abdolkazem neysi
-
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 142 (دی 1403)، صص 2361 -2380زمینه
علائم وسواس گون، تحمل پریشانی پایین و احساس گناه بالا از جمله موارد شایع در بین جمعیت بالینی مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری می باشد. این موارد باعث مزمن شدن این اختلال شده و سیر درمان را سخت تر و طولانی تر می کنند، و این مسئله اهمیت یافتن درمان مناسب برای اختلال وسواس-جبری را جدی تر می کند، زیرا مزمن شدن اختلال باعث آسیب بسیار جدی به روابط، عملکرد، شغل و زندگی شخص می شود.
هدفهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری بود.
روشروش پژوهش حاضر از نوع مطالعه تک موردی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر اهواز بود. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر به شیوه هدفمند بود. نمونه این پژوهش شامل چهار بیمار مبتلا به اختلال وسواسی-جبری بود. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM5-TR و مقیاس های علائم وسواس فکری-عملی ییل-برون (گودمن و همکاران، 1989)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و احساس گناه (کوگلز و جونز، 1992) بود. همچنین محتوای درمانی پژوهش حاضر بر اساس پروتکل طرحواره درمانی مبنی بر ذهنیت (فرل و همکاران، 2014) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نمودار دیداری، درصد داده های ناهمپوش، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه شرکت کنندگان در مراحل مداخله و پیگیری موثر واقع شده و دارای اثربخشی است. مقدار شاخص تغییر پایا نیز برای تمامی آن ها معنادار بود (05/0 >p). درصد بهبودی در مرحله پیگیری نیز در محدوده موفقیت درمان قرار داشته که این مسئله ثبات اثربخشی این درمان را نشان می دهد.
نتیجه گیریبا توجه به سیر مختل کننده و مزمن بودن وسواس ضرورت یک درمان اثربخش و پایدار در مورد این بیماران حائز اهمیت است. همچنین با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری، استفاده از مداخلات و فنون خاص مداخله مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای به عنوان یک روش اصلی و مکمل در کنار سایر فنون و مفاهیم اصلی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و نشانگان آن ها به درمان گران پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت, اختلال وسواسی-جبری, علائم وسواس, تحمل پریشانی, احساس گناهBackgroundObsessive symptoms, low distress tolerance, and heightened guilt represent prevalent characteristics within the clinical demographic of individuals suffering from obsessive-compulsive disorder (OCD). These features contribute significantly to the chronicity of this disorder, complicating the treatment trajectory and prolonging the therapeutic process. Consequently, the imperative to identify an appropriate treatment for OCD becomes more pronounced. The chronic nature of this condition inflicts substantial damage on various facets of life, including relationships, performance, work, and overall quality of life.
AimsThis study aimed to scrutinize the efficacy of schema mode therapy in ameliorating obsession symptoms, bolstering distress tolerance, and alleviating guilt among individuals diagnosed with obsessive-compulsive disorder.
MethodsThe present research employed a single case study utilizing an ABA design. The statistical population encompassed all patients diagnosed with obsessive-compulsive disorder (OCD) attending psychological centers in Ahvaz city. The sampling method adopted for this study was Purposive, specifically selecting four individuals diagnosed with obsessive-compulsive disorder as the research sample. To assess and measure the participants, structured interviews based on DSM-5-TR criteria were conducted, along with employing the Yale-Brown Obsessive-Compulsive Symptoms Scale (Goodman et al., 1989), the Distress Tolerance Scale (Simons & Gaher, 2005), and the Guilt Scale (Kugler & Jones, 1992). The therapeutic intervention utilized in this study adhered to the schema mode therapy protocol as outlined by Ferrell et al. (2014). For data analysis, visual chart, percentage of non-overlapping data, recovery percentage and reliable change index were used.
ResultsThe research findings revealed that schema mode therapy exhibited effectiveness in reducing symptoms of obsession, enhancing distress tolerance, and alleviating guilt among the subjects during both the intervention and follow-up stages. Furthermore, the reliability index value was statistically significant for all measured parameters (p< 0.05). Additionally, the percentage of recovery during the follow-up phase fell within the spectrum denoting treatment success, signifying the sustained efficacy and stability of this therapeutic intervention.
ConclusionGiven the obsession and chronic obsession, the necessity of an effective and sustainable treatment is important for these patients. Also, according to the results of the present study and the effectiveness of schema mode therapy on the symptoms of obsession, distress tolerance and guilt in patients with obsessive-compulsive disorder, the use of specific interventions and intervention techniques based on schema mentalities is suggested as a main and complementary method along with other main treatment techniques and concepts.
Keywords: Schema Mode Therapy, Obsessive Compulsive Disorder, Obsessive Symptoms, Distress Tolerance, Guilt -
زمینه
از عوامل مهم موثر بر سلامت نیروی انسانی که موجب کاهش کارآیی و اثربخشی آنان در سازمانهای مختلف و از جمله در کتابخانههای دانشگاهی میگردد فرسودگی شغلی است. این عارضه با اثربخشی منفی موجب محرومیت کتابخانه از نیروی انسانی باتجربه، اختلال در رفع نیازهای آموزشی و اطلاعاتی کاربران کتابخانه و نهایتا عدم موفقیت کتابخانه و سازمان متبوع در دستیابی به اهداف و ماموریتهای پیشبینیشده میگردد. هدف این مطالعه شناسایی رابطه اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار با فرسودگی شغلی بود.
روش کارمطالعه حاضر از نظر ماهیت توصیفی و به روش همبستگی و از نظر هدف کاربردی می باشد و به روش سرشماری، بر روی 126 نفر کتابدار کتابخانههای دانشگاههای دولتی اهواز (علوم پزشکی جندیشاپور و شهید چمران) انجام گردید. پرسشنامه کرنل (Cornel) برای سنجش میزان آسیبهای جسمی ناشی از کار و پرسشنامه مسلاچ (Maslach) برای سنجش میزان فرسودگی مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمونهای گروه t، همبستگی پیرسون) انجام شد. سطح معناداری برابر 5 صدم در نظر گرفته شده است.
یافتههایافتهها حاکی از آن است که میزان اختلالات اسکلتی -عضلانی کلی (96/32) و فرسودگی شغلی کلی (72/1) پایینتر از میانگین جامعه بوده است. بالاترین میزان اختلالات اسکلتی– عضلانی در ناحیه گردن (9/78 درصد) و کمترین میزان درقسمت تحتانی پا (8/37 درصد) بوده است. همچنین، بین کتابداران زن و مرد دانشگاههای دولتی اهواز در متغیرهای اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار و فرسودگی شغلی تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیریبه طور کلی اختلالات اسکلتی- عضلانی با تمام ابعاد فرسودگی شغلی به جز عملکرد فردی، رابطه مثبت دارد و با بالا رفتن میزان اختلالات اسکلتی- عضلانی، میزان فرسودگی شغلی نیز افزایش مییابد.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی- عضلانی, فرسودگی شغلی, کتابخانه های دانشگاهی, کتابدارانDepiction of Health, Volume:13 Issue: 3, 2022, PP 322 -333BackgroundJob burnout is an important factor affecting human health, and it can reduce the efficiency and effectiveness of staff in various organizations, including academic libraries. This negative phenomenon may deprive libraries of experienced manpower, disrupting the educational and information needs of library users, ultimately leading to the failure of the library and its organization in achieving the intended goals and missions. This study aimed to optimize the performance of human resources and identify the relationship between work-related musculoskeletal disorders and burnout to help in planning to reduce the rate of burnout.
MethodsThis descriptive-correlational and applied research was carried out by census method on 126 librarians working in Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences and Shahid Chamran University of Ahvaz. The Cornell Musculoskeletal Discomfort Questionnaires (CMDQ) was used to measure the amount of physical injury caused by work and the Maslach Burnout Inventory (MBI) was used to measure the degree of burnout. Data analysis was performed in two parts: descriptive statistics and inferential statistics. P-value equal to 0.05 was considered as significant.
ResultsThe findings indicated that the total rate of musculoskeletal disorders (32.96) and total job burnout (1.72) were lower than the population average. The highest rate of musculoskeletal disorders was in the neck area (78.9%) and the lowest rate was in the lower leg (37.8%). Moreover, no significant difference was observed between male and female librarians in the variables of musculoskeletal disorders caused by work and job burnout.
ConclusionIn general, musculoskeletal disorders had a positive relationship with all dimensions of job burnout except for individual performance. There was an increase in musculoskeletal disorders, as well as the rate of job burnout.
Keywords: Musculoskeletal Diseases, injuries, Job Burnout, Universities Libraries, Librarians -
مقدمه
با وجود این که رویا، تجربه ذهنی و کاملا شخصی هر فرد در هنگام خواب است، اما برخی از مضامین رویا، جهانی و بین همه انسان ها در فرهنگ های مختلف مشترک هستند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی رویاهای رایج و بررسی رابطه آن ها با ابعاد نگرش نسبت به رویا در یک نمونه از جمعیت عمومی فرهنگ ایرانی بود.
روشبه این منظور 720 نفر از مردم 17 تا 63 ساله عادی (غیربالینی) کشور ایران، به روش نمونه گیری داوطلبانه با ورود به وب سایت این پژوهش و تکمیل پرسشنامه های رویاهای رایج و نگرش نسبت به رویا، در مطالعه شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کانونی در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شد.
نتایج"زنده دیدن فردی که مرده است"، "تجارب جنسی" و "تعقیب شدن بدون آسیب جسمانی" به ترتیب فراوان ترین مضامین رویاها بودند. نتایج همبستگی کانونی نشان داد که رابطه متغیر کانونی نگرش نسبت به رویا با متغیر کانونی رویاهای رایج 57/0 می باشد (001/0<p). همچنین 62/0 واریانس مولفه های رویاهای رایج توسط ابعاد نگرش نسبت به رویا تبیین می شود.
نتیجه گیری:
نتایج تحلیل کانونی با 99 درصد احتمال، وجود همبستگی بین دو مجموعه نگرش نسبت به رویا و مولفه های رویاهای رایج را تایید می کند که نشان می دهد متغیرهای درون روانی مثل نگرش، می توانند حتی در جنبه های مشترک و رایج رویا نیز تفاوت فردی ایجاد کنند. بنابراین باید در بررسی رویاهای رایج مورد توجه قرار گیرند.
کلید واژگان: رویاهای رایج, نگرش نسبت به رویا, تحلیل کانونیBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:20 Issue: 1, 2022, PP 115 -124Introductoin:
Although dreams are subjective and completely personal experience while sleeping, some themes of dreams are universal and shared by all humans in different cultures. This study aims to identify common dreams and examine their relationship with the dimensions of attitude toward dreams in a sample of the general population of Iranian culture.
MethodFor this purpose, 720 Iranian people (17-63 years), were selected by voluntary sampling method in the study. They participated by completing questionnaires about common dreams and attitudes towards dreams on the website of this research. Data were analyzed using Canonical correlation in SPSS-24 software.
Results"Seeing a dead person alive", "Sexual experiences" and "Being chased without physical harm" were the most frequent dream themes, respectively. The results of the canonical correlation showed that the relationship between the canonical variable of attitude toward dreams and the canonical variable of typical dreams is 0.57 (p<0.001). Also, 0.62 of the variance of the components of common dreams is explained by the dimensions of the attitude towards the dream.
Discussion and ConclusionThe results of the canonical analysis with 99% probability confirm the existence of a correlation between the two sets of attitudes toward dreams and the components of common dreams, which indicates that intra-psychological variables such as attitude can make an individual difference even in common aspects of dreams. Therefore, they should be considered in the study of common dreams
Keywords: Typical Dreams, Attitudes toward Dreams, Canonical Analysis -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر برنامه مداخله ای جلسات گروهی تفسیر رویا با استفاده از شیوه اولمن بر بینش کاوشی، عملی و تجربه ای در زنان سالم است. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل زنان داوطلب 45-20 ساله فارسی زبان ساکن ایران دارای حداقل مدرک تحصیلی دیپلم با امکان دسترسی و توانایی کار با اینترنت در سال 1399 است که براساس ملاک های ورود، واجد شرایط برای شرکت در پژوهش بودند. پس از انتشار دعوت نامه پژوهش در سایت ها و صفحات مجازی تبلیغاتی شهرهای مختلف، از این جامعه 20 نفر به صورت هدفمند (براساس ملاک های ورود) انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس دستاوردهای تحلیل رویا (GDI) و برنامه مداخله شامل پروتکل ارج نهادن رویای اولمن (UADP) بود که در 11 جلسه 120-90 دقیقه ای به صورت آنلاین برگزار شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شد. نتایج نشان می دهد، برنامه مداخله ای تفسیر گروهی رویاها به شیوه اولمن بر بینش کاوشی و عملی تاثیر معناداری دارد (05/0<p)، اما بر بینش تجربه ای معنادار نیست؛ بنابراین می توان از مداخله تفسیر گروهی رویاها به شیوه اولمن برای ارتقای بینش در جمعیت غیربالینی استفاده کرد.
کلید واژگان: جلسات گروهی تفسیر رویا, بینش کاوشی, بینش عملی, بینش تجربه ایThe purpose of this study is to examine the effect of an intervention program of dream interpretation group sessions using the Ullman method on exploratory, action, and experiential insights in healthy women. This is an applied and quasi-experimental study with a pretest/posttest and a control group. The population includes all Persian-speaking women living in Iran, aged 20 to 45 years, with at least a diploma, and able to access and work with the Internet in 2020, who were eligible to participate in the study based on the inclusion criteria. After publishing the invitation on the websites and virtual advertising pages of various cities, 20 people from this population were purposively selected (based on the inclusion criteria) and then randomly assigned to two experimental and control groups (10 people in each group). Data collection instruments were the Gains from Dream Interpretation (GDI) questionnaire and the intervention program, including the Ullmann's Appreciating Dreams Protocol (UADP), conducted online in 11 sessions of 90 to 120 minutes. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance in SPSS-24 software. The results showed that the intervention program of group interpretation of dreams according to the Ullmann's method had a significant effect on exploratory and action insight (p < 0.05), but was not significant on experimental insight. Therefore, the Ullmann's Appreciating Dreams Protocol can be used to promote insight in the non-clinical population.
Keywords: Group Meeting Dream Interpretation, Exploration Insight, action Insight, Experiential Insight -
زمینه و اهدافامروزه با افزایش سطوح استرس در زندگی شخصی و شغلی افراد و مشاهده پیامدهای زیان بار آن بر سلامت جسمی و روانی، تلاش های زیادی از سوی فعالین حوزه سلامت برای مهار آن صورت گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری، بر کاهش استرس شغلی و افزایش ابعاد به زیستی روان شناختی در کارکنان بود.مواد و روش هااین پژوهش، تجربی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان این پژوهش 36 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه در دو مرحله زمانی پیش آزمون و پس آزمون مورد سنجش قرار گرفتند و سپس گروه آزمایش به مدت 11 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری قرار گرفت. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه استرس شغلی Parker و Dacotiis و پرسش نامه به زیستی روان شناختی Ryff استفاده شده است. داده های پژوهش با نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس و تی تست وابسته تحلیل شدند.یافته هانشان داد که آموزش مدیریت استرس با رویکرد شناختی رفتاری موجب افزایش ابعاد به زیستی روان شناختی گروه آزمایش و کاهش استرس شغلی شده است (0/001>P).نتیجه گیریبر این اساس این آموزش را می توان به عنوان روشی عملی و مقرون به صرفه برای کاهش استرس شغلی و افزایش به زیستی روان شناختی کارکنان و درنهایت بالابردن فاکتورهای سلامت جسمی و روانی آنها در این سازمان در نظر گرفت.کلید واژگان: آموزش مدیریت استرس, به زیستی روان شناختی, استرس شغلیBackground and ObjectiveToday, with increasing levels of stress in the personal and professional life of individuals and observing its harmful consequences on physical and mental health, many efforts have been made by health activists to restrain it. The purpose of this study was to examine the effectiveness of cognitive-behavioral stress management training on decreasing job stress and increasing well-being psychological of an industrial company’s employees.MethodsThis research was a field experiment with a pre-test and post-test design and a control group. The participants of this research were 36 individuals of an industrial company who were selected using random sampling and were assigned to experimental and control groups. Both of the groups were evaluated before and after the test. The experimental group participated in 11 sessions of cognitive-behavioral st ress management training. Parker & DeCotiis job Stress Questionnaire and Rif Psychological wellbeing Questionnaire were used to evaluate research variables. The data were analyzed using SPSS software through covariance analysis and paired t-test.ResultsResults showed that stress management training with cognitive-behavioral approach led to increase the dimensions of psychological well-being in the experimental group and decreased job stress (P <0.001).ConclusionAccordingly, this training can be considered as a practical and cost effective way to reduce job stress and increase the psychological well-being of employees and ultimately increase their physical and mental health factors in this organization.Keywords: Stress management training, Psychological wellbeing, Job stress
-
مقدمهدر طول دهه گذشتهنرخ سزارین در کشورهای صنعتی و در حال توسعه افزایش یافته است. دلایل زیادی برای افزایش جهانی نرخ سزارین وجود دارد، اما یک عامل مهم و تاثیرگذار ترس از زایمان طبیعی است. ترس از زایمان نیز خود به دلایلی همچون ترس از درد و خودکارآمدی پایین زایمان ایجاد می شود. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر ترس از زایمان، ترس از درد، خودکارآمدی زایمان و تمایل به سزارین زنان نخست زا انجام شد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1394 بر روی 25 نفر از زنان نخست زای شهر مشهد انجام شد. افراد به دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند. 9 جلسه درمان شناختی رفتاری توسط پژوهشگر (روانشناس بالینی) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسشنامه انتظار از زایمان ویژما، خودکارآمدی زایمان و نشانه های اضطراب از درد به عنوان ابزار در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شدند. تمایل زنان به نوع زایمان با یک سوال در ابتدای نمونه گیری و در پایان درمان سنجیده شد، به علاوه پس از اتمام بارداری طی یک تماس تلفنی، نوع نهایی زایمان از مادران پرسیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 16) و آزمون های تحلیل کواریانس و آزمون دقیق فیشر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته هادر مطالعه حاضر ترس از زایمان، ترس از درد، تمایل به سزارین و سزارین در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (05/0>p). هم چنین خودکارآمدی زایمان در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (05/0>p).نتیجه گیریدرمان شناختی رفتاری از طریق کاهش ترس از زایمان، ترس از درد و افزایش خودکارآمدی زایمان، سزارین های غیرضروری را کاهش می دهد.کلید واژگان: ترس از زایمان, ترس از درد, خودکارآمدی زایمان و تمایل به سزارینIntroductionOver the past decades, the rate of caesarean section has increased in industrialized and developing countries. There are many reasons for the global rise in caesarean section rates, but an important and influential factor is the fear of childbirth. Fear of childbirth itself is created for reasons such as fear of pain and low self-efficacy of childbirth. Therefore, this study was performed with aim to determine the effectiveness of cognitive-behavioral therapy on fear of childbirth, fear of pain, self-efficacy of childbirth and tendency toward caesarean section in nulliparous women.MethodsThis clinical randomized study was performed on 25 nulliparous women in Mashhad. The subjects were assigned to two groups of case and control. 9 sessions of cognitive-behavioral therapy was performed on intervention group by the researcher (clinical psychologist). Wijma fear of childbirth questionnaire, self-efficacy of childbirth questionnaire and fear of pain Scale were used as tools in post and pretest. Women's tendency to mode of delivery was assessed by a question at the beginning of sampling and at the end of treatment. In addition, the final mode of delivery was asked by phone call at the end of pregnancy. Data were analyzed by SPSS software (16 version) and covariance analysis and Fisher exact test. PResultsFear of childbirth, fear of pain, tendency to cesarean and cesarean rate ere reduced in the intervention group compared with the control group (PConclusionCognitive-behavioral therapy decreases unnecessary cesarean sections by reducing the fear of childbirth, fear of pain and increasing self-efficacy of childbirth.Keywords: Fear of childbirth, Fear of pain, Self, efficacy of childbirth, Tendency to cesarean
-
مقدمههدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی (وجدانی بودن و روان رنجورخویی) و ویژگی های سازمانی (ویژگی های شغل، عدالت سازمانی، تطابق شخص – شغل و عزت نفس سازمانی) با انگیزش شغلی بود.روششرکت کنندگان پژوهش شامل 225 نفر از کارکنان شرکت ملی پخش فراورده های نفتی لرستان بودند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های انگیزش شغلی، پرسشنامه تجدید نظر شده پنج عاملی شخصیت نئو (NEO-FFI)، ویژگی های شغل(JDS)، عدالت سازمانی، تطابق شخص – شغل و عزت نفس سازمانی استفاده شد.یافته هانتایج نشان دادند که وجدانی بودن، ویژگی های شغل، عدالت سازمانی، تطابق شخص-شغل و عزت نفس سازمانی با انگیزش شغلی رابطه مثبت، و روان رنجورخویی با انگیزش شغلی رابطه منفی دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای پیش بین (وجدانی بودن، ویژگی های شغل، عدالت سازمانی، تطابق شخص-شغل و عدالت سازمانی) 61 درصد از واریانس انگیزش شغلی را تبیین می کنند.نتیجه گیریبا توجه به روابط موجود بین متغیرهای پیش بین و انگیزش شغلی، برای افزایش انگیزش شغلی، سازمان ها باید، کارکنان با نمره بالای ویژگی شخصیتی وجدانی بودن را انتخاب کنند و همچنین بر افزایش متغیرهای سازمانی همچون ویژگی های شغل،عدالت سازمانی، تطابق شخص-شغل و عزت نفس سازمانی در محیط کار تمرکز نمود.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی, ویژگی های شغل, عدالت سازمانی, تطابق شخص - شغل, عزت نفس سازمانی, انگیزش شغلیIntroductionThis study was conducted to investigate the relationship of personality traits (conscientiousness and neuroticism) and organizational characteristics (job characteristics، organizational justice، person-job fit and organization - based self-esteem) with work motivation.MethodParticipants included 225 employees of the Lorestan National Oil Products Distribution Company (NOPDC). The instruments used in this study included the Work Motivation Scale، the NEO-Five Factor Inventory (NEO-FFI)، the Job Diagnostic Survey (JDS)، the Organizational Justice Questionnaire، the Person-Job Fit Scale and Organization-Based Self-Esteem Scale.ResultsResults indicated that conscientiousness، job characteristics، organizational justice، person-job fit and organization - based self-esteem were positively related with work motivation and neuroticism was negatively related with work motivation. Moreover، hierarchical regression analysis revealed that predictor variables (conscientiousness، job characteristics، organizational justice، person-job fit and organization - based self-esteem) account for 61 percent of the variance of work motivation.ConclusionRegarding the relationships between predictor variables (conscientiousness، job characteristics، organizational justice، person-job fit and organization - based self-esteem) and work motivation، organizations should select employees with high score conscientiousness for increasing their work motivation and should focus on increasing organizational variables such as job characteristics، organizational justice، person-job fit and organization - based self-esteem in the workplace.Keywords: Personality Traits, Job Characteristics, Organizational Justice, Person, Job Fit, Organization, Based Self, Esteem, Work Motivation -
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خودارزشیابی های محوری با خشنودی شغلی با میانجی گری تعارض کار- خانواده و تسهیل کار- خانواده بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بودند که تعداد 200 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه های خودارزشیابی های محوری، تعارض کار- خانواده، تسهیل کار- خانواده و خشنودی شغلی بودند. داده ها از طریق همبستگی ساده، الگوی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل واسطه ای تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند، الگوی پیشنهادی در همه شاخص های برازندگی دارای برازش نسبتا خوبی می باشد. همچنین ضریب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم به طور کامل معنی دار به دست آمده است. در واقع خودارزشیابی های محوری هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم منجر به خشنودی شغلی می شوند. چنین یافته هایی ممکن است بینشی جهت درک مکانیسم های زیربنایی یا فرایندهای ایجاد کننده تعارض یا تسهیل کار- خانواده، فراهم آورد.کلید واژگان: خودارزشیابی های محوری, تعارض کار- خانواده, تسهیل کار- خانواده, خشنودی شغلیThe aim of this study was investigate the relationship between of core self-evaluations with job satisfaction considering mediating role of work-family conflict and work-family facilitation. Statistical society was employees of an industrial company so that sample was selected from 200 persons of them stratified random method. The instruments which used in this research were core self-evaluations, work-family conflict, work-family facilitation and job satisfaction questionnaires. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient, structure equation modeling (SEM) and mediation analysis. The results showed that the proposed model fit the data properly. Also all direct and indirect effects were significant. In fact, core self-evaluations directly and indirectly are lead to job satisfaction. These findings may provide insight into the underlying mechanism or process causing work- family conflict or facilitation.Keywords: core self-evaluations, work- family conflict, work- family facilitation, Job satisfaction
-
بررسی متغیرهای جمعیت شناختی، شخصیتی و موقعیتی به عنوان پیش بینی های تحمل نوبت کاری در یک شرکت صنعتی در اهواز
پژوهش حاضر ویژگی های جمعیت شناختی، شخصیتی و موقعیتی را به عنوان پیش بین های تحمل نوبت کاری در کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بررسی کرده است. نمونه پژوهش در مرحله اصلی شامل 300 نوبتکار و در مرحله اعتبار یابی شامل 100 نوبتکار بودند که برای انتخاب نمونه از روش تصادفی طبقه ای استفاده شد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از پرسشنامه زمینه یابی نوبتکاران، آزمودنی ها به دو گروه نوبتکاران کم تحمل و نوبتکاران با تحمل تقسیم شدند و سپس هر گروه آزمودنی، با استفاده از پرسشنامه شخصیتی نیو و پرسشنامه محقق ساخته جمعیت شناختی مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تمییز و در بخش اعتباریابی از همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج به دست آمده از کاربرد معادله ممیز، فرضیه پژوهش را تایید کرد. از بین متغیرهای مورد مطالعه، سن، سابقه کاری، بامدادگرایی، ثبات الگوی خواب، روان رنجور خویی، حجم کاری، تحصیلات و تعداد فرزندان بعنوان متغیرهای پیش بین تحمل نوبت کاری شناخته شدند. نتایج به دست آمده و مدل حاصل از این پژوهش به اجمال در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
کلید واژگان: تحمل نوبت کاری, متغیرهای جمعیت شناختی, ویژگی های شخصیتی, متغیرهای موقعیتیStudy the demographic, personality and situational variables as predictors of shift-work tolerance in an industrial company in AhvazThe present study examines demographic, personality and situational variables as predictors of shift-work tolerance in an industrial company in Ahvaz. The sample in the main stage consisted of 300 shift-workers and in the validation stage of the research tests, 100 shift-workers who were selected by using stratified random sampling. The subjects divided into two groups (low tolerance shift-workers versus high tolerance shift-workers) by using survey of Shift-workers (SOS) questionnaire. Then, each group of subjects completed NEO questionnaire and demographic questionnaire provided by the researchers. In order to analyze the data, discriminate analysis and in the validation stage, Pearson's Correlation Coefficient were applied. The results confirmed the hypothesis of study. On the other hands, findings revealed that tolerance of shift-work can be predicted from demographic (age, education, number of children and record), personality (neuroticism) and situational variables (morningness, rigidity/flexibility and workload). The obtained results are fully described in the article.
Keywords: demographic, personality, situational variables, shift-work tolerance
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.