ali misaghi
-
Background
Malt is a vital ingredient in the brewing and food industries, as it influences the sweetness, flavor, and color of the final products. The quality and soluble solids content of barley-derived malt depends on temperature, enzyme type, and grinding roller interval. This study aimed to determine the optimal conditions for maximizing the soluble solids in Iranian malt.
MethodsMalt samples were treated at 57 and 72 °C, employing glucan maltohydrolase (GMH) and glucohydrolase (GH) enzymes, and grinding roller intervals of 0.6, 0.8, and 1 mm. The malt samples were then subjected to chemical analyses, including Brix measurement, iodine test, and pH determination.
ResultsThe results showed that higher temperatures increased the Brix value and decreased the pH value of the malt samples. No significant differences in Brix and pH were observed between the GMH and GH enzymes. Smaller grinding roller intervals (0.6 mm) increased the Brix value and decreased the pH. The optimal conditions for maximizing the soluble solids content were 72 °C with the GMH enzyme and a 0.6 mm roller interval (Brix = 7.8 g/100 cc, pH = 5.32). The temperature significantly influenced the iodine test, confirming starch hydrolysis into sugar at 72 °C.
ConclusionThis study recommends reducing the grinding roller interval from 0.8 to 0.6 mm and increasing the temperature from 57 to 72 °C to significantly enhance the malting process. Therefore, using a 72 °C temperature and 0.6 mm roller gap is advised for better malting efficiency.
Keywords: Malt, Temperature, Enzyme, Grinding Roller Interval, Brix -
Background
Today, the prevalence of foodborne illnesses has led to the widespread use of medicinal plants. This study aims to investigate the antibacterial effect of polylactic acid (PLA) films containing oak ethanolic extracts incorporated with cinnamon essential oil against a range of foodborne pathogens.
MethodsThe oak extract was obtained by soaking method and the cinnamon essential oil was extracted using a Clevenger apparatus. PLA films containing 2% concentration of oak extract and cinnamon essential oil were prepared, homogenized, cast, and stored at 4°C. Subsequently, the antimicrobial efficacy of various concentrations of the extract against pathogenic bacteria was examined using the disk diffusion method.
ResultsThe film containing 400 mg/mL of ethanolic extract along with 3% cinnamon, showed the largest non-growth zone (with a diameter of 31.5 mm against Staphylococcus aureus). Furthermore, the film with a concentration of 100 mg/mL of extract displayed the smallest non-growth zone against Salmonella typhimurium, measuring 13.54 mm in diameter.
ConclusionBased on the obtained results, the combination of oak extract and cinnamon essential oil has a strong inhibitory effect against common foodborne pathogens. Consequently, these substances may be useful for enhancing the safety and extending the shelf life of various food products.
Keywords: Foodborne Pathogen, Disk Diffusion, PLA, Oak, Cinnamon -
ناهمسانی ساختار بافتی دارای نقشی مهم در الگوی تغییرات مقادیر منتسب به درجه ناهمسانی ضرایب کشسانی خاک می باشد. این ناهمسانی بیشتر ناشی از تفاوت موجود در چیدمان هندسی ذرات و به طور کلی خواص اسکلتی در صفحات مختلف توده خاک می باشد. شناخت این ویژگی همواره منجر به درک بهتر و تحلیل دقیق تری از رفتار ژئوتکنیکی خاک تحت تاثیر انواع بارگذاری خواهد شد. بر همین اساس، هدف این مطالعه، تعیین این ناهمسانی در خاک های ماسه ای، بررسی محدوده تغییرات آن بر حسب شرایط تنش حاکم و در نهایت سنجش وابستگی آن به پارامترهای دانه بندی، شکل و وزن دانه های خاک می باشد. بدین منظور، با فرض وجود همسانگردی عرضی در محیط خاک، ضرایب کشسانی حاصل از 419 آزمون آزمایشگاهی بر روی 28 نمونه متفاوت از 17 نوع ماسه مختلف که از اندازه گیری سرعت های لرزه ای بدست آمده بودند همراه با داده های نسبت تخلخل، حالت تنش، ویژگی های دانه بندی، شکل و وزن ذرات، از مقالات معتبر گردآوری شدند. بر مبنای یک معادله تجربی معتبر، اطلاعات گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مقادیر نسبت ناهمسانی ساختار بافتی برای خاک های مورد بررسی محاسبه شدند. با ترسیم نتایج به دست آمده در مقابل حالات تنش متناظر، الگو تغییرپذیری و دامنه تغییرات این نسبت بر حسب شرایط تنش موجود مشخص گردید. در انتها، با اجرای یک سری از تحلیل های رگرسیونی ساده و چند گانه، پتانسیل همبستگی میان نسبت ناهمسانی ساختار بافتی و مشخصات تشریح کننده دانه بندی، شکل و وزن دانه ها بررسی شده و روابط تجربی حاکم بر آنها استخراج گردیدند.
کلید واژگان: همسانگردی عرضی, خاک های ماسه ای, اسکلت خاک, سرعت موج لرزه ای, مشخصات فیزیکی ذراتFabric anisotropy in sands and assessing its dependence on grading and surface appearance parametersFabric anisotropy plays a crucial role in the variations model of anisotropy degree of soil elastic coefficients. This study aims to quantify this anisotropy in sandy soils, examining its variations in terms of the available stress conditions, and assessing its dependence on grading, shape and soil particles weight characteristics. To this end, by presuming the transverse isotropy in the soil medium, the elastic coefficients obtained from 419 laboratory tests on 28 different samples of 17 different sands were collected from literature. Indeed, those were attained from the seismic velocity measurements and supplemented with corresponding data on void ratio, stress state, grading, shape and weight properties. Based using on a famous experimental equation, the collected data was analyzed, and the fabric anisotropy ratio was computed for each soil sample. By drawing these results versus the respective experienced stresses, the variability model and the amplitude of the ratio were identified with respect to the applied stresses. Finally, by performing a series of simple and multiple regression analyses, the potential correlations between the fabric anisotropy ratio and the representative characteristics of grading, shape and particles weight were investigated resulting in a couple of mutual relationships.
Keywords: Transverse Isotropy, Sandy Soils, Soil Skeleton, Seismic Wave Velocity, Grains Physical Properties -
فیلم های خوراکی به عنوان حامل ترکیبات آنتی اکسیدانی و ضدمیکروبی به ایفای نقش می پردازند. اسانس روغنی و عصاره آبی فلفل قرمز که تحت عنوان ترکیبات ضدمیکروبی در سیستم های غذایی به شمار می روند، می توانند در ماتریکس فیلم خوراکی گنجانده شوند. در این مطالعه اثر ضدمیکروبی فیلم خوراکی پکتینات کلسیم حاوی اسانس و عصاره فلفل قرمز بر چهار گونه از مهمترین باکتری های پاتوژن غذازاد شامل استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسیتوژنز، اشرشیاکلی (O157;H7) و سالمونلا انتریتیدیس با روش دیسک های انتشاری مورد بررسی قرار گرفت. از فیلم های تولید شده بر پایه پکتینات کلسیم حاوی غلظت های 5/0 و 1 درصد از اسانس و غلظت 2 درصد عصاره آبی فلفل قرمز، دیسک هایی به قطر 9 میلی متر تهیه و در شرایط استریل روی محیط مغز و قلب (BHI)از قبل کشت داده شده، قرار گرفتند. قطر هاله های تشکیل شده به عنوان شاخص میزان فعالیت ضدمیکروبی فیلم ها در نظر گرفته شد. محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار Sigma Plot انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که فیلم های طراحی شده به طور موثر علیه پاتوژن های مورد آزمایش عمل کردند و کامپوزیت های حاوی اسانس روغنی فلفل قرمز در هر دو غلظت ظرفیت مناسبی برای محدود کردن رشد باکتری های بیماریزای مواد غذایی از خود به نمایش گذاشتند. تنها فیلم حاوی 5/0 درصد اسانس روی پاتوژن سالمونلا انتریتیدیس هیچ هاله عدم رشدی تشکیل نداد یا به عبارتی هیچگونه اثر بازدارندگی در این غلظت نداشت. همچنین اضافه شدن عصاره آبی فلفل قرمز به فیلم های حاوی اسانس روغنی، ویژگی های ضد باکتریایی فیلم ها را تقویت کرد. نتایج حاصل نشان می دهد که اسانس روغنی و عصاره آبی فلفل قرمز می تواند به عنوان یک نگهدارنده طبیعی در ترکیب فیلم خوراکی پکتینات کلسیم جهت بسته بندی مواد غذایی مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: پکتینات کلسیم, فیلم بسته بندی, ضدمیکروبی, مواد غذایی, ترکیب زیست فعالEdible films have gained significant attention as carriers of antioxidant and antimicrobial compounds. Essential oils and aqueous extracts of red pepper, known for their antimicrobial properties in food systems, can be incorporated into the matrix of edible films. This study aimed to investigate the antimicrobial activity of calcium pectinate edible films containing essential oil and aqueous extract of red pepper against four major foodborne pathogenic bacteria, including Staphylococcus aureus, Listeria monocytogenes, Escherichia coli (O157:H7), and Salmonella enteritidis, using the disc diffusion method. Disks with a diameter of 9 mm were prepared from calcium pectinate-based films containing 0.5% and 1% essential oil and 2% aqueous extract of red pepper and placed under sterile conditions on pre-inoculated BHI agar plates. The diameter of the inhibition zones was considered as an indicator of the antimicrobial activity of the films. Statistical analysis was performed using Sigma Plot software. The results demonstrated that the designed films effectively inhibited the tested pathogens. Composites containing red pepper essential oil exhibited a remarkable ability to restrict the growth of foodborne pathogenic bacteria at both concentrations. However, the film containing only 0.5% essential oil did not form an inhibition zone against Salmonella enteritidis, indicating no inhibitory effect at this concentration. Additionally, the addition of aqueous extract of red pepper further enhanced the antibacterial properties of the essential oil-containing films. These findings suggest that essential oil and aqueous extract of red pepper can be employed as natural preservatives in calcium pectinate edible films for food packaging applications.Keywords: Calcium Pectinate, Packaging Film, Antimicrobial, Food, Bioactive Compound
-
سرعت موج برشی و فشاری (به ترتیب Vs و Vp) پارامترهای بسیار اساسی و ضروری برای هر نوع مدل سازی ژیومکانیکی در شرایط عمیق زمین هستند. با این وجود هر دو مورد پارامترهای پیچیده ای هستند که به شدت تحت تاثیر سایر خواص سنگ مانند تخلخل، تنش برجا، پرشدگی منافذ، محتوای رس و غیره قرار می گیرند. بنابراین اطلاعات دقیق در مورد سهم هر یک از این مولفه ها می تواند نتایج بدست آمده در مدل های ژیومکانیکی را ارتقا بدهد. به ویژه زمانی که سرعت موج در شرایط سطحی باید از داده های برجا مثلا لاگهای ژیوفیزیکی از چاه و یا نمونه های مغزه و یا خرده سنگ های حفاری تخمین زده شود اهمیت این موضوع بسیار بیشتر می شود.در این پژوهش، داده های تجربی بیش از 180 نمونه سنگ شیلی منتشر شده در منابع مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مشخص شد که تخلخل مهمترین پارامتر موثر بر سرعت موج برشی است. با این حال، محتوای رس نیز یک پارامتر مهم است. بر اساس تحلیل آماری این داده ها، یک معادله پیش بینی معرفی شد که با قطعیت بالا می تواند سرعت موج برشی در نمونه سنگهای شیلی را تخمین زد. بر اساس این مدل، برای نمونه هایی با تخلخل یکسان، تغییر در محتوای رس منجر به مقادیر متفاوت سرعت موج می شود.کلید واژگان: سرعت موج برشی. موج S, موج فشاری, تخلخل, سنگ شیل, رسCompressional and shear wave velocities (Vp and Vs respectively) are basic and essential parameters for any geomechanical modelling in deep ground conditions. However, both are complex parameters that are strongly influenced by other rock properties such as porosity, in situ stress, pore filling, clay content, etc. Therefore, detailed information about the contribution of each of these attributes can improve the results obtained in geomechanical models. Especially when the wave velocity in the surface conditions is estimated based on in situ data such as geophysical logs from wells or core samples or drilling chips, the importance of this matter becomes much significant. In this research, experimental data for more than 180 shaly rock samples were analysed. Clearly, porosity was the most critical parameter affecting shear wave velocity. Accordingly, increasing porosity leads to a dramatic decrease in wave velocity. Nevertheless, it was noticed that for a certain porosity value, a relatively wide range of wave velocities may be observed. Further investigation revealed that, clay content was also a significant contributing parameter. Based on explicit statistical analysis, a predictive equation was introduced with which shear wave velocity can be estimated with high certainty. Accordingly, for samples with the same porosity, variation in clay content would result in different wave velocitiesKeywords: Porosity Shear wave velocity, s-wave, Compressional wave, Shale, Clay content
-
سابقه و هدف
آفلاتوکسین ها به عنوان عوامل سرطان زای قطعی یا احتمالی انسان طبقه بندی می شوند. آجیل از جمله رایج ترین مواد غذایی آلوده به آفلاتوکسین هستند.
روش کاردر این مطالعه سطوح آفلاتوکسین (B1، B2، G1،G2 و کل) در انواع مغزها (پسته، بادام، بادام هندی، فندق و گردو) عرضه شده در هشت فروشگاه زنجیرهای منتخب در شهر تهران با استفاده ازستون ایمونوافینیتی ارزیابی و با روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازهگیری شدند.
یافتهها:
از بین 20 آجیل مورد آزمایش، تنها یک نمونه (فندق بو داده) در سطح 34/0 میکروگرم بر کیلوگرم به آفلاتوکسین (G1) آلوده بود، در حالی که مایکوتوکسینهای مورد آزمایش در بقیه نمونهها شناسایی نشدند.
نتیجهگیری:
یافتههای ما حاکی از آن است که پارامترهای مختلف از جمله شرایط اقلیمی، اجرای مقررات سختگیرانه، بهبود عملکرد برداشت و پس از برداشت در کنار نظارت دقیق اداره کل بهداشت ارتش (دانشگاه علوم پزشکی آجا) بر کیفیت مواد غذایی ممکن است میزان کم آفلاتوکسین ها را در این مطالعه توضیح دهند.
کلید واژگان: آفلاتوکسین, آجیل, ایران, HPLCBackgroundAflatoxins are classified as definitive or possible human carcinogens. Nuts and nutty products are among the most frequent aflatoxin-contaminated foodstuffs. The aim of this study was to assess the levels of aflatoxins (B1, B2, G1, G2, total) in different nuts, including pistachio, almond, cashew, hazelnut obtained from selected supermarket chains in Tehran city.
MethodsA total of 20 nut samples were collected from eight randomly selected chain stores, and the levels of aflatoxins in the samples were evaluated using an immunoaffinity column and quantified by high-performance liquid chromatography technique (HPLC).
ResultsAmong 20 tested nuts, only one sample (roasted hazelnut) was contaminated with the aflatoxins (AG1) at a level of 0.34 µg/kg, while the tested mycotoxins were not detected in the other samples.
ConclusionOur findings indicated that different parameters such as climatic conditions, implementing strict regulations, improvement in harvest and post-harvest practices alongside rigorous surveillance by the Department of Public Health and Preventive Medicine (AJA University of Medical Sciences) on the quality of food materials may explain the low incidence of aflatoxins in this study.
Keywords: Aflatoxin, Nut, Iran, HPLC, Chain store -
یکی از اهداف اصلی در توصیف مخازن نفت و گاز، تعیین نسبتا دقیق میزان ذخیره درجای هیدروکربن است و یکی از پارامترهای اصلی برای تعیین این کمیت، اشباع شدگی است. فرض اصلی در این پژوهش بر این اساس است که محتوی سیال در مخازن باعث میرایی و پاشش امواج لرزه ای می شود که این فرض توسط مدل های فیزیک سنگ، مدل سازی عددی و برخی مطالعات دیگر تایید شده است. در این مطالعه با استفاده از مدل فیزیک سنگ وایت، سه نوع مخزن ماسه سنگی تعریف شده است که در عمق و درجه تراکم متفاوت هستند. سپس با استفاده از برنامه توسعه یافته در نرم افزار متلب تاثیر اشباع ها و تخلخل های متفاوت برروی نشان گرهای سرعت فاز، میرایی، ضریب بازتاب عمودی و زاویه فاز مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج بررسی نشان می دهد که از بین مجموعه نشانگرها، سرعت وابسته به بسامد و زاویه بازتاب وابسته به بسامد، دراشباع های مختلف روند یکسانی دارند. در ادامه با استفاده از تقریب های علمی از ضریب بازتاب برای تخمین پاشش استفاده شده است و در پایان این روش برروی داده های یکی از میادین نفتی خلیج فارس مورد آزمون قرار گرفته و حدود میزان اشباع گاز تخمین زده شده است.کلید واژگان: اشباع شدگی, فیزیک سنگ, مدل وایت, پاشش امواج لرزه ای, ضریب بازتابAccurate estimation of in-situ hydrocarbon is one of the most important objectives for oil/gas reservoir description. Fluid saturation is an essential parameter for this purpose. In this context, it is assumed that fluid content in a reservoir can cause seismic wave attenuation and dispersion. This assumption, however, has been confirmed using rock physics and numerical modeling and other research approaches. In this research, based on a White’s rock physics model, three types of sandstone reservoirs of different depth and degree of compaction were synthesized. A MATLAB code was developed to investigate the impact of saturation and porosity variations on velocity, attenuation, vertical reflection coefficient and phase angle, and the results were implemented on the data from an oil field in the Persian Gulf. These investigations revealed that among different attributes, frequency related velocity and frequency related reflection angle at different saturation status show similar trends. In this research, approximate reflection angle was carefully obtained for estimation of dispersion. Analysis of reflection coefficient and velocity reveals that gas saturation and porosity affect dispersion. Finally, reflection coefficient and dispersion cross plots were successfully used to estimate gas saturation.Keywords: gas saturation, rock physics, White’s Model, seismic wave dispersion, reflection coefficient
-
تخلخل یک عامل بسیار حساس در تعیین سرعت امواج، تخمین پارامترهای ژیومکانیکی و خصوصیات پتروفیزیکی مخازن هیدروکربنی محسوب می شود. امروزه در صنعت نفت این پارامتر با استفاده از روش تزریق گاز هلیوم به نمونه های مغزه (پلاگ) به دست می آید. تعیین تخلخل توسط روش هایی مانند آنالیز مغزه مستلزم صرف زمان و هزینه بالا است. مغزه گیری عملی دشوار و پرهزینه است. به علاوه امکان مغزه گیری در برخی چاه ها (مانند چاه های افقی) وجود ندارد. بنابراین به علت نبود مغزه های کافی و تغییرات سنگ شناسی و ناهمگنی سنگ مخزن، تعیین این پارامتر توسط روش های معمول از دقت چندانی برخوردار نمی باشد.در این پژوهش در یکی از چاه های نفتی در جنوب غرب کشور تخلخل بر اساس داده های نگاره نوترون، چگالی، صوتی، و همچنین تلفیق این نگاره ها محاسبه شد. برای تعدادی نمونه مغزه هم تخلخل به روش تزریق گاز هلیوم محاسبه شد. با استفاده از تحلیل آماری-ریاضی رابطه تجربی برای محاسبه تخلخل بر اساس تلفیقی از نگاره های پتروفیزیکی ارایه شد که رابطه پیشنهادی مقدار واقع بینانه تری نسبت به سایر روش ها بدست می دهد. از دیگر مزایای این روش می توان گفت که بر خلاف سایر روش های موجود، هم به صورت برجا و هم بصورت غیر برجا (آزمایشگاهی) قابل اجرا است، و اینکه هزینه های تمام شده با این روش بسیار کمتر از سایر روش های موجود است. از دیگر نکات مثبت این روش می توان به قابل اجرا بودن آن برای همه سنگ ها از نظر جنس اشاره کرد. به عبارت دیگر نکته مهم در روش پیشنهادی این است که در این روش بر خلاف سایر روش ها که فقط از یک عامل برای اندازه گیری تخلخل استفاده می شود (به عنوان مثال: میزان هیدروژن در روش نگاره نوترون یا سرعت موج طولی در روش نگاره صوتی)، در این روش از سه پارامتر شامل: چگالی، سرعت موج طولی و سرعت موج برشی استفاده می شود که میزان خطا را به طور چشمگیری کاهش می دهد.
کلید واژگان: تخلخل, ژئومکانیک, پتروفیزیک, تخلخل سنج هلیومی, نگار نوترون, نگار چگالی, نگار صوتیPorosity is a very sensitive parameter for determining the velocity of waves, estimating geomechanical parameters and petrophysical properties of hydrocarbon reservoirs. Today, in oil industry this parameter is obtained by using the helium gas injection method on core samples. Determining porosity by methods such as core analysis requires a lot of time and money. Coring is difficult and costly. In addition, it is not possible to core in some wells (such as horizontal wells). Therefore, due to the lack of sufficient cores and lithological changes and heterogeneity of reservoir rock, the determination of this parameter by conventional methods is not very accurate. So far, many experimental relationships have been proposed to calculate porosity, but in most cases, the results in different regions are not desirable. In this study, in an oil well South-west Iran, porosity was measured using neutron, density and sonic logs and also a combination of these data. Then for 645 specimens of the same section, porosity was measured using helium gas injection test. Correlation analysis and mathematical manipulation resulted in an empirical equation for estimation of porosity based on a combination of three indicators: compressional wave velocity (Vp), density (), and the ratio of compressional to shear wave velocities (Vp/Vs). Artificial intelligence technics were used to optimize this empirical equation. As a result, porosity can be estimated at a lower cost and more accuracy for the whole length of drilling.
Keywords: porosity, Geomechanics, Petrophysics, Helium gas injection, Neutron log, Density log, Sonic log -
Proper utilization of 3D seismic data in the upstream oil industry is one of the crucial steps in field developments. Many attributes are used to obtain models of facies distribution in a reservoir. Using prestack inversion methods on 3D seismic data and extracting prestack attributes such as elastic properties play very important roles in precise estimation of reservoir properties. The results of prestack seismic inversion in the oil reservoirs are investigated in this study. Simultaneous prestack inversion provides more details of acoustic impedance section rather than the poststack inversion. Moreover, the compressional acoustic impedance extracted from simultaneous inversion is more accurate than the one obtained from poststack inversion. In addition to the compressive acoustic impedance, shear impedance and density, the elastic parameters can be extracted from simultaneously prestack inversion. The purpose of this research is to transform the prestack inversion products into the geomechanical parameters including Young’s modulus and Poisson’s ratio. Young’s modulus and Poisson's ratio have been used in geophysical algorithms to detect the well drilling trajectory and estimate the stress direction. These parameters can also be used in fluid detection studies.Keywords: Elastic modulus, simultaneous prestack inversion, poststack inversion, Acoustic Impedance
-
Fresh sausage has a short shelf life and is easily spoiled at refrigerated condition. The object of the current research was to assess the effect of Cuminum cyminum L. essential oil (CCEO) (0, 0.05, 0.1 and 0.2% v/v) on the shelf life extension of fresh camel sausage within storage at 4oC for 15 days. Based on the microbiological findings, integration of CCEO significantly (p<0.05) retarded microbial growth in the sausage compared to the control group. Mesophilic bacterial count (MBC) reached to upper microbiological permissible limit, 7 log CFU/g, on day 5 in control samples, on day 7 in samples containing 0.05% or 0.1 % CCEO and on day 15 in samples containing 0.2 % CCEO. Based on chemical findings, on the last day of the storage period, the total volatile base nitrogen (TVB-N) value in the control samples increased to 39.75 mg/100g. At the end of the research, a significant (p<0.05) reduction (approximately 6.29-11.85 mg/100g) was found out in the final TVB-N of samples integrated with CCEO compared to the control samples. The peroxide value (PV) for the control sample was 4.49 meq/1000g of lipid, meanwhile, the PV values for the treated samples remained lower as 3.25 meq/1000g of lipid at the final step of the study. Regarding sensory attributes, adding 0.05 % and 0.1% of CCEO results in slight adverse effect on the sensory characteristics (p>0.05). The results of this study revealed that the integration of CCEO to fresh camel sausages is a practical method to increase its shelf life.Keywords: Fresh camel sausage, Cuminum cyminum L, Essential oil, Shelf life
-
زمینه مطالعه
امروزه یافتن بی خطرترین نگهدارنده برای حفظ خوراک طیور از آلودگی به سالمونلا حایز اهمیت بهداشتی و اقتصادی فراوانی است. سالمونلا انتریکا تحت گونه انتریکا سرووار انتریتیدیس عامل بیماری مشترک سالمونلوز در طیور می باشد که از طریق خوراک به پرنده منتقل می شود.
هدفاین مطالعه بررسی اثر ضد میکروبی اسانس دارچین، زنیان و آویشن باغی علیه باکتری سالمونلا انتریتیدیس و مقایسه آن با فرمالدهید بود.
روشکار:
در مطالعه حاضر حداقل غلظت مهار کننده رشد (MIC) Minimum inhibition concentrationو حداقل غلظت کشنده باکتری (MBC) Minimum bactericidal concentration اسانس های دارچین، زنیان و آویشن باغی بر باکتری سالمونلا آنتریتیدیس و نیز تاثیر غلظت های مختلف اسانس ها بر منحنی رشد باکتری مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجدر مطالعه حاضر، MIC اسانس های زنیان، آویشن، دارچین و فرمالدهید برای باکتری سالمونلا انتریتیدیس، به ترتیب 500، 700، 500 و 70 میکرولیتر در لیتر و MBC آن ها برابر 700، 900، 1000 و 200 میکرولیتر در لیتر بدست آمد. بررسی منحنی های رشد نیز نشان داد که همه تیمارها فاز تاخیری رشد را افزایش دادند. روند افزایشی تعداد باکتری نیز در غلظت های مختلف زنیان کندتر از گروه کنترل بود. اما این اختلاف در سایر تیمارها فقط در غلظت های 1 و 2 MIC مشاهده شد (05/0>p).
نتیجه گیری نهایی:
نتایج نشان دادند که اسانس های زنیان با غلظت کمتر و آویشن باغی و دارچین با غلظت های بیشتر می توانند به عنوان جایگزین بخشی از فرمالین و یا تکمیل کننده اثر آن در ضدعفونی خوراک استفاده شوند.
کلید واژگان: اسانس گیاهی, سالمونلا انتریتیدیس, MIC, MBC, اثر ضد میکروبیBACKGROUNDIt is fundamental to find the safest food preservatives in order to acheive the maximum health and economic benefits. Salmonella enteritidis is the cause of Salmonellosis, one of the most important foodborn zoonoses in poultry.
OBJECTIVESThe present study was conducted to comparatively evaluate the antimicrobial effects of Trachyspermum copticum, Thymus vulgaris, and Cinnamomum zeylanicum essential oils and Formaldehyde against Salmonella Enteritidis.
METHODSIn this study minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC) of Cinnamomum zeylanicum, Trachyspermum copticum, and Thymus vulgaris essential oils against Salmonella enteritidis were determined using broth macro-dilution. The effects of essential oils on growth curve of Salmonella Enteritidis were also evaluated.
RESULTSIn this study, MIC for the minimum inhibitory concentration level of Trachyspermum copticum, Thymus vulgaris, Cinnamomum zeylanicum and formaldehyde for Salmonella Enteritidis was determined as 500, 700, 500, and 70 ppm while MBC was calculated as 700, 900, 1000, and 200ppm, respectively. This study revealed that all the treatments increased lag phase. Bacterial growth speed was slower for Trachyspermum copticum of all the concentrations, yet a significant difference was observed only in 1 and 2 MIC of other treatments (p < /em><0.05).
CONCLUSIONSIn conclusion, Trachyspermum copticum (with less concentration), Thymus vulgaris, and Cinnamomum zeylanicum (with higher concentration) could be employed as a substitution of a proporation of formaldehyde to prevent bacterial development in food.
Keywords: Essential oil, antimicrobial effect, Salmonella Entertidis, MIC, MBC -
تعیین خواص پتروفیزیکی یک مخزن اهمیت بسیار زیادی دارد. تخلخل و تراوایی بخش های مخزنی، از مهم ترین این خواص هستند. خواص پتروفیزیکی یک مخزن معمولا با روش هایی مانند تحلیل مغزه و آزمایش چاه نیز به دست می آیند که مستلزم صرف زمان و هزینه بسیار زیادی است. به دلیل نبود مغزه های کافی، تغییرات سنگ شناسی و ناهمگنی سنگ مخزن، نتایج تعیین این پارامترها با روش های ذکر شده، پوشش مناسب و دقت لازم را برای تعمیم به کل ستون چاه یا لایه مخزنی و میدان هیدروکربوری ندارد. برای رفع این محدودیت از روش های جایگزین همانند ارزیابی و تفسیر نمودارهای پتروفیزیکی در محیط نرم افزار های پیشرفته یا روش های مبتنی بر سرعت امواج لرزه ای استفاده می شود.در روش مبتنی بر نمودارهای پتروفیزیکی، معمولا تخلخل براساس یکی از نگاره های نوترون، چگالی یا صوتی یا تلفیقی از دو یا چند نگاره و با استفاده از روابط معرفی شده به صورت برجا تخمین زده می شود. برای تخمین تخلخل با استفاده از سرعت امواج لرزه ای، هم از داده های لرزه ای سطحی و هم از داده های لرزه ای درون چاهی (مقاطع لرزه ای قایم) می توان بهره جست. با به کارگیری روابط موجود بین سرعت امواج لرزه ای و تخلخل سنگ ها، برآورد مناسبی از تخلخل لایه ها محاسبه می شود. در این پژوهش با استفاده از داده های مقاطع لرزه ای قایم در یکی از میدان های گازی خلیج فارس، تخلخل لایه های مخزنی تخمین زده می شود و نتایج آن با تخلخل تخمین زده شده از نگاره های مختلف چاهی و داده های مغزه ها مقایسه می شود. نتایج حاکی از همخوانی مناسب نتایج داده های VSP و سایر نگاره های چاهی و همچنین داده های مغزه است، به ویژه اینکه در نقاط ریزشی و شسته شده چاه و نواحی با لایه های شیلی که روش های پتروفیزیکی اغلب خطا دارند، روش مقطع لرزه ای قایم می تواند نتایج مطمین تری ارایه کند.
کلید واژگان: پروفیل زنی لرزه ای قائم (VSP), تخلخل, سرعت امواج, مخزن گازیDetermining the petrophysical properties of a reservoir is of great importance. The most important of these properties are the porosity and permeability of the reservoir sections. The petrophysical properties of a reservoir are usually obtained by methods including core analysis and well testing techniques which require spending a very high time and cost. Furthermore, the results of determining these parameters by the mentioned methods are not of good quality due to the lack of sufficient cores, lithological changes and heterogeneity of reservoir rock. Therefore, the optimal method is to use advanced evaluations of petrophysical diagrams in advanced software environments such as Geolog. The results of petrophysical assessments can be compared and calibrated with the results obtained from the core.Usually, porosity is estimated based on the one of the neutron logs, density logs, sound logs or combination of two logs in-site. Moreover, it can be calculated by laboratory methods which give different evaluations of porosity, of course. Experience has also shown that estimation of porosity using one type of log is not accurate due to the response of each log to certain parameters of a formation.Another method to estimate the porosity is to use longitudinal and transverse wave velocities and the ratio of these velocities. This method uses surface wave data and Vertical Seismic Profiling (VSP) surveys. Using the empirical relations between the porosity and seismic velocities, a proper estimation of porosity could be provided. In this research, porosity has been estimated using the VSP data and also some other petrophysical logs in a well in the Persian Gulf and the results have been compared with other methods.The results show that the porosity values obtained from VSP data are closer to the core analysis than acoustic log results. One of the advantages of porosity estimation using VSP data is the insignificant effectiveness of shale contents on this method.The well wall caving, especially at the bottom of the well, causes error in the reading of some logs and affects the amount of porosity calculated by petrophysical logs. However, well caving has little effect on VSP data readings and results in the estimated porosity values to be more accurate than the Vp/Vs velocity ratios in these areas.The porosity obtained from the dynamic method shows only the initial porosity of the rock and is not able to calculate the total porosity. Furthermore, the studies conducted in this research showed that the porosity achieved by acoustic method does not conform well to the helium gas in neutron log and density log methods (as a reliable method), and also does not have the necessary validity. For these reasons, in this study, a method was proposed to determine the porosity by combining the ratio of the longitudinal wave velocity to shear wave velocity (Vp/Vs) and rock density. Comparison of the results presented in this study with other available methods showed a good consistency and suggests that the proposed empirical equation provides a more realistic calculation for rock porosity.As a recommendation, we suggest that VSP data be acquired for the whole well column because extracting the compressional and shear wave velocities in all surveyed depths and calculating the ratio of them, will make it possible to estimate the amount of different porosities in all existing formations.
Keywords: Vertical Seismic Profiling (VSP), porosity, Wave velocity, gas reservoir -
برآورد ضرایب گیاهی فضای سبز شهری با استفاده از الگوریتم سبال و تصاویر لندست (مطالعه موردی: شهر مشهد)
در خصوص برآورد تبخیر- تعرق فضای سبز علاوه بر ضریب گیاهی باید ضرایب مربوط به خرداقلیم، تعدیل تراکم بوته و تنظیم گونه گیاهی خاص نیز محاسبه گردند. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 7 و اطلاعات ایستگاه سینوپتیک مشهد میزان تبخیر- تعرق واقعی فضای سبز محاسبه و سپس با استفاده از پارامترهای اقلیمی و محیطی به دست آمده از تصاویر ماهواره ای و مدل سبال، رابطه ای بین ضریب میکروکلیما و دمای هوا و نیز رابطه ای بین ضریب تراکم و شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی برقرار شد. در نهایت با پایش رطوبت خاک به صورت میدانی در پارک غدیر شهر مشهد، صحت سنجی روابط به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت. با تعیین موقعیت مکان های میدانی بر روی تصویر ماهواره ای، و رابطه بین شاخص NDVI و ضریب تراکم فضای سبز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهترین مدل ارایه شده با استفاده از رگرسیون خطی به صورت Kd=0.9941*NDVI+0.5058 با ضریب همبستگی برابر 98/0 می باشد و حداکثر درصد خطا بین تبخیر- تعرق محاسبه شده برای فضای سبز با استفاده از روابط استخراج و مقادیر اندازه گیری شده از پایش وزنی رطوبت کمتر از 24 درصد می باشد. به دلیل کم آبیاری شدید در فضاهای سبز جنگلی و در دسترس نبودن آب به میزان کافی در اختیار گیاه، محاسبه تبخیر- تعرق فضای سبز با استفاده از مدل سبال مناسب نبوده و دارای خطای زیادی می باشد. بنابراین به جای استفاده از مدل سبال می توان از روابط استخراج شده برای تعیین ضرایب گیاهی و نیاز آبی فضاهای سبز شهری استفاده نمود.
کلید واژگان: سنجش از دور, شاخص پوشش گیاهی, ضریب خرداقلیم, ضریب تراکم فضای سبزFor estimating evapotranspiration of landscape, in addition to vegetation coefficient, coefficients related to microclimate, plant density adjustment and specific plant species adjustment must also be calculated. In this study, using Landsat 7 satellite images and Mashhad Synoptic Station data, the actual evapotranspiration of landscape was calculated then, using climatic and environmental parameters obtained from satellite images and Seabl model, a relationship between microclimate coefficient and air temperature as well as relationship between density coefficient and normalized difference index of vegetation was established. Finally, the obtained relationships were evaluated by field monitoring of soil moisture in Ghadir Park of Mashhad. By determining the locations of field locations on the satellite image the relationship between NDVI index and the landscape density coefficient was investigated. The results showed that the best model presented using linear regression as Kd = 0.9941 * NDVI + 0.5058 with a correlation coefficient of 0.98 that the maximum percentage of error between calculated evapotranspiration for landscape using extracted relationships and measured values from moisture weight monitoring is less than 24%. due to severe water deficit in the forest landscape and insufficient water availability of the plant, evapotranspiration calculation using the Sabal model is inappropriate and has many errors. Therefore, instead of using the Sebal model, the extracted relationships can be used to determine the vegetation coefficients and the water requirement of urban landscape.
Keywords: Remote Sensing, Vegetation Index, the coefficient of microclimate, landscape density -
In this study, 22 Lactobacillus plantarum strains isolated from Siahmazgi traditional cheese were evaluated using different tests including resistance to low pH (1.50 and 2.50) and bile salt (0.50 and 1.00%), growth kinetic at low pH values and survival under simulated gastric and intestinal fluids. All the strains retained their viability at pH 2.50. However, the survival of all of the isolates was decreased at pH 1.50. Ten out of 22 strains which were able to tolerate low pH were selected for further investigations. All the selected isolates were able to grow at low pH. Strain F2 showed the highest specific growth rate. Five out of 10 isolates showed a significant decrease in bacterial count varied from 2.00 to 7.00 log CFU mL-1 during 3 hr exposure to 0.50% bile salt, while five isolates represented resistance to 0.50% bile during 3 hr. A significant reduction was observed in survival of all of the isolate at 1.00% bile salt concentration. Furthermore, viability of the selected isolates was lowered during 1 hr incubation under gastric conditions, while it remained unchanged within next 2 hr. Although, no significant changes were seen in bacterial count of the selected isolates during 1 hr of exposure to simulated intestinal condition, the survival of the isolates was relatively reduced after 3 hr. In conclusion, five out of 22 examined L. plantarum isolates showed appropriate resistance properties, therefore, could be good candidates for further examinations including functional and safety evaluation supporting their use as probiotics.Keywords: Bile salt, Gastrointestinal condition, Lactobacillus plantarum, Probiotic, Siahmazgi cheese
-
هدف این مطالعه مقایسه اثر فرمالین با زنیان بر جمعیت میکروبی و ریخت شناسی روده جوجه های گوشتی بود. بدین منظور، تعداد 150 قطعه جوجه یکروزه گوشتی نر سویه راس 308 به طور تصادفی در پنج گروه با سه تکرار و هر تکرار شامل 10 قطعه جوجه تقسیم بندی شده و به 15 پن جداگانه انتقال داده شدند. جیره های آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون هیچ گونه افزودنی)، سه سطح اسانس زنیان (175، 350 و ppm700) و فرمالین 37 درصد (1/0 درصد) بودند. در ایلیوم، فرمالین موجب کاهش معنی دار بیفیدوباکتر گردید. زنیان در غلظت ppm700 تعداد لاکتوباسیل ها را کاهش داد، اما در سایر غلظتها اثر نامطلوبی بر باکتری های مفید (بیفیدوباکتر و لاکتوباسیل ها) در ایلیوم نداشت. همچنین، فرمالین و زنیان با غلظتهای 350 و ppm700 موجب کاهش جمعیت کلستریدیایی شدند. در سکوم، زنیان با غلظت ppm700 موجب افزایش جمعیت بیفیدوباکترها گردید، درحالیکه، در غلظت های 350 و ppm700 تعداد کلستریدوم ها را کاهش داد. هیچکدام از تیمارهای مورد مطالعه بر تعداد کلی فرم ها در ایلیوم و سکوم اثری نداشتند. در دیودنوم، زنیان با غلظت ppm175 طول پرز و با غلظت ppm350 طول پرز و نسبت طول پرز به عمق کریپت را افزایش داد. مصرف ppm700 زنیان اثری بر ریخت شناسی روده نداشت. فرمالین موجب افزایش طول و عرض پرز و عمق کریپت گردید. اما، بر نسبت طول پرز به عمق کریپت بی تاثیر بود. در ژیوژنوم هیچ کدام از غلظت های زنیان اثری بر ریخت شناسی روده نداشتند و فقط فرمالین توانست موجب افزایش طول پرزها گردد. در مجموع، زنیان و فرمالین توانستند با کاهش تعداد باکتری های نامطلوب، ریخت شناسی روده را بهبود دهند.
کلید واژگان: جمعیت میکروبی, زنیان, فرمالینریخت شناسی رودهThis study was conducted to evaluate the effect of formalin and Trachyspermum ammi (ajwain) of three concentrations on the microbial population and morphology of broilers. 150 one-day-old male broiler chicks were randomly divided into groups comprising of three replicates in each group. Each replicate contained 10 chicks. Five experimental diets composed of 1) basal diet with no additive 2) basal diet+ 175 ppm T. ammi 3) basal diet+ 350 ppm T. ammi 4) basal diet+ 700 ppm T. ammi 5) basal diet+ 0.1 percent formaldehyde. At the end of the experiment intestinal morphometric indices and microbiota counts were determined. In ileum, the count of bifidobacteria decreased in the groups received formaldehyde; ajwain at 700 ppm decreased the number of Lactobacilli but had no adverse effect on beneficial bacteria (Lactobacilli and Bifidobacteria). Also, formaldehyde and ajwain at 350 and 700 ppm decreased clostridia population in Ileum. In caecum, ajwain increased Bifidobacteria population at the concentration of 700 ppm and decreased Clostridia number at the concentration of 350 and 700 ppm. There was no difference between Coliforms counts in groups in Ileum and caecum. In duodenum, villus height increased in the groups with 175 ppm ajwain, villus height and villus height to cryptal depth ratio at 350 ppm ajwain. Use of ajwain at 700 ppm has no effect on duodenum morphology. However, formaldehyde increased villus height, villus width and crypt depth but had no impact on villus height to cryptal depth ratio. In jejunum, there was no difference in intestine morphology between the groups fed by basal diet and other groups except formaldehyde increased villus height. In conclusion, both ajwain and formaldehyde could improve intestine morphology and decrease undesirable bacterial counts.
Keywords: formaldehyde, intestine morphology, microbial population, Trachyspermum ammi -
زمینه مطالعه
توانایی میکروارگانیسم در زنده ماندن در طول قسمت فوقانی لوله گوارش و کولونیزه شدن در روده بزرگ، نکته ی کلیدی در عملکرد آن به عنوان باکتری پروبیوتیک می باشد. استرس اسید و نمک صفراوی از مهمترین چالش هایی هستند که میکروارگانیسم در این مسیر با آن ها مواجه می شود و مقاومت به آن ها از ویژگی های مطلوب سویه های پروبیوتیکی می باشد. از سوی دیگر، استفاده از نگهدارنده های طبیعی مانند اسانس و عصاره های گیاهی به صورت ترکیبی با سایر فاکتورهای حفاظت کننده بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالی که پاسخ میکروارگانیسم به سطوح تحت کشنده ی استرس اسانس ممکن است باعث تغییر حساسیت به سایر استرس ها شود.
هدفهدف این مطالعه بررسی رشد و مقاومت به اسید و نمک های صفراوی در سویه پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی در پاسخ به استرس اسانس کاکوتی می باشد.
روش کار:
لوله های حاوی MRS broth با غلظت های مختلف اسانس کاکوتی، نمک صفراوی و pH های مختلف با دوز مشخصی از سویه لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی تلقیح و گرمخانه گذاری شدند. نمونه ها در زمان های t0و t1جمع آوری شده و تعداد واحد های تشکیل دهنده ی کلنی در هر میلی لیتر تعیین شد. غلظتی که در آن حداقل 2 لوگ کاهش زنده مانی مشاهده شد به عنوان دوز کشنده و غلظت های قبل از آن به عنوان تحت کشنده شناسایی شدند. پس از آن تاثیر مواجهه با دوز تحت کشنده اسانس کاکوتی بر مقاومت به دوز کشنده ی استرس ها و منحنی رشد لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجدوز کشنده اسانس کاکوتی 1500 پی پی ام و دوز تحت کشنده آن 1000 پی پی ام تعیین شد. دوز کشنده نمک صفراوی 2/0 درصد و pH کشنده نیز 5/2 گزارش شدند. مواجهه قبلی با دوز تحت کشنده اسانس کاکوتی (1000 پی پی ام) موجب افزایش معنادار زنده مانی در مواجهه با سطح کشنده استرس ها شد و بر منحنی رشد میکروارگانیسم در حضور نمک های صفراوی و pH اسیدی تاثیرگذار بود.
نتیجه گیری نهایی:
مواجهه با سطح تحت کشنده اسانس کاکوتی موجب تقویت حفاظت متقاطع در برابر شرایط اسیدی و نمک های صفراوی شد.
کلید واژگان: پاسخ به استرس, لاکتوباسیلوس رامنوسوس, کاکوتی کوهی, نمک صفراوی, شرایط اسیدیBACKGROUNDThe probiotic must survive in sufficient numbers after gastric and duodenal transit to be able to colonize the large intestine. The viability of a probiotic in the human upper GI tract is mainly influenced by low acidity of the stomach and bile salt in the small intestine. Currently, consumers are more interested in natural antibacterial compounds as food preservatives, like herbal essential oils and extracts. To provide a balance between sensory acceptability and antimicrobial efficacy, the use of sublethal concentrations of EOs in combination with other preservation methods has been proposed. However, it should be considered that bacterial cell exposure to sublethal stresses may result in decreased sensitivity to the same stress and even to other stresses.
OBJECTIVESThe aim of this study was to evaluate the stress response of probiotic strain Lactobacillus rhamnosus GG, pre-exposed to sublethal level of Ziziphora clinopodioides EO.
METHODSThe sublethal and lethal levels of Ziziphora clinopodioides EO, bile salt and pH stresses were determined for Lactobacillus rhamnosus GG. Then stress response of Lactobacillus rhamnosus GG pre-exposed to the sublethal level of Ziziphora clinopodioides EO were compared to cultures which were challenged directly with the lethal level of each stress (control). The growth of Lactobacillus rhamnosus GG was also assessed under bile salt and acid pH stress condition.
RESULTSThe sublethal and lethal levels of Ziziphora clinopodioides EO and the lethal level for bile salt and pH were 1000 ppm, 1500 ppm, 0.2% and 2.5 respectively. In the test tubes, the number of cells that survived increased significantly and the growth curve of Lactobacillus rhamnosus GG has been affected in pre-exposed cultures.
CONCLUSIONSExposure to sublethal concentration of Ziziphora clinopodioides EO can induce cross-protection against bile salt and pH stresses.
Keywords: Stress response, Lactobacillus rhamnosus GG, Ziziphora clinopodioides, Bile salt, Acid pH -
زمینه مطالعه
توانایی میکروارگانیسم در زنده ماندن در طول قسمت فوقانی لوله گوارش و کولونیزه شدن در روده بزرگ، نکته ی کلیدی در عملکرد آن به عنوان باکتری پروبیوتیک می باشد. استرس اسید و نمک صفراوی از مهمترین چالش هایی هستند که میکروارگانیسم در این مسیر با آن ها مواجه می شود و مقاومت به آن ها از ویژگی های مطلوب سویه های پروبیوتیکی می باشد. از سوی دیگر، استفاده از نگهدارنده های طبیعی مانند اسانس و عصاره های گیاهی به صورت ترکیبی با سایر فاکتورهای حفاظت کننده بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالی که پاسخ میکروارگانیسم به سطوح تحت کشنده ی استرس اسانس ممکن است باعث تغییر حساسیت به سایر استرس ها شود.
هدفهدف این مطالعه بررسی رشد و مقاومت به اسید و نمک های صفراوی در سویه پروبیوتیک لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی در پاسخ به استرس اسانس کاکوتی می باشد.
روش کارلوله های حاوی MRS broth با غلظت های مختلف اسانس کاکوتی، نمک صفراوی و pH های مختلف با دوز مشخصی از سویه لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی تلقیح و گرمخانه گذاری شدند. نمونه ها در زمان های t0و t1جمع آوری شده و تعداد واحد های تشکیل دهنده ی کلنی در هر میلی لیتر تعیین شد. غلظتی که در آن حداقل 2 لوگ کاهش زنده مانی مشاهده شد به عنوان دوز کشنده و غلظت های قبل از آن به عنوان تحت کشنده شناسایی شدند. پس از آن تاثیر مواجهه با دوز تحت کشنده اسانس کاکوتی بر مقاومت به دوز کشنده ی استرس ها و منحنی رشد لاکتوباسیلوس رامنوسوس جی جی مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایجدوز کشنده اسانس کاکوتی 1500 پی پی ام و دوز تحت کشنده آن 1000 پی پی ام تعیین شد. دوز کشنده نمک صفراوی 2/0 درصد و pH کشنده نیز 5/2 گزارش شدند. مواجهه قبلی با دوز تحت کشنده اسانس کاکوتی (1000 پی پی ام) موجب افزایش معنادار زنده مانی در مواجهه با سطح کشنده استرس ها شد و بر منحنی رشد میکروارگانیسم در حضور نمک های صفراوی و pH اسیدی تاثیرگذار بود.
نتیجه گیری نهاییمواجهه با سطح تحت کشنده اسانس کاکوتی موجب تقویت حفاظت متقاطع در برابر شرایط اسیدی و نمک های صفراوی شد.
کلید واژگان: پاسخ به استرس, لاکتوباسیلوس رامنوسوس, کاکوتی کوهی, نمک صفراوی, شرایط اسیدیBACKGROUNDThe probiotic must survive in sufficient numbers after gastric and duodenal transit to be able to colonize the large intestine. The viability of a probiotic in the human upper GI tract is mainly influenced by low acidity of the stomach and bile salt in the small intestine. Currently, consumers are more interested in natural antibacterial compounds as food preservatives, like herbal essential oils and extracts. To provide a balance between sensory acceptability and antimicrobial efficacy, the use of sublethal concentrations of EOs in combination with other preservation methods has been proposed. However, it should be considered that bacterial cell exposure to sublethal stresses may result in decreased sensitivity to the same stress and even to other stresses.
OBJECTIVESThe aim of this study was to evaluate the stress response of probiotic strain Lactobacillus rhamnosus GG, pre-exposed to sublethal level of Ziziphora clinopodioides EO.
METHODSThe sublethal and lethal levels of Ziziphora clinopodioides EO, bile salt and pH stresses were determined for Lactobacillus rhamnosus GG. Then stress response of Lactobacillus rhamnosus GG pre-exposed to the sublethal level of Ziziphora clinopodioides EO were compared to cultures which were challenged directly with the lethal level of each stress (control). The growth of Lactobacillus rhamnosus GG was also assessed under bile salt and acid pH stress condition.
RESULTSThe sublethal and lethal levels of Ziziphora clinopodioides EO and the lethal level for bile salt and pH were 1000 ppm, 1500 ppm, 0.2% and 2.5 respectively. In the test tubes, the number of cells that survived increased significantly and the growth curve of Lactobacillus rhamnosus GG has been affected in pre-exposed cultures.
CONCLUSIONSExposure to sublethal concentration of Ziziphora clinopodioides EO can induce cross-protection against bile salt and pH stresses.
Keywords: Stress response, Lactobacillus rhamnosus GG, Ziziphora clinopodioides, Bile salt, Acid pH -
Introduction
Consumption of appropriate amount of probiotic microorganisms via food products have health benefits on the host. In recent years, there has been a significant increase in research on the characterization and verification potential use of probiotic films in food industry. The aim of the current study was to investigate in vitro antimicrobial property of probiotic carboxymethyl cellulose-sodium caseinate (CMC-SC) films containing Lactobacillus acidophilus, L. reuteri and Bifidobacterium bifidum against Listeria monocytogenes, Salmonella typhimurium, Staphylococcus aureus and Escherichia coli O157:H7.
MethodsPreparation of CMC-SC composite films were conducted based on casting method. The in vitro antibacterial property of CMC-SC films was evaluated using agar disk diffusion and broth micro-dilution methods.
ResultsAntimicrobial property of probiotic films (diameter inhibition zone and log differences in population, respectively) were as follow: S. aureus (2.13-5.65 mm and -0.79 - -3.82) > L. monocytogenes (1.76-5.32 mm and -0.65 - -3.34) > S. typhimurium (2.13-4.33 mm and -0.34 - -2.79) > E. coli O157:H7 (1.88-3.86 mm and -0.18 - -2.62). The best antimicrobial property against aforementioned bacterial pathogens was found for film supplemented with L. acidophilus + L. reuteri + B. bifidum.
ConclusionIt can be concluded that incorporation of some probiotic strains into edible films resulted in excellent antimicrobial property against S. aureus, L. monocytogenes, S. typhimurium and E. coli O157:H7 and probably solve safety related issue in food industry.
Keywords: antimicrobial effect, Carboxymethyl cellulose, Probiotic film, Sodium caseinate -
IntroductionHalvi is a traditional dairy product made from sheep milk in Mazandaran province, especially in the mountainous areas of Noor and Kojur. The fungus used in the preparation of Halvi is Auricularia auricula-judae. The present study aimed to investigate the chemical composition and microbiological properties of Halvi samples produced in various regions in Noor city, Iran.MethodsIn total, 42 Halvi samples were collected from various regions in Noor, including Chamestan (n=30), central Noor (n=8), and Baladeh (n=4), for the evaluation the chemical (protein, fat content, dry matter, ash, and pH) and microbiological analysis (aerobic plate count, coliform, molds and yeasts, Staphylococcus aureus, and Escherichia coli).ResultsThe microbiological results indicated that the samples collected from Chamestan had the highest count of aerobic mesophilic bacteria (6.4 log CFU/g). On the other hand, the samples collected from Chamestan and central Noor were more contaminated with coliform bacteria and yeast and mold compared to the samples collected from Baladeh. Moreover, S. aureus and E. coli were detected in 66.16% and 5.9% of the samples, respectively. The mean pH and protein, fat, ash, and dry matter content of the samples was 6.71, 6.84%, 8.87%, 1.42%, and 21.67%, respectively.ConclusionAccording to the results, contamination with the mentioned pathogens indicates stricter control and proper measures during the preparation of Halvi.Keywords: Halvi, Sheep's milk, Auricularia uricula, Microbiological characteristics, Chemical composition
-
Lactobacillus plantarum was the most common species in the microflora of artisanal Siahmazgi white brined cheese with 41.6% occurrence among the total isolated LAB. In this study, the attachment properties of 5 different L. plantarum strains isolated from Siahmazgi traditional cheese were evaluated by in vitro tests including auto and co-aggregation, hydrophobicity, and cell adhesion. A relatively high amount of auto-aggregation ranged from 58.21 to 73.99% was seen in selected isolates. Co-aggregation was highly variable from 1.46 to 49%, depending on the pathogenic bacteria and L. plantarum isolates. Hydrophobicity was also highly different in tested strains ranging from 6.58 to 73.3%. Two isolates showed great affinity about 73% to chloroform. All the isolates presented high adhesion to Caco-2 cell line up to about 90%. In conclusion, five L. plantarum isolates showed appropriate attachment properties and could be good candidates for further studying, including safety evaluation, that support their use as probiotics.Keywords: Adhesion, Auto, co-aggregation, Hydrophobicity, Lactobacillus plantarum, Siahmazgi cheese
-
مقدمهدر وضعیت های اضطراری، مانند سیل، زلزله و جنگ، سوء تغذیه ممکن است به بزرگترین مشکل بهداشت عمومی تبدیل شود و خود، عاملی برای مرگ و میر بیشتر بازماندگان باشد. هدف از این مطالعه، ارایه فرمولاسیون و نمونه سازی جیره اضطراری مقوی و مغذی با قابلیت نگهداری طولانی برای شرایط اضطراری به منظور کاهش نرخ مرگ و میر در بین بازماندگان یا رزمندگان است.روش بررسیدر این مطالعه 4 نوع جیره اضطراری جدید بر پایه آرد گندم و برنج (به عنوان منبع کربوهیدرات)، شیر خشک و آرد سویا (به عنوان منبع پروتئین) و روغن قنادی (به عنوان منبع چربی) به روش «آزمون و خطا» و با در نظر گرفتن مسائلی مانند کام پذیری، قیمت تمام شده، فرهنگ بومی غذایی کشور، وزن مناسب فرموله شده و ویژگی های حسی و کیفیت میکروبی آنها پس از شش ماه نگهداری در انکوباتور مورد بررسی قرار گرفت. تمامی اطلاعات سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هادر مجموع یکی از نمونه ها حاوی آرد گندم و شیرخشک، در چهار ویژگی رنگ و ظاهر، طعم، بو و پذیرش کلی بیشترین مقبولیت را در مقایسه با سایر جیره ها به خود اختصاص داد. این جیره از نظر مقبولیت بافت نیزبا کسب 37/6 امتیاز، رتبه دوم را کسب نمود (بیشترین امتیاز 5/6 از 9 بود). از سوی دیگر، به جز شمارش کلی باکتری های مزوفیل - که آن هم در محدوده استاندارد قرار داشت - در باقی موارد هیچ باکتریی رشد نکرد.بحث و نتیجه گیریدر مجموع به نظر می رسد نمونه حاوی آرد گندم و شیر برای معرفی به عنوان یک جیره اضطراری ویژگی های لازم را هم از نظر حسی و هم از نظر کیفیت میکروبی (سلامت و ایمنی برای مصرف کنندگان) دارا باشد.کلید واژگان: فرمولاسیون غذایی, نمونه سازی, ویژگی حسی, میکروبیولوژی غذاEBNESINA, Volume:21 Issue: 1, 2019, PP 13 -19BackgroundMalnutrition may be one of the greatest public health problems in emergency situations such as flood, earthquake, and war that results in higher mortality among survivors. The aim of this study was formulation and prototype development of an emergency, energetic, and nutrient ration with long shelf life to minimize the mortality rate among civilians or soldiers.Materials and methodsIn this study, four new rations based on wheat and rice flour (carbohydrate source), milk powder and soy flour (protein source), shortening (fat source) were formulated by trial and error method with regard to appetizing characteristics, economical concerns, cultural affairs and reasonable weight. The qualities of sensory and microbial characteristics of samples were evaluated after six months incubation and collected data were statistically analyzed.ResultsBy comparison of rations, one sample containing wheat flour and milk powder yielded the best scores in the most evaluations. Such ration also scored 6.37 in texture acceptance and achieved second rank (the first rank scored 6.5 in a 9 point scale). No microbial growth was seen except mesophilic bacteria that were in standard range.ConclusionIt seems that the sample ration containing wheat flour and milk powder is appropriate to be introduced as an emergency ration with desired sensory and microbial characteristics that provides a healthy and safe diet for consumers.Keywords: Dietary Formulations, Prototype, Organoleptic, Food Microbiology
-
Various natural oils/extracts and their constituents incorporated into biopolymer-based edible films as a promising technology with the knowledge that these compounds have been able to reduce microbial growth and chemical changes of packed foodstuffs. The objective of this study was to evaluate the effect of incorporation of Ziziphora clinopodioides essential oil (ZEO; 0, 0.25 and 0.5%) and sesame oil (SO; 0, 0.5 and 0.75%) into chitosan-flaxseed mucilage (CH-FM) film against Listeria monocytogenes, Salmonella typhimurium, Staphylococcus aureus and Escherichia coli O157:H7 in vitro condition and raw minced trout fillets during refrigerated condition. The in vitro antibacterial and antioxidant properties of CH-FM films were evaluated using agar disk diffusion method and free radical scavenging activity assay, respectively. The most important constituents of ZEO were found to be carvacrol (65.22%), thymol (19.51%), ɣ-terpinene (4.63%) and p-cymene (4.86%). The lowest and highest antimicrobial effect against S. aureus, L. monocytogenes, E. coli O157:H7 and S. typhimurium were found for CH-FM films enriched with SO 0.5% (0.98-1.24 mm) and ZEO 0.5% + SO 0.75% (5.01-6.25 mm), respectively. The antioxidant property of CH-FM based films were found to be ranged 5.45% ± 0.04-37% ± 0.45. In treated trout fillets, the counts of L. monocytogenes, S. aureus, E. coli O157:H7 and S. typhimurium were 1.54-4.18, 0.34-3.35, 0.29-1.45 and 0.19-1.27 log CFU/g significantly lower than control groups after two weeks of refrigerated storage, respectively. The designated films had good antibacterial effect against some food borne pathogenic bacteria including L. monocytogenes, S. aureus, S. typhimurium and E. coli O157:H7 in raw rainbow trout fillets.
Keywords: Chitosan, flaxseed mucilage, Ziziphora linopodioides essential oil, sesame oil, rainbow trout fillet -
زیست تخریب پذیری و فعالیت ضد میکروبی مواد بسته بندی مواد غذایی از مهم ترین پارامتر های صنایع مدرن بسته بندی مواد غذایی به شمار می آیند. برای توسعه و ارتقاء فیلم های پلی لاکتیک اسید به کامپوزیت های ضد باکتریایی، غلظت های مختلف اسانس آویشن شیرازی و یا عصاره اتانولی بره موم به کمک روش قالب ریزی به پلی مر اضافه گردید. فعالیت ضد میکروبی کامپوزیت های حاصل با کمک روش انتشار دیسک علیه چهار پاتوژن رایج غذازاد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فیلم های طراحی شده به طور موثر علیه همه باکتری های مورد آزمایش عمل کردند و کامپوزیت های حاوی اسانس آویشن شیرازی ظرفیت مناسبی برای محدود کردن رشد باکتری های بیماری زای مواد غذایی از خود به نمایش گذاشتند. همچنین اضافه شدن عصاره بره موم به فیلم های حاوی اسانس آویشن ویژگی های ضد باکتریایی فیلم ها را کمتر از انتظار افزایش داد که احتمالا طبیعت آبگریزی با آبدوستی اجزاء تشکیل دهنده فیلم های فعال تولید شده نقش مهمی در بروز این نتایج داشته است. بر اساس نتایج این مطالعه و سایر مطالعات مشابه، پلی مر زیست تخریب پذیر پلی لاکتیک اسید می تواند به عنوان یک پلی مر پایه مطلوب برای طراحی و توسعه فیلم های ضد میکروبی نوین مخصوصا در ترکیب با اسانس های ضدمیکروبی گیاهی مطرح باشد.کلید واژگان: پلی لاکتیک اسید, فیلم بسته بندی, ضد میکروبی, مواد غذایی, ترکیب زیست فعالBiodegradability and antimicrobial activity food packaging materials are among the most important parameters of the modern food packaging industry. For development of poly-lactic acid films to antibacterial compositions, different concentrations of essential oil of Zataria Multiflora or propolis ethanolic extract were added to the polymer using the solvent casting method. The antimicrobial activity of the composites was evaluated using disc diffusion method against the four common foodborne pathogens. Our findings showed that the resulting films were effective against all the tested bacteria and the composites containing the essential oil had a good capacity to limit the growth of foodborne pathogenic bacteria. Moreover, the addition of propolis ethanolic extract to films containing the essential oil increased the anti-bacterial properties of the films less than expected, which hydrophilic and hydrophobic nature of films constituents were likely the probable reasons of the results. Based on the results of this study and other similar studies, the biodegradable poly-lactic acid polymer can be considered as a desirable base polymer for development of novel antimicrobial films, especially in combination with herbal antimicrobial agents.Keywords: poly-lactic acid, packaging film, Antimicrobial, food, bioactive agent
-
مقدمهدر محیط های درمانی و بیمارستانی، رژیم غذایی مغذی، سالم و ایمن از ارکان اساسی برای درمان و بهبود بیماران است. امروزه یکی از مهم ترین استراتژی هایی که برای تضمین سلامت مواد غذایی استفاده می شود سامانه HACCP (sPoint Control Critical and Analysis Hazard) است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت ایمنی و سلامت مواد غذایی عرضه شده در یکی از بیمارستانهای آجا و برآورد نیاز به سامانه تضمین ایمنی غذایی HACCP بود.روش بررسی. در یک مطالعه توصیفی مقطعی 18 نفر از کارکنان آشپزخانه بیمارستان وارد مطالعه شدند و با استفاده از پرسشنامه میزان آگاهی، نگرش و عملکرد آنها در مورد ارزیابی کیفیت بهداشتی مواد غذایی و فرایند تولید و عرضه آن بررسی شد.یافته هانتایج نشان دادند که میانگین نمره (از 100) آگاهی، نگرش و عملکرد افراد به ترتیب 05/60%، 32/82% و 81/89% بود. افراد به ویژه در مورد شناخت عوامل بیماری زای غذایی، دمای نگهداری مواد غذایی و روش های پخت در وضعیت ضعیف تری قرار داشت. در حالی که اکثر سوالات نگرش به درستی پاسخ داده شده بود، در مقابل تقریبا 70% آنها به اشتباه اولین هدف مجموعه آشپزخانه را تهیه غذای لذیذ و نه ایمن مطرح کرده بودند.بحث و نتیجه گیریاز آنجا که هیچکدام از استانداردهای HACCP در مواد اولیه دریافتی در این مجموعه رعایت نمی شود؛ بنابر این در طراحی و اجرای این برنامه، مطالعات و برنامه ریزی های بیشتر، ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: ایمنی مواد غذایی, بیمارستان, HACCPEBNESINA, Volume:20 Issue: 1, 2018, PP 13 -20BackgroundIn medical and hospital settings, a nutritious, healthy, and safe diet is an essential foundation for treatment and improvement of patients. Today, one of the most important strategies used to ensure the safety of food is HACCP system (Hazard Analysis and Critical Control Points). In this study, we tried to evaluate the safety and hygienic status of food production in one of IRI army forces hospitals and also the need for a HACCP food safety assurance system.Materials And MethodsIn a cross-sectional study 18 staffs working in kitchen of the hospital were enrolled and then by a questionnaire, their knowledge, attitude, and practice about evaluation of the hygienic quality of food and its production and supply were assessed.ResultsThe findings showed that the score of knowledge, attitude, and practice of subjects were 60.05%, 82.32%, and 89.81%, respectively. The participants had a weaker position in cases of food pathogens, food storage temperature, and cooking methods. While most of the questions about attitude were correctly responded, about 70% of participants mistakenly indicated that the first purpose of the kitchen set was to provide delicious and not safe food.ConclusionSince the raw material received in this collection do not follow the HACCP standards; therefore it seems that more study and planning are necessary in designing and implementing of this program.Keywords: Food Safety, Hospital, HACCP
-
زمینه مطالعهدراین مطالعه اثر ضدمیکروبی فیلم های پلی لاکتیک اسید حاوی نانوسلولز، اسانس های زیره سیاه و نعناع فلفلی بر روی برخی از باکتری های پاتوژن مورد مطالعه قرار گرفت.هدفهدف از این مطالعه دست یابی به یک بسته بندی دوستار محیط زیست با افزایش ایمنی مواد غذایی بود.روش کاربعد از اسانس گیری ترکیبات شیمیایی اسانس ها توسط GC-MS آنالیز گردید. فیلم های پلی لاکتیک اسید حاوی غلظت های مختلف اسانس های زیره سیاه و نعناع فلفلی ( 0، 5/0 و 1٪ ) و نانو سلولز (0 و 1٪ )به روش قالب گیری تهیه گردید و اثر ضد میکروبی آنها بر علیه باکتری های گرم مثبت( استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سرئوس) و باکتری های گرم منفی( ویبریوپاراهمولیتیکوس، اشرشیاکلی، سالمونلا تیفی موریوم)به روش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار کرفت.نتایجترکیبات اصلی اسانس زیره سیاه شامل پروپانال2-متیل-3-فنیل(08/34%)، سیمن(23/18%) و میرتنال(37/12%) می باشد. همچنین پی-منتال-3- اول(59/44%) و پی-منتان-3-وان، ترنس(14/12%) عمده ترکیبات اسانس نعناع فلفلی را تشکیل می دهند. نتایج این مطالعه نشان داد که فیلم خالص پلی لاکتیک اسید و یا همراه با نانوسلولز هیچ گونه اثر ضد میکروبی بر روی پنج باکتری مورد مطالعه نداشت اما فیلم های حاوی اسانس ها اثر ضد میکروبی معنی داری را نشان دادند(p<0.05) که این اثر در فیلم ترکیب شده با اسانس زیره سیاه قوری تر از اسانس نعناع فلفلی می باشد. همچنین اثر مهاری فیلم ها وابسته به غلظت بود به علاوه نتایج این مطالعه آشکار ساخت باکتری های گرم مثبت نسبت به باکتری های گرم منفی حساسیت بالاتری نسبت به فیلم های پلی لاکتیک اسید حاوی اسانس داشتند.
نتیجه گیری نهایی: نتایج این مطالعه آشکار ساخت که فیلم های پلی لاکتیک اسید حاوی اسانس زیره و نعناع فلفلی ممکن است برای بسته بندی مواد غذایی به منظور افزایش زمان نگهداری و ایمنی آنها مفید واقع شود.کلید واژگان: زیره سیاه, نانوذرات سلولز, انتشار دیسک, نعناع فلفلی, پلی لاکتیک اسیدBackgroundPackaging is one of the important aspect of food quality and safety. Unfortunately, most of food packaging materials are from oil resources that are limited resources and undegradable.ObjectivesThe aim of this study was reaching an environmentally friendly packaging with enhancement safety of food.MethodsAfter obtaining Bunium persicum (BP) and Mentha pepperita (MP) essential oils (EOs) by steam distillation method, their chemical compositions were determined using GC-MS analysis. PLA films were prepared using solvent casting technique containing different concentrations of BP (0, 0.5 and1%v/v), MP (0, 0.5 and1%v/v) EOs and cellulose nanoparticle (CN) (0 and 1% w/v) and their antimicrobial effects against gram positive bacteria (Staphylococcus aureus ATCC 65138, Bacillus cereus ATCC 11778) and Gram negative bacteria (Vibrio parahaemolyticus ATCC 43996, Escherichia coli O157:H7 and Salmonella typhymurium ATCC 14028) were assessed by disk diffusion method.ResultsMajor compounds of BP EO were Propanal 2-methyl-3-phenyl (34.08%), Cymene (18.23%) and Myrtenal (12.37%) and for MP EO were p-Menthan-3-ol (44.59%) and p-Menthan-3-onetrans (12.14%). The results of present study indicated that pure PLA film or PLA films containing CN showed no antimicrobial activity against any of the five tested bacteria but films containing EOs had significant antimicrobial activity and BP EO was more effective than MP EO and their combination (pConclusionsThe results of this study indicated that PLA films containing MP and BP EOs may be useful for packaging of foods in order to increase their shelf life and safety.Keywords: Bunium persicum, cellulose nanoparticle, disk diffusion method, Mentha piperita, PLA
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.