علیرضا کشاورز
-
در دهه های اخیر با تشدید پیامدهای تغییر اقلیم، اهمیت این موضوع فزونی یافته است. زیرا ممکن است این پدیده در کشورهای درحال توسعه و به ویژه در مورد فعالیت های کشاورزی، موجب کاهش رشد اقتصادی یا توقف آن شود. می توان تغییر اقلیم را مهم ترین و پیچیده ترین چالش فعلی جامعه بشری تلقی نمود. در همین راستا مطالعه حاضر کوشیده است پیامدهای تغییر اقلیم را در حوزه صادرات و واردات محصولات کشاورزی در طی یک افق 40 ساله و با استفاده از مدل داده-ستانده پویا ارزیابی کند. تغییر اقلیم به صورت سطوح مختلفی از ناهنجاری دما منظور و پیامدهای آن در بخش های مختلف اقتصاد ارزیابی شد. یافته ها نشان داد تغییر اقلیم رشد صادرات و واردات بخش کشاورزی را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد. متوسط رشد سالانه واردات کالاهای کشاورزی در شرایط بدون تغییر اقلیم 7/2 درصد است، در حالی که در شرایط تغییر اقلیم و تحت سناریوهای مختلف افزایش دما به 8/1-1 درصد کاهش می یابد. مقادیر متناظر برای صادرات کشاورزی به ترتیب 75/2 و 8/1-55/0 درصد است. افزون بر این، مشخص گردید در شرایط تغییر اقلیم بخش مهمی از تجارت کشاورزی را واردات غلات تشکیل می دهد. هم چنین نتایج نشان داد تجارت کل اقتصاد ایران به سمت کالاهای غیرکشاورزی بیش تر متمایل خواهد شد.
کلید واژگان: تجارت کشاورزی, تغییر اقلیم, داده-ستاندهIn recent decades, the significance of the issue of climate change has escalated due to its intensified impacts, potentially diminishing or halting economic growth, particularly in developing countries and vulnerable sectors such as agriculture. Climate change may be considered the most important and complex human challenge. Among the economic effects, trade variables have been examined inadequately. Accordingly, the focus of this study is to investigate the impact of climate change on the export and import of agricultural products in Iran over a forty-year horizon, which was carried out using a dynamic input-output model. This study uses scenarios of temperature anomaly to examine the impact of climate change on different sectors of Iran’s economy. The findings indicate that climate change has a significant impact on the growth of both exports and imports of agricultural products. Under normal conditions without climate change, the average annual growth rate of agricultural product imports is 2.7 percent. However, this rate decreases to 1-1.8 percent when different climate change scenarios are taken into account. Regarding the exports, the corresponding value is 2.75 percent, expected to be reduced to 0.55-1.8 percent. In addition, it was found that agricultural trade will be dominated by cereals import. Also, the total trade of the Iranian economy will change in favor of non-agricultural commodities
Keywords: Agricultural Trade, Climate change, Input-output -
در سال های اخیر در جهت شناخت تفاوت رشد اقتصادی بین کشورها، سرمایه طبیعی به عنوان عامل مهم در مدل های رشد وارد شده است. در همین راستا، این مطالعه با هدف ارزیابی نقش سرمایه طبیعی در رشد اقتصادی ایران انجام شد. برای این منظور از داده های سری زمانی دوره 94-1359 و مدل رشد نیوکلاسیک سولو استفاده شد. شاخص های معرفی شده برای سرمایه طبیعی شامل ردپای اکولوژیکی، ظرفیت اکولوژیکی، کسری اکولوژیکی، تنش اکولوژیکی و مساحت زمین های کشاورزی است. یافته ها نشان داد نقش شاخص های سرمایه طبیعی در رشد اقتصادی نوسان گسترده ای دارد به گونه ای که کشش تولید نسبت به ردپای اکولوژیکی 04/0-02/0 به دست آمد، اما این رقم برای ظرفیت اکولوژیکی و مساحت زمین های کشاورزی به 10/0 تا 15/0 ارزیابی شد. ضریب متناظر برای سرمایه فیزیکی بالاتر از سرمایه طبیعی و اغلب در دامنه 17/0-12/0 قرار گرفت. افزون بر این نتایج، تابع تولید CES حاکی از بازده ثابت نسبت به مقیاس در اقتصاد ایران بود.
کلید واژگان: سرمایه طبیعی, ردپای اکولوژیکی, ظرفیت اکولوژیکی, رشد اقتصادیNatural capital has been introduced in growth models recently in order to address the growth differences among the countries. In this context, the objective of this study is to examine the role of introduced indices for natural capital in Iranian economic growth. To get the objective, Solow neoclassical growth model using the data for 1980-2015 was applied. The applied indices include ecological footprint, biological capacity, ecological footprint-capacity difference, ecological tension, and agricultural land. The findings showed a significant fluctuation of the natural capital indices contribution to growth. Production elasticity with respect to ecological footprint found to be in the rage of 0.02-0.04 while the corresponding values for biological capacity and agricultural land tends to increase, ranging from 0.10 to 0.15. The corresponding values for physical capital fall into the range 0.12-0.17. In addition, the appropriateness of CES production function revealed the validity of constant returns to scale assumption in Iranian economy.
Keywords: Natural capital, Ecological Footprint, Biological capacity, Economic Growth -
این مطالعه با هدف معرفی، تحلیل روند و ارزیابی امکان پیش بینی این شاخص ها در اقتصاد ایران انجام شد. برای این منظور از داده-های سری زمانی دوره 94-1359 استفاده شد. شاخص های معرفی شده برای سرمایه طبیعی شامل ردپای اکولوژیکی، ظرفیت اکولوژیکی، تنش اکولوژیکی، تصرف اکولوژیکی و تناسب اکولوژیکی- اقتصادی می باشد. یافته ها نشان داد، شاخص ردپای اکولوژیکی به عنوان مهم-ترین شاخص، در دوره منتخب سالانه بیش از 2 درصد رشد داشته است. در میان اجزای این شاخص نیز بیش ترین سهم مربوط به انتشار دی اکسیدکربن بود. درحالی که مشخص گردید شاخص ظرفیت اکولوژیکی در دوره مطالعه کاهش داشته و پایین تر از ردپای اکولوژیکی قرار گرفته است؛ به نحوی که کسری اکولوژیکی ایجاد شده است. هم-چنین شاخص تنش اکولوژیکی نشان داد، در مجموع خدمات دریافتی از طبیعت و محیط زیست فراتر از توان آن و بالاتر از متوسط جهانی بوده؛ به نحوی که موجب افزایش ناامنی اکولوژیکی شده است. هم چنین نتایج حاصل از پیش-بینی نشان داد، دقت پیش بینی مدل شبکه عصبی مصنوعی بالاتر از مدل سری زمانی ARMA می باشد و امکان پیش-بینی اغلب شاخص های منتخب با خطای کمتر از 3 درصد وجود دارد.کلید واژگان: ردپای اکولوژیکی, ظرفیت اکولوژیکی, تناسب اکولوژیکی- اقتصادی, پیش بینیThe current study aim is to introduce, analyze and examine the possibility of forecasting these indices in Iranian economy. To get the objective, time series data for 1980-2015 were applied. The introduced indices for natural capital are ecological footprint, biological capacity, ecological tension, ecological occupancy, and ecological-economic coordination. The findings showed that ecological footprint as the main index has experienced an annual growth of 2 percent. In terms of the contribution, carbon dioxide accounts for the most part of the ecological footprint growth. On the other hand, biological capacity showed a decreasing trend over the study horizon such that it has been exceeded by ecological footprint, giving rise to an ecological deficit. The ecological tension index showed that services demanded from the environment have exceeded its capacity as well as those of the global average, leading to ecological insecurity. The forecasting results also indicated a higher forecasting ability for neural network model compared to the ARMA one, providing forecasts with errors of as low as less than 3 percent for the most of the indices.Keywords: Ecological footprint, Biological capacity, Ecological-economic coordination, Forecast
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.