به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

a. abolghasemi

  • محمد وطن خواه محمد آبادی، سید موسی کافی*، عباس ابوالقاسمی، ایرج شاکرنیا

    هدف این پژوهش اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی  بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن می باشد. طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است که به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر چاق و دارای اضافه وزن شهر اصفهان است که در سال 1397 به مراکز بهداشت این شهرستان مراجعه نموده اند. نمونه پژوهش 36 دانش آموز پسر چاق و دارای اضافه وزن بود که به صورت  نمونه گیری  در دسترس از میان  مراجعه کنندگان به مراکز سلامت شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر، آزمون ویسکانسین و استروپ جهت سنجش کارکردهای اجرایی بود. نتایج پژوهش  نشان داد که  شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سطح توده بدنی، تنظیم هیجان و کارکردهای اجرایی (001/0 p<)  موثر است اما در تعامل با سطح توده بدنی معنی دار نبود(05/0 p>). این یافته ها می تواند در جهت سودمندی استفاده رویکردهای ذهن آگاه بر چاقی نوجوانان از طریق اثر گذاری برکارکردهای اجرایی مغز و تنظیم هیجان نوجوانان  تبیین شود.

    کلید واژگان: چاقی, شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی, کارکردهای اجرایی مغز, تنظیم هیجان
    M Vatankhah, S. M Kafi *, A Abolghasemi, I Shakernia

    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy on executive functions and emotion regulation in overweight and obese adolescents. The present study is a pre-test, post-test with control group. The statistical population of the study consisted of obese and overweight male students in Isfahan who referred to health centers in Isfahan city in 1397. The sample consisted of 36 obese and overweight male students who were selected by convenience sampling from those referring to health centers in Isfahan. Research tools including Graz and Romer emotion regulation difficulty questionnaire, Wisconsin and Stroop test were used to measure executive functions. The results showed that mindfulness-based cognitive therapy was effective on BMI, emotion regulation and executive functions (p <0.001) but was not significant in interaction with BMI (p> 0.05). These findings may explain the utility of mindfulness-based approaches to adolescent obesity by influencing the executive functions of the brain and emotion regulation of adolescences.

    Keywords: Obesity, Mindfulness-Based Cognitive Therapy, Brain executive functions, emotion regulation
  • مهناز مرامی، بهمن اکبری*، عباس ابوالقاسمی

    هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی وتاب آوری بر رفتارهای ضد تولید کارکنان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان بخش های تولیدی مجتمع فولاد گیلان بود که از بین 255 نفر، 60 نفر که بالاترین نمره را در رفتارهای ضد تولید کسب کرده بودند به صورت تصادفی در سه گروه (20 نفر آموزش هوش معنوی، 20 نفر آموزش تاب آوری و 20 نفر گروه کنترل) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رفتار ضد تولید (فوکس و اسپکتور، 2002) بود که آزمودنی های 3 گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش در جلسات مداخله ای مبتنی بر برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری (8 جلسه) شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و از آزمون بونفرنی به منظور مقایسه تفاضل نمرات پیش آزمون- پس آزمون متغیرهای گرو ه های آزمایشی و کنترل استفاده شد. یافته ها نشان داد برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری بر بهبود رفتارهای ضد تولید کارکنان اثربخش بود (001/0p≤). همچین نتایج نشان داد که تاثیر برنامه آموزشی تاب آوری بر کاهش رفتار ضد تولید کارکنان در مقایسه با برنامه آموزشی هوش معنوی بیشتر بود (001/0p≤). با توجه به یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که مدیران و صاحبان صنایع به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری استفاده نمایند.

    کلید واژگان: تاب آوری, رفتارهای ضد تولید, هوش معنوی
    M.Maramy, B.Akbari*, A.Abolghasemi

    The purpose of this study was to compare the effectiveness of spiritual intelligence and resilienc training on the employees' counterproductive behaviors The research method was a pre-testpost-test with control group. The statistical population consisted of all employees of the manufacturing departments of employees of Ferro Guilan Complex Out of 255 people, 60 people who got the highest score in counterproductive behaviors were randomly divided into three groups (20 spiritual intelligence training, 20 resilienc training and 20 people control). The research instrument was the counterproductive behaviors questionnaire (Fox and Spector, 2002). The subjects of the three groups responded in two stages: pre-test and post-test. The experimental groups participated in interventional sessions based on spiritual intelligence and resilience training programs (8 sessions). To analyze the data, multivariate analysis of covariance analysis and bonferrin test were used to compare the difference between the pre-test and post-test scores of the experimental and control groups. The findings indicated that spiritual intelligence and resilience training programs had an effective effect on employees' counterproductive behaviors (p≤0.001). The results showed that the effect of the resilience curriculum on reducing the employees' counterproductive behaviors was higher than the spiritual intelligence training program (p≤0.001). According to the findings of this research, it is concluded that managers and industry owners use educational programs for spiritual intelligence and resilience in order to compete in the production market and increase organizational productivity.

    Keywords: Counterproductive Behavior, Resilience, Spiritual Intelligence
  • فرزین باقری شیخانگفشه، عباس ابوالقاسمی*، سیدموسی کافی ماسوله
    مقدمه

    استروییدهای آنابولیک_آندروژنی از داروهای نیروزایی هستند که سوء مصرف آنها در بلند مدت تغییر هورمونی و روان شناختی زیادی به جای می گذارد که طیف گسترده ای از عوارض جانبی را برای ورزشکاران به همراه خواهد داشت.

    هدف

    مقایسه سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و حس انسجام در بدنسازان با و بدون مصرف استروییدهای آنابولیک و آندروژنی.

    مواد و روش ها: 

    در روش پژوهش توصیفی_مقایسه ای جامعه آماری دربرگیرنده تمامی بدنسازان با و بدون مصرف استروییدهای آنابولیک_آندروژنی شهر رشت در سال 1397 از 140نفر (70 بدنساز طبیعی و 70 بدنساز استروییدی) به صورت هدفمند انتخاب شده و به پرسش نامه های سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت (1994) و حس انسجام آنتونووسکی (1993) پاسخ دادند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری با نرم افزار SPSS نسخه 24 واکاوی شد .

    نتایج

    بین سیستم بازداری/ فعال سازی رفتاری و حس انسجام در دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0<p). بدنسازان استروییدی در مقایسه با بدنسازانی که به صورت طبیعی تمرین می کردند میزان بازداری رفتاری (95/15) و حس انسجام (87/18) کمتری داشتند و همچنین، فعال سازی رفتاری (77/37) بیشتری از خود نشان دادند.

    نتیجه گیری: 

    می توان گفت بدنسازانی که از مشتقات داروهای استروییدی استفاده کرده بودند در کارکردهای شناختی و جسمی خود دچار مشکلات فراوان و جبران ناپذیری شدند. بنابراین، لازم است مربیان مربوطه توجه بیشتری به مشکلات روان شناختی ورزشکاران داشته باشند و پیش از مسابقه آنها را بررسی و ارزیابی کنند.

    کلید واژگان: آگاهی, استروئیدهای آنابولیک, اثرات سوء, نگرش, ورزش
    F. Bagheri Sheykhangafshe, A. Abolghasemi*, SM .Kafi Masouleh
    Introduction

    Anabolic-androgenic steroids are one of the powerful drugs that cause long-term hormonal and psychological changes that can have a wide range of side effects for the athletes.

    Objective

    The purpose of this study was to compare the Behavioral Activation-Inhibition Systems and Sense of Coherence in Bodybuilders with and without Use Anabolic-Androgenic Steroids.

    Materials and Methods

    The method of this research is descriptive - comparative. The statistical population consisted of all bodybuilders with and without taking anabolic-androgenic steroids in Rasht in 2019, of which 140 individuals (70 natural bodybuilders and 70 steroids bodybuilders) were selected purposefully and included questionnaires of Carver & White (1994) behavioral activation-inhibition systems and sense of coherence Antonovsky (1993) responded by the participants. Data were analyzed using multivariate analysis of variance by SPSS 24.

    Results

    The findings of the present study showed that there was a significant difference between the two groups in the activation/inhibition system and the sense of coherence (P<0.01). Compared with natural bodybuilders, steroid bodybuilders had less behavioral inhibition (15.95) and sense of coherence (18.87) and more behavioral activation systems (37.77).

    Conclusion

    According to the results, we suggest that bodybuilders who have used steroids derivatives have many irreversible problems in their cognitive and physical functions. Therefore, coaches need to pay more attention to the psychological problems of the athletes and examine them before competitions.

    Keywords: Anabolic Steroids, Anabolic Steroids- Adverse Effective, Attitude, knowledge, Sports
  • آ. ابوالقاسمی، ز. انصاری پیرسرائی*، ع. دیرنده، ب. شهره

    برای بررسی اثرات اسید لینولئیک مزدوج (CLA) خوراکی بر بیان ژن های سایتوکین های پیش التهابی و ضد التهابی در اندومتریوم، از گاوهای هلشتاین که از نظر تاریخ زایش، سوابق تولید مثلی و رکورد پیشین مشابه بودند نمونه برداری شد. گاوها از 21 روز پیش از زایش تا 42 روز پس از زایش با جیره ی ایزونیتروژنوس، ایزوکالریک و ایزولیپیدیک که تنها از لحاظ منبع چربی متفاوت بود تغذیه شدند. از نظر چربی جیره ی تیمار شاهد دارای 75 گرم روغن عبوری پالم و جیره ی آزمایشی دارای 75 گرم CLA بود . مکمل CLA دارای 10 درصد از هر یک از ایزومر های 10-ترانس، 12 سیس و 9سیس، 11 ترانس بود. نمونه های رحم که در روزهای 21 و 42 پس از زایش به روش بیوپسی جمع آوری شدند، برای ارزیابی ژن های سایتوکین پیش التهابی از جمله: اینترلوکین ها (1-IL، 6-IL، 8-IL)، اینترفرون گاما (INF-y) و سایتوکین ضد التهابی اینترلوکین 10 (10-IL) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تغذیه با CLA موجب کاهش ژن های 1-IL و 6-IL و افزایش بیان ژن 10-IL در هر دو روز 21 و 42 پس از زایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده، تغذیه CLA در دوره ی پس از زایمان با کاهش سایتوکین های پیش التهابی، در پی کاهش التهاب، موجب بهبود عملکرد رحم می شوند.

    A. Abolghasemi, Z. Ansari Pirsaraei*, E. Dirandeh, B. Shohreh

    After parturition, inflammation of the reproductive tract in cows is common because of bacterial contamination of the uterine lumen. To investigate the beneficial effects of dietary Conjugated Linoleic Acid (CLA) supplementation on health status mediated by change in pro- and anti-inflammatory cytokine genes expression, endometrial samples were collected from Holstein cows with similar parturition date and reproductive records. From day 21 before calving to day 42 after calving, cows were fed isonitrogenous, isocaloric, and isolipidic diets that differed only in the source of fats. Cows were fed diets supplemented with palm oil as control group (saturated FA; n= 8), and CLA for the treatments, and the rate of each fat in any diet was 75 g d-1</sup>. CLA-supplemented diet was provided with a mixture of trans</em>-10, cis</em>-12 CLA and cis</em>-9, trans</em>-11 CLA isomer. Rumen protected CLA provided 10 g d-1 </sup>each of trans</em>-10, cis</em>-12 CLA and cis</em>-9, trans</em>-11 CLA isomers. Uterine endometrial biopsies were collected at days 21 and 42 after calving and were prepared to determine pro-inflammatory [including Tumor Necrosis Factor-α (TNFα), InterLeukins (IL-1, IL-6, IL-8) and InterFeron-gamma (IFN-γ)] and anti-inflammatory [interleukin 10 (IL-10)] cytokine genes expression. Results showed that dietary CLA supplementation decreased the expression of IL-1 and IL-8 at days 21 (respectively, 1.8 and 3.9 fold) and 42 (respectively, 4 and 104 fold) postpartum and increased expression of IL-10 at days 21 and 42 (respectively, 9.7 and 2.5 fold). The TNFα expression significantly decreased in day 21 in CLA groups compared with palm (2.5 fold). There was no difference between groups for IL-6 expression. IFN-γ expression decreased in day 21 (3.0 fold) and, conversely, increased in day 42 (2.5 fold) in CLA group compared to palm. Our results showed that, during transition period, dietary supplementation with CLA reduced inflammatory processes via inhibiting pro-inflammatory cytokines and stimulating anti-inflammatory cytokines.

    Keywords: Endometrium, Inflammation, Palm oil, TNFα expression
  • مهدی غریب‬پور، بهمن اکبری*، عباس ابوالقاسمی
    مقدمه
    خشم و پرخاشگری با پیامدهای فردی و اجتماعی بسیاری همراه است. شیوع این اختلال در بعضی از جوامع از جمله زندانیان بیشتر دیده می شود.
    هدف
    بررسی شیوع نشانه های اختلال خشم انفجاری متناوب در زندانیان زندان مرکزی رشت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت زمینهیابی مقطعی بر 1801 زندانی زندان مرکزی رشت به روش نمونه گیری تصادفی منظم انجام شد. داده ها با پرسشنامه دموگرافی و پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران (2017) گردآوری شد.
    نتایج
    2/18 درصد (327 نفر) زندانیان دچار نشانه های اختلال خشم انفجاری متناوب بودند. نتایج کای دو نشان داد که بین سن و تحصیلات پایین، تاهل و بیکاری با خطر ابتلای به اختلال خشم انفجاری متناوب رابطه معنی داری وجود دارد.
    نتیجهگیری
    نتایج این پژوهش تلویح مهمی در زمینه پیشگیری از رخداد رفتارهای پرخاشگرانه در زندان دارد.
    کلید واژگان: اختلال, زندانی
    M Gharibpour, B Akbari*, A Abolghasemi
    Introduction
    Anger and aggression are associated to many personal and social outcomes. The prevalence of this disorder is seen in some communities, including prisoners.
    Objective
    Investigating the prevalence of intermittent explosive disorder symptoms in prisoners in central Rasht Prison.
    Materials and Methods
    This cross-sectional survey was conducted on 1801 prisoners in central Rasht prison recruited through systematic random sampling. Data were collected using a demographic questionnaire and intermittent explosive disorder questionnaire by Coccaro et al (2017).
    Results
     The results showed that 18.2 percent (327 people) of prisoners are suffering from intermittent explosive disorder symptoms. The results of Chi-square test showed a significant relationship between low age and education, marriage and unemployment with the risk of intermittent explosive disorder.
    Conclusion
    The results of this study have important implications for the prevention of aggressive behavior in prison.
    Conflict of interest: non declared
    Keywords: Disorder, Prisoner
  • مرتضی رهبر طارم سری، پروانه کشاورز، عباس ابوالقاسمی، ابراهیم رهبرکرباس دهی *، فاطمه رهبر کرباس دهی
     
    مقدمه
    دانش آموزان دارای نشانه های اضطراب با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی روبرو هستند که به کاهش کیفیت زندگی آنان می انجامد. با توجه به ارتباط سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری و تنظیم شناختی هیجان با طرحواره های ناسازگار اولیه، یکی از روش هایی که می تواند به این دانش آموزان کمک کند، طرحواره درمانی است.
    هدف
    تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دختر دارای نشانه های اضطراب.
    مواد و روش ها
    پژوهش بصورت مداخله ای و از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 28 دانش آموز مقطع راهنمایی دارای نشانه های اضطراب شهرستان رشت در سال تحصیلی 96-1395 بودند که بر پایه پرسشنامه اضطراب بک (1990) و ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (2013) شناسایی و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری (2005) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (2001) پیش و پس از درمان استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه، مورد درمان گروهی با الگو طرحواره درمانی یانگ قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که درمان گروهی با مدل طرحواره درمانی بر بهبود سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان دارای نشانه های اضطراب تاثیر دارد (001/0>P).
    نتیجه گیری
    برای رویارویی با نشانه های اضطراب دانش آموزان و بهبود تنظیم شناختی هیجان می توان از طرحواره درمانی استفاده کرد.
    کلید واژگان: اضطراب, بازداری, کنترل رسمی اجتماع, هیجان ها
    M Rahbar Taramsari, P Keshavarz, A Abolghasemi, E Rahbar* Karbasdehi, F Rahbar Karbasdehi
     
    Introduction
    Students with anxiety symptoms are faced with various physical and psychological stressful factors which ‎leads to decreasing quality of life. Considering the relationship between behavioral activation/ inhibition systems and cognitive emotion regulation with early maladaptive schemas, one of the methods capable of assisting the students with anxiety symptoms is schema therapy.
    Objective
    To determine the effectiveness of group schema therapy on behavioral activation/ inhibition systems and cognitive emotion regulation in female students with anxiety symptoms.
    Materials and Methods
    This study is an experimental with pre-test/post-test and a control group. The sample consisted of 28 guidance school students with anxiety symptoms in Rasht city in the school year 2016-2017. Based on the Beck Anxiety Inventory(1990) and the diagnostic and statistical manual of mental disorders(2013) criteria, the study participants were identified and assigned to two experimental and control groups. To collect data, Behavioral Activation/ Inhibition Scale(2005) and Cognitive Emotion Regulation Questionnaire(2001) were used before and after treatment. 10 sessions of Young schema therapy were implemented for experimental group.
    Results
    The results of multivariate analysis of covariance showed that group schema therapy improved behavioral activation/ inhibition systems and cognitive emotion regulation in the students with anxiety symptoms (P<0.001).
    Conclusion
    According to the findings of the research, schema therapy can be used to cope with students' anxiety symptoms and improve cognitive emotional regulation.
    Keywords: Anxiety Emotions Inhibition Social Control, Formal
  • عباس ابوالقاسمی، نادر حاجلو، جهانگیر محمدی بایتمر، مائده سرلاتی *
    هدف پژوهش حاضر مقایسه رفتارها ی خودتنظیمی و فراخلق در دانش آموزان با و بدون اضطراب جدایی است. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان رود سر در سال تحصیلی 93-1394 تشکیل می دادند. نمونه ای به حجم 160 دانش آموز (80 دانش آموز دارای اختلال اضطراب جدایی و 80 دانش آموز عادی) به صورت در دسترس انتخاب شد و سپس داده ها با استفاده از پرسش نامه های اضطراب جدایی بزرگسالان منیکاواساگر، خودتنظیمی براون و فراخلق پالمر جمع آوری و با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رفتارهای خودتنظیمی و فراخلق در نوجوانان دارای اضطراب جدایی از نوجوانان بهنجار به طور معناداری کم تر بود (05/0P=) ؛ بنابراین دانش آموزان دارای اضطراب جدایی رفتارهای خودتنظیمی و فراخلق ضعیف تری دارند و در تنظیم هیجانات و رفتارها مشکلات بیش تری دارند و احتمالا در معرض آسیب های روان شناختی بیش تری خواهند بود.
    کلید واژگان: اضطراب جدایی, رفتارهای خودتنظیمی, فراخلق
    A Abolghasemi, N Hajloo, J Mohammadi, M Sarlati*
    This study aimed to compare self-regulatory behaviors and meta-mood in students with and without separation anxiety. Its design was descriptive and casual-comparative. The population consisted of all high school students in Roodsar in 2015-2016. 160 (80 female, 80 male) students were selected via purposive sampling. The data were collected by Adult Separation Anxiety Questionnaire (Manicavasagar, 2003), Self-regulation Questionnaire (Brown et al., 1999), and Meta-mood Scale (Palmer et al, 1999) and analyzed by multivariate analysis of variance. The results indicated significantly lower levels of self-regulatory behaviors and meta-mood in students with separation anxiety compared to those without (p=.05). Therefore, these students face more difficulties in regulating their behaviors and emotions and highly likely be exposed to psychological damages.
    Keywords: Separation anxiety, self-regulation behaviors, meta-mood
  • سروین انصارحسین، عباس ابوالقاسمی، نیلوفر میکائیلی، نادر حاجلو
    مقدمه
    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر عدم تقارن امواج آلفا در قطعه پیشانی، عملکردهای اجرایی و علائم بیماران مبتلا به اختلال افسردگی بود.
    روش
    این پژوهش از نوع آزمایشی کنترل شده تصادفی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل افراد مراجعه کننده در فاصله زمانی 5 ماهه به درمانگاه روانپزشکی مرکز بهداشت شهر تبریز که مبتلا به اختلال افسردگی تشخیص داده شده اند، بود. از این بین نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت 10 هفته (هر هفته دو جلسه 30 دقیقه ای) درمان نوروفیدبک و گروه کنترل تحت نوروفیدبک غیر واقعی (پلاسیبو) قرار گرفتند و سپس در لیست انتظار جای گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها حاصله از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که نوروفیدبک منجر به افزایش فعالیت آلفای نیم کره چپ، کاهش فعالیت آلفای نیم کره راست، افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش علایم افسردگی در مرحله پس آزمون شد. توجه انتخابی تغییری در پس آزمون نداشت، اما در مرحله پیگیری تغییرات معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس این نتایج درمان نوروفیدبک در اصلاح ناقرینگی امواج آلفای ناحیه ی پیشانی و بهبود توجه انتخابی و علایم افسردگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی موثر می باشد.
    کلید واژگان: نوروفیدبک, ناقرینگی الگوی فعالیت امواج آلفا در قطعه پیشانی, عملکردهای اجرایی, افسردگی
    S Ansarhossein, A Abolghasemi, N Mikaeili, N. Hajloo
    Introduction
    The aim of this research was to study  the ffectiveness of the neurofeedback therapy for improvement of the frontal alpha asymmetry, executive functioning and symptoms severity in depressed patients.
    Method
    The study conducted with a randomized control trial design with pretest- posttest and follow- up plan. The study population included the referred persons to the psychiatry section of the Tabriz Hygiene Center with depression disorder diagnosis during a 5 months interval. Among these 30 patients were selected and randomly divided to experimental and control groups (n=15). The experimental group received 20 neurofeedback training sessions, whereas the control group received unreal neurofeedback training (placebo). The collected data were analyzed by a MANCOVA analysis.
    Results
    Increased activity of the left hemisphere, decreased activity of the right hemisphere, as well as, increased cognitive flexibility and decreased depression severity in the post-test stage were evident. A significant selective attention change was revealed in the follow-up stage as well.
    Conclusion
    According to the results on this research, neurofeedback could be an effective intervention to modify the asymmeric frontal alpha activity  and improvement of the selective attention and depression symptoms in depressed patients.
    Keywords: neurofeedback, alpha waves, frontal lobe, executive function, depression
  • فرشته بخشیان، عباس ابوالقاسمی، محمد نریمانی

    هدف پژوهش حاضر مقایسه ارزیابی شناختی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به PTSD و افراد بهنجار است. این پژوهش مطالعه مورد شاهدی است. نمونه این پژوهش 40 بیمار مبتلا به PTSD و 40 فرد بهنجار ساکن در استان های مازندران و تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی، مقیاس شناخت های پس از آسیب، پرسشنامه راهبرد های کنترل فکر و مقیاس ضربه رویداد استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که ارزیابی شناختی مختل و استفاده از راهبرد های کنترل فکر ناکارآمد در افراد مبتلا به PTSD نسبت به افراد بهنجار به طور معناداری بیشتر است. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که ارزیابی شناختی و راهبرد های کنترل فکر 77 درصد از واریانس علایم PTSD را در افراد مبتلا به این اختلال تبیین می کنند. این نتایج بیان می کند که راهبردهای کنترل فکر و ارزیابی شناختی با علایم PTSD مرتبط هستند. همچنین این یافته ها با مدل فراشناختی ولز در موردPTSD همسان است.

    کلید واژگان: ارزیابی شناختی, راهبرد های کنترل فکر, PTSD
    F. Bakhshian ), A. Abolghasemi, M. Narimani

    The purpose of the present research was to compare thought control strategies and cognitive appraisal of patients with Posttraumatic stress disorder. This research is a case-control study. The research sample consisted of 40 patients with PTSD and 40 normal persons which were selected by available sampling. To collect the data، Composite International Diagnostic Interview، Posttraumatic Cognitions Inventory، Thought Control Questionnaire and The Impact of Event Scale-Revised were used. The MANOVA results showed that dysfunctional cognitive appraisal and use of inefficient thought control strategies in patients with PTSD is significantly greater than normal person. The results of multiple regressions also showed cognitive appraisal and thought control strategies percent 77 had significant contribute in prediction symptoms in patients with PTSD. The results suggested that thought control strategies and cognitive appraisal are related to PTSD symptoms. Also، the findings are consistent with Wells’ meta-cognitive model of PTSD.

    Keywords: cognition appraisal, thought control strategies, PTSD
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال