علی صادقی
-
یعتبر مبدا الامر المقضی به قاعده مقبوله فی کثیر من الانظمه القانونیه، کما اخذ بها المشرع الإیرانی. فتعد هذه القاعده فی الامور الجزائیه، حسب الماده رقم 13 من قانون القضاء الجزائی الوطنی المشرع عام 1392ش، إحدی اسباب قرار منع الملاحقه. ونحن فی دراستنا هذه، بعد ما استقصینا شروط تطبیق هذه القاعده فی الامور الجزائیه فی القانون والفقه، استعرضنا بعض مصادیقها الخاصه التی وقع الخلاف فیها، ودرسناها. لتطبیق هذه القاعده شروط، منها ان یکون الحکم نهائیا، سواء کان الحکم بالإدانه او البرائه. ومنها ان تتحد فیها الخصوم، التی یصعب فی بعض الاحیان. ومنها وحده السبب. ویکون إحدی مظاهرها فیما إذا قدمت دعوی قانونیه، ثم دعوی جزائیه بعدها، او بالعکس. فذکر المشرع فی مواد رقم 16 حتی 18 من قانون القضاء الجزائی الوطنی المشرع عام 1392ش، فروضا مختلفه. ومن شروطها الاخری اتحاد الموضوع. واختلف فی هذا الشرط فی ان المراد منه هل هو اتحاد الفعل الخارجی، او اتحاد عنوان الجریمه؟ وبعد دراسه حکمه هذه القاعده فی الفقه والقانون، تم عرض مویدات بان المعیار هو اتحاد الفعل الخارجی، وان تعدد العنوان لا ینتج إعاده الدعوی فی فعل واحد.کلید واژگان: حجیه الامر المقضی به, المخالفه البینه للشرع, مسلمات الفقه, إعاده الحکم, الماده رقم 18 من قانون تکوین المحاکم العامه والثوریهThe principle of res judicata is widely accepted in numerous legal systems, including Iran's, where it has enshrined in Article No. 13 of the National Criminal Judiciary Law established in 2013. This principle serves as a basis for nonsuit judgments in criminal matters. In this study, we delve into the conditions for applying this principle in criminal law and jurisprudence, examining various examples where disputes arise and exploring the conditions for its application. One essential condition is the finality of the ruling, regardless of whether it ends in a conviction or acquittal. Another condition is achieving unanimity among adversaries, which can prove challenging. A third condition is the unity of cause, as in the case where a civil lawsuit precedes a criminal one or vice versa. The legislature, in Articles No. 16 to 18 of the Islamic Penal Code enacted in 2013, delineates various scenarios. A fourth condition is the unity of subject matter, prompting debate over whether it pertains to the unity of external actions or the unity of the title of the crime. Through jurisprudential and legal analysis, it becomes apparent that the criterion hinges on the integration of external actions, elucidating that multiple legal titles do not warrant trial de novo regarding a claim for a single act.Keywords: Validity Of Res Judicata, Obvious Contradiction Of Religious Law, Definitive Parts Of Jurisprudence, Trial De Novo, Article No. 18 Of For The Formation Of Public, Islamic Revolutionary Courts
-
نشریه دین و قانون، سال نهم شماره 31 (بهار 1400)، صص 101 -115
زن در متن دین و اسلام ناب به عنوان یک موجود مقدس و فردی که توانایی رشد پایاپایی را دارا می باشد، معرفی شده-است برخی از قوانینی که به ظاهر از آن برداشت تحقیرآمیز نسبت به زن شده است، در بوته اشکالات متعدد و پاسخ های درخور آن است، که هیچ کدام توانایی ثابت کردن احکام تحقیر نسبت به زن را ندارند. با بررسی متون اصیل اسلامی و دانشمندان برجسته اول مسلمان به شبهات از این دست پاسخ داده شده است. زن از یک جایگاه ویژه ای در اسلام برخوردار می باشد که نگاه ابزاری به آن و از طرفی نسبت فقر و تحقیر زنان در متون اسلامی ، یک امر کاملا خودساخته از سوی بدخواهان و مدعیان اندیشمندی اسلامی است.
کلید واژگان: دین, زن, اندیشمندان, اسلام, جایگاه زن, متن دینIn the context of religion and original Islam, woman is considered as a sacred being and an individual who has the ability to evolve continually, and thus some of the laws, from which some degradation of women is induced, are facing numerous problems for each of which there exist an appropriate answer demonstrating that none of them has the ability to prove the rulings of Islam on the humiliation of women. By examining the original Islamic texts and first-rate Muslim scholars, the present study has answered such doubts. Unquestionably, women have a special place in Islam, and thus accusing Islam of having an instrumental view toward women as well as accusing Islam of lacking enough pertinent religious texts in the discussion of understanding religion is a completely-fabricated entity by the ill-wishers and claimants of Islamic thought
Keywords: Religion, thinkers, original Islam, position of woman, religious texts -
در کلام فقها مبانی متعددی برای حجیت کارشناسی مطرح شده است که پذیرش هر کدام از این دیدگاه ها آثار خاصی به-ویژه در خصوص قلمرو حجیت دلیل کارشناسی دارد. در تحقیق حاضر ضمن نقد و بررسی مبانی مختلف در حجیت دلیل کارشناسی از جمله، حجیت از باب شهادت، خبر واحد، انسداد، اطمینان و علم قاضی، اثبات می کنیم که مبنای صحیح در حجیت خبر واحد سیره عقلاست. بر اساس این مبنا، نظر کارشناس در تشخیص مصداق خارجی موضوع به دلیل وجود سیره عقلا، به عنوان یک دلیل مستقل بر اثبات موضوعات می باشد نه این که صرفا طریق برای علم قاضی باشد؛ اما در اثبات جرم و استناد، با عنایت به هم روش نبودن معصومین (علیهم السلام) با عقلا، سیره عقلا در رجوع به نظر کارشناس به عنوان دلیل مستقل نیست؛ بلکه صرفا اماره ای ظنی است که در کنار سایر امارات می تواند مستند علم قاضی باشد. در امور حکمی -همچون تعیین ارش- نظر کارشناس نه تنها حجت نیست؛ بلکه نمی تواند به عنوان اماره نیز مطرح گردد.کلید واژگان: حجیت, کارشناسی, سیره عقلا, امور کیفریThere are many foundations in the word of the jurists for expert witness validation. Acceptance of them has specific effects, especially on the scope of expert witness validation and its circumstances. In this research, while criticizing the basics of the credibility of the expert evidence, such as accuracy because of witness validation, unique news, obstruction, assurance and judges awareness, prove that the correct basis in the validation of expert witness is wise way.Based on this expert opinion on the external issue of the subject, because of existence wise way, it is an independent reason for proving issues and its not just way for the judge awareness, but in proving crime and citation, according to lack of the same way between the Imams and wise men, in referring to the expert opinion, the wise is not an independent reason but merely a sign of based on suspicion that along with other signs can be a documentary for judges awareness. In matters of judgment – such as determine Arsh- expert evidence is not validation, but it can not described as an argument.Keywords: expert witness, Validation, criminal matters, wise way
-
دیدگاه «تعارض جرمانگاری توهین به مقدسات دینی با آزادی بیان»، چنین اظهار میکند: دینداران بر این باورند که آزادی بیان را باید با ارزشهای دیگری چون ارزشهای دینی، محدود کرد؛ در حالیکه آزادی بیان افراد و گروهها را فقط با آزادی بیان دیگر افراد و گروهها و نه با ارزشهای مذهبی آنان، میتوان محدود ساخت. بنابراین افراد، در نقد مقدسات مذاهب و ادیان آزادند؛ هرچند در عمل، به توهین منجر گردد. آنها مویداتی نیز از حقوق، اخلاق و سیاست بر این ادعا اقامه میکنند. شبهه مورد نظر، بر اساس دو مبنای حقوق بشر غربی و حقوق اسلامی، قابل نقد است: از منظر حقوق بشر غربی؛ اینکه تنها محدودکننده آزادی بیان افراد و گروهها، آزادی بیان دیگر افراد و گروههاست، ادعایی بیش نیست؛ از منظر حقوق اسلامی نیز، انسان آزاد مطلق نیست، بلکه از همان ابتدا آزادیهای او به اموری محدود است.
کلید واژگان: جرم انگاری, تعارض, آزادی بیان, مقدسات, توهین -
در قانون مجازات اسلامی 1392 از مجازات های حدی تنها به دوازده مورد اشاره شده و البته به موجب ماده 220ق. م. ا در مورد سایر حدود به منابع و فتاوای معتبر ارجاع داده شده است؛ بنابراین برای بررسی حدودی که مشمول ماده 220ق. م. ا می شود باید به منابع فقهی مراجعه نمود. با بررسی کلام فقها روشن می گردد که مجازات برخی جرایم همچون ارتداد، ادعای نبوت و سحر مطابق دیدگاه مشهور فقها مجازات حدی است و این موارد مشمول ماده 220 ق. م. ا است. برخی جرایم نیز همچون خرید و فروش انسان آزاد، ازدواج با زن ذمی بدون اجازه همسر مسلمان و بوسیدن پسر با شهوت، هر چند مطابق دیدگاه تعداد اندکی از فقها مجازات حدی دارد؛ ولی طبق نظر اکثر فقها مجازات آن ها تعزیری است. همچنین برای برخی عناوین مجرمانه مانند مستحل محرمات، قطاع الطریق، لص، خناق و نباش در کلام فقها مجازات حدی همچون قتل و قطع دست تعیین گردیده است؛ ولی این موارد به یکی از عناوین حدی دیگر برگشت می کنند و عنوان مستقل نمی باشند.کلید واژگان: حدود, ارتداد, سحر, ادعای نبوتOnly 12 cases from hudud are mentioned in the Islamic punishment law of 1392, and of course under the article 220 of civil law. Other hudud punishments are referred to the other legally valid sources and fatwas (legal opinion issued by a jurisprudent).
Therefore to examine the hudud involved in the article 220 CL, one should refer to the sources in Feqh (jurisprudence).
Through observing faqih's words (experts in figh), it is found out that according to the most of faqihs' viewpoints, punishments of some offences like apostasy, prophecy claim and wizardry are from hudud punishments and they are involved in the article 220 CL.
Some offences such as trading freemen, getting married to dhimmi(non-Muslims living in Islamic state) women without permission from the Muslim wife, and kissing a boy lustfully, although according to a few of Faqihs are counted as hudud punishments, in viewpoints(punishments decided by the judge of a canonical court).
Also in faqihs' word for some of the criminal designations sauch as Mustahil Moharramat (one who introduces Haram (forbidden) as legitimate), bandit, burglar, suffocater and exhumer has been determined fixed punishments (hadd) like execution and cutting of hand. But these cases are not independent and are referred to one of the hudud titles.Keywords: hudud, apostasy, magic, prophecy claim
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.