به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر مهدی منتظرقائم

  • مهدی کاشفی فرد*، مهدی منتظرقائم
    در پژوهش های جهانی، موضوع سیاست حافظه، موضوعی برجسته در مطالعات فرهنگی و رسانه ای محسوب می شود. از منظر سیاسی نیز، حافظه یکی از میدان های نزاع های هویتی است. رقابت های هویتی در سال های اخیر منجر به شکل گیری شکاف های هویتی در بین برخی افراد جامعه شده است. در سده گذشته، رسانه ها نقشی میانجی برای انتقال حافظه ایفا کرده اند به نحوی که امروزه برخی این تعبیر را به کار برده اند که رسانه، حافظه است. از این رو، تقاطع بین مطالعات حافظه و مطالعات رسانه ای، حوزه پژوهشی پرطرفداری محسوب می شود. این مقاله به مطالعه ابعاد مختلف مطالعه درباره روایت گری حافظه در تقاطع با رسانه ها، می پردازد. یکی از کارکردهای رسانه ها در زمینه حافظه، بازسازی حافظه جمعی و فردی است. این مقاله نشان می دهد که انتقال حافظه جمعی، اساسا، امروزه، عملی رسانه ای است. به همین منظور، از نظریه رسانه ای شدن استفاده شده است تا نشان داده شود رسانه ای شدن چه ویژگی هایی را به حافظ جمعی بخشیده است. به همین منظور، به سراغ 30 مقاله برگزیده در این زمینه رفتیم تا با استفاده از روش فراترکیب مشخص کنیم مطالعات حافظه و رسانه از چه روندها و کلان مولفه هایی پیروی می کند. بنابر یافته های پژوهش حاضر مطالعات حافظه رسانه ای شده در سطح جهانی، بر چهار مقوله اصلی و پرتکرار تمرکز دارد: 1. عینیت بخشی به حافظه با استفاده از رسانه ها (ژانرهای حافظه رسانه ای شده و دیجیتالی شدن)، 2. ارجاع مندی و انضمامی بودن روایت حافظه (راه گشایی برای مشکلات و تاثیرپذیری و عاطفی)، 3. کارکردهای فردی و اجتماعی روایت حافظه (یادآوری جمعی و چارچوب بندی فردی) و 4. سیاسی-روانی بودن روایت حافظه (ضدروایت ها و الگوی ذهنی آشنا).
    کلید واژگان: سیاست حافظه, روایت, حافظه رسانه ای شده, رسانه ای شدن, فراترکیب
    Mahdi Kashefi Fard *, Mahdi Montazerghaem
    The politics of memory is a prominent topic in cultural and media studies. From a political perspective, memory is one of the fields of identity conflicts. Identity competitions, in recent years, have led to the formation of identity gaps among some people in the society. In the last century, the media have played an intermediary role for the transfer of memory, so that today some have used the interpretation that the media is memory. Therefore, the intersection between memory studies and media studies is considered a popular research field. This article studies the different dimensions of memory narration in the intersection with the media. One of the functions of the media in the field of memory is the reconstruction of collective and individual memory. This article shows that the transmission of collective memory is, essentially, a media practice today. For this purpose, the theory of mediaization has been used to show what characteristics mediaization has given to collective memory. To achieve this goal, we selected 30 articles and with using the Meta-synthesis method, we showed what trends and macro-components are followed by memory and media studies. According to the findings of the current research, the studies of mediated memory at the global level focus on four main and frequent categories: 1. Objectification of memory using media (genres of mediated memory and digitization), 2. Referentiality and concreteness of the memory narrative (opening up for problems and emotional impact), 3. Individual and social functions of memory narration (collective recall and individual framing), and 4. The political-psychological nature of the memory narrative (counter-narratives and familiar mental pattern).
    Keywords: Memory Politics, Collective Memory, Mediatized Memory, Mediatization, Meta-Synthesis
  • بشیر معتمدی*، مهدی منتظرقائم، اصغر فهیمی فر، عبدالله بیچرانلو

    سیر تحولات تاریخی نشانگر آن است که همواره پیام دینی بر مبنای «کلمه» و «گفتاری» بوده که برای مردم بازگو می شده و به بیان دیگر ظرف «کلام» بستر ارائه پیام دینی بوده است. اما آنچه در زمانه حاضر، آن را دچار چالش نموده، ویژگی های منحصر به فرد عصر و زمانه ای است که از آن تعبیر به «عصر تصویر» می کنند. در واقع با ظهور رسانه های نوین همچون سینما، تلویزیون و اینترنت، ظرف «تصویر» بستر ارائه پیام گردیده است.در دین اسلام هم به نوعی بحث ممنوعیت بکارگیری تصویر در طول تاریخ مطرح بوده است و لذا همین امر زمینه ساز طرح دوباره این پرسش است که آیا به راستی دین اسلام با «تصویر» سر ناسازگاری دارد؟ این مقاله مدعی است که حداقل دین اسلام به 4 دلیل با تصویر همخوان و همراستا است: اول: جایگاه تصویر در متن مقدس قرآن، دوم: تبیین مفاهیم اسلامی با تصویرسازی کلامی، سوم: تصویر در قالب آیین های دینی و چهارم: جایگاه تصویر در هنر اسلامی.

    کلید واژگان: دین, رسانه های نوین, تصویر, قرآن, تصویرسازی کلامی, آیین های تصویری, هنر اسلامی
    Bashir Motamedi *, Mahdi Montazerghaem, Asghar Fahimifar, Abdollah Bicheranlou

    The course of historical developments indicates that "word" and "speech" have always served a basis for delivering religious messages to the people. In other words, "word" as a container has been a platform for presenting religious messages. However this concept has been seriously challenged by the unique features of the era that is referred to as the "image era" in the contemporary age. In fact with the advent of new media such as cinema, television, and Internet, messages are presented on an "image" basis.As in other religions, Islam also has restrained/prohibited the use of "images" partly throughout history, which brings up this question once more whether or not the religion is inconsistent with "image" and "imagery". This paper however claims that Islam is (definitely) consistent with these concepts for at least four reasons: (a) the place of imagery in the holy text of the Quran; (b) explaining Islamic concepts with verbal imagery; (c) image in the form of religious rituals; and (d) the place of "image" in Islamic art.

    Keywords: Religions, New Media, Imagery, Quran, Verbal Imagery, Visual Rituals, Islamic Art
  • مینا نظری*، مهدی منتظرقایم، محمدرضا رسولی
    امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکت ها بدل شده است به نحوی که نمی توان هیچ شرکتی را بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی شیوع یافته که علاو بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز در صدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند .برای ایجاد برند اقدامات متنوعی قابل انجام است که طیف گسترده ای شامل تبلیغات در شرکت های بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکه های اجتماعی را شامل می شود. این گستره وسیع می تواند باعث ایجاد برند گردد، هرچند امروزه برند به علمی پیچیده و تخصصی تبدیل شده است و از یک عنوان فراتر رفته به طوریکه اطلاق نام تجاری به برند به منزله ایجاد محدودیت برای آن به شمار می رود.در این مقاله نقش روابط عمومی به عنوان یکی از ابزارهای تولید و ترویج برند مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از روش گراندد تئوری اقدام به مصاحبه با اساتید ارتباطات و متخصصین روابط عمومی از سراسر دنیا شده است. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید، ترویج و تثبیت برند نیز از وظایف انکار ناپذیر روابط عمومی ها می باشد. بنابراین، روابط عمومی ها با اتخاذ استراتژی های مناسب در جهت تولید، ترویج و تثبیت برند قادر هستند، به توسعه برندینگ سازمانی در سطح شبکه های اجتماعی مبادرت نمایند. کلیدواژه ها: استراتژی، برندینگ سازمانی، روابط عمومی، شبکه های اجتماعی، مدل.
    کلید واژگان: استراتژی, برندینگ سازمانی, روابط عمومی, شبکه های اجتماعی, مدل
    Mina Nazari *, Mehdi Montazerghaem, Mohammadreza Rasouli
    Objective
    Today, brand has become one of the most important issues in all companies, so that no company can be considered without a brand. This issue has spread to such an extent that, in addition to politicians, some citizens are also trying to create a personal brand for themselves. Various measures can be taken to create a brand, which includes a wide range of advertising in large companies to the creation of content by citizens in social networks. This wide range can create a brand, although today the brand has become a complex and specialized science and has gone beyond a title, so that applying a brand name to a brand is considered as creating a limit for it.
    Methods
    In this article, the role of public relations as one of the tools of brand production and promotion has been investigated, and interviews with communication professors and public relations experts from all over the world have been conducted using the grounded theory method.
    Results
    According to the obtained results, it was found that in addition to the main task of selling, the task of producing and promoting and stabilizing the brand is also one of the undeniable tasks of public relations.
    Conclusions
    Therefore, by adopting appropriate strategies to produce, promote and stabilize the brand, public relations are able to develop organizational branding at the level of social networks.Despite the importance of this topic, so far, a comprehensive study, both in Iran and in Iran, has not been done in order to present itA strategic model as well as an explanation of the identification components of this emerging research area have not been done. In this research, according to the studied articles, we will try to create a model for relationship strategies by considering the identified components while receiving answers to our questions.General to draw organizational branding in social networks.
    Keywords: Strategy, Organizational Branding, Public Relations, Social Networks, Model
  • مینا نظری، مهدی منتظر قائم*، محمدرضا رسولی

    امروزه برند به یکی از مهم ترین موضوعات در تمامی شرکت ها تبدیل شده است، به طوری که هیچ شرکتی را نمی توان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترش یافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند می توان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکت های بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکه های اجتماعی می شود. این گستره وسیع می تواند یک برند ایجاد کند، هرچند که امروزه برند به یک علم پیچیده و تخصصی تبدیل شده و از یک عنوان فراتر رفته است، به طوری که اعمال نام برند بر یک برند، ایجاد محدودیت برای آن محسوب می شود. طبق طبقه بندی کلر، سال هاست که دنیا در عصر برندسازی به سر می برد، اما با توجه به ضرورت و اهمیت این موضوع در عصر کنونی، هنوز دوران برندسازی در ایران فرا نرسیده است و این اصطلاحی ناآشنا است. برای بسیاری از سازمان ها، یا اگر این طور باشد، بسیار غیرحرفه ای است و ما تصمیم گرفتیم که برندسازی را با استفاده از فناوری های ارتباطی بررسی کنیم. این مقاله از پایان نامه دکتری با موضوع طراحی مدل استراتژی روابط عمومی باهدف برندسازی سازمانی در شبکه های اجتماعی استخراج شده است. در این مقاله نقش روابط عمومی به عنوان یکی از ابزارهای تولید و ارتقای برند موردبررسی قرارگرفته و مصاحبه با اساتید ارتباطات و کارشناسان روابط عمومی از سراسر جهان با استفاده از روش تئوری زمینه ای انجام شده است. در این مقاله با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه های آماری خود را از قاره های مختلف انتخاب کردیم. نمونه ما 15 نفر از اساتید ارتباطات و متخصصان روابط عمومی بودند. طی چند مرحله مصاحبه، داده های ما تکمیل شد و داده ها را با استفاده از نرم افزار MacQDA تجزیه وتحلیل کردیم و مفاهیم و مقوله ها را استخراج کردیم و درنهایت با استفاده از نظریه هایی که بر اساس داده ها به دست آوردیم به نتیجه گیری رسیدیم. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید و ترویج و تثبیت برند نیز یکی از وظایف انکارناپذیر روابط عمومی است. با توجه به دسته بندی های استخراج شده از داده های این رساله، به نظریه های مهمی مانند آکواریوم شیشه ای، هویت سازمانی و فرهنگ جامعه رسیدیم که نقش مهمی در برندسازی سازمانی دارند و متخصصان روابط عمومی باید این مقوله ها را در برندسازی سازمانی با استفاده از فناوری های نوین موردتوجه قرار دهند.  بنابراین روابط عمومی با اتخاذ استراتژی های مناسب برای تولید، ترویج و تثبیت برند، قادر به توسعه برندسازی سازمانی در سطح شبکه های اجتماعی است.

    کلید واژگان: برندینگ سازمانی, روابط عمومی, ارتباطات, فناوری های نوین ارتباطی
    Mina Nazari, Mehdi Montazerghaem *, Mohammadreza Rasouli
    Objective

    The significance of branding has grown significantly in today's corporate world. It has become essential for any organization to have a distinct brand identity. The impact of branding has expanded to encompass not only companies but also individuals seeking to create personal brands. There is a broad spectrum of strategies to develop a brand, ranging from extensive advertising campaigns in large institutions to the creation of content by citizens on social media platforms. A wide range of factors can contribute to branding, but it's important to note that modern branding has evolved into a complex and specialized discipline. Applying a brand name to a product or organization is not about confining its scope; on the contrary, it plays a crucial role in establishing a distinct identity in the market. Effective branding goes beyond mere titling and involves a multifaceted approach. The passage states that Keller has categorized the world as having entered the era of branding for several years, but given the current necessity and importance of branding, this era has not yet truly emerged in Iran. Many organizations are either unfamiliar with the term or, if they are aware of it, their understanding of it is still very limited. The study investigated branding through communication technologies, and the article is derived from a doctoral dissertation focused on developing a public relations strategy model for organizational branding in social media platforms.

    Methods

    This article focuses on examining the role of public relations as a tool for brand production and promotion. Interviews were conducted with communication professors and public relations experts from around the globe. The grounded theory method was employed to gather insights and information for this study. The article utilizes the purposeful sampling method to select a sample of individuals from various continents. Our total sample size consisted of 15 communication professors and public relations specialists. Through multi-stage interviews, we collected comprehensive data, which we subsequently analyzed using MacQDA software to extract relevant concepts and categories.

    Results

    The study yielded results indicating that public relations goes beyond just selling. Producing and promoting the brand, as well as its stabilization in the market, are also considered essential responsibilities of public relations. Based on the categories derived from the data, we identified crucial theories like glass aquarium, organizational identity, and community culture. These concepts significantly influence brand building within organizations, and public relations specialists should pay attention to their use, especially in the context of new communication media.

    Conclusions

    Adopting suitable strategies for brand production, promotion, and stabilization enables public relations to effectively develop organizational branding in the realm of social networks.

    Keywords: Organizational Branding, Public Relations, Communication, New Communication Technologies
  • مینا نظری*، مهدی منتظرقائم
    امروزه برند به یکی از مهمترین موضوعات در تمامی شرکت ها بدل شده است به نحوی که نمی توان هیچ شرکتی را بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی شیوع یافته که علاو بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز در صدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند .برای ایجاد برند اقدامات متنوعی قابل انجام است که طیف گسترده ای شامل تبلیغات در شرکت های بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکه های اجتماعی را شامل می شود. این گستره وسیع می تواند باعث ایجاد برند گردد، هرچند امروزه برند به علمی پیچیده و تخصصی تبدیل شده است و از یک عنوان فراتر رفته به طوریکه اطلاق نام تجاری به برند به منزله ایجاد محدودیت برای آن به شمار می رود.در این مقاله نقش روابط عمومی به عنوان یکی از ابزارهای تولید و ترویج برند مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از روش گراندد تیوری اقدام به مصاحبه با اساتید ارتباطات و متخصصین روابط عمومی از سراسر دنیا شده است. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید، ترویج و تثبیت برند نیز از وظایف انکار ناپذیر روابط عمومی ها می باشد. بنابراین، روابط عمومی ها با اتخاذ استراتژی های مناسب در جهت تولید، ترویج و تثبیت برند قادر هستند، به توسعه برندینگ سازمانی در سطح شبکه های اجتماعی مبادرت نمایند.
    کلید واژگان: شبکه های اجتماعی مجازی, برند, برندینگ سازمانی, بازاریابی شبکه های اجتماعی, روابط عمومی
    Mina Nazari *, Mehdi Montazer Ghaem
    Objective
    Today, brand has become one of the most important issues in all companies, so that no company can be considered without a brand. This issue has spread to such an extent that, in addition to politicians, some citizens are also trying to create a personal brand for themselves. Various measures can be taken to create a brand, which includes a wide range of advertising in large companies to the creation of content by citizens in social networks. This wide range can create a brand, although today the brand has become a complex and specialized science and has gone beyond a title, so that applying a brand name to a brand is considered as creating a limit for it.
    Methods
    In this article, the role of public relations as one of the tools of brand production and promotion has been investigated, and interviews with communication professors and public relations experts from all over the world have been conducted using the grounded theory method.
    Results
    According to the obtained results, it was found that in addition to the main task of selling, the task of producing and promoting and stabilizing the brand is also one of the undeniable tasks of public relations.
    Conclusions
    Therefore, by adopting appropriate strategies to produce, promote and stabilize the brand, public relations are able to develop organizational branding at the level of social networks.
    Keywords: virtual social networks, Brand, organizational branding, social network marketing, Public Relations
  • محمدحسن یادگاری*، مهدی منتظرقائم، مهدی کاشفی فر

    فناوری های رسانه ای جهان ذهنی جوامع را تغییر داده اند. این تغییرات، همگام با تغییرات شتابان و پرسرعت فناوری ها، نتایج گوناگونی را برای افراد به همراه داشته اند. مهم ترین این تفاوت ها تفاوت در نگرش های معرفتی هر نسل است. آنچه به عنوان پیش فرض این پژوهش تلقی می‎شود این است که نظام معرفتی هر دوره ساخت پذیر است و عاملیت اصلی برای ساخت هر نسل رسانه هایی است که هر نسل از آن استفاده می کند. به عبارتی، می توان از عاملیت رسانه در تغییرات نسلی با عنوان جامعه پذیری رسانه ای یاد کرد. در این پژوهش از ادبیات نظری مرتبط با نسل در جامعه شناسی و ادبیات مطالعات نسل از منظر مطالعات رسانه بهره برده شده است. از مصاحبه نیمه ساخت یافته برای جمع آوری داده ها و یافتن پاسخ پرسش های این پژوهش استفاده شده است. مصاحبه هایی با 30 نفر با بازه سنی 15 تا 45 سال صورت گرفت تا نگرش و تجارب آن ها در خصوص تمایزها و تفاوت های نسلی شناسایی شود. یافته های پژوهش چهار نسل را با عنوان های سازش پذیر، خطرپذیر، تحول پذیر و محدودیت ناپذیر شناسایی کرد. همچنین، یافته ها نشان می دهد که در هر نسل، رسانه ها و شیوه های ارتباطی و تعاملی عاملیت موثری در شکل گیری معرفت شناسی نسلی دارند. هر چه به سمت استفاده از رسانه های تعاملی و جهانی پیش می رویم، ارزش های سنتی و عرفی رنگ می بازند و افراد خارج از محدوده ها و نظم معرفتی رایج زیست می کنند.

    کلید واژگان: تمایزات نسلی, جامعه پذیری رسانه ای, مصرف رسانه ای, نسل, نسل های رسانه ای
    MohammadHasan Yadegari *, Mehdi Montazerghaem, Mehdi Kashefifar

    Media technologies have changed the mentality of societies. These changes, along with the rapid changes in technologies, have had different consequences for individuals. The most important of these differences are the differences in the epistemological attitudes of each generation. What is considered as the premise of this research is that the epistemological system of each period is constructable and the main factor for constructing each generation is the media that each generation uses. In other words, the agency of the media in generational change can be referred to as media socialization. In the theoretical literature section of this study, generational theories in sociology and generational studies literature from the perspective of media studies have been used. In order to answer the questions of this study, semi-structured interviews were used to collect data. The age range of the interview participants is 15 to 45 years old. To this end, interviews were conducted with 30 people to identify their attitudes and experiences towards generational differences and differences. The research findings identified 4 generations with the titles of “adaptable”, “risky”, “changeable” and “unlimited”. Also, the findings show that in each generation, communication and interactive tools have an effective role in shaping generational epistemology. As we move towards the use of interactive and global media, traditional and customary values fade and people live outside the boundaries and common epistemological order.

    Keywords: generation, Generational distinctions, Media consumption, Media generations, Media socialization
  • امین طیب طاهر*، مسعود کوثری، مهدی منتظرقائم، ابراهیم فیاض
    یکی از مسایل قدیمی میان پژوهشگران اتاق خبر، کنترل اجتماعی آن برای حفظ سیاست خبری در فرآیند تبدیل آن به پیام است. کنترل اجتماعی در سازمان‎ ها با مفهوم اجرای سیاست درهم ‎تنیده است. این مفهوم ابعاد مختلفی داردکه اصلی ‎ترین آنها، ترجمه و تفسیر سیاست برای مجریان، با هدف ایجاد فهم مشترک بین سیاست گذار و مجری آن است. اهمیت این امر، با توجه به ماهیت کار رسانه ‎ای بمثابه عملی خلاق و خبررسانی بمثابه عملی به شدت متغیر از نظر سیاست گذاری،‎ در سازمان‎ های خبری، شاید بیش از دیگر سازمان ‎هاست. بر این اساس، این پژوهش به مطالعه چگونگی ترجمه سیاست ‎های خبری، برای تحریریه بخش خبری 21 شبکه یک سیما، با روش مردم ‎نگاری می ‎پردازد. این پژوهش برای پاسخ به سیوال اصلی، سه سطح سازمانی معاونت سیاسی، اداره کل اخبار سیما و درون تحریریه خبر 21 را، ارزیابی می ‎کند. در هریک از این سطوح شیوه هایی همچون ترجمه شفاهی(جلسه، تلفن و ارتباط رودررو) و مکتوب(صورت جلسه و پیام رسان های اجتماعی) در شکل و شیوه های ابلاغی(دستوری و اقناعی) یا مشارکتی بودن در رویکرد، برای ترجمه های عمودی و افقی سیاست های خبری شناسایی و از منظر روزنامه نگاران(اعم از مدیر، سردبیر و یا دبیر خبر) تحلیل شده است. این پژوهش، مواردی همچون افزایش وضوح سیاست ها از طریق نزدیک تر کردن آن به تصمیم، کاهش واسطه ها در ترجمه، توضیح علل حین ترجمه و ضرورت محرم دانستن بیشتر روزنامه نگاران را به مدیران صدا و سیما توصیه می کند.
    کلید واژگان: مردم ‎نگاری اتاق خبر, کنترل اجتماعی اتاق خبر, ترجمه سیاست خبری, اجرای سیاست خبری, صدا و سیما, بخش خبری 21
    Amin Tayyebtaher *, Masoud Kousari, Mahdi Montazerghaem, Ebrahim Fayaz
    One of the oldest discussions among newsroom researchers is the social control of newsrooms in order to maintain the news policy in the process of converting it to massage. In organizations, social control is tied up to the concept of policy implementation. The concept has different dimensions the most important of which is the translation and interpretation of policy for the implementers with the aim of creating shared understanding between the decision-maker and the implementer. With due attention to the nature of media, the importance of this fact in media organizations is more than the other organizations considering the nature of media act as a creative action and transferring news as an extremely variable act in terms of decision-making. Therefore, the present study examines the process of news policies’ translation for the newsroom of IRIB’s TV channel 1 evening news (21:00), through ethnography. In order to answer the main question, the research will evaluate three levels of the political service, TV news broadcasting administration, and within the evening news’ newsroom. At each of these levels, methods like oral interpretation (via meetings, phone or face-to-face communication) and written (via proceedings or the messengers) in the form, and declaring practices (imperative or persuasive) or participatory approaches have been identified for vertical and horizontal translations and were analyzed according to journalists (including manager, editor-in-chief or editor). This research suggests increasing the transparency of policies through making them closer to the decisions, reducing intermediaries in translation, explaining the reasons during translation and the necessity of having more confidence in journalists to the IRIB’s managers.
    Keywords: Newsroom Ethnography, Social Control of Newsroom, News Policy Translation, News Policy Implementation, IRIB, Evening News (21:00)
  • مهدی منتظرقائم*، سندوس محمدی نوسودی
    گسترش تلفن های همراه هوشمند و رسانه های اجتماعی، ارتباطات بحران را متحول کرده و باعث شده است که مشاغل این حوزه به یک تجدیدنظر جدی نیاز پیدا کنند. بااین وجود هنوز از تمام ظرفیت این فناوری های نوین در شرایط بحران استفاده نشده است. در این مقاله ی سیاست پژوهانه در ابتدا به الگوهای شهروند محور ارتباطات بحران می پردازیم و اصلی ترین راه ها برای استفاده از رسانه های اجتماعی و تلفن های همراه هوشمند قبل، حین و پس از بحران را بر اساس تجارب اخیر جهانی و نیز مبانی نظری شناسایی می کنیم. سپس به مرور وضعیت معاصر ارتباطات بحران در ایران می پردازیم و در تطبیق با تجربه های جهانی در استفاده از رسانه های اجتماعی و تلفن های همراه هوشمند در ارتباطات بحران، راه حل هایی برای استفاده از فناوری های نوین در ارتباطات بحران ایران ارایه می دهیم. رسانه های اجتماعی در هر سه مرحله قبل، حین و بعد از بحران نقش مهمی در مدیریت شرایط بحرانی دارند. سیستم مدیریت بحران ایران از الگوهای یک طرفه ارتباط با شهروندان درگیر بحران استفاده می کند و اصلی ترین رسانه های آن برای ارتباط با مردم در شرایط بحرانی رسانه های جمعی هستند. راه حل هایی که با استفاده از آن ها سیستم مدیریت بحران می تواند از گوشی های هوشمند و رسانه های اجتماعی در شرایط بحرانی استفاده کند شامل سیاست گذاری برای استفاده از فناوری های نوین، ایجاد حساب کاربری در شبکه های اجتماعی، گفت وگوی آنلاین با مردم، استفاده از برنامه های کاربردی تلفن همراه، ادغام رسانه های اجتماعی و رسانه های سنتی با یکدیگر و تقویت زیرساخت های اینترنت و تلفن همراه در تمام نقاط کشور هستند.
    کلید واژگان: ارتباطات بحران, تلفن های همراه هوشمند, رسانه های اجتماعی, رویکردهای شهروندمحور در ارتباطات بحران, مدیریت بحران ایران
    Mehdi Montazerghaem *, Sandos Mohammadi Nosodi
    The significant growth of smartphones and social media evolved crisis communications, and this has led the related businesses to pay more attention to it. Nevertheless, the full potential of these new technologies has not yet been used during crisis circumstances. In this policy-making paper, we first examine the citizen-centered models of crisis communication and recognize the primary ways to use social media and smartphones before, during, and after the crisis using the recent global experiences as well as theoretical foundations. We will then evaluate the new state of crisis communications in Iran and, in line with global experience in using social media and smartphones in crisis communications, provide solutions for using new technologies for crisis communications in Iran. 
    Smartphones and social media developed horizontal, bottom-up, citizen-centered communication patterns, rather than directional patterns from top to bottom, in all situations, especially during crisis communication. Social media plays a vital role in managing crisis conditions in all three stages of before, during, and after the crisis. Iran's crisis management system uses one-sided communication patterns with the citizens included in the crisis, and the mass media are the primary sources of communication with people in crisis conditions. It is possible to use proper solutions in a crisis management system to employ smartphones, and social media in crisis situations, including policy-making to use new technologies, building social media accounts, online conversation, and using the applications of mobile phones, the integration of social media and traditional media and the improvement of the Internet and mobile infrastructure in all regions of the country.
    Keywords: Crisis Communications, Smart Phones, Social media, Citizen-centered Approaches in Crisis Communications, Crisis Management in Iran
  • مهدی منتظرقایم، بشیر معتمدی*
    در این مقاله تلاش شده است که از میان سه منظر برای بررسی تلویزیون یعنی مخاطبان، محتوای برنامه و نظام تولید، با بررسی نظام تولید برنامه های دینی تلویزیون، سیاستها و رویکردهای تولید برنامه های گفتگوی دینی آشکار گردد. بستر یا چارچوب نظری این بررسی نیز تیوری هژمونی است که کنترل از طریق اجماع فرهنگی را حتی در برنامه های گفتگو که امکان طرح نظرات مختلف باید فراهم شود، پی می گیرد. روش نیل به این مقصود، مطالعه کیفی است که با دست اندرکاران تولید برنامه های دینی در سطوح مختلف مصاحبه عمقی صورت گرفته است تا از مجموع آن بتوان به چشم اندازی در این رابطه دست یافت. از مجموعه مباحث می توان نتیجه گرفت که در برنامه های گفتگوی دینی تلویزیون ایران، هدف گذاری، طراحی و کارشناسان میزگرد به گونه ای است که همگی به تثبیت هژمونی مورد نظر بینجامد و اجازه خدشه بر آن داده نشود که البته با معیارهای اسلامی گفتگو نیز مطابقت ندارد.
    کلید واژگان: صدا و سیمای ج.ا.ایران, تلویزیون, هژمونی, گفتگو, برنامه های دینی
    Mehdi Montazerghaem, Bashir Motamedi *
    In this paper, it has been attempted from three perspectives for television, namely, the audience, content of the program and production system, by examining the system of production of religious TV programs, policies and approaches to the production of religious programs to be revealed. The groundwork or theoretical framework of this study is the hegemony theory that can be controlled through cultural consensus; it is even pursued in dialogue programs that provide the possibilities of presenting different viewpoints. The method for achieving this goal is a qualitative study in which in-depth interviews which are conducted in different levels with the planners of religious programs production on the other hand, in a way that an appropriate perspective can be attained as a whole in this regard. It can be concluded from these discussions series that in religious dialogue programs of IRIB goal setting, designing and panel experts are in a way that all lead to intended hegemony stabilization and not allow any harm, Which, of course, also does not meet Islamic standards of dialogue.
    Keywords: I.R.I.B, Television, Hegemony, Dialogue, Religious programs
  • سید حسن آذری*، مهدی منتظرقائم، سعید باقری

    روزنامه نگاری سبک زندگی با توجه به گستردگی، مخاطب پسندی و روند فزاینده آن جایگاه و اهمیت بالایی را در روزنامه نگاری امروز به خود اختصاص داده است. در این میان، نظام رسانه ای و بافت فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای متغیری مهم است که در میزان، ماهیت و شیوه استفاده از این نوع روزنامه نگاری نقش تعیین کننده ای دارد. ازاین رو مقاله حاضر فراوانی استفاده از موضوعات مختلف روزنامه نگاری سبک زندگی را در وبگاه های خبری کشور مورد سنجش قرار داده و در ادامه به‎ صورت عمقی تر، ماهیت و ویژگی های هرکدام از مقوله ها را دسته بندی و تحلیل می کند. روش تحقیق استفاده شده در بخش اول تحلیل محتوای کمی، و در بخش دوم نوع کیفی آن است. جامعه آماری تحقیق اخبار منتشرشده در پنج وبگاه خبری پرمخاطب کشور (بر اساس رتبه بندی الکسا در بهار 1397) شامل تابناک، ایسنا، باشگاه خبرنگاران جوان، جام نیوز و فارس در شش ماه دوم سال 1396 بوده است. حجم نمونه نیز 10 درصد از جامعه آماری، یعنی 18 روز، و به صورت تصادفی نظام مند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که در دوره زمانی مطالعه شده 2,535 مطلب از نوع روزنامه نگاری سبک زندگی بوده و باشگاه خبرنگاران جوان، تابناک، جام نیوز، فارس و ایسنا به ترتیب بیشترین و کمترین مطالب را در این زمینه منتشر کرده اند. ذیل روزنامه نگاری سبک زندگی، درمجموع سه مقوله «سلامت»، «مذهب» و «فناوری فردی» به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار گرفته اند. اما یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی نشان می دهد روزنامه نگاری سبک زندگی در وبگاه های خبری مطالعه شده را می توان در طیفی نشان داد که یک سوی آن مذهب و سلامت و سوی دیگر آن سبک زندگی سلبریتی ها و مد و زیبایی است.

    کلید واژگان: روزنامه نگاری سبک زندگی, وبگاه های خبری, سبک زندگی, مشاوره, مصرف
    GASAN AZARI *, Mahdi Motazerghaem, Saeed Bagheri

    Lifestyle journalism, due to its diversity, Audience-friendly and growing trend, has a high status and importance in today's journalism. Meanwhile, the media system and the cultural and social context of any society are important variables that play a determinative role in the amount, nature and method of using this type of journalism. Therefore, the present article measures the frequency of use of various topics in lifestyle journalism in the country's news sites. Afterward analyzes in more depth the nature and characteristics of each category. The research method in the first part is quantitative content analysis and in the second part, qualitative type has been used. The population of the study was the news published in five popular news sites in the country (based on Alexa ranking) including Tabnak, ISNA, Young Journalists Club, Jamnews and Fars in the second half of 2018. The sample size was /10 of the statistical population, i.e. 18 days, and were selected systematic randomization. The research findings show that in the study period, 2535 articles were published in the content of lifestyle journalism, and the YJC. , Tabnak, Jamnews, Fars and ISNA have published the most and the least content in this regard, respectively. Overall three categories of "health", "religion" and "individual technology" are ranked first to third, respectively. But findings from qualitative content analysis show that lifestyle journalism in the studied news sites can be shown in a range that includes religion and health on the one hand, and celebrities' lifestyle, fashion, and beauty on the other.

    Keywords: Lifestyle journalism, News Sites, Lifestyle, advice, Consumption
  • مسعود کوثری، مهدی منتظر قائم، غلامرضا سلگی*

    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و اتخاذ استراتژی های مدیریت تعارض توسط مدیران فرهنگی در سازمان های فرهنگی کشور به طور اعم و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به طور اخص بوده است. روش پژوهش با توجه به  ماهیت تحقیق، توصیفی همبستگی و با رویکرد پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 160 نفر مدیران و کارشناسان فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بوده که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، نمونه آماری برابر 113 نفر و با سطح خطای 5 درصد تعیین گردید. برای سنجش روایی سنجه ها، پیش آزمونی به تعداد 20 نفر به روش گلوله برفی انجام شد که ضریب آلفای کرونباخ، برای سنجه هوش فرهنگی (873/0) و برای سنجه اتخاذ استراتژی های مدیریت تعارض معادل (912/0) محاسبه گردید. برای اندازه گیری و تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار 22Spss و با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون های همبستگی اسپیرمن و آزمون کولموگراف- اسمیرنوف)، تحلیل یافته ها انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش فرهنگی مدیران و اتخاذ استراتژی های مدیریت تعارض همبستگی معنی دار وجود دارد. معنی داری محاسبه شده بین متغیرهای هوش فرهنگی و استراتژی راه حل گرایی (612/0 =r)، و جهت همبستگی مثبت بود و حاکی از آن است که هراندازه هوش فرهنگی فراشناختی مدیران بالاتر باشد کاربرد استراتژی راه حل گرایی از سوی آنان بیشتر خواهد بود؛ و در مقابل، بین هوش فرهنگی و استراتژی عدم مقابله با ضریب همبستگی (076/0 - =r) و استراتژی کنترل (143/0- =r) و جهت همبستگی با این دو متغیر منفی و معکوس است و حاکی از آن است که هراندازه هوش فرهنگی مدیران بالاتر باشد، کاربرد دو استراتژی عدم مقابله و کنترل توسط آنان برای مدیریت تعارض پایین تر است و بالعکس.

    کلید واژگان: ارتباطات, ارتباطات بین‌فرهنگی, هوش فرهنگی, استراتژی‌های مدیریت تعارض
    Masood Kosari, Mehdi Montazer Qaem, Gholam Reza Solgi *

    The aim of this study was to investigate the relationship between cultural intelligence and conflict management strategies by cultural managers in cultural organizations in cluding Islamic Culture and Communication Organization in particular. The research method is descriptive correlation and survey approach. The statistical population of the study consisted of 160 managers and cultural experts of Islamic Culture and Communication Organization who were selected by using cochran sample size determination formula, the sample was 113 persons and the error level was 5%. To measure the validity of the measures, 20 subjects were snowbulleted and Cronbach's alpha coefficient was calculated for cultural intelligence (0.873) and for measurement of conflict management strategies (0.912). Data were analyzed by SPSS 22 software using descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential statistics (Spearman correlation tests and Kolmogoraf-Smirnov test). The findings showed that there was a significant correlation between managers' cultural intelligence and adopting conflict management strategies. The calculated significant relationship between cultural intelligence and solution-oriented strategy (r=0.612) variables and positive correlation direction indicates that the higher the cultural and metacognitive intelligence of managers, the more they use solution-oriented strategy a[1]nd in contrast, between cultural intelligence and non-coping strategy The correlation (r=-0.076) and control strategy (r=-0.143) and the direction of correlation with these two variables are negative and inverse and indicate that the higher the cultural intelligence of managers, the lower the application of two strategies of non-confrontation and control by them to manage conflict and vice versa.

    Keywords: Communication, Intercultural Communication, Cultural Intelligence, Conflict Management Strategies
  • ندا صابری، لعبت زبردست*، مهدی منتظرقائم

    با توجه به گستردگی مسائل محیط زیستی و ضرورت توجه به آنها بخصوص بحران کم آبی در کشور ایران، نیاز مبرمی به آگاه سازی و آموزش عمومی جهت اتخاذ رفتارهای مناسب در این زمینه احساس می شود. یکی از روش های هدفمند و اصولی برای مواجهه با این بحران، تمرکز بر روی زمینه ی ارتباطات محیط زیستی می باشد، چراکه دامنه ی گسترده ای از جامعه ی انسانی را تحت تاثیر خود قرار داده و می تواند آنان را در راستای حفظ محیط زیست خود ترغیب نماید. با توجه به بررسی های انجام گرفته در زمینه ی ارتباطات محیط زیستی، می توان به این نتیجه رسید که پژوهش های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از دو روش کیفی و کمی، تحلیل بر روی سه منبع خبری ایرنا، وزارت نیرو و صداوسیما با تاکید بر بحران کم آبی در کشور ایران صورت گرفته است. در این پژوهش به پیشنهاد و معرفی ارزش های خبری برای تحلیل رتوریکی محیط زیست در وضعیت بحران پرداختیم و بر این اساس تحلیل آماری و رتوریکی بر روی اخبار منعکس گردیده از سه ارگان ذکرشده صورت پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که رسانه ی خبری ایرنا با بیشترین تعداد خبر و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با کمترین تعداد خبر به پوشش خبری از بحران کم آبی پرداخته اند و همچنین تحلیل های کیفی نشانگر لزوم وجود تعریفی درست از مسائل پیچیده ی محیط زیستی نزد کنشگران رسانه و تمرکز بیشتر رسانه های تصویری بر روی اخبار محیط زیستی می باشد. درنهایت به ارائه ی پیشنهاد های پژوهشی و ارائه ی راهبرد پرداخته شده است.

    کلید واژگان: ارتباطات محیط زیستی, بحران کم آبی, رتوریک, خبر, توسعه پایدار
  • مهدی منتظرقائم، علی اصغر سلیمانیان*

    دهه هفتاد و شروع «دوران سازندگی»، از نقاط عطف تحولات سنت و مدرنیته، پس از انقلاب است که بیش از هر چیز در سبک زندگی نمود می یابد. این تحقیق برآن است تا با رویکرد مطالعات فرهنگی، بازنمایی «سبک زندگی» در سریال های خانوادگی پربیننده در دهه هفتاد را مطالعه کند. به این منظور سریال پدرسالار، به عنوان پربیننده ترین سریال خانوادگی، که موضوع آن به طور وثیقی با حوزه سبک زندگی مرتبط بود برای مطالعه موردی انتخاب شد. در بخش ادبیات نظری؛ دیدگاه های صاحبنظران در باب سبک زندگی بررسی و در ادامه نظریه بازنمایی برساخت گرا به عنوان چارچوب نظری انتخاب گردید. در بحث روش، از دو الگوی نشانه شناسی «کیت سلبی و ران کاودوری» و «تحلیل سه گانه فیسک» بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد بازنمایی سبک زندگی حول دو محور اصلی صورت گرفته است. اول تضاد نسلی و دوم تضاد سبک زندگی سنتی با نوگرا. سنخ شناسی سبک زندگی در قالب تقابل دوگانه «سبک زندگی سنتی نسل قدیم» و «سبک زندگی نوگرای نسل جدید» بازنمایی گردیده است. این سریال تلفیق سبک زندگی سنتی و نوگرا را برای جامعه ایرانی تجویز می کند. این تلفیق شامل دارایی ها، ارزش ها، نگرش ها و الگوی روابط انسانی می شود. «تاکید بر شکاف نسلی»، «نقد سبک زندگی سنتی مردسالار نسل قدیم» و «عدم دخالت دادن مذهب در تقابل سبک زندگی» ازجمله معانی مرجح این سریال است.

    کلید واژگان: بازنمایی, سبک زندگی, سریال خانوادگی, نشانه شناسی
    Mahdi Montazerghaem, Aliasghar Soleimanian *

    The seventies according to the Iranian calendar and the beginning of the period known as "reconstruction era", marks a turning point in the post-revolution development of tradition-modernity confrontation, which has manifested itself more than anything eles in the lifestyle. This research seeks to study the representation of "lifestyle" in more watched family series in the seventies through cultural studies approach. To this end and by purposeful sampling, the TV serial "Pedarsalar" as the most watched family series which is closely related to lifestyle topics was chosen for a case study. In the theoretical literature section; lifestyle theories were reviewed and the constructive representation theory was employed as the theoretical framework of the study. As for the method, the semiotic models of Keith and Selby and Fisk triple analysis were used.The results show that the lifestyle has been represented on two main axes. The first axis is the contrast of generations while the second one is the conflict between traditional and modern lifestyles. Lifestyle typology is represented in the form of the duality of "traditional lifestyle of the older generation" versus "modern lifestyle of the new generation". The studied series prescribes a combination of the traditional and modern lifestyles to be suitable for the Iranian society. This combination includes assets, values, attitudes and patterns of human relationships. "Emphasis on the generations gap", "critique of the traditional patriarchal way of life of the older generation" and "non-interference of religion in lifestyles confrontation", are the preferred themes of this series.

    Keywords: Representation, Lifestyle, Family TV Series, Semiotics, Pedarsalar
  • مهدی منتظرقائم، علی اصغر سلیمانیان *

    این تحقیق برآنست با رویکرد مطالعات فرهنگی، روند «بازنمایی» مفهوم «سبک زندگی» در سریال های خانوادگی-اجتماعی پربیننده ی سیمای ج.ا.ا در دهه های پس از انقلاب، را مطالعه کند. به این منظور با نمونه گیری هدفمند برای هر دهه یک سریال انتخاب شد: «پاییز صحرا»، «پدرسالار»، «خط قرمز» و «مرگ تدریجی یک رویا». در بخش ادبیات نظری؛ نظریه های سبک زندگی بررسی شده است و نظریه ی بازنمایی برساخت گرا به عنوان چهارچوب نظری استفاده شده است. در بحث روش، از دو روش نشانه شناسی و تحلیل روایت بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که روند بازنمایی سبک زندگی در سریال های مورد مطالعه خطی و یکسویه نیست و در هر سریال نحوه ی بازنمایی سبک زندگی تفاوت های محسوسی دارد. در سریال «پاییز صحرا» بازنمایی سبک زندگی حول محور تضاد طبقاتی صورت گرفته است و روایت سریال از خلال تقابل دوگانه ی «سبک زندگی طبقه ی بالا» و «سبک زندگی طبقه ی پایین» پیش می رود. در سریال «پدرسالار» بازنمایی سبک زندگی حول محور تضاد نسلی و در قالب تقابل دوگانه ی «سبک زندگی سنتی نسل قدیم» و «سبک زندگی نوگرای نسل جدید» صورت گرفته است. در سریال «خط قرمز» سبک زندگی نسل جوانان اوایل دهه ی هشتاد به عنوان «سبک زندگی ساختارشکنانه و ناهمنوایانه» معرفی می شود. در سریال «مرگ تدریجی یک رویا» سبک زندگی حول دو محور تضاد سنت و مدرنیته و تضاد مذهبی، در قالب تقابل دوگانه ی «سبک زندگی سنتی مذهبی» و «سبک زندگی مدرن ضدمذهب» بازنمایی شده است. مهم ترین تغییرات مشاهده شده در سیاست های بازنمایی در قبال سبک زندگی عبارت اند از: افزایش طرد در بازنمایی سبک زندگی، افزایش نسبت دادن سبک زندگی مطرود(دیگری) به تاثیر یا توطیه ی غرب، افزایش دخالت دادن مسایل سیاسی و تضادهای مذهبی در بازنمایی سبک زندگی.

    کلید واژگان: بازنمایی, سبک زندگی, سریال خانوادگی, نشانه شناسی
    mehdi montazerghaem, ali asghar soleimanian *

    This research aims to use the cultural studies approach to study The process of "representing" the concept of "lifestyle" in the popular family-social serials of IRIB in the decades after the revolution. For this purpose, by purposeful sampling one series was selected for each decade: "pa'ize sahra", "Pedar sa’lar", "khatt'e ghermez" and "Marg’e Tadriji’e yek ro’ya". In the theoretical literature section; lifestyle theories have been explored and the constructive representation theory has been used as a theoretical framework. In the method section, both semiotics and narrative analysis are used.
    The results show that the life style representation process in the series studied is not linear and unilateral and in each series the way of life style representation has significant differences. In the series "pa'ize sahra" the lifestyle representation is centered around class conflict, and the serial narration goes through the antagonist confrontation of "upper class lifestyle" and "lower class lifestyle". In the "Pedar sa’lar" series, lifestyle representations are centered around the contradiction of generations, in the form of the dual confrontation between "old-generation traditional life style" and "new-generation modern lifestyle". In the series "khatt'e ghermez", the lifestyle of the early 80s youth is described as "a disruptive and heterogeneous lifestyle. In the "Marg’e Tadriji’e yek ro’ya" series, the lifestyle has been represented around the two axis of "the contradiction of tradition and modernity" and the "religious contradiction", represented in the dual contradiction of "traditional religious lifestyle" and "modern anti-religious lifestyle". The most important changes observed in representation policies for lifestyle are: Increasing exclusion in lifestyle representation, increasing the attribution of the Rejected (other) lifestyle to the influence or conspiracy of Western countries, and increasing involvement of political issues and religious conflicts in the representation of lifestyle.

    Keywords: Representation, Lifestyle, Family TV Series, Semiotics, TV
  • مهدی منتظرقائم، محمد حسن یادگاری*

    در این مقاله با استفاده از تحلیل روایت از منظر اقناعی، دو مستند سیاسی درباره «انقلاب اسلامی ایران در سال 57»، مورد مطالعه قرار گرفته اند. مستندهای مورد نظر «به روایت دربار» و «ایران و غرب(قسمت اول)» به ترتیب محصول صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه بی بی سی می‎باشند. برای دستیابی به تحلیل روایت این دو مستند سیاسی، به شیوه تحلیل رتوریکی روایی، ده مقوله محوری پیشنهاد شده است. این مقوله ها عبارتند از: راوی شخصیت ها 3 . نقطه دید 4. فاصله روایی 5. نقطه شروع 6. اطلاعات پیش فرض 7. تسلسل و علیت روایی 8. مانع و تضاد 9. چرخش 10. پایان بندی. استفاده از این مقوله ها در تحلیل روایت مستندها به عنوان ابزارهایی نیرومند در ژانر سیاسی، این امکان را می دهد که وجوه و لایه های پنهان ارتباطی برای متقاعد سازی مخاطبان کشف و درک شود. نتایج نشان می‎دهد کرد که شبکه بی بی سی برای ساخت مستندی سیاسی، «روایت» را به مثابه یک عمل اقناعی تلقی می‎کند تا با شیوه ای لطیف به ارایه هدف و گفتمان خاص خود برسد. حال آنکه مستند«به روایت دربار» در قالب محصولی از جانب واحد مرکزی خبر، به واسطه خبرنگاران، تولیدکنندگان، پژوهشگران و تدوینگران خبری تولید شده است و ظرافت های فیلم مستند که مهم ترین آنها روایت است در آن لحاظ نشده است. درواقع در اولویت گذاری تولیدات صداوسیما، مستند و مستندسازی امری تخصصی لحاظ نشده است و سایه تولید خبری بر روی این قالب تلویزیونی مشاهده می‎شود.

    کلید واژگان: رتوریک, تحلیل روایت, فیلم مستند سیاسی, روایت, تحلیل رتوریک روایی
    Mahdi Montazerghaem, Mohammad Hassan Yadegari *

    In the present study, we have used the "narrative rhetorical analysis" to study two political documentary films “Iran and West” and “Narrative of Kingdom Palace. “Iran and west” ,a BBC product, looks at the relationship between Iran and the western countries and features interviews with politicians who have played significant role in events involving Iran, Europe and the United States since 1979. “Narrative of Kingdom Palace”, which is the product of the Islamic Republic of Iran television (IRIB), looks at Memories of the courtiers of Shah of Iran. These documentaries have been discussed and analyzed by 10 categories: 1. Narrator 2. Characters 3.Point of view 4. Narrative distance 5. Starting point 6. Presupposed information 7. Sequence and narrative causality 8. Encumbrance 9. Turning 10. Ending.  In narrative rhetorical analysis of documentary films ,utilizing the above topics as powerful communicative means in political genre, help the researchers discover the hidden layers and aspects used by communicators to convince their audience and provide better policies to impact on public opinions. Ultimately this study explores the characteristics of persuading program and documentary making from media organizations point of view. The results show that compare to the IRIB documentary production, narrative has a more important place in BBC documentary.

    Keywords: narrative, Narrative rhetorical analysis, Political documentary, Rhetoric, Narrative Analysis
  • مسعود کوثری *، مهدی منتظرقائم، محمد مهدی مولایی

    این مقاله کیفیت محتوای فضای مجازی در افق ایران 1404 را مدنظر دارد و به دنبال شناسایی انواع آینده های پیش رو است که در ادبیات آینده پژوهی به‏ آن ها «سناریو» می گویند. با دسته بندی 15 پیشران دارای اهمیت و عدم قطعیت بالا، چهار عدم قطعیت کلیدی برای ساخت سناریوها شناسایی شد: کاربر- فناوری محوری، وضعیت شبکه، توازن قدرت های جهانی فضای مجازی و خط مشی ایرانی. از ترکیب حالات این عدم قطعیت ها 36 سناریوی ممکن ایجاد شد که با بهره گیری از روش تحلیل بالانس اثرات متقابل و نرم افزار محاسباتی سناریو ویزارد در نهایت پنج سناریو که دارای بیشترین سازگاری بودند به عنوان سناریوهای باورپذیرتر مشخص شدند. این سناریوها با این عناوین نام گذاری شده اند: نهنگ در اقیانوس، ماهی در آکواریوم، دلفین در خلیج، لاک پشت در تشت و قورباغه در برکه. هرکدام از سناریوها تصویری متفاوت از آینده محتوای فضای مجازی در ایران سال 1404 ترسیم می کنند و تحقق هرکدام از آن ها بستگی به تصمیم ها و اقدام های امروز ما دارد. در نهایت شاخص ها و علایم راهنمای سناریوها مشخص شد تا امکان نظارت مداوم بر سناریوها و رصد تحولات فراهم شود.

    کلید واژگان: آینده فضای مجازی, آینده محتوا, ایران 1404, آینده پژوهی, سناریو
    Massoud Kowsari *, Mahdi Montazerghaem, Mohammad Mahdi Mowlaei

    This article looks at the quality of cyberspace content on the horizon of Iran 2025. We seek to identify upcoming futures which called "scenario" in the futures studies literature. We categorized 15 driving forces with the highest importance and uncertainty, and then four critical uncertainties were identified to construct scenarios: user or technology centric, network status, global power balance of cyberspace and Iranian policy. 36 scenarios were created from the combination of the states of these uncertainties. By using cross-impact balance analysis method and ScenarioWizard software, finally, we identified five scenarios with the highest degree of consistency as more plausible scenarios. These scenarios are named as follows: Whale in the Ocean, Fish in the Aquarium, Dolphin in the Gulf, Turtle in the Pot and Frog in the Pond. Each of these scenarios depicts a different future image of the cyberspace content and the occurrence of each of them depends on our current decisions and actions. Finally, the indicators and sign guides of the scenario were identified so supervising the scenarios and monitoring events will be possible.

    Keywords: future of cyberspace, future of content, Iran 2025, futures studies, scenario
  • مهدی منتظرقائم*، محمدجعفر اسفندیاری

    تحولات معرفتی رخ داده در بستر حوزه های علمیه شیعه، یکی از موضوعات مناقشه برانگیزی است که در سال های اخیر مورد توجه نظریه پردازان مطالعات دین قرار گرفته و طبقه بندی های گوناگونی از مشرب های مختلف حاضر در حوزه امروز قم به دنبال داشته است. در این میان، یکی از مسایل کانونی -که در اغلب مطالعات نظری صورت گرفته مغفول مانده است- این است که تکثرات معرفتی به وجود آمده در جریانات فکری روحانیت، چه بروزات تحلیلی در هنگام مواجهه با متون فرهنگی-رسانه ای روز جامعه از خود به جا می گذارند؟ حال از آن جاییکه جریان «فلسفه اسلامی»، به عنوان یکی از قطب های فکری پر سازوبرگ حوزه امروز قم محسوب می گردد، مطالعه مواجهات معنایی شاخه های مختلف منتسب به این جریان فکری، با متون فرهنگی-رسانه ای روز جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. فلذا؛ این پژوهش به دنبال آن است که از خلال کشف معانی ای که نمایندگان این جریان فکری-به عنوان مخاطبان فعال- از متون رسانه ای خلق کرده اند، اشتراکات و تفاوت های جهان معرفتی ایشان در مواجهه با جهان سینمای اجتماعی و مسایل اجتماعی روز جامعه ایران را به نحوی روشمند تحلیل نماید. جمع بندی یافته های پژوهش بیانگر آن است که جریان حوزوی فلسفه اسلامی و دو شاخه اصلی ذیل آن-فلسفه اسلامی با رویکرد انتقادی و فلسفه اسلامی با رویکرد عرفان- با وجود تعدد مقولات تفسیری مشترک، هر یک دارای رویکردهای تفسیری مختص خود هستند، که بازخورد نهایی ایشان نسبت به سینمای اجتماعی ایران را به نحو کاملا متفاوتی سازماندهی می نماید.

    کلید واژگان: مخاطب ادراک و معناسازی, روحانیون, جریان فلسفه اسلامی, راهبردهای تفسیری
    mehdi montazerghaem *, mohammadjafar Esfandiari

    The epistemic changes occurring in the context of the Shiite clerical and seminary system are one of the most sensitive and controversial issues that have been considered by the scholars and theorists of religious studies in recent years and have been created Different typologies and classifications in various approaches in Qom today seminary. Meanwhile, one of the central problems surrounding the approach of clergy to modernity, which has been neglected in most theoretical and library studies, that is how such epistemic and discursive diversities are shown in the clerical encounters with today’s media texts. In other words, which “epistemic forces” determine clerical interpretations of media texts? Since the current "Islamic philosophy" is considered as one of the intellectual centers of Qom's seminary of today, the study of the clerical interpretations of the cultural-media texts of the day Society has an important and urgent need. Altogether, this study sought to discover and elicit clerical perceptions of media texts and, by way of that, compare and contrast epistemic worlds of various clerical schools in their encounters with/interpretations of social cinema and social issues of today’s Iran. Results show that, notwithstanding their commonalities, the wide range of Islamic philosophy and its two main constituents - Islamic philosophy with critical approach and Islamic philosophy with gnostic approach - has its own interpretive strategies which determine their evaluation of social issues and social films in their own (different) way.

    Keywords: Audience, reception, clerics, Islamic Philosophy, interpretive strategies
  • مهدی منتظرقایم، رویا حکیمی
    پژوهش حاضر به مطالعه توصیفی نقش توامان قومیت و جنسیت در نحوه مصرف و دریافت سریال قهوه تلخ توسط زنان شهر سنندج می پردازد. علاوه بر این، تحلیل چگونگی شکل گرفتن گونه های متفاوت خوانش در میان مخاطبان و مطالعه تاثیرگذاری عوامل فردی و اجتماعی بر نحوه خوانش مخاطبان با توجه به متغیرهای سن، تحصیلات، وضعیت تاهل و شغل، مورد مطالعه قرار می گیرد. بدین منظور از روش کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق با 28 نفر از زنان شهر سنندج با اتکا به رویکرد مطالعات فرهنگی و تئوری دریافت استفاده شده است.
    نتایج تحقیق نشان می دهد که از یک سو سریال قهوه تلخ به دلیل قرار گرفتن در ژانر طنز، باعث ابهام در زمینه جدی بودن و طنز بودن محتوا می شود. بنابراین امکان چندخوانی را برای مخاطب فراهم می کند و به همین دلیل، خوانش مرجح ندارد. از سوی دیگر زنان شهر سنندج با مصرف این سریال، تشکیل جماعتی تفسیری را می دهند که به دلیل تجربه های روزمره مشابه، قومیت و جنسیت مشابه در برخی زمینه ها دارای تحلیل های مشابه هستند. به گونه ای که بیشتر آنها از روایت سریال برای صحبت در مورد دغدغه ها، مشکلات اجتماعی و فردی خود استفاده می کنند، اما همین زنان به دلیل تفاوت در متغیرهای ذکر شده، تفاوت هایی در نحوه مصرف و دریافت سریال با یکدیگر دارند. به عنوان نمونه، زنان دارای تحصیلات بالا، سریال را با دقت و تمرکز تماشا کرده و به موازات لذت بردن از سریال، نسبت به آن انتقاداتی محتوایی نیز مطرح می کردند. علاوه بر این زمینه های اجتماعی و سیاسی جامعه، وجود گفتمان دیگری، قومیتی و فمینیستی حاکم بر شهر سنندج نیز یکی از عوامل تاثیرگذار بر خوانش مخاطبان بوده است.
    کلید واژگان: سریال قهوه تلخ, مصرف و دریافت, زنان شهر سنندج, سن, تحصیلات, اشتغال, تاهل
    Mehdi Montazerghaem, Roya Hakimi
    The present descriptive study addresses the women's manner of consumption and reception of Qahve Talkh sitcom series in Sanandaj City. We analyze the formation of various types of readings among viewers and also investigate the individual and social factors affecting these readings, including age, educational level, marital status, and employment. We used qualitative method and the technique of in-depth interview with 28 women, relying on cultural studies and reception theory approaches. The findings show that Sanandaji women form interpretive communities within which they develop similar analyses of the series in some areas due to their similar everyday experiences, ethnicity, and gender. However, they have some differences in their consumption and reception of the series regarding the above-mentioned variables. In addition to these issues, social and political contexts at the time of release also affected viewer's readings of this media artefact.
    Keywords: Qahve Talkh sitcom series, Consumption, reception, Women of Sanandaj City, Age, Education, Employment, Marital status
  • مهدی منتظر قائم، سیدعباس حسینی
    کوشش برای توصیف جامعه ای مطلوب و ایده آل و راه های دست یابی به آن توسط رسانه های جمعی یکی از رسالت های آنها به شمار می رود. رسانه های جمعی علاوه بر معرفی کالاها و خدمات، جامعه آرمانی زندگی انسان ها را نیز به صورت دلالت ضمنی به تصویر می کشند. در این پژوهش، برای کشف جامعه آرمانی، آگهی های تجاری به مثابه یک متن فرهنگی، بر اساس رویکرد نشانه‏شناختی رولان بارت مورد تحلیل قرار گرفتند. از میان آگهی های تجاری نمایش داده شده از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در تیرماه سال 1395، تعداد 32 آگهی به صورت هدفمند برای تحلیل برگزیده شدند. بر اساس طبقه بندی آگهی های بازرگانی که به هشت طبقه تقسیم شدند؛ نتایج نشان داد جامعه آرمانی در خدمات ارتباطی: تکنولوژی سالاری؛ در خدمات مالی: اقتصادمحوری؛ در لوازم خانگی: مصرف گرایی، تجمل گرایی و تنوع گرایی؛ در خوراک و پوشاک: تن آسایی و مصرف گرایی؛ در مواد شوینده و پاک‏کننده: مصرف گرایی و رفاه؛ در محصولات بهداشتی و آرایشی: آراستگی بدن به همراه مصرف گرایی و طبیعت گرایی؛ در خدمات مسافرتی: سرمایه داری و تجمل گرایی و در حوزه خدمات فرهنگی خانواده محوری و اهمیت نقش زن در درون خانواده بازنمایی می شود.
    کلید واژگان: جامعه آرمانی, اتوپیا, آگهی های بازرگانی, تلویزیون
    Mahdi Montazer Ghaem, Abbas Hoseini
    An attempt to describe a desirable and ideal society and ways to achieve it by the mass media is one of their missions. In addition to introducing goods and services, the mass media also illustrates the ideal of human life as an implicit implication. In this study, for the purpose of discovering an ideal society, commercial advertisements as a cultural text were analyzed based on Roland Barthes's semiotic approach. Of the commercial advertisements broadcast by the TV of the Islamic Republic of Iran in July 2016, 32 ads were selected for analysis with a purposive sampling. Based on the classification of commercial ads that were divided into eight categories, the results showed that the ideal society in communication services, in financial services, in home appliances, in food and clothing, in detergent and cleaner materials, in health and beauty products, in travel services, and in the field of cultural services is represented respectively as technocentrism, economism, consumerism, luxuriousity and diversity, self-indulgence and consumerism, consumerism and prosperity, body adornment along with consumerism and naturalism, capitalism and luxuriousity, family-centeredness and the importance of women's role within the family.
    Keywords: ideal society, utopia, TV ads, television
  • مهدی منتظر قائم، رضوانه عرفانی حسین پور
    امروزه حوزه ارتباطات زیست محیطی به عنوان یکی از حوزه های مهم در ارتباطات توسعه شناخته می شود و از این رو توانسته است توجه بسیاری از تحلیل گران رسانه را به خودجلب کند تا درباره ی محیط زیست و رابطه ی فردی و اجتماعی مان با آن به تحقیق و تامل بپردازند. در این مقاله، ضمن ارائه مقدماتی درباره توسعه پایدار و اهمیت و جایگاه محیط زیست در آن، به ارتباطات توسعه می پردازیم و در ذیل آن معرفی تفصیلی ارتباطات زیست محیطی را آغاز می کنیم. پس از ارائه تعاریف، تاریخچه و ویژگی های این حوزه، موضوعات پژوهشی آن را معرفی کرده و نهایتا با ورود به بحث ارتباط گری درباره محیط زیست، رابطه آن با رسانه را از نظر می گذرانیم. پیشنهاد موضوعات جدید در این حوزه به پژوهشگران ایرانی حوزه ارتباطات و مطالعات رسانه، بخش پایانی این مقاله را تشکیل می دهد.
    کلید واژگان: ارتباطات زیست محیطی, توسعه پایدار, ارتباطات توسعه, رسانه و محیط زیست
  • سید حسن آذری*، مهدی منتظرقائم
    ژانر گفتگوی تلویزیونی از ژانرهای با سابقه، رایج و مهم در رسانه تلویزیون به شمار می رود. این ژانر همانند هر ژانر تلویزیونی دارای ویژگی ها، انواع، عناصر مشخص و کارکردهای متعددی است که بهره برداری بهینه از آنها مستلزم شناخت جامع و دقیق ظرفیت ها و چالش های موجود است. از این رو، مقاله حاضر به مطالعه ظرفیت ها و چالش های گفتگوی تلویزیونی در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. روش تحقیق به کار رفته، مطالعه موردی و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه بوده است. مصاحبه شوندگان، بیش از 40 نفر از مدیران، تهیه کنندگان و مجریانی بوده اند که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند که مصاحبه شوندگان، ژانر گفتگوی تلویزیونی را دارای ظرفیت ها و مزیت های مختلفی چون هزینه تولید کم در مقایسه با تولیدات دیگر، مطلوب ترین ساختار برای بعضی از موضوعات و طبقات مخاطبان، ظرفیت تعامل مناسب و آسان با مخاطب و... می دانند. وجود برخی دیدگاه های ناصحیح در خصوص این ژانر، پایین بودن برآوردها، کمبود امکانات فنی و ضعف در برنامه ریزی، مطالعه و طراحی برنامه ها از جمله چالش های اصلی تاثیرگذار بر گفتگوهای تلویزیونی هستند. این مقاله مهم ترین راهکار غلبه بر چالش های موجود را توجه صحیح به ویژگی ها، الزامات و مزیت های انواع گفتگوهای تلویزیونی و استفاده هدفمند از آنها می داند.
    کلید واژگان: گفتگو, ژانر, گفتگوی تلویزیونی, ظرفیت, چالش
    Seyyed Hasan Azari *, Mahdi Montazerghaem
    Genre TV talk show is known as common and important through TV genres. This genre has specific properties, types, elements and numerous functions like all other TVs'. In order to get optimal utilization, ones should have inclusive and precise knowledge on their capabilities and challenges. So the article examines the capabilities and challenges in TV talk show on IRIB. A case study was considered and data collected from interviews. More than 40 managers, producers, and presenters were selected as interviewees based on Purposive Sampling. The results showed that the interviewees regard to genre TV talk show having the capacity and various benefits such as low production cost compared to other products, the most favorite structure for some topics and audiences, capacity and easy interaction with the audience and so on. The main challenges affecting TV talk shows include some inaccurate views on the genre, low financing, lack of technical facilities and poor planning, study and designing programs. The article indicated that proper attention to the features, requirements and benefits of a variety of talk shows and targeted use of them are the most important ways to overcome the challenges.
    Keywords: Talk, Genre, TV Talk Show, Capacity, Challenge
  • حسین خلیلی، مهدی منتظرقائم
    آنچه در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده انگیزش مصرف کنندگان کالاهای هنری در عرضه گاه های هنری است. این مطالعه، به لحاظ روش شناختی، دارای روش تحقیق کیفی، جمع آوری داده ها از طریق روش میدانی، و مصاحبه عمقی است. شمار نمونه های تحقیق چهل نفر بود: بیست مرد و بیست زن با فاصله سنی بیست و دو تا چهل وهشت ساله. مدت زمان کل مصاحبه های انجام یافته بیش از بیست و سه ساعت بود. این مصاحبه ها در محل عرضه گاه های هنری مورد نظر تحقیق (دو گالری و سه فروشگاه هنری در شهر یاسوج) طی یک هفته به انجام رسید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهم ترین انگیزش های مصرف هنری در عرضه گاه های هنری شهر یاسوج تحت تاثیر و مربوط به این مجموعه عوامل است: عوامل خانوادگی؛ عوامل تربیتی و آموزشی؛ عامل لذت (زیبایی شناختی، روان شناختی، و تفریحی)؛ عوامل اجتماعی و فرهنگی؛ عوامل رسانه ای؛ عوامل اقتصادی؛ عوامل عرضه هنری؛ و نیز متغیرهای سن و جنسیت. همچنین، به رغم ویژگی های بوم شناختی فرهنگی اجتماعی خاص شهر یاسوج، که انتظار می رفت در پارامترهای انگیزشی و سلایق مصرفی آنان تاثیر بسیار زیادی داشته باشد، به نظر می رسد مردم این شهر نیز، مانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران، از مکانیزم مصرفی فراگیر و همسان (متاثر از پایتخت و مکانیزم های رسانه ا ی جهانی) پیروی می کنند.
    کلید واژگان: انگیزش, شهر یاسوج, عرضه گاه های هنری, کالاهای هنری, مصرف کننده, مصرف هنری
    Hosein Khalili, Mehdi Montazerghaem
    The aim of this paper is to study individuals’ motivations to consume artistic goods in Yasuj city located in south-west of Iran. Methodologically, this is a qualitative research and relevant data is collected by in-depth interviews. A sample consisted of 40 persons (20 males and 20 females), between the ages of 22 to 48 years old were interviewed. The interviews took more than 23 hours. The places of interview were two galleries and three arts stores in the Yasuj city. The time period of research was 29 November to 4 December 2014. The findings suggest that the motivations and experiences affecting the visit of arts galleries and artworks consumption are family orientations, training and educational, pleasure (psychological, aesthetic and entertainment), income, location and type of artworks supply, media, consumption taste, cultural policy, and, finally, age and sex factors. The results suggest that among the factors mentioned, the most important factors related to motivation are, family background, education and media factors. Also, the most important factors related to experiences are psychological, aesthetic and entertainment pleasures. In addition, despite the specific socio-cultural and ecological characteristics of Yasuj, that were predicted to be significant factors affecting the consumer tastes and their motivational parameter, it seems the people of this city, like many other cities in Iran, follow comprehensive and similar consumer mechanisms, notably the general pattern of consumption which is influenced by global and media promoted values.
    Keywords: artworks consumption, galleries, arts stores, economics of arts, Motivation, Yasuj city
  • مهدی منتظر قائم*، محمدحسن یادگاری
    هدف این مقاله ارائه یک مدل مفهومی-نظری در تسهیل مطالعه و پژوهش پیرامون مفهوم رتوریک می باشد. با توجه به گسترش رسانه ها، تنوع محتوایی، گستره دسترسی مخاطب و افزایش مصرف رسانه ای مخاطب، به تبع سوادرسانه ای مخاطب در خوانش پیام ها افزایش یافته، از این رو نوع اقناع مخاطب دوران کنونی، با گذشته متفاوت می باشد. به این ترتیب نوع نگرش و رویکرد ما در مطالعه پیرامون مفهوم رتوریک و خوانش آن متفاوت خواهد بود. به صورت سنتی رتوریک در لغت به معنای، هنر استفاده موثر و اقناع کننده از کلام دانسته می شود؛ اما در این پژوهش رتوریک صرفا مجموعه ای از تکنیک های اقناعی در اختیار تولیدگر رسانه ای که آن را در متن رسانه ای اعمال می کند نیست، بلکه نظامی معرفت شناسی برای هر فرد (مخاطب) محسوب می شود که متناسب با آن پیرامون خود را می شناسد، از آن تاثیر می گیرد یا بر روی آن تاثیر می گذارد.
    ارائه چنین مدلی ما را به پاسخ به این پرسش ها می رساند که در مطالعه مفهوم رتوریک، مخاطب در چه جایگاهی نسبت به متن پیام و فرستنده قرار دارد؟ و کارکرد مفهوم رتوریک در نظام معرفت شناسی مخاطب چیست؟
    کلید واژگان: رتوریک انتقادی, خوانش رتوریک, حقیقت, اقناع, حقیقت مندی, سواد رسانه ای
    Mahdi Montazerghaem*, Mohammad Hassan Yadegari
    This study aims to present a conceptual-theoretical model in order to facilitate the
    future researches about rhetoric. Owing to media spread, content diversity, increase
    in audience access to media and in media consumption, the audiences’ media literacy
    has been increased respectively and today audience persuasion is different from past.
    Therefore the approach of this study to rhetoric and its reception is different. rhetoric
    ,in its traditional definition, is the art of using language and speech effectively and
    persuasively.in context of media studies, rhetoric is known as a set of techniques
    in the service of media producers, but in this article rhetoric is considered as an
    epistemological system in audience properties by which People can know about their
    around.
    The presentation of this modal can help us to answer these question: What is audience
    position relative to the text message and the sender in rhetoric approach, what is
    the role of receiver (audience), regardless of message and sender of the message?
    What is the function of rhetoric in audiences’’ epistemological system when receiving
    a message?
    Keywords: Critical Rhetoric, Rhetoric Reception, Truth, Truthfulness, persuasion, Media litracy
  • مهدی منتظرقائم، محمدحسن یادگاری*
    در این مقاله به مطالعه چگونگی بازنمایی هنرپیشگان زن در پوستر های فیلم های سینمایی (1368 تا 1392) می پردازیم. این تحلیل روی 88 پوستر، متعلق به یک دوره 24 ساله و به صورت کمی انجام شده است. 9 متغیر در این تحلیل لحاظ شده که به ترتیب عبارت اند از 1. متغیرهای نسبت مساحت عکس به زنان به کل، 2. اندازه نما، 3. محل استقرار تصویر زنان در کل لایه ها، 4. آرایش، 5. پوشش، 6. حجاب، 7. نسبت تعداد شخصیت زن به کل، 8. رتبه شخصیتی زنان به کل شخصیت ها، 9. ژانر فیلم. به علاوه نمونه ها به 6 دوره زمانی تقسیم شده اند. با استفاده از رهیافت گفتمانی هال، در مجموع این تحقیق تاکیدی بر اهمیت تطابق بازنمایی ها با اندیشه ها و ایدئولوژی هاست. این نتایج حاکی از آن است که ارزش ها و سیاست گذاری های دهه 70 و 80 در سینما، در مقوله پوشش و حجاب و آرایش به بازنمایی نرسیده و رویکردی منفعلانه از جانب ساختار قدرت نسبت به مقتضیات صنعت سینما اخذ کرده است.
    کلید واژگان: بازنمایی, حجاب, پوشش, آرایش, پوستر, نشانه شناسی, رهیافت گفتمانی
    Mahdi Montazerqaem, Mohammad Hassan Yadegari*
    This article discusses actresse's representation on movie posters in the years 1368- 1392. To do this, 88 posters belonging to a 24 year period were quantitatively analyzed and 9 variables were considered, namely the proportion of poster size to women's pictures, the overall view, location of women's pictures throughout the layers, make up, covering, hijab, proportion of actresse's number to the whole, women's personality status in relation to all the characters, and movie genre. The samples were then categorized in 6 periods.
    By applying Hall's discourse approach, this study is generally an emphasis on the significance of adapting representations with thoughts and ideologies. The results show that the cinema values and policies used in the 70s and 80s concerning covering, hijab and make- up were not represented and they were treated passively on the part of the governmental structure in relation to cinema requirements.
    Keywords: representation, hijab, covering, make up, poster, semiotics, discourse approach
  • علی حاجی محمدی، مهدی منتظر قائم
    امروزه، رسانه ها به عنوان فراگیرترین و موثرترین نهاد تولید، بازتولید و توزیع دانش و معرفت در جهان هستند و اغلب مسائل، در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی- اجتماعی در سطح ملی و در عرصه بین المللی در محیط رسانه ای متجلی می شود. بحران های بین المللی و منطقه ای نیز نه تنها توسط رسانه ها پوشش داده می شوند، بلکه به وسیله راهبرد و سازوکارهای رسانه ای شکل می گیرند. هدف این تحقیق، تحلیل پیش فرض در گفتمان رسانه های خبری ترکیه درباره بحران سوریه است. برای دست یافتن به این هدف، بر اساس چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی و ابزارها و فن های حوزه های دیگر مطالعاتی مثل معناشناسی و کاربردشناسی، پیش فرض ها و دلایل ایدئولوژیکی آن ها تحلیل شدند؛ تحلیل نشان داد که نویسندگان مقالات خبری برگزیده روزنامه های ترکیه، بنا به دلایل ایدئولوژیکی و سیاسی، دانش یکسانی درباره بحران سوریه و کنشگران منطقه ای و جهانی پیش فرض می گیرند. این پیش فرض ها دارای عناصر و مولفه هایی هستند که گفتمان تصویرسازی بحران سوریه در مقاله های خبری، روزنامه ترکیه را تشکیل می دهد.
    کلید واژگان: مطبوعات ترکیه, مقاله های خبری, پیش فرض, بحران سوریه, تحلیل انتقادی
    Ali Hijimohammadi, Mahdi Montazerghaem
    Today, media are pervasive and influential institution in production; reproduction and distribution of knowledge in the world. Much of the economic, cultural, political and social issues in national and international arena are presented in media environment. International and regional crises are not only communicated by the media, but they are constituted by media strategies and mechanisms. The aim of this research is to study presuppositions in Turkish news media discourse. To achieve this goal, this paper analyses presuppositions and their possible ideological reasons in the critical news article of Turkish newspapers on Syria crisis. Based on theoretical frameworks of critical discourse analysis and tools and techniques from the theoretical works of other disciplines (such as Semantics, Pragmatics), the research's data are analyzed. This analysis indicates that selected news article writers presuppose same knowledge about Syria crisis and their regional and global actors for political/ ideological reasons. This presuppositions have elements and components that constitute discourse of Syria crisis's portrayal in the news article of Turkish newspapers.
    Keywords: Turkish press, news article, presupposition, Syria crisis, critical analysis
نمایش عناوین بیشتر...
فهرست مطالب این نویسنده: 67 عنوان
  • دکتر مهدی منتظرقائم
    دکتر مهدی منتظرقائم
    استادیار گروه ارتباطات، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
نویسندگان همکار
  • علی اصغر سلیمانیان
    : 2
    علی اصغر سلیمانیان
    دانشجوی دکتری علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، تهران، ایران
  • دکتر حسین مهربانی فر
    : 1
    دکتر حسین مهربانی فر
    استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران
  • دکتر محمدمهدی مولایی
    : 1
    دکتر محمدمهدی مولایی
    استادیار دانشکده علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
  • امیرحسین تمنایی
    : 1
    امیرحسین تمنایی
    دانش آموخته دکتری مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، تهران، ایران
  • سید عباس حسینی
    : 1
    سید عباس حسینی
    دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات فرهنگی، دانشگاه باقرالعلوم، قم، ایران
  • دکتر اعظم راودراد
    : 1
    دکتر اعظم راودراد
    استاد تمام علوم ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال