به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر سید مهدی سجادی

  • Seyed Mehdi Sajjadi
    The common residence of Hawrāms and Kurds, as well as some lexical similarities between the two dialects, which arose from the extensive Kurdish borrowing of Hawrāmi throughout history, led to a misapprehension among scholars about the origin of Hawrāmi. Therefore, linguists express different views about the position of H;Qrîmi in the Iranian languages, especially its genetic relation to Kurdish. In the meantime, the distinction between language and dialect within Hawrāmi is still problematic. However, studies show that Hawrāmi, a northwestern branch of New Iranian languages, is an independent language with many dialects or accents and does not belong to Kurdish.
  • سیدمهدی سجادی *، محمد راسخ مهند، غلامحسین کریمی دوستان، علی افخمی
    حرکت، یکی از بنیادی ترین تجارب بشر است؛ بنابراین، به نظر می رسد این رویداد به صورت مفهومی جهانی در همه زبان های دنیا بازنمایی شود. بر اساس نظریه الگوهای واژگانی شدگی تالمی (1985 و 2000)، زبان ها به لحاظ بازنمایی رویداد حرکت به دو رده تقسیم می شوند: فعل بنیاد و تابع بنیاد. در زبان های فعل بنیاد، جزء هسته ای رویداد حرکت، یعنی مسیر در فعل و شیوه حرکت در تابع بازنمایی می شوند؛ اما در زبان های تابع بنیاد، عکس این اتفاق می افتد. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه زبان هورامی در رده شناسی دوگانه تالمی است. بدین منظور، 140 فعل حرکتی (ساده و غیر ساده) هورامی از طریق مصاحبه با 20 گویشور بومی بالای 30 سال گردآوری و تحلیل شده اند. تحلیل داده ها نشان می دهد که زبان هورامی، رده شناسی دوگانه تالمی را به چالش می کشد؛ زیرا عناصر معنایی مسیر و شیوه، تقریبا به یک اندازه در ریشه فعل واژگانی می شوند؛ به عبارت دیگر، هورامی هم ویژگی زبان های فعل بنیاد و هم تابع بنیاد را دارد؛ لذا نمی توان آن را به طور قطع در یکی از دو رده پیشنهادی تالمی قرار داد. بهتر است رفتار آن را در بازنمایی رویداد حرکت با توجه به پیوستار برجستگی شیوه (اسلوبین، 2004) و پیوستار برجستگی مسیر (ایبارتس - آنتونانو، 2004) ارزیابی کرد. به این ترتیب، هورامی در بخش های میانی این دو پیوستار قرار می گیرد، به علاوه، از آنجا که الگوی (حرکت + مسیر + شیوه) سومین الگوی واژگانی شدگی پربسامد در هورامی است، این زبان، دارای ویژگی زبان های دو قطبی (اسلوبین، 2004) نیز است.
    کلید واژگان: رویداد حرکت, هورامی, الگوهای واژگانی شدگی, پیوستار برجستگی شیوه, پیوستار برجستگی مسیر, زبان دوقطبی
    Sayyed Mahdi Sadjadi *, Mohammad Rasekh Mahand, Gholamhossein Karimi-Doostan, Ali Afkhami
    Motion is one of the most fundamental human,s experiences. So it seems to be expressed as a universal concept in all languages of the world. According to Talmy,s lexicalization patterns theory(1985, 2000), languages are divided into two types concerning motion expression: verb-framed and satellite-framed. In verb-framed languages the core component of motion event, path, is expressed in verb and the manner of motion in satellite but in satellite-framed languages the reverse of this happens. The aim of this paper is to study the position of the Hawrami language in Talmy,s two-category typology. For this purpose, 140 Hawrami motion verbs (simple and non-simple) have been collected through interview with 20 native speakers over 30 years old and analyzed. Data analysis indicates that the Hawrami language challenges Talmy,s two-category typology since the semantic elements of path and manner are lexicalized in the verb root nearly equally. In other words, Hawrami has the characteristic of both verb-framed and satellite-framed languages and so it cannot be placed exactly in one of Talmy,s two types. It is better that its behavior in expressing motion event be evaluated with regard to the continuum of manner salience (Slobin, 2004) and path salience (Ibarretxe-Antuñano, 2004). Thus Hawrami is placed in the middle parts of these two continuums. Moreover, as the pattern (motion path manner) is the third most frequent lexicalization pattern in Hawrami, this language also has the characteristic of equipollently-framed languages (Slobin, 2004).
    Keywords: motion event, Hawrami language, lexicalization patterns, the continuum of manner salience, the continuum of path salience, equipollently-framed language
  • سید مهدی سجادی*

    هدف از نگارش این مقاله بررسی جایگاه تکیه در طبقه واژه ها و نقش های آن در زبان هورامی، یکی از زبان های ایرانی نو شاخه شمال غربی، است. برای گردآوری داده ها، از ده گویشور بومی بی سواد این زبان در سنین بین 30 تا 80 سالگی از طریق مصاحبه در حدود پنج ساعت ثبت و ضبط داده ها انجام شده است. به علاوه، از شم زبانی نگارنده به عنوان گویشور بومی و منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است. بررسی و تحلیل داده ها نشان می دهد که تکیه در این زبان تمایزدهنده و دارای سه نقش و کارکرد می باشد: 1. سبب تغییر معنی واژه می شود. 2. موجب تغییر مقوله دستوری واژه می گردد. 3. عامل شناسایی و تشخیص جنس دستوری در اسم ها و صفت های دارای نشانگرهای صوری یکسان است. جنس دستوری در اسم های مذکر و مونث مختوم به واکه های [a] و [i] و صفت های مذکر و مونث مختوم به واکه [a] از روی جایگاه تکیه قابل شناسایی است.

    کلید واژگان: زبان هورامی, تکیه, جنس دستوری, مقوله دستوری
    Sayyed Mahdi Sadjadi *

    This paper aims to study the place of stress in word classes and its functions in the Hawrami language, one of the new Northwestern Iranian languages. I have interviewed ten illiterate native speakers of this language aged between 30 and 80, and have collected the data in a recording of about five hours. Furthermore, written materials within this domain and my linguistic intuition as a native speaker are used as sources of research literature. Data analysis indicates that stress is distinctive in this language and has three functions: 1. It changes the meaning of the word. 2. It changes the grammatical category of the word. 3. It is the distinguishing factor of grammatical gender in nouns and adjectives having the same formal markers. The grammatical gender in the masculine and feminine nouns ending in the vowels [a] and [i] and masculine and feminine adjectives ending in the vowel [a] is identified by the place of stress.

    Keywords: Hawrami language, stress, grammatical gender, grammatical category
  • سیدمهدی سجادی، عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
    فهم درست معنای یک واژه، نیازمند استفاده از روش های گوناگون معنی شناسی است تا از طریق آن ها، به توصیف دقیق معنای آن واژه دست یافت. یکی از این روش ها، روابط مفهومی و از جمله تقابل معنایی است. هدف این پژوهش، بررسی تقابل معنایی و نقش آن در ترجمه قرآن کریم است. بدین منظور، 106 جفت واژه متقابل، همراه با بسامد آن ها و آیاتی که در آن ها به کار رفته است از منابع مختلف و به ویژه از «تفسیر نور» اثر مصطفی خرم دل، استخراج و گردآوری شده و سپس بر اساس شش نوع تقابل معنایی مورد توافق زبان شناسان، تجزیه و تحلیل گردیده است. به علت حجم محدود مقاله، از آوردن همه این جفت واژه ها خودداری گردیده و برای هر نوع تقابل معنایی چند نمونه ذکر شده است. بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که شش نوع تقابل معنایی مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، واژگانی و تباین معنایی در قرآن یافت می شود و تقابل های مدرج، مکمل، دوسویه، واژگانی، تباین معنایی و جهتی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین بسامد می باشد. در پاره ای موارد میان این تقابل ها هم پوشانی وجود دارد. مد نظر قرار دادن پدیده تقابل معنایی می تواند در ترجمه درست واژگان قرآن موثر باشد.
    کلید واژگان: تقابل معنایی, ترجمه قرآن, تقابل مدرج, تقابل مکمل, تباین معنایی
    Seyyed Mahdi Sajadi, Aliye Kord Zaferanlu Kamboziya
    The true understanding of a word requires using the different semantic methods so that through them, the exact description of that word can be found. One of these methods is sense relations such as semantic opposition. The purpose of this article is to study semantic opposition in Quran. For this work, 106 opposite word pairs have been extracted and gathered from different sources especially “Tafsire Noor” by Mostafa Khorram-del with their frequency and verses in which they have used and then have been analyzed according to six types of semantic oppositions agreed by linguists. For the reason of the limited size of the article, mentioning all these word pairs was refrained and several instances have been mentioned for every type of semantic opposition. Studying and analyzing data indicates that the six types of semantic opposition, that is gradable, complementary, symmetrical, directional, lexical, and semantic contrast are found in Quran and gradable, complementary, symmetrical, lexical, semantic contrast, and directional ones have the most and least frequency respectively. In some cases, there is overlap among these oppositions. The use of semantic opposition can be effective in the true translation of Quran words. The issue of most of these oppositions is human and his moral and educational affairs.
    Keywords: Semantic opposition, Quran, gradable opposition, complementary opposition, semantic contrast
  • سیدمهدی سجادی *، غلامحسین کریمی دوستان
    رویکرد فرازبان معنایی طبیعی، رویکردی تجزیه پذیر در معنی شناسی واژگانی برای تحلیل معنا است که از سوی آنا ویرزبیکا مطرح شد و تاکنون در مورد بیش از 30 زبان در سراسر جهان به کار رفته است. کلیف گودارد در کنار وی بیشترین سهم را در معرفی آن داشته است. ادعا این است که هسته کوچکی از معانی جهانی و اساسی به نام نخستی های معنایی وجود دارد که از راه واژه ها یا دیگر عبارات زبانی در همه زبان ها قابل بیان است و می تواند به عنوان ابزاری برای تحلیل معانی واژه های پیچیده زبان ویژه و فرهنگ ویژه به کار رود. در این رویکرد از واژگان (نخستی های معنایی) و قواعد نحوی خاصی (دستور زبان ترکیبی) برای تحلیل معنا استفاده می شود. هدف از نگارش این مقاله، معرفی این رویکرد است تا از این طریق زمینه آشنایی خوانندگان و به تبع آن پژوهش در این چارچوب در مورد زبان ها و گویش های ایرانی فراهم شود. در ادامه، به تحلیل معنایی چند واژه در زبان هورامی در چارچوب این رویکرد پرداخته شده است و نشان داده شده است که این رویکرد از توان بالایی در توصیف و تبیین ظرافت های معنایی و بار فرهنگی واژگان در زبان های مختلف برخوردار است.
    کلید واژگان: معنی شناسی واژگانی, فرازبان معنایی طبیعی, نخستی های معنایی, دستور زبان ترکیبی, مولکول معنایی
    Sayyed Mahdi Sadjadi *, Gholamhossein Karimi-Doostan
    The Natural Semantic Metalanguage, originated by Anna Wierzbicka, is a decompositional approach in lexical semantics for semantic analysis which has, so far, been applied to over 30 languages all over the world. Cliff Goddard is its main representative next to her. The claim is that there is a small core of basic and universal meanings called semantic primes which can be expressed by words or other linguistic expressions in all languages and can be used as a means for analyzing the meanings of complex language-specific and culture-specific words. In this approach, lexicon (semantic primes) and a specific syntax (combinatorial grammar) are used for semantic analysis. The purpose of this article is to introduce this approach to readers and researchers working on Iranian languages and dialects. Then, the semantic analysis of some words in Hawrami language was conducted and it has been shown that this approach is a very appropriate theoretical tool in describing and explaining semantic nuances and cultural burden of lexicon in different languages.
    Keywords: lexical semantics, the Natural Semantic Metalanguage, semantic primes, combinatorial grammar, semantic molecule
  • سید مهدی سجادی *، عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
    هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف فرایندهای واجی همخوانی در واژه های مشترک بین زبان فارسی معیار و زبان هورامی (گویش هورامان تخت)، یکی از زبان های ایرانی نو شاخه شمال غربی، است. برای گردآوری و ثبت داده ها، از ده گویشور بومی بی سواد و با سواد از زن و مرد در سنین بین 30 تا 80 سال در حدود 5 ساعت بهره گرفته شده است. از شم زبانی یکی از نگارندگان که گویشور بومی این گویش است و همچنین منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است. داده ها در چارچوب نظریه واج شناسی زایشی تحلیل و بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی « IPA» آوانگاری شده اند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. با بررسی داده ها انواع فرایندهای واجی همخوانی از قبیل همگونی، حذف، درج، تقویت، تضعیف و قلب مورد بررسی قرار گرفته اند. پر بسامدترین فرایندهای واجی همخوانی به ترتیب حذف، تضعیف و همگونی و کم بسامدترین آنها، درج، قلب و تقویت هستند.
    کلید واژگان: زبان هورامی, گویش هورامان تخت, واج شناسی زایشی, همگونی, حذف, تضعیف, تقویت
    Seyyed Mahdi Sadjadi *, Aleyeh Kord Zafaranlu Kambuzia
    The purpose of this article is to study and describe the consonantal phonological processes in common words between the standard Persian language and Hawrami language (Hawramane Takht dialect), one of the members of the new northwest Iranian family of languages. For gathering data, we have done and recorded an interview with ten native speakers, men and women, literate and illiterate, aged between thirty and eighty for about five hours. Furthermore, we have used one of the writers, linguistic intuition who is the native speaker of this dialect and written sources in this connection as the background of the research. The data has been analysed within the framework of generative phonology and transcribed according to the International Phonetic Alphabet "IPA". The research is analytic descriptive. By analyzing data, the different kinds of consonantal phonological processes like assimilation, deletion, insertion, fortition, lenition, and metathesis were studied. The most frequent consonantal phonological processes were deletion, lenition, and assimilation and the least frequent ones were insertion, metathesis and fortition respectively.
    Keywords: Hawrami, Hawramane Takht, generative phonology, Assimilation, deletion, lenition, Fortitin
  • عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا، سید مهدی سجادی *
    ساخت هجا در هر زبانی طبق قواعد خاص آن زبان صورت می پذیرد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف همخوان ها و واکه ها، ساختمان هجا و خوشه های همخوانی در زبان هورامی (گویش هورامان تخت) است که یکی از اعضای خانواده زبان های ایرانی نو شاخه شمال غربی است. برای گردآوری داده ها با پنج نفر گویشور بومی از زن و مرد، بی سواد و باسواد، در بین سنین سی تا هفتاد سال در حدود پنج ساعت ثبت و ضبط داده ها انجام شده است. به علاوه، از شم زبانی یکی از نگارندگان که گویشور بومی این گویش است و همچنین منابع مکتوب در این زمینه استفاده شده است. پژوهش به صورت همزمانی انجام گرفته و روش آن، توصیفی– تحلیلی است. داده ها براساس الفبای آوانویسی بین المللی IPA آوانگاری شده اند. در پایان، 30 همخوان و 8 واکه ساده شناسایی شدند. از دیگر نتایج این تحقیق، تعیین ساخت هجا در این گویش است که در زیرساخت به صورت (C)(C)V(C)(C) می باشد. خوشه بیش از دو همخوانی چه در جایگاه آغازی و چه در جایگاه پایانی هجا وجود ندارد. در ساخت های هجایی با یک همخوان در آغازه، همخوان های /ɫ/، /r/ و /ɹ/ نمی توانند در آغازه هجا قرار گیرند. در این گویش، همخوان هجایی وجود ندارد و تنها واکه ها در هسته هجا ظاهر می شوند.
    کلید واژگان: زبان هورامی, گویش هورامان تخت, ساختمان هجا, خوشه همخوانی, همخوان, واکه
    Aliye Kord Zafaranlu Kambuziya, Seyed Mehdi Sajjadi *
    The syllable is structured in every language according to the specific rules of that language. The purpose of this article is to study and describe the consonants and vowels, the syllable structure and consonantal clusters in the Hawrami language (the dialect of Hawramane Takht), one of the members of the new northwest Iranian family of languages. For gathering data, we have done and recorded an interview with five native speakers, men and women, literate and illiterate, aged between thirty and seventy for about five hours. Furthermore, we have used one of the writers, linguistic intuition who is the native speaker of this dialect and also the written sources in this connection. The research has been done synchronically and is analytic - descriptive. The data has been transcribed according to the International Phonetic Alphabet "IPA". In the end, 30 consonants and 8 simple vowels were identified. One of the other results of this research is the syllable structure in this dialect that is (C)(C)V(C)(C) in the deep structure. There aren,t more than two consonantal clusters whether in the syllable initial or final position. In syllable structures with one consonant in their onset, the consonants /ɫ/, /r/, and /ɹ/ cannot occure in the onset of a syllable. Therer aren,t syllabic consonants in this dialect and only vowels can function as the nucleus of syllable.
    Keywords: Hawrami, Hawramane Takht, Syllable structure, Consonantal cluster, Consonant, Vowel
فهرست مطالب این نویسنده: 10 عنوان
  • دکتر سید مهدی سجادی
    دکتر سید مهدی سجادی
    دانش آموخته دکتری زبان شناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
نویسندگان همکار
  • دکتر محمد راسخ مهند
    : 1
    دکتر محمد راسخ مهند
    استاد زبانشناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال