به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

afshin zargar

  • علی اکبر طارمی، افشین زرگر *، حسینعلی نوذری، رحمت حاجی مینه

    بیانیه گام دوم ، فصلی نو از ترسیم آینده در جمهوری اسلامی ایران را فراروی قرار داده است.آینده تمدنی بر مدار ارزش های هویتی یک آرمان واقع بینانه با شناخت ظرفیت ها است که با آن می توان آینده تحقق پذیری را پیش روی قرار داد.توجه به عوامل تمدن ساز از قبیل منابع انسانی و مادی،هوشمندی در سیاستگذاری و... بسیار حائز اهمیت بوده و ضمن توجه به آنها از عوامل،تلاش خواهد شد یکی از مهمترین آنها یعنی،اقتصاد را مورد ارزیابی تحلیلی قرار دهیم.چرا که اقتصاد قوی و کارآمد، نقشی فراتر از حوزه اقتصاد داشته و خود می تواند امنیت ساز برای جامعه باشد.در این نوشتار، پرسش آن است که:نقش اقتصاد در تحقق تمدن نوین اسلامی چیست؟ فرضیه:"اقتصاد بعنوان یکی از مهمترین اضلاع جامعه، نقش کلیدی و امنیت بخش در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی دارد."می باشد.در این راستا، ضمن بهره گیری از نظریات مرتبط،از روش تحلیلی– تبیینی استفاده خواهیم نمود.

    کلید واژگان: تمدن نوین اسلامی, اقتصاد قوی, واقع نگری, امنیت و آینده
    Aliakbar TAROMI, Afshin Zargar *, Hoseinali Nowzari, Rahmat Hajimineh

    The statement of the second step has opened a new chapter of drawing the future in the Islamic Republic of Iran.The future of a civilization based on identity values is a realistic ideal with the recognition of the capacities that can be used to advance the realizable future.paying attention to important Civilizing factors such as human and material resources,intelligence in policy making we will try to analyze one of the most important factors,the economy.Why is the economy Strong and efficient,it has a role beyond the field of economy and can itself be a security generator for the society.In this article,the question is:What is the role of the economy in the realization of the Islamic civilization?The hypothesis is:"Economy,as one of the most important aspects of society,plays a key and security role in the realization of modern Islamic civilization."In this regard,we will use the analytical-explanatory method while taking advantage of related theories.

    Keywords: Islamic Modern Civilization, Strong Economy, Realism, Security, Future
  • A Theoretical model for the analysis of Nation-State building in the Islamic Republic of Iran
    Arezoo Rahimi, Afshin Zargar *, Armin Amini

    This article criticizes the process of nation-state building in Iran based on the facts in the country's political structure and specifies the factors affecting the non-formation of nation-state building in Iran on what mechanisms are based and why this category is in the Islamic Republic. Iran has not succeeded. The most important assumption should be made on the structure and the transnational nature of the Islamic Republic of Iran and its intellectual foundations, because this structure, behind its political ideology, which came from the Islamic Revolution of Iran and religious teachings, rather than the concepts of national unification emanating from history, The culture, language and mythological system existing in a common geographical border relies on values and principles that are transnational and global and can influence from a small group to the whole world. In this article, the descriptive-analytical method of the library type is used to study the texts, books and articles using the fishing technique.

    Keywords: Nation-State building, Islamic Republic of Iran, political structure, Islamic revolution, religious attitude
  • سارا خورشیدی اقدم مهربانی، افشین زرگر*، امیر محمودی، زینب عصمتی
    ساخت و به کارگیری سیستم های کاملا مستقل با هوش مصنوعی به صورت خودمختار در عمل انجام پذیر شده است و در آینده نزدیک در گستره ی وسیعی به کار گرفته خواهند شد و این سیستم ها قابلیت آن را خواهند داشت که کاملا به طور خودکار اهداف خود را انتخاب، شناسایی و بدون کنترل و درگیری عوامل انسانی ماموریت خود را به انجام برسانند. چشم انداز توسعه این سیستم ها موجب ایجاد نگرانی هایی در میان صاحب نظران و متخصصان این حیطه شده است و ترس آن ها از این است که این سیستم ها قادر نخواهند بود با استانداردهای قانونی بین المللی هماهنگ باشند. این تحقیق سعی دارد تا ضمن بررسی وضعیت حقوقی سلاح های خودمختار، در پرتو اصول حقوق بشردوستانه، نشان دهد که علی رغم باور برخی دانشمندان علم روباتیک، هوش مصنوعی هرگز قادر به مراعات اصول حقوق بشردوستانه نخواهد بود و بی شک، در صورت واگذاری استقلال کامل به این تسلیحات و حذف کامل انسان از زنجیره تصمیم گیری، حقوق بین الملل یک بار دیگر با چالش های جدی و جدیدی مواجه خواهد شد. یکی از پرسش هایی که به ذهن متبادر می شود این است که چنانچه یکی از این سیستم ها مرتکب جنایتی جنگی یا نقض حقوق بشردوستانه شود، مسئولیت آن بر عهده چه شخصی یا اشخاصی خواهد بود و دیگر اینکه نقش نهادهای بین المللی در حل وفصل اختلافات ناشی از آن چگونه است. در این زمینه حقوق بین الملل با دشواری هایی روبه رو است، روش تحقیق در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است.
    کلید واژگان: سلاح های خودمختار, حقوق بشردوستانه, جنایت جنگی, نهادهای بین المللی
    Sara Khorshidi Aghdam Mehrabani, Afshin Zargar *, Amir Mahmodi, Zainab Esmati
    Recently, the construction and use of completely independent systems with artificial intelligence has been done autonomously in practice, and in the near future they will be used on a wide scale, and these systems will have the ability to select and identify their targets completely automatically. and to carry out their mission without control and involvement of human agents. The prospect of the development of these systems has caused concerns among experts and experts in this field, and their fear is that these systems will not be able to harmonize with international legal standards. This research tries to examine the legal status of autonomous weapons in the light of the principles of humanitarian rights, to show that despite the belief of some robotics scientists, artificial intelligence will never be able to respect the principles of humanitarian rights, and without a doubt, if complete independence is given to this Weapons and the complete removal of humans from the decision-making chain, international law will once again face serious and new challenges. One of the questions that comes to mind is that if one of these systems commits a war crime or violates humanitarian rights, which person or persons will be responsible for it, and what is the role of international institutions in resolving the resulting disputes. In this field, international law is facing difficulties
    Keywords: Autonomous Weapons, Humanitarian Rights, War Crimes, International Institutions
  • علی احمدی، افشین زرگر*، علی آدمی

    ظهور فناوری و رویکردهای مرتبط با آن، تغییراتی را در تمام ساحات بشری به وجود آورده که نظام بین الملل نیز از آن مستثنی نبوده است. در میان انواع فناوری ها، فناوری های نوظهور با ویژگی های خود تاثیرات مهمی را در موضوعات بین المللی داشته و تغییراتی را در مناسبات کنشگران سپهر سیاسی ایجاد نموده اند. در میان انواع فناوری های نوظهور، «هوش مصنوعی» به دلیل قابلیت های خود با استقبال بیشتری مواجه گردیده است. این مقاله، با روش توصیفی تبیینی و از طریق بررسی و تبیین کارکردهای فناوری هوش مصنوعی به دنبال پاسخ به این پرسش است که این فناوری چه تغییراتی در امنیت ملی دولت ها ایجاد می نماید. از پژوهش حاضر می توان دریافت که اگرچه هوش مصنوعی روزبه روز در تمامی ساحات زندگی بشر و امور حکمرانی رو به رشد و تصاعد می باشد، لیکن این فناوری ذاتا تهدیدی برای امنیت دولت ها تلقی نمی گردد و از این رو، دولت ها ملزم به ارتقای سطح دانش و کاربست آن در مناسبات امنیتی خود می باشند تا با ایجاد توازن میان دانش و بافت امنیتی خود، رشد هماهنگ و متوازنی را فراهم نموده و بدین ترتیب بتوانند شاخص های امنیت مرتبط با هوش مصنوعی را تقویت نموده و در مقابل، با کمترین آسیب امنیتی مواجه گردند.

    کلید واژگان: امنیت, امنیت ملی, فناوری, فناوری نوظهور, هوش مصنوعی
    Ali Ahmadi, Afshin Zargar *, Ali Adami

    The advent of technology and related approaches has brought about changes in all areas of humanity, of which the international system is no exception. Among the types of technologies, emerging technologies with their characteristics have had important effects on international issues and have made changes in the relations of political sphere actors. Among the various emerging technologies, "Artificial Intelligence" has become more popular due to its capabilities. With a descriptive-explanatory method and by examining and explaining the functions of artificial intelligence technology, this paper seeks to answer the question of what changes this technology causes in the national security of states. From the present study, it can be seen that although artificial intelligence is growing day by day in all areas of human life and governance, but this technology is not inherently a threat to the security of states and, therefore, leads states to consider a new area of artificial intelligence and its applications in their national security strategies, and requires them to anticipate the necessary funding for research and development in this area.

    Keywords: security, National Security, technology, Emerging Technology, artificial intelligence
  • افشین زرگر*، فاطمه عباسی الموتی

    اگر روزی طرح موضوع "جنگ آب" عمدتا در نوشته های محققان برای آینده در نظر گرفته می شد، اینک همان آینده واقعیت پیدا کرده است و جهان به واقع درگیر جنگ آب در نقاط مختلف می باشد. شاید بتوان دو دسته عوامل را در این زمینه دخلیل دانست، مورد اول عامل طبیعی است، گرچه همان را هم دولت ها با برنامه ها و سیاست های اشتباه خود تشدید کرده اند و دومی کاملا با دخالت انسان انجام شده است که چرخه اکوسیستم را مختل ساخته و مشکلات زیست محیطی جدی را ایجاد کرده است. یکی از سیاست ها و برنامه های اشتباه برخی کشورها، منحرف کردن جریان های آبی و ایجاد سدهای متعدد بدون تدبیر و آینده نگری بوده است. یکی از این سیاست ها و برنامه های پر سر و صدا و زیان بارد، ابر پروژه های آبی ترکیه خصوصا پروژه آناتولی جنوب شرق (گاپ) می باشد که با ساخت سدهای مختلف روی دجله و فرات موجب بروز مسایل زیست محیطی حاد برای کشورهای پایین دست یعنی عراق و سوریه و پس از آن ایران شده است پروژه گاپ آثار و تبعات زیست محیطی متعددی دارد که این مقاله تلاش دارد در یک نگاه حقوق بین المللی این موضوع را مورد مطالعه قرار دهد و ضمن بررسی ابعاد حقوقی اقدامات ترکیه، تاثیرات امنیتی و زیست محیطی آن برای کشورهای پایین دست مشخص شود. بنابراین در جهت دست یابی به اهداف مشخص شده در این مقاله، به این سوال محوری پرداخته خواهد شد:"هیدروپلتیک ترکیه (با تاکید بر پروژه GAP) چه تاثیرات امنیتی و زیست محیطی برای همسایگان این کشور (سوریه، عراق و ایران) دارد؟"

    کلید واژگان: هیدروپلتیک, گاپ, امنیت انسانی, محیط زیست, رودخانه بین المللی, صلح و امنیت منطقه ای
    Afshin Zargar *, Fatemeh Abbasi Alamooti

    If once the issue of "water war" was mainly considered in the writings of researchers for the future, now that future has become a reality and the world is actually involved in water war in different places. The Middle East and the Mesopotamia in its heart are not doing well in this regard, and we have been witnessing the effects of this drought and its crisis in the occurrence of intra-border and cross-border conflicts for years, and Syria and Iraq are prime examples of this. Perhaps two categories of factors can be considered in this context, the first is the natural factor, although the governments have aggravated it with their wrong plans and policies, and the second is completely done by human intervention, which has disrupted the ecosystem cycle and caused serious environmental problems. Created. One of the wrong policies and programs has been diverting water streams and creating numerous dams without planning and foresight. One of these noisy and harmful policies and programs is Turkey's water super projects, especially the Gap project, which has caused acute environmental problems for the downstream countries, namely Iraq and Syria, and then Iran, with the construction of various dams on the Tigris and Euphrates. The GAP project has many effects and environmental consequences, and this article tries to study this issue in a glance of international law, and while examining the legal dimensions of Turkey's actions, its security and environmental effects for the downstream countries will be determined. Therefore, in order to achieve the goals specified in this article, this central question will be addressed: "What are the security and environmental effects of Turkey's hydroelectricity (with emphasis on the GAP project) for the neighbors of this country (Syria, Iraq and Iran)?"

    Keywords: Hydro politics, gap, Human Security, Environment, International River, Regional Peace, Security
  • گلاره رستگارنیا، افشین زرگر*، فخرالدین سلطانی
    با گسترده شدن رقابت ها از زمین به فضای ماورای جو، جهان قرن بیست ویکم افزون بر افزایش شمار بازیگران فضایی نظاره گر گسترش رقابت های فضایی به سطح مناطقی نظیر خاورمیانه است. در کنار تحولاتی که در جایگاه قدرت های بزرگ در عرصه فعالیت های فضایی رخ داده رویارویی با ظهور قدرت های منطقه ای نیز در بهره مندی از مزیت های فضایی و تاثیرگذاری در این عرصه شکل نوینی به رقابت های فضایی بخشیده و عصر نوین فضایی را به گونه ای دیگر ترسیم کرده است. این مقاله با رویکردی کثرت گرا و در پژوهشی بنیادی و کاربردی به جمع آوری داده ها و تحلیل آن ها از منابع ثانویه و منابع اسنادی جهت توسعه تبیین ها و تفسیرهای تازه از رویدادها، پاسخ به این پرسش را دنبال می کند که چگونه فضا به بعد مهم رقابت بازیگران نوظهور در خاورمیانه در عصر نوین فضایی تبدیل شده است؟ یافته های این پژوهش متاثر از بررسی استراتژی ها و آخرین فعالیت های فضایی که منعکس کننده سرایت جاه طلبی قدرت های پیشتاز فضایی به نوظهوران این عرصه مانند ایران، عربستان، امارات، اسراییل، ترکیه، قطر به عنوان نمایندگان فضایی در خاورمیانه شده است، نشان می دهد این بازیگران که نخستین گام های فضایی خود را با همکاری قدرت های فضایی برداشته اند، در تلاش برای کاهش فاصله خود با برترین های فضایی و ارتقای جایگاه خود در منطقه از طریق موفقیت های فضایی هستند که برآیند آن تغییر در ماهیت قدرت فضایی خواهد بود.
    کلید واژگان: فضای ماورای جو, فعالیت های فضایی, سیاست های فضایی, رقابت فضایی, خاورمیانه
    Gelare Rastegarnia, Afshin Zargar *, Fakhreddin Soltany
    Following the expansion of competitions from earth to outer space, and increase in the number of space players, the 21st century world sees the expansion of space competitions to the level of regions such as the Middle East. In addition to the changes that have occurred in the position of the great powers in the area of space activities, the confrontation with the emergence of regional players has also given a new shape to space competitions in benefiting from space advantages and influencing in this area and has drawn new space age in a different way. This article, with a pluralistic approach and in a fundamental research, pursues the answer to the question of how space has become an important aspect of the competition of emerging players in the Middle East in the New Space Age? The findings of this research by examining the strategies and latest space activities that reflect the spread of the ambitions of the leading space powers to the newcomers in this area such as Iran, Saudi Arabia, the UAE and Israel, Turkey, Qatar in the Middle East. It shows that these actors, who have taken their first space steps in cooperation with the space powers, are trying to reduce their distance with the space leaders and improve their position in the region through space successes, and the result is a change in the nature of space power.
  • جلال الدین شیرژیان، افشین زرگر*، فاطمه کیهان لو، امیر محمودی
    از منظر ریالیست ها، «هژمون» برای تداوم مشروعیت و نهادینه نمودن ارزش های خود، نیازمند استفاده از ابزاری نظیرحقوق بین الملل است. زیرا ثبات نظم هژمونیک و تداوم وضع موجود بیشترین سود را نصیب او می سازد. مشروعیت سازی در سایه اجرای قواعد حقوق بین الملل، توانسته برای تثبیت موقعیت برترکشورهای مسلط کارآمد عمل کند. دولت ها به عنوان کنش گران محوری سیاست بین الملل برای تحکیم قدرت در محاسبه ی سود و هزینه غوطه ورند و زمانی همکاری را ترجبح می دهند که به سود منافع ملی آنان باشد. در مقابل لیبرالیسم با خوشبینی به حقوق بین الملل برای دستیابی به صلح پایدار نقش بی بدیلی را در توسعه آن ایفاء کرده است و با گره زدن تحقق صلح بین المللی به مشروعیت نظام نمایندگی و مولفه های داخلی دولت ها، راهی برای تقویت رعایت قواعد حقوق بشرگشوده است. با این پیش فرض که همبستگی و صلح بین المللی لیبرالی در سایه برقراری حکمرانی مطلوب در سطح داخلی محقق می شود، این مقاله به این سوال پاسخ می دهدکه آیا رویکرد لیبرالیسم به حقوق بین الملل، توانسته استانداردهای حکمرانی را در جامعه جهانی ارتقاء بخشد؟ ما با تمسک به روش گردآوری داده ها از گونه اسنادی که از طریق کتاب ها، مقالات، سایت ها و منابع اینترنتی انجام شد، به این نتیجه رسیدیم که لیبرالیسم به عنوان یکی از پایه های نظری حکمرانی خوب با جهانی نمودن هنجارهای حقوق بشر سعی نموده تا با استانداردسازی شیوه ی حکومت داری و افزایش دولت های لیبرال، هم اجرای حقوق بشر تضمین و فراگیرشود و هم صلح و امنیت در جامعه جهانی پایدار گردد.
    کلید واژگان: نظریه لیبرالی حقوق بین الملل, جامعه جهانی, نظام حقوقی بین الملل, حکمرانی خوب, هنجارهای حقوق بشر
    Jalaleddin Shirjian, Afshin Zargar *, Fatemeh Keyhanlou, Amir Mahmoody
    Within the framework of realism, hegemony requires the use of certain instruments such as the international law to maintain its legitimacy and institutionalize its values. In fact, the stability of a hegemonic order and the continuation of the current situation could be really advantageous. Legitimization through the implementation of the international law has proven efficient in stabilizing the superior positions of the dominant countries. Known as central players in international politics to consolidate power, governments are immersed in the calculation of profits and costs. Hence, they prefer cooperation to favor their national interests. However, liberalism plays an undisputed role in developing the international law to establish ever-lasting peace. By tying the realization of international peace to the legitimacy of representative systems and the internal components of states, liberalism has opened an opportunity to improve human rights. Assuming that liberal international solidarity and peace are established through good governance at a domestic level, this paper aims to determine whether the approach of liberalism to the international law has managed to enhance the standards of governance in the community. For this purpose, the research literature was reviewed to collect data from documents, books, articles, websites, and other Internet-based sources. Finally, liberalism was introduced as a theoretical foundation of good governance to globalize the norms of the human rights in a bid to standardize governance, analyze the rise of liberal governments, and ensure and enforce the human rights.
    Keywords: Liberal Theory of International Law, The International Community, International Legal System, Good Governance, Norms of Human Rights
  • مژده قدوسی، افشین زرگر

    پروژه جنوب شرقی آناتولی (گاپ) در دهه 1970 برای تولید انرژی و آبیاری زمین های خشک از طریق ساخت سدها و نیروگاه های برق آبی بر روی رودخانه های فرات و دجله و شبکه های آبیاری گسترده در جنوب شرقی ترکیه آغاز شد. با گذشت زمان، این پروژه برای دستیابی به طیف وسیع تری از اهداف در زمینه های مختلف گسترش یافت و منطقه جنوب شرقی آناتولی را به طور اساسی متحول کرد. همچنین به طور گسترده ادعا می شود که گاپ بر امنیت زیست محیطی سه کشور عراق، سوریه و ایران تاثیرگذار بوده و ملاحظات امنیتی و محاسبات سیاسی در منطقه دلیل وجود پروژه گاپ می باشد. با این حال، این پیوند فرضی بین گاپ و امنیت محیط زیست منطقه اغلب به شیوه ای ساده گرایانه انگاشته می شد و این پرسش که چگونه این دو به هم مرتبط بوده اند - یا نه - تا کنون بی پاسخ مانده است. هدف این مقاله، پر کردن این شکاف پژوهشی و بررسی ماهیت پیچیده و چند بعدی رابطه متقابل بین پروژه گاپ و مساله زیست محیطی منطقه بر اساس منابع مختلف داده های اولیه و ثانویه است. بر این اساس، مقاله روایات عمده ای را که در آنها گاپ به عنوان یک تهدید زیست محیطی و توطیه سیاسی تصور می شود، شناسایی و مورد بحث قرار می دهد.

    کلید واژگان: پروژه گاپ, امنیت زیست محیطی, کردها, حقوق بین المللی آب, ترکیه
    Mojdeh Ghoddousi, Afshin Zargar

    The Southeast Anatolia Project (GAP) began in the 1970s to generate energy and irrigate arid lands through the construction of dams and hydropower plants on the Euphrates and Tigris rivers and extensive irrigation networks in southeastern Turkey. Over time, the project expanded to achieve a wider range of goals in different fields and fundamentally transformed the Southeast Anatolia region. It is also widely claimed that GAP has an impact on the environmental security of the three countries of Iraq, Syria and Iran, and that security considerations and political calculations in the region are the reason for the GAP project. However, this supposed link between the Gap and the region's environmental security has often been viewed in a simplistic manner, and the question of how the two are linked – or not – has remained unanswered until now. The purpose of this article is to fill this research gap and examine the complex and multi-dimensional nature of the interrelationship between the GAP project and the environmental issue of the region based on various primary and secondary data sources Accordingly, the article identifies and discusses the major narratives in which the gap is imagined as an environmental threat and political conspiracy.

    Keywords: GAP Project, Environmental Security, Kurds, International Water Law, Turkey
  • میرکمال الدین موسوی، امیر محمودی*، افشین زرگر
    سازمان های بین المللی غیر دولتی علاوه بر نقش نظارت قانونی که در توسعه هنجاری حقوق بشر دارند دارای عملکرد نظارت قضایی نیز می باشند که در هنجارسازی حقوق بشر و توسعه آن، عملکرد بسیار مهمی را ایفا می کنند. این سازمان ها با اقامه دعوی در مراجع قضایی ،از قربانیان حمایت کرده و با جلب توجه افکار عمومی و جهت دهی و هدایت آن، بستر را جهت تعامل یا تقابل با دولت ها و سایر ناقضان حقوق بشر آماده می سازند مراجع قضایی بین المللی، نقش مهمی را در تضمین و اجرای قواعد بین المللی بر عهده دارند و مشارکت سازمان های بین المللی غیر دولتی در موارد اقامه دعوی ،مساله ای است که از ابعاد مختلف چالش برانگیز می باشد.آیا این سازمان ها صرفا وقتی خودشان قربانی می شوند حق اقامه دعوی دارند یا در سایر موارد نیز به عنوان پشتیبان و حامی حقوق بشر می توانند در مراجع قضایی بین المللی، اقامه دعوی نمایند؟ اقامه دعوی توسط سازمان های بین المللی غیردولتی تا چه حدی مورد پذیرش نهادهای قضایی بین المللی قرار گرفته است؟ در این مقاله نقش این سازمان ها در زمینه اقامه دعوی با استناد به قواعد بین المللی و همچنین تاثیر فعالیت سازمان های بین المللی غیر دولتی در این خصوص بر توسعه هنجاری حقوق بین المللی بشر مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.
    کلید واژگان: سازمان های بین المللی غیر دولتی, اقامه دعوی, توسعه هنجاری, نظارت قانونی, نظارت قضایی, حقوق بشر
    Mirkamallodin Mosavi, Amir Mahmodi *, Afshin Zargar
    International non-governmental organizations, in addition to their role of legal oversight in the normative development of human rights, also have the function of judicial oversight, which plays a very important role in the normalization of human rights and its development. These organizations support victims by filing lawsuits in the judiciary, and by attracting public attention and directing it, prepare the ground for interaction or confrontation with governments and other human rights violators. They have an important role to play in ensuring and enforcing international law, and the involvement of international non-governmental organizations in litigation is a challenging issue in many respects. Do they have or in other cases can they file a lawsuit in international courts as a supporter of human rights? To what extent has the filing of lawsuits by international non-governmental organizations been accepted by international judicial institutions? In this article, the role of these organizations in filing a lawsuit based on international rules and also the impact of the activities of international non-governmental organizations in this regard on the normative development of international human rights will be analyzed and examined.
    Keywords: International NGOs, litigation, Normative development, legal oversight, Judicial Oversight, Human rights
  • علی احمدی، افشین زرگر*، علی آدمی
    قرن بیست و یکم، با یک تحول بنیادین بر پایه علوم و فناوری مصادف گردیده است. رشد شتابان علم، پرده از چهره نوع نوینی از فناوری برداشت که از آن به عنوان فناوری های نوظهور یاد می شود. مهمترین تفاوت این فناوری با نوع ماقبل خود این است که فناوری های نوظهور دایما در حال برشدن بوده و وابستگی اجتناب ناپذیری با فناوری های پیشین دارند. از مهمترین مصادیق فناوری های نوظهور هوش مصنوعی، چاپ سه بعدی و فناوری فضایی است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است. از آنجایی که دولت ها همواره به دنبال کسب و ارتقای قدرت و امنیت ملی خود بوده اند و در این مسیر با دیگر کنش گران در رقابت پایان ناپذیری قرار گرفته اند، این مقاله با روش توصیفی تبیینی، با تبیین فرصت ها و تهدیدهای ناشی از پیشرفت فناوری های نوظهور، در پی پاسخ به این پرسش است که فناوری های نوین چه جایگاهی در امنیت و قدرت ملی کشورها دارد و در این زمینه چه تهدیدها و فرصت هایی پیش رو است؟ با توجه به اینکه عوامل متعددی در کسب و ارتقای امنیت و قدرت ملی موثر بوده، هدف این است که تاثیر فناوری های نوظهور بر امنیت و قدرت ملی کشورها بررسی شود که نتیجه کلی مقاله نشان می دهد فناوری نوظهور به عنوان یک ابزار نوین در اختیار کنش گران همانند تمامی قابلیت های دیگر در اختیار بازیگران نظام بین الملل دارای تهدیدها و فرصت هایی است که کارگزاران سپهر بین الملل می بایست بر اساس نیاز و با بهره مندی از ظرفیت های موجود، تمامی تهدیدها را به فرصت تبدیل نموده و در راستای منافع ملی خود به کار گیرند.
    کلید واژگان: فناوری, فناوری های نوظهور, امنیت ملی, قدرت ملی
    Ali Ahmadi, Afshin Zargar *, Ali Adami
    Science and technology have undergone significant transformations in the 21st century. The rapid growth of science in this century has given rise to a new type of technology known as emerging technology, which is constantly evolving and is closely linked to previous technologies. This study focused on three instances of emerging technologies, i.e., artificial intelligence (AI), 3D printing, and space technology. Governments have always been in endless competition with other actors to enhance their power and national security. Hence, the descriptive-explanatory method was used in this study to discuss the opportunities and threats of emerging technologies and find an answer to the following question: how do emerging technologies play a role in the security and national power of countries, and what are the threats and opportunities in this field? Since several factors can affect the process of gaining and promoting national security and power, the main objective of this study was to determine the effects of emerging technologies on the countries’ national security and power. The findings showed that emerging technologies, similar to other tools available to the international system actors, can bring their own opportunities and threats. Therefore, all the international system actors need to take advantage of existing capacities to turn all threats into opportunities and use them to the benefit of their national interests.
    Keywords: technology, Emerging Technologies, National Security, National Power
  • ژیلا احمدی، افشین زرگر*، فخرالدین سلطانی
    جمهوری گرجستان، امروزه بازیگران منطقه ای و بین المللی متعددی را به خود جلب کرده و اهمیت فوق العاده تاریخی خود را مجدد بازیافته است. گرجستان که زمانی، حیات خلوت و حوزه نفوذ بلادرنگ روسیه و اتحاد جماهیر شوروی بود و در ادوار متمادی تاریخ نیز محل منازعه و رقابت بازیگران منطقه بوده است، اکنون به محل رقابت قدرت های بزرگ کنونی تبدیل شده و هرکدام از بازیگران منطقه ای و جهانی به دنبال حضور، نفوذ و تامین هرچه بیشتر منافع خود هستند. برای درک بهتر اهمیت این منطقه برای قدرت های بزرگ بویژه آمریکا و روسیه و گرایشات گرجستان به هریک از این دو قدرت، به بررسی اهداف این دو قدرت در منطقه قفقاز جنوبی پرداخته می شود. در پژوهش پیش رو این پرسش مطرح می گردد که کشور گرجستان از سال 2008 به بعد به سمت کدام قدرت شرق و غرب متمایل بوده است؟ و به تاثیر این جهت گیری های در رابطه با ایران اشاره خواهد شد. در واقع این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی این فرضیه می پردازد که گرجستان برای همکاری با ناتو، دارای انگیزه هایی هست. بنظر می رسد، جمهوری گرجستان حضور ناتو را بعنوان مقدمه ای برای اروپایی شدن ترجیحا دریافت کمک های مالی بیشتر می داند. نتیجتا می توان بیان نمود که از میان دو بازیگر فرامنطقه ای، نقش آمریکا از دیگران بارزتر بنظر می-رسد. آمریکا دارای منافع منطقه ای در گرجستان است
    کلید واژگان: جمهوری گرجستان, ناتو, ایالات متحده آمریکا, روسیه, بازیگران منطقه ای
    Zhila Ahmadi, Afshin Zargar *, Fakhrodin Soltani
    Today, the Republic of Georgia has attracted many regional and international actors and has regained its extraordinary historical importance. Georgia, once a haven for Russia and the Soviet Union, has long been a battleground for regional actors. The world seeks to be present, to influence and to secure its own interests as much as possible. In order to better understand the importance of this region for the great powers, especially the United States and Russia, and Georgia's tendencies towards each of these two powers, the goals of these two powers in the South Caucasus region are examined. Leading research raises the question of which East and West power Georgia has been leaning towards since 2008. And the effect of this orientation in relation to Iran will be pointed out. In fact, this descriptive-analytical study examines the hypothesis that Georgia has incentives to cooperate with NATO. The Republic of Georgia seems to see the presence of NATO as a prelude to Europeanization, preferably receiving more funding. As a result, it can be said that among the two trans-regional actors, the role of the United States seems more prominent than the others. The United States has regional interests in Georgia
    Keywords: Republic of Georgia, NATO, USA, Russia, Regional Actors
  • علیرضا نصیری اقدم، امیر محمودی*، افشین زرگر

    ریشه اصلی مشروعیت را باید در علوم سیاسی جستجو کرد و از آنجاییکه حقوق بین الملل رابطه تنگاتنگی با این علم و خصوصا روابط بین الملل دارد ناگزیر مشروعیت دولت در حقوق بین الملل پدیدار خواهد شد. اینکه شاخص ها و معیارهای مشروعیت دولت در حقوق بین الملل معاصر کدامند و بر چه مبنایی استوار هستند نظریه های مختلفی در این زمینه وجود دارد. گاهی مشروعیت دولت با حقوق مردم در تلاقی قرار می گیرد که در این موارد شناسایی معیارهای مشروعیت دولت بسیار پیچیده به نظر می رسد از جمله این موارد جنگ داخلی در کشورها می باشد. میزان مقابله دولت با تکیه بر عنصر مشروعیت با موضوعاتی همچون حق تعیین سرنوشت و حقوق بشردوستانه در تقابل خواهد بود. در کشورهایی مانند افغانستان و یمن گروه هایی شبه نظامی فعالیت ها و مبارزاتی مسلحانه در تقابل با دولت حاکم وجود دارند که دولت های حاکم با استناد به مشروعیت با آنها برخورد نظامی کرده و به سرکوب آنها می پردازند و یا اینکه دولت های حاکم و یا گروه های شورشی از کشورهای دیگر کمک طلبیده و آنها را به مداخله در امور داخلی آن کشور دعوت می نماید. حال این سوال مطرح می شود مشروعیت این چنین دولت هایی از کجا نشات می گیرد و آیا با حقوق بین الملل معاصر سازگاری دارد؟

    کلید واژگان: مشروعیت دولت, حقوق بین الملل معاصر, حق تعیین سرنوشت, حقوق بشردوستانه, اصل
    Alireza Nasiriaghdam, Amir Mahmodi *, Afshin Zargar

    The root of legitimacy must be sought in the political sciences, and since international law is closely related to this science, and especially international relations, the legitimacy of the state will inevitably emerge in international law. There are various theories on the indicators and criteria of government legitimacy in contemporary international law and on what basis they are based. Sometimes the legitimacy of the government intersects with the rights of the people, in which case identifying the criteria for the legitimacy of the government seems very complicated, including civil war in countries. The extent to which the government relies on the element of legitimacy will be at odds with issues such as the right to self-determination and humanitarian law. In countries such as Afghanistan and Yemen, there are militant groups and armed activities and struggles against the ruling government that the ruling governments, based on legitimacy, deal with them militarily and suppress them, or the ruling governments or groups. Insurgent groups seek help from other countries and invite them to intervene in the internal affairs of that country. The question now is, where does the legitimacy of such governments come from and is it compatible with contemporary international law?

    Keywords: State Legitimacy, contemporary international law, Right to Self-determination, humanitarian law, principle
  • محمدرضا مهرافزا، افشین زرگر*

    هر نظام حقوقی در بستر فرهنگی خاص توسعه می یابد. فرهنگ بستری است که در گذر زمان متاثر از ارزش ها و اصول است. در برخی کشورها اقبال مردم به داوری بیشتر است. برخی دیگر بر ارجاع به مراجع قضایی و دادگستری متمرکز می باشند. هدف اصلی این مقاله تبیین و تعیین ارتباط متقابل بین فرهنگ با داوری و رسیدگی قضایی است و سوال اصلی مقاله بدینگونه طرح می شودکه چه ارتباطی بین فرهنگ با رسیدگی قضایی و داوری وجود دارد؟ به عنوان فرضیه پژوهش می توان گفت: تعامل بین این سه مقوله در دو سر یک طیف قرار می گیرد. در یک سو، این تعامل به شکل حمایت گرایانه جلوه می نماید و داور یا مقامات قضایی بر یافته های فرهنگی نظر می کنند و در سوی دیگر، این تعامل می تواند تضعیف کننده باشد و فارغ از تفاوت های فرهنگی رای صادر شود. داوری بین المللی به دلیل اینکه در بستر تنوع فرهنگی رخ می دهد بیش از همه متاثر از فرهنگ است.

    کلید واژگان: فرهنگ, حقوق بین الملل, نظام قضایی, داوری
  • علی زارع، افشین زرگر

    با فروپاشی شوروی سیاست خارجی روسیه بر محور جغرافیای پیرامونی آن شکل گرفت و بنابراین تحولات در جمهوری‌های تازه شکل‌گرفته با مسایل امنیتی و راهبردی این کشور گره‌خورده است. اوکراین و منطقه قفقاز جنوبی به‌عنوان مناطق استراتژیک روسیه در خارج نزدیک هستند که از دیدگاه مقامات روسی هرگونه تحولاتی در این مناطق رابطه مستقیم با منافع این کشور دارد. از همین رو آغاز درگیری نظامی آذربایجان و ارمنستان بر سر قره‌باغ و تلاش اوکراین برای پیوستن به غرب و ناتو موجب شده است تا روسیه راهبردهای خود را بر محور این تحولات قرار دهد. در این پژوهش سوال اصلی این است که راهبردهای سیاست خارجی روسیه در قبال قره‌باغ و اوکراین چگونه قابل تبیین است؟ یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که روسیه با در نظر گرفتن خطر غرب‌گرایی ارمنستان و اوکراین تلاش داشته است تا به‌عنوان نیروی صلح بانی در قفقاز و بازدارندگی از طریق تهاجم نظامی علیه اوکراین رویکرد تهدیدآمیز دو کشور علیه منافع ملی خود را مرتفع کند. در همین خصوص نقش برداشت‌ها و نگرش‌های روسیه نسبت به دو بحران از اهمیت قابل‌توجهی نیز برخوردار است.

    کلید واژگان: قره باغ, اوکراین, روسیه, سازه انگاری, سیاست خارجی
    Ali zare, Afshin Zargar

    With the collapse of the Soviet Union, Russia's foreign policy was based on its geography, and so developments in the newly formed republics were tied to its security and strategic issues. Ukraine and the South Caucasus region are close as Russia's strategic regions abroad, and from the Russian authorities' point of view, any developments in these regions are directly related to the country's interests. Therefore, the beginning of the military conflict between Azerbaijan and Armenia over Nagorno-Karabakh and Ukraine's efforts to join the West and NATO have led Russia to focus its strategies on these developments. The main question in this study is how to explain Russia's foreign policy strategies towards Nagorno-Karabakh and Ukraine? The findings of the study show that Russia, given the threat of Westernization of Armenia and Ukraine, has tried to overcome the two countries' threatening approach against their national interests as a peacekeeping force in the Caucasus and deterrence through military aggression against Ukraine. In this regard, the role of Russia's perceptions and attitudes towards the two crises is also of considerable importance.

    Keywords: Nagorno-Karabakh, Ukraine, Russia, Structural Architecture, Foreign policy
  • مسعود نجفی، فخرالدین سلطانی*، افشین زرگر
    موازنه قوا، همواره از مسایل مهم و دغدغه های اصلی، نظریه پردازان روابط بین الملل می باشد. زمانی که مولفه های جغرافیایی، سیاسی و راهبردی در سیاست دفاعی و امنیتی کشورها با تغییر روبه رو می شود، شکل بندی ژیوپلتیک نیز تغییر کرده و در نتیجه موازنه قوای منطقه تغییر خواهد کرد. منطقه خاورمیانه همواره صحنه رقابت میان قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای بوده و همواره در اولویت سیاست خارجی کشورهای قدرتمند می باشد و بنابراین موضوع موازنه قوا در منطقه خاورمیانه از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر امنیت منطقه ای و بین المللی است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل و ارزیابی نظریه موازنه قوا در خاورمیانه با تاکید بر جایگاه ایران در منطقه است. روش تحقیق این پژوهش، با توجه به ساختار موضوع، توصیفی- تحلیلی است و روش جمع-آوری اطلاعات نیز از طریق فیش برداری اسنادی و کتابخانه ای و چارچوب نظری امنیت منطقه ای باری بوزان صورت گرفته است. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این سوال است که: موازنه قوا چگونه بر جایگاه منطقه ای ایران در خاورمیانه تاثیرگذار است
    کلید واژگان: موازنه قوا, گفتمان مقاومت, خاورمیانه, ایران
    Masoud Najafi, Fakhredin Soltani *, Afshin Zargar
    The balance of power is always one of the important issues and main concerns of international relations theorists. When the geographical, political and strategic components in the defense and security policy of the countries face changes, the geopolitical configuration will also change and as a result the balance of forces in the region will change. The Middle East region has always been the scene of competition between regional and extra-regional powers and is always a priority in the foreign policy of powerful countries, and therefore the issue of the balance of power in the Middle East region is one of the most important factors affecting regional and international security. It is international. The main goal of this research is to analyze and evaluate the theory of the balance of power in the Middle East with an emphasis on Iran's position in the region. The research method of this research is descriptive-analytical according to the structure of the subject, and the method of collecting information is through documentary and library sampling and the theoretical framework of regional security of Bari Buzan. This research seeks to answer the question: How does the balance of power affect Iran's regional position in the Middle East?
    Keywords: balance of power, Discourse of Resistance, Middle East, Iran
  • علی اکبر طارمی*، افشین زرگر، حسینعلی نوذری، رحمت حاجی مینه
    از اساسی ترین ابزارهای حکمرانی، ترسیم هدف و برنامه ریزی برای تحقق نتایج و ثمرات سیاست های متخذه می باشد. آینده مفهوم مبهم و راز آلودی است که بشر برای مدیریت، کنترل، پیش بینی و پیش گویی آن تلاش قابل توجهی را مصروف داشته و می دارد. سیاستگذاری بدون مد نظر داشتن آینده آن، امری نامعقول و غیرقابل پذیرش خواهد بود. بر این اساس از جمله اموری که نظام های سیاسی باید به آن توجه ویژه ایی داشته باشند، آینده نگری و ترسیم و تصویر سازی آن چیزی است که به واسطه برنامه ها و سیاست های خویش در صدد تحقق و رسیدن به آن هستند. جمهوری اسلامی ایران نیز به واسطه تجربه 4 دهه حکمرانی و سیاستگذاری این موضوع را از نظر دور نداشته است. صدور بیانیه گام دوم از سوی مقام معظم رهبری و در چهل سالگی پیروزی انقلاب اسلامی، در همین راستا قابل سنجش و ارزیابی خواهد. بر این اساس سیوال این نوشتار بدین صورت خواهد بود که؛ جایگاه بیانیه گام دوم در رویکرد آینده نگرانه جمهوری اسلامی ایران چیست؟ فرضیه ترسیم شده، در پاسخ به پرسش مطرح شده بدین گونه است که؛ بیانیه گام دوم، جایگاهی راهبردی و تعیین کننده در آینده نگری جمهوری اسلامی ایران دارد. در واقع با تاکیدات مقام معظم رهبری در تمام ارکان نظام این رویکرد در حال تبدیل شدن به محور اصلی امور در شیونات مختلف است. این نوشتار با بهره گیری از روش تحلیلی_تبینی و مبتنی بر روش سناریویسی در آینده پژوهشی ، به بررسی عملکرد چهل ساله جمهوری اسلامی بر مدار آینده نگری خواهد پرداخت.
    کلید واژگان: آینده نگری, بیانیه گام دوم, جمهوری اسلامی ایران, حکمرانی و سیاستگزاری
    Ali Akbar TAROMI *, Afshin Zargar, Hoseinali Nowzari, Rahmat Haji Mina
    One of the most basic tools of governance is drawing the goal and planning for the realization of the results and fruits of the adopted policies. The future is a vague and mysterious concept that human beings have made and are making significant efforts to manage, control, predict. Policy-making without considering its future would be unreasonable and unacceptable. Accordingly, one of the things that political systems should pay special attention to is futurism what they are trying to achieve through their programs and policies. The Islamic Republic of Iran has not overlooked this issue due to its experience of 4 decades of governance and policy-making.The issuance of the second step statement by the Supreme Leader on the fortieth anniversary of the victory of the Islamic Revolution can be measured and evaluated in this regard. Accordingly, the question of this article will be: What is the position of the second step statement in the futuristic approach of the Islamic Republic of Iran? The hypothesis drawn, in response to the question posed is as follows; The second step statement has a strategic and decisive position in the future of the Islamic Republic of Iran. In fact, with the emphasis of the Supreme Leader in all pillars of the system, this approach is becoming the main axis of affairs in various matters. This article will use the analytical-explanatory method and based on the scenario writing method in the future of research, to examine the forty-year performance of the Islamic Republic on the orbit of futurism.
    Keywords: Futurism, Second Step Statement, Islamic Republic of Iran, Governance, Policy Making
  • جلال الدین سلیمی، افشین زرگر

    دولت ترامپ که با شعار اول آمریکا و توجه ویژه به اقتصاد بر سر کار آمد سیاست‌های امنیتی خود در خاورمیانه را در راستای ناسیونالیسم اقتصادی پیش برد تا بدین گونه رویکرد یک‌جانبه‌گرایی در الگوی رفتاری آمریکا با تصمیمات ترکیبی از نظامی‌گری با ناسیونالیسم اقتصادی و مبتنی بر منفعت‌جویی همراه گردد. سوال مقاله حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای گردآوری شده این است که سیاست ها و اقدامات امنیتی دولت ترامپ در خاورمیانه در راستای ناسیونالیسم اقتصادی آمریکا چه بوده است؟ برای این منظور در چارچوب نظری مرکانتلیسم جهت تبیین و تحلیل این موضوع پرداخته و فرضیه این است که دولت ترامپ در حفظ هژمونی جهانی و نظم مدنظر آمریکا و برقراری توسعه و امنیت اقتصادی با فاصله گرفتن از مسئله جهان‌گرایی به سمت ناسیونالیسم و حمایت گرایی اقتصادی چنان پیش رفت که با پیوند مولفه‌های امنیتی و اقتصادی بتواند ایتلاف و اتحاد بدون هزینه، صلح از طریق زورآزمایی، ایجاد بحران و تنش‌زایی، تحمیل طرح صلح و حمایت از حکومت عربستان را در جهت تقویت جنگ‌ برای تجارت آمریکا، گشودن بازار جنگ‌افزارهای آمریکایی، تقویت روابط با عربستان در خاورمیانه را موردتوجه قرار دهد. این اقدام برای افزایش ثروت در جهت احیای هژمونی اقتصادی آمریکا در سطح جهانی و رشد و توسعه صنعتی داخلی گام است.

    کلید واژگان: آمریکا, ترامپ, امنیت منطقه ای, سیاست های اقتصادی, کشورهای خاورمیانه
    Jalaluddin Salimi, Afshin Zargar

    The Trump administration, which came to power with the first slogan of the United States and special attention to the economy, pursued its security policies in the Middle East in the direction of economic nationalism. To be. The question of the present article, which has been collected in a descriptive-analytical manner and with library documents, is what were the security policies and actions of the Trump administration in the Middle East in line with American economic nationalism? To this end, in the theoretical framework of mercantilism to explain and analyze this issue and the hypothesis is that the Trump administration in maintaining global hegemony and American order and establish economic development and security by moving away from globalism to nationalism and economic protectionism. By combining security and economic components, it can build free alliances and alliances, bring peace through coercion, create crises and tensions, impose a peace plan, and support the Saudi government to strengthen the war on American trade, open up the American software war market, and strengthen ties with Consider Saudi Arabia in the Middle East. The move is a step towards increasing wealth in order to restore US economic hegemony globally and the growth and development of domestic industry.

    Keywords: USA, Trump, Regional security, Economic policies, Middle-eastern countries
  • نصرالله داودوندی*، افشین زرگر، رضا شیرزادی

    تنش های طولانی مدت در خاورمیانه و تقارن آن با تحولات نوین جهانی، این منطقه را با موج جدیدی از دولت ملت سازی بر گسلی از منازعات مواجه کرده است. منازعاتی که با روند ناقص دولت ملت سازی در سده اخیر در خاورمیانه آغاز و در سطوح ملی منطقه ای در اشکال مختلف نمایان و فراگیر شد و با انقلاب ایران به اوج منازعه ملت در تقابل با دولت رسید و با جنبش های مردمی در آغاز هزاره سوم تداوم یافت. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که؛ منازعات ملی و منطقه ای و روند دولت ملت سازی در خاورمیانه چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ نتایج مطالعات نشان می‎دهد رابطه ای دوسویه و معکوس بین این دو برقرار است. بدین مفهوم که روند ناقص دولت ملت سازی منازعات متعددی را ایجاد کرده که به تداوم این روند معیوب و نهایتا به تشدید و گسترش منازعات ملی و منطقه‎ای منجر شده است.

    کلید واژگان: امنیت ملی, منازعه منطقه ای, دولت ملت سازی, همبستگی ملی, ثبات سیاسی
    Nasrollah Davoodvandi*, Afshin Zargar, Reza Shirzadi

    Prolonged tensions in the Middle East and its symmetry with recent global developments have left the region with a new wave of nation-state-building over a rift of conflict. Conflicts that began with the incomplete process of state-nation-building in the last century in the Middle East and appeared and spread in national-regional levels in various forms, and reached the peak of the nation-state conflict with IRI and continued with the popular movements at the beginning of the third millennium. Continued. This article, as a descriptive and analytical research, seeks to answer the question: How do national and regional conflicts and the state-nation-building process in the Middle East relate to each other? The results of the studies show that there is a bilateral and inverse relationship between the two. In the sense that the incomplete process of state-nation-building has created numerous conflicts that have led to the continuation of this flawed process and ultimately to the intensification and expansion of national and regional conflicts.

    Keywords: National Security, Regional Conflict, Government - Nation - Building, National Solidarity, Political Stability
  • عباس مثنوی*، افشین زرگر
    استفاده قدرت های بزرگ از سلاح های زیستی سابقه ای طولانی دارد. ایالات متحده یکی از مهم ترین تولید کنندگان سلاح های بیولوژیکی با گسترش برنامه آزمایشگاهی خود در سراسر جهان، خطری بزرگ برای آینده سلامت بشر است. بنابراین، این پرسش مطرح می شود که راهکار های مقابله با بحران های ناشی از رفتار مخرب بیولوژیک آمریکا چیست؟ بر این اساس، در این مقاله نقش سازمان های بین المللی، ظرفیت های حقوق بین الملل و همچنین رسانه ها برای جلب توجه جهانی و برخورد حقوقی با این رفتار های مخرب با روش توصیفی-تحلیلی مطالعه شده است. نتایج نشان می دهد که آزمایشگاه های بیولوژیکی فرامرزی آمریکا در اوکراین، قزاقستان، ازبکستان، گرجستان، ارمنستان، کره جنوبی، کلمبیا، اندونزی، سنگال و برخی از کشورهای آفریقایی فعال هستند. این فعالیت ها، ناقض اصول حقوق بین الملل مرتبط با فعالیت های زیست محیطی و در تعارض با مسئولیت بین المللی دولت ها است. ابزار های رسانه ای در دنیای مدرن می توانند با آگاهی بخشی به افکار عمومی و افزایش مطالبه گری کنشگران اجتماعی و نهادهای مدنی، حقوقی و سازمان های بین المللی را برای برخورد با دولت های متخلف اقناع نمایند. رسانه های مستقل از جریان نظام سلطه، ازجمله رسانه های برون مرزی ایران، می توانند برای بسیج افکار عمومی در برابر آلودگی های بیولوژیکی و برنامه های مخفی دولت های متخلف به ویژه ایالات متحده و تبعات آن، نقش و کارکرد تبیینی موثری ایفا نمایند.
    کلید واژگان: آزمایشگاه های فرامرزی بیولوژیکی, برنامه بیولوژیکی آمریکا, جنگ بیولوژیکی, رسانه برون مرزی, سلامت جهانی
    Abbas Masnavi *, Afshin Zargar
    The use of biological weapons by the great powers has a long history. The United States, as one of the world's leading producers of biological weapons, poses a great threat to the future of human health by expanding its laboratory program around the world. So, the question is, what are the solutions to the crises caused by the biologically destructive behavior of the United States? Accordingly, in this article, the role of international organizations, the capacities of international law as well as the media to attract global attention and legal action against these destructive behaviors have been studied by descriptive-analytical method. The results show that US overseas biological laboratories are active in Ukraine, Kazakhstan, Uzbekistan, Georgia, Armenia, South Korea, Colombia, Indonesia, Senegal and some African countries. These activities violate the principles of international law related to environmental activities and are in conflict with the international responsibility of states. Media tools in the modern world can persuade social actors and civil society organizations, legal entities and international organizations to deal with offending governments by raising public awareness and increasing demand. Media independent of the domination system, including Iran's foreign media, can play an effective explanatory role in mobilizing public opinion against biological pollution and the secret plans of the violating states, especially the United States and its consequences.
    Keywords: Biological Cross-Border Laboratories, US Biological Program, Biological Warfare, Overseas Media, Global Health
  • محمدرضا فراتی، افشین زرگر، میرابراهیم صدیق *

    غرب آسیا ازجمله مناطقی است که کشورهای آن نسبت به سایر مناطق جهان، روند دولت ملت سازی موفقی را طی نکرده اند. از مهم ترین دلایل این مساله، می توان به ساختگی بودن اکثر کشورهای غرب آسیا و سربرآوردن آن ها از قراردادهای بعد از جنگ جهانی اول و به تبع آن، عدم انطباق دولت با ملت اشاره کرد؛ بنابراین هم نقشه جغرافیایی و وضعیت مرزها و هم حکومت این کشورها، توسط قدرت های خارجی شکل گرفت. عراق نیز به همین دلایل همواره با عدم تجانس قومی مذهبی، سلطه همراه با سرکوب گروه اقلیت بر سایر گروه ها و درنتیجه با تنش و بی ثباتی مواجه بوده است. این مساله را با این سوال می توان بررسی کرد که دولت ملت سازی در عراق بعد از سقوط صدام با چه چالش ها و آسیب هایی مواجه بوده است؟ فرضیه این است که چالش های داخلی و خارجی مختلفی؛ مانند وجود شکاف های قومی، مذهبی و نژادی، عدم شکل گیری و تثبیت هویت ملی و مداخلات خارجی، باعث عدم دست یابی به دولت ملت سازی موفق در عراق شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی آسیب شناسانه روند دولت ملت سازی در عراق بعد از سال 2003 به منظور ارایه راه کاری در این زمینه است. مقاله حاضر از نوع توصیفی تبیینی است و اطلاعات و داده ها با روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهد که بعد از سقوط صدام، اشباع سرزمینی، همبستگی و یکپارچگی ملی و ثبات سیاسی در عراق تامین نشده است.

    کلید واژگان: غرب آسیا, دولت ملت سازی, شکافهای قومی و مذهبی, اشباع سرزمینی, عراق
    mohammad reza forat, Afshin Zargar, Mirebrahim Siddigh*

    The Middle East is one of the regions whose countries have not undergone a successful nation-state-building process compared to other parts of the world. One of the most important reasons for this is the fabrication of most Middle Eastern countries and their withdrawal from post-World War I treaties and the consequent non-compliance of the government with the nation. . Thus, both the geographical map and the state of the borders, as well as the government of these countries, were formed by foreign powers. For these reasons, Iraq has always faced ethnic and religious heterogeneity, domination with the suppression of minority groups over other groups, and as a result, tension and instability. Even after the fall of Saddam Hussein and the beginning of the democratization process, the country has faced fundamental challenges to state-nation building. This question can be examined by asking what challenges and harms the nation-building in Iraq has faced since the fall of Saddam. The hypothesis is that various internal and external challenges, such as ethnic, religious, and racial divisions, lack of national identity formation, and foreign intervention, have prevented successful nation-state building in Iraq.

    Keywords: West of Asia, Nation-State, Ethnic, religious divisions, Territorial saturation, Iraq
  • گلاره رستگارنیا، افشین زرگر*، فخرالدین سلطانی
    در قرن بیست و یکم سیاست بین الملل به دنبال تغییر در ساختار، کنشگران و رویه ها دستخوش تحول قرار گرفته است. سیر چنین تغییراتی ضمن به نمایش گذاشتن درهم آمیختگی سیاست بین الملل و فضای ماورای جو، قابلیت نظریه های روابط بین الملل را در شرایطی به چالش دعوت می کند که تاثیر تحولات سیاست بین الملل بر پیکره جملگی آن ها نقش بسته است. این مقاله متکی به رویکردی کیفی و روش تحقیق نظری-کاربردی در پی پاسخ به این پرسش است که نظریه های روابط بین الملل در برخورد با سیاست بین الملل متحول شده متاثر از فناوری های فضایی چه وضعیتی دارند؟ یافته های پژوهش پس از پرداختن به استراتژی کلان فضایی و رویکرد نظریه های دسته بندی شده در قالب الف) کلاسیک: نوواقع گرایی و نولیبرالیسم، ب)تلفیقی: سازه انگاری و پست مدرنیسم و ج) نوین: پست مدرنیسم و محیط زیست گرایی بیان گر دیدگاه های متفاوت و گاه متضاد یک دیگر است. بررسی نظریه های منتخب در برخورد با سیاست بین الملل متحول شده ناشی از حضور و فعالیت در فضای ماورای جو بیانگر لزوم تقویت، اصلاح و تعدیل و یا حتی ناکامی آن هاست و تاکیدی است بر ارایه الگوی نظری نوینی که طیفی از بازیگران را در مرکز توجه خود قرار دهد، ساختارهای مادی و غیرمادی را در کنار هم دربرگیرد و فرایندهای ناشی از مجازی شدن واقعیت را مورد توجه قرار دهد که تحولات سیاست بین الملل در قرن بیست و یکم و متاثر از فضای ماورای جو را شکل می دهند.
    کلید واژگان: فضای ماورای جو, سیاست بین الملل, استراتژی کلان فضایی, نظریه های کلاسیک, نظیریه‎ های تلفیقی, نظریه های نوین
    Gelare Rastegarnia, Afshin Zargar *, Fakhreddin Soltany
    In the 21st century, international politics has evolved following changes in the structure, actors and procedures. such changes reflect the compound of international politics and new phenomena such as outer space. Furthermore, it challenges theories of international relations ability to explain, describe and predict in a situation where the impact of international politics changes has played a role in the bodies of all of them, and each of them has experienced the emergence, decline or evolution during the first space activities in the early space age and the innovative changes in space technologies and the continuation of activities in the new space age. This article relies on a qualitative approach and theoretical-applied method, seeks to answer this question, what is the status of theories of international relations in dealing with evolving international politics influenced by space technologies? The study of selected theories in dealing with the evolving international politics resulting from their presence and activity in outer space indicates the need to strengthen, modify, or even their failure and an emphasis on the presentation of a new theoretical model that focuses on a range of actors, including material and immaterial structures and consider the processes of virtualization of reality that shape international political developments in the 21st century.
  • علی اکبر طارمی، افشین زرگر*، حسینعلی نوذری
    انقلاب اسلامی ایران به واسطه اهداف متخذه از سوی رهبران، بسترساز شکل گیری جمهوری اسلامی گردید. نظامی که مفاهیمی همچون؛ اعتماد، مشارکت و هنجار را در خود نهفته دارد. مفاهیمی که، از شاخص های اصلی سرمایه اجتماعی به حساب می آیند. در واقع هدف گذاری رهبران انقلاب اسلامی، بر پایه بهره گیری از سرمایه اجتماعی موجود نسبت به خود، در مقابل حکومت پهلوی، صورت پذیرفته است.پرسش آن است که جایگاه سرمایه اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ و چه بستر و بهره ای از آن در جهت اهداف صورت گرفته است؟ یافته ها نشان می دهد؛ علیرغم نقش اساسی سرمایه اجتماعی در پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام، سرمایه اجتماعی و شاخص های آن با عدم ثبات در بهره گیری همراه بوده است. در واقع بازنگری و توجه به ضرورت سرمایه اجتماعی در برنامه ریزی امور به عنوان پشتوانه مطمینی، مورد هدف است. بر این اساس با بهره گیری از روش تحلیلی- تبیینی به بررسی موضوع خواهیم پرداخت.
    کلید واژگان: جمهوری اسلامی ایران, سرمایه اجتماعی, ارزش ها, مشارکت و سیاستگذاری
    Ali Akbar TAROMI, Afshin Zargar *, Hoseinali Nowzari
    The Islamic Revolution of Iran became bedrock of formation of the Islamic Republic due to its leaders’ goals that includes concepts such as trust, participation and norm, which are considered as the main indicators of social capital. Actually, it is the goal setting of the leaders, based on using the existing social capital towards themselves, against the Pahlavi government. The question is, what is the position of social capital in the Islamic Republic of Iran? And what is the benefit of it in the direction of goals? Findings show that despite the fundamental role of social capital in the victory of the Islamic Revolution and the establishment of the system, social capital and its indicators has been associated with instability in use. In fact, reviewing the necessity of social capital in planning affairs as a reliable support is inevitable. Accordingly, we will examine the issue by the analytical-explanatory method
    Keywords: Islamic Republic of Iran, Social capital, Values, Participation, Policy-Making
  • جلال الدین شیرژیان، افشین زرگر*، فاطمه کیهان لو، امیر محمودی
    در نگاه رایج متاثر از نظریه واقع گرایی، حقوق بین الملل صرفا ابزاری مدرن در خدمت قدرت های بزرگ است تا دستیابی به اهداف آنان قانونی جلوه کند و تا زمانی مورد احترام است که برای منافع ملی سود آور باشد. در واقع پشت نقاب زیبا و فریبنده حقوق بین الملل سیاست های مداخله گرانه و منافع خودخواهانه پنهان است. در مقابل شاخه سولیداریسم مکتب انگلیسی بدون انکار نقش محوری حاکمیت دولت ها، درشکل گیری اجماع جهانی بر هنجارهای حقوق بین الملل وکم رنگ شدن خط فاصل میان جامعه داخلی و بین المللی تمرکز دارد و به عنوان یکی از پایه های نظری پارادایم حکمرانی خوب، با تاکید بر هنجارهای حقوق بین الملل بشر دولت ها را به سمت رعایت استانداردهای حکمرانی سوق می دهد. این که آیا رویکرد مکتب انگلیسی به حقوق بین الملل توانسته استانداردهای حقوق بشر و حکمرانی مطلوب در جامعه بین المللی را ارتقاء بخشد؟ سوال این مقاله است که با بهره گیری از روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی از طریق کتاب ها، مقالات، سایت ها و منابع اینترنتی، به این نتیجه رسیدیم که گرچه نظام حقوقی بین الملل مشتمل بر قواعد افقی و مبتنی برهمکاری تابعان است. اما دولت ها به موجب همین قواعد و هنجارهای مشترک جامعه بین المللی را می سازند و با محدود نمودن خود به رعایت این مقررات، تخطی از موازین حقوق بشر و استانداردهای حکمرانی را غیرمجاز می دانند و به لحاظ حفظ اعتبار و مشروعیت بین المللی خود به راحتی حاضر به کنارگذاشتن آنها نیستند.
    کلید واژگان: نظریه مکتب انگلیسی, جامعه بین الملل, نظام حقوقی بین الملل, حکمرانی خوب, هنجارهای حقوق بشر
    Jalal Eddin Shirjian, Afshin Zargar *, Fatemeh Keyhanlou, Amir Mahmoody
    In the common view, which is influenced by the theory of realism, international law is merely a modern tool in the service of the great powers to legitimize their access to their goals and is respected until being beneficial for the national interest. In fact, interfering politics and selfish interests are hidden behind the beautiful and deceptive mask of international law. On the other hand, the solidarism approach of English school, without denying the crucial role of state sovereignty, focuses on the formation of a global consensus on norms of international law and fading away the border between internal and international society and as one of the theoretical bases of good governance paradigm, encourages states to regard the standards of democratic governance by emphasizing on the norms of international human rights. The question of this article is: “Has English school approach towards international law been able to improve human rights and good governance standards?” The question is responded by the documentary method of collecting data through books, articles, websites and internet sources. we reached to this conclusion that even though the international legal system consists of horizontal rules and is based on the co-operation of the subjects, However, governments build the international community according to these common rules and norms, and by limiting themselves to complying with these rules, they consider violations of human rights standards and governance standards unauthorized and are not willing to abandon them easily in order to maintain their international credibility and legitimacy.
    Keywords: English School Theory, International society, 'The international legal system', Good Governance, Human rights' Norms
  • محمدرضا فراتی*، افشین زرگر، میر ابراهیم صدیق

    دولت ملت سازی، روندی است که در آن یک کشور تلاش می کند ازطریق انباشت قدرت و توسعه ظرفیت نهادی، خودمختاری، حاکمیت و استقلال خود را کسب و حفظ کند. چنین هدفی با دستیابی به اشباع سرزمینی، همبستگی ملی و ثبات سیاسی میسر می شود. این روند به دلایلی در اکثر کشورهای غرب آسیا به صورت موفقیت آمیزی طی نشده و دولت و ملت بر هم منطبق نیستند. از مهم ترین این دلایل می توان به ساختگی بودن این کشورها و سربرآوردن آنها از قراردادهای بعد از جنگ جهانی اول اشاره کرد که این امر مشکلات و چالش های زیادی برای این کشورها به وجود آورده است. دراین راستا این سوال مطرح می شود که روند دولت ملت سازی در کشورهای غرب آسیا با چه چالش هایی روبه رو بوده است؟ فرضیه این است که چالش های داخلی و خارجی مختلفی مانند وجود شکاف های قومی، مذهبی و نژادی، عدم شکل گیری و تثبیت هویت ملی، عدم استقرار ساختارهای دموکراتیک و نیز عدم حل اختلافات سرزمینی با کشورهای همسایه و مداخله خارجی برای این کشورها به وجود آمده است. همچنین هیچ طرح و مدل فراگیری برای پیشبرد فرایند دولت ملت سازی و برون رفت از مشکلات و بحران های این منطقه وجود ندارد. در این مقاله سعی شده است یک طرح تحلیلی کلی جهت تبیین فرایند و چالش های پیش روی روند دولت ملت سازی در این منطقه ارایه شود. در این مسیر مقاله حاضر از نوع توصیفی تبیینی بوده که به صورت اسنادی و با روش کتابخانه ای اطلاعات و داده ها جمع آوری شده است.

    کلید واژگان: غرب آسیا, دولت ملت سازی, ثبات سیاسی, دموکراسی توافقی
    Mohammad Reza Forati *, Afshin Zargar, MIREBRAHIM SEDDIGH

    Nation-state establishment is a process wherein a country makes an attempt to gain and maintain its autonomy, sovereignty, and independence through the development of its power and institutional capacity. Such a goal can be achieved by gaining territorial saturation, national solidarity and political stability. This process has not reached a successful condition in most West Asian countries, and the governments and for some reasons, the nations do not match properly. An essential reason for these cases relates to the improper creation of these countries and their emergence from Post-World War I treaties, resulting in so many problems and challenges for these countries. The question arising here relates to the problems and challenges that nation-state building process has caused in West Asian countries. The hypothesis of this research involves the fact that various internal and external challenges such as ethnic, religious and racial variations, lack of a stable structure and solidarity of national identity, lack of democratic structures and having no resolution for territorial disputes with neighboring countries, and foreign intervention in the affaires of these countries have caused these problems. Moreover, no inclusive plan and model has been presented to accomplish the process of state-nation building and solving the problems and crises in the region. This research is aimed at providing a general analytical model for explaining the process and the challenges facing the nation-state building process in the region. This is a descriptive-explanatory research whose data are collected by reviewing the documents through library technique.

    Keywords: West of Asia, nation-state establishment, political stability, consensus democracy
  • تورج حاتمی، افشین زرگر *، آرمین امینی

    پژوهش پیرامون سیاست خارجی روسیه، طی دهه های اخیر، همواره یکی از موضوعات مورد علاقه و دارای جذابیت تحلیلی برای محققین حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل بوده است. فدراسیون روسیه به عنوان میراث دار اصلی شوروی، کماکان بسیاری از مولفه های قدرت سخت افزاری خود را در اشکال گوناگون و متعدد حفظ کرده است. این در حالی است که پس از سال 2000و روی کار آمدن پوتین و طیف فکری او، به پشتوانه عوامل قدرت خود(سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی)، بازیابی اعتبار روسیه در سطوح منطقه ای و جهانی و همچنین روند اوراسیاگرایی و نواوراسیاگرایی در دستورکار سیاست خارجی قرار گرفت و بر همین مبنا سیاست موازنه سازی منطقه ای و اقدامات تقابلی مقتضی در مقابل برنامه های جاه طلبانه و مداخله جویانه آمریکا را در پیش گرفت. بر این اساس، سوال این پژوهش این است که روسیه در دوره پس از سال 2000 در سیاست خارجی خود در جهت دستیابی به اهداف و منافع ملی چگونه رفتار کرده است و چه مشخصه های بارزی برای الگوی رفتاری آن می توان در نظر گرفت؟ در این تحقیق، با بهره گرفتن از نظریه ریالیسم نوکلاسیک، عوامل و متغیرهای داخلی فکری و فرهنگی و جریانات سیاسی روسیه، و همچنین مهمترین متغیرهای منطقه ای و فرامنطقه ای موثر بر روند و رفتار سیاست خارجی روسیه، بررسی می شود. یافته ها و داده های مورد استفاده بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه مطالعه کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است.

    کلید واژگان: رئالیسم نوکلاسیک, نواوراسیاگرایی, بحران, تحریم
    Touraj Hatami, afshin zargar *, armin amini

    Research on Russian foreign policy in recent decades has always been a topic of interest and analytical appeal to researchers in the field of foreign policy and international relations. As the main heir to the Soviet Union, the Russian Federation still retains many of its hardware components in a variety of forms. However, since 2000, when Putin and his entourage came to power, with the backing of his own powers (political, security, military and economic), Russia's recovery at the regional and global levels, as well as the process of Eurasianism and Neo-Eurasianism on the agenda. Russian Foreign policy was pursued, and on this basis a policy of regional balancing and appropriate countermeasures were taken against the ambitious and interventionist plans of the United States. Accordingly, the question of this research is how Russia has behaved in its foreign policy in the post-2000 period in order to achieve national goals and interests, and what are the salient features of its behavioral pattern? In this study, using the theory of neoclassical realism, the internal factors, variables of intellectual and cultural and Russian political currents, as well as the most important regional and trans-regional variables affecting the process and behavior of Russian foreign policy are examined. The findings and data used are collected on the basis of descriptive-analytical methods and on the basis of library and Internet studies.

    Keywords: Neoclassical realism, Neo-Eurasianism, Crisis Sanctions
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر افشین زرگر
    دکتر افشین زرگر
    استادیار روابط بین الملل، علوم سیاسی و روابط بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال