به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

مصطفی مسعودی نژاد

  • نسیم باقری، محمدابراهیم مظهری*، مصطفی مسعودی نژاد

    امروزه یکی از دغدغه های نظام آموزش معماری دست یابی به نحوه ای از یادگیری است که بتواند دانش آموختگانی کارآمد و شایسته بارآورد. لذا با توجه به ماهیت رشته معماری یادگیری تجربی به عنوان یک الگوی بنیادی در فرایند آموزش معماری مهارت محور مطرح و به کارگیری آن در برنامه درسی معماری نیازمند شرایط و بسترهای ویژه ای است که شناسایی، تحلیل و ارزیابی آنها هدف اصلی پژوهش را شکل می دهد. پژوهش حاضر به لحاظ دیدمان تحقیق پیمایشی-کمی و از جنبه هدف کاربردی به شمار می آید. در این پژوهش ابتدا مولفه های اساسی تحقیق گردآوری و دسته بندی شده است، سپس به جهت رتبه بندی، اخذ نظرات و بررسی میزان پرداختن به این مهم در نظام آموزشی معماری در قالب پرسش نامه مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای تعیین روایی پرسش نامه تحقیق از روایی صوری و محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ بررسی و در تمام موارد بالای7/0محاسبه گردید. جامعه آماری پژوهش از میان گروهی از اساتید دانشگاه، متخصصین مطرح معماری در ارگآنهای خصوصی و دولتی و دانشجویان مقطع کارشناسی معماری در دانشکده های معماری کرمانشاه و اهواز به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شده است. بر پایه یافته ها مولفه های درس محور، فراگیر محور و آموزشگر محور بسترهای یادگیری تجربی معماری را تشکیل دادند. نتایج ارزیابی وضع موجود نشان می دهد بین وضعیت موجود و مطلوب ارائه بسترهای یادگیری تجربی در نظام آموزش معماری ایران فاصله زیادی وجود دارد و میانگین حسابی داده های همه مولفه ها سطح نامناسبی در ارائه بستر ها را نمایان کرده است. بر مبنای نتایج لازم است کیفیت بستر های یادگیری تا حد ممکن بر مبنای رویکرد تجربی بازنگری و اصلاح گردد.

    کلید واژگان: بستر های یادگیری, یادگیری تجربی, آموزش عالی معماری, کارشناسی معماری
    Nasim Bagheri, Mohammad Ibrahim Mazhary *, Mostafa Masoudinejad

    Today, one of the concerns of the architectural education system is to find a way of learning that can produce efficient and competent graduates. Therefore, according to the nature of the field of architecture, experiential learning as a fundamental model in the skill-oriented architecture education process and its application in the architecture curriculum requires special conditions and contexts, whose identification, analysis and evaluation form the main goals of the present research. The current research is a survey- quantitative research and considered to be applied in terms of its objective. In this research, first, the basic components of the research were collected and categorized, and then evaluated in the form of a questionnaire in order to rank, obtain opinions and check the extent it addresses this issue in the architecture education system. To determine the validity of the research questionnaire, its face and content validity and reliability were examined through Cronbach's alpha coefficient which was calculated to be above 0.7 in all cases. The statistical population of the research was selected from a group of university professors, prominent architectural experts in private and governmental organizations, and undergraduate architecture students in the architecture faculties of Kermanshah and Ahvaz in a purposeful and accessible manner. Based on the findings, lesson-oriented, inclusive-oriented and teacher-oriented components formed the experimental learning platforms of architecture. The results of the evaluation of the current situation show that there is a major gap between the current and the desired situation of providing experiential learning platforms in the architectural education system of Iran, and the arithmetic mean of the data of all components showed an inappropriate level in providing the platforms. Based on the results, it is necessary to review and modify the quality of learning platforms as much as possible based on the experimental approach.

    Keywords: Learning Platforms, Experiential Learning, Architecture Higher Education, Architecture Undergraduate
  • سجاد معماردزفولی، محسن تابان*، مصطفی مسعودی نژاد، محمدابراهیم مظهری
    امروزه هویت در مکان های عمومی شهری یکی از دغذغه های مهم بشر می باشد. تجلی احراز هویت به عنوان جهشی به سوی زندگی با کیفیت تر تلقی می گردد. شناخت خواسته های روحی افراد و انعکاس آن در طراحی شهری و معماری ابنیه عمومی در هویت بخشی به هر یک از فضاها برای برقراری ارتباطی دوسویه میان فضا و کاربران آن امری ضروری است. لذا توجه به کیفیت کالبدی و عملکردی چنین فضاهایی در جهت افزایش تعاملات اجتماعی، تعریف و خلق رویدادهای فرهنگی و اجتماعی، از سوی طراحان در فضاهای عمومی می تواند به بازیابی هویت جمعی شهروندان کمک کند. مقاله حاضر بر اساس گزاره های تحقیق و با روشی ترکیبی شامل روش توصیفی جهت تبیین معیارهای کلیدی کیفیت فضای جمعی شهری و روش پیمایشی به منظور تعیین رابطه میان متغیرها از یک سو و همچنین شدت تاثیر هر کدام از سوی دیگر می پردازد. بر همین اساس، هفت معیار نفوذپذیری، گوناگونی، خوانایی، انعطاف پذیری، تناسب بصری، غنای حسی و رنگ تعلق در زمینه شکلگیری، احراز و تشخیص هویت مکان از نقطه نظر مخاطبان در فضای جمعی دارای اهمیت می باشند. تبیین هفت معیار، در مجموع به واسطه 31 زیرمعیار و34 سنجه (متغیر) با استناد به تاثیر ضریب پیرسون، ابتدا تاثیر متغیرهای متفاوت بر دیگری در ارتباط با مطالعه موردی یعنی منطقه راه آهن اهواز مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت، با یافتن تاثیرات فاکتورهای مورد مطالعه بر ارتقای هویت فضای جمعی بر اساس روش آزمون تک نمونه ای، امکان شدت تاثیر هر متغیر در زمینه مطالعه و سنجش ارتقای فضای جمعی شهری فراهم شده که در عین حال، گامی اساسی در مسیر تدوین و ارایه راهکارهای مطلوب در سطحی فراتر است.
    کلید واژگان: هویت, مکان عمومی, فضای جمعی شهری, تعاملات اجتماعی ایستگاه راه آهن اهواز
    Sajad Memardezfouli, Mohsen Taban *, Mostafa Masoudinezhad, Mohamad Ebrahim Mazhary
    In today's context, the issue of identity in urban public places remains a significant concern for mankind. The spiritual aspirations of individuals and their reflection in the design of public buildings are pivotal for identifying these spaces. Therefore, designers can contribute to the restoration of citizens' collective identity by emphasizing physical and functional quality, aiming to increase social interactions and facilitate cultural and social events in public spaces. This article employs a combined method, integrating a descriptive approach to explain the key quality criteria of urban collective spaces and a survey method to determine the relationship between variables and the intensity of their impact. Seven key criteria emerge as crucial for shaping, validating, and recognizing the identity of a place from the audience's perspective within collective spaces. To expound on these criteria, a total of 31 sub-criteria and 34 criteria are considered, analyzing the impact of various variables in relation to the study's scope. Ultimately, by discerning the effects of these factors on enhancing the identity of collective spaces, the article provides insights into the intensity of each variable's impact and a metric for measuring the improvement of urban collective spaces.
    Keywords: Identity, public place, urban collective space, social interactions, Ahvaz railway station
  • نسیم باقری، محمدابراهیم مظهری*، مصطفی مسعودی نژاد

    پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل شایستگی فارغ التحصیلان معماری به روش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد، در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را 21 نفر از اساتید دانشگاه و کارشناسان مطرح معماری در بخش های دولتی و خصوصی به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تشکیل داده اند. براساس یافته ها،تعداد 130کد مفهومی و 40 مقوله فرعی در قالب 6 مقوله اصلی در مدل پارادایمی شامل پرورش معماران توانمند و شایسته به عنوان مقوله محوری، عوامل علی (مهارت طراحی و ایده پردازی، دانش و آگاهی تخصصی، پژوهشگری، مربیگری و توسعه دیگران، شایستگی های اداری، مهارت کارآفرینانه، شایستگی های ارتباطی-اجتماعی، شایستگی های کسب و کار و رهبری، توانایی ذهنی، اخلاق حرفه ای معماری و شایستگی های فردی)، عوامل زمینه ای (منابع وامکانات، الگو های انگیزشی و آموزش آکادمیک)، شرایط مداخله گر(فرایند و نوع آموزش، تعاملات و الگو های ارتباطی، امکانات و تجهیزات ساختاری، زیرساخت های قانونی و حمایتی)، استراتژی ها (الگو های آموزش ویادگیری، ایجاد شبکه های ارتباطی گسترده، فرهنگ سازی و نیازسنجی اجتماعی)، پیامد ها (پاسخگویی حرفه ای، پاسخگویی آموزشی، پاسخگویی فردی) قرار گرفته است. ابعاد، مولفه ها و شاخصه های احصا شده از پژوهش حاضر می تواند به عنوان چارچوبی برای ایجاد تغییرات در برنامه های آموزشی معماران بوده و هدایتگر نظام آموزشی معماری در جهت بهبود قابلیت های حرفه ای فارغ التحصیلان معماری باشد. همچنین می تواند به عنوان چارچوب قابل استناد جهت ارزیابی و جذب معماران در دنیای حرفه ای مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: مدل شایستگی, شایستگی معماران, نظریه داده بنیاد, مهارت
    NASIM BAGHERI, MohammadIbrahim Mazhary*, Mostafa Masoudinejad

    the current research has been conducted with the aim of explaining the competency model of architecture graduates using a qualitative method based on the grounded theory approach, in three stages of open, central and selective coding.The statistical population of this research was made up of 21 university professors and prominent architectural experts in the private and government sectors by purposeful and snowball sampling.  According to the findings, the number of 130 conceptual codes and 40 sub-categories in the form of 6 main categories in the paradigm model including the cultivation of capable and competent architects as the central category, causal conditions (design and idea generation skills, specialized knowledge and awareness, research, coaching and development of others, Administrative skills, entrepreneurial skills, communication-social skills, business and leadership skills, mental ability, architectural professional ethics and personal skills), contextual factors (resources and facilities, motivational models and academic training), intervening conditions (process and type of training, interactions and communication patterns, structural facilities and equipment, legal and support infrastructure), strategies (model education and learning, creating wide communication networks, culture building and social needs assessment), consequences (professional response, educational response, individual response) have been placed. The dimensions, components and indicators calculated from the current research can be used as a framework to make changes in the educational programs of architects and guide the architectural education system in order to improve the professional capabilities of architecture graduates. It can also be used as a reliable framework for evaluating and recruiting architects in the professional world.

    Keywords: competence model, competence of architects, foundational data theory, skill
  • علی زنگنه، مصطفی مسعودی نژاد*، امین الله احدی

    هنر معماری در شوشتر محصول قرن ها تجربه زیستن در منطقه ای با آب وهوای گرم و نیمه خشک می باشد و حدی اعلی از همسازی با اقلیم را به نمایش گذاشته است. از ارزشمندترین خدمات معماری این شهر، نماسازی به وسیله آجر یا «خوون چینی» بوده که با کارکردی دوگانه، علاوه بر زیباسازی، وجهی اقلیمی نیز داشته است. مسیله اصلی در این پژوهش، شناخت نقوش، مستندنگاری و شناسایی دقیق اجزای تشکیل دهنده و میزان بیرون زدگی خوون های شوشتر است. این تحقیق با رویکردی کمی و به روش توصیفی تحلیلی، هفتاد نقش از نمای ساختمان های بافت تاریخی شوشتر (تزیینات سردر ورودی اصلی خانه ها و جداره های حیاط) را که غالبا مربوط به اواخر قاجار و دوره پهلوی اول هستند، بررسی کرده است. شیوه دستیابی به این نقوش از طریق مطالعه میدانی بافت تاریخی و اسناد کتابخانه ای بوده است. براساس تصاویر به دست آمده، نقشه آن ها به وسیله نرم افزار اتوکد ترسیم و داده های به دست آمده برای رسیدن به نمودارهای تحلیلی، در نرم افزار اکسل بارگذاری گردید و نتیجه بررسی های کمی به دست آمد. در این مقاله ضمن یافتن مساحت نقش های مورد مطالعه، مشخص گردید میانگین مساحت این نقوش 45/0 متر مربع است. در ادامه، اجزای تشکیل دهنده خوون ها معرفی و نقش هریک از آن ها در شکل دهی هر خوون مشخص شد. میزان بیرون زدگی هر نقش محاسبه و درنهایت، میانگین میزان بیرون زدگی نقوش، حدود 35% به دست آمد. به کمک یافته های این پژوهش، مسیر مرمت و بازآفرینی خوون ها تسهیل و کوتاه شده و با عنایت به محاسبه و تحلیل اجزای تشکیل دهنده آن ها، حجم مصالح مورد استفاده برای تولید هر نقش، از طریق مراجعه به جداول این مقاله قابل برداشت گردیده است. ازآنجاکه میزان بیرون زدگی هر نقش متغیری مهم در میزان تولید سایه توسط آن خوون است، داده های موجود می تواند در شناسایی کارایی حرارتی و ارزش گذاری آن ها نیز مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: تزیینات آجری, خوون, خوون چینی, معماری سنتی شوشتر
    ‘Ali Zangeneh, Mostafa Mas‘Oudi-Nezhad *, Amin Alah Ahadi

    Architecture in Shushtarhas evolved as the result of centuries of living experience in a region with a hot and semi-arid climate, representing a brilliant climate-responsive approach. A most valuable architectural strategy in this city is a type of brickwork (khavun-chini) which not only enhances the beauty ofthe structures but also caters to the climatic needs.The main objective of this research is to identify, document, and analyze the patterns and projection elevations of the khavunbrickwork in Shushtar. Using quantitative and descriptive-analytical approaches, 70 patterns from the facades of historical buildings in Shushtar, particularly from the decorative elements of main entrances and courtyard walls, mostly attributed to the late Qajar and early Pahlavi periods,were studied. These patterns were documented through field studies in the historical fabric of the city as well as library research. Based on the obtained images, their patterns were drawn using AutoCAD software, and the collected data were uploaded to Excel to create analytical diagrams and perform quantitative analyses.According to the results, the average area of these patterns was found to be 0.45 square meters. Furthermore, the constituent elements of the khavunbrickworkwere introduced, and the role of each component in shaping each pattern was determined. The elevation of each pattern projectionwas calculated, and ultimately, the average elevation of the patterns was found to be approximately 35%. With the help of the results of this research, the conservation and reconstruction process of the khavunbrickworkscan be facilitated and shortened. Since the calculation and analysis of their constituent elementsare provided in this study, the amount of materials needed to produce each pattern can be calculated by referring to the tables in this article. Since the extent of the projection is a significant variable in the size of the shadow produced by that brickwork, the available data can also be utilized in assessingthe thermal efficiency and value of any brickwork.

    Keywords: brick decorations, khavun, khavun-chini, Shushtar traditional architecture
  • فرشید مصباح، بهزاد وثیق*، مصطفی مسعودی نژاد
    خانه های دوره قاجار رشت از نمونه های باارزش خانه های سنتی ایرانی بوده که از لحاظ قلمروهای فضایی پیکره بندی متمایزی از سایر نقاط ایران دارد. ارتباط بصری یکی از عوامل مهم در شکل گیری مفهوم قلمرو در فضاهای مسکونی است. خانه ها باتوجه به طرح های کالبدی مختلف، کیفیت های متفاوتی را از لحاظ بصری تامین کرده و تجربه های متفاوتی از فضا را ارایه می دهند؛ لذا هدف این پژوهش درک بهتر مفهوم قلمرو با تحلیل شاخص های ارتباط بصری در مقیاس روابط درونی این خانه ها است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی با استدلال منطقی داده های نرم افزاری است. جهت رسیدن به هدف پژوهش در مرحله اول خانه ها به لحاظ کالبدی به چهار گروه تقسیم، از هر گروه دو نمونه و در مجموع هشت مورد انتخاب شد. جهت انسجام نتایج و بررسی تطبیقی نمونه ها سه فضای مشترک ایوان، پذیرایی و خواب محور تحلیل ها قرار گرفتند. در مرحله دوم شاخص های سنجش شامل ارتباط بصری، فواصل در معرض دید بودن و خوانایی از مبانی پژوهش استخراج گردید. در مرحله سوم جهت تحلیل نمونه ها از تکنیک های تحلیل گراف نمایانی و نقشه های محوری با ابزارهای مخروط دید، خطوط محوری و نمودار هم پیوندی - اتصال به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها نشان می دهد ارتباط بصری فضاها متفاوت بوده و باعث ایجاد حریم های ذهنی شده و همچنین تفاوت در میزان دید منجر به ایجاد سلسله مراتب فضایی شده است. با بررسی شاخص های مخروط دید در خانه ها، مشاهده شد بیشتر بودن هم جواری با جداره ها، کمتر بودن پیچیدگی فضایی به دلیل محدب بودن فضا و وجود دسترسی بصری و فیزیکی بیشتر باعث ارتباط بالاتر یک فضا (مانند فضای ایوان) با سایر فضاها و در نتیجه عمومی تر شدن آن را به دنبال دارد. از طرف دیگر کمتر بودن عوامل فوق باعث ایجاد خلوت بیشتر در فضاها (مانند فضای خواب) شده است؛ بنابراین فضای خانه های برون گرای رشت در عین داشتن شفافیت، دارای حریم های بصری بوده که باعث ایجاد مرزبندی های فضایی می شود و سلسه مراتب قلمرویی را به دنبال دارد.
    کلید واژگان: ارتباط بصری, قلمرو, نحو فضا, رشت
    Farshid Mesbah, Behzad Vasigh *, Mostafa Masoudinejad
    The houses of the Qajar period in Rasht are valuable examples of traditional Iranian houses with different spatial configurations from those of other parts of Iran. Visual connectivity is a crucial factor in shaping the concept of domain in residential spaces. Houses have different visual qualities according to their designs and provide different experiences of space. This study aims to investigate the concept of domains by analyzing indicators of visual connectivity of indoor relationships in these houses. The research uses the descriptive-analytical method with logical reasoning of software outputs. In the first step, the houses were divided into four groups according to their designs, and then two samples were selected from each group with a total of eight. For coherence purposes and the comparative study of the samples, three common spaces of the veranda, reception room, and bedroom were analyzed. In the second stage, visual quality indicators including visual connectivity, viewing distances, and intelligibility were extracted from the research literature. In the third stage, visibility graph analysis, axial maps with cones of vision, axial lines, and connectivity and integration diagrams were produced in the Depthmap software. The results show that the visual connectivity values of spaces are different resulting in the creation of perceptual domains and spatial hierarchies. By examining the visibility cone indicators in the houses, it was observed that more adjacency with walls, less spatial complexity because of convexity of shape, and visual and physical accessibility make a space (such as the veranda) more connected with other spaces. On the other hand, lower values of the mentioned indicators create more privacy (such as in the bedrooms). Therefore, the indoor spaces of the extroverted houses of Rasht, while transparent, have visual and spatial boundaries that create a hierarchy of domains.
    Keywords: visual connectivity, domain, Space Syntax, Rasht
  • سینا جلیل پوراقدم، احمد میرزا کوچک خوش نویس*، مهدی خاکزند، مصطفی مسعودی نژاد

    عدالت با مفاهیمی مانند حقوق، انصاف، آزادی، برابری و غیره همراه است، رویکردها به مفهوم عدالت در جوامع و در زمان های مختلف از دیدگاه های ایدیولوژیک متفاوتی پیروی می کنند، که گاهی بایکدیگر متفاوت و متضاد هستند. با وجود تاکیدی که در سطح جامعه بر مفهوم عدالت و لزوم تحقق آن وجود دارد، کمتر به این مفهوم پرداخته شده است که بناهای مسکونی چه نقشی بر ادراک عدالت افراد دارند. شهر تهران، به عنوان پایتخت ایران از دهه های گذشته دچار نابرابری در گسترش، توزیع خدمات و امکانات در مناطق مختلف شهری بوده است، که حاصل آن جدایی گزینی اقشار و طبقات مختلف اقتصادی-اجتماعی در مناطق مختلف شهری است. این تحقیق بر آن است، نقش مولفه های موثر بر ادراک عدالت شهروندان، به واسطه معماری بناهای مسکونی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش از نوع ترکیبی و بر اساس ماهیت روش در بخش  اول از نوع کیفی و در بخش دوم از نوع کمی است و در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوا، روش دلفی و پیمایشی استفاده شده است. مفاهیم حاصل از پژوهش و نقش آن ها بر ادراک عدالت افراد به دو دسته مولفه های عینی و ذهنی تقسیم گردید. یافته های پژوهش نشانگر آن است که برداشت همه ی افراد از مفهوم "عدالت" یکسان نیست و از نظر هر فرد تعریف متفاوت دارد. بنابراین، ادراک عدالت در همه افراد یکسان نیست، ولی همه ی افراد به زمینه ها و عوامل مشترکی در معماری بناهای مسکونی که در ادراک عدالت تاثیرگذار هستند، معتقدند. در نتیجه اولویت تاثیر گذار بودن هر یک از مولفه ها بر ادراک عدالت افراد، با توجه به عوامل زمینه ای از قبیل سن، جنسیت، تاهل، وضعیت اشتغال و درآمد، تحصیلات و محل سکونت افراد در بین شهروندان متفاوت می باشد بر این اساس مهم ترین شاخص های ذهنی مرتبط با مسکن و موثر بر ادراک عدالت به ترتیب احساس امنیت، توجه به آرامش و رعایت حقوق فردی و حقوق همسایگی است و در بررسی وضعیت شاخص های عینی عدالت نیز به ترتیب: تطابق با نیازهای انسانی و معلولین، مقیاس بنا، استواری بنا می باشند.

    کلید واژگان: مولفه های عینی و ذهنی, ادراک, عدالت, مسکن
    Sina Jalilpour Aghdam, Ahmad Mirza Kuchak khoshnevis *, Mehdi Khak Zand, Mostafa Masoudinejad
    Introduction

    Given the importance, background and position of the concept of "justice" in Islamic teachings, popular culture and traditional Iranian architecture, and considering the positive effects that the perception of justice has on society. The importance and necessity of looking at architecture from the perspective of "justice" especially in housing, seems more and more necessary. Humans spend most of their time in residential spaces, and these are the most important urban elements that impact people's perception. Considering the perceptual relationship, we can say that there is a significant relationship between the architecture of residential buildings and the perception of justice. There is also a direct relationship between how citizens' mental values about housing relate to what they perceive and perceive as the physical components of housing, which leads to a perception of justice or injustice. Since, the perception of justice depends on the presence of individuals and the mentality that individuals have towards the concept of justice and what they observe. So there is a two-way relationship between objective and subjective indicators. With these interpretations, it is the observation of objective indicators and their comparison in the minds of individuals that form the mental indicators.

    Method

    The research method in this research is of a combined type according to the research and based on the method in the first part is qualitative and in the second part is quantitative. In data analysis, content analysis, Delphi and survey methods are used. Has been.

    Results

    Findings show that not all people have the same perception of the concept of "justice" and each person has a different definition. Therefore, the perception of justice is not the same for all people, but all people believe in common contexts and factors in the architecture of residential buildings that affect the perception of justice. As a result, the priority of influencing each component on the perception of justice of individuals varies according to contextual factors such as age, gender, marriage, employment and income status, education and residence of individuals among citizens.

    Conclusion

    We divided components affecting the perception of justice by individuals through the architecture of residential buildings into two categories: objective and subjective. The differences in objective indicators such as building scales have led to differences in the mental indicators of citizens in different residential areas of Tehran, which is important in the mental indicators obtained from the research, such as individual rights and neighborhood rights, The feeling of security is also visible. All the mentioned factors such as order, proportions from the point of view of experts and citizens are factors that exist in all residential buildings that are perceived as a whole and engrave a mental image of themselves on the mind of the audience that there is a direct relationship between these factors and There is a perception of justice. The status of mental indicators related to housing and affecting the perception of justice shows that the sense of security, attention to peace and respect for individual rights and neighborhood are ranked 1 to 3, respectively, in the objective indicators affecting the perception of the world: Adaptation to human needs and disabilities, building scale, building stability are ranked 1 to 3.

  • صبا میردریکوندی، مصطفی مسعودی نژاد*، بهزاد وثیق

    مقدمه و هدف پژوهش:

     به دنبال رشد فزاینده جمعیت شهری و مهاجرت های روستایی در دهه های اخیر در ایران چهره مسکن و کیفیت سکونت تغییر یافت. توسعه این پدیده بدون برنامه ریزی صحیح و عدم توجه به مسایلی از جمله عوامل فرهنگی در فضای تعاملی سکونتگاهی منجر به بروز رفتارهایی از ساکنین می گردد که مخل و از بین برنده فرهنگ سکونتی است. که توجه صرف به مسایل کمی و نادیده انگاشتن کیفیت در فضاهای مسکونی موجب تشدید معضلاتی در این فضاها گشته و به تبع آن باعث ایجاد نارضایتی ساکنان از محیط های مسکونی خود شده است.

    هدف

    پژوهش حاضر به ارزیابی و سنجش تاثیر نقش مولفه ها و عناصر فرهنگ در معماری مسکن سازمانی و احساس رضایتمندی ساکنان پرداخته است. در این پژوهش اقدام به تحلیل تاثیر مولفه های فرهنگ بر رضایتمندی در دو مجموعه مسکونی سازمانی نیروی انتظامی شهرستان اهواز شد.

    روش پژوهش: 

    نوع پژوهش حاضر کاربردی است و روش تحقیق به صورت توصیفی از نوع همبستگی است، جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. تعداد افراد انتخاب شده جهت حجم نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر طبق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران 285 ساکن در نظر گرفته شده است.که پس از جمع آوری داده ها، به منظور تحلیل آنها، اطلاعات با استفاده از روش و تکنیک های آماری و نرم افزار21 Spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفته است.

    یافته ها: 

    بر این اساس نتایجی که در بخش کمی حاصل گردید، حاکی از رابطه معنا دار میان مولفه هایی مانند جنبه های فضایی، ایمنی وآرامش، جنبه های انسانی،هویت اجتماعی و فرهنگی جنبه های عملکردی در دو مجموعه مسکونی از نظر پاسخگویان حاصل گردید.

    کلید واژگان: فرهنگ, رضایتمندی سکونتی, مجموعه های مسکونی, مجموعه های سازمانی, اهواز
    Saba Mirderikvandi, Mostafa Masoudinejad *, Behzad Vasigh

    Statement of the problem: 

    following the increasing growth of the urban population and rural migrations in recent decades in Iran, the face of housing and the quality of residence have changed. The development of this phenomenon without proper planning and not paying attention to issues such as cultural factors in the interactive space of the settlement leads to the emergence of behaviors from the residents that disrupt and destroy the residential culture. that only paying attention to quantitative issues and ignoring quality in residential spaces has aggravated problems in these spaces and as a result has caused residents to be dissatisfied with their residential environments.

    Purpose

    The present research has evaluated and measured the impact of the role of culture components and elements in organizational housing architecture and residents' sense of satisfaction. In this research, the effect of culture components on satisfaction was analyzed in two organizational residential complexes of Ahvaz police force.

    Research method

    The type of the current research is applied and the research method is descriptive and correlational. Field method (questionnaire) was used to collect the required information. The number of people selected for the statistical sample size based on the simple random sampling method and according to Cochran's sample size formula is considered to be 285 residents. After collecting the data, in order to analyze them, the information using the method Statistical techniques and Spss 21 software have been subjected to statistical analysis.

    Findings

    Based on this, the results obtained in the quantitative part indicate a meaningful relationship between components such as spatial aspects, safety and peace, human aspects, social and cultural identity, and functional aspects in two residential complexes according to the respondents

    Keywords: Culture, Residential satisfaction, residential complexes, institutional complexes, Ahvaz
  • MohammadAli Kazemzadeh Raef, Mostafa Masoudinejad *, Behzad Vasigh

    Designers and architects design architecture and create ideas by taking the advantage of the design process, and architecture professors play vital roles in this way because they consider design paths and lines of thought for designers and architects and give them the freedom to create creative designs. Undoubtedly, the final output of each designer and architect is related to the thinking of professors who have been or will be under their education. Given that the selection of either convergent or divergent thinking in the design process yields different results and affects the urban landscape and the architecture of any country, the present study sought to investigate the effects of divergent and convergent thinking on architecture creativity education in Iranian universities (case study: Faculty of Art and Architecture, Iran University of Science and Technology (IUST)). The research was applied in terms of purpose and had a mixed-method descriptive-analytical, survey, and case study method. Two tests were utilized to determine the effectiveness of the creativity education process for architecture students, namely Abedi's creativity test (ACT) and Torrance test of creative thinking (TTCT) in divergent thinking, and the Kolb Learning Styles Inventory (KLSI) in convergent thinking. The research data were collected using the field method with ACT, TTCT, and KLSI. The research examined 21 male and female students in the architecture discipline of the Faculty of Art and Architecture, Iran University of Science and Technology. Data analysis was performed using SPSS21. Therefore, the research referred to the concept of education in general, and architecture creativity education in particular, and then discussed education methods and models in architecture in an analytical approach. Finally, the research findings indicated that students with divergent learning thinking had greater creativity.

    Keywords: divergent thinking, Convergent thinking, Creator education, architecture, Iranian universities
  • MohammadAli Kazemzadeh Raef, Mostafa Masoudinejad *, Behzad Vasigh

    The main purpose of teaching architecture is to achieve general efficiency and cultivate creative talent, transfer of knowledge and general skills of the architecture profession to students in this field. Currently, the curriculum planning of architecture education in Iranian universities is based on the approvals of 1300 and the educational program and approach has not been specifically evaluated for students' creativity. The purpose of this study is to evaluate the application of divergent thinking and creativity in the programs and approach of teaching undergraduate architecture in the universities of Tehran, Shahid Beheshti and Science and Technology. Because it seems that in the architecture education system in Iran, more than divergence, the focus is on a convergent approach that does not allow students to be creative during education. This can further lead to a reduction in creative approaches in contemporary Iranian architecture. Therefore, the longest and most important universities of architecture in Iran have been selected for study. The question is how to explain the curriculum of architecture universities in order to develop student creativity? The present applied research is of quantitative type and finally the statistical results have been analyzed by interpreting qualitative data of how architecture is taught in these universities. The raw data obtained from the questionnaire to test the hypotheses with the help of computer and software for each university were recorded and analyzed through SPSS21 software and converted into the information used. Based on the findings, by reviewing and redefining the rules and standards that include all relevant and appropriate factors in the development of curriculum that will be the basis of individual creativity based on divergent thinking, it is possible to provide educational development in terms of creativity. Also, the feedback of statistical results showed that the subsets of readiness, development, evaluation, upbringing and insight, considering the importance of divergent thinking, will be effective in the emergence of creativity in the eyes of students and professors of these universities if included in the curriculum approach. Based on this and in comparison, Shahid Beheshti University has been more successful than the other two universities in implementing the divergent curriculum and approach. Because the curriculum approach in this university has been able to diverge in the approaches by modifying the curriculum approved by the Ministry of Science and Research and determining the extracurricular courses that develop creativity and also providing the possibility of closeness between professors and students and emphasizing the architectural criticism course to foster creativity. Enter your training.

    Keywords: Architectural Education, Curriculum, Divergent, Non-Conformal Thinking, Creativity, University
  • کتایون افشون، محسن تابان، مصطفی مسعودی نژاد*، رضا جلیل زاده ینگجه
    زمینه و هدف

    فضاهای باز شهری عرصه هایی هستند که زندگی جمعی در آن ها جریان دارد. در این راستا برای جذب بیشتر شهروندان به این فضاها، خصوصا در اقلیم های گرمسیری بررسی شرایط آسایش حرارتی و مولفه های تاثیرگذار بر آن مورد توجه قرار می گیرد. از آن جایی که در فضاهای باز، احساس و ادراک حرارتی در افراد متفاوت است، در برخورد با آسایش حرارتی تنها رویکردی کمی برای ارزیابی کافی نیست؛ بلکه توجه به مولفه های روانی اشخاص حایز اهمیت می باشد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان مولفه های روانی در افراد و مقوله آسایش حرارتی است.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر با روشی ترکیبی شامل روش توصیفی به منظور تبیین مولفه های آسایش حرارتی و روانی و روش پیمایشی جهت تعیین همبستگی میان متغیرهای تحقیق انجام شده است. پس از انجام برداشت های میدانی توسط پرسشنامه به روش تصادفی (تعیین حجم نمونه با استفاده از روش کوکران) و دستگاه های اندازه گیری شاخص های اقلیمی، شرایط آب و هوایی نقاط مختلف مسیر در روزهای 11 و 12 بهمن ماه 1398 (7 صبح تا 1 بامداد)، سنجیده و به کمک شاخص جهانی اقلیم گرمایی (UTCI) در محدوده کناره رودخانه کارون در اهواز مورد تحلیل قرار گرفته است.

    یافته ها

    ارزیابی و تحلیل داده های مستخرج، تاثیر مولفه های روانی بر پاسخ حرارتی افراد در شرایط مختلف را نشان می دهد. در واقع حس و حال افراد در فضاهای باز بر ارزیابی حرارتی آن ها از محیط تاثیرگذار است.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش، می توان اظهار داشت که حالات روحی و روانی افراد در شرایط مختلف می تواند پاسخ حرارتی متفاوت و حتی خارج از انتظار را هم در بازه آسایش حرارتی و هم در محدوده خارج از آن به همراه داشته باشد. در نهایت می توان راهکارهایی برای طراحی بهتر فضاهای شهری، جهت جذب بیشتر مخاطبان و برانگیختن حس رضایتمندی آن ها ارایه نمود.

    کلید واژگان: فضاهای باز شهری, آسایش حرارتی, مولفه های روانی, احساس و ادراک حرارتی, رودخانه کارون
    Katayoun Afshoun, Mohsen Taban, Mostafa Masoudinejad *, Reza Jalilzadeh-Yengejeh
    Background and Objective

    Urban open spaces are areas where collective life takes place. In order to attract more citizens to these spaces, especially in tropical climates, the study of thermal comfort conditions is considered. Since heat sensation and perception vary from person to person outdoors, a quantitative approach to dealing with thermal comfort alone is not enough; Rather, it is important to pay attention to the psychological components of individuals. The aim of this study was to investigate the relationship between psychological components in individuals and the category of thermal comfort.

    Material and Methodology

    The present study was conducted by a combined method including descriptive method to explain the components of thermal and psychological comfort and survey method to determine the correlation between research variables. After conducting field surveys by a questionnaire by random method (using Cochran method) and measuring devices of climatic indicators, the weather conditions of different parts of the route On the 11th and 12th of Bahman 1398 (7 am to 1 am), measured and with the help of the Global Climate Index (UTCI) in the Karun River It is analyzed in Ahvaz.

    Findings

     Evaluation and analysis of the extracted data show the effect of psychological components on the thermal response of individuals in different conditions. In fact, the mood of people in open spaces affects their thermal evaluation of the environment.

    Discussion and Conclusion

    According to the research findings, the mental and psychological states of people in different conditions can have different and even unexpected thermal response both in the range of thermal comfort and outside it. Finally, solutions can be provided to better design urban spaces, to attract more audiences and arouse their sense of satisfaction.

    Keywords: Urban open spaces, Thermal Comfort, psychological components, thermal sensation, perception, Karun River
  • سجاد معماردزفولی، محسن تابان*، مصطفی مسعودی نژاد، محمدابراهیم مظهری

    معماری مسکن در ایران در دوران معاصر در شهرک ها و شهرهای بزرگ یک مسیله چند متغیری با ابعادی متفاوت است. نیاز به حل مسیله مسکن، به شکلگیری پروژه های تجربی و طراحی و ساخت مفاهیم سازمان یافته جدید از مسکن صورت گرفته است. یکی از مناطقی که به واسطه نوپا بودن ساختار معماری و شهری نیاز به انجام تحقیقات مختلف دارد، شهر اهواز است. پژوهش حاضر قصد دارد با شناخت مولفه های مسکن مطلوب حاوی شاخصه های درونی و بیرونی در  مجموعه نیوسایت به تبیین این مفاهیم بپردازد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و با تکنیکی آمیخته شامل؛ روش های توصیفی و تحلیل محتوا در بخش نظری و همبستگی و علی مقایسه ای به صورت میدانی در بخش مطالعات موردی می باشد. نوع طرح همزمان تغییرپذیر ترکیبی رویکردهای کمی و کیفی که دارای چارچوبی نظری است. در نهایت براساس مدل مفهومی، در گام اول پرسشنامه هایی با پاسخ هایی از طیف لیکرت با توجه به حجم نمونه در اختیار ساکنین 105 واحد در نیوسایت جهت تحلیل آماره های توصیفی که بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل می شوند؛ قرار می گیرد. در گام بعدی مصاحبه هایی برگرفته از سوالات پژوهش از جامعه ای 10 نفره از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند تدوین و با تحلیل  آنها آماره های استنباطی استخراج می گردد. پس از معرفی نتایج دو حوزه کمی و کیفی و برای رسیدن به مولفه های مسکن مطلوب می بایست پیوندی میان عوامل انسانی (ساکنین)، عوامل کالبدی (درونی و بیرونی) و عوامل تصمیم ساز (کارشناسان) برقرار شده و راهبردهایی در سه حوزه کوتاه، میان و بلندمدت ارایه داد.

    کلید واژگان: مسکن مطلوب, مفاهیم سازمان دهنده, معماری, شهرسازی, شرکت شهر
    Sajad Memardezfouli, Mohsen Taban*, Mostafa Masoudinezhad, MohammadEbrahim Mazhari

    Contemporary housing architecture in Iran in small towns and major cities is a multivariate issue. Among the various architectural practices, housing is both more effective and more influential than others. Housing, the formation of experimental projects, and the design and construction of new organized concepts of housing have taken place. The concept of the organizer is a solution that has already been discovered and tested in different contexts. One of the areas that need to conduct scientific research in various fields of architecture and urban planning due to the nascent structure of architecture and urban context, is the city of Ahvaz, which contains various examples of organizational corporate housing due to the development of various industries. This study aims to identify the architectural space, especially in the housing sector, establish patterns and components in organizational construction in the contemporary period, strengthen the existing cultural elements, realize the values in architecture in newsite and recognize the works. The study also seeks a systematic plan to find new principles based on the concepts used based on the research method. Therefore, by considering these concepts, it intends to recognize the architectural components of desirable housing, which in other words are considered as internal and external factors, intends to know the characteristics of the concepts of architecture and urban planning in the residential complex. The main strategy of this research is based on the use of mixed methods, which are a combination of quantitative and qualitative methods. This conceptual model will explain the concepts of organizing corporate housing, which will result in identifying and introducing general principles in terms of quantity and quality in corporate housing. The present mixed research method includes interpretive, descriptive methods, content analysis in the theoretical part and correlation methods, and field methods in the case studies. Statistics and descriptive and inferential findings to take appropriate quantitative and qualitative measures have been collected on the one hand according to the opinion of residents and on the other hand based on the opinion of experts and specialists, respectively. The result of the presented study is to explain the model containing the concepts of organizing the housing of oil company through the relationship between the quality characteristics of housing and the organizing components in this complex. Based on the research hypotheses, experts are focusing on the characteristics of the formation of organizational components and characteristics of corporate housing expressing the principles and concepts of infrastructure and residents, carefully meet their needs and wants in the field of housing and the surrounding area play an important role in the process. After introducing the results of both theoretical and experimental areas, it was found that considering the concepts of housing organizer from only an internal or external dimension could not lead to the full formation of housing concepts, and to achieve the desired corporate housing components concept must have a good link between human factors. Physical-social factors and managers, officials, and experts in the field of architecture and urban planning to be established.

    Keywords: Desirable housing, organizing components, architecture, urban planning, corporate town
  • صبا میردریکوندی، مصطفی مسعودی نژاد*، بهزاد وثیق

    این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی رضایتمندی از کیفیت فضایی در جنبه ذهنی که فرهنگ در آن میگنجد بپردازد. استفاده از روش ارزیابی پس از ساخت از طریق شناسایی نقاط ضعف و قوت هر مجموعه می تواند به این امر کمک نماید. هدف از این پژوهش به دست آوردن مدلی است که بتوان به کمک آن به ارزیابی کیفیت فضایی هر مجموعه مسکونی متناسب با فرهنگ ساکنینش دست یافت. از این رو پژوهش استفاده از روش پژوهش کیفی و تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، به دنبال پاسخ به این سوال است: چگونه می توان با روش poeمدلی تنظیم کرد که بر اساس آن میزان رضایتمندی ازکیفیت فضایی- فرهنگی در مجموعه های مسکونی را سنجید؟ یافته های پژوهش مبین آن است که بسیاری از موارد مرتبط با فرهنگ در مقوله ادراکی یا ذهنی میگنجد. این بدان معنا نیست که نقش سایر شاخصه های مادی (عینی) را باید نادیده گرفت. در این میان نقش زمان و نیازهای آتی که در یک مسکن ممکن است اتفاق بیوفتد از اموری است که در میزان رضایتمندی بهره برداران به صورت مستقل نقش مهمی را ایفا میکند. بر اساس مدل مفهومی نهایی می توان به شاخصه ها و گزینش آنها در ارزیابی مجموعه های مسکونی از بعد کیفیت فرهنگی-فضایی، هر نمونه مطالعاتی نایل آمد. این شاخصه ها قابلیت آن را دارند تا در هر نمونه موردی بوسیله پرسشنامه به آزمون گزارده شود تا میزان هریک را بتوان سنجید.

    کلید واژگان: فرهنگ, مدل POE, کیفیت فضایی, مجموعه مسکونی, برنامه ریزی منطقه ای
    Saba Mirdrekvandi, Mostafa Masoudi Nejad *, Behzad Vasiq

    This study seeks to examine the satisfaction of spatial quality in the mental aspect that culture includes. Using the post-construction evaluation method by identifying the strengths and weaknesses of each set can help. The purpose of this study is to obtain a model that can be used to assess the spatial quality of each residential complex in accordance with the culture of its inhabitants. Therefore, the research using qualitative and analytical research method and library information collection method seeks to answer the question: how can a poe model be set up, based on which the level of satisfaction with the spatial-cultural quality in residential complexes Did you measure? The research findings indicate that many cultural issues fall into the perceptual or subjective category. This does not mean that the role of other material (objective) characteristics should be ignored. Meanwhile, the role of time and future needs that may occur in a housing is one of the things that play an important role in the level of satisfaction of independent users. Based on the final conceptual model, the characteristics and their selection in the evaluation of residential complexes in terms of cultural-spatial quality of each study sample can be achieved. These characteristics have the ability to be tested in each case by a questionnaire so that the amount of each can be measured.

    Keywords: culture, POE model, Spatial Quality, Residential Complex, Regional Planning
  • Saba Mirderikvandi, Mostafa Masoudinejad *, Behzad Vasigh
    This research is in line with explaining the design problems of residential complexes from the users' point of view by POE evaluation according to its cultural context. Therefore, it seems that this process can be a way to achieve a pattern between designers and users, residents' satisfaction, as well as the correct system to improve the spatial quality of such environments, given the culture and lifestyle of its residents. Recognizing the current situation of users' residential quality, measuring user satisfaction and their type of interaction with designers, feedback to correct design defects and errors identified and results and experiences in the form of systematic strategies and models, according to the cultural context of the city, can Provide a solution and system that can be used in future projects and criteria. Independent variables were evaluated after construction and the dependent variable was the spatial quality of residential complexes influenced by cultural factors of users. 5 residential complexes in Ahvaz were compared and studied. The present research is applied research in terms of purpose, which is based on a case study with a qualitative and descriptive-analytical method. And has been done using common library tools as well as field observation. According to the nature of the subject and the studied indicators, the prevailing approach is survey type and using a questionnaire with residents and interviews with architectural experts in the field of housing. In terms of purpose, it is applied-developmental. SPSS software was used in the analysis of the questionnaire. The statistical sample size is obtained using Cochran's formula and based on the number of households living in each residential complex. The research findings confirm that POE, which as an evaluation method focuses on the needs of users to obtain their satisfaction with the environment and show design problems to designers and express its solution, as well as resource management and environmental sustainability. help. Also, measuring the quality of residential complex spaces depends on general factors such as the level of residential satisfaction of residents, the level of interaction between designers and users (participation), and comprehensive planning and design. To investigate each of these cases, it is necessary to pay attention to the cultural context of Ahvaz.
    Keywords: POE, Spatial Quality, Residential Complex, culture, Ahvaz
  • Faramarzi Hadis*, Mehdi Khak Zand, Mohammad Hassan Talebian, Mostafa Masoudinejad

    Industrial heritage includes remnants of an industrial period with historical, technological, social, architectural, or scientific value and is therefore worthy of protection. The adaptability of industrial heritage is one of the conservation approaches that will lead to sustainability while preserving heritage and preserving social and cultural values. Accordingly, the purpose of this study is to provide a comprehensive model in the field of industrial heritage adaptability with the perspective that covers as much as possible the components affecting adaptability and empowers stakeholders in this field to answer the questions. This research is of a mixed type, which is done in two qualitative and quantitative phases and two stages of model presentation due to comparative studies and model validation. The components of the proposed research model were identified through a comparative study of 5 successful examples in the field of industrial heritage adaptability to the landscape. In order to validate, the final model was presented to 180 experts, and the model's validity was confirmed using structural equations in the confirmatory factor analysis phase. The results showed that nine economic, historical, physical, social, cultural, infrastructural, technological, environmental, and policy factors affect the adaptability of industrial heritage to the landscape. This research presents an improved model that can be useful in adapting the industrial heritage to the landscape in the country.

    Keywords: Adaptability, Industrial heritage, Landscape, Comparative study, Structural equations
  • Katayoun Afshon, Mohsen Taban, Mostafa Masoudinejad *, Reza Jalilzadeh Yengejeh

    Structure of the urban open spaces and the effect it imposes on the body and mental health increases the importance of attention to the quality of such places. The thermal comfort is the environmental factors affecting the reactive behavior of people in urban open spaces. In the present study, aiming at investigating the relationship between psychic components and landscape structure and its effect on the thermal assessment of individuals, three methods are used; the descriptive method for explaining the psychic components and landscape structure as well as the survey method for determining the relation and correlation between research variables along with the experimental method for testing the variables using certain tools. Thermal analysis done by computer simulation method in ENVI-met software in the Karoon river area in Ahvaz city. The index used for assessing the thermal comfort is UTCI. In order to find the relationship between the research variables, the field data collections were accomplished by arranging questionnaires and in a random way by Cochran formula. The findings demonstrated the existence of a relationship between landscape structure and different psychic states in individuals. In fact, the moods of the individuals in open spaces affect their landscape qualification and thermal assessment. Eventually, and based on the findings of the study, it could be stated that the mental condition and psychic state of the individuals in different situations has definitely affected their qualification of the landscape structure, landscape quality as well as their reactive behavior while it would overshadow their thermal assessment.

    Keywords: urban open spaces, Psychic Components, Landscape structure, Thermal Assessment, Karoon river
  • ارسلان آزادی فر، علی عمرانی پور*، مصطفی مسعودی نژاد، محسن وفامهر
    معماری تاریخی ایران دارای روش هایی ارزشمند در بهره گیری از نور طبیعی در بناها است که یکی از این روش ها، استفاده از حیاط مرکزی در ساختار معماری می باشد. بنابراین نیاز است که خصوصیات موثر بر بهره مندی بنا از نورطبیعی، از قبیل هندسه و تناسبات مورد بازشناسی قرار گیرد. مقاله حاضر در رویکردی کمی و با روش پژوهش تشریحی (تبیینی) با بیان اصول و قواعد هندسی و تناسباتی مرتبط با حیاط مرکزی مانند «شکل هندسی، طول، عرض، ارتفاع و نسبت های ویژه R_1=محیط/ارتفاع و R_2=عرض/طول، SAR=عرض/ارتفاع، مرز آسمان و زاویه دیده شدن آسمان نسبت به بازشو و تاثیر آن ها بر عملکرد نوری»، ساختاری مقایسه ای را برای ارزیابی حیاط مرکزی در نمونه های موردی شکل می دهد. یافته ها نشان می دهد هندسه غالب حیاط ها، مستطیل و مربع با پخ در گوشه ها است؛ مقادیر تناسباتی R_1 و R_2 از کمینه پیشنهادی برای نورگیری مناسب فضاها بیشتر هستند؛ مرز دیده شدن آسمان در اغلب موارد از عمق فضاها بیشتر بوده، همچنین SAR و زاویه دید بازشوها به آسمان، متناسب با عملکرد فضاها است. در نتیجه، در خانه های کاشان، تامین نور فضاها نسبت به عملکرد اقلیمی آن، از اولویت بیشتری برخوردار بوده و فضاهای مجاور حیاط در بیشتر روز از روشنایی طبیعی و تقریبا یکنواختی با عمق نفوذ نور مناسب بهره مند هستند. ازسویی، حیاط ها قادر به تامین ضریب نور روز بیشتر از 1.53 برای فضاهای مجاور هستند که بیانگر تبعیت هندسه، تناسبات و مقیاس فضایی آن در راستای نورگیری مناسب برای این خانه ها است.
    کلید واژگان: هندسه, نور, حیاط مرکزی, خانه تاریخی, کاشان
    Arsalan Azadifar, Ali Omranipour *, Mostafa Masoudinezhad, Mohsen Vafamehr
    In the central yard of historic houses of Kashan, geometry and proportions are the most important factors in providing light to adjacent spaces. To measure the optical performance of these yards it is necessary to know its geometrical properties. The article by the method with expression of geometric and proportional principles and rules related to the central yard in the use of daylight spaces, proportional to its performance in the selected sample. Factors such as geometric shape, length, width, height and specific ratios R_1= ambient / height and R_2= width / length or (PAR), SAR = width / height, sky boundary and angle of view of the sky relative to the pop-up and its effect They are based on the optical performance of the yard. The results show that the dominant geometry of yards, rectangles and squares is with corners Proportional values R1, R2 exceed the suggested minimum for proper illumination of space; Also, the SAR and the viewing angle of the openings to the sky are proportional to the performance of the spaces and the need for their lighting. As a result, in Kashan homes, light is given higher priority than its climatic function, and adjacent central yards enjoy natural daylight and almost uniformity with adequate light penetration for most of the day. Yards are able to provide a daylight factor of more than 1.5-3 for adjacent spaces, which indicates the compliance of its geometry, proportions and spatial scale in order to provide adequate lighting for these houses.
    Keywords: Geometry, central yard, Day light, Historic house, Kashan
  • H. Faramarzi, M. Khakzand *, M.H. Talebian, M. Masoudinejad
    BACKGROUND AND OBJECTIVES
    Abadan oil industry in Iran is very significant due to its various valuable layers as a part of national memory and identity. Therefore, to protect and reuse this industrial heritage, the adaptive reuse strategy by means of the landscape is considered. The purpose of this study is to achieve urban sustainability through a landscape adaptable to the oil industry heritage.
    METHODS
    This research is descriptive-correlational and has been done through a survey. The statistical population of this research consists of pundits and experts of Abadan’s oil industry and the sample size is 88 people. In the analytical section, while using documentary studies, a questionnaire with 21 closed questions was used for data collection. After collecting the data, its validity and reliability were measured and confirmed.
    FINDINGS
    In this study, the relations between nine environmental, historical, economic, social, cultural, policy, technology, physical, and infrastructure factors were measured as the factors affecting the landscape adaptable to the oil industry heritage.
    CONCLUSION
    The results showed that the completion and facilitation of policies lead to the creation and strengthening of opportunities for cultural and social interactions in the industrial landscape. Also, the impact of physical factors on infrastructure, economic, and environmental leads to strengthening economic factors and infrastructure reuse in urban development. Findings indicated that the impact of environmental factors on economics and policy by using landscape leads to success in the mentioned fields.
    Keywords: Abadan, Adaptive landscape, Oil Industrial heritage
  • ارسلان آزادی فر، علی عمرانی پور*، مصطفی مسعودی نژاد، محسن وفامهر

    یکی از دستاوردهای معماری تاریخی کاشان استفاده از نورگیرهای سقفی در خانه های تاریخی این مناطق بوده است. پژوهش ها نشان داده کیفیت و عملکرد این نورگیرها به عواملی مانند نوع آن، فاصله از دیگر بازشوها، اندازه و مصالح، زاویه انسداد، مساحت روشنایی ایجاد شده، تعداد و میزان بهره وری آن ها وابسته است. لذا برای ارزیابی تاثیر عملکرد این نورگیرها بر معماری خانه های تاریخی کاشان، باید تمامی موارد فوق مورد ارزیابی قرار گیرند. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی به تحلیل تاثیر عملکرد نورگیرهای سقفی بر معماری خانه بروجردی ها به عنوان نمونه انتخابی می پردازد. نتایج نشان می دهد که عملکرد نورگیرها از طریق تعداد، اندازه و مساحت فضای روشن شده توسط آن بر تناسبات معماری موثر بوده است. همچنین ساختار سه جزیی نورگیرها هندسه و فرم معماری فضاهای مرتبط را مشخص می کرده و رسمی بندی جزیی از ساختار نورگیرهای سقفی در کاشان بوده که راه حلی برای هدایت نور به درون بنا بوده است؛ همچنین فاصله نورگیرها از یکدیگر نشان می دهد که مقیاس و ابعاد فضا در ارتباط با آن ها شکل گرفته است و ضریب بهره وری 50 درصدی نورگیرها نشان از عملکرد قابل قبول و انتخاب درست مصالح آن ها در تامین نور بنا دارد.

    کلید واژگان: نورگیر سقفی, خانه تاریخی, کاشان, معماری
    Arsalan Azadifar, Ali Omranipour*, Mostafa Masoudinezhad, Mohsen Vafamehr

    One of Kashanchr('39')s historical architectural achievements has been the use of skylights in historic houses. Research has shown that these skylightschr('39') quality and performance are related to factors such as their type, distance from other openings, size, and materials, cut-off Angle, area of illumination created, number, and amount of their efficiency. The article used these factors for evaluating the impact of these skylightschr('39') performance. The present study, based on library and field studies, analyzes the effect of skylightschr('39') performance on the architecture of the house of Boroujerdi as a selected example. The results show that skylightschr('39') performance has been influential on architectural proportions through the number, size, and area of the space illuminated by it. Also, the three-component structure of skylights determined the geometry and architectural form of related spaces, and formalization was a part of the design of skylights in Kashan, which was a solution to direct light into the building; Also; the distance of the skylights from each other shows that the scale and dimensions of the space have been formed in relation to them and the efficiency factor of 50% of the skylights shows the acceptable performance and correct choice of their materials in providing light.

    Keywords: Ceiling skylight, historic house, Kashan, architecture
  • مصطفی مسعودی نژاد، منصوره طاهباز*، سید مجید مفیدی شمیرانی
    تنوع و سختی وضعیت اقلیمی در مناطق مختلف ایران، لزوم شناخت و استفاده از راهکار های معماری بومی را که با کمترین مصرف انرژی پاسخ گوی نیاز به آسایش حرارتی هستند، روشن می سازد. بر این اساس، مطالعۀ شگرد های به کاررفته در معماری بومی می تواند راهگشای طراحی معاصر باشد. پژوهش حاضر با استفاده از اندازه گیری های میدانی، در پی شناخت رفتار حرارتی سکونتگاه زیرزمینی (شوادان) ، که به صورت گسترده در معماری بومی دزفول و شوشتر خوزستان استفاده شده، و تحلیل شرایط آسایش حرارتی در این فضای زیرزمینی می باشد. با استفاده از تحلیل نمودار و متغیر های دما، رطوبت نسبی، سرعت جابه جایی هوا و میانگین دمای تابشی رفتار حرارتی شوادان خانۀ سوزنگر دزفول بررسی خواهند شد. همچنین تحلیل CFD شوادان مورد مطالعه با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر، براساس داده های شرایط مرزی به دست آمده از اندازه گیری های میدانی انجام شده است. نتایج بیانگر وجود شرایط آسایش حرارتی در فصول مختلف در این فضا و ثبات میانگین دمای تابشی که تحت تاثیر ظرفیت حرارتی جداره ها به خصوص در فصل گرم تابستان است. همچنین سرعت جابه جایی هوا بسیار اندک و نزدیک صفر است که رطوبت را از در ورودی شوادان خارج می کند.
    کلید واژگان: رفتار حرارتی, شوادان, تهوی? طبیعی, دزفول
    Mostafa Mas‘oudi, nejad, Mansoureh Tahbaz*, Sayyed Majid Mofidi Shemirani
    Varied harsh climatic conditions in different areas of Iran calls for researching different vernacular architectural methods used to gain thermal comfort with the least consumption of energy. The study of vernacular architecture strategies can provide some solutions for contemporary design. This study uses field measurements to analyze the thermal performance of shavadoons (a kind of underground space used widely in the vernacular architecture of Dezful and Shoushtar in Iran). Variables such as temperature, relative humidity, air velocity and mean radiant temperature of the shavadoon in the Souzangar House were measured and analyzed for this purpose. CFD analysis was performed using DesignBuilder based on temperature contours derived from field measurements. The results indicate that thermal comfort conditions are achieved in different seasons, and the mean radiant temperature is relatively stable especially during the summer due to the high thermal capacity of the soil. The impact of air velocity, which pushes out humidity from the shavadoon, is very little, rather negligible, in these spaces.
    Keywords: thermal behavior, shavadoon, natural ventilation, Dezful
  • محمدجواد مهدوی نژاد*، مجید منصورپور، مصطفی مسعودی نژاد

    خانه های دوران قاجار در شهر دزفول، نمونه ای ارزشمند از معماری معاصر ایران به شمار می آیند که به خوبی توانسته اند با شرایط خاص اقلیمی خوزستان هماهنگ شوند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مسکن قاجاری دزفول و چگونگی تاثیرپذیری آن از اقلیم، به عنوان عنصر هدایت کننده فرایند طراحی معماری است. از این رو با بررسی یازده نمونه از خانه های دوره قاجاریه دزفول و همچنین استفاده از تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه های جمع آوری شده از متخصصان آشنا با معماری منطقه، مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که بسیاری از ویژگی های خانه های دزفول به نحوی با متغیرهای فرهنگی، اعتقادی، زیباشناختی، اقتصادی و اجتماعی هماهنگ بوده اند؛ و تمامی آنها بر نقش ممتاز اقلیم در جهت دهی و شکل گیری معماری تاکید می نماید؛ و نشان می دهد که اقلیم چگونه به عنوان بخشی از فرایند طراحی معماری سبب ارتقاء کیفیت مسکن معاصر دزفول شده است.

    کلید واژگان: اقلیم, معماری معاصر, خانه های معاصر دزفول, فرایند طراحی معماری, دوران قاجاریه
    Mohammadjavad Mahdavinejad *, Majid Mansour Pour, Mostafa Masoudinejad

    The province of Khuzestan and ancient city of Dezfool are from among the most prosperous regions of Iran. Inhistorical perspective, there are lots of traditional monuments which show the quality of rich and valuable history ofthis ancient region. Dezfool has a hot semi-arid climate while in Köppen climate classification called “BSh”. Dezfoolhas extremely hot summers and mild winters, therefore the weather in summer is harsh. The level of rainfall ishigher than most of southern Iran, especially in winter to spring time. In other words, harsh climatic circumstancesof Dezfool made a necessity for its traditional architecture to be closer and closer to compensating outdoorsituation. In traditional architecture of Iran, buildings were planned by adoption of different approaches in order tofit the needs and demands of its inhabitants. Thus rethinking about the meaning of “Home” in valuable culture ofIran, might be considered as a source of inspiration for contemporary architecture in general, and for contemporaryarchitecture of developing countries such as Iran especially. It is very important to explain that nowadays morethan ever, learning from eco-friendly concept of traditional architecture is significant to make a better future forcontemporary architecture of developing countries such as Iran.This paper is to show the leading role of climate in outlining contemporary architecture. Therefore eleven exemplarof Dezfool houses in Qajar era selected by purpose as case studies of the paper. The research team organizeda questionnaire for data gathering from among eleven invaluable houses which selected by purpose in Dezfool.Focus discussion group (FDG) was set in order to interpret the questionnaire in which five experts gathered tocollaborate and find the possibility of role climatic issues in outlining contemporary architecture of Dezfool in Qajarera. Contemporary architecture of Dezfool in Qajar era might be called one the most prosperous periods in whichconsiderable number of valuable buildings are made by the hand of its wise architects. Literature review of thepaper shows that in Iranian culture, home is an illustration of peace and prosperity for family members to keepthem safe and relax especially in harsh climate such as south-west of Iran. It is very important to explain thatsome classical issues like balance between building and urban scale, separation of public and private sectors ofhouse, spatial sequence and socio-cultural could easily be identified in traditional architecture of Iran especially inKhuzestan and Dezfool in Qajar era.The results of the paper show that the main parts of Dezfool contemporary houses such as entrance, vestibuleand corridor, yard, porch, hall, bedroom, belvedere etc. show that all these parts have a lot to do with climatewhile those are from among the most leading elements of architectural identity in this region. The results indicatethat some classical issues like balance between building and urban scale, separation of public and private sectorsof the house, spatial sequence and socio-cultural issues have a lot to do with climate in contemporary houses ofDezfool in Qajar era.... Keywords: Climate, Contemporary Architecture, Dezfool Houses, Qajar Era.

    Keywords: Climate, Contemporary Architecture, Dezfool Houses, Qajar Era
  • امین الله احدی*، مصطفی مسعودی نژاد، آرمین پیریایی

    امروزه مشکل تامین مسکن برای تعداد زیادی از شهروندان کلان شهرها و گرایش به انبوهسازی و ساخت خانه های کوچک و ارزان آپارتمانی، باعث تضعیف کیفیت خانه های مسکونی شدهاست. یکی از عوامل کیفی با اهمیت در هر مسکنی، توجه به نور روز است که تاثیر بسیاری در سلامت روح و جسم ساکنان دارد. در ساختمانهای بلند مرتبه که ساکنان به فضاهایی مانند حیاط دسترسی ندارند و در طول روز در فضای بسته آپارتمانی زندگی میکنند، پنجره ها نور مورد نیاز ساکنان را تامین میکنند. از اینرو، توجه به طراحی صحیح پنجره ها دارای اهمیت فراوانی است. این نوشته در صدد است میزان نور روز مناسب و راه های فراهم آوردن آن را در خانه های مسکونی ساختمان های بلند مرتبه شهر تهران بررسی کند. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و نیز مدلسازی رایانهای در نرم افزار محاسب نور روز  میباشد.

    کلید واژگان: نور روز, سلامت جسم و روح, آپارتمان های مسکونی, شهر تهران
    Amin Alah Ahadi *, Mostafa Masoudi Nejad, Armin Piryaei

    Today, due to increasing the population of large cities such as Tehran, the demand for housing, has been increased.The imbalance between supply and demand of housing has increased the price of housing which caused citizens tolive in small apartments. This issue reduces the quality of life in these homes. The quality of the human environmenthas an enormous effect on his health. Most research in the field of health psychology has shown that, there is a directrelationship between the quality of the residential environment and social harms such as suicide, mental disorders,drug addiction and criminality. One of these qualitative factors is the quality of daylight. Being exposed to adequatedaylight has an enormous effect on the health of body and the human spirit. Due to the high density and compressibilityof buildings and also aerosols and air pollution that cause low access to daylight, attention to the appropriate use ofdaylight in the cities such as Tehran is more critical. On the other hand, in tall apartments, residents have not accessto some open spaces such as yard and during the day, they live in closed space of apartment. Therefore, the designof windows as the only source of daylight are very important. So, the conditions of suitable daylight in residential areasand the way to create it, are considered in this article.The study area of this article is small apartments in Tehran. Because of the high price of housing in Tehran, theseapartments are considered by many citizens. Regarding to the limitation in access to the yard and outdoor living space,attention to improvement of environmental quality, especially attention to daylight is more important.The determining standard characteristics of daylight in residential areas is one part of this research. In this field withstudying credible sources and standards, required data is collected. The most important index is a daylight factor thatis equal to the average daylight in interior space in the proportion to outdoor daylight. Appropriate daylight factor forbedroom, work and study rooms, living room and kitchen respectively is equal to 1%, 5%, 2.5% and 2%. Identifyingthe common spaces of small apartments in Tehran and theirs area, is the next step. For this purpose a number ofsmall residential apartments in the various parts of Tehran were selected and the different dimensions of theirs spaceswere investigated. Finally, to determine the proper size of windows, the daylight simulation and calculation software(DIALUX) has been used. In this software, Tehran's geographic information (latitude and longitude) and the status ofair pollution in Tehran and the data related to glass of window (common windows that used in this apartments ) suchas transparency coefficient and the reflection coefficient of glass, were imported and according to the standard daylightfactor of bedroom, living room and kitchen, for each of these spaces,the calculations have been performed and theoptimal window size for each of these spaces in proportion to the internal surface area is presented.... Keywords: Daylight, Health of Body and Spirit, Residential Apartments, Tehran

    Keywords: Daylight, Health of Body, Spirit, Residential Apartments, Tehran
  • هاشم هاشم نژاد، مصطفی مسعودی نژاد، امین الله احدی
    ارزیابی پس از ساخت روشی است که به دنبال شناخت چگونگی عملکرد ساختمان های ساخته شده و میزان رضایتمندی کاربران ساختمان و محیط های ساخته شده می باشد. در این روش بررسی میزان رضایتمندی کاربران بسیار مهم است. یکی از عوامل موثر در میزان رضایتمندی از محیط زندگی عوامل فرهنگی و اجتماعی می باشد که به اعتقادات، آداب و رسوم و شرایط اجتماعی ساکنان مرتبط می شود. این نوشته درصدد است تا با توجه به تاثیر اسلام بر اعتقادات و فرهنگ بخش گسترده ای از مردم ایران، به بررسی اصل محرمیت به عنوان یکی از عوامل موثر در رضایتمندی در مسائل فرهنگی و اجتماعی بپردازد. در این رابطه معیارهای ب هدست آمده در رابطه با رضایتمندی و محرمیت در مجموعه مسکونی شوشترنو، به عنوان یکی از نمونه های مطرح در این زمینه، به وسیله روش ارزیابی پس از ساخت مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. بدین منظور با استناد به یافته های علمی از منابع، مشاهدات و نظر کارشناسان ویژگی هایی تحت یک پرسشنامه استخراج شده است. در این فرآیند از جامعه آماری 32 نفر سوالاتی در دو بخش معماری و اجتماعی به وسیله پرسشنامه به عمل آمد که با روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شده بودند. نتایجی از این یافته ها به دست آمده است که به صورت جداولی در قسمت پایانی ارائه شده است. سپس داده های حاصل از پرسشنامه ها در برنامه Expert-Choice که بر مبنای روش AHP کار می کند، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. سپس بر پایه این تحلیل ها، نتیج هگیری صورت گرفته است. نتایج مطالعات تاییدکننده لزوم شناخت و تاثیر عوامل فرهنگی در مراحل طراحی می باشد. علاوه براین، مساله محرمیت در طراحی مجموعه مسکونی شوشترنو کم تر موردتوجه قرار گرفته است، همچنین نقش مدیریت از زمان طراحی تا ساخت، سکونت و انجام تغییرات پس از سکونت بسیار بااهمیت است که در این مجموعه به نظر می رسد عدم مدیریت، بی نظمی و بی برنامه بودن انجام اصلاحات باعث این امر شده اند.
    کلید واژگان: ارزیابی پس از ساخت, بازشوها, رضایتمندی, محرمیت, شوشترنو
    Hashem Hashemnejad, Mostafa Masoudinejad, Aminollah Ahadi
    Post Occupancy Evaluation (POE) origins in the United States and it has been used in one or more forms since the 1960s. This metod is defined as the process of evaluating buildings in a systematic and rigorous manner after they have been built and occupied for some time. POE is a method of looking for recognition the performance of built buildings and knowing satisfaction of their users. This recognition is very useful to avoid repeating the mistakes and also is important to test new ideas. In this method, assessing the user satisfaction is very significant. Satisfaction is one of the most important approaches that in recent decades have been proposed in environmental quality issues. Two of the effective factors on the life satisfaction is social and cultural factors which are related to beliefs, customs and social conditions of the residents. Due to profound impact of Islam on beliefs and culture of a wide part of the Iranian population, this article aims to assess privacy as one of the most important factors influencing satisfaction in social and cultural issues. Privacy is the quality of being secluded from the presence or view of others or the condition of being concealed or hidden. The idea of privacy as a property of a built environment is related to the advent of the humankind. In Islamic teachings, privacy has been given a holy value and caring about privacy starts with believers themselves. There is an inherent tendency in human being towards privacy, the most important of which is realized at home. Therefore, if privacy is trespassed at home, it may no longer serve as a home. In this article to evaluate the criteria of satisfaction and Privacy and doing Post Occupation Evaluation about it, the New Shoushtar residential Complex is selected. This complex is designed by contemporary architect, Kamran Diba, and won the Aga Khan award in 1986 and located in shooshtar city. According to the scientific findings from authoritative resources, abservations and interviews with the experts, some questions as a questionnaire are extracted. Then questionnaire is completed by 32 individuals who are selected by cluster sampling. Cluster sampling is a sampling technique used when “natural” but relatively homogeneous groupings are evident in a statistical population. In this technique, the total population is divided into these groups (or clusters) and a simple random sample of the groups is selected. Then the required information is collected from a simple random sample of the elements within each selected group. This may be done for every element in these groups or a subsample of elements may be selected within each of these groups. A common motivation for cluster sampling is to reduce the total number of interviews and costs given the desired accuracy. Assuming a fixed sample size, the technique gives more accurate results when most of the variation in the population is within the groups, not between them. In this research, the questions are adjusted in two architectural and socialissues. The satisfaction of the privacy issues and the reasons for changes in the set of openings is investigated. Finally, obtained results are presented in tables and are assessed and evaluated by expert-choice software (a decision-making software that is based on multi-criteria decision making working according the AHP method). The analytic hierarchy process (AHP) is a structured technique for organizing and analyzing complex decisions, based on mathematics and psychology. It was developed by Thomas L. Saaty in the 1970s and has been extensively studied and refined since then. It has particular application in group decision making, and is used around the world in a wide variety of decision situations, in fields such as government, business, industry, healthcare, shipbuilding, education and architecture. The results reveal the impact of recognition of cultural factors in the design process. Moreover, the issue of privacy as an important cultural factor, playing a key role in creating the sense of security and safety for users, althoughin the design of New Shoushtar residential complex, it has received little attention.The residents’ satisfaction from privacy issues is low and it caused many problems in the openings because of the lack of security sense and psychological comfort. Need more space for living and lack of yard in some units are other reasons of some issues in the design of this complex.However management role in transforming from designing to construction is important, it seems that in this complex, lack of management, irregularitiers and lack of progromming are seriuos problems.
    Keywords: Post Occupation Evaluation (POE), Openings, Satisfaction, Privacy, New Shooshtar
فهرست مطالب این نویسنده: 22 عنوان
  • مصطفی مسعودی نژاد
    مصطفی مسعودی نژاد
    استادیار معماری، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
نویسندگان همکار
  • بهزاد وثیق
    : 6
    بهزاد وثیق
    دانشیار معماری، دانشگاه صنعتی جندی شاپور، دزفول، ایران
  • محمدابراهیم مظهری
    : 3
    محمدابراهیم مظهری
    (1388) دکتری معماری، دانشگاه شهید بهشتی
  • محمدحسن طالبیان
    : 2
    محمدحسن طالبیان
    دانشیار معماری گروه مرمت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
  • دکتر رضا جلیل زاده ینگجه
    : 2
    دکتر رضا جلیل زاده ینگجه
  • دکتر مهدی خاک زند
    : 2
    دکتر مهدی خاک زند
    دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
  • نسیم باقری
    : 2
    نسیم باقری
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال