به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر محمود طاووسی

  • ژیلا صدیقی*، راحله رستمی، محمود طاووسی، رامین مظفری کرمانی، صابر جباری فاروجی، سبحان ابراهیم پور، اقدس آقابابائیان، فرزانه سلطانی پور
    مقدمه

    «برنامه آموزش هنگام ازدواج» یکی از راهبردهای تقویت بنیان خانواده در کشور بوده و مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی این برنامه به سفارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اجرا شده است. مقاله حاضر به نتایج مرتبط با آگاهی و رضایت زوجین پرداخته است.  

    مواد و روش کار

    مطالعه با هدف بررسی «آگاهی زوجین» از نوع مداخله ای و با هدف بررسی «رضایت زوجین» از نوع مقطعی بود. جمعیت مطالعه شامل «زوجین واجد شرایط آموزش های هنگام ازدواج» و مداخله شامل «آموزش هنگام ازدواج» بود. حجم نمونه مراکز آموزشی مساوی 96 مرکز برآورد شد و نمونه گیری از کل مراکز کشور به صورت «تصادفی ساده» انجام شد. حجم نمونه معادل 2880 نفر (15 مرد و 15 زن از هر مرکز) برآورد شد و نمونه گیری به «روش غیرتصادفی آسان» بود. داده ها توسط دو پرسشنامه جمع آوری شده و با نرم افزار SPSS-18 تحلیل شدند.

    یافته ها

    قبل از آموزش، میانگین امتیاز آگاهی مساوی 8/78 (انحراف معیار = 1/693) بود که پس از آموزش به 9/34 (انحراف معیار = 1/639) افزایش یافت. کلاس ها به صورت حضوری و غیرحضوری (آنلاین و آفلاین) برگزار شده بودند و نتایج نشان داد که آموزش از نظر آماری منجر به افزایش معنی دار امتیاز آگاهی در افرادی شده است که در کلاس های حضوری و آنلاین شرکت کرده بودند و کلاس های آفلاین تاثیری در افزایش آگاهی نداشته است. آموزش منجر به افزایش آگاهی در شاغلان و غیرشاغلان و در تمامی گروه های تحصیلی شده بود. همچنین آموزش منجر به افزایش آگاهی در عمده گروه های سنی شده اما تاثیری در گروه سنی46 تا 55 سال نداشت. 87/1 درصد افراد دارای «رضایت زیاد و خیلی زیاد» از «تاریخ برگزاری آموزش» بودند و 90/3 درصد «رضایت کلی از برنامه آموزش» را به میزان «زیاد و خیلی زیاد» گزارش کردند. حدود 60 درصد افراد معتقد بودند که مدت زمان کلاس ها مناسب است. رضایت کلی زنان از برنامه بیش از مردان بود. گروه های سنی کمتر دارای رضایت کلی بیشتر بودند. رضایت غیرشاغلان بیش از شاغلان بود. افرادیکه تحصیلات دکتری داشتند، دارای بیشترین رضایت کلی از برنامه بودند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان دهنده موفقیت «برنامه آموزش هنگام ازدواج زوجین» در دستیابی به اهداف کوتاه مدت مانند افزایش آگاهی بوده است. بررسی تاثیر این برنامه بر اهداف بلند مدت (مانند تاثیر بر پیامدهای ازدواج)، نیاز به طراحی انواع دیگری از مطالعات دارد.

    کلید واژگان: آموزش هنگام ازدواج, ارزشیابی, آگاهی, رضایت, ایران
    Jila Sadighi*, Rahele Rostami, Mahmoud Tavousi, Ramin Mozafari Kermani, Saber Jabari Farooji, Sobhan Ebrahimpour, Aghdas Aghababaeian, Farzaneh Soltanipour
    Objective (s)

    The "pre-marriage education program" is one of the strategies to strengthen the family foundation in Iran. The present study was carried out with the support of the Iran Ministry of Health and Medical Education to evaluate this program. This paper presents the results obtained on knowledge and satisfaction of couples.

    Methods

    This was an interventional study on a sample of couples participating in a pre-marriage education program. The intervention was offered via in-person and virtual (online and offline) aproaches. Ninety-six centers of pre-marriage education through country were selected by simple random sampling. A convince sample of 15 couples (15 men and 15 women) was thought for each center. Data was collected by two questionnaires and analyzed using the SPSS-18 software.

    Results

    A total of 2868 people were entered into the study. Pre-marriage education led to an increase in knowledge. The mean score of knowledge changed from 8.78 (SD = 1.693) to 9.34 (SD = 1.639) (P<0.001). The results showed that education has led to a statistically significant increase in the knowledge score of people who participated in in-person and online classes, while offline classes had no effect on increasing the knowledge of couples. Education increased knowledge of employed and unemployed people at all educational levels. Education also increased knowledge in most age groups, but it had no effect on the age group of 46-55 years. Most participants (87.1%) had "high and very high satisfaction" with timing, and overall satisfaction by 90.3% reported as high and very high. About 60% of people reported that the duration of the classes was appropriate. Overall satisfaction of women were more than men. Younger age groups had higher overall satisfaction than other age groups. The satisfaction of the unemployed was more than employed couples. People with higher education had the highest overall satisfaction with the program.

    Conclusion

    The results showed that the "pre-marriage education program" in achieving short-term goals was successful. Evaluating the effect of the program on long-term goals (such as the effect on marriage outcomes) requires a different study design.

    Keywords: Pre-marriage education, Evaluation, Knowledge, Satisfaction, Iran
  • محمود طاووسی، فرشید رضایی، ژیلا صدیقی، علی اصغر حائری مهریزی، رامین مظفری کرمانی، راحله رستمی، فاطمه سربندی، آتوسا سلیمانیان، منا سادات اردستانی*
    مقدمه

    واکسیناسیون بیماری کووید-19 به عنوان راه حل ایده آل نظام سلامت برای کنترل همه گیری این بیماری است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر واکسیناسیون کووید-19 در کشور ایران انجام شد.

    مواد و روش کار

    این پژوهش مقطعی بخشی از یک مطالعه ملی بود که طی آن زنان و مردان ایرانی بالای 18 سال با اخذ رضایت، در آن شرکت کرده و مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونه گیری به روش خوشه ای بوده و داده ها از طریق تماس تلفنی مبتنی بر پرسشنامه محقق- ساخته در پاییز سال 1400 جمع آوری شد. در این مطالعه عوامل تاثیر گذار بر انجام یا عدم انجام واکسیناسیون با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک و در محیط نرم افزار SPSS-22 بررسی شد.

    یافته ها

    در این مطالعه اطلاعات گردآوری شده 2649 نفر از 31 استان کشور مورد بررسی قرار گرفت. حدود 88 درصد از شرکت کنندگان سابقه تزریق حداقل یک دوز واکسن داشتند. نتایج آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد نسبت شانس واکسیناسیون کووید-19 بین زنان و مردان مساوی است و  متغیرهای سن و وضعیت تاهل تاثیرمعنادار در این نسبت ندارند. نسبت شانس واکسیناسیون کووید-19 در دانشجویان و شاغلان (دولتی /نظامی)  به ترتیب 2/3 و 3/5 برابر بیشتر از دارندگان مشاغل آزاد بود. نسبت شانس یاد شده در افراد با درآمد بسیار خوب حدود 60 درصد کمتر از افراد با درآمد بسیار بد بود. این نسبت در افراد ساکن شهرها حدود 40 درصد کمتر از افراد ساکن روستاها بود، و در افراد دارای تحصیلات دیپلم حدود 30 درصد کمتر از دارندگان تحصیلات دانشگاهی بود. همچنین نتایج نشان داد نسبت شانس واکسیناسیون کووید-19 به ازای افزایش هر واحد نگرش مطلوب،  حدود 11 برابر بیشتر می شود.

    نتیجه گیری

    احتمالا بالاتر بودن نسبت شانس واکسیناسیون کووید-19 در افراد شاغل در سازمان ها و ادارات و نیز دانشجویان به دلیل الزام سازمانی به تزریق واکسن بوده است. به نظر می رسد در روستاییان و افراد کم درآمد هم تبعیت از سیستم بهداشتی و نیز دسترسی به واکسن های ارایه شده درشبکه بهداشت (و نداشتن تردید در انتخاب) باعث استقبال آن ها از واکسیناسیون شده باشد.

    کلید واژگان: واکسن, کووید-19, ایران
    Mahmoud Tavousi, Farshid Rezaei, Jila Sadighi, AliAsghar Haeri-Mehrizi, Ramin Mozafari Kermani, Rahele Rostami, Fatemeh Sarbandi, Atoosa Soleymanian, Mona Sadat Ardestani*

    Objective (s):

     COVID-19 vaccination is considering to be the ideal solution for the COVID-19 control. This study aimed to investigate the factors affected the COVID-19 vaccination in Iran.

    Methods

    This cross-sectional study included a sample of Iranian men and women over 18 years of age who agreed to participate in the study. A cluster sampling method was used, and the data was collected in 2021 through a self-designed questionnaire via telephone survey. Logistic regression was performed to investigate the influencing factors on vaccination.

    Results

    Among 2649 participants from 31 provinces of Iran, about 88% had a history of injecting at least one dose of vaccine. The odds ratio of corona vaccine injection was similar among women and men. Age and marital status showed no significant effect on this ratio. The odds ratio of corona vaccine injection in people living in cities was about 40% less than people living in rural areas. Furthermore, the odds ratio of COVID-19 vaccination increased by about 11 times for each unit increase in positive attitude toward vaccination.

    Conclusion

    The findings indicated that overall those who were employed, students, and people with lower income and living in rural areas were more likely to be vaccinated. It seems that distribution and availability of vaccines by government was acceptable for quick and adequate coverage of vaccination in Iran.

    Keywords: Vaccine, Covid-19, Iran
  • رامین مظفری کرمانی*، ژیلا صدیقی، محمود طاووسی، راحله رستمی
    مقدمه

    با پیشرفت در مراقبت های پزشکی در حیطه نوزادان و زنان و زایمان، میزان مرگ کودکان بسیار کم وزن بدو تولد، کاهش یافته اما تاخیر تکامل عصبی، به ویژه در نوزادان بسیار نارس، افزایش یافته است. این مطالعه به هدف تعیین میزان تکامل عصبی این کودکان انجام شد.

    مواد و روش کار

    نوع مطالعه مقطعی بوده و نمونه گیری بصورت غیرتصادفی آسان انجام شد. در این مطالعه، وضعیت تکامل کودکان 3 تا 5 سال که با وزن کمتر از 1500 گرم یا مدت بارداری مادر کمتر از 32 هفته، در سال 1397 در بیمارستان های شهر تهران  به دنیا آمده و تا زمان مطالعه، زنده بودند، توسط «پرسشنامه سنین و مراحل» در 5 حیطه تکاملی بررسی شد. داده ها توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در اختیار قرار گرفت و با والدین کودکان تماس تلفنی گرفته شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفته و روش های آماری شامل آزمون های توصیفی و تحلیلی مانند کای اسکویر و t-test بودند.  

    یافته ها

    از تعداد کل متولدین، 220 کودک شرایط ورود به مطالعه را داشتند. 5/7 در صد کودکان دارای حداقل یک اختلال تکاملی بودند. 4/2 درصد  از کودکان در حیطه برقراری ارتباط، 2/4 درصد در حیطه حرکات درشت، 2/4 درصد در حیطه حرکات ظریف، 2/8 درصد در حیطه حل مسیله و 2/8 درصد در حیطه شخصی-اجتماعی دارای تاخیر تکامل عصبی بودند. ارتباط آماری معنی داری بین متغیرهای جنسیت، وزن زمان تولد، طول مدت بارداری و سطح تحصیلات پدر و مادر با اختلالات تکاملی کودکان بدست نیامد. وضعیت بازتوانی کودکان با تاخیر تکاملی، ارتباط آماری معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به این نکته که کودکان بسیار کم وزن بدو تولد در معرض خطر بالای اختلالات تکامل عصبی هستند، توصیه می شود که این گروه از کودکان حتما در سنین مختلف، تحت ارزیابی های جسمانی، عصبی و تکاملی قرار گیرند.

    کلید واژگان: تاخیر تکامل عصبی, کودکان بسیار کم وزن بدو تولد, کودکان 3 تا 5 ساله, پرسشنامه سنین و مراحل (ASQ)
    Ramin Mozafari Kermani*, Jila Sadighi, Mahmoud Tavousi, Rahele Rostami
    Objective (s)

    With progress in medical care, the rate of premature birth has increased and the mortality rate of very low birth weight (VLBW) babies has decreased. However, there is an increased incidence of disabilities in survivors, including neurodevelopmental delay, particularly in infants born very prematurely. This study aimed to assess the neurodevelopment in such children.

    Methods

    This was a cross-sectional study on non-randomized sample of children aged 3 to 5 years with weight less than 1500 grams or the mother's pregnancy lasted in less than 32 weeks in 2018 and born in one of the hospitals in Tehran, Iran. and alive at the study commence. They were evaluated by the Ages and Stages Questionnaires (ASQ) in 5 developmental fields. Data was collected by completing a general questionnaire, the ASQ, and using the hospital records.  The data were analyzed by SPSS-22 software, and statistical tests included descriptive and analytical tests such as chi-square and t-test.

    Results

    Out of the total number of births, the data for 220 VLBW children were eligible for analysis. Of these, 12 children (5.7%) had at least one developmental disorder in the five investigated fields including:  4.2% of the children had neurological developmental delayed in communication, 2.4% in gross motor, 2.4% in fine motor, 2.8% in problem solving, and 2.8% in the personal-social aspects. There was no significant relationship between gender, length of pregnancy, and parents' education level with children's developmental disorders. There was a significant difference between the rehabilitation status of VLBW children and developmental delay (P<0.001).

    Conclusion

    The findings suggest that the VLBW children are at higher risk for neurodevelopmental and behavioral disorders. It is recommended that such children undergo physical, neurological, and developmental evaluations at different ages.

    Keywords: Neurodevelopmental delay, very low birth weight children, 3 to 5 year old children, Ages, Stages Questionnaire (ASQ)
  • محمود طاووسی، فرشید رضایی، علی اصغر حائری مهریزی، ژیلا صدیقی، رامین مظفری کرمانی، راحله رستمی، فاطمه سربندی، آتوسا سلیمانیان، منا سادات اردستانی*
    مقدمه

    سازمان بهداشت جهانی تردید مردم به واکسیناسیون بیماری کرونا ویروس 2019(کووید-19) را به عنوان یکی از ده تهدید بزرگ سلامت جهانی در سال 2019 به رسمیت شناخته است، که احتمالا مانعی کلیدی برای تولید جهانی واکسن کووید-19 محسوب می شود. این مطالعه با هدف سنجش نگرش بزرگسالان ایرانی در خصوص واکسن کرونا و عوامل موثر بر آن در آذر 1400 انجام شد.

    مواد و روش کار

    این پژوهش از نوع مقطعی بود و بین زنان و مردان ایرانی بالای 18 سال که برای شرکت در مطالعه رضایت داشتند، با روش نمونه گیری خوشه ای و از طریق تماس تلفنی انجام شد. داده ها توسط پرسشنامه روا و پایای 13 گویه ای (5 گزینه ای، با نمره 1 تا 5 برای هر گویه و مجموع طیف امتیاز 13 تا 65) گردآوری شد. برای سهولت تحلیل امتیاز 65 به 100 تغییر داده شد و میانگین امتیازهای بالاتر از 64 در دسته مطلوب قرار گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS-22 انجام شد.

    یافته ها

    در این مطالعه 2649 نفر از افراد ساکن شهرها و روستاهای 31 استان کشور شرکت کردند (50/2% مرد و 49/8% زن). میانگین امتیاز نگرش نسبت به تزریق واکسن کرونا شرکت کنندگان در این مطالعه 64/1 از 100 (انحراف معیار 11/0) بود. نتایج بررسی عوامل تاثیرگذار بر نگرش بزرگسالان در خصوص واکسن کرونا با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که نسبت شانس نگرش مطلوب مردان نسبت به تزریق واکسن کرونا حدود 1/3 برابر زنان، در افراد متاهل حدود 1/4 برابر مجردها، و در افراد دارای وضعیت درآمد خانوادگی خوب حدود 1/6 برابر افراد دارای وضعیت درآمد خانوادگی بسیار بد بود. این نسبت در افراد با سطح تحصیلات زیر دیپلم حدود 25 درصد کمتر از افراد با تحصیلات دانشگاهی، و در افرادی که واکسن نزده بودند حدود 83 درصد کمتر از افرادی بود که واکسن زده بودند. آزمون یاد شده  بین متغیر وابسته "نگرش در خصوص واکسن کرونا" با سایر متغیرها از جمله سابقه تزریق واکسن، سابقه ابتلای افراد و اعضای خانواده شان به  بیماری کرونا، سابقه فوت اعضای خانواده افراد  در اثر بیماری فوق رابطه معنادار  نشان نداد.

    نتیجه گیری

    با توجه به تاثیر متغیرهای جنسیت، تاهل، وضعیت درآمد خانوادگی و تحصیلات بر نسبت شانس تزریق واکسن کرونا، برای بهبود نگرش در این خصوص باید مداخلات لازم و متناسب، با تمرکز بیشتر بر این متغیرها طراحی و اجرا گردد.

    کلید واژگان: نگرش, واکسن, بیماری کرونا ویروس, ایران
    Mahmoud Tavousi, Farshid Rezaei, Aliasghar Haerimehrizi, Jila Sadighi, Ramin Mozaffari Kermani, Raheleh Rostami, Fatemeh Sarbandi, Atoosa Soleimanian, Mona Ardestani*
    Objective (s)

     The World Health Organization has recognized public reluctance to vaccinate against Covid-19 as one of the ten biggest threats to global health in 2019. Vaccination hesitancy is likely to be a key obstacle to global production of a Covid-19 vaccine. In order to develop universal access to the corona vaccination program, this study was conducted with the aim of measuring the attitude of Iranian adults regarding the corona vaccine and the factors affecting it in the autumn  of 1400.

    Methods

    This was a cross-sectional study and was conducted among Iranian men and women over 18 years of age who consented to participate in the study using cluster sampling method and through telephone calls. The data was collected by a 13-item valid and reliable questionnaire and were analyzed using the SPSS-22 software.

    Results

    In all 2649 Iranians were studied (50.2% men and 49.8% women). The mean attitude score towards the corona vaccine injection was 64.1 out of 100 (SD = 11.0). The results of the multivariate logistic regression analysis showed that the positive attitude of adults regarding the corona vaccine was significantly associated with male gender (OR= 1.31, 95% CI: 1.009-1.71), and marital status (OR for married = 1.35, 95% CI: 1.054-1.75). The results showed no significant association between positive attitude and other variables such as, history of corona vaccine injection, history of corona disease, and also the death history of participants' family members due to corona.

    Conclusion

    The findings suggest to increase positive attitudes towards corona virus females and those who are single, divorced and widowed should be targeted.

    Keywords: Attitude, vaccine, covid-19, Iran
  • Bita Jamali, Raziyeh Maasoumi, Mahmood Tavousi*, Ali Asghar Haeri Mehrizi, Fatemeh Zarei
    Context

    Promoting of women’s sexual health literacy depended to the study of this variable. This study aimed to determine the status of women’s sexual health literacy and its dimensions. Setting and Design: This cross-sectional study conducted in health centers in Amol, Iran, from July to September 2019.

    Materials and Methods

    A total of 400 women of reproductive age who registered with Iran’s integrated health record system selected via two-stage sampling technique. The Sexual Health Literacy for Adults questionnaire consists of 40 items regarding four dimensions of access, reading and understanding, analysis, and appraisal, and application was used to collect data. Statistical Analysis Used: Data were analyzed in SPSS version 16 using the descriptive and Friedman test with significance level of (P < 0.05).

    Results

    According to the results, 23.3% of the participants had insufficient sexual health literacy. The highest mean score of sexual literacy was related to reading and understanding, whereas the lowest score was related to the application dimension. There was a significant difference in the mean scores of various dimensions of sexual health literacy (P < 0.001). The mean rank of scores was lower for the application dimension in all age groups, education (except primary and secondary levels), and participation in training courses (P < 0.001).

    Conclusions

    Approximately one-fourth of the research sample had insufficient sexual health literacy, with their lowest score being related to the application dimension. Further studies should be designed to better perceive the application dimension of sexual health literacy and its effective factors.

    Keywords: Health literacy, Iran, Sexual health, Women
  • محمود طاووسی، علی اصغر حائری مهریزی، ژیلا صدیقی، علی منتظری، سمیرا محمدی، منا سادات اردستانی، فرشید رضایی، غلام حسین ویسی، رامین مظفری کرمانی، راحله رستمی، مژگان جوادی، فاطمه سربندی*
    مقدمه

    ابزارهای سنجش و غربالگری سواد سلامت باید بتوانند این شاخص را در محیط های پیچیده ارایه مراقبت سلامت اندازه گیری کنند. این مطالعه با هدف تدوین و روان سنجی نسخه کوتاه پرسشنامه سنجش سواد سلامت بزرگسالان (Health Literacy for Adults-Short Form: HELIA-SF) انجام شد.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه روش شناختی، از بین گویه های هر یک از سازه های پرسشنامه اصلی (HELIA)، گویه هایی که بیشترین قابلیت نمایندگی از آن سازه، و نیز پوشش حداکثری متغیرها را داشتند به عنوان گویه های نسخه کوتاه، انتخاب شدند. روایی محتوایی با پانل خبرگان، و روایی صوری با تعدادی از افراد گروه هدف مورد بررسی قرار گرفت. برای سنجش روایی ساختاری از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از همبستگی داخلی (ضریب آلفای کرونباخ) و همبستگی درون رده ای (ICC) محاسبه شد.

    یافته ها

    روایی محتوایی گویه های پرسشنامه از نظر کیفی مطلوب تشخیص داده شد، مقادیر مطلوب (بیشتر از 56/0 برای نسبت روایی محتوایی، و بیشتر از 79/0 برای شاخص روایی محتوایی) به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که گویه های پرسشنامه (9 گویه) با دو عامل مهارت های پایه ای (5 گویه) و مهارت های تصمیم گیری (4 گویه) حدود 61 درصد تغییرات را پوشش داده و الگوی حاصل از تحلیل عاملی تاییدی از برازش قابل قبول برخوردار شد: [X2/df=20/2, GFI=95/0, CFI=97/0, NFI=95/0, NNFI=96/0, SRMR=068/0, RMSEA=074/0]. ضریب آلفای کرونباخ و ICC برای هر یک از دو بعد (به ترتیب 84/0 ، 81/0 و 85/0 ، 82/0) و برای کل گویه ها (به ترتیب 91/0 ، 81/0) مقادیر مورد تایید به دست آمد.

    نتیجه گیری

    نسخه کوتاه پرسشنامه سنجش سواد سلامت بزرگسالان (HELIA-SF) ابزاری پایا و روا است. این نسخه به علت کوتاه و مختصر بودن، و در نتیجه سرعت تکمیل بالاتر نسبت به نسخه اصلی، برای اندازه گیری سطح سواد سلامت در گروه های مختلف جمعیتی شهری و روستایی مناسب است.

    کلید واژگان: سواد سلامت, پرسشنامه, بزرگسالان
    Mahmoud Tavousi, Ali Asghar Haeri-Mehrizi, Jila Sedighi, Ali Montazeri, Samira Mohammadi, Mona Sadat Ardestani, Farshid Rezaei, Gholamhossein Veysi, Ramin Mozafari Kermani, Rahele Rostami, Mozhgan Javadi, Fatemeh Sarbandi*
    Objective(s)

    Since usually health literacy should be assessed in complex health care settings, this study aimed to develop a short version of the Health Literacy Instrument for Adults (HELIA-SF).

    Methods

    In this methodological study, the research team selected a number of items from the main instrument covering the main constructs of the HELIA. The selection was based on the most relevant items to each construct. A group of 12 experts and ten adults assessed content and face validity respectively. Exploratory and confirmatory factor analysis was performed to assess structural validity. The reliability of the instruments was evaluated by internal correlation (Cronbach's alpha coefficient) and intraclass correlation (ICC).

    Results

    A nine-item questionnaire was developed. Experts identified the content validity of the short version as desirable (the CVR was more than 0.56 the CVI was more than 0.79). Also, the face validity as assessed by ten adults was satisfactory. The results obtained from exploratory factor analysis showed a two-factor structure for the questionnaire namely basic skills and decision-making skills that jointly accounted for about 61% of variance observed. Furthermore, the confirmatory factor analysis indicated acceptable fit indexes for the data: X2/df =20/2, GFI=95/0, CFI=97/0, NFI=95/0, NNFI=96/0, SRMR=068/0, and RMSEA=074/0. The Cronbach's alpha coefficient and ICC for each of the two dimensions were satisfactory (alpha = 0.84 and 0.81 and ICC = 0.85 and 0.82). The values for the whole items were 0.91 and 0.81, respectively.

    Conclusion

    The HELIA-SF, including nine items and two subscales (basic skills and decision-making skills) was found to be reliable and valid instrument to measure health literacy in adults. This version is suitable for measuring health literacy in different urban and rural population groups due to its short and concise nature.

    Keywords: Health Literacy, Questionnaire, Adults
  • شهناز قلاوندی، فاطمه زارعی*، علیرضا حیدرنیا، محمود طاووسی
    زمینه و هدف

    این مطالعه با هدف ترجمه و روانسنجی مقیاس خودکارآمدی غربالگری سرطان  دهانه رحم انجام شد.

    مواد و روش ها

    ابتدا نسخه فارسی مقیاس خودکارآمدی غربالگری سرطان دهانه رحم در زنان با روش ترجمه و باز ترجمه تهیه شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری(کیفی و کمی)، روایی محتوا (کیفی و کمی) و روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) در 400 زن مورد بررسی قرار گرفت. پایایی پرسشنامه به روش آزمون-بازآزمون (محاسبه ضریب همبستگی درون طبقه ای) و نیز بررسی همبستگی درونی (محاسبه ضریب آلفا-کرونباخ) تعیین شد. تحلیل های آماری توسط نرم افزارهای SPSS24 و lisrel  8/8 انجام پذیرفت.

    یافته ها

    طیف مقادیرمحاسبه شده برای نسبت و شاخص روایی محتوای گویه های مورد بررسی به ترتیب (00/1-92/0) و  (1/00-0/92) و میزان امتیازهای تاثیرآن ها همه از 1/5 بالاتر بود. طیف ضریب همبستگی درون طبقه ای و ضریب آزمون آلفای کرونباخ پرسشنامه به ترتیب(0/97- 0/84) و (0/85- 0/66) محاسبه شد.نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی سه عامل "اطمینان به کنترل موانع محسوس"،" اطمینان به پیروی از دستور العمل اجرا "و" اطمینان به کنترل موانع نامحسوس"بود. مدل برازش یافته بر اساس این سه عامل  58/29 درصدکل واریانس خودکارآمدی در انجام پاپ اسمیر را تبیین کرد. در تحلیل عاملی تاییدی الگوی حاصل از سه عامل فوق دارای برازش مطلوب بود (0/810= RMSEA ، 0/91=CFI ، 0/96= GFI ، 3/3=X2/df).

    نتیجه گیری

    نسخه فارسی مقیاس خودکارآمدی سرطان دهانه رحم با 8 سوال و سه عامل یک ابزار معتبر و پایا است و می تواند جهت سنجش خودکارآمدی زنان ایرانی واجد شرایط انجام تست پاپ اسمیر مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: روان سنجی, ابزار, تحلیل عاملی, خودکارآمدی, سرطان دهانه رحم
    Shahnaz Ghalavandi, Fatemeh Zarei*, Alireza Heidarnia, Mahmoud Tavousi
    Background and Objective

    The aim of this study was to translate and psychometrics the Cervical Cancer Screening Self-Efficacy Scale.

    Materials and Methods

    A standard forward-backward translation method was used to develop the Persian version of the cervical cancer screening self-efficacy scale. The validity of the questionnaire was assessed through face validity (qualitative and quantitative), content validity (qualitative and quantitative) and construct validity (exploratory and confirmatory factor analysis) in 400 women. The reliability of the questionnaire was determined by test-retest method (calculation of intra-class correlation coefficient) and also internal correlation (calculation of Cronbach-alpha coefficient). Statistical analyzes were performed by SPSS24 and lisrel 8.8 software.

    Results

    The range of calculated CVR and CVI of scale items was (0.92-1.00) and (0.92-1.00) impact score of all items was more than 1.5. The range of Cronbach's alpha and ICC were calculated for the reliability of scale items respectively (0.66 – 0.85) and (0.846- 0.977). The three factors of "Confidence in controlling tangible barriers of Pap Smear test ", "Confidence in following Pap Smear test Instructions" and "Confidence in controlling intangible barriers of PAPS". In confirmatory factor analysis the fitted model based on these factors explained 58.29%of the self-efficacy in performing Pap Smear test. These factors confirmed by CFA (X2/df =3.3, CFI=0.91, GFI= 0.96, RMESA=0.081).

    Conclusion

      Psychometric of Persian version of the cervical cancer screening self-efficacy scale with 8 items and 3 domains has proper validity and reliability to evaluate the cervical cancer screening self-efficacy in females.

    Keywords: Psychometrics, Tools, Factor Analysis, Self-efficacy, Scale, Cervical cancer
  • محمود طاووسی، ژیلا صدیقی، فرشید رضایی، مناسادات اردستانی، فاطمه سربندی، آتوسا سلیمانیان، رامین مظفری کرمانی، راحله رستمی، علی اصغر حائری مهریزی*
    مقدمه

    پذیرش واکسیناسیون کرونا در جمعیت، تحت تاثیر نگرش نسبت به این واکسن بوده و بدون توجه به عوامل تاثیر گذار بر نگرش جمعیت، امکان واکسیناسیون در حد مطلوب در هیچ کشوری فراهم نمی شود. این مطالعه با هدف تدوین و روان سنجی ابزار سنجش نگرش بزرگسالان در خصوص واکسن کرونا انجام شد.

    مواد و روش کار

    ابتدا با مرور منابع، مطالعات و پرسشنامه های مرتبط با نگرش درخصوص واکسن کرونا، گویه های پرسشنامه طراحی شده و روایی محتوایی و صوری آن ها مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد روایی ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) پرسشنامه در دو نمونه جمعیتی متمایز از میان یک جمعیت 505 نفره از بزرگسالان ایرانی بررسی شد. سپس جهت بررسی پایایی همبستگی درونی گویه ها، آلفای کرونباخ محاسبه شد. در پایان نگرش جمعیت های مورد مطالعه در مرحله روایی ساختاری مورد سنجش قرار گرفت. تحلیل یافته های پژوهش توسط نرم افزارهای SPSS-24 و  LISREL- 8.8 انجام شد.

    یافته ها

    پرسشنامه ابتدایی شامل 38 گویه بود که پس از بررسی روایی محتوایی و صوری، تعدادی از گویه ها حذف و اصلاحاتی روی گویه های باقیمانده اعمال گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه با 13 گویه در سه بعد (تاکید بر ضرورت واکسن کرونا، عدم ضرورت واکسن کرونا و تاکید بر عوارض واکسن کرونا) و با پوشش حدود 52 درصد از تغییرات (سهم واریانس)، از نظر روایی ساختاری مورد تایید بوده و الگوی حاصل از ابعاد فوق نیز در تحلیل عاملی تاییدی از برازش مطلوب برخوردار گشت. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، هم در مجموع گویه ها (0/853) و هم در هر یک از ابعاد (0/47-0/68) مورد تایید قرار گرفت. در نهایت میانگین امتیاز نگرش شرکت کنندگان 64/1 از 100 امتیاز گزارش شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به تایید روایی و پایایی پرسشنامه سنجش نگرش در خصوص واکسیناسیون کرونا در بزرگسالان (Co-VASA)، متخصصان می توانند با سنجش نگرش توسط این پرسشنامه، زمینه را برای طراحی مداخلات ارتقای نگرش و در نتیجه ارتقای رفتار (تزریق واکسن) و افزایش پوشش واکسیناسیون کرونا فراهم کنند.

    کلید واژگان: واکسن کرونا, نگرش, جمعیت بزرگسال, ایران
    Mahmoud Tavousi, Jila Sadighi, Farshid Rezaei, Mona Sadat Ardestani, Fatemeh Sarbandi, Atoosa Soleymanian, Ramin Mozafari Kermani, Rahele Rostami, Ali Asghar Haeri-Mehrizi*
    Objective (s)

    Acceptance of COVID-19 vaccination could be influenced by attitude towards the vaccine. The aim of this study was to develop and evaluate the validity and reliability of adult attitudes towards COVID-19 vaccination.

    Methods

    First, an item pool was generated by reviewing existing resources. Then content and face validity was examined. In the next stage, the structural validity (exploratory and confirmatory factor analysis) of the questionnaire was examined in two distinct samples among 505 Iranian adults. Finally, the attitude was assessed among two samples. The internal consistency of the instrument was estimated by calculating Cronbach's alpha.

    Results

    The initial questionnaire consisted of 38 items that after examining the content and face validity, a number of items was removed and corrections were applied to the remaining items. The results of exploratory factor analysis showed a three factor solution (emphasis on the need for corona vaccine, no need for corona vaccine and emphasis on the side effects of corona vaccine) including 13 items that jointly explained about 52% of variance observed. Similarly, the results obtained from confirmatory factor analysis indicate a good fit for the data. The fit indexes were as follows: (X2/df =2.15, GFI=0.91, CFI=0.95, NFI=0.91, NNFI=0.94, SRMR=0.068, RMSEA=0.076). The reliability of the questionnaire as assessed by the Cronbach’s alpha was 0.853 for the scale and ranged from 0.68-0.74 for its dimensions. Finally, the mean attitude score of the participants was 64.1 out of 100 points.

    Conclusion

    Considering the validity and reliability of the attitude assessment questionnaire regarding the COVID-19 vaccination in adults, this questionnaire could be used for measuring attitude towards COVID-19 vaccination.

    Keywords: Attitude, Corona virus 2019, Vaccine, Adults
  • محمود طاووسی، ژیلا صدیقی، علی منتظری، فاطمه زارعی، رامین مظفری کرمانی، راحله رستمی، سمیرا محمدی*
    مقدمه

    ابزارهای متعدد و متنوعی برای سنجش سواد سلامت روانسنجی شده است. مطالعه حاضر با هدف مرور روانسنجی ابزارهای سواد سلامت در مقالات فارسی زبان از ابتدا تا پایان اردیبهشت 1400 انجام شد.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه برای یافتن مقالات مورد نظر، پایگاه های داده SID و Google Scholar با استفاده از کلید واژه های "سواد سلامت" و "سواد بهداشتی" در عنوان مقالات مورد جستجو قرار گرفت. ابتدا با تطبیق مقالات استخراج شده از دو منبع فوق، مقالات تکراری حذف شد. سپس، با بررسی چکیده و یا متن اصلی در چند مرحله، مقالاتی که شرایط ورود را داشتند، به مطالعه وارد شدند. در نهایت اطلاعات مربوط به ابزارهای سنجش سواد سلامت که در مقالات فارسی زبان روانسنجی شده بودند، استخراج و در جداول ذی ربط دسته بندی شد.

    یافته ها

    در جستجوی اولیه تعداد 600 مقاله از پایگاه داده های مورد بررسی استخراج شد، که پس از حذف موارد تکراری و مواردی که معیارهای ورود به مطالعه را نداشتند، در نهایت تعداد 26 مقاله در مطالعه باقی ماند. در 17 مقاله، ابزارهای سنجش سواد سلامت توسط محققان تدوین شده و روایی و پایایی آن ها مورد بررسی قرار گرفته بود (محقق ساخته). این ابزارها سواد سلامت جمعیت های مختلف عمومی، جمعیت های خاص و یا موضوعات خاص را ارزیابی می کنند. در 9 مقاله نیز ابزارهای اصلی پس از ترجمه نسخه اصلی به زبان فارسی، مورد روانسنجی قرار گرفته بودند. این ابزارها عبارت بودند از TOFHLA، STOHFLA، NVS، FCCHL، OHLI، MHLAP، RELAM،Health literacy scale for women of reproductive age . در اکثر ابزارهای مورد استفاده مراحل و جزییات روانسنجی ابزارها بطور کامل گزارش نشده بود.

    نتیجه گیری

    نتایج بررسی مقالات نشان می دهد که روانسنجی ابزارهای محقق ساخته، بیش از ترجمه ابزارهای شناخته شده (و روانسنجی آنها) در دستور کار محققان ایرانی بوده است. گزارش شفاف و روشن اطلاعات روانسنجی ابزارها توصیه می شود.

