a. najafzadeh
-
افغانستان سرزمین اقلیت های قومی است که با کمترین توجه به ملی گرایی در تعارض زیسته اند. عدم یکپارچگی-اجتماعی، حاکمان را نیز در مشرب رهبران ملوک الطوایف دراین کشور معرفی می کند. طرف دیگر، ملت-دولت سازی مدرن است که اشاره به انقلاب کبیر فرانسه و استعمار در هندوستان دارد. این دو، افغانستان را نیز دچار شوک فرهنگی،کش و قوس سنت و مدرنیته ساخته است. افغانستان به دلیل دوری از اروپا، ضعف ادبیات مدرنیسم در فرهنگ سیاسی بارها لباس مدرنیسم را به تن کرده، اما کهنه خویی، لباس مدرن را با خشونت دور ریخته است. چنانکه یکی از مفاهیم نو، ناسیونالیسم است که افغانستان سنتی را در لباس مدرن معرفی می کند. این آموزه در همپوشی با لیبرالیسم که ایدئولوژی پسا نوزایی و روشنگری است و تاثیر توسعه گرایی را در اروپا با خود دارد، در افغانستان اما نتوانسته توسعه را به قوام رساند. در واقع، ناسیونالیسم بیش ازآن که به همبستگی ملی و توسعه بی انجامد، بانی دگرستیزی میان اقوام چند فرهنگ افغانستان گردیده است. زیرا کاربست ناسیونالیسم مدنی بدون تئوری، ارمغان آن محض ملی سازی تباری، تعارض اجتماعی، ضعف ملی-گرایی و توسعه نیافتگی است. چنانکه شورش های مسلحانه، ظهورگروه های تروریستی، دخالت بیرونی، نابودی زیربناها و فروپاشی ذهنیت توسعه از تبعات آن در افغانستان می باشد. بنابراین، پژوهش حاضر، با روش جامعه شناسی تاریخی به شیوه ی-کتابخانه ی با طرح این سوال که « تآخیر در شکل گیری ناسیونالیسم چه تاثیری بر توسعه داشته و چگونه به فروپاشی ذهنیت توسعه در افغانستان انجامیده است؟ با فرضیه ی ذیل پاسخ میدهد. « تآخیر در شکل گیری ناسیونالیسم مدنی، ضعف تفکیک سپهرخصوصی از عمومی در هشتمین قانون اساسی ، مساعد نبودن زمینه های تاریخی به آموزه های لیبرالی، کارکرد غیرجامعه شناسانه ی جامعه جهانی و استمرارملی سازی تباری بدون توجه به پیشینه ی فرهنگی اقوام از سال 2002 تا 2021 ذهنیت توسعه را در افغانستان فروپاشنده است.
کلید واژگان: ناسیونالیسم افغانستان, توسعه, لیبرال دموکراسی, چندفرهنگ گرایی و توسعهAfghanistan is a country with diverse ethnic minorities that have been in conflict with each other, without much emphasis on nationalism. Lack of social cohesion has led to the dominance of tribal leaders in the country. On the other hand, modern nation-state building has been introduced through the French Revolution and colonization in India. These two ideologies have resulted in a cultural shock, tug of war between tradition and modernity, and violence in Afghanistan. Nationalism, which introduces traditional values into modern clothing, is in conflict with liberalism, which emphasizes post-enlightenment ideology and development in Europe, but has not been able to bring development to Afghanistan. Nationalism has led to division and animosity between the various cultures and ethnic groups in Afghanistan, resulting in social conflicts, weak nationalism, and underdevelopment. Armed uprisings, the emergence of terrorist groups, foreign intervention, the destruction of infrastructure, and the collapse of the developmental mindset are some of the consequences of this underdevelopment. This sociological-historical research aims to answer the question of how the delay in the formation of nationalism affected the development and led to the collapse of the developmental mindset in Afghanistan. The hypothesis is that the delay in the formation of civic nationalism, weak separation of private and public spheres in the eighth constitutional law, lack of historical background to liberal teachings, the non-sociological function of global society, and continuous ethnic nationalism without regard to the past have contributed to this collapse.
Keywords: Afghan Nationalism, Development, Liberal Democracy, Multiculturalism, And Development -
در این مطالعه، ترکیبی از روش های پتروگرافی و ژیوشیمی عناصر اصلی نهشته های سیلیسی آواری سازند دورود به سن پرمین زیرین در برش زال در جنوب جلفا جهت بررسی خاستگاه، جایگاه تکتونیکی و هوازدگی قدیمه مورد استفاده قرار گرفته است. ضخامت سازند دورود در برش مورد مطالعه 112 متر متشکل از میکروکنگلومرا، ماسه سنگ و شیل قرمز می باشد. 13 نمونه ماسه سنگی دانه متوسط توسط روش نقطه شماری و 6 نمونه نیز جهت تعیین مقدار عناصر اصلی آنها به روش فلویورسانس اشعه ایکس (XRF) بررسی شدند. از لحاظ ترکیب سنگ شناسی، نمونه های مورد مطالعه اکثرا در محدوده ساب لیتیک آ رنایتی قرار گرفته اند. بررسی میزان و نوع کوارتزهای تک بلور و چندبلور، استفاده از توابع تفکیکی، سنگ مادر غالب این نهشته ها را سنگ های دگرگونی و آذرین فلسیک و همچنین چرخه مجدد رسوبی نشان داده است. وجود چرت در مطالعات پتروگرافی، تاثیر چرخه مجدد رسوبی از سازندهای قدیمی تر را نیز در این ماسه سنگ ها تایید نموده است. مطالعات پتروگرافی و ژیوشیمی همچنین نشان دهنده خاستگاه کراتونی و جایگاه تکتونیکی حاشیه غیرفعال قاره ای در زمان ته نشست رسوبات سازند دورود می باشد. تعیین اندیس شیمیایی دگرسانی در نمونه های مورد مطالعه، بیانگر میزان هوازدگی شدید در منطقه منشا و وجود آب و هوای مرطوب می باشد که با جغرافیای قدیمه پرمین پیشین ایران مطابقت دارد. به نظر می رسد عواملی همچون مسیر حمل طولانی رسوبات بر روی کراتون عربی، چرخه مجدد رسوبی از سازندهای قدیمی تر و همچنین آب و هوای مرطوب در زمان ته نشست سازند دورود، در کنار هم، در بلوغ نسبتا بالای این ماسه سنگ ها نقش مهمی داشته اند.کلید واژگان: سازند دورود, خاستگاه, سنگ مادر, چرخه مجدد رسوبی, هوازدگی قدیمهIn this study, a combination of petrographic and major element geochemistry of siliciclastic deposits of Lower Permian Doroud Formation in the Zal section in south of Jolfa has been used to investigate the provenance, tectonic setting and paleo-weathering. The thickness of Doroud Formation in Zal section is 112 m consisting of micro conglomerate, red sandstone and shale. Thirteen samples of sorted and medium grained sandstones were examined by point-counting method and 6 samples were examined for determination of their major elements by X-ray fluorescence (XRF) method. The studied samples are frequently sublithic-arenite in composition. The study of the amount and type of monocrystalline and polycrystalline quartz and using of discrimination function, indicate that the parent rocks of these deposits are predominantly metamorphic, felsic igneous rocks as well as sedimentary recycled. The presence of chert in petrographic studies has also confirmed the effect of sedimentary recycling from older formations. Petrographic and geochemical studies also indicate the cratonic origin and tectonic setting of the passive continental margin at the time of sediment deposition of the Doroud Formation. Determination of chemical index of alteration (CIA) indicates intense weathering and humid climate in the provenance area, which is consistent with the paleogeography of the Iran in Permian. It seems that factors such as the a long-distance transport on the Arabian Craton, the recycling of older formations and also the humid climate at the time of the deposition of the Doroud Formation, together, have played significant role at the relatively high maturity of this sandstones.Keywords: Doroud Formation, Provenance, Parent rock, Sedimentary Recycling, Paleo-weathering
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.