دکتر مهدی پوراصغر
-
Objective
Borderline Personality Disorder (BPD) is a complex disorder associated with significant prevalence, mortality, and public health costs. This study aimed to determine the effectiveness of schema therapy on impulsivity, sexual variety seeking, and anxiety in borderline patients.
Methods and Materials:
This study was a clinical trial with pre-test, post-test, and follow-up along with a control group, conducted in a semi-experimental research design. The statistical population consisted of individuals with BPD who visited psychology and psychiatry clinics in Sari from April to June 2022 (N=172). The sample was selected using the convenience sampling method and included two groups of 10 participants each (experimental and control). The data collection tools were the Structured Clinical Interview for DSM-IV Axis II Personality Disorders (First, Spitzer, Gibbon, & Williams, 1997), Beck Anxiety Inventory (Beck & Steer, 1990), Barratt Impulsiveness Scale (Fossati et al., 2002), and Sexual Variety Seeking Questionnaire (Aref-Nazari et al., 2011). Data were analyzed using repeated measures ANOVA with SPSS.22 software.
FindingsThe results indicated that schema therapy was effective in reducing impulsive behaviors (F=66.00, P<0.001), sexual variety seeking (F=29.82, P<0.001), and anxiety (F=3.00, P<0.001) in borderline patients.
ConclusionIt can be concluded that schema therapy is effective in reducing impulsivity, sexual variety seeking, and anxiety in borderline patients, and can be utilized to mitigate the psychological problems in these patients.
Keywords: Schema Therapy, Impulsivity, Sexual Variety Seeking, Anxiety, Borderline Personality Disorder -
هدفسندرم روده تحریک پذیر، اختلال گوارشی مزمن و ناتوان کننده ای است که در افراد مبتلا به اختلالات روان شناختی بیشتر از جمعیت عمومی شایع است. هدف از مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر درد مزمن و تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود.روشروش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 6 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر که ازپاییز 1398 تا زمستان 1399 به بیمارستان شریعتی تهران و کلینیک گوارش و کبد مسعود مراجعه کردند بود. حجم نمونه 48 نفر بود که بصورت در دسترس انتخاب با استفاده از روش تصادفی سازی بلوکی در دو گروه آزمایش(24 نفر) و کنترل (24 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه های طبقه بندی مدرج درد مزمن (فون کورف و همکاران، 1992)، و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) بعنوان ابزار پژوهش در اختیار هر دو گروه قرار گرفت. گروه کنترل در لیست انتظار ماند و مداخله ای دریافت نکردند. مداخله درمان شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.یافته هایافته ها نشان داد درمان شناختی-رفتاری باعث کاهش درد مزمن و افزایش و بهبود تنظیم شناختی هیجان شده است (01/0>P) و این اثربخشی تا مرحله پیگیری 3 ماهه پایدار مانده است (05/0>P).نتیجه گیریاین یافته ها می تواند به منظور کاهش درد و بهبود تنظیم شناختی هیجانی در چشم انداز طرح ریزی مداخلات روان شناختی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر امیدبخش و با کاربست های بالینی همراه باشد.کلید واژگان: تنظیم هیجان, درد, درمان شناختی, سندرم روده تحریک پذیرObjectiveIrritable bowel syndrome is a chronic and debilitating digestive disorder that is more common in people with psychological disorders than in the general population. This study is aimed at the effectiveness of cognitive-behavioral therapy in the mitigating of chronic pain and cognitive-emotional regulation in patients with Irritable bowel syndrome.MethodThis study investigates the efficacy of cognitive-behavioral therapy on chronic pains and cognitive emotion regulation in patients with IBS. The research method is quasi-experimental with a pretest-posttest and control group and a six-month follow-up. All patients with IBS who had presented to the Shariati Hospital of Tehran and Masoud Gastroenterology and Liver Clinic from autumn 2019 to winter 2020 comprised the statistical population. The sample size was 48 people selected by convenience sampling, then divided into an experimental group and a control group using a block randomization procedure (with each group containing 24). Chronic Pain Grade Scale and Cognitive Emotion Regulation Questionnaire were the research tools provided to the two groups. However, the control group remained on the waiting list and received no interventions. The cognitive-behavioral therapy intervention was performed for the experimental group for eight 90-minute sessions. Descriptive statistics and Repeated Measures analyzed research data.ResultsFindings indicated that cognitive-behavioral therapy reduced chronic pain and increased cognitive regulation (p>0.01). This efficacy remained stable until a six-month follow-up (p>0.05).ConclusionThis finding can also be associated with reducing and improving cognitive emotion regulation within psychological interventions planning vision among patients with IBS, and thus have clinical usages.Keywords: Irritable Bowel Syndrome, Cognitive Therapy, Pain, Emotion Regulation
-
سابقه و هدف
شرایط بحرانی همه گیری بیماری می تواند باعث آثار منفی روانی و اجتماعی شود. هدف از انجام این مطالعه تعیین اضطراب، استرس و اختلال خواب در دندانپزشکان عمومی و متخصص شهر ساری در دوران همه گیری کووید-19 می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی- مقطعی از طریق شبکه های مجازی و پیامک از290 نفر از دندانپزشکان شهرساری جهت شرکت در مطالعه دعوت شد. جهت بررسی میزان اضطراب و استرس شرکت کننده ها از پرسشنامه مقیاس اضطراب کووید-19 و جهت بررسی کیفیت خواب از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ استفاده شد. اطلاعات جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS26 و روش های آمار توصیفی تحلیلی آنالیز شد.
یافته هاتعداد126 دندانپزشک به پرسشنامه ها پاسخ دادند. میانگین نمره کل اضطراب و استرس دندانپزشکان عمومی 12/40 و متخصص 11/52 بود و در سطح خفیف قرار داشت. ارتباط معنی داری بین میزان اضطراب و استرس با جنسیت دندانپزشکان عمومی (0/098P=) و متخصص (0/139P=) وجود نداشت. میزان شیوع اختلال خواب دندانپزشکان عمومی و متخصص به ترتیب 78/9 درصد و 72/2 درصد بود. میانگین نمره کل اختلال خواب دندانپزشکان عمومی 6/82 و متخصص 6/13 بود و اختلال خواب دندانپزشکان در سطح نامناسب و ضعیف قرار داشت. ارتباط معنی داری بین میزان اختلال خواب با جنسیت دندانپزشکان عمومی (0/448P=) و متخصص (0/911P=) وجود نداشت.
استنتاجنمره کل اضطراب و استرس دندانپزشکان عمومی و متخصص در دوران همه گیری کرونا در سطح خفیف قرار داشت. اختلالات خواب در بین دندانپزشکان از شیوع بالایی برخوردار بود و کیفیت خواب دندانپزشکان عمومی و متخصص در این دوران در سطح نامناسب و ضعیف قرار داشت.
کلید واژگان: کووید-19, اضطراب, اختلال خوابBackground and
purposeA pandemic can negatively affect both mental and social health. The aim of this study was to evaluate stress, anxiety, and sleep disorders experienced by dentists during COVID-19 pandemic.
Materials and methodsThis cross-sectional descriptive study was conducted on all dentists in Sari (290 dentists). Corona Disease Anxiety Scale and Pittsburgh Sleep Quality Index were used as questionnaires. Data analysis was conducted using SPSS V26.
ResultsA total of 126 dentists completed the questionnaires. The mean values of stress and anxiety score for general dentists and specialists were 12.4 and 11.5, respectively which were classified as mild level. There was no statistically significant relationship between sex, anxiety, and stress (P=0.09 for general dentists; P=0.13 for specialists). The prevalence of sleep disorders was 78% and 72% for general dentists and specialists, respectively. The mean value of sleep disorders was 6.8 for general dentists and 6.1 for specialists which was considered as low and inappropriate. There was no statistically significant relationship between sleep disorders and sex (P=0.4 for general dentists; P=0.9 for specialists).
ConclusionThe dentists' stress and anxiety level was mild during the COVID-19 pandemic. Prevalence of sleep disorders was high and sleep quality was poor and unsuitable for both general dentists and specialists.
Keywords: COVID-19, stress, sleep disorder -
پیش زمینه و هدف
بیماری فتق زمانی بروز می کند که یک ناحیه از یک عضو یا بافت از طریق یک لایه عضله ضعیف بیرون می زند. رایج ترین درمان این بیماری، جراحی هرنی است که به دو روش باز و بسته با بیهوشی انجام می شود. انجام بیهوشی در افراد سالخورده با بیماری های زمینه ای پرخطر خواهد بود. در این مطالعه موردی، با توجه به سن بالای بیمار کاندید برای عمل جراحی فتق، بیهوشی بیمار از طریق هیپنوتیزم انجام شد.
معرفی بیمار:
نمونه موردبررسی زن 87 ساله بود که با تشخیص فتق اینگوینال در بیمارستانی در ساری بستری و یک روز پس از عمل جراحی به کمک بیهوشی توسط هیپنوتیزم، با حال مساعد از بیمارستان ترخیص گردید. هیپنوتیزم توسط روان پزشک و فلوشیپ روان درمانی که در انجمن هیپنوتیزم بالینی ایران دوره هیپنوتیزم درمانی را گذرانده بودند، انجام شد.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به اینکه، فتق درمان دارویی نداشته و درمان اصلی و قطعی آن جراحی است، لذا عوارض ناشی از بیهوشی دارویی در افراد سالمند بالا است. لذا استفاده از درمان بیهوشی به کمک هیپنوتیزم، راه مناسبی برای کاهش عوارض ناشی از بیهوشی است. استفاده از بیهوشی از طریق هیپنوتیزم برای سایر بیماران پرخطر کاندید عمل جراحی توصیه می شود.
کلید واژگان: بیهوشی, سالمند, هیپنوتیزم, بیهوشی به کمک هیپنوتیزم, فتق اینگوینال, ایرانBackground & AimsHernia disease occurs when an area of an organ or tissue protrudes through a weak muscle layer. The most common treatment of this disease is hernia surgery, which is performed with anesthesia in two ways, open and closed. Anesthesia in older people with underlying diseases will be risky. In this case study, due to the high age of the patient candidate for hernia surgery, the patient was anesthetized through hypnosis.
Case Report:
The case was an 87-year-old woman who was admitted to a hospital in Sari with the diagnosis of inguinal hernia and was discharged from the hospital one day after surgery with the help of hypnotic anesthesia. Hypnosis was performed by a psychiatrist and a psychotherapy fellowship who had completed a hypnotherapy course at the Iranian Clinical Hypnosis Association.
ConclusionSince there is no medical treatment for hernia and its definitive treatment is surgery, the complications caused by anesthesia medications are high in the elderly. So, using hypnotic anesthesia is a suitable way to reduce the complications caused by anesthesia. Using hypnotic anesthesia is recommended for other high-risk patients who are candidate for surgery.
Keywords: Anesthesia, Elderly, Hypnosis, Hypnotic Anesthesia, Inguinal Hernia, Iran -
BACKGROUND
Mindfulness-based cognitive therapy (MBCT) training has positive effects on the resilience and blood sugar control in people with type 2 diabetes (T2D). This study aimed to investigate the efficacy of MBCT on resiliency and blood glucose control in patients with T2D.
METHODSThis study was a quasi-experimental pretest-posttest with control group. The study population consisted of all patients with T2D in 2018 referring to diabetes clinic of Imam Khomeini Hospital in Sari County, Iran. The sample consistedof 30 (15 for each group) patients with T2D that were selected by availability sampling method and randomly recruited to each of the groups. Next, the experimental group members took part in a total of 8 sessions of 90 minutes each, with one session per week, for MBCT. Instruments for gathering data were the Connor-Davidson Resilience Scale and hemoglobin A1C (HbA1c) test. The data were analyzed with the use of SPSS software and statistical tests such as multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and analysis of covariance (ANCOVA).
RESULTSThe MBCT had a significant impact on resiliency among patients with T2D (P = 0.001, F = 13.828), but the impact of MBCT on blood glucose control was not significant (P = 0.103, F = 2.854).
CONCLUSIONIt seems that MBCT is an applicable treatment for improving psychological health for patients with T2D.
Keywords: Mindfulness-Based Cognitive Therapy, Resiliency, Blood Glucose Control, Type II Diabetes -
سابقه و هدف
اختلال شخصیت مرزی یکی از شایعترین اختلالات در روانپزشکی است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی تحلیلی معطوف به انتقال و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روان رنجوری و تکانشگری افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها:
این مطالعه از نوع تجربی، کاربردی، طرح نیمه آزمایشی بود. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بودجامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در اردیبهشت الی خرداد 1399 (32 نفر) مراجعه نمودند، بود. با روش نمونهگیری در دسترس (11 نفر) انتخاب و برای روان درمانی تحلیلی معطوف به انتقال (4 نفر)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (4 نفر)، گروه کنترل (3 نفر)، به روش تصادفی قرعهکشی جایگزین شدند. داده ها در پنج مرحله به صورت خط پایه، مرحله میانی، مرحله پیشرفت، مرحله خاتمه درمان و پیگیری، در طول یک سال (در طی صد جلسه)، با استفاده از پرسشنامه پنج عامل شخصیت NEO، پرسشنامه تکانشگری بارات، جمعآوری شد. برای تحلیل آماری از روش اندازهگیری مکرر و آزمون کروسکال والیس استفاده شد.
یافته هادرآزمون اندازهگیری مکرر تفاوت معناداری بین دو گروه نسبت به گروع کنترل در تکانشگری شناختی دیده شد (0/025=P). درمان معطوف به انتقال در آزمون کروسکال والیس اولاتر شد.
استنتاجبا درنظر گرفتن این مهم که هدف هر دو درمان کاهش علایم نمیباشد، نتایج نهایی مطلوبیت درمان معطوف به انتقال را نشان میدهد، به علاوه برای تعمیم نتایج به پژوهشهای بیشتر نیازمندیم.
کلید واژگان: روان درمانی معطوف به انتقال, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, نوروتیزم, تکانشگری, اختلال شخصیت مرزیBackground and purposeBorderline personality disorder is one of the most common disorders of mental health conditions. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of transference-focused psychotherapy and acceptance and commitment treatment on neuroticism and impulsivity in individuals with borderline personality disorder.
Materials and methodsIn an applied quasi experimental study, we used single subject design involving ABA design in which a behavior is studied at baseline (A), during treatment (B), and after treatment (A). The statistical population included all patients with borderline personality disorder attending Sari Zare Psychiatric Hospital and Sari Mana Clinic in May to June 2020 (n=32). Eleven patients
were selected using convenience sampling and were randomly allocated to transference-focused psychoanalysis (n=4), acceptance and commitment-based therapy (n=4) or control group (n=3). Data were collected in five stages: baseline, mid-stage, progress stage, treatment termination stage, and follow-up for one year (100 sessions) using the NEO five-factor personality questionnaire and Barat impulsivity questionnaire. Data analysis was performed applying repeated measures and Kruskal-Wallis test.ResultsIn the repeated measurement test, a significant difference was seen in cognitive impulsivity between the two groups compared to the control group (P=0.025). According to Kruskal-Wallis test, transference-focused psychoanalysis was prioritized.
ConclusionConsidering that these two treatment methods do not aim to reduce symptoms, our final results showed that transference-focused psychoanalysis was more effective. But, further studies are need to generalize current findings.
Keywords: transference-focused psychotherapy, acceptance, commitment therapy, neuroticism, impulsivity, borderline personality disorder -
Background
There is evidence that irritable bowel syndrome (IBS) can be a chronic and prevalent condition that is more common in individuals with psychological disorders than in the general population.
ObjectivesThis study aimed to compare the effectiveness of hypnotherapy and cognitive-behavioral therapy (CBT) in mitigating chronic pain and cognitive-emotional regulation in patients with IBS.
MethodsIn this three-arm randomized clinical trial, participants who were adults with refractory IBS were screened. Co-primary outcomes were chronic pain indices and cognitive emotion regulation at a six-month follow-up. The statistical population of this study was all patients with IBS referred to Masoud Clinic and Shariati Hospital from May 2019 to February 2021 in Tehran, Iran. Twenty-four patients were calculated for each group, and 72 were for two experimental and one control group using convenience sampling. Seventy-two patients with IBS were accessible to us after the inclusion and exclusion criteria. They were selected and randomly assigned to either interventions or the control group (n = 24). The demographic checklist, Chronic Pain Grade Questionnaire (CPGQ), and Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) were used in three periods.
ResultsData were analyzed by repeated-measures analysis of variance. Preliminary findings showed that the effectiveness of both treatments on chronic pain indices and cognitive emotion regulation in the post-test stage was significant (P < 0.05). Secondary results showed that treatment efficacy remained stable until the follow-up stage.
ConclusionsThis study revealed hypnotherapy and cognitive-behavioral therapy could effectively treat patients with irritable bowel syndrome. Patients with IBS could benefit from psychological intervention based on these findings.
Keywords: Chronic Pain, Cognitive Behavioral Therapy, Emotional Regulation, Hypnotherapy -
ژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه (معطوف به انتقال) بر سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در بازه زمانی اردیبهشت الی خرداد 99 مراجعه کردند، که با تایید روانپزشک 32 نفر بودند، از میان آنها 7 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه 4 نفر و گروه گواه 3 نفر به روش تصادفی قرار داده شد و داده ها در طی یک سال، با استفاده از پرسشنامه سازمان شخصیت کرنبرگ IPO (کرنبرگ، 2002) و سبک های دفاعی DSQ-40 (اندورز و همکاران، 1993) گرداوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا و درصد بهبودی، استفاده شد. یافته ها نشان داد که روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه (معطوف به انتقال) می تواند نتایج مطلوبی بر روان سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی بگذارد. موفقیت آمیز بودن درمان بیماران مرزی بسیار پیچیده تر از آن است که متون پژوهشی نشان می دهند و همچنین فرجام درمان به صورت موفقیت در مقابل شکست نیست، بلکه شماری از حوزه های عملکردی را شامل می شود. همچنین برای تعمیم نتایج به پژوهش های بیشتر نیازمندیم.
کلید واژگان: اختلال شخصیت مرزی, روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه, سازمان شخصیت, سبک های دفاعیThe aim of this study was to evaluate the effectiveness of analytical psychotherapy based on object relationships (transference–focused) on personality organization and defense styles of individuals with a borderline personality disorder. The research method was A-B-A single-subject design. The statistical population included all people with borderline personality disorder who were referred to the outpatient department of Zare Psychiatric Hospital and Mana Sari in the period from May to June 2019, which were 32 with the approval of a psychiatrist, of which 7 were selected by the targeted sampling method. And in two groups of analytical psychotherapy based on object relationships, 4 people and 3 people in the control group were randomly assigned and treated for 100 sessions. Data were collected in five baseline stages, intermediate stage, treatment progress, termination, and follow-up during one year, using Cronberg IPO Personality Organization Questionnaire (Kernberg, 2002) and DSQ-40 Defense Styles (Andorz & et al., 1993) Was collected. For statistical analysis, graph analysis, stable change, and recovery percentage were used. Findings showed that analytical psychotherapy based on object relationships (transference–focused) can have favorable results on the psyche of personality organization and defense styles of people with borderline personality. Successful treatment of borderline patients is much more complex than research literature shows, and treatment outcome is not successful versus failure but covers a number of functional areas. We also need more research to generalize the results
Keywords: Borderline personality disorder Analytical psychotherapy based on object relationships, personality organization, defense styles -
This study aimed to investigate the effectiveness of cognitive hypnosis therapy on sexual desire and marital satisfaction of women. The study's design was semi-experimental and pre-test and post-test with the control group. The statistical population included all women referred to Babolsar Eltiam psychological clinic and then 22 women were selected by available sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (11 women for each group). The experimental group was received cognitive hypnotherapy for 11 sessions and each session lasting 90 minutes; while the control group did not receive any intervention during this research. Both groups compeleted the Apt and Halbert (HISD) Sex Desire Scale and Enrich Marital Satisfaction Scale (ESQ-47) in two stages of pre-test and post-test. The collected data were analyzed using covariance analysis statistical method. The results of covariance analysis showed a significant difference between the performance of both experimental and control groups in the scores of developmental functions of Sexual Desire and marital satisfaction in post-test stage (P<0/001) Based on the findings of the study, it can be concluded that cognitive hypnosis therapy is effective in increasing marital satisfaction and improving women's Sex Desire. Consequently, marital satisfaction and improve women's Sex Desire promote by cognitive hypnosis therapy.
Keywords: Cognitive Hypnosis Therapy, marital satisfaction, Sex Desire, women -
سابقه و هدف
اختلال شخصیت مرزی یک اختلال روانی رایج است که با میزان بالای خودکشی، اختلال عملکردی شدید، نرخ بالای اختلالات روانی همراه است و با استفاده زیاد از درمان و هزینه های بالا برای جامعه مرتبط است. مطالعه حاضر با هدف اثر بخشی روان درمانی تحلیلی معطوف به انتقال بر روان رنجوری و تکانشگری افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام پذیرفت.
مواد و روش هااین مطالعه تجربی، کاربردی و طرح آن نیمه آزمایشی از نوع تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در بازه اردیبهشت الی خرداد 1399 که به بخش سرپایی بیمارستان روان پزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری مراجعه کردند، بوده است که از مجموع 32 نفر مراجعه کننده 7 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه روان درمانی تحلیلی معطوف به انتقال 4 نفر و گروه کنترل 3 نفر به روش تصادفی قرعه کشی قرار داده شدند و در طی یک سال تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه ها برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های تکانشگری بارات BIS (بارات و همکاران، 2004) و پنج عامل شخصیت NEO مک کری و کاستا، 2004 بود. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات هم از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا و درصد بهبودی، استفاده شد.
یافته هاروان درمانی تحلیلی معطوف به انتقال می تواند بر روان رنجوری و تکانشگری افراد مبتلا به شخصیت مرزی اثر بخش باشد.
استنتاجفرجام درمان به صورت موفقیت در مقابل شکست نیست، بلکه شماری از حوزه های عملکردی است. همچنین برای تعمیم نتایج نیاز به مطالعه بیشتر است.
کلید واژگان: اختلال شخصیت مرزی, درمان معطوف به انتقال, تکانشگری, روان رنجوریBackground and purposeBorderline personality disorder is a common mental disorder that is associated with high suicide rates, severe functional impairment, high rates of associated mental disorders, overuse of treatment, and high costs to society. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of analytical psychotherapy based on transference-focused psychoanalysis on neuroticism and impulsivity in people with borderline personality.
Materials and methodsA quasi-experimental study with A-B-A design was carried out and the study population included patients (n=32) with borderline personality disorder attending the outpatient department in Zare Psychiatric Hospital and Mana House Clinic in Sari, between May and June 2020. Seven patients were selected by available sampling and were randomly allocated into an experimental group (n=4) and a control group (n=3) and were treated for one year. Barratt Impulsiveness Scale (2004) and NEO Personality Inventory (2004) were administered. Statistical analysis was performed using graph analysis, stable change, and recovery rate.
ResultsFindings showed that transference-focused psychotherapy can be effective on neuroticism and impulsivity in people with borderline personality.
ConclusionThe treatment outcome is not success versus failure, however, it may include improvements in a number of functional areas. Further research is also needed to generalize current findings.
Keywords: borderline personality disorder, transference-focused psychotherapy, impulsivity, neuroticism -
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی بود. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در طی خرداد 1399 مراجعه کردند، از میان آنها 3 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت 40 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان، پیگیری در طی 11 ماه با استفاده از پرسشنامه شخصیت کرنبرگ IPO (کرنبرگ، 2002) و سبکهای دفاعی DSQ-40 (آندورز و همکاران، 1993) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا، استفاده شد. تحلیل نتایج در مرحله درمان، فرد اول در متغیرهای آزمون گری واقعیت، نمره کل سازمان شخصیت، فرد دوم در متغیر های سردرگمی، آزمون گری واقعیت، نمره کل سازمان شخصیت، دفاع رشد یافته و در فرد سوم در سازمان شخصیت، دفاع رشد نیافته و دفاع روان آزرده دیده شد. مرحله پیگیری فرد اول تغییرات در مولفه های آزمون گری واقعیت، سردرگمی، فرد دوم در آزمون گری واقعیت، سردرگمی، نمره کل شخصیت و فرد سوم در متغیرهای آزمون گری واقعیت نمره کل شخصیت، دفاع رشد یافته، دفاع رشد نیافته دیده شد. درمان ACT در مدت زمان 10 ماه می تواند تغییراتی را در افراد مبتلا به شخصیت مرزی ایجاد کند، تحقیقات بیشتر برای تععمیم پذیری یافته ها نیاز است.
کلید واژگان: درمان پذیرش و تعهد, سازمان شخصیت, سبک های دفاعی, اختلال شخصیت مرزیThe aim of this study was the effectiveness of acceptance and commitment therapy on the organization of personality and defense styles of people with borderline personality. The research method was single-subject design A-B-A The statistical population includes all people with borderline personality disorder who were referred to the outpatient department of Zare Psychiatric Hospital and Mana Home Sari Clinic in June 2016. Among them, 3 people were selected by sampling method and treated for 40 sessions. they got. Data were collected in three baselines: treatment, follow-up, and follow-up over 11 months using the Kernberg IPO Personality Questionnaire (Kronberg, 2002) and the DSQ-40 Defense Styles (Anders & et al., 1993). For statistical analysis, the shape analysis method, stable change, was used. Analysis of the results in the treatment phase, the first person in the variables of reality testing, total personality score, the second person in the variables of confusion, reality testing, total personality score, progress growth defense, and the third person in personality, immature defense and Mental defense was seen as annoying. The follow-up stage of the first person was seen in the components of reality testing, confusion, the second person in reality testing, confusion, personality score, and the third person in the real testing variables of personality score, growth defense, immature defense. ACT treatment in 10 months I can make changes in a person with a borderline personality, Further research is needed to generalize the findings.
Keywords: Acceptance, commitment-based psychotherapy, components of personality organization, defense styles, borderline personality disorder -
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پنج عامل شخصیت و مولفه های تکانشگری افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در طی خرداد 1399 مراجعه کردند، از میان آنها 3 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت 40 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان، پیگیری در طی 11 ماه با استفاده از پرسشنامه های تکانشگری بارات BIS (بارات و همکاران، 2004) و پنج عامل شخصیت NEO (مک کری و کاستا، 2004) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا، استفاده شد. تحلیل نتایج در مرحله درمان در فرد اول در متغیر توافق در فرد دوم در متغیر های توافق، عصبیت، نمره کل تکانشگری و در فرد سوم در متغیر های عصبیت، تکانشگری شناختی، تکانشگری حرکتی و نمره کل تکانشگری دیده شد. در مرحله پیگیری در فرد اول تغییرات در مولفه های تکانشگری ، در فرد دوم در متغیر های عصبیت، مولفه های تکانشگری و در فرد سوم در متغیر های توافق، عصبیت، مولفه های تکانشگری دیده شد. می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مدت زمان 10 ماه می تواند تغییرات برجسته در افراد مبتلا به شخصیت مرزی ایجاد کند، پژوهش های بیشتر در خصوص تعمیم نتایج درمان نیاز است.
کلید واژگان: اختلال شخصیت مرزی, پنج عامل شخصیت, مولفه های تکانشگری, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدThe aim of this study was to the effectiveness of acceptance and commitment therapy on five personality factors and impulsivity components in borderline personality disorder. The research method was A-B-A single-subject design. The statistical population included all people with borderline personality disorder who were referred to the outpatient department of Zare Psychiatric Hospital and Mana Sari Clinic during June 2019 From, among them, 3 people were selected by available sampling method and treated for 40 sessions got. Data were collected in three stages of baseline, treatment, and follow-up over 11 months using the Barat BIS Impulsivity Questionnaire (Barat et al., 2004) and the five NEO personality factors (McCreery and Costa, 2004). For statistical analysis, the graph analysis method, stable change, was used. Analysis of the results in the treatment phase was seen in the first person in the agreement variable, in the second person in the variables of agreement, nervousness, total impulsivity score, and in the third person in the variables of cognitive impulsivity, motor impulsivity, and total impulsivity score. In the follow-up phase, changes in impulsive components were seen in the first person, impulsive components in the second person, and impulsive components in the third person in the variables of agreement, nervousness. It can be concluded that treatment based on acceptance and commitment for a period of 10 months can cause significant changes in people with borderline personality, more research is needed to generalize the results of treatment.
Keywords: Borderline personality disorder, five personality factors, impulsivity components, acceptance, commitment based therapy -
از مهم ترین مسایل روان شناختی زنان، تصویر بدنی و میل جنسی می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی بر تصویر بدنی و بی میلی جنسی بوده است روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون- پیگیری(دوماهه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنانی بود که از تصویر بدنی پایین و بی میلی جنسی رنج می بردند که در سال 1399 به مرکز مشاوره التیام در شهر بابلسر مراجعه کرده بودند از این جامعه تعداد 22 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هرگروه 11 نفر). ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه تصویر بدنی لیتلتون (BICI) و رضایت جنسی مستون وتراپنل (SSSW) بود. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 90 دقیقه ایی به صورت هفتگی تحت مداخله هیپنوتیزم درمانی شناختی قرار گرفتند ولی گروه کنترل مداخله ایی را دریافت نکردند داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که هیپنوتیزم درمانی شناختی در بهبود میل جنسی(001/0 P<54/19=F) و بهبود تصویر بدنی (005/0P<962/8=F) زنان موثر می باشد. به طورکلی یافته ها نشان می دهد که روش هیپنوتیزم درمانی شناختی می تواند در حالت خلسه سبک هیپنوتیزمی با تغییر اشکال خود هیپنوتیزم منفی از طریق به چالش کشاندن افکار منفی، خودکار، خطاهای شناختی و باورهای نادرست باعث بهبود تصویر بدن و افزایش میل جنسی زنان شود و پیشنهاد می شود این هیپنوتیزم شناختی به عنوان یک روش درمانی در کمک به مراجعین استفاده شود.
کلید واژگان: هیپنوتیزم درمانی شناختی, میل جنسی, تصویر بدنی, زنانBody image and sex desire are among the most important psychological issues for women.The aim of this study was to evaluate the effectiveness of cognitive hypnosis therapy on body image and marital satisfaction of women. This research was quasi-experimental design with pre-test-post-test-follow-up and control group. The statistical population of the study included women suffered from body image and sexual dissatisfaction who attended Babolsar Eltiam counseling center in 2021.From this population, 22 people selected by available samoling method and then were randomly selected into experimental and control gropups (each included 11 people). Littleton Body Image Scale (BICI) and Meston & Trapnell Sex Satisfaction Scale(SSSW), were the research instruments. The experimental group received cognitive hypnotherapy weekly for 11 sessions of 90 minutes, while the control group did not receive any training The results of analysis of covariance illustrated that cognitive hypnosis therapy was effective in increasing sex desire(F -19/54 P <0.001) and improving body image (F = 8.962 P < 0.005) in women. It was concluded that the method of cognitive hypnosis therapy can increase accuracy, concentration, and awareness through eliminating misconceptions and consequently increase sex desire and improve women's body image. and it is recommended to be used as therapeutic method.
Keywords: Cognitive Hypnosis Therapy, Sex desir, Body Image, Women -
سابقه و هدف
توجه به تغییر نیازهای جامعه در زمینه سلامت و ضرورت نظام آموزشی پاسخگو و همسو با نیازهای جامعه، ضرورت بازنگری ساختار آموزشی و پژوهشی دانشگاه های علوم پزشکی کشور را نمایان می نماید. هدف از این مطالعه تبیین تجارب آموخته ساختار موسسات آموزشی و پژوهشی می باشد.
مواد و روش ها:
در این مطالعه کیفی، به منظور تبیین تجارب خبرگان از ساختار موسسات آموزشی و پژوهشی، بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف با 26 نفر از اعضای هیات علمی رشته های علوم پزشکی فارغ التحصیل از دانشگاه های خارج از کشور مصاحبه های نیمه ساختار انفرادی در خصوص ساختار سازمانی، کارکرد و سلسه مراتب سازمانی دانشگاه محل تحصیل آن ها بعمل آمد. مصاحبه ها ضبط و دست نویس، کدگذاری و طبقه بندی شد و مطابق رویکرد تحلیل محتوا مرسوم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
از آنالیز داد ه ها، 4 درونمایه اصلی و 12 درونمایه فرعی و 75 گویه استخراج شد. نوع ساختار سازمانی، راهبردها، مدیریت منابع و زیرساخت های آموزشی بعنوان مضامین اصلی در ساختار سازمانی موسسات آموزشی پژوهشی و ساختار سنتی، ساختار نوین، کارآفرینی، مدیریت تغییر، بینش بین رشته ای، منابع انسانی، منابع ملی، منابع فیزیکی، مراکز آموزشی، گروه های آموزشی، رشته های آموزشی و مراکز تحقیقاتی از سوی مشارکت کنندگان به عنوان زیر مضامین فرعی بیان شد.
استنتاجنتایج مطالعه حاکی از تاثیر نظام برنامه ریزی هر کشور (تمرکز/ عدم تمرکز) در نوع ساختار سازمانی موسسات آموزشی و پژوهشی می باشد. از این رو طراحی یک ساختار مناسب برای موسسات آموزشی و پژوهشی جهت تطابق آن با نیازهای جامعه و متناسب با ماموریت و اهداف هر دانشگاه ضروری می باشد.
کلید واژگان: ساختار, موسسات, دانشگاه, آموزش, پژوهشBackground and purposePaying attention to the changing needs of society in health and the need for a responsive education system in line with the needs of society, shows the need to review educational and research structure of medical universities in a country. The purpose of this study was to explain the learned experiences of academic members on the structure of educational and research institutions.
Materials and methodsThis qualitative study was performed in 26 faculty members of medical sciences graduated from foreign universities using purposeful sampling. Individual semi-structured interviews were performed and the participants were asked about organizational structure, the function, and organizational hierarchy of the university where they had studied. Interviews were recorded and handwritten, coded, and analyzed according to the conventional content analysis approach.
ResultsWe extracted four main themes, 12 sub-themes, and 75 items from the data. Main themes included type of organizational structure, strategies, management of resources, and educational infrastructures. The sub-themes were as follows: the organizational structure of educational and research institutions and traditional structure, new structure, entrepreneurship, change management, interdisciplinary insight, human resources, national resources, physical resources, educational centers, educational groups, fields of study, and research centers.
ConclusionPlanning system of every country (centralized/decentralized) was found to affect the type of organizational structure of educational and research institutions. Therefore, universities and research institutions are needed to design a suitable structure consistent with the needs of society and their own goals.
Keywords: structure, institutions, university, education, research -
سابقه و هدفلوسمی ها گروهی از اختلالات هستند که به وسیله تجمع گلبول های سفید بدخیم در خون یا مغز استخوان شناخته می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی بر کاهش درد، اضطراب مرگ، افزایش تاب آوری و بهبودی سلول های سرطانی بیماران مبتلا به لوسمی میلوئید حاد تحت درمان شیمی درمانی انجام شد.مواد و روش هاروش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر 86 بیمار بود که 26 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات نظر گرفته شد عبارت بودند از مدیریت درد مک گیل، تاب آوری کانر و دیویدسون، اضطراب مرگ کالت لستر، آزمایش فلوسایتومتری در تشخیص لوسمی میلوئید حاد. شش جلسه هیپنوتیزم درمانی برای گروه آزمایش اجرا شد و برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل کوواریانس (SPSS22) استفاده شد.یافته هایافته های پژوهش در بین 26 نفر با محدوده سنی 30 الی 50 سال با سطح تحصیلات دیپلم و کارشناسی در دو گروه به این ترتیب بود که در گروه آزمایش بین میزان تاثیر مداخله روی ابعاد ذهنی بیماران در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (039/0=p). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد تغییرات اضطراب مرگ در مقایسه با دو بعد دیگر از سطح بالاتری برخوردار بوده است (67/6) و در بعد جسمانی نیز تاثیر تفسیر نتایج آزمایشگاهی نشان از شروع واکنش التهابی در بیماران در گروه آزمایش بوده است. استنتاج: هیپنوتیزم درمانی یک روش قدرتمند در مراقبت از بیماران سرطانی است.کلید واژگان: اضطراب مرگ, بهبودی, تاب آوری, کنترل درد, لوسمی میلوئید حاد, هیپنوتیزم درمانیBackground and purpose: Leukemia is a group of cancers caused by accumulation of malignant white blood cells in the blood or bone marrow. The aim of this study was to investigate the efficiency of hypnotherapy on pain relief, death anxiety, resilience, and healing of cancer cells in patients with acute myeloid leukemia treated with chemotherapy.Materials and methodsA quasi-experimental study was carried out in which the research population were 86 patients of whom 26 (aged 30-50 years old) were selected via convenience sampling. They were randomly assigned into either experimental group or control group. Flow cytometry tests were done to confirm acute myeloid leukemia. The McGill Pain Management, Connor-Davidson Resilience scale, and the Collett-Lester Fear of Death Scale were administered to collect the data. Hypnosis therapy (six sessions) was done in experimental group. Data were analyzed applying analysis of covariance in SPSS V22.ResultsHypnosis therapy was found to have significant effects on mental dimensions in experimental group compared to the control group (P= 0.039). Follow-up investigations showed more changes in death anxiety compared with other two dimensions in experimental group (6.67). Laboratory results indicated the onset of inflammatory reaction in experimental group.ConclusionHypnotherapy is a powerful method in caring for cancer treatment.Keywords: anxiety death, cure, resilience, pain control, leukemia, hypnotherapy
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.