سمیه مردانی
-
زمینه و هدف
نیروی انتظامی یک سازمان پویا و اجتماعی است و مهم ترین وظیفه آن برقراری نظم و امنیت و تامین آسایش عمومی و فردی در جامعه است، آگاهی از وضعیت سرمایه اجتماعی یکی از الزامات برای طراحی چشم انداز توسعه بلند مدت و همچنین برنامه ریزی سازمانی می باشد. لذا با توجه به آنچه بیان گردید اهمیت بررسی میزان اثربخشی اقدامات اجتماعی پلیس در افزایش سرمایه اجتماعی فرماندهی انتظامی استان قزوین بسیار واضح و آشکار به نظر می رسد.
روش شناسی:
این پژوهش از نظر روش پیمایشی و از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری کلیه مردم ساکن در شهر قزوین می باشند (حجم نمونه 480 نفر)، که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار جمع آوری پرسشنامه بود. درخصوص تجزیه وتحلیل؛ از تحلیل عامل اکتشافی، شاخص کفایت نمونه [1]، آزمون بارتلت و فریدمن بهره برده ایم.
یافته هامقدار شاخص کفایت نمونه در تاثیر اقدامات اجتماعی نیروی انتظامی بر میزان اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعهد در قبال امنیت اجتماعی و اهتمام به پیشگیری از وقوع جرایم به ترتیب: 82/0؛ 821/0؛ 806/0 و 820/0 است.
نتیجه گیری:
نتایج پژوهش نشان می دهد اقدامات اجتماعی، حضور کارکنان در کنار مردم در مراسمات مختلف مذهبی، اجرای برنامه های متعدد به مناسبت هفته نیروی انتظامی، اجرای برنامه های فرهنگی در مناسبت های مختلف، برگزاری کلاس های آموزشی چهره به چهره، آموزش و اطلاع رسانی از طریق نصب بنرهای تبلیغاتی، بیشترین تاثیر را بر سرمایه اجتماعی شهروندان می گذارد.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, اقدامات معاونت اجتماعی, تعهد اجتماعی, پیشگیری از وقوع جرمBackground and objectivesLaw enforcement is a dynamic and social organization and its most important task is to maintain order and security and to provide public and individual well-being in the community. Being aware of the status of social capital is one of the requirements for planning long-term development prospects as well as organizational planning. Accordingly, the importance of investigating the effectiveness of police social actions in increasing the social capital of the Qazvin Police Command seems very clear.
MethodologyThis study is of an applied research type which has been conducted in survey method. The population of the study was all the residents of Qazvin (sample size 480) who were selected by stratified random sampling method. The method of data collection was field study and questionnaire was used for data collection. For the analysis, we used exploratory factor analysis, KMO coefficient, Bartlett and Friedman test.
FindingsThe value of KMO index on the impact of law enforcement's social measures on social trust, social participation, commitment to social security, and attempted crime prevention were 0.82, 0.821, 0.806, and 0.820, respectively.
ResultsThe results show that social actions, the presence of staff members alongside people in different religious ceremonies, the implementation of multiple programs for Police Force Week, the implementation of cultural programs on different occasions, face-to-face training classes and training and information dissemination through the installation of banners are the most effective in the social capital of citizens.
Keywords: social capital, Social deputy measures, social commitment, Crime Prevention -
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر همسان همسری برمطلوبیت روابط زناشویی است.جامعه آماری شامل تمام زنان ومردان متاهل دارای همسر 18سال به بالای شهر تهران است و روش نمونه گیری چند مرحله ای شامل نمونه گیری طبقه بندی شده، خوشه ایو در آخرتصادفی ساده است، حجم نمونه 405 نفر است که از 18 منطقه شهرداری شهر تهران انتخاب شده اند (9 سلول شمال شهر، 9 سلول مرکز شهر و 9 سلول جنوب شهر). متغیر وابسته میزان مطلوبیت روابط زناشویی است که بوسیله تست Enrich (یکی از آزمون های معتبر در سنجش میزان مطلوبیت) سنجیده می شود. فرضیه همسان همسری سنی از نظریه کارلسون، همسان همسری تحصیلی از فرانسوا دوسینگلی، همسان همسری مذهبی از بوسار و بل، همسان همسری طبقاتی از گرینبلت، همسان همسری شغلی از کالینز، همسان همسری درآمدی از نظریه مبادله، همسان همسری جغرافیایی از بوسارد، همسان همسری قومیتی از بوچانان و همسان همسری بر مبنای باورهای جنسیتی از کالینز گرفته شده است. (10 فرضیه) تحقیق از نوع پیمایشی است و به تبع آن روش جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است.یافته های تحقیق به 3 دسته توصیفی (جداول یک بعدی)، تبیینی (جداول دو بعدی) و نظری (رابطه بین نظریه و فرضیه) دسته بندی شدند.
همسان همسری سنی با 9/99% تایید شد، یعنی هر چه همسان همسری سنی افزایش پیدا کند، مطلوبیت رابطه زناشویی هم افزایش می یابد. همسان همسری تحصیلی نیز با 9/99 % مورد پذیرش قرار گرفت، پس افزایش آن با افزایش مطلوبیت رابطه زناشویی همراه است.همسان همسری مذهبی با 9/99% قابل قبول اعلام شد، پس افزایش آن با افزایش مطلوبیت رابطه زناشویی همراه است. همسان همسری طبقاتی با 99% اطمینان پذیرفته شد، پس رابطه مثبت و مستقیمی با مطلوبیت رابطه زناشویی دارد. همسان همسری شغلی نیز با 7/99% پذیرفته شد، که به منزله این است که افزایش آن با افزایش مطلوبیت روابط زناشویی همراه است. همسان همسری درآمدی با 95% اطمینان رد شد به این معنی که بین این نوع همسانی با مطلوبیت رابطه همسران ارتباطی وجود ندارد. همسان همسری سکونتی با 9/99% اطمینان مورد پذیرش واقع شد، به عبارت دیگر با افزایش آن میزان مطلوبیت رابطه زناشویی هم افزایش پیدا می کند. همسان همسری قومیتی و باورهای جنسیتی نیز، هر دو با 9/99% تایید شدند. در آخر نیز مشخص شد که فرضیه همسان همسری (بصورت عام) با مطلوبیت رابطه زناشویی رابطه مثبت و معناداری دارد (9/99%). R بدست آمده برابر است با 826/0، ضریب تعیین (2R) نیز 682/0 و ضریب تعیین تصحیح شده[1] نیز 675/0 است. طبق نتایج بدست آمده 68% واریانس متغیر وابسته (میزان مطلوبیت روابط زناشویی) توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود؛ 32% باقیمانده نیز توسط عواملی است که در اینجا لحاظ نشده اند ولی تاثیر گذار بوده اند.کلید واژگان: همسان همسری, مطلوبیت روابط زناشویی, همسان همسری سنی, همسان همسری تحصیلی, همسان همسری قومیThe main objective of this research is to investigate the effect of homogamy on marital satisfaction. The population consisted of all married individuals aged 18 years and above in Tehran. The sampling method used was multistage sampling that consisted of stratified sampling, cluster sampling, and simple random sampling. The sample size comprised of 405 individuals who were selected from 18 municipal districts of Tehran (9 cells at northern Tehran, 9 cells at central Tehran, and 9 cells at southern Tehran). The dependent variable was marital satisfaction, which was assessed using Enrich test (a valid test for the assessment of satisfaction). Carlson’s age homogamy, François de Singly’s educational homogamy, Bossard and Boll’s religious homogamy, Greenblatt’s class homogamy, Collins’ occupational homogamy, income homogamy in exchange theory, Bossard’s geographic homogamy, Buchanan’s ethnic homogamy, and Collins’ homogamy in sexual beliefs were the hypotheses of this study (10 hypotheses). The research was of survey type, and questionnaire was used as the method of data collection. The findings were categorized into three groups including descriptive (one-dimensional tables), explanatory (two- dimensional tables), and theoretical (the relationship between theory and hypothesis). Age homogamy was confirmed at 99.9%. In other words, marital satisfaction increases as age homogamy rises. Educational homogamy was also confirmed at 99.9%, which means that an increase in education homogamy comes with an increase in marital satisfaction. Religious homogamy was confirmed at 99.9%. Thus, marital satisfaction increases with religious homogamy. Class homogamy was confirmed at 99% confidence. So there is a positive and direct relationship between class homogamy and marital satisfaction. Occupational homogamy was confirmed at 99.7%, which means that an increase in occupational homogamy is accompanied with an increase in marital satisfaction. Income homogamy was rejected at 95%, i.e. there is no relationship between this type of homogamy and marital satisfaction. Residential homogamy was confirmed at 99.9% confidence. In other words, it increases with marital satisfaction. Both ethnic and sexual beliefs homogamy were confirmed at 99.9%. Finally, the overall homogamy hypothesis was confirmed to have a positive and significant relationship with marital satisfaction (99.9%). R value was obtained at 0.826. The coefficient of determination (R2) was 0.682, and adjusted coefficient of determination (adjusted R square) was 0.675. According to the results, 68% of the variance in the dependent variable (marital satisfaction) is explained by the independent variables. The remaining 32% consisted of effective factors that were not taken into account here.
Keywords: Homogamy, Relationship Satisfaction, Marital
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.