری محیطی و به منظور ارزیابی مشکلات تنفسی و بررسی عملکرد ریه کارگران شاغل به ترتیب از پرسشنامه استاندارد تنفسی و اسپیرومتری مطابق با دستورالعمل ATS/ERS استفاده شد.یافته هامیانگین ذرات کلی گردوغبار اندازه گیری شده در واحدهای آلوده شامل تشکیلات گازی، کوره، موادرسانی و چدن ریزی به ترتیب 13/32، 12/015، 11/75، 10/98میلیگرم بر مترمکعب و میانگین ذرات فیوم های فلزی در واحدهای کوره و چدن ریزی به ترتیب 8/54 و 6/81 میلیگرم بر مترمکعب برآورد گردید. 37/6% کارگران دارای سابقه علائم ریوی بودند که 32/3% آنها از گروه مواجهه بودند. میانگین درصد شاخص FEV1/FVC در کارگران مواجهه یافته و بدون مواجهه با آلاینده ها معنادار بود (p<0.05). میانگین درصد شاخص های اسپیرومتری FVC، FEV1 در حالت کلی در گروه مواجهه یافته پایین تر از محدوده استاندارد ATS بود ولی رابطه معناداری مشاهده نگردید.نتیجه گیریبه نظر می رسد کارگران شاغل در واحدهای آلوده و در معرض مواجهه با آلاینده ها در خطر پیشرفت علایم ریوی و افت شاخص های اسپیرومتری قرار دارند. لذا باید اقدامات مهندسی در کنترل آلاینده ها صورت گیرد.
کلید واژگان: گردوغبار, فیوم, علایم تنفسی, اسپیرومتری, صنعت فولادScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:19 Issue: 4, 2015, PP 135 -145Background And AimIn the steel industry, workers are often exposed to high concentrations of dust particles of raw materials such as iron ore, coke, manganese, and metal fumes such as iron oxides, manganese and silicon which can affect respiratory function. The purpose of this study was to evaluate the relationship between exposure to respiratory pollutants and pulmonary function tests capacities in steel factory workers.Material And MethodsIn this historical cohort study, a total of 260 workers were divided into two groups. One group was exposed and the other group was not exposed to respiratory pollutants. Environmental sampling was used to evaluate the type, distribution and exposure rate. In order to evaluate respiratory problems and lung function of the workers we used ATS standard questionnaire and spirometry, respectively, based on ATS/ERS guidelines.ResultsThe mean total dust levels measured in bag filter, blast furnace, material supply and casting units were 13.32, 12.015, 11.75 and 10.98 mg/m3 respectively. The measured mean values for fume particles in blast furnace and casting units were 8.54 and 6.81 mg/m3 respectively. 37.6% of the workers had a history of respiratory symptoms, 32.3% of them were among the exposed group (p<0.05). Mean percentages of FEV1/FVC were significant in exposed and unexposed groups. Mean percentages of FVC and FEV1 in the exposed group were lower than those of ATS standard range, but the relationship was not significant.ConclusionIt seems that workers exposed to pollutants are at risk of developing respiratory symptoms and reduced spirometric indices. Therefore, appropriate measures should be considered to reduce the impact of pollutants.Keywords: Dust, Fume, Respiratory symptoms, Spirometry, Steel -
زمینه و هدفبار ذهنی کار، یک مفهوم کلی در ادبیات ارگونومی بوده که می تواند به صورت هزینه های تحمیلی به اپراتور جهت دستیابی به یک سطح معین از عملکرد تعریف شود. هدف مطالعه حاضر ارزیابی ریسک بار ذهنی کار در ایجاد اختلالات اسکلتی - عضلانی در کارمندان بانک استان کردستان بود.روش بررسیپژوهش توصیفی – تحلیلی حاضر بر روی 200 نفر از کارمندان بانک استان کردستان انجام شده است. به منظور ارزیابی وضعیت بار ذهنی کار و میزان شیوع ناراحتی های اسکلتی- عضلانی به ترتیب از نرم افزار NASA-TLX و پرسشنامه عمومی نوردیک استفاده شده است. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS19 صورت گرفت.یافته ها78% از افراد تحت مطالعه مرد و 22% آنها زن بودند. میانگین سنی و سابقه کار افراد به ترتیب 36/28 و 14/2 سال بود. در مجموع 48% از کارمندان در یکسال گذشته حداقل یک بار درد را در یکی از اندام 9گانه خود تجربه کرده بودند که گردن (48%)، کمر (44%) و پشت (36%) دارای بیشترین فراوانی بوده اند. شاخص NASA نشان داد که کارمندان بانک مقیاس تلاش و مقیاس کارایی را به ترتیب با میانگین و انحراف معیار 25/3±72/8 و 22/6±36/0به عنوان بیشترین و کمترین مقدار در بین ابعاد مختلف بارکاری ارزیابی کرده اند. نتایج آنالیز آماری نیز نشان داد که بین تاهل، سابقه کاری و همچنین میزان شیوع و تجربه درد در اندام های 9گانه با میانگین بار ذهنی کار رابطه معنی دار وجود دارد (0/0001=P).نتیجه گیریبر طبق نتایج، میزان بار ذهنی کار و نارحتی های اسکلتی– عضلانی در کارمندان بانک به یک نسبت بالا است و در واقع به نظر می رسد که مقیاس های بار ذهنی کار علاوه بر افزایش بار ذهنی کار به عنوان ریسک فاکتور در ایجاد اختلالات اسکلتی– عضلانی نقش دارند.
کلید واژگان: ارزیابی ریسک, اختلالات اسکلتی, عضلانی, بهداشت حرفه ای, استان کردستان, بانکBackground And AimSubjective workload (SWL) is a general concept in ergonomics literature. SWL is defined as the costs to the operator's health to achieve a certain level of performance. The aim of this study was to assess the risk of SWL for musculoskeletal disorders in bank employees in Kurdistan Province.Material And MethodThis analytical - descriptive study included 200 employees from the banks of Kurdistan Province. NASA-TLX software and general Nordic questionnaire were used for the assessment of subjective work load and the incidence of musculoskeletal disorders respectively. Statistical analysis was performed by means of SPSS19.Results78% of the subjects were male and 22% were female. The mean age and mean work background of the subjects were 36.28 and 14.2 years, respectively. On the whole, 48% of the staff had experienced pain at least once during the past year with highest frequency in the neck (48%), lower back (44%), and upper back (36%). The NASA Index showed that the bank staffs have scored the effort scale and efficiency scale with respective mean values and SD of 72.8±25.3 and 36.0±22.6, as the maximum and minimum values among the various aspects of workload. Data analysis revealed that mean subjective workload had statistically significant relationships with matrimony, work background, and also with prevalence and experience of pain (P=0.0001).ConclusionThe rate of subjective workload and musculoskeletal disorders in bank staff are high to the same degree and it seems that subjective workload scales not only add to the subjective workload but also act as a risk factor for musculoskeletal disorders.Keywords: Risk assessment, Musculoskeletal disorders, Occupational health, Kurdistan province, Bank -
مقدمهفرهنگ ایمنی، هسته سیستم مدیریت ایمنی یک سازمان است که به عنوان پتانسیل حرکت سازمان برای دستیابی به استانداردهای بالاتری از ایمنی در نظر گرفته می شود. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر فرهنگ ایمنی و ارتباط آن با حوادث رخداده در کارگران یک پروژه سدسازی بود.روش کارمطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در 130 کارگر شاغل در یک پروژه سد سازی صورت گرفته است. به منظور بررسی وضعیت فرهنگ ایمنی و عوامل موثر بر آن از پرسشنامه استاندارد مشتمل بر 59 سوال استفاده شد. همچنین میزان حوادث رخداده در پروژه در طول سال نیز بر حسب ویژگی های دموگرافیک جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار 19 SPSS آنالیز گردید.یافته هامیانگین سن، سابقه کار و نمره فرهنگ ایمنی افراد مورد مطالعه به ترتیب 35/05 سال و 183/2 تعداد 27 مورد حادثه در پروژه در طول سال ثبت گردیده که شایعترین علت آنها بی احتیاطی (33/3) بود. بین فرهنگ ایمنی و سابقه داشتن حادثه و نیز حوادث رخداده رابطه معنا دار وجود داشت بطوری که درصد فرهنگ ایمنی مثبت در افراد دارای سابقه حادثه (71/8%) از درصد افراد بدون سابقه (45/1%) بیشتر بود. بین متغیرهای سن، سابقه کار، تحصیلات و تاهل با فرهنگ ایمنی رابطه معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیریبه نظر می رسد که فرهنگ ایمنی پروژه بیشتر متاثر از سابقه حادثه بوده و با درصد حوادث رخداده نیز کاملا معنی دار است. لذا به منظور ایجاد یک فرهنگ ایمنی مثبت باید بر روی فاکتورهایی از جمله آموزش ایمنی، افزایش تجربه کاری و آنالیز حوادث سرمایه گذاری کرد.
کلید واژگان: فرهنگ ایمنی, حادثه, سد, ایمنیIntroductionSafety culture is considered as the core of an organization’s safety management system. Safety culture is an organization ability to achieve higher standards of safety. The aim of this study was to investigate safety culture and its influencing factors and relation to the accident in a dam construction project.Material And MethodThis cross-sectional study was conducted among 130 workers at a dam construction project. A standardized questionnaire included 59 questions was used to determine the level of safety culture. The accidents occurred in the project during the year were collected based on demographic characteristics. The collected data were analyzed using SPSS version 19.ResultThe mean age of the subjects, their work experience and score of safety culture were 35.05, 7.5 Years and 183.2, respectively. Twenty seven accidents were recorded during the year in project. The most common cause of the accidents was indiscretions (33.3%). There was a statistically significant correlation between safety culture to occurred accidents and history of accident (P<0.05). The percentage of a positive safety culture of workers with an experience of accident (71.8%) was more than that of those with no experience of accident (45.1%). There was not a statistically significant correlation between safety culture and age, work experience, education, and marital status.ConclusionIt seems that safety culture on the project is influenced by the experience of accident and also it was strongly significant with the occurred accidents. Consequently, in order to create a positive safety culture in the workplace many factors including safety education program, work experience and accidents analysis should be considered.Keywords: Safety culture, accident, dam, safety -
مقدمهتابش های گرمایی ناشی از سطوح داغ و ملتهب یکی از مهم ترین راه های دریافت گرما در کارگران در مواجهه محسوب می گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی روش های کنترل گرمای تابشی در مواجهه کارگران شاغل در محوطه کوره بلند در یک صنعت فولاد بود.روش بررسیدر این مطالعه دو راهکار اصلی کنترل گرمای تابشی شامل طراحی و نصب لوله های آب جاذب حرارت در بدنه کوره و کنترل انتشار تابش گرمایی با نصب حفاظ بازتاب کننده در ایستگاه کار اعمال شد. جهت ارزیابی کارایی مداخلات، شاخص استرس حرارتی دمای ترگویسان با استفاده از دستگاه WBGT مدل Casella و توزیع محیطی دمای تابشی در محوطه کوره قبل و بعد از اجرای هر مداخله در ایستگاه های کاری اندازه گیری و ترسیم گردید. جهت ارزیابی اثر بخشی مداخلات شاخص های استرین فیزیولوژیکی بر مبنای دمای پوست، ضربان قلب قبل و بعد از اجرای هر مداخله در 20 نفر کارگر آتشکار اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید.یافته هادمای تابشی و شاخص WBGT با به کارگیری جاذب های حرارتی در ایستگاه کاری، به ترتیب به میزان 20 و 9/3 درجه سانتی گراد و با در نظر گرفتن حفاظ بازتابشی در مسیر مستقیم مواجهه کارگر، به ترتیب به میزان 6/18 و 5/2 درجه سانتی گراد و در اثر به کارگیری توام اقدامات کنترلی، به ترتیب به میزان 5/26 و 2/5 درجه سانتی گراد و همچنین میانگین دمای پوست و ضربان قلب به ترتیب به میزان 6/2 درجه سانتی گراد و 6/3 ضربه در دقیقه کاهش یافت.نتیجه گیریاستفاده از جاذب های حرارتی دارای کارایی بیشتری نسبت به استفاده از حفاظ بازتاب کننده تابش کنترل در مسیر انتشار حرارت بود و به کارگیری توام اقدامات کنترلی توانست بهترین عملکرد را جهت کاهش استرس و استرین حرارتی ناشی از تابش گرمایی تامین نماید.
کلید واژگان: استرس گرمایی, گرمای تابشی, مداخلات کنترلی, کوره بلند, فولادBackgroundExposure to high temperatures is common among workers in hot environments and can lead to physiological adverse effects. Heat radiation from hot surfaces and inflamed ways to get the most important heat is the exposure ways of the workers. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of control methods of radiant heat in workers exposed in a blast furnace steel industry.MethodsIn this study, two main solutions include reducing radiant heat to control the temperature of the hot surface of the design and installation of heat-absorbing water pipes in the body blast furnace and the control of emission radiation heat of the installation reflective shield in the work station were studied. WBGT index before and after implementation of the intervention based on standard methods for evaluating was measured the effectiveness of the interventions at the work station. Environmental radiation temperature distribution in the furnace area was drawn before and after the intervention. Environmental parameters were measured using the WBGT meter manufactured by Casella Co. Evaluation of the effectiveness of interventions based on physiological strain index to measure skin temperature, heart rate before and after the intervention was performed in 20 workers according to standard methods. Data analysis was performed using SPSS software.ResultsThe effectiveness of interventions, use of thermal absorbents in the body of the furnace and reflective shield exposed in a straight exposure line, radiation temperature and work station WBGT index was decreased 20, 3/9°C and 18.6 and 2.5°C respectively. Combination of control measures radiation temperature and work station WBGT index was decreased respectively by 26.5 and 5.2°C. After applying heat absorbing and reflective shield, mean skin temperature of workers and heart rate was declined 2.6°C and 3.6 bpm respectively.ConclusionUse of thermal absorbents in the body of blast furnace was more effective due to the intervention of the heat radiation source. However, the combination control measures have the best performance to reduce thermal stress and strain caused by thermal radiation in the blast furnace workers.Keywords: Heat stress, Radiant heat, Control interventions, Blast furnace, Steel -
زمینه و هدفدرصنعت فولاد دمنده های هوا که جهت تامین هوای فشرده مورد استفاده قرار می گیرند یکی از منابع صوتی آزاردهنده محسوب می شوند. هدف این مطالعه اتاقک سازی به منظور کنترل صدای دستگاه دمنده هوا در یک صنعت فولاد بود.روش بررسیاندازه گیری تراز صدا همراه با تجزیه فرکانسی آن با استفاده از ترازسنج مدلCASELLA-Cell.450، صورت گرفت. دزیمتری به منظور برآورد میزان مواجهه کارگران با استفاده از دزیمتر مدلTES-1345 انجام گردید. برآورد تراز توان صوت دستگاه در شبکه Lin بر اساس ایزو 3746 انجام گردید.توزیع تراز صدای انتشار یافته از منبع بصورت نقشه صوتی با استفاده از نرم افزار Surfer تهیه گردید. تحلیل آکوستیکی محیط بر مبنای ویژگی های جذب صوتی سطوح صورت گرفت. در نهایت به منظور کنترل صدا یک اتاقک با دیواره فشرده ساندویچی برای دمنده طراحی و میزان تاثیر مداخله برآورد گردید.یافته هانتایج نشان داد تراز کلی فشار صوت دمنده dB(Lin)4/95 و فرکانس غالب آن Hz2000 در شبکه خطی Lin است. علاوه بر این تراز توان صوت دستگاه دمنده در فرکانس غالبdB 9/102 تعیین گردید. میزان سطح جذب موثر صوتی سطوح داخلی سالن مذکوربرابر با 082/0 و میانگین میزان مواجهه شغلی با صدا بر مبنای دز صدای دریافتی معادل 230درصد تعیین گردید. با طراحی اتاقک با لایه عایق اصلی از نوع ورق فولادی و لایه پشم شیشه و ورق پانچ به عنوان جاذب در سطح داخلی دیواره آن، افت انتقال عملی صوت در فرکانس غالب با در نظر گرفتن 001/0 نشتی در حدود dB30 برآورد گردید.نتیجه گیریعامل اصلی ایجاد صدا در دستگاه دمنده هوا گیربکس و کمپرسور بوده که به دلیل عملکرد روتور و چرخ دنده های مارپیچی در قسمت گیربکس و ایجاد فعل و انفعال بین جریان حرکت هوا در طول پره های دوار و ثابت در داخل کمپرسور ایجاد می گردد، که با طراحی اتاقک میزان دز صدای دریافتی کارگران به کمتر از 20 درصد کاهش می یابد. کلید واژه ها: اتاقک سازی، دمنده هوا، کنترل صدا، تحلیل آکوستیکی، صنعت فولادکلید واژگان: اتاقک سازی, دمنده هوا, کنترل صدا, تحلیل آکوستیکی, صنعت فولادBackground And AimsIn the steel industry, air blowers used to supply compressed air are considered as sources of annoying noise. This study aims to design acoustic room chamber in order to noise control of air blower.MethodsMeasuring of the noise level along with frequency analysis were performed by using sound level meter model of CASELLA-Cell.450. Dosimetery in order to worker exposure was performed using the dosimeter model TES-1345. Linear sound power level of machine was calculated based on ISO 3746. Distribution of noise emission of the source was shown in form of workroom noise maps using Surfer software. Acoustic analysis of workroom was performed based on sound absorption characteristic of internal surfaces. In order to noise control, an enclosure along with condensed sandwich panels for blower was designed and finally, the effect of this intervention was estimated.ResultsThe results showed the total sound pressure level of the air blower was 95.4dB (Lin) in which the dominant frequency was 2000 Hz. Moreover, sound power level of the air blower in the dominant frequency was 102.94dB (Lin). The effective absorption surface of workroom was estimated equal to 0.082 and the average occupational noise exposure level based on noise dose was equal to 230%. The designed enclosure along with the steel and fiberglass as a primary insulation layer and punched sheet by steel layer as absorption sound on internal surfaces, actual transmission loss in the dominant frequency, by taking 0.001 opening, was estimated 30dB.Conclusiongearbox and compressor was the main cause air blower noise that is created Because of the Spiral gearing wheels spinning rotor gearbox parts and the interaction between the rotary and fixed blades move air through the compressor is caused. Enclosure design noise dose received by worker reduced to less than 20 percent. Keywords: module design, air blower, noise control, acrostic analysis, steel industry.Keywords: module design, air blower, noise control, acrostic analysis, steel industry
-
هدفناراحتی های اسکلتی–عضلانی بخش عمده ای از بیماری های شغلی را در محیط های کاری به خود اختصاص می دهند، پیشگیری از بروز این ناراحتی ها مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیت های کاری با استفاده از روش های تحلیل شغلی ارگونومی می باشد. هدف این مطالعه، بررسی علت شیوع اختلالات اسکلتی– عضلانی در کارگران واحد کوره بلند و اجرای اقدام اصلاحی جهت کاهش میزان شیوع این اختلالات می باشد.روش بررسیدر این مطالعه ارزیابی بر روی 24 نفر کارگر واحد کوره بلند به روش سرشماری انجام شد، مستندات پزشکی این افراد بررسی و پرسشنامه نوردیک توسط آنان تکمیل گردید. وظیفه مته زنی و اکسیژن کاری توسط روش ارزیابی سریع کل بدن (REBA) ارزیابی گردید و به کارگران آموزش های لازم داده شد. در وظیفه اکسیژن کاری برای کل 24 نفر طراحی مجدد ایستگاه کار صورت گرفت و عمل مته زنی مکانیزه شد. و وظیفه کارگران دارای اختلالات اسکلتی عضلانی تغییر داده شد. ارزیابی مجدد توسط روش REBA و پرسشنامه نوردیک صورت گرفت.یافته هابر طبق نتایج پرونده های پزشکی و پرسشنامه نوردیک حدود 5/37 درصد کارگران اختلالات اسکلتی–عضلانی داشتند؛ امتیاز نهایی REBA برای وظیفه مته زنی 11 و برای اکسیژن کاری 10 بدست آمد. بعد از طراحی مجدد ایستگاه کار، امتیاز نهایی REBA برای وظیفه اکسیژن کاری 5بدست آمد و با مکانیزه نمودن عمل مته زنی، وظیفه مته زنی حذف گردید. با اجرای اقدامات اصلاحی میزان اختلالات اسکلتی– عضلانی 5/17 درصد کاهش یافت.نتیجه گیریبا اجرای اقدامات اصلاحی در واحد کوره طبق روش REBA سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی کاهش یافت و میزان شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی نیز به میزان قابل توجهی کاهش یافت.
کلید واژگان: مداخله ارگونومی, ناراحتی های اسکلتی - عضلانی, REBA, پرسشنامه نوردیک, فولادObjectiveMusculoskeletal disorders are a major part of occupational diseases in working environments. Prevention of the occurrence of these problems requires the use of ergonomic assessment techniques and intervention to improve working conditions. The purpose of this study was to investigate the prevalence of musculoskeletal disorders in workers in the blast furnace unit and the intervention to reduce the prevalence of these disorders.Materials and MethodsThis study conducted on 24 people working in the furnace unit. Medical records of furnace workers were reviewed and Nordic Musculoskeletal Questionnaires (NMQ) was completed. Drilling operation and oxygenation task were assessed by using Rapid Entire Body Assessment (REBA) and workers were given the necessary training. Work stations of oxygenation for 24 workers were redesign and Drilling operation was mechanized. And employed workers with musculoskeletal disorders were changed. REBA and NMQ were used to reassess the intervention effects.ResultsAccording to medical records and results of NMQ about 37. 5 percent of workers had musculoskeletal disorders. REBA final score was 11 and 10 for the drilling and oxygenation tasks respectively. After redesigning the workstation، REBA final score was 5 for the oxygenation task and the drilling operation removed by mechanized. With the amendment procedures of musculoskeletal disorders was reduced 17. 5 percent.ConclusionAccording to REBA Score، the risk of musculoskeletal disorders was reduced by implementing amendments to the furnace unit and prevalence of musculoskeletal disorders also significantly reduced.Keywords: Ergonomic, MSDs, REBA, NMQ, Steel -
مقدمهفعالیت های جابه جایی دستی بار (Manual Material Handing) چه به صورت بلند یا کوتاه مدت میتواند عوارضی مانند پارگی، شکستگی، تنش های سیستم قلب و عروق، خستگی ماهیچهای و اختلالات اسکلتی– عضلانی به خصوص در مهره های کمر ایجاد نماید. هدف این مطالعه ارزیابی جابه جایی دستی کپسول های اکسیژن توسط کارگران واحد ریخته گری و مداخله ارگونومیکی جهت کاهش ریسک ابتلاء به اختلالات اسکلتی- عضلانی می باشد.روش کاراین یک مطالعه مداخلهای می باشد که بر روی 18 نفر کارگر مرد واحد ریختهگری یک شرکت فولاد صورت گرفته است. ارزیابی جابه جایی دستی کپسولهای اکسیژن با بهرهگیری از جداول و نرم افزار اسنوک (Snook Tables) انجام شد. با طراحی و ساخت یک باکس که 6 عدد کپسول اکسیژن درآن گنجانده شده است و توسط جرثقیل منتقل میشود، جابه جایی دستی کپسولها حذف گردید.یافته هابر طبق نتایج، بلند کردن و پایین آوردن کپسولها در اکثر موارد و فعالیتهای حمل، کشیدن و هل دادن کپسول های اکسیژن در سه مورد برای کمتر از 10 درصد کارگران واحد ریختهگری بی خطر. بلند کردن کپسول نیز برای 25 درصد آنان خطری در پی نداشت. بر اساس روش اسنوک طراحی نحوه جابه جایی بار باید به گونهای باشد که برای حداقل 75 درصد کارگران ضرری نداشته باشد.نتیجه گیریبا اجرای مداخله ارگونومیکی در واحد ریخته گری، ریسک ابتلاء به اختلالات اسکلتی– عضلانی ناشی از جابه جایی دستی کپسولهای اکسیژن حذف گردید و وضعیت ایمنی کارکنان در برابر ریسک انفجار این کپسولها نسبت به شرایط قبل از مداخله بهبود یافت.
کلید واژگان: مداخله ارگونومی, جابه جایی دستی بار, جداول اسنوک, کپسول اکسیژنIntroductionManual material handling activities in long and short periods may lead to complications such as laceration، fracture، cardiovascular stress، muscle fatigue، and musculoskeletal disorders especially in the vertebrae column. The purpose of this study was to assess manual handling of oxygen cylinders by casting workers and to implement ergonomic intervention to reduce the risk of musculoskeletal disorders.Material And MethodThis is an interventional study conducted among 18 male workers of a steel casting unit. Assessment of manual handling of oxygen cylinders، was done using in order Snook tables. The manual handling of oxygen cylinders was changed to mechanical handling and making a box with the capacity of 16 oxygen cylinders which can be moved by crane.ResultAccording to the results، lifting and lowering cylinders was not suitable for most of the workers. Moreover، caring، pulling and pushing was suitable for less than 10 percent of the workers. Condition of lifting cylinders by fire workers was suitable only 25 percent of them. According to the snook tables material handling activities must be suitable for at least 75 percent of workers.ConclusionWith the implementation of ergonomic intervention is casting unit، the risk of exposure to musculoskeletal disorders caused by manual handling of oxygen cylinders was eliminated and safety of employees against the risk of explosion of the cylinders in comparison with before the intervention was improved.Keywords: Ergonomics intervention, Manual material handling, Snook tables, oxygen cylinder
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.