به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

a.jahangiri

  • عظیم بردی خوجه، علی جهانگیری*، عبدالله مفاخری
    مقدمه

    رضایت زناشویی از جمله سازه‏ هایی است که به آسانی تحت تاثیر روابط بین زوجین قرار می‏گیرد و آمارها حاکی از افزایش طلاق به دلیل نارضایتی زناشویی است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان تلفیقی (زوج‏درمانی هیجان‏مدار و واقعیت درمانی) با طرح‏واره درمانی بر رضایت زناشویی در زوجین ناهمساز و متعارض انجام شد.

    مواد و روش ها

    پژوهش از نوع تجربی تک موردی (Single-subject design) با طرح پیش ‏آزمون، پس ‏آزمون و پی‏گیری بود. جامعه آماری در برگیرنده، زوجین متعارض مراجعه‏ کننده به کلنیک مشاوره پارسای بندرترکمن سال 1400 بود که از میان آن‏ها، 6 زوج (زن و شوهر) بر اساس ملاک‏ های ورود به پژوهش، مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسش‏نامه رضایت زناشویی (Olson و همکاران، 2003) و با نمونه ‏گیری هدفمند انتخاب شد. آزمودنی‏های دو گروه، 12 جلسه هفتگی (دو جلسه، 90 دقیقه ‏ای) برنامه درمانی دریافت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص ‏های آمار توصیفی، آزمون مجذور کای، تحلیل دیداری نمودار با شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد هر دو روش درمان تلفیقی و طرح‏واره درمانی تغییرات معنی ‏داری از نظر آماری و بالینی در آماج‏های درمانی ایجاد کرده (05/0>p)، و تاثیرات درمانی در دوره پی‏گیری نیز ادامه داشته است (96/1 ≤RCI)، اما درصد بهبودی در آزمودنی‏های گروه درمان تلفیقی (018/0=p و 70/38=PND) نسبت به آزمودنی‏ های گروه طرح‏واره درمانی (24/0=p و 45/27=PND) بیشتر بوده است.

    نتیجه گیری

    درمان تلفیقی بر افزایش رضایت زناشویی زوجین متعارض و ناهمساز موثر بوده و از آن می توان در مراکز درمانی جهت ارتقای کارکرد خانوادگی و زناشویی استفاده کرد.

    کلید واژگان: پژوهش تک موردی, درمان تلفیقی, طرح‏واره درمانی, رضایت زناشویی
    A .Berdi-Khoje, A .Jahangiri *, A .Mafakheri
    Introduction

    Marital satisfaction is one of the variables easily affected by the relationship between couples. Statistics show an increase in divorce due to marital dissatisfaction. Therefore, this study compared the effectiveness of combined therapy with schema therapy on marital satisfaction in heterogeneous and conflicting couples.

    Materials and Methods

    The research was a single case study with pre-test, post-test, and follow-up design. The statistical population included conflicting couples referred to the Parsa counseling clinic in Bandar-e-Torkmen County in 2021. Among them, six couples (husband and wife) were selected based on the research entry criteria, structured clinical interview, and marital satisfaction questionnaire (Olson et al., 1987) using purposive sampling. The subjects of the two groups of combined therapy and schema therapy received 12 weekly sessions (two sessions, 90 minutes each) separately. Descriptive statistics, Chi-squared test, visual analysis of graph with reliable change index (RCI≥ 1.96), and recovery percentage were used in the results report.

    Results

    The findings of the research showed that both methods of integrated treatment and schema therapy had made statistically and clinically significant changes in the treatment goals (p<0.05), and the therapeutic effects continued in the follow-up period (RCI≥ 1.96). However, the percentage of recovery in the combined therapy group (PND=38.70 & p=0.018) was higher than in the schema therapy group (PND=27.45 & p=0.024).

    Conclusion

    Combined therapy was effective in increasing the marital satisfaction of couples; thus, it can be used in medical centers to improve family and marital function.

