فاطمه حلال خور
-
مقدمه
بیماری کووید-19 یک بیماری نوپدید در دنیا محسوب می شود. فعالیت بدنی با کاهش عوامل خطرزا، همچنین زعفران با خواص ضدالتهابی و آنتی اکسیدانی به عنوان یک داروی گیاهی سنتی برای درمان سرفه، آسم استفاده می شود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مکمل سازی زعفران و تمرین استقامتی بر غلظت پروتیین واکنشگر C، اینترلوکین-8 و علایم بالینی در بیماران سرپایی مبتلابه کرونا ویروس است.
مواد و روش هاتحقیق حاضر در قالب یک مطالعه کارآزمایی بالینی شاهد دار تصادفی دو سو کور چهار گروهی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و با رضایت نامه آگاهانه کتبی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران سرپایی مبتلا به کووید-19 مراجعه به مرکز بهداشت شهر کشکسرای که 36 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. فرضیه های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0>P با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس (ANCOVA) و آزمون T زوجی بررسی شدند.
یافته هانتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد پس از تعدیل اثر مقادیر پایه، قد، شاخص توده ی بدنی، بین گروه ها از نظر متوسط تغییر اینترلوکین-8، پروتیین واکنشگر C، فشار سهمی اکسیژن (SpO2) و درجه حرارت بدن تفاوت آماری معنی داری وجود داشته است (05/0>P)؛ یعنی نوع مداخله می تواند به طور کلی بر تغییر اینترلوکین-8، پروتیین واکنشگر C، فشار سهمی اکسیژن و درجه حرارت بدن تاثیرگذار باشد.
بحث و نتیجه گیریبنابراین بر اساس این مطالعه امکان استفاده از زعفران به عنوان یک روش درمانی کمکی و همچنین فعالیت ورزشی منظم که با افزایش ایمنی بدن به کنترل عوامل بیماری زا ازجمله کووید-19 کمک می کند.
کلید واژگان: تمرین, زعفران, کروناویروس, پروتئین واکنشگر C, اینترلوکین-8Yafteh, Volume:25 Issue: 4, 2024, PP 50 -64BackgroundCovid-19 is considered a new disease across the globe. Physical activity reduces risk factors, and with anti-inflammatory and antioxidant properties, saffron is used as a traditional herbal medicine to treat cough and asthma. Therefore, the present study aimed to assess the effect of saffron supplementation and endurance training on the concentration of C-reactive protein, interleukin-8, and clinical symptoms in outpatients with COVID-19.
Materials and MethodsThe present research was conducted based on a randomized, double-blind, four-group, pretest-posttest design. The statistical population of this research entailed all outpatients with COVID-19 referred to the health center of Keshkosrai. Among this population, 36 cases were randomly selected. The research hypotheses were evaluated using SPSS software at a significance level of P<0.05 using the statistical test of analysis of covariance (ANCOVA) and paired T-test.
ResultsThe results of ANCOVA demonstrated that after adjusting the effect of baseline values, height, and body mass index, there was a statistically significant difference between the groups in terms of the mean change of interleukin-8, C-reactive protein, partial oxygen pressure (SpO2), and body temperature (P<0.05). That is, the type of intervention can markedly affect the change of interleukin-8, C-reactive protein, partial oxygen pressure, and body temperature.
ConclusionAs evidenced by the obtained results, it is possible to use saffron as an auxiliary therapeutic method, as well as regular sports activity, which helps to control pathogens, including COVID-19, by boosting the body's immunity.
Keywords: Covid-19, C-reactive protein, Exercise, Interleukin-8, Saffron -
زمینه و هدف
ملاحظات ضدسیتوکین در بیماران کووید-19 می تواند نقش بسزایی در پیشگیری از مرگ ومیر داشته باشد از این رو فعالیت بدنی با کاهش عوامل خطرزا، همچنین زعفران با خواص ضدالتهابی و آنتی اکسیدانی به عنوان راه کارهای ضد سایتوکین در نظر گرفته شده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مکمل سازی زعفران و تمرین استقامتی بر غلظت اینترلوکین-6، اینترلوکین-10 و السیستئین در بیماران سرپایی مبتلا به کرونا ویروس می باشد.
مواد و روش هاجامعه آماری این پژوهش، بیماران سرپایی مبتلا به کرونا ویروس که 36 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. اندازه گیری سایتوکین ها و السیستئین با استفاده از کیت مخصوص و به روش الایزا انجام شد. فرضیه های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0>P با استفاده از آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) با اندازه گیری های مکرر با عامل بین گروهی بررسی شدند.
نتایجنتایج نشان داد که فعالیت استقامتی و مکمل سازی زعفران باعث کاهش معنی داری در سطوح IL-6 و نسبت اینترلوکین 6به اینترلوکین 10 شد(05/0≥P). همچنین فعالیت استقامتی به همراه مکمل سازی زعفران باعث افزایش معنی داری در میزان غلظت سرمی ال سیستئین شد(035/0=P). نتایج نشان داد که بین مراحل اندازه گیری و گروه همچنین تفاوت های درون گروهی و بین گروهی در متغیرهای اینترلوکین-10 اثر تعاملی وجود ندارد (511/0=P)،
نتیجه گیریسطوح IL-6 و IL-10 در اثر مصرف مکمل سازی زعفران و تمرین استقامتی کاهش می یابد و میزان السیستئین افزایش که این خود باعث کمک به بهبود بیماران کووید -19 می شود.
کلید واژگان: تمرین, زعفران, کروناویروس, اینترلوکین, السیستئینBackground and
purposeAnti-cytokine considerations in covid-19 patients can play a significant role in preventing death, therefore, physical activity by reducing risk factors, as well as saffron with anti-inflammatory and antioxidant properties, are considered as anti-cytokine solutions. Therefore, the purpose of this research is to investigate the effect of saffron supplementation and endurance training on the concentration of interleukin-6, interleukin-10 and cysteine in outpatients with coronavirus.
Materials and methodsThe statistical population of this research is outpatients with coronavirus, 36 of whom were randomly selected. Cytokines and cysteine were measured using a special kit and ELISA method. The research hypotheses were checked using SPSS software at a significance level of P<0.05 using ANOVA test with repeated measurements with between-group factor.
ResultsThe results showed that endurance activity and saffron supplementation caused a significant decrease in IL-6 levels and the ratio of interleukin 6 to interleukin 10 (P≥0.05). Also, endurance activity along with saffron supplementation caused a significant increase in serum L-cysteine concentration (P=0.035). The results showed that there is no interaction effect between the measurement stages and the group, as well as intra-group and inter-group differences in interleukin-10 variables (P=0.511).
ConclusionThe levels of IL-6 and IL-10 decrease due to saffron supplementation and endurance training, and the amount of cysteine increases, which helps the recovery of covid-19 patients.
Keywords: Exercise, Saffron, Coronavirus, Interleukin, Alcysteine -
هدف
تمرینات ورزشی با محدودیت جریان خون با تغییر ایمنی شناختی و همچنین تغییر در شاخص های التهابی و آسیب عضلانی همراه است، ازاین رو هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر 4 هفته سنگ نوردی با و بدون محدودیت جریان خون بر میزان شاخص های LDH، CK و CRP ناشی از فعالیت ورزشی در سنگ نوردان نخبه بود.
روش ها12 زن و 12مرد سنگ نورد با سابقه حداقل 4 سال و دامنه سنی 32/2±54/23 تا 38/3±18/27 سال و درصد چربی 12/1±22/8 تا 18/1±19/14 درصد به صورت هدفمند از بین سنگ نوردان نخبه انتخاب شدند و با تخصیص تصادفی در یکی از دو گروه تمرین با محدودیت جریان خون و تمرین بدون محدودیت جریان خون قرار گرفتند. برنامه تمرین به مدت 4 هفته انجام گرفت (با شدت 60 - 80 درصد درجه سختی مسیر به مدت 90 دقیقه و 3 جلسه در هفته). نمونه خونی در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) در وضعیت نشسته و در حال استراحت به منظور تعیین مقدار لاکتات دهیدروژناز، کراتین کیناز، لاکتات خون و پروتئین واکنشگر C دریافت شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی مستقل برای مقایسه میانگین ها و آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بررسی همگنی دو گروه در سطح معنا داری 05/0 α ≤ استفاده شد.
نتایجنتایج نشان داد شاخص آسیب عضلانی LDH، CK و شاخص التهابی CRP در پاسخ به تمرین سنگ نوردی با و بدون محدودیت جریان خون بین دو گروه تفاوت معنا داری نداشت (05/0<p).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش سنگ نوردی با محدودیت جریان خون نسبت به بدون محدودیت جریان خون سبب افزایش شاخص های التهابی و آسیب عضلانی نمی شود، احتمالا این شیوه تمرینات از منظر فشار مکانیکی و متابولیکی ناشی از فعالیت ورزشی برای سنگ نوردان ایمن است.
کلید واژگان: آسیب عضلانی, سنگ نوردی, شاخص های التهابی, محدودیت جریان خونpurposeExercise training with blood flow restrictionare associated with immunological changes as well as changes in the indices of inflammation and muscle damage. Therefore, the aim of this study was conducted to identify the effect of 4 weeks rock climbing with and without blood flow restriction on response of the LDH, CK and CRP in elite rock climbers.
Methods12 elite male and 12 female rock climbers with at least 4 years rock climbing experience and age range of 23.54±2.32 to 27.18±3.18 years and a fat percentage of 8.22±1.12 to 14.19±1.18 percent were selected purposefully among elite climbers and randomly assigned to one of two groups The exercises were limited by blood flow and exercise without limitation of blood flow. The exercise protocol was performed for 4 weeks (three sessions per week and each session was 90 minutes, severity of each session was 60 to 80% of climbing grades). Blood samples were taken in two stages (pre and post test) in sitting and resting conditions to determine the amount of lactate dehydrogenase, creatine kinase, blood lactate and C-reactive protein. To analyze the data, an independent test was used to compare the meanings and Kolmogorov-Smirnov test for homogeneity of the two groups at a significant level of α ≤0.05.
ResultsThe results showed that the index of muscle damage of LDH, CK and inflammatory CRP index did not show a significant difference in response to climbing exercises with and without blood flow restriction between the two groups (P <0.05).
ConclusionAccording to the results of this study, rock climbing training with or without blood flow restriction, do not increase inflammatory and muscular damage, and this method of training is likely to be safe for climbers due to the mechanical and metabolic pressure of exercise activity.
Keywords: Blood flow restriction, Rock climbing, inflammatory markers, Muscular damage -
نشریه گیاهان دارویی، پیاپی 70 (بهار 1398)، صص 144 -153مقدمهچاقی با افزایش استرس اکسایشی بدن همراه است. به علاوه، فعالیت ورزشی باعث افزایش استرس اکسایشی می شود. با این حال مصرف مکمل های غذایی ممکن است باعث تعدیل این شاخص ها شود.هدفلذا مطالعه حاضر تاثیر مصرف بذرکتان بر ظرفیت آنتی اکسیدانی تام پلاسما و شاخص پراکسیداسیون لیپیدی دختران دارای اضافه وزن متعاقب چهار هفته تمرین ترکیبی بررسی می کند.روش بررسیسی و شش زن دارای اضافه وزن با 25 BMI> به صورت تصادفی به چهار گروه 9 نفره، شامل؛ تمرین با مکمل، تمرین ترکیبی، مکمل سازی بذرکتان و کنترل تقسیم شدند. از همه افراد رضایت نامه ی کتبی گرفته شد. تمرین ترکیبی شامل تمرینات هوازی با شدت 65 درصد ضربان قلب ذخیره و تمرینات مقاومتی با شدت 60 درصد RM 1 بود در این بین پودر بذرکتان (62/0 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن در روز) در طول چهارهفته دوره ی تمرین مکمل سازی شد. فرضیه های تحقیق در سطح معنی داری 05/0>P با استفاده از آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) با اندازه گیری های مکرر با عامل بین گروهی بررسی شدند.نتایجنتایج نشان داد که غلظت بیومارکر مالون دی آلدئید در گروه بدون مصرف بذرکتان در مقایسه با گروه دریافت کننده مکمل بذرکتان بعد از انجام تمرین ترکیبی به طور معنی داری افزایش پیدا می کند (05/0>P). با این حال، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام پلاسما تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0>P).نتیجه گیرینتایج حاصل از مطالعه حاضر بیانگر این بود که علی رغم اینکه تمرین ترکیبی باعث افزایش سطوح مالون دی آلدئید در افراد دارای اضافه وزن می شود، با این حال مصرف بذرکتان به عنوان یک مکمل آنتی اکسیدانی می تواند تاثیر مثبتی بر پراکسیداسیون لیپیدی غشای سلول ها و جلوگیری از اثرات مخرب رادیکال های آزاد داشته باشد.کلید واژگان: استرس اکسایشی, تمرین ترکیبی, مکمل سازی بذرکتانBackgroundObesity is associated with increased oxidative stress. In addition, exercise can increase oxidative stress effects. However, the use of dietary supplements may moderate these indices.ObjectiveThe present study is conducted to assess the effect of flaxseed supplementation on the total antioxidant capacity and lipid peroxidation after four weeks concurrent training in overweight women.MethodsThirty six overweight women with BMI> 25 were randomly divided into four groups of 9 people, including supplementary training, concurrent training, supplementation flaxseed and control. All written consent was taken. Concurrent training included aerobic exercises with an intensity of 65% of heart rate and resistance training with intensity of 60% 1RM In between the Flaxseed powder (0.62 g per kg of body weight per day) was supplemented during the four-week period. Hypothesis research at the level of significance P <0.05 was used to analyze the variance (ANOVA) with repeated measurements with inter-group factor.ResultsThe results showed that the concentration of malondialdehyde biomarker in the non-flax seed group increased significantly after the concurrent training (P <0.05). However, the total antioxidant capacity of plasma was not significantly different (P> 0.05).ConclusionThe results of this study indicated that acute concurrent Physical activity give rise to increased MDA concentration in overweight women. The application of flaxseed extract employed as an antioxidant supplement might ameliorate this marker and prevent the oxidative stress damage.Keywords: Concurrent training, Flaxseed Supplementation, Oxidative Stress
-
مقدمهانجام تمرینات ورزشی منظم و استفاده از استراتژی های غذایی، همواره از جمله رویکردهای کم خطر و سالم برای مقابله و درمان پدیده چاقی و بهبود آن به شمار می رود. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تمرین ترکیبی با مکمل یاری بذر کتان بر شاخص های ترکیب بدنی، گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین دختران دارای اضافه وزن انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1396 بر روی 36 زن دارای اضافه وزن در دانشگاه تبریز انجام شد. افراد به صورت تصادفی به چهار گروه 9 نفری: تمرین همراه با مصرف مکمل، تمرین ترکیبی، مکمل یاری بذر کتان و کنترل تقسیم شدند. تمرین ترکیبی شامل تمرینات هوازی با شدت 65% ضربان قلب ذخیره و تمرینات مقاومتی با شدت 60% یک تکرار بیشینه بود. افراد هر بسته پودر بذر کتان را یک ساعت قبل از غذا، در سه وعده غذایی و در داخل 250 میلی گرم آب حل کرده و در طول 4 هفته دوره تمرین مکمل یاری استفاده کردند. مقادیر انسولین با استفاده از کیت الایزا، میزان گلوکز ناشتا توسط دستگاه اتوآنالایزر و مقاومت به انسولین با روش ارزیابی مدل هومئوستازی (HOMA) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های تحلیل واریانس یک راهه، آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر گروه تمرین ترکیبی، نسبت دور کمر به باسن بعد از چهار هفته کاهش معنی داری داشت (015/0=p) و مکمل یاری بذر کتان به تنهایی باعث کاهش معنی دار وزن (008/0=p) ، درصد چربی (041/0=p) و نسبت دور کمر به باسن (015/0=p) شد، ضمن اینکه مداخلات نتوانست بر انسولین (511/0=p) ، مقاومت انسولینی (549/0=p) و گلوکز خون (600/0=p) تاثیر بگذارد.نتیجه گیریچهار هفته تمرین ترکیبی و مکمل یاری بذر کتان بر گلوکز و شاخص های انسولینی مرتبط و همچنین ترکیب بدن تاثیر خاصی نداشت و استفاده از چنین متغیرهای مستقلی، نیازمند بررسی های بیشتری خواهد بود.کلید واژگان: اضافه وزن, بذر کتان, ترکیب بدنی, تمرین, مکمل یاری غذاییIntroductionRegular sports exercises and the use of food strategies are always considered as low-risk and healthy approaches for coping and treatment of obesity. In this regard, the present study was performed with aim to determine the effect of concurrent training with Flaxseed supplementation on body mass index, glucose, insulin and insulin resistance in overweight girls.MethodsThis clinical trial was performed on 36 overweight women in Tabriz University in 2017. The subjects were randomly divided into four groups (n=9 in each group), including training along with supplementation, concurrent training, supplementation Flaxseed and control. Concurrent training included aerobic exercises with an intensity of 65% of heart rate and resistance training with intensity of 60% 1RM. The subjects used the powdered seed one hour before food, at three meals and dissolved in 250 mg of water, during four weeks of supplementation course. Insulin value was measured using an ELISA kit, fasting glucose level by autoanalyzer, and insulin resistance by homoeostasis model (HOMA). Data was analyzed by SPSS software (version 22) and ANOVA, repeated measurements variance analysis, and bonferroni post hoc. P <0.05 was considered statistically significant.ResultsIn concurrent training group, after four weeks, there was a significant decrease in WHR (P=0.015), and supplementation of flax seed alone caused a significant reduction in weight (P=0.008), fat percentage (P=0.041), WHR (P=0.015). Meanwhile, interventions could not affect insulin (P=0.511), insulin resistance (P=0.549), and glucose (P = 0.600).ConclusionFour weeks of concurrent training and Flaxseed supplementation had no significant effects on glucose and insulin-related indices, and body composition. The use of such independent variables requires more researchKeywords: Body composition, Flaxseed, Food Supplementations, Overweight, Training
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.