دکتر محمدعلی حداد
-
نقش پروسکایت دوبعدی در بهبود پایداری و عملکرد سلول های خورشیدی پروسکایتی بدون لایه انتقال دهنده حفره
با توجه به اهمیت پایداری سلول های خورشیدی در تجاری سازی آنها، پروسکایت های دوبعدی در فصل مشترک بین پروسکایت سه بعدی و لایه های انتقال دهنده بار نقش موثری در بهبود پایداری سلول های خورشیدی پروسکایتی دارند. در این پژوهش، پروسکایت سه کاتیونی سه بعدی و کاتیون فنیل تری متیل آمونیوم جهت تشکیل پروسکایت دوبعدی، به عنوان مواد جاذب نور در سلول های خورشیدی به کار برده شده است. با توجه به نفوذ رطوبت از همه جوانب لایه پروسکایت، به بررسی ساختارهای پروسکایت دوبعدی/ سه بعدی، سه بعدی/ دوبعدی و دوبعدی/ سه بعدی/ دوبعدی پرداختیم. نتایج نشان داد که تشکیل پروسکایت دوبعدی بر روی پروسکایت سه بعدی (سه بعدی/ دوبعدی) علاوه بر محافظت لایه پروسکایت سه بعدی در برابر رطوبت، منجر به بهبود ریخت شناسی لایه پروسکایت می شود. در حالی که، تشکیل پروسکایت دوبعدی در زیر پروسکایت سه بعدی (دوبعدی/ سه بعدی) در بهبود بلورینگی پروسکایت سه بعدی موثر است. سلول های خورشیدی پروسکایتی سه بعدی/ دوبعدی به دلیل بهبود بیشتر نقص های سطحی و کاهش بازترکیبی بار، بازده 9.81 از خود نشان دادند. در حالی که، سلول های خورشیدی پروسکایتی دوبعدی/ سه بعدی/ دوبعدی با بهبود بلورینگی پروسکایت سه بعدی و محافظت دو جانبه پروسکایت سه بعدی توسط پروسکایت دوبعدی، 98% از بازده اولیه خود را به مدت 240 روز حفظ نمودند.
کلید واژگان: سلول خورشیدی, پروسکایت دوبعدی, سه بعدی, دوبعدی, فنیل تری متیل آمونیوم یدید, پایداریNano scale, Volume:11 Issue: 2, 2024, PP 12 -18Considering the importance of the stability of solar cells in their industrialization, 2D perovskites in the interface between 3D perovskite and charge transfer layers play a key role in improving the stability of perovskite solar cells. In this research, 3D triple-cation perovskite and 2D PTA2PbI4 perovskite have been used as light absorbing materials in fabricated solar cells. Considering the penetration of moisture from all sides of the perovskite layer, we investigated 3D/2D, 2D/3D and 2D/3D/2D perovskite structures. Experimental results show that the formation of 2D perovskite above the 3D perovskite (2D/3D) in addition to protecting the 3D perovskite layer against moisture, leads to the improvement of the morphology of the perovskite layer. The formation of 2D perovskite under the 3D perovskite (3D/2D) is effective in improving the crystallinity of 3D perovskite. 2D/3D perovskite solar cells have 9.81 efficiency due to the improvement of surface defects and reduction of charge recombination. Besides, 2D/3D/2D perovskite solar cells by improving the crystallinity of 3D perovskite and the double protection of 3D perovskite by 2D perovskite, maintained 98% of the initial efficiency for 240 days.
Keywords: Solar Cells, 2D, 3D, 2D Perovskite, Phenyl Trimethylammonium Iodide, Stability -
اهمیت و تعیین عناصر کمیاب در صنعت نفت برای پالایش و فرآوری نفت خام و همچنین اکتشاف نفت خام بسیار مهم است. هدف از این پژوهش شناسایی عنصری و تشخیص دقیق عناصر فلزی کمیاب موجود در رسوبات آسفالتین است. بدین منظور در این مقاله از روش های شناسایی عنصری ازجمله بیناب نگاری پراکندگی انرژی پرتو ایکس (EDX) و بیناب نگاری فروشکست القایی لیزری (LIBS) بهره برده شده است. در بیناب های ثبت شده با استفاده از بیناب نگاری EDX، عناصر کربن (C)، اکسیژن (O)، نیتروژن (N) و گوگرد (S) با مقادیر قابل توجه ای در نمونه های آسفالتین مشاهده شد. همچنین مطالعه عنصری انجام شده با استفاده از روش LIBS، درمجموع منجر به شناسایی 38 خط نشری اتمی ناشی از عناصر گوناگون شد. تجزیه و تحلیل خطوط بینابی مشاهده شده منجر به شناسایی عناصر آهن (Fe)، هیدروژن (H)، سدیم (Na)، مس (Cu)، کلسیم (Ca)، آلومینیوم (Al)، کادمیم (Cd)، مولیبدن (Mo)، وانادیم (V)، پتاسیم (K)، سرب (Pb)، منیزیم (Mg) و استرانسیوم (Sr) در رسوبات آسفالتین گردید. در این پژوهش به کارگیری دو روش آنالیز عنصری اشاره شده، حاکی از آن است که رسوبات نفتی حاوی ترکیبات عنصری ارزشمند و راهبردی اند که می توانند در استحصال و فرآوری فراورده های نفتی مورد توجه قرار گیرند.
کلید واژگان: رسوبات آسفالتین, آنالیز عنصری, بیناب نگاری فروشکست القایی لیزری (LIBS), بیناب نگاری پراکندگی انرژی پرتوایکس (EDX), گذار اتمیPetroleum Research, Volume:34 Issue: 134, 2024, PP 140 -149Identifying and analyzing small components within the oil industry plays a vital role in the extraction, processing, and exploration of crude oil. This study aimed to accurately determine the presence of elements and rare metals in asphaltenes. To achieve this objective, the study employs Energy-Dispersive X-ray spectroscopy (EDX) and Laser-Induced Breakdown Spectroscopy (LIBS) techniques to precisely analyze the elemental composition of asphaltene samples. Furthermore, EDX analysis revealed significant quantities of Carbon (C), Oxygen (O), Nitrogen (N), and Sulfur (S) in asphaltenes. Moreover, the LIBS analysis identified 38 atomic and molecular transmission lines from various elements. Molecular structures such as CN and C2, as well as atoms including Iron (Fe), Hydrogen (H), Sodium (Na), Copper (Cu), Calcium (Ca), Aluminum (Al), Cadmium (Cd), Molybdenum (Mo), Vanadium (V), Potassium (K), Lead (Pb), Magnesium (Mg), and Strontium (Sr), were identified through the examination of observed emission lines. This research highlights the use of two elemental analysis techniques, showing that oil sediments contain valuable and strategic elemental compounds that can be considered for extracting and processing petroleum products.
Keywords: Asphaltene Sediments, Elemental Analysis, Laser-Induced Breakdown Spectroscopy (Libs), Energy-Dispersive X-Ray Spectroscopy (EDX), Atomic Transition -
آسفالتین یکی از ترکیبات نفت خام به شمار می رود که باعث بروز مشکلات عدیده ای همچون خوردگی لوله های انتقال، انسداد در لوله های نفتی و تغییر شاخص ترشوندگی مخازن در صنایع نفت شده است. در این مقاله، به منظور مطالعه ی ساختار مولکولی آسفالتین، مشخصه یابی بینابی ترکیبات آسفالتین میادین نفتی جنوب غربی ایران با استفاده از بیناب نگاری رامان برای نخستین بار انجام شده است. بیناب های ثبت شده، با استفاده از مساحت متناظر با باندهای مشاهده شده ی D1 ، G و همچنین بهره گیری از مدل پیشنهادی تونیسترا و کونیگ، مورد مطالعه قرار گرفته اند. بررسی های انجام شده، منجر به تخمین اندازه ی صفحه ی آروماتیک در بازه 2.5-1.3 نانومتر برای نمونه های آسفالتین شده است. نتایج بدست آمده در تطابق بسیار نزدیک با مقادیر گزارش شده ی پیشین برای نمونه های آسفالتین دیگر مناطق دنیا است. علاوه بر این، تحلیل بیناب های ثبت شده حاصل از بیناب نگاری تبدیل فوریه فروسرخ نمونه های آسفالتین، منجر به تخمین تقریبی شاخص های آلیفاتیک، آروماتیک، زنجیره بلند کربنی، استخلافی 1 و استخلافی 2 به ترتیب با مقادیر 0.02، 1.36، 0.056، 0.32، 0.28 شده است.کلید واژگان: رسوبات آسفالتین, بیناب نگاری رامان, بیناب نگاری تبدیل فوریه فروسرخ, اندازه صفحه آروماتیک, باندهای گروه های عاملیAsphaltene is a component of crude oil that creates a variety of problems in the oil industry, including reservoir wettability alteration,, corrosion in the pipelines, and pore plugging. In this paper, asphaltene samples collected from four oil wells in southwest Iran were characterized using Raman spectroscopy to investigate their molecular structures. The recorded spectra were analysed using the integrated intensities of the observed G and D1 modes, utilizing Tunistra and Koenig's proposed model. The analyses result in an estimation of the aromatic sheet diameter (La) of asphaltene samples in the range of 1.3-2.5 nm. The obtained results are consistent with those previously reported for asphaltene samples from other parts of the world. Furthermore, spectroscopic studies of recorded FT-IR spectra of samples allow estimating the structural parameters of asphaltene's Aliphatic, Aromatic, Long-chain, Substitution 1, and Substitution 2 indices with average values of 0.20, 1.36, 0.056, 0.32, and 0.28, respectively.Keywords: Asphaltene sediments, Raman spectroscopy, FT-IR spectroscopy, Aromatic molecular sheet size, Functional groups
-
گرمایش جهانی و تغییر اقلیم، سبب توجه بیشتر مجامع علمی به بحران های آتی ناشی از خشکسالی و تغییر شرایط آب وهوایی در مناطق مختلف جهان شده است. یکی از چالش های مورد توجه در عصر حاضر، بررسی عوامل موثر بر تغییر اقلیم است. یون سپهر، شار بادهای خورشیدی و طوفان های مغناطیسی را جذب می کند و این موضوع باعث انتشار تابش های ریزموج از یون سپهر به سمت وردسپهر می شود. تابش های ریزموج ناشی از یون سپهر که در محدوده EHF، SHF و UHF هستند، بر وردسپهر موثرند و سبب تغییر در اقلیم و وضع هوا می شوند. پژوهش حاضر مبتنی بر تحریک حالت های ریدبرگ در اتم ها و مولکول هایی است که تحت تاثیر تابش های خورشیدی قرار دارند. این تابش ها به دلیل ایجاد حالت های برانگیخته ریدبرگ با کاهش جداسازی یون های خوشه ای در جو پایین همراه هستند. میزان خوشه های بخار آب به شدت به عدد کوانتومی اوربیتال های ریدبرگ وابسته است. احتمال تفکیک یون های خوشه ای برای اعداد کوانتومی مداری بزرگ، کاهش و برای مقادیر کوچک، افزایش می یابد. تابش های ریزموج بر خوشه بندی و غلظت بخار آب تاثیر می گذارند و سبب افزایش غلظت خوشه های بخار آب در وردسپهر می شوند. در چارچوب فیزیک سوپرامولکول ها، الکترون از تمام حالت های ریدبرگ عبور می کند و احتمال ورود الکترون به عمق هسته را کاهش می دهد؛ بنابراین احتمال جدایی خوشه های تشکیل شده به شدت کاهش می یابد و در نهایت، به واسطه تجمع مولکولی در حالت های ریدبرگ، سبب تشکیل سوپرامولکول ها و رشد تراکم خوشه هایی از بخار آب در وردسپهر در قالب یک ابر جوان با تراکم کمتر از 3-cm 15-10 می شود.
کلید واژگان: تابش ریزموج, سوپرامولکول ها, اتم ریدبرگ, تشکیل خوشه بخار آب, تابش های خورشیدیDrought and regime changes in precipitation and cloudy changes due to climate change and global warming in many world regions have been considered by scientific communities. The impact of solar activities on atmospheric processes, such as solar radiation, sunspots, solar flares, magnetic storms and other cosmic rays, geophysical phenomena on climate change and global warming, is one of the significant issues. Many studies have been conducted to evaluate the role and influence of the Sun and galactic cosmic rays (GCRs) on global warming. The fluctuation of geomagnetic activity is accompanied by solar activity, which includes the transfer of electrons and protons from the earth's radiation belts to the ionosphere. This hypothesis is based on the excitation of Rydberg states of atoms and molecules irradiated by solar radiation. A Rydberg atom is an excited atom that has one or more electrons with very high principal quantum numbers, n. The high electric dipole moment of Rydberg systems is a distinguishing characteristic of these systems. The large dipole moment of Rydberg atoms causes a strong interaction of dipole-dipole radiation in the system. The orientation of two molecules that have a large dipole moment with each other induces dipole-dipole interaction. The ionosphere totally absorbs magnetic storm and solar wind energy fluxes in the UHF, SHF, and EHF bands, resulting in microwave emissions. In a lower atmosphere, this event reduces the separation of the cluster ions. The amount of created water clusters is highly dependent on the orbital quantum number of Rydberg states with the values of (n≥10). In other words, the probability of cluster ion separation is lower for higher-orbital quantum numbers than for smaller quantum numbers. The effect of microwave irradiation on clustering, water vapor concentration, and the generation of thin and young clouds are investigated in this research. It will be explained that such radiations easily penetrate the ionosphere and induce aggregation of molecules in Rydberg states, resulting increase in supramolecular stability. Furthermore, microwave radiation affects clustering and water vapor concentration, increasing the concentration of water vapor clusters. As a result, the probability of recently formed clusters separating decreases considerably, resulting in the accumulation of these clouds with concentrations of less than 10-15 cm-3. The current work is a part of the scientific investigations of scientific research and techniques in human capabilities in understanding the impact of solar activity and magnetic storms on atmospheric processes and cloud formation. Ionospheric microwave radiation in the framework of excitation of atomic and molecular Rydberg states has been considered for this purpose. The thin and young clouds generated by solar activity can produce a greenhouse effect, which may eventually play a significant role in periodic global warming on the earth. In recent years, researchers have been attracted to pursue a practical approach, a knowledge-based and reasonable solution to this critical issue. Hence, the main purpose of this study is to provide an overview of the basic concepts and physical principles of solar wind and magnetic storms in climate change and improve atmospheric conditions.
Keywords: microwave radiation, Supramolecular, Rydberg atom, Water vapor cluster, Solar Radiation -
Background and Aims
Biomolecules' optical and nonlinear optical properties are widely used for different medical diagnoses and applications in biophotonic devices. These properties are essential in studying biological processes in living tissues. Aside from biomolecules' linear optical characteristics, their nonlinear optical characteristics have lately been considered.
Materials and MethodsIn this paper, the nonlinear optical responses of three biochemical analytes in blood serum, including glucose, triglycerides, and cholesterol are examined using the laser-based Z-Scan technique. Hence, different laboratory samples of blood serum with various concentrations of biochemical analytes are taken from patients for this purpose.
ResultsThe normalized transmission curves were taken and analyzed in a closed aperture configuration of the Z-Scan technique and led to evaluating the nonlinear refractive index (n2) as an indicator of nonlinear responses of samples. The results show significant nonlinear optical behaviors of the samples under a strong electrical field of the laser, which leads to the measurement of the nonlinear refractive index (n2) of the samples with an error of less than ̴0.5 × 10-8 cm2 /w. It is found that the values of nonlinear refractive index (n2) vary proportionally as a function of their concentration in blood serum.
ConclusionThe findings of this study imply that the above sample's nonlinear optical response and, probable, those of other biological tissues might be used in medical diagnoses. In addition, the Z-Scan technique might be considered as a complementary method with other conventional diagnostic procedures due to its simplicity and quick experimental approach.
Keywords: Biochemical analytes, Blood serum, Nonlinear optical response, Z-Scan technique -
امروزه یکی از مهم ترین عوامل آلاینده های محیطی در مناطق خشک و نیمه خشک وجود زیاد ذرات بسیار ریز هواویز در هوا است. نخستین گام برای مهار و کاهش اثرات مخرب هواویزها، مطالعه و شناسایی دقیق ساختار و ویژگی های عنصری ذرات هواویز است. هدف از این پژوهش مشخصه یابی ساختاری و عنصری هواویز های ریزشی شهر یزد از جمله توزیع اندازه ذرات، ریخت شناسی و تحلیل عنصری این دسته از ذرات است. بدین منظور در این مقاله از ابزارهای شناسایی ساختاری و عنصری از جمله SEM، EDX، LIBS و XRD بهره برده شده است. مطالعه عنصری نمونه ها با استفاده از روش بیناب نگاری فروشکست القایی لیزری (LIBS) صورت گرفت و در مجموع 74 خط نشری اتمی پلاسمای تولید شده مشاهده شد. در نتیجه تجزیه وتحلیل بینابی خطوط نشری منجر به شناسایی عناصری مانند کلسیم، سیلیسیم، آهن، منیزیوم، آلومینیوم، کربن، پتاسیم، سدیم، استرانسیوم، منگنز، تیتانیوم، کبالت، باریم، وانادیوم و سرب شد. نتایج حاصل از الگو های پراش پرتو ایکس (XRD) وجود کانی هایی از گروه های سیلیکات، کربنات و فسفات و با فراوانی غالب کانی های کوارتز و کلسیت را نشان داده است. همچنین در بررسی شکل و اندازه هواویزها با استفاده از تصاویر SEM، این نتیجه حاصل شده است که بیشتر هواویزها، دارای شکل های کشیده، منشوری، کروی، نامنظم و چند وجهی با اندازه بین 1 تا 30 میکرومتر با فراوانی بیشینه اندازه ذرات بین 2 تا 7 میکرومتر هستند.
کلید واژگان: هواویز, ریخت شناسی, بیناب نگاری فروشکست القایی لیزری (LIBS), پراش پرتو ایکس (XRD), بیناب نگاری پراش انرژی پرتو ایکس (EDX), میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)The dust and the environmental pollutions caused by dust storms are a serious environmental hazard, particularly in arid and semi-arid civilian regions in the world. Controlling and decreasing the harmful or undesirable effects of dust can be achieved by accurately identifying and analyzing dust samples. For this goal, various elemental analysis methods are commonly used for identifying and characterizing dust materials. The City of Yazd (UNESCO Heritage Center) is located in Iran's central region. It is surrounded by many industrial, mineral sites, and deserts. The city's urban areas suffer air pollution due to seasonal wind, the lack of annual rainfall, and dust storms. Hence, the dust concentration reaches higher than of standard limits occasionally in this city. In this paper, a study to characterize and analyze the falling-dust in Yazd city is reported. Initially, the sampling procedure was conducted at five different locations for two months using marble dust collectors. The size distributions and morphology of dust samples were studied by Scanning Electron Microscopy (SEM), X-Ray Diffraction technique (XRD). Moreover, samples' elemental composition was analyzed using Energy Dispersive X-Ray Spectroscopy (EDX) and distinctly, Laser-Induced Breakdown Spectroscopy (LIB). The analysis of SEM images and XRD patterns of dust particles allows studying the dust's size and morphology of samples. The size of 1 to 30 microns was estimated for the dust particles with the maximum size distributions between 2 to 7 microns. Also, capsular, triangular, spherical, irregular, and polyhedral shapes are revealed by recorded particles' images. The XRD analyses show the existence of silicates, carbonates, phosphates mineral groups, calcites, quartz, gypsum, magnesium carbonate, and aluminum phosphates components in samples. Laser-induced breakdown spectroscopy (LIBS) is a non-contact, fast response, high sensitivity, real-time, and multi-elemental analytical detection technique based on emission spectroscopy to measure the elemental composition. The elemental characterization of powder samples was carried out by investigating the emission spectra of breakdown plasma in the sample region. A 1064-nm Nd:YAG laser operating at high energy (100 mJ, 1 to 20 Hz), was focused on the surface of the tiny amount of powder sample to form an emitting plasma. The emission of produced plasma from the sample was collected by eight optical fibers and was detected by the spectrometer. The applied experimental setup allowed to record spectra in the range of 200 to 1200 nm with a spectral resolution of 0.4 nm. In total, 74 atomic emission lines of generated plasma were analyzed. Spectral analysis of obtained spectra enables to identify several elements such as calcium, silicon, iron, magnesium, aluminum, carbon, and other elements with less abundance such as potassium, sodium, strontium, manganese, titanium, cobalt, vanadium, barium and lead in the elemental composition of dust samples. The results deduced using the LIBS technique agree unambiguously with results obtained by EDX analysis of dust samples in this work. It is found that Laser-Induced Breakdown spectroscopy is a rapid, reliable, and powerful analytical tool for the diagnostic and detection of multiple elements for solid dust samples. Also, this technique is comparable with standard methods such as atomic absorption spectroscopy (AAS) and X-Ray Fluorescence (XRF) for chemical and elemental analysis of urban, mineral, and industrial dust.
Keywords: Dust, morphological, Laser-Induced Breakdown Spectroscopy, X-ray diffraction, Energy-Dispersive X-Ray Spectroscopy, scanning electron microscope -
در این پژوهش، نانوساختارهای آلی-فلزی روی، کادمیم و کلسیم به عنوان مواد نورتاب برای کاربرد در دیودهای نورگسیل آلی ساخته شدند. نانوساختارهای آلی-فلزی ZnQ_2، CdQ_2 و CaQ_2 با نورتابی بالا با استفاده از لیگاند 8-هیدروکسی کینولین به روش همرسوبی و با استفاده از سورفکتانت کاتیونی ستیل تری متیل آمونیوم برومید (CTAB) و نمکهای روی، کادمیوم و کلسیم ساخته شدند. ماهیت ساختار بلوری و بی شکل نانوساختارهای آلی-فلزی ZnQ_2، CdQ_2 و CaQ_2 توسط پراش پرتو اشعه ایکس (XRD) تایید شد. نانوساختارهای کمپلکس های آلی-فلزی با استفاده از طیف سنجی مادون قرمز (FTIR) برای تعیین گروه های عاملی و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مورد بررسی قرار گرفت. خواص نوری کمپلکسها، توسط طیف سنجی جذبی (UV-Vis) و فوتولومینسانس (PL) تجزیه و تحلیل شدند. بیشنیه قله فوتولومینسانس سبز-آبی نانوساختارهای کمپلکس های روی، کادمیم و کلسیم در 498، 488 و 494 نانومتر مشاهده شد. بررسی های نوری و الکترونیکی نمونه ها نشان داد که نانوساختارهای ساخته شده می توانند در دیودهای نورگسیل و نمایشگرهای کریستال های مایع به عنوان لایههای نورگسیل و انتقال دهنده ی الکترون استفاده شوند.
کلید واژگان: نانوساختارهای آلی-فلزی, 8-هیدروکسی کینولین, سورفکتانت کاتیونی ستیل تری متیل آمونیم برومید و فوتولومینسانسNano scale, Volume:8 Issue: 1, 2021, PP 123 -131In this research, zinc, calcium and cadmium organometallic nanostructures were synthesized as fluorescent materials for the application in organic light-emitting diodes (OLEDs). High luminescent ZnQ2, CaQ2, And CdQ2 organometallic nanostructures were synthesized by the simple precipitation method using 8- hydroxyquinoline ligand (8-hydroxyquinoline), cationic surfactant of trimethyl ammonium bromide (CTAB) and zinc, cadmium and cadmium salts. The crystalline and amorphous nature of ZnQ2, CdQ2 and CaQ2 organic-metal nanostructures was confirmed by X-ray diffraction (XRD). The synthesized organic-metal complex nanostructures were characterized using Fourier transform infrared (FT-IR) To determine functional groups and scanning electron microscope (SEM). Optical and luminescence properties of the complexes were analyzed by visible and ultraviolet (UV-Vis) and photoluminescence (PL) spectroscopy. The maximum Green-blue emission peaks were observed from ZnQ2, CdQ2, and CaQ2 nanostructures at 498, 488, and 494 nm, respectively. The optical and electronic studies of the samples show that the synthesized nanostructures can be used in liquid crystals displays (LCDs) as well as in light-emitting diodes as an emission and electron transport layers.
Keywords: Organic-Metal Nanostructures, 8-Hydroxyquinoline, Cationic Surfactant of Trimethyl Ammonium Bromide, Photoluminescence -
سنجش تابش یونساز در زمینه های مختلف همانند ایمنی محیط زیست، فرایندهای آشکارسازی صنعتی، حفاظت در برابر تابش و پزشکی اهمیت بسیاری دارد. دزیمتری تابش نقش مهمی برای تعیین مقدار انرژی جذب شده و ارزیابی اثرات تابش دارد که اخیرا سنسورهای فیبر نوری به عنوان دزیمترهای تابش نشان داده شده اند که هدف ما در اینجا بررسی اثر تابش یونساز برروی فیبر نوری است. بدین ترتیب در این مقاله اثر تابش باریکه ی الکترونی بر اتلاف نور عبوری از فیبرنوری، پس از پایان تابش دهی در گستره ی طول موج های nm 1550-1300 مورد بررسی قرار گرفته است. فیبرهای نوری با دزهایkGy 22 و 47 تابش داده شدند. تمام اندازه گیری ها در دمایC 25±2 انجام شده است. نتایج نشان می دهد که اتلاف نور عبوری از فیبر نوری متناسب با دز تابشی افزایش می یابد و بعد از پایان تابش دهی با گذشت زمان کاهش می یابد.
کلید واژگان: فیبرنوری, باریکه ی الکترونی, اتلاف, دز, دزیمترMeasurement of ionizing radiation in various fields, such as environmental safety, industrial detection processes, radiation protection and medical is very important. Radiation dosimetry plays an important role in determining the amount of energy absorbed and the effects of radiation. Recent optical fiber sensors have been shown to be radiation dosimeters. Our goal here is to investigate the effect of ionizing radiation on fiber optics. Thus, in this paper, the effect of electron beam radiation on the loss of light passing through the fiber optics after the end of radiation in the wavelength range of 1300-1550 nm is investigated. Optical fibers with doses of of 22 and 47 kGy were irradiated. All measurements were carried out at a temperature of 25 ± 2 ° C. The results show that the light dissipation of the fiber optically increases with the radiation dose and decreases with the passage of time after the end of radiation.
Keywords: Optical fiber, Electron Beam, Attenuation, Dose, Dosimeter
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.