    کلید واژگان: سواد سلامت, ابزار, پرسشنامه, روانسنجی, مرور نظام مند
    Mahmoud Tavoussi, Jila Sedighi, Ali Montazeri, Fatemeh Zarei, Ramin Mozafari Kermani, Rahele Rostami, Samira Mohammadi*
    Objective (s)

    This study aimed to review Persian biomedical literature on psychometric properties of health literacy measures in Iran.

    Methods

    The Scientific Information Database (SID) and Google Scholar were searched using the keyword ‘health literacy’ in the titles of the articles. First, duplicate articles were removed from the search list. Then, articles that met the inclusion criteria were included in the study. Finally, information about the health literacy measures including development or psychometric evaluation in Persian literature were extracted and presented in relevant tables.

    Results

    In all, 600 articles were identified. After excluding duplicates and papers that did not meet inclusion criteria, 26 articles were included in the review. Of these, 17 articles reported on the development of a health literacy measure. These measures assessed health literacy among general populations, specific populations, or specific topics. The remaining nine articles reported translation and psychometric properties of a number of known measures, including the TOFHLA, the STOHFLA, the NVS, the FCCHL, the OHLI, the MHLAP, the RELAM, and the Health Literacy Scale for Women of Reproductive Age.

    Conclusion

    The results indicated that the development of a new health literacy measure was more prevalent among Iranian investigators instead of using existing measures. In addition, improper reporting on the development and psychometric evaluation of measures was evident.

    Keywords: health literacy, measures, questionnaires, psychometrics, systematic review
  • رامین مظفری کرمانی*، ژیلا صدیقی، عباس حبیب الهی، محمود طاووسی، علی اصغر حائری مهریزی، راحله رستمی
    مقدمه

    تولد نوزاد با وزن بسیار کم موقع تولد VLBW(وزن کمتر از 1500 گرم) علت عمده مرگ و میر و عوارض در دوره نوزادی و کودکی است. به رغم پیشرفتهای اخیر در زمینه مراقبتها و درمانهای پزشکی که برای کودکان بسیار کم وزن موقع تولد صورت گرفته، میزان مرگ ومیر و عوارض در این دسته از کودکان بالا است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان بقای کودکان بسیار کم وزن بدو تولد و عوامل موثر بر آن است.

    مواد و روش کار

    جامعه مورد مطالعه کلیه نوزادانی که با وزن کمتر از 1500 گرم یا مدت بارداری کمتر از 32 هفته، از ابتدا تا انتهای سال 1397 (2018) در بیمارستانهای شهر تهران به دنیا آمده اند است. مطالعه از نوع بقا و مقطعی بود. در مجموع 338 کودک مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به این کودکان توسط دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در اختیار قرار گرفت. نمونه گیری بصورت غیر تصادفی آسان بوده و کلیه اطلاعات مربوط به کودکان تحت مطالعه، پس از تماس تلفنی با یکی از والدین توسط پرسشگر در پرسشنامه ثبت شد. کلیه داده های حاصل از مطالعه وارد نرم افزار SPSS-22 شد و نتایج با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی ارایه شد. تحلیل بقا توسط آزمون کاپلان مایر و بررسی تاثیر متغیرها بر روی میزان بقا با استفاده از مدل کاکس چند متغیره بررسی شد.

    یافته ها

    بر اساس نتایج حاصل از مدل کاکس مشاهده می شود احتمال بقای یک ماهه کودکان حدود 68 درصد و احتمال بقای یکساله حدود 60 درصد برآورد گردید. از 10 متغیر تاثیرگذار در بقای نوزادان و کودکان VLBW تحت بررسی، 6 متغیر سطح تحصیلات مادران ،بیمه بودن سرپرست خانواده، نوبت بارداری، مدت بارداری، وزن زمان تولد، واکسیناسیون مادر قبل از بارداری با مرگ کودک ارتباط معنی داری داشتند.

    نتیجه گیری

    از راهکارهای موثر در میزان بقای نوزادان VLBW تشویق زنان به ادامه تحصیل، واکسیناسیون مادر قبل از بارداری، بیمه بودن افراد خانواده، پیشگیری از تعدد بارداری است.

    کلید واژگان: نوزادان, وزن بسیار کم موقع تولد, بقا
    Ramin Mozafari Kermani*, Jila Sadighi, Abbas Habibollahi, Mahmoud Tavousi, Ali Asghar Haeri Mehrizi, Raheleh Rostami
    Objectives

    Birth of an infant with very low birth weight (VLBW) (weight less than 1500 grams) is a major cause of deaths and complications in infancy and childhood. Despite recent progressions in medical care and treatment for VLBW children, the mortality rate is high in this group of children. The present study was performed to better identify the survival rate of these children and the problems that affect the survival of this group of infants in the short and long term.

    Methods

    The study population was all infants weighing less than 1500 grams or infants who borne at less than 32 weeks of pregnancy. Infants whom birth occurred from the beginning to the end of 2018 in hospitals in Tehran were included. Information about these children was provided by the Family and Population Health Office of the Ministry of Health and Medical Education. Sampling was non-random and all information about the infants under study was recorded in a questionnaire. All data from the study were entered into SPSS-22 software and the results were presented using descriptive and analytical statistics. Survival analysis was performed by Kaplan-Meier test and the effect of variables on survival was evaluated using multivariate Cox model.

    Results

    A total of 338 children were studied. Based on the results of cox regression models, the probability of one-month survival of children was about 68% and the probability of one-year survival was about 60%. Of the 10 variables affecting the survival of VLBW infants and children under study, 6 variables of maternal education, number of pregnancies, parent and infant insurance, gestational age, birth weight and maternal vaccination before pregnancy were significantly related with the death of infant (P ≤0.05).

    Conclusion

    The findings suggest one of the effective strategies for improving VLBW infant survival rate is encouraging women to continue their education, vaccinating mother before pregnancy, insuring family members and preventing multiple pregnancies.

    Keywords: Infants, Very low birth weight, Survival rate
  • Ali Asghar Haeri-Mehrizi, Mohmoud Tavousi, Ali Montazeri*
  • علی اصغر حائری مهریزی*، رحمن پناهی، محمود طاووسی، راحله رستمی
    زمینه و هدف

    نظر به بالابودن میزان مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی در کودکان و ضرورت پیشگیری از این حوادث در آنها، پژوهشگران بر آن شدند حوادث ناشی از وسایل نقلیه را در بین کودکان و نوجوانان ایرانی بررسی نمایند.

    روش کار: 

    این پژوهش، یک مطالعه مروری بود. کلید واژه های مورد نظر در این مطالعه شامل "حوادث ترافیکی، حوادث جاده ای، مرگ و میر جاده ای، مرگ و میر کودکان، مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی، ترافیک" در عنوان و چکیده کلیه مقالات چاپ شده از ابتدای سال 1370 تا پایان آبان ماه سال 1396 در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) و Google scholar به عنوان جستجوگر تکمیلی مورد جستجو قرار گرفت. پس از حذف موارد تکراری و بدون ارتباط از میان مقالات استخراج شده، متن کامل مقالات منتخب نهایی با موضوعیت حوادث ناشی از وسایل نقلیه در کودکان و نوجوانان، بررسی و نتایج حاصله در عبارات و جداول متناسب دسته بندی و ارایه گردید. 

    یافته ها: 

    از میان 841 مقاله استخراج شده و پس از حذف موارد تکراری و مقالات با موضوعات غیرمرتبط و غیرهمراستا با هدف مطالعه، در نهایت تعداد 12 مقاله بررسی شد. میزان شیوع حوادث ناشی از وسایل نقلیه در کودکان و نوجوانان بین 6 تا 87/53 درصد بود. مطالعات انجام شده ناهمگن بوده و به دو دسته عمده تقسیم شدند که در مجموع 5 مطالعه، به بررسی شیوع این حوادث و بقیه به موارد مرتبط پرداخته بودند.

    نتیجه گیری:

     با توجه به سهم قابل ملاحظه حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری در بین سوانح و حوادث موجود در میان کودکان و نوجوانان، لزوم اجرای برنامه ریزی های آموزش مهارتی به صورت مداوم برای آنها و والدینشان و همچنین توجه و تاکید قانونگذاران بر تصویب قوانین مربوط به ایجاد ایمنی بیشتر در کودکان، ضروری است.

    کلید واژگان: ترافیک, حوادث ترافیکی, وسایل نقلیه, مرگ و میر, کودکان و نوجوانان
    AliAsghar HaeriMehriz*, Rahman Panahi, Mahmoud Tavousi, Raheleh Rostami
    Background and Objectives

    Considering the high mortality rate due to traffic accidents in children and the necessity of prevention of these events, the researchers decided to consider accidents caused by vehicles among Iranian children and teenagers.

    Materials and Methods

    This study was a systematic review study. The keywords in this study were "Traffic accidents, road accidents, road deaths, child mortality, traffic deaths" in the title and abstract of all published articles from 1991 to November of 2017 in the Google scholar search and the Scientific Information Database – SID. After removing repetitive and unidentified articles from extracted papers, the full text of the final selection papers related to vehicle accidents in schoolchildren was reviewed and the results were categorized and presented in terms of the Phrases and tables.  

    Results

    Out of 841 articles, after the remove duplicates and articles with unrelated and non-consistent topics for study purposes, 12 papers were finally examined. The prevalence of accidents caused by vehicles in children and adolescents was between 6% and 53.87%. The studies were heterogeneous and were divided into two main categories: a total of 5 studies examined the prevalence of these events and the rest were related to the related cases.

    Conclusion

    Considering the significant contribution of vehicle accidents to the rate of accidents and incidents in children and adolescents, the need for education them and their parents, as well as the attention and emphasis of legislators on the adoption of laws on the creation of greater safety in Children are essential.

    Keywords: Traffic, Traffic Accidents, Vehicles, Mortality, Children, Adolescents
  • R. Jorvand, A.A. Haerimehrizi, M. Tavousi*
    Aims

    This study aimed to determine the relationship between the constructs of Health Belief Model (HBM) and doing daily exercise to prevent cardiovascular diseases (CVDs) among the employees of Ilam University of medical sciences in Iran.

    Instrument & Methods

    About 294 employees of Ilam University of medical sciences participated in this cross-sectional study after providing a written consent form in 2017. The tool to collect data was an HBM-ISCS questionnaire, which was applied. Eventually, the obtained data were analyzed using SPSS 16 and logistic regression.

    Findings

    The results showed that 72.4% of participants did not exercise daily, and the Mean±SD of their daily exercise was 8.08±1.51min. Logistic regression showed that the possibility of daily exercise per unit of increase in perceived barriers decreased by about 10%, while every unit of increase in the self-efficacy score resulted in the possibility of 1.12 times more doing daily exercise. The possibility of doing daily exercise among men was 2 times more than in women, and among the personnel of financial/administrative department, it was about 2.5 times more than in the employees of health care department. Accordingly, the possibility of doing exercise decreased by about 8% per unit of increase in work experience.

    Conclusion

    The amount of doing daily exercise among the participants of this study was low, and implementing interventions commensurate with the results of this study and based on HBM can be effective in improving the amount of doing daily exercise in them.

    Keywords: Exercise, Cardiovascular Diseases, Employees, Health Belief Model
  • ژیلا صدیقی*، محمود طاووسی، علی منتظری، رامین مظفری کرمانی، محمد اسلامی، راحله رستمی، طاهره رستمی
    مقدمه

    بارداری از عوامل تاثیرگذار بر سلامتی زنان بوده و پایش شاخص های بارداری از مسئولیت های سیاستگذاران نظام سلامت است.

    مواد و روش کار

    مطالعه از نوع مقطعی بوده و زنان متاهل سنین باروری ایران بررسی شدند. داده ها توسط پرسشنامه جمع آوری شده و با نرم افزار SPSS18 تحلیل شدند.  

    یافته ها

    10547 زن وارد مطالعه شدند. میانگین «تولد زنده» به ازای هر زن 1/96 بوده که با افزایش «سن زنان» و «سن همسران زنان» افزایش یافته و با افزایش «سن هنگام ازدواج زنان»، «سن هنگام تولد اولین فرزند» و «تحصیلات زنان» کاهش داشت. «تولد زنده» در افراد کم درآمدتر و همچنین در مناطق روستایی بیشتر بود. فراوانی مرده زایی 4/8 درصد بوده که با افزایش «سن زنان» و «سن همسران زنان» افزایش یافته و با افزایش «سن هنگام ازدواج زنان»، «سن هنگام تولد اولین فرزند» و «تحصیلات زنان» کاهش داشت. مرده زایی با «شغل زنان»، «شغل همسران زنان» و «مذهب» ارتباط نداشته ولی در افراد کم درآمدتر و همچنین در مناطق روستایی بیشتر بود. فراوانی سقط جنین 18/2 درصد بوده که با افزایش «سن زنان»، «سن همسران زنان» و «سن هنگام تولد اولین فرزند» افزایش یافته و با افزایش «سن هنگام ازدواج زنان» و «تحصیلات زنان» کاهش داشت. سقط جنین با «شغل همسران زنان»، «مذهب» و «مناطق شهری/روستایی» ارتباط نداشت. سقط جنین در افراد کم درآمد، بیشتر بود. فراوانی سزارین 42/1 درصد بوده که با افزایش «سن زنان»، «سن همسران زنان»، «سن هنگام ازدواج زنان»، «سن هنگام تولد اولین فرزند» و «تحصیلات زنان» افزایش داشت. سزارین با «شغل همسران زنان» ارتباط نداشته ولی با کاهش «درآمد» کاهش یافته و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بود.

    نتیجه گیری

    بررسی روند شاخص های بارداری می تواند در شناسایی مشکلات، برنامه ریزی برای خدمات و تخصیص بهینه منابع، نقش موثری داشته باشد و امید است نتایج مطالعه حاضر تکمیل کننده اطلاعات مورد نیاز سیاستگذاران نظام سلامت باشد.

    کلید واژگان: بارداری, تولد زنده, مرده زایی, سقط جنین, سزارین, ایران
    Jila Sadighi*, Mahmoud Tavousi, Ali Montazeri, Ramin Mozafari Kermani, Mohammad Eslami, Rahele Rostami, Tahereh Rostami
    Objective

    The aim of this study was to investigate the fertility indicators in Iran. 

    Methods

    This was a cross-sectional study and included Iranian women of reproductive-age. The data were collected using a questionnaire and analyzed using SPSS18.

    Results

    In all 10547 women included in the study. The mean live birth was 1.96 and it was increased as age of both women and husbands were increased; and it was decreased as age at marriage, age at birth of the first child, and education were increased. Live birth was more in low-income women and in rural areas. The frequency of stillbirth was 4.8% and increased as age of both women and husbands were increased. The stillbirth decreased as age at marriage, the age at birth of the first child, and education were increased. There was no relationship between stillbirth and women’s occupation, occupation of husbands, and religion. The stillbirth was more in low-income women and in rural areas. The frequency of abortion was 18.2% and increased with age of women, age of husbands, and age at birth of the first child. Abortion decreased with increased age at marriage and education. Abortion was more common in low-income women. Abortion had no relationship with women’s occupation, religion, and urban/rural residency. The frequency of the cesarean section was 42.1%. Cesarean increased with increased age of women and husbands, age at marriage, age at birth of the first child, and education. Delivery by cesarean had no relationship with occupation of husbands. The cesarean decreased with decreased income and was higher in urban areas.

    Conclusion

    Investigating the trend of fertility indicators can play important role in identifying problems, planning for required services, and optimal allocation of resources. The findings from this study will complement the information that is needed by policy-makers.

    Keywords: Fertility, Live birth, Stillbirth, Abortion, Cesarean section, Iran
  • رحمن پناهی*، علی رمضانخانی، محمود طاووسی، علی اصغر حائری مهریزی، شمس الدین نیکنامی
    Rahman Panahi*, Ali Ramezankhani, Mahmoud Tavousi, Aliasghar Haeri Mehrizi, Shamsaddin Niknami
    Background

    Despite the existence of numerous tools to measure health literacy, there is no general agreement on this issue. Researchers around the world have been involved in the development of an instrument to measure health literacy. The psychometric properties of the Health Literacy for Iranian Adults (HELIA) scale have been approved in the general population; however, the validity and reliability of this indigenous questionnaire has not been explored in students. Therefore, due to demographic differences, the present study investigated this questionnaire in a sample of students for structural validity and reliability. 

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 340 dormitory students of Shahid Beheshti University of Medical Sciences in 2016, in Tehran City, Iran. A single-stage cluster sampling technique was used for sampling. Cronbach’s alpha coefficient was used to verify the reliability of the questionnaire and the confirmatory factor analysis was used to investigate the validity of the constructs by LISREL software. 

    Results

    The mean±SD age of studied students was 22.93±4.05 years. The questionnaire had a desirable internal consistency (Cronbach’s alpha coefficient: 0.77-0.90) to assess health literacy in participating students. The confirmatory factor analysis result was satisfactory for its overall fitness. (RMSEA=0.095, CFI=0.94, NFI=0.92, NNFI=0.94, SRMR=0.075, X2/df=4.09). 

    Conclusion

    The study findings revealed that HELIA is a reliable and valid instrument for measuring health literacy among students.

    Keywords: Health literacy, University students, Psychometric, Health Literacy for Iranian Adults (HELIA)
  • محمد طاووسی*
    مقدمه

     این مطالعه با هدف شناسائی  تعیین کننده های فعالیت بدنی منظم روزانه در کارکنان دارای اضافه وزن یا چاقی با استفاده از الگوی اعتقاد بهداشتی انجام شد.

    روش

    101 نفر از کارکنان یکی از شبکه های بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایلام که دارای اضافه وزن و چاقی بودند، پس از ارائه رضایت نامه کتبی در این مطالعه توصیفی شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از بررسی و تایید روایی و پایایی جهت گردآوری اطلاعات بکارگرفته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss16 و روش های آماری متناسب از جمله آزمون رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میانگین(انحراف معیار) میزان فعالیت بدنی منظم روزانه در شرکت کنندگان 8.22 ± 1.19 دقیقه بود. آزمون های آماری نشان دادند که جنسیت با میزان فعالیت بدنی منظم ارتباط آماری معنادار داشت و و میانگین فعالیت بدنی منظم مردان نسبت به زنان بالاتر بود. همچنین براساس آزمون رگرسیون و خودکارآمدی قویترین پیش بین برای میزان فعالیت بدنی منظم روزانه نشان داده شدند.

    نتیجه گیری

    میزان فعالیت بدنی منظم روزانه شرکت کنندگان در مطالعه پائین است، ضمن اینکه داشتن اضافه وزن و چاقی نیز خطر ابتلا به بیماری های قلب و عروق  را تشدید می کند؛ لذا اجرای مداخلات متناسب به ویژه منطبق با الگوی اعتقاد بهداشتی می تواند در خصوص کاهش خطرات ناشی از چاقی موثر واقع شود.

    کلید واژگان: فعالیت بدنی منظم, اضافه وزن, الگوی اعتقاد بهداشتی, کارکنان
    Reza Jorvand*, Kazmieh Sadeghirad, Ali Asghar Haeri Mehrizi, Fazlollah Ghofranipour, Mahmoud Tavousi*

    The obesity is increasing as one of the risk factors of CVD among high classes in developing countries. This study aimed to identify the determinants of daily exercises among overweight or obese employees using the Health Belief Model (HBM) in 2017. For the purpose of the study, 101 employees working in healthcare facilities affiliated with Ilam University of Medical Sciences were included after presenting a written consent form. The tool to collect data was a self-made questionnaire, which was applied after reviewing and approving its validity and reliability. The results showed that the mean of daily exercises among participants was 8.22±1.19 min. Statistical tests showed that there was a significant relationship between gender and the amount of daily exercises so that the mean exercises of men was higher than that of women. Accordingly, self-efficacy was determined as the strongest predictor of daily exercises based on multiple linear regression tests. At the end of the study, the researchers concluded that amount of daily exercises among the participants of this study was low while overweight and obesity would increase the risk of cardiovascular diseases; therefore, applying appropriate interventions, based on HBM in particular, can be effective in reducing the risk of obesity.

    Keywords: Exercises, Overweight, Obesity, Government, Employees
  • R. Jorvand, A.A. Haeri Mehrizi, K. Sadeghirad, O.A. Gholami, Z. Ansarian, F. Ghofranipour, M. Tavousi *
    Aims
    Cardiovascular Diseases (CVDs) are the main causes of death and have the first place among other diseases throughout the world. Studying the situation of risk factors for CVDs seems necessary in Iran at various periods. The aim of this study was to determine risk factors for cardiovascular diseases (CVD) among the employees of Ilam University of Medical Sciences in order to design appropriate educational interventions.
    Materials and Methods
    In this descriptive cross-sectional study, which was conducted in 2017, 294 employees of Ilam University of Medical Sciences participated after presenting written consent forms. To collect data, a researcher-made questionnaire was designed and applied after verifying the validity and reliability (Cronbach’s alpha greater than 0.8). Eventually, the data were analyzed, using SPSS 16 and appropriate statistical methods.
    Findings
    Generally, 46.3% of the participants had a history of CVDs, 21.8% had a history of death caused by these diseases in their family, and 69.4% had a history of death caused by CVD among their relatives; 72.4% of the participants did not exercise daily and the mean daily exercise of participants was 8.08±1.51 minutes. Totally, 41.5% of the participants were taking solid oil, 78.6% were high-fat dairy consumers, and 41.2% consumed red meat more than twice a week.
    Conclusion
    Performance of the participants in terms of physical activity and consuming fruits and vegetables, fish, red meat, and fatty foods is undesirable, indicating the unhealthy lifestyle of people and their exposure to CVDs.
    Keywords: Cardiovascular Diseases, Exercise, Nutrition, Employees
  • محمود طاوسی*، رحمن پناهی، علی اصغر حائری مهریزی، مهدی عنبری، رامین مظفری کرمانی، راحله رستمی، اکرم هاشمی
    زمینه و اهداف
    با توجه به روند رو به رشد مصرف دخانیات در میان نوجوانان، انجام مداخلات موثر برای پیشگیری از مصرف دخانیات در این گروه ضروری است. لذا در این پژوهش، ضمن بررسی وضعیت مداخلات پیشگیرانه در خصوص مصرف دخانیات در بین نوجوانان ایرانی به ویژه مداخلات نظریه/الگومحور، در میان دیگر مطالعات ذی ربط نیز بررسی و احصاء نموده و از نظر تاثیر/عدم تاثیر دسته بندی نمایند.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه مروری در ادبیات پژوهشی بود. کلید واژه های مورد نظر در این مطالعه شامل "دخانیات، سیگار، قلیان" در عنوان و چکیده کلیه مقالات چاپ شده تا آبان ماه سال 1396 در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) و Google scholar (به عنوان جستجوگر تکمیلی) بودند. پس از حذف موارد تکراری و بدون ارتباط از میان مقالات استخراج شده، متن کامل مقالات منتخب نهایی با موضوعیت مداخلات پیشگیرانه از مصرف دخانیات در نوجوانان، بررسی و نتایج حاصله در عبارات و جداول دسته بندی شدند.
    یافته ها
    از میان 1078 مقاله استخراج شده، در نهایت تعداد 14 مقاله مورد بررسی قرار گرفتند. مداخلات انجام شده به دو دسته عمده تقسیم شدند. در مجموع در 9 مطالعه، الگوها و نظریه های آموزش بهداشت مبنای مداخله بودند و در 5 مطالعه دیگر، از رویکردهای دیگری استفاده شده بود.
    نتیجه گیری
    به رغم تاثیرگذاری هر دو نوع مداخله، مداخلات الگو/نظریه محور بیش از دیگر مداخلات در پیشگیری از مصرف دخانیات مورد استفاده قرار گرفته اند و این امر می تواند به دلیل تاثیرگذاری مطلوبتر و روشنتر این نوع مداخلات در تغییر رفتارهای گوناگون حوزه سلامت باشد.
    کلید واژگان: دخانیات, مداخلات پیشگیرانه, نوجوان, مطالعه مروری
    Mahmoud Tavousi*, Rahman Panahi, Aliasghar Haerimehrizi, Mahdi Anbari, Ramin Mozaffari Kermani, Raheleh Rostami, Akram Hashemi
     
    Background and Aims
    Considering the increasing trend of tobacco usage among adolescents, effective interventions are necessary for smoking prevention in this group. We, therefore, decided to investigate the status of preventive interventions on tobacco usage among Iranian adolescents, especially the theory/model-based interventions.
    Meanwhile, the authors surveyed among other related studies, and categorized them in terms of effect/no effect.
    Materials and Methods
    A literature review was performed. We selected studies to include in our analyses via a search of Scientific Information Database-SID and google scholar (as a supporter motor researcher) on November of 2017, using the keywords “Tobacco, Smoking, Hookahs” in the title and abstract of all published articles. After removing repetitive and unrelated cases, the full text of a series of articles on the prevention of tobacco in adolescents
    was reviewed and the results were presented in terms of the phrases and tables.
    Results
    Out of 1078 extracted articles, 14 papers were finally evaluated. The interventions were divided into two
    main categories. Totally, in 9 studies, health education models and theories were the basis for intervention, and other
    approaches had been used in the remaining five studies.
    Conclusion
    In spite of the influence of both types of interventions, model/theoretic interventions have been used
    more than other interventions in smoking prevention, which could be due to the more favorable and clearer effects of these interventions in changing the various behaviors of the health sector.
    Keywords: tobacco, preventional intervention, adolescent, review study
  • Kh. Shabanian ?, F. Ghofranipour, H. Shahbazi ?, M. Tavousi *
    Aim: One of the influential factors in maintaining health is nutritional status. As a meal that is prepared quickly and easily and sold in restaurants and eateries, fast food has been popular in many communities. The aim of this study was to assess the effect of health education on the knowledge, attitude, and practice of fast food consumption among primary students in Tehran.
    Materials And Methods
    In this semi-experimental study, 120 primary school students were selected by simple random sampling method during 2015-2016 academic year in Tehran and they were randomly allocated to intervention and control groups. The data were collected from schools in district 6, Tehran, using a valid and reliable questionnaire before and after the intervention in the areas of knowledge, attitude, practice, and demographic variables. The data were analyzed by SPSS 22 software, using descriptive statistics and independent & paired t-tests, Chi-square, and Mann-Whitney tests.
    Findings: Regarding the knowledge, attitude, and practice scores, there were no significant differences between the two groups (intervention and control) before the intervention, but during ``3 months after education``, a significant difference in knowledge, attitude, and practice scores was seen (p
    Conclusion
    Increasing the awareness of educational health in terms of knowledge, attitude, and practice is effectivein the reduction of fast food consumption in primary students.
    Keywords: Knowledge, Attitude, Practice, Fast Foods, Students
  • سمیه ابراهیمی، فضل الله غفرانی پور، محمود طاووسی*
    سابقه و هدف
    موضوع تغذیه در کودکان و سنین بالندگی علاوه بر نقش سلامت ساز و حیات بخش خود از جهات دیگری مثل بهبود جریان رشد و پیشگیری از بروز عفونت ها می تواند موثر باشد و مداخلات آموزشی در این خصوص موثر خواهند بود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مداخله آموزشی بر ارتقای رفتارهای سالم تغذیه ای در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال 95 انجام شد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که تعداد 135 دانش آموز مقطع ابتدایی از طریق نمونه گیری تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله در آن شرکت کردند. اطلاعات مطالعه حاضر توسط یک پرسشنامه روا و پایا در دو مرحله قبل و بعد از مداخله در حیطه های آگاهی، نگرش، عملکرد و متغیرهای جمعیتی جمع آوری شد. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 13 و با استفاده از آزمون های آماری کای دو، تی، همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج مطالعه در خصوص مقایسه سه متغیر آگاهی، نگرش، عملکرد قبل و بعد از مداخله آموزشی نشان از نداشتن اختلاف معنادار آن ها در گروه کنترل داشت (P>0.05). این متغیرها در دو مرحله ی قبل و بعد از مداخله ی آموزشی در گروه آزمون اختلاف معنادار مثبت داشتند (P<0.001).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مداخله آموزشی موجب تغییر مثبت و فزاینده بر آگاهی، نگرش و به ویژه رفتار دانش آموزان در خصوص تغذیه سالم شده است. با توجه به بستر مناسب آموزش در مدرسه و کم هزینه و اثربخش بودن آموزش تغذیه ای، لزوم تعمیم این گونه برنامه های آموزشی ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: رفتار سالم تغذیه ای, دانش آموز, کرمانشاه
  • محمود طاووسی*، علی منتظری، علیرضا حیدرنیا، علی اصغر حائری مهریزی
    در این مطالعه نسخه توسعه یافته پرسشنامه نظریه عمل منطقی با سازه خودکارآمدی تدوین، و روایی و پایایی آن در خصوص پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر در نوجوانان مورد بررسی تایید قرارگرفت. پرسشنامه یاد شده بر اساس دو راهنمای معتبر موجود برای تدوین سازه های ذیربط (نگرش، هنجارهای انتزاعی، قصد رفتاری) و نیز با استفاده از ابزار های موجود در برای سازه خودکارآمدی و با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده از 433 دانش آموز تهرانی طراحی شد. پس از طراحی سوالات پرسشنامه روایی صوری، روایی محتوایی (روایی کیفی و نسبت روایی) و روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی)، و پایایی با روش های بررسی همبستگی درونی (محاسبه آلفا کرونباخ) و بازآزمایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی روایی کیفی و اعمال اصلاحات ذیربط، میزان نسبت روایی (CVR) برای تک تک سووالات در حد قابل قبول بوده و میزان ان برای کل پرسشنامه 85/0 محاسبه گردید. پایایی پرسشنامه با حصول میزان همبستگی درونی سازه ها با حداقل 7/0، و همبستگی مطلوب و معنادار سووالات دو مرحله بازآزمایی تعیین شد. در تحلیل عاملی (اکتشافی وتاییدی) نیز نتایج نشان از روایی (وابسته به سازه) مطلوب پرسشنامه داشت. بنابر نتایج حاصله مشخص شد که پرسشنامه طراحی شده مبتنی بر نسخه توسعه یافته نظریه عمل منطقی با 29 سوال از روایی و پایایی قابل قبول برای استفاده در پژوهش های آینده برخوردار است.
    کلید واژگان: روان سنجی, نظریه عمل منطقی, خودکارآمدی, سوء مصرف مواد مخدر, نوجوانان
    Mahmoud Tavousi *, Ali Montazeri, Ali Reza Heidarnia, Ali Asghar Haeri Mehrizi
    The aim of this study was to design and assess the validity and reliability of the theory of reasoned action extended version questionnaire for drug abuse avoidance in Iranian male adolescents. Validity and reliability of a measure consisting of TRA and self efficacy construct for substance abuse avoidance was assessed by scientific methods. Cross-sectional data was collected via self-administered surveys from adolescents sample (n = 433). A questionnaire was designed based on two guidance for TRA/TPB developing. The instrument was validated using content validity and construct validity (Exploratory & confirmatory factor analysis). The reliability of scale was assess by inter consistency. The reliability coefficients were calculated by two different
    Methods
    Cranach alpha and test-retest. Results of exploratory & confirmatory factor analysis showed that extended version of TRA model consisted of 29 questions and 4 components (attitude toward behavior، subjective norms، intention and self efficacy)، was a good fitness. Results showed the total test-retest reliability and internal consistency to be 0. 72 and 0. 85، respectively، too. The validity and reliability of the Persian extended version of TRA scale were suitable for use in future intervention.
    Keywords: psychometrics, Theory of reasoned action (TRA), self, efficacy (S, E), substance abuse, adolescent.
  • محمود طاووسی، ژیلا صدیقی، فرانک فرزدی، مهدی عبادی، سپیده امیدواری، سیدعلی آذین، کتایون جهانگیری، افسون آیین پرست، فرزانه مفتون، علی اصغر هدایتی، علی منتظری
    اهمیت به سلامت می تواند پایه ای برای مراقبت از خود و در نهایت دست یافتن به درجات مطلوبی از سلامت در افراد باشد. در این مطالعه مقطعی، میزان گزارش مردم از اهمیت خود به سلامت در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 27883 نفر از ایرانیان (48.8 درصد مرد و 50.4 درصد زن) در این مطالعه شرکت کرده که میانگین (انحراف معیار) سنی شرکت کنندگان (11.8) 32.7 سال بود. در این مطالعه شرکت کنندگان در پاسخ به یک سوال 5 گزینه ای میزان اهمیت خود به سلامت را تعیین کردند. به طور کلی 70 درصد از مردم در این مطالعه مشخص کردند که به میزان زیاد و خیلی زیاد به سلامت خود اهمیت می دهند. بر اساس نتایج ساکنان استان های زنجان، ایلام و پس از آن ها استان های خوزستان، اردبیل و آذربایجان شرقی بیشترین و ساکنان استان های یزد و لرستان، کمترین اهمیت را به سلامت خود داده و تهران از این حیث در حد میانگین کشوری بود.
    بر اساس نتایج حاصل از آزمون رگرسیون لجستیک میزان عدم اهمیت به سلامت در میان دو زنان و مردان تفاوت معنادار نداشت، اما بخت عدم اهمیت به سلامت به ازای افزایش هر سال سن حدود 1 درصد افزایش و به ازای افزایش هر سال به تحصیلات حدود 2 درصد کاهش نشان داد. همچنین بخت عدم اهمیت به سلامت در مراکز استان ها نسبت به شهرهای کوچک تر، حدود 12 درصد بیشتر بوده و نیز بخت عدم اهمیت به سلامت در افراد مطلقه (و همسر فوت شده) نسبت به افراد متاهل حدود دو برابر بود. یافته های این مطالعه تصویر قابل تاملی از توجه و عدم توجه به سلامت در اقشار گوناگون و مناطق مختلف کشور به دست می دهد. به نظر می رسد توجه به این یافته ها می تواند در شناخت مردم و همچنین طراحی برنامه ها و مداخلات مرتبط با سلامت مفید واقع گردد.
    کلید واژگان: اهمیت به سلامت, ایرانیان, سلامت
    Mahmood Tavousi, Jila Sadighi, Faranak Farzadi, Mahdi Ebadi, Sepideh Omidvari, Ali Azin, Katayoun Jahangiri, Afsoon Aeenparast, Farzaneh Maftoon, Ali Asghar Hedayati, Ali Montazeri
    Objective(s)
    As part of a study on health perception among Iranian people, the importance of health was assessed.
    Methods
    This was a population-based study. A random sample of individuals aged between 18 and 65 years were entered into the study. Respondents were asked to rate a 5-point scale indicating how value health in their life. The data were analyzed descriptively. In addition logistic regression analysis was performed to assess the association between independent variables and the importance of health.
    Results
    In all 27,883 individuals took part in the study. The mean age of respondents was 32.7 (SD=11.8) years. The results indicated that 70 percent of the respondents valued the health very or very much important. For there analysis of the data showd that males and females valued the health similarly but age and education had significant contribution to people's perceptions.
    Conclusion
    The findings of this study intoduce a noteworthy outlook of health importance among Iraninas and could be useful in characterizing public cognitions of health and provide essential basis for program development and health related interventions.
    Keywords: Health importance, People, Iran
فهرست مطالب این نویسنده: 23 عنوان
  • دکتر محمود طاووسی
    دکتر محمود طاووسی
نویسندگان همکار
  • علی اصغر حائری مهریزی
    : 10
    علی اصغر حائری مهریزی
    مربی پژوهشکده علوم بهداشتی جهاددانشگاهی (مرکز تحقیقات سنجش سلامت)، جهاد دانشگاهی، تهران، ایران
  • راحله رستمی
    : 8
    راحله رستمی
    کارشناس مرکز تحقیقات سنجش سلامت، پژوهشکده علوم بهداشتی جهاددانشگاهی، جهاددانشگاهی، تهران، ایران
  • دکتر علی منتظری
    : 5
    دکتر علی منتظری
    استاد گروه پژوهشی سلامت جامعه، مرکز تحقیقات سنجش سلامت , پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی, تهران , ایران
  • فضل الله غفرانی پور
    : 3
    فضل الله غفرانی پور
    استاد تمام آموزش بهداشت، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
  • دکتر فاطمه زارعی
    : 2
    دکتر فاطمه زارعی
    استادیار گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
  • دکتر محمد اسلامی
    : 1
    دکتر محمد اسلامی
    (1370) دکترای حرفه‌ای(پزشکی و پیراپزشکی) پزشکی، آموزش بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال