ali reza
-
بازوهای بسیار-افزونه از روی هم چیده شدن چند مکانیزم موازی به عنوان پودمان، ایجاد می شوند. اگر تمام عملگرهای این بازوها ناپیوسته باشند به آنها بازوهای بسیار-افزونه با تحریک ناپیوسته گفته می شود. عملگرهای ناپیوسته تنها به چند وضعیت محدود قابل تحریک هستند و نسبت به حالت معمولی پیوسته، کنترل ساده تر، تکرارپذیری بیشتر، دقت بالاتر و قیمت کمتری دارند. تعداد نقاط قابل دسترسی در بازوهای ناپیوسته محدود است و تعقیب مسیر با آنها به صورت تکه تکه، با سرعت غیر یکنواخت و با تقریب صورت می گیرد. بنابراین در اغلب موارد ترجیح داده می شود که از بازوهایی با تحریک پیوسته استفاده شود و استفاده از بازوهای ناپیوسته به موارد خاصی محدود می شود. به عنوان مثال قابلیت استفاده از عملگرهای دو حالته ساده، سبک، کم حجم، ارزان و با مصرف انرژی پایین در این نوع بازوها باعث شده بتوان از آنها در کاوش های فضایی، مصارف پزشکی از قبیل درون بینی رباتیک و آموزش رباتیک استفاده کرد. در این مقاله انواع مختلفی از این ربات ها که تا کنون ساخته شده اند، از لحاظ طراحی و قابلیت هایی که دارند، بررسی خواهد شد تا از این طریق طراحان در آینده بتوانند موارد بهتری را طراحی کنند و از مزایای این ربات ها استفاده کنند.
کلید واژگان: طراحی و ساخت ربات, عملگرهای دو حالته, تحریک ناپیوسته, بازوهای بسیار-افزونهHyper-redundant manipulators are created by stacking multiple parallel mechanisms as modules. If all the actuators of these manipulators are of the discrete type, they are called discretely-actuated hyper-redundant manipulators (DAHRMs). Discrete actuators (DAs) can only be actuated in a limited number of states. DAs have simpler control, more repeatability, higher accuracy, and a lower cost than the common continuous actuators. The number of accessible points in DAHRMs is limited, and they follow the paths segment by segment, at a non-uniform speed, and in an approximate, not exact, way. Therefore, in most cases, it is preferred to use continuous manipulators, and the use of DAHRMs is limited to certain cases. For example, the ability to use simple, light, compact, cheap and low-energy-consuming binary actuators in DAHRMs has made it possible to use them in space exploration, medical applications such as robotic endoscopy and robotic training. In this paper, different types of DAHRMs that have been made so far will be reviewed in terms of their design and capabilities so that designers can design better things in the future and use the advantages of these robots.
Keywords: Design, implementation of robots, Hyper-redundant manipulators, Binary actuators, Discrete actuation -
مقدمه
سامانه بارشی در بخش عمده ای از سرزمین ایران، از نوع مدیترانه ای است که در آن میزان ریزش های جوی در دوره رویش گیاهان کم است. علاوه بر این، وقوع بارش در دوره غیررویشی و یا اوایل دوره رویشی که گیاهان هنوز سطح زمین را به خوبی نپوشانده اند، از دلایل مهم فرسایش آبی در ایران است. از آنجایی که پوشش گیاهی نقش ویژه ای در مهار فرسایش خاک و نگهداشت رواناب دارد، هرگونه تغییر در ساختار و الگوی آن که بیان گر الگو و عملکرد سیمای سرزمین است، می تواند اثر قابل توجهی در تغییر فرایندهای هیدرولوژیکی داشته باشد. لذا، ارزیابی از هدررفت آب و خاک و کمی سازی ارتباط آن با سنجه های سیمای سرزمین، اطلاعات کلیدی به منظور توسعه راهبردهای مدیریتی کیفیت آب و خاک فراهم می کند.
مواد و روش هاپژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات مولفه های هیدرولوژیکی در ارتباط با سنجه های سیمای سرزمین در مقیاس کرت های صحرایی دو متر مربعی و با استفاده از باران شبیه سازی شده در شدت 32 میلی متر بر ساعت، در بخشی از مراتع شهرستان اردبیل انجام شد. در ابتدا، با در نظر گرفتن نوع و درصد پوشش گیاهی به عنوان متغیر اصلی، هشت گروه از ترکیب پوشش گیاهی به همراه یک گروه بدون پوشش گیاهی (شاهد) با سه تکرار در نظر گرفته شد. ترکیب و درصد پوشش گیاهی از گروه اول تا هشتم به ترتیب شامل غالبیت گرامینه با ارتفاع کم (45)، ترکیب بوته ای متراکم با گرامینه (43)، بوته ای با ارتفاع کم و پراکنش متوسط (37)، بوته ای پراکنده با ارتفاع عمدتا کم و متوسط (31)، ترکیب بوته ای پراکنده با گرامینه (56)، بوته ای متراکم در بالادست (54)، بوته ای با ارتفاع کم و پراکنش بسیار کم (15) و بوته ای متراکم با پوشش تقریبا یکنواخت (56) بوده است. پس از اندازه گیری رواناب و رسوب در خروجی کرت ها، مولفه های هیدرولوژیکی مختلف محاسبه شدند. سپس، کرت های دارای نه ترکیب مختلف از پوشش گیاهی در سه تکرار قبل و پس از شبیه سازی باران، تصویر برداری شدند. پس از انتقال تصاویر تهیه شده از کرت ها به محیط Arc/Map 10.8، نه سنجه مهم سیمای سرزمین محاسبه شد.
نتایج و بحث:
تغییرات میانگین سنجه های تراکم لکه (26.90-4.43)، شاخص بزرگ ترین لکه (86.75-54.16)، تراکم حاشیه (107.38-17.12)، شاخص شکل سیمای سرزمین (4.47-1.50)، میانگین اندازه لکه (37.46-4.16)، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی (1.65-0.00)، شاخص گسستگی سیما (2.31-0.19)، میانگین شاخص شکل لکه (22.85-1.24) و اندازه شبکه تاثیرگذار (43.96-15.80)، نشان دهنده تاثیرپذیری متفاوت آن ها از درصد و ترکیب مختلف پوشش گیاهی بوده است. تحلیل ماتریس همبستگی اسپیرمن، ارتباط غیرمعنی داری (r<0.26 و p-value>0.10) بین مقادیر میانگین هدررفت خاک، حجم رواناب، ضریب رواناب و غلظت رسوب با سنجه های سیمای سرزمین نشان داد. کوچک بودن مقیاس کرت های مورد بررسی، عدم تنوع زیاد در ترکیب پوشش گیاهی و یکنواختی از نظر ارتفاع پوشش گیاهی را می توان از دلایل عدم همبستگی ذکر کرد. در حالت کلی، گروه هایی که مقادیر پوشش گیاهی بالای 50 درصد داشتند، از وضعیت بهتری از نظر LPI، AREA_MN و MESH برخوردار بودند که نشان دهنده پیوستگی بیشتر و تخریب کمتر است. افزایش پوشش گیاهی و ناهمگنی مکانی بالای سیمای سرزمین می تواند مسیر انتقال رسوب را تغییر داده، اتصال رسوب را کاهش داده است و منجر به کاهش رسوبگذاری شود.
نتیجه گیرینتایج به دست آمده، در تبیین مرجع مناسب به منظور بهینه سازی اقدامات حفاظت آب و خاک در مقیاس حوزه آبخیز کاربرد دارند. هر چند، پیشنهاد می شود که پژوهش های مشابه و جامع تر در مقیاس های مختلف از کرت های فرسایشی و نیز حتی در مقیاس دامنه صورت بگیرد تا با در نظر گرفتن طیف وسیعی از شرایط پوشش گیاهی، توپوگرافی، اقلیمی و نیز رگبارهای متوالی، امکان مقایسه نتایج، انتخاب بهینه مقیاس مطالعاتی و در نهایت، برنامه ریزی به منظور مدیریت و حفاظت از پوشش گیاهی و منابع آب و خاک، فراهم شود.
کلید واژگان: بررسی میدانی, پوشش مرتعی, تغییرپذیری مکانی, ضریب رواناب, هدررفت خاکIntroductionThe rainfall system of a major part of Iran is mediterranean, where the precipitation amount during the vegetation period is low. In addition, the occurrence of precipitation in the non-vegetation period or beginning of the vegetation period, which does not cover the surface of the earth well, is one of the important reasons for water erosion in Iran. Since vegetation has a special role in soil erosion control and runoff retention, any change in the vegetation structure and pattern, which expresses the landscape pattern and function, can have a significant effect on changing hydrological processes. Therefore, the assessment of soil and water loss and the quantification of its relationship with landscape metrics provide key information for the development of water and soil quality management strategies.
Materials and methodsThe current research was conducted to investigate the hydrological component changes with landscape metrics on 2 m2 plots using simulated rainfall at an intensity of 32 mm.h-1 in a part of rangelands of Ardabil County. At first, considering the type and percentage of vegetation as the main variable, eight groups of vegetation composition along with one group without vegetation (control) were considered with three replications. The composition (and percentage) of the vegetation from the first to the eighth groups, respectively, include low-height graminea predominance (45), the composition of dense bushes with graminea (43), bushes with low-height and medium-distribution (37), sparse bushes mostly with low and medium height (31), the composition of sparse bushes with graminea (56), dense bushes in upper parts (54), low-height bushes with very low distribution (15), and dense bushes with almost uniform distribution (56). After measuring the runoff and sediment at the plot outlets, different hydrological components were calculated. Then, plots with nine different vegetation combinations were imaged in three replicates before and after rainfall simulation. After transferring the images prepared from the plots to the Arc/Map10.8 environment, nine important landscape metrics were calculated.
Results and discussionChanges in the mean patch density (4.43-26.90), largest patch index (54.16-86.75), edge density (17.12-107.38), landscape shape index (1.50-4.47), mean shape area (4.16-37.46), mean Euclidean nearest neighbor distance (0.00-1.65), landscape division index (0.19-2.31), mean patch shape index (1.24-22.85), and the effective mesh size (15.80-43.96) indicate their different influence from different percentage and composition of vegetation cover. Spearman's correlation matrix analysis showed a nonsignificant relationship between the mean soil loss, runoff volume, runoff coefficient, and sediment concentration with landscape metrics (r<0.26 and p-value>0.10). The small scale of the studied plots, the lack of diversity in the vegetation composition, and the uniformity in terms of vegetation height can be cited as the reasons for the lack of correlation. In general, groups with vegetation values above 50% had a better condition in terms of LPI, AREA_MN, and MESH, which indicates more connectivity and less degradation. The increase in vegetation cover and spatial heterogeneity above the landscape surface can change the path of sediment transport, reduce sediment connectivity, and lead to a decrease in sedimentation.
ConclusionThe obtained results are applicable in explaining the appropriate reference to optimize water and soil protection measures on the watershed scale. However, It is suggested that similar and more comprehensive research be done in different scales of erosion plots and even in the landscape (slope) scale so that by considering a wide range of vegetation, topography, climatic conditions, as well as successive rains, it is possible to compare the results, optimum selection of study scale, and finally planning to manage and protect vegetation and water and soil resources.
Keywords: Field survey, Rangeland cover, Runoff coefficient, Soil loss, Spatial Variability -
شرکت های بین المللی در سطح جهانی به دنبال راه هایی برای پیشی گرفتن از سایر رقبا در صنعت هستند. شرکت های مختلف از تولیدی گرفته تا شرکت های خدماتی در سطح جهانی، سخت تر تلاش میکنند تا با چالش های ناشی از تغییرات محیطی مقابله کنند و با افزایش یادگیری در سازمان، بازارهای جدید را شناسایی و عملکرد سازمانی خود را افزایش دهند. از این رو هدف این مطالعه برسی رابطه بین یادگیری سازمانی و عملکرد سازمان های بین المللی با نقش میانجی توان ورود به بازارهای بین المللی است. این پژوهش با توجه به ماهیت توصیفی-همبستگی و با توجه به هدف، کاربردی است و شرایط انجام آن به روش میدانی است. جامعه آماری پژوهش مدیران شرکتهای صادر کننده صنایع دستی شهر اصفهان هستند که تعداد 74 نفر از آنها مورد بررسی قرار گرفتند روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. دادههای پژوهش با نرم افزار Smart PLS ورژن 3 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که توان ورود به بازارهای بین المللی نقش میانجی نسبی در رابطه یادگیری سازمانی و عملکرد سازمان های بین المللی دارد. به علاوه یادگیری سازمانی و توان ورود به بازارهای بین المللی به صورت مستقیم بر عملکرد سازمان های بین المللی تاثیر مثبت داشتند.
کلید واژگان: یادگیری سازمانی, عملکرد سازمانی, عملکرد سازمان های بین المللی, ورود به بازارهای بین المللی, صنایع دستی اصفهانInternational companies around the world are looking for ways to outperform other competitors in the industry. From manufacturing to service companies around the world, companies are working harder to meet the challenges of environmental change and to identify new markets and increase their organizational performance by increasing learning in the organization. Therefore, the purpose of this study is to investigate the relationship between organizational learning and the performance of international organizations with the mediating role of ability to enter international markets. This research is applied according to the descriptive-correlational nature and according to the purpose, and the conditions for doing it are field method. The statistical population of the study is the managers of handicraft exporting companies in Isfahan, 74 of whom were examined. The sampling method was done by available sampling. The data collection tool in this study was a questionnaire whose validity and reliability were confirmed. The research data were analyzed with Smart PLS version 3 software. The results showed that the ability to enter international markets has a relative mediating role in the relationship between organizational learning and the performance of international organizations. In addition, organizational learning and the ability to enter international markets had a direct positive effect on the performance of international organizations.
Keywords: Organizational learning, organizational performance, performance ofinternational organizations, enteringinternational markets, handicrafts of IsfahanD83, L25, M31 -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 73 (تابستان 1398)، صص 257 -299مقدمه
یکی از وظایف مهم نظام آموزشی اتخاذ سیاست های مناسب برای پرورش سوادهای چندگانه در جهت ارتقا شاخص های رفاه اجتماعی دانش آموزان است. در شرایط فعلی نظام آموزشی کشور، شاهد آموزش به زبان و گفتار معمولی معلمان هستیم. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر زبان امکان معلمان بر پرورش سوادهای چندگانه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شده است.
روشروش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بوده است. از جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه ششم مقطع ابتدایی آموزش وپرورش شهرستان علی آباد کتول 40 نفر نمونه در قالب دو گروه آزمایش و کنترل به روش چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.
یافته هامیزان به کارگیری زبان امکان در گروه آزمایش باعث افزایش سوادهای چندگانه دانش آموزان در مقایسه با روش سنتی در گروه کنترل می شود. میزان سواد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دانش آموزان آموزش دیده با زبان امکان به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان با روش سنتی است ولی تفاوت بین میزان سواد اطلاعاتی و رسانه ای دانش آموزان دو گروه معنی دار نبوده است.
بحثبا فراهم کردن فرصت پداگوژی انتقادی مبتنی بر زبان امکان رشته های مجزا فروریخته و با خلق دانش بین رشته ای اشکال جدید دانش ایجاد شد. معلمان با به کارگیری زبان امکان برنامه های درسی را به نحوی تدوین کردند که منابع فرهنگی که دانش آموزان خود به مدرسه آوردند را به حساب آورده، نظم و سازمان دادند؛ به طوری که در قبال اقداماتشان فکورانه برخورد کردند.
کلید واژگان: دانش آموزان, زبان امکان, سوادهای چندگانه, معلمانIntroductionOne of the important tasks of the educational system is to adopt appropriate policies to promote multiple literacies in order to improve students’ social welfare. Achieving social welfare requires nurturing citizens who are literate. The development and prosperity of any society without the development of multiple literacies is not possible as a basis; therefore, the strategy of the country’s education system should be focused on promoting the multiple literacies among students. Given that the educational environment is based on cultural, administrative, political, technological, and educational complexities, it is essential for the teacher to understand and direct them in a profound way in their practice and experience in order to be able to act on its assumptions as an active and responsible interventionist in this regard. In the current condition of the country’s educational system, we are witnessing the usual language and speech training of teachers. What can have a profound effect on students is “language of possibility”. This concept has been introduced with features such as ‘uncertainty’, ‘possible states’,’ possible worlds’ and ‘probabilities’ in specialized sources. In the language of possibility words and combinations such as are likely, may, perhaps, etc. are used. Through language of possibility questions are raised that demonstrate the feasibility and can help spread the truth. The purpose of the present study was to investigate the effect of teachers’ language of possibility on the nurturing of primary students (6th grade) multiple literacies. In other words, the use of language of possibility as a central theme in the “education-centered approach”, which is the ultimate goal of the fundamental reform document of education, is that the setting for its use by teachers and students should be one of the goals of education throughout the curriculum, and attempts should be made to apply it in curricula.
MethodThe research methodology was quasi-experimental with pre-test and post-test design with control group. All the sixth grade female students of Aliabad Katol (a city in Golestan province) who were enrolled in the academic year of 2018-2019 constitute the statistical population of this study and there were 457 students based on the statistics of Aliabad city education. A sample of 40 students was selected through multi-stage sampling from the all sixth grade female students in Aliabad. For this purpose, from all the primary schools (7 schools), 2 schools (girls’ schools of Qods and Mehr) were randomly selected. In order to prevent the effect of educational interventions for the experimental group in the control group, in the next step it was decided to randomly assign one school to be the experimental group and the other one to be the control group. Finally, from the experimental group, 20 sixth grade female students were selected randomly as the experimental group, and from the control group, 20 sixth grade female students were randomly selected as the control group. The mean age of the experimental group was 11 years and 6 months, and the mean age of the control group was 11 years and 5 months, with a standard deviation of 1 month.
FindingsThe use of language of possibility in the experimental group increases the students’ multiple literacy compared to the traditional method in the control group. The social, cultural, and political literacy of the language of possibility-educated students was significantly higher than that of the traditional students, but the difference between the information literacy and media literacy of the students in the two groups was not significant. There was a significant difference between the rate of multiple literacy of students who were educated in social studies with the language of possibility of teachers and students who were trained in traditional speech, and those who were educated in the language of possibility were more likely to have multiple literacy. There is a significant difference between the level of cultural literacy of students who are trained in language of possibility and those who are trained in the usual way. The language of possibility-educated students were found to be able to have a higher cultural literacy. There is also a significant difference between the level of cultural literacy of students who are trained in language of possibility and those who are trained in the traditional way, and the language of possibility-educated students were able to have a higher social literacy. There is a significant difference between the level of political literacy of students who are trained in language of possibility and those who are trained in the usual way, and the language of possibility-educated students were able to have a higher political literacy. There is not a significant difference between the level of information literacy of students who are trained in language of possibility and those who are trained in the usual way. There is not a significant difference between the level of media literacy of students who are trained in language of possibility and those who are trained in the usual way.
DiscussionThe findings of this study showed that students who were trained in language of possibility were more successful in multiple literacies than the students who were trained in the usual way. In other words, the language of possibility of teachers in teaching has fostered the multiple literacies of sixth grade students. By providing the opportunity for critical pedagogy of language of possibility, the possibility of separate disciplines collapsed and new forms of knowledge were created by the creation of interdisciplinary knowledge. By using language of possibility, teachers developed curriculum in a way that the cultural resources that their students brought to school was accounted so that they thoughtfully acted on their actions. Curriculum development stakeholders, Farhangian University campus centers, initial and in-service teaching for new teachers, and departments on the usefulness of language teaching and the use of language of possibility for academic faculty, teachers and lecturers are required tomake more efforts in this regard.
Ethical ConsiderationsAuthors’ contributions
All authors contributed in producting of the research.
Funding
In the present study, all expenses were borne by the author and he did not have
any sponsors.
Conflicts of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
In this article, all rights relating to references are cited and resources are carefully
listed.Keywords: language of possibility, multiple literacies, teachers, students -
In this paper, we give three functors $mathfrak{P}$, $[cdot]_K$ and $mathfrak{F}$ on the category of C$^ast$-algebras. The functor $mathfrak{P}$ assigns to each C$^ast$-algebra $mathcal{A}$ a pre-C$^ast$-algebra $mathfrak{P}(mathcal{A})$ with completion $[mathcal{A}]_K$. The functor $[cdot]_K$ assigns to each C$^ast$-algebra $mathcal{A}$ the Cauchy extension $[mathcal{A}]_K$ of $mathcal{A}$ by a non-unital C$^ast$-algebra $mathfrak{F}(mathcal{A})$. Some properties of these functors are also given. In particular, we show that the functors $[cdot]_K$ and $mathfrak{F}$ are exact and the functor $mathfrak{P}$ is normal exact.Keywords: Pre-C$^ast$- algebras, Extensions of C$^ast$- algebras, Exact functors, Cauchy extension
-
امروزه برگزاری دوره های آموزشی مهارت هک کردن رو به افزایش بوده و با استقبال زیادی مواجه شده است. در برخی کشورها آموزش هک و نوشتن بدافزارها جزء واحدهای درسی دانشجویان رشته های کامپیوتر و فناوری اطلاعات در نظر گرفته شده است. به اعتقاد برخی، از آنجا که آموزش مهارت هک و بدافزارنویسی ممکن است افراد را به سمت فعالیت های مجرمانه سوق دهد و افراد از این مهارت سوء استفاده کنند، به ضرر جامعه است و بر همین اساس، غیراخلاقی است، اما برخی دیگر با این آموزش ها موافق اند و بر این باور اند که برای این که بتوانیم با مجرمان سایبری مقابله کنیم، باید بتوانیم مانند آن ها فکر کنیم. به اعتقاد این افراد، کارشناسان امنیتی برای فهم بهتر نقاط ضعف امنیتی سیستم ها و مقابله با بدافزارها نیازمند یادگیری مهارت هک کردن و نوشتن بدافزارها هستند و از همین رو، آن را اخلاقی می دانند. بنابراین، با توجه به افزایش برگزاری دوره های آموزشی بدافزارنویسی و مهارت هک کردن و همچنین اهمیت امنیت رایانه ها، در این مقاله به تبیین، تحلیل و نقد و بررسی استدلال های موافق و مخالف اخلاقی بودن آموزش نوشتن بدافزارها و مهارت هک کردن پرداخته می شود و راه کارهایی برای استفاده اخلاقی از آموزش این مهارت ها ارائه می شود.کلید واژگان: آموزش هک, اخلاق حرفه ای, اخلاق فناوری اطلاعات, بدافزار, هکر, تست نفوذNowadays, the number of courses teaching hacking skills is increasing and has encountered a very warm reception. In some countries, teaching hacking and writing malware has been considered as part of course credits for students of the fields of computer and information technology. According to some, since teaching hacking and malware writing may lead people to criminal activities and people may misuse this expertise, it is in detriment to the society and based on this, it is unethical; but some others agree with this instruction and believe that in order to confront cyber criminals, we must be able to think like them. According to this group, security experts need to learn hacking skills and malware writing in order to better understand the weakness in the security of systems and to deal with malware and therefore, they consider it ethical. Thus, considering the increase in the number of malware and hacking courses being held, and also the importance of the security of computers, this article delves into the explanation, analysis, critique and study of the ethical arguments for and against malware writing and hacking skills education and some measures for the ethical use of these skills will also be presented.Keywords: hacking instruction, career ethics, information technology ethics, malware, hacker, infiltration test
-
بررسی تاثیر اهداف پیشرفت و فرسودگی تحصیلی بر تحصیلی دانشجویان با میانجی گری یادگیری خودنظم بخش در دانشکده های مهندسی و علوم پایه مورد بررسی داده است. از 2066 دانشجوی این دو دانشکده، تعداد 347 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از مقیاس اهداف پیشرفت میگلی وکاپلان و میدلتون (1998)، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی یادگیری پینتریچ و دی گروت (1990) ، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه فرسودگی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر متغیر های میانجی یادگیری خودنظم بخش قرار دارد به طوری که فرسودگی تحصیلی با اثرگذاری منفی بر یادگیری خودنظم بخش ، اثر منفی خود را بر پیشرفت تحصیلی افزایش می دهد و اهداف پیشرفت نیز از طریق یادگیری خودنظم بخش اثر مثبت خود بر پیشرفت تحصیلی را افزایش می دهد(01/0p<).کلید واژگان: یادگیری خود نظم بخش, اهداف پیشرفت, فرسودگی تحصیلی, عملکرد تحصیلی, دانشجویان دانشگاهThe aim of present study is to investigate the the impact between achievement goals, and Burnout in Academic on Academic performance through the mediation of self-regulating learning of two faculties- Engineering and Basic sciences- of Kashan University. The sample included 347 persons out of the whole 2066 students of the two faculties (hijri). The sample was selected by a stratified sampling method. In order to assess variables, Migly, Kaplan and Mideltons achievement goals Scale (1998), Pintrich and Digrots Motivational Strategies To Learning Questionnaire (1990), Berso Et Als Academic Burnout Scale (1997) were used. Structural equations model have been used for data analyzing. The results showed that association of academic burnout with achievement goals is affected by mediating variables such as self-regulating learning . Negative effect of academic burnout on achievement goals increases by negative effect on self-regulating. Also, achievement goals increase positive effect on academic progress by effecting on self-regulating.Keywords: self, regulating learning, outcome expectation, progress goals, academic burnout on progress
-
در دور جدید مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای گروه 1+5 در دولت روحانی، دیپلمات های کشورمان «دیپلماسی رسانه ای» را در کنار دیپلماسی سیاسی برای ادامه مذاکرات هسته ای دنبال کردند و مرکز «دیپلماسی عمومی و رسانه ای» وزارت خارجه همکاری خود با رسانه ها به عنوان «مجاری دیپلماتیک» را برای ادامه مذاکرات هسته ای بیشتر کرد و روند مذاکرات هسته ای ایران با غرب را تغییر داد. این نوع دیپلماسی باعث تغییر رویکرد جامعه بین المللی در تعامل با دولت جدید جمهوری اسلامی ایران شد و دیدگاه جامعه بین المللی را در خصوص مسئله پرونده هسته ای ایران تغییر داد. موضوع این پژوهش بررسی نقش دیپلماسی رسانه ای در تغییر رویکرد جامعه بین المللی با جمهوری اسلامی ایران در زمان انجام مذاکرات هسته ای در دولت روحانی است. پژوهش به روش ترکیبی (تحلیل کمی و تحلیل کیفی) انجام شده و چارچوب نظری آن بر اساس نظریه همگرایی رسانه ای شکل گرفته است. در پژوهش حاضر «جامعه مورد بررسی» از بین اعضای گروه مذاکره کننده و کارشناسان وزارت امور خارجه، اصحاب رسانه، استادان دانشگاه، کارشناسان رسانه، نمایندگان مجلس و کارشناسان مسائل بین المللی انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که دیپلماسی رسانه ای ایران به عنوان بازیگر اصلی مدل همگرایی رسانه ای توانسته است بر مخاطبین خود (افکار عمومی جهان) در قبال برنامه صلح آمیز هسته ای ایران تاثیر بگذارد و روند مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای گروه 1+5 را تغییر دهد. پیشنهادات این تحقیق به تقویت دیپلماسی رسانه ای در روابط بین المللی کمک خواهد کرد.کلید واژگان: دیپلماسی رسانه ای, مذاکرات هسته ای, جامعه بین الملل, دولت روحانیINTRODUCTIONIn the new round of Iran's nuclear talks with the P5 + 1 countries in the Rouhani's administration, Iranian diplomats took advantage of "media diplomacy" along with political diplomacy to continue nuclear talks and “the Ministry of Foreign Affairs Center for Public and Media Diplomacy " increasingly took advantage of the media as diplomatic channels to enhance the process of Iran's nuclear talks with the West. This effort has determined the international community's diplomatic approach to the Rouhani’s administration and the international community's view on the Iran's nuclear file. The subject of this study is to examine the role of media diplomacy in changing the international community's approach to the Islamic Republic of Iran at the time of nuclear talks in Rouhani's government. THEORETICAL FRAMEWORK: The theoretical framework of this research is based on the theory of media convergence. In the model of media convergence in nuclear talks, the media and the Department of State's media diplomacy of the ministry of foreign affairs should be considered as two main axes, and this convergence ataffects the world public opinion, the public opinion of the P5 + 1 countries, the public opinion of Iran,theopponents and domestic critics of the talks in Iran, the members of the negotiating team of Iran, and the members of the negotiating team of 1 + 5.METHODOLOGYThe method doingapplied in this research is a combination of (quantitative and qualitative analyses.First, by referring to direct (interviewing) and indirect (library) sources, with the discussion of media representation in the process of nuclear talks, the effects of media diplomacy on the outcome of the nuclear negotiations are measured operationally. Then, using quantitative analysis, the data obtained through SPSS is analyzed. The qualitative part of this research is also done utilizing grounded theory.RESULTS & DISCUSSIONIn the model of media convergence in the nuclear negotiations, the relationship between the main actors of convergence with the audience (public opinion of the world, public opinion of the P5 + 1 countries, public opinion of Iran, opponents and domestic critics of the negotiations in Iran, members of the negotiating team of Iran, and members of the negotiating team of 5+1) is a two-way relationship. Indeed, if the main actors of convergence achieve their media diplomacy goals and advance nuclear negotiations, they will succeed in maintaining their two-way and interactive relationship with the audience so that they can change the public opinion about the peaceful nature of Iran's nuclear issue and can find the strength and power to deal with the media diplomacy of the P5 + 1 countries, including the United States. CONCLUSIONS & SUGGESTIONS: Media diplomacy in the nuclear talks has changed the international atmosphere in favor of Iran in the negotiations. The world realized that it reached agreement with the Iranian people based on logic, respect, dialogue, mutual understanding and shared interests. Accordingly, negotiations were pursued vigorously and a comprehensive nuclear agreement between Iran and the P5 + 1 countries was reached. Proposals are being made to promote media policy and media diplomacy in dealing with the modern media environment and international developments; 1. Iran needs more investments in the development of media with a regional and transnational impact level and to do this, the position of international journalism in Iran should be upgraded. 2. Developing a strategy and media attachment for domestic media is necessary for the purposes of media diplomacy in the country. 3. The establishment of a Media Diplomacy Center or Strategic Communications Center can help identify outreach issues and determine the direction of domestic media in dealing with topics that are defined as national interests.Keywords: Media diplomacy_Negotiations_International community_Rouhani' s government
-
مطالعه حاضر در حوضه آبخیز طالقان در استان البرز به منظور اولویت بندی مناطق موثر بر دبی اوج سیلاب صورت گرفته است. برای این منظور با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی
(Arc GIS) نقشه های مشخصات فیزیکی حوضه آبخیز طالقان تهیه گردید؛ همچنین دادهای باران سنج ثبات و رواناب ثبت شده معادل آن برای 20 سال دوره آماری (1372-1392) از آب منطقه ای تهران اخذ شد در نتیجه چهار واقعه سیل از آمار موجود استخراج و مورد واسنجی در مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS قرار گرفت به منظور واسنجی و شبیه سازی هیدروگراف از روش SCS و برای روندیابی در آبراهه ها از روش Lag time استفاده شد و در نهایت، با استفاده از دوره بازگشت 50 ساله و استفاده از روش تکرار حذف انفرادی زیرحوضه ها در محیط HEC-HMS هریک از زیرحوضه ها از نظر سیل خیزی اولویت بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میزان مشارکت زیرحوضه ها در دبی خروجی کل حوضه تنها تحت تاثیر مساحت و دبی اوج زیرحوضه ها نمی باشد و عواملی مانند شماره منحنی و گروه هیدرولوژیک خاک نقش قابل توجهی را در سیل خیری دارند.کلید واژگان: پتانسیل سیل خیزی, حوضه آبخیز طالقان, دبی اوج سیلاب, GIS, SCSThis recent study in Talequn catchment, placed in Alborz province, has been performed to prioritize affecting peak flow areas and generally areas that have a greater role in flood occurrence. To do this task, Arc Gis (Geographic information system) has been utilized to prepare maps of physical properties of Talequn basin catchment and also rain gauge date and equivalent run off statistics of Tehran regional water, for 20 years(1993-2013) has been received. As a result of existing data, four flood events were extracted and were calibrated under the (HEC-HMS) model. TO do calibration, SCS method was used to simulate flood hydrograph and lag-time method was utilized for channel routing. Also, Hydrologic Modeling System (HECHMS) was used to estimate the amount of contribution of sub-basin in output discharge of the total basin catchment on the basis of return periods of 2-510-25-50-100 years old and finally by the use of the 50-year return period and sub-basin individual remove method under the effect of HEC-HMS model, sub-basin were prioritized in terms of flooding potential. The research results show that sub-basin participation rate in output of basin catachment discharge is not only of affected area and sub-basin peak flow but also of factors such as curve number (CN) and soil hydrologic group which have significant role in flood occurrence. Another significant factor is sub-basin located in basin output, which has greater share in output discharge. In addition, short intervals in occurrence of peak flow of sub-basin water flow synchronization role, human changes such as construction activities like housing, have significant impact on the production of the whole basin flood areas.Keywords: GIS, SCS method, potential flooding, peak flood debit, Taleqan basin. -
نویسنده در نوشتار حاضر جملاتی را از کتاب تاریخ بغداد برگزیده و ارائه داده است.کلید واژگان: کتاب تاریخ بغداد, جملات برگزیدهThe author of the following paper has selected some sentences of the History of Baghdad and presented them here.Keywords: History of Baghdad, selected sentences
-
بحث و بررسی درباره اهداف تربیت از رسالت های اصلی فلسفه تعلیم و تربیت است. با توجه به همزادی قدیمی «تربیت» و «دیانت» و همچنین اهمیت و نقش دین در زندگی انسان، دین و آموزه های دینی به عنوان یکی از منابع اصلی استخراج اهداف تربیت در جوامع مذهبی محسوب می شود. بنابراین، ضروری است تا در جوامع مذهبی، اهداف تربیتی از منظر مبانی دینی نیز بحث و بررسی شود. پژوهش حاضر درصدد است تا نوع دوستی را به عنوان یک هدف در تربیت اسلامی به شیوه تحلیلی استنتاجی بررسی کند. بدین منظور، ضمن تبیین مفهوم «نوع دوستی» و همچنین تبیین رابطه نوع دوستی با تعلیم و تربیت، معنویت و دین داری، مشخص می گردد که نوع دوستی در اسلام بر کدام پیش فرض های هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی مبتنی است. ازاین رو، مبانی مذکور با مراجعه به شماری از آیات قرآن، سنت پیامبرˆ و ائمه اطهار‰ (در قالب احادیث و روایات آنان) و همچنین آراء برخی اندیشمندان اسلامی تجزیه و تحلیل شد و در نهایت، نشان داده شد که این مبانی از نوع دوستی به عنوان یک هدف در تربیت اسلامی حمایت می کند.کلید واژگان: نوع دوستی, محبت ورزی, هدف تربیتی, تربیت اسلامیDiscussing the educational objectives is among the main missions of the philosophy of education. Given the tight link between "education" and "Faith" and the importance and role of religion in human life, religion and religious teachings are considered as one of the main sources of educational objectives in religious communities. Therefore, in religious communities, it is essential that the educational objectives be discussed in terms of religious principles. Using analytical- inductive method, the present study seeks to investigate altruism as a goal in Islamic education. To this end, through explaining the concept of altruism and the relationship between altruism and education, spirituality and religiosity, the ontological, anthropological, epistemological and axiological assumptions that form the basis of Islamic altruism are made clear. Therefore, the mentioned principles were analyzed by referring to a number of the Quranic verses and Sunna of the prophet and the infallible Imams (in the form of their narrations) and the ideas of some Islamic scholars. Finally, it was shown that these principles support altruism as one of the goal of Islamic education.Keywords: altruism, showing love, educational goal, Islamic education
-
In this study, Ti, Al and N doped DLC referred to here after as (Ti,Al)CN/DLC composite- coating and pure diamond-like coating (DLC) were produced by cathodic arc deposition technique and the effects of the coating thickness on their tribological properties were evaluated. The coatings were characterized, using scanning electron microscopy (SEM), atomic force microscopy (AFM), X-ray diffraction (XRD) and Raman spectroscopy methods. The Raman and XRD patterns indicated that cathodic arc deposition method can potentially generate a composite coating consisting of TiC, Ti3AlN, Ti2N and Al2Ti crystalline phases dispersed in the amorphous carbon matrix. Moreover, friction and wear of the coatings were investigated, using pin-on-disc wear test method in ambient air. The results of wear test showed a desired tribological behavior of the (Ti,Al)CN/DLC composite coatings with low amounts of the mean coefficients of friction (0.2) and wear rate (9×10-8 mm3/N.m). In contrast with DLC coatings, it was also found that friction coefficient of the composite coated samples did not change significantly, when the thickness of the coating was increased from 1.5 to 3 μm.Keywords: DLC, composite coating, friction, wear, cathodic arc
-
Background And ObjectiveDiabetes mellitus is the most common risk factor for coronary artery disease (CAD). Cholesteryl ester transfer protein (CETP) TaqIB polymorphism is associated with changes in lipid profile and may be a risk factor for CAD in patients with diabetes. This study aimed to evaluate the association of CETP TaqIB polymorphism with CAD in patients with type 2 diabetes.MethodsIn this case-control study, 292 diabetic patients were divided into two groups based on angiography reports (150 participants with normal angiogram as the control group and 142 participants with more than 50% stenosis of at least one coronary artery as the case group). The CETP TaqIB genotypes were determined by PCR-RFLP analysis. Fasting blood glucose was measured using glucose oxidase and lipid profile (triglycerides, total cholesterol, high density lipoprotein-cholesterol and low density lipoprotein-cholesterol) by an enzymatic method.ResultsThere was no significant difference in the frequency of genotypes and alleles between the case group and controls (the control group: B1B1, 17.3%; B1B2, 63.3%; and B2B2, 19.3%; the case group: B1B1, 18.3%; B1B2, 64.1%; and B2B2, 17.6%) (P=0.92). In the control group, heterozygous participants (genotype B1B2) had higher levels of cholesterol compared with other genotypes (B1B1 and B2B2). Also, the patients with genotype B1B2 had significantly higher weight (P=0.013).ConclusionThere is no significant correlation between CETP TaqIB polymorphism and the increased risk of coronary artery disease in patients with type 2 diabetes.Keywords: Cholesterol Ester Transfer Protein, Polymorphism, Diabetes Mellitus, Type 2, Coronary Artery Disease
-
With rapid development of digital technology, protecting information such as copyright, content ownership confirmation has become more important. In image watermarking, information of the image is inserted such that the visual quality of the image is not reduced and the receiver is able to get the required information. Some attacks such as image cropping and salt & pepper noise, destroy the watermarks information. In this article, a new watermarking scheme is proposed which is robust against salt & pepper noise and tough cropping. A Sudoku table comprises 9 regions, each row and column of the table contains different numbers from 1 to 9. In the proposed scheme, Sudoku table and both watermarking approaches based on spatial domain and transform domain are used. Robustness of watermarking against cropping attack is 86% and its robustness against salt and pepper noise is about 75%, which shows good and effective performance of the proposed scheme.Keywords: Digital Image Watermarking, Sudoku, Spatial domain, Transform domain, Cropping, Salt, Pepper Noise
-
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف محدودیت مصرف آب روی عملکرد رشد و برخی ازالکترولیت ها و فراسنجه های خون در بره نر بلوچی از 21 بره تک قلو با میانگین سن (4 ± 90 روز) و میانگین وزن (2/2± 7/ 26 کیلوگرم) استفاده شد. بره ها به طور تصادفی به سه دسته بر اساس میزان آب مصرفی تقسیم شدند (7 بره به ازای هر گروه). در گروه شاهد به بره ها اجازه مصرف آب بطور آزاد در طول دوره آزمایش داده شد. مصرف آب بره های گروه 2 و 3 به ترتیب به 72% و 44% میانگین مصرف روزانه محدود شد. طول مدت آزمایش 49 روز بود که شامل 14 روز عادت پذیری و 35 روز دوره آزمایش که این 35 روز به 3 دوره آزمایشی به ترتیب شامل، 7 روز دوره کاهش تدریجی آب مصرفی، 14 روز دوره محدودیت مصرف آب به مقدار ثابت 72% و 44% میانگین مصرف روزانه برای تیمارهای 2 و 3 و 14 روز دوره دسترسی آزاد به آب برای همه تیمارها تقسیم شده بود. میزان آب و خوراک مصرفی به طور روزانه و افزایش وزن، الکترولیت ها و فراسنجه های خون شامل گلوکز، تری گلیسرید، کراتینین، نیتروژن اوره ای خون، کلسترول، پروتئین کل، کورتیزول، هماتوکریت و هموگلوبین خون، کلسیم، سدیم و پتاسیم در روزهای1، 7، 21 و 35 آزمایش اندازه گیری شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که مقدار ماده خشک مصرفی و نسبت آب مصرفی به خوراک مصرفی و افزایش وزن روزانه در گروه 2 و 3 نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی داری داشت. همچنین دهیدراسیون موجب افزایش غلظت سدیم، کلسترول، کراتینین، نیتروژن اوره ای خون و مقدار هموگلوبین خون در مقایسه با گروه شاهد شد. بطور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که بره نژاد بلوچی می تواند محدودیت مصرف آب را برای مدت بیش از 14 روز بدون تغییرات عمده در فراسنجه ها و الکترولیت های خون تحمل کند.
کلید واژگان: بره های نر بلوچی, عملکرد, فرآسنجه های خون, محدودیت مصرف آبIntroductionSheep has played an important role in meat production and income generation in Iranian farming systems. Their profitability, however, is highly depended on nutrient supply. Drinking water is major nutrient that is responsible for different utilization of nutrients and thereby productivity and gain of animals in most parts of the world. Inadequate water and its quality such as salinity, acidity, and toxic elements depress the biological, physiological process and performance of sheep. Iran has a different type of Agro-ecological climate but most part of this country is under arid or semi arid condition and thus face to shortage of water. Bluchi sheep is the most important breed which is well adapted in harsh marginal arid in the east region of Iran, however, little information is available regarding of the mechanism of adaptation in this breed for biological process to allowing them to cope during water restriction in this zone. Therefore this experiment was conducted to investigate some electrolytes and blood metabolites and hormones under the influence of different levels of water availability and the ability to tolerate water restriction in Baluchi lambs.Materials And MethodsThis study was conducted during May-June 2013 at the Baluchi sheep research center (Abbas Abad) in Northeast of Iran. Twenty-one single lambs, (90 ± 4 days old and 26.7 ± 2.2 kg BW) were used in this study. Lambs were randomly subjected to three levels of water restriction (seven lambs per group). Lambs in control group, allowed to drinking water freely. For the second treatment, the water supply to the lambs were restricted to 72% of their average daily intake and for the third treatment, water intake was restricted to 44% of their average daily intake. The whole experiment period was 49 days and was divided in 3 periods with 14 days adaptation.. The three time periods were including, 7 days for the stepwise water reduction period, and 14 days fixed limit to the amount of 72% and 44% of their average intake for treatment 2 and 3 and during last period (14 days) all groups had free access to water. The sheep were allocated to individual feeding pens and feed were provided ad libitum. Weight gain, blood metabolites and electrolytes (glucose, triglycerides, creatinine, blood urea, cholesterol, total proteins, cortisol, hematocrit, blood hemoglobin, Na+,Ca2+, K+ were determined on 1, 7, 21 and 35 days of experiment. The data from experiments were analyzed using Minitab and GLM procedure and for comparison of means Duncan test was applied.Results And DiscussionThe obtained results indicated that feed intake, daily weight gain and the ratio of water consumption to feed intake in treatments 2 and 3 in compare with control group was statistically different. The results showed that there was a direct relationship between the reduction in water consumption and feed intake. It seems that this weight loss in treatments 2 and 3 can be due to a combination of reduced feed intake and loss of body water. Additional dehydration led to increase blood concentration creatinine, blood urea in compare with the control group. High blood urea and creatinine may be due to an imbalance in the production and disposal of these substances by the kidneys and fecal. Water restriction led to increased concentration of plasma sodium than the control group, however this increase was not significant. Treatment 3, on day 21, compared with other treatments,was an exception and one of the possible reasons for this can be due the influence of the hormone aldosterone and ADH on the kidneys. Hematocrit and hemoglobin in the blood tend to rise by water restriction but this will not led to significant differences between treatments. Except the hemoglobin on day 21 between treatments 3 with other treatments, significant differences were found which can be due to reduced blood plasma volume because of dehydration lambs. Significant differences in blood cholesterol levels were observed between treatments 3 and others on day 21 which probably this increase may be related to mobilization of fat tissue in lambs that are encountered with reducing water consumption.ConclusionThe overall results showed that water restrictions could lead to a significant reduction in dry matter intake and daily weight gain in Baluchi lambs. In addition, results showed that Baluchi lamb has potential to withstand under water restriction up to 44% of their average daily water intake without significant changes in blood electrolytes. This breed can survive and adopt under arid conditions which is common in some desert area in Iran.Keywords: Blood metabolites, Male Baluchi lambs, Performance, Water restriction -
امروزه محاسبه دمای سطوح مختلف پوشش گیاهی و خاکی با استفاده از تصاویر ماهواره ای، با هدف برآورد تبخیر و تعرق واقعی با الگوریتم بیلان انرژی، اهمیت بسیار زیادی دارد. در این مطالعات دقت محاسبه گرادیان حرارتی بین سطح زمین و هوا و میزان اختلاف دمای سطوح مختلف کاربری دارای اهمیت است. در دشت شهرکرد به منظور محاسبه دمای سطح زمین[1] سه چالش اصلی وجود داشت. نخست، نبود مطالعه مشخصی در زمینه محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از باندهای حرارتی ماهواره Landsat8، دوم، فقدان داده های مشاهده ای دمای سطح پوشش های مختلف گیاهی و خاکی و سوم، محدود بودن داده های دمای سطح زمین ایستگاه های کلیماتولوژی و سینوپتیک به حداقل روزانه. در این مطالعه، به منظور تبدیل دمای درخشندگی2 سطح به دمای سطح زمین، از الگوریتم دوپنجره ای3 موجود AVHRR-NOAA استفاده شد و برای محاسبه گسیلندگی سطحی4 نیز روش پیشنهادی الگوریتم سبال5 به کار رفت. با توجه به نبود ایستگاه های هواشناسی مرجع، از داده های ایستگاه های غیر مرجع برای محاسبه دمای روزانه سطح زمین و لحظه عبور ماهواره استفاده شد و در نهایت، از روش محاسبه خطای انحراف برای واسنجی دمای سطح زمین ماهواره Landsat 8 و تهیه لایه میانگین روزانه دمای سطح زمین استفاده شد. در این مطالعه همه ضرایب همبستگی محاسبه شده بیشتر از 0.9 بود و تمامی روابط رگرسیونی، از نظر آماری، در سطح 95% و حتی 99% معنادار بودند. اختلاف مقادیر خطای انحراف محاسبه شده در روز-تصویرهای مختلف در بیشترین مقدار، 0.5 کلوین بود و میزان RMSE محاسبه شده نیز بین 1.9 تا 2.2 کلوین قرار داشت که در مقایسه با مطالعات مشابه مورد پذیرش بود.کلید واژگان: ایستگاه غیرمرجع, پنجره مجزا, دمای سطح زمین, گسیلندگی سطحCalculating the canopy temperature and land surface temperatureusing satellite imagery is very attractive to estimate actual evapotranspiration (ET) by energy balance algorithm. In studies, to evaluate ET, the accuracy of the calculated thermal gradient between surface and air, as well as temperature difference between various land covers is very important. To calculate land surface temperature (LST) in Shahr-E-Kord plain, the study area, there were three principal challenges. First, the absence of enough studies about calculating LST using Landsat8 thermal bands, the second, lack of canopy temperature and land surface temperature observed data, and finally, the only available data for surface temperature was minimum daily surface temperature in the climatology and synoptic stations. In this study, in order to convert the surface brightness temperature to the LST, the split-window algorithm of NOAA-AVHRR was used. Also, the proposed SEBAL algorithm was applied to calculate the surface emissivity. Due to the lack of the reference weather stations, after calculating LST at the satellite overpass time in non-reference weather stations, the deviation error calculation method was used to calibrate satellite LST and to prepare daily LST layers. Results showed that all calculated correlation coefficients were more than 0.9. Also, all existing regression relations were significant at 95% and even 99% level of confidence. In different day-images, maximum difference of calculated deviation errors was less than 0.5 K and, the calculated RMSEs were between 1.9 to 2.2 K, acceptable comparing to similar studies.Keywords: Landsat8, Non-Reference Station, Split widow, Land Surface Temperature, Surface Emissivity
-
افلاطون و ابن سینا را می توان اندیشمندانی دانست که در دو سنت یونانی و اسلامی برای نخستین بار رویکردی فلسفی از عشق ارائه کرده اند و پای عشق را به مسائل فلسفی گشوده اند و رساله هایی در «عشق شناسی» نوشته اند که سرآغاز یک رویکرد فلسفی نوین شد. ابن سینا بی آنکه از رساله «ضیافت» افلاطون مطلع باشد، در «رساله العشق» خود مباحثی را مطرح کرد که شباهت بسیاری با آموزه های افلاطون دارد، هرچند تفاوت های بسیار این دو رساله را نیز نباید فراموش کرد. اشتراک این دو حکیم عمدتا در مباحث وجودشناسی عشق و اختلاف آنان در معناشناسی و روش شناسی بحث عشق است. جایگاه معرفت در عشق، پیوند عشق و نیاز و نیز غایت و مطلوب عشق در هر دو نظام به چشم می خورد. اما مفهوم سازی های این دو از عشق و روش تدوین بحث، کاملا متفاوت است. بازخوانی محتوایی این دو رساله در یک رویکرد تطبیقی، وجوه پنهان عشق شناسی را در دو سنت فلسفی نمایان، و وجوه اشتراک و اختلاف دو رویکرد را ارائه خواهد کرد.کلید واژگان: عشق, افلاطون, ضیافت, ابن سینا, رساله العشقRecognized as the first philosophers who innovated some philosophical approaches to love in the Greek and Islamic traditions, Plato and Avicenna included love among the jewels of philosophical issues, and wrote some treatises on analysis of love that became the precursors of a novel philosophical approach. Inspired by those who followed Platos Symposium to explain love in the Islamic tradition, Avicenna in his Risalah fil-'Ishq (A Treatise on Love), presents some ideas that are almost parallel to those of Platos. However we should not ignore the differences that distinguish both treatises from each other. The resemblance often lies in their ontological analysis of love and their discrepancies can be found in their semantic and methodological analysis of love. Within both philosophical masterpieces, the position of knowledge in true love, interweaving of love and need as well as the objective of love are all exposed to serious scrutiny. But their conceptualizations of love and explanation method are thoroughly distinctive. In this comparative content analysis of the two treatises, we hope to reveal latent nuances in both thinker's approaches to love.Keywords: Love, Plato, Symposium, Avicenna, Risalah fil, Ishq (A Treatise on Love)
-
زمینهتب مالت یکی از بیماری های مشترک بین انسان و دام است. این بیماری در کشورهای خاورمیانه و از جمله ایران شایع است. هدف این مطالعه بررسی خصوصیات دموگرافیک، عالئم بالینی و یافته های آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به تب مالت بستری در بیمارستان های کرمانشاه در طی سالهای 1390-1385 بودروش هادر یک مطالعه توصیفی مقطعی و گذشته نگر، پرونده 305 بیمار با تشخیص تب مالت بستری در بیمارستانهای امام رضا (ع) و امام خمینی (ره) کرمانشاه از نظر فاکتورهای دموگرافیک، علائم بالینی و یافته های آزمایشگاهی طی دوره 5 ساله 90-1385 مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد.یافته هااز 305 بیمار مورد بررسی، 163 بیمار (53/4%) مرد بودند. میانگین سنی بیماران 36/66 سال بود و بیشترین موارد بیماری در محدوده ی سنی 20 -11 سال (20/3%) مشاهده شد. بیشترین فصل شیوع بیماری، فصل های تابستان و بهار بود (64/1%). % 16/1 % از بیماران سابقه تماس با حیوانات یا مصرف محصوالت لبنی غیر پاستوریزه داشتند. از نظر شغلی، زنان خانه دار بیشترین موارد بیماری را نشان دادند (37/1%). شایع ترین عالیم بالینی بیماران درد استخوان، مفاصل و عضلات بود(81%). از نظر نتایج تست های سرولوژیک، اکثریت بیماران تست رایت با تیتر مساوی 1/80 و بیشتر (93/4%) و تست 2ME با تیتر مساوی 1/40 و بیشتر (88/2%) را نشان دادند.نتیجه گیریانجام برنامه های آموزشی و اقدامات پیشگیرانه برای کاهش تبعات اقتصادی و اجتماعی بیماری تب مالت ضروری است.کلید واژگان: تب مالت, علائم بالینی, تست های سرولوژیکBackgroundBrucellosis is a common infection among humans and animals that called zoonosis. The disease is common especially in Middle East countries such as Iran. The aim of this study was to investigate of demographic characteristics, clinical signs and results of serologic tests in brucellosis hospitalized patients in Kermanshah, 2006-2011.MethodsIn this descriptive cross sectional study, 305 hospitalized patients were investigated. A questionnaire about demographic characteristic clinical signs and laboratory findings was filled in. The collected data were analyzed using SPSS software version 20.ResultsOf 305 patients, 163 cases (53.4%) were male. The mean age of patients was 36.66 years old. The most of common age group was 11-20 (20.3%). The most contagious seasons were summer and spring (64.6%). 16.1% of patients had a history of animal contact and consumption of unpasteurized dairy products. The most common sign were skeletal pain, myalgia and arthralgia (81%). Disease was more common among housewives (37.1%). According to results of serologic tests, the majority of the patients had wright test titer ≥1.80 (93.4%) and 2ME test titer ≥1.40 (88.2%), respectively.ConclusionPrevention and education programs are necessary to reduce the economic and social problems resulting from brucellosis.Keywords: Brucellosis, clinical signs, serologic tests
-
با توجه به ناگزیر بودن رشد شتابان شهرنشینی که براساس پیش بینی های صورت گرفته، در دهه آینده نیز به روال خود ادامه خواهد داد و نیز جریانهای ناشی از آن که به جابجایی، استقرار و تمرکز جمعیت در کلان شهرها منجر می شود؛ هدف این نوشتار تاثیرات گسترش افقی شهر بر سرمایه های اجتماعی شهروندان می باشد. در حقیقت می توان گفت که بین شکل و نوع گسترش شهر و مولفه های اجتماعی رابطه وجود دارد. به منظور گردآوری اطلاعات در زمینه رابطه بین شکل و فرم شهر و تاثیر آن بر سرمایه اجتماعی شهروندان، از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. از روش کتابخانه ای و اسنادی برای بخش برابری اجتماعی یا میزان دسترسی شهروندان محلات مختلف شهر به انواع خدمات و فضاهای ورزشی، فرهنگی، آموزشی، تجاری، پارک و فضاهای سبز و بهداشتی – درمانی مورد استفاده قرار گرفت. به عبارتی برای محاسبه میزان دسترسی شهروندان به خدمات و تسهیلات مختلف، از آمارهای مزبور به سرانه های مختلف در طرح جامع شهر مراغه کمک گرفته شد و سایر اطلاعات مورد نیاز از روش پرسشنامه ای بدست آمد. سرمایه های اجتمای دارای پنج مولفه (امنیت اجتماعی و محیطی، عضویت، مشارکت، تعامل اجتماعی، اعتماد) می باشد. بعد از تقسیم بندی مولفه ها، سوالات پرسشنامه براساس آن ها طراحی شده است. تعداد نمونه ها با توجه به اینکه شهر مراغه در سرشماری سال 1390، 162356 نفر بوده، بر اساس فرمول کوکران 320 نمونه برآورد شده است. پرسشنامه ها به صورت تصادفی در سطح محلات به منظور گردآوری نظرات مردم توزیع شده اند و سپس اطلاعات خام به دست آمده وارد نرم افزار spss شده است. متغیرهای مربوط به گسترش شهر مانند: تراکم، دسترسی، فاصله و... به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای مربوط به سرمایه های اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شده است. در نهایت به منظور ارزیابی و تحلیل سرمایه های اجتماعی و میزان ارتباط آن ها با مولفه های گسترش افقی در شهر مراغه با استفاده از تحلیل های پیشرفته آماری مانند: ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های تراکم با ضریب معناداری 0.026 و با مقدار بتای 0.699 بیشترین تاثیر را بر مولفه های سرمایه اجتماعی داشته است. شاخص های فاصله از مرکز شهر، نرخ فضای باز، نرخ رشد خانوار، میانگین مدت سکونت و بعد خانوار به ترتیب بر میزان سرمایه های اجتماعی تاثیرگذار بوده اند. در نهایت بایستی خاطر نشان کرد که در مقوله توسعه شهری تنها نباید به مسائل کالبدی پرداخت؛ بلکه بایستی تاثیرات اجتماعی نیز ارزیابی شوند و سیاست های مختلفی را برای افزایش سرمایه اجتماعی تدوین نمود.
کلید واژگان: گسترش افقی, سرمایه اجتماعی, مشارکت, امنیت, تعامل, عضویت, مراغهAccording to inevitable urban growth based on predictions made، this process will continue in the next decade and its resulting movements، will lead to the settlement and concentration of population in major cities. The purpose of this paper is to study t the effects of horizontal extension of the city on the social capital of citizens. In fact، it can be said that there is a relationship between the shape and form of urban extension and social factors. In order to collect information، library and field methods were used. Library and documentary methods were used for social equity part and the degree of citizens'' of different districts to different types of services and sport، cultural، educational commercial، park، green and sanitary spaces and health services. In other words. to measure the citizens'' access to various services and facilities، the statistics of per capita in comprehensive project of Maraghe has been used. Other required information was used by the questionnaire method. social capital has five components including (social security and the environment - Register - Partnerships - social interaction - trust). The questionnaire was designed based on the components of social capital. Number of samples with a population of 162،356 of Maraghe city based on statistical census of year 2001، according to Cochran formula، was 320 samples. Questionnaires were randomly distributed at the community level in order to gather people''s opinions، and then the raw data obtained by SPSS software. Related variables such as urban extension، density، access، distance، and etc. as independent variables and variables related to social capital as dependent variables are considered. In order to evaluate and analyze social capital and the extent of its relationship with the extension of Maraghe using advanced statistical analysis such as correlation coefficient، multiple regression and factor analysis were used. The results show significant indicators of density by a factor of 0. 026 and 0. 699 beta has had the greatest impact on the components of social capital. Indexes of the distance from the city center، open space، the growth rate of household، the average duration of residence and family size، have an impact on the level of social capital respectively.Keywords: sprawl_social capital_Partnership_Security_dealing – Register_Maragheh -
سلفی های مصر، قبل از انقلاب، به مشارکت سیاسی اعتقادی نداشتند و آن را حرام می دانستند؛ اما پس از انقلاب، رویکردشان به مقوله مشارکت سیاسی تغییر کرده و برای نیل به منافع شخصی و گروهی به بسیج منابع روی آورده اند. ریشه سلفی گری در مصر به اوایل قرن بیستم بازمی گردد؛ این جریان تنها پس از انقلاب 25 ژانویه 2011 دست به بسیج نیروها زد و با سازمان دهی خود و استفاده از فرصت های به وجودآمده، در صحنه سیاسی حضوری فعال پیدا کرد. این موضوع باعث بروز کنش های جمعی سلفی ها شده است. نوشتار حاضر از منظر جامعه شناسی سیاسی و با الهام از نظریه بسیج منابع چارلز تیلی و رهیافت اقدام جمعی وبر و براساس روش توصیفی تحلیلی، تلاش می کند به دو پرسش اصلی پاسخ گوید: 1. دلایل تغییر رویکرد سلفی ها به مقوله سیاست، پس از انقلاب مصر، چیست؟ 2. کنش های جمعی سلفی ها پس از انقلاب چگونه بوده است؟ مهم ترین یافته تحقیق آن است که تغییر رویکرد ایدئولوژیکی، عامل خارجی (عربستان)، نگرانی از قدرت یابی سایر بازیگران سیاسی و درنهایت، ازبین رفتن فضای سرکوب و حاکم شدن تساهل و تسهیل در دوران پسامبارک، باعث کنشگری سیاسی سلفی ها شد. این کنشگری هرچند گاهی انفعالی و تدافعی بود، گاهی نیز در برخورد با مخالفان حالت تهاجمی به خود گرفت.
کلید واژگان: سلفیه, جریان های سلفی, بسیج منابع, کنش جمعی, مصر, انقلاب 25 ژانویهSalafism’s root in Egypt dates back to the early 21st century. Before the revolution، salafists didn’t believe in political participation and regarded it as prohibited، but their approach changed after the revolution. This movement just after the Egypt''s January 25 revolution in 2011، mobilized resources to gain individual and group interests and emerged as a powerful actor in a political scene by organizing themselves and using available opportunities. These have led to appear Salafists’ collective actions. From the perspective of political sociology، this article، based on a descriptive-analytical method، inspired of Charles Tilly’s resource mobilization theory and Weber’s collective action approach، tries to answer these two main questions: What are the reasons of change in the Salafists’ political approach after the Egypt revolution? How have been the collective actions of Salafists since the revolution? The main finding of the study is that the change of ideological approach، external factor (Saudi Arabia)، concern of other political actors’ power، and ultimately the removal of suppression atmosphere and the prevailing of tolerance and facilitate in the post-Mobarak era caused Salafists’ political activism. However، in some cases، this activism in dealing with the opposition took passive and defensive، somtimes aggressive mood.Keywords: Salafism, Salafi Movements, Resource Mobilization, Collective Action, Egypt, the January 25 Revolution -
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی نقش میانجی گر مدیریت رفتار مالی در رابطه ی بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی انجام شد. از این رو نمونه ای به حجم 479 نفر از کارمندان دانشگاه های واقع در استان گیلان بعد از انتخاب به روش نمونه گیری خوشه ای، پرسشنامه های پنج بزرگ ایرانی (گردون)، مدیریت رفتار مالی و بهزیستی ذهنی را تکمیل نمودند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد، صفات شخصیت در کل 14درصد از واریانس مدیریت رفتار مالی و آن دو با هم (صفات شخصیت و مدیریت رفتار مالی) 32% از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد که از یک سو ضرایب مسیر سه عامل روان رنجورخویی/ ثبات هیجانی، برون گرایی/ شادخویی و وجدان/ فروتنی با بهزیستی ذهنی و در سوی دیگر ضرایب مسیر سه عامل وجدان/ فروتنی، گشودگی/ شایستگی و نرم خویی/ ملاحظه کار با مدیریت رفتار مالی معنادار است. در نهایت نتایج تحلیل نشان داد ضریب مسیر بین مدیریت رفتار مالی و بهزیستی ذهنی معنادار است و مدیریت رفتار مالی رابطه ی بین سه عامل وجدان/ فروتنی، گشودگی/ شایستگی و نرم خویی/ ملاحظه کار و بهزیستی ذهنی را میانجی گری می کند. در کل نتایج پژوهش حاضر نشان داد مدیریت رفتار مالی نقش معناداری در پیش بینی بهزیستی ذهنی ایفا می کند و با توجه به نقش میانجی گر مدیریت رفتار مالی در رابطه ی بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی می توان نتیجه گرفت، احتمالا با آموزش مهارت های مدیریت رفتار مالی به افراد، می توان تاثیر مثبت صفات شخصیت بر بهزیستی ذهنی را افزایش و تاثیر منفی آن را کاهش داد.
کلید واژگان: مدیریت رفتار مالی, صفات شخصیت, بهزیستی ذهنی, مدل یابی معادلات ساختاری, گردونThe present study was conducted in order to study the mediating role of financial behavior management in the relation between the personality traits and subjective well-being. Therefore، a sample consisted of 479 staffs of universities located in Gilan province have answered to the Iranian Big Five (GARDON)، financial behavior management and Subjective Well-being Questionnaires، after being selected by the clustered sampling. The data was collected and analyzed by the structural equation modeling method. The results of the analysis showed that the personality traits in total explained 14% of the financial behavior management variance and the personality traits and financial behavior management explained 32% of the subjective well-being variance. Also، this study showed that، on one hand، the path coefficient of three factors of neuroticism / emotional stability، extraversion / happiness and conscience / humility were significantly associated with the subjective well-being and on the other hand، the path coefficient of three factors of conscience / humility، openness/competence and agreeableness/conservativeness were significantly associated with the financial behavior management. Finally، the results of the analysis showed that the path coefficient between the financial behavior management and subjective well-being was significant، and the financial behavior management mediated the relationship between the three factors of conscience / humility، openness/competence and agreeableness/conservativeness and subjective well-being. Totally، considering the results of the present study it can be concluded that probably، by financial behavior management skills training، we can increase the positive effect of personality traits on the subjective well-being and can decrease its negative effects.Keywords: financial management behaviors, personality traits, Subjective well, being, structural equation modeling, GARDON -
تعیین میزان انطباق چکیده مقالات مجلات با استانداردهای چکیده نویسی، محکی برای برآورد فاصله با استانداردها و ایجاد هماهنگی در چکیده ها و جلوگیری از چندگانگی و پراکندگی در ارائه آنهاست. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان انطباق چکیده های فارسی مقالات نشریات علمی پژوهشی علوم قرآن و حدیث منتشره طی سال های 1387 تا 1389 با استاندارد ایزو 214 به رشته تحریر درآمده است. پژوهش، کاربردی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل 8 عنوان نشریه علمی پژوهشی علوم قرآن و حدیث (40 مجلد و 333 چکیده) است. روش گردآوری اطلاعات، مراجعه به شکل چاپی نشریات و مطالعه چکیده های فارسی مقالات بوده و ابزار گردآوری آن، سیاهه وارسی است که بر اساس عناصر استاندارد بین المللی ایزو 214 استخراج شده است. داده های دریافتی از سیاهه با استفاده از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس. مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین مطابقت چکیده های جامعه پژوهش با استاندارد ایزو 214، 38/69% است. همچنین مشخص شد که در میان نشریات علمی پژوهشی قرآن و حدیث، قرآن شناخت (4/82%) بیشترین میزان مطابقت و پژوهش دینی (63/64%) کمترین میزان مطابقت را با استاندارد داشته است. به طور کلی، نشریات مورد بررسی از جهت مطابقت با استاندارد ایزو 214 در سطح مطلوبی قرار دارد، اما بررسی میانگین رعایت معیارهای اساسی چکیده نویسی در آنها نشان دهنده سطح نامطلوب چکیده های مقالات بوده و ارتقاء در سطح چکیده نویسی را می طلبد.
کلید واژگان: چکیده نویسی, استاندارد ایزو 214, نشریات علوم قرآن و حدیثDetermining to what extent the abstracts of the journals articles are in compliance with the regulations of abstract writing is a touchstone to systematize the abstracts and prevent their dispersion. Thus, in the following article it is tried to evaluate the extent to which the Persian abstracts of the journals of Qur’an and Hadith Studies, Published in 1387-1389, are consistent with ISO 214 regulations and standards. This research is carried out using survey research method. Statistics show there are eight journals of Qur’an and Hadith Studies (40 volumes, and 333 abstracts). For data collection, the printed journals are referred to and the Persian abstracts are studied carefully. Besides, the information gathering tool is the checklist arranged based on theinternational ISO214standardelements. The information collected based on the checklist has been analyzed using S.P.S.S software. The findingsofthis studyindicatethatthe averagecompliancebetween the abstracts and ISO214 is 69/38%. It has also been found out that, among all the journals, Qura’n Understanding (82/4%) has the highestlevel of compatibilityandReligiousStudies(64/63%) hasthe lowestcompliancewiththestandard. All in all, the reviewed publications have a desirable level of compatibility with ISO 214 standards; however, checking them out in writing to see how much they follow the basic criteria of abstract writing indicates that they are not in a desirable level and their level of writing needs to be promoted.Keywords: abstract writing, ISO 214 standards, Quran, Hadith publications -
اثرات پلاسمای غنی از پلاکت بر تزاید و تمایز به استئوبلاست در سلولهای بنیادی مشتق از بافت چربی انسانی
پیش
زمینهسلول های بنیادی مزانشیمی (MSC) کشت داده شده در محیط آزمایشگاه در بسیاری از مطالعات بالینی مورد استفاده قرارگرفته اند. اما هنوز نگرانی هایی درباره شرایط کشت در محیط آزمایشگاه وجود دارد. یکی از این نگرانی ها مربوط به استفاده وسیع از سرم جنین گاو (FBS) در محیط کشت است. پلاسمای غنی از پلاکت انسانی (hPRP) گزینه ی جایگزین برایFBS است. در این مطالعه اثر hPRP بر تزاید و تمایز به استئوبلاست در سلول های بنیادی مزانشیمی بررسی شده است.
روش هاسلول های بنیادی مزانشیمی از بافت چربی(hADSC) استخراج و کشت داده شدند. سلول ها بعد از پاساژ سوم توسط فلوسایتومتری تعیین ماهیت شده و برای آزمایشات بعدی مورد استفاده قرار گرفتند. عوامل رزازورین (Resazurin) و آلیزاین رد (Alizarin red) به ترتیب برای بررسی تزاید و تمایز به استئوبلاست استفاده شدند.
نتایجکشت به وسیله hPRP باعث افزایش معنادار در تزاید سلول نسبت به گروه کنترل گردید (001/0P<). تزاید سلولی در گروه 15% hPRP نسبت به گروه 10% hPRP نیز به طور معناداری بالاتر بود (05/0P<). علاوه بر این hPRP نسبت به FBS باعث تمایز استئوژنیک کمتری شد (001/0P<) اما مقدار مینرالیزاسیون در مقایسه با گروه کنترل منفی قابل قبول بود(001/0P<).
نتیجه گیریاین نتایج نشان می دهد hPRP نه تنها می تواند باعث بهبود تزاید سلولی گردد، بلکه می تواند منبع مناسبی از فاکتورهای رشد در مراحل تمایز دادن سلول های بنیادی به استئوبلاست در اهداف بالینی است. به هر حال برای استفاده بالینی از hPRP تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
کلید واژگان: پلاسمای غنی از پلاکت, بافت چربی, سلولهای بنیادی, تمایز سلولی, تزاید سلولیBackgroundThe cultured mesenchymal stem cells (MSC) have been used in many clinical trials; however، there are still some concerns about the cultural conditions. One concern is related to the use of FBS as a widely used xenogeneic supplement in the culture system. Human platelet-rich plasma (hPRP) is a candidate replacement for FBS. In this study، the effect of hPRP on MSC proliferation and osteogenic differentiation has been evaluated.
MethodsHuman adipose-derived stem cells (hADSC) were expanded. Cells from the third passage were characterized by flow cytometric analysis and used for in vitro experiments. Resazurin and alizarin red stains were used for cell proliferation and osteogenic differentiation assays، respectively.
ResultsTreatment with hPRP resulted in a statistically significant increase in cell proliferation compare to the negative control group (P<0. 001). Cell proliferation in the 15% hPRP group was also significantly higher than that in the 10% hPRP group (P<0. 05). Additionally، it caused less osteogenic differentiation of the hADSC compared to the FBS (P<0. 001)، but in comparison to negative control، it caused acceptable mineralization (P<0. 001).
ConclusionThese findings indicate that hPRP not only improves the proliferation but also it can be a suitable substitution in osteogenic differentiation for clinical purposes. However، the clinical application value of hPRP still needs more investigation.
Keywords: Platelet, Rich Plasma, Adipose tissue, Stem Cells, Cell differentiation, Cell proliferation -
BackgroundThe aim of the present study was to evaluate the capability of helminths to absorb heavy metals in comparison with that of the host tissues.MethodsWe compared the concentration of cadmium (Cd) and chromium (Cr) in urban rats and in their harboring helminthes —Moniliformis moniliformis, Hymenolepis diminuta and larval stage of Taenia taenaeiformis (Cysticercus fasciolaris). The heavy metal absorption was evaluated in 1g wet weight of parasites and tissues digested in nitric acid, using Inductivity Coupled Plasma (ICP_OES).ResultsA higher concentration of heavy metals was revealed in the helminths than in the host tissues. Bioconcentration factor (BF= C in parasite/C in tissue) for both Cd and Cr absorption was more than 10-fold higher in M. moniliformis than in the three compared host tissues. The BF of Cd in M. moniliformis compared to the liver, kidney and muscle of the host was 9.16, 14.14 and 17.09, respectively. BF in Cr in the same parasite and the same host tissues ranged from 10.67, 7.06 and 4.6. High level of absorption in H. diminuta was significantly likewise; the individual BF of Cd and Cr in H. diminuta compared to the liver, kidney and muscle of the hosts was 4.95, 5.94 and 4.67 vs. 2.67, 11.56 and 5.59. The mean concentration of Cd and Cr in C. fasciolaris was also significantly higher than that in the rat livers (P<0.007 and P<0.004, respectively).ConclusionThis study claims that parasites of terrestrial animals exposed to heavy metals can be more accurate indicators than the host tissues as new environmental monitoring agents.Keywords: Helminths, Bioindicators, Heavy metals, Moniliformis moniliformis
-
هدف این مقاله، آشکار کردن محدودیت های فلسفه تربیت اسلامی برای تحقق مطلوب خود، چون «معلم پژوهنده» است. این محدودیت ها در مواجهه با فلسفه عملی بر ما آشکار خواهند شد. در حال حاضر، فلسفه تربیت اسلامی، معطوف به تربیت اسلامی به عنوان یک ایده آل است. تربیت اسلامی به عنوان یک ایده آل، یک عمارت منطقی باشکوه است که همه اجزا و عناصر آن باید مطلوب باشد، از جمله معلم. اما، مطلوبیت حرفه ای معلم در گرو مطلوبیت عملکرد او در موقعیت های عملی، سلامت استدلال هایش، و کیفیت انتخاب ها و تصمیماتش است. فرض بر آن است که با غلبه مفاهیم مدرن «عامل به عنوان مجری»، «نظریه به عنوان نظریه نظریه پرداز» و «عمل به عنوان کاربرد نظریه» بر فهم کنونی ما، فلسفه تربیت اسلامی با یک مانع جدی برای تحقق مطلوب خود، یعنی عامل تربیت اسلامی مواجه است. به لحاظ نظری، نمی تواند به طور موجه از آن دفاع کند؛ و به لحاظ عملی با محدودیت هایی برای تحقق آن مواجه است.
کلید واژگان: فلسفه تربیت اسلامی, فلسفه عملی, نظریه, عمل, عاملThe purpose of this article is to expose the limitations of the philosophy of Islamic education to realize its desires, such as “teacher as researcher”. These limitations will be exposed in encountering with practical philosophy. Philosophy of Islamic education, at present, is focus on Islamic education as an ideal which is a magnificent logical construction that all of its commonplaces should be desirable, including the teacher. Teacher’s professional performance, however, largely depends on her (or his) good performance in practical situations, safety of her (or his) arguments, and the quality of her (or his) choices and decisions. Because of the modern conceptions such as "practitioner as executor", "theory as theorist’s theory" and "practice as application of theory" governing on our current understanding, philosophy of Islamic education may be met serious constraint to realizing Islamic educational practitioner who is wish for. Theoretically, it can not properly justify it, and practically, it may be exposed to some limitations to realize it.Keywords: Philosophy of Islamic Education, Practical Philosophy, Theory, Practice, Practitioner
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.