به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ali emami meibodi

  • ساناز شهبازی*، حسن حیدری، مهدی نجاتی، علی امامی میبدی

    این مطالعه تاثیر تغییرات قیمت انرژی بر شدت مصرف انرژی در محصولات معدنی را با استفاده از یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا (DCGE) با داده های کالیبره شده، برای شبیه سازی طی دو سناریو (1. شوک قیمتی پنج درصدی به گاز طبیعی 2. شوک قیمتی پنج درصدی نفت) تا افق زمانی 2050، برای سه گروه از مناطق و کشورها (1.ایران 2.شرکای تجاری عمده 3.سایر مناطق)، بررسی شده است. نتایج شبیه سازی مدل DCGE برای ایران در سناریوی اول بهبود مستمر در بهره وری انرژی را پیشنهاد می کند که مقادیر شدت انرژی در کل منفی باقی می ماند، سناریوی دوم افزایش موقتی شدت انرژی برای ایران و به دنبال آن کاهش تدریجی را به تصویر می کشد که نشان دهنده افزایش انرژی بخش محصولات معدنی در آینده نزدیک است. شرکای تجاری و سایر مناطق کاهش شدیدتری در شدت انرژی تحت سناریوی دوم با نرخ کاهش سریع تر و اهداف بلندپروازانه تر برای بهر وری انرژی نشان می دهند. با استناد به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود ایران از نظر مصرف انرژی برای تولید محصولات معدنی کارآمدتر می شود، که این امر می تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند پیشرفت های تکنولوژیکی، بهبود فرآیندهای تولید و... باشد، که در حال اجرا است.

    کلید واژگان: تغییرات قیمت انرژی, شدت انرژی, محصولات معدنی, الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه پویا
    Sanaz Shahbazi*, Hassan Heidari, Mahdi Nejati, Ali Emami Meibodi

    This study examines the effect of energy price changes on the intensity of energy consumption in mineral products using a dynamic computable general equilibrium (DCGE) model with calibrated data, to simulate two scenarios (1.%5 price shock to natural gas 2.%5 oil price shock) until the time horizon of 2050, for three groups of regions and countries (Iran, Major trading partners, Rest of World) has been investigated. The simulation results of the DCGE model for Iran in the first scenario suggest a continuous improvement in energy efficiency, where the energy intensity values remain negative in general, the second scenario depicts a temporary increase in energy intensity for Iran, followed by a gradual decrease. which shows the increase in the energy sector of mineral products in the near future. Trade partners and other regions show a sharper reduction in energy intensity under the second scenario with faster rates of decline and more ambitious targets for energy efficiency. Based on the obtained results, it can be said that Iran is becoming more efficient in terms of energy consumption for the production of mineral products, which can be caused by various factors such as technological advances, improvement of production processes be which is running.

    Keywords: Energy Price Changes, Energy Intensity, Mineral Products, Dynamic Computable General Equilibrium Model
  • هادی قنبری بناب*، محمدمهدی حاجیان، عباس کاظمی نجف آبادی، علی امامی میبدی

    یکی از مسایل مهم در زمینه صادرات گاز از طریق خط لوله به اتحادیه اروپا شناخت بازار و قوانین و مقررات موجود در این اتحادیه و نیز الزامات کشورها در مواجهه با این مقررات می باشد. درمقاله حاضر قوانین،مقررات و دستورالعمل های حقوقی موجود درخصوص بازار گاز اتحادیه اروپا و سپس قوانینی که در ایران پیرامون موضوع صادرات گاز وجود دارد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد بسته سوم حقوقی گاز اتحادیه اروپا پایه و اساس موضوعات حقوقی و قراردادی بازار گاز این اتحادیه را شکل داده که در جهت تحقق قوانین مندرج در این بسته، دستورالعمل های حقوقی مختلفی از جمله دستورالعمل تفکیک مالکیت، دسترسی طرفهای ثالث به تسهیلات و امکانات ذخیره سازی گاز و دستورالعمل نهادهای نظارتی وجود دارد. قوانین مربوط به حق دسترسی طرف ثالث به شبکه، تنظیم تعرفه، تفکیک مالکیت و شفافیت کاملا در مورد خطوط لوله بین اتحادیه اروپا وکشورهای ثالث از جمله ایران برای خطوط موجود و آینده تا مرزهای اتحادیه اروپا از جمله آبهای سرزمینی و مناطق اقتصادی انحصاری اعمال می شود. پیشنهاد میگردد کشورهای ثالث درصورت مغایرت قوانین و دستورالعملهای حقوقی داخلی خود با سه قانون فوق الذکر نسبت به بازنگری و اصلاح قوانین اقدام نمایند.

    کلید واژگان: بازار گاز, قوانین و مقررات, بسته حقوقی, چالشها, کشورهای ثالث
    Hadi Ghanbari Bonab *, Mohammad Mehdi Hajian, Abbas Kazemi Najafabadi, Ali Emami Meibodi

    One of the most important issues in the field of exporting gas to the European Union through pipelines is understanding the market and the laws and regulations in the EU as well as the requirements of other countries in the face of these regulations. In this article first The European Union and then the laws and regulations in Iran regarding the issue of gas export have been analyzed. The results of the research show that the EU Third Gas Directive 2009 forms the basis of the legal and contractual issues of the EU gas market which provide various legal guidelines, including ownership separation, third-party access to the gas storage facilities, and Regulatory Bodies. Laws on the Third Gas Directive regarding Third Party Access to the Network, Tariff Regulation, Ownership, and Transparency completely apply to existing and future gas pipelines to EU Borders including Territorial Waters and Exclusive Economic zone between EU and third Countries including Iran. It is suggested that third countries review and amend their laws in the event of any inconsistencies with the three laws and regulations.

    Keywords: Gas Market, Laws, regulations, gas directive, challenges, the Third Countries
  • Maysam Bidabadi, Ali Emami Meibodi *, MohammadReza Taghva, Fathollah Tari

    Technology transfer in the oil industry in developing countries faces many obstacles due to cultural, economic, and political barriers. Therefore, besides preparing the existing infrastructure, the technology transfer process should be undertaken with a managerial focus. On the other hand, as far as the more effective transfer of imported technology is concerned, Iran's oil industry faces political constraints related to economic sanctions in addition to cultural and economic constraints. In this study, an attempt was made to identify critical variables affecting technology transfer in the Iranian oil industry by the qualitative method using the content analysis technique. The relevant literature review is in the form of a library study. The technology transfer approach in the Iranian oil industry has been based on classifying and presenting the structure based on previous research. An interview with a group of oil industry experts, sampled by the judgmental and snowball techniques, was conducted to review and answer the research question. Finally, the final qualitative model of the research was designed based on causal factors, intervening context, leader, and outcome.

    Keywords: Developing Country, Oil industry, Qualitative Model, technology, Technology transfer
  • نصیبه کاکویی، کامبیز هژبر کیانی، فرهاد غفاری، علی امامی میبدی

    معرفی:

    مسکن به عنوان دارایی و سرپناه پس از خوراک و پوشاک، اساسی ترین نیاز زیستی انسان است که هم برای حیات و بقای فرد و هم برای جامعه اهمیت بسزایی دارد. تغییر در قیمت مسکن از یک سو به عنوان اصلی ترین دارایی در سبد پرتفولیوی خانوارها منجر به تغییر ثروت فرد در طول زمان خواهد شد و از سوی دیگر نوسان های قیمت مسکن، علی الخصوص افزایش های سریع آن از جمله تهدیدهایی است که هدف دولت ها مبنی بر دسترسی آحاد مردم به مسکن را با چالش مواجه می کند. این مسیله به خصوص در دهه های اخیر و با رشد جمعیت، شهرنشینی و تشکیل خانوارهای جدید اهمیت بیشتری پیدا کرده است. آلودگی هوا به عنوان یکی از مهمترین دغدغه های زیست محیطی قرن حاضر و پیامد حاصل از افزایش روزافزون جمعیت و شهرنشینی و ساخت مسکن جان میلیون ها نفر چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعه یافته و صنعتی را تهدید می کند. لذا با توجه به اهیمت آلودگی هوا و تاثیر آن بر مسکن و قیمت مسکن، این پژوهش سعی دارد با استفاده از تکنیک داده های تابلویی اثر آلودگی هوا بر قیمت مسکن در کشورهای توسعه یافته (شامل: نروژ، سوییس، استرالیا، ایسلند، دانمارک، امریکا، ژاپن و جمهوری چک) و درحال توسعه (شامل: ترکیه، مکزیک، برزیل، چین، کلمبیا، آفریقای جنوبی، اندونزی، هند) را طی بازه زمانی (2017-2010) مورد بررسی و مقایسه قرار دهد و سپس این بررسی را برای ایران با استفاده از تکنیک خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده غیرخطی (NARDL) و طی سال های (96-1375) انجام دهد.

    متدولوژی:

    همانگونه که در قسمت مقدمه ذکر شد، هدف این پژوهش تحلیل تاثیر آلودگی هوا و برخی متغیرهای اقتصادی بر قیمت مسکن در کشورهای درحال توسعه، توسعه یافته و ایرانمی باشد. بدین منظور از مدل زیر استفاده گردیده است:   که در این مدل:  لگاریتم قیمت مسکن در سال t.لگاریتم شاخص آلودگی هوا در سال t.  لگاریتم درآمد سرانه در سال t.  لگاریتم نقدینگی در سال t.  لگاریتم شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در سال t. لگاریتم نرخ ارز در سال t.  نرخ بهره در سال t در اینجا ذکر دو نکته ضروری است: اول آنکه شاخصی که برای آلودگی هوا در نظر گرفته شده میزان ذرات معلق PM2.5 می باشد. دوم؛ سال پایه برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه 2010 و برای ایران 1390 می باشد.اطلاعات آماری مورد نظر که به صورت سری زمانی می باشد از طریق درگاه اطلاعاتی بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، بانک مرکزی ایران، مرکز آمار ایران و ترازنامه انرژی جمع آوری گردید.

    یافته ها

    تاثیر آلودگی هوا بر قیمت مسکن در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه:با توجه به کوتاه بودن بازه زمانی (به دلیل محدودیت دسترسی به اطلاعات) و نامعتبر بودن نتایج آزمون ریشه واحد در این شرایط، در گام اول مسیله ناهمگنی واحدها با استفاده از آماره آزمون F لیمر مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اینکه ارزش احتمال آماره آزمون F برای هر دو گروه کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه کوچکتر از 01/0 است بنابراین برای برآورد مدل در هر دو گروه از کشورها از تکنیک Panel Data استفاده می گردد. به عنوان گام بعدی برای بررسی مسیله همبستگی بین اجزای اخلال و متغیرهای توضیحی (یعنی انتخاب میان روش اثرات ثابت و روش اثرات تصادفی) آزمون هاسمن انجام گردیده که نتایج این آزمون حاکی از ارزش احتمال کوچکتر از 01/0 برای هر دو گروه از کشورهای مورد بررسی و بکارگیری روش اثرات ثابت است.نتایج حاصل از تخمین مدل به شرح ذیل می باشد:در کشورهای توسعه یافته آلودگی هوا منجر به کاهش قیمت مسکن به میزان 30 درصد می گردد. اما در کشورهای درحال توسعه ارتباط معناداری میان آلودگی هوا و قیمت مسکن وجود ندارد. اثر درآمد سرانه بر قیمت مسکن در هر دو گروه از کشورهای مورد بررسی مثبت و معنادار است. اثر نقدینگی بر قیمت مسکن در کشورهای توسعه یافته مثبت و معنادار است اما در کشورهای در حال توسعه اثر نقدینگی بر قیمت مسکن معنادار نمی باشد با توجه به ثبات نسبی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در کشورهای توسعه یافته، این شاخص بر قیمت مسکن در کشورهای فوق الذکر اثری ندارد. در کشورهای درحال توسعه اثر شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی بر قیمت مسکن مثبت و معنادار و به میزان 48 درصد است. ثبات نرخ ارز در کشورهای توسعه یافته سبب شده که این متغیر بر قیمت مسکن تاثیر معناداری نداشته باشد. اما در کشورهای درحال توسعه افزایش نرخ ارز سبب کاهش 4 درصدی قیمت مسکن می شود. افزایش نرخ بهره، سبب افزایش قیمت مسکن به میزان 5/0 درصد در کشورهای توسعه یافته و کاهش 2/0 درصد در کشورهای درحال توسعه می شود.تاثیر آلودگی هوا بر قیمت مسکن در ایران:به عنوان نخستین گام ابتدا متغیرهای مورد استفاده در مدل، از نظر پایایی آزمون شدند. نتایج آزمون ریشه واحد ADF نشان داد تمامی متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش I(1) بوده و این بدان معناست که الگوی خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده  ARDL برای تحلیل رفتار کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای تحقیق حاضر، روش مناسبی است. سپس به منظور بررسی فروض کلاسیک از آزمون های تشخیصی مربوطه استفاده گردید که نتایج به دست آمده حاکی از آن بوده که مدل هیچ گونه مشکلی از لحاظ فروض کلاسیکس ندارد، یعنی خود همبستگی و ناهمسانی واریانس وجود ندارد و توزیع اجزای اخلال نرمال می باشد.نتایج حاصل از تخمین مدل به شرح ذیل می باشد:اثر شوک های منفی و مثبت آلودگی هوا بر قیمت مسکن معنادار می باشد، بدین معنا که کاهش آلودگی هوا منجر به افزایش اجاره بهای مسکن و افزایش سطح آلودگی هوا منجر به کاهش شاخص اجاره بهای مسکن در ایران می شود. افزایش درآمد سرانه منجر به افزایش شاخص اجاره بهای مسکن می شود. ضریب متغیر لگاریتم نقدینگی منفی و بی معنا می باشد. افزایش شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی و نرخ ارز منجر به افزایش اجاره بهای مسکن خواهد شد. نتایج حاصل از تخمین مدل، حاکی از اثر بی معنای نرخ بهره این متغیر بر شاخص اجاره مسکن در بلندمدت می باشد، اما در کوتاه مدت با افزایش نرخ بهره، تقاضا برای اجاره مسکن و به تبع آن اجاره بها افزایش خواهد یافت.

    نتیجه

    بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه اثر آلودگی هوا بر قیمت مسکن در کشورهای توسعه یافته منفی و معنادار بوده در حالی که این اثر در کشورهای درحال توسعه بی معنا بوده است. نتایج برآورد مدل در ایران نشان می دهد که آلودگی هوا تاثیر معناداری بر اجاره بهای مسکن دارد.با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادات ذیل در جهت کنترل قیمت مسکن ارایه می گردد:ثبات قیمت ها و جلوگیری از رشد بی رویه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی از طریق کنترل نقدینگی و نرخ ارز. مدیریت نرخ ارز: از آنجایی که نوسانات و ناپایداری نرخ ارز می تواند آثار مخربی را در اقتصاد کشورها بر جای گذارد، لذا پیش بینی و استفاده از ابزارهایی که اقتصاد کشورها را در مواجهه با نوسانات نرخ ارز توانمند سازد باید مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: آلودگی هوا, تکنیک داده های تابلویی, تکنیک خودتوضیح برداری با وقفه های, گسترده غیرخطی (NARDL), قیمت مسکن
    Nasibeh kakoui, Kambiz Hojabr-Kiani, farhad ghaffari, Ali Emami Meibodi
    INTRODUCTION

    Housing, as an asset and shelter after food and clothing, is the most basic human need, which is very important for the life and survival of the individual as well as for the society. Changes in housing prices, on the one hand, as the main asset in households' portfolios, will lead to changes in individual wealth over time, and on the other hand, fluctuations in housing prices, especially their rapid increases, are among the threats that governments aim to provide access to. People face challenges in housing. This issue has become more important especially in recent decades with population growth, urbanization and the formation of new families. Air pollution as one of the most important environmental concerns of this century and the result of increasing population and urbanization and housing construction threatens the lives of millions of people in developing countries as well as in developed and industrialized countries. Therefore, considering the importance of air pollution and its impact on housing and housing prices, this research tries to use the panel data technique of the effect of air pollution on housing prices in developed countries (including: Norway, Switzerland, Australia, Iceland, Denmark, America , Japan and the Czech Republic) and developing countries (including: Turkey, Mexico, Brazil, China, Colombia, South Africa, Indonesia, India) during the period of time (2010-2017) and then this review for Iran using self-explanatory vector technique with extended non-linear intervals (NARDL) and during the years (1375-1996).

    METHODOLOGY

    As mentioned in the introduction, the purpose of this research is to analyze the impact of air pollution and some economic variables on housing prices in developing countries, developed countries and Iran. For this purpose, the following model has been used:Which in this model: Logarithm of housing price in year t.Logarithm of air pollution index in year t.Logarithm of per capita income in year t.Logarithm of liquidity in year t.Logarithm of the price index of consumer goods and services in year t.Logarithm of exchange rate in year t.Interest rate in year t.It is important to mention two points here: First, the index considered for air pollution is the amount of suspended particles PM2.5. Second; The base year is 2010 for developed and developing countries and 2010 for Iran. The desired statistical information, which is in the form of a time series, was collected through the information portal of the World Bank, the International Monetary Fund, the Organization for Economic Cooperation and Development, the Central Bank of Iran, the Statistical Center of Iran, and the energy balance sheet.

    FINDINGS

    The impact of air pollution on housing prices in developed and developing countries:Due to the short period of time (due to the limited access to information) and the invalidity of the results of the unit root test in these conditions, in the first step, the problem of heterogeneity of units was investigated using the F-test statistic of Limer. Considering that the probability value of the F test for both groups of developed and developing countries is less than 0.01, therefore, Panel Data technique is used to estimate the model in both groups of countries. As the next step to examine the correlation between disturbance components and explanatory variables (i.e. choosing between the fixed effects method and the random effects method), the Hausman test was performed, and the results of this test indicated a probability value smaller than 0.01 for both groups of countries. Investigating and applying the fixed effects method.The results of model estimation are as follows:In developed countries, air pollution leads to a decrease in housing prices by 30%. But in developing countries, there is no significant relationship between air pollution and housing prices. The effect of per capita income on housing prices is positive and significant in both groups of countries under investigation. The effect of liquidity on housing prices is positive and significant in developed countries, but the effect of liquidity on housing prices is not significant in developing countries. Considering the relative stability of the consumer goods and services price index in developed countries, this index has no effect on housing prices in the aforementioned countries. In developing countries, the effect of the price index of consumer goods and services on the price of housing is positive and significant at the rate of 48%.The stability of the exchange rate in developed countries has caused this variable to have no significant effect on housing prices. But in developing countries, an increase in the exchange rate causes a 4% decrease in housing prices. The increase in interest rate causes the housing price to increase by 0.5% in developed countries and decrease by 0.2% in developing countries.The impact of air pollution on housing prices in Iran:As the first step, the variables used in the model were tested for reliability. The results of the ADF unit root test showed that all the variables investigated in this research were I(1) and this means that the vector self-explanatory model with wide ARDL intervals is a suitable method for analyzing the short-term and long-term behavior of the variables in this research. Then, in order to check the classical assumptions, relevant diagnostic tests were used, and the obtained results indicated that the model does not have any problems in terms of the classical assumptions, that is, there is no autocorrelation and heterogeneity of variance, and the distribution of disturbance components is normal.The results of model estimation are as follows:The effect of negative and positive air pollution shocks on housing prices is significant, which means that the decrease in air pollution leads to an increase in housing rent and an increase in the level of air pollution leads to a decrease in the housing rent index in Iran. An increase in per capita income leads to an increase in housing rent index. The variable coefficient of liquidity logarithm is negative and meaningless. An increase in the price index of consumer goods and services and the exchange rate will lead to an increase in housing rent. The results of the model estimation indicate the insignificant effect of the interest rate of this variable on the housing rental index in the long term, but in the short term, with the increase in the interest rate, the demand for housing rent and consequently the rent will increase.

    CONCLUSION

    Based on the results obtained in this study, the effect of air pollution on housing prices was negative and significant in developed countries, while this effect was insignificant in developing countries. The results of the model estimation in Iran show that air pollution has a significant effect on housing rent.According to the obtained results, the following suggestions are presented in order to control housing prices:Stability of prices and prevention of excessive growth of the price index of consumer goods and services through control of liquidity and exchange rate.Exchange rate management: Since the fluctuations and instability of the exchange rate can leave destructive effects in the economy of the countries, therefore, the forecasting and use of tools that enable the economy of the countries to face the fluctuations of the exchange rate should be considered.

    Keywords: Housing price, Air pollution, Econometric technique of panel data, Non Linear ARDL
  • مهدی یوسف زاده، علی امامی میبدی*، فرزانه خلیلی، فرید عسگری
    پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نااطمینانی های اقتصاد کلان بر تصمیمات سرمایه گذاری بخش خصوصی در اقتصاد ایران پرداخته است. ازاین رو، بردارهای نااطمینانی اقتصاد کلان برای چهار شاخص شامل تورم، نرخ ارز، مخارج مصرفی دولتی و درآمدهای نفت با استفاده از الگوی واریانس ناهمسان شرطی تعمیم یافته (GARCH) برآورد شده است و میزان تاثیر هر یک از بردارهای نااطمینانی اقتصاد کلان بر سرمایه گذاری به طور جداگانه مطابق مدل تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) با داده های فصلی طی سال های 1399-1378 مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نااطمینانی های اقتصادی تاثیر منفی و معناداری از نظر آماری بر سرمایه گذاری بخص خصوصی در ایران طی دوره مورد نظر داشته است. علاوه بر این، نااطمینانی تورمی اثر بیشتری بر کاهش سرمایه گذاری نسبت به دیگر متغیرها داشته است. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، توصیه می‏شود، سیاست‏گذاران ضمن مد نظر قرار دادن رشد اقتصادی، سیاست تعدیل و تثبیت قیمت‏ها در جهت تثبیت اقتصاد و کاهش نااطمینانی را در پیش بگیرند.
    کلید واژگان: اقتصاد کلان, سرمایه گذاری, بخش خصوصی, برنامه ریزی منطقه ای
    Mehdi Yousefzadeh, Ali Emami Meibodi *, Farzaneh Khalili, Farid Asgari
    The present study examines the impact of macroeconomic uncertainties on private sector investment decisions in the Iranian economy. Therefore, macroeconomic uncertainty vectors for four indicators, including inflation, exchange rate, government spending, and oil revenues have been estimated using generalized conditional variance (GARCH) and the impact of each macroeconomic uncertainty on investment in investment. Separately, according to the model estimation of generalized torque (GMM) with seasonal data during the years of 1378-1399. The findings of the study indicate that economic uncertainties have had a negative and significant impact on a statistical influence on private investment in Iran during the period. In addition, inflationary uncertainty has had a greater effect on reducing investment than other variables. According to the results of this study, it is recommended that policymakers consider economic growth, the policy of adjusting and stabilizing prices to stabilize the economy and reduce uncertainty. , inflationary uncertainty has had a greater effect on reducing investment than other variables. According to the results of this study, it is recommended that policymakers consider economic growth, the policy of adjusting and stabilizing prices to stabilize the economy and reduce uncertainty.
    Keywords: Macroeconomic, Investment, Private Sector, Regional Planning
  • Nasibeh Kakoui, Kambiz Hojabr-Kiani *, Farhad Ghaffari, Ali Emami Meibodi
    Given the expansion of cities in recent decades, it is necessary to address environmental problems such as air pollution and study its impact on the economy. One of the most important sectors of the economy in which the environmental effects are very evident is the housing sector. The importance of housing is such that has always been introduced as one of the main human needs. However, the increase in housing prices in recent years and the high cost of services, in the housing sector, have led to little attention being paid to consumer tastes and preferences, including clean air, in housing construction. Therefore, considering the importance of air and housing pollution, the purpose of this article is the asymmetric analysis of the effect of air pollution on the housing price index in Iran. In this regard, the macroeconomic model was used in which the variables of air pollution index, per capita income, liquidity, consumer price index, interest rate and exchange rate were used as explanatory variables for the dependent variable of the housing rent index. The model was estimated using annual data over a period of time (1996-2017) for the Iranian economy and using the Nonlinear Autoregressive Distributed Lag Method (NARDL). The NARDL technique is able to examine the effect of positive and negative air pollution shocks in the short and long term separately on housing prices. It should be noted that the indicator used to express air pollution is (PM2.5). The results of the estimate indicate the fact that each negative shock of air pollution leads to an increase in rent and each positive shock of air pollution leads to a decrease in rent. Estimates also show that per capita income is the most effective variable on housing prices, while interest rate and liquidity had no significant effect on housing prices.
    Keywords: Environment, Air pollution, Housing prices, Non Linear ARDL
  • Mehryar Dashab *, Faysal Ameri, Ali Emami Meibodi, Mohammad Rahbar

    In the 2000s, some projects were defined to export Liquefied Natural Gas (LNG) in order to increase Iran’s presence in gas export markets.However, despite the initial planning until 2020, when this research was conducted, none led to a result, and Iran could not play a role in this market. Delay in executing these plans will lead to losing the opportunity to use the joint South Pars field and billions of dollars of foreign exchange earnings. The purpose of this study, which was conducted 2019 to 2020, is to identify the factors leading to the failure of Iran’s LNG projects. In order to identify and prioritize these factors, the opinion of experts and the Fuzzy Delphi technique is employed. Investigating the condition at the national and international level indicates that some factors have prevented all of these projects from being successful, including political issues, international sanctions on Iran, lack of domestic capital, lack of appropriate foundation for attracting foreign investors, constraints of domestic rules and regulations, especially in the upstream sector for choosing the contract format, not having access to the liquefaction technology, and the issues pertinent to marketing, and the most important one, lack of suitable commercial structural design. Identifying these factors and planning for tackling them is the key to escaping this current situation and a guide for prospering in future projects of the country.

    Keywords: Liquefaction Technology, Upstream, Downstream Rules, Foreign Investment, Sanctions, Fuzzy Delphi
  • محمدصادق ادیبیان، علی امامی میبدی، هادی اسماعیل پور مقدم*

    فساد اداری و ریسک سیاسی از عوامل مهم تاثیرگذار بر اقتصاد کشورهاست که می تواند جنبه های مختلفی از زندگی مردم را تحت تاثیر خود قرار دهد. از سوی دیگر، یکی از شاخص های مهم اقتصادی که نشانگر نحوه و شدت مصرف انرژی است و به عبارتی میزان انرژی بری در هر کشور را نشان می دهد، شدت انرژی می باشد. شدت انرژی شاخص بسیار مهمی است که توسط آن می توان به روند تغییر کارایی مصرف انرژی در سال های مختلف پی برد. نظر به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر به بررسی اثر فساد اداری و ریسک سیاسی در کنار عوامل دیگر بر شدت انرژی کشورهای منتخب منطقه منا شامل ایران، بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، لبنان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی با استفاده از مدل داده های تابلویی و برای سال های 2003 تا 2019 پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که فساد اداری و ریسک سیاسی در کنار عواملی چون حکمرانی خوب، سرمایه گذاری های خارجی و شاخص توسعه انسانی از اهمیت به سزایی برخوردار است. از این رو ارتقای آموزش و آگاهی با کاهش فساد اداری و ریسک سیاسی می تواند اجرای بهتر برنامه های کارایی انرژی را به همراه داشته باشد.

    کلید واژگان: فساد اداری, ریسک سیاسی, شدت انرژی, کشورهای منطقه منا
    MohammadSadegh Adibian, Ali Emami Meibodi, Hadi Esmaeilpour Moghadam *

    Corruption and political risk are important factors affecting the economies that can affect various aspects of people's lives. On the other hand, one of the important economic indicators that shows the intensity of energy consumption, and in other words, the amount of energy consumption in each country, is the energy intensity. Energy intensity is a crucial indicator by which we can understand the trend of changing energy efficiency in different years. Given the importance of this issue, the present study examines the effect of corruption and political risk along with other factors on the energy intensity of selected countries in the Mena region, including Iran, Bahrain, Egypt, Iraq, Jordan, Kuwait, Lebanon, Qatar, Saudi Arabia, and UAE using by a panel data model for 2003 to 2019. The results show that corruption, political risk, and factors such as good governance, foreign investment, and human development are important. Therefore, improving education and awareness by reducing corruption and political risk can lead to better implementation of energy efficiency programs.

    Keywords: : Corruption, political risk, Energy Intensity, MENA Countries
  • علی امامی میبدی، میثم وهابی*
    با توجه به ضرورت و اهمیت اطلاع از میزان بهره وری و مطالعه نحوه تغییر آن در طول زمان، در پژوهش حاضر اقدام به سنجش بهره وری سرمایه در شرکت های وابسته به نیروهای مسلح شده است. دراین مقاله از مدل مبتنی بر سنجه متغیرهای کمکی مربوط به روش تحلیل پوششی داده ها، جهت محاسبه بهره وری سرمایه استفاده شده و نتایج حاصل از آن با نتایج محاسبه بهره وری سرمایه از طریق روش رایج مقایسه شده است. همچنین از شاخص مالم-کوییست جهت محاسبه میزان رشد بهره وری استفاده شده است. علاوه بر این با توجه به اینکه نتایج حاصل از روش تحلیل پوششی داده وابسته به اندازه نمونه مورد بررسی است، از روش بوت استرپ به منظور اصلاح اریبی نتایج حاصل از این روش استفاده شده است. در نهایت با استفاده از مدل مبتنی بر سنجه متغیرهای کمکی مربوط به روش تحلیل پوششی داده ها، اقدام  به رتبه بندی شرکت های مورد بررسی از لحاظ بهره وری سرمایه و محاسبه میزان دقیق اصلاح هرکدام از متغیرهای ورودی و خروجی محاسبه شده است. همچنین دریک نمونه بزرگتر، عملکرد شرکت های مورد بررسی در کنار شرکت های همگروه خود نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشاندهنده این است که بانک انصار و شرکت بیمه حکمت صبا به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان بهره وری سرمایه و نیروی کار در طی سال های 1395 تا 1397 بوده اند. بهره وری کل مربوط به شرکت های مورد بررسی در سال 1397 نسبت به سال1396 یا ثابت بوده و یا با کاهش همراه شده است.
    کلید واژگان: بهره وری سرمایه, تحلیل پوششی داده, شاخص مالم-کوئیست, بوت استرپ
    Ali Emami Meibodi, Meysam Vahabi *
    Being aware of the criticality of paying attention to productivity levels and their fluctuations over time, the objective of the present study is to measure capital efficiency of companies affiliated with the Armed Forces of Iran. For this purpose, this paper employs a model of Auxiliary Variable Measure related to the Data Coverage Analysis method to calculate capital efficiencies. Thereafter, it compares the results obtained, with the capital efficiency results obtained through other commonly used methods. Additionally, the Malmquist index was used to calculate productivity growth.
    Considering that the results obtained from the data envelopment analysis are highly dependent on the sample size used, the bootstrap method was used to correct the skewness of the results. Finally, using our model of auxiliary variables measures related to the data coverage analysis method, we rank the companies understudy in terms of capital efficiency, and furthermore, calculate the exact amount of modification of each of the input and output variables. Moreover, using a larger sample we evaluate the performance of the companies understudy in relation to their competitors. The results obtained show that between 2015 and 2017, Ansar Bank and Hekmat Saba Insurance Company, had the highest and lowest capital and labor productivities, respectively. On the other hand, in terms of total productivity of the surveyed companies, the results show that productivity in 2019 compared to 2017 has either remained constant or has decreased.
    Keywords: Capital Productivity, Data envelopment analysis, Malmquist Index, Bootstrap
  • بتول زرگر، حسین جهانگیرنیا*، علی امامی میبدی، مژگان صفا

    به صدا درآمدن زنگ هشدار بحران انرژی در سطح جهان، ضرورت حرکت از سوخت های فسیلی پایان پذیر به سمت سوخت های تجدیدپذیر همچون انرژی خورشیدی را هر چه بیشتر آشکار نموده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی یکی از اساسی ترین چالش هایی است که صنعت فتوولتاییک خورشیدی در مسیر توسعه با آن روبرو می باشد. به این منظور، نظرات متخصصین این صنعت از طریق انجام مصاحبه هایی در بازه زمانی دی ماه 1399 تا مرداد 1400 جمع آوری شد و با استفاده از روش متن کاوی و خوشه بندی نقشه های خودسازمان ده، مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، مسایل مرتبط با چالش تامین مالی صنعت فتوولتاییک در 8 خوشه قابل بررسی است که عبارتند از؛ دلایل ایجاد چالش، شرایط تاثیرگذار، نتایج قابل دستیابی، راهبردهای تامیین مالی دولتی، مشوق های دولتی برای بخش خصوصی، راهبردهای تامین مالی شخصی، راهبردهای تامین مالی عمومی، ضمانت ها و بیمه ها. بررسی همه جانبه ی مساله ی تامین مالی فتوولتاییک از طریق این خوشه بندی نشان داد که در این برهه از عمر صنعت، بخش دولتی نقش برجسته ای را در غلبه بر چالش تامین مالی آن ایفا می کند که با توجه به عقب ماندگی از هدف گذاری های قبلی انجام شده برای این صنعت، لازم است روی برنامه ها و سیاست گذاری های دولت بازنگری صورت پذیرد.

    کلید واژگان: فتوولتائیک, تامین مالی, شبکه عصبی, نقشه های خودسازمان ده
    Batoul Zargar, Hosein Jahangirnia*, Ali Emami Meibodi, Mozhgan Safa

    Sounding the alarm of the energy crisis around the world has increasingly highlighted the need to move from finite fossil fuels to renewable fuels such as solar energy. The present study aims to study one of the most fundamental challenges that the solar photovoltaic industry is facing in the development path. To fulfill this aim, the opinions of industry experts were collected through interviews in the period from January 2021 to August 2021 and were analyzed by using text mining and self-organized maps for clustering. Based on the results of the research, issues related to the financing challenge of the photovoltaic industry can be examined in 8 clusters, which are; challenging factors, mediating conditions, consequences, government financing strategies, government incentives for the private sector, personal financing strategies, public financing strategies, guarantees and insurance. A comprehensive review of the issue of photovoltaic financing through this clustering showed that at this point of the industry life cycle, the public sector plays a prominent role in overcoming the challenge of financing. According to go over previous industry schedules, the government's planning policies must be reviewed.

    Keywords: Photovoltaic, Financing, Neural Networks, Self-Organizing Maps
  • Hamidreza Afshari, Abbas Kazemi Najafabadi, Ali Emami Meibodi *, Nooshin Jabbari
    Iran's Ministry of Petroleum due to empowerment of Iranian companies for executing local mega projects, regional and international markets penetration and upgrading national technology in petroleum upstream industry, predicted a competent Iranian partner called Exploration and Production (E&P) companies, for cooperating with the International Oil Company (IOC) in Article Four of the Cabinet Approval. Now considering the absence of IOCs, it seems that the capacity of other oil contract models to be used by Iranian oil companies should be examined. The purpose of this paper is to investigate the feasibility of Concession agreements’ execution, by an E&P company in Iran’s upstream industry. The research method is descriptive and analytical and governing laws of Iran are reviewed in this study. Since the host government makes the final decision on the conduct of oil operations, it cannot be described as domination of oil resources, and therefore does not seriously contradict the Iran’s Constitution. Furthermore, E&P companies will not be subject to Article 81 of the Constitution. In the Oil Laws, the only restriction on the inflow of foreign capital in the upstream industry of Iran has been observed, which again does not apply to E&P companies. In the Laws of the Five-Year Plans, this restriction of oil laws has been adjusted too much in which it seems that the restriction has also been removed for IOCs. Finally, the investigation shows that there are no major legal barriers in applying Concession agreement in case that the operator is an Iranian E&P company.
    Keywords: Concession contracts, oil, gas, exploration, production, upstream
  • بتول زرگر*، علی امامی میبدی، حسین جهانگیرنیا، مژگان صفا
    هدف

    به دلیل ضرورت توسعه صنعت فتوولتاییک که از لزوم کاهش وابستگی اقتصاد کشور به سوخت-های فسیلی و کاهش آلودگی هوا ناشی می شود، هدف پژوهش حاضر، ارایه مدلی جهت تامین مالی این صنعت در کشور است.

    روش

    این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی است؛ توسعه ای بودن آن به دلیل ارایه ی یک چارچوب برای تامین مالی صنعت، و کاربردی بودن آن به دلیل امکان کاربرد مستقیم نتایج در توسعه این صنعت است. برای مدل سازی، از ترکیب روش کیفی داده بنیاد و روش کمی شبکه های عصبی مصنوعی استفاده شده است. جامعه تحقیق مشتمل بر خبرگان حوزه مالی، اقتصادی و فنی صنعت فتوولتاییک بوده که از طریق مصاحبه نیمه‫ ساختاریافته و رویکرد نمونه گیری هدفمند، ترکیب روش حداکثر تنوع با روش گلوله برفی، 25 نفر مورد مصاحبه قرار گرفته اند.

    ‬‬‬‬‬‬‬‬‬یافته ها

    یافته ها نشان داد که صندوق های سرمایه گذاری از راهبردهای اصلی تامین مالی عمومی، وام بانکی از راهبردهای تامین مالی شخصی، قرارداد خرید تضمینی از مشوق های دولتی، تامین مالی دولتی از محل تعدیل تعرفه برق فسیلی و وجود ضمانت ها و بیمه ها، از جمله اولویت های راهبردی تامین مالی این صنعت شناسایی شدند.

    نتیجه گیری

    در نتیجه نهایی می توان بیان داشت که با توجه به بسترهای موجود در کشور، در مدل تامین مالی صنعت فتوولتاییک از طریق راهبردهای متنوع، دید سودآوری و فضای حمایتی برای صنعت ایجاد می شود.

    کلید واژگان: فتوولتائیک, تامین مالی, داده بنیاد, شبکه عصبی
    Batoul Zargar *, Ali Emami Meibodi, Hosein Jahangirnia, Mozhgan Safa
    Purpose

    It is necessary to develop the photovoltaic industry due to the criticality of reducing economic dependence on fossil fuels and mitigating air pollution. Therefore, the present study aims to propose a financing model for this industry in Iran.

    Methods

    This is an applied-developmental study, In terms of purpose. It is developmental because it provides a framework for financing the industry. On the other hand, it is of an applied nature, as its results find direct application in developing this industry. The modeling draws on a mixed-method approach combining the qualitative methodology of grounded theory and the quantitative method of artificial neural networks. The study's population comprises the financial, economic, and technical experts of the photovoltaic industry. Semi-structured interviews took place with 25 experts chosen through targeted sampling, combining maximum variation with snowball sampling methods.

    Findings

    The findings indicate that the investment funds (one of the primary strategies of community financing), bank loans (one of the private financing strategies), power purchase agreements (a government incentive), public funding by modifying the fossil power tariffs, along with guarantees and insurances are among the strategic priorities for financing this industry.

    Conclusion

    In sum, the financing model of the photovoltaic industry demonstrates that based on the current context in Iran, it is possible to create a profitability perspective and a supportive atmosphere for the photovoltaic industry by adopting diverse strategies.

    Keywords: photovoltaic, Financing, Grounded Theory, Neural Networks
  • علی امامی میبدی*، مهریار داشاب، معصومه اکبری بیرگانی
    میانگین عمر بالای تاسیسات سطح الارضی، ورود به نیمه دوم عمر میادین بزرگ، کاهش ضریب بازیافت مخازن نفتی و عقب ماندگی ایران از توسعه میادین مشترک از مهمترین چالشهای بخش بالادستی صنعت نفت ایران است لذا با توجه به عدم امکان تامین مالی و سرمایه لازم از محل منابع داخلی ضروری است، سرمایه گذاری خارجی و روش های قراردادی آن در این حوزه بیش از پیش دیگر مورد توجه قرار گیرد، بهمین دلیل در این پژوهش، عملکرد مالی- اقتصادی الگوی قراردادهای خدماتی ایران و عراق در راستای جذب سرمایه گذاری خارجی و تامین مالی پروژه های توسعه و بهره برداری از میادین نفتی، بررسی و مقایسه می گردد. در این راستا از تکنیک شبیه سازی مالی و تحلیل حساسیت نرخ بازده سرمایه گذاری پیمانکار نسبت به تغییرات پارامترهای مالی الگوهای قراردادی مذکور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، الگوی قراردادی آی پی سی در مقایسه با بیع متقابل ضمن ایجاد انگیزه هایی در پیمانکار برای تحقق تولید صیانتی، نتایج اقتصادی مطلوب تری برای پیمانکار فراهم می نماید اما الگوی قراردادهای خدماتی عراق بدلیل کوتاهتر بودن دوره بازگشت سرمایه که منجربه تسهیل تامین مالی پروژه و کاهش ریسک هزینه های سرمایه ای می گردد بویژه در قیمتهای بالای نفت برای پیمانکار، جذابیت بالاتری دارد.
    کلید واژگان: بیع متقابل, قراردادهای جدید نفتی ایران, قراردادهای خدماتی عراق, نظام مالی قرارداد
    Ali Emami Meibodi *, Mehryar Dashab, Masoumeh Akbari Birgani
    The high average life of onshore facilities, entering the second half of the life of large fields, reducing the recovery factor of oil reservoirs and Iran's backwardness from the development of common fields are the most important challenges of the upstream part of Iran's oil industry.Due to the impossibility of financing and necessary capital from domestic sources, it is necessary to pay more attention to foreign investment and its contractual methods in this field. Therefore, in this study, the financial-economic performance of Iran's service contracts model and Iraq is being studied and compared in terms of attracting foreign investment and financing projects for the development and exploitation of oil fields. in this regard, the financial simulation technique and sensitivity analysis of the contractor's rate of return on the changes in the financial parameters of the contractual models have been used. The results show that the IPC contract model provides better economic results for the contractor compared to buy back while motivating the contractor to achieve safe production, but the Iraqi service contract model due to the shorter payback period, which facilitates financing the project and reduces the risk of capital expenditure, especially at high oil prices is more attractive to the contractor.
    Keywords: Buy Back, Iran Petroleum Contracts (IPC), Iraq Service Contracts, Contract financial system contract
  • مریم هوشنگی*، علی امامی میبدی، لاله جوکار
    محدودیت ذخایر نفت و مخاطرات زیست محیطی موجب شده است که کشورهای صاحب منابع، انرژی گاز را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند. با این روند، اهمیت گاز به عنوان یک منبع انرژی مناسب در سال های آینده بسیار فزون تر خواهد شد. تشکیل مجمعی مرکب از تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز طبیعی به منظور دستیابی به راهبردهایی جهت مدیریت و کنترل بازار گاز، بیان کننده این اهمیت است. این مقاله به بررسی تقابل یا تعامل در اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز با استفاده از داده های سری زمانی تقاضای گاز و نفت کشورهای عضو اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز در بازه زمانی 1-1970 تا 4-2016 پرداخته است. با توجه به ضرایب به دست آمده از تخمین اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز و حل معادلات آن ها به صورت همزمان در فضای نرم افزار متلب 2014، نتایج گویای آن است که تابع واکنش تجمعی، اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز، استراتژی تبانی را در قبال یکدیگر بر خواهند گزید؛ علت این امر را شاید بتوان در مشترک بودن برخی از اعضای اوپک و مجمع کشورهای صادرکننده گاز جست وجو کرد. همچنین براساس تابع واکنش آنی، تقاضای نفت پرکشش تر از تقاضای گاز ارزیابی می شود که می تواند ناشی از کاربردهای متعدد نفت نسبت به گاز باشد که موجب افزایش سختی در جانشینی میان این دو محصول می شود
    کلید واژگان: گاز, نفت, نظریه بازی, تبانی
    Maryam Houshangi *, Ali Emami Meibodi, Laleh Jokar
    The restrictions on oil reserves and environmental hazards have led resource-rich countries to focus their attention on gas energy. In this regard, the importance of gas as an appropriate energy source will become even more significant in the coming years. The establishment of a cartel consisting of natural gas producers and exporters in order to achieve strategies for managing and controlling the gas market demonstrates this importance. This paper examines the confrontation or interaction between oil OPEC and the Gas Exporting Countries Forum (gas GECF); using the time series data for OPEC and GECF gas and oil demand in the period from 1970-1 to 2016-4. Regarding the coefficients obtained from the estimation of OPEC and OPEC gas and solving their equations simultaneously in the MATLAB 2014 software, the following results have been obtained; based on the cumulative response function in the case of the formation of a gas cartel, these two cartels will choose collusion strategies. The reason for this can be searched in some common members of the two cartels. Also, based on the impulse response function, oil demand is evaluated more than gas demand. It can be due to the multiple uses of oil over gas which increase the intensive substitution between these two products..
    Keywords: gas, Oil, Game Theory, collusion
  • خاطره کاوه، علی امامی میبدی*، فرید عسگری، کامبیز هژبر کیانی

    هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر سیاست های مدیریت تقاضا بر صرفه جویی مصرف برق در بخش خانوار در سطح 31 استان کشور طی سال های 96-1389 با استفاده از دو روش ایستا و پویا است. نتایج موید آن است که تقاضای برق خانگی تابعی معکوس از قیمت برق، بعد خانوار، نیاز به سرمایش، قیمت گاز در 5 ماهه دوم سال و شاخص شدت انرژی است. همچنین تقاضای برق خانگی تابع مستقیمی از قیمت گاز در فصل گرما، نیاز به گرمایش و درآمد افراد است. طبق نتایج، متوسط کشش های قیمتی کوتاه مدت و بلندمدت تقاضای برق در کشور، به ترتیب، برابر 03/0- و 13/0- برآورد شده است. مصرف دوره قبل برق اثرگذارترین متغیر در روند مصرف برق طی سال های مورد مطالعه در بخش خانگی در ایران بوده است. با توجه به تنوع اقلیم و نیاز به گرمایش و سرمایش که یکی از عوامل غیرارادی پیش روی شهروندان ایرانی برای افزایش مصرف انرژی است، ضرورت توجه به سیاست های غیر قیمتی در بخش خانگی و ساختمان را ملزم می دارد.

    کلید واژگان: تقاضای برق, سیاست قیمتی, غیر قیمتی, مصرف برق
    Khatereh Kaveh, Ali Emami Meibodi *, Farid Asgary, Kambiz Hojabr Kiani

    The purpose of this study is to evaluate the impact of demand management policies on electricity consumption saving in the household sector in Iran during 2010-2017. The results confirm that household electricity demand is an inverse function of electricity price, household dimension, cooling requirement, and gas price in the second 5 months of the year and energy intensity index. Household electricity demand is also a direct function of gas prices in the summer, heating needs and income. According to the results, the average short-term and long-term price elasticity of electricity demand in Iran are estimated at -0.03 and -0.13, respectively. Electricity consumption in the previous period was the most influential variable in the trend of electricity consumption during the studied years in the domestic sector in Iran. Given the diversity of climate and the need for heating and cooling, which is one of the involuntary factors leading Iranian citizens to increase energy consumption, it is necessary to pay attention to non-price policies in the home and building sector

    Keywords: Electricity demand, pricing policy, non-pricing, Electricity Consumption
  • شاکر محمدی*، علی امامی میبدی، امیرحسین فاکهی
    امروزه در بیشتر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه، رشد اقتصادی محور برنامه ریزی ها به شمار می رود. از آنجا که بستر فعالیت های اقتصادی، محیط زیست است متاسفانه رشد، پیامدهای ناگواری برای محیط زیست انسان ها به همراه داشته است. هدف اصلی مطالعه، اندازه گیری کاهش انتشار آلاینده های زیست محیطی و گازهای گلخانه ای تحت سناریوهای سیاست گذاری در مقایسه با سناریو مرجع است. روش پژوهش در این مطالعه استفاده از روش تحلیل سناریو براساس مدل برنامه ریزی بلندمدت جایگزین های انرژی (LEAP) است. یافته های پژوهش نشان می دهند با طراحی سناریوهای مدیریت سمت تقاضا و عرضه انرژی یعنی جایگزین کردن انرژی های تجدیدپذیر و انرژی برق به جای انرژی های فسیلی (نفت خام و گاز طبیعی) میزان کاهش انتشار آلاینده های زیست محیطی تا افق1420 در مقایسه با سال 1393 (سال صفر برنامه ریزی)، 5/123 میلیون تن می باشد.
    کلید واژگان: سناریوهای عرضه و تقاضا, سیستم انرژی, آثار زیست محیطی, مدل ساز Leap
    SHAKER MOHAMADI *, Ali Emami Meibodi, AMIRHOSEIN FAKEHI
    Today, in most countries, especially developing countries, economic growth is at the heart of planning. Since the place of economic activity is the environment, unfortunately, growth has had unfortunate consequences for the human environment. The main objective of this study is to measure the reduction of environmental pollutants and greenhouse gas emissions under policy-making scenarios compared to the reference scenario. The research method in this study is using the scenario analysis method based on Long Term Alternatives Planning Model (LEAP). The research findings show that by designing demand-side and supply-side management scenarios, meaning that replacing renewable energies and electricity in place of fossil fuels (crude oil and natural gas), reducing the amount of environmental pollutant emissions for the year 1420 (year horizon) 2014 (Year Zero Planning) is 123.5 million tonnes.
    Keywords: Supply, Demand Scenarios, Energy System, Environmental effects, LEAP Modeler
  • علی امامی میبدی*، رضا جامعی، قاسم نجفی، عارف بهروز

    هدف این پژوهش تاثیر سرمایه گذاری در منابع انسانی بر ارایه گزارش کنترل‏های داخلی (مبتنی بر گزارشگری مالی) می‏باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی - همبستگی است. در این پژوهش اطلاعات مالی 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که گزارش کنترل‏های داخلی را ارایه داده‏اند، در طی دوره زمانی 1395 تا 1397 بررسی شده است. برای تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش از نرم افزار 22Spss استفاده شده است. در این پژوهش 10 فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است که تمام فرضیه‏ ها به جزء فرضیه دهم مورد تایید قرار گرفته‏اند. برای آزمون فرضیه‏ های پژوهش، از آزمون پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصل از آزمون فرضیه‏ ها می‏توان به این نتیجه رسید که سرمایه‏ گذاری منابع انسانی بر ارایه گزارش کنترل‏های داخلی شرکت‏ها تاثیرگذار است و برای رسیدن به ارایه گزارش کنترل‏ های داخلی بهتر می‏توان در منابع انسانی سرمایه ‏گذاری نمود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نیروی انسانی باارزش‏ترین منابع سازمانی محسوب می‏شوند که به سازمان معنا و مفهوم بخشیده و زمینه تحقق اهداف سازمانی را فراهم می‏کنند

    کلید واژگان: بورس اوراق بهادار, پرسنل کنترل‏های داخلی, سرمایه‏ گذاری منابع انسانی, کنترل‏های حاکم بر گزارشگری مالی, گزارش کنترل‏های داخلی
    Ali Emami Meibodi *, Reza Jamei, Ghasem Najafi, Aref Behrooz

    The purpose of this study is to evaluate the of investment in human resources to report on internal control over financial reporting. The purpose of this study is applied in nature, descriptive - correlation. In this study, financial data of 60 companies listed in Tehran Stock Exchange, which have offered reported internal control during the period 2017 to 2019 have been investigated. Software was used to analyze the results is spss22. In this study 10 examined the hypothesis that all hypotheses have been confirmed as part of my thesis. To test the hypotheses of this study is the use of regression analysis and Pearson. According to the results of hypothesis testing can be concluded that human resource investment companies reporting internal controls are effective and to achieve better internal control report can be invest in human resources. Results indicate that human resources is the most valuable corporate resource that meaning given to the field of human resources and organizational goals provide.

    Keywords: Stock Exchange, Internal control personnel, Investment in human resources, Controls over financial reporting, Report on Internal Control
  • اعظم حاجی آقاجانی، کامبیز هژبر کیانی*، علی امامی میبدی، کامبیز پیکارجو
    زمینه و هدف

    مدل رشد اقتصادی می تواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی را بررسی کند. ازجمله عوامل غیرمستقیم می توان به اثر آلودگی محیط زیست را نام برد؛ اما در این بین نباید از محدودیت های پیش روی طرفداران این نظریه همچون میزان تاثیرگذاری به کارگیری سرمایه انسانی در جهت کاهش آلودگی محیط زیستی و نیل به اهداف و سیاست گذاری های مشابه با اقتصادهای توسعه یافته غافل ماند؛ بنابراین هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سرمایه انسانی بر رابطه مورد تاکید کوزنتس یعنی رابطه آستانه ای آلودگی محیط زیست و رشد اقتصادی است.

    روش بررسی

    برای دستیابی به اهداف تحقیق، از روش گشتاورهای تعمیم یافته یا پانل پویا (GMM) با استفاده از اطلاعات 14 کشور حوزه منا برای دوره زمانی 2000 تا 2016 استفاده شده است.

    یافته ها:

     رابطه آلودگی محیط زیست (انتشار CO2) و رشد اقتصادی غیرخطی بوده و فرضیه منحنی کوزنتس در مجموعه منتخب تحقیق، موید وجود یک رابطه معکوس U شکل بین رشد اقتصادی و انتشار آلودگی است. هرچه سرمایه انسانی با سطح کنونی انتشار گازهای گلخانه ای در کشورهای منتخب بیشتر شود، رشد اقتصادی افزایش خواهد یافت.

    نتیجه گیری: 

    افزایش رشد ناشی از انباشت سرمایه انسانی، می تواند نقش تعدیل کننده ای بر رابطه منفی آلودگی محیط زیست و رشد اقتصادی مجموعه منتخب تحقیق داشته باشد. با افزایش سرمایه انسانی در هر سطحی از آلودگی زیست محیطی، نقطه آستانه ای رابطه منفی آلودگی زیست محیطی و رشد اقتصادی به تعویق می افتد. به عبارتی هرچه توسعه دانش محور و مبتنی بر سرمایه انسانی افزایش یابد، رابطه منفی آلودگی محیط زیست با رشد اقتصادی تعدیل می شود

    کلید واژگان: سرمایه انسانی, آلودگی محیط زیست, رشد اقتصادی
    Azam Hajiaghajani, Kambiz Hojabr Kiani *, Ali Emami Meibodi, Kambiz Peykarjou
    Background and Objective

    The economic growth model can examine the direct and indirect effects of human capital on economic growth. One of the indirect factors is environmental pollution. But in the meantime, one should not overlook the limitations of the advocates of this theory, such as the Impact of Human Capital Utilization on reducing environmental pollution, in order to achieve goals and policies similar to those of developed economies. Therefore, the purpose of this research is to investigate the impact of human capital on Kuznets’ emphasized relationship, the threshold relation of environmental pollution and economic growth.

    Method

    Therefore, using the data from 14 countries in the MENA area for the period 2000 - 2016, the Generalized Method of Moment (GMM) or dynamic data panel method was used to test the hypothesis.

    Findings

    The relationship between environmental pollution (CO2 emissions) and economic growth is nonlinear and the Kuznets curve hypothesis in the selected research sample confirms the existence of an inverse U-shaped relationship between economic growth and pollution emissions. Higher the human capital with the current level of greenhouse gas emissions, lead to the higher economic growth in selected countries.

    Discussion and Conclusion

    Increased growth due to the accumulation of human capital can play a moderating role on the negative relationship between environmental pollution and economic growth of the selected research set. With the increase of human capital at any level of environmental pollution, the threshold point of the negative relationship between environmental pollution and economic growth is delayed. In other words, as knowledge-based and human capital-based development increases the negative relationship between environmental pollution and economic growth is moderated.

    Keywords: Human Capital, Environmental pollution, Economic growth
  • رضا شاکری بستان آباد*، ساناز کریم پور، علی امامی میبدی

    در حال حاضر بازار گاز طبیعی با تغییرات چشمگیری مواجه بوده و در حال جهانی شدن است. یکی از تحولات مهم در بازار جهانی گاز طبیعی در سال‏های اخیر، تاسیس مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) است. از زمان تاسیس این مجمع گمانه زنی های زیادی در مورد اینکه آیا GECF به یک کارتل گازی مانند اوپک تبدیل می شود یا نه، وجود داشته است. کارتل بودن موجب ایجاد هماهنگی رفتار تولیدی بین اعضا و سازمان و تاثیرگذاری تولید سازمان بر قیمت های جهانی با استفاده از قدرت انحصاری خود می شود. بر این اساس هدف این مطالعه حاضر بررسی رابطه بین اعضای GECF به عنوان هماهنگی در رفتار و تصمیمات تولیدی و رابطه بین تولید کل مجمع و قیمت گاز طبیعی در بازارهای جهانی به عنوان قدرت انحصاری با استفاده از آزمون کرانه ای خود رگرسیون برداری با وقفه های گسترده و آزمون علیت تودا-یاماموتو است. نتایج مطالعه نشان داد که اولا هیچ هماهنگی رفتار تولیدی میان اعضا و تولید کل مجمع وجود ندارد و ثانیا تولید این مجمع تعیین کننده قیمت گاز طبیعی در بازارهای جهانی نیست، بنابراین فرضیه کارتل بودن این مجمع رد می شود.

    کلید واژگان: گاز طبیعی, مجمع کشورهای صادرکننده گاز, کارتل, آزمون کرانه ها
    Reza Shakeri Bostanabad*, Sanaz Karimpour, Ali Emami Meibodi

    The natural gas market is currently undergoing dramatic changes and is becoming globalized. One of the major developments in the global natural gas market in recent years is the establishment of the Gas Exporting Countries Forum (GECF). Since the founding of this forum, there have been many speculations about whether GECF would become a cartel like OPEC. Cartels contributes to the coordination of productive behavior between members  and influence  global prices using theirmonopoly power. Accordingly, the purpose of this study was to examine the relationship between the production of Gas Exporting Countries Forum  members,  coordination of production behavior and decisions, and the relationship between the production of the Gas Exporting Countries Forum and  global gas prices, using an Autoregressive Distributed Lag Bound Test and the Toda-Yamamoto causality test. The results of the study showed that,  there is no harmony of productive behavior between members and that GECF  does not influence the price of natural gas in global markets. Therefore, the assumption  that GECF acts as a cartel is rejected.

    Keywords: Natural Gas, Gas Exporting Countries Forum, Cartel, Bound Test
  • Masoud Shirazi *, Ali Emami Meibodi
    T his study examines how oil price shocks interact with the stock market index within a nonlinear autoregressive distributed lag model in Iran. Based on quarterly data for the period from 1991 to 2017, the findings revealed statistically significant evidence of short-run and long-run asymmetric behavior of stock market index in response to the positive and negative shocks occurring in oil price, industrial production and lending rate. In particular, Unanticipated short-run and long-run positive (negative) oil price shocks trigger an addition (reduction) in the stock market index. Moreover, both short-run and long-run results present that the stock market index is more affected by positive changes in oil prices than the negative ones. Furthermore, the cumulative dynamic multipliers point out a significant asymmetric reaction of the stock market index to oil price shocks and other macroeconomic determinants. The aforementioned multipliers also show that the speed of response and time required to reach a new equilibrium state are sensitive to the direction of changes in the macroeconomic fundamentals. Consequently, the results prescribe that financial participants, energy policymakers and the government should adjust their respective strategies to changes in oil prices and consider the asymmetry when forecasting and managing the negative impacts of unexpected events.
    Keywords: Oil Price Shocks, Stock Market Index, Nonlinear Autoregressive Distributed Lag Model, Dynamic Multiplier. JEL Classification: E32, G17, Q43
  • Ali Emami Meibodi *, Atefeh Taklif, Hamidreza Arbab, Hassan Bovairi Monji

    Development of oil and gas fields is facing many risks, which are mainly due to uncertainties about the existence of commercial reserves, natural and economic environment, political conditions of host countries, legal and infrastructure issues and a market for petroleum products. In such an environment, investors are often engaged as contractors to develop and operate petroleum projects, constantly seeking to recover their capital and operating expenditures quickly, through increasing production levels. But some geological and geophysical factors, hydrocarbon structure, technological and scientific constraints, as well as some of the contractual arrangements, such as cost recovery ceiling, virtually prevent the investor from gaining access to high economic benefits and quick recovery. The purpose of this study is to investigate the effects of contractual factors and arrangements on the optimal production levels of petroleum projects. To this end, information on the South Pars phases 17 and 18 projects were collected as a case and the optimal level of rich-gas production in this project was simulated in form of a nonlinear dynamic optimization model under the Iranian Petroleum Contract and Engineering, Procurement, Construction arrangements. The production levels and scenario analysis indicated that contractual factors and arrangements could affect the optimum level of petroleum production, significantly. Given that the production paths obtained for this project are different from that drawn by the Management and Consolidated Planning department in National Iranian Oil Company, the current production profile for the Phases 17 and 18 is not optimal, in which the executive suggestions are presented. These findings would be applicable to the formulation of Master Development Plans.

    Keywords: Optimal Production, Petroleum Projects, Petroleum Contracts, IPC, EPC, South Pars Gas Field. JEL Classification: C61, Q35, K32
  • علی امامی میبدی*

    صنعت نفت و گاز همواره از گردش منابع مالی عظیمی برخوردار است و عمده پروژه ها به‏ویژه در بخش بالادستی بسیار هزینه بر هستند؛ ازاین رو تامین مالی از مهم ترین الزامات اجرای پروژه ها در این صنعت است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی بر مبنای نظرات کارشناسان و خبرگان این حوزه، استراتژی های بهبود نظام تامین مالی در صنعت نفت و گاز، مشخص و اولویت بندی می گردند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که استراتژی های بهبود نظام تامین مالی در صنعت نفت و گاز کشور را می توان به سه محور بهبود زیرساخت‏های حاکمیتی و قانونی، عوامل ساختاری و شفافیت اطلاعاتی حوزه تامین مالی صنعت نفت و گاز تفکیک نمود. به بیان دیگر با اقدام مناسب در جهت این سه محور، می توان وضعیت نظام تامین مالی در صنعت نفت و گاز کشور را بهبود بخشید. بر اساس نتایج حاصل از روش‏های تصمیم‏گیری چندمعیاره AHP، بهبود زیرساخت های حاکمیتی و قانونی حوزه تامین مالی صنعت نفت و گاز، بیشترین اولویت را در جهت بهبود نظام تامین مالی این صنعت دارد و سپس به ترتیب، محورهای بهبود عوامل ساختاری و شفافیت اطلاعاتی حوزه تامین مالی صنعت نفت و گاز مطرح می شوند.

    کلید واژگان: تامین مالی, صنعت نفت و گاز, تحلیل سلسله مراتبی
    Ali Emami Meibodi*

    The oil and gas industry has huge financial turnover and major projects, especially in the upstream areas, require substantial financing. Hence, securing financing is one of the most important requirements for successful implementation of projects in this industry. In this research, we adopt a descriptive approach and rely on the opinion of experts, to identify and prioritize strategies for improving the financing system in the oil and gas industry. The results of the research show that the success of strategies for improving the financing system in the country's oil and gas industry depends on the three factors of regulatory infrastructure, structural factors and information transparency. In other words, by taking appropriate actions on these three factors, we can improve the financing system in the country's oil and gas industry. Based on our results, improving the regulatory infrastructure has the highest priority, followed by improving structural factors and information transparency.

    Keywords: Financing, Oil, Gas Industry, AHPG19
  • Hamidreza Arbab *, Ali Emami Meibodi, Mahdieh Haghpanahan
    The present study tries to find out the effect of energy consumption on economic growth and emission through applying non-linear framework, the smooth transition regression model, and threshold regression TAR by using the data from1969 to 2017. The results of empirical frameworks indicate that the economic growth is gradually affected by energy consumption and STR model demonstrates the dynamics. However, the changes in energy consumption on emission has taken place faster and the parametric changes have been more severe. In both states, there is one model which consists of two regimes. In this model, the fossil fuel energy consumption growth variable is selected as transition or threshold variable which is optimal model. The fossil fuel energy consumption variable is considered as a policy variable which in both frameworks have been selected in 12 percent level. The results of TAR model revealed that in high regime of fossil fuel consumption, the first lag of fossil fuel consumption and the logarithm of population have impact on emission and in high regime of low fossil fuel consumption, the fist lag on variable growth of fossil fuel consumption and electricity have impact on emission. Also, the results of TAR model indicated that the electricity energy consumption growth in low regime, the growth in electricity consumption and first lag investment affect the economic growth. The fossil fuel consumption in high regime, the growth variables of fossil fuel consumption and investment have impact on the economic growth.
    Keywords: Fossil Fuel Energy, Electricity Energy, Economic Growth, Emission, Smooth Transition Regression
  • مریم هوشنگی*، علی امامی میبدی
    امروزه تعداد قابل توجهی از کشورهای جهان با کمبود منابع آب شیرین مواجه هستند. در مناطق استراتژیک جهان نظیر خاورمیانه کمبود مفرط آب، زمینه افزایش بروز اختلافات و منازعات را حول محور آب فراهم آورده است. از همین رو در سالهای اخیر در ایران از سوی کارشناسان و تصمیم گیران، گرایش به بهره گیری از تکنولوژی شیرین سازی آب های شور دریا نشان داده شده است. در این مطالعه به اندازه گیری کارایی فنی وکارایی زیست محیطی کارخانه آب شیرین کن به روش اسمز معکوس واقع در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی طی سال های 1387 الی 1395 با به کارگیری روش تحلیل پوششی داده ها پرداخته شده و با استفاده از شاخص کارایی انرژی کل عوامل، کارایی انرژی محاسبه شده است. نتایج نشان داده که متوسط کارایی فنی در واحد مورد مطالعه تحت فرض بازده ثابت و متغیر نسبت به مقیاس به ترتیب برابر 8/90 و 4/98 درصد بوده است. همچنین ناکارایی مقیاس بیشترین تاثیر را بر روی ناکارایی فنی تحت فرض CRS داشته است که بیانگر ناکارایی تولید در مقیاس بهینه برای بنگاه مورد نظر است. همچنین در محاسبه کارایی زیست محیطی،کارایی کارخانه آب شیرین کن مورد مطالعه برای کل دوره فعالیتش رقمی معادل 90 درصد بوده است. علاوه برآن با استفاده از شاخص کارایی انرژی کل عوامل، میانگین کارایی انرژی 91 درصد برآورد شده است. بر اساس نتایج با افزایش دما در فصول گرم سال کارایی انرژی کاهش چشمگیری داشته است.
    کلید واژگان: کارایی فنی, کارایی زیست محیطی, کارایی انرژی, تحلیل پوششی داده ها, اسمز معکوس
    Maryam Houshangi *, Ali Emami Meibodi
    This study is carried out to measure the technical and environmental efficiencies of reverse osmosis desalination plant by Data Envelopment Analysis (DAE) approach in the South Pars Special Economic Zone during the nine years from 2007 to 2016. The energy efficiency is estimated by Total Factor Energy Efficiency Index. The results reveal that the technical efficiency of the plant throughout the years in operation averaged out at 90.8% and 98.4%, based upon the assumption of constant and variable returns to scale, respectively. Scale inefficiency proved to be the most decisive factor leading to technical efficiency under the assumption of CRS, implying the relative neglect of scale efficient production in this unit. Eco-efficiency is assessed by adding undesirable outputs to this model. The highest level of eco-efficiency (99.9%) was observed in the year 2008, while the year 2016 demonstrated the lowest figure in this regard, i.e., 76.8%. The average eco-efficiency of the desalination plant in question during the whole years in operation amounted to 90%. Finally, using the Total Factor Energy Efficiency Index the average of energy efficiency of the desalination plant is estimated at 91%. The results showed that the temperature is the most important factor in energy efficiency, whose increase would result in significant energy efficiency decrease.
    Keywords: Technical Efficiency, environmental efficiency, Energy Efficiency, Data Envelopment Analysis, Reverse Osmosis
  • Hassan Azizi *, Faysal Ameri, Ali Emami Meibodi

    The purpose of this study is to compare stringency of and compliance with environmental requirements in upstream sector of oil and gas in law of Iran and the USA. This study is conducted using the inter-spinned mix method (qualitative – quantitative). In the qualitative part, library studies are used. In the quantitative part, the studied society is a group of six professionals in the field of oil and gas, who filled out a questionnaire consisted of 34 questions prepared by the Worley Parsons in a similar research approved by jurisdictions of ten countries. The questions are prepared by a team of experts with international experience. The components of stringency and compliance with law during the phases of approval, operation, and closure of a hydrocarbon project are studied using the Delphi method. At the level of stringency, the environmental assessment in the US is carried out with 10 times more human resources and 26 times more costs than in Iran. In the US, with 13 scores, it is more stringent than Iran with 5 scores. In the project closure phase, Iran does not put in place any obligations for rehabilitation and restoration. At the level of compliance, the Construction Environmental Management Plan (CEMP) is mandatory in both countries. In Iran, the list of violations and their consequences will not be published. The US regulatory mechanisms of restoration are an appropriate model. Totally, Iran gains 29 and the United States 42 scores. The recommendations are based on these two scores.

    Keywords: Environmental Requirements, Stringency, compliance
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال