دکتر محمد تقی شیبانی
-
سابقه و هدف
با توجه به تغییر سبک زندگی و افزایش اضطراب، مصرف داروهای خواب آور در بین جوانان افزایش یافته است. زولپیدم دومین داروی خواب آوری است که در جهان مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به اینکه اثرات مضر این دارو بر دستگاه تولیدمثل به اثبات رسیده، مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی ویتامین E در برابر آسیب های ناشی از زولپیدم بر دستگاه تناسلی نر انجام شده است.
روش بررسیدر این مطالعه تجربی، 48سر موش نر بالغ نژاد NMRI به صورت تصادفی به یک گروه شاهد و هفت گروه تجربی تقسیم شدند. گروه های تجربی اول، دوم و سوم به ترتیب زولپیدم را به میزان mg/kg.BW 5 ،10 و20 دریافت کردند. گروه تجربی چهارم، ویتامین E را به میزانIU/kg.BW 100 و سایر گروه های تجربی پنجم، ششم و هفتم چهار ساعت بعد از دریافت زولپیدم به میزان mg/kg.BW 5 ،10و20 ، ویتامین E دریافت نمودند. روش تجویز در تمامی گروه ها به صورت خوراکی و به مدت 35 روز بود. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های خونی و پارامترهای اسپرم ارزیابی شده و سطح سرمی ,MDA TAC و تستوسترون نیز مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته هاکاهش معنی دار در تعداد، تحرک، تعداد اسپرم های زنده، و اسپرم های بالغ در دوزهای بالا مشاهده گردید. همچنین آسیب به DNA افزایش یافته که ویتامین E توانست آسیب به DNA را بهبود بخشد. ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و سطح تستوسترون کاهش یافته و میزان مالون دی آلدئید در سرم افزایش یافت. تجویز ویتامین E سبب بهبود وضعیت MDA, TAC و سطح تستوسترون خون گردید.
نتیجه گیریزولپیدم، به واسطه افزایش تولید رادیکال های آزاد و نیز تضعیف دستگاه دفاع آنتی اکسیدانی بدن، موجبات اختلالات مربوط به پارامترهای اسپرم را در دوزهای بالا فراهم می کند به همین سبب قادر است تا عملکرد فیزیولوژیک سیستم تولیدمثل نر را دچار اختلال نماید. از طرفی ویتامین E که یک آنتی اکسیدان محلول در چربی است توانست آسیب های به وجود آمده را بهبود بخشد و اختلالات تولید مثلی را از بین ببرد.
کلید واژگان: ویتامین E, زولپیدم, اسپرم, مالون دی آلدئید, تستوسترونEvaluation of the protective effect of vitamin E on sperm parameters in the mice exposed to zolpidemMedical Science Journal of Islamic Azad Univesity Tehran Medical Branch, Volume:34 Issue: 1, 2024, PP 12 -24BackgroundDue to lifestyle changes and increased anxiety consumption of zolpidem has increased among young people. Zolpidem is the second sleeping medication used in the world. the harmful effects of this drug on the reproductive system have been proven. The present study was conducted to evaluate the protective effects of vitamin E against zolpidem injuries on male reproductive system.
Materials and methodsIn this experimental study forty eight adult male mice NMRI strain at a mean weight of 25±5 grams were divided into one control and seven experimental groups. Zolpidem was prepared in distilled water. The control group received distilled water (as solvent of zolpidem) The groups 1, 2 and 3 received zolpidem at the doses 5, 10 and 20 (mg/kg of body weight). The group of 4 received (100 IU/kg of body weight) vitamin E and the groups of 5,6 and 7 received Zolpidem+ vitamin E for 35 days. One day after the last gavage, the treatment groups were sacrificed, the hearts were dissected and blood samples were obtained. Then the sperm parameters MDA, TAC and testosterone were evaluated.
ResultsSignificant reduction in the count, motility, number of live and mature sperms at high doses were observed. DNA damage was increased, which vitamin E could result in improvement. The total antioxidant capacity and testosterone levels decreased while the amount of malondialdehyde level in the serum increased. Administration of Vitamin E improved MDA, TAC and testosterone level.
ConclusionZolpidem can increase the free radicals and weakens the body's antioxidant defense system, zolpidem causes disorders related to sperm parameters in high doses and therefore is able to impair the physiological function of male reproductive system. On the other hand, vitamin E, which is a fat-soluble antioxidant, can improve the damage and eliminate reproductive disorders.
Keywords: Vitamin E, Zolpidem, Sperm, MDA, Testosterone -
در این مطالعه که برای اولین بار انجام می گیرد، نای 5 قلاده فوک خزری مورد بررسی قرار گرفتند. جهت مطالعه ماکروسکوپی، موقعیت نای ها و وضعیت حلقه های غضروفی آنها به دقت بررسی گردیدند. جهت بررسی میکروسکوپی، پس از طی مراحل معمول بافت شناسی، برش های 6 میکرونی تهیه و به روش های هماتوکسیلین-ایوزین، پریودیک اسید شیف، تری کروم ماسون، ورهوف و آلسین بلو رنگ آمیزی گردیدند و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج ماکروسکوپی نشان دادند که مجرای نای به شکل بیضی کشیده شده بوده اما در سطح قدامی نای سطح مقطع بطور کامل گرد می باشد. حلقه های غضروفی بصورت C شکل بوده اما غضروف هایی که بعد از غضروف کریکویید قرار دارند به صورت حلقه های کامل دیده می شوند. تعداد حلقه های غضروفی در 5 نمونه بین 85 تا 95 غضروف بوده که حلقه های کامل آنها حدود 28 عدد می باشند. نتایج بافت شناسی نشان دادند که اپیتلیوم از نوع استوانه ای شبه مطبق با سلول های جامی فراوان می باشد. پارین از بافت همبند سست حاوی بافت های لنفاوی متراکم و زیرمخاط از بافت همبند سخت تشکیل شده است. وجود و تراکم رشته های کلاژن و الاستیک در زیر مخاط نسبت به پارین بیشتر بوده و شبکه عروقی گسترده ای با فضاهای لاکونایی و ساختارهای دریچه مانند در بافت های همیندی نای دیده می شوند. عضلات نایی عمدتا در جهت طولی قرار گرفته و حلقه های غضروفی در ناحیه پشتی نای در چند لایه باهم همپوشانی دارند.کلید واژگان: فوک خزری, نای, میکروسکوپی, ماکروسکوپیIn this study, performing for the first time, the tracheas of 5 Caspian seals were examined. For macroscopic study, the appearance features of the tracheas and the position of their cartilaginous rings were carefully examined. For microscopic examination, after the usual histological procedures, 6-micron sections were prepared and stained with hematoxylin-eosin, periodic acid Schiff, Masson's trichrome, Verhoeff and Alcian blue and studied with a light microscope. The macroscopic results showed that the tracheal lumen was elongated in an oval shape, but in the anterior surface of the trachea the cross section was completely round. The cartilaginous rings are C-shaped, but the cartilages located caudal to the cricoid cartilage appear as complete rings. The number of cartilaginous rings in 5 samples was between 85 and 95 cartilages, and their complete rings are about 28. The histological results showed that the epithelium is pseudo stratified columnar with many goblet cells. The lamina propria consists of loose connective tissue containing dense lymphatic tissues and the submucosa is composed of dense connective tissue. The presence and density of the collagen and elastic fibers in the submucosa seem to be higher than in the lamina propria, and a wide vascular network with lacunal spaces and valve-like structures can be seen in the connective tissues of the trachea. The muscles of the trachea are mainly oriented in the longitudinal direction and the cartilaginous rings in the dorsal region of the trachea overlap in several layers.Keywords: Caspian seal, Trachea, Microscopic, Macroscopic
-
مقدمه
آسپارتام یکی از شیرین کننده های سنتتیک است که در چند دهه اخیر، به طور گسترده ای در مواد غذایی به عنوان جایگزین قند استفاده می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر دوزهای متفاوت آسپارتام بر تغییرات هیستولوژی و هیستومورفومتری معده در موش سوری نژاد Balb/C صورت گرفته است.
مواد و روش هادر این مطالعه، 24 سر موش سوری ماده نژاد Balb/C در سن سه هفتگی انتخاب شدند و به سه گروه تجربی که به روش گاواژ محلول ml 3/0 آسپارتام را با دوزهای 100، 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و یک گروه شاهد که آب آشامیدنی را به صورت مشابه تا سن 9 هفتگی دریافت کردند، تقسیم گردیدند. در پایان دوره آزمایش، از معده مقاطع بافتی تهیه و به روش هماتوکسیلین-ایوزین رنگ آمیزی شدند. پس از بررسی هیستولوژی، به وسیله میکروسکوپ نوری مجهز به نرم افزار Axiovision، ضخامت مخاط، زیرمخاط، عضلات و عمق پیت ها اندازه گیری و فراوانی سلول های مرزنشین در ابعاد 6.25×104 میکرومتر مربع محاسبه گردید.
یافته ها:
نتایج هیستولوژی بیانگر تخریب و درهم ریختگی اپیتلیوم مخاط و پیت های معدی به همراه تحلیل سلول های غده ای بود. در بررسی هیستومورفومتریک، در بخش غیرغده ای، تنها ضخامت مخاط افزایش معنی داری میان گروه دریافت کننده بیشترین دوز آسپارتام (mg/kg 400 وزن بدن) نسبت به گروه شاهد داشت (P<0.05)، درحالی که در ارزیابی بخش غده ای، ضخامت مخاط و عضلات در هر سه گروه تجربی و ضخامت زیرمخاط در بخش غده ای و غیرغده ای در گروه تجربی (mg/kg 400 وزن بدن)، افزایش معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان دادند (P<0.05). علاوه بر این، عمق پیت ها افزایش معنی دار و فراوانی سلول های مرزنشین کاهش معنی داری در گروه های تجربی نسبت به گروه شاهد داشت (P<0.05).
بحث و نتیجه گیری:
علی رغم اینکه آسپارتام با کاهش فراوانی سلول های مرزنشین تا حدودی می تواند نقش حفاظتی داشته باشد، اما آگاهی از اینکه این ماده ویژه با دوز بالاتر قادر است موجب تغییرات بافتی در لایه های مختلف معده گردد، نیز ضروری است و بهتر است با احتیاط بیشتری مصرف شود.
کلید واژگان: آسپارتام, معده, موش, هیستولوژی, هیستومورفومتریIntroductionAspartame is one of the synthetic sweeteners widely used in the food industry as a sugar substitute in recent decades. The present study aimed to investigate the effect of different doses of aspartame on histological and histomorphometric changes in the stomach in BALB/C mice.
Material & MethodsIn this study, 24 BALB/C mice aged three weeks were selected and divided into three experimental groups that received 0.3 ml aspartame solution at doses of 100, 200, and 400 mg/kg body weight, and a control group that received drinking water with the same condition up to nine weeks of age. Eventually, some tissue sections were prepared from the stomachs and stained using the hematoxylin-eosin method. After histological evaluation, the necessary images were prepared and the histomorphometric examination was conducted using an optical microscope equipped with Axiovision software. The thickness of mucosa, submucosa, musculature, and depth of pits was measured and the frequency of parietal cells was calculated in the dimensions of 6.25 × 104 μm2.
FindingsHistological results indicated destruction and disruption of the mucosal epithelium and gastric pits and atrophy of gastric glands including glandular cells. In the histomorphometric examination of the non-glandular part, only the thickness of the mucosa had a significant difference in the group receiving the highest dose of aspartame compared to the control group (P<0.05). However, in the evaluation of the glandular part, mucosal and muscle thickness in all three experimental groups and the submucosa thickness in the glandular and non-glandular parts in the experimental group (400 mg body weight) showed a significant increase compared to the control group (P<0.05). Moreover, the depth of gastric pits increased significantly and the frequency of parietal cells had a significant decrease in the experimental groups compared to the control group (P<0.05).
Discussion & ConclusionAlthough aspartame may partially play a protective role by decreasing parietal cells, it should be noted that higher doses of aspartame could induce tissue changes in different layers of the stomach. Therefore, it is recommended to use it with more caution.
Keywords: Aspartame, Histology, Histomorphometry, Mice, Stomach -
زمینه و هدف
آسپارتام نوعی شیرین کننده مصنوعی و غیرقندی است که به عنوان جایگزین قند در برخی از غذاها و نوشابه ها مورد استفاده قرار می گیرد. این مطالعه به منظور تعیین اثر آسپارتام بر تغییرات هیستومورفومتریک، عملکرد کلیه و بیان ژن های Bcl2 ، Bax ، Caspase 3 و P53 در موش سوری انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه تجربی تعداد 36 سر موش نر بالغ نژاد NMRI در 4 گروه 9 تایی، یک گروه کنترل و سه گروه آزمایشی قرار گرفتند. موش ها در گروه کنترل به مدت 90 روز 0.3 ml آب مقطر به روش گاواژ و به صورت خوراکی دریافت نمودند و گروه های تجربی به ترتیب 40، 80 و 160 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آسپارتام را به روش گاواژ و خوراکی دریافت کردند. یک روز پس از دوره تیمار، نمونه های خون و هیستولوژی برای ارزیابی پارامترهای بیوشیمیایی، هیستومورفومتری و بیان ژن اخذ گردید.
یافته ها:
قطر جسمک کلیوی، قطر کلافه مویرگی و ارتفاع لایه اپیتلیوم لوله های پیچیده دور و نزدیک با افزایش دوز مصرفی آسپارتام در مقایسه با گروه کنترل به صورت چشمگیری کاهش داشت (P<0.05)؛ اما اندازه فضای ادراری و قطر دهانه داخلی لوله های پیچیده دور و نزدیک در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنی دار افزایش یافت (P<0.05). با افزایش دوز مصرفی آسپارتام، میزان نیتروژن اوره و کراتینین خون در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری داشت (P<0.05). با افزایش دوز مصرفی آسپارتام میزان بیان ژن Bcl2 در مقایسه با گروه کنترل به صورت چشمگیری کاهش یافت (P<0.05). درحالی که میزان بیان ژن هایBax ، Caspase 3 و P53 در مقایسه با گروه کنترل به صورت معنی دار افزایش یافتند (P<0.05).
نتیجه گیری:
آسپارتام می تواند سبب تغییرات بیوشیمیایی، تغییرات هیستومورفومتریک کلیه و بیان ژن های Bcl2 ، Bax ، Caspase 3 و P53 در موش سوری گردد.
کلید واژگان: آسپارتام, کلیه, Bcl2, Bax, ژن Caspase 3, ژن P53, موش سوریBackground and ObjectiveAspartame is a kind of artifical and non-sugar sweetener that is used as a sugar substitute in some foods and beverages. This study was done to determine effect of Aspartam on histomorphometric alterations, kidney function and expression of Bcl2, Bax, Caspase 3, P53 Genes in Mice.
MethodsIn this experimental study, 36 adult male NMRI mice were allocated into four groups including control group and three experimental groups. The mice in the control group received 0.3 ml of distilled water by oral gavage for 90 days and the experimental groups received 40, 80 and 160 mg/kg aspartame, respectively orally and daily. One day after treatment, blood and kidney tissue samples were taken to evaluate biochemical, histomorphometric alterations and gene expression.
ResultsRenal capsule diameter, glomerulus diameter and height of the epithelial layer of distal and proximal tubules were significantly reduced in treated groups compared to control group with increasing dosage of aspartame (P<0.05). However, the size of the urinary space and the diameter of the lumen of distal and proximal tubules were significantly increased in treated groups in compared to control group (P<0.05). The level of blood nitrogen urea (BUN) and creatinine significantly increased treated groups in compared to the control group with increasing dosage of aspartame (P<0.05). Also, with increasing dosage of aspartame, Bcl2 gene expression significantly reduced in treated groups in compared to the control group (P<0.05) however expression of Bax, Caspase 3 and p53 genes were significantly increased in treated groups compared to the control group (P<0.05).
ConclusionAspartame can cause changes in biochemical, histomorphometric indices, expression of Bcl2, Bax, Caspase 3 and P53 genes in mice kidney.
Keywords: Aspartame, Kidney, Bcl2 Gene, Bax, Caspase 3, P53 Gene, Mice -
Background
Aspartame is one of the most commonly consumed artificial sweeteners that is widely used in foodstuffs. There are many debatable reports about aspartame toxicity in different tissues; however, on the subject of its effects on the reproductive system, few literatures are available. The present study was carried out for evaluating effects of aspartame on the reproductive system in male mice.
Materials and MethodsIn this experimental study, a total of 36 adult male mice were randomly divided into four groups of nine animals each. Three groups received aspartame at doses of 40, 80 and 160 mg/kg (gavage) for 90 days; also, a control group was considered. Twenty-four hours after the last treatment, animals were sacrificed. Then, body and testis weights, sperm parameters, serum testosterone concentration, total antioxidant capacity, and malondialdehyde (MDA) levels, antioxidant enzymes [superoxide dismutase (SOD), catalase (CAT) and glutathione peroxidase (GSH-Px)] activities in blood, histomorphometrical indices and histochemical changes in testis were evaluated; also, mRNA and immunohistochemical expression of Hsp70-2 was measured in testis tissue.
ResultsThe results revealed remarkable differences in sperm parameters, testosterone and oxidative stress biomarkers levels, and histomorphometrical indices, between the control and treatment groups. Also, in 80 and 160 mg/kg aspartametreated groups, expression of Hsp70-2 was decreased. Besides, in the aspartame receiving groups, some histochemical changes in testicular tissue were observed.
ConclusionThe findings of the present study elucidated that long-term consumption of aspartame resulted in reproductive damages in male mice through induction of oxidative stress.
Keywords: Aspartame, Hsp70-2, Mice, Testis -
مقدمه
آسپارتام معروف ترین و پرمصرف ترین شیرین کننده مصنوعی می باشد که در مواد غذایی مختلف به طور گسترده ای استفاده می گردد. گزارش های بحث برانگیز زیادی در مورد سمیت آسپارتام بر روی بافت های مختلف بدن وجود دارد، با این حال در رابطه با عوارض آسپارتام بر روی دستگاه تولید مثل اطلاعات زیادی در دسترس نیست. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات آسپارتام بر کیفیت اسپرم و پارامترهای اکسیدانی در موش صورت گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه تعداد 36 سر موش نر بالغ نژاد NMRI به صورت تصادفی به چهار گروه نه سری تقسیم شدند. سه گروه از گروه های فوق به ترتیب آسپارتام را به میزان 40، 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی از طریق گاواژ به مدت 90 روز دریافت نموده و هم چنین گروه کنترل نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار، نمونه های خونی از طریق قلب جمع آوری و پارامترهای کیفیت اسپرم شامل شمارش، تحرک، قابلیت زنده مانی، تراکم کروماتین، اشکال غیرطبیعی و آسیب DNA اسپرم مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته های پژوهشنتایج نشان دهنده کاهش معنی دار ظرفیت آنتی اکسیدانی تام(TAC)، تستوسترون و نیز افزایش معنی دار سطح مالون دی آلدئید(MDA) در گروه های 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروه کنترل بود(P<0.01). دریافت آسپارتام باعث کاهش تعداد، تحرک، زنده مانی و بلوغ اسپرم(P<0.001) و هم چنین افزایش میزان اشکال غیرطبیعی و آسیب به DNA اسپرم در گروه های 80 و 160 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروه کنترل گردید(P<0.001).
بحث و نتیجه گیرییافته های مطالعه حاضر آشکار ساخت که مصرف آسپارتام در موش می تواند به کاهش کیفیت اسپرم و تغییرات منفی در پارامترهای اکسیدانی منجر شود.
کلید واژگان: آسپارتام, تستوسترون, اسپرم, موشIntroductionAspartame is the most famous and widely used artificial sweetener which is extensively used in food stuffs. Many controversial reports are presented on the toxisity of aspartame on different body tissues; nonetheles, little data is available about the the side effects of Aspartame on the reproductive system. The present study was conducted in order to evaluate the effects of aspartame on sperm quality and oxidant parameters in mice.
Materials & MethodsThis study wsa carried out on 36 adult male NMRI which were randomly assigned into four groups of nine mice. The three experimental groups received Aspartam with the doses of 40, 80 and 160 mg/kg, by oral gavage for 90 days. The control group was considered as well. The blood samples were collected from the heart 24 hours after the last treatment and sperm quality parameters including, count, motility, viability, chromatin condensation, abnormality, and DNA damage were evaluated.
FindingsThe results indicated a significant decrease in total antioxidant capacity (TAC) and testosterone, as well as a significant increase in malondialdehyde (MDA) in 80 and 160 mg/kg groups, compared to the control group (P<0.01). Aspartame reception decreased the number, motility, viability and maturation of the sperms (P<0.001) and increased abnormality and DNA damage to sperm in 80 and 160 mg/kg groups, compared to the control group (P<0.001).
Discussion & ConclusionsThe findings of the present study revealed that aspartame consumption could lead to decreased sperm quality and negative changes in oxidant parameters.
Keywords: Aspartame, Testosterone, Sperm, Mice -
زمینه و هدفآسپارتام یک شیرین کننده مصنوعی است که بالغ بر 200 میلیون نفر در بیش از 90 کشور جهان در فرآورده ی غذایی و دارویی مختلف به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می دهند. گزارش های بحث برانگیز زیادی در مورد سمیت آسپارتام برروی بافت های مختلف بدن وجود دارد. با این حال در رابطه با عوارض آسپارتام روی غده فوق کلیوی اطلاعات اندکی در دسترس است لذا مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات آسپارتام بر غده فوق کلیوی موش انجام پذیرفت.روش بررسیتعداد 36 سر موش سوری نر بالغ نژاد NMRI با وزن 25-20 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه نه سری تقسیم شدند. سه گروه از گروه های فوق به ترتیب آسپارتام را به میزان 40 (دوز پایین آسپارتام)، 80 (دوز متوسط آسپارتام) و 160 (دوز بالای آسپارتام) میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی از طریق گاواژ به مدت 90 روز دریافت نموده و همچنین گروه کنترل نیز در نظر گرفته شد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار تغییرات هیستولوژی و هیستومورفومتری توسط میکروسکوپ دیجیتال مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین رنگ آمیزی های اختصاصی پریودیک اسیدشیف، تریکروم ماسون و تولوئیدن بلو به ترتیب جهت مشخص کردن مواد کربوهیدرات، میزان فیبروزی شدن و تعداد ماست سل ها در بافت غده فوق کلیه انجام پذیرفت.یافته هاآسپارتام در گروه دوز بالا، موجب به هم ریختگی نظم سلولی در بین سلول های ناحیه گلومرولوزا و رتیکولاریس شده بود. همچنین آسپارتام در ناحیه فاسیکولاتا در گروه های دوز متوسط و دوز بالا موجب به هم ریختگی سلولی و ازهم پاشیدگی ستون های سلولی شده وکانون های التهابی و نکروزی نیز در ناحیه فاسیکولاتا قابل مشاهده بودند. در بخش مرکزی غده فوق کلیه در گروه های دوز متوسط و بالا نقاط نکروزی وجود داشتند. تغییرات هیستومتریک افزایش معنی داری را در اندازه سلول های اسفنجی، تعداد ماست سل ها و ضخامت لایه های فاسیکولاتا و رتیکولاریس نشان داد. همچنین موجب کاهش معنی داری در قطر بزرگ ناحیه مرکزی غده فوق کلیه در گروه های دوز متوسط و بالا شده بود. در پارامترهای ضخامت لایه گلومرولوزا و کپسول غده فوق کلیه تغییرات معنی داری مشاهده نگردید. در مطالعات هیستوشیمی در رنگ آمیزی تری کروم ماسون مشخص گردید که آسپارتام باعث افزایش بافت فیبروزی در گروه دوز بالا گردیده بود. همچنین در رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف تغییر محسوسی در رابطه با میزان ترکیبات کربوهیدراتی در گروه ها وجود نداشت.نتیجه گیرییافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که آسپارتام به عنوان یک اکسیدان، در گروه های دوز متوسط و بالا با تولید گونه های فعال اکسیژن موجب اثرات منفی در پارامترهای هیستوموفومتری شده و آسیب بافتی در غده فوق کلیوی را سبب گردید. همچنین باعث افزایش تعداد ماست سل ها و فیبروزی شدن بافت غده فوق کلیه گردید.کلید واژگان: آسپارتام, غده فوق کلیه, هیستومورفومتری, موش نژاد NMRIArmaghane-danesh, Volume:24 Issue: 2, 2019, PP 150 -169Background & AimAspartame is an artificial sweetener which is being consumed by over 200 million people in the world and also is widely used in foodstuffs and medicines in more than 90 countries. On the other hand, there are a great number of contradictory reports about its toxic effect on variety of tissues. However, there is a few of information about the adverse effects of aspartame on adrenal glands, so the present study has been conducted to evaluate the effects of aspartame on the adrenal glands in male mice.MethodsA total of 36 adult male NMRI mice weighing between 20 to 25 g were randomly divided into four groups of nine each. For three groups, aspartame was administered orally with the doses of 40 (low dose), 80 (medium dose) and 160 (high dose) mg/kg.BW respectively for 90 days by gavage. Also a control group was considered. 24 hours after the last treatment, histological and histomorphometrical alterations were evaluated by digital microscope. Also, specific stains of periodic acid schiff, trichrome masson and toluidine blue were used to determine carbohydrate compounds, amount of fibrosis and the number of mast cells in adrenocortical tissue.ResultsIn the high dose group, aspartame led to disorganization of cellular orders in zona glomerulosa, and zona reticularis. Besides, aspartame could induce cellular disorganization and disintegration in cellular columns of zona fasciculata in medium and high dose groups, and also inflammatory and necrotizing centers of zona fasciculata were observable. There were some necrotizing centers in central region of adrenal gland, in medium and high dose groups. Histometric changes revealed a significant increase in the number of mast cells, the size of spongiocytes, and the thickness of zona fasciculate and zona reticularis. Also it caused a significant decrease in the larger diameter of medulla of the adrenal gland in medium and high dose groups. There were no significant changes in the thickness of zona glomerulosa and adrenal capsule. Histochemical study with masson's trichrome revealed that aspartame could induce increase in fibrose tissue in the high dose group. Also with periodic acid schiff staining, there were no sensible changes in relation with carbohydrate compounds in all groups.ConclusionThe findings of this study showed that aspartame as an oxidant, in medium and high dose groups, could induce negative effects on histomofometric parameters and caused tissue damage in the adrenal gland. It also increased the number of mast cells and fibrosis of the adrenocortical tissue.Keywords: Aspartame, Adrenal gland, Histomorphometry, NMRI Mice
-
زمینه و هدفآسپارتام، یک شیرین کننده مصنوعی کم کالری است که 200 میلیون نفر در سراسر جهان، آن را مصرف می کنند. در سال های اخیر، اثرات سوء آسپارتام بر روی بافت های مختلف بدن نشان داده شده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مصرف طولانی مدت آسپارتام در دوزهای مختلف بر ساختار هیستولوژی و هیستومتری لوب های شکمی، قدامی و پشتی پروستات موش های سوری بالغ انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی، 20 سر موش سوری نر بالغ در چهار گروه شامل: گروه کنترل (بدون درمان) و گروه های دریافت کننده آسپارتام (با دوزهای 40، 80 و 160 میلی گرم برکیلوگرم وزن حیوان) به صورت گاواژ خوراکی روزانه به مدت 90 روز، به طور تصادفی و برابر تقسیم شدند. ابتدا موش ها آسان کشی شده، سپس نمونه های خون و بافت لوب های پروستات برای مطالعات هیستومورفومتری و هیستوشیمی جمع آوری شد. برای مقایسه میانگین در گروه های تحت مطالعه از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و پس آزمون توکی استفاده گردید.یافته هانتایج بافت شناسی و هیستومتری، حاکی از کاهش معنی دار تعداد سلول ها و ارتفاع بافت پوششی واحد های ترشحی لوب های شکمی، قدامی و پشتی پروستات در گروه های آسپارتام در مقایسه با گروه کنترل بود (05/0>p). درصد پارانشیم به داربست لوب شکمی پروستات تحت تاثیر آسپارتام در مقایسه با گروه کنترل، کاهش نشان داد (05/0>p). تستوسترون سرم در گروه های آسپارتام وابسته به دوز در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی داری داشت (05/0>p).نتیجه گیریآسپارتام دارای تاثیر منفی بر روی ساختار هیستوپاتولوژی و هیستومتری لوب های غده پروستات، به ویژه لوب های شکمی و قدامی (حتی در دوزهای پایین) می باشد. با این حال، انجام مطالعات بالینی بیشتر برای ارزیابی اثرات منفی آسپارتام در انسان ضروری است.کلید واژگان: آسپارتام, پروستات, بافت شناسی, موش سوریBackground and objectivesAspartame is a low-calorie synthetic sweetener that is consumed by 200 million subjects worldwide. In recent years, negative effects of aspartame have been shown on various tissues of the body. This study aimed to investigate the effects of long term consumption of aspartame at different doses on histological and histometrical structure of ventral, anterior, and dorsal lobes of prostate gland in adult mice.
MethodsIn this experimental study, 20 adult male mice were divided into four groups, including control group (without treatment) and groups receiving aspartame (at doses of 40, 80, and 160mg/kg/bw) by gavage for 90 days. First, the mice were euthanized, then, blood samples and tissue of the prostate lobes, were collected for histomorphological and histochemical studies. One-way ANOVA and Tukey’s post hoc test, were used to compare the means in the studied groups.
ResultsHistological and histometrical results were indicative of a significant decrease in cell count and epithelial height of the secretory units in ventral, anterior, and dorsal lobes of the prostate in aspartame groups compared to the control group (p<0.05). Percentage of parenchyma to ventral lobe of prostate gland showed a significant decrease in aspartame groups compared to the control group (p<0.05). A significant decrease was seen in serum testosterone in dose-dependent aspartame groups compared to the control group (p<0.05).
ConclusionAspartame has a negative effect (even at low doses) on the histopathological and histometrical structure of prostate gland, especially the ventral and anterior lobes. However, further clinical studies are required to evaluate the negative effects of aspartame in humanKeywords: Aspartame, prostate, Histology, mice -
مقدمهفنیل هیدرازین به عنوان یک ترکیب همولیتیک موجب سمیت در بافت های متعدد می گردد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی احتمالی اتیل پیروات و ویتامین E در برابر آسیب های کلیوی ناشی از فنیل هیدرازین در موش انجام پذیرفت.مواد و روش هاموش های نر بالغ به صورت تصادفی به هشت گروه هشت سری تقسیم شدند. گروه کنترل سرم فیزیولوژی (ml، IP 1/0) به طور روزانه دریافت نمودند. گروه دوم فنیل هیدرازین با دوز h48 mg/kg/60 به صورت داخل صفاقی دریافت نمودند. گروه سوم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین E با دوز mg/kg/day 100 به صورت داخل صفاقی دریافت نمودند. گروه چهارم به همراه فنیل هیدرازین، اتیل پیروات با دوز mg/kg/day 40 به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. گروه پنجم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین E و اتیل پیروات با دوز مشابه گروه های قبلی، دریافت کردند. گروه ششم ویتامین E، گروه هفتم اتیل پیروات و گروه هشتم اتیل پیروات و ویتامین E با دوزهای مشابه گروه های قبلی بدون تزریق فنیل هیدرازین دریافت نمودند. پس از 35 روز نمونه های سرمی و بافتی تهیه شده و جهت ارزیابی های بیوشیمیایی، بافت شناسی و هیستومورفومتری مورد استفاده قرار گرفتند.یافته هافنیل هیدرازینبه شکل معنی داری موجب افزایش سطحسرمی مالون دی آلدئید، کراتینین، اوره و نیز کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانت تام سرم و آلبومین گردید (05/0P<). به علاوه، فنیل هیدرازین افزایش معنی داری (05/0P<) در قطر حفره میانی لوله های پیچیده نزدیک و نیز کاهش معنی داری (05/0P<) در ارتفاع سلول های پوششی این لوله ها ایجاد کرد. تجویز ویتامین E و اتیل پیروات به شکل قابل توجهی تغییرات مشاهده شده در فراسنجه های مذکور را بهبود بخشید.بحث و نتیجه گیریبه نظر می رسد اتیل پیروات و ویتامین E به عنوان یک مهار کننده رادیکال آزاد می تواند سمیت کلیوی ناشی از فنیل هیدرازین در موش را کاهش دهد.کلید واژگان: اتیل پیروات, ویتامین E, فنیل هیدرازین, کلیه, موشYafteh, Volume:20 Issue: 1, 2018, PP 52 -67BackgroundPhenylhydrazine (PHZ) as a well-known hemolytic compound causes toxicity in different tissues. The present study aimed to evaluate the probable protective effects of ethyl pyruvate (EP) and vitamin E (vit E) against the damage caused by PHZ in mice kidney.Materials And MethodsThe adult male mice were divided into eight groups, with 8 mice in each group. The control group received normal saline (0.1ml/day, IP). The second group received PHZ (60mg/kg/48h, IP). The third group received PHZ along with vitamin E (100mg/kg/day, IP). The fourth group received ethyl pyruvate (40mg/kg/day, orally) along with PHZ, and the fifth group received vitamin E and ethyl pyruvate at the same dose as the previous groups, along with PHZ. The sixth group received vitamin E, the seventh group received ethyl pyruvate and the eighth group received vitamin E and ethyl pyruvate, with the same doses as previous groups, without the PHZ. After 35 days of treatment, serum and kidney tissue were sampled for serological, histological and histomorphometrical study.ResultsPHZ treatment caused a significant elevation (PConclusionIt seems that EP and vit E, as free radical inhibitors, decreased the kidney toxicity induced by PHZ in mice.Keywords: Ethyl pyruvate_Vitamin E Phenylhydrazine_Kidney_Mice
-
زمینه مطالعهاستفاده گسترده از متیل فنیدیت و اثرات تضعیف کننده ایمنی آن بر روی اندامهای مختلف، اهمیت مطالعات میکروسکوپیک در این رابطه را ضروری می سازد.هدفتعیین اثرات متیل فنیدیت بر روی غدد فوق کلیوی و اندامهای لنفاوی در موش می باشد.روش کار30 سر موش نر بالغ از نژاد Balb/C تهیه و به یک گروه شاهد و دو گروه تجربی تقسیم گردیدند. گروه شاهد تنها آب آشامیدنی و به گروه های تجربی متیل فنیدیت هیدروکلوراید به میزان ترتیبی 2 و 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن روزانه بمدت چهل روز خورانده شد. سپس حیوانات را بیهوش و از قلب آنها نمونه های خون تهیه گردید. طحال، تیموس، عقده های لنفاوی و غدد فوق کلیوی برای مطالعه میکروسکوپی بروش هماتوکسیلین و ائوزین جدا گردیدند. نمونه های طحال برای شمارش پلاسما سل ها و رنگ آمیزی label antibody CD138* مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها به روش آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و pکلید واژگان: غدد فوق کلیوی, هیستوپاتولوژی, اندامهای لنفاوی, متیل فنیدیت, مورفومتریBackgroundConsidering widely administration of methylphenidate and also its immunosuppressive effects on different organs, importance of related microscopic studies is obvious.ObjectivesDetermining histological effects of methylphenidate on adrenal glands and lymphatic organs in mice.MethodsA total number of 30 adult male Balb/C mice were provided, weighed and divided into one control and two experimental groups. The control group received water by gavages once a day, for 40 days. The experimental groups were orally administered MPH hydrochloride (2mg/kg and 10mg/kg body weight,) respectively. Animals were anesthetized and blood samples were collected through cardiac puncture for analysis of blood cells. Spleen, thymus, lymph nodes and adrenal glands were removed and processed for microscopic studies through hematoxylin and eosin staining. Spleen samples were processed for plasma cell count and staining (label antibody CD138*). The data were analyzed using analysis of variance (ANOVA) and pKeywords: adrenal gland, histopathology, lymphoid organs, methylphenidate, morphometry
-
خانواده شوریده ماهیان و گونه میش ماهی Argyrosomus hololepidotus به جهت داشتن پروتئین زیاد یکی از ارزشمندترین آبزیان خلیج فارس، دریای عمان و سواحل خوزستان می باشد. بافت های لنفاوی از مهمترین بافت های بدن ماهیان می باشند که ارزیابی آنها در بررسی وضعیت سلامت و بیماری دارای اهمیت است. ماهیان فاقد عقده لنفاوی هستند و بر خلاف پستانداران در حفره میانی استخوان های آنها، بافت خون ساز وجود ندارد و لذا خون سازی به طور عمده در طحال و کلیه آنها انجام می شود. در این پژوهش تعداد 6 قطعه میش ماهی از سواحل خلیج فارس تهیه گردید. از اندام لنفاوی طحال نمونه هایی به ضخامت حداکثر 5 میلی متر تهیه و در فرمالین بافر 10٪ فیکس شدند. سپس برش هایی به ضخامت μ 6-5 آماده گردیده و پس از رنگ آمیزی H&E، ساختار کپسول و بافت پارانشیم طحال مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفت. جهت تایید نتایج و یافته های این رنگ آمیزی، از سایر رنگ آمیزی های اختصاصی از قبیل PAS، ماسون تری کروم و نقره نیز استفاده گردید. نتایج میکروسکوپیک نشان داد که ساختار بافتی پارانشیم طحال شامل پولپ سفید، پولپ قرمز، مراکز ملانوماکروفاژ و مویرگ های الیپسوئید بود. قسمت اعظم آن توسط پولپ قرمز و مویرگ های سینوزوئیدی مملو از گلبولهای قرمز اشغال شده است که نشان می دهد غالبا طحال در میش ماهی به عنوان یک منبع ذخیره خون می باشد.کلید واژگان: طحال, ملانوماکروفاژ, میش ماهی, هیستوشیمیArgyrosomidae family and the species Argyrosomus hololepidotus due to having high protein levels, are among the most valuable aquatics in the Persian Gulf, Oman Sea and the coasts of Khuzestan. Lymphoid tissues are of the most important tissues in fish which their evaluation is important in health and disease investigation. Unlike mammals, fish lack lymph nodes and also there is not hematopoietic tissue in their bone marrows, so hematopoiesis is done in their spleen and kidney. In this study, 6 Argyrosomus hololepidotus were provided from the Persian Gulf. Tissue samples from the spleen with 5mm thickness were prepared and fixed in 10% buffered formalin. Then tissue sections were prepared in 5-6 μ and after H&E staining, the structures of the capsule and parenchyma of spleen were studied histologically. In order to confirm the results and findings of this staining, some other specific stainings such as PAS, Masson trichrome and silver staining were used. Microscopic results showed that tissue structure of spleen parenchyma was consisted of white pulp, red pulp, melano-macrophage centers and ellipsoid capillaries. Much of the red pulp is occupied by sinusoidal capillaries full of erythrocyte, which indicates the spleen in Argyrosomus hololepidotus serves as a source of blood reservoir.Keywords: Argyrosomus hololepidotus, Histochemistry, Melano-macrophage, spleen
-
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال سیام شماره 2 (پیاپی 115، تابستان 1396)، صص 206 -212میش ماهی معمولی از خانواده شوریده ماهیان است و یکی از ماهیان با ارزش این خانواده از نظر تجاری و تغذیه ای محسوب می شود. مطالعات بسیار کمی در مورد زیست شناسی، موفولوژی و بافت شناسی اندام های بدن این ماهی صورت گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی مورفولوژی لوله گوارشی و غدد ضمیمه دستگاه گوارش در میش ماهی معمولی انجام شد. بدین منظور تعداد 6 قطعه میش ماهی از سواحل خلیج فارس در ماهشهر تهیه و بلافاصله پس از صید باز و مورد مطالعه موروفولوژیک و توپوگرافیک قرار گرفتند. لوله گوارشی از مری با طول بسیار کوتاه، معده کیسه ای شکل، سکوم های پیلوری برگی شکل، روده سیگموئیدی شکل، رکتوم و نهایتا مقعد تشکیل شده اند. کبد دارای سه لوب مشخص راست، میانی و چپ طویل می باشد که یک کیسه صفرا نیز بصورت کشیده و در مجاورت لوب راست کبد مشاهده می گردد. براساس نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر با توجه به نوع تغذیه میش ماهی، لوله گوارشی از طول کوتاهی برخوردار بوده و بعلاوه بیشتر بودن حجم معده نسبت به سایر قسمت ها نیز قابل توجه می باشد.کلید واژگان: میش ماهی, لوله گوارشی, مورفولوژی, غدد ضمیمهArgyrosomus hololepidotus belonging to the family Sciendae is one of the most valuable fish species from both commercial and nutritional aspects. Nonetheless, scarce data are available on its biology, macroscopic morphology and microscopic features. The objective of this study was investigating morphology of digestive tube and accessory glands in Argyrosomus hololepidotus. For this a total of six fish from the Persian Gulf shores in Mahshahr were provided and immediately their abdomens were opened and subjected to morphological and topographical study.Digestive tube consists of a short esophagus, a saccular stomach, leaf like pyloric caeca, sigmoid intestine, rectum and finally anus. The liver possesses three distinct lobes including right lobe, a short middle lobe and along left lobe. A gall bladder is also observed in vicinity of the right lobe. On the basis of the results of the present study, regarding to the feeding route in Argyrosomus hololepidotus, digestive tube has a short length and besides greater bulk of the stomach compared to the other parts is significant.Keywords: Argyrosomus hololepidotus, Digestive Tube, morphology, Accessory gland
-
تاثیر عصاره جوانه گندم بر ساختار هیستولوژیک و هیستومتریک بیضه و پارامترهای اسپرم موش صحرایی مواجهه شده با سربزمینه مطالعهجوانه گندم غنی از آنتی اکسیدان ها، ویتامین ها (مخصوصا ویتامین E)، مواد معدنی و ترکیبات فیتواستروژنی می باشد. گیاهان دارویی به طور وسیعی برای کاهش مسمومیت های فلزات سنگین استفاده شده است. در سال های اخیر، تاثیر منفی سرب بر روی دستگاه تناسلی نر نشان داده شده است.هدفهدف این مطالعه بررسی تاثیر عصاره جوانه گندم و ویتامین E بر روی ساختار هیستولوژیک و هیستومتریک بیضه و پارامترهای اسپرم موش های صحرایی مواجهه شده با استات سرب بود.روش کار35 سر موش صحرایی در 7 گروه شامل: گروه کنترل، دریافت کننده سرم فیزیولوژی با دوز ml/kg 1، گروه دریافت کننده استات سرب با دوز mg/kg/day 20، گروه های دریافت کننده ی عصاره جوانه گندم با دوز های mg/kg/day 100 و mg/kg/day 200، گروه های دریافت کننده استات سرب mg/kg/day 20 همزمان با عصاره جوانه گندم با دوز های mg/kg/day 100 و mg/kg/day 200 و گروه دریافت کننده استات سرب mg/kg/day 20 همزمان با ویتامین E با دوز mg/kg/day 100 به طور تصادفی و برابر تقسیم شدند. پس از 35 روز، موش ها توسط کلروفرم آسان کشی شده و نمونه های خون، اسپرم، بافت های کبد و بیضه برای مطالعات هیستومورفومتری و هیستوشیمی جمع آوری شدند.نتایجافزایش معنی دار تعداد و تحرک اسپرم ها تحت تاثیر دوزmg/kg/day 200 عصاره جوانه گندم در مقایسه با سایر گروه ها دیده شد (01/0 >p). نتایج هیستومورفومتری حاکی از افزایش معنی دار ضرایب TDI ا(Tubular Differentiation index) و RIا(Repopulation Index) ، تعداد سرتولی، قطر و ارتفاع اپی تلیوم لوله های منی ساز تحت تاثیر دوز mg/kg/day 200 عصاره جوانه گندم در مقایسه با سایر گروه ها بودند (001/ 0>p).
نتیجه گیری نهایی: عصاره جوانه گندم در بهبود و بالا بردن کیفیت اسپرم و ساختار بافتی بیضه موش های صحرایی مواجهه شده با استات سرب موثر است.کلید واژگان: جوانه گندم, سرب, بیضه, استرس اکسیداتیو, موش صحراییWheat sprout effects on histological and histometrical structure and sperm parameters in testis of rat exposed to leadBackgroundWheat sprout contains a high amount of antioxidants, vitamins (especially vitamin E), minerals and phytoestrogen compounds. Use of medicinal herbs in reducing heavy metal toxicities has increased worldwide. In recent years, negative effects of lead on the male reproductive system and sperm fertility parameters have been shown broadly.ObjectivesThis study investigated the effects of wheat sprout extract (WSE) and vitamin E on sperm parameters and testicular oxidative stress in rats exposed to lead acetate.MethodsThirty-five rats were divided randomly into seven groups: G1 (control group) received 1 ml/kg/day of normal saline, G2 received 20 mg/kg/day of lead acetate, G3 and G4 received 100 mg/kg/day and 200 mg/kg/day of WSE respectively, G5 and G6 received 100 mg/kg/day and 200 mg/kg/day of WSE respectively with 20 mg/kg/day of lead acetate, and G7 received 100 mg/kg/day of vitamin E with 20 mg/kg/day of lead acetate. After 35 days, rats were sacrificed and blood, sperm, liver and testicle tissue samples were collected for histomorphological and histochemical studies.ResultsResults showed that count, motility and viability of sperms increased following the administration of 200 mg/kg/day of WSE (pConclusionsResults of the current study show that dose dependent WSE significantly prevents testicular toxicity and oxidative stress effects of lead acetate.Keywords: wheat sprout, Lead, Testis, Oxidative Stress, rat -
در سال های اخیر، تاثیر سرب بر دستگاه تناسلی نر و پارامترهای باروری اسپرم مورد توجه قرار گرفته است. گیاهان دارویی جهت درمان ناراحتی ها و دردها از دیرباز مورد توجه بشر بوده اند. جوانه ی گندم، گیاه دارویی منحصر به فردی است که غنی از ویتامین ها، مواد معدنی و ترکیبات فیتواستروژنی می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر عصاره ی جوانه ی گندم بر کیفیت اسپرم موش صحرایی مواجهه شده با سرب است. برای این هدف، 30 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار با میانگین وزنی 20±220 گرم در 6 گروه شامل: گروه کنترل، دریافت کننده ی سرم فیزیولوژی به مقدار ml/kg 1، گروه دریافت کننده ی استات سرب به میزان mg/kg/day20 (i.p)، گروه های دریافت کننده ی عصاره ی جوانه ی گندم با دوز های 100 و mg/kg/day 200 (خوراکی) و گروه های دریافت کننده ی همزمان سرب mg/kg/day20 و عصاره ی جوانه ی گندم با دوز های 100 و mg/kg/day 200 به طور تصادفی و برابر تقسیم شدند. پس از گذشت 35 روز از انجام آزمایش، موش ها با کلروفرم آسان کشی شدند. سپس نمونه های اسپرم گرفته شده از دم اپیدیدیم بعد از شمارش کلی و بررسی میزان تحرک، از نظر میزان زنده بودن، بلوغ هسته و آسیب DNA مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 18 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده ی کاهش معنی دار تعداد، میزان تحرک، درصد زنده بودن اسپرم ها و افزایش درصد اسپرم های نابالغ تحت تاثیر تجویز سرب در مقایسه با سایر گروه ها بودند (01/0P<). در حالی که در گروه های دریافت کننده ی عصاره ی جوانه ی گندم وابسته به دوز موجب به حداقل رسیدن این آسیب ها گردید (01/0P<). نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره ی جوانه ی گندم در بهبود و بالا بردن کیفیت اسپرم موش های صحرایی متعاقب تجویز استات سرب موثر است.کلید واژگان: عصاره جوانه گندم, سرب, اسپرم, موش صحراییIn recent years, the effects of lead have been shown on the male reproductive system and sperm fertility parameters. To treat of human problems and the pains, medicinal plants have been considered. The wheat sprout contains high amount of vitamins, minerals and phytoestrogens compounds. This study investigated the wheat sprout effects on sperm quality in rats exposed to lead. For this purpose, 30 healthy adult male Wistar rats (220 ±20 g) were divided randomly into six groups: G1 (Control group) received 1 ml/kg/day normal saline, G2 received 20 mg/kg/day lead acetate (intraperitoneally), G3 and G4 received 100 mg/kg/day and 200 mg/kg/day wheat sprout extract (orally) respectively, G5 and G6 received 100 mg/kg/day and 200 mg/kg/day wheat sprout extract (orally) respectively along with 20 mg/kg/day lead acetate (intraperitoneally). After 35 days, the rats were sacrificed using chloroform and sperm samples were taken from the caudal of the epididymis. Sperm total count, motility, viability, nuclear maturity, and DNA damage as the sperm quality parameters were determined. For statistical analysis, data were analyzed using SPSS 18 software. The results showed that sperm count, motility and viability were decreased and percentage of immature sperms was increased significantly following administration of the lead (PKeywords: Wheat Sprout Extract, Lead, Sperm, Rat
-
زمینه و هدفسویا به عنوان یک پروتئین ارزان قیمت و بدون عوارض جانبی در صنعت غذا معرفی شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر رژیم غذایی حاوی کنجاله سویا بر هیستولوژی و هیستومورفومتری پرزهای روده کوچک و مقادیر سرمی کلسیم، فسفر و گلوکز موش های آزمایشگاهی انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه تجربی 30 سر موش آزمایشگاهی نابالغ ماده نژاد BALB/c در سن سه هفتگی انتخاب شدند. حیوانات در سه گروه ده تایی کنترل، گروه تجربی اول و دوم قرار گرفتند. گروه کنترل تحت رژیم غذایی با پروتئین کامل قرار گرفت. گروه تجربی اول و دوم تحت رژیم غذایی با پروتئین کامل به ترتیب شامل 40 درصد و 20 درصد کنجاله سویه قرار گرفتند. پس از سه ماه موش ها بیهوش و از قلب آنها برای تعیین سطح کلسیم، فسفر و گلوکز سرم خونگیری به عمل آمد. سپس مقاطع بافتی از دوازدهه آنها تهیه و به روش هماتوکسیلین - ائوزین رنگ آمیزی و مورد مقایسه قرار گرفت.یافته هادر ساختار بافتی دیواره دئودنوم گروه کنترل در مقایسه با گروه های تجربی به جز چند نمونه که درجاتی از تخریب راس پرزها را نشان دادند؛ تغییر قابل توجهی مشاهده نشد. در ارزیابی هیستومورفومتریک، ضخامت زیرمخاط و عضلات گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش آماری معنی داری یافت (P<0.05). ارتفاع کرپیت ها و سطح سرمی گلوکز گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی داری داشت (P<0.05) و میزان کلسیم گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری یافت (P<0.05)؛ ولی میزان فسفر گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل تغییری نشان نداد.نتیجه گیریمصرف طولانی مدت سویا می تواند تغییرات معنی داری بر میزان کلسیم و گلوکز سرم خون و ضخامت لایه عضلانی، زیرمخاط، ارتفاع کرک ها و عمق کریپت های دئودنوم ایجاد نماید.کلید واژگان: سویا, هیستومورفومتریک, پرز, دوازدهه, کلسیم, گلوکزBackground And ObjectiveSoybean as a cheap protein and without side effects has been introduced to food industry. This study carried out to determine the effect of diet containing soybean on histology and histomorphometry of duodenal villi and serum levels of Calcium, Phosphorus and Glucose in mice.MethodsIn this experimental study, 30 female immature BALB/c mice with 3 weeks of age were randomly allocated into control, and experimental 1 and 2. The control group was fed a diet with complete protein. Animals in the experimental 1 and 2 were received a diet of complete protein with 40% soybean and 20% soybean, respectively. After 3 months the mice were anesthetized and blood samples were taken from the heart for determining serum level of Calcium, Phosphorus and glucose. Duodenum specimens from were prepared and stained with hematoxylin and eosin.ResultsTissue structure of duodenum in experimental groups in compare to control group was not significantly changed, except for some scant specimens who showed some degrees of destruction in villi apicese. In histomorphometrical evaluation, the thickness of sub - mucosa and musculature were significantly increased in experimental groups compared to the controls group (PConclusionLong term consumption of soybean can induce significant alteration in serum Calcium and glucose level, thickness of sub mucosa and musculature, the height of villi and depth of crypt in duodenum.Keywords: Soybean, Histomorphometric, Villi, Duodenum, Calcium, Glucose, Rat
-
زمینه و هدفبا توجه به ارزش اقتصادی گوشت، احتمال استفاده از بافت های حیوانی غیرمجاز در فرآورده های گوشتی وجود دارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی کارایی آزمون بافت شناسی در تشخیص کیفی و کمی تقلب اختلاط بافتهای پوست مرغ و چربی در گوشت چرخ کرده انجام گرفت.روش کاردر این مطالعه که از نوع تجربی بود، بافتهای پوست مرغ و چربی به صورت مجزا در مقادیر 5، 10، 15 و 20 درصد مخلوط با گوشت گوساله چرخ شده تهیه شدند. سپس نمونه برداری و آزمون بافت شناسی صورت گرفت. متعاقبا میانگین نسبت سطح بافت پوست و چربی در پنج نقطه مختلف از هر برش محاسبه و با استفاده از آزمون آماری ANOVA مورد تحلیل قرار گرفت.یافته هابافتهای پوست مرغ و چربی در تمام نمونه ها در درصدهای مختلف مشاهده شد. نتایج کمی آزمون بافت شناسی، کارایی این آزمون را در تعیین درصد بافت پوست مرغ در نمونه های گوشت چرخ کرده حاوی 5، 10، 15 و 20 درصد به ترتیب 15/6 ±48/8، 32/7± 91/11، 93/7 ± 96/16 و 15/8 ± 54/20 درصد نشان داد و در نمونه های بافت چربی به ترتیب برابر با 69/3 ±92/2، 18/5 ± 24/4، 02/7 ± 21/7 و 16/10 ± 8/9 درصد بود (05/0 p<).نتیجه گیریتحقیق حاضر نشان داد که روش بافت شناسی توانایی لازم برای تعیین کیفیت و نیز کمیت مقادیر اختلاط بافت پوست مرغ را دارد. اگر چه این آزمون کفایت مطلوبی برای تعیین کیفیت مقادیر اختلاط بافت چربی از خود نشان داد اما در تعیین کمیت بافت مورد نظر کفایت قابل انتظاری نداشت که این امر احتمالا ناشی از حل شدن بافت چربی در محلول گزیلول در طی فرایند رنگ آمیزی است.کلید واژگان: پوست مرغ, چربی, گوشت چرخ کرده, بافت شناسی, تقلب غذاییJournal of Health, Volume:7 Issue: 4, 2016, PP 386 -394Background and ObjectivesRegarding to economic value of meat, use of unauthorized animal tissue is possible in meat products. Therefore, the present study was performed to determine the efficacy of histological examination in qualitative and quantitative detection of minced meat fraud by means of mixing avian skin and adipose tissues.MethodsIn this experimental study, the avian skin and adipose tissue samples of 5, 10, 15, and 20% in minced meat were prepared individually. Then sampling and histological examinations were performed. The mean proportions of the surface areas of avian skin and adipose tissues were calculated at five different points of each section and statistical analysis was done by ANOVA.ResultsThe avian skin and adipose tissues were observed in all samples in different percentages. The quantitative results of histological examination of minced meat samples containing 5, 10, 15 and 20% of avian skin and adipose tissues revealed the respective efficacy of this technique to be 8.48 ± 6.15, 11.91 ± 7.32, 16.96 ± 7.93, and 20.54 ± 8.15% for avian skin tissue and 2.92±3.69, 4.24±5.18, 7.21±7.02, and 9.8±10.16 for adipose tissue (pConclusionThe present study showed that histological technique has ability to determine the quality and quantity of avian skin mixing values in minced meat products. Although this method showed an acceptable adequacy in qualitative determination of the adipose tissue, however, it has no sufficient adequacy in assessing the quantity of this tissue probably due to dissolution of fat in xylene during the staining process.Keywords: Avian Skin, Adipose tissue, Minced Meat, Histology, Food Fraud
-
IntroductionThe zygomatic salivary gland is only present in carnivores. Most studies related to the characterization of the zygomatic salivary are pivoted around the domestic species, but only few studies are available on the zygomatic salivary gland of wild species. We carried out this study with the aim of providing information on the histological and mucin histochemical features of the zygomatic salivary gland in the Persian leopard in comparison with that of the domestic cat.MethodsThis study was executed on 2 Persian leopards and 3 domestic cats. The samples were collected from all animals and fixed in 10% neutral buffered formalin. Hematoxylin-eosin (H&E) and Massons trichrome staining were used for general histological study. Periodic acid-Schiff (PAS), Alcian blue (AB) at pH values of 1.0 and 2.5 and PAS-AB (pH 2.5) were used for the mucin histochemical examination.ResultsHistological studies showed that the zygomatic salivary gland in the Persian leopard was generally similar to that of the domestic cat with some differences. Lobulation was incomplete in the Persian leopard. The parenchyma was composed of mucous acini, related serous demilunes, and few serous acini clusters with differences between two species. Mucin histochemical investigation showed that the secretory units contained neutral, acidic carboxylated, and acidic sulfated mucins varying in quantity and distribution.ConclusionThis study is the first description of the histological and mucin histochemical features of the zygomatic salivary gland of the leopard. The finding of the present study showed large similarities between the Persian leopard and domestic cat.Keywords: Persian leopard, Domestic cat, Histology, Mucin, Zygomatic salivary gland
-
زمینه مطالعهیکی از مهم ترین شیرین کننده های مصنوعی آسپارتام است که در موادغذایی مختلف مورد مصرف زیادی دارد.هدفاین مطالعه به منظور ارزیابی تاثیر آسپارتام بر هیستولوژی و هیستومتری دوازدهه انجام گرفت.روش کار40 سر موش سوری ماده نژاد Balb/C در سن 21 روزگی انتخاب و وزن اولیه آنها تعیین گردیدند. موش های گروه های تیمار،آسپارتام را به میزان 400mg/kg، 200mg/kg، 100mg/kgوزن بدن به مدت 6 هفته و موش های گروه کنترل فقط آب مقطر دریافت نمودند. در پایان دوره آزمایش، موش ها مجددا وزن گیری شدند. سپس از دوازدهه مقاطع بافتی تهیه و به روش H & E رنگ آمیزی گردید. پس از مطالعه بافت شناسی، داده های هیستومتریک به وسیله میکروسکوپ نوری مجهز به نرم ا فزار Axiovision جمع آوری گردید.نتایجتغییرات وزن بدن در گروه های تیمار (400mg/kg، 200mg/kg، 100mg/kg وزن بدن) به ترتیب 18/1±57/5، 89/0± 47/4 و 57/0± 84/5 بود که در مقایسه با گروه کنترل (81/0 38/9) کاهش معنی دار نشان داد (05/0>p). مطالعه هیستولوژی نشان داد که در دوز 200mg/kg، میزان تخریب بافتی سلول ها و ساختارهای مخاط نسبت به دوزهای 100mg/kg و 400mg/kg وزن بدن بیش تر بوده است. در بررسی هیستومتریک، فراوانی کرک های دوازدهه، ارتفاع کرک های دوازدهه و ضخامت مخاط دوازدهه، تنها در گروهی که آسپارتام را به میزان 200mg/kg وزن بدن مصرف کرده بودند، در مقایسه با گروه کنترل، دارای افزایش معنی داری بود (05/0>p). در حالی که پهنای کرک ها (عرض راس، بخش میانی و قاعده) در همه گروه های تیمار نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد (05/0>p). ضخامت عضلات دوازدهه در گروه های تیمار نسبت به گروه کنترل اختلاف معنی داری نداشت.
نتیجه گیری نهایی: براساس این مطالعه می توان بیان کرد که آسپارتام می تواند موجب تغییرات هیستولوژیک و هیستومتریک دوازدهه گردد.کلید واژگان: آسپارتام, دوازدهه, هیستومتری, موشBackgroundOne of the most artificial sweeteners is Aspartame which is commonly used in a variety of foodstuffs.ObjectivesThis study has been carried out in order to evaluate the effects of Aspartame on histology and histometry of duodenum.MethodsForty female Balb/C mice, 21 days of age were selected and initial weight was determined. The treatment groups received 100, 200 and 400 mg/kg of Aspartame for 6 weeks, control group received only distilled water. At the end of experiment, the mice were reweighed. Then the duodenal tissue sections were prepared and stained with H&E. Besides the histological study, histometric data were collected by a light microscope equipped with Axiovision software.ResultsThe body weights in treatment groups (100, 200 and 400 mg/kg) were 5.57±1.18, 4.47±0.89 and 5.84±0.57 respectively, which in comparison with the control group (9.38±0.81) showed a significant difference (pConclusionsBased on this study, it can be concluded that Aspartame can cause some histological and histometrical changes in duodenum.Keywords: aspartame, duodenum, histometry, mouse -
خانواده شوریده ماهیان و گونه میش ماهی Argyrosomus hololepidotusبه جهت داشتن پروتئین زیاد و با ارزش، یکی از ارزشمندترین آبزیان خلیج فارس، دریای عمان و سواحل خوزستان می باشد. بافت های لنفاوی از مهمترین بافت های بدن ماهیان می باشندکه شناسایی آنها در وضعیت سلامت و بیماری دارای اهمیت است. ماهیان فاقد عقده لنفاوی هستند و بر خلاف پستانداران در حفره میانی استخوان های آنها، بافت خون ساز وجود ندارد و لذا خون سازی به طور عمده در طحال و کلیه آنها انجام می شود. در این پژوهش تعداد 6 قطعه میش ماهی از سواحل خلیج فارس تهیه گردید. از اندام پرونفروز نمونه هایی به ضخامت حداکثر 5 میلی متر تهیه و در فرمالین بافر 10 درصد فیکس شدند.سپسبرش هایی به ضخامت 6-5 میکرون آماده گردیده وپس از رنگ آمیزیH&E، ساختار کپسول و بافت پارانشیم پرونفروز مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفت.جهت تایید نتایج و یافته های این رنگ آمیزی، از رنگ آمیزی اختصاصی نقره نیز استفاده گردید.نتایج میکروسکوپیک نشان داد که ساختار بافتی راس کلیه میش ماهی شاملبافت خونساز، بافت لنفوئیدی و لوله های کلیوی است. بافت لنفوئیدی راس کلیه هم دارای داربستی از بافت همبند رتیکولر و پارانشیمی از سلولهای لنفوسیتی بود.کلید واژگان: پرونفروز, میش ماهی, هیستوشیمیArgyrosomidae family and the species Argyrosomus hololepidotus due to high valued protein are among the most valuable aquatics in the Persian Gulf, Oman Sea and the coasts of Khuzestan. Lymphoid tissues are of the most important tissues in fish which their identification is important in health and disease states. Unlike mammals, fish lack lymph node and also there is not hematopoietic tissue in their bone marrows, and so mainly Hematopoiesis is done in their spleen and kidney. In this study, 6 pieces of Argyrosomus hololepidotus were provided from the Persian Gulf. Some samples from the spleen up to 5mm thickness were prepared and fixed in 10% buffered formalin. Then tissue sections were prepared in 5-6 μ and after H&E staining, the structures of the capsule and parenchyma of pronephrose were studied histologically. In order to confirm the results and findings of this staining, silver staining was also used. Microscopic results showed that tissue structure of Argyrosomus hololepidotuspronephrose was consisted of hematopoietic tissue, lymphoid tissues and kidney tubules. Pronephrose lymphoid tissues are also consisted of reticular supportive tissue and lymphocytic parenchyma cells.Keywords: Argyrosomus hololepidotus, Histochemistry, Pronephrose
-
مقدمهامروزه مصرف گوشت و آلایش های دامی در اکثر جوامع بشری رو به افزایش است. با توجه به ارزش اقتصادی گوشت، احتمال استفاده از بافت های غیرمجاز در گوشت چرخ کرده توسط افراد سودجو وجود دارد. بر این اساس مطالعه حاضر به منظور شناسایی بافت های غیرمجاز در گوشت چرخ کرده انجام گرفت.روش بررسیدر این تحقیق تعداد20 نمونه گوشت چرخ کرده منجمد تجاری از فروشگاه های مختلف شهر یزد خریداری شد. سپس هر نمونه به 3 برش مساوی تقسیم شده و از هر قسمت یک قطعه انتخاب شد. نمونه ها در محلول فرمالین 10% بافر تثبیت شدند و آماده سازی معمول بافت ها برای مطالعه میکروسکوپی صورت گرفت و قالب های پارافینی تهیه شد. قالب های پارافینی به ضخامت 6 میکرومتر برش داده شدند و با استفاده از هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی برای مطالعه بافت شناسی صورت گرفت.یافته هادر نمونه های مورد مطالعه، بافت عضلانی مخطط بخوبی قابل مشاهده بوده و علاوه برآن ، بافت همبندی ، بافت چربی و بافت عضله صاف نیز مشاهده شد اما در هیچ یک از نمونه ها بافت غیرمجاز تشخیص داده نشد. تنها در یک نمونه ضایعات پوستی کمی مشاهده گردید و در نمونه دیگر بافت استخوان وجود داشت و همچنین در حدود نیمی از نمونه ها ضایعات امعاء و احشا مشهود بود و مقاطعی از لیگامنت مشاهده شد.نتیجه گیریتحقیق حاضر نشان داده گوشت مورد استفاده در اکثر این نمونه ها برای تهیه این فرآورده، از کیفیت خوبی برخوردار نبوده که با توجه به اهمیت بهداشتی و کیفی گوشت به کار رفته ، روش بافت شناسی برای شناسایی تقلبات در فرآورده های گوشتی پیشنهاد می شود.کلید واژگان: گوشت چرخ کرده, بافت شناسی, بافت غیرمجاز, تقلب غذاییTolooe Behdasht, Volume:14 Issue: 6, 2016, PP 423 -431IntroductionNowadays the consumption of meat and animal carcasses in most countries is increasing. Regarding to economic values of meat, usage of unauthorized tissues in minced meat by jobbers is probable. Therefore; the present study was performed in order to detect unauthorized tissues in minced meat.MethodsIn this study, a total of 20 samples of trade frozen minced meat was purchased from various stores in Yazd city.Then each sample was divided into three parts and then one piece was taken from each part. The tissues were fixed in 10 % neutral-buffered formalin and were routinely processed for light microscopy and embedded in paraffin. The paraffin-embedded blocks were cut into 6 µm sections and stained using hematoxylin and eosin (H&E) for histological study.ResultsThe skeletal muscle tissues were visible clearly in all samples. Although, connective tissue, adipose tissue and smooth muscle were seen but unauthorized tissues were not detected in any sample. Just in one sample, the residuals of the skin tissue was showed and in another sample , possessed bone tissue and in half of the samples the residuals of visceral organs were seen. In addition, some sections of the ligament were found.ConclusionThe present study showed that the meat which has been used in preparation of this product had not premium quality. Due to importance of health and quality of meat, detection of unauthorized tissues in this product with histological technique is suggested.Keywords: Minced meat, Histology, Unauthorized tissue, Food fraud
-
میش ماهی یکی از ارزشمندترین آبزیان خلیج فارس، دریای عمان و نیز سواحل خوزستان محسوب می شود. پوست به عنوان اولین سد دفاعی در مقابل محیط خارجی بوده و اعمال فیزیولوژیکی طبیعی داخل بدن را امکان پذیر می کند. در این پژوهش تعداد 6 قطعه میش ماهی مورد استفاده قرار گرفت و برای انجام مطالعات میکروسکوپی از ناحیه ی پشتی بدن برش هایی به ضخامت 5 میکرون تهیه و مورد رنگ آمیزی تولوئیدن بلو، H&E، PAS، AB (pH=2.5) و AB (pH=2.5)-PAS قرار گرفتند. برای مطالعات میکروسکوپ الکترونی نمونه ها پس از ثبوت اولیه و ثانویه و آبگیری در داخل رزین آغشته گردیده و پس از تهیه ی برش های فوق نازک 50 تا 80 نانومتری به وسیله ی یورانیل استات و سیترات سرب رنگ آمیزی گردیدند. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپ نوری نشان داد که اپیدرم حاوی سلول های جامی شکل، سلول های اپیتلیالی و سلول های سطحی سنگفرشی است. درم حاوی لایه های اسپونژیوزوم و کامپکتوم است. هیپودرم در برخی قسمت ها وجود ندارد و در برخی قسمت ها نازک است. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپ الکترونی نشان داد که سلول های جامی حاوی قطرات موکوس هستند. سلول های سطحی سنگفرشی دارای میکروریج بوده و با اتصالات محکم با یکدیگر در تماس اند. سیتوپلاسم سلول های اپیتلیالی اپیدرم حاوی فیلامنت است که با اتصال دسموزوم با یکدیگر در تماس می باشند. هم چنین نتایج مطالعات هیستوشیمی نشان داد که سلول های جامی، سلول های سطحی سنگفرشی و سلول های اپیتلیالی اپیدرم به رنگ های PAS و AB با pH=2.5 واکنش مثبت نشان می دهند.کلید واژگان: هیستولوژی, هیستوشیمی, پوست, میش ماهیOne of the most valuable fish in Persian Gulf, Oman Sea, and territorial (coastal) waters of Khozestan, a province in the southwest of Iran, is Argyrosomus hololepidotus. In fish, skin is the first line of defense against the external environment and furthermore makes possible natural physiological functions inside the body. In this study, six Argyrosomus hololepidotus were used for microscopic analyses. The samples were prepared from 0.5µm cuts from the fish dorsum and later they were dyed in toluidine blue, H & E, PAS, AB (pH=2.5) and AB (pH=2.5)-PAS. For transmission electron microscopic analyses, the samples were dehydrated and embedded in resin after primary and post-fixation. Later, cuts with the thickness between 50nm to 80nm were prepared and dyed in uranyl acetate. The result of the light microscopic analysis showed that the fishs epidermis is composed from goblet, epithelial, and superficial-squamous cells. Their dermis contains spongiosum and compactum layers. The subcutis does not exist in some parts and it is thin in some parts. The results of the electron microscopic analyses showed that goblet cells include mucosal drops. The superficial squamous cells have micro ridges that keep in touch thorough tight junctions and the cytoplasm of epithelial epidermis cells has filaments that keep in touch via desmosomes. In addition, the result of histochemical analysis showed that goblet cells, superficial squamous cells and epithelial cells reacted positively to PAS and AB dyes with pH 2.5.Keywords: histology, histochemistry, skin, Argyrosomushololepidotus
-
سابقه و هدفدر دنیای مدرن، سویا به عنوان یک ماده غذایی با ارزش برای تامین پروتئین و بسیاری از مواد ضروری بدن استفاده می شود. معده هم بخشی از لوله گوارش است که در هضم مکانیکی و شیمیایی مواد غذایی نقش دارد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر کنجاله سویا بر هیستولوژی و هیستومتری معده و عوامل بیوشیمیایی سرم خون است.روش بررسیدر این مطالعه تجربی 30 سر موش سوری نابالغ ماده نژاد Balb/C را در سن سه هفتگی انتخاب و براساس سه نوع رژیم غذایی به سه گروه (گروه A یا گروه کنترل از رژیم غذایی با پروتئین کامل، گروهB از رژیم غذایی با 40 درصد سویا و گروهC از رژیم غذایی با 20 درصد سویا) تقسیم شدند. پس از سه ماه موش ها بیهوش و از قلب آن ها برای تعیین سطح سرمی اوره، پروتئین تام، کلسترول و LDL خون گیری انجام شد. پس از خارج کردن معده و آماده سازی بافتی، مقاطع به روش H&E رنگ آمیزی شدند. پس از انجام مطالعه بافت شناسی، مقاطع به وسیله میکروسکوپ نوری مجهز به نرم افزارAXIOVISION بررسی هیستومتریک شدند و ضخامت مخاط، ، زیر مخاط، عضلات، عمق پیت و تعداد سلول های حاشیه ای اندازه گیری شدند. داده ها از نظر آماری با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) برای مقایسه گروه کنترل با گروه های تجربی و ازTukey Test ج برای مقایسه گروه ها با یکدیگراستفاده شد و سطح معناداری برابر P<0. 05 در نظر گرفته شد.نتایجمصرف سویا تغییر بافتی ایجاد نکرد. درمطالعه دقیق تر هیستومتریک (بر حسب میکرومتر)، نتایج نشان داد که بین گروه کنترل با گروه های مصرف کننده سویا در بخش غیر غده ای دیواره معده، افزایش معناداری در ضخامت مخاط گروه تجربی B (456±90)با گروه کنترل (57. 3± 201) و لایه عضلانی گروه تجربیC 233. 3±84. 7)) در مقایسه با گروه کنترل±11. 7) 104.) دیده شد P<0. 05)). در بخش غده ای نیز افزایش معناداری در ضخامت مخاط گروه های تجربی (1041. 4±167)B و 1331. 8±143. 4)C) با گروه کنترل 615. 3±83. 1))، عمق پیت های گروه های تجربیB 134. 6±14. 6)) و 154. 3±20. 3)C) با گروه کنترل 94. 8±12. 9))، و سلول های حاشیه ای گروه های تجربی B 157±4. 5)) و 30. 5±13. 6) C) با گروه کنترل 9. 8±1. 5)) و لایه عضلانی گروه های تجربی B 211. . 6±53. 7)) وC 195. 8±67. 9)) با گروه کنترل 155. 8±28. 2)) دیده شد P<0. 05)). همچنین سطح سرمی کلسترول گروه های تجربیB 87. 8±20. 5)) و(C 83±16.) با گروه کنترل 117. 70±20. 7))، سطح سرمی اوره گروه های تجربیB 36. 2±10. 4)) وC 40. 6±12. 1)) با گروه کنترل 65. 3±7. 3)) کاهش معناداری را نشان داد P<0. 05)). همچنین میزان LDL گروه های تجربیB 5581. 6±470. 9)) وC 5690. 1±479. 8)) در مقایسه با گروه کنترل 6907. 1±37. 7)) کاهش معنادار بود P<0. 05)).نتیجه گیریبه نظر می رسد مصرف طولانی مدت سویا می تواند بر مخاط معده و تکثیر سلول های حاشیه ای تاثیر بگذارد و همچنین سطح سرمی کلسترول، اوره و LDL را کاهش دهد.کلید واژگان: سویا, کلسترول, موش, مخاط, معده, اوره, هیستومورفومتریIntroduction andObjectiveIn the modern world, soybean as a valuable meal is used for providing protein and some essential body needs. The stomach also as a part of alimentary canal has its own role in mechanical and chemical digestion. The objective of this study is evaluation of the effects of soy meal on histological and histometrical features of the stomach and also on biochemical factors of blood serum.MethodsIn this experimental study, a total of thirty immature female mice of Balb/C were selected at three weeks of age. Subsequently, on the basis of three types of diets, the mice were divided into three groups as; the group A or control, fed on a diet of full protein, the group B fed on a diet of 40% soy meal and the group C fed on a diet of 20% soy meal. After three months, the mice were anesthetized, and blood samples were obtained from the heart for determining the serum level of some hematologic factors such as urea, total protein, cholesterol and LDL. Then the stomach was removed, some tissue sections were prepared and stained with H&E. After histological study, the stomach was subjected to histometric evaluation. A light microscope equipped with Axiovision software surveyed the histometric data and the thickness of mucosa, submucosa, musculature, also depth of the pits and the number of parietal cells were measured. For data analysis, one way ANOVA was used to compare the control group with experimental groups and Tukey test was used to compare the groups with each other. The significance level was considered as pFindings: Soya bean consumption didnt cause histological changes. In the more precisely histometric study, the results showed that in non-glandular portion of the stomach, between the control group compared with the groups fed on soy meal, there was significant increase in thickness of mucosa in the experimental group B (676±99.45) compared with the control group (427±77.53) and also in thickness the muscular layers in the experimental group C (233.30±84.69) compared with the control group (104.05±11.71), (pConclusionIt seems that long-term consumption of soybean could affect on the stomach mucosa and proliferation of parietal cells and also could decrease the serum levels of cholesterol, urea and LDL.Keywords: Soy bean, Cholesterol, Mice, Mucosa, Stomach, Urea, Histomorphometry
-
زمینه مطالعهآسپارتام بعنوان یک شیرین کننده مصنوعی در طی چند دهه اخیر به طور گسترده ای در مواد غذایی مورد استفاده قرارگرفته است.هدفهدف مطالعه حاضر بررسی اثرات دوزهای متفاوت آسپارتام در تغییرات مورفومتریک و هیستومتریک کلیه در موش سوری بوده است.روش کار24 سر موش سوری ماده نژاد Balb/C به صورت تصادفی به سه گروه تیمار و یک گروه شاهد شامل شش موش در هر گروه تقسیم شدند. گروه های تیمار آسپارتام را به ترتیب به میزان mg100، 200 و 400 به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و موش های گروه شاهد آب مقطر را به همان روش به مدت 21 روز دریافت نمودند. در پایان دوره آزمایش موش ها وزن گیری شده و بیهوش شدند. کلیه راست موش ها به روش H&E رنگ آمیزی گردیدند.
نتایجتفاوت وزن بدن، در گروه های تیمار از mg100، 200 و 400 بر کیلو گرم وزن بدن (198/0 ±43/1، 281/0 ±64/1و 388/0 ±60/2) در مقایسه با گروه شاهد (139/0±65/4) کاهش معنی داری را نشان داد (05/0 p<. ) طول،عرض و قطر کلیه ها، کاهش معنی داری بین گروه های تیمار و شاهد داشت(05/0 p<. ) در مطالعه هیستومتریک، تغییرات قطر کلافه مویرگی، قطر جسمک کلیوی و ارتفاع سلولی بافت پوششی لوله های پیچیده دور و نزدیک، در گروه های تیمار نسبت به گروه شاهد دارای کاهش معنی داری بودند (05/0 p<. ) همچنین اندازه فضای ادراری، قطر دهانه داخلی لوله های پیچیده دور و نزدیک نیز در گروه های تیمار نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری را نشان دادند (05/0 p<. ) نتیجه گیری نهایی: چنین نتیجه گیری می شود که آسپارتام می تواند تغییرات مورفومتریک و هیستومتریک در کلیه ایجاد نماید.
کلید واژگان: شیرین کننده, بافت شناسی, حیوان, کلیهBackgroundAspartame، as a synthetic sweetener، has been widely used in food products during the recent decades and renal excretion of aspartame lasts several days.ObjectivesThe aim of the present study was to investigate the dose-dependent effects of aspartame on morphometrical and histometrical changes of the kidney in immature mice.Methods24 immature female Balb/C mice، were randomly categorized to three experi-mental and one control groups of 6 mice each. Experimental and control groups received aspartame100، 200 and 400 mg/kg/bw respectively and distilled water with the same method for 21 days. At the end of the experiment، the mice were weighed and anesthetized their right kidneys were stained with Hematoxylin and Eosin.Resultsbody weight difference showed significant decrease in experimental groups of 100، 200، 400 mg/kg/bw (1. 43±0. 198، 1. 64± 0. 281، 2. 60±0. 388) respectively compare to the control groups (4. 65±0. 139)، length، width، diameter and weight of kidneys had significant decrease between experimental and control groups (p<0. 05). In the case of histometrical changes، the diameter of glomeruli، diameter of renal corpuscles and the height of epithelium of proximal and distal convoluted tubules showed significant decrease in experimental groups compared to control group (p<0. 05). The diameter of urinary space and lumen of proximal and distal convoluted tubules، experimental groups showed significant increase compared to control group (p<0. 05).ConclusionsThis can be concluded that aspartame can induce morphometrical and histometrical changes in mice kidney.Keywords: sweetener, histology, animal, kidney -
BackgroundDue to common use of methylphenidate (MPH) for the treatment of Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD) and the role of the reproductive system in the production of gametes, studying the effects of this medication on the morphometry of testes, serum testosterone concentration, leydig cells function, and fertility rate was the aim of this study.MethodsTwenty seven male mice (Balb/C), eight weeks old, were randomly divided into one control and two treated groups. After weighing the mice, the treated groups received MPH (produced in Novartis company) at the doses of 2 mg/kg and 10 mg/kg for 40 days. The control group received only normal saline. Subsequently, after weighing the animals, the weights of testes, dimensions of the testis, and the serum testosterone concentration were measured in six mice belonging to each group. After tissue processing, the samples were stained with hematoxylin and eosin, then the leydig cells were counted. In order to assess male fertility in each group, 3 male mice were chosen and each of them was kept with three female mice in a separate cage. After 10 days, the fertility rates of the male mice were determined by counting the number of embryos in uterus and the corpora lutea in their ovaries.ResultsThe results of this study revealed that prescription of different doses of MPH can cause a significant decrease of the body weight. It reduces the number of leydig cells, too (p<0.01). Moreover, serum testosterone concentration (67.72±8.24 ng/ml in control group and 0.302±0.416 ng/ml after treatment with 2 mg/kg/day MPH) and fertility rate (95.42%±4.68% in control group and 64.96%±18.51% after treatment with 2 mg/kg/day MPH) of the male mice declined significantly in the treated groups compared with the control group (p<0.01), but it did not cause any changes in the weight or morphometric parameters of testes.ConclusionThe results of this study confirmed that MPH can negatively affect serum testosterone concentration and fertility rate of the male mice by decreasing the number of leydig cells and reducing the body weight.Keywords: Methylphenidate, Mice, Testis, Testosterone
-
به منظور مطالعه و بررسی نحوه پیدایش و تکامل نفرون ها در لارو و بچه ماهی قره برون تعداد شصت نمونه لارو و بچه ماهی از یک روزگی تا چهل روزگی به صورت تصادفی جمع آوری و بلافاصله در محلول بوئن تثبیت شدند. پس از انجام مراحل معمول بافت شناسی و تهیه برش هایی به ضخامت 6-5 میکرون، نمونه ها به روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی و مورد مطالعه میکروسکوپ نوری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در روز اول خروج لاروها از تخم، محوطه بطنی لاروها مملو از مواد زرده ای است که در روزهای بعد از بین رفته و پیدایش و تکامل اندام ها توسعه می یابد. جسمک های کلیوی نیز در هفته اول مشاهده گردیدند.
جسمک های کلیوی و همچنین لوله های ادراری از روز چهارم پس از تفریخ بوضوح قابل مشاهده بودند. کلیه ها در روزهای بعد، به تدریج از قدام به سمت خلف پیشروی نموده و بر تعداد لوله ها و جسمک های کلیوی افزوده گردید. در روزهای بیستم تا بیست و پنجم علاوه بر رشد و ازدیاد جسمک های کلیوی، لوله های ادراری تقریبا به صورت تمایز یافته مشاهده شدند و در روزهای سی و پنجم تا چهلم رشد کاملتری از مجاری ادراری و جسمک های کلیوی مشاهده شد. در این زمان بسیاری از لوله های ادراری نیز تمایز رنگ سیتوپلاسمی خاص خود را نشان داده و به علاوه ظهور بافت های خون ساز کلیوی و بافت های لنفاوی نیز کاملا مشهود بود.
کلید واژگان: بافت شناسی, تکامل, نفرون های کلیوی, لارو قره برونIn order to study development of nephrons in larval and fingerling stages of sturgeon (Acipenser persicus), a total number of 60 samples of larvae and Fingerlings were randomly collected and immediately were fixed in Buin’s fluid. After routine histological procedures and sectioning at 5-6 micrometers, they were stained with hematoxylin and eosin and studiedunder light microscope. The results showed that in one day after hatching, the abdomen was filled with yolk sac which was disappeared in the next days and the growth of organs was developed. Renal corpuscles were observed during the first week. Renal corpuscles and urinary tubules were obvious after fourth day of hatching. During the next days, the kidneys progressed gradually to the caudal parts and also the tubules and renal corpuscles increased in number. Also in days twenty to twenty five, beside the growth and increasing of renal corpuscles, complete differentiation of urinary tubules occured. In days thirty five to forty complete growths of tubules and renal corpuscles were observed, moreover each tubule showed its own cytoplasm staining, and the presence of hematopoietic tissues and lymphatic tissues were completely obvious.Keywords: Histology, Acipenser persicus, Renal nephrons, Larvae, Development
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.