دکتر بهروز سپیدنامه
-
ازدواج، آرمان بسیاری از دختران است و عدم تحقق آن در سن مطلوب و تاخیر آن، به مسئله ای به نام «تجرد قطعی» منجر خواهد شد. این پژوهش با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای در پی دست یابی به مدل پارادایمی تجرد قطعی دختران است. جامعه هدف تحقیق، دختران روستایی شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری، تعداد 22 نفر از آنان به عنوان اطلاع رسان در نظر گرفته و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با آنان مصاحبه به عمل آمد. فرایند کدگذاری شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی بود. شرایط علی شامل: تابوی نوبت، داغ ننگ، ترجیحات آرمانی بودند. شرایط زمینه ای را پارادوکس شناخت، ناهمسانی طبقاتی، همه چیز خواه و هراس های بازدارنده رقم زده بودند. شرایط مداخله ای شامل مانع تراشی های اطرافیان و ناکامی های شخصی بود. مهم ترین راهبردها عبارت بودند از: تحمل و سکوت، مرگ اندیشی، رضایت به حداقل ها، ارتباط با جنس مخالف، پناه بردن به رمال ها و فراغت ستیزی. جلب رضایت دیگران، ایجاد گروه همدرد پیامدها شامل: استیصال، تردید و اعتراض، پذیرش و جبران، هویت مخدوش بود. مقوله کانونی این پژوهش تجرد قطعی به مثابه تلخی بی پایان است.پدیده تجرد قطعی دختران که برایند نقصان سرمایه جنسی و فروکاهی زنانگی موکد و عوامل دیگر است سبب برچسب خوردن دختران و داغدیدگی آنان شده است و این داغ ننگ به طرد اجتماعی شان انجامید، طردی که امنیت وجودی شان را به خطر انداخته است
کلید واژگان: تجرد قطعی, دختران روستایی, استان ایلام, دره شهر, نظریه زمینه ایMany girls dream of an ideal marriage and failure to achieve it at the proper age leads to a problem called definite singleness. This research sought to achieve the paradigm model of definite singleness of girls using the grounded theory. The research population included rural girls in Darreh Shahr city of Ilam province, 22 of whom were selected as informants, using purposive sampling and considering the principle of theoretical saturation. Data collection was through semi-structured interviews, followed by three steps of open coding, axial coding, and selective coding. Causal conditions included the taboo of marriage turn , stigma, and ideal preferences. The contextual conditions consisted of cognition paradox, class distinctions, expecting too much, and restraining fears. Intervention conditions included involvement of others and personal failures. The main strategies were a Tolerance and silence, thinking about death, satisfaction with the minimum, Relationshipe with the opposite sex, belief in fortune tellers, anti-leisure actions, Satisfaction of others, and therapeutic groups. Consequences included despair, doubt and protest, acceptance and restitution, and distorted identity. The core category of this research was definite singleness as endless bitterness. The phenomenon of definite singleness of girls, which is the result of a lack of sexual capital, the reduction of emphasized femininity, and other factors, has led to the stigmatization and social exclusion of the girls, threatening their ontological security.
Keywords: Darreh Shahr, Definite Singleness, Grounded Theory, Ilam City, Rural Girls -
امروزه بیماری کرونا یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات بهداشت جهانی است؛ چراکه سلامت فردی و اجتماعی افراد جوامع را در اقصی نقاط جهان به خطر انداخته است. شیوع و اپیدمی آن، همان اتفاقی است که از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ بشر یاد شد. پژوهش حاضر با روش کیفی و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی در نظر دارد تجارب زیسته افراد مبتلا به کرونا را در تغییرات زندگی اجتماعی شان موردمطالعه قرار دهد. جامعه موردمطالعه در این پژوهش شامل افرادی است که طی سال های 1399 تا 1401 در شهرستان دره شهر به این بیماری مبتلا شده اند. تعداد مشارکت کنندگان 19 نفر است که از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق است. تجزیه وتحلیل داده ها براساس الگوی کلایزی و بر مبنای استخراج مفاهیم از مصاحبه ها و کدگذاری آن ها به استخراج مضمون های: کرونا به مثابه متن لایه مند، سبک زندگی سالم، حمایت اجتماعی عاطفی-ابزاری، ناامنی اجتماعی، دوجهانه شدن زندگی سوژه ها، ماسک ابزار نمایش خود جدید، انجامید. در پایان و با توجه به سویه جدید بیماری کرونا و نقش پررنگ خانواده در اداره و کنترل چنین بحران هایی، پیشنهاد می شود مهارت های گفتگو و همدلی، تغییر الگوهای مصرف در خانواده ها و همچنین تبلیغ سبک زندگی سلامت محور برای کاهش اثرات و فشارهای این بیماری موردتوجه قرار گیرد.
کلید واژگان: بیماری, کرونا, پدیدارشناسی, تغییر زیست جهان, دره شهرThe Covid-19 is one of the most important issues and problems of global health, because it has endangered the personal and social health of people across the world. Its spread is now considered a turning point in human history. The current study aimed to study the lived experiences of people affected by the Covid-19, using qualitative method and taking a phenomenological approach. The statistical population includes people infected with this virus between 2020 and 2022 in Dareh Shahr city, Iran. Nineteen participants were selected through targeted and snowball sampling. The data collection tool was in-depth interview. The Claesian method was used to analyze the data and extract the concepts from the interviews. Some themes were extracted from the interviews: The Covid-19 as a multi-layered text, healthy lifestyle, emotional-instrumental social support, social insecurity, the dual aspect of people’s life, mask as a new self-display tool. Considering the new strain of corona disease and the prominent role of the family in the management and control of such crises, such issues as improving communication and empathy skills, changing consumption patterns of families, and promoting a health-oriented lifestyle were recommended to reduce the effects and pressures of the virus.
Keywords: Illness, Covid-19, Phenomenology, Changing The Life Of The World, Dareh Shahr -
خودکنترلی«نظارت درونی» مراقبتی درونی و بیانگر استعداد فردی د ر کنترل ارادی رفتار درونی و برون داد های رفتاری است که فرد را به انجام رفتا ر هدایت می نماید. این مقاله با هدف مطالعه ابعاد نظارت درونی در قرآن و حدیث، راهبردهای تحقق آن و مقارنه نظریه جورج هومنز با ابعاد یاد شده نگارش یافته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و داده ها با روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته های پژوهش موید آنند که دیدگاه هومنز متاثر از مکتب سوداگرایی و شامل کنشگرانی است که درحال مبادله پاداش هستند و متکی بر دو اصل کلی«گرایش به نیکی » و «خردگرایی» انسان است. که براساس این اصول،سه قضیه کلی بیان کرده که بیانگر ابعاد نظریه مبادله است و عبارتند از: موفقیت، محرک و محرومیت اشباع ، بن مایه این نظریه گواه آن است که سود و زیان مبنای کنش انسان ها و خودکنترلی آن است. از سویی دیگر در قرآن و حدیث برنظارت درونی به عنوان یکی از شیوه های مهم دستیابی به رستگاری تاکید شده است ؛ در این مطالعه قضایای برخاسته از نظریه مبادله هومنز با ابعاد خود کنترلی در قرآن و حدیث مقایسه شده اند.
نتیجهبا بررسی منابع اصیل قرآن و حدیث برای نیل به خود کنترلی؛ دو راهکار ترسیم شده است، الف: شناختی ب :رفتاری هومنز نیز مبتکر دیدگاهی است که به رفتارگرایی اشتهار دارد و معتقد است که پدیده ها را می توان با قضایای روانشناختی تبیین کرد و باید این دو، توامان ایجاد شود، مولفه های شناختی قدرت درون را افزایش می دهد و مولفه های رفتاری، توان برون را تقویت می نماید که عامل گسیل شدن انسان به سمت خود کنترلی است .
کلید واژگان: نظارت درونی, رفتارگرایی اجتماعی, نظریه مبادله, جورج هومنزInternal supervision is a form of self-care that reflects an individual's ability to control their internal behaviors and external actions, guiding them in their conduct. The importance and necessity of self-control are emphasized in both the Qur'an, with the verse "Move not your tongue with it to hasten with the recitation of the Qur'an," and in the Hadith, with the saying Imam Ali emphasizes the importance of self-control by likening anger to a burning fire that can be extinguished through suppression. This notion of self-control is viewed as a means of internal care, involving the regulation and observation of one's actions and thoughts. The study aims to examine the various dimensions of internal control as outlined in the Qur'an and Hadith, as well as the strategies for achieving it. Additionally, it seeks to compare these dimensions with Homans's theory on self-control. The purpose of this study was to examine the dimensions of internal control in the Qur'an and Hadith, the strategies for its implementation, and the comparison of George Homans's theory with these dimensions. The findings reveal that Homans' perspective, rooted in utilitarian principles, emphasizes reward exchange among actors and is based on the concepts of "tendency towards goodness" and "rationalism" in human behavior. The theory posits three general propositions - success, stimulus, and deprivation - indicating that human behavior and self-control are influenced by the prospect of gain or loss. In contrast, the Quran and Hadith emphasize internal supervision as a key pathway to spiritual salvation. By juxtaposing Homans' exchange theory with the principles of self-control in these religious texts, we can glean insights into the mechanisms of self-regulation and personal growth. In conclusion, a dual strategy comprising cognitive and behavioral approaches is proposed for achieving self-control. Homans' behaviorism offers a unique perspective on human behavior, asserting that psychological phenomena can be elucidated through behavioral analysis. By integrating cognitive and behavioral components, individuals can enhance their internal strength and external resilience, fostering a proactive stance towards self-control.
Keywords: Inner Supervision, Social Behaviorism, Exchange Theory, George Homans -
پروژه سدسازی در کشور با هدف توسعه در سطح کلان و توزیع منافع آن در سطح محلی و ملی انجام می گیرد. در بیشتر مواقع این پروژه ها با رویکرد تکنوکراتیک، به صورت تصمیم گیری های از بالا به پایین و با کمترین میزان مشارکت مردم محلی اجرا می شوند. در این میان، بیشترین چالش ها، ماندگارترین و گسترده ترین پیامدهای چندجانبه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی را در سه سطح ملی، منطقه ای و محلی به همراه دارند. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی برنامه ها و سیاست های توسعه با تاکید بر پروژه های سدسازی در استان ایلام است.روش این مطالعه کیفی است. همچنین این پژوهش با به کارگیری رویکرد اتنوگرافی انتقادی پروژه های سدسازی در استان ایلام و درک جوامع محلی از پروژه سدسازی، نقش آن ها در فرایند تصمیم گیری، اجرا و موازنه قدرت در میان ذی نفعان پروژه را بررسی کرده است. گردآوری داده ها با استفاده از مشاهده مشارکت آمیز و مصاحبه های اتنوگرافی صورت گرفته است.یافته های پژوهش نشان می دهد وجه بیشتر سیاست ها و برنامه ها در پروژه های سدسازی عبارت اند از: سیاست پرداخت نقدی، نبود تصمیم گیری و اراده سیاسی، نبود برنامه منسجم جابه جایی و اسکان مجدد، طولانی شدن اجرای پروژه ها و فرصت سوزی، درپیش گرفتن سیاست های یکسان و نادیده گرفتن تفاوت ها.نتایج این پژوهش بیانگر آنست که سیاست ها و برنامه های در پیش گرفته شده در پروژه های توسعه ای، روستاهای متاثر را با چالش هایی جدی مواجه کرده و با بیگانه تلقی کردن مردمان محلی، مشارکت و همراهی آن ها و استفاده از دانش محلی و بومی را نادیده گرفته است.
کلید واژگان: استان ایلام, برنامه های توسعه ای, سدسازی, مردم نگاری انتقادیIntroductionThe dam projects in the country are carried out with the aim of development at the macro level and the distribution of their benefits at the local and national levels. Generally, these projects are implemented with a technocratic approach and decision making is done at the highest level of policy makers and with the least participation of local people. This has the most challenging, sustainable, and widespread multidimensional economic, social, cultural, and environmental consequences at the national, regional, and local levels. The aim of this research is to evaluate development plans and policies focusing on dam projects in Ilam province.
MethodThis study used the qualitative method and a critical ethnographic approach to investigate dam projects in Ilam province to determine local communities’ understanding of the dam project, their role in the decision-making and implementation process, and the balance of power among project beneficiaries. Data collection was conducted through participant observation and ethnographic interviews.
FindingsThe research findings show that cash payment policies, lack of decision-making and political will, and lack of a coherent resettlement and relocation plan were the most prevalent aspects of policies and programs in dam projects.
ConclusionThe results of this research show that the policies and programs undertaken in development projects,have created challenges for the villages affected by the projects. By treating the local population as strangers, they have ignored the participation and accompaniment of local people and the use of local and indigenous knowledge.
Keywords: Dam construction, Development plans, Critical Ethnography, Ilam Province -
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان و نوع استفاده دانشآموزان متوسطه از فضای مجازی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان متوسطه استان همدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد 500 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با دیدگاه اساتید و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ (92/0) حاصل شد. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی (T مستقل و کای دو) با کمک نرم افزار Spss24 استفاده شد. یافته ها نشان داد 5/84 دانش آموزان بین 2 تا 5 ساعت، 13/0 کمتر از 1 ساعت و 5/2 بیشتر از 5 ساعت در روز با اینترنت سر و کار دارند. نتایج نشان داد میزان استفاده دانش آموزان از فضای مجازی کمتر از حد متوسط (3) است و بیش ترین نوع استفاده به ترتیب مربوط به «انجام تکالیف درسی»، «کسب اطلاعات عمومی»، «ارتباط با همکلاسی» و «گوش دادن به موسقی و آهنگ» بود. در مورد شبکه های اجتماعی تلگرام، واتساپ و شاد میزان استفاده دخترها از پسرها بیشتر و در مورد فیس بوک و اینستاگرام استفاده پسران از دختران بیشتر بود (05/0>P). همچنین در رابطه با نوع استفاده از فضای مجازی، نتایج آزمون کای دو نشان داد دختران بیشتر از پسران برای انجام تکالیف درسی از فضای مجازی استفاده می کنند. می توان نتیجه گرفت میزان استفاده دانش آموزان از فضای مجازی زیاد نیست و موارد استفاده بیش تر مربوط به امورات درسی و تعاملات اجتماعی با همکلاسی ها و دوستان است.
کلید واژگان: فضای مجازی, دانش آموزان, شبکه های اجتماعیThis study aimed to determine the frequency and type of Virtual space use among high school students.The study method was of a descriptive-survey type, and in terms of the purpose, it was a research-applied study. The statistical population included all high school students of Hamadan province (2020-2021). Using a multi-stage cluster sampling method, 500 of them were selected as sample member. The study instrument was a researcher-made instrument whose validity and reliability was assessed based on professors' views and the Cronbach's alpha coefficient (0.92). Using Spss 24, the descreptive (frequency, percentage, and mean) and the inferential (independent t-test and Chi-square) statistics were employed for data analysis. Finding show that 84%5 of the students spend between 1-5 hours, %13 less than an hour, and 2%5 more than 5 hours per day, on using the internet.The result indicated the frequency of using the internet in Cyberspace is less than the average (3). Furthermore, the most common types of cyberspace use were "performing assignments," "gathering information about public issues," "communicating with classmates," and "listening to music," respectively. While the girls used Telegram, WhatsApp, and Shad more than the boys, the boys used Facebook and Instagram more than the girls (p<0.05). Regarding the type of cyberspace use, the Chi-square results indicated the girls use Cyberspace more than boys to do their assignments. it can be concluded that the frequency of cyberspace use among students is not too much, and they often use Cyberspace for doing their assignments and establishing social relationships with their friends.
Keywords: Virtual space, students, Social Media -
دین هنگامی که از صورت الهی به صورت انسانی جلوه گر گردد متلون و متنوع می شود و در قالب های جدیدی به نام سنخ های دینداری ظهور و بروز می یابد. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعه یکی از جلوه های دینداری در قرآن کریم با محوریت «تغییر موضع فرد دیندار بر اثر قرارگرفتن در موقعیت های مختلف» بپردازد. یافته های پژوهش نشانگر آن است که قرآن کریم در بسیاری از آیات از فضای دوقطبی ایمان و کفر خارج می گردد و فضایی را ترسیم می کند که در آن افراد ایمان دارند، اما در برخی از موقعیت ها تغییر مسیر می دهند. قرارگرفتن در دینداری موقعیتی بر اثر عواملی از جمله کسب سود و دفع ضرر دنیوی و اخروی، وقوع جامعه در برخی شرایط خاص و عدم آگاهی و شناخت دینداران از ابعاد مختلف مسیر دینداری به وجود می آید. در این نوع دینداری، جایگاه دین مدام در معرض تغییر و تبدیل قرار می گیرد. این عملکرد به حیات دینی افراد آسیب می رساند و در تقابل با «استقامت» به عنوان یکی از محوری ترین معارف قرآنی است. دینداران می توانند با بهره گیری از خودشناسی و آگاهی موجبات مصونیت از دینداری موقعیتی را فراهم آورند.کلید واژگان: قرآن, دینداری موقعیتی, کسب سود, دفع ضرر, شرایط جامعه, عدم آگاهی دیندارانReligion, when manifested from the divine to the human form, becomes rich and diverse and appears in new forms called the types of religiosity. This article intends to study one of the manifestations of religiosity in the Holy Quran using the method of qualitative content analysis with the focus on "changing the position of a religious person due to being in different situations." The findings confirm that being in a position of religiosity is caused by factors such as gaining profit and repelling worldly and otherworldly losses, society being in certain conditions and lack of awareness and knowledge of religious people from different dimensions of the path of religiosity. The result is that in situational religiosity, the place of religion is constantly subject to change and transformation. This practice harms the religious life of individuals and is in opposition to one of the most central teachings of the Qur'an, namely "endurance". Religious people can provide immunity from situational religiosity by using self-knowledge and being on the path of consciousness.Keywords: Situational religiosity, profit, repulsion of losses, social conditions, lack of awareness of religious people
-
طلاق فسخ قرارداد ازدواج بین زن و مرد است که به پیامدهای مختلفی منجر میگردد. طلاق برای زنان و مردان با دلالتهای معنایی متفاوتی همراه است. این پژوهش درصدد مطالعه تجربه زیسته زنان از پدیده طلاق است. با توجه به ماهیت برساختی پدیده مورد مطالعه، پارادایم تحقیق کیفی و با عنایت به اینکه شناخت تجربه زیسته زنان، مورد نظر بوده، روش تحقیق پدیدارشناسی است. جامعه هدف شامل تمامی زنان مطلقه شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام است. تعداد اطلاعرسانها با توجه به اصل اشباع نظری 20 نفر میباشد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختمند است. یافتههای بهدستآمده موید آنند که وجه سلبی طلاق برای زنان شامل تالمات روحی، بحران استقلال، طرد اجتماعی و محدودیتهای ازدواج مجدد است. وجه ایجابی طلاق شامل حمایت و پذیرش اجتماعی و استقرار و استمرار زندگی است. دلالت معنایی طلاق شامل دو مقوله متعارض طلاق بهمثابه آزادی و طلاق بهمثابه گرفتاری مجدد است. تعریف مرد از نظر زنان پیش از ازدواج و بعد از طلاق شامل دو خوانش متعارض مرد بهمثابه شریکی استوار و مرد بهمثابه شریکی متزلزل است. نتیجه بهدستآمده گواه این است که نظارت شدید اجتماعی و داغ ننگ باعث طرد اجتماعی زنان مطلقه و پریشانحالی آنان گشته است.
کلید واژگان: طلاق, تجربه زیسته, طرد اجتماعی, داغ ننگ, زنان مطلقه, ایلامThe extent of environmental degradation is increasing and environmental protection requires utilizing the cultural and social capabilities of human communities. The purpose of this study was to investigate the environmental citizenship of residents aged 18 and older in Shiraz and its relationship with social capital and socio-economic variables. The method of this research was a survey and the required information has been collected using a questionnaire. The study sample is 1045 residents of Shiraz who were selected using the Cluster Sampling Method. To evaluate the validity of the questionnaire, factor analysis was used, and to determine its reliability, the internal coordination of the instrument was used by Cronbach's Alpha Method. The results show that the variables of social capital, socio-economic status, had a positive and significant relationship at the level of 99% with the environmental citizenship variable. There is a significant difference between the environmental citizenship status of the respondents according to their marital status. Married people have stronger environmental citizenship than others. In total, the independent variables explained 15.3% of the changes in the dependent variable of environmental citizenship. Environmental citizenship and social capital are synergistic. Strengthening social capital and its elements is important for strengthening environmental citizenship.
Keywords: Absolute Women Divorce, Ilam, Lived Experience, Social Exclusion, Stigma -
مقدمهسالمندی جمعیت پدیده نوینی در کشورهای جهان است؛ البته تجربه این پدیده در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تفاوت دارد؛ به گونه ای که سریع ترین رشد سالمندی مربوط به کشورهای در حال توسعه است. رشد جمعیت غیرفعال آثار نامطلوبی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد؛ زیرا جمعیت جوان و سالخورده بیش از آنکه تولیدکننده باشد، مصرف کننده و درنتیجه وابسته به جمعیت فعال و شاغل است. در این مقاله، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی سالمندان استان ایلام بررسی شده است.روشاز روش تحقیق تحلیل ثانویه داده ها و بهره گیری از اطلاعات سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استان ایلام طی سال های 1355-1395 برای پاسخگویی به سوالات پژوهش استفاده شده است.یافته هاجمعیت 65 ساله و بیشتر استان ایلام از 03/4 درصد در سال 1355 به 61/5 درصد در سال 1395 افزایش پیدا کرده و میانه سنی جمعیت استان بین 15 تا 29 سال نوسان داشته است. بیشترین مقدار آن نیز مربوط به سرشماری سال 1395 و کمترین آن مربوط به سال 1365 بوده است. نسبت جمعیت سالمند مناطق روستایی از 81 درصد در سال 1355 به 43 درصد در سال 1390 کاهش یافته و نسبت وابستگی سالمندان در سال 1365 به کمترین مقدار رسیده است. درصد باسوادی سالمندان استان در سال 1365 حدود 8 درصد بوده که در سال 1395 به 29 درصد رسیده است.نتیجه گیریدر مجموع شاخص های میانه سنی، ضریب سالمندی و میزان سالخوردگی نشان می دهند که ساختار جمعیتی استان ایلام در سال 1385 وارد مرحله میانسالی (رو به سالخوردگی) شده است و در حال بهره مندی از سود جمعیتی اول است.کلید واژگان: سالمندی, گذار جمعیت, ساختار سنی, ایلامIlam Culture, Volume:22 Issue: 72, 2022, PP 96 -117IntroductionPopulation aging is a new phenomenon in the world; Of course, the experience of this phenomenon is different in developed and developing countries; the fastest growing population is in developing countries. Inactive population growth has adverse effects on the economic and social dimensions of society; because the young and old population is more of a consumer than a producer and therefore dependent on the active and employed population. In this article, the economic, social and demographic situation of the elderly in Ilam province has been studied.MethodThe research method of secondary data analysis and using the information of general population and housing censuses of Ilam province during the years 2016-2017 has been used to answer the research questions.ResultsThe population aged 65 and over in Ilam province increased from 4.03% in 1976 to 5.61% in 2016 and the mean age of the province's population fluctuated between 15 and 29 years. The highest value was related to the 2016 census and the lowest was related to the 1986 census. The proportion of the elderly population in rural areas has decreased from 81% in 1976 to 43% in 2011 and the dependency ratio of the elderly has reached its lowest level in 1986. The literacy rate of the elderly in the province in 1986 was about 8%, which in 2016 reached 29%.ConclusionIn general, the indicators of middle age, aging rate and the rate of aging show that the population structure of Ilam province in 2006 has entered the middle age stage (aging) and is benefiting from the first population benefit.Keywords: aging, population transition, Age structure, Ilam
-
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ذایقه موسیقیایی میان نسلی در بین مردم ایل خزل و بر اساس پارادایم کیفی از نوع روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از مدل کلارک و براون استفاده شده است. جامعه هدف شامل نسل والدین و فرزندان دهه هشتاد بوده است و برای تعیین حجم نمونه از استراتژی نمونه یابی هدفمند استفاده گردیده است که بر اساس آن برای رسیدن به اشباع با 90 نفر (شامل 30 خانوار) مصاحبه صورت گرفته است. بر اساس تحلیل داده ها، 34 تم فرعی و 17 تم اصلی استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به دنبال تغییرات روزافزون در سبک زندگی، موسیقی نیز در معرض تغییر قرار گرفت و ارزش عمیق هنری آن کمرنگ شد. در این میان ذایقه نسل جدید بر اساس توده گرایی و انتخاب موسیقی توده شکل گرفته است. از سوی دیگر، نسل پیشین که پایبندی بیشتری به سنت ها و هنر دارد، از این تغییرات به دور نمانده و در حال انطباق با شرایط موجود و پذیرش تنوع در موسیقی است که این موضوع حاکی از به حاشیه رفتن موسیقی اصیل و فاخر ایل است. همچنین نتایج نشان داد تعلق ایلی برخلاف گذشته الزاما به تعهد فرهنگی منجر نمی شود، یعنی تعلق داشتن طوایف به ایل از نظر ذهنی پذیرفتنی و همگانی است، اما تعهد داشتن به موسیقی ایلی و سایر ابعاد فرهنگ در تمام طوایف مشاهده نمی شود.
کلید واژگان: ذائقه موسیقیایی, مصرف فرهنگی, تفاوت نسلی, ایلThe present study aims to study the musical tastes of two generations of the Khezel. The research in based on qualitative paradigm and thematic analysis method. To this end, for information collection semi - structured interview technique, and for the data analysis the Clark and Brown model has been used. The target community consists of the parents and children of the 80's that were chosen using purposive strategy sampling, upon which saturation was accomplished by comparing the interview using 90 person (including 30 household). During the process analysis stages, 34 sub - themes and 17 main themes were extracted. The results of this study showed that, in the wake of the increasing changes and influence of superficiality in the different dimensions of art, music has also been affected by the spread and plurality of its expanded art. So that future generations' tastes are established from the beginning through the selection of populism and popular music. On the other hand, the previous generation who are more committed to their traditions and art, they were not immune to these changes and were is step with the times, accepting a wide range of musical styles, creating a severe threat to the existence of noble and excellent music. This shows that the preservation of excellent and noble music is under marginalization. Furthermore, the findings revealed that family attachment did not always imply a cultural devotion to the past. To put it another way, family attachment is commonly acknowledged,.
Keywords: Musical Taste, cultural consumption, generation difference, tribes -
ارزش های اجتماعی احساسات ریشه داری هستند که مردم آنها را پذیرفته و مبنای عمل و رفتار خود قرار می دهند. هدف از پژوهش حاضر، بازنمایی ارزش های اجتماعی در ضرب المثل های مردم ایلام است. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی و جامعه آماری شامل تمامی ضرب المثل هایی است که در کتاب های مربوط منتشر شده اند.یافته های پژوهش موید آنند که شکل غالب ارزش های مورد توجه مردم ایلام که در ضرب المثل ها بازنمود شده اند عبارتند از ارزش های مبتنی بر تغییر و دگرگونی اجتماع، جمع گرایی و دیگرخواهی و باورمندی به منفعت جمعی و یرهیز از سودجویی شخصی، تدبیر و تعقل، نظم و پیروی از مصوبات اجتماعی، تساهل و تاب آوری و مدارای اجتماعی، برابر خواهی در دو بعد عام (عدالت و اعتدال) و بعد خاص (مساوات جنسی)، ارزش های خانوادگی و خویشاوندباوری و ارزش های اقتصادی در دو بعد ایجابی (ستایش سرمایه اقتصادی) و سلبی (نکوهش ثروت و نوکیسگی) است.نتایج تحقیق بیانگر بازنمود نوعی از منش اجتماعی است که به دگرگونی اجتماعی ، دیگرخواهی ، عقلانیت ، نظم و قاعده مندی، تساهل و تاب آوری، برابرخواهی، خویشاوندسالاری و سرمایه اقتصادی باورمند است اما ته نشست های زندگی ایلی طایفه ای که مبتنی بر قدرگرایی، خاص گرایی و هژمونی مردانه است نیز در آن مشاهده می شود.کلید واژگان: ارزش اجتماعی, ارزش عقلانی, ارزش جمعی, پویایی اجتماعی, عام گرایی, نظم اجتماعی, ضرب المثلSocial values are ingrained emotions that people accept and base their actions and behavior on. The purpose of this study is to represent social values in the proverbs of the people of Ilam. The research method is quantitative content analysis and the statistical population includes all the proverbs that have been published in related books. The sampling method was complete enumeration.The research findings confirm that the predominant form of values considered by the people of Ilam, which are represented in proverbs, are values based on social change, collectivism and altruism and belief in the collective interest and avoidance of personal profit, prudence, social order and adherence to norm. And social tolerance, equality in two dimensions in general (justice and moderation) and in the specific dimension (gender equality), family values and kinship, and economic values in both positive (praise of economic capital) and negative (condemnation of wealth and nobility) dimensions.The results of the study represent a kind of social character that believes in social change, altruism, rationality, orderliness, tolerance, egalitarianism, kinship and economic capital, but the tribal settlements are based on gratitude, particularism and hegemony. It is also masculine.Keywords: Social Value, Rational Value, Communal Value, Social Dynamism, Universalism, Social Discipline, social capital, Justice
-
«ایمان» و «اعتقاد» از جمله کلید واژه های مبحث دینداری هستند که در بسیاری از متون دینی غالبا در کنار یکدیگر و گاه به عنوان دو واژه مترادف به کار رفته است و «انسان مومن و معتقد» به عنوان یک گزاره پربسامد در بسیاری از پژوهش ها مشاهده می گردد. اما از منظر دین شناسان غربی این دو واژه نه تنها با هم متفاوتند بلکه متضاد یکدیگرند. بر اساس تعریفی که دین شناسان غربی از ایمان و اعتقاد دارند دو سنخ دینداری با عنوان «دینداری مومنانه» با مولفه اصلی سیالیت فرد دیندار، و «دینداری معتقدانه» با مولفه اصلی عدم سیالیت فرد دیندار قابل پیگیری است. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعه ی «دینداری معتقدانه» به عنوان یکی از جلوه های دینداری در قرآن کریم، در قالب چهار مولفه خودشیفتگی، پیش داوری، جمود و تعصب بپردازد. یافته های به دست آمده موید آن است که دینداری برخی از اهل کتاب، کافران و مشرکان، دینداری معتقدانه است و مهمترین پیامد این نوع دینداری سکون و محرومیت خودآگاهانه از اسباب هدایت است که نقش بازدارنده ای در تربیت دینی انسان دارد.کلید واژگان: عدم سیالیت, خودشیفتگی, پیش داوری, جمود, تعصب"Faith" and "belief" are among the keywords on the subject of religiosity, which in many religious texts are often used side by side and sometimes as two synonymous words, and "believing man" as a frequent statement in many Research is observed. But from the point of view of Western theologians, these two words are not only different but also contradictory. According to the definition of faith and belief of Western theologians, two types of religiosity called "religious religiosity" can be followed with the main component of the religious person's fluidity, and "religious religiosity" with the main component of the religious person's lack of fluidity. This article intends to study the "religious religiosity" as one of the manifestations of religiosity in the Holy Quran, using the method of qualitative content analysis, in the form of four components of narcissism, prejudice, rigidity and prejudice. The findings confirm that the religiosity of some of the People of the Book, infidels and polytheists is a religious religiosity and the most important consequence of this type of religiosity is the stillness and conscious deprivation of guidance that has a deterrent role in human religious education.Keywords: Fluency, narcissism, rigidity, Prejudice
-
دین هنگام دگردیسی از صورت الهی به صورت انسانی متلون و متنوع می شود و در قالب های جدیدی به نام سنخ های دین داری ظهور می کند. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعه ی یکی از جلوه های دین داری در قرآن کریم به نام خودمحوری، در قالب سه مولفه؛ عدم سیادت دین، توجیه و گزینش بپردازد. یافته های به دست آمده موید آن است که فرد دین دار با عملکردهایی از جمله ارجح دانستن تشخیص خود بر تشخیص مرجع های دینی، توجیه عملکردهای خودمحورانه و برخوردهای گزینشی و انتخابی، قسمتی از مسیر دین داری را بدون راهنما طی می کند. این عملکرد موجب آسیب رسانی به حیات فردی و اجتماعی دین می شود. زیرا این افراد از یک سو به خاطر عدم درکی جامع از دین، مسیر دین داری را همراه با خطا می پیمایند، و از سویی دیگر با ظهور این درک های ناقص در فضای عمومی اجتماع، موجودیت و موضوعیت کامل دین خدشه دار می گردد و زمینه برای تحزب و فرقه گرایی به وجود می آید. نتیجه اینکه دین داری خودمحور سیادت دین را در متن زندگی انسان به حاشیه می راند و در تقابل با مبنایی ترین مبحث دین داری در قرآن کریم یعنی «تسلیم» قرار دارد.کلید واژگان: تدین, دین داری خودمحور, سیادت دین, آسیب شناسی دین داریWhen religion changes from a divine form to a human form, it appears in new forms called religiosity types. This article intends to study one of the manifestations of religiosity in the Holy Quran called self-centeredness, using the method of qualitative content analysis, in the form of three components; Non-sovereignty of religion, justification and selection. Findings show that a religious person goes through a part of the path of religiosity without guidance by actions such as prioritizing his / her diagnosis over the recognition of religious authorities, justifying self-centered actions, and selective approaches. This practice harms the individual and social life of religion. Because on the one hand, due to the lack of a comprehensive understanding of religion, these people follow the path of religiosity with error, and on the other hand, with the emergence of these incomplete understandings in the public sphere, the complete existence and subjectivity of religion is impaired and sectarianism is created. . The conclusion is that self-centered religiosity marginalizes the superiority of religion in the context of human life and is in opposition to the most fundamental issue of religiosity in the Holy Qur'an, namely "submission".Keywords: Religiosity, self-centered religiosity, the superiority of religion, the pathology of religiosity
-
دین به عنوان یکی از مهم ترین و پرسابقه ترین نهادهای بشری همواره، در رابطه ای متقابل با نظام های اجتماعی بوده است. به گونه ای که از این نظام ها تاثیر پذیرفته و بر آن ها تاثیر نهاده است. رهیافت دینی جوامع و تحولات دینداری آن ها که در سبک های مختلف دینی نمود می یابند، نمونه ای بارز از این روابط متقابل است. تحولات دینداری بر مبنای الگوی نظری «گی روشه» مبتنی بر سه رکن عوامل، شرایط و کارگزاران تغییر است. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعه ی نقش ارکان سه گانه یاد شده در تحولات دینداری از منظر قرآن کریم بپردازد. یافته های به دست آمده موید آن است که در قرآن کریم «عوامل» از جمله جمعیت، زیربنای اقتصادی و ارزشها به وسیله کنش اثرگذار خود زمینه تغییرات دینداری را به وجود می آورند و «شرایط»، در میزان به فعلیت رسیدن «عوامل» نقش مهمی ایفا می کنند. کارگزاران و نخبگان هم از طریق «تصمیم گیری» و «الگوسازی» در تغییرات دینداری سهیمند و در برخی موارد می توانند از طریق جریان سازی، تغییرات دینداری را به سمت دلخواه خود هدایت کنند. نتیجه اینکه در یک تغییر دینداری، هر سه عنصر با هم سهیمند اما «شرایط» می تواند آن دو عنصر را متاثر از خود سازد.کلید واژگان: تغییرات اجتماعی, دینداری, عوامل تغییر, شرایط تغییر, کارگزاران تغییرReligion, as one of the most important and long-standing human institutions, has always been in interaction with social systems. In such a way that these systems have been influenced and have been influenced. The religious approach of societies and the changes in their religiosity, which are manifested in different religious styles, are clear examples of these reciprocal relations. Religious developments are based on the theoretical model of "gyro" based on the three pillars of factors, conditions and agents of change. This article intends to study the role of the three pillars mentioned in the developments of religiosity from the perspective of the Holy Quran by using the method of qualitative content analysis. The findings confirm that in the Holy Quran, "factors" such as population, economic infrastructure and values by their effective action create the ground for religious change and "conditions" play an important role in the actualization of "factors". they do. Agents and elites also contribute to changes in religiosity through "decision-making" and "modeling", and in some cases can direct changes in religiosity to their liking through streamlining. The result is that in a change of religiosity, all three elements share, but "circumstances" can affect those two elements.Keywords: social change, Religiosity, factors of change, conditions of change, agents of change
-
پژوهش حاضر به پویایی ارزشهای بقاء و ابراز وجود در بین کارمندان ادارات شهر ایلام پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارمندانی است که در سالهای 1357 – 1397 در ادارات شهر ایلام استخدام شدهاند. روش نمونهگیری مطبق متناسب با حجم است حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که بر اساس پرسشنامه استاندارد اینگلهارت با عنایت به بومآوری آن تهیه شده است. نتیجه ای که از بررسی یافته بدست آمد نشان داد که جنسیت و وضعیت استخدام در گرایش به ارزشهای بقاء در بین کارمندان تاثیر داشته است و مردان بیشتر از زنان گرایش به ارزشهای بقا دارند و وضعیت استخدام سایر نیز در گرایش به ارزش بقا موثر است . یافته ها همچنین نشان دادند که جنسیت، وضعیت استخدام، سطح تحصیلات و سن کارمندان در گرایش به ارزشهای ابراز وجود تاثیر نداشته و فقط نگاه کارمندان نسلهای دوگانه و نیز سابقه کار در گرایش به ارزشهای ابراز وجودی تاثیر داشته و این اساس نسل دوم گرایش بیشتری به ارزشهای ابراز وجود دارند و کارمندان با سابقه کار بیشتر نیزگرایش بیشتری به ارزشهای ابراز وجودی نشان دادند .
کلید واژگان: ارزش های بقا, ارزش های ابراز وجود, تغییر ارزش ها, تعلقات ارزشی دوگانه, مدرنیزاسیون. بیان مسالهThe present study examines the dynamics of survival and expression values among employees of Ilam city departments. The statistical population of this study is employees who have been employed in Ilam city offices in the year (1357-1397). Sample sampling method was used according to population size. The sample size was estimated to be 384 people through Cochranchr('39')s formula. The data collection method is a questionnaire that was prepared based on Inglehartchr('39')s standard questionnaire with regard to its ecology. The results of the study showed that gender and employment status had an effect on the tendency to survival values among employees, and men were more likely than women to tend to survival values, and the employment status of others was more effective in survival value orientation. The findings also showed that gender, employment status, education level and age of employees did not affect the tendency to express values and only the view of employees of dual generations and work experience in the tendency to expressive values and this basis the second generation is more inclined to There are expressive values, and employees with more work experience are more likely to show expressive values.
Keywords: Survival Values, Expression Values, Value Change, Dual Value Relationships, Modernization -
این پژوهش با هدف مطالعه ذایقه مصرف موسیقی بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه ایلام بر اساس پارادایم کیفی و به روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. از مصاحبه نیمه ساخت یافته برای گردآوری داده ها و از مدل براون و کلارک برای تحلیل استفاده شده است. جامعه هدف شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه ایلام به تعداد 25 نفر و محدوده زمانی و مکانی پژوهش 9 ماهه اول سال 1397 در دانشگاه ایلام است. در این مطالعه نمونه یابی هدفمند (برای گزینش دانشجویان کارشناسی ارشد) بوده که درنهایت با 11 نمونه اشباع حاصل شد. در مراحل تحلیل تم، 17 تم فرعی و 4 تم اصلی شناسایی و تعریف شد. یافته های این مقاله الگویی خاص خود را نمایانده و زمینه فرهنگی و زمینه موسیقایی و به طور خاص بک گراند شنیداری افراد را زمینه ساز ذایقه مصرفی آنان نشان می دهد. به نحوی که دانشجویان موسیقی هایی را مصرف می کنند که پیشتر در کانون خانواده، مهمانی های فامیلی و جمع ها و پاتوق های دوستانه شنیده اند. درمجموع باید گفت که ذایقه مصرف موسیقی دانشجویان موردمطالعه، متاثر و متشکل از زمینه فرهنگی خاصه کیفیت مطالعه، دانش و آگاهی و نیز زمینه موسیقایی و به طور خاص بک گراند شنیداری آنان است. زمینه فرهنگی فقیر و ضعیف افراد، زمینه موسیقایی فقیر را به وجود آورده است که به نوبه خود سیالیت ذایقه موسیقایی را به دنبال داشته است. البته به تبعیت از بوردیو می توان ادعا کرد که ذایقه مصرف موسیقی نیز به نوبه خود زمینه فرهنگی و زمینه موسیقایی را بازتولید می کند.کلید واژگان: مصرف فرهنگی, موسیقی, ذائقه, دانشجویان, دانشگاه ایلامThis research aimed to study the taste of music consumption among the M.A students of Ilam University based on the qualitative paradigm and using thematic analysis. The semi-structured interview tool was used for data collection and the Brown and Clark (2006) model was used for analysis. The target population includes all M.A students of Human Sciences at Ilam University in the last 9 months of 2018 that were 25 people. In this study, a sampling was targeted that finally saturation obtained with 11 samples. In the process of theme analysis, 17 sub themes and 4 main themes were identified and defined. The findings showed that the results of this study presented its special pattern and show the cultural context and musical context- in particular the auditory background as the shaper of their consumption tastes. As students’ consumption music that has already been heard at the family, family parties, friendly parties and hangouts. Therefore, auditory background can be a product of the cultural context of family, friends and relatives. Overall, the taste of music consumption of the studied students is influenced by the cultural context- in particular the quality of study, knowledge and awareness, as well as the musical context and, in particular, their auditory background. The poor and infirm cultural context of the people has created a poor musical background, which in turn has led to the fluidity of the musical tastes. According to Bourdieu, it can be claimed that musical tastes, in turn, reproduce the cultural and musical context.Keywords: Cultural Consumption, Music, taste, Students, Ilam University
-
تقابل های دوگانه یکی از مفاهیم اساسی در نقد ساختارگرایی و پساساختارگرایی و نظریات زبان شناسی و نشانه شناسی است که در باورهای اساطیری و فرهنگی بشر ریشه دارد؛ نظریه ای که از زبان شناسی به مطالعات فرهنگی راه می یابد و سرانجام، در وضعیت پسامدرن به چالش کشیده می شود. کلود لوی اشتروس برای منطق اسطوره ازجمله ضرب المثل ها به ساختاری دوقطبی تقابلی قایل است. به عقیده او ساختار ذهن انسان برای درک پدیده ها، هر پیوستاری را در قطب های متقابل دوگانه ای قرار می دهد و درنهایت، این کنش ذهنی فراگیر به تقابل های دوگانه ای همچون طبیعت و فرهنگ و مفاهیمی از این قبیل منجر می شود. هدف از پژوهش حاضر بازنمایی دوگانه های ارزشی در ضرب المثل های مردم ایلام است. با توجه به ماهیت برساختی پدیده مورد مطالعه، پارادایم تحقیق حاضر کیفی و روش مورد استفاده بازنمایی ازطریق تحلیل کیفی محتواست. میدان مطالعه پژوهش، کتب چاپ شده درخصوص ضرب المثل های مردم ایلام است که به منظور تکمیل اطلاعات از آگاهان کلیدی نیز بهره گرفته شد. این افراد از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با بهره از مصاحبه نیمه ساختمند از آنان پرس و جو شد. یافته های به دست آمده بیانگر آنند که دوگانه های ارزشی در ضرب المثل های مردم ایلام شامل تقابل های دوتایی کلی: عقلانی غیرعقلانی، جمعی فردی، پویایی/ ایستایی، عام گرایی/ خاص گرایی، نظم/ بی نظمی، تکوین سرمایه اجتماعی/ فرسایش سرمایه اجتماعی، اعتدال/ افراط، و عدالت/ ظلم است. این دوگانه ها شامل زیر مقوله های جزیی تری هستند که بیانگر جامعه ای اشباع شده از تعارض اند. تقابل های دوگانه مستخرج از یافته ها تا حد زیادی با متغیرهای الگویی تالکوت پارسونز هم خوانی دارند.
کلید واژگان: تقابلهای دوتایی, ضربالمثل, ارزش اجتماعی, سرمایه اجتماعی, تعارضBinary opposition is one of the fundamental concepts in the critique of structuralism, and post-structuralism as well as the theories of linguistics and semiotics which are rooted in the mythological and cultural beliefs. Binary opposition shifted from linguistics to cultural studies and was challenged in the postmodern condition eventually. Claude Levi-Strauss espouses a bipolar-oppositional structure to the logic of myth, including proverbs. In his view, the structure of the human mind to understand phenomena puts each continuum in a binary reciprocal polarity. This pervasive mental action will eventually lead to the binary opposition, such as nature and culture. The purpose of the present study, however, is to represent the value binaries in the proverbs of the Ilami people. Due to the reconstructural nature of the case study, the research paradigm was qualitative and the method used was qualitative content analysis. The data is the published books about the proverbs of the Ilami people and some key informants were asked to supplement the information. These people were selected through purposeful sampling and were questioned through semi-structured interviews. The findings indicated that the binary value of the Ilami proverbs includes the following general binary oppositions: rational/irrational; collective/individual; dynamism / stagnation; universalism / particularism; order/ disorder; social capital development/ social capital erosion; moderation/ extremism; and justice/ oppression. These binaries consist of more detailed subcategories that represent a society saturated with opposition. The binary oppositions derived from the findings are largely consistent with the Talcot Parsons model variables.
Keywords: Binary oppositions, proverbs, social value, social capital, conflict -
فصلنامه مشکوه، پیاپی 145 (زمستان 1398)، صص 78 -101
«سنخ شناسی»یکی از روش های تبیین مباحث در علوم مختلف است که از آن به طور گسترده در قرآن کریم استفاده شده است. در این پژوهش به روش توصیفی_ تحلیلی «مبانی» و «اصولی» که قرآن کریم بر اساس آن ها سنخ ها را تعریف و از یکدیگر متمایز کرده، بررسی شده است. قرآن کریم در گونه سازی چهار مبنای اساسی دارد. مبنای سنخ شناسی فرهنگی، حاکمیت ارزش های توحیدی و دوری از سنت گرایی (تبعیت از گذشتگان) است. سنخ های اجتماعی، بر مبنای نظارت اجتماعی و عدم بی تفاوتی افراد نسبت به یکدیگر بنا شده است. همچنین مبنای سنخ شناسی سیاسی، «قدرت» و «هجرت» است و سنخ های اقتصادی، بر مبانی «انصاف در توزیع» و «اعتدال در مصرف» تبیین شده است. در سنخ شناسی تمایزها بیشتر آشکار می گردد. به همین دلیل قرآن کریم به منظور دستیابی به «شناخت» بیشتر مخاطبان، روش طبقه بندی و گونه شناسی را برگزیده است.
کلید واژگان: سنخ شناسی آیات, مبانی سنخ شناسی, سنخ های فرهنگی, سنخ های اجتماعی, سنخ های سیاسی, سنخ های اقتصادیMishkat, Volume:38 Issue: 145, 2020, PP 78 -101"Typology" is a method to explaining discussions in various sciences, which has been widely used in the Holy Qur'an. In this study, the "essentials" and "principles" on the basis of which the Holy Qur'an has defined and distinguished different types of typology have been studied in descriptive-analytical method. The Holy Qur'an has four basic principles in typology. The basis of cultural typology is the rule of monotheistic values and the avoidance of traditionalism. Social types are based on social supervision and how people take care to each other. Also, the basis of political typology is "power" and "migration", and economic types are explained on the basis of "fairness in distribution" and "moderation in consumption". In typology, the distinction becomes obvious. For this reason, in order to know more about the audience, the Holy Qur'an chose the classification and typology.
Keywords: verse typology, typology essentials, cultural types, social types, political types, economic types -
مفهوم دین و دین داری به سبب اهمیت آن ها در زندگی انسان، از دیرباز مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و دین پژوهان بوده است. مطالعات انجام شده در این حوزه شامل پیمایش های کمی درباره سنجش میزان دین داری کنش گران و ارتباط متقابل آن با متغیرهای مختلف، مطالعات کمی و کیفی در رابطه با انواع دین داری و مطالعات اسنادی درباره تحولات دین داری در ایران است. مهم ترین خلاء موجود در این مطالعات، توجه اندک پژوهشگران به مفاهیم اساسی و بومی سازی آن هاست. سرمایه دینی از جمله این مفاهیم اساسی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شده با روش اسنادی، نخست به تبارشناسی مفهوم سرمایه دینی از نظر اندیشمندان پرداخته و آن گاه مولفه های بومی شده سرمایه دینی متناسب با جامعه ایران تدوین شده و در پایان تعریفی متناسب از سرمایه دینی ارایه گردد.کلید واژگان: سرمایه دینی, سرمایه اجتماعی, تبارشناسی, جامعه ایرانیThe concept of religion and religiosity, due to its importance in human life, has long been considered by many scholars and religious studies scholars. Studies in this area include quantitative surveys on the measure of the level of activists' religiosity and its interaction with different variables, quantitative and qualitative studies on types of religiosity, and documentary studies on the developments in religiosity in Iran. The most important shortcoming in these studies is the researchers' limited attention to the basic concepts and their indigenization. Religious capital is one of the basic concepts that has been neglected. This paper, with a documentary method, tries first to address the genealogy of the concept of religious capital from the perspective of intellectuals and then it identifies the components of the religious capital that is tailored to the Iranian society and at the end, it presents a proportional definition of the religious capital.Keywords: religious capital, social capital, genealogy, Iranian society
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.