مقالات رزومه:
علیرضا رجب زاده
-
آسیب رباط صلیبی قدامی زانو (ACL) یکی از شایع ترین آسیب های ورزشی به شمار می آید. وضعیت مفاصل مختلف بدن، الگوی کنترل عصبی- عضلانی وعملکرد عضلات در طول فعالیت های ورزشی می تواند بر میزان نیروهای وارد بر ACLو نیز نرخ آسیب این رباط موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی فاکتورهای بیومکانیکی تاثیرگذار در آسیب های غیرتماسیACLمی باشد.
یکی از مهمترین فاکتورهای خطر آسیب ACL، فاکتورهای بیومکانیکی هستند.وضعیت و گشتاور حول مفصل زانو و قسمت های دیگر بدن از جمله مفاصل هیپ و مچ پا به هنگام فعالیت های ورزشی می تواند بر میزان نیروهای وارد بر ACLموثر باشد. هم راستا با شیوع بیشتر آسیب ACL در زنان، وجود فاکتورهای خطرسازی که می تواند ACLرا در معرض آسیب بیشتری قرار دهد، در زنان نسبت به مردان بیشتر به چشم می خورد. بنابراین به نظر می رسد، استفاده از روش هایی همچون تمرین های نوروماسکولار که بتواند این فاکتورها را کنترل کند، می تواند به کاهش نیروهای وارد بر ACLو نرخ آسیب آن به ویژه در زنان کمک کند.
کلید واژگان: آسیب رباط صلیبی قدامی, کنترل عصبی, عضلانی, فاکتورهای خطر بیومکانیکیAnterior Cruciate Ligament (ACL) injury is one of the most common sport injuries. During sport activities, the status of the various joints of the body, the neuromuscular control pattern and the muscular function can affect stresses on the ACL and its injury rates. The aim of this paper is to study the biomechanical risk factors of noncontact ACL injuries.One of the most important risk factors for ACL injuries are biomechanical factors. Position of the knee joint and torque around it and other body segments such as hip and ankle joints during sport activities can affect the amount of forces on the ACL. Simultaneous to higher incidence of ACL injuries in women, factors that maybe more deleterious for ACL are more evident in women than in men. So it seem, using methods such as neuromuscular training that modify these factors, could help to reduce stresses on ACL and its injury rates, especially in woman.Keywords: anterior cruciate ligament injuries, neuromuscular control, biomechanical risk factor -
هدفافسردگی یکی از علائم شایع در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) است. علل متعددی منجر به افسردگی در این بیماران می شود. در این میان می توان به ناتوانی های حرکتی و ناتوانی در انجام فعالیت های روزمرهٔ زندگی اشاره نمود که تعادل یکی از عوامل تاثیرگذارتر در این زمینه هاست. ازاین رو هدف ما در این مطالعه، بررسی ارتباط تعادل با افسردگی در بیماران مبتلا به MS بود.روش بررسیاین پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی انجام شد. جامعهٔ هدف را مراجعان مبتلا به MS بیمارستان های شهر اصفهان تشکیل می دادند. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد. از میان 95 مراجع ارزیابی شده تعداد 35 بیمار طبق معیارهای ورود و خروج پژوهش وارد مطالعه شدند. پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک جهت بررسی تعادل و افسردگی، از پرسشنامهٔ افسردگی بک و مقیاس تعادلی برگ استفاده شد. محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار SPSS-18 و آزمون همبستگی اسپیرمن در سطح خطای 5 درصد (0٫05>p) انجام شد.یافته هانمونه های شرکت کننده در این پژوهش شامل 21 زن و 14 مرد با دامنهٔ سنی 60-20 (8٫92±32) سال بود. میانگین نمرات حاصل از مقیاس برگ، 10٫12±45٫14 و پرسشنامهٔ بک، 9٫65±17٫74 به دست آمد. نتایج محاسبات آماری نشان داد که بین تعادل و افسردگی ارتباط معناداری وجود دارد (0٫004=p، 0٫485-=r).نتیجه گیریبا توجه به اینکه مشکلات تعادل و افسردگی در نمونه های این مطالعه دیده شد و همچنین اثرات منفی آن بر جنبه های مختلف زندگی بیماران MS، وجود ارزیابی هایی در این زمینه ها جهت برنامه ریزی جامع درمانی و توان بخشی ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: ناتوانی جسمی, مولتیپل اسکلروزیس, تعادل, افسردگیObjectiveDepression is a common symptom in patients with Multiple sclerosis (MS). Several reasons contribute to depression in these patients, such as motor disability and inability to perform activities of daily living; while the balance is one of the most important effective factors. So, the aim of this study is to investigate the relationship between balance and depression in patients with multiple sclerosis.MethodsThis study was performed using descriptive-analysis, cross-sectional method. People with MS who refer to Isfahan hospitals participate in the study. Convenience sampling was conducted for participants. Based on inclusion and exclusion criteria, only 35 among 95 clients were selected. After recording the demographic information, Beck Depression Inventory and Berg Balance Scale were used to assess depression and balance, respectively. Statistical analysis was performed via SPSS-18 software and Spearman correlation test was used at 5% error level (pResultsThe subjects participated in this study consisted of 21 women and 14 men aged 20-60 (32±8.92). The Mean score for Berg Scale was 45.14±10.12 and mean score for Beck Inventory was 17.74±9.65. Statistical analysis of data showed that there is a significant correlation between balance and depression (r= -0.485, p=0.004).ConclusionSince the balance and depression problems were seen in the samples of this study, as well as its negative effects on different aspects of life in patients with MS, the existence of balance and depression assessment for comprehensive planning treatment and rehabilitation program seems necessary.Keywords: Physical Disability, Multiple Sclerosis, Balance, Depression
بدانید!
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.