    Keywords: Single Case Study, combined therapy, Schema therapy, marital satisfaction
  • حسن رفیعی مهر، فریبرز لرستانی راد، لعبت مجیدی، آرمان جهانگیری*
    سابقه و هدف

    تروما یکی از شایع ترین علل مراجعه به بخش اورژانس است. در مطالعه حاضر، نسبت خون کراس مچ شده به ترانسفوزیون (C/T) و شاخص تزریق خون (TI) در بیماران ترومایی دریافت کننده خون به منظور آگاهی بیمارستان ها در مورد هماهنگی بین میزان نیاز واقعی و درخواست خون بررسی گردید.

    مواد و روش ها:

    این مطالعه مقطعی گذشته نگر، در سال 1399 در بخش اورژانس بیمارستان بعثت همدان بر روی پرونده 384  بیمار انجام گرفت. جهت ثبت داده های دموگرافیک و فرم درخواست خون بیماران واجد شرایط، از یک چک لیست استفاده شد. در نهایت داده ها با آزمون های آماریt  مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه و توسط نرم افزار آماریSPSS  نسخه22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها:

    576 واحد خون از 813 واحد کراس مچ شده، به 384 بیمار ترومایی تزریق شده بود. C/T و TI به ترتیب41/1 و51/1 بود. تعداد واحد خون درخواستی، تعداد واحد خون تزریق شده و نسبت C/T در بیماران دارای ترومای نافذ (79/1 ± 63/1) به طور معنا داری بیشتر از ترومای غیر نافذ (09/1 ± 26/1) بود(0001/0 <p). ارتباط معنا داری بین اندیکاسیون درخواست خون و تعداد واحد خون درخواستی با کراس مچ، تعداد واحد خون تزریق شده و نسبت C/T دیده شد (0001/0 <p).

    نتیجه گیری

    مطالعه حاضر نشان داد، نسبت خون کراس مچ شده به ترانسفوزیون و شاخص تزریق خون در بیماران ترومایی دریافت کننده خون در بخش اورژانس بیمارستان بعثت همدان در سال 1399 مطلوب بود.

    کلید واژگان: تروما, بیمارستان ها, ا نتقال خون
    H. Rafieemehr, F. Lorestani Rad, L. Majidi, A. Jahangiri*
    Background and Objectives

    Trauma is one of the most common causes of emergency room visits. In the present study, the ratio of cross-matched blood to transfusion (C/T) and blood transfusion index (TI) in trauma patients receiving blood was determind to inform hospitals about the coordination between actual need and blood demand.

    Materials and Methods

    This retrospective cross-sectional study was performed on the records of 384 patients in the emergency department of Besat Hospital in Hamadan in 1399. A checklist was used to record demographic data and the blood request form of eligible patients. Finally, the data were analyzed by independent t-test and one-way analysis of variance by SPSS software version 22.

    Results

    Out of 813 cross-matched units, 576 blood units were injected into 384 trauma patients. C/T and TI were 1.41 and 1.51, respectively. The number of requested blood units, the number of blood transfused units, and the C/T ratio in patients with penetrating trauma (1.63±1.79) were significantly higher than non-penetrating trauma (1.26±1.09)(p< 0.0001). There was a significant relationship between the indication of blood request and the number of units of blood requested by cross-match, the number of units of blood injected and the C/T ratio (p <0.0001).

    Conclusions 

    The present study showed that the C/T ratio and TI in trauma patients receiving blood in the emergency department of Besat Hospital in Hamadan in 1399 was favorable.

    Keywords: Trauma, Hospitals, Blood Transfusion
  • امیر امام جمعه*، احمد جهانگیری، محسن موذن

    توده‎های نیمه عمیق دیوریتی، گرانودیوریتی و گنبد ریولیتی در معدن فیروزه- طلای دامغان به سن ایوسن در غرب کمربند ماگمایی ترود-چاه شیرین، توالی‎های آتشفشانی ایوسن پیشین را قطع کرده‎اند. نتایج این پژوهش نشان می‎دهد که هر سه توده هم خاستگاه هستند و ماگمای مادر آن ها در صعود به دلیل فرآیندهای جدایش بلوری، آلایش پوسته ای و آمیختگی ماگمایی سبب ایجاد ماگماهای گرانودیوریتی، دیوریتی و ریولیتی شده ‎است. جدایش الیوین، زیرکن، کلینوپیروکسن، پلاژیوکلازکلسیم و هورنبلند در تشکیل ماگمای گرانودیوریتی نقش موثری داشته اند. آلایش پوسته‎ای و جدایش آپاتیت و پلاژیوکلاز کلسیم مهمترین نقش را در تشکیل ماگمای ریولیتی داشته است. فلدسپات پتاسیم تا آخرین مراحل جدایش حضور داشته است. در کنار شواهد صحرایی، وجود سوزن‎‎های آپاتیت، خوردگی و منطقه‎بندی معکوس و نوسانی در پلاژیوکلاز‎های دارای منطقه بندی، نوع برونبوم و شواهد زمین شیمیایی سنگ کل (نسبت های Nb/Y  و Nb/Zr به Nb،Rb/Sr  و  Sr/Zrبه Ti/Zr وRb به Rb/Sr) آمیختگی ماگمایی بین ماگمای گرانودیوریتی با ماگمایی مافیک را تایید می‎کند.

    کلید واژگان: گرانودیوریت, آمیختگی ماگمایی, جدایش بلوری, آلایش پوسته ای, دامغان
    A.Emamjomeh*, A.Jahangiri, M.Moazzen

    Granodiorite and dioritic intrusive rocks (Middle Eocene age) intruded the Lower-Middle Eocene volcanic rocks at the northern parts of the Torud-Chah Shirin volcano-plutonic belt in north east of Iran. This granodiorite is intruded by small rhyolitic dome in the Damghan turquoise-gold mine. According to all data, these intrusive rocks are related to a common source. The primary magma evolved by the assimilation, fractional crystallization, contamination (AFC) and magma mixing during the ascent. These processes formed granodiorite, diorite and rhyolitic magmatic rocks. Fractional crystallization of olivine, zircon, clinopyroxene, plagioclase and hornblende has been effective in the formation of granodioritic magma. Crustal contamination and fractional crystallization of apatite and Ca- plagioclase have played a major role in the formation of rhyolitic magma. Potassic feldspar has been present until the last stages of magma evaluation. In addition to the field evidences, present of apatite needles solid inclusions in plagioclase, corrosion, and oscillatory- reverse zoning in zoned plagioclases, enclave type and geochemical characteristics of whole rock (Nb/Y, Nb/Zr to Nb, Rb/Sr and Sr/Zr ratios) (Zr/Rb to Rb / Sr) confirm mixing between mafic and granodioritic magmas.

    Keywords: Granodiorite, Damghan, magma-mixing, fractional crystallization, crustal assimilation
  • امیر امام جمعه*، احمد جهانگیری، محسن موذن

    توده های نفوذی نیمه عمیق دیوریتی و گرانودیوریتی به سن ایوسن میانی و توده های گنبدی شکل ریولیتی در غرب کمان آتشفشانی-نفوذی ترود-چاه شیرین، سنگ های آتشفشانی ایوسن پیشین را قطع کرده‎اند. توده‎های گرانودیوریتی و ریولیتی میزبان اصلی کانه‎سازی فیروزه و طلا در معدن دامغان (باغو) هستند. این توده ها سرشت آهکی-قلیایی غنی از پتاسیم، متاآلومین (دیوریت ها و بخشی از گرانودیوریت ها) تا پرآلومینوس (ریولیت ها و بخشی از گرانودیوریت‎ها) دارند. مقایسه مقادیر TiO2-La-Hf و Zr-Nb-Ce/P2O5 و همچنین نسبت های Rb به Y+Nb نشان دهنده ارتباط فعالیت ماگمایی با محیط های پس برخوردی تتیس جوان است. از طرفی دگرنهادی گوشته زیر کمان در اثر آزاد شدن سیال ها از رسوب ها و ورقه فرورونده سبب ناهنجاری منفی عناصر Ti، Nb و Ta و نسبت بالای عناصر سنگ دوست بزرگ یون به عناصر با شدت میدان بالا (LILE / HFSE)  در گوشته و ماگمای برآمده شده است. ذوب بخشی گوشته سبب تشکیل ماگمای اولیه‎ای شده که در اثر جدایش بلوری، آلایش پوسته ای و آمیختگی، ماگماهای دیوریتی، گرانودیوریتی و ریولیتی را بوجود آورده است.

    کلید واژگان: گرانودیوریت, پس برخوردی, باغو, دامغان, فیروزه
    A.Emamjomeh*, A.Jahangiri, M.Moazzen

    Sub-volcanic diorite and granodiorite intrusive bodies (Middle Eocene) and dome shaped rhyolite have intruded into Lower to Middle Eocene volcanic rocks in Torud-Chah Shirin magmatic segment. The granodiorite plutons and rhyolitic dome host turquoise and gold mineralization in Damghan mine. Intrusive bodies display characteristics of high potassium CA and meta-aluminous (diorite and some of granodiorite samples) to per-aluminous (rhyolite and some of granodiorite samples). Comparison of TiO2-La-Hf and Zr-Nb-Ce / P2O5 values, as well as Rb to Y + Nb ratios indicate that magmatism is related to post-collisional tensional regime after closure of Neotethys. On the other hand, the metasomatism of  mantle due to the fluids release from subducted oceanic slab has caused  high ratio of LILE / HFSE with negative anomalies of Ti, Nb and Ta in magma. Partial melting of the metasomatized mantle has led to the formation of primary magma, which eventually has generated diorite, granodiorite, and rhyolite magmas by fractional crystallization, crustal assimilation and magma mixing

    Keywords: Granodiorite, post collision, Damghan, Baghou, turquoise
  • حسین صالحی، علی جهانگیری*، ابوالفضل بخشی پور
    مقدمه

    کاهش ارتباط بین زوجین و بروز دلزدگی، با اثرات و عواقب بالقوه آسیب رسان و مخاطره‏آمیز برای زوجین و فرزندان همراه است. دو رویکرد زوج‎درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج‎درمانی شناختی-رفتاری از جمله رویکردهای ارزشمندی هستند که توسط پژوهش‎های فراوانی حمایت شده‎اند. بنابراین، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج‎درمانی شناختی-رفتاری و زوج‎درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش دلزدگی زناشویی زوجین انجام شد.  

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه‏کننده به مرکز مشاوره و روان‏درمانی مهرسای شهر آشخانه طی سال 1398 بود که از بین آن‏ها با روش در دسترس، تعداد 60 نفر انتخاب و در سه گروه مساوی گمارش شدند. مداخلات درمانی برای هر یک از دو رویکرد زوج‏درمانی طی 12 جلسه (1 جلسه در هفته و هر جلسه 90 دقیقه) اعمال شد. اما گروه گواه مداخله درمانی دریافت نکردند. برای گردآوری داده ‏ها از پرسش‎نامه دلزدگی زناشویی پاینز استفاده شد. داده‏ها با روش‏های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه‏گیری‎های مکرر تحلیل شد.

    یافته ها

    برحسب نتایج، دو رویکرد زوج‎درمانی تغییرات معنی داری در کاهش دلزدگی زناشویی و ابعاد آن در مراحل پس‏آزمون و پیگیری دو ماهه ایجاد کردند (05/0>p)، و بین اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0<p).

    نتیجه گیری

    در مجموع، یافته‏های تحقیق حاضر حمایتی تجربی برای هر دو رویکرد درمانی در جهت کاهش دلزدگی زناشویی زوجین فراهم می‏کند و آگاهی درمانگران حوزه خانواده و زناشویی از این رویکردها می‎تواند کمک کننده باشد.

    کلید واژگان: زوج‏‎ درمانی شناختی-رفتاری, زوج‎درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد, دلزدگی زناشویی, زوجین
    H Salehi, A Jahangiri *, A Bakhshipour
    Introduction

    The decline of communication between couples and the occurrence of burnout can bring about potentially harmful and dangerous effects and consequences for couples and children. Both couple therapy based on acceptance and commitment and cognitive-behavioral couple therapy are valuable and evidence-based approaches that a great deal of research has supported. . Therefore, this study was conducted to compare the effectiveness of cognitive-behavioral couple therapy and acceptance and commitment couple therapy in reducing marital burnout in couples.

    Materials and Methods

    This study was a quasi-experimental study with pretest, posttest and control group with 2-month follow-up. The statistical population included all couples who visited Mehrsai Counseling and Psychotherapy Center in Ashkhaneh in 2019, among whom, 60 people were selected by  convenience sampling technique and assigned to three equal groups. Therapeutic interventions were applied for each of the two couple therapy approaches in 12 sessions, 1 session per week and 90 minutes per session. But the control group did not receive any medical intervention. The Pines couple burnout measurement was used to collect data. Data were analyzed by descriptive statistics and repeated measures analysis of variance/ repeated measures ANOVA.

    Results

    According to the results of this study, the two approaches to couple therapy made significant changes in reducing marital burnout and its dimensions in the post-test and 2-month follow-up stages(p<0.05), and there was no significant difference between the effectiveness of these two treatments(p>0.05).

    Conclusion

    Overall, the findings of the present study provide empirical support for both therapeutic approaches to reduce marital burnout in couples, and the knowledge of family and marital therapists about these therapies can be helpful.

    Keywords: Cognitive-Behavioral Couple Therapy, Acceptance, commitment couple therapy, Marital Burnout
  • علی اکبر شامی، ابراهیم موسوی ترشیزی، علی جهانگیری*

    بویلرها از مهم ترین اجزای نیروگاه ها هستند. لوله های سوپرهیتر در بویلرها نقشی اساسی دارند. با توجه به شرایط کاری لوله های سوپرهیتر، معمولا بیشتر خرابی ها از این قسمت گزارش می شود. در نیروگاه مورد مطالعه، بیشتر خرابی ها در خم انتهایی سوپرهیتر پلاتن اتفاق افتاده است. هدف این بررسی یافتن علت خرابی است. سپس راه حل های ممکن برای حل این مشکل بررسی شد. با ملاحظات علت خرابی و مزایا و معایب این روش ها و نیز با توجه به نوع خرابی، روش مناسب انتخاب می شود که بر اساس روش گزینش شده و انجام محاسبات لازم، طرح های پیشنهادی برای جایگزینی طرح فعلی سوپرهیتر پلاتن نیروگاه 320 مگاواتی بندرعباس ارایه شد. این طرح ها در مقایسه با طرح فعلی نیروگاه اعتبارسنجی می شود. شرط پذیرش طرح پیشنهادی، مساوی بودن طول کل لوله ها در طرح اولیه و طرح پیشنهادی است. برای انتخاب بهترین طرح، طرح های پیشنهادی تجزیه و تحلیل سیالاتی و حرارتی می شوند. با توجه به نتایج آنالیز طرح جایگزین انتخاب خواهد شد.

    کلید واژگان: تحلیل خرابی, سوپرهیتر پلاتن, ضخامت لایه ی اکسیدی, تحلیل CFD, متالوگرافی
    A.A Shami, S. E. Moussavi Torshizi, A. Jahangiri *

    Boilers are one of the most important parts of the power plants. Superheater tubes have the main role in boilers and are subject to degradation because of many working conditions. According to the pressure and temperature of the working condition of the superheater tubes in boiler, failure is usually reported from the superheater tubes. Therefore, identifying the causes of this failure and its prevention is quite important. The reports on the failure of platen superheaters in several similar boilers whose inlet and outlet header is the same for all tubes indicate that a particular part of the tubes is more vulnerable than the rest in tubes and the failures are concentrated there. Location of the most failures is at the end of the 135-degree bend of the platen superheater. Therefore, this case was investigated at a special 320 MW power plant where there were seven units. The objective of this investigation is to find the cause of the failure and solve the problem for working in a long time with safety. The preliminary examination showed that the damaged point in this group had a higher temperature than the other groups in the same position. To prove the existence of the higher temperature at these points, three methods were used: metallography, oxide layer thickness measurement, and CFD analysis and all the three methods confirm the results. In this paper, different solutions were introduced for the 320 MW power plant issue. Each of the solution methods is subject to certain advantages and disadvantage. Following the analysis, among the solution methods, one of them was selected as the best solution. Based on the method, some schemes were offered as suggested plans as an alternative to the platen superheater tubes. These schemes were validated in comparison to the power plant superheater. Then, the investigation focused on the geometry of schemes. In addition, all of the three schemes were analyzed by CFD method. Based on the analytical results, one of the schemes was chosen as an alternative plan to the platen superheater for the power plant.

    Keywords: Failure analysis, platen superheater, oxide layer thickness, CFD analysis, metallography, thermal analysis
  • امین الله کمالی، علی عامری، هادی پیروج*، احمد جهانگیری، بهروز محمود صالحی

    سنگ های آتشفشانی مورد بررسی در جنوب سراب، و در شمال کوه بزقوش واقع شده اند، که شامل روانه های آندزیت های پورفیری، گدازه های تراکی آندزیتی همراه با توف می شوند و در شمال منطقه با رسوب های جوان کواترنر پوشیده شده اند. این سنگ ها دارای درشت بلور هایی از آنالسیم، الیوین، پیروکسن و پلاژیوکلازند. بافت اصلی این سنگ ها، پورفیری با زمینه ی اینترسرتال است. با توجه به آنالیزهای شیمیایی، سنگ های منطقه ی مورد بررسی، در گستره ی تراکی آندزیت و فنولیت تفریتی قرار می گیرند. همچنین این سنگ ها دارای ماهیت پتاسیم قلیایی بالا تا شوشونیتی با ویژگی های پرآلومینیوم هستند. بر اساس بررسی های انجام شده آنالسیم این سنگ ها اولیه بوده و به طور مستقیم از تبلور ماگما حاصل شده اند. سنگ های شمال غربی بزقوش به طور مشخصی، غنی شدگی از عناصر LILE (مثلا U، Tb، Ba، Rb K،) را نشان می دهند. غنی شدگی عناصر ناسازگار Kو Rb و بیهنجاری منفی Ti و Nb در این سنگ ها بیشتر با گدازه های حاصل از پوسته ی زیرین سازگار است. نمودارهای عنکبوتی و الگوی عناصر REE نشان می دهد که سنگ های این منطقه از یک خاستگاه یکسان به وجود آمده اند. غنی شدگی این عناصر می تواند به دگرنهادی گوشته یا آلایش پوسته-ی قاره ای وابسته باشد. با این وجود بی هنجاری منفی (TNT) Nb، Ta و Tb و نیز با در نظر گرفتن احتمالی فرورانش نئوتتیس در منطقه، به احتمال زیاد غنی شدگی عناصر ناسازگار می تواند نتیجه ی تاثیر فرورانش بر منابع گوشته ای باشد. بر اساس بررسی عناصر REE، ماگماهای مادر سنگ های مورد بررسی احتمالا از یک خاستگاه گارنت لرزولیتی فلوگوپیت دار با درجه ی ذوب بخشی کم 4 تا 6 درصد، تحت فشار 30 تا 35 کیلوبار و در عمق 90 تا 100 کیلومتری ریشه گرفته است.

    کلید واژگان: برقوش, تراکی آندزیت, آنالیسم, شوشونیتی, گارنت لرزولیت
    A.A. Kamali, A. Ameri, H. Pirooj, A. Jahangiri, B. Mahmoud Salehi

    The studied volcanic rocks are located in south of Sarab at the northern part of the Bozghoush mountaion. The rocks are megaporphyry andesite flows and trachy andesite basalt lavas associated with tuff. In the northern part of the study area these rocks are covered with younger sediments of Quarternary age. These rocks are containing phenocrysts of analcime, olivine, pyroxene and plagioclase. The major textures of these rocks are porphyry with intersertal matrix. According to whole rock analysis of the study area, rocks they are trachy andesite and tephro-phenolite. Also these rocks are high potassic to shoshonitic nature with peralluminous character. Based on textural evidence analcime seems to be primary and formed directly from magma. The rocks of north Bozghoush shows a pronounced enrichment in LILE (Rb, Ba, Tb, U, k). Enrichment of incompatible elements of k and Rb and negative anomaly of Ti and Nb in these rocks are comparable with melts of lower crust. The spider diagrams and REE patterns show that the rocks of the study area are formed from the same source. Enrichment of incompatible elements can be related to mantle metasomatism or contamination of continental crust. In this regards negative anomaly of Ta, Nb and Tb (T N T) and also with respect of eventual Neo-Thetys subduction in this area and most probably enrichment of incompatible elements indicates effects of subduction on mantle sources. According to REE investigation most probably the main source of these rocks were phologopite-bearing garnet lherzolite, with partial melting rate of 4-6 percent, at a pressure of 30-35 Kb and the depth of 90-100 Km.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال